تفاوت معامله‌گر با سرمایه‌گذار چیست؟


معامله گر یا تحلیل گر

در ادامه مبحث معامله گر یا تحلیل گر، به بررسی مفهوم معامله گر می پردازیم.معامله گر شخصی است که در بازارهای مالی برای خود و یا فرد دیگر و یا شرکت خرید و فروش دارایی مالی انجام میدهد . در نظر داشته باشید که بین سرمایه گذار و معامله گر تفاوت وجود دارد آنهم در مدت زمانی است که فرد دارایی را در اختیار دارد. سرمایه گذاران اصولا تمایل به سرمایه گذاری در افق زمانی بلند مدت را دارند. در حالی که معامله گران ترجیح می دهند دارایی را برای مدت زمان کوتاهی در اختیار داشته باشند تا از روندهای کوتاه مدت بهره مند شوند.

تحلیل تفاوت معامله‌گر با سرمایه‌گذار چیست؟ گر کیست ؟

بالاتر اشاره کردیم که برای اینکه ببینیم معامله گر یا تحلیل گر کدام یک نقش مهمتری دارند به بررسی مفهوم هر یک به تنهایی خواهیم پرداخت. این قسمت مفهوم تحلیل گر را باز خواهیم کرد.

یک تحلیل گر، تجزیه و تحلیل داده های مالی تاریخی و پیش رو را از طریق مدل های پیشرفته مالی انجام می دهند.

تحقیقات آنها در خصوص بررسی روندهای اقتصادی و تجاری در یک صنعت خاص، منطقه جغرافیایی یا نوع محصول ویژه می باشد.

تحلیلگران سرمایه گذاری دو نوع هستند. تحلیلگران سمت خرید و تحلیلگران سمت فروش

تحلیلگران سمت خرید: در زمینه هایی که فرصتهای سودآوری را نشان می دهند تحقیق می کنند.

تحلیلگران طرف فروش: تحقیق در مورد اصول مالی شرکتها جهت بررسی اینکه کدام یک از آنها بالاترین پتانسیل برای سودآوری را برخوردار هستند.

فرق معامله گر با تحلیلگر چیست؟

برای درک بهتر موضوع بعد از بیان مفاهیم معامله گر و تحلیلگر برای آنکه بدانیم

معامله گر یا تحلیل گر خوب است بدانیم که تفاوت تحلیلگر و معامله گر چیست؟

تحلیلگران اغلب رویکردشان منطقی است. در حالی که معامله گر با یک معامله خاص در رویکرد خود غیر منطقی می شود. غیرمنطقی بودن به رنج و ناراحتی ختم می شود. یک تحلیلگر می تواند هر نوع سهام یا هر کلاس از دارایی را انتخاب کند و به ارائه نظراتش در آن رابطه بپردازد، اما یک معامله گر باید بهترین نوع سهام یا کلاس دارایی را انتخاب کند.

البته که تفاوت تحلیلگر و معامله گر بسیار زیاد است. لازم و ضروری است که یک معامله گر تحلیلگر خوبی باشد، اما داشتن مهارت های تحلیلی به تنهایی تضمین کننده موفقیت او در انجام معاملات نیست. تحلیلگران بازارهای مالی دو دسته هستند تحلیلگران تکنیکال، تحلیلگران فاندامنتال.

یک تحلیلگر قادر است زمان ورود و خروج از بازار را با توجه به شرایط، تجزیه و تحلیل کند و به معامله گر اطلاع دهد.

یک تحلیلگر رویکرد سیاستمدارانه ای دارد و غالبا از این دست کلمات استفاده می کند(اگر، اما، سپس، امکان داره، در صورتی که…) اما یک معامله گر به خوبی می داند که اگر درست متوجه نشود بهای سنگینی خواهد پرداخت. در مقام مقایسه معامله گر یا تحلیل گر می توان گفت که تحلیلگر زندگی آرامتری نسبت به یک معامله گر دارد. اما اینکه معامله گر یا تحلیل گر کدام یک ؟ می توان نتیجه گرفت که یک معامله گر می تواند یک آنالیست باشد اما یک آنالیست نمی تواند یک معامله گر باشد. در واقع حتما بایستی یک تریدر و معامله گر خوب و موفق، تحلیلگر خوبی نیز باشد اما لزوما یک تحلیلگر خوب تریدر و معامله گر خوبی نمی تواند باشد.

سرانجام بورس بین الملل به کجا رسید؟

سرانجام بورس بین الملل به کجا رسید؟

بورس بین‌الملل از جمله موضوعاتی است که در طی سال‌های گذشته بارها بر سر زبان‌ها افتاده و از راه‌اندازی آن صحبت شده است، اما هنوز عملی نشده است.

به گزارش صدای بورس بورس بین‌الملل از جمله موضوعاتی است که در طی سال‌های گذشته بارها بر سر زبان‌ها افتاده و از راه‌اندازی آن صحبت شده است. در مورد این بورس ادعا می‌شود که ریسک بازار را کاهش داده و منجر به ورود نقدینگی و ارز به بازار می‌شود. با این وجود اما این موضوع هربار که مطرح شده به گفته مسئولان مربوطه زیرساخت‌های آن فراهم و آماده شده و تا یک قدمی راه‌اندازی هم رفته است اما هیچ اتفاقی نیفتاده و به محاق رفته است.

راه‌اندازی بورس بین‌الملل در دولت سیزدهم توسط سعید محمد، دبیر شورای عالی مناطق آزاد دوباره مطرح شده و تا پای راه‌اندازی هم رفت اما با برکناری سعید محمد همان سناریوی راه‌اندازی نشدن این بار هم اتفاق افتاد. حال اما این سوال مطرح می‌شود که با برکناری سعید محمد و روی کار آمدن دبیر شورای عالی مناطق آزاد جدید، موضوع بورس بین‌الملل به کجا خواهد رسید؟ البته که باید منتظر ماند و دید این موضوع به چه نتیجه‌ای رسیده و آیا بالاخره راه‌اندازی می‌شود یا خیر؟ با وجود همه اینها اما هنوز پرسش‌هایی درمورد بورس بین‌الملل وجود دارد که باید پاسخ داده شود؛ پرسش هایی نظیر " تفاوت آن با بورس داخلی چیست"، "هدف از راه‌اندازی آن چه خواهد بود"، "چه اقلام و سهامی در آن معامله می‌شود"، "فرصت‌ها و چالش‌های آن چیست" و اساسا "بازار سرمایه ظرفیت راه‌اندازی بورس جدیدی با عنوان "بین‌الملل" را در شرایط فعلی دارد یا خیر"؛ بنابراین کارشناسان ابعاد این مهم را واکاوی می‌کنند.

از نشانه‌های توسعه‌یافتگی مالی و اقتصادی
مدیرعامل سبدگردان نیکان در رابطه با بورس بین‌الملل گفت: فضایی از بازار سرمایه که منحصر به یک محدوده‌ جغرافیایی نباشد، امکان تبادل منابع ارزی، کالا، مشتقات و سایر ابزارهای مالی در حد بین‌الملل داشته باشد را بورس بین‌الملل می‌گوییم. چنانچه بازار سرمایه محدود به یک نقطه جغرافیایی به کشورهای متعدد بسط پیدا کند، می‌تواند امکاناتی را فراهم کند از جمله: دسترسی آنلاین بیست و چهار ساعته در تمام تفاوت معامله‌گر با سرمایه‌گذار چیست؟ مناطق جغرافیایی و چنانچه در یک منطقه مشکلات اقتصادی وجود داشته باشد با گسیل سرمایه به سایر کشورها و سایر بورس‌ها این امکان فراهم می‌شود که ریسک سرمایه‌گذاری تا حدودی کاهش پیدا ‌کند.
فردین آقابزرگی افزود: استانداردی که در قسمت بین‌الملل وجود دارد و اصلاحاتی که در این عرصه صورت می‌گیرد با هم به سوی توسعه و تعالی پیشرفت می‌کند. همین‌طور چنانچه جذابیت خاصی در یک نقطه جغرافیایی یا بورسی برای سرمایه در دنیا وجود داشته باشد امکان تبادل و حرکت وجود دارد.وی تاکید کرد: منحصر کردن و محدودیت ایجاد کردن برای سرمایه طبیعتا کارایی لازم را به‌وجود نمی آورد. ضمن اینکه برتری بورس‌ها در دنیا اتکا داشتن یا وجود بورس در سطح بین‌الملل و امکان تبادل در این سطح است که پیش‌نیازهایی ازجمله پوشش ریسک نوسان قیمت ارزها و انواع و اقسام ابزارهای مالی دارد که با این چارچوب می‌توانیم برداشت مناسب‌تری داشته باشیم.
آقابزرگی درمورد مزیت‌های بورس بین‌الملل گفت: از مزیت‌های سازوکارها در بورس بین‌الملل این است که چنانچه همین بازار را گسترش و تفاوت معامله‌گر با سرمایه‌گذار چیست؟ توسعه دهیم، به دلیل کثرت عرضه و تقاضا، کشف قیمت و شفافیت؛ کاهش ریسک سرمایه‌گذاری رقم می‌خورد. بنابراین در حال حاضر به‌دلیل اینکه نرخ ارز تا حدودی تحت کنترل بوده و مدیریت می‌شود، به نوعی ریسک‌های مترتب بر این موضوع وجود دارد و امکان استفاده برای ما به‌وجود نیامده است.
او در پایان اضافه کرد: باید دقت شود که یکی از نشانه‌های توسعه‌یافتگی مالی و اقتصادی، بورس بین‌الملل است که اوراق بهادار، کالا، مشتقات، ارز حتی رمزارز و سایر ابزارهای مالی می‌تواند در بورس بین‌الملل معامله شود.

راهی برای جذب نقدینگی بیشتر
مدیر تحلیل گروه صنعتی و معدنی امیر در مورد بازارهایی که در بورس بین‌الملل وجود دارد، گفت: بورس بین‌الملل شامل چند نوع بازار می‌شود؛ یک بازار شامل بازار سرمایه کشورهای خارجی که معروف‌ترین شاخص های آن S & P ۵۰۰، شاخص بورس شانگهای یا شاخص نیکی ژاپن است؛ مورد بعدی بازار جفت‌ارزها موسوم به فارکس است. در بازار فارکس علاوه‌ بر جفت‌ارزها کامودیتی‌ها شامل فلزات گرانبها مثل طلا و نقره و فلزات اساسی مثل فولاد، مس، روی و. هم معامله می‌شوند.
ابراهیم سماوی در این باره افزود: علاوه ‌بر این نفت و محصولات مبتنی بر آن مثل نفت، بنزین و . هم معامله می‌شود که مهمترین قسمت نفت هم به صورت پتروشیمی شامل اوره، پلیمری‌ها و متانول می‌شود. همچنین بازار دیگری که تقریبا ۸ سالی است به این بازارها اضافه شده، بازار رمزارزهاست.
او با اشاره به این موضوع که بازار سرمایه در شرایط فعلی کشش راه‌اندازی بازاری جدید را ندارد، تاکید کرد: بازار کشش راه‌اندازی بازاری جدید را ندارد چه بسا که بخواهیم سهام شرکت‌های خارجی و رمزارزها را وارد کنیم. اما اگر بتوانیم تسهیلاتی منطقی و جذاب فراهم کنیم که برای سرمایه گذاران خارجی انگیزه ایجاد کند می‌تواند برای بورس مناسب باشد که فعلا با توجه به چشم انداز سیاسی و ریسک‌های بین المللی ایران بعید است.
سماوی تصریح کرد: هدف راه‌اندازی بورس‌های بین‌الملل تخصیص آسان‌تر جریانات نقدینگی بین کشورها و سرمایه گذاران(خانوارها) و صندوق‌ها و شرکت‌های سرمایه گذاری است. برای مثال اگر بتوانیم برای سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذاران خارجی جذابیت ایجاد کنیم، این موضوع موجب رونق خود بازار سرمایه می‌شود ضمن آنکه اگر بتوانیم بورس را به حدی برسانیم که سهام شرکت‌های خارجی در آن معامله شود، می‌تواند مورد توجه خیلی از فعالانی قرا بگیرد که سرمایه‌هایشان در بازارهای موازی وجود دارد تا آنها به بازار سرمایه آمده و سهام شرکت ها را خریداری کنند.
مدیر تحلیل گروه صنعتی و معدنی امیر ادامه داد: هدف اصلی راه‌اندازی بورس بین‌الملل این است که بتوان جذب نقدینگی بیشتری در این بازار ایجاد کرد و بازار از عمق بیشتری برخوردار شود، همچنین ابزارهای بیشتری قابلیت معامله را داشته باشند. همچنین اگر موفق شویم سرمایه‌گذاران خارجی را در قسمت بورس بین‌الملل جذب و استاندارد های لازم را فراهم کنیم، می تواند درآمد ارزی برای کشور داشته باشد.
وی در پایان افزود: از جمله چالش‌های راه اندازی بورس بین‌الملل می‌توان به این موضوع اشاره کرد که در حال حاضر توجیه اقتصادی داخلی و خارجی برای آن وجود ندارد چون بازار سرمایه ارزش معاملاتی خیلی کمی دارد و نمی‌تواند مورد توجه قرار بگیرد. همچنین زیرساخت‌های ساختاری و سخت افزاری آن وجود ندارد و اگر سرمایه‌گذاران بین‌المللی بخواهند ورود کنند باتوجه به ریسک‌های بین المللی موجود این مهم اساسا توجیهی ندارد.

استفاده از نرم‌افزارهای بین‌المللی
کارشناس بازار سرمایه در مورد بورس بین‌الملل گفت: بورس بین‌الملل طبق دستورالعمل تأسیس بورس‌های بین‌المللی در ایران ترکیبی از سهامداری نهادهای مالی خارجی و داخلی است که تشخیص نسبت سرمایه‌گذاری آن بر عهده شورای عالی بورس خواهد بود. ضمن آنکه در ارکان این بورس علاوه بر سپرده گذاری مرکزی، بانک‌های ایرانی خارج از کشور یا بانک‌های خارجی هم در عملیات تسویه حضور خواهند داشت. همچنین حسابرس این بورس باید حسابرسی بین‌المللی و بر اساس استانداردهای بین‌المللی مثل ISRS باشد.
محمد آرام بنیار افزود: نکته آخر اینکه ابزارهای مالی در این بورس، ابزارهایی باشند که زیربنا و اساس آنها اولا ارزی مانند یورو و یوآن باشد و قابلیت تطبیق با مقررات بین‌المللی در حوزه ابزارهای مالی مثل اوراق صکوک اجاره را داشته باشد. وی ادامه داد: بورس بین‌الملل باید به زبانی بین‌المللی بوده و افشای اطلاعات آن به صورت انگلیسی و بر اساس استانداردهای بین‌المللی باشد. با این ویژگی‌ها بورس می‌تواند مفهوم بورس بین‌المللی را طبق تصویب‌نامه هیات وزیران و دستورالعمل آیین‌نامه اجرایی شورای عالی بورس پیدا ‌کند.
آرام بنیار درمورد هدف اصلی راه‌اندازی بورس بین‌الملل تصریح کرد: بورس بین‌المللی که قرار است در مناطق آزاد کیش ایجاد شود؛ ابزار و ساختارسازی برای تامین مالی خارجی تفاوت معامله‌گر با سرمایه‌گذار چیست؟ کشور در قالب ابزار مالی بازار اولیه مثل اوراق صکوک اجاره است. بورس های بین‌المللی دو حالت دارند؛ اول بورس‌هایی هستند که در سرزمین اصلی هستند و به قدری ارتقا پیدا کرده‌اند که ارتباطاتی با بورس های دیگر برقرار کرده‌ و توانسته‌اند به آن بورس ها وصل شوند یا سهامدار از بورس‌های دیگر پیدا کردند. بورس استانبول نمونه این نوع اول است.
او اضافه کرد: روش دوم می‌تواند بورس‌هایی باشد که در مناطق آزاد ثبت می‌شوند، آنها هم تعداد قابل توجهی از بورس ها هستند که به‌جای سرزمین اصلی در مناطق آزاد ثبت و جریان و روند ورود و خروج سرمایه‌گذاری در آنها راحت می‌شود. به عبارتی بورس‌ بین‌الملل عملا مکمل بورس داخلی خواهد بود به این مفهوم که شرکت‌هایی که درآمد ارزی دارند ابزارهای مالی منتشر می‌کنند و ابزاری برای تامین مالی شرکت‌های بزرگی که در بورس هستند خواهند بود، نتیجه هم اینکه آثار مثبتی را در درآمد و تامین مالی و سرمایه‌گذاری شرکت‌هایی که در بورس محلی هستند خواهد داشت.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به مزیت‌های راه‌اندازی این بورس تاکید کرد: اول اینکه هر سرمایه‌گذار یا معامله‌گر خارجی می‌تواند از ابزارهای مالی استاندارد، شفاف و قابل اتکا استفاده کند و در معاملات هم با ساز و کاری مطمئن‌تر و با استاندارد بین‌المللی، حضور پیدا کنند. اگر بورس بین‌الملل بتواند هم از نرم‌افزارهای بین‌المللی استفاده کند، هم سرمایه‌گذاران خارجی حضور تفاوت معامله‌گر با سرمایه‌گذار چیست؟ بیشتر داشته باشند یا به تعبیری کارگزاران خارجی و بورس‌های خارجی حضور داشته باشند، اعتماد سرمایه‌گذاران بین‌المللی افزایش می‌یابد ولی به دلیل اینکه در حال حاضر با تحریم‌های آمریکا مواجه هستیم محدودیتی وجود داشته و می‌تواند جزو نقاط ضعف این بورس محسوب شود. همچنین نبود کارگزارهای خارجی و بین‌المللی و سیستم معاملات بین‌المللی که بیشتر هم تفاوت معامله‌گر با سرمایه‌گذار چیست؟ به دلیل بحث تحریم‌هاست و می‌تواند جزو نقاط ضعف آن مجموعه باشد که اگر رفع شود به مزیت بورس بین‌الملل تبدیل خواهد شد و در آینده شاهد توسعه آن هم خواهیم بود.

اصل اول؛ حضور شرکت‌های بین‌المللی

با توجه به صحبت‌هایی که درباره بورس بین‌الملل در چند سال اخیر و توسط مسئولان وقت صورت گرفته است، همچنان این بورس راه‌اندازی نشده است. بر این اساس ارزیابی سعید اسلامی، دبیر کل کانون نهادهای سرمایه‌گذاری را درمورد مفهوم، اهداف و دیگر مسائل حول این موضوع جویا شدیم.
***
*مفهوم کلی بورس بین‌الملل چیست؟
مفهوم بورس بین‌الملل را باید افرادی که به تهیه و راه‌اندازی این طرح فکر می‌کنند، توضیح دهند اما در کل منظور از بورس بین‌الملل، بورسی است که شرکت‌های بین‌المللی در آن حضور داشته باشند، اوراق ناشران بین‌المللی درآن منتشر شود و سرمایه‌گذاران، نهادها و گروه‌های خدمات‌دهنده مالی خارجی بتوانند در این بورس فعالیت کنند. در موضوع بورس بین‌الملل قطعا بحث انتقال پول و مالکیت و بحث‌های حاکمیت شرکتی و. باید مورد توجه قرار بگیرد.
*باتوجه به این موارد راه‌اندازی بورس بین‌الملل در ایران چه اهدافی را دنبال می‌کند؟
بر این اساس انتظار می‌رود بورسی که در مناطق آزاد کشور راه‌اندازی می‌شود، فضایی باشد تا سرمایه‌گذاران ایرانی خارج از کشور و بعضی از سرمایه‌گذاران محدود خارجی بتوانند در آن سرمایه‌گذاری و از اوراق و ابزارهای آن استفاده کنند که البته با این مفهوم بسیار محدود خواهد بود. راه اندازی بورس بین الملل هرچند ممکن است پاسخگوی بسیاری از مشکلات باشد و همچنین برخی از ابهامات را رفع کند اما به تفکر بیشتری نیاز دارد؛ تفکر علمی درباره اینکه حضور نهادهای مختلف بین‌المللی در سمت ناشران، خدمات دهندگان و در سمت سرمایه‌گذاران در آن به‌صورت جدی باشد. همچنین مسائلی چون انتقال پول در آن باید قبل از راه اندازی به‌صورت جدی حل شده باشد.
* با این اوصاف در شرایط موجود کشور فکر کردن به چنین وضعیت ایده‌آلی دور از ذهن است.
دقیقا؛ ضمن آنکه باید به طور مشخص تبیین شود که چه کالاها و اوراق مالی در آن مورد معامله قرار خواهد گرفت و چه بازیگرانی در عرصه‌های مختلف آن فعالیت خواهند کرد. علاوه بر اینها مفهوم بورس بین‌الملل درکشورهای دیگر اساسا چهار رکن ناشران، سرمایه‌گذاران، نهادهای خدمات دهنده و رگولاتوری‌ها را شامل می‌شود. حتی مفهوم خیلی از بورس‌ها این نیست که تنها گفته شود بین‌المللی است؛ بلکه این بورس متعلق به یک کشور بوده اما با ارکان بین‌المللی فعالیت می‌کند بنابراین بورس بین‌المللی محسوب می‌شود.

تفاوت معامله‌گر با سرمایه‌گذار چیست؟

از دید بزرگان و سرمایه گذاران حرفه ای بورس سرمایه گذاری با دید بلندمدت بهترین نوع سرمایه گذاری می باشد اما افرادی که نمیتوانند با دید بلند مدت به سرمایه گذاری در بازار بورس بپردازند اقدام به سفته بازی یا همان نوسانگیری در بورس می کنند. اما تفاوت سرمایه گذاری و سفته بازی چیست؟

تفاوت سرمایه گذاری و سفته بازی

اولین تفاوت سرمایه گذار و سفته باز دیدگاه زمانی آنها برای سرمایه گذاری می باشد. افراد با دیدگاه زمانی مختلف اقدام به سرمایه گذاری در بورس می کنند افراد سرمایه گذار معمولا افق زمانی شان برای سرمایه گذاری بلند مدت می باشد.

تفاوت دیگر سرمایه گذار و سفته باز در میزان پذیرش ریسک آنها می باشد. زمانی که شخصی اقدام به سرمایه گذاری بلند مدت میکند دیگر توجهی به نوسانات کوتاه مدت بازار نمی کند و تجربه ثابت کرده افرادی که در بورس بلند مدت سرمایه گذاری می کنند اکثریت ضرر نمیکنند. با سهامداری بلند مدت ریسک سرمایه گذاری کاهش می یابد ولی افرادی که اقدام به نوسانگیری و سفته بازی می کنند ریسک زیادی را باید بپذیرند بدلیل اینکه افق زمانی سرمایه گذاری آنها کوتاه مدت است و نوسانات کوتاه مدتی بر روی سرمایه آنها تاثیرگذار است.

تفاوت سرمایه گذاری و سفته بازی در روش تحلیلی آنها نیز می باشد. اکثر سرمایه گذاران با دید بلند مدت شرکت های بنیادی را با استفاده از تحلیل بنیادی تجزیه و تحلیل می کنند و سهم های سودآور و بنیادی را با این روش تحلیل انتخاب میکنند اما افرادی که اقدام به نوسانگیری یا سفته بازی می کنند معمولا از تحلیل تکنیکال و تابلوخوانی استفاده می کنند و در حمایت ها سهم را خریداری کرده و در نقاط مقاوتی اقدام به فروش سهام میکنند. البته برخی از آنها نوسانگیری روزانه می کنند که برای اینکار استفاده از تابلوخوانی کمک زیادی به نوسانگیر خواهد کرد.

سرمایه گذاری یا سفته بازی کدام بهتر است؟

تا اینجا گفتیم فرق سرمایه گذاری و سفته بازی چیست اما کدام بهتر است؟ بطور کلی در بازار سرمایه علی الخصوص بازار بورس ایران سرمایه گذاری بلند مدت سودآورتر از نوسانگیری و سفته بازی می باشد. اگر به بازدهی سهم های موجود در این بازار توجه کنید بازدهی زیادی را ثبت کرده اند اما ممکن است همین سهم های پر سود در برخی از ماه ها بازدهی خوبی نداشته باشند و به طور کلی چون در کوتاه‌مدت قیمت‌ها به‌صورت غیرعقلانی بالا و پایین می‌روند و مدام نوسان دارند؛ نمی‌توان فهمید که در هفته یا ماه آینده چه بلایی بر سر قیمت‌ها می‌آید!

همچنین سفته‌بازی کار راحتی نیست چون ممکن است:

  1. هم زمان با سفته بازان برخی دیگر این ارز یا سهام را بخرند و بعد از چند روز که در سود بودند اقدام به فروش قبل از سفته بازان نمایند و این کار باید باعث کاهش سود سفته بازان خواهد شد.
  2. این کار غیر اخلاقی و غیر قانونی است که به هر دلیلی اگر با بقیه کنار نیایند ممکن است تمام نقشه‌هایشان درست از آب درنیاید.

آیا سفته بازان همیشه برنده هستند؟

سفته بازی و نوسانگیری در بازار بورس کار ساده ای نیست زیرا سهامداران نسبت به قبل از آگاهی بیشتری برخوردارند و کمتر در دام سفته بازان می افتند. اگر خریداران سهم قبل از سفته بازان اقدام به فروش کنند احتمال ضرر سفته بازان و گیر افتادن در سهم وجود دارد. یکی از نکاتی که به شما کمک می کند فریب سفته بازان را نخوید و تشخیص دهید سفته بازان یک سهم را زیر نظر گرفته اند توجه به حجم معاملات است که به طرز مشهودی بیشتر از میانگین حجم معاملات ماهانه سهم است. البته ممکن است این افزایش حجم معاملات به دلیل اخبار مثبتی که پیرامون سهم وجود دارد اتفاق بیفتد. بنابراین باید کاملا هوشیار بود.

سفته بازان معمولا سهم های بنیادی و شناخته شده را هدف خود قرار می دهند. سهم هایی که حجم مبنای کمی دارند نیز برای سفته بازان مناسب هستند زیرا سرمایه زیادی برای بالا بردن قیمت سهم لازم نیست. البته این نکته را ذکر کنیم که نوسانگیری و سفته بازی همیشه معادل هم نیستند و تفاوت هایی با هم دارند.

معامله‌گر و تحلیل‌گر چه فرقی با هم دارند؟

تحلیل‌گر

تحلیل‌گر یا معامله‌گر ؟ اگر در بازارهای مالی فعال هستید حتما این دو واژه به گوشتان خورده است.برای موفقیت در بازارهای مالی باید معامله گر باشیم یا تحلیلگر؟ اصلا این دو با هم فرق دارند؟ در این مقاله آموزشی چیزهایی را متوجه می شوید که خیلی از افرادی که در این حوزه فعال هستند فراموش کرده اند و به آن توجهی نمی کنند.

تفاوت تحلیل گر و تریدر

به زبان ساده، تحلیل گر کسی است که فرضا بیان می کند تا تابستان ۹۹ قیمت دلار بالا خواهد رفت، ولی تریدر، از همین الان به فکر نوسان گیری از بازار است تفاوت معامله‌گر با سرمایه‌گذار چیست؟ تفاوت معامله‌گر با سرمایه‌گذار چیست؟ و روی پول خود با معاملات روزانه ریسک می کند و سود می گیرد.

در واقع، یک تحلیل گر روی خط و خطوط و پیش بینی های خود سود می کند، ولی یک تریدر، روی پول خود ریسک می کند. (تحلیل گر حرف می زند ولی تریدر عمل می کند)

برای آن که یک معامله گر و سرمایه گذار موفق در بازار سرمایه باشیم، باید یک تحلیل گر و تریدر مؤفق باشیم!

تحلیل‌گر

چطور یک تحلیل گر مؤفق باشیم؟

برای آن که بتوانیم یک تحلیل گر مؤفق در بازار سرمایه باشیم، لازم است ۳ بعد بازار را بشناسیم.

با یک مثال توضیح می دهیم:

فرض کنید یک تحلیل گر، با اطمینان و اعتماد به نفس، به شما می گوید سهم ذوب ۱۰۰ درصد سود خواهد داد. او از حرف خود مطمئن است.

ولی نکته ی قابل توجه این جاست که سود موردنظر از سهم ذوب، طی چه مدت عاید خریدار آن خواهد شد؟ دو ماه؟ یک سال؟ دو سال؟

بنابراین همواره این بُعد را درک کرده و آن را در معاملات خود در نظر بگیرید.

قیمت، بُعد دیگر را چطور می توانیم شناسایی کنیم؟

بر اساس ۳ سطح می توانیم قیمت را در بازار شناسایی کنیم:

یک: سطوح حمایت و مقاومت استاتیک

دو: سطوح حمایت و مقاومت داینامیک (و یا همان خطوط روند)

سه: سطوح فیبوناچی

الگوها

الگوها ۳ نوع اصلی دارند:

یک: الگوهای کلاسیک مانند الگوهای ادامه دهنده (مثل الگوی پرچم و مستطیل) و بازگشتی (مثل الگوی سر و شانه، دو کف، سه سقف)

دو: الگوهای هارمونیک، همانطور که قبلا گفته شد، بازار با هارمونی (هماهنگی) خاصی جلو می رود و در نظم خاصی گیر می افتد. بعنوان مثال می توانید عملکرد سهم بترانس را در سال ۹۸ بررسی کنید.

سه: امواج تفاوت معامله‌گر با سرمایه‌گذار چیست؟ الیوت، در واقع امواج شگفت انگیز الیوت، که نیازی به معرفی ندارند!

پس از یادگیری الگوهای هارمونیک ، شما می توانید prz ها و trz ها را محاسبه کنید. در این مقاله قصد نداریم این دو اصطلاح را کامل شرح دهیم، در همین حد کافی است بدانیم که منظور از آن ها “محتمل ترین محدوده بازگشت بازار بر اساس قیمت و زمان” می باشد.

یک سوال مهم

چرا بعد زمان بسیار اهمیت بسیار بالایی دارد؟

برای درک این بحث، لازم است با مفهومی به نام، هزینه فرصت آشنا شویم.

فرض کنید شما در ابتدای سال ۹۸، با یک میلیارد تومان سرمایه مازاد خود، یک خانه یک میلیارد تومانی می خریدید و در پایان سال، ارزش آن با ۲۰ درصد سود، ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان شده بود.

اگر همین پول را برای مثال در بورس می گذاشتید، در مدت مشابه می توانستید، یک میلیارد تومان را به ۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان تبدیل کنید و بنابراین، می توانستید سود بیشتری کنید.

شما در واقع ۳۰۰ میلیون تومان در تفاوت معامله‌گر با سرمایه‌گذار چیست؟ سرمایه گذاری خود روی ملک موردنظر، نسبت به بازار بورس، هزینه فرصت داشته اید.

تحلیل زمانی و درک بعد زمان به ما کمک می کند که هزینه فرصت کمتری متحمل شویم!

تحلیل‌گر

معامله گر کیست؟

تریدر یا معامله‌گر کسی است که اقدام به خرید و فروش دارایی‌ها در کوتاه مدت می‌کند. او این کار را با هدف کسب منفعت از نوسانات قیمتی انجام می‌دهد، پس می‌توان گفت که ذات عمل معامله‌گری در بلندمدت نیست.

برای این که به رابطه بین زمان در تریدری و سرمایه‌گذاری پی ببریم، باید به نکته زیر دقت کنیم:

به‌عنوان مثال وقتی شما یک واحد آپارتمان می‌خرید، احساس برنده بودن می‌کنید. چون می‌دانید که ارزش آن در آینده بیشتر از قیمت پرداختی شما است و شما برای توسعه دارایی‌هایتان در آینده و بهره‌برداری از منافع آن این اقدام را انجام داده‌اید. اما این آینده دقیقا یعنی کی؟ فردا؟ هفته بعد؟ ماه بعد؟

کمی به این موضوع فکر کنید. آیا وقتی شما خانه‌ای می‌خرید انتظار دارید که از فردا قیمت ملک شما رشد کند؟ اصلا هدف شما از این که که ملکی را می‌خرید چیست؟ آیا با این دید می‌خرید که هفته بعد آن را بفروشید؟

اکثر مردم برای خرید ملک دید بلند مدت دارند. به‌عبارت دیگر شاید کمتر باشد که ملکی را برای فروش در هفته بعد خریداری کند. پس خرید ملک را می‌توانیم در دسته سرمایه‌گذاری‌ها قرار دهیم و درواقع کسانی که ملک می‌خرند، سرمایه گذاری می‌کنند.

تبدیل تحلیل گر به معامله گر

چه چیزی باعث می شود یک تحلیل گر نتواند به خوبی تحلیل بازار ، تحلیل خود را به کار بگیرد و معامله کند. ؟

دلایل متعددی وجود دارد که در دوره روانشناسی به توصیف یک به یک آنها خواهیم پرداخت اما ۳ دلیل عمده موفقیت معامله گران را برایتان توضیح می دهیم:

  1. منضبط بودن : تحلیل گر موفقی که قصد دارد به یک معامله گر موفق تبدیل شود، با انضباط است و دارای پلان و استراتژی ترید است.
  2. متمرکز: شرط تبدیل تحلیل گر به معامله گر موفق این است که متمرکز باشد و بر اساس پلان شخصی خودش معامله کند تفاوت معامله‌گر با سرمایه‌گذار چیست؟ و در روند کلی معاملات خود از سایتهای خبری تاثیر نگیرد.
  3. اعتماد به نفس: یک معامله گر موفق شخصی است که حتی با وجود ضرر و علی رغم معاملات ضرر ده اعتماد به نفس خود را از دست نداده و مطابق پلان از پیش تعریف شده عمل می کند.

برخی از ویژگی ها

معامله‌گر و تحلیل‌گر توانایی همکاری با یکدیگر را دارند، اما قطعاً نقش آن‌ها متفاوت است. یک معامله‌گر پول به بازار تزریق می‌کند و عملکرد خود را به‌سادگی اندازه‌گیری می‌کند؛ اما هدف اصلی یک تحلیلگر درک و کشف آن چیزی است که ممکن است در بازارها رخ دهد. او حقایق را اندازه‌گیری می‌کند.

● یک تحلیلگر قضاوت اشتباه خود را «ضعف بازار» می‌نامد.

● یک معامله‌گر هنگام اشتباه، معاملۀ خود را می‌بندد و به سمت فرصت معاملاتی بعدی حرکت می‌کند. امیدوارم آسیب کمی دیده باشد!! اشتباه، فرض اساسی برای یک معامله‌گر است. یک معامله‌گر زمانی که اشتباه می‌کند و از بازار خارج می‌شود، مایل است به‌اشتباه خود اعتراف کند؛ اما تحلیل‌گر به موقعیت معاملاتی بازکردۀ خود می‌چسبد تا فقط نشان دهد که درست گفته است.

● یک معامله‌گر باید به هر هشداری واکنش نشان دهد و قواعد معاملاتی او می‌گوید: به اخبار توجه کن. بسیاری از تحلیل‌گران با بازار همراه می‌شوند و به‌جای تلاش برای کسب سود در تلاش‌اند تا حرف خود را به اثبات برسانند.< وقت بسیار زیادی را برای یادآوری پیش‌بینی‌های درست خود به دیگران صرف می‌کند>. به همین دلیل آن‌ها معامله‌ای زیان ده را برای همیشه نگه می‌دارند. چراکه خروج آن‌ها از معامله با زیان، آن‌ها را مجبور به اعتراف اشتباهشان می‌کند.

● تحلیل‌گران به مطالعۀ صنایع، شرکت‌ها و شرایط اقتصادی می‌پردازند. معامله‌گران (حداقل بیشتر معامله‌گران)، به مطالعۀ رفتار قیمت‌ها می‌پردازند و کمتر به قیمت شرکت اهمیت می‌دهند.

● هنگامی‌که یک تحلیلگر نظر خود را در مورد سهام یا وضعیت کلی بازار تغییر می‌دهد، آن را «تجدیدنظر در پیش‌بینی با توجه به تغییر عوامل بنیادی» نام می‌نهد. وقتی‌که یک معامله‌گر دیدگاه خود را در مورد دادوستد تغییر می‌دهد، آن را «انعطاف‌پذیری برای حفظ سرمایه و بقا» خطاب می‌کند.

تحلیل‌گر

نتیجه

با همه گیر شدن شبکه های اجتماعی، بازار خرید و فروش تحلیل ( سیگنال ) برای افراد سود جو خیلی گرم شده است. متاسفانه افراد از ناآگاهی مردم سؤ استفاده می کنند و پول های سنگینی،برای فروش تحلیل سهام از مردم میگیرند.

لطفا و خواهشا به صورت مستقیم، بدون کسب دانش معامله گری، اقدام به معامله نکنید، چون در نهایت سرمایه خود را از دست می دهید.

معامله گری نیاز به زمان و کسب دانش دارد که هر کسی زمان و شرایط آن را ندارد. با سرمایه گذاری غیر مستقیم می توانید چندین برابر بانک و حتی سرمایه گذاری در املاک سود کسب کنید. که اصول خیلی ساده ای دارد و اصلا نیاز نیست برای این نوع از سرمایه گذاری وقت بگذارید. در ضمن استرس تفاوت معامله‌گر با سرمایه‌گذار چیست؟ سرمایه گذاری مستقیم را هم ندارد.

مرکز آموزشی و کارآفرینی خوارزمی در مسیر یادگیری مهارت های حرفه ای، پیشرفت شغلی، کارآفرینی و توسعه کسب و کار با بهره مندی از دانش و تجربه اساتید متخصص و دارا بودن کادری مجرب در کنار فراهم آوردن محیطی پویا با امکانات روز آموزشی، با افتخار در کنار شما خواهد بود. امیدواریم بتوانیم نقش و سهمی موثر در آینده، جایگاه شغلی و اجتماعی شما مردم کشور عزیزمان ایران داشته باشیم و رسالت اجتماعی خود را به نحو احسن ایفا نماییم.

تفاوت‌های کلیدی بین معامله‌گری و سرمایه‌گذاری

تفاوت معامله‌گری و سرمایه‌گذاری

بازار‌های مالی دو روش برای به دست آوردن سود ارائه می‌دهند که از نظر اساسی با هم متفاوتند. معامله‌گری و سرمایه‌گذاری و همچنین بازار، یک هدف مشترک دارند و آن “داشتن عملکردی بهتر نسبت به تورم” است. اما تفاوت اصلی آنها در روش انجام تراکنش‌ها در بازار است. هر روش فواید و مضراتی دارد و هیچ کدام از آن‌ها استراتژی بی نقصی نیست.

هر دو روش برای جمع کردن ثروت در بازار شامل انجام تراکنش‌های مالی می‌شود، اما این تنها شباهتشان است!

سرمایه‌گذاری چیست؟

یک سرمایه‌گذاری نشان دهنده‌ی التزام سرمایه به دارایی به جهت گرفتن بازده مثبت در زمان نامعلومی در آینده است، مثل استراتژی “بخر و نگه دار”.

ممکن است ده‌ها سال طول بکشد تا سرمایه‌گذاری‌ها رشد کنند و سرمایه گذار‌ها این شرایط را به آسانی قبول می‌کنند. بیشتر سرمایه گذار‌ها تنها سالی چند بار تراکنش‌ها را انجام می‌دهند و اساس تصمیم گیری‌شان سرمایه‌گذاری بلند مدت است. بازدهی بیشتر از ۶ درصد روی سرمایه عموماً بازده مورد نظر سرمایه‌گذاران را تامین می‌کند.

معامله‌گری چیست؟

معامله گران با کار کردن در دوره‌های زمانی کوتاه‌تر و قرار گرفتن در معرض ریسک روزانه روی رسیدن به جریان وجه نقد سریع و منظم تمرکز می‌کنند. معامله گران تلاش دارند که بیشترین بازدهی را در یک جلسه معامله به دست آورند.

ممکن است معامله‌گران بعضی از اوراقی را انتخاب کنند که سرمایه گذاران نیز انتخاب می‌کنند و ممکن است آنها محصولات مشتقه را ترجیح دهند. نوسانات قیمت به معامله‌گران اجازه می‌دهد که روی سود‌های کوتاه مدت حساب کنند ( پولشان را تبدیل به سرمایه کنند) که ممکن است تنها چند ثانیه طول بکشد که هر کدامشان روی صدها تراکنش در یک جلسه‌ی معامله شرکت کنند. معامله گران انتظار بازدهی ماهانه ۱۰ درصد را دارند.

تفاوت‌های بین معامله‌گری و سرمایه‌گذاری برای طرفداران هرکدام از آن‌ها چالشی برنمی انگیزد. آنها می‌دانند کدام روش به ترجیحاتشان نزدیک‌تر است، به علاوه آنها از نکات مثبت و منفی هر کدام هم خبر دارند و نکات منفی آن‌ها را منصرف نمی‌کند. با این وجود آن‌ها هنگام پیدا کردن روش برای به کار انداختن پولشان خوبی‌ها و بدی‌ها را می‌سنجند.

مزایای سرمایه‌گذاری چیست؟

  • ترکیب: دارایی‌ها میتوانند با گذشت زمان با ارزش‌تر بشوند چون درآمد از نرخ بهره اجازه‌ی سرمایه‌گذاری مجدد را می‌دهد که ارزش ابزار بدهی را بالا می‌برد.
  • مسئولیت محدود کوتاه مدت: با گذشتن از بازار‌های دشوار به جای واکنش نشان دادن به نوسانات ، سرمایه گذاران ریسک را با محصولاتی که در طی زمان ارزشمند تر می‌شوند، کاهش می‌دهند.
  • هزینه‌های تراکنش و مسئولیت‌های مالیاتی: سرمایه گذاران با محدود کردن تعداد تراکنش ها،هزینه‌های تراکنش را کاهش می‌دهند، و بعضی از حساب‌ها شامل معافیت مالیاتی روی سود تحقق یافته می‌شوند.
  • سود‌های سرمایه‌ای پیش بینی نشده: سرمایه‌گذاری‌ها ممکن است طی زمان به وسیله‌ی تجزیه سهام یا تقسیم سود افزایش پیدا کنند.

معایب سرمایه‌گذاری چیست؟

یکی از معایب سرمایه‌گذاری این است که سرمایه گذاران ممکن است تا زمان تسویه حساب به سرمایه اصلیشان دسترسی نداشته باشند. همچنین زمانی که سرمایه‌گذار تصمیم به فروش می‌گیرد، ممکن است ارزش سرمایه اش بسته به وضعیت بازار کمتر شود. نرخ بازده ممکن است زمانی کم شود که بازار روند نزولی داشته باشد.

مزایای معامله‌گری چیست؟

  • جایگاه‌ها سریعاً باز و بسته می‌شوند، که ریسک نابودی کامل بازار را در صورت داشتن یک شیوه‌ی معامله‌ی فعال کاهش می‌دهند.
  • از افت سرمایه جلوگیری می‌شود.
  • تعدادی معامله‌ی مثبت می‌تواند یک ذخیره‌ی سود ایجاد کند.
  • معامله گرانی که از اهرم استفاده می‌کنند میتوانند از مقدار کمتری سرمایه برای به دست آوردن سود استفاده کنند.

معایب معامله‌گری چیست؟

  • قرار گرفتن در معرض نوسانات کوتاه مدت می‌تواند یک حساب معامله را به شدت پایین بیاورد.
  • کارمزد‌ها و کمیسیون‌ها ممکن است سود کلی معامله گر را کاهش دهد.
  • مسئولیت‌های مالیاتی روی سرمایه‌های کوتاه مدت می‌تواند روی خروجی مالی تاثیر بگذارد.
  • وابستگی به تکنولوژی برای اینترنت و سیستم‌های اطلاعاتی

معامله گران رسیدن به نقدینگی به وسیله‌ی خرید و فروش سریع را یک نقطه قوت می‌دانند و از ریسک انحطاط کامل بازار به وسیله‌ی یک روش معامله‌ی فعال دوری می‌کنند. قابلیت خروج سریع از یک موقعیت نامطلوب از افت سرمایه جلوگیری می‌کند و تعدادی معامله‌ی مثبت پشت هم می‌توانند ذخیره‌ی سود ایجاد کنند. معامله گرانی که از اهرم استفاده می‌کنند ، قادر هستند میزان کمتری سرمایه را در معرض خطر قرار دهند تا به سود مطلوبشان برسند.

معامله گران قرار گرفتن در معرض نوسانات کوتاه مدت را یک نکته منفی می‌دانند که ممکن است در هر زمانی اتفاق بیفتد و ارزش یک حساب معامله را پایین بیاورد. کارمزد‌ها و کمیسیون‌ها می‌توانند سود کلی معامله گر را پایین بکشند و مسئولیت مالیاتی روی سود‌های سرمایه‌ای کوتاه مدت هم میتواند رو خروجی مالی تاثیر بگذارد. کمک تکنولوژی برای اینترنت و سیستم‌های اطلاعاتی ممکن است یک هزینه برای به روز رسانی تجهیزات و زیربنا به معامله گران تحمیل کند.

برای رسیدن به سود کوتاه مدت چه زمانی باید بفروشید؟

بازار سرمایه برخی راهنمایی‌ها را پیشنهاد می‌کند که تبدیل به شعار هایی میشوند که در ذهن ماندنشان کار آسانی است مثل “ارزان بخر و گران بفروش”.

گذشته‌ی بازار نشان می‌دهد که ارزش سرمایه‌گذاری‌ها بعد از حداقل ۱۰ سال به بیشتر از قیمت خرید می‌رسند. هنگامی که ارزش یک سرمایه‌گذاری به بیشتر از سرمایه‌گذاری اولیه می‌رسد باید یک نقطه خروج قرار داد. نیاز سرمایه گذار به پول می‌تواند او را به نقد کردن دارایی‌ها و سرمایه‌گذاری در جایی دیگر تحریک کند که یک دلیل خوب برای فروش است. در برخی شرایط، یک سرمایه گذار ممکن است بخواهد دوباره پورتفویش را با گرفتن سود کوتاه مدت روی یک سهمی که قبلاً خوب عمل کرده متعادل کند.

تمرکز روی قیمت هر سهم برای سود‌های بلند مدت

آن شعاری که به تصمیم فروش جهت می‌دهد، روی قیمت خرید هم اعمال می‌شود. قابلیت تشخیص یک قیمت کم به متغیر هایی بستگی دارد که ممکن است در زمان تغییر کنند. اندیکاتور‌های تکنیکال مثل حجم معامله ممکن است مقداری راهنمایی انجام دهند، اما حرفه ای‌ها آن را پر ریسک می‌دانند.

سایر راهنمایی‌ها شامل گزارشات تحلیلگران و قیمت‌های هدف که میانگین نظرات تمام تحلیلگران را نشان می‌دهد، هستند. دانستن چگونگی تشخیص این که یک سهمی به پایین ترین قیمت خود رسیده، یکی از مطلوب ترین بخش‌های سرمایه‌گذاری را شامل می‌شود.

شما تابحال تجربه کدام یک را داشته‌اید؟ دوست دارید بیشتر درباره کدام یک از این موارد مطلب بخوانید؟ لطفا نظرات و دیدگاه خودتان را با ما در میان بگذارید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.