ارزش خالص دارایی (NAV) چیست؟
تمام افرادی که قصد ورود به بازار سرمایه را دارند با هدف اصلی افزایش دارایی خود در این راستا گام برمیدارند. در این فرآیند گزینه ارزش ناخالص دارایی برای تمام سرمایهگذاران از عوامل خیلی مهم به شمار میآید. همانطور که میدانید به منظور تحقق یک سرمایه چیست و چرا مهم است؟ سرمایهگذاری موفق در بازار سرمایه شما باید از ابزارهایی نظیر تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی استفاده کنید تا نسبت به نقطه مناسب برای خریدوفروش سهم و با استفاده از ارزش خالص دارایی اقدام کنید.
برای آشنایی با دو رکن اساسی در بازار سرمایه میتوان به صندوقهای سرمایهگذاری و شرکتهای سرمایهگذاری اشاره کرد که در ایران به بهترین شکل خدمات مالی و مدیریت آن را ارائه میدهند. دارایی این صندوقها بیشتر اوراق بهادار و داراییهای مالی است. در این مقاله بیشتر قصد داریم به مفهوم ارزش خالص دارایی (NAV) در صندوقهای سرمایهگذاری و شرکتهای سرمایهگذاری بپردازیم. به منظور آشنایی بیشتر با ما همراه باشید.
ارزش خالص دارایی یا NAV چیست؟
NAV که در فارسی به آن ناو سهم هم میگویند در اصل مخفف کلمه Net Asset Value است که به معنای ارزش خالص دارایی است. در واقع از این معیار به منظور نمایش تمامی ارزش خالص داراییهای یک شرکت یا صندوق سرمایهگذاری استفاده میشود. از NAV میتوان به عنوان ابزاری برای مقایسه عملکرد شرکتها و صندوقهای سرمایهگذاری استفاده کرد. به زبان ساده NAV به عنوان یک شاخص در بازار سرمایه است که با استفاده از میتوان برای ارزشیابی و محاسبه ارزش ذاتی سهم اقدام کرد این فرآیند برای صندوقها و شرکتهای سرمایهگذاری هم صادق است.
نحوه محاسبه ارزش خالص سرمایه چیست و چرا مهم است؟ دارایی ها یا نحوه مساحبه NAV؟
همانطور که بیان شده، NAV نمایش دهنده ارزش خالص صندوق های سرمایه گذاری یا ارزش خالص شرکت های سرمایهگذاری است و این عامل با در نظر گرفتن کل داراییها و بدهیهای مجموعه مورد محاسبه قرار میگیرد. به منظور درک بهتر به فرمول نحوه محاسبه ارزش خالص داریی دقت نمایید:
NAV= بدهیها – ارزش کل داراییها
در ادامه لازم به ذکر است که به این نکته اشاره کنیم برای به دست آوردن ارزش خالص دارایی هر سهم (NAVPS) میتوان از فرمول زیر استفاده کرد:
صندوقهای سرمایهگذاری و بررسی NAV آنها
صندوق سرمایه گذاری چیست؟ صندوقهای سرمایهگذاری یکی از بهترین موقعیتهای سرمایهگذاری برای تمامی افراد در بازار سرمایه محسوب میشوند. این امکان بیشتر برای افرادی که اطلاعات و علم کافی نسبت به معاملات و بازار بورس ندارند یا وقت کافی برای خریدوفروش سهام ندارند، بهتر و مناسبتر است.
به منظور سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری آشنایی با ارزش خالص دارایی (NAV) بسیار مهم است شما با استفاده از آن میتوانید عملکرد صندوق موردنظر را بررسی و ارزیابی نمایید. سرمایهگذاران به منظور سرمایهگذاری در این صندوقها از طریق خرید واحدهای صندوق اقدام میکنند و با این کار در دارایی صندوق نیز سهیم خواهند شد پس این امر که هر سرمایهگذار ارزش خالص دارایی صندوق را بداند، یکی از مهمترین بخشهای سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری محسوب میشود. قسمتی از داراییهای صندوقهای سرمایهگذاری از سهام شرکتهای بورسی تشکیل شده است که بنا به طبیعت بازار بورس، ارزش این سهمها در روزهای مختلف ممکن است تغییر کند و دچار نوسانات مختلف شود افزون بر این مورد، سود سهام تقسیم شده توسط شرکتها نیز به دارایی صندوق اضافه شده و ارزش داراییهای آن و به دنبال آن، ارزش واحدهای خریداریشده را افزایش میدهد. این نکته شایان ذکر است که ارزش خالص هر واحد صندوق در انتهای هر روز معاملاتی مورد محاسبه و ارزیابی قرار گرفته و در سایت مربوط به صندوق اطلاعرسانی میشود.
در بخشهای قبلی به بدهیهای صندوقها هم اشاره کردیم حال اگر در این بخش بخواهیم بدهیهای صندوق را از داراییهای خود صندوق کسر کنیم، ارزش خالص کل دارایی صندوق مدنظر به دست میآید. در گام بعدی اگر عدد به دست آمده را بر تمام واحدهای صندوق تقسیم کنیم، ارزش خالص هر واحد صندوق به دست خواهد آمد. با این اوصاف ارزش سهام هر واحد صندوق به عنوان یک معیار برای بررسی و تصمیمگیری در حوزه سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری به شمار میآید.
منظور از NAV صدور چیست؟
منظور از NAV صدور همان مبلغی است که هر سرمایهگذار برای خرید هر واحد جدید صندوق پرداخت میکند. این رقم معمولاً کمی بیشتر از ارزش خالص هر واحد خواهد بود. این اختلاف به این دلیل است که مدیر صندوق به منظور خرید اوراق بهادار جدید الزاماً باید یک هزینهای را به منظور کارمزد پرداخت کند و برای این که این کارمزد یا هزینه به سرمایه گذران قبلی موکول نشود، از سرمایهگذاران جدیدی که به صندوق وارد میشوند دریافت میشود.
منظور از NAV ابطال چیست؟
در فرآیند سرمایهگذاری در صندوق ممکن است که سرمایهگذار بنا به هر دلیلی نیاز به سرمایه خود داشته باشد و به همین منظور قصد فروش واحدهای خود را داشته باشد که در این پروسه قیمت واحدها به صورت NAV ابطال مورد محاسبه قرار میگیرد. قیمت هر واحد در زمان ابطال با فرض کسر هزینههای مربوط به معاملات از بهای فروش داراییهای سبد، تعیین میشود و مبنای خالص پرداخت به شخص قرار میگیرد، یعنی هزینه کارمزد معاملات فروش، در نظر گرفته میشود و از ارزش خالص هر واحد کسر میگردد. بدین ترتیب NAV ابطال معمولاً کمتر یا مساوی NAV هر واحد است.
بررسی نکاتی در خصوص NAV هر سهم
تا این بخش از مقاله به ارزش خالص دارایی صندوق و شرکتهای سرمایهگذاری آشنا شدیم، در ادامه به برخی نکات پیرامون NAV شرکتهای سرمایه گذاری در ایران خواهیم پرداخت:
- شرکتهای سرمایه گذاری بورسی در ایران بیشتر از نوع سرمایه ثابت بوده و طبق چهارچوبها و قوانین وضع شده در کشور این شرکتها ملزم به محاسبه NAV نیستند.
- معمولاً برخی از شرکتهای سرمایه گذاری در ایران علاوه بر خدمات مدیریت دارایی و امور سرمایه گذاری به مدیریت سایر شرکتها تحت عنوان هلدینگ مشغول هستند. همین عامل باعث بروز پیچیدگی و ابهام در محاسبه NAV هر سهم خواهد شد.
- در غالب شرکتهای سرمایه گذاری بورسی چند مورد مشاهده شده است که دارای سبد سهام غیر بورسی هستند. داراییهای غیر بورسی بخش اعظمی از شرکتهای سرمایه گذاری بورسی را تشکیل میدهند و همین امر منجر میشود که محاسبه NAV آن، دچار پیچیدگیهای شدید شود.
- برخی از شرکتهای سرمایه گذاری علاوه بر فعالیتهای مرتبط در فرآیند سرمایه گذاری مشغول به امور خدماتی و تولیدی هستند. در همین راستا محاسبه NAV هر سهم در این شرکتها دشوار خواهد شد.
- زمانی که گزارش پرتفوی سرمایه گذاری بعضی از شرکتهای سرمایه گذاری بورسی منتشر میشود دارای اعداد و ارقام بسیار بیشتری نسبت به سایر شرکتهای پذیرفته شده در بورس و خارج از بورس هستند. همین امر منجر میشود که محاسبه NAV چنین شرکتهایی دارای شفافیت کافی نباشد.
با توجه به مطالب بالا میتوان گفت در فرآیند محاسبه NAV هر سهم در بازار سرمایه، برخی مشکلات و نارساییها وجود دارد.
کلام آخر
همانطور که در این مقاله اشاره شد ارزش خالص دارایی یا همان NAV نشان دهنده کل خالص ارزش داراییهای یک شرکت یا صندوق سرمایه گذاری است. شایان ذکر است که بررسی و ارزیابی NAV در صندوقها و شرکتهای سرمایه گذاری به صورت جداگانه و راهکارهای متفاوت، انجام میشود؛ بنابراین NAV در صندوقهای سرمایه گذاری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و از آن به عنوان یک معیار به منظور مقایسه صندوقهای سرمایه گذاری جهت انتخاب صندوق بهتر استفاده میشود. محاسبه NAV برای صندوقهای سرمایه گذاری به صورت روزانه انجام میشود و در انتهای هر روز در سایت مربوط به صندوق منتشر میشود. در شرکتهای سرمایه گذاری فرآیند به این شکل نیست بنا به نکاتی که در بخش قبلی اشاره شد، محاسبه NAV این شرکتها بعضاً با برخی مشکلات و مسائل روبرو شده و شفافیت کافی در آن وجود ندارد.
ارزش خالص دارایی برابر با مجموع کل داراییهای شرکت منهای کل بدهیهای آن است. NAV یا خالص ارزش داراییها را با این فرمول محاسبه میکنند:
اثر سه شنبه در بازار سرمایه چیست؟! این اثر در بورس ایران هم وجود دارد؟
به نظر شما چرا در بازار سرمایه ایران حجم معاملات در روزهای چهارشنبه نزول می یابد و روز یکشنبه نوسانات بهتری در بازار سهام را شاهد هستیم؟ آیا می توان با قواعد و دانش مالی رفتاری این مسئله را توضیح داد؟ ثاراسادات میران مدرس و پژوهشگر بازار سرمایه در گفتگو با خبرنگار نبض بورس به بررسی این مسئله پرداخته است.
به گزارش نبض بورس، هدف اصلی افراد چه در بخش کلان و چه در بخش خرد، پس از حضور در بازار های مالی کسب دانش تخصصی جهت ایجاد سود مستمر میباشد.
علیرغم ظاهر ساده ، سرمایه گذاری و ورود به بازارهای مالی خصوصا بازار بورس نیازمند تخصص، پس از کسب تجربه و تحصیلات آکادمیکِ مختص این رشته کاری می باشد.
از پایه های سرمایه چیست و چرا مهم است؟ اولیه، جهت حضور در این بازار تخصصی کسب دانش مالی رفتاری، تحلیل تکنیکال و مباحث بنیادی می باشد. صد البته اگر این مباحث را در قالب تحصیلات دانشگاهی بدانیم این دروس در مباحث شروع ترم اول و جزو دروس عمومی محسوب می شوند. توجه داشته باشید که تمامی این موارد در قالب یک بسته تفکیک ناپذیر است و باید در کنار هم باشند.
چند پرسش از شما!
یکی از اولین پرسشهایی که در ذهن هر سرمایهگذار حقیقی یا نهادی در بازار سرمایه شکل میگیرد، این است که آیا میتوان با کسب این علوم، قیمتها را به درستی پیش بینی کرد؟ تا کجا و تا چه مرحله آیی جهت تحصیل این مباحث باید کسب علم کرد؟ و در نهایت مجموعه این علوم چطور می تواند جهت کسب سود و پیشبینی روند آتی به سرمایه گذاران کمک کند؟
چطور با بهکارگیری روشهای خاص معامله، می توان بازدهی، بیش از متوسط بازار کسب کرد؟ چگونه با شناسایی روندهای بازار، می توان به وجود الگوی خاصی در حرکات قیمت سهام دست یافت؟ در نهایت کسب تخصصی این علوم چه کمکی در جهت سودآوری و سرمایه گذاری بهینه خواهد داشت؟
نقش دانش مالی رفتاری در بازار سرمایه چیست؟
تحلیل تکنیکال با تکیه بر اطلاعات گذشته، به نوعی پیشامدهای آینده را تا حدودی بازگو می کند و تحلیل بنیادی با شناسایی ساختار درونی به نقشه کلی جهت تصمیم گیری در روند معاملات می پردازد.
اما نقش دانش مالی رفتاری ( Behavioral Finance) علاوه بر کمک به شناختی ساختار یافته در خصوص رفتار شناسی که به تصمیم گیری های نهایی افراد میانجامد، با به چالش کشیدن مفروضات بنیادی اقتصاد کلاسیک ما را در شناخت رفتار عمومی سرمایه گذاران راهنمایی میکند.
تالر (۱۹۹۳) معتقد است اقتصاد کلاسیک به افراد و بازارهای مالی به صورت خشک و غیرمنعطف و با منطق صرف ریاضی یا به گونه ایی صفر و یکی مینگرد، غافل از اینکه عوامل و محرک اصلی بازارهای مالی بازیگران آن میباشند که دارای خصیصه ها، گرایشات، احساسات روانی، تجارب منحصر به فرد، فرهنگ اجتماعی و سوگیری های شناختی هستند که این مسئله محدودیتهای بسیاری را در تصمیمگیری منطقی و عقلایی اهالی بازار مالی و سرمایه دارد. او معتقد است با ذهن بسته، صفر و یکی و عقلانیت کامل که در مباحث اقتصاد کلاسیک طرح گردیده است، نمیتوان به شکل کاملی، رفتار بازار سرمایه را تشریح کرد.
از اثر روز سه شنبه در بازار سرمایه چه می دانید؟
در این مبحث با کمک دانش مالی رفتاری به مبحث خاص آربیتراژ در خلاف قاعده تقویمی میپردازیم. اما ابتدا باید این پرسش را مطرح کرد که آربیتراژ چیست؟
آربیتراژ در علم اقتصاد و مالیه به معنای بهره گرفتن از تفاوت قیمت بین دو یا چند بازار برای کسب سود است و البته از قوانین آربیتراژ عدم تکرار پذیری آن است.
یکی از خلاف قاعده هایی که در دانش مالی رفتاری به آن میپردازیم خلاف قاعده تقویمی است که با در نظر گرفتن تاثیر روز و ماه قواعد کلی آربیتراژ را به چالش می کشد. یکی از این خلاف قاعده های تقویمی، اثر روز سه شنبه است.
هدف از بررسی برخی اثرات تقویمی کسب سودهای مستمر میباشد و ما به دنبال اکتشاف موقعیت های خاص می باشیم.
در سال ۲۰۰۳ برومنت و کیماز به بررسی حجم معاملات، علاوه بر بازدهی و نوسانپذیری با در نظر گرفتن زمان تقویمی پرداختند.
پس از آن، با پیشرفت تحقیقات در زمینه نوسانپذیری و معرفی مدلهای گارچ GARCH و رویکرد آزمونهای جدید به بررسی مولفههای بازدهی و نوسانپذیری در روزهای هفته پرداختند.
اولین بار کراس (۱۹۷۳) میانگین بازدهی را در روزهای جمعه بیش از سایر روزها گزارش کرد و همچنین دریافت که میانگین بازدهی دوشنبه کمتر و حتی منفی میباشد. فرنچ (۱۹۸۰) یافتههای او را تایید کرد و بعد ازآن گیبونز و هس (۱۹۸۱) و سپس امیرلاک و استارلاک در (۱۹۸۶) نتایج مشابهی را گزارش کردند.
به تدریج دامنه این تحقیقات به خارج از آمریکا و اروپا کشیده شد و جف و وسترفیلد در چهار بورس انگلستان، استرالیا، ژاپن و کانادا این موضوع را تایید کردند. این تحقیقات در دهه نود گسترش بیشتری یافت.
یکی از الگوهای قابل پیشبینی در رفتار بازده سهام که مورد بهرهبرداری برای کسب بازده اضافی میتواند مورد استفاده قرار گیرد و همچنین EMH را مورد چالش قرار دهد، اثرات دورهای است. (بالابان (۱۹۹۴))
برخی آزمونهای تجربی نمایانگر این نکته میباشند که استفاده از الگو های خاصی در معاملات براساس اوقات مختلف روز، ماه و سال میتواند منجر به ایجاد بازدهی اضافه گردد. ( نوعی آربیتراژ که البته ذکر کردیم که در این مبحث به چالش کشیده می شود)
شواهد بیانگر این نکته است که اثر روزهای هفته با توجه به مولفه هایی مانند؛ میزان تسلط سرمایهگذاران خرد و تازه وارد بر بازار سرمایه و نیز میزان رفتارهای معامله گران حرفه ایی و بازیگران کلان، در بازارها، متفاوت است.
در نگاه اول ممکن است سرمایه چیست و چرا مهم است؟ چنین عواملی تصادفی و بی ربط به نظر آیند و برخی آن را ناشی از دادهپردازی میدانند و بعضی دیگر آن را بعد از تعدیل هزینه معاملات و ریسک، غیرسودمند و کماهمیت میدانند.
اما نکته مهم این است که این تاثیر خاص، در قالب اثر روزهای هفته کشف شده،که مبتنی بر شواهدی است که بازار سهام آمریکا اثر قوی بر بازارهای سهام اروپا و آسیایی شرقی، داشته و زمان شروع آن روز دوشنبه تا روز جمعه میباشد . این اثرگذاری بازار آمریکا در روز دوشنبه قویتر است و آن هم اثر خود را در روز سهشنبه در این بازارها نمایان میسازد (اثر سهشنبه).
آیا اثر روز سه شنبه را می توان در بازار سرمایه ایران هم دید؟
موضوع این تحقیق هنوز در تحقیقات ایرانی مورد توجه کافی قرار نگرفته است؛ بنابراین تحقیق حاضر فاقد سوابق بومی قابلملاحظه است. لذا مبتنیبر تحقیقات و مفروضات خارج از ایران میباشد. اما تحقیقات و شواهدی وجود دارد که با گسترش آن میتوان به بومی سازی آن پرداخت. به عنوان مثال می توان اثر ایام مجامع شرکت ها یا اثر روز چهارشنبه و شنبه شروع کاری بازار ایران بر بازار سرمایه را می توان مورد بررسی قرار داد.
در گذشته که تسویه اعتباری کارگزاری ها در پایان هر ماه و سپس شش ماه و در نهایت به انتهای سال رسید این اثر بسیار مشهود و در روند معاملات موثر بود. مشاهدات نمایانگر این نکته است که در بازار ایران حجم معاملات در روزهای چهارشنبه نزول می یابد و روز یکشنبه نوسانات بهتری در بازار سهام را شاهد هستیم.
با در نظر گرفتن خلاف قاعده های تقویمی میتوان به کسب سود موثرتر دست یافت و در نهایت امید است که با ابزار و دانش کافی، در زمینه تحقق این دانش و بومی سازی آن بتوان به داده های قابل اتکای علمی، تحقیقی دست یافت.
تلگرام نبض بورس | اینستاگرام نبض بورس
حساب سرمایه چیست و افزایش و کاهش آن در اسناد حسابداری چگونه ثبت می شود؟
در هر بنگاه اقتصادی، سرمایه گذاری معمولا با این هدف انجام می شود که مثلا پس از گذشت یک سال مالی، سرمایه اولیه به رقم بالاتری افزایش یابد. یعنی در اثر کار و تلاش در جهت اهداف شرکت، سود حاصله موجب افزایش سرمایه طی یک دوره مالی شود و وضعیت زیر تحقق باید:
سود + سرمایه اولیه= سرمایه پایان دوره مالی
برداشت یا افزایش سرمایه توسط شرکا و اثر آن بر حساب سرمایه
حال بررسی می کنیم که افزایش و کاهش در سرمایه چگونه در حسابداری ثبت می شود.
در طول دوره مالی اتفاق می افتد که صاحبان شرکت برای تامین هزینه ها و مصارف شخصی خود، مبالغی از صندوق برداشت نمایند. این برداشت ها اگر چه اثر کاهش دهنده در سرمایه دارد ولی ثبتهای لازم به منظور کاهش سرمایه در حساب سرمایه انجام نشده و این ثبت ها در حساب دیگری به نام حساب برداشت انجام می گیرد. به این ترتیب میزان سرمایه اولیه و نیز جمع برداشتهای صاحب یا صاحبان شرکت مشخص و معلوم باشد.
در عین حال، علت امر آن است که برداشت با فرض تحصیل سود و از محل آن انجام شود. بدیهی است با انجام برداشت، حساب صندوق که یکی از حسابهای دارایی است معادل مبلغ برداشت شده کاهش می یابد. برای برقراری معادله اصلی ترازنامه، چون این امر ارتباطی با بدهی های شرکت ندارد، پس باید حساب درایی دیگری افزایش و یا سرمایه کاهش یابد.
حتما مقاله گروه حساب دارایی و بدهی را دقیقتر بشناسید را مطالعه کنید.
برداشت صاحب شرکت اگر چه به عنوان بدهی وی به شرکت میتواند تلقی شود ولی به عنوان دارایی قابل شناسایی نیست، زیرا صاحب شرکت آن را با فرض استرداد مجدد به شرکت برداشت نکرده است.. از طرف دیگر کسر آن از سرمایه به دلیل ضرورت انعکاس سرمایه اولیه و نیز مشخص بودن رقم جمع برداشت های طی دوره صحیح به نظر نمی رسد. بنابراین تلقی حساب برداشت به عنوان سرمایه و نشان دادن آن با علامن منفی در سمت چپ معادله اصلی حسابداری یا معادله ترازنامه مناسب تر خواهد بود:
دارایی ها = بدهی ها + (برداشت – سود) + سرمایه
و سرمایه در پایان دوره مالی از فرمول زیر قابل محاسبه است:
(برداشت – سود) + سرمایه اولیه= سرمایه در پایان دوره مالی
از طرفی ممکن است صاحب یا صاحبان شرکت، برای توسعه فعالیت های موضوع هدف در طی دوره مالی، مبالغ دیگری را مجددا سرمایه گذاری کنند. با توجه به مجموعه مطالب گفته شده، میزان سرمایه شرکت در پایان دوره مالی از فرمول زیر قابل احتساب خواهد بود:
(برداشت – سود) + سرمایه گذاری مجدد + سرمایه گذاری اولیه = سرمایه پایان دوره مالی
و اگر شرکت، در طی دوره مالی با زیان مواجه شده باشد فرمول به صورت زیر در خواهد آمد:
(برداشت + زیان) – سرمایه گذاری مجدد + سرمایه گذاری اولیه = سرمایه در پایان دوره مالی
در فرمول های فوق مفهوم و عمل کسر برداشت از سود و افزایش برداشت به زیان در پرانتز نشان داده شده است تا نشان دهد صاحبان شرکت با فرض تحصیل سود عمل برداشت را انجام داده اند.
به طور خلاصه میتوان گفت مابه التفاوت سرمایه چیست و چرا مهم است؟ سود و برداشت و یا جمع زیان و برداشت در پایان دوره مالی در جمع مبالغ سرمایه اولیه و سرمایه گذاری مجدد اثر گذاشته و میزان سرمایه در پایان دوره مالی را مشخص می کند.
مدیریت سرمایه چیست؟ آشنایی با اصول مدیریت سرمایه
با رشد شاخصهای بازار بورس بیشتر افراد با هر اندازه توان مالی دست به سرمایهگذاری میزنند. اما بیشتر این سرمایهگذاریها با شکست مواجه میشود یا حتی گاهاً منجر به نابود شدن سرمایه افراد در بازار بورس میشود. اشخاص برای سرمایهگذاری باید اطلاعات دقیق و کاملی از نحوه سرمایهگذاری و مدیریت سرمایه داشته باشند، چرا که پا گذاشتن به این عرصه ریسک زیادی به همراه خواهد داشت. مدیریت سرمایه چیست شاید این سوالی باشد که برای شما پیش آمده باشد، مدیریت سرمایه دانشی است که شخص سرمایهگذار براساس شخصیت و اهداف مالی خود تصمیم به سرمایهگذاری میکند. دانستن اینکه مدیریت سرمایه چیست نه تنها به بقای شما در بازار بورس کمک میکند بلکه باعث سودآوری و افزایش سرمایه شما میشود. در ادامه این مقاله قصد داریم به سوال اینکه مدیریت سرمایه چیست پاسخ دهیم و ارکان اصلی مدیریت سرمایه را برای شما عزیزان در بازارهای بورس و فارکس توضیح دهیم.
مدیریت سرمایه چیست؟
مدریرت سرمایه یا مدیریت ریسک استراتژی است که معاملهکننده با توجه به دانش و مهارت سرمایهگذاری خود در جهت کسب بیشترین سود، اقدام به سرمایهگذاری میکند. هدف اصلی مدیریت کنترل ریسک و بقای سرمایهگذار در بازار بورس است که از این رو در برخی از منابع آموزشی از آن به عنوان مدیریت ریسک نیز نام برده میشود. درواقع مدیریت سرمایه به این معنا میباشد که شخص سرمایهگذار، برای بدست آوردن سود باید ریسک مشخصی را بپذیرد. حال برای جلوگیری و کاهش ریسک معاملات، سرمایهگذار میبایست بازده و ریسک احتمالی را پیش از شروع معامله حساب کند به گونهای که ضرر احتمالی نیز کم شود یا از بین برود. رعایت تعادل بین مقادیر ریسک و سود احتمالی سبب بقای سرمایهگذار در بازار، سودآوری و افزایش سرمایه او میشود. بنابراین نیاز است بدانید که چگونه سرمایه خود را براساس مدلها و روشهای سرمایهگذاری مدیریت کنید.
مدیریت سرمایه هر فرد با فرد دیگری متفاوت میباشد و هر فرد متناسب با دیدگاه سرمایهگذاری، شخصیت، سن، اهداف مالی و روحیات شخصی خود اقدام به سرمایهگذاری مینماید. بنابراین نمیتوان راهکار واحدی برای تمام معاملهگران بیان کرد و قواعد ریسکی هر فرد با فرد دیگری متفاوت است. به عنوان مثال افرادی به رویای پولدار شدن در مدت کمی وارد بازار سهام میشوند و اقدام به خرید سهام دلاری یا سهام غیردلاری میکنند؛ این افراد بدون این که اطلاعاتی در مورد سهام دلاری داشته باشند، شروع به خرید و فروش سهام میکنند. شاید بتوانند سودی از این کار کسب کنند اما زمانی نخواهد گذشت که سرمایه خود را به کلی از دست خواهند داد. زیرا مفهوم این که مدیریت سرمایه چیست را درک نکردهاند و بدون در نظر گرفتن ریسک سرمایه چیست و چرا مهم است؟ به خرید و فروش سهام میپردازند.
مدیریت سرمایه در فارکس
مهمترین مهارت برای خرید و فروش سهام در بازار فارکس، مدیریت سرمایه در این بازار میباشد. سهام موجود در بازار فارکس به دلیل این که در سطح جهانی شکل میگیرند، دارای نوسانات زیادی میباشد و دانستن این که موضوع مدیریت سرمایه چیست در این بازار به شما کمک شایانی خواهد کرد. مدیریت سرمایه در فارکس از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. به طوری که بیشتر تریدرهای موفق در بازار فارکس رمز موفقیت خود را استفاده از یک سیستم مدیریت سرمایه مشخص در معاملات خود میدانند. لازم به ذکر است حتی بعد از محاسبه کردن مقدار بازدهی و ریسک معاملهای همه سرمایه خود را وارد معامله نکنید، هر چند آن مسئله نیز به این که تا چه مقدار ریسک پذیر هستید، برمیگردد.
برترین استراتژیهای مدیرت سرمایه در فارکس
- مدیریت سرمایه درصدی
- ورود پله ای و خروج نقطهای
- ورود و خروج پله ای
مدیریت سرمایه در بورس
مدیریت سرمایه در بورس همانند مدیریت سرمایه در فارکس به سرمایهگذاران کمک میکند که ضررهای احتمالی موجود در معاملات را کاهش دهند. قبل از ورود به بازار بورس، هر سرمایهگذار میبایست به مدیریت سرمایه در بورس به خوبی مسلط باشد، چرا که دانستن این موضوع سبب افزایش سرمایه فرد میشود. 3 اصل مهم وجود دارد که قبل از ورود به بازار بورس باید به آنها توجه شود.
- مدریت سرمایه
- کسب دانش و مهارت
- شناخت رفتارهای بازار
سرمایهگذار باید این 3 اصل بالا که برای شروع و وارد شدن به بازار بورس برای سرمایهگذاری و موفقیت در آن نیاز است را رعایت کند، اگر یکی از آنها را نادیده بگیرد تنها چیری که نصیب او میشود، ضرر و زیان است. همچنین میتوانید مقاله اهرم یا لوریج چیست را مطالعه کنید تا درک بهتری از این موضوع پیدا کنید.
رکنهای اصلی مدیریت سرمایه چیست؟
همانطور که در بخش مدیریت سرمایه چیست گفتیم، فرمول و روش واحدی برای مدیریت سرمایه وجود ندارد. سرمایهگذار برای آن که معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد باید شاخصهای مرسوم مربوط به آن را رعایت کند. 5 رکن اصلی مدیریت سرمایه، ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه میباشد که رعایت کردن این اصول به سودآوری شما در بازارهای مالی منجر میشود.
ریسک به معنای ضرری احتمالی میباشد که سرمایهگذار برای رسیدن به سود بیشتر در معامله متحمل خواهد شد. در بازارهای مالی اجتناب کردن از ریسک غیرممکن است و فقط امکان کم کردن ضرر و زیان احتمالی براساس محاسباتی منطقی امکان پذیر میباشد. اغلب سرمایهگذاران با وسوسه شدن برای سود ببیشتر ریسک بیشتری را تحمل میکنند که گاهاً به ضرر آنها ختم میشود.
بازده
سود خالص معاملات را بازده مینامند. بازده همانند ریسک به صورت درصدی حساب میشود که افزایش قیمت سهام و سود نقدی سالانه موجب افزایش مقدار بازده میشود. معیار مشخصی برای حساب کردن درصد بازده بهینه وجود ندارد، چرا که براساس دارایی و ریسک و نوسانات بازار متغیر است. کسب بازده مطلوب به مهارت سرمایهگذاران و دیدگاه سرمایهگذاری آنها بستگی دارد. جهت آشنایی با روشهای نوسانگیری، مقاله نوسان گیری چیست را مطالعه کنید.
حجم معاملات
واحدهای شمارش داراییها در بازارهای سرمایهگذاری متفاوت است و حجم معاملات به تعداد واحدهایی که سرمایهگذار از یک دارایی را خریداری کرده است، گفته میشود. وارد شدن به یک معامله با حجم بالا ریسک بالایی به همراه دارد و از طرفی بازدهی بیشتر نیز خواهد داشت. درواقع اگر پیشبینی شما درست باشد با توجه به حجم معاملاتی شما سود دریافت خواهید کرد و اگر غلط باشد، ضرر خواهید کرد. بنابراین تزریق کردن همه سرمایه خود به یک معامله، ممکن است عواقبی جبران نشدنی مانند از دست دادن سرمایه شما به همراه داشته باشد.
نسبت بازده به ریسک
نسبت بازده به ریسک باید پیش از سرمایهگذاری ارزیابی و محاسبه گردد، چرا که بیانگر میزان ارزشمندی سرمایهگذاری شما خواهد بود. بدترین حالت ممکن برای نسبت بازده به ریسک، برابر با عدد 1 باشد و هر درصدی کمتر از این مقدار به ضرر سرمایهگذار در معاملات ختم شود.
نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه از اختلاف سرمایه قبلی سرمایهگذار، پیش از ورود به یک معامله و بعد از خارج شدن از آن معامله حساب میگردد. همه معاملهگران افت سرمایه را تجربه میکنند، که این با توجه به مهارت هر سرمایهگذار متغیر میباشد. به طورکلی مهترین اصل در بازارهای مالی حفظ بقا و مدیریت سرمایه میباشد.
جمع بندی
اطلاع داشتن از اصول و ارکان مدیریت سرمایه پیش از وارد شدن به معامله در بازارهای معاملاتی نظیر بورس و فارکس از افت سرمایه و نابود شدن سرمایه به یکباره جلوگیری میکند. لذا سرمایهگذارن میبایست 5 رکن اصلی مدیریت سرمایه را فرا بگیرند و سپس به تزریق سرمایه در بازارهای مالی بپردازند. در این مقاله به توضیح این که مدیریت سرمایه چیست و مدیریت سرمایه در بازارهای مهمی همچون فارکس و بورس به چه صورت است و همچنین به اصلها و استراتژیهای این بازارهای مالی پرداختیم.
این نوشته در آموزش خرید و فروش سهام، آموزش معاملهگری و ترید ارسال شده است. این لینک مستقیم به این نوشته است.
هزینه سرمایه چیست و چرا آینده کسبوکار شما به آن متکی است؟
آیا استارتآپها باید نگران هزینه سرمایه خود باشند؟ پاسخ این پرسش مثبت است! در این مطلب بیشتر توضیح میدهیم هزینه سرمایه چیست و چه اجزایی دارد.
نوپانا: سرمایه برای کسبوکارهای کوچک همان پول یا مالی است که خرج خرید و کار با وسایل میشود. هزینه سرمایه عبارت است از هزینه بهدست آوردن آن پول یا هزینه تامین منابع مالی برای کسبوکارهای کوچک. هزینه سرمایه، «نرخ مانع» هم نامیده میشود. آیا کسبوکارهای کوچک هم باید نگران هزینه سرمایه خود باشند؟ پاسخ این پرسش مثبت است! حتی کسبوکارهای خیلی کوچک هم برای کار به پول نیاز دارند و تامین آن پول مسلما هزینهای در بر خواهد داشت. شرکتها میخواهند این هزینه تا جای ممکن کم باشد. در ادامه بیشتر توضیح میدهیم هزینه سرمایه چیست و چه اجزایی دارد.
سرمایه چیست؟
سرمایه پولی است که کسبوکارها برای تامین هزینه فعالیتهایشان به آن نیاز دارند. هزینه سرمایه همان اجاره یا نرخ بهره است؛ هزینهای است که کسبوکارها برای تامین منابع مالی باید بپردازند.
برای درک مفهوم هزینه سرمایه، ابتدا باید مفهوم سرمایه را بدانید. سرمایه کسبوکارهای بسیار کوچک ممکن است صرفا اعتبار تامینکنندهای باشد که به آن متکی هستند. برای کسبوکارهای بزرگتر، سرمایه ممکن است اعتبار تامینکننده، وام و بدهیهای بلندمدت یا بدهکاریهای شرکت باشد. در شرکتهای عام یا شرکتهایی که سرمایهگذارانی دارند، سرمایه شامل سهام عادی شرکت هم میشود. سایر حسابهای سهام عبارتند از سود انباشته، سرمایه پرداختشده و شاید سهام ممتاز.
چرا سرمایه مهم است؟
کسبوکارها برای ساخت کارخانههای جدید، خرید تجهیزات جدید، توسعه محصولات جدید و ارتقای فناوری اطلاعات باید پول یا سرمایه داشته باشند. هر صاحب کسبوکار یا مدیر ارشد مالی (CFO) در چنین مواقعی باید بررسی کند که آیا بازده سرمایهگذاری از هزینه سرمایه یا هزینهای که برای سرمایه گذاری در پروژه لازم است، بیشتر است یا نه. صاحبان کسبوکار معمولا روی پروژههای جدید سرمایهگذاری نمیکنند مگر اینکه بازده سرمایه این پروژهها بیشتر یا حداقل برابر با هزینهای باشد که برای تامین مالی آنها صرف میشود. هزینه سرمایه کلید همه تصمیمات تجاری است.
هزینه سرمایه چیست؟
هزینه سرمایه همان هزینهای است که شرکت برای تامین منابع مالی میپردازد. اگر شرکت فقط از بدهیهای جاری و وام بلندمدت برای تامین هزینه فعالیتهایش استفاده کند، در واقع از وام استفاده کرده و هزینه سرمایه معمولا نرخ بهرهی آن وام است.
در شرکتهای عام که سرمایهگذارانی دارند، بحث هزینه سرمایه پیچیدهتر میشود. اگر شرکت فقط از منابع مالی استفاده کند که سرمایهگذاران تامین کردهاند، هزینه سرمایه همان هزینه فروش سهام است. معمولا این نوع شرکتها بدهی دارند، اما با تامین مالی از طریق فروش سهام یا پولی که سرمایهگذاران تامین میکنند هم میچرخند. در این صورت، هزینه سرمایه همان هزینه وام و هزینه سهام است. ترکیب «تامین مالی از طریق وام» و «فروش سهام برای شرکت»، ساختار سرمایه آن شرکت را تشکیل میدهد.
بازگشت سرمایه چیست؟
بازگشت سرمایه در یک معامله تجاری یا یک پروژه، میزان سودی است که در مقایسه با سرمایهای که هزینه کردهاید، بهدست میآورید. نکته کلیدی در ارتباط با هزینه سرمایه این است که بازگشت سرمایه برای هر پروژه، همیشه باید برابر یا بیشتر از هزینهای باشد که در آن پروژه سرمایهگذاری میشود. به عبارت دیگر، نرخ بازگشت سرمایه باید از هزینه سرمایه بیشتر باشد یا با آن برابر باشد تا شرکت به سود برسد.
هزینه سرمایه چه اجزایی دارد؟
یکی از اجزای هزینه سرمایه، هزینه دریافت وام است. برای کسبوکارهای بزرگتر، وام معمولا به معنای بدهیها یا اوراق قرضه کلان است. برای شرکتهای بسیار کوچک هم وام میتواند به معنای اعتبار تجاری باشد. برای هردوی اینها، هزینه وام همان نرخ بهرهای است که شرکت روی آن میپردازد.
یکی دیگر از اجزای هزینه سرمایه در شرکتهای عام، هزینه تامین مالی از طریق فروش سهام است؛ بهعبارت دیگر، سرمایهگذارانی در شرکت دارید که در ازایِ سهام مالکیت، پول میپردازند.
هزینه سرمایه سهام چندین جزء دارد:
۱. هزینه سود انباشته یا پولی که شرکت بهجای پرداخت سود سهام، دوباره در شرکت سرمایهگذاری میکند؛
۲. هزینه سهام عادی جدید یا سهامی که شرکت برای بالاتر بردن موجودی منتشر میکند؛
۳. سهام ممتازی که شرکت میتواند برای افزایش موجودی منتشر کند.
برای شرکتهای بسیار کوچک، هزینه سرمایه میتواند بسیار سادهتر باشد. تامین منابع مالی از طریق وام یا فروش سهام، هرکدام مزایا و معایبی دارند و صاحبان کسبوکارها پیش از اضافه نمودن آنها به ساختار سرمایه شرکت، باید این مزایا و معایب را مورد توجه قرار بدهند. شرکتهای بسیار کوچک ممکن است فقط از وام کوتاهمدت استفاده کنند که در این صورت باید هزینهای برای این جزء سرمایه هم در نظر بگیریم.
میانگین هزینه سرمایه شرکت
وقتی صاحب کسبوکار متوجه مفاهیم سرمایه و هزینه سرمایه شد، در قدم بعدی باید مفهوم «میانگین هزینه سرمایه» را درک کند.
هریک از اجزای سرمایه، درصد مشخصی از ساختار سرمایه شرکت را تشکیل میدهد. برای دست یافتن به هزینه واقعی سرمایه، صاحب شرکت باید سهم هریک از اجزای تشکیلدهنده ساختار سرمایه شرکت را (برحسب درصد) در هزینهشان ضرب و سپس آنها را با هم جمع کند.
جمعبندی
پیش از آنکه شرکت درگیرِ خرید ملزومات یا تامین منابع مالی فعالیتهایش شود، باید تکلیف هزینه سرمایه را روشن کند. تامین همه منابع مالی موردنیاز شرکت، واقعا چقدر هزینه دارد؟ این هزینه تامین مالی هرگز نباید از مقدار بازگشت سرمایه فراتر برود.
درباره تحریریه نوپانا
نوپانا وبسایتی برای بررسی و تحلیل آخرین رویدادهای زیستبوم کسبوکارهای نوپا و کارآفرینی است. این وبسایت با هدف ترویج فرهنگ کارآفرینی، حمایت از زیستبوم استارتآپی و افزایش آگاهی مخاطبان در زمینههای مربوطه فعالیت میکند.
دیدگاه شما