بلند مدت ملک با بلند مدت بورس زمین تا آسمان فرق دارد!
بازی سرگرم کننده بده بستان برای هیچ در بازار فارکس
متاسفانه معامله در فارکس چندان ھم ساده نیست. بدست آوردن پول از این بازار نیازمند اینست کـه شما عمیقا به تفکر در مورد نحوه عملکرد فارکس بپردازید. تنھا کاری که باید انجام دھیـد اینـست کـه حقـایق مرتبط با بازار فارکس را درک کنید. این حقایق تماما در این مقاله برای معامله گری بازی احتمالات است شما تشریح شده است. مدت زمان زیادی صرف شده است تا موضوعاتی کـه در ایـن کتـاب بـه شـما ارایـه میـشوند را کـشف کنم. در ابتدا زمانی که یاد گرفتم این بازار یک محیط در مجموع صفر (بازی صفر-صفر) است نمیتوانـستم درک کنم که چطور این یافته جدید را برای طراحی استراتژیھای معاملاتی یا درک بھتـر بـازار بایـد بکـار ببنـدم.
فقـط اینطور به نظر میرسید که گزینه ھای بیشتری برای بازی کردن دارم که متفـاوت تـر از آن چیـزی ھـست کـه قبلا به صورت آنلاین موجود بود. به ھر جھت من به موقع شروع کردم به تفکر در مورد ایده ھا و مفـاھیمی در بازار که برای ھرکسی واقعی باشد. بسیاری از افراد میدانند که بیش از 90 درصد از معامله گران به صورت پیوسته در حـال از دسـت دادن پولھایشان در بازار ھستند و این بیانگر ایـن نکتـه اسـت کـه تعـداد بیـشماری از معاملـه گـران دارنـد در زمـان معامله کردن چیزی را به اشتباه انجام میدھند.
ما میدانیم که شما چه زمانی در حال از دست دادن پول ھستید. ما میدانیم که شما چه زمانی وارد معامله ای خواھی شد و ھمچنین یک ایده بسیار عالی از محلی که حـد زیان خودت را قرار میدھی داریم. شما ھنگام مطالعه این طرز فکر ممکن است با خود بگویید خوب که چی؟ این طرز فکر چه کاری قرار است با معامله گری بکند؟ این طرز فکر قرار است ھر کاری با معامله گری بکند برای اینکه ھمه ما بخشی از یک بـازار در مجمـوع صـفر ھستیم.
بازاری که در حقیقت ھیچ پولی در آن بدست نمی آید و یا از دست نمیرود بلکه فقط منتقل میشود. فکر میکنید زمانی که در معامله ای برنده میشوید چه کسی به شما پول میدھد؟ کارگزاریتان یا بازار؟ بازار درست است؟ ولی بازار چه کسی است؟ بازار شامل ھر کسی میشود. اگر شما در حال استفاده از ھر یک از روشھای معامله گری که در زیر فھرست شده ھستید پس من میتوانم پولھایتان را از چنگتان دربیاورم!
من بسیار بسیار دقیق چگونگی استفاده معامله گران از این روشھا را میدانم و با احتمال بالا جایی را که ھنگام ورود به معامله ای حد ضررشان را قرار میدھند بلدم. آیا با خودتان فکر میکنید که با وجود دانستن چگونگی معامله شما مـن یـک لبـه قیمتـی را در بـازار بـه شـما نشان خواھم داد؟ (لبه ھای قیمتی نقاط ورود و خروج بازار ھستند که به وسیله متدھای مختلف تکنیکال محاسبه و به دست می آید و منظور نویسنده اینست که کله گنده ھا به دلیل تسلط بـر تمـامی ایـن روشـھا ھیچگـاه بـه گونه ای عمل نمیکنند که شما به راحتی و دقیقا بتوانید این نقاط را پیش بینی یا پیدا کنید).
درک نحوه بازی بانک ها
تجارت در فارکس چیزیست که با نام بازی صفر- صفر شناخته میـشود. مفھـوم آن اینـست کـه سـود یک نفر در گروی زیان فرد دیگریست. زمانی که شما وارد معامله ای شدید که با 10000 پوند سود برای شما خاتمه یافت این پول از طـرف معامله گر دیگری آمده که فکر میکرده بازار در جھتی مخالف جھت ورود شما حرکت خواھد کرد (به عنوان مثال شما با خرید وارد شده اید در حالیکه ھمزمان و در ھمان پوزیشن تریدر دیگری با فروش وارد شده خرید شما با فروش طرف مقابل جور شده با صعود قیمت شما وارد سود و طـرف مقابـل وارد زیان شده است.)
وقتی شما 10000 پوند از دست میدھید این پول اساسا توسط معاملـه گـر دیگـری برداشـت میـشود برای اینکه شما جھت حرکت بازار را اشتباه برآورد کرده اید.مھم است متوجه باشید کـه ایـن حقیقتـی بـرای ھر کس در بازار است(برای ھر کسی ممکن است اتفاق بیفتد). مھم نیست شما معامله گری ھستید که برای یک بانک کار میکنید یا به عنوان یک معامله گر خرده یا در خانه مشغول معامله ھستید تنھا راه بدست آوردن پول توسط شما از دست رفتن پول توسط سایر معامله گران است و بالعکس. واقعیت اینست که در صد کمی از معامله گران ھستند که واقعیت بازار فارکس را درک کرده اند.
روند ساخته شده است تا شما را وادار به از دست دادن پول بکند
این جمله بسیار بحث برانگیز است برای اینکه من میدانم مفھوم روند به طور عمیقی در ذھـن تقریبـا تمامی معامله گران فارکس ریشه دوانده است. چیزی که من قصد دارم تا در طول این کورس آموزشی به شما نشان بدھم اینست کـه چـرا تعریـف و درکـی که شما از روند دارید دقیقا برای از دست دادن پول توسط شما ساخته شده است. در زمانی که شما در حال مطالعه در خلال این کورس ھستید از شما میخواھم در مـورد یـک چیـز کمـی فکـر کنید. چه زمانی یک حرکت به یک روند تبدیل میشود و آیا تمامی حرکات به عنوان یک روند قابل بررسی ھستند؟ داشتن یک طرز فکر عمیق از روند به عنوان یک مفھوم کلیدی در بازار چیزیست که من میخواھم شما از ایـن مقاله برداشت کنید.
تعریف یک روند
کندلھای دارای دامنه نوسان وسیع آنھایی ھستند که یک تغییر قیمتی بزرگ در بازار را نشان میدھند. این کندلھا چیزی ھستند که یک رونـد را توصـیف میکننـد بـدون کنـدلھای دارای دامنـه نوسـان وسـیع توضیح حرکت روند دار در بازار به طرز آشکاری بسیار مشکل خواھد بود. از زمانی که اکثر معامله گران با دیدن این کندلھای دارای دامنه نوسان وسیع پی به میزان قـدرت یـک روند می برند این کندلھا نقش بسیار مھمی را در برداشت معامله گران از آنچه در بازار میگذرد ایفا میکنند. بعدا در این مقاله در مورد این موضوع خواھم کرد. فعلا موضوع مھمتری ھست که شما باید در مورد کندلھای با دامنه نوسـان وسـیع بدانیـد.زمـانی کـه معامله گران یک کندل با دامنه نوسان وسیع میبینند که در بازار شکل گرفته است در مسیر حرکت کندل وارد بازار میشوند.دلیل اینکه آنھا به محض دیـدن ایـن کنـدلھا وارد بـازار میـشوند وجـود یـک ویژگـی شخـصیتی در معامله گری به نام شخصیت واکنش پذیر است (شخصیت تاثیر پذیر).
معامله گرانی که با دیدن کندلھای دارای دامنه نوسان وسیع سریعا وارد معامله میشوند این کار را بر اساس ھیچ روش عقلانی و منطقی از روشـھای تحلیـل تکنیکـال انجـام نمیدھنـد بلکـه ایـن کـار را بـه دلیـل احساسات انجام میدھند.ترس واژه بھتری اسـت. آنھـا ایـن کنـدلھا را میبیننـد و بـاور دارنـد کـه اگـر وارد بـازار نشوند و ھمین الان معامله ای را ترتیب ندھند فرصت بدست آوردن پول زیادی را از دست میدھند. بزرگ بودن طول میله کندل اثر زیادی را بر میزان ترس از دست دادن پول در تریدرھایی که در آن کندل ترید کرده اند، خواھد داشت. چرا که این باور را در آنھا بوجود میارود که شاید پول زیادی از دست بدھند.
ھرچقدر سایز کندل دارای دامنه نوسان وسیع بزرگتر باشد اطمینان بیشتری به معامله گـران میدھـد از این بابت که بازار قصد دارد به سمت بالا یا پایین حرکت کند. دلیل شکل گیری حجـم بـالای چنـین کنـدلی ھنگام انتشار یک خبر این است: این حجم بالای معاملات توسط معامله گران احـساسی بـه وجـود مـی آیـد اینھا با دیدن وقوع یک حرکت با اندازه بزرگ میپذیرند که بـازار قـصد دارد قطعـا در ھمـان مـسیر ایـن حرکـت را ادامه بدھد. حرکاتی را که من در شکل پایین علامت زده ام چیزی است کـه معاملـه گـران احـساسی (تـاثیر پذیر) نوعا آنھا را به عنوان فرصتھای معاملاتی میبینند.
معامله گران در این نوع از حرکات برای ورود به معامله کشیده میشوند بـرای اینکـه ھربـار اینگونـه بـه نظر میرسد که بازار واقعا با قدرت در حال حرکت به سمت بالاست. به این واقعیت توجه داشته باشید که به زودی پس از وقوع چنین حرکاتی بازار یا از حرکت می ایستد یا اینکه شروع به حرکت در خلاف جھت قبلی میکند. این حرکات با ھدف بدست آوردن پول از معامله گران تاثیر پذیر توسط بانکھا انجام میشود این معاملـه گران تاثیر پذیر (احساسی) در سرتاسر تمامی تایم فریم ھا حضور دارند حتی یک دقیقه ھم اینطور فکر نکنیـد که چون من آنھا را در چارت یک ساعته نشان داده ام به این معنی اسـت کـه شـما فقـط میتوانیـد آنھـا را در چارت یک ساعته پیدا کنید. شما میتوانید این حرکات بزرگ بـازار بـا کنـدلھای بـزرگ بـا دامنـه نوسـان وسـیع را در تمـامی تـایم فـریم ھـا مشاھده کنید اثری که این حرکات روی معامله گران در بازار دارند یکسان است صرف نظر از تایم فریمـی کـه در آن بررسی میشوند.
سه فاز حرکتی در جریان تشکیل یک روند
قصد دارم 3 مرحله ای را که در ھر حرکت جھت دار در بـازار میبینیـد بـه شـما نـشان دھم. من با توضیح اینکه این 3 مرحله چیست و اینکه چرا در بازار اتفاق میافتند شروع خواھم کرد و سـپس با ارایه مثالھایی که به طور واضح نحوه وقوع این 3 مرحله را نشان میدھند ادامه خواھم داد. تمامی حرکاتی که یک روند را در مارکت شکل میدھند از 3 مرحله تشکیل میـشوند ایـن سـه مرحلـه یکی پس از دیگری روی میدھد تا حرکتی که در چارتمان میبینیم را شکل دھند.
نکته:
تعریف من از روندحرکت قیمت از نقطه ای به نقطه دیگر بدون پولبک یا رنج شدن بارز اسـت کـه در طـی یـک حرکت صورت میگیرد.
مرحله اول: عدم تعادل در سفارشات
علتی که پشت تمامی تغییرات جھت دار قیمت در بازار نھفته است عدم تعادل میباشد.علت اینکه به این نام خوانده میشود بدلیل فرایندیست که لازم است در مورد قیمت اتفاق بیفتد تا جھـت یـا مـسیر حرکـت آنرا عوض کند.تنھا دلیلی که میتواند مسیر قیمت را عوض کند آمدن دستوراتی به بازار است که از نظر اندازه بزرگتر از دستوراتی باشد که قیمت را در مسیر فعلی اش حرکت میدھند (یک حرکت بالارونده به واسطه دستورات خرید بزرگ ایجاد میشود حـال اگـر دسـتور فروشـی بزرگتر از تمامی دستورات خرید وارد بازار شود تمامی خریدھای موجود را جمع میکند و چون دیگر سفارشـی برای جور شدن نیست قیمت برای جور شدن با سفارشـات بعـدی بـه سـمت پـایین حرکـت کـرده و جھـت را عوض میکند).
مثال:
اگر قیمت یورو/دلار در حال حاضر در حال افزایش است به این معنی است که دستورات خریدی که وارد بـازار میشوند از نظر حجم و اندازه بزرگتر از دستورات فروشی ھستند که ھمزمان وارد بـازار میـشوند ھمـین طـور برای اینکه قیمت شروع به سقوط کند نیـاز اسـت تـا دسـتورات فروشـی بزرگتـر از دسـتورات خریـد وارد بـازار شوند وقتی این اتفاق افتاد دستورات خرید مصرف میشوند و قیمت بدلیل عـدم تعـادلی کـه میـان دسـتورات خرید و فروش بوجود می آید شروع خواھد کرد به سقوط. ھر زمان که شما تغییری در مسیر حرکت قیمت میبینید علت وقوع آن ھمین عدم تعادل است.ایـن اتفـاق در شروع تمامی حرکات بازار میافتد مھم نیست که شما در چه تایم فریمی آنرا میبینید.
مرحله دوم: نقد کردن (تسویه)
این مرحله بدلیل عدم تعادلی که در مرحله اول روی داد به وقوع میپیوندد. در مرحله اول یک دسته از سفارشات با اندازه ای بزرگتـر معامله گری بازی احتمالات است معامله گری بازی احتمالات است از انـدازه سفارشـاتی کـه بـازار را در مـسیر خودش ھل میدھند وارد بازار میشود این علت ایجاد این قطعه حرکتی از برگشت قیمت اسـت ھنگـامی کـه قیمت شروع به حرکت در مسیری عکس مسیر قبلـی اش میکنـد معاملـه گرانـی کـه سفارشـات خـود را در مسیر قبل از برگشت گذاشته اند شروع میکنند به نقـد کـردن معاملاتـشان ھنگـامی کـه ایـن معاملـه گـران سفارشاتی را که قبل از برگشت گذاشته اند نقد میکنند این کار قیمت را ھرچه بیشتر در جھتی که برگشته ھل میدھد.
مثال:
بگذارید بگوییم قیمت یورو/دلار در حال حاضر در حال افزایش است افراد در حـال گذاشـتن سفارشـات خرید ھـستند بـرای اینکـه آنـان معتقدنـد قیمـت در آینـده نیـز بـه بـالا رفـتن ادامـه خواھـد داد حـالا بانکھـا بـا سفارشات فروش وارد شده قیمت را برگردانده و باعث سقوط آن میشوند حالا تمامی معاملـه گرانـی کـه بـا خرید وارد شده بودند با افت بیشتر قیمت زیانشان بزرگتر و بزرگتر میشود این معامله گران شـروع بـه بـستن سفارشات خرید خود میکنند به این دلیل قیمت بیشتر و سریعتر سقوط میکنـد بـرای اینکـه عـدم تعـادل بـین سفارشات خرید و فروش بسیار بزرگتر شده است. موضوع بسیار مھم در تحقق فاز تسویه حرکتی است که با بستن معاملات بازنده ایجاد میـشود و ایـن تمامـا وابسته به این است که چه تعداد از معامله گران قبل از حرکت برگشتی وارد معامله در معامله گری بازی احتمالات است مـسیر قبلـی قیمـت شده اند. (پس بانکھا ھر چقدر حرکت قبلی را با فرمی فریبنده تر ایجاد کنند(کندلھای دارای دامنه نوسان وسیع بزرگتر و بیشتر) که میتوان گفت:
تو مو میبینی و او پیچش مو
تو ابرو او اشارت ھای ابرو
یا به اصطلاح خودمانی و عامیانه در خصوص کندلھای بزرگ میتوان از واژه دون پاشیدن استفاده کرد. ھرچقدر تعداد معامله گرانی که وارد بازار در مسیر قبلی قیمت شده اند بیشتر باشد حرکت بزرگتری با تسویه کردن آنھا ایجاد میشودبدلیل اینکه حجم وسیعی از سفارشات در حال وارد شدن به بازار ھستند.
مرحله3: ھوشیاری
اخرین مرحله از 3 مرحله مرحله ھوشیاری نامیده میشود. مرحله سوم مجموع تمامی حرکات بازار است که توسط دو مرحله اول تولید شده است. مرحله عدم تعادل و مرحله تسویه باعث یک حرکت به اندازه کافی بزرگ در قیمت و بازار میـشوند تـا افـراد را به شکل گیریه یک حرکت متقاعد کنند زمانی که افراد دیدند که یک روند شکل گرفته است در جھـت آن وارد معامله میشوند برای اینکه آنھا به حرکت قیمت در جھت روند بیشتر از برگشت آن و حرکت در جھت مخـالف احتمال میدھند.
زمانی که این افراد سفارشات خود را وارد میکنند قیمت در مـسیری کـه در پـیش گرفتـه بیـشتر ھـم حرکـت میکند وقتی که طی دو مرحله اول عدم تعادل میان سفارشات خرید و فروش بزرگتـر شـد مرحلـه ھوشـیاری شروع میشود بدین ترتیب که معامله گرانی که در مسیر حرکت قبلی معامله میکردند معاملات خود را بسته وشروع به ورود به معاملات در جھتی میکنند که بازار برگشته است.
انضباط معاملاتی: رمز سودآوری پایدار
در ادامه مجموعه مقالات آموزش فارکس، امروز به شما خواهیم گفت که چرا انضباط در معاملات رمز سودآوری پایدار است!
اگر برنامه معاملاتی ما سودده است، آیا اشکالی دارد اگر کمی از آن منحرف شویم؟
گرچه انجام یک معامله معامله گری بازی احتمالات است سودده بصورت موردی، زمانی که به برنامه معاملاتی خود نگاه نمی کنیم، ممکن است لذت بخش باشد، اما معامله زدن از روی شانس و اقبال بر انضباط معاملاتی در بلندمدت تأثیر منفی می گذارد.
معامله گری در فارکس یک ماراتن است، نه دوی سرعت!
وقتی پایبندی به قوانین برنامه معاملاتی خود را کنار می گذارید، انگار دارید برای این عدم نظم و انضباط خود را تشویق می کنید و ممکن است کم کم باور کنید که کنار گذاشتن برنامه معاملاتی اشکالی ندارد!
یک سود ناموجه ممکن است شما را ترغیب به کنار گذاشتن برنامه های معاملاتی کند.
ممکن است با خود بگویید که “یک بار امتحان کردم و بسی حال داد، پس شاید باز هم نتیجه مثبت ببینم. بنابراین شانسم را دوباره امتحان می کنم.”
اما نتایج مثبت معاملاتی که در آنها انضباط وجود ندارد معمولاً دوامی ندارند. نداشتن انضباط در بلندمدت چیزی جز زیان در معاملات به همراه نخواهد داشت.
شما باید بتوانید سودهای موجه را از سودهای ناموجه جدا سازید.
یک سود موجه زمانی است که شما یک برنامه معاملاتی بسیار دقیق طراحی کرده و آن برنامه را دقیقا اجرا می کنید. سودی که در نتیجه رعایت و اجرای یک برنامه معاملاتی حاصل می شود موجه بوده و انضباط در معاملات را نیز استحکام می بخشد.
یک سود ناموجه زمانی است که شما برنامه دارید اما معامله گری بازی احتمالات است آن را رعایت نمی کنید یا اینکه اصلا برنامه ای ندارید. بعبارتی ممکن است سود بزنید، اما این سود شانسی بوده است.
چنین سودی در معاملات غیر قابل توجیه است و می تواند مشوق عدم انضباط در معاملات باشد.
نظم و انضباط برای داشتن معاملات پیوسته سودآور امری حیاتی است.
معامله کردن عبارتست از اینکه چگونه کاری کنیم تا قانون میانگین ها به نفع ما عمل کند. در خصوص قانون میانگین ها در دروس آینده به تفصیل بحث خواهیم کرد.
شما با استفاده از استراتژی های معاملاتی که جواب داده اند بارها و بارها معامله می کنید، به طوری که در طول تعداد زیادی معامله، استراتژی ها به اندازه کافی خوب عمل می کنند و مجموعا سود خوبی می اندازند.
مثل این است که در زمین بسکتبال مدام توپ را به طرف سید پرتاب کنید تا امتیازات را جمع کنید. هر چه بیشتر پرتاب کنید، احتمال اینکه امتیازات بیشتری جمع کنید بیشتر است.
بازیکن برنده کسی است که ابتدا مهارت “مداوم پرتاب کردن” را در خود ایجاد می کند تا در هر فرصتی بتواند توپ را پرتاب کند.
آنها این مهارت را یاد گرفته اند که چگونه هر بار دقیقا به یک شکل توپ را پرتاب کنند. آنچه مهم است تداوم است!
در معاملات هم همینطور است. هر فرد باید به طور مداوم و با پیروی از یک برنامه معاملاتی خاص در تک تک معاملات خود اقدام به معامله کند.
اگر یک بار از یک روش و بار دیگر از روش دیگری استفاده کنید، نتیجه عملکرد معاملاتی شما به احتمال زیاد تصادفی خواهد بود.
باید اجازه دهید تا قانون میانگین ها به نفع شما عمل کند تا مجموع معاملات شما، سود باشد.
اگر برنامه خود را گاهی رعایت کنید و گاهی دیگر رعایت نکنید، قانون احتمالات به هم خورده و به احتمال زیاد در مجموع بازنده خواهید شد.
با انضباط معاملاتی است که سودآوری به وجود می آید.
اجازه ندهید سودهای ناموجه بر انضباط معاملاتی شما تاثیر گذارد.
به برنامه معاملاتی خود پایبند باشید و این را ملکه ذهن خود کنید که اگر برنامه خود را دقیقا رعایت کنید، در بلند مدت سودآوری بیشتری خواهید داشت.
حال که گفتیم برنامه معاملاتی چقدر مهم است، وقت آن است که بیاموزید یک برنامه معاملاتی خوب باید شامل چه چیزهایی باشد!
اشتباه های رایج در تحلیل تکنیکال کدامند؟
تحلیل تکنیکال یکی از پُرکاربردترین روشها برای تجزیهوتحلیل بازارهای مالی است. تحلیل تکنیکال در اصل برای همهٔ بازارهای مالی قابل استفاده است. چه بازار بورس باشد، چه فارکس، طلا یا بازار رمز ارز.
اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد تحلیل تکنیکال ندارید پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.
با اینکه مفاهیم ابتدایی تحلیل تکنیکال نسبتاً برای یادگیری آسان هستند، خبره شدن در این هنر سخت است. زمانی که در حال یادگیری یک مهارت جدید هستید، طبیعی است که در طول راه مرتکب اشتباهات متعددی بشوید.
این اشتباهات میتوانند خصوصاً در معاملات یا سرمایهگذاری زیانآور باشند.اگر مراقب نباشید و از اشتباهاتتان درس نگیرید، خطر اینکه بخش قابل توجهی از سرمایه تان را از دست بدهید وجود معامله گری بازی احتمالات است دارد. درس گرفتن از اشتباهات خوب است، اما تلاش برای اینکه تا حد امکان از آنها دوری کنید خیلی بهتر است.
این مقاله به شما بعضی از متداولترین اشتباهات را در تحلیل تکنیکال آموزش میدهد. اگر در معامله کردن تازهوارد هستید، چرا ابتدا برخی از مبانی تحلیل تکنیکال را بررسی نکنیم؟
خب، متداولترین اشتباهاتی که مبتدیان در تحلیل تکنیکال هنگام معامله میکنند، چیست؟
1- عدم توقف ضرر دادن در تحلیل تکنیکال
بگذارید با جملهای از معاملهگر کامودیتی (کالاهای اولیه) آقای اد سِی کوتا آغاز کنیم:
” عناصر معاملهٔ خوب اینها هستند: (1) توقف ضرر، (2) توقف ضرر، (3) توقف ضرر. اگر از این سه قاعده استفاده کنید، شاید شانسی داشته باشید.”
شاید بهنظر مرحلهٔ سادهای بهنظر بیاید، اما همیشه خوب است که روی اهمیت آن تأکید کنیم. وقتی که بحث معامله و سرمایهگذاری پیش میآید، حفظ سرمایهتان همیشه باید اولویت شمارهٔ یک شما باشد.
شروع کردن به معامله و ترید میتواند تعهد ترسناکی باشد. یک رویکرد قوی که هنگام شروع باید در نظر داشته باشید این است: قدم اول برنده شدن نیست، بازنده نشدن است. به همین دلیل، مناسبتر است با یک میزان پوزیشن (معامله) کمتر آغاز کنید، یا حتی با سرمایهٔ واقعی آغاز نکنید.
برای مثال Binance Futures یک فضای تست دارد که میتوانید استراتژیهای خود را قبل از آنکه سرمایهای که بهزحمت بهدست آمده را بهخطر بیندازید، امتحان کنید. با این روش، میتوانید از سرمایهٔ خود محافظت کنید، و تنها زمانی که بهطور مداوم نتایج خوب بهدست آوردید، ریسک کنید.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد صرافی بایننس میتوانید از مطلب آموزشی «صرافی بایننس» دیدن نمایید.
تنظیم کردن یک حد ضرر یک کار عقلانی ساده است. معاملات شما باید یک نقطهٔ بیاعتبار بودن داشته باشند. اینجاست که باید سختی را به جان بخرید و بپذیرید که فکر اقتصادی شما غلط بوده است.
اگر این طرز فکر را در معاملات استفاده نکنید، به احتمال زیاد در بلندمدت عملکرد مطلوبی نخواهید داشت.حتی یک معاملهٔ بد، میتواند برای رزومه شما بسیار مضر باشد و در نهایت با یک کیف خالی منتظر باشید تا بازار دوباره اصلاح شود.
2- بیش از حد معامله کردن در تحلیل تکنیکال
وقتی یک معاملهگر فعال هستید، یک اشتباه رایج این است که گمان کنید همیشه باید در یک معاملهای حضور داشته باشید. معامله کردن شامل میزان زیادی تجزیه و تحلیل و میزان زیادی نشستن و صبورانه منتظر بودن است!
در بعضی از استراتژیها، نیاز هست که مدتزمان زیادی صبر کنید تا سیگنال قابلاعتنایی برای ورود به بازار دریافت کنید. ممکن است بعضی از تاجران در کمتر از سه معامله در سال ورود کنند، اما با این حال بازدهی فوقالعادهای داشته باشند.
به این جمله از جسی لیوِرمور (Jessy Livermore) دقت کنید:
“پول با نشستن بهدست میآید، نه با معامله کردن.”
سعی کنید از ورود به یک معامله صرفاً بهخاطر انجام معامله، دوری کنید. نیازی نیست همیشه در حال معامله باشید. در واقع، در برخی از وضعیتهای بازار، حقیقتاً کاری نکردن و منتظرِ نمایان شدن فرصت بودن، خیلی سودآورتر است.
از این طریق، شما سرمایهتان را حفظ میکنید و آن را آماده نگه میدارید تا در زمانی که دوباره فرصت معاملهٔ خوب فرا رسید، استفادهاش کنید. یادتان باشد که فرصتها دوباره میآیند، شما فقط باید منتظرش باشید.
یک اشتباه مشابه دیگر تأکید زیاد بر روی دورهٔ زمانی کوتاهتر است. تحلیلهای صورتگرفته بر روی دورهٔ زمانی بلندتر نسبت به تحلیلهای صورت گرفته بر روی دورهٔ زمانی کوتاهتر، معمولاً قابل اعتناتر هستند.
بدین جهت که در دورهٔ زمانی کوتاهتر شلوغی بازار بیشتر است و برای همین شما را وسوسه میکند تا بیش از حد معمول معامله کنید.
با اینکه تعداد زیادی اسکالپر (افرادی که نوسانگیری میکنند) و معاملهگران کوتاهمدت موفق وجود دارند، معامله کردن در دورهٔ زمانی کوتاهتر معمولاً نسبتِ خطر به مزدِ بدی به همراه میآورد. بهعنوان یک استراتژی معاملهٔ پُرخطر، یقیناً به افراد تازهوارد پیشنهاد نمیشود.
3- معامله تلافیجویانه تحلیل تکنیکال
معمول است که بعد از یک ضرر قابل توجه، معاملهگران در تلاش باشند تا بلافاصله آن را جبران کنند. این چیزی هست که ما آن را معاملهٔ تلافیجویانه مینامیم. فرقی ندارد تحلیلگر تکنیکال، معاملهگر روزانه یا سوئینگ تریدر باشید؛ اجتناب کردن از تصمیمات احساسی بسیار حیاتی است.
آرام بودن در زمانی که همهچیز خوب پیش میرود، یا حتی دچار اشتباهات جزئی میشوید آسان است. اما آیا زمانی که همه چیز کاملاً غلط پیش میرود، میتوانید آرام بمانید؟ آیا میتوانید به برنامهٔ معاملاتی خود وفادار بمانید، حتی در زمانی که بقیه ترسیده و هول کردهاند؟
به واژه ی “تحلیل” در عبارت تحلیل تکنیکال دقت کنید. طبیعتاً این واژه دلالت بر یک رویکرد تحلیلی به بازارها را دارد، درست نمیگویم؟ پس چرا میخواهید در چنین چارچوبی یک تصمیم عجولانه و احساسی بگیرید؟ اگر میخواهید جزو بهترین معاملهگران باشید، باید همیشه آرامشتان را حفظ کنید حتی بعد از ارتکاب بزرگترین خطایتان از تصمیمات احساسی دوری کنید و تمرکزتان را روی حفظ طرز فکر منطقی و تحلیلی بگذارید.
بلافاصله معامله کردن بعد از متحمل شدن یک زیان بزرگ، به اینکه به زیانهای زیادتری منجر شود، بیشتر تمایل دارد. به همین جهت، بعضی معاملهگران به دنبال ضرر بزرگی که کردند، ممکن است اصلاً برای مدتی معاملهای نکنند. این گونه، میتوانند یک شروع تازهای بکنند و با یک ذهن پاک به معاملات بازگردند.
4- سرسختی بیش از حد برای تغییر نظر در تحلیل تکنیکال
اگر میخواهید یک معاملهگر موفقی بشوید، از اینکه نظرتان را، آن هم زیاد، عوض کنید نترسید. وضعیت بازار امکان دارد خیلی سریع تغییر کند، و یک چیز قطعی است. وضعیت مدام تغییر خواهد کرد.
وظیفهٔ شما بهعنوان معاملهگر این است که این تغییرات را متوجه بشوید و خودتان را با آن وقف دهید. یک استراتژی که در شرایط خاصی در بازار کار میکند ممکن است در شرایط دیگری کلاً کار نکند.
بیایید بخوانیم که معاملهگر افسانهای پُول تیودر جونز (Paul Tudor Jones) چه نظری دربارهٔ پوزیشنهای خود داشته است:
“هر روز فرض میکنم پوزیشنی که دارم غلط است.”
تمرین خوبی است که سعی کنیم خودمان را در جایگاه مخالف استدلالی که داریم بگذاریم تا نقاط ضعف احتمالی را متوجه شویم. اینطوری تزها و تصمیمات سرمایهگذاری شما میتوانند جامعتر بشوند.
این ما را متوجه یک نکتهٔ دیگری هم میکند: سوگیری شناختی. سوگیریها میتوانند بهشدت روی قدرت تصمیمگیری شما تأثیر بگذارند، روی قضاوت شما سایه بیندازند، و دامنهٔ احتمالاتی را که میتوانید در نظر بگیرید محدود کنند.
مطمئن شوید تا حداقل سوگیریهای شناختی که ممکن است روی برنامهٔ تجاری شما اثر بگذارند را بفهمید، تا بتوانید عواقب آن را مؤثرتر کاهش دهید.
5- نادیده گرفتن وضعیتهای نامتعارف در بازار با تحلیل تکنیکال
مواقعی وجود دارد که جنبهٔ پیشبینیکنندهٔ تحلیل تکنیکال کمتر قابل اتکا میشوند. این مواقع میتوانند پدیدههای نادر (نظریه قوی سیاه) یا گونههای دیگری از وضعیت مفرط بازار باشند که به شدت تحت تأثیر احساسات و روانشناسی توده است. در نهایت، بازارها طبق اصل عرضه و تقاضا پیش میروند و امکان دارد مواقعی باشد که یک طرف شدیداً غیرمتعادل بشود.
بهعنوان مثال شاخص قدرت نسبی (RSI) را که یک شاخص حرکتی است، در نظر بگیرید. بهصورت کلی، اگر رقم شاخص کمتر از 30 باشد، آن دارایی ممکن است اشباع فروش در نظر گرفته شود.
آیا وقتی شاخص RSI کمتر از 30 میشود، به معنی یک سیگنال فوری معاملاتی است؟ قطعاً خیر! تنها به این معنی است که روند بازار به سمتی است که توسط فروشنده تعیین میشود. بهعبارت دیگر، فقط نشانهٔ این است که فروشندگان قویتر از خریداران هستند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اندیکاتور شاخص قدرت نسبی میتوانید از مطلب آموزشی «اندیکاتور شاخص قدرت نسبی چیست؟» دیدن نمایید.
شاخص RSI در شرایط فوقالعاده بازار، میتواند به سطوح نهایی برسد. حتی ممکن است شاخص به اعداد یک رقمی سقوط کند، نزدیک به پایینترین رقم ممکن (صفر). حتی چنین رقم به شدت پایینی لزوماً به معنای این نیست که برگشتی قریبالوقوع باشد.
کورکورانه تصمیم گرقتن براساس اینکه ابزارهای تکنیکال در حال رسیدن به حد نهایی ارقام هستند، میتواند باعث از دست دادن مقدار زیادی از پولتان بشود.
این به ویژه در پدیده قوی سیاه صدق میکند، یعنی زمانی که خواندن پرایس اکشن (Price Action) میتواند بهصورت غیرمعمولی سخت بشود.
در چنین زمانهایی، بازار میتواند به یک سمت یا غیر آن برود، و هیچ ابزار تحلیلی متوقفشان نمیکند. برای همین همیشه مهم است که بقیهٔ عوامل را هم در نظر بگیرید و تنها روی یک ابزار تکیه نکنید.
6- فراموش کردن اینکه تحلیل تکنیکال یک بازی احتمالات است
تحلیل تکنیکال با «مطلق» سر و کار ندارد. با احتمالات سروکار دارد. این بدین معنی است که هر رویکرد تکنیکالی که استراتژی خود را روی آن بنا میکنید، هیچ تضمینی وجود ندارد که بازار طبق انتظار شما عمل کند. شاید تحلیل شما حاکی از آن باشد که احتمال نوسانات بالا و پایین بازار خیلی زیاد باشد، اما این هم هنوز قطعی نیست.
شما باید این را به حساب بیاورید که دارید استراتژی معاملاتی خود را سر و پا میکنید. فرقی ندارد هرچقدر هم که تجربه داشته باشید، هیچوقت فکر خوبی نیست که گمان کنید بازار تحلیل شما را دنبال میکند.
اگر این کار را کنید، شما نسبت به بیش از اندازه حساب کردن و شرط بستن روی یک پیشامد آسیبپذیر میشوید، بهطوری که در خطر ضرر مالی بزرگی قرار میگیرید.
7- کورکورانه پیروی کردن از دیگر معاملهگران تحلیل تکنیکال
اگر میخواهید در یک مهارت استاد بشوید، پیشرفت دادن مهارت خود بهطور مداوم یک اصل اساسی است. این به خصوص در فعالیت کردن در بازارهای مالی صدق میکند.
در واقع، وضعیت متغیر بازار آن را یک ضرورت میکند. یکی از بهترین راهها برای یادگیری پیروی کردن از معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال با تجربه است.
اما اگر دوست دارید همواره بهتر شوید، باید نقاط قوت خودتان را پیدا کنید و آنها را بسازید. میتوانیم آن را برتری شما بدانیم، چیزی که شما را از دیگر معاملهگران متمایز میکند.
اگر هر مصاحبهای با معاملهگران موفق را بخوانید، متوجه میشوید که هر کدام کاملاً استراتژی متفاوت خود را دارند. در حقیقت، یک استراتژی که برای یک معاملهگر بیهیچ عیبی کار میکند، میتواند برای معاملهگر دیگری کاملاً غیرکاربردی تلقی بشود.
بیشمار راه برای سود کردن از بازارها وجود دارد. فقط شما باید راهی را که با شخصیت و سَبکِ معامله کردن شما سازگار است، بیابید.
ورود به یک معامله براساس تجزیه و تحلیل شخص دیگری ممکن است چند دفعهای کار بکند. ولی اگر فقط کورکورانه بدون متوجه شدن زمینههای پنهانی آن، از معاملهگری پیروی کنید، قطعاً در بلندمدت کار نمیکند.
البته این به معنی معامله گری بازی احتمالات است عدم پیروی کردن و یاد گرفتن از بقیه نیست. مهم این است که ببینید آیا با آن فکر اقتصادی موافق هستید یا با سیستم معاملاتی شما سازگار است یا نه. شما نباید کورکورانه از معاملهگری پیروی کنید، حتی اگر با تجربه و مشهور باشند.
نتیجهگیری تحلیل تکنیکال
ما برخی از اساسیترین اشتباهاتی که شما باید از آنها دوری کنید را مرور کردیم. یادتان باشد معامله کردن راحت نیست و معمولاً با طرز فکر بلندمدت راحتتر عملی است.
همواره خوب بودن در معامله، پروسهای هست که زمان میبرد. نیازمند این است که تمرین زیادی برای اصلاح کردن استراتژیهای خود بکنید و یاد بگیرید چگونه ایدههای اقتصادی خود را قاعدهمند بکنید. اینگونه میتوانید نقاط قوت خود را بیابید، نقاط ضعفتان را بشناسید و کنترل تصمیمات معاملاتی و سرمایهگذاریتان را بهدست بگیرید.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
همه روش های سرمایه گذاری را داخل سطل زباله بریز
همه روش های سرمایه گذاری را داخل سطل زباله بریز و درب آن را محکم ببند!
این نظر من نسبت به روش های سرمایه گذاری است!
چون هیچکدام از روش های سرمایه گذاری جواب قطعی نمی دهد و بعضی از آن ها حتی کشک است!
حتی در مورد بازار بورس هم نظر من این است که باید همه روش های سرمایه گذاری را داخل سطل زباله بریزی و درب آن را محکم ببندی!
چه برسد به سایر روش های سرمایه گذاری زمانبر یا خطرناک!×
صبر کن! صبر کن!
قبل از اینکه این روش ها را داخل سطل زباله بریزی بدان محتوای آن ها چیست؟
یک سرمایه گذار موفق، هنر سرمایه گذاری دارد.
هنر سرمایه گذاری این است که تو تا حدودی روش های سرمایه گذاری را بشناسی
برای مثال وقتی بدانی تحلیل بنیادی یا تکنیکال یا ذهنی چیست
بهتر می توانی شکاف بین آن ها را پُر کنی.
راحت تر و مطمئن تر می توانی شعبده بازی و احتمالات را داخل سطل زباله بریزی.
یعنی شعبده بازی و احتمالات را ببینی و یادبگیری تا بازی نخوری!
بهتر می توانی رفتار سرمایه گذاران و خودت را تحلیل کنی و مربی ذهن خودت باشی.
و بهتر می توانی خرید و فروش کنی تا به سودهای بزرگ برسی.
و این یعنی همان شعار فراسهام = سرمایه گذاری بدون ریسک در بورس
منظورم از روش های سرمایه گذاری در بورس چیست؟
- انواع استراتژی هایی که برای تو می چینند مثل قاشق و چنگال و ببر و پلنگ!
- انواع تحلیل های بنیادی و تکنیکال
- انواع ابزارهای تحلیلی مثل اندیکاتورها و اسیلاتورها و فیبوناچی ها و الگوها و…
- انوع فیلترنویسی در دیده بان بازار بورس
- انواع تابلو خوانی و بررسی آیتم های تابلو قیمت
روش هایی که بعضی وقت ها جواب می دهد و بعضی وقت ها کاملا اشتباه است.
روش هایی که تو را به سوددهی مستمر نمی رساند و اگر یک میلیون به تو سود برساند، دو میلیون به تو ضرر می رساند!
روش های سرمایه گذاری مثل روش های زیر فقط احتمالات است و تصمیم قطعی را من و تو می گیریم.
تصمیم های من و تو و سایر سرمایه گذاران باعث شکست یا موفقیت این احتمالات می شود.
تصمیم های سازمان بورس و مدیریت آبکی باعث بالا رفتن یا پایین رفتن قیمت می شود.
تصمیم های سفته بازان و بعضی از مدیران گردن کلفت کانال های VIP تلگرام، احساسات تو را قلقلک می دهد.
تصمیم های بازیگران و حقوقی های سهم، ترس و وحشت به جان تو می اندازد و بازار را سبز یا قرمز می کند.
استراتژی و تحلیل همیشه درست از آب در نمی آید و تو را به دره پرت می کند!
مثل چند روز اخیر که با ورود سرمایه از طرف سرمایه گذاران جدید و قوانین جدید بازار بورس تمام استراتژی ها و تحلیل ها از کار افتادند و هیچ حرفی برای گفتن نداشتند.
مثل سهام سباقر یا فلات یا سایر سهام های بازار پایه که با اجرای اشتباه و عمدی قوانین جدید، روند صعودی را به روند نزولی یا اصلاح را به ریزش تبدیل کرد!
تنها چیزی که جواب می دهد فقط و فقط تحلیل رفتار سرمایه گذاران است
رفتار سرمایه گذران از کجا سرچشمه می گیرد؟
احساسات روی کجا اثر می گذارد؟
در نتیجه سیستم فکری تو را نابود می کند و تصمیم گیری هایت را مختل می سازد.
فکر می کنی نباید سهامدار خوب باشی و فقط باید بخری و بفروشی تا از کاروانی که تو را یک شبه میلیونر می کند جا نمانی!
سایر روش های سرمایه گذاری کم بازده یا زمانبر یا خطرناک!×
این روش های سرمایه گذاری را که اصلا قبول ندارم!
یعنی اصلا لازم نیست که بدانی محتوای آن ها چیست؟
می توانی چشم بسته این روش ها را داخل سطل زباله بریزی و درب آن را محکم ببندی!
چون یا کم بازده هستند یا خیلی زمانبر و دیر بازده هستنند و یا خیلی زود سرمایه ات را نابود می کنند و خطرناک هستند.
سود بانکی
سرمایه ات را در بانک می خوابانی تا سالی ۱۵ تا ۲۰ درصد سود بگیری!
و در واقع سود اصلی را بانک عزیز می برد و می خورد!
در دو حالت با سپرده و سود بانکی موافقم:
اول – داشتن پشتوانه مالی برای خرج های روزمره زندگی و پرداخت اقساط
دوم – برای کسانی که می خواهند خیال شان راحت باشد
البته در صورتی که سود سرمایه گذاری در بورس را در بانک، سپرده کنی.
اجاره دادن ملک
صاحبخانه هایی که ملک هایشان را اجاره می دهند می توانند تمام آن را در بورس سرمایه گذاری کنند.
سودی که از اجاره بها عاید صاحب ملک می شود بسیار بسیار ناچیز است که زود بلعیده می شود!
بلعیدن اجاره بها سرمایه گذاری نیست!
پس به جای بلعیدن اجاره بها می توانی آن را وارد بورس کنی تا معامله گری بازی احتمالات است حداقل جزو سرمایه گذاری کم بازده حساب شود.
خرید و فروش ملک
ارزش هر مترمربع ملک حدود سه تا ده میلیون و بیشتر است.
یعنی یک واحد آپارتمان ۱۰۰ متری حدود ۳۰۰ میلیون تا یک میلیارد تومان و بیشتر قیمت دارد.
اگر این مبلغ وارد سرمایه گذاری در بورس شود، بازدهی بیشتر و بهتری نسبت به ملک خواهد داشت.
تنها حُسنی که ملک نسبت به بورس دارد این است که:
کسی که ملک می خرد هر روز به صورت آنلاین آن را چک نمی کند تا ببیند چقدر رشد کرده است!؟
چون کارگزاری و سامانه معاملات برخط ندارد.
دید سرمایه گذاری کسی که ملک خرید و فروش می کند، بلند مدت است یعنی ۵ تا ۱۰ سال و بیشتر!
ولی دید سرمایه گذاری کسی که سهام خرید و فروش می کند، نوسانی، کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت است.
- نوسانی یعنی ۱ تا ۱۰ روز کاری
- کوتاه مدت یعنی ۱۰ تا ۹۰ روز کاری
- میان مدت یعنی ۹۰ تا ۱۸۰ روز کاری
- و بلند مدت یعنی ۱۸۰ تا ۳۶۰ روز کاری
بلند مدت ملک با بلند مدت بورس زمین تا آسمان فرق دارد!
پس صبر در سرمایه گذاری در بورس معنا و مفهوم دارد ولی در سرمایه گذاری در ملک اصلا معنایی ندارد!
چون در بورس اگر صبر نداشته باشی ممکن است خودت سرمایه و زندگی ات را نابود کنی.
ولی در ملک صبر داشته باشی یا نداشته باشی فرقی نمی کند،
چون قیمت هر مترمربع ملک یک دفعه ۳۰ تا ۵۰ درصد و بیشتر افت نمی کند تا صبر تو را محک بزند!
خرید و فروش سکه
اصلا قبولش ندارم!
چون هم کم بازده و هم زمانبر است و شاید هم کمی خطرناک!
مثلا اگر الان که قیمت تمام سکه بهار آزادی ۴ میلیون تومان است، یک عدد بخری
شاید یک ماه بعد بتوانی فقط ۱۰ هزارتومان یا نهایت ۱۰۰ هزارتومان سود بگیری یا شاید هم ضرر کنی
ولی اگر مثلا سهام دی را که معرفی کردم همان ۴ میلیون تومان می خریدی
در کمتر از ده روز می توانستی حدود ۲۵ درصد سود کنی یعنی یک میلیون تومان سود خالص!
یا در بدترین حالت می توانستی حداقل ۵ تا ۱۰ درصد سود کنی.
خرید و فروش طلا
خرید و فروش طلا خیلی بهتر از سکه است، البته نه به خاطر اینکه فکر کنی سود مالی بیشتری می کنی!
اگر همسر یا پارتنر داشته باشی با این گزینه می توانی سود عاطفی بیشتری نصیب هر دو طرف کنی! 🙂
مثلا اگر گوشواره یا دستبند یا النگو بخری و بتوانی هر ماه آن را ارتقا بدهی و کلی ضرر را متقبل بشوی،
شریک زندگیت کلی ذوق مرگ می شود و هر روز قربان صدقه تو می رود!
خرید و فروش دلار
اگر دلار ۱۵۰۰۰ تومانی خریده باشی، به امید اینکه با شایعاتی که شنیدی آن را ۲۰۰۰۰ تومان بفروشی!
می دانی که خرید و فروش دلار و ارزهای دیگر هم به تو سود نمی دهد.
یعنی نه تنها دلار به ۲۰۰۰۰ تومان نرسید و فقط توهم یک شبه میلیونر شدن بود،
نه تنها در ۱۵۰۰۰ تومان هم ثابت باقی نماند،
بلکه الان قیمت دلار حدود ۱۱۰۰۰ تومان است!
یعنی اگر همان ۴ میلیون تومان را دلار خریده باشی حدود ۳۰ درصد ضرر کرده ای.
خرید و فروش در باینری آپشن
سرمایه گذاری در بازار باینری آپشن سرمایه گذاری نیست!
باینری آپشن همان قمار خودمان است!
یعنی سکه را بالا می اندازی و سکه فقط دو رو دارد،
تا وقتی که به زمین بخورد، قلبت تالاپ و تولوپ صدا می دهد، مغزت هنگ می کند،
و اگر خوش شانس باشی و سکته نکرده باشی! در نهایت جیبت خالی می شود!
خودم چندین بار در باینری آپشن، پولم را از دست داده ام و خیلی تمایلی ندارم که قمار کنم.
خرید و فروش در فارکس
فارکس گزینه بهتری نسبت به باینری آپشن است و قمار نیست!
ولی خیلی خیلی خطرناک است. چرا؟
چون باز هم توهم یک شبه پولدار شدن سراغت می آید و بدون کوچکترین سواد فارکس خرید و فروش می کنی
بازار فارکس نسبت به بازار بورس خودمان، بازار احساسی تری است،
و خیلی باید مواظب باشی تا احساساتت کار دستت ندهد!
فارکس مثل باینری آپشن بازی شیر یا خط نیست،
ولی آنقدر خطرناک است که کل سرمایه ات را یک شبه نابود کند!
در فارکس هم مثل باینری آپشن می توانی روی جفت ارزها سرمایه گذاری کنی،
در بورس فقط می توانی بالا رفتن سهام را پیش بینی کنی و روی آن سرمایه گذاری کرده و سود کنی،
ولی در فارکس هم می توانی بالا رفتن سهام یا جفت ارزها را پیش بینی کنی معامله گری بازی احتمالات است و سود بگیری و هم پایین رفتن آن را.
کلام آخر
روش های سرمایه گذاری در بورس را یاد بگیر و بعد داخل سطل زباله بریز تا بازی نخوری!
ولی روش های سرمایه گذاری را چشم بسته داخل سطل زباله بریز و درب آن را محکم ببند!
تحلیلگر بازار سرمایه ایران
مشکل اکثر معامله گران بازار در همین مبحث است. چالش های درونی ای که ریشه عمده آن ها در گذشته و کودکی ما بوده و ما از وجود آن ها آگاه نیستیم.
اگر بتوانیم در ابتدا با این مسائل آشنا بشویم گام بزرگی بسوی موفقیت در معاملات برداشته ایم. در ادامه جایگزین کردن عادات درست و مفید به جای عادات تکراری قدیم، ما را به سمت موفقیت سوق می دهد.
در این دوره با تمام ویژگی ها و خصلت های رفتاری مربوط به معاملات آشنا می شویم و سعی در استفاده از آن ها در راستای موفقیت معاملاتی خواهیم داشت.
مدیریت سرمایه
دومین مبحث مهم ، مدیریت سرمایه است. مبحثی بسیار بسیار حیاتی که باید به موازات روانشناسی بازار قرار گرفته و به آن بها داد. همه میدانیم اصل اول بازار سرمایه بقا در بازار است. تضمین کننده این اصل رعایت اصول مدیریت سرمایه است.
چه بسا افراد معامله گری که تعداد معاملات سود ده شان بیشتر از زیان ده بوده ولی در اثر چند زیان معاملاتی با مبالغ بالا ، از بازار خارج شدند.
یادمان باشد در بازار همواره فرصت وجود دارد. پس اگر معامله ای منجر به زیان شد نباید خواب و خوراک از ما گرفته شود. چون فرصت های بعدی وجود دارند. به شرطی که ما در آن زمان در بازار باقی مانده باشیم.
تحلیل تکنیکال
در بازار سرمایه ایران، بیشترین وزن آموزش به مبحث نموداری تحلیل تکنیکال تعلق می گیرد که چندان جایز نیست. اما در شرایط معاملاتی دنیای واقع، معامله گری بازی احتمالات است ابتدا لازم است به طور کامل به دو مبحث حیاتی “روانشناسی معاملات” و “مدیریت سرمایه” آشنایی داشته باشیم و پس از آن با بهره برداری از ابزار تحلیل تکنیکال، استراتژی معاملاتی شخصی خود را تعریف کنیم.
مهمترین بخش رسیدن به هدف، ساخت استراتژی معاملاتی است و از این بابت لازم نیست با تمام ابزارهای تحلیل تکنیکال آشنا باشیم. در واقع گام مهمتر در ابتدای امر، ساخت ذهنیت معاملاتی صحیح است تا پس از آن بتوان با “ساده ترین ابزار” آن ذهنیت را پیاده سازی کرده و به استراتژی معاملاتی مناسب خود دست پیدا کنیم.
شخصاً مجددآً تاکید می کنم که لازم نیست با تمامی مباحث تکنیکال آشنا باشیم. زیبایی و دقت تحلیل، در سادگی آن نهفته است. فراموش نکنیم که استفاده از ابزارهای پیچیده تر تحلیلی لزوماً موجب سود بیشتر و مطمئن تر ما نمی شود.
با ساده ترین ابزار معاملاتی هم می توان کسب سود نمود، اگر ذهنیت و استراتژی معاملاتی مناسبی برای خود تعریف کرده باشیم.
فیلتر نویسی
مبحث کاربردی ای که قرار است با آن آشنا شویم، مبحث فیلترنویسی است. یادگیری این دوره باعث ذخیره زمان، کاهش استهلاک و جلوگیری از سردرگمی ما در دنیای نامحدود بازار می شود.
پیش از ورود به این مبحث، باید در ابتدا به استراتژی های معاملاتی خود دست یابیم. استراتژی هایی که از طریق یادگیری مباحث روانشناسی، مدیریت سرمایه و تحلیل تکنیکال به آن ها رسیده ایم. سپس بتوانیم آن استراتژی ها را به صورت فیلتر در آورده تا سهم هایی که در چهارچوب استراتژی معاملاتی ما قرار دارند را مشاهده کنیم.
تاکید میکنیم استفاده از انواع فیلترها بدون آشنایی با فلسفه و نگرش معاملاتی آن ها بی فایده خواهد بود.
در دوره فیلترنویسی قرار نیست که ما تبدیل به برنامه نویس کامپیوتر شویم. با ابزاری ساده سعی میکنیم ضمون معاملاتی خود را به شکل فیلتر پیاده کنیم.
تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی اساس پیشبینی بر مبنای رخدادهای واقعی و قابل تخمین مالی است. افراد با تحلیل اتفاقات و اخبار دنیای واقعی و همچنین، بر اساس دانش و استراتژی مالی خود، به پیشبینی قیمت سهام میپردازند. استراتژی خرید و فروش بر اساس شرایط شرکت و صنعت خاص مورد بررسی، مطالعه می شود. پایه نظریه تحلیل بنیادی این است که تمام تغییرات در قیمت ها حتماً بر پایه علتی درونی مالی که قابل تحلیل است، صورت می پذیرد. این نوع محاسبات نسبت به تحلیل تکنیکال زمانبر تر است و معمولاً همراه با جمعآوری اطلاعات از منابع مختلف ممکن میگردد. اما دقت این روش تحلیلی بسیار بالا و با نگاه متفاوتی در قیاس با مفاهیم تحلیل تکنیکال صورت می پذیرد .
به بیانی آسانتر، تحلیل گران صورت های مالی سهام شرکت ها سعی میکنند تعیین کنند که آیا یک سهم در بازار به درستی ارزشگذاری شدهاست یا خیر. تجزیه و تحلیل بنیادی معمولاً از منظر کلان تا خرد به منظور شناسایی اوراق بهاداری است که قیمت آن ها باتوجه به پتانسیل های شرکت پایینتر ارزش گذاری شده است.
در این دوره سعی می شود از دید کلان اقتصاد تا سطوح صنایع و اثرات عوامل مختلف بر شرکت از شرایط سهام دار عمده گرفته یا تغییر در فروش شرکت به طور کامل مورد بررسی قرار معامله گری بازی احتمالات است گیرد و بعد از آن شرایط کلی شرکت ها به تحلیل و بررسی گردد .
قطعا یاد گیری این دوره می تواند بر دیدگاه و عملکرد در سرمایه گذاری موثر باشد و اتخاذ تصمیم برای سرمایه گذاری با دقت بیشتر و ریسک کمتری صورت پذیرد .
متخصصان حرفه ای بازار بر این باورند که استفاده همزمان تحلیل بنیادی و تکنیکال سهام می تواند بهترین خروجی در مدیریت پورتفوی اشخاص حقیقی و حقوقی را ایجاد کند.
دیدگاه شما