چگونه براساس محدوده حمایت و مقاومت در بورس معامله کنیم؟
در این مطلب از بورسینس میخوانید چگونه از حمایت و مقاومت استفاده کنید تا بتوانید تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرید.
به زبان ساده، محدوده حمایت (Support) جایی است که قیمت یک دارایی از آن محدوده تمایل به رشد دارد و محدوده مقاومت (Resistance) جایی است که قیمت در آن محدوده تمایل به افت دارد.
اما پیش از اقدام به معامله براساس این مناطق در یک نمودار، معاملهگران باید اطلاعاتی بیش از تعاریف ساده در مورد حمایت و مقاومت داشته باشند.
برای استفاده موثر از حمایت و مقاومت، ابتدا باید بدانید قیمت یک دارایی چگونه تغییر پیدا میکند، تا بتوانید حمایت و مقاومت را در آن چارچوب تفسیر کنید.
همچنین باید آگاه باشید که انواع متفاوتی از حمایت و مقاومت وجود دارند:
- مینور یا کوچک (Minor)
- ماژور یا بزرگ (Major/Strong).
سطوح حمایت یا مقاومت جزئی یا مینور، توانایی پایینی در برابر فشار عرضه یا تقاضا دارند، درحالیکه در سطوح قوی یا ماژور، معمولا قیمت در تلاش اول نمیتواند آن سطح حمایت یا مقاومت را بشکند و با چندین تلاش ممکن است آن سطح شکسته شود.
استفاده از خطوط روند (Trendlines)
خطوط روند خطوط افقی یا زاویهداری هستند که حمایت و مقاومت را برجسته میکنند. اگر قیمتی در دو موقعیت مختلف پشت سر هم در یک محدوده قیمت ثابت متوقف شده و در جهت عکس حرکت کند، خطی افقی ترسیم میشود تا نشان داده شود که بازار در حال تلاش برای عبور از آن محدوده است.
در روند صعودی، قیمت سقفها و کفهای بالاتر ایجاد میکند و در روند نزولی، قیمت کفها و سقفهای پایینتر از قبل ایجاد میکند.
سقفها و کفها را در یک روند به یکدیگر متصل کنید. سپس آن خط را به سمت راست ادامه دهید تا ببینید حمایت یا مقاومت بالقوه قیمت در آینده کجا خواهد بود.
این خطوط ساده، روندها، دامنههای قیمت، و سایر الگوهای نموداری را مشخص خواهند کرد. خطوط روند میتوانند به معاملهگران به صورت تصویری نشان دهند که بازار در حال حاضر در چه مسیری حرکت میکند و در آینده چه خواهد شد.
سطوح حمایت و مقاومت جزئی و عمده
سطوح حمایت و مقاومت جزئی قدرت کمی در برابر فشار عرضه و تقاضا دارند و معمولا به راحتی شکسته میشوند.
به عنوان مثال، اگر روند قیمت به سمت پایین است، ابتدا یک کف ایجاد میکند، سپس باز میگردد و بعد دوباره شروع به افت میکند.
آن کف را میتوان محدوده حمایت جزئی دانست زیرا قیمت متوقف نشد و از آن سطح بازگشت کرد. اما از آنجا که روند نزولی است، احتمالا قیمت در نهایت از آن سطح حمایت جزئی بدون هیچ مشکلی به پایین افت خواهد کرد.
مناطق حمایت یا مقاومت جزئی، بینشهایی برای تحلیل و یافتن فرصتهای معاملاتی بالقوه در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
در مثال بالا، اگر قیمت از سطح حمایت جزئی پایینتر برود متوجه میشویم که روند نزولی هنوز ادامه دارد.
اما اگر قیمت در کف یا نزدیک به کف قبلی متوقف شده و بازگشت کند، در این صورت احتمالا یک محدوده رنج (Range محدودهای که قیمت در آن روند خاصی ندارد و در یک محدوده خاص نوسان میکند) در حال شکلگیری است.
اگر قیمت متوقف شده و بالاتر از کف قبلی برود، در این صورت کف بالاتری خواهیم داشت و این نشانگر تغییر احتمالی روند از نزولی به صعودی است.
مناطق حمایت و مقاومت قوی (Major)، سطوحی از قیمت هستند که اخیرا باعث بازگشت روند شدهاند. اگر قیمت در حال صعود بود و سپس دچار روند نزولی شد، قیمتی که در آن روند معکوس شده و بازگشته، سطح مقاومت قوی است. جایی که روند نزولی پایان می پذیرد و روند صعودی آغاز میشود سطح حمایت قوی است.
هنگامی که قیمت به محدوده حمایت یا مقاومت قوی برمیگردد، اغلب در شکست آن ناکام میماند.
به عنوان مثال، اگر قیمت تا یک سطح حمایت قوی نزول کند، اغلب از آن به سمت بالا بازگشت میکند. روند قیمت ممکن است در نهایت آن سطح حمایت یا مقاومت را بشکند اما پیش از شکست آن سطح، معمولا چندبار به سطح برخورد کرده و بازمیگردد.
معامله براساس حمایت و مقاومت
روش اولیه معامله با استفاده از حمایت و مقاومت، ورود به معامله خرید در نزدیک به سطح حمایت در روندهای صعودی یا بخشهایی از محدوده رنج یا الگوهای نموداری است که قیمتها به سمت بالا حرکت میکنند.
همچنین فروش باید نزدیک به مقاومت در روندهای نزولی یا بخشهایی از محدوده رنج یا الگوهای نموداری باشد که قیمتها به سمت پایین حرکت میکنند.
این کار به مشخصکردن روندی طولانیمدت کمک میکند، حتی به هنگام معامله براساس محدوده رنج یا الگوی نموداری.
روند مسیر مناسب برای معامله را نشان میدهد. به عنوان مثال، اگر روند نزولی باشد اما بعد یک محدوده رنج ایجاد شود، ترجیح بر فروش در مقاومت محدوده رنج است به جای خرید در حمایت آن محدوده رنج.
روند نزولی به ما نشان میدهد که فروش، احتمالا سود بیشتری نسبت به خرید کردن به همراه خواهد داشت (در بازارهایی که امکان فروش استقراضی یا Short selling وجود دارد). اگر روند صعودی باشد و سپس یک الگوی مثلثی شکل بگیرد، خرید نزدیک به حمایت الگوی مثلثی بهتر است.
خرید نزدیک به حمایت و فروش نزدیک به مقاومت میتواند نتیجهبخش باشد اما هیچ تضمینی نیست که حمایت یا مقاومت حفظ شوند. بنابراین، پیش از خرید روی حمایت در روند صعودی هرگونه اقدام معاملاتی از اینکه بازار هنوز به این محدوده توجه میکند بیشتر مطمئن شوید.
به هنگام خریدِ نزدیک به حمایت، منتظر تثبیت قیمت در محدوده حمایت باشید و سپس هنگامی که قیمت از سقف آن محدوده کوچک بالاتر رفت خرید کنید.
هنگامی که قیمت اینگونه رفتار میکند، به ما نشان میدهد که روند قیمت هنوز به محدوده حمایت توجه دارد و قیمت در حال شروع به بازگشت و بالاتر رفتن از حمایت است.
همین مفهوم به فروش در مقاومت نیز اعمال میشود. منتظر تثبیت قیمت در نزدیک به محدوده مقاومت بمانید، سپس به هنگام پایین رفتن قیمت از کفِ محدودهی کوچک، فروش را انجام دهید.
به هنگام خرید کردن، حد ضرر را پایینتر از حمایت و به هنگام Short کردن، حد ضرر را بالاتر از مقاومت در نظر بگیرید.
اگر منتظر تثبیت قیمت هستید، به هنگام خرید، حد ضرر را پایینتر از محدوده تثبیت قیمت در نظر بگیرید. به هنگام Short کردن، حد ضرر را بالاتر از محدوده تثبیت قیمت قرار دهید.
هنگام ورود به یک معامله، برای یک خروج سودآور، قیمت هدف در نظر داشته باشید. اگر نزدیک به حمایت خرید میکنید، درست پیش از اینکه قیمت به مقاومت قوی برسد از معامله خارج شوید.
اگر در مقاومت Short میکنید، پیش از اینکه قیمت به حمایت قوی برسد خارج شوید. همچنین میتوانید در سطوح حمایت و مقاومت جزئی خارج شوید. به عنوان مثال، اگر در حمایت و در کانالی با روند صعودی خرید میکنید، در بالای کانال فروش داشته باشید.
در برخی موارد ممکن است به جای اینکه قیمت از حمایت یا مقاومت برگردد، فراتر از آن رشد یا افت کند. درصورتیکه صبر کنید به جای فروش در حمایت/مقاومت جزئی، شکست مقاومت یا حمایت اتفاق بیفتد ممکن است بتوانید سود بیشتری به دست آورید.
به عنوان مثال، اگر نزدیک به حمایت در الگوی مثلث درون روند صعودی بزرگتر خرید میکنید، معامله را تا زمانیکه مقاومت الگوی مثلث شکسته میشود نگاه دارید و با روند صعودی همراه شوید.
همچنین حمایت قدیمی میتواند بدل به سطح مقاومت جدید شود و بالعکس. این مسئله همیشه صادق نیست اما در برخی شرایط خاص، خوب کار میکند.
شکستهای ناقص
قیمت داراییها اغلب از آنچه انتظار داریم اندکی فراتر میروند.
این مسئله همیشه اتفاق نمیافتد، اما وقتی اتفاق بیفتد شکست ناقص نامیده (False breakout) میشود.
اگر تحلیل ما نشان دهد که سطح حمایتی در 10000 ریال وجود دارد، ممکن است قیمت از 10000 ریال عبور کرده و پایینتر رود و به عنوان مثال به 9995 یا 9990 ریال برسد، و سپس افزایش پیدا کند.
حمایت و مقاومت محدوده هستند و نه قیمتی دقیق.
وقتی بطور مثال گفته میشود حمایت روی 10000 ریال است، انتظار نداشته باشید دقیقا قیمت از 10000 ریال برگردد. قیمت معمولا از محدوده حمایت و مقاومت اندکی پایینتر و بالاتر میشود ولی شکست کامل حمایت یا مقاومت اتفاق نیفتاده است. احتمال توقف در قیمتی دقیقا مشابه قیمت قبل نامتحمل است.
شکستهای ناقص فرصتهای معاملاتی عالی هستند.
یک استراتژی این است که منتظر یک شکست ناقص بمانید و تنها پس از اتفاق افتادن این شکست وارد بازار شوید. به عنوان مثال، اگر روند صعودی است و قیمت در حال بازگشت به سمت حمایت است، اجازه بدهید قیمت زیر حمایت شکسته شود و سپس هنگامی که قیمت شروع به بازگشت بالاتر از حمایت کرد خرید کنید.
به همین ترتیب، اگر روند نزولی است و قیمت در حال بازگشت به سمت مقاومت است، اجازه بدهید قیمت بالای مقاومت شکسته شود و سپس هنگامی که قیمت شروع به افت زیر مقاومت کرد دست به معامله Short بزنید.
نکته منفی این روش این است که شکست ناقص همیشه اتفاق نمیافتد.
انتظار برای شکست ناقص ممکن است باعث از دست رفتن شانسهای خوب معاملاتی شود. بنابراین، معمولا بهتر است از فرصتهای معاملاتی پیش آمده استفاده کنید. اگر توانستید در این بین یک معامله حاصل از شکست ناقص به دست آورید، این یک امتیاز ویژه است.
از آنجا که شکستهای ناقص گاهی اتفاق میافتند، حد ضرر را باید اندکی دورتر از حمایت یا مقاومت در نظر گرفت تا شکست ناقص نتواند به حدضرر شما را فعال کند.
تطبیق تصمیمات معاملاتی با سطوح جدید حمایت و مقاومت
حمایت و مقاومت پویا هستند و از این رو تصمیمات معاملاتی شما براساس آنها نیز باید پویا باشند.
در یک روند صعودی، آخرین کف و آخرین سقف اهمیت دارند.
اگر قیمت کف پایینتر ایجاد کند به معنای تغییر بالقوه در روند است و اگر قیمت سقف جدید ایجاد کند میتواند نشان از استمرار روند صعودی باشد.
توجه خود را روی سطوح حمایت و مقاومتی که اکنون اهمیت دارند متمرکز کنید. روندها اغلب در محدودههای قوی دچار مشکل میشوند. آنها ممکن است سرانجام از آن محدوده قوی عبور کنند، اما این امر مستلزم تلاشهای متعدد و صرف زمان است.
روی نمودار خود سطوح حمایت و مقاومت عمده را علامت بزنید، زیرا در صورت نزدیک شدن قیمت به آن محدودهها این سطوح ممکن است دوباره مهم شوند. تنها زمانی که دیگر اهمیتی ندارند آنها را پاک کنید، مثلا، اگر قیمت یک محدوده حمایت یا مقاومت قوی را شکسته و بدون مشکل در حال عبور از آن است.
همچنین سطوح حمایت و مقاومت جزئی فعلی و مهم را روی نمودار علامت بزنید.
این مسئله میتواند به شما برای تحلیل روندها، محدودههای رنج، و الگوهای نموداری جاری کمک کند.
با شکلگیری محدودههای جدید حمایت و مقاومت، سطوح جزئی حمایت و مقاومت نیز خیلی زود اهمیت خود را از دست میدهند. به رسم محدودههای جدید حمایت و مقاومت ادامه دهید و خطوط حمایت و مقاومتی که به علت عبور قیمت از آنها دیگر اهمیتی ندارند را پاک کنید.
اگر روی نمودارهای خیلی کوتاهمدت مانند چنددقیقه معامله میکنید، حمایتها و مقاومتهای روی نمودارهای بلندمدتتر ممکن است مهم باشند ولی نباید بیش از حد به آنها توجه کنید.
اگر اطلاعات بیش از اندازهای وارد ذهنتان شود کار را برای خود دشوار میکنید.
به آنچه که اکنون در جریان است توجه داشته باشید و سطوح حمایت و مقاومت امروز را حین شکلگیری مشخص کنید.
معامله بر اساس حمایت و مقاومت احتیاج به تمرین زیاد دارد.
روی جدا کردن روندها، محدودههای رنج، الگوهای نموداری، حمایت و مقاومت روی یک نرمافزار تحلیل تکنیکال تمرین کنید. سپس روی تعیین هدف و حد ضرر معاملات خود تمرین داشته باشید.
تنها هنگامی که روش معاملاتیتان را تست کردید و سودآور بود، با پول واقعی وارد معامله شوید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
چگونه سطوح حمایت و مقاومت را در نمودار رمز ارزها تشخیص دهیم؟
با استفاده از ۴ روش سرمایهگذاران میتوانند از سطح حمایت و مقاومت به منظور افزایش سود تریدها استفاده کنند تا در نهایت معاملات بهتری انجام دهند. این مساله میتواند در معاملات تریدرها تفاوت فاحشی ایجاد کند. تفاوتی به اندازه یک معامله موفق و پر سود با یک معامله با ضرر زیاد. ما در این مقاله نحوه استفاده از سطوح حمایت و مقاومت برای معاملات رمز ارزها را آموزش میدهیم.
سطح حمایت و مقاومت چیست؟
یک تریدر برای انجام معاملات خود یک هدف مشخص دارد؛ خرید در قیمتی پایین و فروش آن در قیمت بالاتر. اما برای بسیاری از سرمایهگذاران این کار همانند غنی سازی اورانیوم بوده و کاری بسیار دشوار است. یکی از اساسیترین و قابلفهمترین استراتژیهایی که میتواند به تحقق این هدف کمک کند، شناسایی سطح حمایت و مقاومت یک رمز ارز است. هنگامی که معاملهگران بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، میتوانند زمان ورود و خروج خود به بازار را تنظیم کنند. تشخیص حمایت و مقاومت در بازارهای با روند صعودی، روند نزولی و حتی روند خنثی نیز مفید است. بیایید به تفصیل به این مساله بپردازیم.
حمایت چیست؟
حمایت در جایی شکل میگیرد که تقاضا برای خرید یک رمز ارز افزایش یابد و این افزایش تقاضا بیشتر از فشار عرضه آن رمز ارز توسط فروشندگان آن باشد. به عبارتی قدرت افرادی که اقدام به خرید آن ارز دیجیتال دارند، بیشتر از قدرت فروشندگان آن باشد؛ در نتیجه این اتفاق از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری میکند. در این سطح دو اتفاق رقم میخورد:
خریداران (گاوها) در این سطح تمایل به خرید دارند زیرا معتقدند قیمت به قدر کافی جذاب است و احتمال اینکه قیمت پایینتر از این معامله شود، بسیار کم است.
از طرف دیگر، فروشندگام (خرسها، تریدرهایی که پوزیشن شورت دارند) پوزیشن شورت خود را بسته و از بازار خارج میشوند. زیرا آنها معتقدند که بازار به اندازه کافی افت کرده است و احتمالا بهزودی بازگشت قیمت اتفاق میافتد. هنگامی که هر دو این موقعیتها رخ بدهد، یک حمایت تشکیل میشود.
نمودار بالا نمونه مناسبی از یک حمایت قوی است. هر بار که قیمت EOS به سطح ۲.۳۳ دلار کاهش مییابد، خریداران ظاهر میشوند و میزان فروش کاهش مییابد. این مساله باعث میشود تقاضا بیش از میزان عرضه شود و در نتیجه قیمت افزایش مییابد.
اگرچه حمایتهای افقی قابل اطمینانتر در نظر گرفته میشوند، اما آنها تنها راه شناسایی حمایت نیستند. در طی روندهای صعودی، خط روند صعودی نیز بهعنوان حمایت عمل میکند.
لایت کوین (LTC) در دسامبر سال ۲۰۲۰ روند صعودی خود را آغاز کرد. پس از آن، چندین بار قیمت لایت کوین به خط روند صعودی برخورد داشته و مجددا روند صعودی خود را ادامه داده است. دلیل این اتفاق این بود که وقتی قیمت به خط روند نزدیک شد، خریدران با این باور که جفت ارز LTC/USDT برای خرید به سطوح جذابی رسیده است، خرید کردند.
در همان زمان، دسته دیگری از معاملهگران با فرض اینکه ممکن است قیمت در کوتاه مدت به محدوده اشباع فروش رسیده و قیمت بیش از این کاهش نمییابد، پوزیشن فروش خود را بستهاند. رفتار این دو دسته از معاملهگران به طور همزمان باعث شد کاهش قیمت متوقف شود و روند صعودی از سر گرفته شود.
سطوح مقاومت چیست؟
مقاومت را میتوان نقطه مقابل حمایت دانست. این سطحی است که عرضه بیش از تقاضا است و حرکت صعودی را متوقف میکند. مقاومت زمانی اتفاق میافتد که خریدارانی که در سطوح پایینتر خرید کردهاند شروع به فروش رمز ارز و دریافت سود خود میکنند و معاملهگران نزولی، پوزیشن “شورت” روی رمز ارز مورد نظر را باز میکنند؛ زیرا معتقدند که این روند صعودی پایان یافته و قیمت آماده برای عقبنشینی است. وقتی عرضه بیش از تقاضا باشد، روند صعودی متوقف شده و معکوس میشود.
حمایت یا مقاومت نیازی به یک سطح واحد ندارد. نمودار فوق نشان میدهد که چگونه منطقه بین ۱۰,۵۰۰ دلار تا ۱۱,۰۰۰ دلار بهعنوان منطقه مقاومت عمل میکند. هر زمان که قیمت به این منطقه میرسید، معاملهگران کوتاه مدت سود خود را ذخیره میکردند و معاملهگران نزولی جفت ارز BTC/USDT را *شورت* میکردند. بین آگوست ۲۰۱۹ و جولای ۲۰۲۰، این جفت ارز در پنج بار در سطح مقاومت، متوقف شده است.
مانند حمایت، لازم نیست که خط مقاومت (یا منطقه مقاومت) همیشه افقی باشد.
در دوران افت از ۶ می ۲۰۱۸، تا ۴ جولای ۲۰۱۸، اتر (ETH) به خط مقاومت که خط روند نزولی نیز نامیده میشود رسید اما موفق به عبور از آن نشده است. این بهخاطر این است که معاملهگرانی که چشم انداز نزولی داشتند از مقاومتها برای شروع موقعیتهای *شورت* جدید استفاده میکردند زیرا همچنان ریزش قیمت را پیشبینی میکردند.
در همان زمان، معاملهگران صعودی که با افت شدید خرید میکردند موقعیتهای خود را در نزدیکی خط مقاومت بسته و از بازار خارج میشدند. از این رو، خط مانند یک دیوار عمل کرد و قیمت در زمان رسیدن به آن، روند نزولی گرفته است.
شناسایی حمایت و مقاومت در روند افقی
هنگامی که حمایت و مقاومت به وضوح مشخص میشود، مانند جفت ارز EOS/USD در نمودار بالا، معامله گران میتوانند با رسیده قیمت به حمایت، خرید کرده و منتظر صعود قیمت مانده و در نزدیکی سطح مقاومتی معامله خود را بسته و سود بدست آمده را ذخیره کنند. حدضرر برای چنین خریدهایی میتواند دقیقاً زیر سطح حمایت باشد.
خرید روی حمایت در روند صعودی
هنگامی که یک رمز ارز سه بار به حمایت خط روند صعودی برخورد میکند، معاملهگران ممکن است انتظار داشته باشند که این خط حفظ شود. پس میتوان موقعیتهای خرید را در برگشت قیمت به این خط روند صعودی، بوجود آورد. حدضرر این معامله را میتوان دقیقاً زیر خط روند در نظر گرفت.
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میشود، جفت ارز ETH/USDT در چندین نوبت در محدوده خط روند حمایت شده و روند صعودی خود را ادامه داده است. با این حال، وقتی جفت ارز به زیر خط روند صعودی افتاد، روند نزولی جدیدی را شروع نکرد. بلکه قیمت در یک روند خنثی اصلاح شده تا با قدرت بیشتر روند صعودی پیشین را ادامه دهد.
در صورت افت و تثبیت قیمت در زیر روند صعودی، ممکن است معاملهگران موقعیتهای خرید خود را ببندند اما این به معنی باز کردن پوزیشن شورت نیست جدید نیست. اگر قیمت پس از یک روند خنثی، روند صعودی خود را از سر بگیرد، معاملهگران ممکن است دوباره به دنبال فرصتهای خرید باشند.
تبدیل حمایت به مقاومت و برعکس
هنگامی که قیمت از مقاومت بالاتر میرود و اصطلاحا مقاومت را میشکند، معاملهگران صعودی سعی میکنند مقاومت قبلی را به سطح حمایت تبدیل کنند. اگر این اتفاق بیفتد، روند صعودی جدید آغاز یا از سر گرفته میشود. اگر این اتفاق چندین بار رخ دهد، ممکن است فرصت خوبی برای خرید فراهم کند.
بیت کوین از آگوست ۲۰۱۹ تا جولای ۲۰۲۰ بین منطقه ۱۰,۵۰۰ دلار تا ۱۱,۰۰۰ دلار گیر کرده بود. پس از عبور از منطقه مقاومت، قیمت مجددا به زیر ۱۰,۵۰۰ دلار کاهش یافت، اما معاملهگران صعودی با خرید بسیار بالا، این سطح را به حمایت تبدیل کردند. این فرصت جدید خرید را به معاملهگران ارائه میداد زیرا روند صعودی جدید تازه شروع شده بود.
نمودار پولکادوت (DOT) در بالا نشان میدهد که منطقه بین ۲۸,۹۰ دلار تا ۲۶,۵۰ دلار از ۱۴ فوریه تا ۱۸ می سال جاری بهعنوان منطقه حمایت عمل میکرد. با این حال، هنگامی که قیمت به زیر منطقه حمایت رسید این حمایت از دست رفته تلقی شده و منطقه به مقاومت تبدیل شد و از آن زمان قیمت موفق به عبور از این سطح نشده است. این نمونهای است که یک منطقه حمایت به مقاومت تبدیل میشود.
سخن پایانی
ضمن تجزیه و تحلیل هر کوین، معاملهگران باید سطح حمایت و مقاومت را بررسی کنند زیرا میتوانند به عنوان فرصتهای خوب ورود و خروج عمل کنند. در یک روند صعودی، معاملهگران باید بهدنبال خرید در سطح حمایت باشند و در یک روند نزولی، معاملهگران باید بهدنبال *شورت* در خط مقاومت باشند. سطح حمایت و مقاومت ثابت نیستند و قول معروفی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که: حمایت و مقاومتها تا ابد پایدار نخواهند بود و همواره تریدرها باید مراقب شکست این سطوح باشند. یکی از بهترین روشها، استفاده از حدضرر است.
بررسی انواع خط روند (Trend line) در تحلیل تکنیکال
پیش بینی قیمت یک سهم در بازار بورس از اهمیت خاصی برخوردار است، اما این کار به سادگی امکان پذیر نیست. قیمتها با علائم و نشانههایی که از خود به جا میگذارند، میتواند ما را در پیش بینی قیمت آینده سهم یاری کند. یکی از ابزارهایی که در پیشبینی قیمت آینده یک سهم کمک میکند خط روند است. خط روند یکی از اساسیترین اصول تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه است و جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان میدهد. شناسایی صحیح خط روند اولین قدم موفقیت در معاملات است.
خط روند Trend line
تغییرات قیمتی یک سهم به این معنا است که سهمی چه تغییرات قیمتی را پشت سر گذاشته است. این تغییرات برای یک سرمایهگذار اهمیت خاصی دارد تا با توجه به تغییرات قیمتی یک سهم اقدام به خرید و فروش آن کند. برای دنبال کردن این تغییرات قیمت نیاز به خط روند داریم. در تحلیل تکنیکال، روند به معنای رفتار قیمت است که شامل تمامی افزایش و کاهش قیمتها میشود. یعنی یک سهم در بازه زمانی خاص از چه قیمتی به چه قیمتی افزایش یا کاهش داشته است. استفاده خط روند یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط حمایت و مقاومت است. خطوط روند در صورتی که به شکل افقی و عمودی باشد ناپایدار است. هر چقدر شیب خط به 45 درجه نزدیک باشد مسیر خود را به سختی تغییر میدهد.
خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار میگیرد. برای موفقیت و کسب سود در بازار سرمایه حتما در جهت روند فعلی به معامله بپردازید در واقع در رونده صعودی وارد بازار شده و در روند نزولی از آن خارج شوید.
خط روند هم میتواند صعودی و هم نزولی باشد. هرگاه قیمت افزایش پیدا کرده و تحلیلگر کف قیمتها را به هم وصل کند خط روند صعودی و رو به بالا خواهد بود. اما اگر بر عکس این حالت باشد، تحلیلگر نقاط مختلف در سقف قیمت را به هم متصل کرده و شیب رو به پایین ایجاد میشود که نشان دهنده روند نزولی قیمت سهم است.
انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
همانطور که گفته شد خط روند در تحلیل تکنیکال میتواند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشد. خط روند از وصل کردن پایینترین و بالاترین قیمتها در نمودار تشکیل میشود. در نمودارهای قیمتی در بورس 3 نوع خط روند وجود دارد: خط روند صعودی، خط روند نزولی و خط روند خنثی که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
خط روند صعودی
یکی از انواع خط روند که به بررسی آن میپردازیم خط روند صعودی است. با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی، خطی به وجود میآید که به صورت شیب مثبت بوده و روند صعودی را نشان میدهد. شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قیمتی قبلی میباشد. بنابراین در این حالت قیمتها رو به افزایش هستند. در این حالت با اینکه روند صعودی است اما در یک بازه زمانی به یک نقطه حداکثر رسیده و اصلاح خورده و به سمت پایین نزول کرده، سپس در یک قیمت خاص دوباره حمایت میشود و به روند صعود ادامه میدهد این صعود و خرید روی حمایت در روند صعودی نزول ممکن است چندین بار تکرار شود. هر گاه در روند صعودی، کاهش قیمت رخ داد، فرصت مناسب برای خرید و ورود به بازار است. زمانی میتوان از روند صعودی یک سهم مطمئن شد که نقاط حداکثری آن بالاتر از نقاط حداکثری قبلی باشد.
خط روند نزولی
دومین خط روند در تحلیل تکنیکال که به بررسی آن میپردازیم خط روند نزولی است. خط روند نزولی توسط یک مقاومت تشکیل میشود. با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی، خطی به صورت شیب منفی ایجاد میشود که روند نزولی را نشان میدهد. در این روند، نقاط حداکثری نسبت به نقاط حداکثری قبلی پایین تر است. این بدین معناست که هر سقف قیمتی باید پایینتر از سقف قیمتی قبلی باشد. در روند نزولی قیمتها رو به کاهش هستند. هر افزایش قیمت در روند نزولی فرصت مناسبی برای فروش و خروج از بازار میباشد.
خط روند خنثی
علاوه خرید روی حمایت در روند صعودی بر خط روند نزولی و خط روند صعودی خط روند دیگری در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به خط روند خنثی معروف است. در این روند صعود و نزولی اتفاق نمیافتد. در روند خنثی کفها و سقفها به صورت نامنظم شکل میگیرند برای همین صعود و نزول قیمتی خاصی در آن دیده نمیشود. یعنی قیمتها تمایلی به صعود یا نزول ندارند و در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت میکنند. شیب در روند نزولی تقریبا صفر است.
استحکام و اعتبار خط روند
خط روند یکی از بهترین روشهای تحلیل روند نوسان قیمت در بازار بورس است. خط روند در اثر متصل شدن بالاترین قیمتها و پایینترین قیمتها در یک بازه زمانی به وجود میآید. تحلیلگران یک بازه زمانی را مشخص کرده و در آن بازه زمانی بالاترین و پایینترین قیمتها را روی نمودار علامتگذاری کرده و بعد از متصل کردن نقاط به یکدیگر، تغییر قیمت سهم را بدست خواهد آورد. تحلیلگران بعد از متصل کردن دو نقطه به یکدیگر میتوانند برداشت اولیه خود را از صعودی یا نزولی بودن روند سهم داشته باشند. اما این دو نقطه به تنهایی دلیل کافی برای تحلیل روند نخواهد بود. پس بهتر است حداقل سه نقطه روی نمودار داشته باشند تا از جهت روند قیمت سهم مطمئن شوند. عواملی در اعتبار خط روند موثر هستند که در ادامه به توضیح آنها میپردازیم.
- تعداد برخورد نمودار با خط روند: زمانی خط روند اعتبار بیشتری دارد که تعداد برخورد نقاط قیمتی با خط روند بیشتر باشد.
- شیب خط: هر چقدر شیب خط بیشتر باشد، از پایداری کمتری برخوردار است و احتمال شکست وجود دارد. بنابراین زمانی که شیب خط به 45 درجه نزدیکتر باشد اعتبار خط، بیشتر است و از پایداری بیشتری دارد.
- بازه زمانی مورد بررسی: اعتبار خط روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد. مثلا اگر سهمی در سه ماه اخیر نزولی باشد، در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی بوده و نزولی که در سه ماه اخیر اتفاق افتاده فقط به دلیل اصلاح سهم بوده باشد، پس خط روند بلند مدت از اعتبار بیشتری برخوردار است.
- شدت کاهش یا افزایش قیمت سهم: هر چه کندلهای بلندتری در نزول یا صعود ثبت شود احتمال شکست در آن خطوط روند زیاد است.
نکته: مطلب مهمی که وجود دارد و کمتر به آن توجه میشود این است که، یک روند هیچ وقت تا ابد ادامه دار نخواهد بود، هر چه از عمر خطوط میگذرد اعتبار بیشتری دارد، اما احتمال شکست بالا میرود.
اصول ترسیم خط روند
سوال دیگری که در رابطه با خط روند وجود دارد این است که چگونه میتوانیم خط روند ترسیم کنیم؟ معاملهگران بازار بورس در ابتدا باید به روش ترسیم خط روند آشنایی کامل داشته باشد. تا با توجه به خط ایجاد شده در نمودار بهترین تحلیل را ارائه دهد. از این رو رسم خط روند مهمترین قدم در دنیای سرمایهگذاری محسوب میشود. در هنگام رسم خط روند باید دو نقطه را در کف یا دو نقطه در سقف را به هم وصل کنید و به سادگی خط روند را ترسیم کنید. در ادامه به طور کامل به توضیح مراحل رسم خط روند در خطوط نزولی یا صعودی میپردازیم:
مرحله اول، تعیین بازههای زمانی: این مرحله با توجه به شرایط بازار متفاوت است. هر سهامدار با در نظر گرفتن شرایط خود بازه زمانی متفاوتی را برای رسم خط روند انتخاب میکند. یک تحلیلگر ممکن است بازه 5 دقیقه را برای تحلیل در نظر بگیرد، ولی تحلیلگر دیگر خرید روی حمایت در روند صعودی بازه ساعتی، روزانه و… را مد نظر قرار دهد.
مرحله دوم، درج نقاط قیمت روی نمودار: تحلیلگر برای اینکه دادههای اولیه تحلیل فراهم شود نقاط قیمتی را روی نمودار علامت گذاری میکند.دادههای درج شده، صعودی یا نزولی بودن روند تغییر قیمتها را ارائه میدهد. رسم خط روند در دو شرایط صعودی و نزولی متفاوت است: اگر روند صعودی باشد، در هر نقطه انتخابی کمترین قیمت را معیار قرار داده و پس از تعیین نقاط، آنها را به هم وصل میکنیم. خطی که ایجاد میشود را خط روند صعودی میگویند. خط روند صعودی نشانگر مناسب بودن شرایط بازار برای خرید سهم است.
اگر روند نزولی باشد، در هر نقطه انتخابی بیشترین قیمت را معیار قرار داده و پس از تعیین نقاط، آنها را به هم وصل می کنیم. خطی که ایجاد میشود را خط روند نزولی می گویند. این خط نشان میدهد که بیشترین قیمت در هر بازه زمانی تمایل به نزول دارد، پس نشانگر بهترین زمان برای خروج از بازار است.
مزایا و کاربرد خط روند
یک تحلیلگر با استفاده از تحلیل خط روند میتواند اطلاعات زیاد درباره خرید و فروش سهم در بازار بدست آورد. در این بخش به تعدادی از اطلاعاتی که توسط خط روند به دست میآید اشاره میکنیم:
- اطلاع از نوسان قیمت
- مدت روند صعودی یا نزولی قیمت
- تشخیص نقاط حمایت و مقاومت
- تشخیص نوسان بازار نسبت به روند کلی قیمت
- شدت افزایش یا کاهش قیمت
بنابراین استفاده درست از خط روند میتواند تحلیلگر را در ارائه بهترین تحلیل کمک کند.
معامله با استفاده از خط روند
به طور کلی برای معامله با استفاده از تحلیل خط روند دو حالت وجود دارد:
- حالت اول: قیمت در مسیر حرکت با خطوط روند برخورد میکند؛ اما توانایی شکست آن را ندارد. در این صورت معاملهگران با در نظر گرفتن روند جاری بازار، هنگام لمس روند حمایتی توسط قیمت، وارد بازار شده و اقدام به خرید مینمایند. در حالت معکوس هم معاملهگران از آن به عنوان فرصتی برای خروج از بازار استفاده میکنند.
- حالت دوم: خطوط روند توسط قیمت شکسته میشود. قیمت پایینتر یا بالاتر از آن بسته میشود. در این حالت خط روند خاصیت معکوس پیدا میکند. به عنوان مثال اگر خط نزولی، نقش مقاومت داشته باشد بعد از شکست به یک خط حمایتی تبدیل میشود و معاملهگران تا زمانی منتظر میمانند که قیمت به خط روند برگردد، تا در همان نقطه وارد یک معامله کم ریسک شوند.
شکست خط روند در بورس
خط روندی که توسط تحلیلگران بازار بورس ترسیم میشود، ممکن است تحت شرایط و عوامل مختلفی شکسته شود؛ اما این شکست زمانی مهم است و شکست معتبر محسوب میشود که دارای ویژگیهای زیر باشد:
- حجم معاملات در زمان شکست: در زمان شکست حجم معاملات باید بالاتر از میانگین روزهای دیگر باشد. اگر حجم معاملات در زمان شکست پایین باشد، شکست از نوع فیک خواهد بود و احتمال برگشت قیمت به روند قبلی وجود دارد.
- شکاف قیمتی یا کندل بزرگ: یکی دیگر از موارد مهم در زمان شکست خط روند، میزان تغییر قیمت در زمان شکست خط روند است. هر چقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد، شکست معتبر خواهد بود. اگر این شکست با شکاف قیمتی همراه باشد اعتبار بسیار بالایی خواهد داشت.
نکته: شکاف قیمتی، شکاف یا گپ ناحیهایی از نمودار قیمت است که در آن قسمت هیچ معاملهایی توسط معاملهگران انجام نگرفته و باعث ایجاد یک ناحیه توخالی در نمودار شده است. - همراه بودن شکست با یک الگو: زمانی که یک شکست با الگو همراه باشد، باید مورد توجه قرار گیرد. چون شکست معتبر خواهد بود.
- بالا بودن یا پایین بودن اعتبار خط روند شکسته شده: هر چقدر اعتبار خط روند بالا باشد، شکست آن از اعتبار زیادی برخوردار است. یعنی زمانی یک خط روند که اعتبار بالایی دارد، شکسته شود، شکست آن از نوع فیک نبوده و یک شکست معتبر محسوب میشود و نشان دهنده تغییر در روند قبلی سهم میشود.
کلام آخر
در این مقاله به بررسی خط روند، انواع آن و تمام موارد مرتبط با آن پرداختیم. گفتیم که خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است. با توجه به گفتههای بالا متوجه شدیم که خط روند برای تحلیلگران اهمیت بالایی دارد زیرا به کمک آن میتوانند زمان مناسب ورود به بازار و خروج از آن را تشخیص دهند. پس خط روند به عنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای به دست آوردن سود و همچنین جلوگیری از ضرر مالی مورد استفاده قرار میگیرد.
سوالات متداول
خط روند چیست؟
خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است و برای شناسایی و تایید وضعیت فعلی مورد استفاده قرار می گیرد.
چند نوع خط روند در تحلیل تکنیکال وجود دارد؟
خط روند صعودی،خط روند نزولی،خط روند خنثی
در زمان شکست خط روند به چه ویژگی هایی باید توجه کرد؟
1-حجم معاملات در زمان شکست 2-شکاف قیمتی یا کندل بزرگ 3-همراه بودن شکست با یک الگو 4-بالا بودن یا پایین بودن اعتبار خط روند شکسته شده
کارگزاری هوشمند رابین
کارگزاری فارابی
این مقاله به کوشش سمانه اطراف و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تکتک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.
نمودار جریان معاملات
سلام، اعضای محترم TradingView. این ایده آموزشی یک نمودار جریان معاملاتی است. این کار با توضیح ساده گامهای اصلی قبل از معامله و باز کردن موقعیتها و نحوه شناسایی وضعیت خود برای کسب نتایج بهتر شروع میشود. قبل از شروع معامله، باید روند را شناسایی کنیم. روند چیست؟ روند، جهتی است که در آن قیمت دارایی در طول زمان تغییر می کند. معامله گران بازار مالی روندهای بازار را با کمک تحلیل تکنیکال شناسایی می کنند. تحلیل تکنیکال چارچوبی است که روندهای بازار را به عنوان روند قیمت قابل پیش بینی در یک بازار (زمانی که قیمت به سطح حمایت یا مقاومت می رسد) شناسایی می کند. از آنجایی که قیمتهای آتی در هر زمان مشخص ناشناخته هستند، یک روند را فقط میتوان در آینده (در مقابل آینده) تعیین کرد. با این حال، این کاستی مردم را از پیش بینی روندهای آینده باز نمی دارد. اصطلاحات"بازار گاوی"و"بازار خرسی"به ترتیب نشان دهنده روندهای افزایشی (افزایشی) و کاهشی (نزولی) بازار هستند. قله و پایین: در نمودار قیمت، کف ها نقاطی هستند که فشار تقاضا از عرضه بیشتر می شود و قیمت ها پس از یک دوره کاهش شروع به افزایش می کنند. در مقابل، پیک ها نقاطی هستند که فشار عرضه از تقاضا بیشتر می شود و پس از افزایش قیمت ها شروع به کاهش می کنند. به طور کلی سه نوع گرایش وجود دارد: روند صعودی (روند صعودی) روند جانبی روند نزولی (روند نزولی) روند صعودی (روند صعودی): هنگامی که قیمت یک نماد یا دارایی به طور کلی افزایش می یابد، روند قیمت به صورت صعودی، صعودی، صعودی یا نزولی گفته می شود. روند افزایشی به این معنی نیست که قیمت ها همیشه حرکت صعودی داشته باشند. ممکن است قیمت گاهی بالا برود و گاهی کاهش یابد، اما نتیجه این نوسان افزایش قیمت است. روند افزایشی در نمودار قیمت را می توان با مشاهده طبقات افزایشی (زمانی که کف قیمت جدید بالاتر از طبقه قبلی باشد) تشخیص داد. روند جانبی: خط روند جانبی زمانی تشکیل می شود که بازار ثابت بماند، یعنی قیمت به بالاترین یا پایین ترین نقطه قیمت نرسد. بسیاری از معامله گران حرفه ای توجه زیادی به روندهای جانبی ندارند. با این حال، روندهای جانبی نقش اساسی در معاملات اسکالپ دارند. روند نزولی (روند نزولی): زمانی که قیمت نماد یا دارایی به طور کلی کاهش می یابد، روند قیمت آن نزولی، نزولی، نزولی یا نزولی است. روند نزولی مانند روند صعودی به این معنا نیست که قیمت ها همیشه پایین می آیند، بلکه به این معناست که ممکن است قیمت گاهی کاهش یابد و گاهی بالا برود، اما نتیجه این نوسان کاهش قیمت است. روند نزولی در نمودار قیمت را می توان با مشاهده قله های نزولی (زمانی که اوج قیمت جدید کمتر از پیک قبلی است) تشخیص داد. یکی از راه هایی که یک تحلیلگر می تواند خط روند را ببیند، ترسیم خطوط روند است. خط روند یک خط مستقیم است که دو یا چند نقطه قیمت را به هم متصل می کند. این خط در نمودار به عنوان خط حمایت یا مقاومت ادامه می یابد. خط روند صعودی یک خط مستقیم است که به سمت راست و بالا کشیده می شود و دو یا چند نقطه پایین را به هم متصل می کند. دومین نقطه پایین در ترسیم خط روند صعودی باید بالاتر از نقطه شروع باشد. خطوط روند صعودی حمایت میکنند و نشان میدهند که حتی با افزایش قیمتها، تقاضا بیشتر از عرضه است. تا زمانی که قیمت ها بالاتر از خط روند باقی می مانند، روند صعودی بدون تغییر در نظر گرفته می شود. شکست زیر خط روند صعودی نشان می دهد که ممکن است تغییری در روند ما رخ دهد. خط روند نزولی یک خط مستقیم است که به سمت راست و پایین کشیده می شود که دو یا چند نقطه اوج را به هم متصل می کند. ارتفاع نقطه دوم باید کمتر از نقطه اول باشد تا خط شیب رو به پایین داشته باشد. خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل می کنند و نشان می دهند که حتی با کاهش قیمت، عرضه بیشتر از تقاضا است. تا زمانی که قیمت ها زیر خط روند باقی می مانند، روند نزولی دست نخورده در نظر گرفته می شود. شکست بالای خط روند نزولی نشان می دهد که ممکن است تغییر در روند رخ دهد. آشنایی با تحلیل روند تحلیل خط روند تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال استفاده می شود. تحلیل روند به دنبال پیش بینی قیمت یک ارز در فواصل دورتر با کمک داده های به دست آمده توسط روندها است. تحلیل روند از داده های تاریخی مانند حرکت قیمت و حجم معاملات برای پیش بینی روندهای بلندمدت در احساسات بازار استفاده می کند. تحلیل روند سعی میکند یک روند، مانند یک روند صعودی در بازار را پیشبینی کند و آن روند را تا زمانی که دادهها نشان دهنده معکوس شدن روند باشد، دنبال کند. تحلیل خط روند ضروری است زیرا حرکت روندها در نهایت منجر به سود سرمایه گذاران می شود. بررسی یک روند با کمک داده های تاریخی ارز مورد نظر، قیمت آتی آن ارز را برای معامله گران پیش بینی می کند. استراتژی های معاملاتی با خطوط روند اکنون که معنای خطوط روند و انواع آنها را فهمیدیم، بیایید به استراتژیهایی که بسیاری از معاملهگران برای شناسایی روندها استفاده میکنند و یاد بگیریم که بهترین زمان برای باز کردن موقعیتها چه زمانی است، نگاهی بیاندازیم. برای اینکه سعی کنیم پیش بینی های بهتری در مورد نحوه رفتار بازار داشته باشیم تا بتوانیم امن تر معامله کنیم، می توانیم از شاخص ها استفاده کنیم. شاخص ها چیست؟ در تحلیل تکنیکال، یک اندیکاتور فنی یک ماشین حساب ریاضی بر اساس تاریخچه قیمت، حجم، یا (در مورد قرارداد آتی) اطلاعات قرارداد اختیارات مربوط به زمان قراردادها است که هدف آن پیشبینی روند بازار مالی است. اندیکاتورهای فنی بخش مرکزی تحلیل تکنیکال هستند و معمولاً به عنوان الگوی نمودار برای پیش بینی روند بازار طراحی می شوند. شاخصها معمولاً روی دادههای نمودار قیمت قرار میگیرند تا نشان دهند که قیمت به کجا میرود یا اینکه آیا قیمت در وضعیت بیشفروشی یا خرید بیش از حد است. بسیاری از شاخص های فنی توسعه یافته اند و انواع جدیدی توسط معامله گران اختراع شده اند تا نتایج بهتری به دست آورند. شاخص های جدید اغلب بر روی داده های قیمت و حجم تاریخی شبیه سازی می شوند تا ببینند چقدر در پیش بینی رویدادهای آینده موثر بوده اند. در اینجا چند نمونه از این شاخص ها آورده شده است: شاخص قدرت نسبی (RSI): شاخص قدرت نسبی (RSI) یک استراتژی است که به شناسایی حرکات قیمت ارز و سیگنال های خرید و فروش کمک می کند. RSI روند مثبت و منفی قیمت سهام را با مشاهده میانگین سود و زیان در یک دوره مشخص تعیین می کند. RSI درصدی از صفر تا 100 در مقیاس است. در اینجا یک ایده آموزشی کامل از نحوه عملکرد RSI آورده شده است:
ردیابی مجدد فیبوناچی: بازنگری فیبوناچی روشی برای استفاده از ابزار فیبوناچی در نمودار یک دارایی مالی است که برای تعیین میزان اصلاح قیمت و یافتن نقاط بازگشت احتمالی (حمایت و مقاومت) آن دارایی، از نقطه پایانی تا نقطه اولیه خاص استفاده میشود. . در اینجا یک ایده آموزشی کامل از نحوه عملکرد مجدد فیبوناچی وجود دارد:
شاخص های بیشتری وجود دارد که می توانیم از آنها برای درک بهتر بازار استفاده کنیم. به عنوان مثال، امواج الیوت، ابرهای ایچیموکو، MACD و باندهای بولینگر:
امیدوارم این فلوچارت دیدگاه بهتری در مورد نحوه تجارت امنتر به شما بدهد. آیا تا به حال از این فلوچارت به طور دقیق استفاده کرده اید؟ به نظر شما مزایا و معایب آن چیست؟ فکر میکنی چیزی رو از دست دادم؟ ایده های خود را با ما در میان بگذارید. موفق باشید.
در مورد بیت کوین بیشتر بدانید
اطلاعات ارز دیجیتال بیت کوین با قیمت 20,276 دلار بصورت لحظه ای در مجموعه ارزسنج بروز شده و شما میتوانید با مراجعه به صفحه اختصاصی BTC، قیمت بیت کوین ، تحلیل بیت کوین و اخبار بیت کوین را پایش نموده و در بازار ارزهای دیجیتال استفاده کنید.
جادوی رمز ارزها
دوره جامع آموزش ارز دیجیتال
بیش از 50 ساعت آموزش تخصصی
سیگنال ارز دیجیتال
نمایش ارزهای درحال پامپ و دامپ
موقعیت های خرید و فروش روی نمودار
سیگنال ارز دیجیتال روی نمودار
نمایش ارزهای درحال پامپ و دامپ
موقعیت های خرید و فروش روی نمودار
مدرس و تحلیلگر بازار های مالی و بنیان گذار و مدیریت صرافی ارز دیجیتال ایران بایننس و آکادمی ارزسنج تحت هولدینگ اَفیپا
تحلیل قیمت بیت کوین: شرط ادامه روند صعودی چیست؟
بیت کوین از دو روز قبل اصلاحی نزولی را از بالای ۲۱٬۰۰۰ دلار آغاز کرده است. حال اگر خریداران بتوانند قیمت را بالای ۲۰٬۰۰۰ دلار نگه دارند، بیت کوین این شانس را خواهد داشت که روند صعودی روزهای اخیر خود را از سر بگیرد.
به گزارش نیوز بیتیسی، بیت کوین دو روز پیش برای عبور از مقاومت ۲۱٬۰۰۰ دلار تلاش میکرد. با اینکه قیمت در مقطعی این سطح را پشت سر گذاشت، کاهش شتاب صعودی بالای ۲۱٬۰۰۰ دلار اجازه دستیابی به سطوح بالاتر را به خریداران نداد.
اوج اخیر قیمت در ۲۱٬۰۷۴ دلار شکل گرفته و همان طور که از نمودار زیر پیداست، پس از آن اصلاحی نزولی در بازار بیت کوین آغاز شده است. در جریان این حرکت نزولی ابتدا حمایت ۲۰٬۶۰۰ و ۲۰٬۵۰۰ دلاری شکسته شد و فروشندگان موفق شدند قیمت را به زیر سطح ۵۰درصد اصلاحی فیبوناچی برسانند. گفتنی است در این تحلیل سطوح فیبوناچی بر اساس حرکت صعودی قیمت از ۲۰٬۰۲۹ دلار تا اوج ۲۱٬۰۷۴ دلاری تنظیم شده است.
بیت کوین اکنون پایینتر از مقاومت ۲۰٬۵۰۰ دلاری و میانگین متحرک ساده ۱۰۰ ساعته (MA ۱۰۰ – خط قرمز در تصویر) قرار گرفته است و در کانالی نزولی نوسان میکند که مقاومتی را در ۲۰٬۷۰۰ دلار تشکیل داده است.
قیمت همچنان حمایت ۲۰٬۴۵۰ دلاری را که در نزدیکی سطح ۶۱.۸درصد اصلاحی فیبوناچی قرار دارد، حفظ کرده است و اگر در ادامه روند بازار صعودی شود، ۲۰٬۶۰۰ دلار و میانگین متحرک ساده ۱۰۰ ساعته نزدیکترین مقاومتهای پیش روی بیت کوین خواهند بود.
نمودار قیمت بیت کوین (برای مشاهده سایز اصلی روی تصویر کلیک کنید).
مقاومت کلیدی بعدی سطح ۲۰٬۷۰۰ دلار است که سقف کانال نزولی روی نمودار یکساعته نیز محسوب میشود. پس از آن نوبت به ۲۱٬۰۰۰ دلار میرسد؛ عبور قاطعانه قیمت از این مقاومت کلیدی میتواند راه را برای جهش بیت کوین تا ۲۲٬۰۰۰ و سپس ۲۲٬۵۰۰ دلار هموار کند.
در مقابل، اگر بیت کوین در عبور از مقاومت ۲۰٬۷۰۰ دلاری ناموفق ظاهر شود، ممکن است روند نزولی ادامه پیدا کند. در این صورت، نزدیکترین حمایت پیش روی قیمت سطح ۲۰٬۴۵۰ دلار خواهد بود و پس از آن نوبت به ۲۰٬۲۰۰ دلار میرسد.
حمایت کلیدی بعدی ۲۰٬۰۰۰ دلار است. عبور و بستهشدن کندل قیمت زیر این سطح خطر سقوط عمیقتر قیمت در کوتاهمدت را به خود به همراه دارد.
شاخص مکدی (MACD) در حال شتابگرفتن در محدوده نزولی است و شاخص قدرت نسبی (RSI) نیز زیر محور میانی در سطح ۵۰ قرار دارد.
همان طور که گفته شد، ۲۰٬۲۰۰ و ۲۰٬۰۰۰ دلار حمایتهای کلیدی بیت کوین هستند و ۲۰٬۶۰۰، ۲۰٬۷۰۰ و ۲۱٬۰۰۰ دلار هم بهعنوان مقاومتهای پیش روی قیمت عمل میکنند.
دیدگاه شما