قیمت طلا، سکه و ارز امروز
خرداد: قیمت سکه تمامبهار آزادی در بازار تهران با افزایش قیمت نسبت به دیروز ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان شد.
امروز در بازار آزاد قیمت انواع سکه و طلا نسبت به دیروز افزایش یافته است؛ برهمین اساس در بازار تهران سکه تمام بهار آزادی طرح جدید در قیمت ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان و سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم با قیمت ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان معامله میشود.
در بازار آزاد هر قطعه نیم سکه بهار آزادی یک میلیون و ۸۲۰ هزار تومان، ربع سکه یکمیلیون و ۱۰۰ هزار تومان و هر قطعه سکه گرمی ۶۵۰ هزار تومان فروخته میشود.
هر گرم طلای ۱۸ عیار هم ۳۲۶ هزار و ۷۰۰ تومان ارزشگذاری شده است، ضمن آنکه هر اونس طلا در بازارهای جهانی با قیمت ۱۲۷۰ دلار معامله میشود. بهای فروش طلای جهانی نسبت به دیروز ۶ دلار افزایش یافته است.
گفتنی است، با توجه به افزایش قیمتها در بازار آزاد، صرافیهای دولتی نیز نرخ خرید و فروش ارز را نسبت به قیمتهای صبح افزایش دادند. برهمین اساس دلار با ۱۰۵ تومان افزایش نسبت به صبح، در این صرافیها با قیمت ۱۰۵۰۰ تومان فروخته میشود. این صرافیها دلار را با قیمت ۱۰۴۰۰ تومان از مردم میخرند.
ضمن اینکه، همراستا افزایش قیمت ها، یورو در صرافیهای دولتی با قیمت ۱۲۲۰۰ تومان فروخته و با قیمت ۱۲۱۵۰ تومان خریداری میشود.
همچنین، یورو در مرکز مبادلات ارزی با افزایش قیمت ۴۷۹۳ تومان، قیمت درهم امارات ۱۱۴۳ تومان و قیمت پوند انگلیس نیز ۵۳۳۵ تومان قیمت خورده و به واجدان شرایط دریافت ارزهای دولتی فروخته میشود.
ارزش پول چیست و چگونه محاسبه میشود؟
ارزش پول توسط نوعی ارتباط دائمی بین اشیا و باور به ارزشمند بودن آنها ساخته میشود. ارزشمندی آن از آنجا نشات میگیرد که افراد طالب آن هستند تا کالا یا خدمت مطلوبشان را با آن تهیه کنند. همچنین ارزش و پشتوانه آن، برخلاف عقیده عامه مردم طلا و نقره نیست و عوامل دیگری در ارزش دادن و یا بیارزش کردن آن تأثیر دارند. پیش از اینکه پول، توسعه پیدا کند، مردم برای به دست آوردن کالاها و خدمات مورد نیازشان، دادوستد پایاپای (کالا به کالا) میکردند. این شکل اولیه تبادل، از تقسیمپذیری و قابلیت انتقال، برخوردار نبود.
مثلاً اگر شما گوسفند دارید و به سیب احتیاج دارید، باید کسی را پیدا کنید که تنها سیب دارد و گوشت گوسفند میخواهد. اگر کسی را پیدا کنید که گوشت بخواهد و سیب نداشته باشد و به شما خرگوش بدهد چه؟ برای اینکه گوشت شما را بگیرد باید کسی را پیدا کند که سیب دارد و خرگوش میخواهد. نداشتن قابلیت انتقال آسان در تبادل کالا به کالا، ناکارآمد بود. همچنین، حتی اگر شما کسی را پیدا کنید که بخواهد سیب را با گوشت معاوضه کند، شاید آن مقدار جنسی که او دارد ارزش گوسفند شما را نداشته باشد. پس باید راهی پیدا کنید که گوسفندتان را چندتکه کنید و تصمیم بگیرید که در ازای قسمتی از گوسفند، چند سیب میخواهید. برای حل این مشکلات، پول کالایی به وجود آمد؛ که نوعی از کالا بود که بهعنوان نوعی ارزش کار میکرد.
کالاهای مورد استفاده برای معامله ویژگیهای مشخصی داشتند:
نمونه ای از پول کالایی، فلزهای گرانبها مانند طلا بودند که تا پیش از دهه ۱۹۷۰، قرنها بهعنوان پول رایج مورداستفاده قرار میگرفت. به عنوان مثال در مورد دلار آمریکا اینطور بود که دولتهای خارجی میتوانستند دلارهای آمریکاییها را بگیرند و در عوض مقدار مشخصی طلا به بانک مرکزی آمریکا بدهند. طلا ارزشمند است چون مردم طالب آن هستند. همچنین قابل حمل، ذخیره و با دوام است. ارزها سالها به قانون استاندارد طلا وابسته بودند، یعنی ارزش اسکناس وابسته به ذخایر طلای دولتها بود و هرکدام میتوانستند با دیگری به مقدار مشخص و ثابت معاوضه شوند. مثلاً اگر شما ۱۰۰۰ دلار داشتید میتوانستید به بانک فدرال رزرو بروید و در عوض یک انس طلا بگیرید. کشورها برای ارزش دادن به ارزهای خود شروع به برداشتن استاندارد طلا کردند. بریتانیا در سال ۱۹۳۱ و ایالاتمتحده هم اندکی پسازآن این کار را انجام دادند. دلیل آن هم نایاب بودن طلا و پایین رفتن کفه تقاضا در مقابل مقدار اندک عرضه بود.
امروزه عرضه، تقاضا و باور مردم به دولتها بنیان ارزش ارزها است. اقتصادهای قویتر معمولاً نرخ تبادل بهتری برای ارزهای خود دارند و بالعکس. اگر هم اصلاح یا سقوطی اتفاق بیافتد ارزش آن ارز کاهش خواهد یافت. نوع دوم پول، فیات (Fiat Money) است که نیازی به پشتیبانی فیزیکی کالایی ندارد. در عوض ارزش آن توسط عرضه و تقاضا و باور مردم به ارزش آن تعیین میشود. پول بدون پشتوانه به این دلیل به وجود آمد که طلا منبعی نادر بود و اقتصادهای دارای رشد سریع نمیتوانستد همیشه آنقدر طلا استخراج کنند که از ارز مورداستفادهشان حمایت کند. در یک اقتصاد شکوفا نیاز به طلا برای ارزش دادن به پول کاملاً ناکارآمد است، بهویژه وقتیکه ارزش آن را درک و تفکرات مردم معین کند. یک اقتصاد در حال توسعه، در حال تولید چیزهای دیگری است که برای خود و اقتصادهای دیگر هم باارزش است. عموماً هرچه اقتصاد کشوری قویتر باشد، پول آن هم قویتر پنداشته میشود و بالعکس؛ اما این مفهوم باید توسط یک اقتصاد قوی و مولد که خدمات و محصولات باارزش خلق میکند پشتیبانی شود. امروزه ارزش اکثر ارزها توسط قدرت خرید آن سنجیده میشود که متأثر از تورم است. به همین دلیل است که تنها چاپ آن نمیتواند در کشور ثروت به وجود بیاورد.
ارزش پول چگونه تعیین میشود؟
تعیین ارزش برای یک کالا، خدمت، ارز، ارتباط نزدیکی با تقاضای آن دارد. برای مثال سه روش برای تعیین ارزش دلار وجود دارد:
۱- روش اول این است چه مقدار دلار با ارزهای خارجی خریداری میشود که این همان روش نرخ تبادل است. معامله گران فارکس در بازار ارز تعیینکننده نرخ تبادل هستند. آنها عرضه و تقاضا و نیز انتظارات خود در آینده را در نظر میگیرند. به همین دلیل است که ارزش پول در طول معاملات روزانه دچار نوسان میشود.
۲- روش دوم، ارزشگذاری اسناد خزانه است. میتوان آنها را از طریق بازار ثانویه خزانهداری بهراحتی تبدیل به دلار کرد. هنگامیکه تقاضا برای اوراق خزانه افزایش مییابد، ارزش دلار نیز خودبهخود بالا میرود.
۳- روش سوم نیز ذخایر ارز خارجی است، یعنی همان مقدار دلارهایی که در اختیار دولتهای خارجی قرار دارد. هرقدر که دلارهای بیشتری داشته باشند، به همان میزان عرضه نیز کاهش خواهد یافت. این کار باعث بالا رفتن ارزش دلار ایالاتمتحده میشود. چنانچه دولتهای خارجی درصدد فروش تمامی دلارها و داراییهای خزانه باشند، در این صورت دلار سقوط خواهد کرد و ارزش پول ایالاتمتحده بسیار کم خواهد شد. اسکناسهایی مانند ۱۰ هزارتومانی که امروزه از آن استفاده میکنیم اگرچه ارزش ذاتی ندارد اما بهعنوان وسیله معامله شناخته میشوند. وقتی به فروشگاه میروید و کالایی میخرید، هم شما و هم فروشنده توافق کردهاید که یک اسکناس یک ارزش مشخص دارد. تا زمانی که تقاضا برای اسکناس ۱۰ هزار تومانی وجود دارد، این اسکناس ارزش دارد.
پول چگونه اندازهگیری میشود؟
برای قابل اندازهگیریتر کردن پول باید آن را به سه دسته تقسیم کرد:
- M1: این دسته، شامل همه انواع فیزیکی سکهها و ارزها، سپردههای دیداری و چکهای مسافرتی است. M1 شامل چیزی است که ما بهعنوان پول فعال میشناسیم؛ یعنی ارزش کل مسکوکات و اسکناسهایی که در میان عموم مردم در گردش است و بهطور فصلی، ماهانه، هفتگی و روزانه تغییر میکند. یا میزانی است که بانکها، به مشتریان قرض میدهند.
- M2: این دسته با شاخص گستردهتر دسته M1 و سپردههای مدتدار، سپردههای قرضالحسنه و سرمایههای غیردولتی بازار را شامل میشود. این دسته را میتوان بهراحتی به نقدینگی تبدیل کرد.
- M3: گستردهترین نوع که شامل M2 و همه سپردههای بلندمدت، سرمایههای دولتی، توافقات خرید کوتاهمدت و داراییهای نقدی میشود.
با جمعکردن این سه دسته، میتوانیم به مبلغ پول کشور یا اقتصاد برسیم. تقاضا برای پول مساوی با نوسان میزان کل پول فعال است. بهعنوانمثال مردم آخر هفته چکهایشان را نقد میکنند و یا از دستگاههای خودپرداز برداشت میکنند، پس پول فعال بیشتری در آخر هفتهها نسبت به اول هفته وجود دارد و تقاضای عمومی برای آن هم در تعطیلات گاهی کاهش مییابد.
آیا پول سرمایه است؟
البته که به خودی خود یک سرمایه نیست، بلکه برای خرید اجناس مورد استفاده قرار میگیرد و سرمایه بهصورت طولانیمدت برای ایجاد سود و ثروت به کار گرفته میشود. این یعنی اسکناسهایی که به دست میآوریم، خرج میکنیم و نگه میداریم سرمایه نیستند، بلکه تنها یک وسیله آسان برای معامله است. حتی اگر ۱۰۰ میلیون دلار داشته باشید اما در یک جزیره دورافتاده تنها باشید، آن بلااستفاده است چون نمیتوانید برای هیچچیزی از آن استفاده کنید، مگر اینکه آن را بسوزانید و خودتان را گرم کنید؛ بنابراین چاپ اسکناس منجر به شکوفایی اقتصاد نمیشود، بلکه باعث بی باوری به دولت و سقوط ارزش پول آن میشود.
تغییرات ارزش پول چه تأثیری بر زندگی شما میگذارد؟
تأثیر نوسانات ارزش پول را میتوان هرروزه در فروشگاه مواد غذایی یا پمب بنزین مشاهده کنید. افراد همیشه تقاضای ناگزیر و روزانه برای بنزین و مواد غذایی دارند. تولیدکنندگان بهخوبی میدانند که شما هر هفته مجبور میشوید بنزین و مواد غذایی خریداری کنید و نمیتوانید خرید خود را در هنگام افزایش قیمتها به تعویق اندازید. شما مجبور میشوید تا مدتی باقیمت بالاتری جنس خود را خریداری کنید تا زمانی که بتوانید عادات خود را تغییر دهید.
کاهش ارزش پول چه پیامدهایی دارد؟
هنگامیکه قیمت بنزین یا مواد غذایی بالا میرود، شما شاهد کاهش ارزش پول خواهید بود. با کاهش ارزش آن تورم رخ میدهد. وقتی مردم تصور میکنند قیمتها افزایش خواهد یافت، در این زمان است که شروع میکنند به خرید کردن، قبل از اینکه اجناس گرانتر شوند. این افزایش تقاضا باعث میشود تولیدکنندگان با خیال راحت هزینههای بیشتری اعمال کنند، قیمتها را افزایش دهند و در این صورت تورم یک ابزاری میشود برای تغییر مسیر بازار به سمتی که بازاری ها میخواهند. یک اقتصاد سالم قادر است نرخ تورم پایه را تا ۲ درصد حفظ کند. تورم پایه عبارت است از قیمت هر چیزی بهجز قیمت مواد غذایی و بنزین که بسیار متغیر هستند. شاخص قیمت مصرفکننده رایجترین مقیاس تورم محسوب میشود.
اثرات افزایش ارزش پول چیست؟
تورمزدایی زمانی رخ میدهد که ارزش پول بالا میرود. تورمزدایی به نظر عالی میرسد، اما برای اقتصاد مخربتر از تورم است. چرا؟ به این فکر کنید که طی سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱ چیزی که در بازار مسکن آمریکا رخ داد، درواقع یک تورمزدایی عظیم بود. قیمتها تا بیش از ۲۰ درصد سقوط کرد. بسیاری از مردم نتوانستند خانههای خود را بفروشند و بدهی وام مسکن خود را پرداخت کنند. خریداران از کاهش بیشازپیش قیمتها واهمه داشتند. هیچکس نمیدانست چه وقت قیمتها مجدداً اوج خواهد گرفت. درست است، ارزش پول افزایش یافت؛ اما خانوادهها خانههای خود را از دست دادند. کارگران ساختمانی شغل خود را از دست دادند. ساختمانسازها ورشکسته شدند و این همان چیزی است که تورمزدایی را خطرناک میکند.
چگونه ارزش پول با گذشت زمان دستخوش نوسانات شده است؟
در سال ۱۹۱۳، پول ارزش بسیار زیادی داشت. در آن زمان یک دلار معادل $۲۵٫۹۲ در جولای ۲۰۱۹ بود. دلار بهتدریج ارزش خود را از دست داد، بطوریکه تا سال ۱۹۲۰ هر دلار معادل $۱۲٫۳۴ در سال ۲۰۱۹ ارزش داشت. در طول دوره رکود بزرگ آمریکا، ارزش پول درنتیجه تورمزدایی افزایش پیدا کرد. در پی بحران سال ۱۹۳۰ ارزش هر دلار برابر شد با $۱۵٫۴۶ در سال ۲۰۱۹ و تا سال ۱۹۵۰ ارزش پول با کاهش بیشتری مواجه شد؛ یعنی هر دلار چیزی معادل $۱۰٫۶۵ در سال ۲۰۱۹ بود. از آن به بعد ارزش پول همچنان رو به کاهش رفت. طوری که در سال ۱۹۷۰، هر دلار تنها معادل $۶٫۵۸ در سال ۲۰۱۹ شد. تا سال ۱۹۹۰، هر دلار ارزشی برابر با $۱٫۹۷ در سال ۲۰۱۹ پیدا کرد. در دهه بعدی (۲۰۰۰) ارزش آن به $۱٫۴۸ در سال ۲۰۱۹ رسید.
کشورها چگونه ثروتمند میشوند؟
کشورهایی که میخواهند ثروتمند شوند باید اجناس و خدمات خود را باکیفیت و کمیت بیشتر تولید کنند، نه اینکه فقط اسکناس چاپ کنند. اگر خروجیها سقوط کنند، کل پول تزریق شده در گردش هم نمیتواند تغییری در وضعیت آن ایجاد کند. گرچه پول شکل های متفاوتی پیدا کرده اما کاربرد اصلی آن هنوز تغییر نکرده است. آن فارغ از اینکه چه شکلی داشته باشد، ابزاری برای معامله اجناس و خدمات است و با سریعتر کردن فرایند معاملات، به اقتصاد امکان رشد بیشتری میدهد.
شاخص دلار به کدام سمت میرود؟
به گزارش بانکداران ۲۴ (Banker)،نباید خیلی تعجب کرد زمانی که در هفته گذشته خبر ملاقات حضوری پسر ترامپ و یک وکیل روس ( در سال گذشته و درست قبل از اعلام رسمی کاندیداتوری ترامپ ) منتشر شد، شاخص دلار کاهش پیدا کرد. معمولا اثرات این رویدادها پس از بین رفتن فضای متشنج به وجود آمده از بین خواهد رفت. اما آنچه که در هفته گذشته منجر به کاهش شدید شاخص دلار شد خروج آمارهای پایین تر از انتظار تورم عمومی و آمار خرده فروشی آمریکا بود که تا حدود بسیار زیادی نگاه خوش بینانه فعالان بازار به افزایش مرتبه سوم نرخ بهره در آمریکا را کم سو کرد. در واقع این مساله باعث کاهش شدید شاخص دلار بود.
اما در این هفته شاخص دلار به چه سمتی حرکت خواهد کرد؟
پیش بینی ما از جهت حرکت شاخص دلار در هفته پیش رو ، ادامه روند نزولی هفته گذشته است. اما این نزول همراه با نوسانات خواهد بود. احتمالا شاخص دلار با ورود به محدوده 94 تلاش خود را برای بازگشت به محدوده 95 خواهد کرد.همین مساله باعث شکل گیری موج های صعودی و نزولی در شاخص دلار خواهد شد.در طرف دیگر در این هفته آمارهای مهم مرتبط با یورو بیرون خواهد آمد. توجه به انتشار آمار تورم اروپا در روز دوشنبه و جلسه تعیین نرخ بهره اروپا در روز پنجشنبه، احتمال نوسانات زیاد یورو در این هفته را بالا خواهد برد که با توجه به وزن بالای یورو در شاخص دلار می تواند بر این شاخص تاثیر مستقیم بگذارد. در صورتی که ماریو دراگی ( رئیس بانک مرکزی اروپا ) از احتمال ( حتی بسیار محدود ) شروع سیاستهای انقباضی در آینده سخنی به میان آورد، احتمال افزایش سریع یورو و کاهش سریع شاخص دلار وجود خواهد داشت. اما باید در نظر داشت که شرایط کنونی، اقتصاد جهان تا حدی اجازه تشکیل یک روند صعودی شدید برای یورو یا یک روند نزولی شدید برای دلار را نخواهد داد و نوسانات در این ارزها کماکان ادامه خواهد داشت.دلارهای غیر آمریکایی ( AUD-NZD-CAD ) که در هفته گذشته بیشترین بهره را از کاهش شاخص دلار بردند، با توجه به افزایش یکباره خود در هفته گذشته، احتمالا در روزهای ابتدای بازار با Pullback مواجه خواهند شد و پس از این کاهش، مجددا با کاهش شاخص دلار افزایش پیدا خواهند کرد. اما این افزایش احتمالا تا محدوده فعلی صورت گیرد و به دلیل قرار گرفتن در مرحله اشباع قیمت در همین محدوده شروع به نوسان کنند.در سوی دیگر طلا نیز این هفته روند صعودی هفته گذشته خود را ادامه خواهد داد ولی باید در نظر داشت که ادامه این روند از 2 ناحیه تحت تاثیر است، اول به دلیل اینکه چشم انداز افزایش مرتبه سوم نرخ بهره تا حدودی از بین رفته است و مجددا سرمایه گذاری در طلا در مقایسه با بازارهای موازی از قبیل خرید اوراق قرضه جذابیت پیدا می کند. دوم کاهش شاخص دلار باعث افزایش قیمت مواد اولیه و فلزات اساسی و گرانبها از جمله طلا می شود. اما فشاری که در این هفته بر کاهش شاخص دلار وجود دارد به مراتب بیشتر از فشاری است که برای افزایش طلا وجود دارد.لذا طلا در این هفته افزایشی خواهد بود ولی شدت این افزایش از هفته گذشته کمتر است. به نوشته خبر آنلاین،با توجه به تغییر چشم انداز افزایش نرخ بهره، واکنش مثبت بازارهای سهام جهان به این مساله ادامه خواهد داشت و احتمالا S&P 500 در این هفته نیز افزایش پیدا خواهد کرد. این تغییر چشم انداز همچنین فشار زیادی را بر ین ژاپن وارد خواهد کرد و افزایش S&P 500 نیز می تواند باعث کاهش ین ژاپن شود. از طرفی احتمال دارد که بانک مرکزی ژاپن در این هفته اوراق طلای جهانی به چه سمتی میرود؟ قرضه جدیدی خریداری کند و این مساله نیز موجب کاهش ین شود.لذا توجه به اعلام مواضع جدید بانک مرکزی ژاپن در روز پنجشنبه بسیار مهم خواهد بود.
قیمت طلای جهانی از صعود بازماند
قیمت طلا در معاملات روز سه شنبه بازار جهانی تحت تأثیر صعود بازارهای سهام که تقاضا برای این فلز ارزشمند را محدود کرد، ثابت ماند.
اقتصادگردان - هر اونس طلا برای تحویل فوری در معاملات روز جاری بازار سنگاپور ثابت بود و در ۱۲۷۵.۱۰ دلار ایستاد.
در بازار معاملات آتی آمریکا، هر اونس طلا ثابت بود و ۱۲۷۷.۲۰ دلار معامله شد.
به گفته مارگارت یانگ ، تحلیلگر شرکت "سی ام سی مارکتس "، طلا اخیراً تلاش میکند در محدوده ۱۲۷۴ تا ۱۲۷۵ دلار کف قیمت پیدا کند به خصوص که روند صعود بازارهای سهام ادامه دارد.
بازارهای سهام آسیا نزدیک به بالاترین رکورد ۹ ماه اخیر که هفته گذشته به آن صعود کرده بودند، ایستادند در حالی که شاخصهای سهام والاستریت نیز به سوی رکورد زنی دوباره پیش میروند.
درخشش عملکرد بازارهای سهام از جذابیت طلا کاسته و بهای این فلز ارزشمند اکنون بیش از پنج درصد کمتر از اوج قیمت امسالش در فوریه است.
آمار اقتصادی مطلوب آمریکا و چین نیز نگرانیها نسبت به کندی رشد اقتصاد جهانی را در میان سرمایه گذاران تخفیف داده است.
شاخص دلار آمریکا نیز نزدیک به رکورد ۹۷.۷۱ واحد سال ۲۰۱۹ ایستاد.
بر اساس گزارش رویترز، بازارها اکنون منتظر انتشار آمار تولید ناخالص داخلی آمریکا هستند که اواخر هفته جاری منتشر میشود تا دید شفافتری نسبت به اوضاع بزرگترین اقتصاد جهان داشته باشند.
در بازار سایر فلزات ارزشمند، هر اونس نقره برای تحویل فوری ۰.۲ درصد رشد کرد و به ۱۵.۰۱ دلار رسید. هر اونس پلاتین برای تحویل فوری با ۰.۴ درصد افزایش، به ۸۹۹.۰۸ دلار رسید. هر اونس پالادیم برای تحویل فوری ۰.۲ درصد افزایش یافت و در ۱۳۸۸.۵۵ دلار ایستاد.
تب طلا در جهان و ايران
برای نخستين بار در تاريخ بازار جهانی طلا، ارزش اسمی اين کالا چهارشنبه بيستم آوريل مرز نمادين هر اونس هزار و پانصد دلار را پشت سر گذاشت و بدين سان تب فلز زرد به اوج تازه ای رسيد.
پناهگاه
در وضعيت فعلی اقتصاد جهانی، طلا در موقعيتی قرار گرفته که در جمع خبرگان محافل مالی از آن با عنوان «ارزش پناهگاهی» ياد ميشود.
هنگامی که سايه ابهام بر بازار های مالی سنگينی ميکند و افق ديد چندان روشن به نظر نمی رسد، پس انداز کنندگان و سرمايه گذاران برای حفظ دارايی های خود از خطر و يا بارور کردن آنها به «پناهگاه» روی مياورند. بعضی از ارز های بين المللی، و نيز مسکن و يا شماری از مواد اوليه، در موقعيت های گوناگون، نقش پناهگاه را بر عهده ميگيرند.
در شرايط کنونی، وضعيت عمومی اقتصاد جهانی بد نيست. شاخص های اقتصادی در ايالات متحده آمريکا آرام آرام رو به بهبود ميروند، آلمان به عنوان غول اقتصادی منطقه يورو بيش از بيش توانايی های خود را به نمايش ميگذارد و قدرت های نوظهور (چين، هند، برزيل و غيره) همچنان پيش می تازند.
با اين حال يک سلسله عوامل درجه خطر پذيری را در اقتصاد جهانی بالا برده است. خطر بازگشت تورم هم در مناطق پيشرفته صنعتی (از جمله انگلستان و تا اندازه ای منطقه يورو) و هم در قدرت های نوظهور (به ويژه چين و هند)، مديران باتک های مرکزی را نگران کرده است.
در منطقه يورو، نگرانی از بحران مالی ناشی از بدهی های بسيار سنگين چند کشور (يونان، ايرلند و پرتغال) و احتمال سرايت آن به اسپانيا و ديگر قدرت های مهم منطقه، بسيار جدی است. به همين سبب يورو، به رغم بالا بودن نرخ برابری آن به ويژه در مقايسه با دلار، در دراز مدت جلب اعتماد نمی کند.
و اما دلار، که معمولا در موقعيت های حساس بيت المللی نقش «پناهگاه» را بر عهده ميگيرد، در حال حاضر در وضعيت ضعيفی قرار دارد. ايالات متحده آمريکا از ضعف کنونی دلار کاملا راضی است و حتی به آن دامن ميزند، زيرا اين پديده صادراتش را بيشتر و وارداتش را کمتر ميکند و زمينه مساعدی را برای کاهش کسری موازنه بازرگانی نخستين طلای جهانی به چه سمتی میرود؟ اقتصاد جهان فراهم ميآورد.
ديگر عامل ضعف دلار، نگرانی در مورد اوجگيری بدهی های خارجی ايالات متحده است. با اين همه در مورد اين مساله اغراق نبايد کرد، به اين دليل ساده که بدهی خارجی آمريکا به پول ملی همان کشور يعنی دلار است و آمريکا برای بازپرداخت آن طبعا مستاصل نخواهد شد.
با اين همه ضعف دلار در حال حاضر اين پول را از ايفای نقش سنتی خود به عنوان پناهگاه برای صاحبان پس انداز و سرمايه گذاران، باز داشته است، به ويژه از آن رو که نرخ بهره در آمريکا بسيار پايين است.
در اين ميان وضعيت ژاپن را نيز نبايد ناديده گرفت. در پی زمين لرزه، سونامی و رويداد هسته ای، سومين اقتصاد جهان در موقعيتی شکننده قرار گرفته و آينده آن موجب تگرانی است.
بر همه اين عوامل بايد اوضاع ژئوپوليتيک در خاورميانه و شمال آفريقا را افزود که يکی از پيآمد های آن دامن زدن به اوجگيری بهای نفت است، عاملی که در بازگشت خطر تورم در جهان نقش اصلی را ايفا ميکند.
مجموعه اين عوامل (تنش های تورمی، بحران مالی در منطقه يورو، ضعف دلار، اوضاع ژاپن، تنش های ژئوپوليتيک) طلا را در حال حاضر به محکم ترين پناهگاه برای شمار زيادی از پس انداز کنندگان و سرمايه گذاران بدل کرده و ارزش آن را از مرز هر اونس هزار و پانصد دلار فراتر برده است.
با توجه به اين که در موقعيت کنونی شمار خريداران طلا بسيار بيشتر از شمار فروشندگان آن است، احتمال اين که طی چند ماه آينده ارزش هر اونس فلز زرد به مرز دو هزار دلار نزديک تر شود، کاملا جدی به نظر ميرسد، مگر آنکه تحولی مهم در داده های بنيادی تاثير گذار بر بازار های مالی، به وجود آيد.
آتش بازی در تهران
بازار طلای تهران نيز طبعا از تب و تاب های بازار جهانی در امان نيست. ولی برای درک آنچه طی چند روز گذشته در بازار تهران گذشت، شناخت تحولات بازار جهانی طلا به هيچوجه کافی نيست.
ترديدی نيست که وقتی قيمت طلا در بازار های دنيا بالا ميرود، اين افزايش در بازار طلا و سکه ايران هم منعکس ميشود.
طی چند ماه گذشته نوسانات قيمت طلا در ايران کم و بيش با نوسانات بهای اين کالا در بازار جهانی مرتبط بود. ولی از اوايل هفته جاری ايرانی، اوجگيری قيمت سکه در جمهوری اسلامی چنان شتاب گرفت که نسبت دادن آن به وضعيت موجود در بازار بين المللی غير ممکن شد. سه شنبه سی ام فروردين ماه بهای سکه طرح قديم به ۴۸۰ هزار تومان و بهای ربع سکه به ۱۶۰ هزار تومان رسيد.
برای درک اين «آتش بازی» در بازار طلای تهران، بايد بر عوامل اقتصادی و سياسی درون جمهوری اسلامی تکيه کرد.
اقتصاد ايران طولانی ترين دوره رکود بعد از جنگ با عراق را از سر ميگذراند و به ويژه خطر پيشروی آن به سوی يک تنش شديد تورمی کاملا ملموس است.
نرخ رسمی تورم نقطه به نقطه ايران، از اسفند ۱۳۸۸ تا اسفند ۱۳۸۹، در آستانه بيست در صد است. ولی با توجه به پيآمد های قانون معروف به هدفمند شدن يارانه ها، آهنگ پر شتاب رشد نقدينگی، چشم انداز تصويب يک بودجه به شدت انبساطی و تاثير پذيری از تورم جهانی، ايران در انتظار يک جهش چشمگير تورمی است.
پس انداز کنندگان ايرانی پيشروی گريز ناپذير به سوی اين جهش تورمی را به خوبی احساس ميکنند. به علاوه طلای جهانی به چه سمتی میرود؟ فضای سياسی کشور نيز رو به التهاب بيشتر ميرود و تنش های سياسی، اين بار در اردوی معروف به اصولگرايان، در حال اوجگيری است.
در اين شرايط تلاش برای جستجوی «پناهگاه» به منظور در امان ماندن از خطر های کنونی و آتی، طبعا شدت ميگيرد، به ويژه از آنرو که در پی کاهش سود بانکی، بخش مهمی از سپرده ها در جستجوی راه های تازه برای کسب سود و در امان ماندن از تورم اند.
بازار مسکن ايران، به دليل رکود حاکم بر آن، از جذب نقدينگی ناتوان است. بازار بورس نيز حبابی شده و دل بستن به آن، در شرايط کنونی، به خطر پذيری فراوان نياز دارد. ارز و طلا برای پاسخگويی به نياز های پس انداز کنندگان و گمانه زن های ايرانی از شرايط لازم برخورداند، ولی اين دو بازار از حساسيت های شديدا سياسی و امنيتی رنج می برند و زير کنترل شديد بانک مرکزی قرار دارند.
تجربه يک سال گذشته نشان داد که بانک مرکزی با تمام توان خود جلوی فرو ريزی ريال و اوجگيری بهای ارز را ميگيرد و حتی روی آوردن پس انداز کنندگان و گمانه زن ها را به دلار ويورو و ديگر ارز ها، نوعی توطئه برای به چالش کشيدن «اقتدار نظام» تلقی ميکند.
با توجه به رونق حاکم بر بازار جهانی نفت و سرازير شدن دلار های نفتی به خزانه جمهوری اسلامی، بانک مرکزی از امکانات لازم برای تاثير گذاری بر بازار ارز و جلوگيری از افزايش قيمت آن، جز در سطحی محدود و کاملا زير کنترل، برخوردار است.
هجوم به بازار طلا و سکه نيز، به دلايلی مشابه، برای مديران ارشد جمهوری اسلامی قابل تحمل نيست.
سه شنبه شب محمود بهمنی رييس کل بانک مرکزی اعلام کرد مقادير عظيمی سکه از طريق بانک کارگشايی به بازار عرضه خواهد شد و همين گفته باعث شد روز چهارشنبه بهای سکه به مقدار قابل توجهی کاهش يابد.
ذخاير طلای بانک مرکزی نسبتا بالا است، و بعضی از رسانه های معتبر اقتصادی نيز به تازگی با تکيه بر اسناد ويکی ليکس نوشتند که جمهوری اسلامی طی چند سال گذشته به خريد طلا روی آورده است. بنابراين در شرايط کنونی بانک مرکزی اگر بخواهد می تواند از راه مداخله در بازار طلا راه را بر اوجگيری بهای آن سد کند.
فریدون خاوند
فریدون خاوند، اقتصاددان، تحلیلگر اقتصادی و استاد اقتصاد پاریس فرانسه است.
دیدگاه شما