استراتژی نحوه تفکر سیستماتیک درباره تصمیم گیری در معامله گری و زندگی!
استراتژی معاملاتی به زبان ساده
در این سری آموزش ها میخواهیم بر خلاف کلیه مقالات و آموزشهایی که در این حوزه به زبان فارسی و انگلیسی نوشته شده نگاه تخصصی و ریشه ای به مبحث استراتژی استراتژی شخصی در سرمایهگذاری چیست؟ داشته باشیم تا شما بر اساس یاد گیری مفاهیم تخصصی و به روز استراتژی توانایی طراحی بهترین استراتژی معاملاتی را داشته باشید.
معنی استراتژی چیست؟
وجه مشترک تمام تعاریف برای پاسخ به سوال استراتژی چیست این است که استراتژی بر دستیابی به اهداف خاص تمرکز داردکه شامل تخصیص منابع است؛ و اینکه چند تصمیم یا اقدام سازگار، درست یا منسجم را نشان می دهد.
تعریف استراتژی در دنیای سرمایه گذاری و معامله گری:
جک ولش مدیر افسانهای جنرال الکتریک درباره استراتژی چنین میگوید:
استراتژی یعنی من تصمیم های شفاف و دقیق در مورد رقابت با رقبا بگیرم!
حالا در دنیای سرمایه گذاری من ترجمش میکنم
استراتژی نحوه تفکر سیستماتیک درباره تصمیم گیری در معامله گری و زندگی!
(حرفه ای ها بخوانند! ) اگر تصمیم برای راه اندازی صندوق سرمایه گذاری یا جذب سرمایه هستید، استراتژی معاملاتی شما حرف اول را میزند نه سود شما! پیشنهاد میکنم کتاب trade the trader را مطالعه کنید.
استراتژی معاملاتی به زبان ساده
خوب بیاید فرض کنیم به عنوان یک غریبه وارد یک شهر شدیم که تصمیم داریم از بناهای تاریخی آن شهر دیدن کنیم. به احتمال خیلی زیاد به عنوان یک ایرانی همیشه در صحنه اول فیلتر شکن را روشن میکنیم و بعد میریم وارد Waze میشیم آدرس را وارد میکنیم تا بهترین راه را به ما نشان دهد. خوب حالا مسیر را میخوانیم و به سمتش حرکت میکنیم تا به مقصد برسیم حال اگر در این مسیر به دلایل ترافیک و… مسیر را تغییر داد ما هم مسیر را تغییر میدهیم.
اگر شما هر لحظه مسیرتان را عوض کنید و سر خود به این کوچه و آن کوچه بروید و 1000 بار مسیر عوض کنید یا مجبورید به مردم متوصل شید و از آنها بپرسید یا اینکه ممکنه مسیر یک ساعته را 3 ساعته برید. پس اعتماد به نرم افزار بر اساس صحیح بودن داده های گذشته بسیار ساده تر و راهگشا تر است. پس ما با اعتماد به Waze مسیر خود را دنبال میکنیم و با ایمن ترین راه به مقصد میرسیم. این معنی واقعی انتخاب یک استراتژی برای رسیدن به مقصد است.
به عنوان یک تریدر اگر هر روز در حال تغییر استایل ترید و تست کردن اندیکاتور ها و عضویت در کانالهای سیگنال دهی هستید! پس قطعا دچار ضررهای سنگین می شوید و از این بازار پر سود به طور کامل اوت میشوید (پول شما توسط تریدرهای موفق به تاراج میره و تو هاوایی خونه میخرن)
حال برای داشتن یک استراتژی معاملاتی درست در بازارهای مالی به خصوص ارزهای دیجیتال چه کار باید بکنم؟
اصول پایه طراحی یک استراتژی معاملاتی در بازارهای سرمایه گذاری
بر اساس اصول استراتژیک پورتر یک استراتژی مناسب برای تصمیم گیری را به 4 گام اصلی تقسیم بندی میکنیم و در مورد هر گام به صورت مجزا توضیحاتی را ارائه میکنیم:
گام اول :چه جایگاهی را برای خود تعریف کرده اید؟
در مکتب پورتر به این جایگاه POSITIONING میگویند و انتخاب درست و واقع گرایانهی این موضوع میتواند راه درست را به شما نشاند دهد.
بسته به حجم سرمایه و همچنین نوع معاملات و بازار سرمایه هر تریدر باید برای خود به طور واقع گرایانه جایگاهش را تعریف کند و انتظارات صحیحی داشته باشد. برای مثال یک تریدر تازه کار و کم تجربه به محض ورود به بازار با رویای میلیاردر شدن در یک شب، استراتژی هایی را پیاده سازی میکند که تعجب و خنده تریدرهای با تجربه را بر می انگیزد.(البته تریدرهای حرفه ای از همین میکرو تریدرها سود میکنند)
پس جایگاه خود را خوب بشناسید اگر تازه کارید خودتان را حرفه ای نبینید و اگر بیش از یک سال در بازار متمرکز هستید خودتان را تازه کار و کم تجربه نبینید.
(یک تریدر تازه وارد و یک تریدر کهنه کار در استراتژی معاملاتی بسیار متفاوت عمل میکنند )
سبک های ترید را خوب بشناسید و درست انتخاب کنید
برای مطالعه بیشتر مقاله انواع سبک های ترید یا انواع معامله گر بخوانید و سبک استراتژی شخصی در سرمایهگذاری چیست؟ ترید خودتون رو بهتر بشناسید.
گام دوم جمعآوری اطلاعات جامع و کامل (تخصصی سازی)
برای اینکه در بازار مالی خاصی سرمایه گذاری کنیم اول از همه باید رفتار و جنس بازار را به خوبی بشناسیم. بهترین راه شناخت بازار جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعه دقیق و تخصصی فلسفه آن بازار و تاثیرات آن بر اقتصاد کلان می باشد.
روشهای شناخت تخصصی بازار کریپتوکارنسی (ارزدیجیتال)
درک جامع بلاکچین از لحاظ فنی
مفاهیم اقتصاد کریپتو
قوانین بین الملل و..
در پایان مرحله اول (در بازارمالی کریپتوکارنسی) باید به این سوالات پاسخ روشنی داشته باشیم که کدام پلتفرم و یا کدام پروژه بلاکچینی ارزش سرمایه گذاری دارد؟
گام سوم: تحلیل و پردازش اطلاعات
در بازارهای مالی هر شخصی بر اساس اطلاعات و نوع تحقیق و درک درست از اطلاعات به دست آمده از گام دوم سرمایه گذاری میکند. بر اساس روش خود و با در نظر گرفتن اصول سرمایه گذاری اقدام به تحلیل استراتژی شخصی در سرمایهگذاری چیست؟ کنید و به سوالات زیر پاسخ دهید؟
کدام نوع تحلیل مناسب این سبک سرمایه گذاری است؟(تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال، ….)
چه ابزارهایی در این تحلیل ها به من کمک میکنند؟
گام چهارم: جمع بندی اطلاعات و تصمیم گیری
- در این مرحله باید به یک جمع بندی رسیده باشید و تصمیماتی اتخاذ کنید:
- چه بخشی از سرمایه ام را وارد این بازار یا معامله کنم؟
- چند درصد از پورتفولیو(در ایران به سبد معروفه!) را از این ارز برای مثال اتریوم خرید کنم؟
- حد ضرر را به چه شیوه ای و کجا قرار دهم؟
- حد سود را بر اساس چه روشی و کجا در نظر بگیرم؟
- انتظار زمانی سرمایه گذاری من چقدر است؟
خوب! 4 گام استراتژی را در این مقاله یاد گرفتیم!
برای یافتن بهترین استراتژی معاملاتی چه کارهای لازم است بکنیم؟
حال برای یافتن بهترین استراتژی چه کارهای لازم است بکنیم
اگه صرفا دنبال داشتن استراتژی معاملاتی هستید، میتوانید ساعت ها در صفحه idea تریدینگ ویو دنبال ایده های جدید باشید و از استراتژیهای به اشتراک گذاشته شده لذت ببرید، یا سایت babypips که (مرجع بزرگی از استراتژیهای بازارهای مالی هست) استفاده کنید
اینها هیچ کدام شما را به مقصد و سود دهی نمیرسانند
اما اگر خودتان را یک پله بالاتر از تریدرها (معامله گران) عادی میدانید که از برنامه شخص دیگری کپی کنه، پس باید آستین ذهنتان را بالا بزنید و استراتژی معاملاتی شخصی خودتان را پیاده سازی کنید.
هشدار! این بخش نیازمند تمرکز است. اگر تمرکز لازم را ندارید پیشنهاد میکنم(چون میدونم تریدر هستید) چارت را ببندید و نفس عمیق بکشید زیرا قراره آینده معاملاتتان تغییر کند.
ابتدا باید به یک سری سوال جواب بدید و با خودتان صادق باشید!
با خودتان صادق باشید
اول باید با خودتان رو راست باشید و بدانید دقیقا دنبال چه هستید؟
آیا میخواهید یک معامله گر موفق باشید یا یک تحلیل گر تکنیکال(ترسو) باشید؟ این دو خیلی با هم فرق دارند
شما به کدام دسته از تریدرها ( معامله گران تعلق دارید( برای مطالعه روی این لینک کلیک کنید)
باید با خودتون به این نتیجه برسید که دنبال چه چیزی هستید؟ (شمال حقیقی تان را بیابید پیشنهاد میکنم حتما این کتاب را مطالعه کنید )
آدمی هستید که پوزیشنهای کوتاهمدت باز میکنه یا بلندمدت؟
دوست دارید پوزیشنهاتون در جهت روند باشد؟ یا همیشه خلاف جهت روند، وارد پوزیشن میشوید؟ (این بخش را به زودی در یک مقاله کامل بهتون توضیح میدیم )
انتظارتان از سود چقدر است و اساسا آدم صبوری هستید یا لحظه ای که خرید میکنید منتظر سود هستید؟
در زمانی که پوزیشن بباز دارید، تبدیل به فردی پرخاشگر وبیحوصله میشوید یا نه، ریلکس به انجام کارهاتون مشغولید. (من خودم در اوایل اگر حجم سنگین داشتم به یه غول بی شاخ و دم تبدیل میشدم)
برای اینکه به پوزیشنی ورود کنید، حتما نیاز به تایید چند اندیکاتور دارید یا خیر؟
بعد از چندتا سوال بالا از خودتون بهتره به سوال کلیدیتری جواب بدید
کدوم تایمفریم باید ترید کنم؟ _مقاله انواع تریدر را مطالعه کنید.
آیا به غیر از ترید کردن، مشغول کار دیگهای هم هستید؟ ( تکلیف خود را روشن کنید چرا که اگر مشغول کارهای دیگر هستید نباید به عنوان scalper عمل کنید که جز ضرر چیزی براتون نداره بلکه باید پوزیشن تریدینگ انجام بدید)
“به نظر من هیچ کاری به غیر از ترید کردن نباید داشته باشید. آخه چه کاری از این کار پر درآمدتره؟!
پول در اوردن در بازارهای مالی نمیتونه به عنوان شغل دوم شما باشه، شاید در درازمدت دچار ضرر بشوید”
اگه قرار به این باشه که با اندیکاتورها استراتژیتون رو طراحی کنید، آیا به اونها مسلط هستید؟ نحوه محاسبه هر اندیکاتور را دقیقا میدانید؟ فلسفه استفاده از هر اندیکاتور را باید دقیقا بدانید چرا که عدم تسلط شما به جای سود به شما ضرر سنگین میزند. پس این مرحله را جدی بگیرید.
شما فعلا به این سوالات پاسخ دهید چرا که در مقاله بعدی منتظرتون هستیم تا پاسخ شما را بررسی کنیم و پوزیشن گیری صحیح را با ساخت بهترین استراتژی مخصوص شما به شما آموزش بدیم.
اگر ایده ها و همچنین نظری درباره این مقاله دارید خوشجال میشیم دیدگاهتان را همینجا بیان کنید.
پنج استراتژی مدیریت ریسک
مدیریت ریسک بخش مهمی از سرمایهگذاری و تجارت مسئولانه است. استراتژیهای مدیریت ریسک میتوانند ریسک کلی پورتفولیوی شما را به طرق مختلف کاهش دهند. برای مثال، میتوانید سرمایهگذاریهای خود را متنوع کنید، در برابر رویدادهای مالی محافظت کنید، یا دستورات توقف ضرر و سود برداشتی را اجرا کنید.
این یک واقعیت شناخته شده است که سرمایهگذاران و معاملهگران به دنبال به حداقل رساندن ریسک هستند. حتی اگر تحمل ریسک شما بالا باشد، باز هم به نوعی ریسک سرمایهگذاری خود را در مقابل بازده آن میسنجید. با این حال، مدیریت ریسک بیشتر از انتخاب معاملات یا سرمایهگذاریهای کم ریسک است. مجموعه ابزار جامعی از استراتژیهای مدیریت ریسک موجود است که بسیاری از آنها برای مبتدیان نیز مناسب هستند.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک مستلزم پیشبینی و شناسایی ریسکهای مالی مرتبط با سرمایهگذاری شما برای به حداقل رساندن آنها است. سپس سرمایهگذاران از استراتژیهای مدیریت ریسک برای کمک به مدیریت ریسک پرتفوی خود استفاده میکنند. اولین گام حیاتی ارزیابی قرار گرفتن در معرض خطرات فعلی و سپس ایجاد استراتژیها و برنامههای خود در اطراف آنها است.
استراتژیهای مدیریت ریسک
استراتژیهای مدیریت ریسک، برنامه ها و اقدامات راهبردی است که معاملهگران و سرمایهگذاران پس از شناسایی ریسکهای سرمایهگذاری انجام میدهند. این استراتژیها ریسک را کاهش میدهند و میتوانند طیف وسیعی از فعالیتهای مالی را در بر گیرند. برخی از نمونهها عبارتند از گرفتن بیمه زیان و تنوع بخشیدن به پرتفوی خود در بین طبقات دارایی. علاوه بر شیوههای مدیریت ریسک فعال، درک برنامه ریزی مدیریت ریسک عمومی نیز مهم است. چهار استراتژی کلی برنامه ریزی وجود دارد که میتوانید با آنها کار کنید.
استراتژیهای برنامهریزی مدیریت ریسک
- پذیرش: تصمیم به پذیرش ریسک سرمایهگذاری در دارایی، اما خرج نکردن پول برای جلوگیری از آن، زیرا ضرر احتمالی آن مهم نیست.
- انتقال: انتقال ریسک سرمایه گذاری به شخص ثالث با هزینه.
- اجتناب: عدم سرمایه گذاری در دارایی با ریسک بالقوه.
- کاهش: کاهش پیامدهای مالی یک سرمایه گذاری پرخطر با تنوع بخشیدن به پرتفوی خود. این می تواند در همان طبقه دارایی یا حتی در بین صنایع و دارایی ها باشد.
چرا استراتژی مدیریت ریسک در کریپتو مهم است؟
رایج است که کریپتو، به عنوان یک طبقه دارایی، یکی از سرمایهگذاریهای با ریسک بالاتر برای سرمایهگذاران متوسط است. ثابت شده است که قیمتها بیثبات هستند، پروژهها میتوانند یک شبه از کار بیفتند و فناوری پشت بلاکچین میتواند برای تازه واردان چالش برانگیز باشد. با حرکت سریع کریپتوها، استفاده از شیوهها و استراتژیهای صحیح مدیریت ریسک برای کاهش قرار گرفتن در معرض خطرات احتمالی ضروری است. این نیز یک گام اساسی برای تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق و مسئولیت پذیر است.
استراتژی شماره 1: قانون 1% را در نظر بگیرید
قانون 1٪ یک استراتژی مدیریت ریسک ساده است که مستلزم ریسک نکردن بیش از 1٪ از کل سرمایه شما در یک سرمایه گذاری یا تجارت است. اگر 10000 دلار برای سرمایهگذاری دارید و میخواهید به قانون 1% پایبند باشید، چند راه برای انجام این کار وجود دارد. یکی خرید 1000 دلار بیت کوین (BTC) و تعیین یک دستور توقف ضرر یا حد مجاز برای فروش 9900 دلار است. در اینجا، زیان خود را به 1٪ از کل سرمایه سرمایه گذاری خود (100 دلار) کاهش میدهید.
همچنین میتوانید 100 دلار اتر (ETH) را بدون تنظیم دستور توقف ضرر خریداری کنید، زیرا اگر قیمت اتریوم به 0 کاهش یابد، تنها حداکثر 1٪ از کل سرمایه خود را از دست خواهید داد. قانون 1٪ اینطور نیست. بر اندازه سرمایهگذاری شما تأثیر میگذارد، اما روی مقداری که مایلید در یک سرمایهگذاری ریسک کنید.
قانون 1% به دلیل نوسانات بازار برای کاربران کریپتو بسیار مهم است. حریص شدن میتواند آسان باشد، و برخی از سرمایهگذاران ممکن است مقدار زیادی را در یک سرمایهگذاری بگذارند و حتی متحمل ضررهای سنگینی شوند که انتظار دارند شانس آنها تغییر کند.
استراتژی شماره 2: تعیین نقاط توقف ضرر و سود
دستور توقف ضرر، قیمت از پیش تعیین شدهای را برای دارایی تعیین میکند که موقعیت در آن بسته می شود. قیمت توقف پایینتر از قیمت فعلی تنظیم میشود و هنگامی که فعال میشود، به محافظت در برابر ضررهای بیشتر کمک میکند. دستور برداشت سود برعکس عمل می کند، قیمتی را تعیین میکند که میخواهید موقعیت خود را ببندید و سود خاصی را قفل کنید.
سفارشات توقف ضرر و سود به شما کمک میکند ریسک خود را از دو طریق مدیریت کنید. اول، آنها را میتوان از قبل تنظیم کرد و به طور خودکار اجرا میشود. نیازی به در دسترس بودن 24 ساعته نیست، و اگر قیمتها بیثبات باشند، سفارشهای از پیش تعیینشده شما فعال میشوند. این همچنین به شما این امکان را میدهد که محدودیتهای واقعی را برای ضررها و سودهایی که میتوانید ببرید تعیین کنید.
بهتر است این استراتژی شخصی در سرمایهگذاری چیست؟ محدودیتها را از قبل تعیین کنید تا در فشارهای ناشی از معاملات. در حالی که ممکن است عجیب باشد که سفارشهای سود برداشت را بهعنوان بخشی از مدیریت ریسک در نظر بگیرید، نباید فراموش کنید که هر چه مدت بیشتری برای کسب سود منتظر بمانید، ریسک بیشتر میشود که بازار دوباره سقوط کند در حالی که منتظر افزایش بیشتر است.
استراتژی شماره 3: متنوعسازی و پوششدهی
تنوع بخشیدن به پرتفوی یکی از محبوبترین و اساسیترین ابزار برای کاهش ریسک کلی سرمایه گذاری شماست. یک پرتفوی متنوع روی هیچ دارایی یا طبقه دارایی خیلی زیاد سرمایهگذاری نخواهد شد و خطر زیان سنگین از یک دارایی یا طبقه دارایی خاص را به حداقل می رساند. به عنوان مثال، شما ممکن است انواع مختلفی از سکهها و توکنها را در اختیار داشته باشید و همچنین نقدینگی و وام ارائه دهید.
پوشش ریسک یک استراتژی کمی پیشرفته تر برای محافظت از سود یا به حداقل رساندن زیان با خرید دارایی دیگر است. معمولاً این داراییها دارای همبستگی معکوس هستند. تنوع بخشی میتواند نوعی پوشش ریسک باشد، اما شاید شناخته شدهترین نمونه، قراردادهای آتی باشد.
یک قرارداد آتی به شما امکان میدهد قیمت یک دارایی را در تاریخ آینده قفل کنید. به عنوان مثال، تصور کنید که قیمت بیت کوین کاهش مییابد، بنابراین تصمیم میگیرید در برابر این ریسک محافظت کنید و یک قرارداد آتی برای فروش بیت کوین به قیمت 20000 دلار در سه ماه ببندید. اگر قیمت بیت کوین واقعاً سه ماه بعد به 15000 دلار کاهش یابد، از موقعیت آتی خود سود خواهید برد.
شایان ذکر است که قراردادهای آتی از نظر مالی تسویه می شوند و شما مجبور نیستید سکه ها را به صورت فیزیکی تحویل دهید. در این صورت، شخص طرف قرارداد شما 5000 دلار به شما میپردازد (تفاوت بین قیمت نقدی و آتی) و شما در برابر خطر سقوط قیمت بیت کوین محافظت میکنید.
همانطور که گفته شد، دنیای کریپتو یک دنیای بی ثبات است. با این حال، هنوز فرصت هایی برای تنوع بخشیدن به این طبقه دارایی و استفاده از فرصت های پوشش دهی وجود دارد. تنوع در کریپتو بسیار مهم تر از بازارهای مالی سنتی تر با نوسانات کمتر است.
استراتژی شماره 4: یک استراتژی خروج آماده داشته باشید
داشتن استراتژی خروج یک روش ساده اما موثر برای به حداقل رساندن خطر ضررهای سنگین است. با پایبندی به برنامه، می توانید در یک نقطه از پیش تعیین شده سود ببرید یا ضرر کنید. اغلب اوقات، حتی زمانی که قیمتها در حال کاهش است، خیلی راحت میخواهید که به راه خود ادامه دهید یا اینکه به یک ارز دیجیتال اعتماد کنید. گرفتار شدن در هیاهو، حداکثر گرایی یا یک جامعه تجاری نیز می تواند تصمیم گیری شما را مخدوش کند.
یکی از راههای اجرای موفقیتآمیز یک استراتژی خروج، استفاده از سفارشهای محدود است. شما می توانید تنظیم کنید که به طور خودکار با قیمت محدود شما فعال شوند، چه بخواهید سود ببرید یا حداکثر ضرر را تعیین کنید.
استراتژی شماره 5: خودتان تحقیق کنید (DYOR) DYOR
یک استراتژی کاهش ریسک برای هر استراتژی شخصی در سرمایهگذاری چیست؟ سرمایهگذاری است. در عصر اینترنت، انجام تحقیقات شخصی آسانتر از همیشه است. قبل از سرمایه گذاری در یک توکن، سکه، پروژه یا دارایی دیگر، باید دقت لازم را انجام دهید. مهم این است که اطلاعات ضروری در مورد یک پروژه را بررسی کنید، مانند کاغذ سفید، توکنومیک، مشارکت، نقشه راه، جامعه و سایر اصول.
با این حال، اطلاعات نادرست به سرعت پخش می شود و هر کسی می تواند نظرات خود یا آنلاین را به عنوان واقعیت ارائه کند. هنگام انجام تحقیق، در نظر بگیرید که اطلاعات خود را از کجا به دست می آورید و در چه زمینه ای ارائه شده است. شیلینگ امری عادی است و پروژه ها یا سرمایه گذاران می توانند اخبار نادرست، جانبدارانه یا تبلیغاتی را طوری منتشر کنند که گویی صادقانه و واقعی هستند.
ویژگی های استراتژی پورتفولیو
در به کارگیری استراتژی پورتفولیو گاهی ریسک کردن لازم است.
- میزان بازدهی: مشخص نمودن میزان بازدهی سهام ها از ویژگی های مهم یک استراتژی پورتفولیو کارآمد است. به همین خاطر هر سهام را باید به صورت جداگانه تجزیه و تحلیل و ارزیابی کرد و میزان بازدهی آنها را در یک بازه زمانی مشخص، معلوم نمود.
- سرمایه گذاری های منظم: سرمایه گذاری های منظم موجب تقویت استراتژی پورتفولیو می شود. این کار کمک می کند تا ذینفعان سازمان در بلند مدت سود بیشتری کسب کنند. همچنین باعث می شود سرمایه گذار نظم و انضباط بیشتری پیدا کند.
- ایجاد وزن و درصد مناسب برای هر سهم: سرمایه گذاران به منظور یک سرمایه گذاری اصولی و مطمئن، باید دارایی خود را به عنوان سهامی خاص و با میزان خاصی، سرمایه گذاری نمایند. همین موضوع سبب می گردد که ریسک کار کاهش پیدا کند و نتیجه بهتری به دست آید.
- صرفه جویی در هزینه ها: به کارگیری مناسب استراتژی های پورتفولیو کمک می کند تا سازمان و سرمایه گذاران آن با کمترین هزینه به اهداف مورد نظر خود که سود بیشتر می باشد، برسند.
اهداف استراتژی پورتفولیو
از اهداف این استراتژی حفظ امنیت سرمایه گذاری است، بدون اینکه عوامل دیگر را در نظر بگیرند. هدف بعدی سبد کاهش خطر می باشد. هدف از مدیریت به این شیوه و سبد خرید این است که از انعطاف پذیری موجود در سبد سرمایه گذاری اطمینان حاصل شود.
شاید مهمترین هدف این استراتژی و مدیریت به این سبک، ارائه نمودن بازدهی پایدار باشد. همچنین مدیرانی که این استراتژی را به کار می بندد، می خواهند از فرصت های خوب بهترین بهره برداری را داشته باشند.
هدف بعدی از به کارگیری این استراتژی به حداقل رساندن بار مالیاتی می باشد.
حفظ امنیت سرمایه گذاری از اهداف استراتژی پورتفولیو است.
چگونگی طراحی استراتژی پورتفولیو
امروزه طراحی استراتژی پورتفولیو برای پیشرفت همه سازمان ها و سرمایه گذاران از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. این استراتژی رشد فردی و گروهی را تضمین خواهد کرد. طراحی این استراتژی بسته به انواع آن با هم فرق می کند. به همین دلیل برای ساخت یک پورتفولیو باید با در نظر گرفتن نوع آن از طراحی خاصی استفاده کرد که متناسب با آن باشد.
مدیریت استراتژی پورتفولیو
این نوع از مدیریت، یک یا چند استراتژی پورتفولیو را به صورت متمرکز اداره می کند که مراحل آن عبارتند از:
- شناسایی
- اولویت بندی
- تفویض اختیار
- مدیریت
- کنترل پروژه ها
مدیران تلاش می کنند تا تضادهای موجود در بین طرح ها و پروژه ها را تعدیل کنند. سپس به تخصیص منابع مالی و انسانی سازمان بر اساس ظرفیت ها و اولویت های سازمان بپردازند. به این صورت سود حاصل از این فرایند را تخمین می زنند.
مدیران به روش های زیر روی استراتژی های پورتفولیو نظارت می نمایند.
- این مدیران نقش اصلی را در اولویت بندی پروژه ایفا می کنند و وجود توازن بین اجزا را تضمین می کنند و آنها را نوعی تنظیم می کنند که در راستای اهداف استراتژیک قرار بگیرند.
- استراتژی پورتفولیو را به موقع ارزیابی می کنند و عملکرد اجزا را به ذینفعان و سرمایه گذاران اصلی ارائه می کنند و مسائل و ریسک هایی که در این مسیر وجود دارد رو خیلی زود شناسایی می کنند و این موضوع روی عملکردشان تاثیر خواهد گذاشت.
- ارزشی که از طریق ابزارهای سرمایه گذاری برای سازمان به وجود آمده است را می سنجند. ارزش ها شامل نرخ بازگشت سرمایه، مدت زمان باز پس دادن سرمایه و ارزش خالص فعلی می شوند.
مدیران با استفاده از استراتژی پورتفولیو سوددهی سازمان را به حداکثز می رسانند.
۷ ویژگی سرمایه گذاران موفق در بورس
سرمایه گذار موفق – هر فرد دارای ویژگیهای رفتاری مخصوص به خود است که منجر به بروز رفتارهای متفاوت در شرایط حساس میشود. به عنوان مثال برخی افراد آرام هستند، برخی احساسات خود را بروز میدهند و برخی حتی حد و مرزها را فراموش میکنند.
در معاملات بورس نیز چنین است. مثلا در هنگام افت قیمت سهام یک نفر کل سهام خود را میفروشد و دیگری یا آرامش همچنان در حال خرید است. همین جزئیات رفتاری است که ضمن شکلدهی شخصیت معاملهگری میتواند فرد را تبدیل به یک سرمایه گذار موفق کند.
ویژگی های سرمایه گذاران موفق
در سرمایه گذاری، کسب ویژگیهای رفتاری خوب و دوری از رفتارهای بد، بسیار حیاتی است. خبر خوب این است که با اراده میتوانیم رفتارها و ویژگیهای شخصیتی خود را تغییر دهیم. در این مقاله، برخی از این ویژگیها که در اکثر سرمایهگذاران موفق مانند وارن بافت، کارل آیکان، چارلی مانگر، جورج سورس و ری دالیو وجود دارد را مورد بررسی قرار میدهیم.
۱. تفکر استراتژی شخصی در سرمایهگذاری چیست؟ قاطع و حفظ نظرات شخصی
بیشتر سرمایه گذاران از رسانهها، روزنامهها و صحبتهای تحلیلگران و دوستان خود تاثیر میپذیرند. سرمایه گذار موفق عقیده و نظر خود را دارد که حاصل تحلیل و بررسی شخص اوست. سرمایه گذار موفق از اطلاعات معنادار و قابل نتیجهگیری با منبع موثق استفاده میکند، اما پیرو نظرات تحلیلگران دیگر نیست.
برای سودآوری در بازار باید تفکری مستقل داشته باشید و حتی در جایی که توافق جمعی در مورد روند بازار وجود دارد و به ظاهر درست است، روی نظر خود حاضر به ریسک کردن باشید . «ری دالیو»
۲. شجاعت ریسک کردن
به نظر شما ریسک کسی که سرمایهگذاری میکند، بیشتر است یا کسی که سرمایهگذاری نمیکند؟ احتمالا پاسخ شما مثل بسیاری دیگر از افراد آن است که کسی که سرمایهگذاری میکند خود را در معرض ریسک بیشتری قرار میدهد.
اما نکتهای که از آن چشمپوشی کردهاید آن است که فردی که سرمایهگذاری نمیکند و پول خود را در زیر تشک! گاو صندوق و یا حسابش نگه داری میکند در واقع با وجود تورم در حال ریسک و زیان است.
۳. کنترل احساسات
یکی دیگر از ویژگی های سرمایه گذاران موفق غلبه بر ترس و طمع، برای سرمایهگذار است. ترس بیجا میتواند منجر به کسب سود کم و یا بستن زودهنگام معاملات در زیان شود. طمع نیز میتواند منجر به عدم شناسایی به موقع سود شود و در نتیجه، معاملهگری که در انتظار کسب سودهای بیشتر از به جای کسب سود، متحمل زیان شود.
یک سرمایهگذار موفق کسی است که این دو حس را در کنترل میگیرد. نتیجه به کنترل در آوردن این دو حس، کسب سود بیشتر نسبت به کسی که منفعلانه و بدون تحلیل عمل میکند.
۴. صبر
در مقایسه با مسابقات دو و میدانی، سرمایه گذاری بیشتر شبیه به دوی ماراتن است تا دوی سرعت. همه میدانیم که نمیتوان یک شبه ثروتمند شد. اگر سهامی را خریدهاید و احساس میکنید که قیمتش پایینتر از ارزش واقعی آن است، باید منتظر بمانید تا به ارزش واقعی خود برسد.
فرصتهای سرمایهگذاری هر روز و هر ماه و حتی گاهی برای یک سال نیز به وجود نمیآیند. صبور نبودن سرمایه گذار او را به سمت معاملات بیشتر سوق میدهد. افزایش بی برنامه تعداد معاملات نیز باعث افزایش هزینه کارمزد و از بین رفتن استراتژی معاملاتی مشخص و روشن میشود.
۵. استراتژی مشخص برای سرمایه گذاری
هنگامی که به روشنی نمیدانید که چه برنامهای برای سرمایه گذاری دارید، خود را با ریسک زیادی مواجه میکنید. اما زمانی که دقیقا برنامه مشخصی دارید بخش زیادی از ریسک را مدیریت کردهاید. یکی از مهمترین نکتهها، انتخاب روش سرمایه گذاری متناسب با شخصیت معاملاتی شما است.
در ابتدا ممکن است روش خود را تغییر دهید اما با گذشت زمان روش مناسب خود را پیدا میکنید.
۶. از اشتباهات خود درس بگیرید
ارتکاب اشتباه برای پیشرفت ضروری است. به نوعی میتوان گفت اشتباهات مفیدند هرچند ممکن است بهایی برای آنها پرداخت شود. هر اشتباه دارای مطلبی آموزنده است که باعث پیشرفت و ارتقا میشود.
میتوان اشتباهات دیگران را از کتابها و منابع مطالعه کرد و از آن ها درس گرفت. اما به یاد داشته باشید که بهترین تجربهها، به صورت شخصی بدست میآیند.
۷. با شور و اشتیاق سرمایه گذاری کنید
یکی دیگر از ویژگی های سرمایه گذاران موفق شور و اشتیاق به سرمایه گذاری و کسب درآمد مانند انرژی مثبت در انجام کارهاست. سرمایه گذار موفق با شور و اشتیاق به دنبال کسب سود است. بیشتر افراد موفق در سرمایه گذاری، از سنین کم به کسب سود علاقه داشتهاند.
اگر به دنبال حضور بلند مدت در بازارهای مالی و کسب درآمد از راه معاملهگری در بازارهای بورس هستید، نکات بالا را همیشه به خاطر داشته باشید. معاملهگران و سرمایه گذاران موفق، دارای سیستم و استراتژی معاملاتی خاص خود هستند که ضمن کاهش چشمگیر مداخلات ویرانگر احساسات در معاملات، امکانی برای ارزیابی عملکرد معاملاتی در اختیارشان قرار میدهد.
با داشتن چنین استراتژیهایی است که یک معاملهگر میتواند استراتژی خود را تا زمانی که رفتاری معقول دارد مورد استفاده قرار دهد و از بروز چند زیان مقطعی، هراسان نشود.
مدیریت سرمایه چیست؟ ارتباط مدیریت سرمایه گذاری و ریسک
مدیریت سرمایه را به روشهای مختلفی میتوان معنی کرد، سرمایهگذاریهای شخصی، سرمایهگذاریهای درون سازمانی یا برونسازمانی، سرمایهگذاری در بازارهای مالی و… روشهای مختلفی برای حفظ ارزش پول و سودآوری هستند که همگی به مدیریت نیاز دارند.
رابرت کیوساکی در کتاب مشهور «پدر پولدار و پدر بیپول» چهار ربع نقدینگی کارمندی، کسب و کار کوچک، کارآفرین و سرمایهگذار را معرفی میکند و در تعریف سرمایهگذار میگوید این افراد کسانی هستند که پولشان برایشان کار میکند. درست است که هر شخصی در یکی از این چهار ربع نقدینگی قرار دارد، اما به نظر من همه افراد فارغ از اینکه در کدام ربع هستند، باید شمّ سرمایهگذاری و مدیریت آن را داشته باشند.
در این مقاله ابعاد مختلف مدیریت سرمایه را بررسی میکنیم و شما بعد از خواندن آن متوجه خواهید شد که هر نوع سرمایهای را باید چگونه مدیریت کنید.
مدیریت سرمایه چیست؟
به طور کلی مدیریت سرمایه علمی است که افراد به کمک آن یاد میگیرند استراتژی مناسبی برای مدیریت داراییهایشان بچینند. پایه این استراتژیها بر مبنای ضربالمثلهای «مالت را سفت بچسب، همسایهات را دزد نکن» و «پول پول میآورد» بنا میشود؛ یعنی مدیران سرمایه باید در وهله اول ارزش سرمایههایشان را حفظ کنند و بعد از آن به دنبال سودآوری باشند.
مدیران کسب و کارها به مدیریت پول موجود در کسب و کارشان هم نیاز دارند و باید قواعد و قوانینی را در این زمینه بدانند. پول هم میتواند مانند الکل باشد که فرّار است، به مرور زمان میپرد و کمتر میشود و هم میتواند مثل یک بهمن باشد و با گذشت زمان بزرگ و بزرگتر شود. اینکه شما سرمایه خود را به الکل تبدیل میکنید یا بهمن، کاملا به نحوه مدیریتتان بستگی دارد. در رابطه با تعریف مدیریت اینجا بیشتر بخوانید.
مدیریت سرمایه در شرایط کنونی کشور ما اهمیت بسیاری دارد، زیرا مرز میان کسب و کارهای سودآور و بیزینسهای شکست خورده را مشخص میکند. مدیران کسب و کارها باید بتوانند جریان مالی شرکتشان را به صورت کامل کنترل کنند، یعنی اطلاعات دقیقی از بودجهبندی، هزینهها و سرمایه موجود در سازمانشان داشته باشند و برای رسیدن به اهداف مالی مشخصی که تعیین کردهاند، برنامهریزی کنند.
نحوه مدیریت سرمایه در بازارهای مالی
مدیریت سرمایه در بازارهای مالی نام یک کتاب مشهور از بنت ای مکدوول است. هر معاملهگر در بازار سرمایه یک سبک معاملاتی منحصر به فرد دارد که خودش آن را طراحی میکند. سبک معاملاتی هر فرد به شخصیت، میزان سرمایه، اهداف مالی و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف بستگی دارد. به همین دلیل حتی اگر در دورههای آموزشی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی هم شرکت کرده باشید، کلیات طراحی سبک معاملاتی را یاد میگیرید و سپس باید با توجه به این فاکتورها، سبک منحصر به خودتان را ایجاد کنید.
استراتژیهای مختلفی برای مدیریت صحیح پول در بازارهای مالی وجود دارد، اما یک استراتژی کلی تقسیم داراییها در دو نوع سبد است:
- سبد اول سبد امنیت است که در آن داراییهایی را میخرید که سود کم اما تضمین شدهای دارند. صندوقهای سرمایهگذاری با سود ثابت جزو این دسته هستند.
- سبد دوم رشد نام دارد. در این سبد داراییهایی خریداری میشود که ریسک بالاتری دارند، اما در صورت رشد سود خوبی نصیب معاملهگر میکنند.
افراد با توجه به سبک معاملاتی که در نظر گرفتهاند، داراییهایشان را بین دو سبد بالا تقسیم میکنند؛ افرادی که ریسکپذیرتر هستند از سبد رشد بیشتر استفاده میکنند و افراد محتاط به سراغ سبد امنیت میروند. در رابطه با مدیریت مالی در مقاله دیگر دکامی بیشتر بخوانید.
بهتر است بخشی از پول خود را نیز به سرمایهگذاریهای شخصی برای رسیدن به رویاهایتان اختصاص دهید. ممکن است برای رسیدن به این رویاها نیاز باشد روی خودتان سرمایهگذاری کنید و آموزش ببینید یا پولتان را ذخیره کنید و به مرور زمان بودجه مورد نیاز برای رسیدن به آن را به دست آورید.
دیدگاه شما