بازی احتمالات در معامله گری


“پشت میز، شما بدترین دشمن خودتان هستید.” -اStu Ungar ، یکی ازبزرگترین بازیکنان پوکر جهان.

مانند یک معامله‌گر حرفه‌ای بیندیشید

هدف هر معامله‌گری از ورود به بازار فارکس و شغل معامله‌گری، رسیدن به سطح معامله گران حرفه‌ای است. ابتدا بیایید تفاوت بین معامله‌گر حرفه‌ای و یک تریدر ناموفق را مشخص کنیم: معامله گران موفق و حرفه‌ای به صورت احتمالاتی فکر می‌کنند و آن‌ها می‌دانند که ترید در واقع همان بازی با اعداد است. بنابراین موفقیت در معامله ارتباطی با برنده بودن در هر معامله ندارد. اما معامله گران آماتور ثابت قدم و مصمم نیستند، چون این معامله گران نمی‌توانند باخت در بازار را تحمل کنند و آن‌ها نمی‌دانند که ترید کردن در بازار کاملاً یک بازی احتمالی است. معامله گران آماتور بسیار تلاش می‌کنند تا تحلیل تکنیکال را بیاموزند، زیرا آن‌ها بازی احتمالات در معامله گری همیشه می‌خواهند برنده معاملات خود باشند. از این رو معامله گران آماتور بعد از متحمل شدن چند باخت متوالی به سمت یک دوره آموزشی یا کتاب تکنیکال جدید می‌روند، زیرا دیگر اعتمادی به روش خود ندارند. اما به خاطر داشته باشید که روش یا استراتژی این معامله گران مشکل کار نیست، بلکه نحوه تفکر آن‌هاست که مشکلات زیادی را به بار می‌آورد.
بنابراین چگونه می‌توان مانند یک تریدر موفق و حرفه‌ای فکر کرد؟
شما می‌توانید با تغییر نگرش در معاملات خود پیشرفت کنید. شغل معامله‌گری شباهت زیادی به بازی قمار دارد. اگر به ترید مانند نشستن در پشت ماشین بازی قمار فکر کنید، می‌توانید به راحتی معاملات خود را انجام دهید و با ذهنیت احتمالاتی معامله کنید. در این صورت شما به طور تصادفی فکر خواهید کرد. بازی قمار همانند پرتاب یک سکه دو رو است و همان‌طور که می‌دانید در پرتاب سکه هر پیشامدی تصادفی و احتمالی است. بدین معنی که هیچ وقت نمی‌توانید بگویید که در دفعه بعدی کدام روی سکه می‌آید، معامله‌گری نیز این چنین است. گاهی اوقات شاید فکر کنید که حرکت بعدی بازار را می‌دانید، چون طبق تحلیل شما باید قیمت به سمت بالا یا پایین برود. اما حقیقت این است که در واقع شما نمی‌توانید هیچ وقت حرکت بعدی بازار را با قطعیت پیش‌بینی کنید. اگر تعداد زیادی معامله انجام دهید، برای ارزیابی نتایج معاملات خود، اطلاعات کافی خواهید داشت.
خیلی مهم است که بدانید، الگوی فکری تریدرهای حرفه‌ای و نحوه تفکر آن‌ها در مقایسه با معامله گران آماتور که از یک سیستم به سمت سیستم دیگر می‌روند، بسیار متفاوت است. شما می‌توانید با ثابت قدم بودن در روش معامله‌گری خود، با رعایت مدیریت ریسک و سرمایه به سطح خوبی برسید. بنابراین تفاوتی بین اتخاذ یک روش تکنیکال یا روش معامله در بازار وجود ندارد تا زمانی که ثابت قدم باشید. احتمال این وجود دارد که شما یک استراتژی معاملاتی را یاد گرفته باشید اما از یک بخش آن مطمئن نباشید که این امر منجر خواهد شد تا حد ضرر یا حد سود خود را تغییر بدهید.
بنابراین با انجام یک موقعیت معاملاتی نمی‌توان گفت که در ترید بعدی چه اتفاقی خواهد افتاد و با داشتن تعداد نمونه بالای معامله مثلاً حداقل ۲۰ معامله و تمرکز به نتیجه آن‌ها در بلندمدت، می‌تواند اطلاعاتی به شما درباره سود ده بودن استراتژی معاملاتی‌تان بدهد. معامله گران نیاز به استمرار بلندمدت خود در معاملات دارند نه یک یا دو ترید. این خیلی مهم است که هر فردی می‌تواند با هر استراتژی، در طول ۱ الی ۵ معامله، موجودی حساب خود را افزایش دهد، اما برای اثبات کارایی استراتژی به تعداد نمونه زیادی معامله نیاز است.
بدین ترتیب به خاطر داشته باشید که با داشتن تعداد نمونه بالای ترید و اطلاعات کافی، می‌توان درباره یک استراتژی معاملاتی نظر داد و در صورت بروز مشکلی، می‌توان بخش‌هایی از استراتژی را اصلاح کرد. هم چنین هسته بازی احتمالات در معامله گری اصلی معامله‌گری، تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال نیست بلکه داشتن تفکر احتمالاتی و دانستن احتمالات است.

آخرین مطالب

شارژ حساب فیبوگروپ با ارزان ترین نرخ بازار

از نرخ های بسیار بسیار رقابتی و ارزان ما برای شارژ حساب های خود در بروکر فیبوگروپ بهره مند شوید

چرا استراتژی معاملاتی شما بعد از چند معامله منفی، باز می تواند خوب باشد

                      
در دوره های متوالی آموزش فارکس به دانشجویان متوجه یک نکته اساسی شده ام که باعث ضعف در مسیر موفقیت آنها بوده که همان عدم ثبات و پایبندی به چک لیست و استراتژی است.تاکنون چند بار این اتفاق برای شما افتاده که پس از ۵ معامله متوالی موفق، در معامله ۶اُم پول زیادی از دست بدهید، چون در آن معامله ریسک زیادی کرده‌اید؟ و چند بار استراتژی معاملاتی یا تنظیمات اندیکاتورهای خود را تغییر داده‌اید، صرفاً به این خاطر که در ۴ معامله پشت سر هم ضرر کرده‌اید و با خود فکر کرده‌اید که استراتژی شما دیگر کار نمی‌کند؟

این‌ها مشکلات متداولی هستند که بسیاری از معامله‌گران در فارکس با آن‌ها مواجه می‌شوند. بسیار مهم است به این درک برسید که احتمال وقوع معاملات متوالی منفی چقدر است و همینطور اینکه آمار و ارقام و احتمالات در حرفه معامله‌گری چطور کار می‌کند. در این مقاله به توضیح مفاهیم اساسی و مهمی در این زمینه می‌پردازیم و همچنین نکات عملی و مفیدی در اختیار شما قرار می‌دهیم تا مرتکب اشتباهات زیان‌بار و سنگینی در فعالیت‌های معاملاتی خود نشوید.

معامله‌گر خوش‌شانس

وقتی می‌بینید که یک بازیکن بسکتبال پشت سر هم ۵ یا ۶ مرتبه توپ را داخل سبد می‌اندازد و امتیاز می‌گیرد، مردم معمولا می‌گویند این بازیکن روی دور خوش‌شانسی افتاده و به نظر می‌رسد چیزی جلودار او نیست. دانشمندان این حالت را «دست خوب» می‌نامند و توضیح می‌دهند که این سلسله موفقیت‌های متوالی در بین داده‌های آماری و احتمالاتی وجود دارند و اساساً داشتن «دست خوب» یا همان «خوش‌شانس» بودن، اتفاق عجیب و غریبی نیست و علم ریاضی به همین صورت کار می‌کند. یعنی شما هر بازیکنی را که برای مدتی زیر نظر بگیرید، می‌بینید که آن‌ها هم همین خوش‌دستی و گرفتن امتیازهای متوالی را تجربه کرده‌اند.

البته اینکه این سلسله امتیازات متوالی چقدر تکرار شوند، به سطح مهارت هر بازیکن بستگی دارد و قطعا یک بازیکن حرفه‌ای نسبت به یک بازیکن معمولی این حالت را بیشتر تجربه می‌کند. اما به هر حال هر دو بازیکن این حالت خوش‌دستی را گاهی اوقات تجربه می‌کنند.

درس اول: «قانون اعداد بزرگ» به ما می‌گوید که وقوع دنباله‌های منفی و مثبت در طول یک دوره نسبتاً طولانی، یک اتفاق کاملا عادی و معمول است. بنابراین بسیار مهم است که براساس ۱ ، ۲ یا ۵ معامله منفی، در مورد سیستم معاملاتی خود قضاوت غلطی نداشته باشید و بلندمدت فکر کنید. هرگز سیستم معاملاتی خود را پس از چند معامله ناموفق تغییر ندهید.

انسان‌ها در ریاضیات مشکل دارند

ما انسان‌ها کلاً در درک احتمالات مشکل داریم، مثلا در نظر بگیرید که ما هر روز سوار اتومبیل خود می‌شویم و حتی یک لحظه هم نگرانی و استرس به خود راه نمی‌دهیم که چه اتفاقی ممکن است برای ما بیافتد. اما وقتی سالی دو بار در تعطیلات تابستان سوار هواپیما می‌شویم، مدام احساس ناراحتی می‌کنیم و اضطراب داریم. یا مثلاً در مورد برنده شدن در یک شرط‌بندی یا لاتاری بیش از اندازه مثبت‌اندیش هستیم.

اما مسئله فقط این نیست. چیزهایی که بصورت رندوم و تصادفی رخ می‌دهند، فکر و ذهن ما را به چالش می‌کشند و انسان‌ها همواره تلاش می‌کنند تا قوانین ثابتی برای این رخدادها پیدا کنند تا به نوعی کنترل آن‌ها را به دست بگیرند.

مردم در بازی craps وقتی به دنبال اعداد بزرگی هستند، نسبت به مواقعی که اعداد کوچکتری می‌خواهند، تاس را با شدت بیشتری پرتاب می‌کنند. یا مثلاً وقتی سکه‌ای پرتاب می‌کنند و چهار مرتبه خط ظاهر می‌شوند، فکر می‌کنند الان دیگر احتمال اینکه شیر ظاهر شود، بیشتر است. یا وقتی در لاتاری شرکت می‌کنند، فکر می‌کنند اگر خودشان یک عدد را انتخاب کنند، شانس برنده شدن بیشتری دارند.

در رویدادهای احتمالی که خروجی رندوم دارند، قطعیتی وجود ندارد و انسان‌ها تمام تلاش خود را می‌کنند که این احساس عدم قطعیت را از بین ببرند. دانشمندان پی برده‌اند که ایجاد احساس تسلط و کنترل، حتی اگر واقعا دانشی برای کنترل نداشته باشیم، باعث می‌شود بیشتر احساس سلامتی کنیم. البته این تغییری در نتیجه ایجاد نمی‌کند، بلکه فقط روی برداشت ما از اتفاقات و نحوه تصمیم‌گیری ما مؤثر است. افرادی که فکر می‌کنند روی نتایج رندوم یک رویداد تسلط و کنترل دارند، نسبت به دیگران کمتر ریسک‌ گریز هستند و روی شانس و احتمال موفقیت خود بیش از اندازه حساب می‌کنند. این امر در زمینه معامله‌گری می‌تواند منجر به اعتماد‌به‌نفس کاذب در تریدرهای مبتدی که آموزش لازم را ندیده اند شود.

درس دوم: متوجه باشید که هر معامله بطور کامل مستقل از معامله قبلی است.بر همین اساس همواره توصیه می کنم تصور کنید هر معامله ای که می خواهید انجام دهید تنها معامله عمر شماست که می توانید داشته باشید. به عبارتی دیگر، نتیجه یک معامله، کاملا خارج از نتایج معاملات قبلی شماست. بنابراین، وضع کردن بعضی قوانین دلخواه با این قصد و نیت که اگر چند معامله مثبت متوالی داشته باشم شانس من در معاملات بعدی افزایش خواهد یافت، کاملا اشتباه است، اگر شخص معامله‌گر نسبت به این احساس ناآگاه باشد، می‌تواند به مثبت‌انگاری بیش‌ از اندازه منجر شود که باعث می شود در معاملات بعدی به چک لیست پایبند نمامند.

از اعتمادبه‌نفسِ کاذب خودداری کنید

خطرناک‌ترین چیزی که در مورد حالت «دست خوب» وجود دارد، این است که برداشت و دیدگاه مردم را نسبت به سطح مهارت‌های خود تغییر می‌دهد. بازیکن بسکتبالی که توانسته ۵ بار متوالی توپ را داخل سبد بیاندازد، معمولا تصمیم می‌گیرد که در دفعات بعدی توپ خود را از موقعیت‌های دشواری که احتمال موفقیت کمتری دارند، پرتاب کند و به این ترتیب، آمار گل‌های خود را خراب می‌کند و به تیم ضربه می‌زند.

تحقیقات نشان می‌دهد که اگر آخرین معامله سرمایه‌گذاران و معامله‌گران با موفقیت همراه بوده باشد، دفعه بعدی با شور و هیجان بیشتری وارد معامله می‌شوند.

اگر بعد از چند معامله موفق، حجم معاملات را با تصور خوش شانس بودن افزایش دهید به این امید که سودهای بیشتری بدست آورید، بدانید که این کار تقریبا همیشه نتایج مخربی به همراه دارد. بعضی معامله‌گران پس از اینکه بطور متوالی چند معامله موفق را تجربه می‌کنند،دست از چک لیست و قوانین خود کشیده و فکر می‌کنند که می‌توانند «احساس کنند» که حرکت بعدی قیمت به چه صورت خواهد بود. اغلب این معامله‌گران فقط با چند معامله، بخش بزرگی از سودهای حاصل از معاملات گذشته خود را از دست می‌دهند. فکر می‌کنم همه ما این حالت را تجربه‌کرده‌ایم!

درس سوم: شما بطور ناگهانی و یک شبه به یک معامله‌گر بهتر تبدیل نمی‌شوید. بنابراین، هرگز صرفاً به خاطر چند معامله موفق اخیر، رویکرد خود را نسبت به چک لیست، استراتژی، مدیریت ریسک و سرمایه تغییر ندهید.

سلسله معاملات منفی همیشه اتفاق می‌افتند

آیا پس از ۶ معامله متوالی ناموفق فکر می‌کنید استراتژی معاملاتی شما دیگر کار نمی‌کند یا شما معامله‌گر خوبی نیستید؟ بعضی معامله‌گران حتی با کمتر از ۶ معامله منفی هم نسبت به استراتژی معاملاتی خود شک می‌کنند. اگر به شما می‌گفتند اینطور نیست و شما با همین سیستم معاملاتی که الان نسبت به آن ناامید شده‌اید، می‌توانید به همه پول و ثروتی که آرزوی آن را داشتید دست پیدا کنید، چه کار می‌کردید؟ اگر معامله‌گران فقط کمی بیشتر نسبت به چک لیست و استراتژی خود پایبند می‌بودند و پس از چند معامله ناموفق تسلیم نمی‌شدند، احتمالا امروز شاهد معامله‌گران سودآور بیشتری می‌بودیم.

درس چهارم: وقوع سلسله معاملات متوالی موفق و ناموفق کاملا عادی و معمول است. بنابراین خیلی زود نسبت به روش معاملاتی خود ناامید نشوید و به راه خود ادامه دهید.

در طول سلسله معاملات موفق و ناموفق، چه کارهای انجام دهیم

در طول دنباله‌ای از معاملات متوالی موفق، بسیار مهم است که گرفتار اعتماد‌به‌نفس کاذب نشوید. هرگز در این مواقع تصمیم به افزایش حجم معاملات خارج از چک لیست خود نگیرید. برای کاهش نوسانات موجودی حساب، بایستی در تعیین حجم معاملات از نظم خاصی پیروی کنید. همیشه دقت کنید که حتما از قوانین معاملاتی خود تبعیت می‌کنید و همچنین معاملات را براساس سیستم تعریف شده خود اجرا می‌کنید.

در طول دنباله‌ای از معاملات متوالی ناموفق هم همینطور است. هرگز به منظور جبران ضررهای گذشته، حجم معاملات را افزایش ندهید، چرا که در این صورت به احتمال قوی، ضررهای سنگین‌تری را تجربه خواهید کرد. نکته مهم‌تر اینکه هیچ تغییری در استراتژی معاملاتی خود ایجاد نکنید. شما تنها زمانی می‌توانید به احتمال موفقیت معاملات خود پی ببرید که در اجرای آن‌ها تا حد ممکن منظم و ثابت‌قدم باشید. به جای اینکه خیلی نگران نتیجه معاملات باشید، به این فکر کنید که چقدر خوب می‌توانید معاملات را مطابق سیستم خود اجرا کنید.

نکته: پیش از اینکه روز کاری خود را شروع کنید، ۱۰ یا ۲۰ معامله اخیر خود را مرور کنید تا نسبت به موقعیت کلی خود آگاه شوید و همچنین از ارتکاب اشتباهات احساسی جلوگیری کنید. همیشه نسبت به شرایط حال ذهن خود آگاه باشید.

ذهنیت معامله گری (Trading mindset)

“پشت میز، شما بدترین دشمن خودتان هستید.” -اStu Ungar ، یکی ازبزرگترین بازیکنان پوکر جهان.

این جمله در بازار فارکس و ترید کردن هم صدق می‌کند. ذهنیت یک معامله‌گر در نهایت برد یا باخت او را مشخص می‌کند.

اگر به ۱۰۰ نفر یک استراتژی یکسان بدهیم تنها ۲ نفر از آنها سود می‌کنند و ۹۸ نفر دیگر حساب‌های خود را از بین می‌برند. این حقیقت محض معامله‌گری است و همچنین دلیل اینکه هیچ جام مقدسی وجود ندارد.

شما خودتان جام مقدس هستید، همچنین شما کسی هستید که می‌تواند از تبدیل شدن به جام مقدس با ذهنیت معامله‌گری اشتباه باز دارد.

در واقع یک کتاب عالی در این زمینه وجود دارد که توسط روانشناس دکتر آلن شونمایکر نوشته شده است، به نام “بدترین دشمن پوکر شما”. من می‌توانم آن را به معامله‌گران نیز توصیه کنم. با خواندن آن، برای اولین بار آموختم که چگونه ذهن ما هنگام فشار بر تصمیمات ما اثر منفی می‌گذارد، بسیاری از ما به محض باز شدن معامله تحت فشار هستیم. بسیاری از ما حتی قبل از اینکه معامله‌ای را انجام دهیم تحت فشار هستیم زیرا می‌خواهیم هزار دلار را درست در اینجا، در حال حاضر، بدست آوریم. بدیهی است که دقیقاً این ذهنیت شما را از گرفتن حتی یک سنت در معاملات باز می دارد.

دو دلیل اصلی ذهنیت معامله گری اشتباه

  1. انتظارات غیرواقعی
  2. عدم توازن بین کار و زندگی

این دو مادر همه مسائل روانی هستند که در معاملات خود دارید. بی‌حوصلگی، عصبانیت، ناامیدی، ترس، اضطراب و حرص. همه آنها از انتظارات غیر واقعی نشأت می‌گیرند و از همان ابتدا دارای ذهنیت بدی هستند. بدیهی است که انتظارات غیر واقعی ناشی از بازاریابی دروغین و ادعاهای افرادی است که می‌گویند ۱۰۰۰ دلار را به یک میلیون دلار تبدیل کرده‌اند و شما نیز می‌توانید این کار را انجام دهید. نه، شما نمی‌توانید.

حتی اگر ادعاهای آنها درست باشد، انجام این کار بسیار دور از ذهن است. اول، شما باید از هر راهی به سودآوری برسید. سپس می‌توانید در مورد چگونگی کسب درآمد از این سودآوری فکر کنید. اما شما نمی‌توانید معامله را با هدف ایجاد ثروت از هیچ شروع کنید.

هدف شما در ابتدا باید ضرر نکردن در این بازار باشد و سپس در صورتی که بازی احتمالات در معامله گری بازی احتمالات در معامله گری به سود دهی رسیدید، کسب ۱۰% سود در ماه برابر با استاندارد جهانی می‌باشد.

ذهنیت معامله گری

احساسات مخرب در ذهنیت معامله گری

عجول بودن:

عجول بودن زمانی پیش می‌آید که شما می‌خواهید سود زیادی را در مدت زمان کمی بدست آورید. اگر شما مجبور شوید که ۲۰% یا بیشتر در ماه برای پوشش دادن هزینه‌هایتان بدست آورید، این کار باعث معامله زدن بیش از حد (over trade) و بزرگتر کردن حجم معاملات می‌شود که در نهایت منجر به عدم رعایت مدیریت سرمایه و از دست دادن سرمایه می‌گردد.

عصبانیت:

عصبانیت نتیجه انتظارات غیر واقعی و عدم تعادل بین کار و زندگی شخصی است. اگر تمام رضایت شما به این بستگی داشته باشد که در معاملاتتان موفق شوید و شبانه روز برای آن وقت بگذارید،به مرور زمان خسته و عصبانی می‌شوید که منجر به ذهنیت معامله‌گری اشتباه و شکست می‌شود.

نا امیدی:

سرخوردگی حتی زمانی که شما سودآور هستید به شما دست می‌دهد. زیرا با وجود اینکه از ۹۹ درصد معامله‌گران بهتر هستید، اما هرگز راضی نیستید زیرا نمی‌توانید به اهداف پولی خود که بسیار بالا تعیین شده است برسید. این منجر به سرخوردگی و در نهایت از دست دادن تمرکز ذهنی شما می‌شود.

ترس و اضطراب:

ترس و اضطراب و می‌تواند بهترین عملکرد شما را تحت تاثیر قرار دهد. اگر شما به عنوان یک معامله‌گر به این موضوع واقف باشید که این کار یک بازی احتمالات است پس باید برای هر نتیجه‌ای آماده باشید. ضرر در معامله‌گری اجتناب ناپذیر است. دلیل ترس و اضطراب این است که شما فکر می‌کنید به نتیجه رسیده‌اید، اما در معامله بعدی ضرر می‌کنید و بار دیگر رویای شما را نابود می‌کند.

اما اگر از قبل به این موضوع آگاه باشید که باید در بلند مدت نتیجه بدست آمده را بررسی کرد و قرار نیست که همه ی معاملات با سود بسته شوند، می‌توان از این ذهنیت معامله‌گری اشتباه اجتناب کرد.

حرص و طمع از داشتن انتظارات غیر واقعی از بازار ایجاد می‌شود. طمع زیاد باعث می‌شود شما پوزیشن‌های زیادی بگیرید و یا سایز معاملاتتان را افزایش دهید که تمام این موارد خلاف قوانین معامله‌گری است.

نکته پایانی

در معاملات چیزهای زیادی وجود دارد که می‌توانیم کنترل کنیم و ما باید روی آن ها تمرکز کنیم. همواره باید انتظارات واقعی از بازار داشته باشیم تا دچار سرخوردگی نشویم.

و به یاد داشته باشید، هر زمان که در موقعیت سختی قرار گرفتید، اجازه ندهید که ذهن شما از شما بهترین استفاده را ببرد زیرا در واقع بدترین دشمن شماست. اما می‌تواند بهترین متحد شما نیز باشد. نحوه کنترل آن و ذهنیت معامله‌گری مثبت را با تمرین بیاموزید.

قطعا برای هر تریدری این اتفاقات رخ داده است. تجربیات خود را با پارسی فارکس در میان بگذارید تا افراد دیگر با خواندن آن با چشمی باز وارد معامله شوند.

نه مورد از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال که باید از آنها جلوگیری کرد

اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال کار ساده‌ای نیست. اگر حداقل برای مدت کوتاهی معامله کرده باشید، می‌دانید که اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال ، بخشی از این کار به حساب می‌آید. در واقع، اجتناب از ضرر برای معامله‌گران غیرممکن است، حتی برای معامله‌گران باتجربه که خطاهای کمتری مرتکب می‌شوند.

با توجه به این گفته، بعضی از اشتباهات پیش پا افتاده وجود دارد که ممکن است هر فرد مبتدی هنگام شروع کار مرتکب می‌شود. بهترین معامله‌گران همیشه با ذهن باز، منطقی و آرام هستند. آنها برنامه تحلیل خود را درک می‌کنند و به خواندن آنچه بازار به آنها می‌گوید، ادامه می‌دهند.

این همان کاری است که اگر می‌خواهید موفق شوید، باید انجام دهید. اگر این ویژگی‌ها را در خود تقویت کنید، می‌توانید ریسک سرمایه‌گذاری را مدیریت کرده، اشتباهات خود را تجزیه و تحلیل کنید، با نقاط قوت خود تحلیل را انجام دهید و مدام در حال پیشرفت باشید. سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید، به‌خصوص زمانی که اوضاع بازار خوب به نظر نمی‌رسد.

بیایید ببینیم اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال کدام‌ها هستند و چگونه می‌توان از آنها جلوگیری کرد.

اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال رمز ارزها کدامند؟

تحلیل تکنیکال یکی از پرکاربردترین روش‌ها برای تحلیل بازارهای مالی است. تکنیکال را می‌توان در هر بازار مالی، مانند سهام، فارکس، طلا یا ارزهای دیجیتال به کار برد.

در حالی که درک مفاهیم اولیه تحلیل تکنیکال به نسبت آسان است، تسلط بر آن هنری دشوار به حساب می‌آید. زمانی که در حال یادگیری یک مهارت جدید هستید، طبیعی است که در این راه اشتباهات زیادی مرتکب شوید. این موضوع می‌تواند به‌ویژه در هنگام معامله یا سرمایه‌گذاری مضر باشد. اگر مراقب نباشید و از اشتباهات خود درس نگیرید، بخش قابل بازی احتمالات در معامله گری توجهی از سرمایه خود را از دست خواهید داد. درس گرفتن از اشتباهات عالی است، اما اجتناب از آنها تا حد امکان، بهتر خواهد بود.

در ادامه شما را با بعضی از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال آشنا می‌کنیم. اگر در معامله‌گری تازه‌کار هستید، بهتر است ابتدا اصول تحلیل تکنیکال را مرور کنید.

فراموش کردن کاهش ضرر

بیایید با نقل قولی از تاجر کالا اد سیکوتا (Ed Seykota) شروع کنیم:

عناصر تجارت خوب عبارتند از:

اگر بتوانید از این سه قانون پیروی کنید، ممکن است شانسی برای موفقیت داشته باشید.

یکی از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال فراموش کردن کاهش ضرر است. کاهش ضرر ساده به نظر می‌رسد، اما خوب است که همیشه بر اهمیت آن تاکید شود. وقتی صحبت از تجارت و سرمایه‌گذاری به میان می‌آید، حفاظت از سرمایه، باید همیشه اولویت اول شما باشد.

شروع معامله‌گری می‌تواند کاری دلهره‌آور باشد. یک رویکرد اساسی که هنگام شروع کار باید در نظر بگیرید، این است که اولین قدم بردن نیست، بلکه نباختن است. به همین دلیل می‌توان با سرمایه و موقعیت‌های کوچکتر شروع کرد، یا حتی با سرمایه‌های واقعی ریسک نکرد. برای مثال، بایننس فیوچرز (Binance Futures) یک شبکه آزمایشی دارد که می‌توانید در آن استراتژی‌های خود را قبل از به خطر انداختن وجوهی که به سختی به دست آورده‌اید، امتحان کنید. به این ترتیب، می‌توانید از سرمایه خود محافظت کرده و تنها زمانی آن را به خطر بیندازید که به‌طور مداوم نتایج خوبی از معامله‌های آزمایشی بگیرید.

قرار دادن حد ضرر یک کار عقلانی ساده است. معاملات شما باید یک نقطه ابطال داشته باشد. درست همان نقطه‌ای که می‌پذیرید ایده تجارت شما اشتباه بوده است. اگر این طرز فکر را در معاملات خود به کار نبرید، به احتمال زیاد در بلندمدت عملکرد خوبی نخواهید داشت. حتی یک معامله بد می‌تواند برای پرتفوی شما بسیار مضر باشد و ممکن است در نهایت اصل سرمایه شما کم شود و امیدوار باشید که بازار بهبود پیدا کند.

اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال

انجام بیش از حد معاملات

وقتی یک معامله‌گر فعال هستید، این یکی دیگر از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال بازی احتمالات در معامله گری است که فکر کنید همیشه باید در حال معامله کردن باشید. معامله مستلزم تجزیه و تحلیل‌های زیاد، نشستن و صبورانه منتظر بودن است. با برخی از استراتژی‌های معاملاتی، ممکن است برای دریافت یک سیگنال قابل اعتماد برای ورود به معامله، لازم باشد مدت طولانی صبر کنید. بعضی از معامله‌گران ممکن است کمتر از سه معامله در سال را انجام دهند و همچنان بازدهی خوبی داشته باشند.

به نقل قولی از معامله‌گر جسی لیورمور (Jesse Livermore) ، یکی از پیشگامان معاملات روزانه توجه کنید:

«پول با نشستن به دست می‌آید، نه معامله کردن.»

لازم نیست همیشه در یک معامله باشید. در واقع، در بعضی از شرایط بازار، سودآورتر این است که هیچ کاری انجام ندهید و منتظر فرصتی مناسب باشید. به این ترتیب، سرمایه خود را حفظ می‌کنید و زمانی که فرصت‌های تجاری خوب دوباره ظاهر شدند، معامله کنید. باید بدانید که فرصت‌ها همیشه باز خواهند گشت، فقط باید منتظر آنها باشید.

یک اشتباه تجاری مشابه، تاکید بیش از حد بر بازه‌های زمانی کمتر است. تحلیل‌ها در بازه‌های زمانی بالاتر، اغلب قابل اعتمادتر از تحلیل‌هایی هستند که در بازه‌های زمانی پایین‌تر انجام می‌شوند. به این ترتیب، تایم فریم‌های پایین باعث ایجاد اختلال زیادی در بازار می‌شود و ممکن است شما را وسوسه کند که بیشتر وارد معاملات شوید. در حالی که بسیاری از اسکالپرهای موفق و معامله‌گران سودآور کوتاه‌مدت وجود دارند، معامله در بازه‌های زمانی پایین‌تر به طور معمول نسبت ریسک به ریوارد (پاداش) بدی را به همراه دارد. به‌عنوان یک استراتژی معاملاتی پرخطر، به هیچ‌وجه برای مبتدیان توصیه نمی‌شود.

استفاده از تایم فریم‌های کوتاه‌تر

استفاده از تایم فریم‌های کوتاه را می‌توان یکی از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال به حساب آورد. اغلب، سرمایه‌گذاران از بازه‌های زمانی بسیار کوتاهی برای سرمایه‌گذاری استفاده می‌کنند. مانند معامله بیش از حد، انتخاب بازه‌های زمانی کوتاه نیز می‌تواند بازدهی شما را مختل کند. چه از یک اندیکاتور استفاده کنید و چه از الگوی نمودار پیروی کنید، مطالعه بازه‌های زمانی بالاتر نتایج دقیق‌تری را رقم می‌زند.

انتخاب بازه‌های زمانی بالاتر در حین استفاده از اندیکاتورها، سیگنال‌های دقیقی به شما می‌دهد و الگوهای نموداری که در بازه‌های زمانی بالاتر قابل شناسایی هستند، قابل اعتمادتر خواهند بود. همچنین، همیشه باید سعی کنید از معامله انتقام جویانه خودداری کنید. این موضوع زمانی اتفاق می‌افتد که یک سرمایه‌گذار بلافاصله پس از ضرر، برای بازیابی سرمایه خود دست به سرمایه‌گذاری دوباره می‌زند. هنگام معامله، هرگز نباید اجازه دهید احساسات شما تصمیم بگیرند.

اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال

نادیده گرفتن شرایط شدید بازار

مواقعی وجود دارد که صفات پیش‌بینی‌کننده تحلیل تکنیکال، کمتر قابل اعتماد می‌شوند. اینها می‌توانند رویدادهای قوی سیاه (Black Swan) یا انواع دیگر شرایط شدید بازار باشند که به شدت تحت تأثیر احساسات و روانشناسی جمعی هستند. (قوی سیاه به رویدادهایی بسیار نادر اشاره دارد که اگر اتفاق بیفتند، اثراتی جبران‌ناپذیر به بار خواهند آورد.) در نهایت، بازارها توسط عرضه و تقاضا هدایت می‌شوند و ممکن است مواقعی وجود داشته باشد که بازار از یک طرف به شدت نامتعادل باشند.

برای مثال، اندیکاتور RSI یک شاخص حرکتی است. به طور کلی، اگر این شاخص زیر 30 باشد، سهم یا ارز دیجیتال، ممکن است بیش از حد فروش در نظر گرفته شود که به آن ناحیه اشباع فروش می‌گویند. آیا این موضوع، به این معنی است که وقتی RSI به زیر 30 می‌رسد، یک سیگنال فروش فوری است؟ قطعا نه! فقط به این معنی است که حرکت بازار در حال حاضر توسط فروشنده‌ها کنترل می‌شود. به عبارت دیگر، تنها نشان می‌دهد که فروشندگان قوی‌تر از خریداران هستند.

RSI می‌تواند در شرایط فوق‌العاده بازار به سطوح بسیار بالایی برسد. حتی ممکن است به یک رقم کاهش یابد، و یا به صفر نزدیک شود. حتی چنین شرایط فروش شدید ممکن است به معنای نزدیک شدن به روند نزولی نباشد.

با تصمیم‌گیری کورکورانه بر اساس ابزارهای تکنیکال، می‌توان پول زیادی را از دست داد. این امر به ویژه در رویدادهای قوی سیاه، زمانی که پیش‌بینی قیمت بسیار دشوار است، صدق می‌کند. در چنین مواقعی، بازارها می‌توانند به روند خود ادامه دهند یا جهت دیگری را در پیش بگیرند، و هیچ ابزار تحلیلی آنها را متوقف نخواهد کرد. به همین دلیل همیشه مهم است که عوامل دیگر را نیز در نظر بگیرید و تنها به یک ابزار تکیه نکنید.

فراموش کردن اینکه تحلیل تکنیکال یک بازی احتمالات است

تحلیل تکنیکال با مطلق‌ها سروکار ندارد، بلکه به احتمالات می‌پردازد. در واقع در هر رویکردی که استراتژی‌های خود را بر اساس آن قرار می‌دهید، هیچ تضمینی وجود ندارد که بازار طبق انتظار شما رفتار کند. شاید تجزیه و تحلیل شما حاکی از آن باشد که احتمال بسیار بالایی از حرکت بازار به سمت بالا یا پایین وجود دارد، اما قطعیت ندارد.

شما باید این موضوع را هنگام تنظیم استراتژی‌های معاملاتی خود در نظر بگیرید. مهم نیست چقدر باتجربه هستید، فکر اینکه بازار تحلیل شما را دنبال خواهد کرد، هرگز ایده خوبی نیست. اگر این کار را انجام دهید، مستعد بزرگ‌سازی و شرط‌بندی بیش از حد روی یک نتیجه هستید که خطر ضرر بازی احتمالات در معامله گری مالی بزرگی را به همراه خواهد داشت.

انجام معاملات به اجبار

اگر در معامله‌گری مبتدی هستید، ممکن است شناسایی معاملات برای شما چالش برانگیز باشد. اغلب، مبتدیان برای یافتن معامله، نمودار یک رمز ارز را باز می‌کنند، اما هیچ شانسی برای آغاز معامله در آن نمی‌بینند. برای یک مبتدی طبیعی است که بعضی چیزها را از دست بدهد، اما همیشه انجام معامله به اجبار، ایده بدی خواهد بود. یکی دیگر از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال ، انجام معاملات به اجبار است.

هنگامی که یک برنامه‌ریزی تکنیکال عالی داشته باشید، نیازی به اجبار نیست. اگر نمی‌توانید معامله‌ای مناسب برای خود پیدا کنید، بهتر است سرمایه‌گذاری نکنید.

انجام معامله آسان نیست و به زمان و تمرین نیاز دارد تا به مهارت لازم برسید. شما باید به طور مداوم استراتژی‌های معاملاتی خود را اصلاح کنید و یاد بگیرید که چگونه ایده‌های معاملاتی را به مرحله اجرا درآورید. البته، صرف نظر از اینکه شما یک معامله‌گر مبتدی یا باتجربه هستید، به یاد داشته باشید که همیشه حساب معاملاتی کریپتو خود را ایمن کنید.

اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال

معامله انتقام‌جویانه

این موضوع رایج است که معامله‌گران سعی کنند خیلی سریع ضرر قابل توجهی را جبران کنند. این همان چیزی است که ما به آن معامله انتقامی یا انتقام‌جویانه می‌گوییم. فرقی نمی‌کند که می‌خواهید یک تحلیلگر تکنیکال، یک معامله‌گر روزانه یا یک نوسان‌گیر باشید، اجتناب از تصمیمات احساسی بسیار مهم است.

وقتی همه چیز خوب پیش می‌رود، یا حتی وقتی اشتباهات کوچکی مرتکب می‌شوید، آرام ماندن آسان است. اما آیا وقتی همه چیز به طور کلی اشتباه از آب درمی‌آید، آیا می‌توانید آرام بمانید؟ آیا می‌توانید به برنامه معاملاتی خود پایبند باشید، حتی زمانی که دیگران در هراس هستند؟

به کلمه «تحلیل» در تحلیل تکنیکال توجه کنید. به طور طبیعی، این واژه به معنای رویکرد تحلیلی به بازارهاست، درست است؟ بنابراین، چرا می‌خواهید در چنین چارچوبی تصمیمات عجولانه و احساسی بگیرید؟ اگر می‌خواهید یکی از بهترین معامله‌گران باشید، باید بتوانید حتی پس از بزرگ‌ترین اشتباهات هم آرام بمانید. از تصمیمات احساسی خودداری کرده و روی حفظ یک ذهنیت منطقی و تحلیلی تمرکز کنید.

انجام معامله بلافاصله پس از متحمل شدن یک ضرر بزرگ، منجر به زیان بیشتر می‌شود. به این ترتیب، بعضی از معامله‌گران ممکن است حتی برای مدتی پس از ضرر بزرگ اصلا معامله نکنند. آنها می‌توانند شروعی تازه داشته باشند و با ذهنی روشن به معاملات خود بازگردند.

انعطاف‌پذیر نبودن

اگر می‌خواهید یک معامله‌گر موفق شوید، از تغییر نظر خود نترسید. شرایط بازار می‌تواند به‌سرعت تغییر کند و این امری طبیعی است. شرایط مدام تغییر خواهد کرد. وظیفه شما به‌عنوان یک معامله‌گر این است که این تغییرات را بشناسید و با آنها سازگار شوید. یک استراتژی که در یک بازار خاص، به‌خوبی کار می‌کند، ممکن است در بازاری دیگر به هیچ‌وجه کارساز نباشد.

انعطاف‌پذیر نبودن را می‌توان یکی دیگر از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال دانست.

بیایید ببینیم تاجر افسانه‌ای، پل تودور جونز (Paul Tudor Jones) بازی احتمالات در معامله گری در مورد مواضع خود چه می‌گوید:

«هر روز من هر موقعیتی را که دارم، اشتباه می‌دانم.»

تمرین خوبی است که سعی کنید طرف دیگر استدلال‌های خود را بگیرید تا نقاط ضعف احتمالی آنها را ببینید. به این ترتیب، تصمیمات سرمایه‌گذاری شما می‌توانند جامع‌تر شوند.

این موضوع، نکته دیگری را نیز مطرح می‌کند؛ سوگیری‌های شناختی. سوگیری‌ها می‌توانند به‌شدت بر تصمیم‌گیری شما تاثیر بگذارند، قضاوت شما را تحت بازی احتمالات در معامله گری تاثیر قرار دهند و دامنه احتمالاتی را که می‌توانید در نظر بگیرید محدود کنند. مطمئن شوید که حداقل سوگیری‌های شناختی را که ممکن است بر برنامه‌های معاملاتی شما تاثیرگذار باشد، درک کنید تا بتوانید عواقب آنها را به طور مؤثرتری کاهش دهید.

پیروی کورکورانه از معامله‌گران دیگر

اگر می‌خواهید بر هر مهارتی تسلط پیدا کنید، پیشرفت مداوم در آن ضروری است. این امر به ویژه در مورد معامله در بازارهای مالی صدق می‌کند. در واقع تغییر شرایط بازار، آن را به یک ضرورت تبدیل کرده است. یکی از بهترین راه‌های یادگیری، دنبال کردن تحلیلگران تکنیکال و معامله‌گران باتجربه خواهد بود.

با این حال، اگر می‌خواهید به طور مداوم پیشرفت داشته باشید، باید نقاط قوت خود را نیز بیابید و بر روی آنها تمرکز کنید. این موضوع می‌تواند مزیت شما نسبت به معامله‌گران دیگر باشد، چیزی که شما را از آنها متمایز می‌کند.

اگر مصاحبه‌های معامله‌گران موفق را بخوانید، متوجه خواهید شد که استراتژی‌های آنها به طور کلی متفاوت است. در واقع، یک استراتژی که برای یک معامله‌گر به‌خوبی کار می‌کند، ممکن است برای معامله‌گر دیگری کاملا غیرقابل اجرا باشد. راه‌های بی‌شماری برای سود بردن از بازار وجود دارد. شما فقط باید پیدا کنید که کدام یک با شخصیت و سبک معاملاتی شما سازگارتر است.

ورود به معامله بر اساس تحلیل شخص دیگری، ممکن است چند بار کارساز باشد. با این حال، اگر کورکورانه سایر معامله‌گران را بدون درک زمینه اصلی دنبال کنید، مطمئن باشید که در درازمدت اثرگذار نخواهد بود. البته این بدان معنا نیست که شما نباید دیگران را دنبال کنید و از آنها یاد بگیرید. نکته مهم این است که آیا شما با ایده معامله آنها موافق هستید و آیا با سیستم معاملاتی شما مطابقت دارد یا خیر. شما نباید کورکورانه سایر معامله‌گران را دنبال کنید، حتی اگر آنها با تجربه و معتبر باشند.

اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال

سخن پایانی

در این بخش از آکادمی کیوسک، بعضی از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال را مرور کردیم. به یاد داشته باشید، معامله آسان نیست. به طور کلی بهتر است که با یک ذهنیت بلندمدت به آن نزدیک شوید.

کسب مهارت لازم در انجام معاملات، فرآیندی است که زمان می‌برد. برای اصلاح استراتژی‌های معاملاتی و یادگیری نحوه تدوین ایده‌های تجاری خود، به تمرین زیادی نیاز دارد. از این طریق می‌توانید نقاط قوت خود را بیابید، نقاط ضعف خود را شناسایی کنید و بر تصمیمات سرمایه‌گذاری و معاملات خود کنترل داشته باشید.

من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب می‌نویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.

روانشناسی در معاملگری

روانشناسی در معاملگری

رواشناسی در معاملگری هشتاد درصد از مسیر موفقیت شماست . یعنی اگر در تحلیل تکنیکال و بنیادی حرفه ای هم باشیم اما توانایی اجرای پلن معاملاتی خود را نداشته باشیم دوزار نمی ارزد . من به یکی از دانشجویانم یکی از بهترین و موفق ترین تریگر های ورود را یاد دادم اما انقدر عجول و ترسو بود که نتوانست آن استراتژی را پیاده کند ! گام اول و آخر در ترید ، روان آسوده و استوار است که مستقیم با روحیه فرد در ارتباط می باشد

روحیه فرد هم از نحوه زندگی و جو خانواده و اطرافیان او نشئات می گیرد . مثلا دانشجویی که پدرش یک کار مند ساده و مادرش یک معلم بوده و الان خودش هم یک کارمند عالی رتبه هست معمولا به محض سود کردن مبلغی دو برابر حقوق ماهیانه اش عرق سرد می کند و دیگر مایل نیست در معامله بماند و میل به خروج دارد . در صورتی که آن ترید پتانسیل رشد تا 10 برابر حقوق او را دارد ولی ظرف ذهن او کوچک است .

از طرفی دانشجویی که پدرش یکی از سازنده های برتر ساختمان در تهران بود در یک معامله وارد 50 میلیون ضرر و یا عبارتی 45 درصد ضرر شده بود و اصلا برایش مهم نبود که بر خلاف استراتژی و شیوه معاملاتی عمل کرده چونکه اون عدد ضرر در آمد یک هفته او بود ! وحاضر بود باز هم در ضرر فرو برود و برایش یک تفریح محسوب می شد!

پس اگر در ابتدای راه مغز و روان خود را تربیت نکنید ضرر های غیر قابل جبرانی را خواهید چشید . اما اگر از ابتدا پله پله با تمرین های ذهنی و روانشناسی خود را آماده سود ها و ضرر های منطقی کنید حتما برآیند عالی در بازار خواهید داشت .

در اینجا به چند احساس مخرب در معاملگری می پردازم که در مواقع حساس به کمک شما خواهد آمد . از من به شما نصیحت : این مقاله را 10 بار بخوانید تا در ذهن شما نقش ببندد .

حس انتقام در معاملگری

حس انتقام در معاملگری

روانشناسی در معاملگری
حس انتقام در معاملگری

در معاملگری یک پدیده‌ای وجود دارد به نام زنجیره ضرر ! به این صورت که معامله‌گر ضرر‌های پیاپی را به دلیل عدم تمرکز و عجله سبب می شود .

بهترین راه فرار از این زنجیره این است که بعد از انجام یک معامله زیان ‌ده به هیچ عنوان تا مدتی حق ندارید معامله انجام دهید. به علت آنکه معمولاً وقتی که یک تریدر یک معامله را با ضرر پشت سر گذاشته است، از نظر ذهنی توانایی درست تحلیل بازار را ندارد و در ذهن خود به دنبال یک نوع انتقام گیری از بازار است و همین احساس باعث می‌شود که تصمیمات هیجانی و تحلیل‌های نادرست داشته باشد و در نهایت معامله بعدی او نیز با ضرر همراه باشد.

البته این با خلاف استراتژی عمل کردن بسیار متفاوت است

در یکی از ستاپ های معاملاتی من که ریسک به ریوارد یک به ده دارد گاها امکان استاپ خوردن در ناحیه ورود بسیار زیاد است و شما باید دوباره وارد شوید که حالا وارد مباحث پرایسی نمی شوم . اما موضوع مد نظر من ورود های غیر منطقی و خشم آلود است که اصلا فنی و سودده نیستند .

راه حل :

در ترید های ضرر ده به جای ورود بعدی حتما به دنبال دلیل ضرر کردن خود باشید . آن را بیابید و یاداشت کنید و دیگر تکرار نکنید

از دلایل ضرر می تواند : ورود زود هنگام ، جو خبرآلود اقتصادی و سیاسی ، تعطیلات آخر هفته و یا آخر سال ، عدم پیروی از پلن معاملاتی ، بد خوابی و یا کم خوابی و … نام برد

احساس غرور در معاملگری

غرور معامله گری یکی دیگر از احساسات منفی در یک معامله گر است. این حس در تمام معاملگران بعد از مقداری سود پدیدار شده است و همه طعم آن را چشیده ایم . اما غرق شدن در آن است که بسیار خطرناک می باشد .

من اسم سودی که بعد از این حالت بوجود می آید را سود صفر کیلومتری میگذارم . معمولا در این برهه از معاملگری فرد تازه کار قبل از اینکه نماد را نقد کند و تبدیل بازی احتمالات در معامله گری به پول بالفعل کند گوشی موبایل را برداشته و از نمایشگاه محل قیمت بنز و مازراتی را می پرسد و بعد از آن قیمت ملک در نیاوران را در می اورد و در نهایت طی یک پیام خانمان سوز در اینستا به کل فامیل در خواست شراکت در بازار سرمایه را می دهد . زیرا فکر میکند همیشه در بر روی یک پاشنه می چرخد !!

بازی احتمالات در معامله گری او فکر می کند دست بازار را خوانده و برای همیشه از ضرر رهایی پیدا کرده است ! و دقیقا در همین عیش و نوش است که فرد معاملگر دست به ریسک های بالا و برهم خوردن بالانس حساب و مدیریت سرمایه می کند و روش میانگین کم کردن را معکوس در عدد های بالا انجام میدهد . یعنی میانگین را زیاد می کند و با عطسه بازار در ضرر هنگفت فرو می رود .

چرا اینطور می شویم ؟؟؟

این را می دانیم که تمام خرید و فروش های بازار حاصل یک عرضه یا تقاضا بین دونفر است . هر وقت قطعی و با احتمال خیلی زیاد دلیل برای رفتار فرد مقابل که یا دارد به شما می فروشد و یا دارد از شما می خرد پیدا کردید می توانید بر این احساس غلبه کنید . !! منطقا هیچ وقت پاسخ این سوال برای شما فاش نخواهد شد اما باعث می شود به شما بفهاند که این بازار ، بازی احتمالات است و امکان دارد احتمال شما غلط از آب درآید و در ضرر فرو روید .

شما باید دریابید که برآیند معاملات را مثبت نگه دارید و برای خود ماه مالی و یا سال مالی در نظر بگیرید و برآیند را در آن چک کنید . هیچ وقت یک معامله نشان مهارت و یا بی استعدادی شما نیت بلکه برآیند 100 معامله اخیر نشانگر روحیه معاملاتی شماست .

در معامله گری هیچ وقت دچار غرور کاذب نشوید . سودها و نه ضررها زیاد نباید تعادل روانی شما را بر هم بزند

شاید تا اینجا به خود گفته باشید که اگر فلانی در معاملات صبور هست و سود می کند چون که در زندگی هم فرد آسوده خیال و و اصطلاحا دل گنده ایست ! و یا اینکه فکر می کنید بیش از حد صبور بودنتان باعث شده تا فرصت های معاملاتی را از دست بدهید ! و یا فکر می کنید که اگر عجله نکنید این فرصت معاملاتی در ضرر فرو می رود !

پلن معاملاتی است که به شما ورود و خروج را هشدار می دهد نه احساس ترس و طمع شما ! باید یاد بگیرید که از پلن خود پیروی کنید و نه احساسات خود . اگر به این تکنیک واقف شوید متوجه خواهید شد که دیگر عوامل احساسی بر شما غلبه نمی کند شاید وسوسه کنند اما غلبه خیر !

مدیریت سرمایه هم مفاهیم و تکنیک های زیادی دارد که جدا گانه به آن خواهم پرداخت اما در همین حد بدانید که اگر لقمه اندازه دهان باشد قورت دادن هم آسان است ! اگر به اندازه ظرفیت خود ریسک کنیم هیچگاه دچار ضعف اعصاب و سستی تصمیم گیری نخواهیم شد

پس دیدیم که با یادگیری این دو تکنیک می توانیم بر روانشناسی معاملگری خود غالب شویم و الزاما ربطی به روحیات قبلی ما ندارد

ترس در معاملات

ترس به شکل‌های مختلف می‌تواند در معاملات یک معامله‌گر خلل ایجاد کند و باعث تشخیص اشتباه در روند صحیح معاملات شود.

یکی از انواع ترس در واقع ترس وارد نشدن به معامله برای جلوگیری از ضرر احتمالی است . قبلا در مورد حفظ سرمایه توضیح دادم و اصل قضیه از ایجاد بالانس بین این دو مورد شروع می شود .

یعنی وقتیکه حفظ جان در اولویت است و از طرفی هم تا در استخر نپریدو خیس نشوید ، لذت آب بازی را نخواهید چشید ! . حد ضرر و تکنیک سیو سود برای رهای از آپشن دیفالت آدمی یعنی ترس در معاملات است . در همه معاملات خود حد ضرر می گذاری که اگر در ضرر رفت ، از ضرر بیشتر رهایی یابی و در معاملات سود ده سیو سود میکنید تا اگر معامله غرق در سود شما چرخید با سود کمتر خارج شوید ولی سود کرده خارج شوید !



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.