الگوی هارامی صعودی و نزولی
در مورد تاریخچه کندل ها و ترکیب آن ها با یکدیگر می توان مفصل بحث نمود که از حوصله تاپیک خارج است. در اینجا تنها با چند الگوی برگشتی مهم آشنا می شویم. الگوهایی که اگر در نزدیکی ناحیه PRZ تشکیل شوند بر اعتبار پترن ایجاد شده می افزایند.
اصول استفاده از الگوهای برگشتی صعودی Bullish Reversals
الگوهای صعودی Bullish تشکیل شده از یک، دو و یا سه کندل در انتهای روند نزولی هستند و علامتی برای تغییر جهت روند از نزولی به صعودی می باشند در ادامه به ترتیب الگوهای تک و ترکیبی صعودی (بولیش) را مشاهده می کنیم.
الگوهای تک شمعی One candle
Hammer
الگوی چکش (الگوی هامر) Hammer در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود از خصوصیات این الگو سایه پایینی بلند، سایه بالایی کوتاه (وجود نداشتن سایه بالایی) و بدنه ای حداکثر یک دوم سایه پایینی می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه صعودی (سفید) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.
Inverted Hammer
الگوی هامر معکوس (چکش معکوس) مانند الگوی چکش در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود. سایه بالایی بلند، سایه پایینی کوتاه و یا وجود نداشتن سایه پایینی و بدنه ای حداثر یک دوم سایه بالایی از خصوصیات این الگو می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه صعودی (سفید) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان الگوی هارامی صعودی و نزولی الگوی هارامی صعودی و نزولی می دهد.
الگوهای ترکیبی دو شمعی Two candles
Bullish Engulfing Pattern
این الگو (پوشاننده صعودی) شامل دو شمع با رنگ های متفاوت است که در انتهای روند نزولی تشکیل می شود. کل بدنه سفید (صعودی) شمع دوم، بدنه شمع اول مشکی (نزولی) را پوشش می دهد. اندازه سایه ها در این دو کندل اهمیتی ندارد. ایجاد شکاف (گپ) بین نقطه پایان کندل اول و نقطه آغاز کندل دوم اهمیت بیشتری به این الگو برای آغاز روند صعودی می دهد.
Bullish Piercing Line
در این الگو (پوشش شکاف صعودی) شاهد دو شمع با رنگ های متفاوت هستیم. در شمع اول بدنه مشکی (نزولی) و شمع دوم بدنه ای سفید (صعودی) با نقطه پایانی پایین تر از نقطه آغازین شمع قبلی می بینیم و نقطه آغاز شمع دوم با شکافی نزولی نسبت به پایان شمع اول شروع شده است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل شده و نمایشگر آغاز روند صعودی می باشد.
Bullish Harami
الگوی هارامی صعودی نیز در انتهای روند نزولی تشکیل می شود و اخطار تغییر روند را صادر می کند. شمع اول بدنه مشکی (نزولی) دارد که تمامی بدنه شمع دوم را پوشش می دهد سایه ها در این الگو اهمیت زیادی ندارند اما خارج نشدن سایه های شمع دوم از محدوده سایه های شمع اول قدرت بیشتر این الگو را نشان می دهد.
الگوهای ترکیبی سه شمعی Three candles
Morning Star
الگوی ستاره صبحگاهی از مجموع سه شمع در انتهای روند نزولی تشکیل می شود شمع اول نزولی و پرقدرت، شمع دوم با شکاف (گپ) نزولی آغاز شده و بدنه آن میتواند نزولی یا صعودی باشد ولی در غالب موارد بدنه و سایه های بزرگی ندارد و شمع سوم یک شمع صعودی است که آغاز آن با شکاف (گپ) صعودی نسبت به شمع دوم آغاز شده است. این سه شمع اخطار روند صعودی را در انتهای روند نزولی اعلام می نمایند.
اصول استفاده از الگوهای برگشتی Bearish Reversals
الگوهای بریش Bearish تشکیل شده از یک، دو یا سه کندل در انتهای روند صعودی هستند و علامتی برای تغییر جهت روند از صعودی به نزولی می باشند در ادامه به ترتیب الگوهای تک و ترکیبی نزولی (بیریش) را مشاهده می کنیم.
الگوهای تک شمعی One candle
Hanging Man
الگوی Hanging Man (مرد دارزده) در انتهای یک روند صعودی تشکیل می شود از خصوصیات این الگو سایه پایینی بلند، سایه بالایی کوتاه (وجود نداشتن سایه بالایی) و بدنه ای حداکثر یک دوم سایه پایینی می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه نزولی (مشکی) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.
Shooting Star
الگو شوتینگ استار (الگوی ستاره رها شده) مانند الگوی قبلی در انتهای یک روند صعودی تشکیل می شود. سایه بالایی بلند، سایه پایینی کوتاه و یا وجود نداشتن سایه پایینی و بدنه ای حداثر یک دوم سایه بالایی از خصوصیات این الگو می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه نزولی (مشکی) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.
الگوهای ترکیبی دو شمعی Two candles
Bearish Engulfing
این الگو (پوشاننده نزولی) شامل دو شمع با رنگ های متفاوت است که در انتهای روند صعودی تشکیل می شود. کل بدنه مشکی (نزولی) شمع دوم، بدنه شمع اول سفید (صعودی) را پوشش می دهد. اندازه سایه ها در این دو کندل اهمیتی ندارد. ایجاد شکاف (گپ) بین نقطه پایان کندل اول و نقطه آغاز کندل دوم اهمیت بیشتری به این الگو برای آغاز روند نزولی می دهد.
Bearish Harami
این الگو نیز در انتهای روند صعودی تشکیل می شود و اخطار تغییر روند را صادر می کند. شمع اول بدنه سفید (صعودی) دارد که تمامی بدنه شمع دوم را پوشش می دهد سایه ها در این الگو اهمیت زیادی ندارند اما خارج نشدن سایه های شمع دوم از محدوده سایه های شمع اول قدرت بیشتر این الگو را نشان می دهد.
Dark Cloud Cover
در این الگو (پوشای ابر مشکی) شاهد دو شمع با رنگ های متفاوت هستیم در شمع اول بدنه سفید (صعودی) و شمع دوم بدنه ای مشکی (نزولی) با نقطه پایانی بالاتر از نقطه آغازین شمع قبلی می بینیم و نقطه آغاز شمع دوم با شکافی صعودی نسبت به پایان شمع اول شروع شده است. این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل شده و نمایشگر آغاز روند نزولی می باشد.
الگوهای ترکیبی سه شمعی Three candles
Evening Star
الگوی ستاره عصرگاهی از مجموع سه شمع در انتهای روند صعودی تشکیل می شود شمع اول صعودی و پرقدرت، شمع دوم با شکاف (گپ) صعودی آغاز شده و بدنه آن میتواند نزولی یا صعودی باشد ولی در غالب موارد بدنه و سایه های بزرگی ندارد و شمع سوم یک شمع نزولی است که آغاز آن با شکاف (گپ) نزولی نسبت به شمع دوم آغاز شده است. این سه شمع اخطار روند نزولی را در انتهای روند صعودی اعلام می نمایند.
آشنایی با الگوی کانال (channel)
الگوی Channel یا کانال را میتوان یکی از الگوهای شناخته شده در تحلیل تکنیکال کلاسیک دانست. در واقع این الگو زمانی ایجاد میشود که قیمت در حال برخورد با موانع مسیر خود است. همین عامل هم ریسک تغییر آن را افزایش میدهد. شما با رسم الگوی کانال میتوانید بهسرعت از این فاکتور خبردار شده و جهت جدید روند را شناسایی کنید. همین عامل باعث شده تا الگوی کانال به یکی از معروفترین و البته محبوبترین الگوهای موجود در تحلیل کلاسیک بدل شود.
بااینحال اغلب افراد تازهکار اطلاعات دقیقی پیرامون آن ندارند و نمیتوانند از آن استفاده کنند. این عامل باعث میشود تا اغلب معاملات آنها در مسیرهای ضرر قرار گرفته یا با کوچکترین تغییرات قیمتی دچار اضطراب شود. اما الگوی کانال میتواند دیدگاه صحیحی از شرایط بازار به شما داده و امکان بهرهمندی از روندهای قدرتمند را به شما بدهد.
معرفی الگوی Channel
الگوی کانال یکی از الگوهای معتبر بازار بوده و از سرفصلهای اصلی آموزش بورس در تبریز است که در آن سقف و کفهای ممتدی ایجاد میشود. این سقف و کفهای ممتد در واقع نشانی از برخورد قیمت با نواحی حمایت و مقاومتی گوناگون است که این نواحی هم به نوبه خود باعث برگشت یا بالا بردن قیمت میشوند.
به عبارت سادهتر میتوان گفت که اغلب معاملهگران از این نواحی همچون یک پله برای عبور از روند موردنظر استفاده میکنند. اما اینکه چه زمانی ساختار موردنظر حذف شده یا روند قویتری ایجاد میشود را نمیتوان پیشبینی کرد.
الگوی Channel راهکاری است که میتواند این پیشبینی را سادهتر کند. در واقع بهوسیله این الگو میتوان درک صحیحتری از رفتار معاملهگران به دست آورد. بهگونهای که میتوان نواحی برگشتی قیمت را زودتر از برخورد قیمت با آن شناسایی کرد. این عامل باعث میشود تا معاملهگران بتوانند به شیوهای سریعتر، از نوسانها کسب سود کرده و در نتیجه معاملات خود را بهتر مدیریت کنند.
شناسایی و ویژگیهای الگوی Channel
الگوی Channel یا کانال را میتوان به الگویی اطلاق کرد که در اثر نوسانات پیوسته قیمت ایجاد میشود. در واقع برای ایجاد این الگو بایستی سقف و کفهای پیوستهای در یک راستای مشخص ایجاد شود. بهطوریکه بعد از اتصال آنها به همدیگر، باید دو خط موازی ایجاد شود. این موضوع اصلیترین شرطی است که باید برای ساخت این روند به آن توجه کرد. افزون بر این موارد، نباید سقف و کفها تجاوز زیادی از این خطها داشته باشند.
از طرفی دیگر نوع کندل استیک های موجود در این ناحیه هم اهمیت بالایی دارد. هراندازه که کندلهایی با سایه بیشتر ایجاد شود، میتوان اطمینان حاصل کرد که فشار موجود در ناحیه موردنظر هم بالا بوده و احتمال تغییر روند زیاد است. تعداد سقف و کفها نیز عامل دیگری است که میتواند گویای این فشار باشد. برای مثال هراندازه که تعداد سقفها بیشتر باشد، یقیناً الگوی موردنظر اعتبار بالاتری خواهد داشت.
نحوه معامله با الگوی Channel
چگونگی معامله با الگوی مستطیل جزو موضوعاتی است که ذهن معامله گران را درگیر میکند. در واقع آنها نمیدانند که به چه شیوهای از این الگو نهایت استفاده را کسب کنند. بدین منظور بایستی ابتدا الگوی مستطیل را در داخل چارت شناسایی کنید. پس از آن میتوانید به دو صورت از الگوی موردنظر کسب سود کنید. شاخصترین آن منتظر ماندن برای شکست روند است. به عبارتی شما روند داخل مستطیل را زیر نظر میگیرید.
زمانی که قیمت بتواند یکی از خطوط آن را بشکند، غالباً یک پولبک بدان داده و رونده تازهای ایجاد میشود. در این حالت میتوانید در ناحیه پولبک الگوی هارامی صعودی و نزولی وارد شده و حد ضرر را زیرخط دیگر این الگو قرار دهید. حد سود را هم میتوانید دو برابر ارتفاع مستطیل بگذارید. البته میتوان به شیوه دیگری هم از این الگو کسب سود کرد. بهگونهای که هر زمان قیمت به یکی از خطوط آن برخورد کرد، میتوان انتظار برگشت قیمت را داشت.
بر همین مبنا در جهت معکوس آن وارد معامله شده و حد سود را بر روی ضلع دیگر کانال قرار میدهیم. حد ضرر هم اندکی بالاتر از همان خط خواهد بود. این روش میتواند برای نوسانگیری میانمدت اعتبار بالایی داشته باشد. بااینحال نیازمند تجربه و مهارت بیشتری است؛ لذا توصیه میشود تا حتماً از اندیکاتورها و الگوهای دیگر برای افزایش دقت خود استفاده کنید.
معرفی 5 الگوی شمعی نزولی برای پیش بینی قیمت بیت کوین
همانطور که در مقاله قبلی گفته شد، از الگوهایی که نمودارهای شمعی نشان می دهند، می توان برای پیش بینی قیمت استفاده کرد. نمودارهای شمعی جزو محبوب ترین نمودارها برای تحلیل عملکرد قیمت هستند.
در مقاله قبلی در مورد الگوهایی که نشان دهنده افزایشی بودن روند هستند صحبت شد. در اینجا قصد داریم به مهمترین الگوهایی که روند نزولی را نشان می دهند بپردازیم.
ذکر دوباره این نکته ضروری است که شرایط استفاده و محل قرارگیری هر الگو برای درست استفاده کردن از الگو، بسیار مهم است.
یک شمع در صورت قرار گرفتن در مکانی متفاوت می تواند نشان دهنده حرکت صعودی باشد.
برای اطلاعات و آشنایی بیشتر در مورد نمودارهای شمعی اینجا کلیک کنید.
الگوی هارامی نزولی(Bearish Harami)
این الگو از دو شمع تشکیل شده است که نشان دهنده بازگشت روند معکوس قیمتی است. در این الگو شمع اول بزرگ، سبز و صعودی است و پس از آن یک شمع قرمز رنگ یا نزولی با بدنه کوچکتر ظاهر می شود.
برای تایید و معتبر بودن این الگو باید شمع دوم کاملا در محدوده بدنه شمع اول باشد. نسخه قابل توجه و بارزتر این الگو، صلیب هارامی نزولی نام دارد که در آن شمع دوم به صورت دوجی یا بسیار کوتاه است. این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می شود و اخطار تغییر روند را صادر می کند.
در زبان ژاپنی اصطلاح هارامی به معنای باردار بودن است. در این الگو شمع سبز اول مادر و شمع کوچک دوم، کودک است.
پوشش ابر سیاه(Dark Cloud Cover)
روند قیمتی در ادامه این الگو، درست مانند نامش نامطلوب و ناخوشایند است. این الگو نیز دارای دو شمع است که نشان دهنده احتمال وارونگی نزولی قیمت، در یک حرکت صعودی است. شمع اول به طور کلی بزرگ و همیشه سبز است و به دنبال آن یک شمع قرمز و مشابه وجود دارد.
شمع دوم با یک گپ یا فاصله و بالاتر از قیمت شمع اول باز می شود اما در طی فاصله زمانی این شمع، قیمت کاهش یافته و پایین تر از نصفه بدنه شمع اول بسته می شود. این سیگنالی مبنی بر حاکم شدن موج فروش در بازار است و نشان می دهد که موج فروش قصد دارد شمع های بعدی را قرمز کند.
ستاره شامگاهی(The Evening Star)
ستاره شامگاهی یک الگوی نشان دهنده معکوس شدن نزولی الگوی هارامی صعودی و نزولی قیمت است که مانند الگوی قبلی در بالا و انتهای یک روند صعودی ظاهر می شود. در این الگو ابتدا یک شمع بزرگ سبز و افزایشی ظاهر می شود و به دنبال آن و با مشاهده یک گپ، یک شمع کوچک قرمز ایجاد می شود. پس از آن دوباره یک شمع بزرگ قرمز رنگ ایجاد شده که پایین تر از نیمه بدنه شمع افزایشی اول بسته می شود.
اولین شمع در نمودار الگوی ستاره شامگاهی باید سبز باشد و بدنه نسبتا بزرگی داشته باشد. شمع دوم که همان ستاره است، دارای یک بدنه کوتاه بوده که در محدوده بدنه شمع اول قرار نمی گیرد. این فاصله بین این دو شمع است که یک نمودار را به عنوان یک الگوی ستاره شامگاهی شاخص می کند.
این الگو توسط شمعی که به دنبال ستاره ظاهر می شود، تایید خواهد شد که باید یک شمع قرمز باشد و بدنه آن بسیار شبیه اولین شمع باشد.
در بازارهای سنتی و معمولی باید این گپ یا شکاف بین هر سه شمع دیده شود. با این حال در بازار ارزهای رمزنگاری، از آنجا که معاملات 24 ساعته و در الگوی هارامی صعودی و نزولی تمام ایام هفته انجام می شود، برخی از تحلیلگران تکنیکال معتقدند که این الگو بدون وجود گپ ها نیز معتبر است.
الگوی ستاره دنباله دار(Shooting Star)
مانند الگوهای قبلی که عنوان شد، این الگو نیز در انتهای یک حرکت صعودی تشکیل شده و نشان دهنده الگوی هارامی صعودی و نزولی معکوس شدن روند است. در این الگو دو شمع در طی یک روند صعودی ظاهر می شوند و نشان از بازگشت یا افت قیمت شدید دارند.
رنگ شمع اول سبز است. پس از آن یک شمع سبز یا قرمز وجود دارد(شمع قرمز قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد) که دارای فتیله ای بلند در بالا و بدنه ای کوتاه است. شع دوم مانند یک شمع هامر معکوس در زمانی که در یک روند نزولی و در سطح کف قیمت ظاهر می شود، به نظر می الگوی هارامی صعودی و نزولی رسد.
فتیله بلند نشان می دهد که موج خرید نسبت به موج فروش و در طول دوره زمانی شمع، بیشتر بازار را در اختیار داشته و باعث شده قیمت در زمان بسته شدن نزدیک به زمان باز شدن شمع باشد. این سیگنالی است که نشان می دهد احتمال کاهش قیمت وجود دارد و وجود شمع نزولی بعدی این روند را تایید خواهد کرد.
الگوی مرد دار زده(Hanging Man)
این الگو تنها با یک شمع شناخته می شود که نشان دهنده وارونگی احتمالی قیمت در یک روند صعودی است. این الگو در الگوی هارامی صعودی و نزولی انتهای یک روند صعودی تشکیل می شود و از خصوصیات این شمع داشتن فتیله پایینی بلند، فتیله بالایی کوتاه (یا وجود نداشتن فتیله بالایی) و بدنه ای حداکثر یک دوم فتیله پایینی است.
یک نکته قابل اهمیت در مورد این شمع آن است، در صورتی که این شمع در انتهای یک روند نزولی و به شکلی برعکس قرار گیرد به آن الگوی هامر گفته می شود و نشان دهنده صعودی شدن حرکت است. این موضوعی است که حتما باید به آن توجه کنید.
الگوی مرد دراد زده نشان می دهد که موج فروش پس از یک وقفه، دوباره کنترل بازار را در دست گرفته و به احتمال زیاد در طی شمع بعدی به فروش خود ادامه می دهد.
این الگوها را بشناسید، زیرا درک آنها به شما به عنوان یک معامله گر ارزهای رمزنگاری کمک های زیادی خواهند کرد.
استراتژی الگوهای کندلی
همه معامله گران به دنبال روش هایی هستند که نقاط ورود و خروج مناسب را به آن ها نشان دهد یکی از روشی هایی که خیلی زود می تواند در نقاط حساس سیگنال هایی مبنی بر خروج از بازار یا ورود به بازار را به معامله گران بدهد الگوهای شمعی است.
به همین منظور در ادامه این مقاله قصد داریم تا در مورد تاریخچه، انواع این الگوها و نحوه استفاده از آن ها مطالبی را با شما در میان بگذاریم.
کندل استیک یا نمودار شمعی اولین باز توسط تجار برنج ژاپنی در سال 1600 میلادی مورد استفاده قرار می گرفت استفاده از این روش به آن ها کمک می کرد تا بتوانند روند قیمت در آینده را پیش بینی کنند.
اما نخستین کسی که این کندل ها را به شکل امروز نامگذاری و از آن ها استفاده کرده مونهیسا هما یک تاجر برنج ژاپنی بود که در قرن 17 میلادی زندگی می کرد. او با بررسی بازارها در گذشته و با شناسایی الگوهای مختلف شروع به دسته بندی آن ها به شکل امروز کرد و نام این روش نمایش قیمت را کندل استیک کذاشت.
سال ها بعد شخصی به نام استیو نیسو به شکل کاملا تصادفی این الگوها را پشت یادداشت هم اتاقی ژاپنی خود دید این اشکال موجب کنجکاوی او شد و در نهایت برای آشنایی بیشتر و کشف تمام اسرار این الگوها به ژاپن سفر کرد.
استیونیسون بعد از جستجوهای فراوان موفق به کشف اسرار این روش گردید و آن را با خود به غرب آورد و در معاملات روزانه خود از آن ها استفاده کرده. استفاده از کندل ها به قدری درصد موفقیت او را بالا برده بود که مردم گمان می کردند روشی جادویی پیدا کرده تا در سال 1990 کتابی با نام الگوهای شمعی ژاپنی از او منتشر شد در این کتاب نحوه استفاده از الگوها و انواع آن شرح داده شده بود.
• کتاب الگوهای شمعی ژاپنی استیونیسون امروز به عنوان یکی از منابع معتبر و کاربردی در زمینه شمع های ژاپنی در جهان مورد استفاده است.
ساده ترین و ابتدایی ترین روش نمایش قیمت نمودار خطی است. زیرا برای رسم این نمودار فقط از قیمت های بسته شدن(Close) استفاده می شود.
روش کار به این شکل است که قیمت بسته شدن در بازه زمانی مدنظر بر روی نمودار مشخص می شود سپس این قیمت ها به یکدیگر متصل شده و نمودار خطی ایجاد می شود.
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که این نمودار هیچ اطلاعاتی در مورد قیمت باز شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در اختیار معامله گران قرار نمی دهد.
نمودار میله ای از یک خط عمودی و دو زبانه در قسمت چپ و راست آن تشکیل شده است. پایین ترین قسمت میله نشان دهنده کمترین قیمت و بالاترین قسمت میله نشان دهنده بیشترین قیمت در بازه معاملاتی مدنظر است. برای نشان دادن قیمت باز شدن و بسته شدن از زبانه های سمت چپ و راست میله استفاده می شود به این ترتیب که زبانه سمت چپ نشان دهنده قیمت باز شدن و زبانه سمت راست نشان دهنده قیمت بسته شدن است.
• پیش از شناخت الگوهای ژاپنی در کشورهای غربی نمودار میله ای متداول ترین شیوه ای بود که تحلیل گران غربی از آن استفاده می کردند.
برای نمایش میله صعودی زبانه کوچکی که سمت چپ خط عمودی قرار دارد باید بالاتر از زبانه سمت راست باشد به این ترتیب یه میله صعودی تشکیل گردیده است.
از نظر بسیاری از معامله گران نمودار شمعی همان نمودار میله ای است که از چهار قیمت بازشدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت تشکیل شده است که از نظر بسری الگوی هارامی صعودی و نزولی جذاب تر و تفسیر آن راحت تر است.
یکی از تفاوت های اصلی این نمودار و نمودار میله ای نحوه نمایش آن است به طوری که برای نشان دادن قیمت باز شدن و بسته شدن مستطیلی عمودی و تو پر رسم می شود. برای نمایش بالاترین قیمت خطی در بالای این مستطیل و برای نمایش پایین ترین قیمت خطی در پایین این مستطیل رسم می شود که به آن سایه یا فیتیله می گویند.
در حالت کلاسیک معمولا این کندل ها به رنگ سیاه و سفید نمایش داده می شوند اما امروزه برای جلو بیشتر از رنگ سبز و قرمز نیز در نمایش کندل ها استفاده می شود. رنگ سفید و سبز برای کندل های صعودی و رنگ سیاه و قرمز برای نمایش کندل های نزولی استفاده می شود.
اولین شرطی که برای استفاده از این الگوهای باید در نظر داشته باشید روند حاکم بر بازار است. یعنی اگر روند نموداری که آن را بررسی می کنید صعودی باشد مشاهده الگوهای بازگشتی صعودی در این روند بی معنی است اما اگر الگوهای بازگشتی نزولی در چنین روندی مشاهده شود می تواند به عنوان اخطاری برای پایان روند صعودی باشد.
دومین شرطی که باید آن را مدنظر قرار دهید. بررسی این الگوها در جایگاه مناسب است. اگر در یک روند صعودی هستید ابتدا باید مقاوت های پیش رو را رسم نمایید اگر کندل بازگشتی نزولی در نزدیکی این مقاوت مشاهده کردید اعتبار الگو افزایش می یابد در غیر این صورت ممکن است الگو به راحتی فیل شود.
برای الگوهای بازگشتی صعودی نیز همین شرایط صادق است یعنی شما باید این الگوها را در نزدیکی یک مقاومت مشاهده کنید تا اعتبار آن افزایش یابد.
• دامنه پیش بینی کندل های صعودی 2 تا سه کندل است. یعنی اگر الگوی کندل مشاهده کردید به وسیله آن می توانید دو تا سه کندل آینده را پیش بینی کنید. بهتر است از این روش در کنار سایر روش های تحلیل تکنیکال استفاده نمایید.
• مشاهده الگوهای کندلی در نزدیکی یک حمایت و مقاومت به منزله تغییر روند از صعودی به نزولی یا عکس نیست بلکه می تواند بازار را وارد حال رنج یا نوسانی نماید.
• در این حال منظور بدنه کندل است. اگر کندلی داشته باشیم که بزرگ باشد اما بخش اعظم آن را سایه ها تشکیل داده باشند در واقع کندلی ضعیف خواهیم داشت.
انواع الگوهای دو کندلی و سه کندلی
الگوهای دو کندلی به الگوهایی گفته می شود که از دو شمع تشکیل می شود و معیارهایی که برای تحلیل روی آن ها انجام می شود با در نظر گرفتن هر دو کندل در کنار یکدیگر است.
برای پیش بینی روند در الگوهای دو شمعی به رنگ و نوع شمع دوم دوم توجه کنید. اگر شمع دوم سفید رنگ و نزولی باشد روندی که در انتظار سهم است صعودی است و اگر رنگ کندل دوم سیاه و نزولی باشد، ما شاهد یک روند نزولی خواهیم بود.
نمونه ای از الگوهای دو شمعی
به طور مثال در تصویر بالا رنگ کندل دوم قرمز رنگ است و بنابراین اگر این دو کندل در نمودار یک سهم مشاهده شود، انتظار داریم که روند قیمتی نماد در ادامه نزولی شود.
الگوی بولیش اینگولفینگ و یا پوشش دهنده صعودی
این نوع الگو از دو کندل سفید و سیاه تشکیل شده است (سبز و قزمز) که شمع صعودی کل شمع نزولی را پوشش داده است. پس از این الگو انتظار داریم که روند قیمتی صعودی شود. اسم دیگر این الگو، الگوی پوشش دهنده صعودی است.
الگوی پوشش دهنده صعودی
الگوی بیریش اینگولفینگ یا پوشش دهنده نزولی
این الگو در دسته الگوهای نزولی قرار دارد، به این معنا که هر جا این الگو مشاهده شود در ادامه روند شاهد نزول قیمت خواهیم بود. شمع اول سفید (سبز) رنگ و شمع دوم سیاه (قرمز) رنگ است، شمع قرمز رنگ به طور کامل بدنه شمع سبز رنگ را پوشش می دهد.
پوشش شمع سبز رنگ توسط شمع قرمز رنگ از سیگنال های فروش و یا خروج از سهم است چرا که رنگ کندل دوم تعیین کننده ادامه روند است. اسم دیگر این روند پوشاننده نزولی است.
الگوی پوشاننده نزولی
الگوی بولیش هارامی و یا هارامی صعودی
این الگو در جایی تشکیل می شود که روند قرار است از نزولی به صعودی تغییر پیدا کند. یک کندل نزولی بسیار بزرگ و یک شمع صعودی کوچک اجزای تشکیل دهنده این الگو هستند.
رنگ کندل دوم در این الگو سبز رنگ است و بنابراین روند صعودی پس از ظاهر شدن این الگوها در انتظار سهم است.
الگوی بولیش هارامی یا هارامی صعودی
الگوی بیریش هارامی یا هارامی نزولی
الگوی هارامی نزولی دقیقا برعکس هارامی صعودی است. در این الگو یک کندل نزولی بسیار بزرگ و یک شمع صعودی بسیار کوچک داریم و چون رنگ شمع دوم سبز رنگ است بنابراین پس از این الگو شاهد روند صعودی سهم خواهیم بود.
الگوی هارامی نزولی
نکته ای که در مورد الگوهای دو شمعی باید به آن توجه شود این است که حتما دو عدد شمعی که در کنار یکدیگر قرار می گیرند باید در دو رنگ متضاد باشند.
به این معنا که رو شمع نزولی و صعودی در کنار یکدیگر الگوهای دو کندلی را تشکیل می دهند و شمع های هم رنگ نشان دهنده سیگنال خاص خرید و یا فروش نیستند.
الگوی دارک کلود و یا ابر سیاه
این الگو از دو کندل تقریبا هم اندازه تشکیل می شود که رنگ شمع اول سبز رنگ و صعودی و رنگ شمع دوم قرمز رنگ و نزولی است. شمع دوم که نزولی است در سطحی بالاتر از شمع اول صعودی تشکیل می شود. این الگو در انتهای روند صعودی و ابتدای روند نزولی شکل می گیرد.
نکته ی قابل توجه این است که کندل قرمز رنگ دوم حداقل باید پنجاه درصد از بدنه کندل سبز رنگ را پوشش دهد.
الگوی ابر سیاه پوششی
الگوی پیرسینگ و یا ابر نفوذی
این الگو بر خلاف الگوی ابرسیاه پوششی شکل می گیرد. کندل اول قرمز رنگ و شمع دوم سبز رنگ است.
این الگو نشان دهنده پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است چرا که رنگ کندل دوم سبز رنگ و صعودی است. در این الگو نیز لازم است که شمع دوم حداقل باید پنجاه درصد از بدنه شمع اول را پوشش دهد.
الگوهای سه کندلی
به الگوهایی گفته می شود که از سه شمع تشکیل شده اند الگوی هارامی صعودی و نزولی و برای تحلیل کردن آن ها لازم است که حتما سه شمع در کنار یکدیگر باشند.
الگوی مورنینگ استار و یا ستاره صبحگاهی
این الگو از سه شمع تشکیل شده است، دو شمع سبز رنگ و یک شمع قرمز رنگ، شمع اول نزولی و دو شمع بعدی صعودی هستند.
به این دلیل که رنگ شمع آخر سبز رنگ است بنابراین ما پس از مشاهده این الگو می توانیم پیش بینی کنیم که روند صعودی در انتظار سهم است. شمعی که در وسط قرار دارد معمولا دارای بدنه بسیار کوچک تری نسبت به دو شمع دیگر است.
الگوی ستاره صبح گاهی
الگوی ستاره عصرگاهی یا ایونینگ استار
این الگو در پایان روند صعودی و شروع روند نزولی شکل می گیرد و انتظار داریم که قیمت سهم پس از ظهور این الگو کاهش یابد. رنگ کندل اول در این الگو سبز و رنگ شمع سوم قرمز رنگ است.
شمعی که در وسط قرار دارد معمولا دارای بدنه بسیار کوچک تری نسبت به دو شمع دیگر است. نکته قابل توجه این است که کندل سوم باید حداقل پنجاه درصد از بدنه شمع اول را پوشش دهد که اعتبار این الگو سه شمعی افزایش یابد.
نکته بسیار مهم در مورد الگوهای سه شمعی این است که رنگ بدنه شمع وسط در الگو بی تاثیر است و نزولی و یا صعودی بودن شمع در تحلیل شمع اثری نخواهد داشت.
الگوی ستاره عصر گاهی
الگوهای دوجی
از دیگر الگوهایی که در تحلیل تکنیکال به کار می روند می توان به الگوهای دوجی اشاره کرد.
ویژگی منحصر به فرد الگوهای دوجی این است که قیمت سهم در نهایت و پس از آن که نوسان های بسیاری را در تایم فریم مشخص شده دنبال می کند در قیمت ثابتی باز و در همان قیمت بسته می شود.
از انواع این الگوها می توان به الگوهای زیر اشاره کرد:
الگوی سنگ قبر، الگوی دوجی طبیعی، الگوی دوجی سنجاقک شکل
مشخصه این الگوها این است که باعث تغییر روند می شوند، یعنی اگر در یک روند صعودی ظاهر شوند آن را به نزولی تغییر می دهند و اگر در یک روند نزولی شکل بگیرند باعث تغییر روند به صعودی خواهند شد. نوع دوجی در تغییر روندها موثر نیست و هر کدام از آن ها که در نمودار قیمتی ظاهر شود تغییر روند صورت می گیرد.
دیدگاه شما