بازدید: 16 بار
فرمت فایل: docx
حجم فایل: 53 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 57
علوم انسانی|مبانی نظری و پیشینه تحقیق ریسک و بازده سهام
مبانی نظری و پیشینه تحقیق ریسک و بازده سهام توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامهتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docبخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری:: بازده سهام – مقدمه بیان فرایند سرمایهگذاری در یك حالت منسجم، مستلزم تجزیه و تحلیل ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری است در این حالت فعالیتهای مربوط به فرایند تصمیم گیری تجزیه شده و عوامل مهم در محیط فعالیت سرمایهگذاران كه بر روی تصمیمگیری آنها تأثیر میگذارد مورد بررسی قرار میگیرد. در سالهای اخیر سهام عادی نسبت به پسانداز و اوراق قرضه از بازده بالایی برخودار بودهاست. آیا در این حالت همه سرمایهگذاران برای كسب بازده بیشتر در سهام عادی سرمایهگذاری میكنند؟ جواب این سؤال این است كه بازده بالا همواره ریسك بالایی نیز به دنبال دارد و تمامی تصمیمات سرمایهگذاری براساس روابط میان ریسك و بازده صورت میگیرد. بنابراین، اولین كار بررسی رابطه میان ریسك و بازده سرمایهگذاری و تعیین روابطی است كه میان آنها وجود دارد. با توجه به اهداف سازمان یا فرد سرمایهگذار فرایند تصمیمگیری بطور سنتی در یك فرایند دو مرحلهای صورت میگیرد: 1- تجزیه و تحلیل اوراق بهادار 2- مدیریت پرتفوی تجزیه و تحلیل اوراق بهادار شامل ارزشیابی اوراق بهادار است در حالیكه مدیریت پرتفوی شامل مدیریت مجموعه سرمایهگذاری یك سرمایهگذار در قالب پرتفوی (مجموعه داراییها) با ویژگیهایی منحصر به فروش میباشد. آخرین مرحله، بررسی عوامل مهم بیرونی است كه امروزه بر روی تصمیمات سرمایهگذاران تأثیر میگذارند. تحقیق حاضر بر روی مرحله اول فرایند تصمیمگیری یعنی تجزیه و تحلیل اوراق بهادار تمركز دارد. لذا جهت انجام صحیح تصمیم و عبور موفقیتآمیز از مرحله اول بایستی مؤلفههای تأثیرگذار را شناسایی و تجزیه و تحلیل نمود و در نهایت، با درك صحیح از مؤلفهها و شرایط مهم، تصمیم درست را اتخاذ نمود. لذا سرمایهگذار جهت اتخاذ تصمیم صحیح بایستی مؤلفههایی همچون بازار سرمایه، بازده، ریسك، مدلهای ارزیابی مورد استفاده و اطلاعات جانبی مالی كه مؤید تصمیم صحیح سرمایهگذار میباشند را درك نماید و با لحاظ و شناخت كامل این مؤلفهها سرمایهگذاریهای خود را انجام دهد لیكن ما در ادامه بحث مؤلفههای تأثیرگذار را به تفضیل بحث میكنیم تا زمینه لازم را جهت موضوع اصلی تحقیق آماده نماییم. -2- تحقیقات داخلی و خارجی انجام شده 1-5-2- تحقیقات خارجی با توجه به اینكه سرمایهگذاران به قیمت سهام به عنوان یكی از فاكتورهای مهم تصمیمگیری نظر دارند. لیكن بسیاری از دیرباز سعی بر آن داشتهاند كه رابطه قیمت سهام را با متغیرهای حسابداری اندازهگیری نمایند و چگونگی و مرتبط بودن این عوامل را شناسایی و از این طریق بهترین تصمیم را اتخاذ نمایند. كه در این میان آقایان بال و براون در سال 1968 رابطه بین سود حسابداری و قیمت سهام را از طریق رابطه بین جهت تغییرات سود غیرمنتظره و میانگین نرخ بازده غیرعادی را مورد بررسی قرار دادند. آنها پیشبینی كردند كه افزایش غیرمنتظره در سودهای حسابداری با افزایش غیرعادی در نرخ بازده سرمایه گذاریها و بالعكس كاهش غیرمنتظره در سود حسابداری با كاهش بازده همراه خواهد بود. در این تحقیقات، فرضیه انتقال اطلاعات به بازار در زمان اعلام سود سالیانه نیز از ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری طریق آزمایش میانگین نرخ بازده غیرعادی مورد بررسی قرار گرفت. در زمان تحقیق بال و براون، كوتاهترین زمان كه اطلاعات نرخ بازده سهام میتوانست در دسترس آنها قرار گیرد ماهانه بود كه در تحقیق آنها مبنای كار قرار گرفته است.
پاورپوینت تحلیل و بررسی آشنايى با SPSS شناسه محصول :101257 موضوع : روان شناسی فرمت اصلی فایل : pptx تعداد صفحات : 151 تعداد بازدید : 264 حجم فایل: 277.6347656 مگابایت دانلود پاورپوینت تحلیل و بررسی آشنايى با SPSS …
دانشگاه مجازی و کاربرد فناوری اطلاعات در آموزش شناسه محصول :50703 موضوع : فناوری اطلاعات فرمت اصلی فایل : doc تعداد صفحات : 87 تعداد بازدید : 888 حجم فایل: 0.181640625 مگابایت دانلود جوامع امروزی، دوران تمدن کشاورزی و صنعتی…
پاورپوینت اصول بازرسی جوش شناسه محصول :67629 موضوع : عمران و ساختمان فرمت اصلی فایل : pptx تعداد صفحات : 40 تعداد بازدید : 393 حجم فایل: 0.749023438 مگابایت دانلود بازرسی جوش بازرسی جوش (Welding Inspection) به…
تجربیات مدون تدریس معلم ابتدایی با عکس شناسه محصول :50738 موضوع : علوم تربیتی فرمت اصلی فایل : doc تعداد صفحات : 30 تعداد بازدید : 391 حجم فایل: 3.141601563 مگابایت دانلود فهرست مطا لب 1-بیت شعر جماران صفحه…
پاورپوینت گراف شناسه محصول :72506 موضوع : ریاضی فرمت اصلی فایل : docx تعداد صفحات : 16 تعداد بازدید : 757 حجم فایل: 0.061523438 مگابایت دانلود پاورپوینت گراف 16 اسلاید مجموعه ای غیر تهی از راسمجموعه ای از زوج راسها…
بررسی ارتباط عفونت قبلی هلیكو باكترپیلوری با بیماری پاركینسون شناسه محصول :52380 موضوع : پزشکی فرمت اصلی فایل : doc تعداد صفحات : 55 تعداد بازدید : 475 حجم فایل: 5.333984375 مگابایت دانلود بررسی ارتباط عفونت قبلی هلیكو باكترپیلوری با…
فروشگاه فایل پستک
پیشینه تحقیق بازده سهام وتجزیه و تحلیل ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری
مبانی نظری و پیشینه پژوهش بازده سهام وتجزیه و تحلیل ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری
دسته: علوم انسانی
بازدید: 16 بار
فرمت فایل: docx
حجم فایل: 53 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 57
مبانی نظری و پیشینه پژوهش بازده سهام وتجزیه و تحلیل ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری
قیمت فایل فقط 27,000 تومان
مبانی نظری و پیشینه پژوهش بازده سهام وتجزیه و تحلیل ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
بازده سهام
بیان فرایند سرمایهگذاری در یک حالت منسجم، مستلزم تجزیه و تحلیل ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری است در این حالت فعالیتهای مربوط به فرایند تصمیم گیری تجزیه شده و عوامل مهم در محیط فعالیت سرمایهگذاران که بر روی تصمیمگیری آنها تأثیر میگذارد مورد بررسی قرار میگیرد.
در سالهای اخیر سهام عادی نسبت به پسانداز و اوراق قرضه از بازده بالایی برخودار بودهاست. آیا در این حالت همه سرمایهگذاران برای کسب بازده بیشتر در سهام عادی سرمایهگذاری میکنند؟
جواب این سؤال این است که بازده بالا همواره ریسک بالایی نیز به دنبال دارد و تمامی تصمیمات سرمایهگذاری براساس روابط میان ریسک و بازده صورت میگیرد. بنابراین، اولین کار بررسی رابطه میان ریسک و بازده سرمایهگذاری و تعیین روابطی است که میان آنها وجود دارد.
با توجه به اهداف سازمان یا فرد سرمایهگذار فرایند تصمیمگیری بطور سنتی در یک فرایند دو مرحلهای صورت میگیرد:
1- تجزیه و تحلیل اوراق بهادار
2- مدیریت پرتفوی
تجزیه و تحلیل اوراق بهادار شامل ارزشیابی اوراق بهادار است در حالیکه مدیریت پرتفوی شامل مدیریت مجموعه سرمایهگذاری یک سرمایهگذار در قالب پرتفوی (مجموعه داراییها) با ویژگیهایی منحصر به فروش میباشد.
آخرین مرحله، بررسی عوامل مهم بیرونی است که امروزه بر روی تصمیمات سرمایهگذاران تأثیر میگذارند.
تحقیق حاضر بر روی مرحله اول فرایند تصمیمگیری یعنی تجزیه و تحلیل اوراق بهادار تمرکز دارد. لذا جهت انجام صحیح تصمیم و عبور موفقیتآمیز از مرحله اول بایستی مؤلفههای تأثیرگذار را شناسایی و تجزیه و تحلیل نمود و در نهایت، با درک صحیح از مؤلفهها و شرایط مهم، تصمیم درست را اتخاذ نمود. لذا سرمایهگذار جهت اتخاذ تصمیم صحیح بایستی مؤلفههایی همچون بازار سرمایه، بازده، ریسک، مدلهای ارزیابی مورد استفاده و اطلاعات جانبی مالی که مؤید تصمیم صحیح سرمایهگذار میباشند را درک نماید و با لحاظ و شناخت کامل این مؤلفهها سرمایهگذاریهای خود را انجام دهد لیکن ما در ادامه بحث مؤلفههای تأثیرگذار را به تفضیل بحث میکنیم تا زمینه لازم را جهت موضوع اصلی تحقیق آماده نماییم.
1-1-2- بازارهای سرمایه:
شرکتهای بازرگانی برای تامین مالی فعالیتهای خود به حجم بالایی از سرمایه نیاز دارند این شرکتها برای اینکه بتوانند رشد و توسعه یابند، نیازمند سرمایهگذاری بالایی هستند واضح است که تأمین این میزان سرمایه در زمان محدودی میسر نیست و بایستی از محل دیگری تأمین شود. دولتها و شرکتها نیز به منظور ارائه بهتر خدمات و کالاها به مردم نیازمند این هستند که حجم بالایی پول، وام بگیرند. بازارهای سرمایه این امکان را برای شرکتها و دولتها فراهم میسازند که آنها بتوانند از طریق فروش اوراق بهادار نیازهای خود را برطرف سازند. سرمایهگذاران نیز از طریق خرید این اوراق بهادار بازده خود را افزایش میدهند.
بازارهای اولیه در صورتی که بتوانند به نحو صحیح عمل کنند میتوانند برای اقتصاد سرمایهداری کاملاً مفید باشند برای اینکه این بازارها کانال مناسبی را برای سرمایهگذاران و وامگیرندگان ایجاد میکنند. به علاوه این بازارها ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری باعث میشوند سرمایهها به سمت کسانی سوق پیدا کند که توان استفاده از پول و سرمایه را دارند.
در واقع وظیفه مهم یک بازار سرمایه تخصیص بهینه منابع است. به بازارهای اوراق بهاداری که این ویژگی را داشته باشند کارایی تخصیص گفته میشود.
به عبارت دیگر یک بازار کارای عملیاتی بازاری است که در آن هزینه مبادله خدمات با حداقل قیمت صورت گیرد. بازارهای اولیه بدون وجود بازارهای ثانویه نمیتوانند به خوبی فعالیت کنند. سرمایهگذاری که اوراق بهاداری را خریداری میکند در صورتیکه تمایل نداشته باشد آن را تا موعد سررسید نگهداری کند باید بتواند به راحتی و با کمترین هزینه بفروشد.
وجود بازارهای ثانویه فعال این اطمینان را برای خریداران اوراق بهادار اولیه فراهم میسازد که آنها بتوانند در هر موقعی که بخواهند اوراق بهادار خود را در بازار بفروشند. البته این چنین فروشی میتواند همراه با زیان نیز باشد. البته این میزان زیان بهتر از آن است که سرمایهگذار اصلاً نتواند اوراق بهادار خود را بفروشد.
1-1-1-2- بازارهای اولیه
بازار اولیه بازاری است که در آن وام گیرنده اوراق بهادار جدیدی را منتشر میکند و در ازای وجه نقد به سرمایهگذار (خریدار) میفروشد:
برای مثال فروشهای جدید اوراق مشارکت، یا سهام شرکت ایبیام در ایالات متحده در بازارهای اولیه اتفاق میافتد. منتشرکننده این اوراق بهادار در ازای فروش اوراق بهادار جدید خود وجه نقد دریافت میکند. از طرفی عرضهکنندگان سرمایه پراکنده هستند و دستیابی به آنها مستلزم وجود سازمان خاصی است. بنابراین منتشرکنندگان در خصوص اوراق بهادار جدید به موسسات تأمین سرمایه رجوع میکنند. مؤسسات تأمین سرمایه علاوه بر کمک به شرکتها، در طراحی و فروش اوراق بهادار، در بازارهای اولیه و ثانویه نیز مشخص هستند.
ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری
آخرین مقالات
مدیریت مالی: معنا، اهداف و عملکردها
مقدمه:
تأمین نیازهای مالی و امور مرتبط با آن یکی از اولین و مهمترین الزاماتی است که در دنیای رقابتی امروز، کسبوکارهای مختلف با آن مواجه هستند. بهنوعی میتوان گفت، تمامی فعالیتهای سازمانی به نحوی وابسته به امور مالی است و در صورتی که سازمان از نظر امور مالی با مشکلی مواجه شود، کل حیات سازمان به خطر میافتد. در این مقاله سعی شده تا با مرور اجمالی مفاهیم و تعاریف مرتبط با مدیریت مالی، برخی از مهمترین فرآیندهای مرتبط با این حوزه در سطح بنگاه معرفی و تبیین گردد.
مدیریت مالی؛ تعاریف و مفاهیم:
اگر بخواهیم تعریفی علمی و آکادمیک از مدیریت مالی بیان نماییم، میتوان گفت: «مدیریت مالی به معنای برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل فعالیتهای مالی، مانند تأمین بودجه و استفاده از وجوه شرکت است. علاوه بر این، اعمال اصول مدیریت عمومی در منابع مالی شرکت، از دیگر مواردی است که در مدیریت مالی انجام میگیرد.»
مدیریت مالی را میتوان کاربرد اصول و مفاهیم اقتصادی برای تصمیمگیری و حل مسئله دانست؛ به بیان ساده میتوان گفت، مدیریت مالی همان اقتصاد کاربردی است که میبایست با بهکارگیری مبانی و مفاهیم اقتصاد خرد و کلان و دیگر مباحث مرتبط با اقتصاد، در مدیریت امور مالی کسبوکار انجام گیرد. بهطورکلی، میتوان مفهوم «مدیریت مالی» را به سه حوزه کلان و در عین حال مرتبط با هم تفکیک نمود:
1. مدیریت مالی کسبوکار: این حوزه که تحت عنوان « Corporate Finance » و یا « Business Finance » نامیده میشود، بر فرآیندهای مالی بنگاههای کسبوکار متمرکز است که در نهایت به اتخاذ تصمیمات مالی در واحدهای تجاری مختلف منجر خواهد شد. از وظایف اصلی یک مدیر مالی، میتوان به حفظ و کنترل نقدینگی شرکت، مدیریت امور مرتبط با استقراض از بانک و انتشار اوراق قرضه و سهام اشاره نمود.
2. سرمایهگذاری: این حوزه بیشتر با قیمتگذاری اوراق بهادار و رفتار بازارهای مالی سروکار دارد. بهعنوان مثال، ممکن است وظیفه یک مدیر سرمایهگذاری شامل ارزشگذاری سهام، انتخاب اوراق بهادار برای یک صندوق بازنشستگی و یا ارزیابی عملکرد سبد سرمایهگذاری شرکت باشد.
3. مؤسسات مالی: این حوزه تا حدی کلانتر از موارد قبلی بوده و بیشتر به شرکتهای مالی نظیر بانکها مربوط میشود.ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری
باید توجه داشت، فارغ از حوزه مدیریت مالی و تفاوتهای کوچک و بزرگ بین آنها، فرآیندهای عمومی در تمامی موارد مشابه بوده و برای مدیریت صحیح آن نیاز به دانش یکسانی است. از مهمترین ویژگیهای مدیریت مالی میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- دانشی تحلیلی و مبتنی بر اصول اقتصادی است؛
- از دادههای مالی و اطلاعات حسابداری بهعنوان نهاده ورودی تصمیمگیری استفاده مینماید؛
- هدف اصلی آن چگونگی استفاده بهینه از داراییهای مالی و افزایش بهرهوری سرمایهگذاری است؛
- دائماً در حال تغییر است؛
- دارای چشمانداز جهانی است.
تاریخچه مدیریت مالی:
با مرور تغییر و تحولات مدیریت مالی در طی صدسال اخیر، میتوان چنین نتیجه گرفت که این حوزه از مدیریت در سالهای ابتدایی قرن بیستم، بهعنوان یک رشته علمی مستقل ظهور پیدا کرده است. این در حالی است که تا پیش از آن زمان و طی دهههای 1890 و 1900 میلادی، مدیریت مالی جزئی از اقتصاد کاربردی به شمار میرفت. در این دوره با ادغام شرکتهای بزرگ آمریکایی که تحت تأثیر توسعه بازار محصولات پس از احداث راهآهن سراسری صورت پذیرفت، نیمی از تولیدات صنایع تحت کنترل 78 شرکت قرار گرفت. این ادغامها نیازمند سرمایههای هنگفت بود و علاوه بر آن، مدیریت ساختار سرمایه به یکی از وظایف مهم مدیران بدل گردید. لازم به ذکر است، در این دوره زمانی، فرآیند تدوین صورتهای مالی و تجزیهوتحلیل آنها در ابتدای دوران رشد و توسعه بود و ارائه تجزیهوتحلیلهای مالی به سرمایهگذاران متداول نبود.
در دهه ۱۹۲۰ میلادی، صنایع عمده و بزرگ، نظیر فولاد، خودروسازی و صنایع شیمیایی شروع به رشد و توسعه نمودند. با توجه به افزایش حاشیه سود و کاهش موجودی شرکتها به دلیل کاهش قیمت در سالهای 1920 و 1921 میلادی، مسئله ساختارهای مالی اهمیت بیشتری یافت. در واقع، تغییرات قیمتی موجب شد تا شرکتها و صنایع به اهمیت کنترل نقدینگی و ساختار سرمایه واقف گردند.
در ادامه، رکود یا بحران اقتصادی سال 1929 که از نظر مدت زمان و شدت آن در نوع خود بینظیر بود، موجی از ورشکستگی و تجدید ساختار سرمایه را به همراه آورد. نقدینگی بهشدت کاهشیافته و شرکتهای بزرگ با هزینههای ثابت کمرشکن مواجه شدند. این مسائل موجب گردید تا بار دیگر مدیریت مالی سنتی با اقبال شرکتها مواجه شود. این فرآیند با آغاز جنگ جهانی دوم در دهه 1940 تحت تأثیر قرار گرفت و صنایع به سمت سرمایهگذاری در تأمین تقاضای صنایع دفاعی از طریق جذب منابع و حمایتهای مالی دولتی برآمدند که مدیریت مالی را با پیچیدگیهای جدیدی همراه نمود. نخستین سالهای دهه 1950 میلادی، شاهد رشد و شکوفایی سیستم اقتصادی آمریکا است که به موازات آن برخی روشهای پیشبینی بودجههای نقدی ارائه گردید. ابتکارات و ابداعات مدیریت مالی، با کاهش سودآوری شرکتها در طی سالهای دهه 1960 میلادی و سیاستهای انقباضی دولت آمریکا، به سمت ارزیابی مالی طرحهای سرمایهای و تخصیص بهینه منابع مالی متمایل شد که بیشتر متمرکز بر تصمیمات سرمایهگذاری در مدیریت مالی شرکتها بود.
در طی چهل سال اخیر نیز تغییر و تحولات فراوانی در مدیریت مالی رخ داده است که بیشتر معطوف به افزایش رقابتهای جهانی، پیشرفتهای فناورانه، حذف و ابطال برخی از قوانین و مقررات پیشین و نوسانات نرخ ارز است. در مجموع میتوان گفت، با پیدایش صنایع جدید و اقدامات صنایع قدیم در راه دستیابی به تغییرات ناشی از فناوریهای نوین و سازگاری با آنها، مبحث مدیریت مالی نیز با نوآوریهای متعددی روبرو شده است. بهکارگیری فزاینده علوم کامپیوتر و الگوهای جدید ریاضی، پژوهش عملیاتی و اقتصادسنجی، از نوآوریهای مدیریت مالی است که با تشدید فضای رقابتی در طی سالهای اخیر، تقویت شده است و همچنان راه تکامل را میپیماید.
با توجه به آنچه تا کنون گفته شد، سیر تکاملی مدیریت مالی دارای سه ویژگی مهم به شرح زیر است:
1. مدیریت مالی رشتهای نسبتاً جدید و از شاخههای علم مدیریت است.
2. مدیریت مالی آنگونه که در حال حاضر به کار میرود، بر تصمیمگیری استوار است و از ابزارها و روشهای تجزیهوتحلیل دادهها، کامپیوتر، اقتصاد و حسابداری مالی استفاده مینماید.
3. حرکت مستمر و سرعت فزاینده پیشرفتهای اقتصادی، نویدبخش این است که مدیریت مالی نهتنها نقشی مهمتر بر عهده میگیرد؛ بلکه بر سرعت پیشرفت این رشته علمی باز هم افزوده خواهد شد؛ تا بتواند راهگشای مدیران شرکتهایی باشد که همواره با مسائل و چالشهای جدیدی در حوزه مالی و تأمین سرمایه مواجه هستند.
محدوده و عناصر کلیدی مدیریت مالی:
در مدیریت مالی یک کسبوکار، تصمیمات مختلفی پیرامون چگونگی بهرهبرداری از منابع مالی، اعم از داراییهای مالی شرکت و یا منابع مالی خارجی، کنترل جریان نقدینگی و استراتژیهای مرتبط با سرمایهگذاری اتخاذ میگردد. بر این اساس، مهمترین اجزای مدیریت مالی یک کسبوکار ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
الف) تصمیمات سرمایهگذاری: سرمایهگذاری در داراییهای ثابت و تخصیص بودجه به داراییهای مختلف، تحت عنوان بودجه سرمایه، از مهمترین مواردی است که در مدیریت مالی باید انجام گیرد. سرمایهگذاری در داراییهای فعلی نیز بخشی از تصمیمات سرمایهگذاری است که بهعنوان تصمیمات سرمایه در گردش، شناخته میشود.
ب) تصمیمات مالی: این مورد مربوط به افزایش بودجه از منابع مختلف است که با توجه به شاخصهایی نظیر نوع منبع، دوره تأمین مالی، هزینه تأمین مالی و بازگشت سرمایه انجام میگیرد.
ج) تصمیمگیری در مورد تقسیم سود: مدیر مالی باید نسبت به توزیع سود خالص، تصمیمگیری نماید. بهطورکلی سود خالص به دو بخش «تقسیم سود برای سهامداران» و «سود متعارف» تقسیم میشود. در تصمیمات مرتبط با تعیین سود سهامداران، میزان سود و چگونگی توزیع آن مشخص میگردد. در سود متعارف نیز مبلغ سود خالص، نهایی میشود که این میزان کاملاً وابسته به برنامههای توسعه و تغییرات ساختاری سازمان دارد.
اهداف مدیریت مالی:
بهطورکلی مدیریت مالی مربوط به تأمین، تخصیص و کنترل منابع مالی است؛ بر این اساس، اهداف آن را میتوان چنین برشمرد:
- اطمینان از عرضه منظم و مناسب منابع مالی مرتبط؛
- اطمینان از تحصیل سود کافی برای سهامداران، که به ظرفیت درآمد، قیمت سهام در بازار و انتظارات سهامداران بستگی دارد؛
- اطمینان از استفاده بهینه از منابع مالی (پس از تأمین و تخصیص بودجه، باید نظارت کافی بر چگونگی هزینه آن و بهرهوری بودجه تخصیصی داشته باشیم.)؛
- اطمینان از ایمنی در سرمایهگذاری با توجه به نرخ بازگشت مناسب سرمایه؛
- برنامهریزی یک ساختار صحیح سرمایه از طریق ارائه یک ترکیب صحیح و منصفانه از سرمایه، با هدف برقراری تعادل نسبی بین مجموعه بدهیها و سرمایههای موجود.
عملکردهای مدیریت مالی:
یک مدیر مالی باید بتواند تصمیمات مختلفی در زمینه امور مالی شرکت اتخاذ نماید. بدیهی است، با توجه به تأثیرگذاری برخی از این تصمیمات بر جنبههای مختلف کسبوکار، تصمیمگیری نهایی بهمنظور عدم تعارض و همراستایی با استراتژیهای کلان شرکت، با هماهنگی مدیریت ارشد انجام میگیرد. در این موارد، اطلاعات و برآوردهای مورد نیاز برای تصمیمگیری از سوی مدیریت مالی آماده و در اختیار مدیران ارشد سازمانی قرار خواهد گرفت. در ادامه، برخی از مهمترین وظایف مدیر مالی شرکت معرفی میگردد:
1. برآورد نیاز به سرمایه: یک مدیر مالی باید برآوردی دقیق و جامع نسبت به نیازمندیهای سرمایهای شرکت داشته باشد. این موضوع به هزینههای پیشبینی شده، سود، برنامههای توسعهای آینده و سیاستهای مربوط به آن بستگی دارد. تخمینها بايد به میزان کافي انتخاب شوند تا ظرفيت درآمدی شرکت افزايش یابد.
2. تعیین ترکیب سرمایه: پس از آنکه تخمین سرمایه لازم صورت گرفت، برای ساختار سرمایه نیز باید تصمیمگیری شود. این امر شامل تجزیهوتحلیل ارزش سهام در کوتاهمدت و بلندمدت است. تعیین ساختار و ترکیب سرمایه شرکت، همچنین به نسبت سرمایه متعلق به شرکت و بودجههای اضافی که باید از خارج از شرکت تأمین گردد، بستگی دارد.
3. انتخاب منابع بودجه: یک شرکت برای دریافت بودجه اضافی، گزینههای متعددی پیش روی خود دارد که انتخاب هر یک از آنها بستگی به مزیتهای نسبی و معایب هر منبع و دوره تأمین مالی دارد. برخی از مهمترین منابع بودجهای عبارتند از:
- صدور سهام و اوراق قرضه
- وامهای گرفتهشده از بانکها و مؤسسات مالی
- سپردههای عمومی به شکل اوراق قرضه
4. سرمایهگذاری: مدیر مالی، میبایست برای تخصیص وجوه به شرکتهای سودآور تصمیمگیری نماید تا سطحی حداقلی از امنیت سرمایهگذاری ایجاد گردد. در این صورت، بازگشت سرمایه نیز متناسب با امنیت سرمایهگذاری افزایش مییابد.
5. تعیین سود: تصمیمات سود خالص باید توسط مدیر مالی اتخاذ شود. این امر میتواند با دو روش انجام گیرد:
- اعلام تقسیم سود: که شامل شناسایی نرخ سود سهام و مزایای دیگر، مانند پاداش است.
- سود ذخیرهشده: بخشی از سود شرکت که باید برای چگونگی تخصیص آن تصمیمگیری شود. معمولاً میزان تخصیص سود ذخیرهشده به برنامههای توسعه، نوآوری و تنوع شرکت بستگی خواهد داشت.
6. مدیریت پول نقد: مدیر مالی باید تصمیمات مربوط به مدیریت و کنترل جریان نقدینگی شرکت را اتخاذ نماید. پول نقد برای اهداف مختلف مانند پرداخت دستمزد و حقوق، پرداخت قبض برق و آب، پرداخت به طلبکاران، بدهیهای فعلی، نگهداری سهام کافی، خرید مواد اولیه و غیره مورد نیاز است و به همین دلیل میبایست حداقلی از جریان نقدینگی در کسبوکار وجود داشته باشد.
7. کنترل مالی: مدیر مالی نهتنها باید اقدام به برنامهریزی، تهیه و استفاده از وجوه نماید، بلکه باید بر کنترل امور مالی نیز متمرکز باشد. این موضوع را میتوان با استفاده از تکنیکهای بسیاری نظیر تجزیهوتحلیل نسبت، پیشبینی مالی، کنترل هزینه و سود و . انجام داد.
نقش فناوری در مدیریت مالی؛ ظهور فین تکها:
یکی از شاخصههای زندگی امروز، نفوذ فناوری در تمامی ابعاد و جنبههای زندگی بشر است که موجب تغییر و تحول فراوانی در صنایع و کسبوکارهای مختلف شده است. تشدید رقابت و تغییر ماهوی فضای رقابتی قرن گذشته، شرکتها و بنگاههای اقتصادی را بر آن داشته تا از فناوریهای جدید جهت افزایش کارایی و بهرهوری استفاده نمایند. مرور تجارب شرکتهای موفق چند سال اخیر، نظیر گوگل، اپل و مایکروسافت، گویای اهمیت فناوری بهعنوان یکی از مهمترین عناصر مزیت رقابتی پایدار در جهان امروز است.
مدیریت مالی نیز همواره از نقش رو به افزایش فناوری متأثر گردیده است؛ استفاده از انواع نرمافزارهای مالی و ورود محاسبات کامپیوتری و برنامهریزی ریاضی، از نمونههای ورود فناوری به مدیریت مالی است که در سالهای انتهایی قرن گذشته آغاز گردید. با این وجود، این روند در طی یک دهه اخیر با سرعتی چشمگیر همراه شده است. امروزه فناوری مالی « Financial Technology » که بهاختصار « FinTech » نامیده میشود، از سوی شرکتهای استارتآپی فعال در این زمینه با استقبال مواجه شده است. فناوری مالی از دیدگاه اقتصادی، نوعی صنعت است که از مجموعهای از شرکتها با هدف بهبود عملکرد خدمات مالی با کمک فناوریهای نوین تشکیل شدهاند. به معنای سادهتر، فناوری مالی مترادف با «نوآوری در خدمات مالی» است.
از آنجا که بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران، آینده صنعت بانکداری و نیز مدیریت مالی شرکتهای بزرگ را در گرو رشد چنین استارتآپهایی میدانند، تمایل به سرمایهگذاری در فینتکها افزایش یافته است. بر اساس آمار انتشاریافته، سرمایهگذاری جهانی در فناوری مالی بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴ میلادی تقریباً ۱۲ برابر شده و از ۹۳۰ میلیون دلار به بیش از ۱۲ میلیارد دلار افزایش داشته است. نکته جالبتوجه این است که این میزان نسبت به سال 2013 میلادی با افزایش 4 میلیارد دلاری همراه بوده است.
به نظر میرسد، ترکیب کارآفرینان و فناوران با سرمایهگذاران و مدیران مالی سنتی نسل قبل، قرار است آینده خدمات مالی را تغییر دهند. نسل جدید استارتآپها با هدف نفوذ به قلب صنعت مالی و بانکداری، در حال شکل گرفتن هستند و پیشبینی میشود در طی چند سال آینده مدیریت مالی حداقل در شرکتهای بزرگ و بانکها با تغییر و تحولات فراوانی مواجه شود.
به اعتقاد کارشناسان و متخصصین حوزه فناوری و خدمات مالی، هفت فناوری مهم که قابلیت ایجاد تغییرات در خدمات مالی داشته و شرکتهای مالی و بانکداری میتوانند آنها را بکار گیرند، عبارتند از:
مدیریت مالی چیست؟ (تصمیمات، دامنه، ماهیت و اهمیت مدیریت مالی)
امور مالی حیات هر تجارتی محسوب میشود. اگرچه داراییها مانند هر منبع دیگری محدود هستند، اما از طرف دیگر، خواستهها همیشه نامحدودند؛ از این رو، مدیریت مؤثر منابع مالی برای تجارت اهمیت ویژهای دارد. در این مطلب به سؤال تعریف مدیریت مالی چیست، اهمیت مدیریت مالی، مفهوم و قلمرو آن و همچنین تصمیمات مالی و برنامهریزیهای مربوط به آن میپردازیم.
جدیدترین فرصتهای شغلی شرکتهای معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.
مدیریت مالی چیست؟
برای هر تجارتی این امر اهمیت دارد که داراییهایی که برای خرید آن هزینه کرده است، بهگونهای سرمایهگذاری شود که بازده حاصل از آن سرمایهگذاری، مبلغی بالاتر از هزینه مالی پرداختشده باشد. بهطور خلاصه، در پاسخ به تعریف مدیریت مالی چیست میتوان گفت که:
- تلاش برای کاهش هزینههای مال؛
- اطمینان از کافیبودن بودجه در دسترس؛
- سروکارداشتن با برنامهریزی، سازماندهی و کنترل فعالیتهای مالی، مانند خرید و مصرف بودجه.
ماهیت، دامنه و اهمیت مدیریت مالی چیست؟
هر سازمانی برای بهدستآوردن منابع، انجام فعالیتهای تولید و سایر فعالیتهای تجاری به سروکارداشتن با امور مالی نیاز ضروری دارد. پس از پاسخ به سؤال تعریف مدیریت مالی چیست باید بدانیم که تئوریهای بسیاری در مدیریت مالی وجود دارد:
برخی از کارشناسان امور مالی معتقدند که بهطور کلی، مدیریت مالی درمورد تأمین بودجه موردنیاز یک کسبوکار با مطلوبترین شرایط است؛ بنابراین، روریکرد آنها در درجه اول به تهیه بودجه و شیوههای مختلف جمعآوری آن معطوف میشود؛ همچنین نگهداری از روابط حقوقی و حسابداری بین شرکت و منابع بودجه نیز از رویکردهای اتخاذی در این تئوری به شمار میآید.
بخش دیگری از کارشناسان امور مالی بر این باورند که بهطور کلی، امور مالی به پول نقد مربوط است. از آنجا که تمام معاملات تجاری مستقیم یا غیرمستقیم شامل پول نقد میشوند، امور مالی مربوط به هر کاری است که در کسبوکار انجام شده است.
این سوال برای افراد پیش میآید که مقبولترین دیدگاه مدیریت مالی چیست؟ سومین و مقبولترین دیدگاه این است که مدیریت مالی، تهیه بودجه و استفاده مؤثر از آن را در بر میگیرد؛ بهعنوان مثال، مدیریت مالی یک شرکت تولیدی باید اطمینان داشته باشد که بودجه برای راهاندازی کارخانه و نصب ماشینآلات کافی است؛ علاوه بر آن، باید مطمئن شود که سود بهدستآمده، هزینهها و ریسکهایی را که کسبوکار متحمل آن شده است، جبران میکند.
در یک بازار توسعهیافته، بیشتر کسبوکارها بهآسانی میتوانند سرمایه خود را افزایش دهند. اگرچه مشکل اصلی استفاده بهینه از سرمایه، از طریق برنامه ریزی و کنترل مؤثر مالی است؛ علاوه بر اینها، مدیر مالی باید نسبت به رسیدگی به وظایفی مانند تضمین دردسترسبودن بودجه، تخصیص درست آن، مدیریت بودجه، سرمایهگذاری درست روی آن، کنترل هزینهها، پیشبینی نیازهای مالی، برنامهریزی سود و تخمین میزان بازگشت سرمایه، ارزیابی سرمایه در گردش و غیره اطمینان داشته باشد. حال که متوجه شدیم اهمیت مدیریت مالی چیست و در ادامه به دامنه و عوامل تعیین کننده دامنه آن میپردازیم.
دامنه مدیریت مالی ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری چیست و عوامل تعیین این دامنه کدامند؟
برای دانستن مفهوم و اصول مدیریت مالی ملزم هستید که بدانید دامنه مدیریت مالی چیست. این مهم است که تصمیمات مالی گرفتهشده، پشتیبان منافع سهامداران باشد؛ علاوه بر این، دامنه مالی، بهمعنای استفاده از حداکثر سرمایه سهامدار برای رشد سازمان، به عوامل دیگری نیز بستگی دارد؛ عواملی مانند: افزایش بهای خالص، میزان سرمایه کسبوکار و سودهای بازگشتی.
تصمیمات مدیریت مالی چیست و به چند دسته تقسیم میشود؟
در این قسمت از مطلب پس از این که متوجه شدید تعریف مدیریت مالی چیست باید با تصمیمات آن آشنا شوید. تلاش مدیران سازمانها اصولا مبنی بر کاهش هزینه در سازمان و استفاده از بودجه به بهینهترین و سودآورترین روش است.
بهطور معمول، این مدیران تصمیمات زیر را اتخاذ میکنند:
تصمیمات مربوط به سرمایهگذاری: مدیران موظفند که درمورد مقدار سرمایهگذاری، خارج از منابع مالی موجود، بر پایه کوتاهمدت و بلندمدت بودن آن تصمیم بگیرند؛ این تصمیم بر ۲ نوع است:
- تصمیمات بلندمدت سرمایهگذاری یا بودجه سرمایهگذاری بهمعنای تعهد بودجه برای مدتی طولانی، مانند عایدیهای ثابت است. این تصمیمات برگشتناپذیرند و بهطور معمول مواردی را در بر میگیرند که به سرمایهگذاری در یک ساختمان، زمین، ماشینآلات و دستگاهها و تعویض آنها با نمونه جدید و غیره مربوط میشوند. این تصمیمات، تعقیب مالی و عملکرد هر کسبوکاری را مشخص میکنند.
- تصمیمات سرمایهگذاری کوتاهمدت یا مدیریت سرمایه در گردش، بهمعنای تعهد بودجه برای مدت زمان کوتاه، مانند دارایی جاری است. اینها تصمیماتی را در خود جای میدهند که به سرمایهگذاری وجوه بهصورت پول نقد، سپردههای بانکی و سایر سرمایهگذاریهای کوتاهمدت مربوط است؛ همچنین بهطور مستقیم بر جاریبودن و کارایی کسبوکار اثر میگذارند.
تصمیمات تأمین مالی: مدیران تصمیماتی را مبنی بر افزایش سرمایه از منابع بلندمدت، که ساختار سرمایه گفته میشود، و منابع کوتاهمدت، که سرمایه در گردش گفته میشود، میگیرند؛ این نوع مدیریت نیز بر ۲ نوع است:
- تصمیمات برنامهریزی مالی که به تخمین منابع و کاربرد بودجه مربوط میشود. این بهمعنای پیشبینی نیازهای یک سازمان برای اطمینان از دسترسی کافی به منابع مالی است. هدف اصلی برنامهریزی مالی اطمینان از آن است که در مواقع موردنیاز ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری بودجه لازم وجود داشته باشد؛
- تصمیمات مربوط به ساختار سرمایه که شامل شناسایی منابع بودجه است؛ همچنین تصمیماتی را در رابطه با انتخاب منابع خارجی (صدور سهام، اوراق قرضه، استقراض از بانکها) یا منابع داخلی (درآمد باقیمانده برای افزایش بودجه) در بر میگیرد.
تصمیمات مربوط به سود سهام: این مورد شامل تصمیماتی مرتبط با آن مقدار از درآمد است که بهعنوان سود سهام توزیع میشود. سهامداران همیشه خواهان سود بیشترند؛ در حالیکه مدیران میخواهند درآمد را برای رفع نیازهای کسبوکار نگه دارند؛ از این رو، این مورد تصمیم مدیریتی پیچیدهای به حساب میآید. در نهایت این مطلب با این که مدیریت مالی چیست و چه اهمیتی دارد آشنا شدیم و دامنههای آن را نیز مورد بررسی قرار دادیم.
سخن آخر
اهمیت مدیریت مالی بسیار بالاست و تصمیمات اتخاذشده مبتنی بر آن، در هر سازمانی حائز اهمیت است؛ زیرا میتواند تمام فعالیتهای سازمان را تحتالشعاع قرار دهد یا اگر مشکلی در زمینه مدیریت پیش بیاید، کل سازمان به خطر میافتد؛ بنابراین، باید با بررسی کامل این موضوع که دقیقا تعریف مدیریت مالی چیست و تسلط بر آن، وارد حیطه کاری مرتبط با آن شد. شما چه تجربهای در زمینه مدیریت مالی سازمانها دارید؟
با ساختن یک رزومه حرفهای، برای استخدام در بهترین فرصتهای شغلی اقدام کنید.
کلیات سرمایه گذاری
سرمایهگذاری عبارت است از تبدیل وجوه مالی به یک یا چند دارایی با ریسک و بازده متناسب که برای مدتی ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری در زمان آینده نگهداری میشود. واژه سرمایهگذاری میتواند دامنه وسیعی از فعالیتها را شامل شود. خرید داراییهای ثابت یا اوراق بهادار هم انواع مهمی از سرمایهگذاری هستند.
سرمایهگذاری راهی برای کسب سود و درنتیجه حفظ و افزایش پول و ثروت است. بهطور خلاصه سرمایهگذاری عبارت است از هرگونه فدا کردن ارزشی در حال حاضر به امید به دست آوردن ارزشی در زمان آینده، به عبارت سادهتر سرمایهگذاری در حال حاضر ارزش مشخصی را فدا میکند تا در قبال آن در آینده ارزش خاصی که مورد نظرش است را به دست آورد.
سرمایهگذاری عبارت است از تبدیل وجوه مالی به یک یا چند نوع دارایی که برای مدتی در زمان آتی نگهداری میشود. واژه سرمایهگذاری دامنه وسیعی از فعالیتها را شامل میشود. این واژه میتواند شامل سرمایهگذاری در اوراق مشارکت، سهام عادی، برگههای اختیار خرید و اختیار فروش سهام، اوراق قابلتبدیل و داراییهای مشهود از قبیل طلا، اشیاء قیمتی، زمین و. باشد. سرمایهگذاری را میتواند به این صورت تعریف نمود: خریدن یک قلم دارایی واقعی یا مالی که میزان بازده آن با ریسک مورد انتظار متناسب باشد.
به زبان سادهتر سرمایهگذاری عبارت است از هرگونه فدا کردن ارزشی در حال حاضر (که معمولاً مشخص است) به امید به دست آوردن ارزشی بیشتر در زمان آینده. سرمایهگذاری را میتوان از دیدگاههای مختلفی تقسیمبندی نمود: سرمایهگذاری برحسب موضوع که به سرمایهگذاری واقعی و مالی و سرمایهگذاری از نظر زمانی که به کوتاهمدت و بلندمدت تقسیم میشود. در فرآیند سرمایهگذاری پسانداز کردن مازاد درآمد نسبت به هزینه شخص، نخستین گامی است که باید در این راه برداشته شود. گام بعدی شناخت و آگاهی از ریسک است. یک سرمایهگذار باید بتواند میزان بازده و ریسک قابلقبول را محاسبه و پیشبینی کند. در مرحله بعد آگاهی و شناخت انواع اوراق بهادار موجود در بازار است. پسازاین مرحله لازم است که سرمایهگذار میزان ریسک و بازده اوراق بهادار شرکتهایی را محاسبه نماید که مایل به سرمایهگذاری در آنها میباشد.
یکی دیگر از ارکان فرآیند سرمایهگذاری دسترسی به سیستم اطلاعاتی در این زمینه از طریق روزنامههای تخصصی، سایتهای مالی و. است. شناخت ساختار بازار اوراق بهادار بخش دیگری از فرآیند سرمایهگذاری است. سرمایهگذار باید بداند که این اوراق چگونه معامله میشوند و شیوه دادوستد و ایجاد رابطه با کارگزار چگونه است. آخرین گام در فرآیند سرمایهگذاری انتخاب مجموعهای از اوراق بهاداری است که از دیدگاه سرمایهگذار دارای بازده و ریسک قابلقبول میباشد.
انواع سرمایهگذاری
بر اساس ماهیت سرمایهگذاری را میتواند به دو نوع سرمایهگذاری فیزیکی و مالی تقسیم کرد که در ذیل توضیح داده میشود:
الف) سرمایهگذاری فیزیکی
در این نوع سرمایهگذاری، دارایی موضوع سرمایهگذاری یک دارایی واقعی و ملموس است، یعنی فرد در ازاء فداکردن ارزشی در زمان حاضر نوعی دارایی واقعی به دست میآورد، خرید آپارتمان و زمین نمونهای از این سرمایهگذاری است.
ب) سرمایهگذاری مالی
این نوع سرمایهگذاری فاقد ماهیت فیزیکی میباشند و در واقع نوعی دارایی است که ارزش آن به جریانهای نقدی ورودی آتی آن بستگی دارد. در این خصوص میتواند به داراییهای مالی همانند اوراق قرضه، سهام ممتاز، سهام عادی و سایر اوراق بهادار اشاره نمود.
نگاهی گذرا بر فرصتهای سرمایهگذاری
سرمایهگذاری وجوه مالی در داراییهای مختلف، تنها بخشی از کل تصمیمگیریها و برنامه¬ریزی¬های مالی است که اغلب افراد انجام میدهند. قبل از اینکه افراد سرمایهگذاری انجام دهند، هر فردی باید یک طرح کلی داشته باشد. اینچنین طرحی باید دربرگیرنده تصمیمگیری مربوط به انجام معامله، نحوه مالکیت، طول عمر دارایی و میزان سودآوری آن باشد. بیان فرآیند فرصتهای سرمایهگذاری مستلزم تجزیهوتحلیل ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری است. در این حالت فعالیتهای مربوط به فرآیند تصمیمگیری تجزیهوتحلیل شده و عوامل مهمی که بر روی تصمیمگیری آنها تأثیرگذار میباشد مورد بررسی قرار میگیرد؛ بنابراین سرمایهگذاران به دنبال بازده بیشتر میباشند و رابطه میان ریسک و بازده سرمایهگذاری را مورد بررسی قرار میدهند.
شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری
فرصتهای سرمایهگذاری خودبهخود اتفاق نمیافتند بلکه آنها را باید شناسایی نمود و یا اینکه آنها را به وجود آورد. انواع مختلف فرصتهای سرمایهگذاری ممکن است از سطوح مختلف بخشهای شرکت سرچشمه بگیرد برخی از فرصتهای سرمایهگذاری ممکن است توسط مدیریت عالی سازمان یا اعضای هیئتمدیره ارائه شود. مشارکت مدیریت عالی در ارائه فرصتهای سرمایه¬گذاری معمولاً به اقدامات استراتژیک نظیر بسط و گسترش فعالیت شرکت از طریق سیاستهای مالی و ورود به بازارهای جدید محدود میشود، نظر به اینکه فرصتهای سرمایهگذاری موجب تخصیص منابع مالی شرکت بهمنظور تحصیل درآمد یا کاهش هزینهها میشوند، لذا ممکن است سیاستهای مالی منظم و اصولی برای فرصتهای سرمایهگذاری از سوی شرکت به اجرا گذاشته شود.
منبع:
" مقاله پژوهشی عوامل موثر بر سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران "، نویسنده: سولماز امام
دیدگاه شما