قد بلند بهتر است یا قد کوتاه
قد افراد یک واقعیت بیولوژیک ساده است که اشخاص میتوانند کمی آن را تغییر دهند، اما این خصوصیت ممکن است بر سرنوشت شما تاثیرگذار باشد، بدون آن که شما آن را درک کنید. در ادامه شواهدی را برای تعیین نقش این ویژگی روی برخی جنبهها ـ از جذابیت فردی گرفته تا موجودی حساب بانکی و طول عمر افراد ـ جستوجو کردهایم.
همه این عوامل همبستگی صرف دارند. البته در بسیاری موارد، استثنائاتی وجود دارد که نقضکننده این قوانین است. ما از نقطه قمار بیولوژیک به این موضوع نگاه کردیم و به نظر میرسد مزایای بلندی یا کوتاهی قد به طور مساوی و عادلانه تقسیم شده است.
شاید تمام این آمار و ارقام فقط همان ضربالمثل قدیمی را اثبات میکند که میگوید: اندازه بدن شما تعیین کننده سرنوشت شما نیست، بلکه چگونگی استفاده از آن مهم است.
سلامت و طول عمر
منطقه Villagrande Strisaili در جزیره ساردینیای ایتالیا بیشترین جمعیت افراد بالای صد سال را در کل اروپا دارد. هرچند عوامل زیادی همچون رژیم غذایی مدیترانهای و زندگی اجتماعی پرجنب و جوش میتواند در طول عمر ساکنان این جزیره دخیل باشد، اما یک دلیل ممکن هم میتواند کوتاه قدی افراد این منطقه باشد. متوسط قد مردان چشم انداز سهام ایالات متحده این منطقه 160 سانتیمتر است.
از آنجا که کودکان سالمتر متمایل به رشد و بلند تر شدن هستند، شاید انتظار داشته باشید بلندی قد به طور کلی یک شاخص خوب برای تناسب کلی بدن باشد، اما با مطالعات و بررسی عوامل دیگر به نظر میرسد، افراد بلندقد هر چه مسنتر میشوند، بیشتر دچار درد و رنج میشوند.
مثلا هر چه شما بزرگتر باشید، سلولهای بیشتری در بدن خود خواهید داشت و این یعنی افزایش خطر ابتلا به جهشهای سلولی که منجر به سرطان میشود. همچنین یک بدن بزرگتر انرژی بیشتری میسوزاند که باعث توسعه سمومی میشود که منجر به استهلاک و فرسودگی و در نهایت کاهش طول عمر شما خواهد شد. در میان شهروندان کهنسال ساردینیا، بلندقدترین افراد در مقایسه با همسایگان کوتاهقدتر خود دو سال کمتر عمر کردهاند. مطالعه دیگری که روی 3/1 میلیون اسپانیایی انجام شده است، نشان میدهد که هر سانتیمتر اضافه قد باعث کاستن حدود 8 ماه از طول عمر مورد انتظار فرد میشود.
نتیجهگیری: کوتاهقدها دارای طول عمر بیشتری هستند.
با وجود خطرات کمی که قد بلند برای سلامت ایجاد میکند، داشتن قد بلند سکهای است که یک روی خوشرنگ هم دارد. مطالعات مختلف نشان میدهد هر چه قد شما بلندتر باشد اقدامات شما برای شاد زیستن چشم انداز سهام ایالات متحده و لذت بردن از زندگی بیشتر است. احتمالا این فرضیه به این واقعیت برمیگردد که بلندی قد شما میتواند در چشم انداز شغلی شما تاثیر داشته باشد و به شما در به دست آوردن درآمد بیشتر کمک کند و این یعنی افراد بلند قد زندگی راحتتری را تجربه میکنند.
نتیجهگیری: هر چقدر بلندقدتر باشید، شادتر هستید.
تصور کنید، بدن شما کمی شبیه یک ماشین باشد. در شرایط کاملا مکانیکی هر چقدر این ماشین بزرگتر باشد، کاستن از سرعت این ماشین برای جلوگیری از تصادف سختتر خواهد بود. به علاوه تکانه حرکت بیشتر به معنای شدت بیشتر تصادف خواهد بود. نتایج یک مطالعه نشان میدهد در حین سقوط، افرادی که 20 درصد بلند قدتر از دیگران هستند میزان انرژی جنبشی تولید شده آنها در طول سقوط دو برابر دیگران است.
شاید این موضوع توضیح دهد که چرا افراد بلند قد در طول عمرشان احتمالا بیشتر از افراد دیگر از صدمات ناشی از چشم انداز سهام ایالات متحده چشم انداز سهام ایالات متحده تصادفات یا سقوط از بلندی رنج خواهند برد. به عنوان مثال احتمال شکستگی مفصل ران و لگن زنان با قد بیشتر از 175 سانتیمتر دو برابر بیشتر از زنانی با قد بلندتر از 155 سانتیمتر است.
نتیجهگیری:افراد کوتاه قد در مقایسه با بلندقدها کمتر مستعد آسیب و صدمه دیدن هستند.
کافی است نگاهی به مسابقات بسکتبال یا دوومیدانی بیندازید تا متوجه شوید داشتن پاهای بلند در بسیاری از صحنههای این مسابقات یک مزیت است. پاهای بلندتر میتواند سریعتر طول زمین را طی کند و صاحبش را زودتر به هدف برساند. به علاوه در ورزشهای تیمی مانند فوتبال آمریکایی افراد قد بلندتر میتوانند بالای سر رقبای خود را ببینند و توپ را آسانتر از روی سر آنها عبور دهند.
با این حال، گاهی قد کوتاهتر یک مزیت محسوب میشود، زیرا در اندام کوتاهتر مدت زمان لازم برای انتقال یک پیام عصبی به مغز زمان کمتری میبرد. این به آن معناست که عکسالعمل این افراد سریعتر است. جکی چان (بازیگر فیلمهای رزمی) نمونهای از این دست است. همچنین خم کردن و پیچ و تاب دادن به بدن برای افراد بلندقد سختتر است در حالی که افراد کوتاه قد میتوانند شتاب چرخشی بیشتری به بدن خود دهند و در ورزشهایی نظیر ژیمناستیک، اسکیت، اسکی و شیرجه نسبت به بلندقدها برتری داشته باشند.
نتیجهگیری: مزیت بلند یا کوتاه بودن قد در ورزش به نوع رشته ورزشی مربوط است.
در مسابقات و نمایشهای تلویزیونی، مردان بلندقد بیشتر ممکن است به موفقیت برسند. البته به نظر میرسد زنان بلندقد در برنامههای تلویزیونی از این خصیصه ذاتی زیاد لذت نمیبرند.
معمولا مردان بلندقد و خوشهیکل جذابیت بیشتری دارند و توجه بیشتری را به خود جلب میکنند. مطالعات مختلف نشان میدهد، مردان و زنان بلند قد به طور کلی جذابتر به نظر میرسند. البته همیشه این موضوع نمیتواند درست باشد. برخی اوقات مردم به نعمتهای خدادادی دیگری غیر از قد به عنوان جذابیت توجه دارند.
نتیجهگیری: شاید افراد بلند قد بتوانند در برنامههای تلویزیونی برنده شوند، اما این همیشه به معنای موفقیت نیست.
آبراهام لینکلن با قد 193 سانتیمتری از باراک اوباما بلندقدتر بود. او حتی هشت سانتیمتر بلندتر از میانگین قد آمریکاییها بود. یک مطالعه جدید این همبستگی را تائید میکند و نشان میدهد، کاندیداهای بلندقدتر در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، آرای بیشتری کسب کردهاند.
فراتر از رقابت انتخاباتی ورود به کاخ سفید، به نظر میرسد مردان و زنان بلندقامتتر دارای استیلای بیشتر، هوشمندتر و سالمتر هستند و احتمال انتخاب آنها از سوی دیگران در کارهای رقابتی بیشتر است. همچنین به نظر میرسد آنها درآمد بیشتری دارند. شاید به این خاطر که ما طبیعتا بلندی را با عظمت و تسلط (دو ویژگی مهم برای رهبری) مرتبط میدانیم.
در باره کودکان، قد میتواند نشاندهنده تغذیه مناسب باشد و شاید یک شاخص کلیتر از پرورش کودک که ممکن است به نوبه خود بر آموزش و پرورش کودک و موفقیتهای بعدی او در زندگی تاثیر گذار باشد. البته در میان مردان، همه آنهایی که دستاوردهای بزرگ داشتهاند، بلند قد نبودهاند. وینستون چرچیل و مارتین لوترکینگ، با وجود قد کوتاهشان دارای کاریزمای خاصی بودند، اما بر اساس برداشت اول به تنهایی، مردان بلند قد ممکن است امتیازات بیشتری داشته باشند.
لزوم نگاه جامع به حوزه زیست فناوری
جلسه ستاد راهبری اجرای نقشه جامع کشور برای بررسی سند ملی زیستفناوری کشور در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد.
به گزارش مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی ایران، جلسه 101 ستاد راهبری اجرای نقشه جامع کشور، روز سهشنبه 1396/10/26 به ریاست دکتر محمدرضا مخبر دزفولی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در محل دبیرخانه این شورا برگزار شد.
به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، در ابتدای این جلسه که به بحث و بررسی پیرامون “سند ملی زیستفناوری” اختصاص داشت، گزارشی از روند اقدامات صورت گرفته در ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور، پیرامون این موضوع ارائه شد.
در این سند با اشاره به اهداف، چشمانداز و برنامههای اجرایی این حوزه، توجه به بازارهای بینالمللی و حفاظت از ذخایر زیستی کشور بهعنوان اهداف اصلی این حوزه نیز مورد تأکید قرار گرفتند.
پس از ارائه این گزارش، اعضا به بیان نظرات و پیشنهادهای خود پرداختند، که اهم آن به شرح ذیل است: اهمیت حوزه زیستفناوری برای حفاظت از سلامت جامعه، نقش فناوری زیستی در افزایش بهرهوری در تولیدات غذایی، تبیین دقیق وظایف و تکالیف کلیه دستگاههای دخیل در این حوزه، در نظر گرفتن ابعاد فلسفی و فقهی زیستفناوری، بومیسازی فناوریهای زیستی بهمنظور خودکفایی و استقلال در تولیدات کشاورزی و باغداری و توجه به بحث محصولات تراریخته به عنوان بخش مهمی از فناوری زیستی.
به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، پس از بحث و بررسی پیرامون کلیات سند ملی زیستفناوری، بررسی جزئیات این سند به جلسه آینده موکول شد.
انرژی هستهای؛ محور رقابت اقتصادی کشورهای غرب آسیا
چشمانداز جهانی انرژی هستهای منبعی پاک و ایمن برای تولید برق است. این انرژی همچنین کمک قابل توجهی به کاهش تغییرات آب و هوایی از طریق فناوریهای حذف دی اکسید کربن (CDR) میکند.
گروه اقتصادوکارآفرینی خبرگزاری آنا؛ در بسیاری از کشورها، انرژی هستهای یک موضوع بحث برانگیز بوده و بسیاری از کشورها در مورد ایمنی راکتورهای هستهای و اثرات بهداشتی زبالههای هستهای نگران هستند. با وجود این نگرانی ها، تقاضا برای انرژی کم کربن هستهای در سراسر جهان رو به افزایش است.
چشمانداز جهانی انرژی هستهای منبعی پاک و ایمن برای تولید برق است. این انرژی همچنین کمک قابل توجهی به کاهش تغییرات آب و هوایی از طریق فن آوریهای حذف دی اکسید کربن (CDR) میکند؛ این اصطلاح توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی IAEA در سال ۲۰۰۵ ابداع شد. در حال حاضر حدود ۴۴۵ راکتور هستهای با مجموع ظرفیت ۴۰۰ گیگاوات در ۳۲ کشور جهان در حال فعالیت هستند.
این میزان انرژی هستهای طی سال ۲۰۲۰ تقریباً ۱۰ درصد از برق جهان را تامین کرده است برنامههای بین المللی بر افزایش سرمایه گذاری در برق هستهای تا رسیدن به ۱۵ درصد مصرف کل کشورهای جهان است. تا سال ۲۰۴۰ تولید برق هستهای به ۶۰۰ گیگاوات خواهد رسید.
بسیاری از کشورها برای تامین برق مورد نیاز خود نیروگاههای هستهای تاسیس کرده اند. انرژی تولید شده توسط نیروگاههای هستهای بسیار تمیزتر از گاز طبیعی، زغال سنگ یا نفت است. کارشناسان محیط زیست و کارشناسان انرژی موافقند که نیروگاههای هستهای نیز منابع انرژی بهتری نسبت به انرژیهای تجدیدپذیر هستند.
اگر قرار است جهان به استفاده از سوختهای فسیلی پایان دهد، مهمترین کاری که باید از نظر زیست محیطی انجام داد تغییر پارادایم مصرف از نفت و گاز به انرژی هستهای است. نیروگاههای هستهای یک اکولایزر انرژی هستند و هزینههای عملیاتی و نگهداری بسیار پایینی دارند.چشم انداز سهام ایالات متحده چشم انداز سهام ایالات متحده
الزامات نگهداری آنها را میتوان به سرعت و به راحتی و با زمان اندکی شروع و متوقف کرد. محل آنها معمولاً در داخل یک کشور واحد خواهد بود، که در صورت وقوع حادثه یا اعلام فاجعه، حل آنها را آسان میکند. این امر باعث میشود که نیروگاههای هستهای در بین تمام منابع برق از نظر زیست محیطی بیشترین مسئولیت را داشته باشند.
نیروگاههای هستهای هیچ گونه گاز گلخانهای تولید نمیکنند و راکتورهای هستهای دارای ویژگیهای ایمن هستند؛ اگر حتی یک نقص جزئی در راکتور وجود داشته باشد، میتوان آنها را خاموش کرد و هیچ آسیبی به مردم یا محیط زیست وارد نکرد. طول عمر یک نیروگاه هستهای بسیار طولانی است و هزینه نگهداری چنین نیروگاهی در طول عمر آن کسری از هزینه نگهداری نیروگاههای برق با انرژی زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی است.
در سالهای اخیر، بسیاری از کشورهای خاورمیانه برای کاهش وابستگی خود به نفت، نیروگاههای هستهای ایجاد کردهاند. به سبب تضمین توسعه و ثبات بلندمدت در جنوب غرب آسیا، شرکت انرژی هستهای عربستان سعودی SNEHC به طور فعال برای توسعه برنامه انرژی هستهای خود با سازمانهای پیشرو تحقیق و توسعه جهانی به منظور مطالعه امکانسنجی نیروگاه هستهای فعالیت میکند؛ سعودی در سال ۲۰۱۱ اولین توافق هستهای خود را با فرانسه امضا کرده است.
انتظار میرود در آینده نزدیک شهر انرژی اتمی و تجدیدپذیر ملک عبدالله که برای تحقیق و کاربرد اورانیوم اختصاص دارد با همکاری فرانسه در عربستان ایجاد گردد. در مارس ۲۰۱۵، یادداشت تفاهم بین سعودیها و کره جنوبی امضا شد و در سال ۲۰۱۷، شرکت ملی هستهای چین CNNC یک یادداشت تفاهم با سازمان زمینشناسی عربستان امضا کرد که در آن دو کشور برای شناسایی ذخایر اورانیوم احتمالی همکاری کردند.
در پایان سال ۲۰۱۹، توسط زمین شناسان مشخص شد که شبه جزیره قادر به تولید ۹۰۰۰۰ تن اورانیوم است. در سپتامبر ۲۰۲۰، گاردین بر اساس یک گزارش محرمانه تهیه شده توسط CNNC و موسسه تحقیقاتی زمین شناسی اورانیوم پکن گزارش داد که عربستان سعودی دارای ذخایر سنگ معدن اورانیوم کافی برای تولید داخلی سوخت هستهای است. برخی از ذخایر در منطقه شمال غرب کشور، جایی که قرار بود شهر نئوم احداث شود، شناسایی شده اند.
نگرانیها در مورد علاقه شدید پادشاهی به برنامه تسلیحات اتمی، با اشاره به عدم شفافیت عربستان سعودی، تشدید شدع است چرا که عمدهی هزینههای تسلیحات پاکستان توسط عربستان تامین میشود و مقامات اسلام آباد بارها به این مهم اشاره کرده اند که این کلاهکهای هستهای متعلق به دو کشور عربستان و پاکستان است.
ترکیه نیز از رقابت برای داشتن انرژی پایدار عقب نمانده است؛ ترکیه دو پروژه نیروگاه هستهای دارد که یکی در مرحله ساخت و دیگری در مرحله پروژه است همچنین مطالعات امکان سنجی برای نیروگاه سوم ادامه دارد. اولین نیروگاه به نام آق کویو با ظرفیت ۴۸۰۰ مگاوات است که تا سال ۲۰۲۴ به طور کامل به بهره برداری خواهد رسید.
پروژه دوم نیروگاه هستهای سینوپ با ظرفیت ۴۴۰۰ مگاوات است. توافقنامه بین المللی برای ایجاد نیروگاه هستهای میان سه کشور ژاپن، فرانسه و ترکیه امضا شد. بر اساس این توافق، شرکت سهامی تولید برق ترکیه مالک ۴۹ درصد، شرکتهای ژاپنی در مجموع ۳۰ درصد و شریک فرانسوی ۲۱ درصد سهام را در اختیار خواهند داشت.
آنچه ترکیه را در داشتن فعالیتهای هستهای مرموز کرده است اظهارات عجیب اردوغان در مورد پایگاه نظامی آمریکاییها با ۵۰ بمب هستهای در منطقه اینچرلئیک ترکیه است. رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه اخیرا از تمایلش برای ایجاد زرادخانه هستهای خبر داد و به طور رسمی اعلام کرد که یا باید هیچ کشوری سلاح هستهای نداشته باشد و یا باید همه از جمله ترکیه نیز سلاح هستهای داشته باشند.
نخستین کشور عربی که از نیروگاه هستهای رونمایی کرد امارات بود، این کشور در سال ۲۰۲۰ اولین فاز نیروگاه خود را به نام براکه را راه اندازی کرد؛ این نیروگاه که ۴ فاز عملیاتی دارد با توان ۵۶۰۰ مگاوات برای متحده عربی برق تولید میکند که تاکنون سه تای آنها شروع به کار کرده است.
امارات متحده عربی مدتهاست که علاقهمند به توسعه صنعت هستهای بومی خود بوده و انرژی اتمی را راهی برای تنوع بخشیدن به منابع اقتصادی خود میداند که میتواند از آن برای کشاورزی، نمک زدایی و پزشکی استفاده کرد. همچنین امارات تعهد داده است که از غنی سازی اورانیوم خودداری کند و این موضوع استفاده نظامی از برنامه هستهای امارات را غیرممکن میکند، اما محدودیتهایی که این کشور پذیرفته است نشان میدهد که توسعه انرژی اتمی در صورت دور زدن آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا نادیده گرفتن NPT چقدر میتواند خطرناک کند.
به خصوص که مناسبات پیچیده حاکمان دبی و ابوظبی با اسرائیل امکان داشتن بمب اتم برای این کشور ماجراجو را غیرممکن نخواهد کرد؛ با علم به این اطلاعات که امارات در چند سال گذشته جزایر یمن را به اشغال خود درآورده است و در تهدید سایر کشورهای منطقه دست بسته نبوده است.
هر چه قدر از کشورهای خاورمیانه در رابطه با انرژی هستهای سخن بگوییم پازل انرژیهای تجدیدپذیر و مسائل اتمی تکمیل نمیشود مگر این که به ایران بپردازیم. برنامه هستهای ایران موضوع بحثهای شدید بین غرب و ایران است. ایالات متحده و اروپا ایران را متهم میکنند که به دنبال توسعه قابلیت تسلیحات هستهای است، اما ایران چنین هدفی را رد کرده و تاکید میکند که فعالیتهایش ماهیت صلحآمیز دارد.
ایران هم اکنون دو نیروگاه اتمی برای تولید برق دارد که یکی از آنها در بوشهر و دیگری در دارخوین خوزستان فعالیت میکند این نیروگاهها به ترتیب با توان ۷۰۰ مگاوات و ۳۶۰ مگاوات در وضعیت تولید برق قرار دارند؛ و خبری از توسعه برنامهی هستهای نیست. به تازگی نیز فعالیتهای تحقیقاتی برای تبدیل شدن ایران به یک قدرت هستهای در تولید برق شدت گرفته است.
بررسی وضعیت نمادهای پیشرو در بازار طی ۲ هفته اخیر
رکنا: هفته پایانی خرداد و هفته ابتدایی تیر، شرایط ویژه ای بر بازار سرمایه حاکم بود. شاخص کل حدود 20 درصد رشد کرد و تا 115 هزار واحد بالا رفت اما در دو روز کاری اخیر، یعنی سه شنبه و چهارشنبه گذشته به یک باره افت کرد و تا 111 هزار واحد عقب نشست.
هفته پایانی خرداد و هفته ابتدایی تیر، شرایط ویژه ای بر بازار سرمایه حاکم بود. شاخص کل حدود 20 درصد رشد کرد و تا 115 هزار واحد بالا رفت اما در دو روز کاری اخیر، یعنی سه شنبه و چهارشنبه گذشته به یک باره افت کرد و تا 111 هزار واحد عقب نشست. بیشتر سهم هایی که در دو هفته طلایی عمدتا صف خرید بودند و بازدهی قابل توجهی رقم زدند، طی دو روز اخیر منفی و اکثرا صف فروش شدند. در این شرایط این سوال ایجاد می شود که آیا تمام صعودها و پرش ها هیجانی بوده است که حالا این گونه به یک باره عقب نشسته اند؟ ! پاسخ هم مثبت و هم منفی است. از سویی شرکت های دو گروه پیشتاز، یعنی پتروشیمی ها و فلزاتی ها، ظرفیت های بنیادین بسیاری برای رشد و افزایش سودآوری دارند که با افزایش نرخ ارز، حتی به اندازه 25 درصد (یعنی تا 5هزار تومان) هم محقق خواهد شد. از سوی دیگر اما، این که این ظرفیت رشد به یک باره در دو هفته متوالی ظهور کند - در حالی که تا پایان سال وقت برای رشد تدریجی و معقول بود- قطعا به دلیل فضای هیجانی بازار بوده است. افت دو روز اخیر نیز در راستای همین فضای هیجانی قابل تفسیر است. در ادامه ضمن تحلیل میزان سود و فروش تعدادی از نمادهای پیشتاز و البته شاخص ساز بازار در دو هفته گذشته، ظرفیت های بنیادین آن ها را بررسی خواهیم کرد.
نمایی از پیشتازان بازار
چنان چه گفته شد نمادهای دو گروه پتروشیمی و فلزات پیشروها، ثابت بازار در این دو هفته بودند. البته دو گروه دیگر را هم که به نحوی به این دو گروه مرتبط اند باید اضافه کرد؛ معدنی ها و چندرشته ای ها (هلدینگ های سرمایه گذاری که عمدتا سهامدار شرکت های بزرگ فلزی، پالایشی و پتروشیمی هستند). در جدول یک، چند نماد به نمایندگی از نمادهای مشابه انتخاب و تحلیل شده اند. فولاد مبارکه به نمایندگی از فولادی ها (فخوز، کاوه، ارفع و. ) و ذوب آهن اصفهان، کچاد و کگل از معدنی ها، مس شهید باهنر و ملی مس به نمایندگی از فلزاتی های غیر آهن (فاسمین، فایرا و. ) وغدیر و تاپیکو و پارسان به نمایندگی از چندرسته ای ها و فارس و شفن و شپدیس هم از گروه پتروشیمی. این نمادها طی دو هفته طلایی بازار سرمایه (از سه شنبه 21 خرداد تا دوشنبه 4تیر) حداقل 20 درصد و بعضا تا 60 درصد بازدهی داشتند. علت اصلی هم این بود که انتظار می رود این شرکت ها، که عمدتا صادراتی هستند، از محل افزایش نرخ ارز بتوانند سود خود را به طرز معنا داری افزایش دهند.
13 سهم شاخص سازی که 30 درصدی شدند
بازدهی بیشتر نمادهای موردتوجه بازار، به ویژه نمادهای دو گروه فلزات و پتروشیمی طی دو هفته مذکور تا حدود 30 درصد رسید. در جدول مقابل برای نمونه 13 نماد بورس و فرابورس انتخاب و تغییرات قیمت، بازدهی و برخی دیگر از مشخصات تحلیل آن ها ارائه شده است. البته چنان چه توضیح داده شد، بسیاری دیگر از نمادها در این دو گروه نیز بازدهی مشابهی را تجربه کردند و این 13 نماد به عنوان نمونه از گروه های مختلف انتخاب شده اند.
دوقلوهای اصفهانی و دوقلوهای معدنی؛ رکوردداران بازدهی
چنان چه جدول نشان می دهد، دوقلوهای فولادی بازار سرمایه بازدهی قابل توجهی در سال 97 به سهامداران خود داده اند. فولاد مبارکه که سازنده انواع ورق سرد و گرم است با حدود 50 درصد و ذوب آهن به عنوان سازنده مقاطع با 71 درصد در صدر جدول زیر قرار دارند. ذوب آهن با وجود زیان انباشته ای که دارد توانست در سال گذشته به سوددهی برسد و به همین دلیل موردتوجه بازار است. بعد از این دو نماد هم دوقلوهای معدنی یعنی کچاد و کگل با 46 و 45 درصد بازدهی در رده های بعدی قرار دارند. البته در محاسبات فوق، سود تقسیمی لحاظ نشده است اما شرکت هایی که تا پایان هفته گذشته تقسیم سود داشتند در جدول ذکر شده است تا در صورت نیاز به محاسبات بازدهی افزوده شود. مثلا اگر 35 تومان سود تقسیمی فملی را هم به سود قیمتی بیفزاییم، بازدهی این سهم طی امسال به حدود 50 درصد می رسد. بازدهی کچاد هم با احتساب 33 تومان سود تقسیمی به 62 درصد می رسد.
قیمت ها حبابی شده است؟
حال شاید بپرسید که آیا با این رشد مداوم دو هفته ای، قیمت ها حبابی شده است و با شروع روند کاهشی از انتهای هفته گذشته، برای چندین روز- مثلا باز هم دو هفته- باید شاهد کاهش سریع قیمت ها باشیم؟ پاسخ را در ستون 11، 12 و 13 جدول به تصویر کشیده ایم. سود سال 96 شرکت ها و همچنین نسبت قیمت به سود نمایش داده شده است. درباره مفهوم و اهمیت نسبت قیمت به درآمد به کادر آموزشی یک مراجعه کنید. بر این اساس نسبت قیمت (قیمت 6تیر97) به سود (سود سال 96) برای همه شرکت ها، به جز ذوب آهن و پتروشیمی پردیس، 8یا کمتر از 8است که نسبت های بالایی نیست. حتی برای 5نماد این نسبت در بازه 5تا 6قرار دارد که با توجه به سود بازار پول (سود 15 درصدی در بانک ها) یک مقدار حداقلی است. البته می دانید که طبق قوانین جدید بورس، شرکت ها مجاز به انتظار پیش بینی سود خود نیستند و این نسبت بر اساس سود سال 96 محاسبه شده است. اما برای یک تحلیل درست باید نسبت قیمت به درآمد را بر اساس پیش بینی سود سال 97 محاسبه کرد. اگر انتظار ثبات یا افزایش سود باشد، به هیچ وجه نمی توان از حبابی بودن قیمت سهم ها حرف زد و تنها در صورتی که انتظار کاهش قابل توجه سود طی امسال باشد، می توان گفت که قیمت ها حبابی است.
رشد قابل توجه فروش در 3ماه ابتدایی سال، چه حرف هایی برای گفتن دارد؟
برای تحلیل وضعیت شرکت ها در سال جدید، یک راهکار این است که می توانیم به تخمین میزان فروش (بر اساس برنامه و سابقه شرکت ها) و نرخ فروش (که وابستگی شدید به تورم و نرخ دلار دارد) و همچنین میزان هزینه ها اقدام کنیم. راه دیگر هم این است که منتظر بمانیم تا شرکت ها گزارش عملکرد سه ماه اول سال را منتشر کنند. اما یک راه دیگر هم وجود دارد که در ستون های انتهایی جدول زیر نمایش داده شده است؛ میزان فروش شرکت ها در سه ماه ابتدایی امسال (کادر آموزشی 2را بخوانید). مقایسه میزان فروش در سه ماه اول سال 97 با میزان فروش در سه ماه ابتدایی سال 96 نشان می دهد که همه شرکت های پیشرو بازار با افزایش قابل توجه فروش طی امسال مواجه شده اند. مثلا فروش ذوب آهن اصفهان سه چشم انداز سهام ایالات متحده برابر و فروش کچاد دو برابر شده است. سایر شرکت ها نیز 10 تا 60 درصد افزایش فروش را ثبت کرده اند که با توجه به رشد قیمت دلار، انتظار می رود درصد قابل توجهی از این افزایش درآمد، سود خالص باشد. اگرچه مبنایی برای قضاوت Judgment دقیق وجود ندارد.
رشدی که هم منطقی بود و هم هیجانی
با کنار هم قرار دادن ردیف های مربوط به نسبت قیمت به درآمد و همچنین تغییرات فروش شرکت ها در سه ماه ابتدایی امسال نسبت به بهار 96، به سادگی به این نتیجه می رسیم که قیمت شرکت ها به هیچ وجه حبابی نیست. بلکه برخی شرکت ها با توجه به چشم انداز افزایش فروش و سود طی امسال، همچنان کم و بیش ارزان هم هستند. اما این بدان معنا نیست که رشد دو هفته اخیر و همچنین سقوط Fall دو روز انتهایی هفته قبل، صرفا تحلیلی و خالی از هیجان بوده است. در چشم انداز سهام ایالات متحده چشم انداز سهام ایالات متحده واقع بازار با یک مبنای تحلیلی قوی، دست به یک رفتار هیجانی زد؛ شرکت هایی که قیمت به درآمد پایین و ظرفیت رشد سود بالایی داشتند موردتوجه بازار قرار گرفتند و در زمانی بسیار کوتاه رشد کردند. انتخاب بازار کاملا تحلیلی و عقلایی بود اما دو هفته رشد مداوم، یک رفتار هیجانی. اگر این رشد در یک ماه یا یک فصل به مرور رخ می داد همه چیز طبیعی و عقلایی بود اما هجوم نقدینگی باعث شد که انتخاب تحلیلی بازار در روندی هیجانی قرار گیرد.
سقوط دو روز اخیر هم، به هیچ وجه نمی تواند نشانه حبابی شدن قیمت سهم ها و احتمال سقوط شدید و مداوم دیگری باشد بلکه صرفا رفتاری هیجانی بود در واکنش به هیجان هایی که بر انتخاب تحلیلی بازار سوار شده بود. لذا در هفته جاری، با توجه به وضعیت بازار ارز، باید منتظر متعادل شدن یا موج جدید صعودی بازار باشیم.
کادر آموزشی یک: نسبت قیمت به درآمد
نسبت قیمت به درآمد (P/E)در بازار سرمایه نشان دهنده میزان ارزندگی یا گران بودن یک سهم است. در یک قانون Law کلی - که استثنائاتی هم دارد- هرچه سود یک سهم بیشتر و قیمت آن کمتر باشد (یعنی نسبت قیمت به درآمد کوچک تر باشد) سهم ارزنده تر است و احتمال رشد آن بیشتر است. در بیان دیگر می توان این نسبت را نشان دهنده سود هر سهم دانست که البته به صورت معکوس گزارش می شود. مثلا وقتی سود بانکی (سود بدون ریسک) 20 درصد است، نسبت قیمت به درآمد به میزان 5در بازار سرمایه (بازار دارای ریسک) یک مقدار حداقلی است. اکنون که سود بانکی 15 درصد است، حداقل نسبت قیمت به درآمد حدود 6.6 خواهد بود.
کادر آموزشی 2:به روز ترین گزارش عملکرد شرکت ها
شرکت ها صورت های سود و زیان را در پایان هر فصل، معمولا یک تا سه ماه بعد از پایان هر فصل منتشر می کنند که تاخیر زیادی دارد. اما گزارش میزان فروش - که هزینه ها و سود در آن نیست و فقط فروش کل و نرخ فروش است- در پایان هر ماه منتشر می شود. اگرچه افزایش فروش به تنهایی می تواند ناشی از افزایش هزینه ها یا افزایش سود باشد اما به طور کلی - و در نبود سایر گزارش های رسمی و تایید شده- می تواند یک نشانگر درباره مسیر حرکت شرکت باشد. به خصوص این که این گزارش از هر گزارش رسمی دیگری به روز تر است. برای دریافت این گزارش ها، کافی است چشم انداز سهام ایالات متحده به کدال بروید و بعد از درج نماد سهم، از زبانه نوع اطلاعیه، گزارش فعالیت ماهانه را انتخاب کنید.
چهار نکته طرف ایرانی که در توافق ژنو گنجانده نشد
جان کری، وزیر خارجه اسبق آمریکا در کتاب خاطرات خود که اخیرا منتشر شده، به طرح نکاتی در خصوص آخرین ساعات منتهی به اعلام توافق ژنو پرداخته است.
فصل هجدهم کتاب خاطرات جان کری، وزیر خارجه اسبق ایالات متحده که اخیرا منتشر شده، به روند مذاکرات هستهای ایران و 6 کشور موسوم به 1+5 اختصاص دارد.
خبرگزاری فارس، پیش از این چهار گزارش از فرازهای مختلف فصل هجدهم خاطرات جان کری تقدیم مخاطبان گرامی کرده و آنچه ذیلا میخوانید، به ساعاتی مانده به اعلام توافق موقت ژنو (برنامه اقدام مشترک) اختصاص دارد. تصریح به این نکته ضروری است که انتشار بخشهایی از روایت وزیر خارجه اسبق آمریکا به معنای تائید تمام یا بخشی از این روایت نیست.
کری با اشاره به تقسیم کار صورت گرفته بین او و کاترین اشتون، مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا در دور سوم مذاکرات ژنو و نظر به کارشکنی فرانسویها در دور دوم این مذاکرات، از تقسیم کار بین خود و اشتون در مذاکرات ژنو 3 خبر داده و نوشته است: «قرار شد در آن مقطع، من بر فرانسه و دیگر اعضای 1+5 تمرکز کنم و اشتون با ایران در تماس باشد. پس از دیدار با ظریف، کاترین نسخه روزآمدشده را به ایرانیها ارائه کرد که نسبت به نسخه قبلی [نسخه ژنو 2] تغییرات اندکی داشت. تمام کشورها کم و بیش موافق بودند، مگر - به شکل خندهآوری - کشور خودم!»
به نوشته وزیر خارجه اسبق آمریکا، هیات آمریکایی با ابعاد فنی متن موافقت داشت اما در خصوص مقدمه توافق نگرانی وجود داشته است. «ما میدانستیم که این بخش - دو پاراگراف اول متن - با بیشترین دقت خوانده میشود و توسط دوستان و منتقدان مورد تجزیه چشم انداز سهام ایالات متحده و تحلیل قرار میگیرد. شاید حتی برخی فقط همان دو پاراگراف را میخواندند. مهم بود که هر کلمهای در این دو پاراگراف، درست باشد.»
بر اساس روایت جان کری، وسواس آمریکاییها در خصوص مقدمه توافق ژنو، عملا باعث میشود که کنفرانس مطبوعاتی نتواند در بعدازظهر 23 نوامبر برگزار شود و کار به روز بعد میکشد.
وی وضعیت تیم آمریکایی را در ساعت 3 بامداد روز یکشنبه (24 نوامبر) چنین توصیف میکند: «من در گوشهای با تلفن امن در حال توضیح تغییراتی که روی آن کار میکردیم برای سوزان رایس، مشاور [وقت] امنیت ملی [کاخ سفید] بودم. بیل [برنز] در اتاق چشم انداز سهام ایالات متحده مجاور، با همتای ایرانی خود، مجید تختروانچی در حال صحبت بود تا موافقت ایرانیان را جلب کند و بین ما دو نفر، کارشناسان و دستیاران با عصبانیت و در حالی که مدام قهوه فوری درست میکردند، در حال تایپ کردن مطالبی در بلکبریهایشان بودند.»
ساعت 4 بامداد، ساعتی است که جان کری میگوید توافق نهایی حاصل شده است. «سایر وزاریی را که ساعتها قبل خوابیده بودند بیدار کردیم و به رسانهها خبر دادیم که اعلام توافق به زودی صورت میپذیرد.»
اما نکتهای که جان کری در روایت آن لحظات به آن پرداخته، یک تماس تلفنی از سوی «سید عباس عراقچی»، معاون وزیر خارجه ایران در آن لحظات است. وی میگوید هنگامی که در حال عزیمت به محل برگزاری کنفرانس مطبوعاتی بودهاند، عراقچی با هلگا اشمید، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تماسی حاصل کرده و به وی گفته بود که ایران میخواهد چهار نکته در متن توافق گنجانده شود.
ادامه روایت کری چنین است: «هلگا تلفن را به وندی [شرمن] وصل کرد. شرمن به او گفت: "عباس، هیچ نکته دیگری برای گنجانده شدن [در متن توافق] وجود ندارد."»
شرمن میافزاید: «وزرای دیگر اکنون بیدار شدهاند، در حال عزیمت به محل برگزاری کنفرانس مطبوعاتی هستند، کنفرانس مطبوعاتی اطلاع داده شده است، کار به انجام رسیده.»
به این ترتیب، ساعت 5 صبح 24 نوامبر به وقت ژنو، توافقی که به برنامه اقدام مشترک مشهور شد و پایه برجام قرار گرفت، اعلام میشود و بنابر روایت کری، چهار نکتهای که طرف ایرانی داشته، به این توافق افزوده نشدند.
کری میگوید: «برای اولین بار در دههها، برنامه هستهای ایران دیگر پیش نمیرفت بلکه متوقف شد و حتی در برخی ابعاد، به عقب بازگشت.»
در پایان این فراز از فصل هجدهم کتاب خاطرات جان کری آمده است: «من زود سوار هواپیما شدم و به خانه برگشتم، به موقع برای روز (عید) شکرگزاری. فکر میکردم خیلی چیزها در آن سال رخ داده بود که باید برای آنها شکرگزار میبودیم. جهان نسبت به صبح اندکی امنتر شده بود و تلاشهای سخت، به نتیجه رسیده بود. البته تردیدی نداشتم که کارهای سختتری در حال شروع شدن بود.»
اینکه چهار نکته گنجانده نشده طرف ایرانی در متن توافق ژنو چه بودهاند، مورد اشاره وزیر خارجه اسبق آمریکا قرار نگرفته است.
جان کری که این روزها بار دیگر دهان به سخن گفتن گشوده و بارها مصاحبه کرده است، اخیرا در یک مصاحبه رادیویی گفته که پس از دوران وزارت خارجهاش سه تا چهار بار با وزیر خارجه ایران دیدار داشته است. (جزئیات بیشتر)
دیدگاه شما