تعریف و کاربرد سرمایه در گردش چیست؟
میزان سرمایه در گردش یک شرکت یا سازمان نشان دهنده کارآمدی آن می باشد و
اغلب سازمان ها و شرکت ها به دنبال افزایش سرمایه در گردش خود هستند.
این واژه از جمله اصطلاحاتی است که در حوزه مالی و حسابداری بسیار استفاده می شود.
همان طور که از اسم آن مشخص است به سرمایه ای اطلاق می شود که در سازمان جریان دارد.
با ما همراه باشید تا با مفهوم این عبارت در سازمان ها و شرکت ها بیشتر آشنا شوید.
1# تعریف سرمایه در گردش
Working Capital یا سرمایه در گردش نشان دهنده امکان نقد شوندگی سرمایه برای فرد یا کسب و کار است.
سرمایه در گردش معیاری است برای سنجش توانایی واحد تجاری در پرداخت تعهدات کوتاه مدت که از اختلاف بین دارایی های جاری و بدهی های جاری به دست می آید.
دارایی های جاری دارایی هایی هستند که
در طول سال مالی یک سازمان و نه به صورت بدبینانه و خوش بینانه قابلیت نقد شوندگی دارند؛
بنابراین می توان گفت پول جزو دارایی های جاری محسوب می شود.
از این رو از Working Capital برای سرمایه گذاری های کوتاه مدت که پول در آن ها بهتر نقد می شود کاربرد دارد.
به طور کلی هر آن چه که در افق زمانی کوتاه مدت قابلیت نقد شوندگی داشته باشد،
در مجموع دارایی های جاری به حساب می آید.
حساب های دریافتی هم نوعی از دارایی های جاری محسوب می شوند.
به همین علت به دارایی های جاری سرمایه در گردش گفته می شود.
همان طور که قبلا هم اشاره کردیم، سرمایه در گردش از اختلاف بین دارایی های جاری و بدهی های جاری به دست می آید؛
بنابراین لازم است تا با مفهوم بدهی های جاری هم آشنا شوید.
بدهی هایی که همانند دارایی های جاری، در طی دوره مالی مورد نظر همچنان قابلیت نقد شوندگی داشته باشند، بدهی های جاری نام دارند.
از جمله آن ها عبارتند از:
- اضافه برداشت بانکی
- حساب های پرداختنی (بستانکاران)
- مالیات های تکلیفی
- اسناد پرداختنی کوتاه مدت
- پیش دریافت از مشتریان
- ذخیره مالیات بر درآمد
و…
2# کاربرد سرمایه در گردش برای سازمان ها
آشنایی با این مفهوم برای همه افرادی که وضعیت مالی سازمان و شرکت برای آن ها اهمیت دارد، لازم است.
ترازنامه مالی یکی از ابزارهایی است که میزان سرمایه در گردش یک شرکت را مشخص می کند و
با استفاده از آن مدیران می توانند درباره وضعیت مالی و مقدار نقدشوندگی سرمایه موجود در شرکت اطلاعات خوبی را برای تصمیم گیری های آینده به دست آورند.
سرمایه گذاران با استفاده از سرمایه ای که در سازمان در گردش است قادر خواهند بود تا
به راحتی برای آینده مالی شرکت برنامه ریزی کنند.
3# مزیت سرمایه در گردش
هر چقدر سرمایه در گردش یک شرکت بیشتر شود شرکت ها با چالش های مالی کمتری رو به رو می شوند.
البته می تواند ورودی های مالی به شرکت ها را هم کاهش دهد؛
اما اگر مدیران بتوانند این سرمایه را به صورت سود سهام توزیع کنند،
در آن صورت سرمایه گذاران در شرکت راضی تر خواهند بود.
وجود سرمایه در گردش در شرکت باعث می شود بدهی ها و تمام هزینه های آن در یک سال به راحتی پرداخت شوند؛
اما این که این سرمایه در گردش تا چه میزان می تواند مطالبات مالی شرکت را پاسخگو باشد،
باید از نسبتی به نام نسبت جاری که از تقسیم دارایی های جاری به بدهی های جاری به دست می آید استفاده کرد.
توسط این رابطه می توان توان یک شرکت را برای پرداخت بدهی های کوتاه مدت فهمید.
اگر حاصل این نسبت کمتر از یک باشد، بیانگر این است که
میزان بدهی ها از دارایی های جاری شرکت بیشتر است و
افزایش یا کاهش فروش اعتباری، نقد شوندگی یک شرکت را تحت تأثیر قرار می دهد و
شرکت ها را با بحران های مالی مواجه می کند.
4# تأثیر استفاده مفهوم افق زمانی در سرمایه گذاری از Working Capital
شرکت هایی که از این مفهوم در امور مالی خود استفاده می کنند، بحران های آینده را پیش بینی کرده
و برای آن ها راه حل هایی تبیین می کنند.
همین موضوع باعث می شود تا به راحتی این بحران ها را پشت سر گذاشته و کارنامه موفقی از خود ایجاد کنند.
چنان چه شرکت از میزان کافی سرمایه در گردش برخوردار نباشد،
نرخ اعتباری آن کاهش پیدا می کند و در طولانی مدت ضرر مالی به شرکت می رساند.
شرکت هایی که کار خرده فروشی را انجام می دهند برای نقد شوندگی خود به سرمایه در گردش کمتری احتیاج دارند تا
با پول نقد به دست آمده موجودی کالای خود را افزایش داده و درآمد بیشتری را کسب کنند.
پایین بودن نسبت سرمایه در گردش در این گونه مشاغل نشان دهنده مدیریت هوشمندانه است.
این در حالی است که شرکت هایی با تولیدات انبوه، نیاز دارند تا سرمایه در گردش بیشتری را داشته باشند؛
چرا که قادر نیستند نقد شوندگی را با سرعت بالایی انجام دهند و
در صورت بروز بحران مالی اگر این نسبت در شرکت کم باشد نمی توانند در کوتاه مدت تولیدات خود را به فروش رسانده و به پول نقد برسند.
به همین علت این شرکت ها باید دارایی نقدی بالایی داشته تا در صورت بروز شرایط بحرانی آن را مدیریت کنند.
بدین منظور مقدار بهینه این نسبت می تواند 1 یا 2 باشد که بهره وری عملیاتی خوبی را برای شرکت نشان می دهد.
5# مدیریت سرمایه در گردش
هر نوع از مشاغل با هر رویکردی که دارند باید بتوانند سرمایه درحال گردش را در شرکت خود مدیریت کنند.
هرچه مدت زمان بین تولید محصول و خدمت تا دریافت پول از ارائه آن بیشتر شود،
طبیعتا شرکت زمان بیشتری را در انتظار نقد شوندگی سپری خواهد کرد و
در این حالت در پرداخت هزینه ها با مشکل رو به رو می شود.
مدیریت جریان نقد شوندگی زمانی بهینه خواهد بود که
مدیران از پارامترهایی که در چرخه سرمایه در گردش مؤثر هستند، اطلاعات کافی داشته باشند.
یکی از دلایلی که شرکت ها با ورشکستگی مواجه می شوند هم
عدم اطلاع درباره این اطلاعات و پیش بینی نکردن و برنامه ریزی نکردن برای آن است.
به دست آوردن حجمی مناسب برای سرمایه در گردش موجب می شود تا
شرکت ها در نقد شوندگی رشد خوبی داشته و سریع تر به موفقیت برسند.
تعریف بازار سرمایه
بازار سرمایه بازاری برای خریدوفروش اوراق مالکیت و اوراق بدهی است. بازار سرمایه بین تأمینکنندگان سرمایه مثل سرمایه گذران حقیقی (خرد) و سرمایه گذاران حقوقی (نهادی) و متقاضیان سرمایه مثل شرکت ها، دولت یا اشخاص، کانالی ارتباطی ایجاد میکند. بازار سرمایه برای عملکرد اقتصاد حیاتی است، چراکه سرمایه جزئی ضروری برای تولید خروجی در اقتصاد است. بازار سرمایه شامل بازار اولیه، بازار ثانویه و بازار اوراق مشارکت میشود.
بازار سرمایه شاخه وسیعی از بازار است که فرآیند خریدوفروش ابزارهای مالی را تسهیل میکند. بهطور خاص دو شاخه از ابزارهای مالی وجود دارد که سرمایه در آنها دخیل است. اوراق مالکیت که اغلب با عنوان سهام و اوراق بدهی که اغلب با نام اوراق مشارکت (قرضه) شناخته میشود. بازار سرمایه محلی برای انتشار و فروش سهام و اوراق مشارکت برای زمانهایی عموماً بیشتر از یک سال است.
بازار سرمـایه توسط سازمان بورس و اوراق بهادر و دیگر قانون گذاران مالی نظارت میشود. گرچه بازار سرمایه که عموماً با نام بورس اوراق بهادار تهران شناخته میشود، در خیابان حافظ مستقر است؛ اما امروزه بیشتر معاملات بازار سرمایه از طریق سیستم الکترونیک کامپیوتری و اینترنتی صورت میگیرد.
غیر از تفاوت بین اوراق مالکیت و بدهی، بازار سرمایه به دو دسته از بازارها تقسیم میشود. نخستین دسته، بازار اولیه است. در بازار اولیه، سهام و اوراق مشارکت بهصورت مستقیم از شرکت ها به سرمایه گذاران و سایر شرکت ها و نهادها و اغلب تحت عنوان عرضه عمومی اولیه توزیع میشود. بازار اولیه این امکان را فراهم میکند تا شرکت ها بدون گرفتن وام از بانک، با عرضه سهام خود به عموم مردم، منابع مالی موردنیاز برای اجرای فعالیتهای خود را تأمین کنند.
بعد از عرضه عمومی اولیه در بازار اولیه، نوبت به بازار ثانویه میرسد تا سهام شرکت ها در این بازار دادوستد شود و سهامداران بتوانند با فروش سهام خود به پول نقد دست یابند و علاقهمندان هم با خرید سهام، مالک بخشی از شرکت شوند.
بازار سرمایه شرکتکنندگان متعددی دارند ازجمله سرمایه گذاران حقیقی، سرمایه گذاران حقوقی یا نهادی همچون بیمه ها و صندوق های سرمایه گذاری مشترک، شرکت ها، سازمان ها، بانک ها و مؤسسات مالی.
دولت و شهرداریها اغلب برای تأمین مالی طرحهای خود اوراق مشارکت منتشر میکنند.
تأمینکنندگان سرمایه عموماً میخواهند بیشترین بازده احتمالی را با کمترین ریسک ممکن داشته باشند، درحالیکه شرکت های متقاضی سرمایه مایلاند سرمایه خود را با کمترین هزینه ممکن افزایش دهند.
اندازه بازار سرمایه یک کشور بهصورت مستقیم به اندازه اقتصاد آن بستگی دارد. ایالات متحده آمریکا بهعنوان بزرگترین اقتصاد جهان، بزرگترین و عمیقترین بازارهای سرمایه جهان را در اختیار دارد. چون بازار سرمایه پول را از مردم که صاحبشان هستند به سازمان ها که برای سودآوری به آن نیاز دارند انتقال میدهند و برای یک عملکرد خوب در اقتصاد مدرن حیاتی هستند.
از طرف دیگر، چون بازار سـرمایه بهصورت گسترده به اقتصاد جهانی پیوند خورده است، میبینیم که نوسانی در یک گوشه جهان میتواند منجر به امواج عظیمی در گوشهای دیگر شود. نقص این پیوستگی در بحران مالی جهانی طی سالهای ۲۰۰۷ نا ۲۰۰۹ به بهترین نحو قابلنمایش است. دورهای که آغاز آن با سقوط بازارهای مالی ایالات متحده آمریکا آغاز شد و اثرات این بحران بهصورت جهانی در بازار سرمایه همه کشورها دیده شد.
تفکیک بازار سرمایه از بازار پول
مردم اغلب بازار سـرمایه را با بازار پول اشتباه میگیرند یا هر دو آنها را با هم تلفیق میکنند. این دو بازار از هم بسیار متمایز بوده و از چند منظر مهم با هم تفاوت دارند. بازار سرمایه از بازار پول از این نظر متمایز است که بهصورت منحصربهفرد برای سرمایه گذاری های میانمدت و بلندمدت یکساله یا بیشتر مورداستفاده قرار میگیرد. از طرف دیگر بازار پول اغلب به خریدوفروش ابزارهای مالی با سررسید کمتر از یک سال محدود میشود. بازار پول همچنین از ابزارهای مالی متفاوتی نسبت به بازار سرمایه بهره میجوید. درحالیکه بازار سرمایه از اوراق بهادار سهام و اوراق مشارکت استفاده میکند، بازار پول از سپرده ها، وام با وثیقه، حواله و برات بهره میجوید.
به خاطر تفاوت آشکار بین این دو نوع بازار، آنها اغلب بهروشهای متفاوتی مورداستفاده قرار میگیرند. بسته افق سرمایه گذاری، بازار سرمایه اغلب برای خرید دارایی هایی استفاده میشود که شرکت خریدار یا سرمایه گذار امیدوار است تا ارزش آن دارایی طی زمان افزایش یابد. همچنین برای فروش آن دسته از دارایی هایی به کار میرود که شرکت یا سرمایه گذار بهمحض اینکه فکر کند زمان درست آن فرارسیده است. شرکت ها اغلب از بازار سرمایه برای رشد دارایی های خود در بلندمدت بهره میگیرند.
از سوی دیگر بازار پول، اغلب برای مقادیر کوچک سرمایه یا بهعنوان محل اندوخته موقت سرمایه شرکت استفاده میشود. از طریق ارتباط منظم با بازار پول، شرکت ها و دولتها قادر هستند تا سطح مطلوبی از نقد شوندگی را بهطور منظم تأمین کنند. علاوه بر این، به خاطر طبیعت کوتاهمدت بازارهای پول، این بازار اغلب بهعنوان محل سرمایه گذاری امنتری نسبت به سرمایه گذاری در بازار سهام به شمار میآید. نظر به این حقیقت که افق زمانی طولانیتر عموماً به سرمایه گذاری در بازار سرمایه مربوط است، زمان بیشتری نیاز است تا سرمایه گذاران شاهد عملکرد مثبت یا منفی بازار سهام باشند. همینطور، اوراق مشارکت و سهام عموماً سرمایه گذاری های پر ریسک تری نسبت به ابزاری که در بازار پول معامله میشوند، هستند.
مولفههای مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه
همه افراد هر روز در معرض نوعی ریسک قرار میگیرند، خواه رانندگی و پیادهروی در خیابان ، خواه سرمایهگذاری یا مواردی دیگر. شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایهگذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایهگذاری فردی و اهداف ریسک در نظر گرفته میشود. هر سرمایهگذار مشخصا دارای پروفایل ریسکپذیری متفاوتی است که بر اساس قدرت مقاومت او در برابر تغییر شرایط مشخص میشود. وقتی صحبت سرمایهگذاری به میان میآید باید در نظر داشت که رابطهی تنگاتنگی میان ریسک، خطر و پاداش وجود دارد. به قول معروف «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود». به طور کلی، با افزایش ریسکهای سرمایهگذاری، سرمایه گذاران برای جبران پذیرفتن این ریسکها، انتظار بازده یا پاداش بیشتری را دارند. در ادامه پس از بررسی انواع ریسک های سرمایه گذاری، به بررسی مولفه های مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه می پردازیم.
در مقالات پیشین در ارتباط با “مسیر تبدیل استارتاپ از ایده تا عرضهی اولیه سهام” صحبت نمودیم و به بررسی مراحل سرمایه گذاری استارتاپ ها پرداختیم. در این مقاله با تمرکز بر شاخص های مالی و اقتصادی به نحوه جذب سرمایه گداران و نحوه تصمیم گیری آنها می پردازیم.
در شکل زیر شماتیکی از این رابطه بیان شده است. برای این که بتوانید درک کنید که چه عوامل و فاکتورهایی در یک کسب و کار برای سرمایهگذاران جذاب است، ابتدا باید با ریسکهای سرمایهگذاری آشنا شوید و بدانید که سرمایهگذاران چگونه و از طریق چه راههایی، کسب و کارها را میسنجند.
رابطهی ریسک یا خطر با بازگشت سرمایه یا پاداش (برگرفته از Investopedia)
ریسک در سرمایه گذاری
به طور کلی در اصطلاح مالی، ریسک اختلاف درآمد یا آوردهی واقعی یک کسب و کار نسبت به درآمد یا سود مورد انتظار آن کسب و کار، در گذر زمان رشد استارتاپ است. ریسک یا خطر در واقع احتمال از دست دادن بخش یا تمام سرمایهی اولیهای است که وارد کسب و کار کردهاید.
به صورت کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی کسب و کار ارزیابی می شود. در امور مالی، «انحراف معیار» یک معیار متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار به اندازهگیری نوسانات ارزش داراییها در مقابل میانگین ارزش داراییهای پیشین کسب و کار در یک بازه زمانی مشخص است.
بر اساس طبقه بندی سایت Investopedia و wallstreetmojo ریسکهای مالی به دو بخش کلی سیستماتیک و غیر سیستماتیک بخشبندی شده که دارای زیر بخشهای دیگری از قبیل شکل زیر هستند.
شماتیکی از ریسکهای مالی یک کسب و کار
در ادامه به شکل خلاصه به تعریف انواع ریسکها پرداخته میشود:
- ریسک بازار: به ریسکی گفته میشود که ممکن است یک سرمایهگذاری به دلیل تغییرات و تحولات اقتصادی در برابرش قرار گرفته و ممکن است ارزش و سرمایهی خود را از دست دهد. اصلیترین بخشهای ریسک بازار به قسم زیر است:
- ریسک سهامی
- ریسک نرخ بهره/ سود
- ریسک ارز
شماتیکی از تاثیر ریسک افقی بر سرمایه
- ریسک طول عمر: هر وقت هر سرمایهگذاری بیش از زمان پیشبینی شدهی سرمایهگذاران به طول میانجامد، دچار این قبیل ریسکها میشود که عموما وارد سرزمینی ناشناخته شده که عموما نمیتوان درکی از خطرات پیش رو داشت.
- ریسک سرمایهگذاری خارجی: به ریسکی گفته میشود که به دلیل سرمایهگذاری در کشورهای خارج از کشور به وقوع می پیوندد، در واقع سرمایهگذاران با عواملی چون پایین آمدن شاخص اقتصادی GDP آن کشور، بالا رفتن تورم، ناآرامیهای مدنی و … مواجه میشوند.
حال که با خطرات و ریسکهای یک سرمایهگذاری آشنا شدید، جدا از اینکه خودتان میتوانید از روشهای مدیریت و شناخت ریسک برای پایین آوردن و مطمئن کردن کسب و کار خود اقدام کنید، دید بهتری از روش تصمیمگیری سرمایهگذارها بر یک کسب و کار دارید. در ادامه به شاخصهای پر اهمیت یک کسب و کار برای سرمایهگذاران پرداخته میشود، تا بتوان دید بهتری برای سنجش یک کسب و کار پیدا کرد و با ریسکهای آن آشنا شد.
شاخصههای مالی سنجش کسب و کارها
عموما سرمایهگذاران برای شناسایی ریسک کسب و کار از روشهای مختلف ارزیابی شرکتها مانند روش نسبتها یا نرخ بازگشت سرمایه و … استفاده میکنند. عموما قبل از پذیرش سرمایهگذار خارجی، هر بنیانگذاری خود به نوعی در حال سرمایهگذاری بر روی کسب و کارش است، پس بهتر است که با برخی از این شاخصهای مالی آشنا شوید تا بتوانید پیشبینی درستی به سرمایهگذار از کسب و کارتان ارائه دهید.
از برخی شاخصهای اقتصادی مانند IRR و NPV می توان برای تعیین میزان مطلوبیت یک پروژه و ارزش افزوده ایجاد شده توسط آن شرکت استفاده کرد. در حالی که یکی از این شاخصها به صورت درصدی استفاده میشود، دیگری به صورت رقم واحد پولی (دلار، ریال و …) بیان میشود.
ارزش فعلی (PV) و ارزش فعلی خالص (NPV)
ارزش فعلی (PV) آن ارزشی است که است که خالص جریانات نقدی ورودی در حال حاضر برای شرکت دارند. خالص ارزش فعلی (NPV) همان ارزش فعلی است که میزان کل سرمایهگذاری انجام شده در پروژه از آن کم میشود. به بیانی دیگر در فرمولهای زیر آورده شده است:
شاخص سود آوری (PI)
شاخص دیگری که از PV و NPV میتوان استخراج کرد، شاخص سود آوری (PI) میباشد که به شکل درصد بیان شده و به قرار فرمول زیر است:
به طور مثال اگر در ابتدا یک سرمایهگذاری ۱۰۰ واحدی روی طرح انجام شده باشد و سپس در سال اول ۵۰ واحد درآمد و در سال دوم ۵۰ واحد هزینه و ۱۵۰ واحد درآمد در شرکت وجود داشته باشد (آورده شده در شکل ۱-۴)، با در نظر گرفتن نرخ بهره/ تنزیل ۱۰% شاخصها به صورت زیر محاسبه میشود.
جریانات درآمد – هزینهی شرکت (برگرفته از آموزههای مهندس پورمددکار)
درواقع ارزش خالص فعلی گویای آن است که اگر روی این طرح ۱۰۰ واحد پولی سرمایه گذاری شود با توجه به نرخ بهره / تنزیل ۱۰% (عموما در حالت واقعی نرخ سود بانکی برابر با نرخ تنزیل در نظر گرفته میشود) نه تنها بعد از دو سال ۱۰۰ واحد پولی به سرمایهگذار بازگشت داده میشود بلکه ۲۰ واحد پولی اضافی هم به آن داده میشود، به معنای دیگر نه تنها اصل ارزش سرمایه نگه داشته میشود، بلکه ۲۰ واحد پولی سود نیز به آن پول اضافه خواهد شد. اگر نرخ تنزیل بالاتر گرفته میشد امکان منفی شدن این شاخص هم وجود دارد.
بعد از مشخص شدن سوددهی طرح باید میزان سوددهی به صورت نسبی و بدون واحد مشخص شود تا دید آیا آن طرح با توجه به سودده بودن برای سرمایهگذاری مناسب است یا خیر، برای رسیدن به این مهم از شاخصهایی به نام نرخ بازده داخلی یا نرخ بازگشت سرمایه استفاده میکنند.
نرخ بازده داخلی (IRR) و نرخ بازگشت سرمایه (ROR/ROI)
نرخ بازده داخلی (IRR = Internal Rate of Return) نرخی است که سود و زیان یک پروژه را مشخص میکند. تحلیلگران اقتصادی معمولا از این فاکتور در کنار ارزش خالص فعلی (NPV) استفاده میکنند. این مسئله به این دلیل است که هردو روش، مشابهاند ولی متغیرهای متفاوتی دارند.
با کمک ارزش خالص فعلی، میتوانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایهگذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریانهای نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با نرخ مانع شرکت (Hurdle Rate) مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایهگذاری شما، یک سرمایهگذاری ارزشمند خواهد بود. ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایهگذاری، برابر صفر است. فرمول IRR به قرار فرمول زیر است:
که در رابطه بالا:
- Ct = سود خالص برای دوره زمانی مورد نظر
- t = تعداد دوره زمانی
- r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر
- I = میزان سرمایهگذاری
در مثال ذکر شده در بخش قبلی میزان IRR به قرار زیر است:
هر سرمایهگذاری با توجه به زمینهی طرح و ریسکهای مورد انتظار، شاخصی به نام حداقل نرخ جذب کننده (MARR = Minimum Acceptable Rate of Return) برای خود تعریف میکند که اگر شاخص IRR بیشتر از آن باشد حتما بر روی طرح سرمایهگذاری میکند و اگر کمتر باشد ریسک سرمایهگذاری را نمیپذیرد.
نرخ بازده (RoR = Rate of Return/ Return on Investment) را می توان برای هر سرمایهگذاری، از وسیله نقلیه و املاک و مستغلات گرفته تا اوراق قرضه، سهام و هنرهای زیبا اعمال کرد. RoR با هر دارایی کار می کند به شرط آنکه دارایی در یک زمان خریداری شود و در دوره ای در آینده جریان نقدی ایجاد کند. سرمایه گذاریها، تا حدی بر اساس نرخ بازده گذشته ارزیابی میشوند، که میتواند در مقایسه با داراییهای همان نوع برای تعیین جذاب ترین سرمایه گذاریها ارزیابی شود. بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند قبل از انتخاب سرمایه گذاری ، نرخ بازده مورد نیاز را انتخاب کنند. این نرخ از فرمول زیر به دست میآید:
نقطهی سر به سر (Break Even Point)
در مقالات پیشین در ارتباط با دره مرگ و روش های تامین مالی آن صحبت نمودیم. چنان چه علاقه مند به این مقاله هستید میتوانید از طریق کلیک بر روی عبارت “راهکارهای تامین مالی در درهی مرگ استارتاپها” اقدام نمایید.
تجزیه و تحلیل نقطهی سر به سر مفهوم افق زمانی در سرمایه گذاری در اقتصاد، کسب و کار و حسابداری هزینه به نقطهای اشاره دارد که در آن هزینه کل با درآمد کل برابر میشود. برای تعیین تعداد واحدها یا ارزش و میزان درآمد مورد نیاز برای تأمین کل هزینه ها (هزینه های ثابت و متغیر) از تحلیل نقطه سر به سر استفاده می شود.
به طور خلاصه:
- در نقطه سر به سر، شرکت هیچ ضرر و زیانی نمی کند.
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که میانگین درآمد = میانگین هزینهی کل (AR = ATC)
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که درآمد کل = هزینه کل (TC = TR)
طبق تعریف به دیاگرام زیر خواهیم رسید:
دیاگرامی از نقطهی سر به سر تعدادی و ارزشی
تعریف فرمولی نقطهی سر به سر
(هزینه متغیر در واحد محصول – قیمت فروش در واحد محصول) / هزینههای ثابت = نقطه سر به سر تعدادی
- هزینههای ثابت (Fixed Costs) به هزینههایی گفته میشود که با تغییر میزان محصول و تولید تغییری نمیکنند. (عموما در طی سال در نظر گرفته میشود، مانند، حقوق، اجاره، تجهیزات ساختی و …)
- قیمت فروش در واحد محصول (Price) به قیمت هر کدام از محصولات به صورت واحدی گفته میشود.
- هزینه متغیر در واحد محصول (Variable Costs) به هزینههایی گفته میشود که برای تولید یک واحد از محصول به صورت مستقیم نیاز است.
قابل ذکر است که قیمت فروش واحد محصول منهای هزینه متغیر واحد محصول، حاشیه سود هر واحد است. به عنوان مثال، اگر قیمت فروش کتاب 100 هزار تومان و هزینههای متغیر آن 5 هزار تومان برای ساخت کتاب باشد، 95 هزار تومان حاشیه سود در واحد محصول است و به جبران هزینههای ثابت کمک میکند.
اصولا نقطهی سر به سر در اولین مراحل تصمیمگیری برای سرمایهگذاری بر استارتاپها صورت میگیرد، زیرا دلایل زیادی وجود دارد تا به آن نقطه نرسید یا به عنوان استراتژی خود مشخص کنید که چه قدر از آن ارزش را میخواهید صرف چه هزینههایی کنید. به همین دلیل در اولین مرحله این شاخص تحلیل میشود تا در صورت منطقی بودن به مراحل بعدی رجوع شود. به طور مثال در مرحلهی بعدی با رسم جریان درآمد – هزینه در دو حالت عادی و تجمعی، زمان رسیدن به نقطه سر به سر تجمعی و عادی را محاسبه میکنند، تا با تحلیل آن دو نمودار، به میزان ریسکهای احتمالی موجود در روند رشد کسب و کار بپردازند.
تیم سرمایه گذاری صندوق پژوهش و فناوری گیلان جهت توانمندسازی استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا، فایل excel مورد نیاز جهت تحلیل مولفه های مالی را آماده نموده است. چنان چه تمایل به دریافت این فایل نمونه دارید، می توانید درخواست خود را با موضوع “دریافت فایل excel تحلیل مولفه های مالی” به آدرس پست الکترونیک صندوق گیلان ([email protected]) ارسال نموده یا در زیر همین پست آدرس پست الکترونیک خود را یادداشت بفرمایید.
کلاهبرداری در صندوق های سرمایه گذاری امکان دارد؟
غافل از این که سرمایه گذاری، به عنوان یک مفهوم مستقل میتواند جدا از ابزار و شیوههای مالی و سرمایه گذاری برای افراد نه تنها امنیت مالی فراهم کند بلکه میتواند آینده و اهداف مالی آنها را به سرانجام مناسب برساند.
اما نکته مهم این است که از ابزاری مطمئن برای پویایی سرمایه خود در مسیر سرمایه گذاری استفاده کنیم. با توجه به اتفاقاتی که گفتیم این سوال مطرح میشود که ابزار مالی نوینی مانند صندوق های سرمایه گذاری امکان کلاهبرداری را دارند؟ چطور میتوان برای سرمایه گذاری به آنها اعتماد کرد؟
و سوال مهم این که چطور و با چه ترفندی بسیاری از افراد در دام موسسات مالی و اعتباری افتادند؟ با پاسخ به این سوالات میتوان به نتیجه مناسب در مورد انتخاب صندوق سرمایه گذاری به عنوان ابزار مالی نوین و مطمئن رسید.
موسسات مالی و اعتباری غیر مجاز چطور کلاهبرداری کردند؟
عدهای را در رسانههای رسمی دیدیم که در مقابل موسسات مالی و اعتباری غیر مجاز اعتراض میکردند و سرمایه از دست رفته خود را مطالبه میکردند. ممکن است ما هم یکی از همان مال باختگان باشیم و یا این امکان هم وجود دارد که تنها از اخبار آنها مطلع باشیم.
اما در هر دو صورت این سوال مطرح میشود که این موسسات غیرمجاز چطور توانستند این تعداد از افراد که افراد بالغی هم بودند را به تله بیاندازند و از آنها کلاهبرداری کنند؟
شاید نام بازی پانزی به گوشتان خورده باشد. اما خالی از لطف نیست که در مورد این مفهوم برای درک بهتر چگونه کلاهبرداری کردن موسسات مالی و اعتباری غیر مجاز توضیح دهیم.
بازی پانزی و یک شبه پولدار شدن
این بازی بارها و بارها در کشورها و شرایط مختلف از طرف افراد کلاهبردار انجام شده است. بازی پانزی به طور مشخص روی افرادی جواب میدهد که میخواهند یک شبه پولدار شوند و در مورد سوددهی سریع و بی حساب و کتاب هیچ سوالی نمیپرسند و کنجکاو نمیشوند.
به طور ساده بازی پانزی را توضیح دهیم؛ موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز با وعده سودهای بالا و تضمینی و بدون ریسک از اشخاص پول میگرفتند و نام این کار را سرمایه گذاری میگذاشتند. در صورتی که هیچ سرمایه گذاری صورت نمیگرفت و فرآیند آنها بسیار غیرشفاف بود.
از آنجایی که سرمایه گذاری و شفافیت در میان نبود، زمانی که موعد پرداخت سود به افراد میرسید، موسسات غیرمجاز مجبور بودند برای تامین سود مفهوم افق زمانی در سرمایه گذاری وعده شده به همراه اصل پول از افراد دیگر پول دریافت کنند و به آنها هم همین قولها را بدهند که سود بالا خواهند داد.
تصور کنیم که از شخصی 100 هزار تومان دریافت میشود و به او وعده 200 هزار تومان در موعد دیگری داده میشود. در تاریخ وعده داده شده، شخصی که پول را گرفته باید 200 هزار تومان را فراهم کند. برای این کار از نفر دیگری 200 هزار تومان دریافت میکند و به او قول بازپرداخت 300 هزار تومان در تاریخی مشخص را میدهد و 200 هزار تومان نفر قبلی را پرداخت میکند.
این روند ادامه پیدا میکند تا به آخرین فرد برسد. بعد از دریافت پول از آخرین نفر، دیگر خبری از آن موسسه غیر مجاز یا فرد کلاهبردار وجود ندارد یا به عبارتی سادهتر پولهای نفر آخر را برداشته و شاید فرار کرده است.
با بررسی ساختار بازی پانزی میتوان به عملکرد موسسات مالی و اعتباری پی برد و عدم شفافیت را بزرگترین عامل از دست دادن سرمایه افراد دانست. اما چطور میتوان با تعریف ساختار صندوقهای سرمایه گذاری ادعا کرد که کلاهبرداری در صندوق های سرمایه گذاری امکان پذیر نیست؟
ساختار صندوقهای سرمایه گذاری
در توضیح ساختار موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز که بر مبنای بازی پانزی بوده است گفته شد که خبری از شفافیت در سرمایه گذاری نبوده است. اما در ساختار صندوقهای سرمایه گذاری، ما سبدی متشکل از داراییهای انواع زمینههای سرمایه گذاری را داریم.
به عنوان مثال صندوق آوای سهام کیان با سبدی متشکل از سهام منتخب بازار سهام فعالیت میکند. ساختار صندوقهای سرمایه گذاری به این شکل است که بعد از جمعآوری وجوه نقد سرمایه گذاران اقدام به تشکیل سبد خود میکند و داراییهای سرمایه گذاران در آن به واحدهای سرمایه گذاری تبدیل میشود و در پرتفوی سرمایه گذاری هر سرمایه گذار – به میزان سرمایه گذاری که کرده است – قرار میگیرد.
بنابراین میتوان گفت که ساختار صندوق های سرمایه گذاری با هدف پویایی سرمایه به وجود میآید و دلیل برای کلاهبرداری وجود ندارد. در واقع هرکس میداند چه چیزهایی دارد و دارایی خود را رصد کند. اما چطور میتوان از شفافیت عملکرد صندوقها باخبر شد؟
شفافیت و امنیت در صندوق های سرمایه گذاری
گزارش دادن و اعلام داراییهای موجود میتواند افق دید شفافی را به سرمایه گذاران نسبت به اینکه سرمایهشان در چه وضعیتی است به آنها ارائه دهد.
انتشار گزارشهای مالی سالانه و دورهای صندوقهای سرمایه گذاری در وبسایتهای رسمی مانند fipiran میتواند در دسترس تمام سرمایه گذاران قرار بگیرد تا بتوانند از عملکردهای صندوق موردنظرشان آگاه باشند.
به این نکته هم باید اشاره کنیم که صندوقهای سرمایه گذاری در زمان شروع فعالیتشان متعهد به انتشار گزارشهای مالیشان میشوند.
مجوزها و نظارت بر صندوق های سرمایه گذاری
تنها نمیتوان به مجوزها بسنده کرد. نظارت و پیگیری عملکرد ابزار مالی از طرف سازمانهای مربوطه برای ایجاد امنیت و جلوگیری از کلاهبرداری میتواند تا حد زیادی باعث آسوده خاطر شدن سرمایه گذاران شود.
جالب است بدانیم که هیچ صندوق سرمایه گذاری اجازه شروع فعالیت ندارد جز اینکه از طرف سازمان بورس و اوراق بهادار مجوز دریافت کند و زیر نظر این سازمان فعالیت کند.
از طرف دیگر، صندوق های سرمایه گذاری کیان به آدرس : https://kiandigital.com/fund که از فضای سرمایه گذاری آنلاین بهرهمند هستند جدا از نظارت و مجوز سازمان بورس و اوراق بهادار از طرف سازمان نظارت بر امنیت اطلاعات بازار سرمایه هم مورد نظارت قرار میگیرند.
بنابراین، با این میزان شفافیت، با خیال راحت میتوان به این سوال که کلاهبرداری در صندوق های سرمایه گذاری امکانپذیر است؟ پاسخ داد خیر.مفهوم افق زمانی در سرمایه گذاری
پرتفوی چیست و چه کاربردی در بورس دارد ؟
شاید کلمه پرتفوی را از زبان افرادی که در حوزه سرمایه گذاری، به خصوص سرمایه گذاری در بازارهای مالی مانند بورس فعالیت می کنند را خیلی شنیده باشید. یا هنگام بررسی صندوق های سرمایه گذاری مشترک، با کلمه پرتفوی مواجه شده باشید. اما دقیقا پرتفوی چیست و چه کاربردی در بورس یا به صورت کلی چه کاربردی درسرمایه گذاری دارد؟
پرتفوی چیست ؟
پرتفوی مجموعه ای از سرمایه گذاری های مالی مانند سهام، اوراق قرضه، کالاها، پول نقد، واحدهای صندوق های مشترک سرمایه گذاری با سرمایه محدود، و صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) است. مردم به طور کلی معتقدند سهام، اوراق قرضه و پول نقد هسته اصلی یک پرتفوی را تشکیل میدهند. اگرچه این مسئله در اغلب موارد صحیح است، اما نیازی نیست آن را به عنوان یک قاعده کلی در نظر بگیریم. یک پرتفوی ممکن است شامل طیف گستردهای از داراییها، از جمله املاک و مستغلات، سکه، ارز، طلا، آثار هنری و سرمایه گذاری های خصوصی باشد.
شما ممکن است تصمیم بگیرید پرتفوی خود را شخصاً نگهداری و مدیریت کنید، یا اینکه به یک مدیر مالی، مشاور مالی یا یک متخصص امور مالی دیگر اجازه دهید پرتفوی شما را مدیریت کند.
صرف نظر از ترکیب دارایی، پرتفوی شما باید درجاتی از تنوع را داشته باشند، و منعکس کننده میزان ریسک پذیری، اهداف بازده مالی، افق زمانی و سایر محدودیتهای مربوطه، از جمله شرایط مالیاتی، نیازهای نقدینگی، شرایط قانونی و شرایط منحصر به فرد دیگر سرمایهگذار باشد.
مدیریت پرتفوی
یک پرتفوی را میتوان به عنوان یک کیک در نظر گرفت که به قطعاتی با اندازههای مختلف تقسیم شده است، هر قطعه نمایانگر گروهی از داراییها و یا سرمایه گذاری های مختلف است. هدف سرمایه گذاران این است مفهوم افق زمانی در سرمایه گذاری که یک پرتفوی متنوع، همراه با همگونی مناسب بین بازده ریسک در برابر سطح بازدهی، متناسب با سطح ریسک پذیری شخصی خود ایجاد کنند. اگرچه سهام، اوراق قرضه و پول نقد معمولاً به عنوان عناصر اصلی ساخت یک پرتفوی در نظر گرفته میشوند، شما میتوانید یک پرتفوی با انواع مختلف داراییها، از جمله املاک و مستغلات، سهام، طلا، انواع اوراق قرضه، نقاشیها و دیگر کالاهای هنری را ایجاد کنید.
پرتفوی که در تصویر بالا به عنوان مثال آورده شده است، تخصیص منابع یک سرمایهگذار با تحمل ریسک کم را نمایش میدهد. به طور کلی، یک استراتژی محافظهکارانه سعی میکند با سرمایه گذاری در اوراق بهادار کمخطر از ارزش پرتفوی محافظت کند. در مثال بالا مشاهده میکنید که 50٪ منابع به اوراق قرضه اختصاص داده شده، که میتواند حاوی شرکتهایی با درجه عالی و اوراق قرضه دولتی از جمله شهرداریها باشد. تخصیص 20% منابع به سهام میتواند شامل سهام ممتاز یا سرمایه کلان باشد و 30٪ اختصاص یافته به سرمایه گذاری های کوتاهمدت نیز میتواند شامل پول نقد، گواهی سپرده (CD) و حسابهای پسانداز با بازده بالا باشد.
اکثر متخصصان سرمایه گذاری توافق دارند تنوع دادن به پرتفوی، گرچه ضامن قطعی جلوگیری از ضرر نیست، اصلی اساسی برای دستیابی به اهداف طولانی مدت مالی است؛ که در عین حال، ریسک را به حداقل میرساند.
انواع پرتفوی
به تعداد سرمایهگذاران و مدیران مالی، انواع مختلف پرتفوی و استراتژیهای سرمایه گذاری وجود دارد. همچنین میتوان پرتفوی های چندگانه داشت که محتوای آنها میتواند منعکس کننده استراتژی یا سناریوی های سرمایه گذاری متفاوت باشد و در جهت نیازهای گوناگون ساختار یافته باشند.
1. پرتفوی ترکیبی
رویکرد پرتفوی ترکیبی در انواع مختلف دارایی تنوع ایجاد میکند. ایجاد یک پرتفوی ترکیبی، مستلزم جایگیری در اوراق قرضه، کالاها، املاک و مستغلات و حتی هنر، در کنار بازار سهام است. به طور کلی، یک پرتفوی ترکیبی شامل قسمتهایی نسبتاً ثابت از سهام، اوراق قرضه و سرمایه گذاری های جایگزین است. این مسئله از این جهت سودمند است که از نظر تاریخی، سهام، اوراق قرضه و گزینههای جایگزین، همبستگی کاملی با یکدیگر نشان ندادهاند.
2. پرتفوی سرمایه گذاری
هنگامی که از یک پرتفوی برای اهداف سرمایه گذاری استفاده میکنید، انتظار دارید سهام، اوراق قرضه یا دیگر داراییهای مالی بازدهی کسب کند، یا با گذشت زمان ارزش افزوده بیافرینند، یا هر دوی این شرایط را داشته باشند. یک پرتفوی سرمایه گذاری ممکن است استراتژیک باشد (جایی که شما داراییهای مالی را با قصد نگه داشتن طولانی مدت خریداری می کنید)؛ یا تاکتیکی (جایی که شما به امید دستیابی به سودهای کوتاهمدت به خرید و فروش منابع مالی میپردازید).
3. پرتفوی تهاجمی و متمرکز بر سهام
پرتفوی تهاجمی به طور کلی مبتنی بر قبول ریسکهای بزرگ به دنبال بازگشت سرمایه با بازده بالاست. سرمایهگذاران تهاجمی به دنبال شرکتهایی هستند که در مراحل اولیه رشد خود هستند و ارزش پیشنهادی منحصر به فردی دارند. بیشتر آنها هنوز نام زبانزدی ندارند.
4. پرتفوی دفاعی، متمرکز بر سهام
پرتفوی دفاعی تمرکز خود را بر روی کالاهای اصلی مصرف کننده قرار میدهد که در مقابل رکود آسیبپذیر نیستند. سهام دفاعی در شرایط خوب و بد بازار، بازدهی مناسبی دارند. هر قدر هم که اقتصاد در یک زمان مشخص بد باشد، شرکتهایی که محصولاتی ضروری برای زندگی روزمره تولید میکنند سرپا خواهند ماند.
5. پرتفوی متمرکز بر درآمد
این نوع پرتفوی از سهامی که به سهامداران خود سود میپردازند، یا به گونههای دیگر پرداختی دارند، کسب منفعت میکنند. برخی از سهام موجود در پرتفوی درآمدی، میتوانند در پرتفوی دفاعی نیز جای بگیرند، اما در این دسته آنها اساساً برای بازده بالا انتخاب میشوند. پرتفوی درآمدی باید جریان نقدی مثبتی ایجاد کند. صندوقهای اعتباری سرمایه گذاری در املاک و مستغلات (REITs)نمونههایی از سرمایه گذاری های درآمدزا هستند.
6. پرتفوی متمرکز بر سهام سفتهبازانه
پرتفوی سفته بازانه برای سرمایهگذارانی که ریسک پذیری بالایی دارند بهترین گزینه است. معاملات سفته بازی میتوانند شامل عرضه های اولیه عمومی (IPO) یا سهامی باشند که بر اساس شایعات اهداف تصاحب هستند. شرکت های فناوری یا مراقبتهای بهداشتی که در آستانه تولید یک محصول انقلابی هستند نیز در این گروه قرار می گیرند.
تأثیر ریسک پذیری بر تخصیص منابع در پرتفوی
اگرچه یک مشاور مالی می تواند یک مدل پرتفوی کلی برای شخصی خاص ایجاد کند، ریسک پذیری یک سرمایهگذار باید به طور قابل توجهی در محتوای پرتفوی انعکاس پیدا کند.
به عنوان مثال، یک سرمایهگذار محافظهکار ممکن است پرتفوی شامل سهام دارای ارزش کلی بالا، صندوقهای سرمایه گذاری با شاخص بازار گسترده، اوراق قرضه مناسب سرمایه گذاری و سرمایه گذاری های نقدی با درجه اعتبار بالا مانند سپرده بانکی را ترجیح دهد.
در مقابل، یک سرمایهگذار با ریسک پذیری بالا ممکن است برخی از سهام رو به رشد با ارزش کلی پایین را با جایگیری در سهامی تهاجمی و با ارزش کلی بالا ترکیب کند، مقداری سرمایه گذاری در اوراق بهادار با بازده بالا انجام دهد، و به دنبال املاک و مستغلات، فرصتهای سرمایه گذاری بینالمللی و جایگزین برای پرتفوی خود باشد. به طور کلی، یک سرمایهگذار باید مواجهه با اوراق بهادار یا آن دسته از داراییهایی را که نوسان آنها موجب نگرانی خاطر میشود را به حداقل برساند.
تأثیر افق زمانی بر تخصیص منابع در پرتفوی
مشابه ریسک پذیری، سرمایهگذاران باید هنگام ساخت پرتفوی به مدت زمان سرمایه گذاری خود نیز توجه داشته باشند. به طور کلی، سرمایهگذاران باید با نزدیک شدن به تاریخ هدف خود، به سمت تخصیص دارایی محافظهکارانه پیش روند تا از درآمدی که پرتفوی تا آن زمان داشته محافظت کنند.
به عنوان مثال، یک سرمایهگذار پسانداز برای بازنشستگی را در نظر بگیرید که قصد دارد ظرف 5 سال نیروی کار را ترک کند. حتی اگر آن سرمایهگذار با سرمایه گذاری در سهام و اوراق بهادار پر خطر مشکلی نداشته باشد، باید بخش بیشتری از پرتفوی خود را در داراییهای محافظهکارانهتری مانند اوراق قرضه و پول نقد سرمایه گذاری کند تا از این طریق به حفظ پسانداز فعلی خود کمک کند. برعکس، یک فرد که تازه وارد نیروی کار شده میتواند کل پرتفوی خود را به سهام اختصاص دهد، زیرا ممکن است چندین دهه برای سرمایه گذاری فرصت داشته باشد، و توانایی آن را داشته باشد تا ضرر برخی از نوسانات کوتاه مدت بازار را تحمل کند.
نکات کلیدی
- پرتفوی مجموعهای از سرمایه گذاری های مالی مانند سهام، اوراق قرضه، کالاها، پول نقد و معادل نقدی آن و همچنین همتایان آنها در صندوقهای سرمایه گذاری است.
- سهام و اوراق قرضه، عموماً به عنوان عناصر اصلی سازنده پرتفوی در نظر گرفته میشوند، اگرچه ممکن است یک پرتفوی متشکل از انواع مختلفی از داراییها (از جمله املاک و مستغلات، طلا، نقاشیها و دیگر مجموعههای هنری) باشد.
- متنوعسازی مفهومی کلیدی در مدیریت پرتفوی است.
- تحمل فرد در برابر ریسک، اهداف سرمایه گذاری و افق زمانی، همه عوامل مهمی در هنگام جمعآوری و تنظیم پرتفوی سرمایه گذاری است.
پرتفوی سرمایه گذاری چیست؟
پرتفوی سرمایه گذاری سبدی از دارایی است که میتواند شامل سهام، اوراق قرضه، پول نقد و غیره باشد. چگونگی درهم آمیختن این سرمایهها بازتابدهنده ریسک پذیری و اهداف مالی سرمایهگذاران است. برای کمک عملیتر، همکاری با یک مشاور مالی محلی که میتواند شما را در ایجاد یک پرتفوی سرمایه گذاری مناسب برای شخص شما راهنمایی کند، گزینه مناسبی است.
تعیین چگونگی تخصیص منابع پرتفوی سرمایه گذاری
اگر به دنبال سرمایه گذاری هستید، احتمالاً اصطلاح تخصیص دارایی را شنیدهاید. این اصطلاح نحوه تجزیه پرتفوی براساس طبقات دارایی را توضیح میدهد. طبقه دارایی دستهای از سرمایه گذاری های مختلف است. به عنوان مثال، سهام، بخشی از یک شرکت است که تحت مالکیت شماست و نرخ بازدهی ثابتی ندارد. در عین حال، اوراق قرضه و گواهی سپرده (CD)میتواند شامل درآمد ثابت باشد.
تعدادی مثال از گزینههای مالی مختلف که میتوان از آنها برای ایجاد پرتفوی سرمایه گذاری استفاده کرد:
- صندوقهای قابل معامله در بورس (EFTs)
- صندوقهای مشارکتی
- صندوقهای اوراق قرضه
- صندوقهای سرمایه گذاری املاک و مستغلات (REITS)
شما میتوانید این موارد را به طور تصادفی در یک پرتفوی ریخته و انتظار بازدهی عمده داشته باشید. اما متنوعسازی پرتفوی نکتهای اساسی است، تخصیص دارایی شما باید به میزان ریسک پذیری شما پایبند باشد.
ایجاد پرتفوی سرمایه گذاری با در نظر گرفتن میزان ریسک پذیری شخصی
ریسک به معنای احتمال بالقوه از دست دادن پول در زمانیست که بازار یا طبقهای خاص از سرمایه عملکرد مناسبی ندارد. هنگام سرمایه گذاری همیشه درجاتی از ریسک وجود دارد. اگر به هیچ وجه قادر به از دست دادن سرمایه خود نیستید، میتوانید آن را در یک حساب پسانداز یا بهترین گواهی سپردهای که میتوانید پیدا کنید قرار دهید. FDIC هر دو را بیمه میکند. این بدان معناست که شما کل پول خود را به شکلی که ممکن است با یک سهام از دست بدهید، از دست نخواهید داد.
ریسک پذیری شما میزان انعطافی که می توانید در سرمایه گذاری های خود تحمل کنید را تعیین میکند. به عبارت دیگر، این مسئله نشان میدهد که چقدر میتوانید فراز و نشیب های حاصل از هر سرمایه گذاری را تحمل کنید. این همان چیزی است که سرمایهگذاران آن را نوسان بازار می نامند.
اگر ظرف سالهای کوتاهی به پول خود احتیاج دارید و توانایی از دست دادن هیچ مقداری از آن را ندارید، ظرفیت تحمل ریسک کمی دارید. این بدان معناست که شما احتمالاً از یک رکود بزرگ در بازار بهبود نخواهید یافت.
از طرف دیگر، کسی که طی مدت 40 سال به پول خود احتیاج ندارد، احتمالاً میتواند نوسانات و فراز و نشیبهای بیشتری را تحمل کند. این سرمایهگذار در صورت کاهش ارزش سرمایه گذاری خود، زمان لازم برای صبر کردن تا بازگشت بازار به حالت بهینه را خواهد داشت.
در دنیای سرمایه گذاری، طول مدت هم اکنون تا زمانی که به پول خود نیاز دارید، به عنوان افق زمانی شما شناخته می شود. هنگام ساخت پرتفوی سرمایه گذاری خود باید به دقت در این مورد فکر کنید.
هرکدام از ما بر اساس اهداف و وضعیت زندگی خود میزان ریسک پذیری متفاوتی داریم. به عنوان مثال، شخصی که تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شده احتمالاً میتواند سرمایه گذاری تهاجمی داشته باشد، زیرا زمان زیادی در اختیار دارد. در همین حال، یک بازنشسته 75 ساله که برای تحصیلات نوه خود پسانداز میکند، ممکن است نتواند ریسک افت پرتفوی را متحمل شود، و بنابراین یک پرتفوی محافظهکارانهتر خواهد داشت.
چگونگی ایجاد پرتفوی سرمایه گذاری با استفاده از صندوق قابل معامله در بورس (ETF)
همانطور که در بالا اشاره شد، تخصیص دارایی نحوه تقسیم پول موجود در پرتفوی در بین طبقات مختلف دارایی است. بهترین تخصیص دارایی برای پرتفوی شخصی شما به عوامل زیادی بستگی دارد. اگر به تازگی شروع به کار کردهاید، باید یک مشاور مالی انتخاب کنید تا در درک این مسئله که سرمایه گذاری های مختلف چگونه میتوانند شما را تحت تأثیر قرار دهند، به شما کمک کند.
هنگامی که به تخصیص دارایی خود فکر میکنید، به خاطر داشته باشید که طبقات دارایی به دستههای کوچکتر تقسیم میشوند؛ و هر یک به شکلی متفاوت به شرایط بازار پاسخ میدهند. به عنوان مثال، سهام یک شرکت با شرکتی دیگر بسیار متفاوت است. به همین دلیل است که افراد سرمایه گذاری های مشابه را با هم در یک گروه قرار میدهند. این امر خصوصاً در مورد صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) معمول است.
صندوق قابل معامله در بورس، صندوقی است که شامل تعدادی سهام مشابه است. این میتواند به معنای سهام یک بخش خاص از اقتصاد یا حتی سهام کشورهای مختلف باشد. یک صندوق قابل معامله در بورس میتواند فقط در شرکتهای بزرگ و نامی، یا فقط در شرکتهای کوچک با پتانسیل رشد بالا سرمایه گذاری کند. سرمایه گذاری در چندین نوع صندوق قابل معامله در بورس، سرمایه کلی سهام شما را متنوع میکند، زیرا در صندوقهایی که رفتاهای متفاوت در شرایط اقتصادی مختلف دارند، سرمایه گذاری میکنید. بیشتر مشاوران سرمایه گذاری در واقع پول مشتریان خود را در صندوقهای قابل معامله در بورس سرمایه گذاری میکنند.
بنابراین حین تفکر در سرمایه گذاری های خود یان نکته را مد نظر داشته باشید، که مشاوران مالی توصیه میکنند که یک پرتفوی متنوع برای سرمایه گذاری ایجاد کنید. این بدان معنی است که در چندین طبقه مختلف دارایی سرمایه گذاری کنید. این مسئله همچنین به معنای انتخاب گزینههای متنوع در یک طبقه دارایی منفرد است.
وقتی در حال ساخت پرتفوی سرمایه گذاری خود هستید، در مورد تخصیص دارایی خود خوب فکر کنید. اطمینان حاصل کنید که پرتفوی شما به میزان ریسک پذیری شما پایبند است؛ بدین معنی که به چه میزان میتوانید از پس فراز و نشیبهای بازار برآیید.
برخی از طبقات دارایی، مانند سهام، عموماً به عنوان سرمایه گذاری هایی با ثبات کمتر در نظر گرفته میشوند. در همین حال، اوراق بهادار با درآمد ثابت و اوراق قرضه معمولاً سرمایه گذاری مطمئنتری محسوب میشوند. همچنین، به افق زمانی خود یا زمانی که برای سرمایه گذاری در اختیار دارید، قبل از اینکه واقعاً به آن پول نیاز داشته باشید، فکر کنید.
دیدگاه شما