بررسی و مقایسه لیست بهترین بروکرهای فارکس از نگاه سایت آموزش بورس
سلب مسئولیت: شبکه اطلاع رسانی طلا، سکه و ارز TGJU صرفا نمایشدهنده این متن تبلیغاتی است و تحریریه مسئولیتی درباره محتوای آن ندارد.
ورود به دنیای فارکس و شروع سرمایه گذاری در آن علاوه بر این که مستلزم کسب دانش کافی در این زمینه است به معیارهای دیگری نیز نیاز دارد. یکی از این معیارهای مهم انتخاب بروکر مناسب فارکس است اما چگونه می توان تشخیص داد که بروکر مورد نظر ما از امنیت و کیفیت بالایی برخوردار است؟
قطعا انتخاب یک بروکر از میان خیل عظیم بروکرهای موجود در جهان که با یک جست و جوی ساده می توان در اینترنت آن ها را پیدا کرد، بسیار دشوار و زمان بر است. برای همین سعی کرده ایم تا در این مقاله با بررسی و مقایسه لیست بهترین بروکرهای فارکس از نگاه سایت آموزش بورس به شما در مسیر یافتن بهترین بروکر کمک کنیم.
فارکس و سرمایه گذاری در آن
فارکس یکی از بزرگترین و محبوب ترین بازارهای مالی در دنیاست که ارزهای رایج کشورهای مختلف دنیا در آن معامله می شود. شاید از خود بپرسید که این معاملات چگونه انجام می شوند؟
به نقل از سایت آموزش بورس و مقاله مرجع فارکس برای فارسی زبانان، فارکس بازاری پر از فرصت های معاملاتی بیشمار است که در صورت داشتن دانش و تجربه کافی می توان با انجام معاملات دو طرفه در آن به درآمد بسیاری رسید اما معاملات دو طرفه چیست؟
معاملات دو طرفه به معنای این است که شما می توانید هم در صورت افزایش قیمت و هم در صورت کاهش آن معاملات سودده انجام دهید. احتمالا همه شما می دانید که در صورت خرید یک جفت ارز (در بازار فارکس ارزها به صورت جفتی در مقابل یکدیگر معامله می مروری بر سبک های مختلف معامله گری شوند) و صعودی شدن قیمت می توانید سود کسب کنید. اما در فارکس شما می توانید زمانی که قیمت ها نزولی شد یا به عبارت دیگر کاهش پیدا کرد با فروش جفت ارزها به کسب سود بپردازید.
برای شروع سرمایه گذاری و معامله گری در بازار فارکس بعد از کسب دانش مروری بر سبک های مختلف معامله گری و دیدن دوره های آنلاین معتبر و کاربردی باید به دنبال یک بروکر مناسب برای انجام معاملات خود باشید. در ادامه به بررسی و مقایسه لیست بهترین بروکرهای فارکس به نقل از سایت آموزش بورس می پردازیم.
نقش بروکر در بازار فارکس چیست؟
زمانی که اولین زمزمه های تاسیس بازار فارکس در دهه 70 میلادی شنیده شد تا زمانی که اینترنت در دهه 90 میلادی در جهان گسترش یافت فقط کمپانی های بزرگ، بانک ها، دولت ها و افراد بسیار ثروتمند که دارایی مالی بسیاری داشتند می توانستند در فارکس شرکت کنند اما پس از گسترش اینترنت در سرتاسر جهان، معامه گران یا سرمایه گذاران با دارایی مالی کمتر به این بازار علاقه مند شدند.
برای وصل شدن شمار زیاد این افراد به بازار فارکس نیاز به یک واسطه پیدا شد. اما به نظر شما چه نیازی به یک فرد یا شرکت واسطه است؟
فرض کنید برای فروشگاه خود به کالاهای خاصی نیاز دارید. به همین خاطر باید به نحوی با فروشندگان در ارتباط باشید. بنابراین به بازار می روید و یکی از عمده فروشانی که کالاهای شما را با قیمت مناسب فراهم می کنند، پیدا کرده و کالاهای خود را خریداری می کنید. این عمده فروشان به عنوان واسط بین شما و تولید کنندگان مروری بر سبک های مختلف معامله گری قرار دارند تا شما راحت تر به اجناس خود دسترسی داشته باشید.
در فارکس نیز روال بدین گونه است. برای این که بتوانید با بازار بزرگ فارکس در ارتباط باشید باید یک کارگزار یا بروکر معتبر پیدا کنید تا بتوانید به راحتی در فارکس معامله کنید. حالا که نقش بروکر در فارکس را توضیح دادیم باید به این سوال پاسخ دهیم که چطور یک بروکر خوب پیدا کنیم؟
چطور بهترین بروکر را انتخاب کنیم؟
اولین نکته ای که در انتخاب بروکر باید مد نظر داشته باشید، سبک معاملاتی خود است. برای مثال آیا شما یک معامله گر بلند مدت هستید یا یک اسکالپر. همان طور که می دانید معامله گران اسکالپر در تایم فریم های بسیار پایین یعنی 5 دقیقه و پایین تر معامله می کنند و برای این افراد سرعت انجام معاملات بسیار مهم است پس اولین نکته حائز اهمیت برای این افراد میزان سرعت بروکر در انجام معاملات است.
به غیر از این مورد مسائل مهم دیگری هم وجود دارند که باید به آن ها توجه داشته باشید. ما سعی می کنیم به روایت سایت آموزش بورس چند تا از مهم ترین مواردی که به هنگام انتخاب بهترین بروکر باید به آن ها توجه داشته باشید را بررسی کنیم.
رگولاتوری (Regulatory): سازمان هایی در بازار فارکس وجود دارند که به آن ها ناظر یا رگولاتور گفته می شود. این سازمان ها با قوانین خود، فرآیندهای مالی انجام شده در بروکرها را بررسی و نظارت می کنند و اگر بروکر ها مطابق این قوانین عمل کنند، می توانند از این سازمان های معتبر تاییده سازمانی بگیرند و هر بروکری که یکی از این رگولاتورهای معتبر فرآیندهای مالی اش را تایید کرده باشد، می تواند قابل اطمینان باشد.
کارمزد مناسب: یکی از مسائل بسیار مهم در انتخاب بروکر میزان کارمزدی است که از معامله گران دریافت می کند. بروکرها به سه شیوه از معاملات کارمزد می گیرند.
1-اسپرد (Spread)که همان تفاوت میان قیمت خرید و فروش است.
2-کمیسیون (Commission)که بسته به میزان لات معاملاتی متغیر است.
3-بهره شبانه یا سوآپ (Swap)که به ازای باز بودن معاملات بیش از یک روز دریافت می شود.
لازم به ذکر است که بروکرهای زیادی هم هستند که حساب های بدون بهره شبانه (حساب های اسلامی) را به مشتریانشان ارائه می دهند.
البته بسته به بروکر و نوع حساب معاملاتی شما، یک یا دو روش از روش های بالا استفاده می شود. مثلا در بعضی از حساب ها فقط اسپرد دریافت می شود و در حساب های زیرو اسپرد (Zero Spread)، که به معنای اسپرد صفر است، کمیسیون اخذ می گردد.
از آن جایی که بروکر ها به عنوان شریک تجاری شما در نظر گرفته می شوند بررسی امنیت و اعتبار آن ها برای معامله گران بسیار مهم است. با وجود تحریم هایی که کشور ما، ایران با آن رو به رو است هنوز می توان بروکرهایی پیدا کرد که هم از زبان فارسی پشتیبانی کنند و هم سابقه درخشانی داشته باشند.
با وجود مطالبی که در مورد انتخاب بهترین بروکر ذکر کردیم، نکات مهم دیگری نیز وجود دارند اما متاسفانه در این مقاله فرصتی برای پرداختن به همه آن ها وجود ندارد. پیشنهاد می کنیم که برای مطالعه دقیق تر در این مورد به سایت آموزش بورس مراجعه کنید.
مزایا و معایب تحلیل روند چیست؟ + استراتژیهای ترید در جهت روند
تحلیل روند تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد.
در تحلیل روند سعی بر این است که بر اساس اطلاعات گذشته روند، حرکات قیمت در آینده پیشبینی شود.
تحلیل روند از اطلاعات تاریخی مثل حرکات قیمتی و حجم معاملات برای پیشبینی جهت سنتیمنت بازار در بلندمدت استفاده میکند.
مروری بر نکات مهم
- تحلیل روند سعی دارد که روند (مثلاً روند صعودی) را پیشبینی کند و تا مروری بر سبک های مختلف معامله گری زمانی که اطلاعات زمان بازگشت روند (مثلاً تبدیل روند صعودی به نزولی) را نشان نداده باشد، با آن همراه شود.
- تحلیل روند بر اساس این باور است که اتفاقات گذشته، به معاملهگر درباره وقایع آینده ایده میدهد.
- تحلیل روی سه افق زمانی معمول تمرکز میکند: کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت.
درک بیشتر تحلیل روند
افراد سعی میکنند با استفاده از تحلیل روند، وقوع آن در آینده را پیشبینی کنند و تا زمان بازگشت روند، با آن همراه شوند.
تحلیل روند به این دلیل مفید است که همراه شدن با روند و حرکت نکردن برخلاف آن، باعث کسب سود توسط سرمایهگذار میشود. سه نوع روند اصلی عبارتاند از: روند کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت.
روند (trend)، جهت کلی بازار در یک بازه زمانی مشخص است. روندها میتوانند صعودی و نزولی باشند که اولی مربوط به بازار گاوی (بازار صعودی یا bullish market) و دومی متعلق به بازار خرسی (بازار نزولی یا bearish market) است.
البته ممکن است خط روند افقی باشد و اصطلاحاً قیمت در جا بزند. در این صورت هیچ یک از دو روند صعودی یا نزولی در بازار برقرار نیست. در عمل این حالت به این صورت میتواند رخ دهد که روند مدتی در فاز صعودی قرار بگیرد و سپس آن را با حرکت نزولی جبران کند و برآیند تمام حرکات روند خنثی باشد.
گرفتن تصمیمات سرمایهگذاری بر اساس خطوط روند افقی، ریسک زیادی به همراه دارد؛ چرا که کسی نمیداند چه اتفاقی خواهد افتاد. در هر صورت اگر کسی بخواهد در این شرایط سرمایهگذاری کند، برای محاسبه ریسک لازم است که تحلیل مروری بر سبک های مختلف معامله گری پیچیدهای از سود و ضرر با توجه به مناطق فروش انجام شود.
نیازی نیست که حرکت در یک جهت تا حداقل زمان مشخصی ادامه یابد تا بتوانیم به آن روند بگوییم اما در عین حال، هر چه جهت حرکت برای مدت طولانیتری ادامه یافته و حفظ شود، آن روند قابل توجهتر و مهمتر است.
در تحلیل روند به روندهای فعلی نگاه میکنیم تا درباره روندهای آینده پیشبینی کنیم؛ بنابراین تحلیل روند نوعی تحلیل نسبی محسوب میشود. با تحلیل روند مشخص میشود که برای مثال آیا روند فعلی در فلان صنعت ادامه مییابد یا مثلاً آیا روند موجود در یک بازار، باعث شکلگیری روند دیگری در یک بازار دیگر میشود یا خیر.
با این که در تحلیل روند از اطلاعات بسیار زیادی استفاده میشود، هیچ تضمینی وجود ندارد که نتیجه آن درست از آب در بیاید.
برای آغاز تحلیل دادههای کاربردی، لازم است ابتدا مشخص کنیم که کدام قسمت بازار قرار است تحلیل شود. به عنوان نمونه میتوانید روی یک صنعت خاص مثل بخش خودروسازی یا دارویی تمرکز کنید یا نوع خاصی از سرمایهگذاری مانند بازار اوراق قرضه را مورد بررسی قرار دهید.
وقتی بخش مورد نظرمان از بازار را انتخاب کردیم، میتوانیم عملکرد کلی آن را بسنجیم. این کار میتواند شامل بررسی اثر نیروهای داخلی و خارجی روی آن بخش بازار باشد.
به عنوان نمونه، تغییراتی که در یک صنعت مشابه رخ میدهد یا وضع مقررات جدید توسط دولت، میتواند جزو نیروهای موثر بر بازار باشد. سپس تحلیلگران با استفاده از این دادهها سعی میکنند که جهت بازار را پیشبینی نمایند.
منتقدان تحلیل روند و به طور کلی تحلیل و معاملهگری تکنیکال، اینطور استدلال میکنند که بازارها کارا هستند و قیمت تمام اطلاعاتی است که در دسترس داریم. این یعنی این که لزوماً قرار نیست تاریخ دوباره تکرار شود و با گذشته قیمت نمیتوان آینده را پیشبینی کرد.
برای مثال، طرفداران تحلیل بنیادی (fundamental analysis)، با استفاده از صورتهای مالی (financial statements) و مدلهای اقتصادی، وضعیت مالی شرکتها را تحلیل و قیمتهای آینده را پیشبینی میکنند.
برای این نوع سرمایهگذاران، حرکات روزانه قیمت سهام، صرفاً تغییرات تصادفیاند که نمیتوان آنها را به عنوان الگو یا روند تفسیر و بررسی کرد.
در تحلیل روند و به طور کلیتر تحلیل تکنیکال، از دادههای گذشته قیمت برای پیشبینی آینده استفاده میشود.
استراتژیهای معامله روند
معاملهگران روند (trend traders) در تلاشاند که از روندها سود کنند. استراتژیهای مختلف زیادی برای ترند تریدینگ وجود دارند که از اندیکاتورهای مختلف تکنیکال استفاده میکنند:
- میانگینهای متحرک (Moving Averages): در این استراتژی وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، میانگین متحرک بلندمدت را به سمت بالا قطع کند باید وارد موقعیت خرید یا long و وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، میانگین متحرک بلندمدت را به سمت پایین قطع کند، باید وارد موقعیت فروش یا short شد.
- اندیکاتورهای مومنتوم (Momentum Indicators): در این استراتژی باید وقتی روند قیمت یک دارایی دارای مومنتوم قوی بود، وارد موقعیت خرید شده و زمانی که روند مومنتوم خود را از دست داد، از موقعیت خرید خارج شد. در این استراتژی اغلب از شاخص قدرت نسبی (relative strength index) یا RSI استفاده میشود.
- خطوط روند و الگوهای چارت (Trendlines & Chart Patterns): در این استراتژی، وقتی خط روند یک دارایی در حال ادامه به مسیر خود به سمت بالا بود، وارد موقعیت خرید میشویم و حد ضرر خود را زیر سطوح حمایت خط روند اصلی قرار میدهیم. اگر روند قیمت آن سهم یا دارایی برگردد، موقعیت بسته شده و سود آن دریافت میشود.
نکته مهم: دنبالهروی روند (trend following) یک سیستم معاملاتی بر اساس استفاده از تحلیل روند و پیروی از آن برای سرمایهگذاری است. این تحلیل، اغلب با تحلیل کامپیوتری و مدلسازی دادههای مرتبط انجام میشود و به مومنتوم بازار گره خورده است.
اندیکاتورها میتوانند اطلاعات قیمتی را سادهسازی کنند و برای ترند تریدینگ سیگنال داده یا درباره بازگشت قیمت هشدار دهند. آنها میتوانند در تمام بازههای زمانی (time frame) استفاده شوند. همچنین اندیکاتورها دارای متغیرهایی هستند که میتوان آنها را بر اساس ترجیحات خاص هر معاملهگر تنظیم و هماهنگ کرد.
معمولاً به تریدرها توصیه میشود که استراتژیهای مختلف استفاده از اندیکاتورها را با هم ترکیب کرده یا چهارچوب خاص خودشان را تعیین کنند تا معیارشان برای ورود به موقعیتهای معاملاتی و خروج از آنها، کاملاً واضح و مشخص باشد.
از هر اندیکاتور میتوان از روشهایی غیر از آنچه برای آن مشخص شده هم استفاده کرد. اگر به اندیکاتور خاصی علاقه دارید، درباره آن بیشتر تحقیق کنید و از همه مهمتر، پیش از انجام معامله، آن را تست کنید.
استفاده از میانگینهای متحرک یکی از استراتژیهای معامله بر اساس تحلیل روند است.
محدودیتهای تحلیل روند
شناسایی نقاط بازگشت، یکی از مهمترین مسائل در پیشبینی روند است.
وقتی به گذشته قیمت نگاه میکنیم، تشخیص نقاط بازگشت کار بسیار آسانی است اما وقتی در لحظه اتفاق میافتند، نمیتوان بهراحتی تشخیص داد که این یک انحراف معمولی از روند اصلی یا شروع یک روند جدید است.
برای برآوردهای بلندمدت، وجود دادههای اضافی لازم است که ممکن است همیشه در دسترس نباشند. این مسئله مروری بر سبک های مختلف معامله گری خصوصاً درباره یک کسبوکار یا خط محصول جدید صادق است.
در هر حال، هر چه کسی آینده دورتری را پیشبینی کند، ریسک اشتباه کردناش بیشتر است؛ چون به مرور زمان متغیرهای جدیدی خودشان را نشان میدهند.
در نتیجه، هر کسی حتماً باید دادههای تحلیل روند را آزمایش کند و اگر از تشخیص خود مطمئن بود وارد عمل شود.
در هر تحلیل روندی باید متوجه این نکته بود که روندهای قبلی همیشه تا آینده مورد نظر ما ادامه نمییابند. مسئله دیگر این است که روندهای خطی کوتاهمدت ممکن است در بازههای زمانی طولانیتر، غیرخطی بوده و روندهای خطی بلندمدت هم ممکن است دارای چرخههای کوتاهمدت باشند.
نکته آخر هم این است که تحلیل روند در تشخیص پدیدههای نادر یا حتی وقایع نیمهکمیاب هم بسیار بد عمل میکند.
مزایای تحلیل روند
تحلیل روند ابزاری سرراست برای تحلیل و بررسی فرصتهای سرمایهگذاری است؛ اما به جز این، از چندین مزیت دیگر هم برخوردار است.
در این قسمت به مهمترین آنها اشاره میشود:
- میتوان عملکرد دو یا چند شرکت را در بازه زمانی یکسان مقایسه کرد و میزان قوت و ضعف کسبوکارهای درون یک صنعت را در مقایسه با یکدیگر سنجید.
- تحلیل روند میتواند به همراه انواع زیادی از دادههای عددی، از جمله دادههای سنتی (سود یا هزینه) و دادههای جایگزین (مانند ترافیک سایت، شکایت مشتریان و بسیاری دیگر) مورد استفاده قرار گیرد.
- دادهها نشان میدهد که میتوان از این روندهای بلندمدت برای تشخیص الگوهایی استفاده کرد که میشود بر اساس آنها وارد عمل شد و سرمایهگذاری کرد. سپس میتوان از این الگوها برای پیشبینی استفاده نمود.
- میتوان از تحلیل روند برای آزمون و سنجش صورتهای مالی اولیه و بررسی وجود ناهماهنگیها یا تناقضات احتمالی در آنها استفاده کرد. میتوان پیش از انتشار عمومی این صورتهای مالی، به وسیله تحلیل روند بررسی کرد که آیا نیاز به اصلاح دارند یا نه.
- تحلیل روند این امکان را برایتان فراهم میکند که کل بازار سهام را برای پیدا کردن نشانههایی از تغییرات بالقوه مثبت یا منفی روند بگردید و بسنجید.
لری هرت (Larry Hart) از The Stock Dork میگوید: «فایده اصلی تحلیل روند این است که با آن میتوانید دادههای ورودی خود را با یک شرکت دیگر مقایسه کرده و عملکرد شرکت را به طور واقعگرایانه اندازه بگیرید. اگر بدانید که دقیقاً چگونه روند را تحلیل کنید، قادر به تشخیص جهت حرکت کسبوکار خود خواهید بود.»
پاسخ به چند سوال درباره تحلیل روند
در این بخش به چند سوال درباره تحلیل روند و ترند تریدینگ پاسخ داده میشود.
روند چیست؟
روند، جهت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص است. روندها میتوانند صعودی یا نزولی باشند که اولی متعلق به بازار صعودی یا گاوی و دومی متعلق به بازار نزولی یا خرسی است.
برای این که بتوانیم حرکت در یک جهت را روند بنامیم، حداقل زمان مشخصی وجود ندارد اما هر چه این زمان طولانیتر باشد، آن روند مهمتر و قابل توجهتر است.
روندها با کشیدن خطوطی به نام خطوط روند شناسایی میشوند. خطوط روند، در روند صعودی با وصل کردن بالاترین سقفها (higher highs) و بالاترین کفها (higher lows) و در روند نزولی با وصل کردن پایینترین کفها (lower lows) و مروری بر سبک های مختلف معامله گری پایینترین سقفها (lower highs)، حرکت قیمت را مشخص میکند.
نمونههای استراتژیهای ترند تریدینگ چیست؟
در استراتژیهای ترند تریدینگ سعی بر این است که با ترکیب اندیکاتورهای تکنیکال و پرایس اکشن آن ابزار مالی، از روندها کسب سود شود. در این روش از میانگینهای متحرک، اندیکاتورهای مومنتوم، خطوط روند و الگوهای نمودار استفاده میشود.
در استراتژیهای میانگین متحرک، وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، میانگین متحرک بلندمدت را به سمت بالا قطع کند وارد موقعیت خرید و وقتی برعکس این اتفاق بیفتد، وارد موقعیت فروش میشویم.
در استراتژی اندیکاتور مومنتوم، وقتی مومنتوم حرکت قیمت دارایی قوی باشد وارد موقعیت خرید شده و وقتی مومنتوم قدرت خود را از دست داد، از موقعیت خرید خارج میشویم. در استراتژیهای خط روند و الگوهای چارت هم، در زمانی که روند قیمت رو به بالا باشد وارد موقعیت خرید شده و حد ضرر را زیر سطوح حمایت روند قرار میدهیم و برعکس.
چه انتقاداتی به تحلیل روند میشود؟
منتقدان تحلیل روند و به طور کلی تحلیل تکنیکال، عقیده دارند که بازارها کارا هستند و تاثیر عوامل در قیمتها لحاظ شده و قیمت تنها اطلاعات موجود است. بنابراین تاریخ لزوماً دوباره تکرار نمیشود و با وقایع گذشته نمیتوان آینده را پیشبینی کرد.
طرفداران تحلیل بنیادی با استفاده از صورتهای مالی و مدلهای مروری بر سبک های مختلف معامله گری اقتصادی، وضعیت مالی شرکتها را تحلیل کرده و آینده قیمت را پیشبینی میکنند. برای این نوع از سرمایهگذاران، حرکات روزانه قیمت تصادفی هستند و نمیتوان آنها را به صورت الگوها یا روندها تفسیر کرد.
طرفداران تحلیل بنیادی، برای ارزیابی وضعیت مالی شرکت و پیشبینی قیمت از صورتهای مالی و مدلهای اقتصادی استفاده میکنند.
سخن آخر
تحلیل روند از ابزارهای تحلیل تکنیکال است و با آن میتوان جهت حرکت قیمت یک دارایی را مورد بررسی قرار داده و درباره آینده آن پیشبینی کرد.
این ابزار محدودیتهایی دارد و مخالفان آن استدلالهایی درباره بیفایده بودن این تحلیل مطرح میکنند. برای سرمایهگذاری و انجام معامله با تحلیل روند میتوان از استراتژیهایی مثل میانگین متحرک، مومنتوم، خط روند و الگوهای چارت استفاده کرد.
در تحلیل روند احتمال خطا وجود دارد و تضمینی برای درستی آن نیست؛ بنابراین وقتی میتوان بر اساس تحلیل روند وارد عمل شد که از آن اطمینان قابل قبولی داشته باشیم.
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
باشگاه مشتریان آگاه
شاخصهای اقتصادی متر و معیاری برای سنجش سلامت اقتصاد یک کشور هستند. ممکن است شهروندان روزانه در اخبارِ رسانههای رسمی با نامهای مختلف شاخصهای اقتصادی مواجه شوند ولی به درستی از معنای آن مطلع نباشند.
اندیکاتور ADX چیست؟
تحلیل تکنیکال و اندیکاتور ها به صورت کلی یکی از بهترین روشهای ارزیابی سهام در بازار بورس است. معاملهگران بسیاری با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال، موقعیتهای مناسب معامله را در بورس و دیگر بازارهای مالی شناسایی میکنند.
نرخ رشد اقتصادی چیست؟
شاخصهای مروری بر سبک های مختلف معامله گری اقتصادی مانند یک دماسنج از وضعیت سلامت اقتصاد کشور خبر میدهند. در این بین، نرخ رشد اقتصادی از اهمیت ویژهای برخوردار است و پیشرفت و افزایش رفاه در یک کشور نشان میدهد. در این مقاله قصد داریم مفهوم نرخ رشد اقتصادی را بررسی کنیم و عوامل موثر در آن را شرح دهیم.
تحلیل صنعت بیمه و صندوق بازنشستگی
صنعت بیمه یکی از پایههای مهم و اساسی در مسیر توسعه اقتصادی کشورها است. البته کلمه «بیمه» به تنهایی به نوعی پشتوانه برای تامین امنیت و کاهش ریسک اشاره دارد، اما عبارت «صنعت بیمه»، مفهوم را به سمت بازارهای مالی، سرمایهگذاری و در مجموع آن چه در اقتصاد کشور تاثیرگذار است، سوق میدهد.
رابرت ماینر بزرگترین تحلیلگر تکنیکال دنیا
بسیاری از افراد که وارد حیطه بورس و سهام می شوند، در طی دوره های با آموزش تحلیل تکنیکال و آموزش تحلیل بنیادین می بایست آشنایی داشته باشند تا با روش های تحلیل رو به معاملات خود آورند. در غیر این صورت ممکن است با ضررهای جبران ناپذیری رو به رو گردند.
بنابراین آموزش تحلیل تکنیکال و بنیادین در فرآیند بورس بسیار مهم است. این روش ها سودآوری را بیشتر و ریسک پذیری را کمتر می کنند. با استفاده از آموزش تحلیل تکنیکال با روش رابرت ماینر می توان به این مهم دست یافت.
معرفی رابرت ماینر و سبک وی
رابرت ماینر شخصیتی نام آشنا در بورس دنیا به حساب می آید که بی تردید می توان او را یکی از بزرگترین تحلیل گران تکنیکال دنیا معرفی نمود. سبک رابرت ماینر یکی از سبک های فوق العاده قدرتمند و کارآمدی است که سالیان متوالی در آموزش تحلیل تکنیکال بر پایه حسب وی آموزش های لازم برای جویندگان این دانش دیده می شود.
الیوت به سبک رابرت ماینر
تحلیل الیوت بر حسب نظریه امواج الیوت یکی از پیچیده ترین و البته قوی ترین روش های تحلیل تکنیکال در فرآیند بورس می باشد. الیوت به سبک رابرت ماینر جزء پرطرفدارترین سبک های تکنیکال دنیا می باشد. این سبک بیشتر بر پایه استراتژی مناسب ورود و خروج و بهترین استفاده از موقعیت ها تمرکز نموده است تا اینکه بر پایه موج شماری پیچیده و کمتر کاربردی تمرکز نموده باشد.
باید گفت که سبک رابرت ماینر یک سبک معاملاتی است و سبک تحلیلی نمی باشد. بنابراین رابرت ماینر از سبک تحلیلی مخصوصی بهره نمی گیرد بلکه در انجام فرآیند معاملاتی خود با ترکیب مناسبی از ابزارهای موجودی استفاده می کند که برگرفته از اطلاعات و سبک تحلیلی دیگران است.
پس بنابراین برای پدید آوردن یک معامله موفق و کارآمد می بایست از هنر بهره مندی از الیوت تنها در راستای ورود و خروج موفق در معامله گری بهره جست. سبک رابرت ماینر بیشترین تمرکز خود را بر روی احتمال موفقیت بیشتر در ورود و خروج در فرآیند بورس و معاملات سهام به کار گرفته است.
هدف از ایجاد سبک رابرت ماینر
پس از کش و قوس های فراوان در طی سالها تجربه و تجزیه و تحلیل در بازارهای بورس و معاملات سهام سرانجام روش و سبک رابرت ماینر روی کار آمد و امروزه در آموزش تحلیل تکنیکال این شیوه تدریس می شود که از مجموعه دروس مربوط به آموزش بورس می باشد.
هدف اولیه و پایه و اساس ارائه چنین آموزش هایی در نگاه اول از بین بردن و محو و زدودن خلأ ناشی از ضعف و بی تدبیری برخ از تحلیل گران در زمینه بکارگیری امواج الیوت در بازارهای مالی است که با دوره دیدن در آموزش تحلیل مروری بر سبک های مختلف معامله گری تکنیکال به سبک رابرت ماینر می توان این خلأ را پوشش داد. به طور کلی دوره آموزش تحلیل الیوت به سبک ماینر می تواند مورد استفاده در راستای تحلیل انواع بازارهای مالی نظیر بورس و سهام، کالا و ارز و … باشد.
مروری بر مفهوم بانک سرمایه گذاری
مجوز تاسیس نخستین بانک تامین سرمایه بانک سرمایه گذاری در ایران البته برای یکی از نهادهای نیمه دولتی صادر شده است با توجه به جدید بودن مفهوم این نوع عملیات در کشور در این مقاله سعی می شود تا برخی ویژگی های خاص بانک های سرمایه گذاری را که آنها را از بانک های تجاری معمول متمایز می کند, تشریح شود
مجوز تاسیس نخستین بانک تامین سرمایه (بانک سرمایهگذاری) در ایران (البته برای یکی از نهادهای نیمه دولتی) صادر شده است. با توجه به جدید بودن مفهوم این نوع عملیات در کشور در این مقاله سعی میشود تا برخی ویژگیهای خاص بانکهای سرمایهگذاری را که آنها را از بانکهای تجاری معمول متمایز میکند، تشریح شود. البته طبیعتا معنی این توضیحات این نیست که لزوما همه این فعالیتها و خدمات به یک باره در این بانک ارائه خواهند شد. شاید بتوان گفت که مهمترین عامل تمایز بانک سرمایهگذاری از بانک تجاری سبد مشتریان و خدمات آنها است. بانکهای تجاری معمولا با مشتریان شخصی یا شرکتهای کوچک سر و کار داشته و خدماتی از جنس حساب پسانداز و جاری، پرداختهای بین بانکی، تامین مالی مشتریان شخصی (مثلا وامهای کوچک)، حساب سرمایهگذاری برای بازنشستگی، کارت اعتباری و خدمات ماشینهای پرداخت خودکار را ارائه میکنند.
در مقابل مشتریان بانک سرمایهگذاری شرکتها هستند و وظیفه اصلی این بانک کمک به شرکتها برای تامین مالی است که میتواند اشکال متنوعی به خود بگیرد که در این جا به چند نمونه آن اشاره میشود.
شرکتی را تصور کنید که قصد ارائه سهام اولیه را در بازار دارد. این شرکت با مسایل متعددی مثل قیمتگذاری سهام در زمان ورود به بازار، اطلاع رسانی به بازار و انجام معامله با خریداران و مدیریت تلاطمهای قیمتی بعد از عرضه سهام مواجه است.
بانک سرمایهگذاری در چنین مواقعی وارد عمل شده و مشورت و مدیریت عملیات عرضه و فروش سهام شرکت را برعهده میگیرد. نوع عرضه نیز متناسب به قرارداد بین شرکت و بانک میتواند متفاوت باشد.
بانک ممکن است در نقش وکیل شرکت عمل کرده و دست مزد خود را از حجم فروش سهام دریافت دارد (مکانیسم انگیزشی در این حالت به صورتی تعریف میشود که بانک بیشترین تلاش را برای فروش حجم بالاتری از سهام در قیمت مناسب به کار گیرد) یا این که بانک خود راسا فروش تعداد مشخصی از سهام شرکت با قیمت مشخص را تعهد کرده و درآمد ناشی از آن را به شرکت پرداخت میکند و در عوض سعی میکند تا سهام خریداری شده را شخصا در بازار به فروش برساند. طبیعی است که هرقدر فاصله بین قیمت پرداختی به شرکت و قیمت فروش به خریداران نهایی بیشتر باشد بانک سود بیشتری به دست میآورد.
از طرف دیگر شرکت ممکن است علاقه مند باشد تا تامین مالی خود را به روش بدهی صورت دهد که شکل اجرایی آن از طریق انتشار اوراق قرضه یا اوراق مشارکت خواهد بود. همانند مورد قبلی بانکهای سرمایهگذاری فرآیند انتشار اوراق قرضه و جمعآوری نقدینگی از بازار را بر عهده خواهند گرفت. در این فرآیند موسسات دیگری هم که تخصص ارزیابی ریسک اوراق قرضه را دارند (مثل موسسه Moody) وظیفه ارزیابی ریسک شرکت و لذا طبقهبندی اوراق قرضه را برعهده خواهند داشت تا خریداران با آگاهی بهتری نسبت به خرید این اوراق اقدام نمایند. بانک سرمایهگذاری با قراردادن نام خود ذیل اوراق قرضه شرکت کمک میکند تا خریداران اطمینان بیشتری نسبت به اعتبار اوراق منتشر شده پیدا کرده و به این ترتیب یک شرکت گمنام یا کمتر شناخته شده در بازار نیز موفق به عرضه اوراق قرضه شود.
با توجه به ریسک بالای کسب و کارهای نوین (مثلا کسب و کارهای اینترنتی یا دارای فن آوری جدید) معمولا بانکهای سنتی که علاقه مند پرداخت وام در ازای دریافت وثیقههای مطمئن هستند در نوع شرکتها سرمایهگذاری نمی کنند.
سرمایهگذاری خطرپذیر که به حوزه تخصصی سرمایهگذاری (و دخالت در مدیریت و هدایت شرکتهای جوان) اشاره میکند از جمله دیگر حوزههایی است که بانکهای سرمایهگذاری نیز در آن وارد میشوند.
طبعا به علت ریسک بالای کسب و کارهای نوآورانه تعداد قابل توجهی از آنها در سالهای اولیه فعالیت شکست خورده و کنار میروند و تعداد معدودی به موفقیتهای بالایی دست مییابند که نهایتا سرمایهگذاری در پورت فولیویی از این شرکتها را برای بانکهای سرمایهگذاری توجیهپذیر میکند. در تمامی این موارد بانک سرمایهگذاری یک طرف فروشنده دارد که معمولا شرکتی است که سهام یا اوراق قرضه خود را از طریق بانک عرضه میکند و یک طرف خریدار که میتواند از نوع صندوق سرمایهگذاری یا بانکهای تجاری یا موسسات خیریه و مواردی مانند آن باشد و قصد دارد تا نقدینگی خود را در فرصتهای سرمایهگذاری مناسب سرمایهگذاری نماید. نقش بانک سرمایهگذاری در این میان تسهیل اتصال دو طرف فروش و خرید به یک دیگر است.
تحلیل و ارائه مشاوره به شرکتها مروری بر سبک های مختلف معامله گری و حل مشکلات ناشی از ادغامها و تملکها یکی دیگر از عملیات بانکهای سرمایهگذاری است که معمولا در شرایط رونق اقتصادی جزو بخشهای داغ بازار بوده و درآمد خوبی را برای بانک و متخصصان این حوزه فراهم میکند. علاوه بر آن این نوع بانکها معمولا دپارتمانهای تخصصی تحقیق برای ارزش گذاری وضعیت صنایع مختلف یا سهام شرکتها جهت هدایت بازار دارند که اطلاعات آن مورد استفاده عموم سرمایهگذاران قرار میگیرد.
نکتهای که نباید فراموش کرد این است که بانکهای سرمایهگذاری به جهت ایفای نقش دوگانه برای خرید شرکتها و ارزیابی قیمت سهام شرکتها در معرض مساله تضاد منافع هستند چرا که بخش تحقیقات باید به عنوان داوری منصف ارزش واقعی شرکت را به اطلاع عموم برساند در حالی که بخش سهام به عنوان فروشنده سعی میکند تا بالاترین قیمت را برای سهامی که نمایندگی میکند به دست آورد. تبانی بین دو بخش ممکن است به اعلام ارزش بالاتر از میزان واقعی برای سهام شرکتهای مرتبط با بانک منجر شود. قوانین بانکهای سرمایهگذاری به این موضوع بسیار حساس بوده و هر نوع ارتباط و تبادل اطلاعات بین دو بخش بانک را ممنوع میکنند (هر چند که در عمل رسواییهای متعددی از سوء استفاده بانکهای سرمایهگذاری از این وضعیت رخ داده است).
تاسیس بانکهای سرمایهگذاری از زاویه کیفیت بازار کار برای دانش آموختگان رشتههای مالی، اقتصاد و مدیریت در ایران خبر بسیار مهمی است. کارشناسان این بانکها باید از یک طرف با مسایل مالی آشنا بوده و از طرف دیگر اطلاعات و دید مناسب در مورد تحلیل شرکتها و صنایع خاص و نیز فضای اقتصاد کلان مروری بر سبک های مختلف معامله گری داشته باشند. این ترکیب مسوولیتها و وظایف معمولا محیط کاری غنی و دارای عناصر متعدد که نیازمند کار تحلیلی و خلاقانه بالایی نیز هست فراهم میکند که یکی از جذابترین فرصتهای شغلی (چه به لحاظ کیفیت کار و چه به لحاظ سطح دست مزدها) در سطح جهانی برای فارغالتحصیلان رشتههای فوق به حساب میآید. ضمن این که این مشاغل اجازه تماس مستمر با مدیران سطح بالای شرکتها و حضور در فرآیند تحلیل فرصتهای کسب و کار با حجم بالا را فراهم کرده و لذا چگالی تجربه ناشی از آن بسیار بالا است. در مقابل اشکال این مسیر شغلی حجم بسیار بالای کار (بیش از ۸۰ساعت در هفته)، استرس زیاد و عدم تحمل خطا (به علت زیانهای هنگفت ناشی از خطا) است.
در پایان باید اشاره کرد که هر چند فعالیتهای بانک سرمایهگذاری به لحاظ مفهومی از بانک تجاری متمایز است ولی به لحاظ سازمانی این دو فعالیت میتواند در داخل یک بانک (ولی در دپارتمانهای متفاوت) صورت گیرد. هم اکنون در کنار بانکهای متمرکز و تخصصی مثل گولدمن اند ساکس که صرفا در حوزه بانک سرمایهای فعالیت میکنند بسیاری از بانکهای بزرگ مثل سیتی گروپ، دویچه بانک یا کردیت سویس هر دو نوع فعالیت (به علاوه انواع دیگر فعالیتهای مالی مثل مدیریت داراییها یا خدمات بیمهای) را انجام میدهند. در گذشته قوانین بانکی در کشورهای غربی ترکیب این دو رشته فعالیت را در داخل یک بانک ممنوع میکرد ولی این محدودیتها رفتهرفته کمرنگ شده و علاقه شرکتها برای دریافت مجموعهای از خدمات از یک بانک واحد نهایتا روند فعلی را شکل داده است.
دیدگاه شما