پرایس اکشن چیست/ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن
خبر " پرایس اکشن چیست/ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن از منبع ارز دیجیتال " با موضوع CryptoNews-ارز دیجیتال در تاریخ ۱۳۹۸/۰۴/۲۹ منتشر شد.
پرایس اکشن (Price Action) یکی از شیوه های معامله گری است که تنها داده های قیمت را مبنای تحلیل قرار می دهد تا تریدر نقاط ورود و خروج را شناسایی کند. در این روش از هیچگونه اندیکاتوری استفاده نمی شود و تمامی تحلیل ها بر روی نمودار قیمتی ساده ای انجام می شود. این آموزش ترید بر اساس هارامی صعودی تکنیک به معامله گران اجازه می دهد تا حرکات زنده و […]
پرایس اکشن (Price Action) یکی از شیوه های معامله گری است که تنها داده های قیمت را مبنای تحلیل قرار می دهد تا تریدر نقاط ورود و خروج را شناسایی کند. در این روش از هیچگونه اندیکاتوری استفاده نمی شود و تمامی تحلیل ها بر روی نمودار قیمتی ساده ای انجام می شود. این آموزش ترید بر اساس هارامی صعودی تکنیک به معامله گران اجازه می دهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند و حواسشان به اندیکاتورهایی که معمولاً از قیمت جا می مانند، پرت نشود.انبوه اطلاعاتی که در نمودار جمع شده، به درد تریدرها نخورده و آن ها را بیشتر سردرگم خواهد کرد. در پرایس اکشن مواردی از قبیل تحلیل فاندامنتال و استفاده از نوسانگرها نادیده گرفته و نمودار قیمت در ساده ترین حالت خود تحلیل می شود.نمونه ی از یک چارت ساده بدون اندیکاتور که در پرایس اکشن استفاده می شود – محدوده های حمایت و مقاومت مشخص شده اندنمونه ای از یک چارت نسبتا شلوغ که از اطلاعات زیادی اشباع شده است و تمرکز معامله گر را بر هم می زندبراساس سایت اینوستوپدیا، نکات کلیدی پرایس اکشن شامل موارد زیر می شود:پرایس اکشن به نوسانات قیمت که در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، اشاره دارد.برای مشخص کردن روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معامله گران، می توان دیدگاه های مختلفی را اعمال کرد.الگوهای نموداری از پرایس اکشن به دست می آیند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آن ها برای پیش بینی در آینده استفاده می شود، با استفاده از پرایس اکشن محاسبه می شوند.پرایس اکشن به معامله گر چه می گوید؟همانطور که گفته شد، داده های خام قیمتی مبنای داده های پرایس اکشن است که می توان آن را در قالب های مختلف نموداری مانند شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفت. نمودار کندل استیک به دلیل نمایش گرافیکی مناسب نوسانات و حرکات قیمتی، به همراه نمایش داده هایی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایین ترین به محبوبیت بالایی بین معامله گران دست یافته است.الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید نمونه هایی از پرایس اکشن های تفسیرشده ای هستند که معامله گر حین مشاهده آن ها می تواند تصمیمات معینی را اتخاد کند. الگوهای کندل استیک بسیاری وجود دارند که هر یک از آن ها انتظارات خاصی را در تریدر به وجود می آورند.الگوی مثلث صعودیبرای نمونه از یک مثلث صعودی که با خطوط روند بر روی نمودار یافت شده، می توان برای پیش بینی یک شکست مقاومتی استفاده کرد. پرایس اکشن در این الگو به ما می گوید که خریداران چندین بار برای شکستن مقاومت تلاش کرده اند و هر بار قدرتمندتر از قبل ظاهر شده اند.چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟پرایس اکشن همانند اندیکاتورهایی مثل MACD و RSI یک ابزار به شمار نمی آید و منبعی از داده هایی است که ابزارهای مختلف براساس آن ساخته شده اند. معامله گران نوسانی (Swing Trader) و تریدر روند (Trend Trader) بیشتر ترجیح می دهند با پرایس اکشن کار کنند تا تحلیل فاندامنتال و اندیکاتورها را برای تمرکز بر روی محدوده های حمایت و مقاومت و پیش بینی شکست ها و تثبیت های قیمتی رها کنند.حتی این تریدرها هم باید به عوامل دیگری از جمله حجم معاملات و تایم فریم هایی که از آن برای یافتن سطوح حمایت و مقاومتی استفاده کرده اند، توجه داشته باشند؛ چرا که می تواند بر روی درست بودن تحلیل هایشان تاثیر بگذارد.معامله گران برای اینکه تحلیل پرایس اکشن موفقی داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند آشنایی داشته باشند.خطوط حمایت و مقاومتمعامله گران در پرایس اکشن باید به دنبال سطوح و محدوده هایی باشند که قیمت در مواجهه با آن ها واکنش نشان داده است. به این محدوده ها حمایت و مقاومت گفته می شود.خطوط حمایت و مقاومت پس از اینکه می شکنند، قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند. یعنی برای نمونه خط حمایتی که شکسته می شود، در ادامه سدی در برابر افزایش قیمت خواهد بود و به یک مقاومت تبدیل می شود.این خطوط را باید در تایم فریم مخصوص خود استفاده کرد، چرا که قیمت بسته شدن یا باز شدن در یک تایم فریم خاص می تواند شکسته شدن یا نشدن این خطوط را در آن تایم فریم تعیین کند. برای مثال استفاده از خطوط حمایتی که برای دوره زمانی هفتگی رسم شده، احتمالا در نمودار یک ساعته کارایی چندانی نخواهد داشت.خطوط روندشناسایی روند و یافتن خطوط روند از اولین کارهایی است که معامله گر باید انجام دهد. اصطلاح «روند دوست شماست» که در بازارهای مالی از آن استفاده می شود، یکی از نکات مهمی است که معامله گران باید به یاد بسپارند تا در هنگام ترید کردن با روند بازار نجنگند.خطوط روند که با اتصال کف ها و سقف ها به همدیگر ساخته می شوند، نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص می کنند تا در اولین شمعی که از خط روند عبور می کند، معامله گر تصمیم به خریدن یا فروختن بگیرد.الگوهای کندل استیکآرایش به خصوص کندل ها در کنار یکدیگر، معامله گر را برای حرکت بعدی قیمت آماده می کند. در ادامه تعدادی از این الگوها و ویژگی های آن ها معرفی شده است.مشخصات یک شمع (کندل)ماروبزو (Marubozu)در این الگو سایه ای از سمت بالا یا پایین بر روی بدنه شمع دیده نمی شود. فشار شدید خریداران (ماروبزو سبز) و فروشندگان (ماروبزو قرمز) از مشخصه های بارز این شمع است. این شمع اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.دوجی (Doji)زمانی شکل می گیرند که قیمت آغازین و نهایی یک شمع با هم برابر باشند. اندازه سایه ها در دوجی متغیر است. این الگو نبرد میان خریداران و فروشندگان را نشان می دهد که هیچ یک از دو گروه بر دیگری برتری نیافته اند. این الگو می تواند هم به صورت ادامه دهنده روند و هم بازگشت روند باشد.هارامی (Harami)یکی از الگوهای بازگشتی که از دو شمع تشکیل شده است. کندل اول که شمع مادر نام دارد، بازار را به نقطه اوج یا نزول می رساند. کندل بعدی یک شمع دوجی است یا اینکه بدنه کوچکی دارد و درون بازه خرید و فروش شمع مادر تشکیل می شود.پوششی (Engulfing)در این الگو دو شمع پشت سر هم قرار گرفته اند که رنگ های متضادی دارند. این الگو به صورت بازگشتی است و بدنه شمع دوم، کندل اول را به صورت کامل در بر می گیرد. اینکه شمع پوششی چه تعداد از شمع های قبلی را در بر می گیرد، قدرت الگو را نشان می دهد.مزایا و محدودیت های پرایس اکشنتحلیل پرایس اکشن شخص به شخص می تواند متفاوت باشد. بارها اتفاق افتاده که دو معامله گر با نگاه به حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجه گیری کاملا مختلف برسند. یکی از آن ها شاید ادامه روند نزولی را پیش بینی کند و دیگری انتظار بازگشت روند را در آینده نزدیک داشته باشد.البته دوره زمانی که معامله گر استفاده می کند، تاثیر فراوانی بر روی تحلیل او خواهد گذاشت؛ بطوریکه قیمت یک ارز دیجیتال می تواند در طول چند هفته به صورت نزولی باشد، اما در تصویر بزرگتر هر ماه رشد کرده باشد.نکته مهم این است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمی آیند و تحلیلگر باید برای گرفتن تایید از الگو به آن فرصت کافی (نه زیاد و نه کم) بدهد.این نوع تحلیل نسبت به سایر شیوه های معامله گر مزیت هایی هم دارد که از جمله آن ها می توان به سریع بودن و کاربردی بودن آن در هر بازاری اشاره کرد. در عین حال که بیشتر استراتژی های پرایس اکشن ساده است، یادگیری و استفاده از آن در نمودارها نیازمند تمرین فراوان است.پرایس اکشن به تریدر اجازه خواهد داد تا نظم موجود بین خریداران و فروشندگان را از بی نظمی بین داده های قیمتی بیرون بکشد و بر اساس آن حرکت بعدی را پیش بینی کند. [تعداد: 0 میانگین: 0/5] بیشتر بخوانید :تحلیل تکنیکال قیمت: بیت کوین، اتریوم، بیت کوین کَش، ریپل، لایت کوین تحلیل تکنیکال قیمت: بیت کوین، اتریوم، بیت کوین کش، ریپل، لایت کوین بررسی تحلیل تکنیکال و سه راه کسب سود در حوزه ارزهای دیجیتال ! سد ۴,۳۸۰ دلاری برای افزایش قیمت کوتاه مدت بیت کوین/ حمایت در منطقه ۳,۸۰۰ دلار شاخص RSI چیست و چگونه از آن در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم؟
نمودار شمعی ژاپنی(کندل استیک)
ساعد نیوز: کندل استیک (به انگلیسی Candlestick)، به معنای شمعدان، نوعی نمودار قیمت است که قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شده یک اوراق بهادار را در یک دوره زمانی مشخص نشان میدهد.به دلیل شکل این نمودارها که شبیه شمع است، به آن کندل استیک یا شمعدان میگویند.سه نوع اصلی نمودار وجود دارد.
کندل استیک (به انگلیسی Candlestick)، به معنای شمعدان، نوعی نمودار قیمت است که قیمت های بالا، پایین، بازشدن و بسته شده یک اوراق بهادار را در یک دوره زمانی مشخص نشان می دهد.به دلیل شکل این نمودارها که شبیه شمع است، به آن کندل استیک یا شمعدان می گویند.سه نوع اصلی نمودار وجود دارد.که افراد سرمایه گذار و معامله گر، بسته به اطلاعاتی که درپی آنند و یا بسته به سطوح مهارت فردی شان مورد استفاده قرار می دهند. این نمودار هاشامل نمودار خطی، نمودار میله ای، نمودار شمعی (کندل استیک) میباشد.
از نظر بسیاری از معامله گران، نمودار شمعی در مقایسه با نمودار میله ای (با وجو اینکه هر دو نمودار OHLC هستند )، از نظر بصری جالب تر و تفسیر آن آسان تر است. هرکدام از شمع ها تصاویری مربوط به حرکات قیمت ارائه می دهند که رمزگشایی آن ها در نمودار آسان است. در نمودار شمعی تحلیل گر قادر است به آسانی رابطه بین قیمت آغازین و پایانی و همچنین بالاترین و پایین ترین قیمت را بررسی و مقایسه کند و ظاهر ملموس تری نسبت به نمودار میله ای دارد.
اسامی الگوهای نمودارهای شمعی
دوجی Doji
شمع Doji دارای قیمت باز شدن و بسته شدن یکسان است، یا حداقل بدنه آن بسیار بسیار کوتاه است. دوجی یک بدنه بسیار بسیار باریک دارد که به صورت یک خط باریک نمایان می شود.دوجی نمایانگر تردید و دودلی خریداران و فروشندگان است. قیمت، بالا و پایین قیمت باز شدن جابجا می شوند و در نهایت در جایی بسیار نزدیک به آن بسته می شوند.
هیچ کدام از گروه خریداران یا گروه فروشندگان در نهایت نمی توانند کنترل را بدست بگیرند .چهار نمونه خط دوجی مهم وجود دارد. طول فتیله های بالا و پایین می تواند تغییر کند و شمع ها به شکل سلیب، سلیب معکوس، یا علامت چمع به نظر برسند.
در زمان وقوع دوجی به شمعهای تشکیل شده قبلی توجه کافی را مبذول کنید.اگر دوجی بعد از شمعهایی با بدنه بلند و خالی اتفاق افتاد (مثل ماروبوز سفید)، معلوم است که خریداران خسته وضعیف شده اند. برای اینکه قیمت به بالا رفتن ادامه دهد لازم است که تعداد خریداران بیشتر شود ولی دیگر نمی شود. فروشندگان گوش به زنگ هستند که وارد بازار شده و قیمتها را پایین بیاورند .
به خاطر داشته باشید که حتی بعد از اینکه یک دوجی شکل گرفت موقع فروش نیست. یک تایید هنوز لازم است. منتظر یک شمع پایین رونده باشید که زیر قیمت باز شدن شمع بلند سفید، بسته شود.اگر دوجی بعد از شمعهایی با بدنه بلند و پر اتفاق افتاد ( مثل ماروبوز سیاه )، معلوم است که فروشندگان خسته وضعیف شده اند. برای اینکه قیمت به پایین رفتن ادامه دهد لازم است که تعداد فروشندگان بیشتر شود ولی دیگر نمی شود. خریداران گوش به زنگ هستند که وارد بازار شده و قیمتها را بالا ببرند.ب ا وجود اینکه سقوط با وجود محدودیت در تعداد فروشندگان ادامه نخواهد یافت اما خریداران بیشتری لازم است که بالا رفتن قیمت را تضمین کنند. منتظر یک شمع سفید باشید که بالای قیمت باز شدن شمع سیاه بلند، بسته شود.
فرفره گردان (Spinning Top)
شمعهایی که فتیله های بالا و پایین طویلی دارند و بدنه آنها کوچک است، فرفره گردان یا Spinning top نامیده می شوند. رنگ بدنه اصلی در آنها اهمیتی ندارد.این الگو نشان می دهد که خریداران و فروشندگان در حالت دودلی و تردید قرار دارند.بدنه اصلی کوچک (چه پر باشد چه خالی) نشان دهنده این است که حرکات بسیار کوچکی از قیمت باز شدن تا قیمت بسته شدن صورت گرفته است و فتیله ها نشان می هند که هم خریداران و هم فروشندگان در حال مبارزه اند ولی کسی پیروز نشده است و نتیجه نامعلوم است .
اگر فرفره گردان در هنگام روند رو به بالا شکل بگیرد (شکل بالا سمت چپ)، به این معنی است که تعدادی کافی از خریداران وجود ندارند و احتمال تغییر جهت وجود دارد. اگر فرفره گردان در هنگام روند رو به پایین شکل بگیرد (شکل بالا سمت راست)، به این معنی است که تعدادی کافی از فروشندگان وجود ندارند و احتمال تغییر جهت وجود دارد.
ماروبوزو (Marubozo)
مثل یک ورد جادویی به نظر می رسد، نه؟ ولی نه. همچنین معنایی ندارد. ماروبوزو در واقع حالتی است که در آن هیچ فتیله ای نداریم. بسته به اینکه بدنه شمع ما پر یا خالی باشد، ماروبوزو نشان دهنده حالتی است که در آن قیمتهای سقف و کف همان قیمتهای باز شدن و بسته شدن هستند. در شکل زیر دو نوع ماروبوزو را می بینید.
در یک ماروبوزو سفید ما یک بدنه بلند بدون فتیله داریم. قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است. این شمع نشان دهنده این است که کنترل بازار در دست خریداران است و بازار رو به بالا می باشد.این شمع اولین مرحله تشکیل یک روند صعودی (به صورت بازگشتی) یا ادامه صعود می باشد.
در یک ماروبوزو سیاه ما یک بدنه بلند بدون فتیله داریم. قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است. این شمع نشان دهنده این است که کنترل بازار در دست فروشندگان است و بازار رو به پایین می باشد. این شمع اولین مرحله تشکیل یک روند نزولی ( به صورت بازگشتی ) یا ادامه نزول می باشد.
تحلیل با الگوهای کندل استیک (تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی)
1- اولین مرحله در تحلیل کندلی ما پیدا کردن روند بازار هست. چون در بازار خنثی، الگوهای شمعی ژاپنی قدرت خاصی ندارند و ترید بر اساس کندل استیک دشوار میشود.
مثال :
در تایم فریم ۴ ساعته قیمت بین یک محدوده ی ۴۰ پیپی رنج شده. معمولا در این جور موارد باید بریم تایم پایینترش و در یک و نیم ساعته معاملات انجام بدیم بصورت فروش در سقف و خرید در کف.اگر بخواهیم در همان تایم ۴ ساعته معامله کنیم:
- اولا باید ببینیم رنج شدگی در چه محدوده ای هست؟
- آیا در محدوده ی انتهای روند هست و قیمت منتظر خبر هست تا قیمت برگردد؟
- آیا در وسط روند هست و احتمال تشکیل الگوهای کلاسیک ادامه دهنده هست یا الگو کلاسیک برگشتی هست؟
2- دومین مرحله پیدا کردن سطوح برگشتی هست. سطوحی که قیمت بر میگردد و به حرکتش در جهت روند ادامه میدهد . یا سطوحی که قیمت میتواند از آن ناحیه تغییر روند بدهد یا حرکت اصلاحی انجام بدهد.
3- سومین مرحله یافتن سیگنال با الگوهای کندلی هست.
اسامی الگوهای نمودارهای شمعی
الگوهای تک شمعی در تحلیل تکنیکال
Hammer (الگوی هامر یا همر)
الگوی چکش Hammerدر اغلب موارد در پایان روند نزولی تشکیل می شود.الگوی چکش در قسمت پایین سایه بلندی دارد و در قسمت بالایی خود یا بدون سایه است یا سایه ی بسیار کوچکی دارد. رنگ بدنه مهم نیست اما رنگ سبز معمولا قدرت بیشتری دارد. بدنه الگوی چکش در تحلیل تکنیکال یک دوم سایه ی پایینی آن می باشد.
Inverted Hammer
الگوی چکش معکوس یا هامر معکوس، غالبا در پایان روند صعودی تشکیل می شود.الگوی چکش معکوس در قسمت بالای خود سایه بلندی دارد و در قسمت پایین خود یا بدون سایه است یا سایه ی بسیار کوچکی دارد. رنگ بدنه مهم نیست اما رنگ قرمز معمولا قدرت بیشتری نسبت به سبز دارد. بدنه الگوی چکش معکوس در تحلیل تکنیکال یک دوم سایه ی بالایی آن می باشد.
الگوهای ترکیبی دو شمعی Two candles
Bullish Engulfing Pattern
این الگو (پوشاننده صعودی) شامل دو شمع با رنگ های متفاوت است که در انتهای روند نزولی تشکیل می شود. کل بدنه سفید (صعودی) شمع دوم، بدنه شمع اول مشکی (نزولی) را پوشش می دهد. اندازه سایه ها در این دو کندل اهمیتی ندارد. ایجاد شکاف (گپ) بین نقطه پایان کندل اول و نقطه آغاز کندل دوم اهمیت بیشتری به این الگو برای آغاز روند صعودی می دهد.
Tweezers Bottom
الگوی انبرک پایینی مانند الگوی قبلی شامل دو شمع با رنگ های متفاوت می باشد. با این تفاوت که ابتدا شمعی نزولی (مشکی) با بدنه بزرگ تشکیل می شود این شمع فاقد سایه یا با سایه های کوچک می باشد. شمع دوم در دل محدوده قیمت شمع اول به شکل ستاره (داجی) یا چکش معکوس تشکیل می شود. برای اهمیت بیشتر تغییر روند از نزولی به صعودی در این الگو، خارج نشدن سایه های شمع دوم از شمع اول مهم می باشد.
Bullish Harami
الگوی هارامی صعودی نیز در انتهای روند نزولی تشکیل می شود و اخطار تغییر روند را صادر می کند. شمع اول بدنه مشکی (آموزش ترید بر اساس هارامی صعودی نزولی) دارد که تمامی بدنه شمع دوم را پوشش می دهد سایه ها در این الگو اهمیت زیادی ندارند اما خارج نشدن سایه های شمع دوم از محدوده سایه های شمع اول قدرت بیشتر این الگو را نشان می دهد.
Bullish Piercing Line
در این الگو (پوشش شکاف صعودی) شاهد دو شمع با رنگ های متفاوت هستیم. در شمع اول بدنه مشکی (نزولی) و شمع دوم بدنه ای سفید (صعودی) با نقطه پایانی پایین تر از نقطه آغازین شمع قبلی می بینیم و نقطه آغاز شمع دوم با شکافی نزولی نسبت به پایان شمع اول شروع شده است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل شده و نمایشگر آغاز روند صعودی می باشد.
الگوهای ترکیبی سه شمعیThree candles
Evening Star
الگوی ستاره عصرگاهی از مجموع سه شمع در انتهای روند صعودی تشکیل می شود شمع اول صعودی و پرقدرت، شمع دوم با شکاف (گپ) صعودی آغاز شده و بدنه آن میتواند نزولی یا صعودی باشد ولی در غالب موارد بدنه و سایه های بزرگی ندارد و شمع سوم یک شمع نزولی است که آغاز آن با شکاف (گپ) نزولی نسبت به شمع دوم آغاز شده است. این سه شمع اخطار روند نزولی را در انتهای روند صعودی اعلام می نمایند.
Evening Doji Star
ترکیب این الگوی سه شمعی بسیار شبیه به الگوی ستاره عصرگاهی می باشد با این تفاوت که بین شمع اول و دوم به علاوه بین شمع دوم و سوم شکافی دیده نمی شود شمع اول پرقدرت و صعودی، شمع دوم Doji و شمع سوم دارای بدنه نزولی می باشد. با بسته شدن نزولی شمع سوم اخطار انتهای روند صعودی و آغاز روند نزولی اعلام می شود.
Abandoned Baby Pattern
این الگو (کودک رها شده نزولی) در بازار مبادلات ارز خیلی کم به وجود می آید. در انتهای روند صعودی پس از یک شمع صعودی قوی شکافی صعودی تا شمع بعدی به وجود می آید. شمع بعدی بصورت ستاره(داجی) بسته می شود و فاصله بسته شدنش تا شمع بعدی نیز دارای شکاف است. با مشکی (نزولی) بسته شدن بدنه شمع سوم اخطار پایان روند صعودی و آغاز روند نزولی به وجود می آید.
یافتن الگوها
الگوهای شمعی از کنار هم قرار گرفتن چند کندل تشکیل و به دو نوع کلی تقسیم می شوند:
- الگوهای شمعی ادامه دهنده
- الگوهای شمعی بازگشتی
الگوی شمعی ادامه دهنده
الگوی شمعی ادامه دهنده نشان دهنده ادامه روند بازار هستند. برای مثال در شکل زیر که روند افزایشی نشان می دهد، مادامی که قیمت بسته شدن و یا سایه کندل ها بالاتر از یکدیگر قرار می گیرند روند صعودی ادامه پیدا خواهد کرد.
در شکل زیر نیز که نشان دهنده یک روند نزولی است، مادامی که قیمت بسته شدن و یا سایه کندل ها پایین تر از یکدیگر قرار می گیرند، روند نزولی ادامه دار خواهد بود.
الگوهای شمعی بازگشتی
این الگوها در انتهای یک روند قرار می گیرند و موجب بازگشت روند می شوند. الگوهای بازگشتی به دو دسته تقسیم می شوند:
- الگوی بازگشتی خرسی که در انتهای روند صعودی قرار می گیرند و موجب بازگشت روند به نزولی می شوند.
- الگوی بازگشتی گاوی که در انتهای روند نزولی قرار می گیرند و موجب بازگشت روند به صعودی می شوند.
در شکل زیر این دو الگوی بازگشتی را آورده ایم.
در ادامه می خواهیم هرکدام از این دو نوع الگوی بازگشتی را بررسی کنیم.
الگوهای بازگشتی خرسی
1- الگوی ستاره شامگاهی
الگوی ستاره شامگاهی (Evening Star) در انتهای روند صعودی شکل می گیرد و موجب برگشت قیمت می شود. قیمت با یک فاصله (Gap) نسبت به روز قبل قرار دارد، در این الگو در بالاترین نقطه یک فرفره یا دوجی تشکیل می شود (مثبت یا منفی بودن آن چندان اهمیت ندارد). قیمت روز بعد پایین تر از کندل دوجی قرار می گیرد. درواقع قیمت بسته شدن روز سوم باید از نیمه کندل روز اول پایین تر باشد.
الگوی ستاره دنباله دار
الگوی ستاره دنباله دار (Shooting Star) در انتهای روند صعودی قرار می گیرد و موجب بازگشت روند می شود. این الگو می تواند به شکل مثبت هم ظاهر شود اما از اعتبار کمتری برخوردار خواهد بود.
الگوی مرد دار آویز
الگوی مرد دار آویز (Hanging man) در انتهای روند صعودی شکل می گیرد و از نشانه های برگشت روند است. این الگو می تواند به شکل مثبت هم ظاهر شود اما از اعتبار کمتری برخوردار است.
الگوی ابر سیاه پوششی
الگوی ابر سیاه پوششی (Dark cloud cover) در انتهای روند صعودی شکل می گیرد و باعث بازگشت روند می شود. در این الگو کندل دوم باید به نیمه کندل اول نفوذ کند.
پرایس اکشن چیست؟
به بیان ساده پرایس اکشن یک تکنیک معامله گری و تحلیل بازار است که به معامله گر این امکان را میدهد تا با استفاده از حرکات واقعی قیمت تصمیمات خود برای انجام معاملات را بگیرد؛ برخلاف دیگر تریدرها که با استفاده از اندیکاتورهایی که همیشه عقب تر از قیمت فعلی بازار هستند اقدام به تحلیل حرکات قیمت میکنند (توجه داشته باشید که اصلا منظور ما این نیست که استفاده از اندیکاتورها برای انجام تحلیل و معامله مناسب نمیباشد).
اکثر اندیکاتورها از قیمت فعلی بازار عقبتر هستند و در واقع تحلیل اطلاعات گذشته قیمت را با استفاده از فرمول خود نشان میدهند. با استفاده از برخی روشهای معامله گری خاص اطلاعات گذشته میتوانند به تریدر کمک کنند تا بتواند حرکات بعدی بازار که به احتمال زیاد به زودی رخ خواهند داد را تشخیص دهد، در حالی که با استفاده از اندیکاتورها باید صرفا حرکات بعدی بازار را حدس بزنیم.
پرایس اکشن
پرایس اکشن با استفاده از تحلیل الگوهای قیمت تلاش میکند تا نظم حاکم بر بازار که گاهی اوقات تصادفی به نظر میرسد را به شیوه ای بهتر به معاملهگر ارائه دهد. در واقع پرایس اکشن تریدرها چند گام فراتر میروند; سوال اصلی آنها این نیست که چه اتفاقی در حال رخ دادن است; بلکه این است که چرا این اتفاق دارد میافتد! بنابراین میتوانند تصمیمات بهتری بگیرند.
سویینگها (نقطه عطف بالا و پایین بازار یا همان High و Low تست کردن حمایتها و مقاومتها و روندهای تثبیت؛ نمونههایی از پرایس اکشن هستند.) نمودارهای شمعی ژاپنی و نمودارهای میله ای ابزارهای مهمی برای تحلیل با استفاده از روش پرایس اکشن میباشند.
الگوهای شمعی مانند هارامی، اینگولفینگ، شوتینگ استار و … همگی مواردی هستند که در تحلیلگری به سبک پرایس اکشن با آن موجه خواهید شد.
نمودار ساده در برابر نمودار شلوغ مملو از اندیکاتور
برای نشان دادن تفاوت بین چارت ساده پرایس اکشنی و چارتی که تعدادی از محبوب ترین اندیکاتور ها بر روی آن قرار دارد، دو چارت زیر بعنوان مثال در نظر بگیرید.
در نمودار اولی هیچ اندیکاتوری وجود ندارد و پرایس اکشن خالص است. و در چارت پائینی اندیکاتور های استوکاستیک، MACD، ADX و بالینگر باند قرار دارد.
نمودار تمیز:
نمودار شلوغ:
پرایس اکشن تریدر کیست؟ (Price Action Trader)
معاملهگری که از روش پرایس اکشن استفاده میکند را پرایس اکشن تریدر میگویند. این دسته از تریدرها همه چیز را ساده میبینند که در واقع روش بسیار موثری در معامله گری است؛ همه چیز را ساده ببین! این تریدرها نوسانات قیمت، الگوهای نموداری، حجم معاملات و دیگر اطلاعات بازار را برای ورود به معاملات با یکدیگر ترکیب میکنند.
البته این به بدان معنا نیست که این بهترین روش برای تحلیل بازار است. استفاده از این روش به درک خوبی از بازار نیاز دارد تا تریدر بداند که بازار چگونه حرکت میکند و نظم درونی آن به چه صورتی است، اما مزیت این روش این است که تقریبا در هر بازاری کار میکند؛ بازار سهام، فارکس، فیوچرز، طلا، نفت و … . نابترین نوع از پرایس اکشن تریدرها به Tape Trader مشهور هستند.
آنها برای انجام معاملات خود نیازی به چارت ندارند و تنها به دنبال مناطق حمایتی و مقاومتی برای کسب سود هستند. ابزار اصلی آنها در پنجره Time و Sales و یا گاهی Depth of Market خلاصه میشود.
مزایا و محدودیتهای پرایس اکشن
تحلیل پرایس اکشن شخص به شخص میتواند متفاوت باشد. بارها اتفاق افتاده که دو معاملهگر با نگاه به حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجهگیری کاملا مختلف برسند. یکی از آنها شاید ادامه روند نزولی را پیشبینی کند و دیگری انتظار بازگشت روند را در آینده نزدیک داشته باشد. البته دوره زمانی که معاملهگر استفاده میکند، تاثیر فراوانی بر روی تحلیل او خواهد گذاشت؛ بطوریکه قیمت یک ارز دیجیتال میتواند در طول چند هفته به صورت نزولی باشد، اما در تصویر بزرگتر هر ماه رشد کرده باشد.
نکته مهم این است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمیآیند و تحلیلگر باید برای گرفتن تایید از الگو به آن فرصت کافی (نه زیاد و نه کم) بدهد. این نوع تحلیل نسبت به سایر شیوههای معاملهگر مزیتهایی هم دارد که از جمله آنها میتوان به سریع بودن و کاربردی بودن آن در هر بازاری اشاره کرد. در عین حال که بیشتر استراتژیهای پرایس اکشن ساده است، یادگیری و استفاده از آن در نمودارها نیازمند تمرین فراوان است. پرایس اکشن به تریدر اجازه خواهد داد تا نظم موجود بین خریداران و فروشندگان را از بینظمی بین دادههای قیمتی بیرون بکشد و بر اساس آن حرکت بعدی را پیشبینی کند.
انواع استراتژیهای پرایس اکشن
یک استراتژی متداول پرایس اکشن شکست یا برکاوت (breakout) نام دارد.
در استراتژی برکاوت هنگامی که قیمت یک دارایی درحال حرکت با گرایش (tendency) خاصی است، اگر آن گرایش شکسته شود، به معاملهگر یک فرصت جدید معاملاتی را نشان میدهد.
به عنوان مثال، سهامی که در 20 روز گذشته بین 1100 تا 1000 تومان معامله شده و سپس بالاتر از 1100 تومان رفته را در نظر بگیرید.
این تغییر در گرایش به معاملهگر نشان میدهد که حرکت نوسانی احتمالا پایان یافته و با تشکیل یک روند جدید، حرکت به سمت 1200 تومان (یا بالاتر) آغاز شده است.
شکستها یا برکاوتها در الگوهای قیمت مختلفی از جمله محدودههای رنج، الگوهای مثلث، سروشانه، و پرچم اتفاق میافتند.
شکست به این معنا نیست که قیمت بطور قطع در مسیر پیشبینیشده حرکت خواهد کرد، و اغلب هم حرکت نمیکند.
وقتی قیمت پس از شکست یک سطح، دوباره به سطح قبلی باز میگردد شکست شکست کاذب (false breakout) نام دارد و اغلب فرصت معاملاتی را در خلاف جهت شکست نشان میدهد.
شکستها میتوانند بزرگ یا کوچک باشند.
به هنگام وجود ثبات در قیمت، یا درواقع دورههای کوتاهی که حرکات قیمت در یک محدوده خاص نوسان میکند، شکستهای یک روند میتوانند پتانسیل سودی عالی ایجاد کنند.
در یکی دیگر از استراتژیهای پرایس اکشن، چگونگی شکل گرفتن میلههای قیمت در یک نوع خاص از نمودار بررسی میشود.
به عنوان مثال، هنگام استفاده از استراتژیهای کندل استیک (نمودارهای شمعی)، معاملهگران از استراتژیهایی مانند الگوی کندل (شمع) پوششی استفاده میکنند.
همنچنین معاملهگران از محدودههای حمایت قیمت و مقاومت که به آنها فرصتهای معاملاتی خوبی میدهد بهره میگیرند.
محدودههای حمایت و مقاومت در مناطقی هستند که قیمت پیش از این میل به بازگشت داشته است. قیمت ممکن است در آینده به چنین محدودهایی واکنش نشان دهد.
قانون “تلاش دوباره”
یکی از مشاهدات کلیدی معامله گران پرایس اکشن این است که بازار اغلب بعد از شکست سطوح یا اصلاحی شدن، دوباره به آن سطح باز میگردد. اگر بازار به یک نقطه معین برگردد، آنگاه معامله گر انتظار دارد که بازار یا به مسیر خود ادامه بدهد و یا مجدد برگردد، در چنین شرایطی معامله گر نباید اقدامی انجام دهد تا اینکه بازار یکی از این دو راه را انتخاب کند.
وقتی بازار از این مرحله بگذرد و یکی از این دو حالت را انتخاب کند، آنگاه احتمال موفقیت معامله بسیار زیاد خواهد بود. بنابراین در چنین موقعیتی باید برای دومین نقطه ورود منتظر بمانیم.
برای مثال، اگر در دومین تلاش، فروشندگان سعی میکنند قیمت را به کف جدیدی ببرند و اگر این تلاش شکست بخورد آنگاه کف دوقلو شکل خواهد گرفت و در چنین نقطهای فروشندگان نظر خود را تغییر داده و میخرند. بنابراین فروشندگان هم به خریداران ملحق شده و یک فشار خرید قوی ایجاد میشود.
فرض کنیم بازار خط روند یا دامنه معاملاتی را میشکند. سپس بازار مجدد به این سطح شکسته شده بر میگردد و بجای اینکه به مسیر قبلی خود ادامه دهد، بر میگردد و به شکست ادامه میدهد، این حالت را “تایید” گویند.
معامله گران به دام افتاده
معاملهگران به دام افتاده اصطلاح رایجی درپرایس اکشن است و به معامله گرانی اشاره دارد که در سیگنال ضعیف وارد بازار شدهاند و یا بدون دریافت تأیید وارد شدهاند. این معامله گران در ضرر هستند چون بازار در جهت مخالف معامله آنها پیش رفته، یعنی اگر پرایس اکشن به حد ضرر آنها برخورد کند، آنگاه پوزیشن معاملاتی آنها بسته میشود.
بسیاری از معامله گران از حد ضرر استفاده میکنند تا اگر بازار در جهت مخالف حرکت کرد آنها از پوزیشن خود خارج شوند. این حالت باعث میشود حد ضررهایی که توسط معاملهگران به دام افتاده مشخص شدهاند به سفارشاتی تبدیل شوند که جهت مخالف بازار را تقویت کنند. تمام استراتژیهای مربوط به معامله گران به دام افتاده همگی بر پایه روشهای ال بروکس است.
معرفی انواع الگوها و ستاپ های پرایس اکشن
اجزاء مختلف یک شمع عبارتند از:
- قیمت باز: اولین قیمت
- قیمت پایانی: آخرین قیمت
- بالا: بالاترین قیمت
- پایین: پایین ترین قیمت
- بدنه: بخشی از شمع که بین قیمت باز و بسته قرار دارد.
- دُم یا سایه (بالایی و پایینی): قسمتی از شمع که بین قیمت باز و پایانی قرار ندارد.
- شمع اصلاحی: شمع اصلاحی بدنه ندارد یعنی قیمت باز شدن و پایانی هر دو یکی هستند، بنابراین هیچ تغییر در طی آن دوره زمانی رخ نداده است. به این شمع اصلاحی میگویند چون بازار در آن شمع فقط بین یک سقف و کف در نوسان بوده، در چنین حالتی اگر تایم فریم پایینتر را ببینیم ممکن است در آن شمع یک دامنه معاملاتی شکل گرفته باشد.
- شمع روندی: شمعهای روندی یا صعودی هستند یا نزولی که حتما باید بدنه داشته باشند. یعنی نقطه پایانی شمع از نقطه شروع شمع فاصله دارد.
- شمع روند صعودی: در چنین شمعی، قیمت پایانی بالاتر از قیمت اولین معامله قرار میگیرد. ممکن است که بازار در آن شمع چند مرتبه بین قیمت بالاو پایین نوسان کرده باشد ولی در آخر بالاتر از قیمت اولین معامله، بسته شده است.
- شمع روند نزولی: در چنین شمعی، قیمت پایانی پایینتر از قیمت اولین معامله قرار میگیرد.
- شمعهای در جهت روند: اینگونه شمعها، شمعهایی هستند که در جهت روند بازار هستند. یعنی شمع روند صعودی در یک بازار صعودی، همان شمع در جهت روند است و در بازار نزولی، شمع روند نزولی همان شمع در جهت بازار است.
- شمعهای مخالف روند: شمعهایی هستند که در جهت مخالف روند شکل بگیرند.
- شمعهای فرار (BAB): اینگونه شمعها، شمعهایی هستند که به اندازه دو انجراف معیار از اندازه متوسط بزرگتر هستند.
- شمعهای بدون سایه: شمع بدون سایه یعنی شمع روندی که تماما بدنه است و هیچ سایه ای در بالا و پایین آن وجود ندارد.
بعضی از شمعها فقط در یک طرف سایه ندارند. مثلا سایه بالایی دارند و سایه پایینی ندارند. وقتی آموزش ترید بر اساس هارامی صعودی در یک روند قوی، شمع بدون سایه شکل میگیرد به این معنی است که در طول آن شمع فشار خرید یا فروش یکسان بوده است، بنابراین این حالت یک سیگنال قوی برای ادامه روند است. در چنین حالتی میتوان از سبک ال بروکس برای ورود استفاده کرد که در این روش میتوان یک تیک بالاتر یا پایینتر از شمع مورد نظر سفارش خرید یا فروش آموزش ترید بر اساس هارامی صعودی گذاشت. در چنین شرایط معامله گر باید خیلی سریع عمل کند تا slippage (تفاوت نقطه سیگنال و نقطه ورود) افزایش پیدا نکند.
- اینساید بار: شمع اینسایدبار کوچک است و در دامنه بالا و پایین شمع قبلی جای میگیرد. یعنی سقف آن از سقف شمع قبلی پایینتر است و کف آن از کف شمع قبلی بالاتر است.
- اوتساید بار یا شمع بیرونی: اوتساید بار از شمع قبلی خود بزرگتر است و کاملا با آن همپوشانی دارد. سقف آن بزرگتر از شمع قبلی و کف آن کوچکتر از شمع قبلی است.
جمع بندی:
همه معاملهگران تازهکار از یادگیری معامله بر اساس پرایس اکشن سود میبرند.
یادگیری خواندن و تفسیر حرکات نمودار قیمت خود تبدیل به یک سیستم معاملاتی میشود و پیادهسازی سایر ابزارهای تحلیلی مانند اندیکاتورها نیز میتواند به شما کمک کند.
استراتژیهای پرایس اکشن بسیاری وجود دارند اما شما برای شروع فقط به یادگیری یک مورد احتیاج دارید. سپس تعداد استراتژیهایی که در آن مهارت دارید را بالا ببرید و بهترین مورد را براساس بازار و شخصیت خودتان انتخاب کنید.
پیش از یادگیری استراتژیهای بیشتر پرایس اکشن، با همان یک استراتژی به سود برسید.
معاملهگری بر اساس پرایس اکشن، تضمینکننده سود نیست. این کار فقط سبک بهتری از معامله را پیش پای شما قرار میدهد اما برای یادگیری به زمان و تمرین نیاز دارد.
مرکز آموزشی و کارآفرینی خوارزمی در مسیر یادگیری مهارت های حرفه ای، پیشرفت شغلی، کارآفرینی و توسعه کسب و کار با بهره مندی از دانش و تجربه اساتید متخصص و دارا بودن کادری مجرب در کنار فراهم آوردن محیطی پویا با امکانات روز آموزشی، با افتخار در کنار شما خواهد بود. امیدواریم بتوانیم نقش و سهمی موثر در آینده، جایگاه شغلی و اجتماعی شما مردم کشور عزیزمان ایران داشته باشیم و رسالت اجتماعی خود را به نحو احسن ایفا نماییم.
آموزش تحلیل کندل ها
این روز ها با افزایش محبوبیت معاملات ارز دیجیتال، پیشبینی قیمت رمز ارز های مختلف از اهمیت بالایی رخوردار شده است. به همین دلیل یادگیری تحلیل تکنیکال با ابزار های گوناگون آن، به کمک بسیاری از معامله گران کریپتو کارنسی شتافته. یکی از این ابزار های کاربردی کندل ها هستند که پیشبینی روند قیمتی یک رمز ارز را به ما نشان می دهند. کندل یا همان شمع ( candlestick ) نوعی از نمودار قیمت است که در تحلیل تکنیکال به کار می رود و نقاط بالا، پایین، باز و بسته شدن قیمت یک اوراق بهادار را به آنالیزگران ارائه می دهد.
کندل استیک چیست؟
معنای لغوی کندل استیک "شمعدان" می باشد و پیشینه آن به بازرگانان برنج در ژاپن بر می گردد که برای پیشبینی نوسانات قیمتی از آن استفاده کردند. اگر بخواهیم به زبان ساده تر کاربرد کندل را بیان کنیم، نمودار قیمتی است که نوسانات قیمت را در هر بازه زمانی مشخص یا همان تایم فریم، به صورت جزئی و شفاف به معامله گران ارائه می دهد. کندل ها معمولا با استفاده از نقاط حمایتی و مقاومتی یک دارایی روند آن را پیشبینی کرده و به سرمایه گذاران کمک می کنند بهترین موقعیت خرید یا فروش یک سهام را محک بزنند. هر کندل متشکل از دو جزء اصلی، بدنه و سایه است که نشان دهنده اطلاعات زیر هستند:
• قیمت آغازین معاملات، opening price
• قیمت پایانی معاملات، close price
• کمترین قیمت یک سهام، low price
• بیشترین قیمت یک سهام، high price
بدنه شمعدان: بدنه قسمت پهن یک کندل است که در چارت های کندل استیک نشان داده می شود. بدنه کندل، محدوده باز و بسته شدن قیمت در مدت مشخصی را پوشش می دهد. اگر قیمت باز شدن کندل پایین تر از قیمت بسته شدن آن باشد نشان دهنده روند صعودی بازار است که در این شرایط رنگ بدنه شمعدان به سبز یا سفید تغییر حالت می دهد. اما اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهام مورد نظر روند نزولی را طی خواهد کرد و بدنه شمعدان به رنگ قرمز یا مشکی در می آید.
سایه یا shadow: به قسمتی از کندل که خارج از محدوده قیمتی باز و بسته شدن قرار دارد، سایه یا shadow می گویند. سایه به شکل یک خط نشان داده می شود که بیانگر محل نوسان قیمت در مقایسه با قیمت های باز و بسته می باشد. به زبان ساده تر، سایه ها بالاترین و پایین ترین قیمت هایی را نشان می دهند که یک سهام یا ارز در بازه زمانی خاص معامله آموزش ترید بر اساس هارامی صعودی شده است.
توجه داشته باشید بدنه کندل ها متناسب با رنگ و اندازه اشان نشان دهنده قدرت روند بازار در یک بازه زمانی خاص هستند. سایه ها نیز نسبت به اندازه ای که دارند در رابطه با تغییر روند یک سهام و یا ضعف فعلی آن به معامله گران هشدار می دهند.
کاربرد کندل ها در بازار ارز دیجیتال
کندل ها یکی از کاربردی ترین ابزار های پیشبینی قیمت هستند که به معامله گران کمک می کنند بهترین نقطه ورود و خروج از بازار های سهام را شناسایی کنند. در واقع کندل ها تمام جزئیات تغییر قیمت سهام را به ما نشان می دهند که در حفظ دارایی سرمایه گذاران بسیار موثر واقع می شود. تحلیل تکنیکال بازار با کندل ها برای ارز دیجیتال نیز بسیار کاربردی می باشد و حرکت دقیق رمز ارز ها به سمت صعودی یا نزولی را نشان می دهد. همانطور که می دانید بازار ارز دیجیتال از نوسانات قیمتی شدیدی تشکیل شده است که در صورت نداشتن آگاهی کافی برای آنالیز این نوسانات، ضرر و زیان های عظیمی به معامله گر وارد می شود، به همین ترتیب هر ابزاری که به پیشبینی قیمت کمک کند از ارزشمندی بالایی برخوردار است.
انواع کندل ها
در گذشته تریدر ها از نمودار های خطی برای نوسان گیری بازار استفاده می کردند، اما این نمودار ها تنها قیمت پایانی یک سهام را نشان می دادند. با گذشت زمان انواع مختلف کندل ها با الگو های متفاوت به وجود آمدند که جزئیات قیمت را به طور حرفه ای تری بیان می کنند. برخی از انواع کندل های معروف در زیر دسته بندی شده اند.
توجه داشته باشید قدرت کندل ها در شکل بدنه و سایه آن ها تعریف می شود، هرچه بدنه یک کندل بلند و کشیده تر باشد نشان دهنده قدرت روند فعلی بازار است. همچنین قطر سایه نیز مهم است، کندل هایی که سایه های بلندی از خود بجای می گذارند نشان دهنده قدرت کم بازار و روند ضعیف فعلی آن می باشند.
سخن آخر
کندل استیک یا شمعدان یک نمودار قیمتی مهم است که به واسطه آن جزئیات دقیق نوسانات سهام مورد برسی قرار می گیرد. این ابزار در پیشبینی روند یک رمز ارز و آگاهی از رون فعلی آن تاثیر بسزایی دارد. معامله گران با تحلیل کندل ها نقاط باز و بسته شدن قیمت یک سهام را مشاهده می کنند و بهترین موقعیت برای خرید یا فروش را تعیین می کنند.
دیدگاه شما