تنفس میتواند آرامش روانی را برقرار کند
گروه علمی: پژوهشگران "دانشگاه پنسیلوانیا" در بررسی جدیدی دریافتهاند که تنفس ممکن است بتواند به تنظیم واکنش عصبی و برقراری آرامش روانی کمک کند.به گزارش ایسنا ، پزشکان سلامت روان و مربیان مدیتیشن مدتهاست که تنفس عمدی را با توانایی القای آرامش درونی مرتبط میدانند اما دانشمندان به طور کامل نمیدانند که مغز چگونه در این فرآیند نقش دارد.
پژوهشگران کالج مهندسی "دانشگاه پنسیلوانیا"(Penn State) با استفاده از "تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی" یا "افامآرآی"(fMRI) و الکتروفیزیولوژی، یک ارتباط بالقوه را میان تنفس و تغییر فعالیت عصبی در موشها شناسایی کردند.پژوهشگران از روشهای چندوجهی همزمان برای پاک کردن صدایی که معمولا با تصویربرداری مغز مرتبط است و مشخص کردن مکانهایی که تنفس در آنجا فعالیت عصبی را تنظیم میکند، استفاده کردند.
"نانیین ژانگ"(Nanyin Zhang)، مدیر مرکز تحقیقات سلامت روان در دانشگاه پنسیلوانیا گفت: تقریبا یک میلیون مقاله در مورد افامآرآی منتشر شدهاند. افامآرآی، یک روش تصویربرداری غیر تهاجمی است که به پژوهشگران امکان میدهد تا فعالیت مغز را در لحظه بررسی کنند.
وی افزود: پژوهشگران حوزه تصویربرداری معتقد بودند که تنفس، یک اثر فیزیولوژیکی غیر عصبی مانند ضربان قلب یا حرکت بدن در تصویربرداری افامآرآی است. مقاله ما این ایده را مطرح میکند که تنفس دارای یک مولفه عصبی است و با تعدیل فعالیت عصبی، بر سیگنال افامآرآی تأثیر میگذارد.پژوهشگران با اسکن امواج مغزی جوندگان در حالت استراحت و تحت بیهوشی با استفاده از افامآرآی، شبکهای از مناطق مغزی دخیل در تنفس را نشان دادند.
ژانگ ادامه داد: تنفس یک نیاز مشترک تقریبا برای همه حیوانات زنده است. ما میدانیم که تنفس توسط ناحیهای در ساقه مغز کنترل میشود اما تصویر کاملی از این که چگونه سایر نواحی مغز تحت تاثیر تنفس قرار میگیرند، نداشتیم.
پژوهشگران همزمان با افامآرآی، از الکتروفیزیولوژی عصبی که ویژگیهای الکتریکی و سیگنالها را در سیستم عصبی اندازهگیری میکند، استفاده کردند تا تنفس را با فعالیت عصبی در "قشر دستبندی"(Cingulate cortex) مرتبط کنند. قشر دستبندی، ناحیهای از مغز در مرکز نیمکره مغز است که با واکنش عاطفی و تنظیم کردن آن ارتباط دارد.
استفاده از افامآرآی و الکتروفیزیولوژی به طور همزمان، به پژوهشگران امکان داد تا تغییرات سیگنال افامآرآی غیر عصبی را طی فرآیند جمعآوری دادهها بررسی کنند.ژانگ معتقد است که یافتههای این پژوهش، بینشی را در مورد آشنایی با همبستگی در بازار نحوه ارتباط فعالیت عصبی و سیگنالهای افامآرآی در حالت استراحت ارائه میدهند که میتواند به تحقیقات تصویربرداری آینده در مورد درک چگونگی تغییر سیگنالهای عصبی در حالت استراحت کمک کند.
وی افزود: همان طور که حیوانات نفس میکشیدند، ما به نوسان درآمدن فعالیت مغز آنها با ریتم تنفس را اندازهگیری کردیم. زمانی که این روش به انسانها تعمیم داده شود، میتواند اطلاعاتی را در مورد این موضوع ارائه دهد که چگونه کنترل تنفس رایج در تمرینهای مدیتیشن ممکن است به کاهش استرس و اضطراب کمک کند.
به گفته ژانگ، همبستگی بین فعالیت عصبی در قشر دستبندی و ریتم تنفس ممکن است نشان دهد که ریتم تنفس بر وضعیت احساسی تأثیر میگذارد.
ژانگ گفت: زمانی که در حالت اضطراب هستیم، اغلب تنفس ما تندتر میشود. در واکنش به این تغییر، گاهی اوقات نفس عمیقی میکشیم. یا زمانی که تمرکز میکنیم، تمایل داریم نفس خود را حبس کنیم. این کارها نشان میدهند که تنفس میتواند بر عملکرد مغز ما تأثیر بگذارد. تنفس به ما امکان میدهد تا زمانی که نیاز به تغییر عملکرد مغز داریم، احساسات خود را کنترل کنیم. یافتههای ما از این ایده حمایت میکنند.وی افزود: درک ما در مورد آنچه در مغز رخ میدهد، هنوز سطحی است. اگر پژوهشگران این آزمایش را روی انسانها با استفاده از روشهای مشابه تکرار کنند، ممکن است بتوانند توضیح دهند که مدیتیشن چگونه فعالیت عصبی را در مغز تعدیل میکند.نتایج این پژوهش، به صورت آنلاین در مجله "eLife" در دسترس قرار گرفت.
سرمقاله شرق/ در ستایش تحمل و مدارا
شرق / « در ستایش تحمل و مدارا » عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم حسین ناصری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
امروز چهارشنبه 25 آبان، مصادف با روز جهانی مداراست. در چنین روزی در سال 1373 اعضای سازمان آموزشی، علمی آشنایی با همبستگی در بازار و فرهنگی ملل متحد معروف به یونسکو به مناسبت صدوبیستوپنجمین سالگرد تولد مهاتما گاندی، بیانیه اصول مدارا را امضا کردند. طبق تعریف، مدارا عبارت است از پذیرش اصل تفاوت و ارزش قائلشدن برای تنوع فرهنگی در ابنای بشر. مدارا یا رواداری فضیلتی است که فرهنگ صلح را جایگزین فرهنگ جنگ میکند. نکته مهم این است که رواداری با مفاهیمی نظیر رضایت، اغماض، تواضع، بیتفاوتی یا آسانگیری فرق دارد. مدارا، نگرشی عمیق است که به واسطه
به رسمیت شناختن حقوق بشر و آزادیهای افراد موضوعیت مییابد. شاکله مدارا پذیرش این واقعیت است که نوع بشر که طبیعتا تفاوتهای بسیاری با یکدیگر دارند، دارای این حق است که در صلح و آرامش زندگی کند. مدارا اهمیت دوچندانی پیدا میکند وقتی که به ویژگیهای زندگی انسان معاصر دقت کنیم. مخاطرات مهلک زیستمحیطی، جهانیسازی اقتصاد، مهاجرتها و جابهجاییهای وسیع جمعیت، حاشیهنشینی، تغییر الگوهای اجتماعی، افزایش فاصله بین فقیر و غنی و افزایش شکلگیری دولتهای عوامگرا، همگی عواملی هستند که بهراحتی زمینه انواع اختلافات فردی، گروهی و ملی را ایجاد میکنند. با توجه به موارد فوق، به نظر میرسد که مدارا نهتنها وظیفهای اخلاقی بلکه الزامی سیاسی و قانونی است. لازم به ذکر است که یونسکو برای ترویج رواداری، از سال 1374 هر دو سال یک بار، به فرد یا مؤسسهای که اقدامات و فعالیتهای هنری، آموزشی، فرهنگی یا علمی شاخصی را به اجرا درآورد، مبلغ صد هزار دلار جایزه پرداخت میکند.
همچون سایر فعالیتهای ترویجی، گسترش مدارا در سه سطح حاکمیتی، اجتماعی و فردی صورت میگیرد. در سطح حاکمیتی، وضع قوانین عادلانه و منصفانه، اِعمال قانون و فرایندهای قانونی و اجرائی قرار میگیرد. علاوه بر این موارد، گسترش زیربنایی مدارا مستلزم این است که فرصتهای اقتصادی و اجتماعی بدون هر نوع تبعیضی به شکل برابر در اختیار تکتک افراد قرار گیرد. مواردی نظیر محرومیت و منزویکردن افراد از حقوق خود، پیامدهایی به جز ناامیدی، خشونتورزی و افراطگرایی به دنبال نخواهد داشت. دولتها میتوانند با تقویت حقوق بشر و وضع قوانین جدید که برای تأمین برابری و فرصت برای همه گروهها و افراد جامعه ضروری است، زمینه محققکردن جامعه مدارامحور را فراهم کنند. به نظر میرسد مهمترین مانع برای ترویج رواداری در سطح دولتی در کشور ما، مسئلهای است که اخیرا رئیس انجمن جامعهشناسی در مصاحبه با روزنامه «شرق» مطرح کردند. مادامی که «اصولگرایان افراطی برای رفع مسائل اجتماعی فقط از قدرت استفاده کنند»، نمیتوان انتظار داشت که رواداری به شکل اصولی در مدیریت کلان کشور نهادینه شود. انتخابات مجلس در سال آینده فرصتی است که درصورت ورود طیفهای مختلف سیاسی میتوان امیدوار بود که وزن تدبیر در حل مسائل کشور بیشتر از اعمال قدرت صرف باشد. تداوم وضعیت تکصدایی موجود، تحملنکردن و فقدان روحیه مدارا موجب خواهد شد که شرایط بهمراتب پیشبینیناپذیرتر شود.
در سطح خانوادگی و اجتماعی به این مهم پرداخته میشود که تقویت مدارا و نگرشهای آزاداندیشی، مهارت گوشدادن و روحیه همبستگی از درون خانواده است که در لایههای مختلف جامعه نفوذ میکند. البته این امر نیز وقتی محقق میشود که در سیاستهای کلان، حمایت و گسترش مدارا آشنایی با همبستگی در بازار گنجانده شود. در این سطح، شکلگیری تشکلهای مردمنهاد و حمایت از آنها، قطعا مهمترین راهبرد برای افزایش فرهنگ مدارا در جامعه و مشخصا در خانوادهها خواهد شد. در حال حاضر، با وجود آنکه برنامه منسجمی برای ترویج رواداری در سطح اجتماعی مشاهده نمیشود، ولی والدین جامعه و بهخصوص مادران و پدران طبقه متوسط میتوانند با فراهمکردن فضای گفتوگو، نقش مهمی در واردشدن رواداری به نیمرخ اجتماعی جامعه ایفا کنند. وقتی که در خانواده هر نوع تصمیمگیری، مبتنی بر گفتوگو بین اعضای خانواده بوده و هیچ برخورد قهری بین آنان وجود نداشته باشد، در این صورت، فرزندان بهتدریج این شیوه را با خود وارد مدرسه، دانشگاه و محیط کار کرده و در مواجهه با تعارضات رایج، اعم از موارد بین فردی یا اجتماعی، بدون توسل به پرخاشگری کلامی یا غیرکلامی (اعم از ناسزاگویی یا ضرب و شتم)، درصدد حل مسائل برخواهند آمد. البته در سطح اجتماعی، رسانههای ارتباطجمعی نقش سازندهای در ایجاد فضای بحث و گفتوگوهای آزادمنشانه، ترویج ارزشهای مبتنی بر مدارا، اجتناب از نفرتپراکنی و آشکارکردن خطر بیتفاوتی نسبت به افزایش تحملنکردن گروهها و افراد مختلف را بر عهده دارند.
اگر هدف کلی از پرداختن به مدارا این باشد که در رده فردی آگاهسازی و توانمندسازی افراد در آشنایی با همبستگی در بازار دستور کار قرار گیرد تا آنان قابلیت برقراری گفتوگو، احترام متقابل، خویشتنداری و پرهیز از خشونت را فرا بگیرند، مؤثرترین ابزار برای رواج رواداری در این سطح، آموزش خواهد بود. اولین قدم در آموزش مدارا این است که تکتک افراد با حقوق و آزادیهای خود آشنا شوند. این مهم موجب خواهد شد که آنان عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و اجتماعی را که منجر به عدم تحمل و مدارا میشوند، بشناسند و از آنها پرهیز کنند.
نتیجه مستقیم آموزش مدارا این خواهد بود که ظرفیت مردم برای قضاوتهای بیطرفانه، تفکر نقادانه، استدلالهای اخلاقی و ارتباط بدون خشونت گسترش مییابد. به این ترتیب ضروری خواهد بود که توجه ویژهای صرف آموزش معلمان، سرفصلها و محتواهای کتابهای درسی و دیگر مواد آموزشی نظیر فناوریهای آموزشی جدید شود. کارکرد اصلی آموزش، شکلدادن به نگرشهای مادامالعمر و فراهمکردن زمینه لازم برای کسب مهارتهایی است که بدون آنها، پایبندی به رواداری بسیار دشوار میشود. بسته مهارتهای زندگی، مهمترین ابزار برای محققکردن این مهم است که البته هنوز جایگاه خود را در آموزش عمومی پیدا نکرده است. در سطح فردی، دغدغه افراد به افزایش قابلیتهای خود در این نوع از مهارتها، مهمترین هدفی است که به آنان کمک میکند سطح رواداری خود را در موقعیتهای مختلف کار و زندگی ارتقا ببخشند.
نکته مهمی که در مفهوم مدارا مستتر است، این است که مدارا، مسئولیت فرد یا گروهی است که دست بالا را داشته باشد. مثلا در مشکلات بین والدین و فرزندان، انتظار میرود که والدین با فرزندان خود مدارا کنند؛ در ارتباط بین موجر و مستأجر، بین رئیس و مرئوس، بین مربی و ورزشکار و. انتظار میرود که افراد گروه اول نسبت به گروه دوم مدارا کنند. بخش آشنایی با همبستگی در بازار دیگری از مفهوم مدارا به تحمل نظر مخالف مربوط میشود؛ اگر این جمله رزا لوگزِمبرگ که آزادی یعنی آزادی مخالف، در فضای رواداری به کار گرفته شود، به این معنی خواهد بود که اگر افراد، گروهها یا تشکیلاتی که از جایگاه قدرت برخوردار هستند، نسبت به انتقادها، اعتراضها و پیشنهادهای اعضای تحت مدیریت خود روحیه تدافعی نداشته باشند و زمینه گفتوگوی بیشتر برای درک دوجانبه مسئله را فراهم کنند، دال بر آن است که واجد مدارهای اجرائی لازم برای پرداخت عملیاتی به مدارا هستند. به این ترتیب والدین، موجرین، رؤسا، مربیان و دولتهای مدارامحور گوش شنوایی نسبت به نقد، شکایت و اعتراض داشته و در قدم بعدی سعی میکنند زمینه جلب حمایت آنان را فراهم کنند. البته همیشه قرار نیست حرف فرزند، مستأجر، مرئوس، ورزشکار و مردم به کرسی بنشیند، ولی وقتی که خواسته، منطقی و بجا باشد، پیامد مدارامحوری این خواهد بود که تغییرات لازم ایجاد شود. شاید بهتر باشد که ختم کلام در پاسداشت روز مدارا را به استاد سخن واگذاریم، آنجا که میفرماید: آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا.
دیدگاه شما