نسبت ریسک به ریوارد و نحوه محاسبه آن در بورس
نسبت ریسک به ریوارد یا سود به ضرر یکی از عوامل مهم در سیستم های معاملاتی می باشد. عموما گفته می شود هر چه ریسک معاملاتی بزرگتر باشد، سود هم بیشتر خواهد بود. و بالعکس هرچه ریسک کوچکتر انتخاب شود، سود کمتری هم نصیب معامله گر می شود.
Risk مقدار پولی است که ممکن است شما در یک معامله از دست بدهید. Reward سودی است که از انجام خرید و فروش در بازار بدست معامله گر می رسد.
نسبت ریسک به ریوارد در بورس چیست؟
هر معامله گری برای رسیدن به سودی (Reward) مشخص در هر معامله یک مقدار ریسکی (Risk) را متحمل می شود. اگر مقدار ریسک معامله ۵۰ پیپ و تارگت یا هدف ۱۰۰ پیپ باشد، در آن صورت می گوییم نسبت ریسک به ریوارد ۲ می باشد. یعنی (۲=۱۰۰/۵۰).
اگر تارگت ما عدد ۱۰۰ و ریسک هم ۱۰۰ پیپ باشد. در نتیجه نسبت ریوارد به ریسک برابر با یک خواهد بود. یعنی (۱=۱۰۰/۱۰۰).
بهتر است بدانیم نسبت ریسک به ریوارد بر اساس ریسکی که در ابتدای معامله متحمل می شویم، محاسبه می شود. کارهایی چون بستن پوزیشن معاملاتی یا Risk Free کردن معامله نقشی در محاسبه
سبت سود به ضرر نخواهد داشت.
نسبت ریسک به ریوارد چه اهمیتی در بورس دارد؟
نسبت ریسک به ریوارد در بورس خیلی مهم است و از اصلی ترین فاکتور ها در سیستم معاملاتی است. چون این نسبت بیانگر سود ده یا زیانبار بودن یک معامله می باشد. در واقع یک شرط لازم به حساب می آید نه کافی. با یک مثال به طور واضح توضیح می دهیم :
فرض کنید نسبت ریسک به ریوارد برابر با یک باشد و ۵۰ درصد معاملات ما موفق آمیز باشد. با چنین نتایجی شما یک بازنده به حساب می آیید. چون با کسر هزینه های کمیسیون و اسپرید و غیره متضرر شده و سودی برداشت نخواهید کرد. اما اگر نسبت ریسک به ریوارد عددی برابر با ۲ بوده و ۳۵ درصد معاملات تان موفقیت آمیز باشد. در این صورت شما یک برنده محسوب می شوید.
به جدول زیر دقت کنید :
چنانچه در تصویر بالا مشاهده می کنید، هرچه مقدار سود به ضرر بیشتر باشد، تعداد کمی معامله موفقیت آمیز لازم است تا به سود بینجامد. پس چرا سود های خود را بزرگتر انتخاب نکنیم؟ چرا نسبت ۱۰:۱ را در نظر نگیریم؟
معنی واقعی نسبت ریسک به ریوارد
همیشه با عبارت “باید نسبت سود به ضرر یا tp به sl بیشتر باشد.” در سایت ها و گروه های زیادی مواجه شده اید. این جمله هر چند درست باشد ولی گویای تمام واقعیت نیست.
بیشتر افرادی که بر روی این جمله تاکید دارند، به طور کامل متوجه معنای واقعی آن نشده اند. این افراد به آسانی با زیاد گرفتن حد سود نسبت به حد ضرر احساس می کنند معامله خوبی را انجام داده اند.
برخی از معامله گر های حرفه ای باور دارند اگر میزان سود معامله بیشتر از حد ضرر نباشد، باید از انجام معامله خودداری کنیم. حقیقت این است استفاده از قانون “بیشتر بودن حد سود نسبت به ضرر” باید با در نظر گرفتن احتمال رخداد بررسی شود. با یک مثال توضیح می دهیم:
فرض کنید در یک شرط بندی با هزینه یک دلار شرکت کرده اید. اگر برنده شوید، یک میلیون دلار جایزه میگیرید. در واقع در برابر یک دلار ضرر، تارگت یا سود شما یک میلیون دلار می باشد.
$ Risk=1
$ Reward=1m
Reward/Risk ratio=K= 1,000,000
در ظاهر به نظر می رسد معامله خوبی است. زیرا نسبت سود به ضرر برابر با یک میلیون دلار است. البته به این نکته توجه داشته باشید در این شرط بندی ۲ میلیون نفر شرکت کرده باشند. با این حال چقدر شانس برنده شدن در این شرط بندی را خواهید داشت. اینجاست که احتمال رخداد بهترین روشهای محاسبه کردن حد ضرر باید بررسی شود.
اکنون می خواهیم احتمال برنده شدن و بازنده شدن را محاسبه کنیم:
احتمال برنده شدن و بازنده شدن
ریسک واقعی را بدین صورت محاسبه می کنیم :
True risk : p(loss) x E(loss) = (1-1/2000000) x ($1)
True reward: p(win) x E(win) = (1/2000000) x ($1,000,000)
True reward/risk ratio: 0.5
محاسبه بالا نشان می دهد نسبت میزان ریسک به ریوارد برابر با ۰٫۵ است. یعنی به ازای هر یک دلار ریسک، تنها ۵۰ سنت می توانید سود کنید. در نهایت متوجه می شوید این شرط بندی غیر معقول و معامله بدی است. فرمول صحیح ریوارد به ریسک به شکل زیر است :
در مثال بالا مفهوم نسبت سود به ضرر را به درستی درک کردیم. در محاسبات انجام شده E(win) نمایانگر حد سود و E(loss) نمایانگر حد ضرر می باشد. از طریق فرمول بالا می توانیم حداقل نسبت ریسک به ریوارد را با استفاده از احتمال موفقیت محاسبه کنیم. دقت کنید نسبت ریسک به ریوارد برابر با K در نظر گرفته شده است.
به فرمول های زیر توجه کنید:
احتمال برنده شدن و بازنده شدن
فرض کنیم نسبت ریسک به ریوارد برابر با عدد یک باشد. حداقل احتمال موفقیت را به روش زیر محاسبه می شود:
احتمال موفقیت
و اگر فرض کنیم بر طبق خروجی بک تست استراتژی، احتمال برد ما ۶۰ درصد باشد. با فرض سود ده بودن سیستم مان، حداقل نسبت میزان سود به ضرر به صورت زیر خواهد بود:
حداقل میزان سود به ضرر
منحنی موجود در گراف زیر مرز بین سود ده و ضرر ده سیستم را با توجه به مقادیر مختلف احتمال موفقیت و نسبت سود به ضرر نشان می دهد.
با توجه به شکل بالا اگر بخواهیم سیستم معاملاتی مان یک سیستم سود ده باشد باید بالای منحنی آبی رنگ قرار بگیرد. مقادیری که در زیر منحنی قرار می گیرند بیانگر ضرر ده بودن سیستم مان است. جدول زیر با جزئیات بیشتر این مسئله را نشان می دهد.
نسبت ریسک به ریوارد(R/R)
یکی از شاخص های استراتژی های معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال، نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R می باشد. معامله گران همواره به دنبال کسب بالاترین میزان سود و کمترین مقدار ضرر هستند، بنابراین با روش نسبت ریسک به ریوارد می توانند میزان این دو پارامتر را بررسی و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرند. در واقع این نسبت نشان دهنده این می باشد که افراد در ازای چه مقدار سود، حاضر به تحمل ضرر هستند.
نسبت ریسک به ریوارد نشاندهنده پاداشی است که یک سرمایهگذار میتواند به ازای هر دلاری که در یک سرمایهگذاری ریسک میکند، کسب کند. بسیاری از سرمایه گذاران از نسبت ریسک به پاداش برای مقایسه بازده مورد انتظار یک سرمایه گذاری با میزان ریسکی که باید برای کسب این بازده متعهد شوند استفاده می کنند. مثال زیر را در نظر بگیرید: سرمایهگذاری با نسبت ریسک به پاداش 1:7 نشان میدهد که سرمایهگذار مایل به ریسک 1 دلار است، برای دورنمای کسب 7 دلار درآمد. از طرف دیگر، نسبت ریسک به ریوارد 1:3 نشان میدهد که سرمایهگذار باید انتظار داشته باشد که 1 دلار سرمایهگذاری کند، تا بتواند 3 دلار از سرمایهگذاری خود به دست آورد.
حد سود چیست؟
در هر معامله، یک بالاترین حد برای سود را می توان پیش بینی کرد که معمولا سرمایه گذاران به دنبال این حد سود در معاملات خود هستند. در مقابل آن حد ضرر است که نقطه ی خروج معامله گر در زمان سیر نزولی بازار را نشان می دهند. طبق فرمول نسبت ریسک به ریوارد سرمایه گذاران باید حد ضرر مورد نظر خود را تقسیم بر حد سود مورد انتظار خود کنند، عدد به دست آمده از این فرمول همان نسبت R/R می باشد. هر چه این عدد به دست آمده از این نسبت، کوچک تر باشد، بیانگر این است که سرمایه گذار انتظار سود بالاتری را نسبت به ضرر احتمالی را دارد. در ادامه برای درک بهتر این فرمول یک مثال را بررسی می کنیم:
اگر سرمایه گذاری در نقطه ورود خود به بازار میزان حد سود مورد انتظار خود را 15 درصد در نظر بگیرد و برای حد ضرر 5 درصد را مطلوب بداند، در این صورت میزان ریسک به ریوارد عدد 0.33 یا 1/30می شود که نشان دهنده این است سرمایه گذار در ازای از دست دادن 1 دلار، انتظار 3 دلار سود را دارد.
تحلیل نسبت ریسک به ریوارد
اگر عدد به دست آمده از فرمول R/R نشان دهنده این باشد که در نسبت ریسک به ریوارد، میزان ریسک به ریوارد بالاتر است، معامله گر باید سراغ معامله دیگری برود. معامله گران می توانند برای کاهش نسبت R/R، حد ضرری که انتظار دارند را به قیمت ورود خود که همان میزان قیمتی ست که حاضرند برای دریافت دارایی بپردازد، نزدیک کند.
نسبت ریوارد به ریسک
برای درک بهتر نسبت ریسک به ریوارد، نسبت ریوارد به ریسک را که همان معکوس شده ی ریسک به ریوارد است را به دست می آوریم. در این روش فقط کافیست عدد ریوارد که در مثال بالا 15 بود را به عدد ریسک که 5 بود تقسیم کنیم. عدد به دست آمده 3 می باشد، که نشان دهنده این است اگر فردی 100 دلار در این بازار سرمایه گذاری کند، سود و ضرر احتمالی او به ترتیب 15 و 5 درصد می باشد.
کاربرد R/R
هدف و کاربرد اصلی نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R، کاهش ریسک معامله گران و مدیریت سرمایه در بازارهای ارزهای دیجیتال می باشد.
مدیریت سرمایه چیست؟
مدیریت سرمایه یک استراتژی و دانشی ست که علاوه بر حفظ اصل سرمایه، باعث سودآوری و افزایش میزان سرمایه اولیه نیز می شود. مدیریت سرمایه میزان ریسک در معاملات را به حداقل می رساند و سرمایه گذاران را به بالاترین سود می رسانند. زمانی که استراتژی های معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه قرار می گیرند، نتیجه ای جز کاهش ریسک و افزایش سود به همراه نخواهد داشت.
چگونه از نسبت ریسک به پاداش برای تجارت و سرمایه گذاری استفاده کنیم؟
دو نوع نسبت ریسک به ریوارد وجود دارد:
نسبت ریسک به ریوارد سرمایه گذار (ریسک مورد انتظار)
این نسبت، نسبتی است که سرمایه گذار مایل به تحمل آن است. هر سرمایه گذاری یک ریسک ذاتی دارد. این نسبت ریسکی را که سرمایهگذار آماده است برای کسب پاداش در سرمایهگذاری انجام دهد، توضیح میدهد. این نسبت می تواند از یک سرمایه گذار به سرمایه گذار متفاوت باشد.
نسبت ریسک به پاداش سرمایه گذاری (ریسک واقعی)
این ریسک واقعی سرمایه گذاری است. مثال بالا نشان می دهد که چگونه یک نسبت ریسک به پاداش واقعی محاسبه می شود.
بنابراین، اگر ریسک واقعی کمتر از ریسک مورد انتظار باشد، سرمایه گذار سرمایه گذاری را در نظر می گیرد.
با این حال، اگر ریسک واقعی کمتر از ریسک مورد انتظار باشد، سرمایه گذار از سرمایه بهترین روشهای محاسبه کردن حد ضرر گذاری صرف نظر می کند.
فرض کنید نسبت ریسک به ریوارد سرمایه گذار 1:2 باشد. او یک پیشنهاد سرمایه گذاری دریافت می کند:
اگر سرمایهگذاری دارای نسبت ریسک به ریوارد 1:1 (بیشتر از 1:2) باشد، باید پیشنهاد را رد کند.
با این حال، اگر سرمایهگذاری دارای نسبت ریسک به پاداش 1:3 (کمتر از 1:2) باشد، میتواند پیشنهاد را بررسی کند.
مزایا و معایب بهترین روشهای محاسبه کردن حد ضرر نسبت ریسک به پاداش
1. مزیت نسبت ریسک به پاداش
مزیت نسبت ریسک به ریوارد (R/R) این است که به سرمایه گذار یا معامله گر اجازه می دهد ریسک پرتفوی خود را مدیریت کند. یک فرد می تواند خود را از ریسک بیش از حد برای پاداش بسیار کم محافظت کند.
2. محدودیت نسبت ریسک به ریوارد
نسبت ریسک به پاداش را نمی توان به صورت مجزا مورد استفاده قرار داد. برای تصمیم گیری موفقیت آمیز سرمایه گذاری باید از آن درکنار ابزارها و تکنیک های دیگر استفاده شود.
چندین عامل دیگر نیز باید در نظر گرفته شود، مانند:
شرایط فعلی بازار
زمان بندی تجارت
حد ضرر و سطوح حد سود
تجزیه و تحلیل فنی و بسیاری عوامل دیگر
ارکان اصلی مدیریت سرمایه
1- ریسک
میزان ریسک مورد انتظار در معامله باید توسط معامله گران قبل از شروع معاملات انجام شوند و فرد باید بر اساس میزان ریسکی که می تواند متحمل شود، آن را مشخص کند. البته این میزان باید تا پایان معامله ثابت بماند زیرا گاهی برخی از معامله گران میزان تحمل ریسک خود را برای دریافت سود بیشتر، افزایش می دهند در نتیجه ممکن است دچار روند نزولی شوند.
2- بازده
بازده در واقع همان سودی می باشد که معامله گران از سرمایه گذاری خود به دست می آورند و مبنای ارزیابی آن شاخص های پولی، دوره زمانی و عملکردهای دارایی ها می باشد. با افزایش قیمت سهام و سودهای نقدی که به صورت سالانه ایجاد می شوند، بازدهی حاصل می شود. بازده بهینه می تواند متاثر از چندین عامل مانند نرخ تورم، ریسک، هزینه های معاملاتی و . باشد اما بخش زیادی از آن مربوط به مهارت و دانش سرمایه گذار برای مدیریت سرمایه و تصمیم گیری به موقع و مناسب در زمان ورود و خروج سرمایه خود می باشد.
3- حجم معاملات
سرمایه گذاران با خرید تعداد واحدهای هر دارایی، مالکیت آن تعداد را به دست می آورند که همان حجم معاملات نام دارد. در نتیجه می توان گفت هر چه میزان حجم معاملاتی یک سرمایه گذار بیشتر باشد، ریسک و بازدهی بالاتری را نیز برای او به همر اه خواهد داشت زیرا سهم بیشتری از دارایی را در اختیار بهترین روشهای محاسبه کردن حد ضرر دارد بنابراین سود و زیانی که متحمل می شود نیز به همان میزان بیشتر می شود. توصیه می شود سرمایه گذاران همه ی دارایی و سرمایه خود را وارد یک معامله نکنند، تا کل سرمایه آنها در معرض ریسک بالا قرار نگیرد.
4- نسبت بازده به ریسک
این نسبت باید توسط معامله گران، پیش از ورود به بازار محاسبه شود تا نشان دهد در ازای میزان ریسک در نظر گرفته شده، چقدر بازدهی مورد انتظار و مطلوب است. همین امر سبب می شود تا یک محدودیت برای کنترل هیجانات سرمایه گذاران ایجاد شود و تعادل نسبتا مطلوبی بین میزان ریسک و بازدهی برقرار شود. با توجه به این که هر چه میزان ریسک پذیری کاربران بالاتر باشد، میزان بازدهی که دریافت می کنند نیز بالاتر می رود اما این امر نباید موجب شود ریسک های نجومی را به این خاطر تحمل کنند.
5- نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه از طریق میزان اختلاف میان سطح اولیه سرمایه پیش از ضرر و میزان سرمایه کنونی به دست می آید و نشان دهنده میزان سرمایه از دست رفته سرمایه گذاران در یک معامله ناموفق یا زیان ده بوده است. تفاوت بین افت سرمایه ای که تریدرهای حرفه ای و تریدرهای مبتدی تجربه می کنند این است که حرفه ای ها در زمان افت سرمایه به دلیل مهارتی که در کنترل و مدیریت سرمایه دارند، ضرر کمتری را متحمل می شوند.
نکات کلی در رابطه با مدیریت سرمایه
- استراتژیهای معاملاتی در حوزه مدیریت سرمایه باید بر اساس رویکردی که سرمایه گذار در بازار در پیش میگیرد و تیپ شخصیتی سرمایه گذار، پایه ریزی شوند.
- هدف اصلی مدیریت سرمایه حفظ سرمایه، کسب سود از آن و افزایش سرمایه اولیه می باشد.
- سرمایه گذاران باید میزان ریسک و بازده سرمایه گذاری را که بر اساس نقاط خروج و حجم معاملات می باشند پیش از شروع، بررسی و ارزیابی کنند.
- بهتر است میزان ریسک در نظر گرفته شده در معاملات بیشتر از ۳ درصد نباشد. همچین اگر نسبت بازده به ریسک کمتر از ۱ درصد باشد، ورود سرمایه گذار به آن معامله توصیه نمی شود.
- اگر معامله گر به چندین معامله نیاز داشته باشد بهتر است حداکثر ریسک بین معاملات تقسیم شود تا فقط یک معامله ریسک زیادی را متحمل نشود.
- اگر سرمایه گذاری به دنبال سرمایه گذاری با بازدهی بالا می باشد، باید ریسک بالا را نیز در نظر بگیرد بنابراین سرمایه گذارن باید آستانه تحمل خود را بالا ببرند و اگر چندین بار معاملات آنها ضرر کرد و دچار افت سرمایه شدید شدند، برای مدتی از انجام معاملات خودداری کنند.
نتیجه گیری
برای کسب سودآوری در سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال علاوه بر مهارت و تخصص در تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال، مدیریت سرمایه نیز تاثیر به سزایی دارد. در واقع می توان گفت تاثیر تحلیل های تکنیکال و فاندامنتل بر سودآوری 10% است در حالی که تاثیر مدیریت سرمایه 90% می باشد. بنابراین مدیریت ریسک که بخشی از مدیریت سرمایه به حساب می آید در افزایش میزان سودآوری تاثیر بیشتری نسبت به تحلیل های فاندامنتال و تکنیکال دارد. نسبت ریسک به ریوارد نیز به همان نسبت در این سودآوری نقش به سزایی دارد.
مارتینگل یک روش ساده برای کمتر ضرر کردن و زودتر سود کردن
نخبگان عزیز خانه سرمایه سلام امروز می خواهیم یک روش برای موفقیت بیشتر در معاملاتتان معرفی کنیم. یک روش ساده برای کمتر ضرر کردن و زودتر سود کردن.
شرط بندی که این بار به نفع سرمایه گذاران است
همیشه دغدغه قماربازهای قدیم این بوده است که چگونه بتوانند بدون ریسک، سود تضمین شده از کار خود ببرند. قماربازان قدیم بسیار به این فکر کرده اند و حاصل نتایجی بوده که در سرمایه گذاری این روزها در بورس از آن استفاده می کنند. یکی از این روش های شرط بندی که جای خود را در تجارت و سرمایه گذاری بخصوص در بازار های سرمایه گذاری داخلی و خارجی نیز باز کرده است، روش مارتینگل است. روش مارتینگل در شرط بندی هایی بکار می رود که فرد دو حالت برد یا باخت دارد و احتمال رخداد هر کدام از شرایط برد یا باخت نیز برابر است (دقت کنید در بازار بورس شما با مقداری آموزش دیگر بیشتر از حالت ۵۰-۵۰ احتمال موفقیت دارد و شرایط بسیار بهتر است، اما باز هم با همین شرایط روش مارتینگل در نهایت برنده است).
یک مثال از نوع شرط بندی
در روش مارتینگل، فرد در یک رشته شرط بندی حاضر می شود به طوریکه بعد از هر باخت میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل می کند تا جایی که بالاخره ببرد و از این بازی با سود خارج شود. مثال زیر نشان می دهد که این استراتژی چگونه کار می کند و سود آن چقدر خواهد بود:
فرض کنید که در یک شرط بندی با انداختن یک سکه شرکت می کنیم به طوریکه سکه می اندازیم و اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی می بریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندیمان را می بازیم. پس حالا مثلا این بازی را با B تومان شروع می کنیم. در مرحله اول یا شیر می آید و فرد می برد و پولش می شود ۲B تومان یا می بازد. اگر فرد ببازد در مرحله بعدی میزان شرط بندیش را دوبرابر می کند یعنی ۲B تومان وسط می گذارد. در این مرحله اگر ببرد آنگاه سود او در کل خواهد بود:
باخت از مرحله اول: B تومان
برد از مرحله دوم: ۲B تومان
سود کل: B=2B-B تومان
حال اگر دوباره در این مرحله ببازد، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دو برابر می کند یعنی ۴B تومان. اگر برنده شود آنگاه سود او در این مرحله برابر خواهد بود با:
باخت از مراحل اول و دوم: B+2B=3B تومان
برد از مرحله سوم: ۴B تومان
سود کل: ۴B-3B= B تومان
و این موضوع اگر N بار هم تا موفقیت شما رخ دهد در نهایت بار N ام شما مقدار B سود بهترین روشهای محاسبه کردن حد ضرر کرده اید، البته اگر سرمایه تان تمام نشده باشد!
خود را در این شرایط قرار دهید
خرید پلهای یکی از روشهایی است که معاملهگران حرفهای به منظور بهینه کردن قیمت خرید در هنگام تشکیل پورتفوی خود از آن استفاده میکنند درواقع یکی از مهمترین خصوصیاتی که یک معاملهگر موفق را از یک معاملهگر معمولی متمایز میکند توانایی خرید سهم در بهترین قیمت است. همهی ما این انتظار را داریم بهترین روشهای محاسبه کردن حد ضرر که خرید سهم برای ما سودآور باشد، اما گاهی شرایط بازار بهگونهای پیش میرود که علیرغم اینکه احساس میکنیم سهم مناسبی را برای خرید انتخاب کردهایم، برخلاف انتظارمان افت قیمت سهم خود را مشاهده میکنیم.
در این شرایط چه باید کرد؟ آیا باید سهمی را که به ارزندگی آن اعتقاد داریم فروخت؟ آیا اگر سهم خود را نگهداری کنیم میتوان انتظار داشت که بعد از ۱۰-۱۵% افت، قیمت مجدداً به قیمت خرید ما بازگردد و تازه بتوانیم سهم خود را به قیمت خرید سربهسر بفروشیم؟
در این نوشته میخواهیم روشی را معرفی کنیم که در آن علاوه بر در نظر گرفتن حد ضرر بتوانیم حتی با افت قیمت سهم به زیر قیمت خرید اولیه نیز از معامله خود با سود خارج شویم:
روش مارتینگل چیست؟
مارتینگل روشی است که توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعدازآن توسط معاملهگران مختلفی با روشهای گوناگون اجرا شد.طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را به قسمتهای نامساوی (از توانهای عدد ۲) تقسیم میکنید و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای این ضرایب انجام میدهید.
فرض کنید شما ۱ عدد سهم را باقیمت ۱۰۰ تومان خریداری میکنید و انتظار رشد آن را دارید. ولی برخلاف انتظار قیمت آن ۵% افت کرده و به ۹۵ تومان میرسد. بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت ۲ عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به ۹۶٫۷ تومان کاهش مییابد و در صورت رشد قیمت به بالای ۹۶٫۷ تومان کل خرید شما سودآور میشود، درحالیکه قیمت هنوز به ۱۰۰ تومان اولیه نرسیده است.
حال اگر قیمت سهم به جای رشد مجدداً ۵% دیگر افت نماید و به ۹۰٫۲۵ تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید ۲ برابر خرید قبلی یعنی ۴ سهم را در این قیمت خریداری کنید. با این کار میانگین قیمت تمام شده هر سهم شما به ۹۳ تومان کاهش مییابد و درحالی که قیمت فعلی سهم در حال حاضر ۱۰% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش داشته است، اگر فقط ۳٫۵% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد.
مزیت روش مارتینگل چیست؟
مزیت روش مارتینگل این است که هنگامی که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما فاصله میگیرد و منفی میشود، میتوان با اجرای آن قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه وارد سود شد، نه اینکه صبر کرد تا قیمت به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم، چهبسا در بسیاری از موارد ممکن است که قیمت سهم پس از افت به راحتی به قیمتهای قبلی برنگردد و ما مجبور شویم از معاملهای که میتوانست برای ما سود ده باشد، نهایتاً با زیان خارج شویم.
اما این روش یک عیب کوچک هم دارد!
این روش توسط معاملهگران بزرگی اجراشده است و هرکدام از آنها با توجه به سیستمهای معاملاتی خود و حد سود و حد ضررهای خود این روش را بومیسازی کردهاند. طبق این روش ما میتوانیم دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچه قیمت افت نماید میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنیم. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما نامحدود نیست و نمیتوانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود ۲ برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه موردنیاز برای آن بهشدت افزایش پیدا میکند.
حالا چگونه بهترین روشهای محاسبه کردن حد ضرر عیب کوچک روش مارتینگل را بر طرف کنیم
باید مراحل انجام این کار را به اعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد. توصیه میشود که مراحل خرید را به ۳ مرحله کاهش داد، بدینصورت که سرمایه خود را به ۴ قسمت نامساوی تقسیم کنیم:۱،۲،۴ و ۸٫در این روش به این اعداد ضرایب مارتینگل گفته میشود که همان توانهای عدد ۲ هستند که در هر مرحله از خرید بهکاربرده میشوند (یعنی کل سرمایه شما به ۱۵ قسمت تقسیمشده و در هر مرحله از خرید یکی از این ضرایب استفاده میشود: مثلاً ۱۵ میلیون به ۱ میلیون،۲میلیون،۴میلیون و ۸ میلیون تقسیم میشود).
با این تقسیمبندی شما در صورت کاهش قیمت خرید اولیهتان، بازهی حد ضرر خود را به ۳ قسمت تقسیم میکنید و هر بار که قیمت به یکی از این ۳ بخش میرسد، پله بعدی خرید خود را انجام میدهید.
درنتیجه هم حد ضرر را رعایت کردهاید و هم در صورت فعال نشدن آن و رشد قیمت سهم از هر قیمتی (چه خرید اول و چه خرید آخر) قیمت خرید شما بهینهشده است و با اولین رشد، کل خرید شما وارد سود میشود.
بهترین حالت استفاده از روش مارتینگل در سرمایه گذاری در بورس چیست؟
این روش یک استراتژی منطقی برای بهینه کردن بهای تمامشده سهم در هنگام افت قیمت است و استفاده افراطی و نادرست از آن چیزی جز زیان را در پی نخواهد داشت. بهتر است از این روش برای سهامی که وضعیت بنیادی خوبی دارند و به دلایلی افت مقطعی را تجربه میکنند، استفاده شود.
یک مثال واقعی از روش مارتینگل در خرید و فروش در بازار بورس
در زیر هم یک مثال واقعی از خرید ۳ پلهای بر اساس روش مارتینگل در بورس ایران را باهم هم میبینیم. نمودار زیر مربوط به سهم بکام است که با شکسته شدن خط روند نزولی در اسیلاتور RSI تصمیم به خرید آن گرفتهشده است.
اگر ما ۱۵ میلیون تومان برای خرید این سهم در نظر گرفته باشیم در مرحله اول طبق روش مارتینگل ۱ میلیون تومان از پول خود را در قیمت ۱۲۸ تومان خرید میکنیم (۷۸۰۰ سهم ۱۲۸ تومانی).
با ۵% افت قیمت سهم ۲ میلیون تومان بعدی را هم خرید میکنیم(۱۶۲۰۰ سهم ۱۲۳ تومانی).
با ۱۰% افت قیمت سهم ۴ میلیون تومان بعدی را خرید میکنیم(۳۴۲۰۰ سهم ۱۱۷ تومانی).
و درنهایت با ۱۵% افت قیمت ۸ میلیون پایانی را خرید میکنیم(۷۲۷۰۰ سهم ۱۱۰ تومانی).
با آخرین خرید میانگین کل خرید به ۱۱۴٫۶ تومان کاهش مییابد.
درنتیجه بهمحض اینکه قیمت سهم از ۱۱۴٫۶ تومان بیشتر شود این خرید وارد سود خواهد شد و اگر تاکنون نگهداری شده باشد (۱۶۸ تومان) از کل این خرید در این مثال ۶,۹۹۰,۰۰۰ تومان سود کسبشده است (معادل ۴۶%). در صورتی اگر کل پول در ابتدا و در قیمت ۱۲۸ تومان خرید شده بود و تاکنون نگهداری شده بود،۴,۶۸۰,۰۰۰ تومان سود از این خرید کسب میشد (معادل ۳۱%) و اگر هم بعد از افت قیمت به ۱۲۸ تومان نمی رسید متحمل زیان می شدیم.
شاید در مقاله “فعلا بذارم باشه! دلیل بسیاری از ضرر های ما در بازار بورس” در نگاه اول با این مقاله تداخل داشته باشد اما در واقعیت یک فرد نخبه سرمایه گذاری درگیر این اتفاق نمی شود، توصیه می کنم حتما نکته های زیر را مطالعه کنید.
چند نکته بسیار مهم در مورد این روش
این روش زمانی بسیار کاربردی است که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و حال این موضوع و روش مارتینگل به موفقیت بیشتر شما کمک خواهد کرد. اساس تفکر این روش این است که شما به وضعیت بنیادی سهم خود اطمینان دارید. پس اگر تحلیلگر بنیادی خوبی نیستید توصیه می کنیم حتما تحلیلگر بنیادی خوبی شوید. دوره نخبگان بورس و بسته جامع خانه سرمایه نیز می تواند به شما کمک کند.
همچنین یادتان نرود در این روش شما باید در بازار منفی و در زمانی که همه نا امید هستند خرید کنید. پس روی روانشناسی خود نیز باید کار کنید، که البته در دوره نخبگان در مورد این موضوع مفصل صحبت می شود و راهکار های روانشناسی لازم به نخبگان آموزش داده می شود. همچنین در بسته آموزشی جامع و در بسته ۱۰ شاه کلید بزرگان بورس در یکی از فصل ها به این موضوع پاسخ داده می شود و در مثال “آقای بازار” این موضوع را می آموزید. نکته سوم خرید در نقاط مناسب است، نیازمند این است شما در تحلیل تکنیکال به نقاط PRZ و امواج الیوت مسلط باشید چیزی که هم در بسته جامع آموزش بورس خانه سرمایه و هم در دوره نخبگان آموزش داده می شود.
لیکویید شدن در معاملات ارز دیجیتال
لیکویید شدن (Liquidation) در بازار پر نوسان ارزهای دیجیتال یک اتفاق معمول است. درک مفهوم لیکویید شدن برای هر تریدر یا سرمایه گذاری قبل از خرید و فروش ارزهای دیجیتال بسیار ضروری است. کوینها و ارزهای دیجیتال همیشه مستعد نوسانهای شدید قیمتی هستند. آشنایی با روشهای جلوگیری از لیکویید شدن به شما این امکان را میدهد که نقاط ضرر را در هنگام معامله یک ارز دیجیتال تشخیص دهید.
منظور از لیکویید شدن در ارز دیجیتال چیست؟
لیکویید شدن شبیه آب رفته به جوی است، به همین دلیل در میان معاملهگران، سرمایهگذاری در بازار رمز ارزها به سرمایهگذاری پرخطر معروف است. برای درک مفهوم لیکویید شدن در معاملات ارز دیجیتال و جلوگیری از آن تا آخر این مقاله با ما همراه باشید.
معاملات فیوچرز و لیکویید شدن در بایننس
نوسانات شدید قیمت بیت بهترین روشهای محاسبه کردن حد ضرر کوین و دیگر ارزهای دیجیتال باعث نگرانی بسیاری از افراد شده است تا جایی که عده به دنبال تصویب قوانینی برای محدود کردن این نوسانات قیمتی هستند. اما در آن روی سکه این اتفاق فرصتی را برای سرمایهگذاران است تا سود چشمگیری به دست بیاورند. این سود در مقایسه با خرید و فروش داراییهای سنتی مانند سهام و کامودیتیها، بسیار قابل توجه است. قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۰ و در بحبوحه بحران کرونا بیش از ۱۶۰ درصد افزایش داشت. در حالی که در همین سال، قیمت شاخص S&P ۵۰۰ فقط ۱۴ درصد و قیمت طلا ۲۲ درصد افزایش پیدا کرده بود. با اینکه تا اینجا همه چیز وسوسه برانگیز است. معاملات مارجین و فیوچرز مانند یک شمشیر دو لبه تیز هستند. شما میتوانید به سادگی از صرافی وام بگیرید و سود احتمالی معاملات خود را افزایش دهید در مقابل میتوانید داراییهای خود را به همین سادگی از دست بدهید.
ناپایداری قیمتها این پتانسیل را ایجاد کرده است که حجم معاملات در بازار ارزهای دیجیتال افزایش یابد. این معاملات معمولا به شکل معاملات مارجین، معاملات آتی یا فیوچرز و مبادلات دائمی (Perpetual Swaps) انجام میشود. این قراردادها به افراد اجازه میدهند تا امروز ارزهای دیجیتال را برای زمانی در آینده و با قیمت توافقی خرید و فروش کنند. اولین استفادهها از مشتقات مالی ارزهای دیجیتال به سال ۲۰۱۱ باز میگردد اما پس از معرفی بایننس فیوچرز در ۲۰۱۷ شتاب بسیار زیادی گرفته است. معاملهگران با قرض گرفتن پول از صرافیهای ارز دیجیتال، سود احتمالی معاملات مارجین خود را افزایش دهند. بایننس (Binance)، کوکوین (KuCoin) و بای بیت (ByBIt) نمونهای از صرافیهای متمرکز ارز دیجیتال هستند که امکان معاملات مارجین و فیوچرز را برای معاملهگران فراهم کردهاند.
معاملات مارجین ارز دیجیتال
معامله مارجین (Margin Trading) ارزهای دیجیتال به معنی گرفتن وام و استفاده از سرمایه یک شخص ثالت برای خرید و فروش در بازار است. درست شبیه اینکه از یک غریبه برای خرید بیت کوین یا دیگر رمز ارزها پول قرض بگیرید. در معاملات مارجین، صرافیهای ارز دیجیتال این پول را به شما قرض میدهند. این سازوکار که با نام اهرم (Leverage) شناخته میشود، به معاملهگران اجازه میدهد تا بتوانند با پوزیشنهای بزرگتری معامله کنند. طبیعتا هیچ غریبهای به شما را رایگان پول قرض نمیدهد تا با آن تجارت کنید. در معاملات مارجین، صرافی از شما میخواهد تا مقداری ارز دیجیتال یا فیات را به عنوان وثیقه پرداخت کنید.
این وثیقه که برای باز کردن یک پوزیشن معاملاتی به آن نیاز دارید به نام مارجین اولیه (Initial Margin) شناخته میشود. صرافی از مارجین اولیه به عنوان وثیقهایی برای بازپرداخت وام استفاده میکند. مقدار سرمایهای که میتوانید از صرافی قرض بگیرید به مارجین اولیهای که پرداخت میکنید، بستگی دارد. میزان مارجین اولیه مورد نیاز نیز بر اساس مقدار لوریج یا اهرمی که مشخص کردید، محاسبه میشود. فرض کنید که میخواهید برای ۱۰۰ دلار مارجین اولیه از لوریج ۵X (پنج برابری) استفاده کنید. در این حالت شما ۴۰۰ دلار از صرافی وام بهترین روشهای محاسبه کردن حد ضرر خواهید گرفت تا بتوانید پوزیشنهای معاملاتی ۵۰۰ دلاری باز کنید.
محاسبه سود و زیان (PnL)
سود و زیان (PnL) به دست آمده از هر معامله مارجین ارز دیجیتال به اندازه لوریج بستگی دارد. برای درک چگونگی محاسبه سود و زیان معاملات مارجین از مثال بالا استفاده میکنیم. در این مثال مارجین اولیه ما ۱۰۰ دلار، لوریج مورد استفاده ما ۵X و ارزش پوزیشنی که باز کردیم ۵۰۰ دلار است. حالا فرض کنید که قیمت دارایی ۱۰ درصد افزایش پیدا کند، سود ما از این پوزیشن ۵۰۰ دلاری برابر با ۵۰ دلار خواهد بود. در حقیقت ما نسبت به سرمایه ۱۰۰ دلاری اولیهای که به عنوان وثیقه پرداخت کردهایم، ۵۰ درصد سود به دست آوردهایم. حالا شما میتوانید ۴۰۰ دلار وام را به صرافی بازگردانید و ۱۵۰ دلار (۵۰ دلار سود + ۱۰۰ دلار مارجین اولیه) را در حساب خود نگه دارید.
در نقطه مقابل اگر قیمت دارایی ۱۰ درصد کاهش پیدا کنید، شما ۵۰ دلار ضرر خواهید کرد. در این شرایط نیز شما ۵۰ درصد از سرمایه ۱۰۰ دلاری اولیه خود را از دست خواهید داد. به زبان ساده شما ۵۰ درصد ضرر کردهاید! یک فرمول ساده برای محاسبه سود و زیان احتمالی شما هنگام استفاده از لوریج وجود دارد. اهرم یا لوریج یعنی سود و زیان احتمالی از مارجین اولیهای که پرداخت کردید، چقدر میتواند باشد. هیچگاه مدیریت ریسک را فراموش نکنید و همیشه مطمئن شوید که ضررهای احتمالی شما قابل کنترل هستند.
سود یا زیان = مارجین اولیه * درصد تغییر قیمت ارز دیجیتال * عدد لوریج
لیکوئیدیتی در معاملات بایننس به زبان ساده
لیکویید شدن یعنی بستن یک پوزیشن توسط صرافی در زمانی که زیان آن معامله برابر با ارزش مارجین اولیه شود. این اتفاق زمانی رخ میدهد که معاملهگر نتواند مارجین مورد نیاز برای باز نگهداشتن پوزیشن را به دست آورد. به زبان دیگر از سرمایه لازم برای باز نگهداشتن معامله، برخوردار نباشد. لیکویید شدن هم در معاملات مارجین و هم در معاملات فیوچرز ارز دیجیتال اتفاق میافتد.
استفاده از لوریج برای باز کردن پوزیشن یکی از استراتژیهای معاملاتی با ریسک بسیار بالا است. در این استراتژی اگر بازار به اندازه کافی در جهت مخالف پوزیشن شما حرکت کند، ممکن است کلا وثیقه (مارجین اولیه) خود را از دست بدهید. صرافیهای ارز دیجیتال در برخی کشورها مانند انگلستان، از پیشنهاد معاملات مارجین و فیوچرز به معاملهگران تازه کار منع شدهاند. این کار با هدف حفاظت از این سرمایهگذاران در برابر لیکویید شدن و از دست دادن سرمایهشان، انجام میشود. با استفاده از این فرمول میتوانید میزان درصد تغییرات بهترین روشهای محاسبه کردن حد ضرر بازار برای لیکویید شدن یک پوزیشن را محاسبه کنید:
درصد تغییرات برای لیکویید شدن = ۱۰۰ / مقدار لوریج (اهرم)
مثلا اگر از لوریج ۵X استفاده کنید، با افزایش ۲۰ درصدی قیمت ارز دیجیتال برخلاف پوزیشن شما، لیکویید خواهید شد. (۲۰ درصد = ۱۰۰ / ۵)
جلوگیری از لیکویید شدن
در زمان استفاده از لوریج در معاملات مارجین و فیوچرز، گزینههای انگشت شماری برای جلوگیری یا کاهش احتمال لیکوییدن خواهید داشت. شناخته شدهترین گزینه استفاده از حد ضرر (Stop Loss) است. حد ضرر با نام Stop Order و Stop Market Order نیز شناخته میشود. این گزینه نوعی سفارش پیشرفته است که در آن سرمایهگذار به صرافی دستور میدهد تا دارایی را در نقطه قیمتی خاصی، بفروشد. هنگام تعیین کردن حد ضرر باید مقادیر زیر را وارد کنید:
قیمت توقف (Stop Price) | قیمتی که در آن نقطه دستور حد ضرر اجرا میشود و پوزیشن معاملاتی بسته خواهد شد |
قیمت فروش (Sell Price) | قیمت که در آن نقطه قصد دارید ارز دیجیتال خود را بفروشید |
مقدار (Size) | مقدار دارایی که میخواهید در نقطه حد ضرر بفروشید |
اگر قیمت دارایی در بازار به قیمت توقف یا استاپ پرایس برسد، دستور حد ضرر به طور خودکار اجرا میشود و دارایی در قیمت و مقدار مشخص شده به فروش خواهد رسید. اگر معاملهگر احساس کند که بازار به سرعت در خلاف جهت پیشبینی شده حرکت خواهد کرد، ممکن است قیمت فروش را از قیمت توقف پایینتر تعیین کند. این کار باعث میشود که دارایی در زمانی بسیار کوتاه (توسط یک معاملهگر دیگر) به فروش برسد. هدف اصلی استفاده از حد ضرر، کاهش ضرر احتمالی است.
مفهوم حد ضرر در لیکوئید شدن ارز دیجیتال
برای درک بهتر این مفهوم، دو سناریوی زیر را بهم بررسی میکنیم:
سناریو یک: یک معامله ۵۰۰۰ دلار در حساب صرافی ارز دیجیتال خود دارد. او تصمیم میگیرید که با یک مارجین اولیه ۱۰۰ دلاری و لوریج ۱۰X یک پوزیشن ۱۰۰۰ دلاری باز کند. او حد ضرر را در ۲.۵ درصد از نقطه ورود (Entry Position) خود تعیین میکند. در این شرایط، ضرر احتمالی معاملهگر ۲۵ دلار خواهد بود که تنها ۰.۵ درصد از موجودی کل حساب او خواهد بود.
حالا فرض کنید که معاملهگر از حد ضرر (Stop Loss) استفاده نکند. در این حالت با کاهش ۱۰ درصدی قیمت دارایی، پوزیشن معاملاتی او لیکویید خواهد شد. اگر نفهمیدید که این عدد را چگونه به دست آوردیم، دوباره محاسبه درصد لیکویید شدن را مرور کنید.
سناریو دو: یک معاملهگر دیگر نیز ۵۰۰۰ هزار دلار در حساب صرافی ارز دیجیتال خود دارد. این معاملهگر تصمیم میگیرد تا با یک مارجین اولیه ۲۵۰۰ دلار و استفاده از لوریج ۳X یک پوزیشن ۷۵۰۰ دلار باز کند. با قرار دادن حد ضرر در فاصله ۲.۵ درصدی از نقطه ورود، ضرر احتمالی او در معامله ۱۸۷.۵ دلار، یعنی ۳.۷۵ درصد از کل موجودی او خواهد بود.
به طور کلی، تصور رایج این است که استفاده از مقدار لوریج بالا در باز کردن یک پوزشین معاملاتی با ریسک زیادی همراه است. اما تاثیر این عامل تنها زمانی مشخص میشود که مانند سناریو دوم، اندازه پوزیشن معاملاتی شما بسیار بزرگ باشد. به عنوان یک قانون کلی، همیشه تلاش کنید تا حد ضرر هر معامله خود را کمتر از ۱.۵ درصد کل داراییتان در نظر بگیرید.
تعیین حد ضرر
مدیریت ریسک، مهمترین مبحثی است که باید پیش از شروع معاملات مارجین فرا بگیرید. پیش از فکر کردن به کسب سود، هدف اصلی شما باید کاهش ضرر احتمالی تا جای ممکن باشد. هیچ استراتژی معاملاتی وجود ندارد که صد در صد قابل اطمینان باشد. بنابراین در شرایطی که بازار مطابق انتظار شما پیش نمیرود با از مکانیسمهایی برای حفظ دارایی خود استفاده کنید.
با اینکه تعیین درست حد ضرر (Stop Loss) بسیار مهم است اما هیچ قانون طلایی برای تعیین مقدار دقیق آن وجود ندارد. توصیه بیشتر افراد این است که ۲ تا ۵ درصد از ارزش معامله خود را به عنوان حد ضرر تعیین کنید. البته بعضی از معاملهگران نیز ترجیح میدهد تا حد ضرر را پایین از نوسان پایین (Swing Low) تعیین کنند. البته به شرطی که نوسان پایین آنقدر کم نباشد که قبل از شروع معامله، لیکویید شوید.
نتیجه گیری
شما باید بتوانید حجم معاملات خود را و ریسکهای مرتبط با آن را مدیریت کنید. هرچه از لوریج بیشتری استفاده کنید، احتمال لیکویید شدن شما بیشتر خواهد شد. در واقع استفاده از لوریج بیش از حد شبیه این است که سرمایه خود را در معرض ریسک غیر ضروری قرار دهید. همچنین فرایند لیکویید شدن در بعضی صرافیها، بسیار آزاردهنده است. برای مثال صرافی بیت مکس (BitMex) تنها به کاربران اجازه میدهد تا از بیت کوین به عنوان مارجین اولیه استفاده کنند. این اتفاق باعث میشود تا با کاهش قیمت بیت کوین، ارزش سرمایهای که به عنوان وثیقه قرار دادهاید کاهش یاید و در نتیجه سریعتر لیکویید شوید.
سوالات متداول
لیکوئید شدن چیست؟
به از دست دادن تمام دارایی در یک معامله آتی (فیوچرز) لیکوئید شدن میگویند.
مهم ترین عملی که به کاربران بعد از لیکوئید شدن توصیه میشود چیست؟
در نظر داشته باشید که تحلیل احساسات مهمترین رفتاریست که کاربران در این شرایط باید داشته باشند تا در ادامه از زیان بیشتر در امان بمانند.
اکسپرت محاسبه حجم لات ،حد ضرر و حد سود هر پوزیشن طبق ریسک هر معامله و پوزیشن گیری راحت مخصوص فارکس
با عضویت در کانال تلگرامی سایت هوش فعال میتوانید از آموزش ها و مقالات منتشر شده در کانال استفاده نمایید و همچنین از اخبار اقتصادی مرتبط نیز که در کانال منتشر می شود استفاده کنید لینک عضویت در کانال تلگرام
یکی از چالش های معاملات در بازار فارکس انتخاب و محاسبه درست حجم لات هر پوزیشن باتوجه به فرمی مارجین و میزان ریسکی است که ما می خواهیم قبول کنیم ولی این اکسپرت این کار را با سرعت و دقت بالا برای شما انجام می دهید و باعث می شود سرعت و دقت معاملات شما تا حد زیادی افزایش پیداکند.
جهت خرید اکسپرت بر روی بنر زیر کلیک نمایید و پس از پرداخت نام کاربری متاتریدر خود را به شماره 09364549266 پیامک (sms) نمایید تا فایل های نصبی و فیلم آموزشی برای شما ارسال گردد.
اگر درگاه پرداخت به هر دلیلی مشکل داشت به شماره 09364549266 پیامک (sms) دهید تا برای بهترین روشهای محاسبه کردن حد ضرر شما، شماره کارت ارسال شود و با پرداخت کارت به کارت خرید را انجام دهید.
اکسپرت مدیریت ریسک و سرمایه برای دو پلتفرم متاتریدر چهار و پنج طراحی شده
MT4 && MT5
امکانات اکسپرت مدیریت ریسک و سرمایه
- محاسبه حجم معاملات بر اساس درصد ریسک وارد شده و حد ضرر (stop loss) انتخاب شده
- در این اکسپرت یکی از شرایط باز کردن معامله داشتن حدد ضرر هست(بدون حد ضرر معامله ای باز نمی کند)
- باز کردن معاملات خرید و فروش توسط خود اکسپرت
- نمایش درصد افزایش(کاهش) میزان سرمایه در روز، هفته و ماه جاری
- امکان تنیظیم حداقل افت سرمایه برای روز، هفته و ماه جاری (پس از کاهش بیش از حد تعیین شده، هنگام باز کردن معاملات سیستم هشدار می دهد)
- انتخاب آسان نقاط حد ضرر(stop loss) و تیک پروفیت(take profit) فقط با حرکت ماوس
- باز کردن معاملات در قیمت بازار(market execution) با رعایت مدیریت ریسک
- باز کردن آسان معاملات پندینگ(pending order) با لحاظ کردن مدیریت ریسک و سرمایه
- نمایش فاصله حد ضرر و تیک پروفیت تا قیمت بازار بر اساس پیپ
- امکان بستن تمام معاملات باز در آن واحد
مزایایی این اکسپرت نسبت به نمونه های مشابه
- فرم برنامه (اطلاعات معامله) فقط هنگام باز کردن معامله ظاهر می شود باعث شلوغی چارت نمی شود
- تمام اعدد (حد ضرر، تیک پروفیت، قیمت و …) با حرکت ماوس مشخص می شوند و نیازی به وارد کردن آنها نیست(سرعت و دقت بالا در هنگام ورود به معامله )
- هشدار سیستم در زمان باز کردن معاملات زمانی که کاهش سرمایه از حد مشخص شده در بازه های روزانه، هفتگی و ماهانه بیشتر شود
- پشتیبانی قوی
- امکان سفارشی سازی و افزودن امکانات به اکسپرت به درخواست مشتری(در صورت امکان پیاده سازی و دریافت هزینه
- اکسپرت مدیریت ریسک و سرمایه هم برای متاتریدر ۴ و هم برای متاتریدر ۵ طراحی و ارائه شده است.
فیلم معرفی اکسپرت مدیریت سرمایه و پوزیشن گیری راحت
تنظیمات اکسپرت مدیریت ریسک و سرمایه در فارکس
ظاهر اکسپرت برای موقعیت فروش
لطفا نظر خود را در مورد اکسپرت فوق در قالب کامنت بیان بفرمایید
دیدگاه شما