بازگشت از اصلاح قیمتی یعنی چه؟
ابتدا اجازه دهید به مفهوم اصلاح بپردازیم. طبق تعریف کلاسیک، اصلاحِ موج قیمتی عبارت است از، حرکتی که بخشی از روند غالب بازار را خنثی میکند. یعنی قیمت برخلاف موج اصلی حرکت میکند. انواع مختلفی از حرکات اصلاحی در بازار وجود دارد و شاید اکثر حرکات اصلاحی، حرکات مخالف روند نباشند. بهعنوانمثال، بازار خنثی یا بدون روند را در نظر بگیرید. در بازارهای بدون روند، حرکات قیمتی نوسانات زیادی دارند، که بیش از نیمی از آنها اصلاح بازار تلقی میشوند. نوع دیگری از اصلاح هم وجود دارد که به آن اصلاح در زمان گفته میشود، که در آن اصلاً تغییر قابلتوجهی در قیمتها روی نمیدهد، بلکه قیمت برای مدتی در یک محدوده باقی میماند. علاوه بر این، ازآنجاییکه ایده حرکات اصلی و حرکات فرعی، نقطه آغازین درک اصلاح هستند و همچنین بیشتر به تایم فریم انتخابی بستگی دارند، بهتر است که همواره از خود بپرسیم که چه کسی در بازار و در برابر کدام گروه مخالفت میکند.
به طبع همیشه بهتر است که دیدگاهها در این رابطه از سوی خود معاملهگر تعیین و بررسی شود. به همین دلیل اولین کار معاملهگر، حداقل یافتن مقاومت در نمودار است. اگر روند غالبی در تصویر تکنیکال نموداری دیده شود، هر اصلاح جزئی ارزش توجه کردن دارد. اما همواره مسئله مبهمی در اینجا وجود دارد که باید حل شود:
دقیقاً چه زمانی قیمتها بهاندازه کافی اصلاح میشوند، که میتوان بازگشت بازار از آن محدوده را پیشبینی کرد؟
در بحث اوجها و کفهای جَعلی، ما در اصلاح قیمت در بازار به چه معنا است؟ مورد تکنیک های بازگشتی صحبت کردیم، که توصیه شد بعد از دوره آمادهسازی در کفهای قیمتی پیشبینیشده در اصلاح روندی، با شکست بازار وارد معامله شد. در ادامه جزئیات بیشتری از این رویکرد را بررسی میکنیم.
در تکنیک های معاملاتی جهت ورود در بازگشت از اصلاح روند، استراتژی مشهوری وجود دارد که میتوانیم در معاملات خود بهکارگیریم. رویکرد عمومی که بسیار هم محبوب است، محاسبه اندازه اصلاح بر اساس طولموج روند است. اگر طول حرکت ۱۰ واحد باشد، اکثر معاملهگران منتظر اصلاح چهار تا شش واحدی خواهند ماند. یعنی درصد اصلاحی که فعالین بازار آن را انتهای اصلاح و محدوده بازگشتی اصلاح میدانند، چهل، پنجاه و شصت درصد است. بهراحتی میتوان به ایراد این روش پی برد. با نبود معیاری خاص و معین، باید از حد ضرر نسبتاً بزرگی استفاده کرد، تا بتوان از اصلاحهای بزرگتر از پیشبینیها، جان سالم به دربرد. برای اینکه شک و تردید و عدم قطعیت روش اول را کاهش دهیم، از استراتژی دیگری استفاده میکنیم.
در این روش، منتظر رسیدن اصلاح قیمتی به ناحیه حمایت یا مقاومت میمانیم (در محدوده موج روندی). اگر نواحی حمایت یا مقاومت در اصلاح ۴۰ تا ۶۰ درصدی باشند، میتوان گفت که مطلوبترین محل برای بازگشت اصلاح قیمتی را یافتهایم. این روش را گاهی اوقات بهعنوان برخورد مجدد تکنیکال هم مینامند.
ازآنجاییکه اکثر موجهای قیمتی، نوعی از حرکات خنثی را در حرکات صعودی و نزولی نشان میدهند، اصلاح بازار به این سطوح از سوی اکثریت فعالین بازار پیشبینی میشود، که به همین دلیل احتمال جهش بزرگ از این سطوح بسیار بالاست.
هر نوعی از اصلاح که به سطح قبلی حمایت یا مقاومت برسد (فرقی ندارد که سطح کلیدی جزئی یا اصلی باشد)، میتواند بهعنوان برخورد مجدد تکنیکال در نظر گرفته شود. به همین دلیل احتمال جهش قیمتی از آن محدوده وجود دارد. درصورتیکه معاملهگری به دنبال معامله بازگشت از اصلاح باشد، بهتر است که منتظر اتمام دوره آمادهسازی بماند و بعداً وارد بازار شود. مسلماً در چنین حالتی شانس موفقیت معامله هم اصلاح قیمت در بازار به چه معنا است؟ بیشتر خواهد بود. اما ورود درست از محدوده بازگشتی و بدون ارزیابی حرکات قیمتی بازار، شاید موفقیتآمیز باشد، اما با ریسک بیشتری همراه خواهد بود.
روش محافظهکارانهای که در اینجا با جزئیات توضیح داده خواهد شد، بدینصورت است که نباید مستقیماً از محدوده اصلاح یا برخورد مجدد، اقدام به معامله کرد، بلکه ابتدا نحوه حرکات قیمتی را در محدوده محتمل بازگشتی بررسی میکنیم و بعداً تصمیم به معامله میگیریم.
این رویکرد مبتنی بر این اصل بنا شده که اکثر بازگشتهای اصلاحی بهسرعت و با دقت بالا روی نمیدهند. این مسئله علاوه بر اینکه فرصت بیشتری را برای ما فراهم میکند تا به ارزیابی شانس بازگشت از اصلاح بپردازیم، بلکه شرایط برای دوره آمادهسازی لازم برای چنین رویدادی را هم فراهم میکند و درعینحال دید بهتری هم از سطح دقیق شکست به ما میدهد.
مسلماً نباید چنین برداشت کرد که با اندکی بیشتر صبر کردن، به حد ضرر نخواهیم خورد یا بیش از موعد وارد بازار نخواهیم شد. اما اگر ما بخواهیم از بازگشتهای اصلاح موج روندی، با حد ضرر کوتاهی وارد معامله شویم، رویکرد کم ریسک تر و قطعاً بهتری را نسبت به معاملات کور کورانِ اتخاذ کردهایم. منظور از معاملات کور کورانِ، معاملاتی است که در آن به قیمتها اجازه تثبیت داده نمیشود. اجازه دهید با بررسی چند مثال این مفهوم را در عمل مطالعه کنیم.
اغلب بازگشت بازار از اصلاح، از سطوح کلیدی حمایت یا مقاومت شروع میشود. بهجای آنکه صریحاً از این سطوح به امید جهش وارد بازار شوید (در هر دونقطه e) بهتر است که به بازار اجازه داده دهید تا دوره آمادهسازی را کمی بیشتر ادامه دهد. در وضعیت اول و اصلاح d-e، مثالی از برخورد مجدد بازار به سطح b را داریم که این سطح نتیجه حرکات خنثی در موج صعودی a-d است. بهراحتی میتوان گفت که سطح b، نقش کلیدی در نمودار ایفا میکند، چونکه:
• بهعنوان جاذبهای برای اصلاح بعدی بازار عمل میکند؛ یعنی در ادامه حرکات بازار، این محدوده بازار را به سمت خود خواهد کشید.
• شرایطی را برای نبرد خریداران و فروشندگان جهت تعیین کف قطعی اصلاح ایجاد میکند، که در پی آن بازگشتی از اصلاح را در غالب دوره آمادهسازی به راه میاندازد (e-f).
همانطور که قبلاً اشاره شد، با منتظر ماندن برای تکمیل دوره آمادهسازی، احتمال این وجود دارد که فرصت سود بردن از بازگشتِ فوری بازار از اصلاح هم از دست برود.
درواقع چنین اتفاقی معمولاً روی میدهد. بااینحال، معاملهگران از نوسانات ناخواسته در امان میمانند. در کل، بااحتیاط عمل کردن، از رویکرد حریصانه بسیار بهتر است. در وضعیت اول، دوره آمادهسازی بین e و f بسیار رایج است و البته حرکات مطلوبی هم محسوب میشود. این دوره آمادهسازی در حمایت تکنیکال b شکلگرفته، درحالیکه دوره آمادهسازی را در زیر سطح f به راه انداخته است، درصورتیکه اصلاح قیمت در بازار به چه معنا است؟ شکست صعودی باشد، احتمال وقوع پدیده همنوایی تشدید میشود.
در اینجا بایستی اشاره شود که ورود به بازار از سطوح بالایی f، لزوماً در مقایسه با محل ورود e نامطلوب نیست.
اول از همه، دوره آمادهسازی زیر f، تأییدی از احتمال بازگشت است که این خود یک امتیاز محسوب میشود؛ اما در اینجا مسئله دیگری هم وجود دارد که بایستی در نظر گرفته شود. مسئلهای که بر هر دو سمت بازار تأثیر میگذارد. این مسئله مربوط به سطح حد ضرر و حد سود نسبت به محل ورود به معامله است. فرض کنید که در هر دو جهش e و شکست به بالای f، حد ضرر در زیر کف مشخص و قبلی بازار قرارگرفته باشد. در این حالت نکات جالبتوجهی وجود دارند که میتوان به آنها اشاره کرد.
با ورود به معامله از بالای سطح f، آخرین کف قیمتی قابلتوجه نسبت به نقطه ورود، در سطح b قرار دارد که درنتیجه میتوان حد ضرری را اندکی پایینتر از آن تعیین کرد.
با معامله در e، حد ضرر میتواند در اولین کف قیمتی در سمت چپ نقطه ورود قرار گیرد (در زیر نقطه c). اجازه دهید فرض کنیم که هر دو معاملهگر حد سود را در اوج d قرار دادهاند. درصورتیکه بازار به این حد سود برسد، معاملهگران حریص که از نقطه پایینتری وارد معاملهشدهاند، به سود بیشتری دستیافتهاند، اما لزوماً از نسبت سود به زیان بهتری برخوردار نبودهاند. برای ارزیابی این مسئله، باید نسبت ریسک و سود را در نظر بگیریم. برای مثال، اگر حد ضرر برابر ۱۶ پیپ باشد و حد سود در فاصله ۳۲ پیپی از نقطهی ورود قرار گیرد، آنگاه نسبت ریسک به سود برابر ۱:۲ خواهد بود.
معاملهگر محافظهکار هم که از سطوح بالاتری وارد معاملهشده، میتواند نسبت ریسک به سود مشابهی داشته باشد. فاصله f تا هدف d تقریباً ۲۴ پیپ خواهد بود، اما حد ضرر زیر b هم فاصله اندکی خواهد داشت درصورتیکه حد ضرر ۱۲ پیپ باشد، آنگاه نسبت ریسک به سود این معامله هم برابر ۱:۲ خواهد بود.
حتی اگر از رویکرد محتاطانه هم استفاده شود، بازهم این چالش وجود دارد که آیا پیش از موعد وارد معاملهشدهایم، یا هنوز به موعد مقرر برای ورود به معامله باقیمانده است. با صبر کردن، بازار مهربانتر نخواهد شد و نقطه ورود به معامله خوبی را برای ما فراهم نخواهد کرد. در اینجا نکتهای بین مقایسه کردن دو رویکرد حریصانه و محتاطانه وجود دارد؛ که نسبت به وضعیت موجود میتواند تعیینکننده باشد. اگر دوره آمادهسازی قبل از شکست کوتاه باشد، میتوان گفت که نقطهی ورود به معامله بیشتر حریصانه است.
وضعیت ۲ بهخوبی هدف ما از منتظر ماندن برای دوره آمادهسازی را نشان میدهد. روند نزولی a-d درواقع تصویر معکوسی از روند صعودی وضعیت اول است، اما این بار، بازگشت از اصلاح رویکرد متفاوتی داشته است. سطح b دوباره خود را بهعنوان محتملترین سطح برای بازگشت نشان میدهد (اصلاح ۵۰ یا ۶۰ درصدی در محدوده حمایت قبلی که حال به مقاومت تبدیلشده است)، اما فروش حریصانه از نقطه e، فروشنده را در برابر مشکل جدی، قبل از برگشت اصلی قرار خواهد داد.
در این وضعیت توجه کنید که قیمتها دوباره قبل از بازگشت، به این سطح برخورد کردهاند، اما این بار بازار بهجای اینکه از سطح حمایت قبلی برای جهش استفاده کند (b)، تصمیم گرفته که سطح مقاومت قبلی را برای برگشت انتخاب نماید (f با c انطباق دارد). هردوی e و f برخورد مجدد تکنیکال معتبری محسوب میشوند و بهطور یکسان از شانس رخداد یکسانی برخوردارند.
اما ازآنجاییکه بیش از روی دادن بازگشت، نمیدانیم که بازار کدام مسیر را انتخاب خواهد کرد، بهتر است که از معامله خودداری شود تا وضعیت بازار بیشتر از این شفافتر شود. نهتنها بازار همواره این اطلاعات مفید و اضافی را در اختیار معاملهگر قرار خواهد داد، بلکه گاهی باعث خواهد شد که صبر را بهعنوان عاملی ضروری و حیاتی در معاملات در نظر بگیرد.
در وضعیت دوم و از دید رویکرد محافظهکارانه، ورود به معامله از زیر g و حد ضرر کوتاه در بالای f، مسلماً فروشنده را در وضعیت بهتری قرار میدهد.
تحلیل قیمت بیت کوین؛ اصلاح بازار میتواند موقتی باشد
شرایط فعلی بازار بیت کوین نشاندهنده تسلط بیشتر فروشندگان است؛ اما افزایش فشار فروش و اصلاح نزولی قیمت در روزهای اخیر، همچنان موقتی به نظر میرسد. علاوه بر این، آوریل و مه (فروردین و اردیبهشت) هم در گذشته دوره ورود خریداران جدید به بازار بوده است.
به گزارش کوین دسک، قیمت بیت کوین مدت زیادی است که در یک بازه باریک گرفتار شده است و البته گاهی اوقات نوساناتی را هم تجربه میکند. ناحیه حمایتی بیت کوین جایی بین ۴۰٬۰۰۰ تا ۴۳٬۰۰۰ دلار است و اصلاح نزولی قیمت در روزهای اخیر میتواند در این محدوده تثبیت شود.
مقاومتهای ۴۸٬۰۰۰ و ۵۰٬۰۰۰ دلاری در چهار ماه گذشته مانع از رشد بیشتر قیمت بیت کوین شدهاند که نشان میدهد بازار در این مدت در کنترل فروشندگان بوده است. از طرفی هم، اخیراً از شتاب نزولی قیمت کاسته شده است که میتواند نشانهای برای تشدید فشار خرید در سطوح پایینتر و کفهای قیمتی باشد.
در نمای ۱ هفتهای بازار بیت کوین، شاخص قدرت نسبی به زیر محور میانی (سطح ۵۰) سقوط کرده است که اولین کاهش قابلتوجه شتاب صعودی قیمت از ۲۸ مارس (۸ فروردین) محسوب میشود. گفتنی است در ۲۸ مارس قیمت پس از چند هفته مجدداً از مقاومت ۴۰٬۰۰۰ دلاری عبور کرده بود.
نمودار قیمت بیت کوین؛ نمای ۱ هفتهای بازار بیت کوین/ دلار.
با توجه به شرایط کلی بازار، اصلاح نزولی اخیر قیمتها همچنان موقتی به نظر میرسد؛ درست مانند اتفاقی که در سپتامبر (شهریور) سال گذشته افتاد. این بار اما، بازار سهام و ارزهای دیجیتال در ماههای آوریل و مه (فروردین و اردیبهشت)، در حال ورود به یک دوره زمانی است که در گذشته همواره با ورود خریداران کوتاهمدت همراه بوده است.
پولبک (Pullback) یا اصلاح قیمت چیست؟
پیشتر در مطلب “اصول تحلیل تکنیکال” بیان کردیم که در تحلیل تکنیکال مانند تحلیل بنیادی به دنبال محاسبه ارزش ذاتی سهام نیستیم؛ بلکه میخواهیم با استفاده از نمودارها و الگوها، قیمتهای آینده آن را پیشبینی نماییم. در این مطلب به بررسی مفهوم اصلاح قیمت (Pullback) و تکنیکهای کاربردی آن خواهیم پرداخت.
پولبک چیست؟
کلمه پولبک (Pullback) در لغت به معنای بازگشت و عقب کشیدن و مترداف کلمه hook به معنی قلاب است. به همین دلیل در نمودارها نیز به شکل قلاب نمایان میشود. معنای دیگری که برای این کلمه میتوان در نظر گرفت خداحافظی است. چراکه در این حالت، روند بعد از شکست سطح حمایتی یا مقاومتی معتبر خود، سعی میکند یک بار دیگر به آن سطح شکسته شده بازگردد. با شکسته شدن این خطوط و نقض آنها، از اهمیت آنها کاسته نشده؛ بلکه تغییر وضعیت میدهند و از مقاومت به حمایت و برعکس تبدیل میشوند.
معمولاً بعد از شکست خطوط حمایتی و مقاومتی، در ۶۰ درصد مواقع بازار متمایل به بازگشت مجدد به سمت حمایت و مقاومتی که شکسته شده دارد. تقریباً در ۷۰ درصد مواقع شکستهایی که با حجم بسیار بالا نسبت به میانگین ۳۰ روزه رخ میدهند، تمایل به پولبک پیدا میکنند؛ لذا این تفکر که الزاماً بعد از هر شکست معتبر، باید نیاز به پولبک باشد، درست نیست. این نکته را در نظر داشته باشید که پولبک حتماً نباید بازگشت دقیق به سطح شکسته شده باشد؛ بلکه نفوذ موقت به محدوده سطح شکسته شده هم پولبک بهحساب میآید.
بررسی انواع پولبک در بازار بورس
سه نوع کلی پولبک در بورس وجود دارد که عبارت است از:
پولبک عادی (Normal Pullback)
پولبک نوع عادی، همان حالتی است که اکثر اوقات قابلمشاهده است. بهصورت خیلی ساده در این نوع پولبک، قیمت به سطح مقاومت یا حمایت خود برخورد میکند و مجدد به حرکتش ادامه میدهد.
پولبک خارجی (Outside Pullbak)
در این حالت از پولبک، همانطور که در تصویر نیز مشاهده میکنید، قیمت سهم قبل از رسیدن به سطح حمایت یا مقاومت، مسیر اصلی خود را در پیش میگیرد و به حرکت ادامه میدهد. این نوع پولبک نشاندهنده بالا بودن تقاضا برای سهم در حالتهای صعودی (و بالعکس در حالتهای نزولی) است. در صورت مشاهده این نوع پولبک احتمال صعود قیمت در حالت صعودی بالا خواهد بود.
پولبک داخلی (Inside Pullback)
ازآنجاییکه این نوع پولبک میتواند نشاندهنده سردرگمی معاملهگر در جهت نمودار باشد، ریسک زیادی به همراه دارد. بهعنوانمثال در نمودار پایین میبینید که قیمت مقاومت را رد کرده و سپس به سمت پایین آمده و مجدد رشد کرده است. اگر قدرت تصمیم خریداران قاطعانهتر بود، این اتفاق نمیافتاد و قیمت سهم بعد از برخورد به مقاومت رشد خود را ادامه میداد.
بررسی پولبک در روند صعودی، نزولی و خنثی
فرض کنید سهم در یک روند صعودی قرار دارد و هر بار سقف ها و کف های بالاتری میسازد. در یک بازه زمانی که سهم به محدوده خط روند خود نزدیک میشود، این محدوده را میشکند و پس از اصلاح چند درصدی، دوباره به خط روند نزدیک میشود. اکثر اوقات سهم موفق به عبور از خط روند قبلی خود نمیشود و پس از برخورد به خط روند، مجدداً وارد مسیر کاهشی (ادامه حرکت قبل) میشود. نمونه این نوع پولبک در نمودار زیر قابلمشاهده است.
در تعریف دیگری از پولبک در روند نزولی هم شاهد همین اتفاق هستیم؛ یعنی در روند نزولی که هر بار شاهد سقف ها و کف های پایینتر هستیم، قیمت موفق به شکست خط روند نزولی میشود. معمولاً پس از شکست خط روند نزولی قیمت دوباره تمایل به برگشت به خط روند و کسب انرژی دوباره دارد تا بتواند مسیر خود را تکرار کند و وارد مسیر صعودی شود.
پولبک برای روندهای صعودی نیز وجود دارد. در اصلاح قیمت در بازار به چه معنا است؟ حالت خنثی شاهد نوسان قیمت بین یک سقف و کف هستیم. بهعنوانمثال فرض کنید سهم در محدودههای ۱۰۰ تا ۱۲۰ تومان همواره در حال نوسان است که ممکن است شاهد شکست حمایت و یا مقاومت در سهم باشیم. در هر یک از دو حالت ذکرشده (شکست حمایت و مقاومت در روند خنثی) معمولاً شاهد پولبک به سطح قبلی و سپس ادامه مسیر حرکت هستیم.
بیشتر اصلاح قیمت در بازار به چه معنا است؟ بخوانید: آموزش اندیکاتور rsi
نکته آخر اینکه در هر یک از حالتهای ذکرشده پس از تکمیل پولبک شاهد ثبات در یک محدوده قیمتی و سپس ادامه مسیر هستیم.
پولبک های مناسب چه نوع پولبک هایی هستند؟
بهترین نوع پولبک حالتی است که به شکل ضعیف و کندی انجام شود. اصطلاحاً به این حرکات Compression گفته میشود. درواقع ما یک سطح داریم که با یک یا چند کندل قدرتمند شکسته میشود. اکنون پولبکی که به سمت این سطح انجام میشود اگر حالت ضعیف و فشردهای داشته باشد، در وضعیت مناسبی برای معاملات ما قرار خواهد داشت.
تفاوت پولبک و اصلاح قیمت چیست؟
پولبک و اصلاح قیمت هر دو به معنی جابجایی روند است؛ اما این نکته را در نظر داشته باشید که بین این دو مفهوم یک تفاوت مهم وجود دارد و آن هم این است که پولبک ها موقت و اصلاح ها طولانیمدت هستند. پولبک ها نشانهی از تغییر روند و تبدیل مقاومتهای شکسته شده به حمایت و حمایتهای شکسته شده به مقاومت هستند و اصلاح ها نشانهی ادامه روند صعودی و یا نزولی در جهت ایجاد الگوهای پلکانی قیمت هستند.
آیا پولبک نشانه شروع یک روند جدید است؟
عدهای از سرمایه گذاران اعتقاد دارند که بعد از تشکیل پولبک در سهم، شاهد ادامه روند قبل هستیم؛ در صورتی که این درست نیست. بولکوفسکی اعتقاد دارد که حدود ۵۰ درصد از روندها بعد از تکمیل پولبک روند قبلی خود را ادامه میدهند. در حالی ۵۰ درصد روندها بعد از پولبک باقدرت روند قبلی خود را از دست میدهند و مسیر جدیدی را شروع میکنند. پس بهطور قطع نمیتوان گفت که آیا اصلاح قیمت در بازار به چه معنا است؟ پولبک در سهم اتفاق میافتد یا خیر و احتمالاً در نمودارهای بسیاری نیز شاهد این موضوع بودهایم؛ بنابراین بهتر است برای تکمیل پولبک و ادامه روند سهم حتماً به نکاتی که تا اینجای مطلب به آنها اشاره کردیم، توجه داشته باشید. البته این نکته نیز حائز اهمیت است که شناخت تکنیک های معاملاتی و تابلو خوانی بازار کمک زیادی به فهم و تشخیص رفتار بازار میکند.
سخن آخر
بهطورکلی زمانی که یک سطح شکسته میشود، معمولاً بعد از آن شاهد یک حرکت برگشتی به آن سطح خواهیم بود که به این حرکت «پولبک» گفته میشود.
پولبک زمانی دارای اعتبار بیشتری است که محدوده حمایت و مقاومت شکسته شده با یک حجم بالا شکسته شود و معمولاً باید دو الی سه برابر میانگین یک هفته گذشته باشد. حال فرض کنید اگر محدوده حمایتی یا مقاومتی پرقدرت شکسته شود و در چند روز پس از آن شاهد این باشیم که قیمت پایانی روز جاری کمتر از روز قبل باشد. در این صورت احتمال پولبک پایین است؛ چراکه احتمال فروش قوی در بازار و همچنین نبود تقاضای کافی در سهم وجود دارد. اکثر سرمایه گذاران فکر میکنند که پولبک حتماً باید بازگشتی به نقطه شکست باشد، در صورتی که در بازار کمتر شاهد این موضوع هستیم و عمدتاً پولبک به محدوده شکست تکمیل نمیگردد.
بولکوفسکی عقیده دارد که روندها معمولاً شش روز بعد از شکست، مرحله اول پولبک را به اتمام میرسانند و مرحله دوم پولبک نیز طی یازده روز به پایان میرسد. البته این نکته را باید مدنظر قرار داد که اگر یک محدوده با حجم قوی شکسته شود و پس از آن در پولبک شاهد یک حرکت ضعیف و کمحجم باشیم میتوان آن را معتبر دانست. یکی از نکاتی که حتماً باید در پولبک ها موردتوجه قرار داد نوع معاملات حقوقیهای بازار است.
واکنش بازار خودرو به اصلاح قیمت ها
اقتصادنیوز : رصد قیمت کارخانه و بازار، قبل و بعد از رشد قیمتها در 17 آذرماه، از کاهش شکاف قیمتی خودرو همراه با اعمال اصلاح قیمت در بازار به چه معنا است؟ اصلاح قیمت در بازار به چه معنا است؟ افزایش 18 درصدی حکایت دارد.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد ، اقدام سیاستگذار خودرو در راستای اصلاح قیمت، با واکنش مثبت بازار روبهرو شد. بررسی قیمت خودرو در مبدا و بازار در دو مقطع قبل و بعد از افزایش قیمت (۱۷آذرماه) نتایج قابل توجهی درباره واکنش بازار به اصلاح قیمتی را نشان میدهد. شکاف قیمتی قبل از اصلاح قیمتها بهطور میانگین ۶۹ درصد بوده، این در شرایطی است که بعد از اصلاح، این شکاف به ۴۸درصد رسیده است. آنچه مشخص است دو سمت عرضه و تقاضا برندگان نهایی کاهش گسلی هستند که طی سه سال گذشته واسطهگران از آن سود فراوانی بردند.
رصد قیمت کارخانه و بازار، قبل و بعد از رشد قیمتها در 17 آذرماه، از کاهش شکاف قیمتی خودرو همراه با اعمال افزایش 18 اصلاح قیمت در بازار به چه معنا است؟ درصدی حکایت دارد. «دنیای اقتصاد» با بررسی قیمت خودرو در مبدا و بازار و در دو مقطع قبل و بعد افزایش قیمت (17 آذرماه) به نتایج قابل توجهی در مورد واکنش بازار به اصلاح قیمتی دست یافته است. این بررسی نشان میدهد که گسل قیمتی قبل از رشد قیمتها بهطور میانگین 69 درصد بوده این در شرایطی است که بعد از اصلاح قیمت در 17 آذر ماه این میانگین به 48 درصد رسیده است. شکاف قیمتی خودرو در شرایطی این روزها روند کند ترمیمی خود را تجربه میکند که مجلس طرح استیضاح وزیر را به دلیل رشد قیمت محصولات خودرویی در دستور کار دارد. حال این سوال مطرح است که نمایندگان ملت در مجلس دقیقا به دفاع از کدامیک از بازیگران اصلی بازار خودرو، فریاد مخالفت با رشد قیمت خودرو را سرداده است؟
سوال دیگر اینکه عدم اصلاح واقعی قیمتها طی سه سال گذشته چه نفعی برای مصرفکننده و خودروساز در برداشته است؟ از سوی دیگر عایدی جهش بیسابقه قیمت خودرو در بازار طی حدود سه سال گذشته برای چه گروهی بوده است؟
آنچه مشخص است در ظاهر، ابرحباب قیمت خودرو در بازار، نفع سمت عرضه را القا میکند، این در شرایطی است که عایدی خودروساز از قیمتگذاری دستوری، زیان انباشته 85 هزار میلیارد تومانی و زیان تولید 2 هزار میلیاردی است. بنابراین عایدی خودروساز از روند عدم اصلاح قیمت خودرو تنها زیان بوده و نفعی از تصمیمات بدون پشتوانه مرجع قیمتگذار نداشته است. اما همانطور که عنوان شد روند غلط «قیمتگذاری» نفع سمت عرضه را القا میکند. روندی که هم اکنون نمایندگان مجلس در پیش گرفتهاند و با تاختن به وزیر صمت، اصلاح قیمت خودرو را به ضرر سمت تقاضا عنوان میکنند. اما سوالی که مطرح میشود این است که آیا پیش از رشد قیمتها، منافع این بخش در بازار خودرو حفظ میشد؟
بررسی «دنیای اقتصاد» از شکاف قیمتی خودرو نشاندهنده باخت جمعی (سمت عرضه و تقاضا) در بازار خودرو است که دلیل اصلی آن نیز پافشاری سیاستگذار بر قیمت دستوری و دیکته این سیاست به خودروسازان تعبیر میشود. اما در کنار باخت جمعی سمت عرضه و تقاضا، دلالان و واسطهگران سود صددرصدی از بازار درو کردند.
سودی که سیاستگذار زمینه آن را برای واسطهگران فراهم کرده است. حالا اما با وجود تمام فشارها و نارضایتیها، سیاستگذار اقدام به اصلاح قیمت خودرو کرده است(17 آذرماه). هر چند «دنیای اقتصاد» معتقد است که رشد دستوری قیمت به مثابه «مسکنی» است که در کوتاهمدت میتواند درد خودروسازی را دوا کند و آزادسازی قیمت درمانکننده درد تولیدکننده است، با این حال قدم وزارت صمت برای کاهش نسبی زیان خودروسازی را نمیتواند نادیده بگیرد. این اقدام دو دستاورد مهم به دنبال خود دارد. نخستین دستاورد، رشد تولید خودرو در پی کاهش زیان، پرداخت بدهی قطعهسازان و در نهایت گردش نقدینگی در شرکتهای خودرو است.
همانطور که عنوان شد طی سه سال گذشته به واسطه «تولید گران و فروش ارزان» ارقام زیاندهی خودروسازان رشد بیسابقهای داشته است. آنچه مشخص است خودروساز به واسطه قیمتگذاری دستوری نتوانسته طبق هزینه نهادههای تولید، محصولات خود را با قیمتی معقول به دست مشتری برساند. همین امر سببساز رشد زیان در شرکتهای تولید شده است. از سوی دیگر خودروساز با ثبت ارقام نجومی زیان، با بیانگیزگی نسبت به رشد تولید، طی حدود 8 ماهه گذشته تولید برخی از محصولات خود را متوقف یا بهطور چشمگیری کاهش داده است. بنابراین نخستین دستاورد اصلاح قیمت خودرو میتواند در قدم اول ایجاد انگیزه و در قدم دوم رشد تولید خودرو باشد. اما دومین دستاورد در نفع بخش تقاضا تعریف میشود بهطوریکه این بخش در صورت رشد تولید و در کنار آن حذف شوی قرعهکشی، میتواند بهطور مستقیم و بدون واسطه از خودروساز محصول مورد نظر خود را تحویل بگیرد.
هر چند در شرایط کنونی شکاف قیمتی کارخانه و بازار تا حدودی کاهش یافته، اما بخش تقاضا با ناامیدی از خرید مستقیم از کارخانه از سر ناچاری مجبور به خرید از بازاری است که تعیینکننده قیمت آن دلالان و واسطهگران هستند.
طبق آمارهای رسمی تنها در سال 99 بیش از 70 هزار میلیارد تومان رانت به واسطه شکاف قیمتی در بازار و کارخانه توزیع شده است. این مبلغ در صورت حذف قیمتگذاری دستوری میتوانست به رشد تولید و در کنار آن خرید بیواسطه توسط بخش تقاضا منجر شود.
در هر صورت آنچه مشخص است اصلاح قیمتی که 17 آذرماه رخ داد از یکسو شکاف قیمتی بازار را کاهش داد و از سوی دیگر با رشد تولید، خریدی بدون واسطه برای بخش تقاضا را رقم خواهد زد.
بررسی گسل قیمتی خودرو
فاصله میان قیمت کارخانه و بازار که از آن به عنوان حاشیه بازار یاد میشود با توجه به اعمال دیکته قیمت از سوی سیاستگذار کلان به شرکتهای خودروساز در دهه 90 (از زمان روی کار آمدن شورای رقابت) همواره وجود داشته است. با این حال بررسیها نشان میدهد هر چه از سالهای ابتدای دهه 90 به سمت انتهای آن حرکت میکنیم این حاشیه افزایش یافته و در نتیجه رانت بیشتری از این محل در بازار خودرو توزیع شده است. البته نمیتوان از نقش تحریمها که منجر به نوسانی شدن متغیرهای کلان اقتصادی مانند نرخ تورم و نرخ ارز شده به راحتی گذشت. اما آنچه سبب شده که تاثیر نوسانات متغیرهای کلان اقتصادی روی قیمت خودرو در بازار بیش از پیش خود را نشان دهد، اصرار سیاستگذار کلان به قیمتگذاری خودرو در مبدا است. در دوران تحریم شاهد هستیم در شرایطی که شرکتهای خودروساز به دلیل فشار ناشی از تحریمها و خروج شرکای بینالمللی از خطوط تولید با چالشهای گوناگونی روبهرو بودند شورای رقابت به عنوان متولی تعیین قیمت کارخانهای خودرو اصرار داشت تا قیمت محصولات تولیدی شرکتهای خودروساز را بر اساس روال پیش از تحریمها قیمتگذاری کند. انتخاب این مسیر قیمتگذاری در حالی که خودروسازان با بحران عرضه روبهرو بودند بنیه مالی خودروسازان را بیش از پیش تحت فشار قرار داد. کاهش توان مالی سبب شد خودروسازان نتوانند تولید خود را افزایش دهند در نتیجه طی سه سال تحریم تولید خودرو حولوحوش 800 هزار تا 900 هزار دستگاه بود. بر این اساس در شرایطی که خودروسازان در باتلاق نبود نقدینگی دستوپا میزنند نمودار توزیع رانت از محل اختلاف قیمت کارخانه و بازار اوج گرفته است، اما راز این دست به عصا حرکت کردن سیاستگذار خودرویی در جاده افزایش قیمت کارخانه خودرو چیست؟
به نظر میرسد دلیل اصلی این مساله را باید در نگرانی سیاستگذار کلان از تبعات اجتماعی و اوجگیری قیمتها در بازار جستوجو کرد. این تحلیل که افزایش قیمت کارخانهای خودرو منجر به افزایش قیمتها در بازار میشود در میان سیاستگذاران طرفداران زیادی دارد. بنابراین سیاستگذار کلان با توجه به این تحلیل این جرات را پیدا نمیکند تا قیمتهای خودرو در مبدا را با توجه به وضعیت شاخصهای کلان اقتصادی قیمتگذاری کند. اما کارشناسان معتقدند قیمتهای بازار در کنار افزایش قیمت کارخانهای خودرو از مولفههای دیگری هم تاثیر میپذیرد. کارشناسان تاکید میکنند در حال حاضر مولفههایی مانند نرخ تورم کل و همچنین نرخ ارز از یک طرف و تورم انتظاری موجود از طرف دیگر دست بالا را در افزایش قیمت بازار دارد. نباید از نظر دور داشت که افزایش قیمت کارخانهای منجر به عریض شدن جاده نقدینگی به شرکتهای خودروساز میشود و در یک بازه زمانی مشخص این احتمال وجود دارد که خودروسازان بتوانند تا حدودی با سر و سامان دادن به وضعیت تولید خود با کمک اهرم عرضه تا حدودی روی قیمتهای بازار اثر گذاشته و اجازه صعودی شدن بیش از پیش قیمتها را متاثر از مولفههای اثرگذار حاکم بر این بازار ندهند. مقایسه قیمت خودرو در بازار و کارخانه و بررسی شکاف قیمتی پیش و پس از افزایش قیمتها در مبدا خود گواه این مدعای کارشناسان است.
تیبا صندوقدار به عنوان خودرویی که کف قیمت بازار را دارد در دوره پیش از افزایش قیمتها یک فاصله قیمتی حدود 77 درصدی را بین قیمت خود در بازار و کارخانه تجربه کرد. اما افزایش قیمت کارخانه بهطور میانگین 18 درصد نه تنها این شکاف قیمت را عمیقتر نکرد، بلکه شاهد هستیم بعد از این افزایش قیمت کارخانهای فاصله قیمت میان کارخانه و بازار برای این محصول پرتقاضا به حولوحوش 51 درصد رسید. همین اتفاق را برای گسل قیمتی میان قیمت کارخانه و بازار پژو 205 تیپ دو نیز شاهد هستیم.
پیش از افزایش قیمت کارخانهای شکاف میان قیمتهای بازار و کارخانه حول و حوش 108 درصد بود. اما افزایش قیمت کارخانهای در اواسط آذرماه امسال و تاثیر نپذیرفتن قیمتهای بازار از افزایش قیمتها در مبدا سبب شد این اختلاف قیمت به حدود 82 درصد تنزل کند. قیمت دناپلاس نیز همین روند را پشت سر گذاشته است.
فاصله قیمتی میان قیمت این خودرو در بازار و همچنین قیمت آن در مبدا حول و حوش 102 درصد برآورد میشود. اما اختلاف قیمت این خودرو در بازار و کارخانه بعد از اعمال افزایش قیمت در مبدا نه تنها رشدی را به خود ندیده بلکه به حدود 76 درصد نیز تنزل یافته است. این به آن معناست که بهرغم افزایش قیمت کارخانهای خودرو گسل قیمتی حدود 26 درصد برای این خودرو ترمیم شده است.
اصلاح بازار در مقابل بازار خرسی: توضیح تفاوت های کلیدی
اصلاح بازار یک عقب نشینی کوتاه مدت قیمت پس از افزایش سریع قیمت است.
اصلاح بازار یک کاهش شدید اما کوتاه مدت قیمت در پاسخ به بازار اشباع خرید یا ارزش گذاری بیش از حد است. به عبارت دیگر، یک عقب نشینی از اوج های اخیر به بازار اجازه میدهد تا سودها را هضم کرده و برای یک مرحله بالاتر مجددا تنظیم شود.
به طور کلی زمانی که بازار پس از رسیدن از یک اوج اخیر 10درصد یا بیشتر افت کند این اتفاق یک اصلاح بازار در نظر گرفته میشود. با این حال رقم 10 درصد یک قانون سخت و سریع نیست. برخی از اصلاحات کاهش 3 درصدی یا حتی میتوانند تا 20 درصد کاهش پیدا کنند. اصلاحات بازار بین 5 تا 10 درصد در ارزهای دیجیتال رایج تر است.
اصلاحات تقریبا همیشه زمانی اتفاق میافتد که اقتصاد در حال گسترش است، چرا که سرمایه گذاران بیش از حد اعتماد میکنند و قیمت دارایی ها را بیش از حد بالا میبرند که زمینه را برای «بازگشت به میانگین» فراهم میکند چون اصلاحات قیمتها را به سطوح واقعی تر بازمیگرداند.
اصلاحات بازار هر چند وقت یکبار اتفاق میافتد؟
اصلاحات بازار سهام معمولا هر دو سال یکبار اتفاق میافتد اما از آنجایی که بازار رمزارزها بی ثبات تر است اصلاح قیمتی بیشتری رخ میدهد.
هیچ جدول زمانی مشخصی برای اصلاحات بازار رمزارزها وجود ندارد. به این ترتیب، اصلاحات قیمت میتواند در چند روز، هفته یا چند ماه اتفاق بیفتد. گاهی اوقات اصلاحات بازار ارزهای دیجیتال ممکن است در عرض چند ساعت رخ دهد.
قیمت ارزهای دیجیتال توسط عوامل متعددی هدایت میشود که همه آنها به نوسانات کلی بازار آن کمک میکنند. به همین دلیل تعیین چارچوب زمانی دقیق اصلاح بازار میتواند چالش برانگیز باشد.
2-چه چیزی باعث اصلاحات بازار در ارزهای دیجیتال میشود؟
دلایل متعددی مانند سرمایه گذاران مشتاق بیش از حد و عدم اطمینان نظارتی یا فروش در سراسر بازار میتواند باعث اصلاح بازار در ارزهای دیجیتال بشود.
برخی از رایج ترین محرک ها عبارتند از:
- سفته بازی بیش از حد و هیجان سرمایه گذاران: وقتی سرمایه گذاران بیش از حد در مورد یک دارایی خاص هیجان زده میشوند، تمایل دارند قیمتها را خیلی افزایش داده و خیلی سریع بالا ببرند که میتواند حباب ناپایداری ایجاد کند که در نهایت میترکد و منجر به اصلاح بازار میشود.
- FOMO (ترس از دست دادن): هنگامی که سرمایه گذاران شاهد افزایش سریع قیمت ها هستند ممکن است بدون تحقیق مناسب وارد بازار شوند و در نتیجه یک پیشگویی خود تحققی ایجاد میکنند که در آن قیمت ها صرفا به دلیل خرید بیشتر افراد افزایش پیدا میکند.
- صرافی ها هک میشوند: اگر یک صرافی بزرگ هک شود و مقدار قابل توجهی از پول سرمایه گذاران را از دست بدهد میتواند باعث فروش و اصلاح در بازار شود.
- عدم قطعیت نظارتی: هر وقت که عدم اطمینان نظارتی در مورد ارز دیجیتال وجود داشته باشد میتواند منجر به فروش و اصلاح شود. به عنوان مثال، زمانی که چین اعلام کرد در سال 2017 در حال سرکوب ارزهای دیجیتال است قیمتها به شدت کاهش یافت.
عقب نشینی در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟
کمی متفاوت از اصلاحات، عقب نشینی ها توقف موقت یا معکوس در روند ارزش کلی یک دارایی هستند.
در ارزهای دیجتال عقب نشینی نسبتا رایج است و میتواند چندین بار در طول یک روند صعودی یا نزولی اتفاق بیفتد. پول بک ها (عقب نشینی ها) به طور کلی بخش سالمی از چرخه بازار در نظر گرفته میشوند چراکه به بازار اجازه میدهند سود یا ضرر را هضم کرده و قبل از حرکت به سمت بالاتر یا پایین تر بازنشانی کند.
عقب نشینی ارزهای دیجیتال به این معنی است که بازگشت موقت فقط برای مدت کوتاهی متوقف میشود، افزایش یا کاهش پیدا میکند و پس از آن ارزش دارایی به رفتار اصلی خود باز میگردد.
3-بازار خرسی در ارزهای چیست؟
بازار خرسی یک دوره طولانی کاهش قیمت به شمار میرود که معمولا با بدبینی گسترده همراه است.
به بیان دیگر، بسیار شبیه اصلاح بازار است اما اصلاحی که برای مدت طولانی ادامه دارد. برای اینکه یک بازار به عنوان یک بازار نزولی در نظر گرفته شود، قیمت ها باید 20درصد یا بیشتر از اوج های اخیر کاهش پیدا کند. درست مانند اصلاحات بازار این رقم تعیین نمیشود و بسته به شرایط بازار میتواند متفاوت باشد.
برخلاف اصلاحات بازار که در زمان رشد اقتصادی اتفاق میافتد بازارهای نزولی معمولا زمانی اتفاق میافتند که رکود اقتصادی یا سقوط بازار سهام وجود دارد. بازار نزولی در ارزهای دیجتال میتواند ناشی از هر یک از عوامل مشابهی باشد که اصلاح قیمت در بازار به چه معنا است؟ باعث اصلاح بازار میشود. با این حال آنها همچنین میتوانند توسط عوامل دیگری مانند آشفتگی سیاسی یا یک فاجعه طبیعی ایجاد بشوند.
بازار نزولی چقدر میتواند دوام بیاورد؟
مدت زمانی که یک بازار نزولی میتواند دوام داشته باشد بسیار متفاوت است. برخی از بازارهای نزولی تنها چند ماه دوام میاورند، در حالی که برخی دیگر میتوانند سال ها ادامه داشته باشند.
از سال 1947 تا 2022 چهارده بازار نزولی در ایالات متحده وجود داشته که طبق گزارش Investopedia بطور کلی، میانگین طول یک بازار نزولی میتواند از یک ماه تا 1.7 سال متغیر باشد.
در سطح جهانی بازارهای نزولی تمایل دارند به طور متوسط ده ماه دوام بیاورند، بدهند یا بگیرند. با این حال، مواردی وجود داشته که بازارهای نزولی بسیار طولانی تر دوام آورده اند. به عنوان مثال، سقوط “زمستان کریپتو” در سال های 2013 تا 2015، 415 روز یا کمی بیش از یک سال به طول انجامید.
4-چگونه در بازار خرسی رمزارزها کسب سود کنیم؟
آیا میتوانید در بازار نزولی سود کسب کنید؟ پاسخ شما بله است. همانطور که استراتژی هایی برای سرمایه گذاری در بازار صعودی (دوره افزایش قیمت ها) وجود دارد، استراتژی هایی برای سرمایه گذاری در بازار نزولی نیز وجود دارد.
برخی از استراتژی های رایج عبارتند از:
- فروش کوتاه مدت: زمانی است که سرمایه گذاران دارایی ای را که مالک آن نیستند میفروشند و امیدوارند آن را با قیمت پایین تری بازخرید کنند تا بتوانند از تفاوت قیمت سود ببرند. با این حال، فروش کوتاه مدت میتواند مخاطره آمیز باشد، چون هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت دارایی طبق پیش بینی کاهش داشته باشد.
- خرید گزینه های فروش: این نوع بیمه به سرمایه گذاران این امکان را میدهد که دارایی را با قیمتی مشخص در بازه زمانی مشخصی بفروشند. اگر قیمت دارایی کمتر از قیمت اعتصابی باشد، سرمایه گذار میتواند از این تفاوت سود ببرد.
- خرید دارایی با تخفیف: سرمایه گذاری به طور کلی یک بازی طولانی مدت است و در حالی که فراز اصلاح قیمت در بازار به چه معنا است؟ و نشیب هایی در این مسیر وجود خواهد داشت بازارهای نزولی فرصتی برای خرید دارایی ها با تخفیف فراهم میکنند.
- انجام تحقیقات: زمانی که قیمتها در حال کاهش است از همیشه مهمتر این است که قبل از سرمایه گذاری، بررسی دقیق خود را انجام بدهید و درباره دارایی به طور کامل تحقیق کنید. با کاهش قیمتها، فرصت های زیادی برای خرید دارایی با تخفیف وجود خواهد داشت. اما مانند همیشه مهم است که به یاد داشته باشید که همه دارایی ها به طور برابر ایجاد نمیشوند. برخی از آنها بسیار خطرناکتر از بقیه هستند.
- متنوع کردن سبد خود: یکی از بهترین راه ها برای مقابله با بازار نزولی، تنوع بخشیدن به سبد خود در بین طبقات مختلف دارایی است. به این ترتیب، اگر یک کلاس دارایی ضربه بخورد، تأثیر شدیدی روی مجموعه شما به عنوان یک کل نخواهد داشت.
5-چگونه اصلاحات و بازارهای خرسی را پیمایش کنیم؟
بازارهای خرسی و اصلاحات بازار بخشی عادی از فرآیند سرمایه گذاری هستند و در صورت وقوع نیازی به وحشت نیست. هنگامی که تفاوت های بین هر دو را درک کردید، زمانی که آنها به نمایش درآمدند پیمایش آنها راحت تر خواهد بود.
به طور کلی، بهترین راه برای حرکت در بازار خرسی، داشتن چشم انداز بلندمدت و منظم ماندن در استراتژی سرمایه گذاری است. و اگر بیش از حد محتاط هستید، استراتژی هایی مانند کوتاه فروشی و خرید گزینه های فروش وجود دارد که میتواند به شما کمک کند از یک بازار در حال سقوط سود ببرید.
در طول توسعه اقتصادی، اکثرا تمام کاهش قیمتها عقب نشینی یا اصلاحات موقتی خواهد بود. ترفند این است که در طول چنین اصلاحاتی روی ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کنید. از آنجایی که روندهای اولیه احتمالا زمانی که اقتصاد در حال گسترش است صعودی خواهد بود، قیمت ها در نهایت با صعود به بالاترین حد جدید دنبال خواهند شد. مثل سهام، قیمت ارزهای دیجیتال به ندرت در یک خط مستقیم بالا یا پایین میرود. افزایشها احتمالا با دوره های ادغام مواجه میشوند که در آن قیمتها به آرامی در هر جهت یا از طریق اصلاحات بازار حرکت میکنند.
از بین این دو، بازارهای خرسی ریسک بیشتری برای از بین بردن سبد سرمایه گذاری شما دارند، بنابراین ضروری است که یاد بگیرید چگونه یک بازار خرسی را قبل از وقوع پیدا کنید. اولین گام همیشه تعیین وضعیت اقتصاد است به این ترتیب، میدانید وقتی قیمتها شروع به کاهش میکنند چه واکنش نشان بدهید.
اگر اطمینان ندارید که آیا در بازار نزولی هستیم یا خیر، بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که متنوع بمانید و استراتژی سرمایه گذاری خود را دنبال کنید. با متنوع ماندن، حتی در صورت سقوط بازار، احتمال از دست دادن همه چیز کمتر خواهید بود. و با پیروی از استراتژی سرمایه گذاری خود بدون توجه به شرایط بازار میدانید چه زمانی خرید و فروش کنید.
6-اصلاح بازار در مقابل بازار نزولی
بطور خلاصه، در اینجا برخی از تفاوت های اصلی بین این دو وجود دارد:
در حالی که اصلاحات و بازارهای نزولی میتوانند دلهره آور باشند به یاد داشته باشید که آنها در یک اقتصاد سالم اتفاقات عادی هستند. یادگیری تمایز بین این دو به شما این امکان را میدهد که بهتر آنها را تفکیک و پیمایش کنید.
از نظر زمان بازیابی، بازارها تمایل دارند از اصلاحات سریعتر معمولا ظرف چند ماه بهبود پیدا کنند. با این حال، بازارهای خرسی بدلیل مدت زمان طولانی تر و شدت کاهش قیمت شدیدتر، خسارت سنگین تری به بازارها وارد میکنند. به این ترتیب بهبود از یک بازار خرسی اخیر میتواند چند ماه تا چند سال طول بکشد.
دیدگاه شما