ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معاملهگران حرفهای به کمک ابزارها و استراتژیهای مدیریت ریسک تلاش میکنند که ریسک سرمایهگذاریهایشان را به حداقل و بازدهی آنها را به حداکثر برسانند
اصطلاحاتی که هر معامله گر باید بداند
چه در بورس سهام باشید ، چه در معاملات روزانه فارکس و چه در معاملات ارز رمزنگاری جدید ، شرایط معاملاتی زیادی را می شنوید که ممکن است ناشناخته به نظر برسند. FOMO ، ROI ، ATH ، HODL ، همه اینها به چه معناست؟ تجارت و سرمایه گذاری زبان خاص خود را دارد و یادگیری همه این اصطلاحات جدید می تواند دلهره آور باشد. اگر بخواهید از آنچه در بازارهای مالی می گذرد مطلع شوید ، می توانند کاملاً مفید باشند.
در این مقاله ، مهمترین شرایط تجاری را که باید در صورت معامله ارز رمزنگاری شده بدانید ، جمع آوری کرده ایم.
اصطلاحاتی که هر معامله گر باید بداند – اصطلاحات ارز دیجیتال
(FUD) ترس ، عدم اطمینان و تردید
FUD گرچه منحصراً یک اصطلاح تجاری نیست ، اما اغلب در متن بازارهای مالی مورد استفاده قرار می گیرد. FUD استراتژی ای است که هدف آن بی اعتبار کردن یک شرکت ، محصول یا پروژه خاص با انتشار اطلاعات نادرست در مورد آن است. هدف این است که به نوعی ترس را ایجاد کرده و یک مزیت کسب کنید. این می تواند یک مزیت رقابتی یا تاکتیکی یا سود حاصل از کاهش قیمت سهام ناشی از اخبار بالقوه مخرب باشد.
همانطور که انتظار دارید ، FUD در فضای ارزهای رمزپایه بسیار رایج است. در بسیاری از موارد ، سرمایه گذاران ممکن است موقعیت کوتاهی را در یک دارایی وارد کرده و پس از تثبیت موقعیت ، اخبار احتمالی مضر یا گمراه کننده را منتشر کنند. به این ترتیب می توان با فروش کوتاه یا خرید گزینه های فروش سود کلانی کسب کرد . آنها همچنین ممکن است پیش از این خود را با معاملات بدون نسخه (OTC) موقعیت دهند.
در بسیاری از موارد ، اطلاعات نادرست یا حداقل گمراه کننده به نظر می رسد. با این حال ، در برخی موارد ، این درست است. همیشه خوب است که سعی کنید همه طرفهای بحث را در نظر بگیرید. فکر کردن در مورد انگیزه هایی که مردم می توانند با اشتراک نظر عمومی برخی عقاید داشته باشند می تواند مفید باشد.
(FOMO) ترس از دست دادن
FOMO احساسی است که سرمایه گذاران هنگام ترس از دست دادن فرصت سود ، هنگام خرید یک دارایی هجوم می آورند. از آنجا که احساسات سنگینی درگیر است ، FOMO توسط تعداد زیادی از مردم می تواند منجر به حرکات سهموی قیمت شود. سرمایه گذاران “FOMO-ing” از دارایی به دارایی دیگر در یک بازی صندلی های موسیقی اغلب می توانند مراحل بعدی بازار گاو نر را نشان دهند .
اگر مقاله اشتباهات تحلیل تکنیکال ما را خوانده باشید ، می دانید که شرایط شدید بازار می تواند قوانین معمول بازارها را تغییر دهد. وقتی احساسات بیداد می کند ، بسیاری از سرمایه گذاران ممکن است از FOMO خارج شوند. این می تواند به حرکتهای گسترده در هر دو جهت منجر شود و ممکن است بسیاری از بازرگانانی را که سعی در معامله با جمعیت دارند ، به دام بیندازد.
FOMO معمولاً هنگام طراحی برنامه های رسانه های اجتماعی نیز استفاده می شود. آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا مشاهده پست معامله گر در مقابل سرمایه گذار ها در جدول زمانی شبکه های اجتماعی با ترتیب دقیق زمانی دشوارتر است؟ این نیز مربوط به FOMO است. اگر کاربران از آخرین ورود خود قادر به بررسی همه پست ها باشند ، این احساس را دارند که آخرین ارسال ها را دیده اند.
با مخلوط کردن عمدی پست های قدیمی و جدید در جدول زمانی ، سیستم عامل های رسانه های اجتماعی قصد دارند FOMO را به کاربران القا کنند. به این ترتیب ، کاربران از ترس اینکه چیز مهمی را از دست ندهند ، بارها و بارها دوباره بررسی می کنند.
HODL اصطلاحی است که از غلط املایی “نگه داشتن” گرفته شده است. این اساسا cryptocurrency به معادل آن از خریداری و نگهداری استراتژی . HODL در ابتدا در یک پست معروف در انجمن BitcoinTalk در سال 2013 ظاهر شد. این اصطلاح یک اشتباه املایی در عنوان بود: “I HODLING.”
HODLing به نگه داشتن سرمایه گذاری ها علی رغم افت قیمت اشاره دارد . همچنین معمولاً در متن سرمایه گذاران (“HODLers”) استفاده می شود که مسلماً در تجارت کوتاه مدت مهارت ندارند ، اما می خواهند قیمت ارز را با ارز رمزنگاری شده مواجه کنند. همچنین ممکن است برای سرمایه گذارانی که محکومیت بالایی در یک سکه خاص دارند و قصد دارند سرمایه گذاری خود را برای مدت طولانی تری حفظ کنند ، استفاده شود.
استراتژی HODLing مشابه استراتژی خرید و نگهداری سرمایه گذاری است که از بازارهای سنتی حاصل می شود. سرمایه گذاران خرید و نگهداری سعی می کنند دارایی های کم ارزش را پیدا کنند و آنها را برای مدت طولانی نگه دارند. بسیاری از سرمایه گذاران این استراتژی را برای بیت کوین اتخاذ می کنند .
اگر مقاله میانگین هزینه دلار (DCA) ما را خوانده باشید ، می دانید که این یک استراتژی بسیار سودآور برای بیت کوین بوده است. اگر طی پنج سال گذشته هر هفته فقط 10 دلار BTC خریداری کرده باشید ، بیش از هفت برابر سرمایه اولیه خود خواهید داشت!
BUIDL
BUIDL اصطلاح مشتق شده HODL است. این معمولاً شرکت کنندگان صنعت ارز رمزنگاری شده را توصیف می کند که بدون توجه به نوسانات قیمت به ساخت و ساز خود ادامه می دهند. ایده اصلی این است که معتقدین واقعی صنعت رمزنگاری بدون توجه به بازارهای وحشیانه خرس ، به ساخت اکوسیستم ادامه می دهند. از این لحاظ ، “BUIDLers” واقعاً به آنچه بلاکچین و ارزهای رمزپایه می توانند به دنیا بیاورند اهمیت می دهند و آنها به طور فعال در حال تحقق این هدف هستند.
BUIDL طرز فکری است که هدف آن مثال زدن از چگونگی ارزهای رمزپایه فقط در مورد حدس و گمان نیست ، بلکه در مورد آوردن این فناوری به توده مردم است. این به عنوان یک یادآوری برای پایین نگه داشتن سر و ادامه ساخت زیرساخت هایی عمل می کند که ممکن است در آینده برای میلیاردها نفر به خوبی خدمت کند. علاوه بر این ، BUIDLers درک می کند که تیم هایی که با ذهنیت طولانی مدت به کار خود ادامه می دهند ، در طولانی مدت عملکرد خوبی خواهند داشت.
اصطلاحاتی که هر معامله گر باید بداند – اصطلاحات ارز دیجیتال
SAFU از میم آپلود شده توسط Bizonacci نشات گرفته است . مدیر عامل Binance ، Changpeng Zhao (CZ) را در آن گنجاند و گفت: “بودجه در هنگام نگهداری برنامه ریزی نشده سیستم عامل امن است”.
این ویدئو در حوزه ارزهای رمزپایه ویروسی شد. در پاسخ ، Binance صندوق امن دارایی را برای کاربران (SAFU) تأسیس کرده است ، یک صندوق بیمه اضطراری که با 10٪ هزینه های تجارت تأمین می شود. این وجوه در یک کیف پول سرد جداگانه ذخیره می شود . ایده این است که SAFU ممکن است از دست دادن بودجه کاربر را در موارد شدید پوشش دهد ، و یک پتو محافظ اضافی برای کاربران Binance ارائه دهد. به همین دلیل است که شما ممکن است اغلب این جمله را بشنوید “بودجه ایمن است”.
(ROI) بازگشت سرمایه
بازگشت سرمایه (ROI) روشی برای سنجش عملکرد سرمایه گذاری است. ROI بازده سرمایه گذاری را نسبت به هزینه اصلی اندازه گیری می کند. این همچنین یک روش مناسب برای مقایسه عملکرد سرمایه گذاری های مختلف است.
نحوه محاسبه ROI در اینجا است. شما ارزش فعلی سرمایه گذاری را می گیرید و هزینه اصلی سرمایه گذاری را کم می کنید. سپس آن عدد را بر هزینه اصلی تقسیم می کنید.
ROI = مقدار فعلی – هزینه اصلی / هزینه اصلی
فرض کنیم شما بیت کوین را با قیمت 6000 دلار خریداری کردید . قیمت فعلی بازار بیت کوین اکنون 8000 دلار است.
ROI = 8000-6000 / 6000
این بدان معناست که شما 33 درصد از میزان سرمایه گذاری اصلی خود فاصله دارید. همچنین در نظر گرفتن هزینه ها (یا نرخ بهره) که برای پرداختن به یک تصویر دقیق تر باید پرداخت کنید.
با این حال اعداد خام تصویر کل نیستند. هنگام مقایسه سرمایه گذاری ها ، سایر عوامل نیز در این زمینه نقش دارند. چه می خطرات ؟ افق زمانی چیست؟ دارایی معامله گر در مقابل سرمایه گذار چقدر مایع است؟ آیا لغزش می تواند بر قیمت خرید شما تأثیر بگذارد؟ ROI به خودی خود آخرین معیار نیست ، اما ابزاری مفید برای اندازه گیری عملکرد سرمایه گذاری های شماست.
محاسبه اندازه موقعیت هنگام تفکر در مورد بازده سرمایه گذاری بسیار مهم است. اگر می خواهید یک فرمول ساده بخوانید که به شما کمک می کند ریسک را به طور موثر مدیریت کنید ، نحوه محاسبه اندازه موقعیت در معاملات را بررسی کنید .
(ATH) بالاترین قیمت ثبت شده تاکنون
احتمالاً لازم نیست این یکی را توضیح دهیم ، مگر نه؟ بالاترین قیمت در همه زمان ها بالاترین قیمت ثبت شده دارایی است. به عنوان مثال ، ATH بیت کوین در طی بازار گاو نر 2017 در جفت BTC / USDT در Binance 19،798.86 USDT بود. این بدان معناست که این بالاترین قیمتی بود که بیت کوین با این جفت بازار معامله می شد.
یکی از جنبه های جذاب یک دارایی که به بالاترین میزان خود رسیده است ، این ایده است که تقریباً همه کسانی که خرید کرده اند سود دارند. اگر دارایی در بازار خرس های طولانی مدت بوده باشد ، بسیاری از معامله گرانی که کیف گمشده خود را نگه داشته اند ، احتمالاً تمایل دارند که با رسیدن به موقعیت صعودی ، از بازار خارج شوند .
با این حال ، اگر دارایی ATH خود را نقض کند ، دیگر فروشنده ای باقی نمی ماند که منتظر خروج از بازار باشد. به همین دلیل است که برخی از موارد نقض ATH معامله گر در مقابل سرمایه گذار را “شکستن آسمان آبی” می نامند ، زیرا لزوماً مناطق مقاومت آشکاری در پیش نیست.
نقض ATH نیز اغلب با افزایش حجم معاملات همراه است . چرا؟ معامله گران روز نیز ممکن است با سفارشات بازار از فرصت استفاده کنند تا سریع سود کنند و با قیمت بالاتر بفروشند.
آیا نقض ATH به این معنی است که قیمت برای همیشه افزایش خواهد یافت؟ البته که نه. معامله گران و سرمایه گذاران در برخی مواقع به دنبال سود خواهند بود و ممکن است سفارشات محدودی را در سطوح مشخص قیمت تعیین کنند. این امر به ویژه اگر مرتباً سطح قبلی قبلی همه و همه بار شکسته شود ، صادق است.
حرکات سهموی غالباً ممکن است با افت شدید قیمت روبرو شوند ، زیرا بسیاری از معامله گر در مقابل سرمایه گذار سرمایه گذاران هنگامی که متوجه می شوند روند صعودی به پایان می رسد ، به سمت خروج هجوم می آورند. بعد از حرکت سهموی بیت کوین به 20000 دلار در دسامبر 2017 ، کاهش قیمت را بررسی کنید.
پس از رسیدن به ATH 19،798.86 دلار ، بیت کوین در عرض چند روز تقریبا 45٪ افت کرد. به همین دلیل همیشه برای کنترل ریسک و همیشه استفاده از ضرر ضروری بسیار مهم است .
(ATL) پایین ترین قیمت ثبت شده تاکنون
نقطه مقابل ATH ، کمترین زمان همیشگی (ATL) ، پایین ترین قیمت یک دارایی است. به عنوان مثال، پایین تمام وقت از BNB 0.5 USDT در بود BNB / USDT جفت بازار در روز اول تجارت.
شکستن کمترین میزان دارایی در تمام زمان ممکن است به اثری مشابه هنگام شکستن بالاترین حد ممکن منجر شود – اما در جهت مخالف. بسیاری از سفارشات متوقف ممکن است در صورت نقض کمترین میزان قبلی ، منجر به یک حرکت شدید به پایین شود.
از آنجا که هیچ سابقه قیمتی در زیر پایین ترین قیمت قبلی وجود ندارد ، ارزش بازار می تواند پایین بیاید ، معامله گر در مقابل سرمایه گذار پایین و پایین بیاید. از آنجا که لزوماً نکات منطقی برای توقف آن وجود ندارد ، خرید در چنین مواقعی بسیار خطرناک است.
بسیاری از معامله گران منتظر تغییر روند تائید شده با میانگین متحرک مهم یا شاخص دیگری هستند تا حتی وارد موقعیت بلند شوند . در غیر این صورت ، آنها می توانند کیسه را برای مدت طولانی در دست بگیرند ، در موقعیتی گیر افتاده که پایین و پایین می رود.
آشنایی با مدیریت ریسک در سرمایه گذاری و انواع آن
برای آشنایی بهتر با مفهوم مدیریت ریسک در سرمایه گذاری؛ فرض کنید میخواهیم سرمایهگذاری سادهای انجام بدهیم. قصدمان این است که یک ماشین بخریم و با این ماشین در اسنپ کار کنیم. دقت کنید که همین سرمایهگذاری ساده هم ریسکهای خاص خودش را دارد: ممکن است تصادف کنیم و ماشینمان آسیب جدی ببیند، ممکن است شرکت اسنپ تعطیل شود، ممکن است ماشینمان را بدزدند، ممکن است قیمت بنزین دو برابر شود و ریسکهای دیگری از این قبیل. نکته اینجاست که با وجود همهٔ این ریسکها، از بازدهی مورد انتظارمان که همان درآمد ناشی از کار در اسنپ است، چشمپوشی نمیکنیم و همچنان این سرمایهگذاری را انجام میدهیم. نکتهٔ دیگر این است که با استفاده از ابزارهایی مانند بیمه ریسکهای این سرمایهگذاری را به حداقل میرسانیم.
حال اگر ریسک این سرمایهگذاری از حدی فراتر برود، احتمالاً تصمیم میگیریم که سراغ این کار نرویم. همچنین اگر فرصت سرمایهگذاری دیگری پیش بیاید که ریسک آن در همین حد است و انتظار بازدهی بهتری از آن داریم، ممکن است تصمیم بگیریم که به جای کار در اسنپ، سراغ آن کار برویم.
مفهوم ریسک در بازارهای مالی هم تقریباً همین است و سرمایهگذاران حرفهای سعی میکنند سراغ سرمایهگذاریهایی بروند که ریسکشان معقول باشد و با استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک، این ریسک را هم کنترل میکنند.
مدیریت ریسک در سرمایهگذاری یعنی چه؟
در بازار سهام، ارتباط مستقیمی بین ریسک و بازده وجود دارد. بهطور کلی، ریسک بیشتر به معنی انتظار بازدهی بیشتر است. از این لحاظ میتوان سرمایهگذاری را با شرطبندی مقایسه کرد: گزینهای که احتمال وقوعش پایینتر است، در صورتی که محقق شود جایزه بزرگتری خواهد داشت.
در زبان سرمایهگذاری، مدیریت ریسک به فرایندی گفته میشود که طی آن ابتدا ریسکهای مختلف شناسایی و ارزیابی میشوند و سپس برای بهحداقلرساندن این ریسکها، استراتژیهایی مشخصی در پیش گرفته میشود. پس میشود گفت مدیریت ریسک ۲ مرحله کلی دارد:
- شناسایی و ارزیابی ریسکهای موجود
- طراحی استراتژیهای مناسب برای مدیریت و بهحداقل رساندن ریسکها
صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟
همانطور که اشاره کردیم، هر نوع سرمایهگذاری با مقدار مشخصی ریسک همراه است و کسی که این ریسک را میپذیرد انتظار دارد که پذیرش این ریسک همراه با مقدار مشخصی بازدهی یا سود باشد.
به عنوان مثالی ساده، نرخ سود بانکی در ایران را در نظر بگیرید که چیزی در حدود ۱۸ تا ۲۰درصد است. این سود بدون ریسک است، زیرا پرداخت آن را بانک تضمین کرده است. حال اگر بخواهیم سرمایهمان را به جای بانک در بازار سهام سرمایهگذاری کنیم، انتظار داریم که سودمان دستکم بیشتر از ۲۰درصد باشد، زیرا ریسک بازار سهام بیشتر از ریسک سپردهگذاری در بانک است.
به این سود که سرمایهگذار بابت تحمل ریسک انتظار دارد به آن دست پیدا کند، «صرف ریسک» یا «risk premium» میگویند. به بیان خیلی ساده، به اختلاف بازده دارایی با بازده سرمایهگذاری بدون ریسک، صرف ریسک میگویند. مثلاً اگر نرخ سود بدون ریسک ۲۰درصد باشد و ما با پولمان در بازار سرمایه سهام خریده باشیم و انتظار سود ۴۰درصدی از این سهام را داشته باشیم، صرف ریسکمان ۲۰درصد خواهد بود.
نکته: ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معاملهگران حرفهای به کمک ابزارها و استراتژیهای مدیریت ریسک تلاش میکنند که ریسک سرمایهگذاریهایشان را به حداقل و بازدهی آنها را به حداکثر برسانند.
انواع ریسک معامله گر در مقابل سرمایه گذار در سرمایهگذاری
بهطور کلی، در بازارهای مالی ۲ نوع ریسک وجود دارد: ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک.
ریسک سیستماتیک
همانطور که از نامش پیداست، این نوع ریسک کل «سیستم» را تهدید میکند که در اینجا سیستم همان نظام اقتصادی است. به زبان خودمانی، ریسک سیستماتیک ریسکی است که کل نظام اقتصادی کشور با آن طرف است و در نتیجه بازار سهام و بهتبع آن تکتک سهام قابل معامله در بازار را تحت تأثیر میگذارد.
تورم، تغییرات نرخ بهره، رکود اقتصادی، جنگ و هر رویداد دیگری که اقتصاد کلان را تحت تأثیر بگذارد ریسک سیستماتیک به حساب میآید. در بازار سرمایه، این ریسک را نمیشود حذف کرد و به آن «ریسک بازار» هم میگویند. اما «داراییهای امن» مانند طلا گزینه مناسبی برای مدیریت این نوع ریسک به شمار میآیند.
نکته: در دورههایی که اقتصاد جهان دچار بحران یا رکود میشود، سرمایهگذاران به سمت طلا هجوم میبرند و قیمت جهانی طلا افزایش پیدا میکند.
ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معاملهگران حرفهای به کمک ابزارها و استراتژیهای مدیریت ریسک تلاش میکنند که ریسک سرمایهگذاریهایشان را به حداقل و بازدهی آنها را به حداکثر برسانند
ریسک غیرسیستماتیک
ریسکی است که به یک شرکت یا صنعت منحصر است و کل بازار یا اقتصاد را تهدید نمیکند. برای مثال، ممکن است سهام یک شرکت پتروشیمی را بخرید که خوراک و منبع انرژی آن گاز طبیعی است. دست بر قضا در زمستان، هوا بسیار سرد میشود و مصرف گاز در کشور بالا میرود و بهناچار گاز پتروشیمی شما هم قطع میشود. دقت کنید که این مشکل مربوط به شرکتهایی است که گاز مصرف میکنند و شرکتهای دیگر چنین مشکلی ندارند. این نوع ریسک را ریسک غیرسیستماتیک میگوییم.
تغییر تعرفه واردات خودرو، تغییر نرخ خوراک پتروشیمیها، تغییر نرخ سوخت شرکتهای سیمانی، تغییر نرخ بهره مالکانه معادن و تغییرات نرخ ارز نمونههایی از ریسک غیرسیستماتیکند.
نکته: ریسک غیرسیستماتیک را میشود با متنوعسازی سبد سهام کاهش داد. سبدی که از سهام چند شرکت از چند صنعت مختلف تشکیل شده باشد، ریسک غیرسیستماتیک بسیار کمی دارد.
روشهای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
بهطور کلی میشود از ۳ استراتژی برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری استفاده کرد: معامله در جهت روند بازار، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری و استفاده از حد ضرر.
معامله در جهت روند بازار
این استراتژی را بیشتر تحلیلگران تکنیکال به کار میگیرند، ولی استراتژی مناسب و عاقلانهای است. منظور از معامله در جهت روند بازار در بورس ایران هم این است که زمانی برای خرید سهم اقدام کنیم که بورس روند صعودی دارد. در دورههای صعودی، اکثر سهام قابلمعامله در بورس، به دلایل بنیادی و غیربنیادی، روند صعودی دارند و احتمال زیان در این دورهها کمتر است.
متنوعسازی سبد
برای تشکیل یک سبد سرمایهگذاری متنوع که ریسک غیرسیستماتیک پایینی داشته باشد، معمولاً باید سراغ سهام چند شرکت از چند صنعت مختلف برویم و بخشی از سبد را هم به صندوقهای درآمد ثابت و صندوقهای کالایی با پشتوانه طلا اختصاص بدهیم.
در این حالت، ممکن است قیمت چند سهم سبدمان کاهش پیدا کند، ولی افزایش قیمت سهمهای دیگرمان این زیان را جبران خواهد کرد. صندوقهای درآمد ثابت هم بخش بدون ریسک سبدمان را تشکیل میدهد و میتوان روی درآمد ماهانه آن حساب کرد.
استفاده از حد ضرر
یکی دیگر از ابزارهای مدیریت سرمایه تعیین حد ضرر است. در این استراتژی، معاملهگر قیمت مشخصی را به عنوان حد ضرر تعیین میکند و اگر قیمت سهامی که خریده زیر حد ضرر برود، معامله گر در مقابل سرمایه گذار سهم را میفروشد.
مثلاً فرض کنید سهمی را به قیمت ۱۰۰۰ تومان خریدهایم و حد ضرر آن را ۸۵۰ تومان در نظر گرفتهایم. اگر قیمت سهم زیر ۸۵۰ تومان برود، حد ضررمان فعال شده است و باید سهم را بفروشیم و از آن خارج شویم. حد ضرر نوعی سپر ایمنی در برابر نوسانهای بازار سرمایه است و باعث میشود ضرر معاملهگر در یک معامله از حد خاصی فراتر نرود.
مفهوم تعادل در ریسک چیست؟
درست است که بازدهی مناسب با ریسک در سرمایه گذاری همراه است، اما اگر سراغ ریسکهای عجیبوغریب برویم نباید حتماً انتظار بازدهیهای عجیبوغریب داشته باشیم. مثال سادهاش بلیت بختآزمایی و قمار است. وقتی پول زیادی را روی گزینهای شرطبندی میکنیم که احتمال وقوعش زیر یک درصد است، باید ۹۹درصد احتمال بدهیم که پولمان را از دست خواهیم داد! در چنین حالتی دیگر صحبت از سرمایهگذاری معنایی ندارد و باید از قمار و بختآزمایی صحبت کرد!
تعادل در ریسک به این معناست که باید تلاش کنیم با حداقلی از ریسک، بازدهی معقولی کسب کنیم. مثلا اگر سود بدون ریسک ۲۰درصد است، باید به دنبال گزینههای کمریسکی باشیم که انتظار میرود سودشان بیشتر از ۲۰درصد باشد.
برای مثال سهمی که نسبت P/E آن عدد چهار است و قرار است مجمع سالانه آن شش ماه دیگر برگزار شود و دو ماه بعد از مجمع سود تقسیمی به حساب سهامداران واریز شود، میتواند طی هشت ماه بازدهی ۲۵درصدی ایجاد کند. چنین سهمی را میتوانیم گزینهای کمریسک با بازدهی مناسب در نظر بگیریم.
سهمی هم که زیان انباشته زیادی دارد و انتظار نمیرود بهزودی روند سودسازی آن تغییر کند و فقط با خبر افزایش سرمایه و شایعه افزایش نرخ محصول قیمتش بالا و پایین میرود، ریسک بسیار بالایی دارد و خرید آن حکم قمار را خواهد داشت.
جمعبندی
ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود ندارد. اما این نکته به آن معنا نیست که برای رسیدن به سود بیشتر باید حتماً ریسک بیشتری متحمل شویم! برای موفقیت در بازار سرمایه باید تلاش کنیم ریسکهای مربوط به سرمایهگذاریهایمان را بشناسیم و با ابزارهای مناسب سعی کنیم این ریسک را به حداقل برسانیم. انتخاب سهامی که وضعیت بنیادی مناسبی دارند، متنوعسازی سبد و تعیین حد ضرر از متداولترین استراتژیها برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری است.
انچه که یک معامله گر تازه کار باید بداند
راهنمایی برای تازه واردان دنیای رمزارزو بازارهای مالی
بازار معاملات بیت کوین و ارزهای دیجیتال در حال حاضر به عنوان بیثبات ترین بازار جهان شهرت دارد. طی سال گذشته، شاهد افزایش قیمت کوینهای اصلی، توسعه امور مالی غیرمتمرکز، املاک مجازی، NFT و نسخههای غیرمتمرکز پلتفرمهای معروف بودهایم.
پس از رکود بازار در ماه می (اردیبهشت)، در بازار ارزهای دیجیتال بین کاربران دو دستگی ایجاد شد. معاملهگران با تجربهتر از پیش انتظار کاهش قیمت را داشتند زیرا میدانستند که روند قیمتی هیچگاه صعودی نخواهد بود و بعد از هر صعود قیمت کاهش نیز در انتظار خواهد بودو عمدتاً تازهکارها و علاقهمندان سرمایه خود را از دست دادند و با عصبانیت بازار را ترک کردند و همیشه با دید منفی به این بازار نگاه خواهند کرد .
در این مقاله، من سعی دارم، بر اساس تجربه و دانش شخصی، تمام فوت و فنهای معامله در بازارهای مالی را در اختیار شما قرار دهم.
بازار نقدی یا مشتقات رمزارزها
امروزه صرافیها و بازارها ابزارهای معاملاتی زیادی را برای معامله ارزهای دیجیتال ارائه میدهند. بازارهای کریپتو قراردادهای مختلفی مانند معاملات نقدی و مشتقات ارائه میدهند. تفاوت قابل توجهی بین معاملات در بازار نقدی و بازار مشتقات درنوع خرید دارایی میباشد. برای مثال، هنگام معامله در بازار نقدی، شخص دارایی را به منظور فروش آن در آینده به دست میآورد تا از تفاوت قیمت سود کسب کند.
معامله در بازار نقدی را میتوان با معامله در بورس مقایسه کرد، فردی که در این بازار معامله میکند سرمایه گذار محسوب میشود. برای تثبیت سود در بازار نقدی، میتوانید فقط یک سفارش ثبت کنید، مثلاً سفارش فروش، و با قرار دادن مقدار دارایی خریداری شده یا فروخته شده، میتوانید یک سفارش خرید ثبت کنید. برای مثال شما طلا را خریداری میکنید که بتوانید در اینده با نرخ بالاتری انرا بفروش برسانید و کسب سود کنید و اگر طلا ارزان هم شود شما طلا را بصورت فیزیکی در اختیار دارید.
برخلاف بازار نقدی، هنگام معامله در بازار مشتقات، شخص در واقع دارایی را به دست نمیآورد بلکه معامله ایی را به منظور سفتهبازی قیمت ایجاد میکند و شخصی که در این بازار معامله میکند معاملهگر محسوب میشود. مزیت معامله در بازار مشتقات، معامله دو جهته است، یعنی حتی در صورت کاهش قیمت دارایی، میتوانید سود دریافت کنیدبه این معنا شما کالا را در اختیار ندارید اما میتوانید انرا بفروشید و از فروش ان سود ببرید و در واقع شما ارزش کالا را خرید و یا فروخته ایید. پلتفرمهای معاملاتی مشتقات لوریج و یا اهرم نسبتاً بالایی را ارائه میدهند که به معاملهگر اجازه میدهد سرمایه خود را افزایش دهد و از مزایای زیادی برخوردار شود، اما همچنین مستلزم خطر از دست دادن تمام وجوه در یک معامله میباشد.
همچنین به این نکته توجه کنید که در بازار مشتقات، یک معاملهگر میتواند از سفارشهای مختلفی را برای کسب سود از معامله یا جلوگیری از ضرر بیشتر استفاده کند: دستور برداشت سود و حد ضرر. یعنی از آنجایی که دارایی واقعاً خریداری نشده است، میتوان دو سفارش را به طور همزمان انجام دادیعنی میتوانیم در هر معامله میزان سود و ضرر را تعیین کنیم مزیت این است که یک معاملهگر، زمانی که قیمت معکوس میشود، میتواند موقعیت را با ضرر ناچیز ببندد و اگر قیمت به همان جهت پیش بینی شده حرکت کرد، سود را به طور خودکار دریافت کند.
آموزش فارکس برای یادگیری آنچه معامله گر فارکس باید بداند.
تحلیل و آموزش بازار
انواع مختلفی از روشهای تجزیه و تحلیل برای پیشبینی حرکت قیمت وجود دارد: تحلیل تکنیکال، بنیادی یا فاندامنتال ، تحلیل احساسات بازار.
تحلیل تکنیکال
محبوب ترین نوع تحلیل بازار است که شامل مطالعه حرکات قیمت دارایی و حجم معاملات میباشد. هر کس برای خود یک استراتژی معاملاتی را بر اساس تحلیل تکنیکال تعیین میکند، اما عمدتاً از نظریه داو، نظریه موج الیوت و ابزارهای ریاضی فیبوناچی و تجزیه و تحلیل حرکات و الگوهای قیمتی (پرایس اکشن )استفاده میشود.
تحلیل بنیادی
این مطالعه شامل تجزیه و تحلیل دادههای اساسی مانند پروژه تامین مالی، گزارشهایی در مورد بهروزرسانیهای انجامشده، سپردهگذاری یا برداشت وجه، نرخ بهره، نرخ تامین مالی، و همچنین، در مورد دارایی: خرید و فروش در برابر یک ارز، دادههای اقتصادی درباره ارزها (اغلب دلار آمریکا) میباشد.
تحلیل احساسات بازار
دومین روش تحلیلی محبوب در بازار ارزهای دیجیتال است. احساسات بازار با استفاده از الگوریتمهایی محاسبه میشود که در شبکههای اجتماعی محبوب و سراسر اینترنت به دنبال نظرات مثبت و منفی در مورد ارز دیجیتال است. از چنین الگوریتمهایی برای محاسبه میزان ترس و طمع استفاده میشود.و احساسات بازار جزو عوامل مهم حرکات قیمتی میباشد برای مثال بخش عمده ایی از حرکات بیت کوین صرفا بر اساس احساسات بازار شکل گرفت .
آموزش فارکس
بیشتر صرافیهای رمزارز و پلتفرمهای معاملاتی ارزهای دیجیتال، مطالب آموزشی خود را ارائه میکنند، اما اغلب ابتدایی هستند و حاوی اطلاعات دقیقی نمیباشند. بنابراین، پس از مطالعه مطالب در مورد هر نوع تحلیلی از بازار ارزهای معامله گر در مقابل سرمایه گذار دیجیتال، نباید خود را یک حرفهای تلقی کنید و به انجام معاملهای بپردازید که 50٪ سپرده شما را به خطر میاندازد.بدون شک علاقمندان به این بازارها نیازمند اموزش لازم و طولانی مدت میباشند .بسیاری از معامله گران با چند ساعت اکوزش فکر میکنند که همه چیز را یاد گرفتند و بلافاصله قسمت زیادی از سرمایشان را از دست میدهند.
سیگنالها
گروهها، معاملهگران و همچنین برنامههای کاربردی و شاخصهای مختلفی وجود دارند که سیگنالها را با هزینهای مشخص میفروشند. سیگنالها درخواستهایی برای باز کردن یک موقعیت یا ثبت سفارش در صورت رسیدن قیمت به یک نقطه مشخص هستند. شما باید هر سیگنال دریافتی را خودتان مطالعه کنید، اگر آماده استفاده از چنین خدماتی هستید، پس از تحلیلهای خود غافل نشوید، حتی شما میتوانید یاد بگیرید که خودتان چگونه سریعتر معامله کنید.و اگر از سیگنالها استفاده کردید به مرور سعی کنید خود شما موقعیتهای خوب را کشف کنید و بصورت باند مدت از سیگنالها استفاده نکنید چون سیگنال صرفا ایدهای معاملاتی افراد دیگر میباشد .
کپی تریدینگ
میتوانید از سیگنالها استفاده کنید و به صورت دستی وارد بازار شوید و یا میتوانید در سفارشات از معاملهگران معروف کپی کنید. کپی تریدینگ بر اساس باز کردن خودکار یک موقعیت معاملاتی با کپی کردن همه تنظیمات است: قیمت ورودی، سودگیری، حد ضرر. از کپی تریدینگ نیز میتوان برای انجام تجزیه و تحلیل خود استفاده کرد تا در نظر بگیرید که یک معامله چرا موفق بوده است و بالعکس.
درست مانند معامله با ابزارهای دیگر، در کپی تریدینگ نیز احتمال کاهش یا از دست دادن سرمایه وجود دارد، بنابراین، قبل از اینکه یک معاملهگر برای کپی کردن معاملات خود از شخص دیگری دست به کار شود، باید تاریخچه معاملات اون شخص را با جزئیات مشاهده کرده و همچنین اطلاعاتی درباره وی در اینترنت و شبکههای اجتماعی پیدا کند.
نتیجه
معامله در بازار ارزهای دیجیتال پر از ریسک است. همیشه باید نسبت به همه موقعیتهای بازار نگرش خونسردی داشته باشید. برای شروع، بازار را مطالعه کنید، و از سیگنالهای تایید شده بر اساس دانش خودتان استفاده کنید، در معاملات با حجم کم کپی تریدینگ گزینه خوبی است، اما همیشه برای درک مستقل از بازار و تجزیه و تحلیل نیز تلاش کنید. همیشه مدیریت ریسک را در نظر داشته باشید و درباره آن به مطالعه دقیق بپردازید، هرگز بیش از 1% موجودی را در مرحله اولیه معامله نکنید از فرمول های محاسبه حجم معاملات بر اساس سرمایه استفاده کنید. از سود کم ناراحت نشوید، سود ناچیز بهتر از هر ضرری است و این جمله معروف را همیشه مد نظر داشته باشید . “اندک اندک جمع گردد وانگهی دریا شود”.
مدیریت رفتار در معاملات
یکی از مهمترین اصول در بازارهای مالی که عدم توجه به آن باعث شده درصد زیادی از معاملهگران متضرر شوند ندانستن مدیریت رفتار در معاملات است. به جرات میتوان گفت عدم اطلاع از قوانین و اصول مدیریت رفتار در معاملات باعث متحمل شدن ضررهای سنگین و متعددی به معامله گران در بازارهای مختلف میشود. هدف از نگارش این مقاله این است که بتوانید ساختار ذهنی خود را به شیوه معامله گر در مقابل سرمایه گذار ای درست تغییر دهید و بدون تعصب خاصی در بهترین حالت جهت انجام معاملات خود قرار بگیرید.
هر کسی تعاریف و تفاسیر خاصی از اطلاعاتی که با آنها مواجه میشود دارد که منحصر به خود اوست. هیچ استانداردی برای نحوه تجربه اطلاعاتی که محیط به ما میدهد وجود ندارد زیرا هیچ استانداردی برای ساختار ذهنی وجود ندارد که اطلاعات بر اساس آن تعبیر میشوند. موردی را در نظر بگیرید بعنوان مثال که بازار اطلاعاتی را در اختیار ما بعنوان یک معامله گر قرار می دهد یعنی فرض کنیم بازار به نوعی با ما در ارتباط است.
اگر با این فرض شروع کنیم که بازار به طور ذاتی اطلاعات منفی تولید نمی کند آنگاه می توانیم از خود بپرسیم که چه چیز موجب می شود این اطلاعات جنبه منفی به خود بگیرند؟ به عبارت دیگر تهدید و ایجاد تجربه درد در بازار از کجا ناشی میشود؟ اگر از بازار نیست پس از شیوه تعریف ما از اطلاعات و نحوه تفسیر آنها توسط ما است. اگر آنچه که می دانیم و اعتقاد داریم درست باشد و این تنها فرض درون ذهن و افکار ما باشد در نتیجه آینده بازار را به همین صورت تصور میکنیم و در این حالت هر گونه داده از از محیط که بر خلاف تصور ما از آینده باشد به طور خودکار تهدید آمیز برای ما تلقی می شود. و مکانیزم اجتناب از درد در این حالت اطلاعاتی را که جنبه تهدید آمیز بودن داشته باشد را مسدود کرده و اهمیت آنها را نزد ما پایین می آورد.
عملکرد ذهن
این مشخصه اصلی عملکرد ذهن میباشد که میتواند به ما بد خدمتی هم کند و ما به عنوان یک معامله گر نباید اجازه بدیهم که تحت تاثیر این مکانیزم وارد معامله شویم یا از یک معامله خارج شویم یا فقط به این دلیل که مسایل مطابق میل ما پیش نرفتند معامله را نیمه کار رها کنیم.
برای مثال وقتی در حال مشاهده بازار هستین و هیچ قصدی برای انجام معامله ندارید آیا باز هم از حرکت های بالا و پایین قیمت احساس نا امیدی، خشم یا سردرگمی می کنید؟ قطعا نه!
زیر چیزی در مخاطره ندارید. شما فقط در حال مشاهده اطلاعاتی هستید که وضعیت بازار را مشخص می کند. آیا وقتی در حال مشاهده اطلاعاتی حرکت های بالا و پایین و یا رنج زدن قیمت هستین الگوهایی را که فرا گرفته اید را تشخیص نمیدهید؟ البته که به راحتی تشخیص میدهید چون همان دلیل وجود دارد، شما آرامش کافی دارید و چیزی در مخاطره ندارید.
پس در حالتیکه توقعی وجود ندارد اطلاعات حالت تهدی آمیز یا منفی بودن به خود نمیگیرند. وقتی شما توقعی ندارید مرزی برای رفتار بازار قائل نیستید و این بدون مرز شدن شما باعث می شود آنچه در مورد رفتار و حرکت بازار آموخته اید را دریافت کنید.
چگونه در حین معامله قاطع و در عین حال انعطاف پذیر باشیم
پاسخ این است که ما باید در مورد قوانین قاطع باشیم تا با حس اعتماد به نفسی که به ما می دهد خودمان را در محیطی که در آن مرزی وجود ندارد، محافظت کنیم. و همچنین ما باید در مورد توقعاتمان منعطف باشیم تا بتوانیم با شفافیت وبی غرضی تمام آنچه را بازار به ما میدهد دریافت کنیم. ولی در حقیقت مشاهده می کنیم که بیشتر معامله گران دقیقا برعکس عمل میکنند! آنها در مقابل قوانین خود انعطاف پذیر بوده و در مقابل توقعات خود سرسخت هستند. حالا جالب اینجا است که هر چه قدر در توقعات خود سرسخت تر باشند باید بیشتر از قوانین خود تخلف کنند تا به آرزوهای خود هر چند خلاف حرکت بازار برسند. (امیدوارم از این قسمت آگاهی بینظیری به شما منتقل شده باشد و توصیه میکنیم این قسمت از مقاله را حداقل چندین بار مطالعه کنید)
حذف ریسک احساسی
برای حذف ریسک احساسی در معامله گری باید توقعات خود را درباره آنچه بازار در هر لحظه و هر موقعیتی به شما می دهد خنثی کنید. برای انجام این کار باید قادر باشید از دیدگاه بازار به قضیه نگاه کنید. به خاطر بیاورید که بازار از دیدگاه احتمالات ارتباط برقرار می کند. یعنی دیدتان باید این باشد لبه موفقیت و استراتژی فکر شما در کل قضیه به نفع شما عمل می کند ولی به صورت منفرد و مقطعی ممکن است جواب ندهد و خلاف جهت حرکت کند. برای اندیشیدن در احتمالات باید صاحب یک ساختار ذهنی و قالب فکری شوید که از مفاهیم بنیادین محیط احتمالات تشکیل شده است. (لبه معاملاتی یا معامله با شانس موفقیت بالا به این معنی است که معامله گر طوری رفتار کند تا بتواند فرصت های مناسبی را پیدا کند تا در بلندمدت نتیجه مثبت بیشتری نسبت به نتایج منفی از معاملاتش به دست آورد)
برای کسب سود در بورس حتما باید معاملهگر حرفهای باشیم؟
اغلب افراد گمان میکنند برای فعالیت و کسب سود در بورس حتما باید مهارت خرید و فروش سهام را یاد بگیرند ولی این تنها روش و معامله گر در مقابل سرمایه گذار حتی بهترین روش برای کسب سود نیست.
سرمایهگذاری در بورس طی چند سال گذشته از لحاظ بازدهی و سایر جنبههای سرمایه گذاری، شرایط مناسبتری نسبت به سرمایه گذاری در سایر بازارها داشته است. یکی از ویژگیهای سرمایه گذاری در بازار سرمایه این است که روشهای مختلفی برای این کار وجود دارد. در حالت کلی سرمایهگذاری در بورس به دو روش مستقیم و معامله گر در مقابل سرمایه گذار غیر مستقیم تقسیم میشود.
سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم چه تفاوتی دارند؟
در سرمایه گذاری مستقیم، سرمایه گذار باید شخصا به خرید و فروش انواع اوراق بهادار در بازار سرمایه بپردازد. بدیهی است برای موفقیت در این کار سرمایه گذار باید شناخت کافی نسبت به بازار سرمایه و ابزارهای معامله گری داشته باشد.
علاوه بر این، باید حداقل نسبت به یکی از روشهای مختلف تحلیل بازار سرمایه مانند تحلیل فاندامنتال یا تحلیل تکنیکال، اشراف کامل داشته باشد تا بتواند شرایط را به خوبی تحلیل کرده و بر اساس آن، اقدام به خرید و فروش کند. از آنجا که یادگیری روشهای مختلف تحلیل بازار سرمایه یک فرایند طولانیمدت و زمانبر است، سرمایه گذار باید زمان زیادی را صرف آموزش و یادگیری کند و فرصت کافی برای انجام به موقع معاملات را نیز داشته باشد.
اما در سرمایه گذاری غیرمستقیم، شخص سرمایه خود را به نوعی در اختیار متخصصین سرمایه گذاری در بورس قرار میدهد و آنها به جای او، شرایط را تحلیل کرده و اقدام به خرید و فروش میکنند. بنابراین در این روش، سرمایه گذار نیازی به صرف زمان برای انجام معامله و یادگیری روشهای مختلف تحلیل ندارد. سرمایه گذاری در صندوق سرمایه گذاری و انعقاد قرارداد سبدگردانی اختصاصی با شرکتهای سبدگردان معتبر، از جمله ابزارهای سرمایه گذاری غیر مستقیم در بورس هستند.
صندوق های سرمایه گذاری، مناسب برای کسب سود از بورس با مبالغ کم
صندوق های سرمایه گذاری نهادهای مالی هستند که فعالیت اصلی آنها سرمایهگذاری در اوراق بهادار است و اشخاص به نسبت سرمایهگذاری خود، در سود یا زیان صندوق شریکاند. این صندوقها وجوه مردم را جمعآوری کرده و در اوراق بهادار متفاوت سرمایهگذاری میکنند. از جمله مزیتهای سرمایهگذاری در صندوقها میتوان به مدیریت حرفهای داراییها، امکان سرمایهگذاری با پول کم و نقدشوندگی بالا اشاره کرد.
صندوق های سرمایه گذاری به انواع مختلفی تقسیم میشوند که از جمله پر مخاطبترین آنها در بازار سرمایه ایران میتوان به صندوق های با درآمد ثابت، صندوق های سهامی و صندوق های مختلط اشاره کرد. با توجه به اینکه ترکیب دارایی هر یک از این صندوق ها با دیگری متفاوت است، ریسک و انتظار بازدهی آن ها نیز متفاوت است.
عمده داراییهای صندوق های با درآمد ثابت در اوراق بهادار با درآمد ثابت مانند اوراق خزانه دولتی، اوراق مشارکت و غیره سرمایه گذاری میشود. بر همین اساس، ریسک سرمایه گذاری در این صندوق ها کم است و انتظار میرود بازدهی آن ها نیز در مقایسه با سایر انواع صندوق ها کمتر باشد. بازدهی صندوق های با درآمد ثابت معمولا اندکی بیشتر از بازدهی سپرده های بلندمدت بانکی است. عمده داراییهای صندوق های سهامی در سهام و حق تقدم سهام شرکتها سرمایه گذاری میشود. بر همین اساس، ریسک سرمایه گذاری در این صندوق ها بالاست و انتظار میرود بازدهی آن ها نیز در دراز مدت زیاد باشد.
صندوق های مختلط نیز از لحاظ ترکیب دارایی، ریسک و انتظار بازدهی، بین صندوق های سهامی و درآمد ثابت قرار میگیرند. به این معنا که در صندوقهای مختلط حدود نیمی از دارایی تحت مدیریت در اوراق با درآمد ثابت و نیمی دیگر در سهام شرکتها سرمایهگذاری میشود.
برای آشنایی بیشتر با روش های مختلف سرمایه گذاری، به وبسایت learning.emofid.com مراجعه کرده و مقاله بهترین سرمایه گذاری در ایران را بخوانید. در این وبسایت علاوه بر مقالات آموزشی متنوع، به صورت هفتگی چندین کلاس آموزشی رایگان برای کمک به سرمایهگذاران برگزار میشود که میتوانید از آنها بهرهمند شوید.
دیدگاه شما