دوره جامع تحلیل تکنیکال (مقدماتی و پیشرفته)
تاریخ دوره: از ۱ مهر ۱۴۰۱ مدت دوره: ۵۶ ساعت / جمعهها ۹:۰۰ تا ۱۷:۰۰
انصراف و عودت وجه تا یک هفته پیش از آغاز دوره، با کسر ۳۰% از مبلغ ثبتنام و پس از آن، با معرفی فرد جایگزین امکانپذیر است.
ثبت نام این دوره به پایان رسیده است
توضیحات
مقدمه
تحلیل تکنیکال در دو دهه گذشته به شدت در بین معاملهگران بازارهای بینالمللی مورد توجه قرار گرفته است. این تحلیل به طور خلاصه به مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیشبینی آینده روند قیمتها میپردازد.
در این دوره با تمرکز بر سه قاعده مهم ابتدایی تحلیل تکنیکال شامل: «همه چیز در قیمت لحاظ شده است، قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند و تاریخ تکرار میشود» و همچنین ساختار «قیمت، الگو، زمان» به اهمیت این موضوع و تدوین استراتژیهای مناسب معاملهگری خواهیم پرداخت.
هدف از دوره تحلیل تکنیکال آشنایی کامل فعالان انواع بازارهای مالی با روشهای تحلیل تکنیکال در بازار و کسب تجربه در خصوص روشهای معاملهگری در بازار میباشد. دوره حاضر خلاقیت و ابتکار مخاطب را هدف قرار میدهد و با پرورش ذهن تحلیلگر، خلاقیت را افزایش میدهد.
انواع معامله گری در بازار فارکس
برای شروع معامله در بازار فارکس باید نوع معامله گری مناسب خودمان را انتخاب کنیم. هرکس بر اساس سرمایه اولیه، میزان تجربه و مهمتر از همه بنا بر تیپ شخصیتی خود باید سبک معاملاتی و در پی آن استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کند. انواع معامله گرها در بازار فارکس عبارتند از:
Scalpers - 1 ( اسکالپرها )
Day traders - 2 ( معامله گران روزانه )
Swing traders - 3 ( معامله گران میان مدت )
Position traders - 4 ( معامله گران بلند مدت )
Mechanical traders - 5 ( معامله گران ماشینی )
تفاوت در 4 نوع اول به تایم فریم تحلیل آن ها و مدت زمانی که معاملاتشان باز است برمی گردد. اما معامله گران ماشینی به کل نحوه معامله کردن متفاوتی دارند که مستقل از تایم فریم است.
Scalpers (اسکالپرها)
اسکالپرها به معاملات سریع اعتقاد دارند. آنها در طول روز ممکن است چندین بار خرید و فروش کنند.سود این دسته از تریدرها از 1 تا 10 پیپ متغیر است و معاملاتشان به طور متوسط از چند ثانیه تا چند دقیقه باز می ماند. تایم فریم تحلیل اسکالپرها غالبا از 1 تا 15 دقیقه است. این نوع از معامله گران بیشتر در تایم بازار اروپا و آمریکا فعالیت می کنند چون در این بازه زمانی بازار فارکس بیشترین تحرک قیمت را دارد. از آن جایی که اسکالپرها باید با سرعت زیادی تصمیم بگیرند و خرید و فروش کنند، این انواع گپ در بازارهای مالی نوع معامله کردن بیشتر مناسب کسانی است که می توانند روزانه چند ساعت پای چارت بنشینند و حواسشان به بازار باشد.
مزایای Scalp :
1. چون معاملات اسکالپرها مدت زمان بسیار کوتاهی باز می ماند،ریسک استاپ لاس خوردن غیر قابل پیش بینی در مورد آنها بسیار پایین است.
2. سود سریع و راحت را می توان از دیگر مزایای اسکالپ بر شمرد. آنها در هر معامله چند پیپ می گیرند و از بازار خارج می شوند.
3. تعداد یا بسامد معاملات را میتوان از دیگر مزایای اسکالپ دانست.به دلیل تحرکات بازار در تایم فریم های پایین، در این نوع معامله گری موقعیت های معاملاتی زیادی وجود دارد.
4. بالا بودن درصد موفقیت ( (winrate را می توان یکی دیگر از مزایای اکثر استراتژی های معاملاتی اسکالپ دانست.
(Day traders) معامله گران روزانه
معامله گران روزانه به کسانی گفته می شود که معاملات خود را تا روز بعدی باز نگه نمی دارند. این نوع معامله گران غالبا در ابتدای روز معامله می کنند و تا انتهای روز معامله شان بسته می شود. بسته شدن معاملات تا انتهای روز از سود و ضرر معامله برای این دست از معامله گران مهم تر است. تایم فریم تحلیلی این دست از معامله گران غالبا 15 و 30 دقیقه است و در معاملاتشان به طور متوسط بین 20 تا 40 پیپ سود می کنند.
مزایای Day tradering :
1. این معامله گران چون معامله باز در طول شب نگه نمی دارند با آسودگی خاطر می خوابند و خیالشان از بابت گپ هایی که قیمت میتواند در طول شب داشته باشد، راحت است.
2. از آنجایی که این معامله گران اغلب در حرکت های ابتدایی روندها معامله می کنند،تحلیل کردن و پیدا کردن موقعیت های معاملاتی برایشان راحت خواهد بود.
3. چون معامله گران روزانه در بیشتر مواقع قبل از باز کردن معامله جدید،معاملات قبلی خود را می بندند آسان بودن انجام محاسبات مدیریت ریسک را می توان از دیگر ویژگی های مثبت این نوع معامله کردن دانست.
Swing traders (معامله گران میان مدت)
این معامله گرها در بازار انواع گپ در بازارهای مالی فارکس به کسانی می گویند که معاملاتشان را تا آخر هفته باز نگه می دارند. این نوع معامله کردن برای کسانی که شغل تمام وقت دارند و فرصت پای چارت نشستن و مانیتور کردن بازار را ندارند ایده آل است.این دسته از تریدرها به طور متوسط در هر معامله 50 تا 150 پیپ سود می کنند. غالبا تایم فریم تحلیلی سوینگ تریدرها 1 ساعته تا روزانه است و غالبا محافظه کارترند و چندین تاییدیه برای ورود به معاملاتشان در نظر می گیرند.
مزایای swing trading :
1. از آن جایی که این دسته از تریدرها معاملاتشان به طور متوسط چندین روز باز می ماند، غالبا استراتژی های سوینگ تریدینگ نسبت سود به ضرر بالایی دارند.
2. معامله گران میان مدت نیازی به اینکه ساعتها پشت مانیتور مشغول رصد بازار باشند را ندارند و می توانند با صرف وقت کمی نگاه اجمالی به نمودارهای مختلف بیاندازند و موقعیت معامله گری مناسب خود را بیابند.
3. این دسته از تریدرها در تایم فریم های بالاتری تحلیل میکنند و نیازی به سرعت زیاد در تصمیم گیری ندارند و به لحاظ روانی شانس بیشتری در پیروی از سیستم معاملاتی خود و دور بودن از خطای انسانی و مدیریت احساسات و هیجانات خود دارند.
Position traders ) معامله گران بلند مدت (
معامله گران بلند مدت بالاترین تایم فریم تحلیلی را در میان معامله گران به خود اختصاص می دهند. این معامله گران که می توان آنها را سرمایه گذار نیز نامید برای هفته ها و ماه ها معاملاتشان باز می ماند. پوزیشن تریدرها در بازار فارکس غالبا کسانی هستند که مسلط به تحلیل فاندامنتال و اقتصاد خرد و کلان هستند. سودی که این معامله گران به طور متوسط در معاملاتشان می کنند از چندصد پیپ تا چندهزار پیپ متغیر است و در تایم فریم هفتگی و ماهانه بازار را تحلیل می کنند.نا گفته نماند برای این نوع معامله کردن در بازار فارکس به حساب های با مبالغ بالا نیاز است.
مزایای Position trading :
1. از آنجایی که معاملات پوزیشن تریدرها سود چندصد پیپی دارد،نسبت سود به اسپردی که می پردازند بسیار ناچیز است.
2. شاید این سوال برایتان پیش بیاید که تکلیف سواپ چه می شود؟
سواپ همیشه منفی نیست.در بعضی از جفت ارزها سواپ مثبت است.اگر سواپ جفت ارزی مثبت باشد، هرچقدر مدت زمان بیشتری معامله تان باز بماند سود بیشتری عاید شما خواهد شد.پس کسب درامد از سواپ را می توان یکی از مزایای پوزیشن تریدینگ نامید.
3. در حالی که نمودار قیمت بالا و پایین های کوتاه مدتی و میان مدتی خود را دارد،این دست نوسانات اهمیتی برای یک پوزیشن تریدر نخواهد داشت چون نگاه او بسیار بلند مدت است.این نگاه کمک می کند تا معامله گر بتواند شخصیت خود را به لحاظ روانی در دراز مدت به خوبی ارتقا دهد.
Mechanical traders (معامله گران ماشینی)
دغدغه اصلی این معامله گران تایم فریم نیست بلکه سیستم معاملاتی است. معامله گران ماشینی یا الگوریتمی بعد از انجام بک تست و جمع آوری اطلاعات گذشته بازار و بررسی آماری آنها به یک سیستم خاص معاملاتی می رسند که به انها می گوید دقیقا در کجا وارد و خارج شوند. این روش به آنها کمک می کند مانند یک ربات بدون احساس به معامله بپردازند. معامله گران ماشینی یا خودکار غالبا از سیستم های کامپیوتری برای معامله استفاده میکنند و از معاملات دستی پرهیز دارند.
مزایای Mechanical trading :
1.این معامله گران نیازی به مانیتور کردن بازار و بررسی چارت ندارند چون این کار را در ابتدای ساخت سیستم معاملاتیشان انجام داده اند.
2.چون معامله خودکار مربوط به تایم فریم خاصی نمی شود،یک تریدر ماشینی می تواند سیستم معاملاتیش را با در نظر گرفتن ملاحضات مدیریت ریسک مد نظر خود با هر بسامدی در معامله کردن تنظیم کند.
نتیجه گیری
هیچ یک از انواع معامله گری که شرح آنها رفت، بد و غلط نیستند و هرکدام نقاط ضعف و قدرت خود را دارند. در هر سبک معاملاتی افراد موفق بسیاری در سراسر دنیا به صورت مستمر مشغول کسب سود هستند.
از آنجایی که هیچ دو معامله گر یکسانی را نمی توان در بازار پیدا کرد،هر کسی باید متناسب با شرایط و روحیات شخصی خود نوع معامله گری اش را انتخاب کند. اگر چندان صبور نیستید یا سرمایه اولیه کمی در اختیار دارید، بهتر است از تایم فریم های پایین تر استفاده کنید. در صورتی که شغل تمام وقت دارید و وقت مانیتور کردن بازار را ندارید و سرمایه انواع گپ در بازارهای مالی تان نیز متوسط است، می توانید میان مدت معامله کنید. اگر شخصیت صبوری دارید و حسابتان برای پوشش ضررهای احتمالی به اندازه کافی بزرگ است، معامله کردن بلند مدت می تواند برای شما مناسب باشد.
در هر صورت، باید این نکته را مد نظر داشته باشید که اگر نمی خواهید با بروکرها کار کنید، هر انتخابی که برای معامله گری در فارکس کنید، نیازمند آشنایی مقدماتی با شیوه های تحلیل و مانیتورینگ بازار فارکس است. بنابراین پیشنهاد می کنیم پیش از این موراد، حتما دانسته های پیشین خود را مرور کنید.
دورههای آنلاین مالی و سرمایه گذاری
دوره آموزشی انواع گپ در بازارهای مالی آنلاین مدیر مالی حرفهای
برای تبدیل شدن به یک مدیر مالی حرفه ای به چه چیزهایی نیاز دارید؟
مدیریت مالی را میتوان «دانش تامین و کاربرد وجوه برای رسیدن به هدف یک فعالیت اقتصادی» عنوان کرد و در واقع مدیریت مالی، مدیریت بر منابع و مصارف شرکت است. مدیران مالی به دنبال افزایش سود شرکت (در کوتاه مدت) و افزایش ثروت سهامداران (در بلندمدت) می باشند. مدیران مالی همچنین مسئول سلامت مالی سازمان هستند. آنها گزارشات مالی را تهیه، فعالیتهای سرمایه گذاری را هدایت، استراتژیها را توسعه داده و برای رسیدن به اهداف مالی بلندمدت سازمان برنامه ریزی میکنند.
نقش مدیر مالی با توجه به پیشرفت های تکنولوژیکی و نرم افزاری در حال تغییر است. در گذشته وظیفه اصلی مدیر مالی نظارت بر مسایل مالی سازمان بوده است ولی حالا بیشتر به تحلیل دادهها و ارائه مشاوره به مدیران عالی برای حداکثر سازی سود و افزایش ثروت سهامداران میپردازند.
آنچه در این دوره می آموزید:
- مدیریت مالی ویژه مدیرانمالی (۱۶ ساعت)
- تصمیم گیری مالی برای مدیران ( ۱۶ ساعت )
- قوانین بیمه، مالیات و کار (۱۶ ساعت)
- تامین منابع مالی ( ۲۴ ساعت )
- تجزیه و تحلیل صورتهای مالی ( ۱۶ ساعت)
- بودجه ریزی شرکت ها ( ۲۴ ساعت )
- ارزیابی مالی و اقتصادی (۱۲ ساعت)
- ارتباطات موثر (۸ ساعت)
این دوره آنلاین به صورت ۱۳۲ ساعت طراحی شده است تا مدیران مالی در مسیر خود حرفهای باقی بمانند.
نحوه برگزاری این دوره : ۲ روز در هفته یکشنبه ها و سه شنبه ها به مدت ۴ ساعت خواهد بود.
10 الگوی برتر و مهم پرایس اکشن
برای تحلیل نموداری هر بازار، شناخت الگوهای پرایس اکشن الزامی است. در ادامه آموزش پرایس اکشن همراه سایت یار سرمایه باشید تا به بررسی الگوهای با اهمیت و نحوه معامله با آن ها بپردازیم.
الگوی کندل خسته ( Exhaustion Bar)
معادل فارسی این الگو، کندل خسته نام دارد. این الگو بیان گر اتفاقات در حال رخ دادن است. زمانی که بازار دست گروهی خاص (خریداران - فروشندگان) است، پس از مدتی آن گروه توان خود را از دست داده و خسته می شوند، در این هنگام، گروه مقابل وارد عمل شده و میدان را در دست می گیرند.
نوع صعودی این الگو Bullish Exhaustion Bar نام دارد که با یک گپ نزولی باز شده، اما با قدرت بالا آمده و در نزدیکی High (قله ی) خود بسته می شود.
نوع نزولی در این الگو Bearish Exhaustion Bar نام دارد که با گپ صعودی باز شده و پر قدرت به سمت پایین نزول می کند و نزدیکی Low (کف) خود بسته می شود.
نکته 1: حجم معاملات در این الگو افزایش می یابد.
نکته 2: گپ ایجاد شده در هر دو حالت پر نمی شود و به همان صورت باقی می ماند.
طبق آنچه بیان شد بهتر است که ورود به معامله یا خرید، بالای الگوی Bullish Exhaustion Bar صورت گیرد و خروج از معامله یا فروش، پایین Bearish Exhaustion Bar صورت گیرد.
الگوی کندل معکوس ( Reversal Bar)
این الگو را انواع گپ در بازارهای مالی در فارسی می توانیم کندل معکوس بنامیم. یکی از مهمترین الگو های پرایس اکشن، الگوی کندل معکوس یا ( Reversal Bar ) می باشد که دارای دو نوع نزولی (Bearish) و صعودی (Bullish) است. از این الگو در تحلیل تکنیکال انواع بازارهای مالی مانند فارکس، بورس، ارز دیجیتال می توان استفاده نمود.
کندل معکوس صعودی
برای تشخیص کندل معکوس صعودی باید حرکات کندل های قبل را بررسی نمود. در صورتی که کندل جدید زیر Low کندل قبل باز شود و بالاتر از Low همان کندل بسته شود، این کندل را می توان کندل معکوس صعودی در نظر گرفت. در الگوی کندل معکوس صعودی ، بازار زیر Low کندل قبل حمایت خوبی می شود، این حمایت پر قدرت باعث بالا رفتن قیمت شده و در نهایت بالای Low کندل قبلی بسته می شود. این اولین نشانه از احتمال حرکت بازگشتی صعودی است.
کندل معکوس نزولی
نوع نزولی این الگو نیز مانند نوع صعودی وابسته به حرکات قبلی کندل ها است، اما دقیقا برعکس نوع صعودی عمل می کند، یعنی کندل جدید بالاتر از High کندل قبل رفته و سپس پایین تر از High همان کندل قبل بسته می شود. در الگوی نزولی، بازار بالای High کندل قبل به مقاومت قدرتمندی بر می خورد و همین امر باعث عقب نشینی خریداران و قدرت گرفتن فروشندگان می شود، به گونه ای که قیمت پایین تر از High کندل قبلی بسته می شود.
استراتژی معامله با کندل معکوس به چه صورت است؟
نحوه معامله با این الگو به این شکل است که در یک روند صعودی در بالای Bullish Exhaustion Bar می توان اقدام به خرید نمود و در روند نزولی در پایین الگوی Bearish Exhaustion Bar می توان اقدام به فروش نمود.
الگوی کندل معکوس کلیدی Key Reversal Bar
در فارسی می توانیم این الگو را کندل معکوس کلیدی بنامیم. این الگو در ظاهر نشانه هایی از روند بازگشتی دارد، اکثر الگوهای Key Reversal Bar بیشتر در تایم فریم های روزانه و بالاتر قابل مشاهده هستند یا بهتر است بگوییم این الگوها در تایم فریم های بالاتری اعتبار بیشتری دارند. الگوی کندل معکوس کلیدی نیز دارای دو نوع نزولی (Bearish) و صعودی (Bullish) است.
کندل معکوس کلیدی صعودی
نوع صعودی این الگو با یک گپ قیمتی شکل می گیرد، یعنی کندل دوم که صعودی است از زیر Low کندل قبل باز شده و بالاتر از High کندل قبل بسته می شود ( Bullish Key Reversal Bar ). وقتی که گپی به سمت پایین باز می شود یعنی فروشندگان قدرت را در دست گرفته اند و زمانی که بازار این حرکت نزولی آغاز شده را تایید نکند، قیمت را به سمت بالا می کشاند و امکان اینکه تمایلات بازار به حالت صعودی تغییر کند وجود دارد.
کندل معکوس کلیدی نزولی
در نوع نزولی الگوی کندل معکوس کلیدی، کندل دوم که نزولی است از بالای High کندل قبل باز شده و پایین Low کندل قبل بسته می شود ( Bearish Key Reversal Bar ). وقتی که گپی به سمت بالا باز می شود یعنی خریداران قدرت را در دست گرفته اند و در نهایت با یک مقاومت مستحکم رو به رو شده و روند قیمت نزولی می شود.
استراتژی معامله با کندل معکوس کلیدی به چه صورت است؟
پس در حالت کلی این الگو نشان دهنده قدرت تمایلات بازار است. برای معامله با این الگو می توان در بالای الگوی Bullish Key Reversal Bar اقدام به خرید نمود و در صورت عدم اطمینان می توان صبر کرد تا در بالای قیمت بسته شدن کندل دوم اقدام به خرید کرد. در پایین الگوی Bearish Key Reversal Bar می توان اقدام به فروش نمود و در صورت عدم اطمینان می توان صبر کرد تا در پایین قیمت بسته شدن کندل دوم اقدام به فروش کرد.
الگوی کندل پینوکیو ( Pin Bar)
نام اصلی این الگو Pinocchio Bar (کندل پینوکیو) می باشد. به علت شکل ظاهری که شبیه دماغ پینوکیو است مانند خود پینوکیو هم دروغگو است. این الگو سایه ی ( Shadow ) بلندی دارد که در نوع صعودی سایه در پایین کندل و در نوع نزولی سایه در بالای کندل قرار دارد. این الگو به وسیله ی سایه ی بلندش موقتا سطح حمایت یا مقاومت را شکسته و باعث فریب معامله گران می شود تا در جهت اشتباهی وارد بازار شوند و در صورتی که معامله گران متوجه تله نباشند قربانی معامله گرانی خواهند شد که در جهت صحیح اقدام به معامله کرده اند. نحوه معامله با این الگو به این شکل است که بالای الگوی Bullish Pin Bar که به وسیله ی حمایت قوی رد شده است اقدام به خرید کنیم و زیر الگوی Bearish Pin Bar که به وسیله ی مقاومت قوی رد شده است اقدام به فروش کنیم.
الگوی دوکندل بازگشتی ( Two-Bar Reversal)
این الگو به وسیله ی دو کندل قوی که در جهت مخالف هم بسته شده اند شکل می گیرد. نوع صعودی این الگو از ترکیب یک کندل نزولی (کندل اول) و یک کندل صعودی (کندل دوم) شکل می گیرد ( Bullish Two-Bar Reversal ). در نوع نزولی ابتدا کندل صعودی می آید و پس از آن کندل نزولی ظاهر می شود ( Bearish Two-Bar Reversal ) این الگو یکی از الگوهای بازگشتی است. زمانی که روی سطح حمایت فشار خرید باشد احتمال ایجاد الگوهای بازگشتی و الگوهایی مثل Bullish Two-Bar Reversal وجود دارد. زمانی که فشار خرید روی سطح مقاومت باشد احتمال پدید آمدن الگوهایی همچون Bearish Tow-Bar Reversal وجود دارد. زمان خرید توسط این الگو، بالای High الگوی Bullish Two-Bar Reversal می باشد و زمان فروش، پایین Low الگوی Bearish Two-Bar Reversal است.
الگوی سه کندل برگشتی (Three Bar Reversal)
شکل ظاهری نوع صعودی این الگو دارای چند نشانه است:
- یک کندل نزولی
- یک کندل Lower High و Lower Low است، سایه ی بالایی این کندل از High کندل قبلی پایین تر است و سایه پایین این کندل از Low کندل قبلی پایین تر است.
- یک کندل صعودی که Low آن بالاتر از Low کندل دوم است. کندل سوم بالاتر از High کندل دوم بسته می شود.
شکل ظاهری نوع نزولی این الگو به شرح زیر است:
- یک کندل صعودی.
- یک کندل که درای Higher High و Higher Low می باشد. سایه ی بالایی این کندل از High کندل قبلی بالاتر است و سایه ی پایینی این کندل از Low کندل قبلی بالاتر است.
- یک کندل نزولی که High آن پایین تر از High کندل قبلی باشد و زیر Low کندل قبلی بسته می شود.
در مقایسه با سایر الگوهای برگشتی، این الگو محافظه کارتر است و با سه کندل سعی دارد که معامله گران را مجاب کند. همچنین این الگو نشان دهنده ی نقطه ی چرخش بازار است و توسط کندل سوم برای تایید تغییر جهت بازار استفاده می شود.
استراتژی معامله با الگوی Three Bar Reversal به چه صورت است؟
بالای آخرین کندل الگوی Bullish Free-Bar Reversal موقعیت خرید است و پایین آخرین کندل الگوی Bearish Free-Bar Reversal موقعیت فروش است.
الگوی Free-Bar Pullback
پیدا کردن این الگو در چارت معاملاتی بسیار انواع گپ در بازارهای مالی آسان است، مانند سایر الگوهایی که تا کنون ذکر شد دارای دو نوع صعودی و نزولی است.
نوع صعودی در این الگو از یک کندل صعودی و سه کندل پی در پی نزولی شکل می گیرد ( Bullish Free-Bar Reversal )، اما در نوع نزولی ابتدا یک کندل نزولی و سپس سه کندل صعودی پی در پی شکل می گیرد. در بازار روند دار، به سطوحی که شکسته می شود گاهی پولبک می کند. به عبارت بهتر کندل اول که قدرتمندتر است شکست سطح را انجام می دهد و سه کندل بعدی پولبک را کامل می کنند. در صورتی که بتوانیم این الگو را درست تشخیص دهیم می توان با اطمینان گفت که روند قبلی ادامه دارد.
استراتژی معامله با الگوی الگوی Free-Bar Pullback به چه صورت است؟
هنگام خرید با این الگو در روند صعودی باید حتما سه کندل نزولی پی در پی را مشاهده کنیم، سپس بالای اولین کندل صعودی بعد از سه کندلی که بیان کردیم، معامله می کنیم. در روند نزولی هم باید سه کندل صعودی پی در پی را مشاهده کرده و پس از آن زیر اولین کندل نزولی بعدی اقدام به فروش کرد.
الگوی Inside Bar
این الگو از دو کندل شکل گرفته است. کندل دوم به صورت کامل به وسیله ی کندل قبل از خود پوشش داده شده است، یعنی کندل دوم دارای High و Low هایی پایین تر از High و Low های کندل اول است. این الگو نشان دهنده ی توقف کوتاه مدت در قیمت و نوسانات می باشد. زمانی که این الگو شکل گرفت در بازار حجم معاملات کمتر می شود و با این کاهش، کندل دوم داخل محدوده ی کندل اول قرار می گیرد.
توجه به این نکته الزامی است که این توقف کوتاه مدت نشان از قدرت در یک جهت خاص نیست.
در این الگو باید هر زمان آماده ی ترید باشید، زیرا جهت گیری بازار به هیچ عنوان قابل پیش بینی نیست.
جهت انجام معامله با این الگو توجه به این نکات الزامی است:
- طبق روند جاری بازار فقط در جهت خرید یا فروش وارد شوید.
- می توانید منتظر Breakout بمانید و پس از آن در جهتی که شکست غلط اتفاق افتاد اقدام به معامله کنید.
الگوی Outside Bar
این الگو کاملا برعکس Inside Bar است. در این الگو کندل دوم حتما کندل دوم باید به صعورت کامل کندل اول را پوشش دهد. یعنی کندل دوم دارای High و Low هایی بالاتر از High و Low های کندل اول می باشد. این الگو نشان دهنده ی این است که هر دو طرف بازار قدرتمند هستند. در اکثر مواقع مشخص نیست که کدام دسته بر بازار مسلط می شوند (خریداران-فروشندگان)، اما آنچه مشخص است زیاد شدن نوسانات بازار است. نواسانات و زیاد شدن حجم معاملات در این الگو به صورت کوتاه مدت است.
نحوه معالمه با الگوی Outside Bar
زمانی که این الگو در نزدیکی سقف یا کف خود بسته می شود، باید منتظر Breakout بمانیم و به محض مشاهده ی آن وارد معامله شویم.
الگوی انواع گپ در بازارهای مالی NR7
برای شکل گیری این الگو 7 کندل دخیل هستند، در صورتی که آخرین کندل کوچکترین رنج را نسبت به شش کندل قبلی داشته باشد، می توان گفت که الگوی NR7 شکل گرفته است (اختلاف بالا و پایین یک کندل را رنج کندل می گویند). این الگو نشان دهنده انواع گپ در بازارهای مالی ی کاهش نوسانات بازار است و از این جهت به الگوی Inside Bar شباهت دارد. در الگوی NR7 کاهش نوسانات با 7 کندل مشاهده می گردد و به این معنی است که کاهش نوسانات رخ داده بسیار قدرتمندتر است، اما در الگوی Inside Bar کاهش نوسانات بازار توسط یک کندل مشاهده می گردد. در حالی که الگوی Inside Bar بیانگر این بود که قدرت در هیچ یک از دو جهت وجود ندارد، اما الگوی NR7 معمولا به سمت بالا یا پایین حرکت می کند. در چنین شرایطی با کاهش نوسانات، NR7 یک رنج قیمتی را نشان می دهد. توجه داشته باشد وقتی که قیمت به شدت تحت فشار باشد، هشداری است مبنی بر وقوع انفجاری در قیمت.
استراتژی معامله با الگوی NR7 به چه صورت است>
در روند صعودی، بالای High آخرین کندل موقعیت خرید است، در رند نزولی، پایین Low آخرین کندل این الگو موقعیت فروش است.
مفهوم و تسلط به چرخه های بازار
قیمت بر اساس الگو های تکرار شونده پیشروی می کند و گذشته را دوباره تکرار می کند.اما فقط 4 نوع چرخه بازار رفتاری دارد.
- اسپایک (Spike)
- کانال (Channel)
- تریدینگ رنج (Trading Range)
- الگوی وی (V patern)
مفهوم و تسلط به چرخه بازار
1_ مرحله اسپایک (Spike) :
- به حرکت سریع و با مومنتوم بالای قیمت در یک جهت با کندل های بزرگ و یا کاملا همرنگ اسپایک گفته می شود.
- اسپایک زمانی رخ می دهد که قیمت به هر دلیلی با عرضه و تقاضای بالایی رو به رو می شود و یک طرف از معامله گران بر طرف دیگر با حجم ورودی بالا غلبه می کند.
- در حرکت اسپایک قیمت بیشتر از توان حرکتی خود حرکت میکند و ما باید در جهت کندل های اسپایک وارد معامله شویم و معامله خلاف آن انجام ندهیم.
- معمولا حرکت اسپایک سود خوبی را به ما میدهد و برعکس، اگر بدون استاپ لاس (SL) معامله نماییم ضرر بسیاری را به ما متحمل می کند.
- اسپایک ها بر اساس فرکتالی بودن بازار از تایم 1 ثانیه الی سالانه امکان وقوع دارد.
- اسپایک ها عامل اصلی ایجاد گپ در بازار ها هستند.
- اخبار مهم معمولا ایجاد اسپایک می کنند.
- معمولا حجم معاملات بسیار بالا می رود.
- معمولا اسپایک در تایم کمی رخ می دهد.
از کجا بفهمیم به انتهای اسپایک رسیده ایم ؟
ابتدا باید تایم فریم حرکت اسپایک را تشخیص دهیم سپس باید عامل ایجاد کننده آن را بدانیم
- اگر عامل آن خبر باشد قیمت تا تخلیه شدن هیجان و از بین رفتن اثر آن پیش روی میکند. گاهی این اثر پایان می یابد اما به این دلیل که اخبار خاصی بوده است روند بلند مدتی قیمت تغییر می کند.
- اگر عامل آن برتری فروشندگان (seller) و یا خریداران (buyers) باشد قیمت تا پیووت های اصلی و نقاط مهم پیشروی میکند. دلیل این اتفاق دیدگاه عمومی می باشد. وقتی کسی وارد معامله می شود حد ضرر و حد سودی برای خود انتخاب نموده، در حرکت اسپایک معمولا گره های ریز و به خصوص گره هایی که در تایم پایین تر هستند به راحتی اینگولف می شود اما چون حد سود و حد ضرر وجود دارد، در نقطه ای که اکثر معامله گران آنجا را می بینند، قیمت مومنتوم خود را از دست می دهد.
- وقتی قیمت از موینگ 20 (متعلق به تایم فریم حرکت) فاصله زیادی می گیرد معمولا بعد از وقوع کندل داجی و یا پین بار تا موینگ و یا FL اصلاح خواهد داشت؛ که ما پیشنهاد میکنیم در این حرکت وارد پوزیشنی نشوید زیرا فعلا بازار احتمال ادامه روند را دارد.
- یکی از نشانه های کم شدن قدرت اسپایک وقوع کندل های ضعف و کندل پولبک می باشد.
اکنون به حرکت بعد از اسپایک میرسیم: وقتی قیمت در حرکت اسپایک به سطح مهمی میرسد، باید ببینیم آیا آن سطح را اینگولف کرده است و یا خیر؟ در هردو صورت ما با 5 نوع الگو سر و کار خواهیم داشت که به اسم الگو های so4 شناخته می شود(تلفیقی از 3 نوع چرخه اسپایک،تریدینگ رنج و کانال می باشد). که در مقاله ای دیگر به معرفی این الگو ها می پردازیم.
کانال (Channel) :
معمولا بعد از اولین اصلاح اسپایک وارد فاز کانال می شویم. دلیل این اتفاق این است که قیمت هنوز در حال تلاش برای رسیدن به سطح مهم می باشد یا با اسپایک به سطح مهم برخورد کرده است و سپس کانال نزولی ساخته است.
به الگو هایی که بعد از اسپایک رخ می دهند(3drive، پرچم، اندینگ دیاگونال،انوع مثلث و . ) نیز کانال گفته می شود
کانال دارای سه جز اصلی می باشد:
- پیوت رالی: همان اسپایک یا روند پر قدرت اولیه می باشد
- پیووت تصویه: حرکتی است که به گره فرعی بیسی که در گذشته وجود دارد برخورد می کند
- پیووت اصلی : حرکتی که قیمت را به بیس اصلی می رساند
کانال ها صعودی و نزولی به دنبال افزایش شیب و بریک اوت هستند تا زمانی که به یک محدوده حمایتی و مقاومتی مهم برسند.
نحوه ترید در کانال ها:
ابتدا باید ببینیم که قیمت در حرکت اسپایک آیا سطح مهمی (در همان تایم فریم) را اینگولف نموده و به دنبال آن ایجاد کانال نموده است و یا اسپایک سطح مهمی را اینگولف نکرده است و کانال ایجاد شده قصد رسید به آن سطح را دارد.
در صورتی که اسپایک سطح مهمی را اینگولف نموده باشد،تماما در جهت اسپایک وارد معامله می شویم.اگر اینگولف نکرده باشد معمولا قیمت در قالب کانال، در جهت حرکت اسپایک حرکت می کند تا به سطح مهم برسد، بعد از رسیدن و تاچ هدف،وارد فاز مخالف خواهد می شود. در این صورت هدف لگ شروع پیووت تصویه می باشد.
تریدینگ رنج (Trading Range) :
معمولا بعد از اسپایک و کانال، تریدینگ رنج رخ می دهد.
اکستند شدن (گسترده شدن) کانال ها یکی از آلارم های ورود به تریدینگ رنج ها می باشد.
در تریدینگ رنج ها باید از استراتژی BLSH استفاده نماییم.
تریدینگ رنج ها معمولا در سطوح مهم رخ می دهند: برای مثال وقتی به خط روند روزانه برسیم، احتمال ایجاد تریدینگ رنج در تایم فریم پایین تر بسیار بالا می باشد.
الگوی V:
این الگو بعد از وقوع اسپایک (معمولا در تایم های پایین) رخ می دهد و دقیقا به اندازه اسپایک، در جهت مخالف اسپایک حرکت میکند.
اگر چند تایم از تایمی که الگوی V در آن تشکیل شده است بالاتر برویم، شاهد یک کندل دارای شدوی بلند خواهیم بود.
هنگام اتمام این الگو (در منشاء حرکتی اسپایک به اتمام می رسد) بازار برای مدتی (وابسته به تایم فریم اتفاق) تبدیل به تریدینگ رنج کوتاه می شود
در تصویر زیر شاهد یک رویه اسپایک ( SP) کانال (CH) تریدینگ رنج ( TR) هستیم
این 4 چرخه برای همیشه در بازار تکرار می شوند و بازار روندی غیر از این 3 ندارد. پس ما ابتدا باید این 3 رویه را به خوبی درک نماییم تا بتوانیم تریدر ماهری شویم
دیدگاه شما