آشنایی با سبدهای سرمایه‌گذاری


یکی از آثار احتمالی سرمایه‌گذاری بر روی سهام تهاجمی، بی‌ثباتی بازده است. ممکن است به دلیل سازگاری سبد با تغییرات بازار به تعدیل‌های پی‌درپی نیاز باشد. از همین رو لازم است که مدیران چنین پرتفوی‌هایی فعال باشند.

ایجاد و مدیریت سبد سهام با Google Finance

با «سبدهای سهام» در Google Finance، عملکرد سرمایه‌گذاری‌هایتان را پیگیری کنید و از آن مطلع شوید. ارزش کل سرمایه‌گذاری‌تان را ببینید، عملکردتان را با سهام‌ها و شاخص‌های دیگر مقایسه کنید، و تجزیه‌وتحلیل‌ها و اخبار جدید مربوط به سرمایه‌گذاری‌هایتان را مشاهده کنید.

ایجاد سبد سهام

سبد سهام سفارشی به شما امکان می‌دهد ارزش سرمایه‌گذاری شخصی‌تان را درطول زمان مدیریت و پیگیری کنید.

  1. به google.com/finance بروید؛
  2. در سمت چپ، روی سبد سهام جدید کلیک کنید؛
  3. نامی برای سبد سهام وارد کنید؛
  4. روی تمام کلیک کنید.
  5. برای افزودن سرمایه‌گذاری، روی افزودن سرمایه‌گذاری کلیک کنید.
  1. به google.com/finance بروید؛
  2. یکی از فهرست‌های پیگیری را از فهرست موجود در صفحه اصلی Google Finance انتخاب کنید؛
  3. در بالا سمت چپ، روی «بیشتر» کلیک کنید؛
  4. مشاهده به‌عنوان سبد سهام را انتخاب کنید.
  1. به google.com/finance بروید؛
  2. در بخش «سبدهای سهام شما»، سبد سهامی را که می‌خواهید حذف کنید یا نامش را تغییر دهید انتخاب کنید؛
  3. در بالا سمت چپ، روی «بیشتر» کلیک کنید؛
  4. تغییر نام یا آشنایی با سبدهای سرمایه‌گذاری حذف را انتخاب کنید.

مدیریت تنظیمات سبد سهام

می‌توانید با به‌روزرسانی تنظیمات، قیمت سهام‌هایتان را راحت‌تر پایش کنید یا واحد پول سبد سهام را به‌روزرسانی کنید.

  1. به google.com/finance بروید؛
  2. در سمت چپ، در بخش «سبدهای سهام شما»، یکی از سبدهای سهام را انتخاب کنید؛
  3. در بالا سمت چپ، بالای «موارد برجسته سبد سهام»، روی «بیشتر» مشاهده به‌عنوان فهرست پیگیری کلیک کنید.

نکته: وقتی سبد سهامتان را به‌عنوان فهرست پیگیری مشاهده می‌کنید، ارزش سبد سهامتان حذف نمی‌شود. می‌توانید آن را به‌عنوان سبد سهام مشاهده کنید تا هرزمان خواستید بتوانید ارزش سرمایه‌گذاری‌تان را بررسی کنید.

مهم: می‌توانید واحد پول مورداستفاده در سبد سهامتان را تغییر دهید. برای مثال، اگر سبد سهامتان را از دلار آمریکا به یوروی اتحادیه اروپا تغییر دهید، ارزش سبد سهام و دارایی‌هایتان به‌طور خودکار به یوروی اتحادیه اروپا تبدیل خواهد شد.

  1. به google.com/finance بروید؛
  2. در سمت چپ، در بخش «سبدهای سهام شما»، یکی از سبدهای سهام را انتخاب کنید؛
  3. در بالا سمت چپ، بالای «موارد برجسته سبد سهام»، روی «بیشتر» به‌روزرسانی واحد پول کلیک کنید؛
  4. واحد پولی را که می‌خواهید ارزش سبد سهام براساس آن نمایش داده شود انتخاب کنید.

مدیریت دارایی‌های درون سبد سهام

  1. روی افزودن سرمایه‌گذاری کلیک کنید؛
  2. سهام، صندوق سرمایه‌گذاری مشترک، یا رمزارزی را که می‌خواهید اضافه شود وارد کنید و گزینه صحیحی را که هنگام تایپ کردن ظاهر می‌شود انتخاب کنید؛
  3. موارد زیر را وارد کنید:
    • تعداد سهم
    • تاریخی که سهم‌ها را خریداری کرده‌اید
    • قیمت خرید سرمایه‌گذاری در زمانی که سهم‌ها را خریداری کرده‌اید
  4. اگر سهم‌های سهام موردنظر را در تاریخ‌های مختلف خریداری کرده‌اید، روی خرید بیشتر [X] کلیک کنید. اطلاعات را وارد کنید؛
  5. پس‌از وارد کردن همه سهم‌ها، روی ذخیره کلیک کنید، یا ذخیره کردن و افزودن موردی دیگر را انتخاب کنید تا بتوانید سرمایه‌گذاری‌های بیشتری به سبد سهام اضافه کنید.
  1. به google.com/finance بروید؛
  2. در سمت چپ، در بخش «سبدهای سهام شما»، یکی از سبدهای سهام را انتخاب کنید؛
  3. روی سرمایه‌گذاری کلیک کنید. اگر سرمایه‌گذاری ندارید، روی افزودن سرمایه‌گذاری کلیک کنید؛
  4. شاخصی را که مایلید اضافه شود جستجو و انتخاب کنید؛
  5. روی تمام کلیک کنید.
  1. به google.com/finance بروید؛
  2. در سمت چپ، در بخش «سبدهای سهام شما»، یکی از سبدهای سهام را انتخاب کنید؛
  3. نشانگر را روی خط سرمایه‌گذاری‌ای که می‌خواهید حذف شود نگه دارید؛
  4. روی «بیشتر» حذف کلیک کنید؛
  5. حذف را تأیید کنید.

آشنایی با عملکرد سبد سهام

ارزش سبد سهام به‌صورت لحظه‌ای محاسبه می‌شود. نمودار زیرِ ارزش سبد سهام تغییرات ایجادشده در تراز سبد سهام را درطول زمان نشان می‌دهد.

  1. به google.com/finance بروید؛
  2. در سمت چپ، در بخش «سبدهای سهام شما»، یکی از سبدهای سهام را انتخاب کنید؛
  3. زیر نام سبد سهام، ارزش سبد سهام نمایش داده می‌شود. نمودار زیر آن تراز سبد سهام شما را درطول زمان نمایش می‌دهد؛
  4. برای دیدن تراز سبد سهام درطول دوره‌های زمانی مختلف، ۱ماه، ۶ماه، سال جاری یا گزینه دیگر را انتخاب کنید.
  1. به google.com/finance بروید؛
  2. در سمت چپ، در بخش «سبدهای سهام شما»، یکی از سبدهای سهام را انتخاب کنید؛
  3. به «سبد سهام شما در اخبار» پیمایش کنید.

بازده شما درطول روز معاملاتی گذشته («۱ روز») و از زمان شروع («مجموع») محاسبه می‌شود. مجموع بازده به‌صورت اختلاف بین ارزش فعلی و قیمت پایه گزارش‌شده (میزانی که هنگام افزودن سرمایه‌گذاری‌ها در «قیمت خرید» وارد کرده‌اید) محاسبه می‌شود.

  1. به google.com/finance بروید؛
  2. در سمت چپ، در بخش «سبدهای سهام شما»، یکی از سبدهای سهام را انتخاب کنید؛
  3. در بالا سمت چپ، در «موارد برجسته سبد سهام» می‌توانید بازده «۱ روز» و «مجموع» خود را مشاهده کنید.
  1. به google.com/finance بروید؛
  2. در سمت چپ، در بخش «سبدهای سهام شما»، یکی از سبدهای سهام را انتخاب کنید؛
  3. در بالا سمت چپ، در «موارد برجسته سبد سهام» می‌توانید مبلغ اختصاص‌یافته در سبد سهامتان را براساس سنجه‌های مختلف ببینید.

برای مقایسه سبدهای سهام، از نرخ بازده مبتنی بر زمان استفاده می‌شود. با این کار، ورود و خروج پول نقد تعدیل می‌شود تا مقایسه آن براساس معیارها بهتر مشخص شود.

چه مقدار از پورتفولیوی (سبد سرمایه گذاری)خود را باید به رمز ارز اختصاص دهید

چه مقدار از سبد سرمایه گذاری یا پورتفولیوی شما باید به رمز ارزها اختصاص یابد؟ نظرات متفاوت است. برخی می­گویند نهایتا تا 10 درصد و بعضی هم حتی تا 30 درصد را نیز مجاز می­دانند. اما چیزی که همه این متخصصان به آن توصیه کرده‌اند این است که همیشه باید احتیاط کنید.

چه مقدار رمز ارز باید در پورتفولیوی سرمایه‌گذار وجود داشته باشد؟

این موضوع به متغیرهای بسیاری همچون تحمل ریسک و آشنایی فرد با رمز ارزها بستگی دارد. یک سرمایه‌گذار می‌تواند یک بخش کوچک از پورتفولیوی خودش را به رمز ارزها اختصاص دهد. در مقابل، ممکن است مقدار بزرگتری را برای آنها در نظر بگیرد و خود را برای پتانسیل صعودی و ریسک نزولی آماده کرده باشد.

نکته: بازار رمز ارزها یا توکن‌ها بسیار پر نوسان است. هر کسی باید برای از دست دادن کل دارایی‌اش آماده باشد.

پورتفولیوی نمونه

این مقاله نمی‌خواهد به شما توصیه‌های مالی بکند، بلکه می‌خواهد ویژگی‌های پورتفولیوی نمونه‌ی یک سرمایه‌گذار جوان (۱۸ تا ۳۵ سال) که برای دوران بازنشستگی‌اش پس‌انداز کرده را توضیح دهد.

این آشنایی با سبدهای سرمایه‌گذاری سناریو با توجه به یافته‌های اخیر Harris Poll که به نیابت از Blockchain Capital انجام شد، محتمل است. این نظرسنجی نشان داد که پاسخ دهندگان ۱۸ تا ۳۴ ساله، نه تنها با بیت کوین آشنا هستند بلکه بیشترین پتانسیل برای سرمایه گذاری در این رمز ارز را دارند.

از آنجایی که افراد در این گروه سنی زمان زیادی برای سرمایه گذاری پیش روی خود دارند، احتمالا ریسک پذیری بالایی هم خواهند داشت.

این متن با استفاده از داده‌های تحلیلی، به شما می‌گوید که چه قدر از این پورتفولیوی نمونه باید به رمز ارزها اختصاص یابد.

اگر نمی‌توانید از پس از دست دادن سرمایه خود بربیایید، سرمایه گذاری نکنید

قبل از این که یک فرد به سرمایه گذاری در رمز ارزها بیندیشد، باید چند قانون را در نظر بگیرد:

جیکوب الیوسف یک مدیر هزینه‌ی رمز ارز می‌گوید: "برای شروع، هیچ وقت بیش از توانایی‌تان در تحمل زیان، در رمز ارز سرمایه گذاری نکنید. این فضا بسیار خطرپذیر است. اگر با وجود صفر شدن قیمت آنها لبخند نزدید و نتوانستید ادامه دهید، بدانید که هرگز نباید وارد این فضا می‌شدید."

نکته‌ای که الیوسف به آن اشاره کرد بسیار مهم است. زیرا طبق گزارش نیویورک تایمز، بعضی از سرمایه‌گذاران مقادیر قابل توجهی از پس‌انداز خود را در زمان اوج بازار در رمز ارز سرمایه گذاری می‌کنند و با ترکیدن حباب، ارزش دارایی‌های خود را از دست‌رفته می‌بینند.

یک مطالعه که توسط Furtune انجام شده، نشان می‌دهد که بعضی از طرفداران حتی وام‌های دانشجویی خود را در رمز ارز سزمایه گذاری می‌کنند.

این مثال‌ها شاید ترسناک به نظر برسند، ولی سرمایه‌گذاران روزانه نباید از ورود به این عرصه وحشت کنند.

تیم انکینگ (Tim Enneking)، مدیرعامل Digital Capital Management می‌گوید "سرمایه گذاری نکردن در دارایی‌های رمز ارز یک حماقت است."

در عین حال او هشدار هم می‌دهد: "سرمایه گذاری زیاد در رمز ارز نیز یک حماقت است."

یک تحلیلگر می‌گوید دارایی‌های دیجیتال ابزاری عالی هستند

متی گرین اسپن تحلیلگر ارشد بازار برای پلتفرم تجاری اجتماعیِ eToro به روزنامه‌هایی که اخیرا به چاپ رسیده گفت: "دارایی‌های رمز ارز به دلیل خطر نامتقارنشان، یک ابزار عالی برای مدیریت پورتفولیو می‌سازند.

به عبارت دیگر، اگر یک سرمایه گذار یک بخش کوچک از پورتفولیوی خود را به رمز ارزها اختصاص دهد، ممکن است همه‌ آنچه را که سرمایه گذاری کرده ازدست بدهد. با این حال، ممکن است سودی که در نهایت نصیبش می‌شود نجومی باشد."

انکینگ می گوید: "هر کسی باید یک تا ۲ درصد از پورتفولیوی خود را به دارایی‌های رمز ارز اختصاص دهد." او افزود: "طرفداران می‌توانند این رقم را به بین ۵ تا ۱۰ درصد افزایش دهند. هر رقمی بیش از این باید کار متخصصان حقیقی یا طرفداران متعصب باشد."

اختصاص بخشی کوچک به رمز ارز

پیشنهاد بسیاری از تحلیلگران دیگر اختصاص بخشی کوچک به رمز ارزها بود. آنها تخصیص حداکثر ۱۰ درصد از پورتفولیو به این دارایی را پیشنهاد دادند.

دیوید مارتین مدیر ارشد سرمایه گذاری در Blockforce Capital میگوید: "برای یک متخصص جوان در رده سنی مذکور، تخصیص ۳تا۵ درصدی به رمز ارز قابل آشنایی با سبدهای سرمایه‌گذاری قبول است."

او افزود: "دارایی‌های دیجیتال با هیچ یک از کلاس‌های دارایی دیگر همبسته نیستند. بنابراین، آنها به خوبی در جهت افزایش تنوع در بازارهای جهانی همبسته و در حال رشد، تلاش می‌کنند."

جو دی پاسکال مدیرعامل هزینه رمز ارز در صندوق سرمایه­ی BitBull Capital نیز چنین نظری دارد:

"برای یک شخص جوان و برای یک سپرده بلند مدت، من، رقمی بین ۰ تا ۵ درصد را برای شروع آشنایی با سبدهای سرمایه‌گذاری پیشنهاد می‌دهم."

او افزود: "با توجه به بلوغ بازار، بهتر است در صورت امکان، پورتفولیو هر ساله متعادل شود."

مارواونا کارسون (Marouane Garcon)، مدیر عامل پلتفرم مشتقات رمز ارز به رمز ارز Amulet نیز اضافه کرد:

با توجه به بی‌ثبات بودن و عدم قطعیت بازار رمز ارز، من هنوز یک بخش کوچک از پورتفولیوی خود را به آن اختصاص می­دهم. تخصیص حدود ۵ تا ۱۰ درصد از کل پورتفولیوی هر شخص به رمز ارز، منطقی به نظر می‌رسد."

تخصیص‌های بزرگتر

بعضی از ناظران بازار تخصیص‌های بزرگتری را پیشنهاد می‌دهند.

گرین اسپن (Greenspan) نظرات شدیدتری نسبت به دیگر تحلیلگران این مقاله دارد:

"بسته به اندازه و شاکله‌ پورتفولیو، همینطور با توجه به تحمل ریسک فرد، او می‌تواند بین ۶ تا ۱۸ درصد از پورتفولیوی خود را به رمز ارز اختصاص بدهد."

اسکات ویدریل (Scott Weatherill)، مدیر ارشد ریسک در B2C2 ژاپن، گفت: "گمان میکنم ۲۰ درصد بسیار منطقی باشد. البته باید بگویم من فقط و فقط خرید BTC را پیشنهاد می‌دهم."

"بیت کوین تمام مشکلات مالیاتی که آلتکوین ها با آن درگیرند را ساده‌سازی می‌کند و با توجه به نایابی دلپذیر آن (تورم پایین نسبت به فضاهای بزرگتر)، در فضاهای بزرگتر نیز به خوبی عمل خواهد کرد."

نقش کلیدیِ تخصص

بیش از یک تحلیلگر به این موضوع اشاره کرده‌اند که تنها سرمایه‌گذارانی باید بخش چشمگیری از پورتفولیوی خود را به رمز ارزها اختصاص دهند که تخصص کامل در این زمینه دارند.

الیوسف می‌گوید "کسانی که آنقدر آگاه هستند که مثلا تفاوت بیت کوین و بیت کوین کش را می‌دانند، می‌توانند بیش از ۳۳ درصد از پورتفولیوی خود را به رمز ارز اختصاص دهند."

ماریوس راپسیس یک تاجر رمز ارز، شرایطی که تحت آنها سرمایه‌گذار می‌تواند تخصیص‌های بزرگتری انجام دهد را پیشنهاد داده است.

وی گفت: "برای افرادی که سن 30 یا 35 ساله دارند و دارای مدرک حرفه ای در مدیریت سرمایه هستند، حداکثر باید 30٪ از پورتفولیوی خود را به رمز ارز اختصاص دهند، به شرطی که تمام وقت در خدمت رمز ارز باشند.

اگر کسی بیش از 2-3 سال تجربه در رمز ارز داشته باشد درصد او نیز تغییر می‌کند (مثلا من 6 سال است که تجارت می کنم، اگر من در مقایسه با بازار شروع به کار ضعیفی داشته باشم، سهم خود را به ۲۰ درصد کاهش می دهم)."

درسنامه سرمایه‌گذاری و سرمایه‌پذیری

سرمایه‌گذاری در استارتاپ‌ها

قدم اول جذب سرمایه از یک VC شناخت آن و فهم کامل ساختار آن است. تمام سرمایه‌‌گذاران خطرپذیر از ۲ رکن اصلیLP و GP تشکیل شده‌اند. اول،LP یا Limited Partner که از آنها به‌عنوان شریک محدود یاد می‌شود، مانند سرمایه‌گذار برای یک VC عمل می‌کنند و منابع مورد نیاز را در اختیار VC ها قرار می‌دهند. معمولا VC‌ها قبل از تاسیس، جلسات متعددی با سرمایه‌گذاران بالقوه خود برگزار می‌کنند تا بتوانند آنها را برای حضور در ساختار VC به‌عنوان LP قانع کنند. رکن دوم،GP یا General Partner که از آن به‌عنوان شریک مدیر یا مدیر صندوق یاد می‌شود، وظیفه جمع‌آوری منابع مالی از LPها و مدیریت سرمایه‌ را بر عهده دارد. همچنین آشنایی با سبدهای سرمایه‌گذاری انتخاب و سرمایه‌گذاری در استارتاپ‌ها و مدیریت پورتفولیو و همچنین برنامه‌ریزی خروج استارتاپ‌ها را انجام می‌دهد.

سرمایه‌گذاری شرکت سرمایه‌گذاری خطرپذیر

در اکثر موارد GP نیز بخشی از سرمایه صندوق VC را تامین می‎‌کند. این موضوع اعتماد LPها جهت سرمایه‌گذاری در VC را افزایش می‌دهد. اصطلاح اپوست در بازی GP را نشان می‌دهد. همچنین معمولا LPها نقشی در تصمیم‌گیری‌های VC نداشته و صرفا در جلسات سالانه همچون مجامع، گزارش عملکرد مدیر را دریافت می‌کنند و ممکن است بتوانند در مورد تغییر مدیریت تصمیم بگیرند. همواره GPها در قبال سرمایه LPها مسئول هستند و در انتهای دوره عمر صندوق، سود LPها را براساس ROI (بازگشت از سرمایه‌گذاری) با آنها تسویه می‌کنند.

هر GP ممکن است چندین صندوق سرمایه‌گذاری در زیرمجموعه خود به‌عنوان Fund تشکیل بدهد. به‌عنوان مثال اندرسون هورویتز چندین صندوق تخصصی سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مختلف مانند بایوتک، فین‌تک و بلاکچین تشکیل داده است. عمر هر صندوق سرمایه‌گذاری بسته به تمرکز سرمایه‌گذاری، بین ۷ الی ۱۵ سال تعیین می‌شود.

مسیرهای درآمدی GP

درآمد GP معمولا از ۲ مسیر ممکن می‌شود؛ روش اول درآمدزایی، Management Fee یا همان کارمزد مدیریتی که معمولا درصدی از کل سرمایه صندوق به صورت سالانه است. (۲ الی ۵درصد جهت هزینه‌های اداری و عمومی VCدریافت می‌شود.) روش دوم درآمدزایی، Carry یا همان سهم موفقیت است که معمولا بین ۱۵ الی ۳۰درصد از هر بازده سرمایه‌گذاری در هر خروج موفق به‌عنوان این پاداش لحاظ می‌شود. به‌عنوان مثال اگر یک VC، یک‌میلیارد تومان در یک استارتاپ سرمایه‌گذاری کند و در زمان خروج براساس میزان سهامش در آن زمان، ۱۰‌میلیارد دلار درآمد از محل فروش سهام استارتاپ داشته باشد، یک‌میلیارد سرمایه‌گذاری اولیه کسر و از ۹‌میلیارد باقی‌مانده ۲۰درصد یعنی ۱.۸‌میلیارد به‌عنوان Carry برداشت کرده و باقیمانده بین LPها وGP به میزان سهام تقسیم می‌شود.

دسته‌های سرمایه‌گذاری VC‌‌ ها

سرمایه‌گذاران VC معمولا در ۴ دسته، اول مبتنی بر دریافت سهام (Equity Based)، دوم استفاده از وام قابل تبدیل به سهام (Convertible Note)، سوم قراردادهای مبتنی بر سیف (Safe Contract) و چهارم کاملا مبتنی بر بدهی (Debt Base) اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند.

در ایران نیز معمولا VCها در ۳ قالب شرکت‌های سهامی خاص همچون سرآوا و رهنما، صندوق‌های جسورانه بورسی همچون رویش لوتوس و سرو و صندوق‌های پژوهش و فناوری همچون نوآفرین و دانشگاه تهران فعالیت می‌کنند. درحقیقت، همه به نحوی از قالب GPو LP تبعیت می‌کنند.

جاده سندهیل؛ محل تولد سرمایه‌‌‌گذاری خطرپذیر

جاده سندهیل در خیابان سیلیکون‌ولی که خانه کارآفرینان به‌شمار می‌رود و‌ مانند هالیوود برای بازیگران، وال‌استریت برای بانکداران و سرمایه‌داران و موزیک راو برای هنرمندان سبک موسیقی کانتری، خانه سرمایه‌گذاران خطرپذیر در سیلیکون‌ولی محسوب می‌شود.

مکان‌های خاص می‌توانند چنان نقش اساسی در یک کسب‌وکار داشته باشند که نام آنها نمایانگر کل صنعت باشد. بازار سهام، وال‌استریت را دارد و صنعت سرگرمی دارای هالیوود و برادوی است. حتی دلالان نیز کِی‌استریت را در واشنگتن دی‌سی دارند. وقتی صحبت از سرمایه‌گذاری خطرپذیر و بنگاه‌های سهام خصوصی است، جاده سندهیل خودنمایی می‌کند. این امتدادِ جاده‌ای به‌مثابه خانه‌ای برای مؤسساتی است که روی بزرگ‌ترین شرکت‌های تکنولوژی دنیا سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

از جاده سندهیل به‌عنوان «وال‌استریت ساحل غربی» نیز یاد می‌شود؛ جایی که بنیانگذاران بلندپرواز چندین دهه است با شرکای تامین مالی خود ارتباط دارند. با حضور چندین شرکت در یک مکان که میلیاردها دلار در اختیارشان است، داستان‌های مربوط به این جاده، گاه به‌یادماندنی شده‌اند. یکی از این داستان‌ها مربوط به زن و شوهری کارآفرین است که در کنار معابر این جاده با یک تابلوی مقوایی که روی آن «نیازمند جذب سرمایه» حک شده بود، برای مدت‌ها ایستاده بودند. آنها نه‌تنها به دلیل نبوغ و استقامت‌شان معروف شدند، بلکه جلسات مهمی را نیز با سرمایه‌گذاران رزرو کردند. شهرت این جاده باعث شده است که در کانون توجه پادکست‌ها، کتاب پرفروش وال‌استریت ژورنال و چندین فیلم و سریال از جمله سریال معروف شبکه HBO یعنی سریال سیلیکون‌ولی قرار بگیرد.

جاده سندهیل، جاده‌ای به طول بیش از ۹‌کیلومتر است که مستقیما از میان پالو آلتو، منلو پارک ووودساید در منطقه سیلیکون‌ولی می‌گذرد. این نزدیکی به سیلیکون‌ولی باعث شده ‌تا مکانی مناسب برای شرکت‌های سرمایه‌گذاری جهت ایجاد یا گسترش حضور خود و ایجاد روابط با استارتاپ‌های امیدوار و موفق در منطقه باشد. ریشه جاده سندهیل در ۲ داستان نهفته است؛ یکی مربوط به فناوری است‌ و دیگری نه. اولی بابت این بود که این مسیر توسط گاوآهن در اواخر قرن‌۱۹ میلادی هموار و ماسه‌ای (Sand) شد و مورد دیگر مربوط به سال‌۱۹۷۲ است؛ هنگامی که اولین مؤسسه سرمایه‌گذاری خطرپذیر در این مکان شروع به کار کرد. گرانت هایدریش، شریک سابق شرکت سرمایه‌گذاری مای‌فیلد، در این رابطه می‌گوید: «من با تام فورد (مدیر املاک و مستغلات دانشگاه استنفورد در آن زمان) دیدار کردم.

این جاده در آن زمان حتی کامل هم نبود. تام به این تپه پوشیده از گِل و علف‌های هرز اشاره کرد و گفت: من چشم‌اندازی دارم. این منطقه تبدیل به یکی از مکان‌های مورد علاقه برای فعالیت خواهد شد؛ زیرا درست بین سان‌خوزه و سانفرانسیسکو است و به استنفورد دسترسی دارد.» با گذشت زمان، شرکت‌های بیشتری در امتداد جاده سندهیل مستقر شدند و در برخی از شرکت‌های نوپا سرمایه‌گذاری کردند که بعدها به برجسته‌ترین شرکت‌های ۵۰ سال اخیر تبدیل شدند. از آن دسته می‌توان به گوگل، آمازون، فیسبوک و بسیاری دیگر اشاره کرد.

از معروف‌ترین شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر در سندهیل می‌توان به لیست زیر اشاره کرد:

Andreessen Horowitz, Redpoint Ventures, Greylock Partners, NEA, Sequoia Capital, GGV Capital, Accel, Menlo Ventures, Battery Ventures

همزمان با رشد خارق‌العاده تکنولوژی، تعداد سرمایه‌گذاران حاضر در این منطقه افزایش یافت. بسیاری از بنگاه‌های موجود در سندهیل نزدیک به ۵۰ سال است که در این منطقه مستقر هستند؛ اما برخی از شرکت‌های جدیدتر نیز برای استفاده از فرصت‌های بیشتر سرمایه‌گذاری، به دنبال استقرار در آن هستند. در هر صورت، همه خواهان سرمایه‌گذاری در بهترین فرصت‌های استارتاپی بعدی هستند.

تأمین مالی از جنس VC ( سرمایه‌گذاری در استارتاپ‌ها)

به تعبیر اریک ریس «استارتاپ یک نهاد انسانی است که برای ارائه یک محصول یا خدمت جدید در شرایطی با ابهام بالا به وجود آمده است». شرایط ابهام را اگر برابر با ریسک بدانیم، به دنبال ریسک بالا انتظار بازدهی و رشدی فزاینده هم می‌آید. استارتاپ‌ها عموما حول محور تکنولوژی شکل گرفته و پتانسیل رشد بالایی دارند و دستیابی به همین رشد است که برای استارتاپ‌ها هزینه می‌تراشد. کارآفرینان برای تأمین مخارج رشد در چرخه عمر کسب‌وکار، نیازمند جذب سرمایه و تأمین مالی هستند.

چرخه رشد استارتاپ‌ها از MVP (حداقل محصول پذیرفتنی)، آغاز می‌شود و با خروج از کسب‌وکار پایان می‌یابد؛ خروج می‌تواند از جنس موفقیت یعنی ادغام و تملیک کسب‌وکار یا عرضه اولیه سهام آن باشد ‌یا از نوع شکست و انحلال شرکت. برای رشد در این مسیر، بنیانگذاران نیازمند جذب سرمایه مورد نیاز کسب‌وکارشان هستند. روش‌های تأمین مالی استارتاپ‌ها را می‌توان به طور کلی در ۳‌دسته قرار داد؛

دسته اول روش‌هایی هستند که نه بدهی مالی و نه کاهش سهام برای کارآفرینان در پی دارند. خودراه‌اندازی (Bootstrapping)، برخی مدل‌های سرمایه‌گذاری جمعی (Crowdfunding)، بردن جوایز استارتاپی و انتشار رمزارز یا سکه (ICO) از جمله این روش‌ها هستند. این موارد با اینکه ریسک کاهش سهام و بدهی را به دنبال ندارند اما معمولا سبب جمع‌آوری مبالغی کمتر از برآورد کارآفرینان شده و رشد فزاینده را فراهم نمی‌کنند.

دسته دوم شامل روش‌هایی هستند که کارآفرینان با دریافت بدهی و وام، دچار رقیق‌شدن سهام نمی‌شوند. وام بانکی، مؤسسات غیربانکی وام‌دهنده و استقراض از دیگران از جمله راه‌های تأمین سرمایه در این دسته هستند. این موارد برای استارتاپ‌ها، در مراحل ابتدایی، در بسیاری از موارد به دلیل عدم توان بازپرداخت، توجیه نداشته و ادامه فعالیت آنها را دچار مشکل می‌کند، اما گاهی برای شرکت‌های بزرگ‌تر می‌تواند مسیر مناسبی جهت تأمین مالی بدون رقیق‌شدن سهامشان باشد.

دسته سوم را می‌توان شامل روش‌هایی دانست که افراد یا مؤسساتی با دریافت سهام از استارتاپ‌ها، در ارزش‌گذاری معلوم به امید آینده‌ای روشن سرمایه‌گذاری می‌کنند. دوستان و خانواده، برخی شتاب‌دهنده‌ها و مراکز آشنایی با سبدهای سرمایه‌گذاری رشد، فرشتگان سرمایه‌گذار و سرمایه‌گذاران خطرپذیر در این دسته جای می‌گیرند. این افراد و مراکز علاوه بر دریافت سهام و سرمایه‌گذاری، در تلاشند که با استفاده از سایر داشته‌های خود از جمله تجارب مدیریتی، مشاوره و راهنمایی، ایجاد هم‌افزایی میان سبد سرمایه‌گذاری و تلاش برای تأمین منابع مالی مراحل بعدی، رشد هرچه بیشتر شرکای استارتاپی‌شان را فراهم کنند.

جذب سرمایه از VCها از محبوبیت بسزایی در میان این روش‌ها برخوردار آشنایی با سبدهای سرمایه‌گذاری است و به‌عنوان راه اصلی تأمین مالی استارتاپ‌ها در دنیا شناخته می‌شود. در اهمیت سرمایه‌گذاریVC، کافی است بدانیم که ۵ شرکت با بیشترین ارزش بازار در آمریکا در انتهای سال ۲۰۱۹ یعنی؛ اپل، مایکروسافت، گوگل، آمازون و فیسبوک بر مبنای سرمایه خطرپذیر شکل گرفته‌اند. بیش از ۴۴ درصد شرکت‌های سهامی عام آمریکا با سرمایه VCها رشد یافته‌اند و ۶۶ درصد از کل ارزش بازار شرکت‌های سهامی عام آمریکایی نیز را همین شرکت‌های بر مبنای سرمایه‌گذاری خطرپذیر تشکیل می‌دهند‌ و همه اینها در حالی است که کل صنعت VC در آمریکا چیزی در حدود ۰.۴ درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) این کشور را تشکیل می‌دهد؛ یعنی سرمایه‌گذاری اندک، پذیرش ریسک بالا و بازدهی خارق‌العاده!

زمان؛ مسئله‌ای حیاتی در سرمایه‌گذاری خطرپذیر

به‌عنوان یک کارآفرین و مصرف‌کننده پول‌های VC، باید از محدودیت‌های زمانی اعمال‌شده بر خود، آگاهی داشته باشید. زمانی در دوره عمر شرکت فراخواهد رسید که VC تصمیم به خروج و ایجاد نقدینگی خواهد گرفت. این زمان نه فقط تابعی از عملکرد کسب‌وکار، بلکه موقعیت آن در دوره عمر تأمین مالی‌ استارتاپ از LPها و همچنین عملکرد دیگر شرکت‌های سبد سرمایه‌گذاری‌اش خواهد بود. از این رو، مسئله‌ای که به‌عنوان کارآفرین باید در نظر داشته باشید، طول عمر دوره تأمین سرمایه سرمایه‌گذار احتمالی‌‌تان است. بنابراین طرح این سؤال از شریک VC احتمالی‌تان در زمان تصمیم‌گیری به همکاری با آنها، می‌تواند سؤال خوبی باشد.

در انتخاب سرمایه‌گذار برای همکاری، شکل منطقی این است که از وضعیت شرکت در فرایند تأمین بودجه آگاهی پیدا کنیم. اگر آنها در مراحل اولیه تأمین سرمایه برای شرکت خود باشند، فشار بیشتر برای بازگشت سرمایه منطقی نیست، بنابراین باید فشار کمتری بر شما به‌عنوان CEO برای خروج کوتاه‌مدت بیاورند. اما اگر در مراحل انتهایی تأمین بودجه باشند و تا بدینجای کار نتوانسته‌اند به مقدار نقدینگی کافی دست یابند، فشار وارده برای خروج کوتاه‌مدت می‌تواند شدیدتر باشد. از آنجا که آگاهی یافتن به تمامی این جوانب طی مکالمه‌ای مختصر با شریک احتمالی آینده‌تان میسر نیست، راه‌های دیگری برای کسب اطلاع از پاسخ این سؤالات نیز وجود دارد.

اول، باید سوالاتی راجع به بودجه به‌خصوصی که VC قصد ارائه به شما و سرمایه‌گذاری در کارتان دارد، بپرسید، سپس قادر خواهید بود با بررسی تاریخ ابتدای تخصیص این بودجه به VC، عمر بودجه آن را تخمین بزنید.

دوره عمر بودجه سرمایه‌گذاری‌ها معمولا ۷ تا ۱۰ساله هستند و برای چند سال دیگر بعد از آن نیز امکان تمدید دارند. اما VCها معمولا با محدودیت زمانی در سرمایه‌گذاری با بودجه تخصیص داده شده روبه‌رو هستند (اغلب طی ۵ یا ۶سال اول تخصیص بودجه‌شان سرمایه‌گذاری می‌کنند تا بتوانند راحت‌تر از سرمایه‌گذاری‌شان خارج شوند و سهام استارتاپ را نقد کنند.) بنابراین اگر در ۳ یا ۴سال اول بودجه یک VC با پیشنهاد سرمایه‌گذاری VC مواجه شوید، احتمالا زمان تحمل بیشتر نگهداری سهامشان و همچنین سرمایه بالاتری را از سوی VC دریافت خواهید کرد. اما اگر اولین سرمایه‌گذاری VC در شرکت شما در سال پنجم یا ششم فعالیت بودجه آن باشد، احتمالا اوضاع متفاوت خواهد بود.

دلیل این مسئله آن است که VCها نه فقط سعی دارند تا در سال‌های اولیه دریافت بودجه‌‌شان در استارتاپ‌ها سرمایه‌گذاری کنند، بلکه قصد دارند بنا بر پیش‌بینی‌های انجام شده، پولی را نیز به‌عنوان «رزرو» برای مراحل بعدی جذب سرمایه در استارتاپ‌های‌شان کنار بگذارند. در ادامه با جزئیات بیشتری به آن خواهیم پرداخت. بنابراین هرچه زمان ورود VC به فرایند تأمین سرمایه شرکت‌تان دیرتر باشد، احتمال کمبود سرمایه برای دوره‌های بعدی تأمین سرمایه نیز در هاله‌ای از ابهام قرار خواهد گرفت.

با وجود این، VCها معمولا و اغلب اوقات در بودجه‌های بعدی (در دریافت سرمایه بعدشان از سرمایه‌گذاران‌شان)، و به خصوص اگر ظرفیت رزرو بودجه اصلی که با آن به سرمایه‌گذاری پرداخته‌اند، تمام شده باشد، در همان شرکت‌های فعلی سبد سهامشان سرمایه‌گذاری می‌کنند. با این وجود، این فرایند به‌سادگی سرمایه‌گذاری با استفاده از رزرو سرمایه اصلی نیست. این مسئله تا حدی به این خاطر است که ترکیب LPها از یک بودجه به بودجه دیگر متفاوت باشد؛ چرا‌که ممکن است تعارضاتی بین بودجه‌ها به وجود بیاید.

سهام تهاجمی چیست؟ بازده بالاتر با پذیرش ریسک بیشتر

سهام تهاجمی چیست

مدیریت و چیدمان سبد سهام را می‌توان مهم‌ترین بخش سرمایه‌گذاری دانست. چرا که سودآوری یا زیان سرمایه‌گذاران به میزان زیادی به سهامی بستگی دارد که در سبد سرمایه‌گذاری خود دارند. به همین دلیل استراتژی‌های متفاوتی برای مدیریت پرتفو معرفی شده‌اند. یکی از این موارد، استراتژی سرمایه‌گذاری تهاجمی است. برای آشنایی با این استراتژی لازم است که ابتدا بدانیم که سهام تهاجمی چیست و چه ویژگی‌هایی دارد و چگونه می‌تواند به کسب سود سرمایه‌گذاران کمک کند. در رابطه با سهام تهاجمی، مسئله مهم دیگری که با آن سر و کار داریم، ضریب بتا است که در ادامه این مطلب درباره آن نیز صحبت خواهیم کرد.

سهام تهاجمی چیست؟

استراتژی سهام تهاجمی و ارتباط آن با ضریب بتا

زمانی که از استراتژی سرمایه‌گذاری تهاجمی استفاده می‌کنیم، آشنایی با سبدهای سرمایه‌گذاری پرتفوی خود را با ریسک بالایی مدیریت می‌کنیم. اما چه مسئله‌ای باعث می‌شود که این ریسک را بپذیریم؟ بله؛ ریسک بالاتر برابر است با بازده بالاتر. سرمایه‌گذاران به منظور دریافت بازده بالاتر، ریسک زیاد این سهام را به جان می‌خرند. پیش‌تر در مقاله‌ی «سهام تدافعی»، گفتیم که سهام تدافعی به سهامی گفته می‌شود که بازدهی تقریبا ثابت و سودی مستمر دارند. ویژگی آن سهام این بود که ریسک کمی داشتند. اما سهام تهاجمی را می‌توان نقطه مقابل سهام تدافعی هستند.

تمرکز استراتژی سرمایه‌گذاری تهاجمی، بر افزایش سرمایه و قیمت سهام است. یعنی در این استراتژی دریافت سود نقدی یا حفاظت از اصل سرمایه محور توجهات نیست. در این شیوه سرمایه‌گذاری، می‌توان بخش اصلی و بیشتر دارایی را در سهام سرمایه‌گذاری کرد و بخش کمی از آن را به خرید اوراق با درآمد ثابت یا اوراق قرضه اختصاص داد. یا حتی می‌توان آن را به صورت وجه نقد نگهداری کرد. پس مشخص است که نقش سهام تهاجمی در پورتفوی چیست؛ افزایش سرمایه به کمک ریسک و بازده بالا.

در استراتژی سرمایه‌گذاری تهاجمی، معمولا از چند استراتژی نظیر انتخاب دارایی و تخصیص دارایی کمک می‌گیرند تا به اهداف خود برسند.

بیشتر بخوانید

سرمایه‌گذاری تهاجمی مناسب چه کسانی است؟

معمولا گفته می‌شود که این استراتژی‌ها بیشتر به درد سرمایه‌گذاران کم‌سن‌وسال‌تر با پرتفوی کوچک می‌خورد؛ چرا که آن‌ها می‌توانند به کمک افق سرمایه‌گذاری بلندمدت در مقایسه با سرمایه‌گذارانی که استراتژی کوتا‌ه‌مدت دارند، نوسان‌های بازار بورس را بهتر تحمل کنند. هم‌چنین ضرر و زیان‌هایی که در سال‌های ابتدایی زندگی به افراد وارد می‌شود، بعدها تاثیر کمتری روی زندگی آن‌ها خواهد گذاشت. به همین دلیل است که مشاوران سرمایه‌گذاری این استراتژی را برای سایر افراد پیشنهاد نمی‌کنند‌؛ مگر آن‌که افراد حجم کوچکی از سبد خود را به این سهام اختصاص دهند.

اگر از مسئله سن سرمایه‌گذاران بگذریم، بدیهی است که پذیرش ریسک بالا پیش‌نیاز اساسی برای روی آوردن به استراتژی سرمایه‌گذاری تهاجمی به حساب می‌رود.

بیشتر بخوانید

درک استراتژی سرمایه‌گذاری تهاجمی

برای محاسبه میزان تهاجمی بودن استراتژی‌های مخلتف، باید به وزن نسبی دارایی‌های پرریسک و پرسود توجه کنیم. دارایی‌هایی نظیر فلزات گران‌بها، سهام و یا کامودیتی در دسته چنین دارایی‌هایی قرار می‌گیرند.

فرض کنید که دو پرتفوی دارید. ۷۵ درصد پرتفوی شماره یک از سهام تشکیل شده است؛ ۱۵ درصد از این سبد به اوراق با درآمد ثابت و ۱۰ درصد باقیمانده به طلا اختصاص دارد. مشخص است که سهام و طلا که ۸۵ درصد وزن سبد را تشکیل می‌دهند، موجب می‌شوند که این سبد شکلی تهاجمی داشته باشد. حال فرض کنید پرتفوی شماره دو دارای ۸۵ درصد سهام و ۱۵ درصد طلا باشد. بدیهی است که سبد شماره دو تهاجمی‌تر از سبد شماره یک خواهد بود.

اما افزون بر این مسئله، پیش‌تر هم گفتیم که ترکیب سهام و تخصیص سهام نیز به میزان زیادی در این استراتژی موثر هستند. در ادامه این دو فاکتور را بررسی می‌کنیم.

انتخاب و ترکیب سهام

ترکیب سهام شرکت‌های مختلف بورسی هم به میزان قابل توجهی در ریسک اثر دارند. یعنی اگر میزان زیادی از سهام شرکت‌های بزرگ در سبد موجود باشد، آشنایی با سبدهای سرمایه‌گذاری در مقایسه با شرایطی که پرتفوی فقط از سهام شرکت‌های کوچک تشکیل شده است، کم‌ریسک‌تر است. پس مشخص است که پرتفوی نیز کم‌تر تهاجمی خواهد بود. اگر این مسئله را در خصوص مثال قبلی در نظر بگیریم، می‌توان دریافت که پرتفوی شماره دو بدون تردید از پرتفوی شماره یک کم‌تر تهاجمی است؛ حتی با وجود این‌که تمام وزن آن را دارایی‌های تهاجمی تشکیل داده‌ است.

یکی از آثار احتمالی سرمایه‌گذاری بر روی سهام تهاجمی، بی‌ثباتی بازده است. ممکن است به دلیل سازگاری سبد با تغییرات بازار به تعدیل‌های پی‌درپی نیاز باشد. از همین رو لازم است که مدیران چنین پرتفوی‌هایی فعال باشند.

تخصیص سهام

اما استراتژی سرمایه‌گذاری تهاجمی را از جنبه دیگری نیز می‌توان بررسی کرد؛ یعنی تخصیص سهام. یک استراتژی که به سادگی تمام سرمایه را به صورت مساوی میان ۲۰ سهم مختلف تقسیم می‌کند، می‌تواند یک استراتژی کاملا تهاجمی باشد. اما اگر تمام سرمایه را تنها به پنج سهم مختلف اختصاص دهیم، سبدمان به میزان بیشتری تهاجمی خواهد بود.

استراتژی سرمایه‌گذاری تهاجمی هم‌چنین می‌تواند شامل یک استراتژی با گردش مالی بالا شود؛ رویکردی که به دنبال سهامی است که عملکرد نسبی بالایی در مدت‌زمانی کوتاه از خود به نمایش می‌گذارند. گردش مالی و حجم معاملات بالا می‌تواند بازدهی بالاتری حاصل کند، اما هم‌چنین می‌تواند هزینه‌های تراکنش‌ را نیز افزایش دهد. بنابراین موجب افزایش احتمال ریسک در ضعف عملکرد خواهد شد.

استراتژی سرمایه‌گذاری تهاجمی و مدیریت فعال

بررسی‌ها نشان می‌دهد که از سال ۲۰۱۲، سرمایه‌گذاران ترجیح داده‌اند که کمتر به سراغ این استراتژی‌ها بروند. از این رو سرمایه‌گذاری منفعل را در دستور کار قرار داده‌اند. استراتژی‌های سرمایه‌گذاری تهاجمی در مقایسه با استراتژی «بخر و نگه‌ دار» به مدیریت فعال بیشتری نیاز دارد. چرا که این استراتژی با توجه به شرایط بازار احتمالا بی‌ثبات‌تر است و نیاز به تعدیل مکرر دارد.

به کمک تعدیل بیشتر می‌توان تخصیص اوراق را به سطوح هدف‌گذاری‌شده رساند. بی‌ثباتی دارایی‌ها می‌تواند موجب شود که تخصیص سهام از وزن‌های اصلی‌شان منحرف شود. این عمل هزینه‌های اضافی را نیز به دنبال دارد. چرا که مدیر پرتفوی به کارمندان بیشتری برای مدیریت تمام موقعیت‌ها نیاز دارد.

در سال‌های اخیر، سرمایه‌گذاران نسبت به استراتژی‌های سرمایه‌گذاری فعال واکنش نشان داده‌اند. بسیاری از سرمایه‌گذاران دارایی‌های خود را به دلیل ضعف مدیریتی، از صندوق‌های پوشش ریسک خارج کرده‌اند و به جای آن دارایی‌های خود را به مدیران منفعل سپرده‌اند. این مدیران، سبک‌هایی از سرمایه‌گذاری را برمی‌گزینند که اغلب از صندوق‌های مدیریت شاخص برای چرخش استراتژیک استفاده می‌کنند. در چنین سبکی، سبدهای سهام اغلب بیان‌گر شاخص بازار نظیر S&P500 هستند.

بیشتر بخوانید

ضریب بتا چیست و چه ارتباطی با سهام تهاجمی دارد؟

حال که دریافتیم منظور از سهام تهاجمی چیست، می‌خواهیم به یک فاکتور مهم در این خصوص بپردازیم که ضریب بتا نام دارد. ضریب بتا عددی است که میزان همسویی تغییرات بازده یک سهام را با بازده شاخص بازار مشخص می‌کند. یعنی به کمک این ضریب می‌توان دریافت که تغییرات بازار تا چه میزان بر روی سهام شرکت‌ها اثرگذار است. البته ابتدا باید دید که آیا اصلا اثری وجود دارد یا خیر.

بیشتر بخوانید

به طور خلاصه، زمانی که ضریب بتای سهام برابر با یک باشد، سهام مذکور کاملا مطابق بازار حرکت می‌کند. اما اگر ضریب بتا بزرگ‌تر از یک باشد، آن‌گاه سهام را تهاجمی می‌نامند. پس با توجه به ضریب بتا می‌توان به شیوه‌ای دیگر توضیح داد که سهام تهاجمی چیست. در این شرایط سهام مذکور، در مقایسه با بازار افزایش و یا کاهش بیشتری را تجربه خواهند کرد. البته در شرایطی که بازار منفی باشد، سهام تهاجمی بتایی کمتر از منفی یک دارند.

اگر ضریب بتا بین صفر و یک باشد

اگر ضریب بتا بین صفر و یک باشد، سهام تدافعی خواهند بود. یعنی سهام به میزان کمی از روند کلی بازار اثر می‌گیرند. ضریب بتای صفر نیز نشان از عدم ارتباط میان سهام با نوسان‌های بازار دارد. اما اگر ضریب بتا منفی باشد، نشان از اختلاف در روند حرکتی سهم و بازار دارد. یعنی سهم و بازار در دو جهت مختلف حرکت می‌کنند.

جمع‌بندی

سهام تهاجمی، در اصل با ریسک بالا، بازده فراوانی نصیب سرمایه‌گذاران می‌کنند. بر همین اساس، استراتژی سرمایه‌گذاری تهاجمی مختص افرادی است که ریسک‌پذیر هستند. البته بهترین کار این است که بخش کمی از سرمایه خود را به خرید چنین سهامی اختصاص دهیم. یکی از فاکتورهایی که می‌توان سهام تهاجمی را از طریق آن تشخیص داد، ضریب بتا است. ضریب بتا نشان‌گر میزان اثرپذیری سهام مختلف از روند بازار است. اگر ضریب بتای سهمی بزرگ‌تر از یک باشد، یعنی سهم مذکور، تهاجمی است. البته ضریب بتا به تنهایی نمی‌تواند ارزنده بودن سهامی را تایید یا رد کند.

به عنوان آخرین نکته نیز نباید فراموش کرد که ترکیب و تخصیص سهام در این استراتژی می‌تواند به میزان زیادی بر نتیجه نهایی سرمایه‌گذاری شما اثر بگذارد. مثلا خرید سهام شرکت‌های بزرگ ریسک کم‌تری را به دنبال دارد. هم‌چنین اگر تنوع سهامی که خریداری می‌کنیم بیشتر باشد، سبدمان کمتر تهاجمی خواهد بود.

استراتژی سرمایه گذاری محتاطانه‌ چیست؟

استراتژی سرمایه گذاری محتاطانه‌ چیست؟

همیشه در بازار های مالی تورم و نوسانات قیمتی وجود دارد و این دو عامل جدانشدنی از سرمایه گذاری، باعث شده بسیاری از افرادی که تمایل به انجام معاملات پرخطر ندارند، از تجارت در این نوع بازار ها محروم شوند. به همین دلیل استفاده از استراتژی که به معامله گر کمک کند تا ریسک سرمایه گذاری را تا حد ممکن کاهش دهد، از روش های محبوب یک تجارت ریسکی به شمار می رود. استراتژی « Conservative Investing »، که به معنی سرمایه گذاری محافظه کارانه می باشد روشی است که اکثر سرمایه گذارانی که می خواهند در برابر تورم بازار های پر خطر به خصوص ارز دیجیتال، مصون بمانند از آن بهره مند می شوند. اما چگونه یک سرمایه گذاری محافظه کارانه را برنامه ریزی کنیم؟، با ما همراه باشید تا صفر تا صد این روش را به شما عزیزان آموزش دهیم.


آشنایی با استراتژی محتاطانه

سرمایه گذاری محافظه کارانه نوعی استراتژی معاملاتی است که حفظ سرمایه را به رشد یا بازده بازار ارجح می داند. در کل روش های سرمایه گذاری را می توان به دو نوع تهاجمی و محافظه کارانه تقسیم کرد. در روش اول سرمایه گذار ترجیح می دهد ریسک بیشتری را تقبل کند تا سود بیشتری نیز به دست بیاورد. اما در سرمایه گذاری محافظه کارانه معامله گر ریسک معامله را حدالمقدور کاهش می دهد، حتی اگر این به معنی سود کمتر باشد. بنابراین سرمایه گذاری محافظه کارانه به دنبال محافظت از ارزش سبد سرمایه گذاری خود می باشد که این عمل با استفاده از یک استراتژی کم ریسک میسر می شود. در واقع یکی از شاخص های سرمایه گذاری موفق در بازار ارز دیجیتال را می توان استفاده از استراتژی Conservative Investing، دانست. حتی اگر شما یکی از معامله گرانی هستید که می خواهید سود های عظیمی به دست بیاورید، می توانید با استفاده از این استراتژی برنامه ریزی دقیقی انجام داده و در کنار سرمایه گذاری تان، خطرات را نیز کاهش دهید. سرمایه گذاران محافظه کار معمولا ریسک معاملات خود را در بازه های کم ریسک تا ریسک متوسط قرار می دهند و با سرمایه گذاری در سهام و یا دارایی های کم ریسک تر، از خطرات احتمالی و تورم جلوگیری می کنند. با آنکه استراتژی سرمایه گذاری محافظه کارانه ممکن است از تورم محافظت کند، اما در مقایسه با استراتژی های تهاجمی بازه زمانی به سود رسیدن آن بیشتر بوده و معامله گر ممکن است در مدت طولانی به سود دلخواه دست یابد.

چگونه یک سرمایه گذاری محتاطانه داشته باشیم؟

استراتژی Conservative Investing، غالبا بر حفظ سرمایه فعلی معامله گر و جلوگیری از ریسک هر معامله متمرکز است. از این رو این روش محبوب می گوید هر سرمایه گذار باید دارایی های کم خطر تر و با ثبات را در عمده سبد سرمایه گذاری خود بگنجاند. هر معامله گر دارای یک سبد سرمایه گذاری که به آن portfolio، نیز گفته می شود می باشد که نوع دارایی که می خواهد بر روی آن سرمایه گذاری کند را مشخص می کند. این سبد صرفا یک برنامه ریزی است تا معامله گر بتواند در بازار های مالی گوناگون سرمایه گذاری کند تا در صورت سقوط یکی از آن ها، بازار دیگر رو به رشد باشد و جای ضرر تا حدی جبران شود. استراتژی محافظه کارانه نه تنها برای افرادی که به دنبال پذیرش ریسک کمتر هستند کارآیی دارد، بلکه در شرایط خاص برای معامله گرانی که سرمایه گذاری تهاجمی نیز دارند می تواند کاربرد داشته باشد. زیرا گاهی اوغات ممکن است روند بازار های مالی نزولی شود که در این شرایط معامله گر می تواند برای مدت کوتاهی سرمایه گذاری خود را از تهاجمی به محافظه کارانه تغییر دهد تا وضعیت بازار دوباره مثبت شود. در واقع برای داشتن یک سرمایه گذاری کم خطر تر، باید 90 درصد از سبد سرمایه گذاری خود را با دارایی هایی که از نوسان قیمتی کمتری برخوردار هستند و از روند ثابتی پیروی می کنند، پر کنید. در نتیجه برای آنکه معامله گر بتواند از طریق ریسک کم تری به سود دلخواه خود دست یابد، باید با چیدن یک استراتژی دقیق و محافظه کارانه پیش برود. اما دقیقا این استراتژی از چه چیز هایی تشکیل شده است؟ این موضوعی است که در ادامه به آن پرداخته ایم.


سرمایه گذاری بر روی دارایی های ثابت

یکی از راه های سرمایه گذاری کم خطر، افزایش سرمایه با استفاده از دارایی های ثابت است. مثلا شما می توانید سهام و یا سایر تجارت هایی که از نوسانات قیمتی کم تری برخوردار هستند، سرمایه گذاری به نسبت کم خطر تری را تجربه کنید. برای مثال در بازار بورس معمولا معامله گرانی که قصد سرمایه گذاری تهاجمی را ندارند، بر روی سهام شرکت هایی سرمایه گذاری می کنند که به نسبت از ثبات و پشتوانه بیشتری برخوردار هستند. در واقع در این روش شما با سرمایه گذاری بر روی سهام های شناخته شده، خطر معامله خود را کاهش می دهید.

تحقیق و یافتن دارایی های شناخته شده

همیشه پروژه های جدید نسبت به پروژه های قدیمی تر راه طولانی تری را پیشه رو دارند و نیاز به آزمون خطای بیشتری نیز خواهند داشت. به همین دلیل شخصی که به دنبال سرمایه گذاری کم خطر است و اولویت وی با حفظ سرمایه اش است، باید به دنبال سرمایه گذاری بر روی پروژه، سهام و یا دارایی هایی باشد که نسبت به سایر پروژه ها در بازار های جهانی شناخته شده تر باشند. برای مثال درست است که قیمت بیت کوین نیز دائما دچار نوسانات و تغییرات زیادی می شود، اما با این حال خرید بیت کوین نسبت به سرمایه گذاری در پروژه های شت کوین که تازه به بازار عرضه شده اند و سرنوشت شان مشخص نیست، از خطر کم تری برخوردار می باشد. زیرا بیت کوین یک ارز دیجیتال شناخته شده است و با تحقیق در مورد آن می توان از اطلاعات زیادی بهره مند شد.

تقسیم سبد پرفتوی

معمولا هر معامله گری برای برنامه ریزی و چیدن استراتژی معامله گری خود نیاز به یک سبد پرتفوی دارد. این سبد سرمایه گذاری می تواند شامل یک نوع دارایی و یا تعداد بی شماری از دارایی های گوناگون باشد. در روش سرمایه گذاری محتاطانه، معامله گر می تواند با تقسیم دارایی هایش تسلط بیشتری بر بازار های مختلف داشته و تنوع سبد خود را بالا ببرد. این امر تنها محدود به یک بازار نمی شود و معامله گر می تواند در عین حال دارایی خود را به شکل سهام، اوراق قرضه، ارز دیجیتال و یا سایر سرمایه گذاری ها در بیاورد. در واقع با استفاده از این استراتژی، شما در بازار های مالی بیشتری سرمایه گذاری می کنید و از هر یک از آن ها کسب سود کرده و یا ضرر خود را جبران می کنید.

ارتباط سرمایه گذاری محتاطانه و بازار ارز دیجیتال

اگر حتی فعالیت کمی در بازار ارز دیجیتال داشته باشید، می دانید که این نوع سرمایه گذاری به دلیل نوسانات قیمتی زیاد تا چه میزان پر ریسک است. با آنکه امروزه بازار ارز دیجیتال بسیار داغ است و حجم زیادی از معاملات در آن انجام می شود، با این حال عده زیادی از مردم به دلیل ریسکی بودن آن از سرمایه گذاری در این نوع بازار امتناع می کنند. اما اشخاصی که می خواهند از سرمایه گذاری در این بازار منحصر به فرد برخوردار شوند و در عین حال ریسک معاملات خود را کاهش دهند، می توانند با استفاده از استراتژی سرمایه گذاری محتاطانه از معامله در بازار ارز دیجیتال بهره مند شوند. برای این کار می توانید از طریق استراتژی های زیر کم ریسک ترین سرمایه گذاری در حوزه رمز ارز ها را داشته باشید:
1. هولد ارز دیجیتال: در این روش شما می توانید بدون نیاز به یادگیری انواع روش های حرفه ای ترید از طريق سرمايه گذاري طولاني مدت و کم خطر تر، به كسب سود بپردازيد.
2. سرمایه گذاری در کوین های مشهور: برای جلوگیری از ریسک های احتمالی از سرمایه گذاری در پروژه های جدید و ناشناخته جلوگیری کنید، حتی اگر بازده بالایی در کوتاه مدت شامل می شدند. برای مثال بیت کوین و اتریوم دو ارز دیجیتال محبوب در سراسر جهان هستند و سرمایه گذاری در آن ها به مراتب بهتر از سرمایه گذاری در شت کوین ها و یا پروژه های جدید کریپتویی می باشد.
3. کسب درآمد منفعلانه: کسب درآمد منفعلانه ارتباط مستقیم با پشتکار شما در تحقیق روزانه بازار دارد. هر چقدر اطلاعات بهتری در رابطه با ورود رمز ارز های جدید به بازار، چشم انداز بازار در گذشته و آشنایی با سبدهای سرمایه‌گذاری حالت فعلی، اخبار مثبت یا منفی و غیره داشته باشید می توانید پروژه های امن کریپتویی را شناسایی کرده و از آن ها بهره مند شوید. حتی اگر بخواهیم از زاویه دیگر قضیه نیز نگاه کنیم با تحقیق روزمره بازار، می توانید پیش از بقیه سرمایه گذاران از سقوط یک کوین با خبر شده و از به خطر افتادن سرمایه خود جلوگیری کنید.
اگر بخواهیم جمع بندی از مطلب بالا آشنایی با سبدهای سرمایه‌گذاری داشته باشیم، به دلیل نوسانات شدید بازار کریپتو استراتژی سرمایه گذاری محتاطانه می تواند به معامله گران کمک کند تا از به خطر افتادن سرمایه خود تا حد امکان جلوگیری کرده و برنامه دقیقی برای سبد سرمایه گذاری خود تعیین کنند. این روش همچنین به دوری از تورم کمک کرده و باعث می شود سرمایه گذاران یک معامله کم ریسک تر نسبت به ماهیت ذاتی بازار کریپتو را تجربه کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.