تاثیر ریسک نقدینگی بر بازار سهام


کل ریسک را می‌توان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم نمود ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره می‌باشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمی‌باشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکت‌های کلی بازار به وجود می‌آید. طبق نظریه ‌های پرتفولیو می‌توان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی می‌ماند. شاخص بتا شاخصی برای اندازه‌گیری همنوایی حرکت یک شرکت با حرکت کل بازار یا شاخصی برای اندازه‌گیری ریسک سیستماتیک است. لذا به بیان دیگر می توان ریسک­های تجاری را ریسک­‌هایی دانست که یک بنگاه کاملا به آن‌ها واقف است و از آنها برای ایجاد مزیت رقابتی و ایجاد ارزش برای سهامدارن استفاده می‌کند. این ریسک­‌ها به بازار محصولات و خدماتی که بنگاه در آن‌ها فعالیت می­‌کند بستگی دارد و شامل نوآوری ­های تکنولوژیکی، طراحی خدمات و محصولات و بازاریابی آن‌ها می‌شود. فعالیت‌های تجاری یک بنگاه در معرض ریسک‌های کلان اقتصادی نیز قرار دارد. این ریسک­‌ها از چرخه­‌های اقتصادی و حتی سیاست‌­های پولی و مالی دولت نیز ناشی می‌شوند.

بررسی اثر نقدشوندگی بر قیمت‌گذاری دارایی با استفاده از مدل اپستین- زین در بازار سهام ایران

نقدشوندگی از مهم­ترین جنبه­های توسعه بازارهای مالی و یکی از عوامل ریسک دارایی­های مالی به شمار می­رود. در این مطالعه نیز از ریسک نقدشوندگی به عنوان عاملی تاثیرگذار بر قیمت­گذاری دارایی همچنین برای تعدیل مدل اپستین-زین سنتی استفاده می­شود و عملکرد این مدل در برابر مدل­های قیمت­گذاری دارایی مبتنی بر مصرف سنتی مورد ارزیابی قرار می­گیرد. به منظور تعدیل مدل اپستین-زین در این مطالعه عوامل نقدشوندگی لئو (2006)، نرخ گردش سهام، گوپالان و همکاران و گیبس به کار گرفته شده و داده­های مورد استفاده نیز مربوط به 48 شرکت بورس اوراق بهادر تهران از فروردین 1388 تا اسفند 1396 است. نتایج بیانگر این است که مدل تعدیل شده، تعدیل شده مقطعی بالاتری نسبت به مدل­ قیمت­گذاری دارایی سرمایه­ای مبتنی بر مصرف سنتی (CCAPM) و مدل اپستین-زین سنتی دارد و نشان­دهنده این است که نقدشوندگی عامل ریسک معنی­داری است و قدرت توضیح­دهندگی قابل توجهی را به مدل اضافه می­کند. بنابراین در کل نتایج این مطالعه نشان می­دهد که ریسک نقدشوندگی یک عامل قیمت­گذاری است و ورود آن به مدل­های قیمت­گذاری منجر به بهبود عملکرد مدل می­شود.

کلیدواژه‌ها

  • ریسک نقدشوندگی-مدل اپستین-زین- مدل CCAPM سنتی- تعدیل شده طبقه­ بندی JEL: G12
  • G14

عنوان مقاله [English]

Analyzing the Effect of Liquidity on Asset Pricing: using Epstein-Zin Model in the Iranian Capital Market

نویسندگان [English]

  • sedighe alizadeh 1
  • mohammad nabi shahiki tash 2

Liquidity is one of the most important aspects of development in financial markets and one
of the risk factors of financial assets. In this study, liquidity risk is also used as a factor to
modify the Epstein-Zin model, and its performance is evaluated against traditional
consumption-based asset pricing models. In order to adjust the Epstein-Zin model in this
study, the liquidity factors of Liu (2006), Turnover ratio, Gopalan and cGibbs have been
applied and the used data are for 48 stock companies from 2009 to 2017. The results
indicate that the adjusted model has a higher adjusted- than the traditional consumptionbased
capital asset pricing model and the traditional Epstein-Zin model, and indicates that
liquidity is a significant risk factor and adds a significant explanatory power to model.
Thus, overall, the results of this study show that liquidity risk is a pricing factor and its
incorporation into pricing models leads to improved model performance.

کلیدواژه‌ها [English]

  • liquidity risk
  • Epstein-Zin model
  • the traditional CCAPM- adjusted- JEL classification: G14
  • G12

مراجع

احمدپور، احمد و مروی­زاده، فرشته (1395). ریسک نقدینگی و تاثیر آن بر بازده مازاد در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه علمی- پژوهشی مدیریت مالی و تامین مالی، سال 4، شماره 3، صص.77-90

بهرام­فر، نقی و فاضلی، نقی (1390). بررسی رابطه شاخص­های نقدینگی و نرخ بازده مورد انتظار. فصلنامه بورس اوراق بهادار، شماره 29،صص. 55-46

رادنیا، مرجان؛ پهلوانی، مصیب؛ شهیکی تاش، محمد نبی و روشن، رضا (1395)، قیمت­گذاری دارایی­های سرمایه­ای مبتنی بر مصرف با استفاده از توابع مطلوبیت بازگشتی، مجله ایرانی مطالعات اقتصادی، دوره 5، شماره1، صص. 78-65

زمانی، شیوا و فغانی کندری، پگاه (1395)، محاسبه میزان نقدشوندگی سهام بورس تهران و بررسی عوامل اثرگذار بر آن، چشم­انداز مدیریت مالی، دوره 6، شماره 13، صص. 80-61

قائمی، حسین. و طوسی، سعید (1385). بررسی عوامل موثر بر بازده سهام عادی شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. پیام مدیریت، دوره 18، شماره 17، 175-159

قالیباف، حسن و پورفرد، شهروز (1395)، قیمت­گذاری ریسک نقدشوندگی در بازار بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامه سیاست­های مالی و اقتصادی، دوره4، شماره 16، صص. 65-29

محمدزاده، اعظم؛ شهیکی تاش، محمد نبی و روشن، رضا (1394)، مقایسه مدل­های قیمت­گذاری دارایی­های سرمایه­ای مبتنی بر مصرف (CCAPM) و مبتنی بر مخارج مصرفی مسکن (HCCAPM) در توضیح بازده سهام در ایران، فصلنامه نظریه­های کاربردی اقتصاد، دوره2، شماره 3، صص. 72-49

Abhyankar, A., Klinkowska, O. & Lee, S., (2015), Consumption risk and the cross-section of government bond returns, Journal of Empirical Finance, Vol. 32, تاثیر ریسک نقدینگی بر بازار سهام pp. 180-200

Acharya, V.V & Pedersen, L.H. (2005), Asset pricing with liquidity risk, Journal of Financial Economics, Vol. 77, No. 2, pp. 375–410

Altay, E. & Calgici, C. (2019), Liquidity adjusted capital asset pricing model in an emerging market: Liquidity risk in Borsa Istanbul, Borsa Istanbul Review, Vol. 19, No. 4, pp. 297-309

Amihud, Y. & Mendelson. (1986), Illiquidity and stock return cross sectional and time-series effect, Journal of Financial market, Vol. 5, pp. 31-58

Amihud, Y. (2002), Illiquidity and stock returns: cross-section and time-series effects, Journal of Finance Market, Vol. 5, pp. 31–56

Baker, M., & Stein, J. (2003), Market Liquidity as a Sentiment Indicator, Journal of Financial Market, Vol. 7, pp. 271-299

Epstein, Larry G. & Stanley E Zin. (1991), Substitution, risk aversion, and the temporal behavior of consumption and asset returns: An empirical analysis, Journal of Political Economy, Vol. 99, pp. 263-286.

Epstein, Larry G., & Stanley E. Zin. (1989), Substitution, risk aversion, and the temporal behavior of consumption and asset returns: A theoretical framework, Econometrica, Vol. 57, pp. 937-969.

Fama, E. F., & French, K. R. (2004), The Capital Asset Pricing Model: Theory and Evidence, Journal of Economic Perspectives, Vol. 18, No. 3, pp. 25–46

Fama, E. F., & MacBeth, J. D. (1973), Risk, Return, and Equilibrium: Empirical Tests, Journal of Political Economy, Vol. 81, No. 3, pp. 607–636

Fama, E. F., & French, K. R. (تاثیر ریسک نقدینگی بر بازار سهام 1992), The Cross-Section of Expected Stock Returns, Journal of Finance, Vol. 47, No. 2, pp. 427–465

Gopalan, R.; Kadan, O. & Pevzner, M. (2009), Managerial Decisions, Asset Liquidity, and Stock Liquidity, EFA 2009 Bergen Meetings Paper.

Hasbrouck, J. (2004), “Liquidity in the futures pits: inferring market dynamics from incomplete data”, Journal of Financial and Quantitative Analysis, Vol. 39, No. 2, pp. 305-326

Hasbrouck, J. (2009), Trading costs and returns for U.S. equities: estimating effective costs from daily data, Journal of Finance, Vol. 64, No. 3, pp. 1445–1477

Kandel, S., Stambaugh, R.F, (1995), Portfolio inefficiency and the cross-section of expected returns, Journal of Finance Vol. 50, pp. 157–184.

Lam K.S.K. & Tam, L.H.K. (2011), Liquidity & Asset Pricing: Evidence from the Hong Kong Stock Market, Journal of Banking & Finance, No. 35, pp. 2217–2230

Liu, W. (2006), A liquidity augmented capital asset pricing model, Journal of financial Economics, Vol. 82, pp. 631–671

Liu, W., Luo D. & Zhao H. (2015), Transaction costs, liquidity risk, and the CCAPM, Journal of Banking & Finance, Vol. 63, pp. 126–145

Liu, W., Luo D. & Zhao H. (2016), The Epstein-Zin Model with Liquidity Extension, The Financial Review, Vol. 51, No. 1, pp. 113-146

Márquez, E., Nieto, B & Rubio, G., (2014), Stock returns with consumption and illiquidity risks, International Review of Economics and Finance, Vol. 29, pp. 57–74

Merton, R. C. (1969), Lifetime portfolio selection under uncertainty: The continuous-time case, Review of Economics and Statistics, Vol. 51, pp. 247-257

Pastor, L & Stambaugh, R.F. (2003), Liquidity risk and expected stock returns, Journal of Political Economy, Vol. 111, pp. 642–685

Roll, R. (1984), A Simple implicit Measure of the effective Bid-Ask Spread in an Efficient Market, The Journal of Finance, Vol. 39, No. 4, pp. 1127-1139

Sadka, R. (2006), Momentum and Post-Earnings-Announcement Drift Anomalies: The Role of Liquidity Risk, Journal of Financial Economics, Vol. 80, No. 2, pp. 309-349.

Yogo, M. (2006), A consumption-based explanation of expected stock returns, Journal of Finance, Vol. 61, pp. 539-580

پیش بینی بورس در هفته اول آبان

گرچه روند خروج پول از بازار سرمایه در نیمه دوم مهرماه در مقایسه با نیمه اول کاهش جزئی داشت اما برخی از کارشناسان این موضوع را تنها به‌معنای خالی‌شدن بازار سرمایه از فروشنده می‌‌‌‌‌‎دانند.تاثیر ریسک نقدینگی بر بازار سهام

به گزارش بورس تابناک، آنچه از نظر اکثر صاحب‌نظران بازار سرمایه را به حرکت درخواهد آورد، ورود جریان پول به بازار سهام است؛ در غیر ‌این‌صورت حتی با توجه به گزارش‌های مطلوب ۶ماهه انگیزه‌‌‌‌‌ای برای ورود سرمایه‌‌‌‌‌گذار جدید و ایجاد روند مثبت در میان‌مدت وجود ندارد. این گزاره که پول هست اما در صندوق‌های با درآمد ثابت پارک‌شده یا در حال پارک‌شدن است، نشان می‌دهد بستر موجود در بازار سرمایه بستری برای ریسک و اعتماد مجدد سهامداران و در نتیجه ورود سرمایه جدید به بازار نیست. همه این موضوعات در کنار ابهامات بودجه، برجام، مسائل اجتماعی و سیاسی و. بازار را در شرایطی نوسانی چشم‌‌‌‌‌انتظار نگه داشته است.

ریزش بیش از این متصور نیست

نیما میرزایی، کارشناس بازار سهام درخصوص کف حمایتی جدی در شاخص‌کل بورس گفت: به نظر می‌رسد محدوده یک‌میلیون و ۳۰۰‌هزار واحد تا محدوده یک‌میلیون و ۳۲۰‌هزار واحد یک حمایت جدی تکنیکال است. پیش از این نیز انتظار داشتیم شاخص‌کل در این محدوده حمایت‌شده و روند ریزشی آن متوقف شود. اتفاقی که در ۱۰‌روز گذشته در بازار سهام شاهد بودیم نیز‌ در واقع تایید این مطلب است که با رسیدن شاخص به این محدوده و افت قیمت سهام مختلف، بازار وارد یک شرایط نوسانی و دست به‌دست شده است.

وی اظهار کرد: با فرض ثابت‌ماندن متغیرهای مختلف تاثیرگذار، انتظار ریزش بیشتر از این میزان برای شاخص‌کل متصور نیست و احتمال این خیلی کم است که این محدوده حمایتی از دست برود، اما مشکلی که وجود دارد این است که تزریق نقدینگی به بازار برای اینکه بازار بخواهد انگیزه رشد و خرید را داشته باشد، هنوز رخ نداده و پول‌‌‌‌‌ها در صندوق‌های درآمد ثابت پارک شده‌اند یا در حال پارک شدن هستند. میرزایی در ادامه گفت: با توجه به اینکه نقدینگی کافی وارد بازار سرمایه نمی‌شود، انگیزه خرید وجود ندارد و در عین حال که بازار ریزش تاثیر ریسک نقدینگی بر بازار سهام نمی‌کند انگیزه رشد هم وجود ندارد و در نتیجه بازار درجا می‌زند و حالت نوسانی پیدا کرده است.

کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه این وضعیت نوسانی فعلا در بازار ماندگار خواهد بود، اظهار کرد: من فکر می‌کنم وضعیت نوسانی بازار کماکان ادامه دارد ولی در این میان اتفاق مهم این است که به‌مرور فروشنده‌‌‌‌‌ها تضعیف می‌شوند و خریداران تقویت، بنابراین در بازار روند آرام رو به بالا خواهیم داشت ولی شیب سریعی نداریم و بازار صعود سرعتی نخواهد گرفت.

وی عدم‌ورود نقدینگی به بازار را مهم‌ترین عامل برای روند نگرفتن بازار به سمت صعود دانست و گفت: اگرچه ورود نقدینگی به بازار نداریم ولی با توجه به گزارش‌های ۶‌ماهه که در روزهای اخیر منتشر شد، انگیزه و اعتمادبه‌نفس خریداران برای ورود به بازار رفته‌رفته بیشتر می‌شود. میرزایی در بخش دیگری از صحبت‌هایش به ریسک‌های سیستماتیک و غیرسیستماتیک موجود در بازار سهام اشاره و عنوان کرد: جدی‌‌‌‌‌ترین ریسک موجود در بازار سهام ناآرامی‌‌‌‌‌هایی بود که شکل‌گرفت و طبیعتا روی بازار سرمایه تاثیرگذار بود. البته در حال‌حاضر جو آرام شده و انتظار می‌رود این ریسک در روزهای آینده در بازار سرمایه کمرنگ‌‌‌‌‌تر بشود. این کارشناس بازار سهام افزود: موضوع بعدی بحث رکود قیمتی دلار نیمایی است. در حال‌حاضر نرخ دلار نیمایی ۲۰‌درصد با بازار آزاد اختلاف دارد و یکی از دلایل جاماندگی بورس نسبت به تورم هم همین سرکوب قیمتی است که نسبت به دلار نیمایی انجام می‌شود.

این موضوع ۶۰‌درصد شرکت‌های بورسی ما که صادراتی‌‌‌‌‌اند را به‌صورت مستقیم از حق سود واقعی‌‌‌‌‌شان محروم می‌کند. در کنار این دو موضوع که می‌توان از آنها به‌عنوان مهم‌ترین ریسک‌های سیستماتیک بازار یاد کرد، موضوع نرخ بهره بین‌بانکی هم همچنان وجود دارد. میرزایی در ادامه و در مقابل برشماری ریسک‌هایی که بازار را تهدید می‌کند، اشاره‌ای نیز به محرک‌های موجود کرد و گفت: در مورد محرک‌های رشد بازار سرمایه جز گزارش‌های ۶‌ماهه که به آن اشاره کردیم می‌توان به بحث تورم توجه کرد. تورم مشروط بر اینکه دلار نیمایی تعدیل شود و ما به سمت دلار تک‌‌‌‌‌نرخی حرکت کنیم محرک مهمی برای بازار سهام است.

این کارشناس بازار سهام به کاهش قابل‌توجه P/ E برخی از شرکت‌ها در گزارش‌های ۶‌ماهه اشاره و عنوان کرد: در مرحله آخر هم ریزش شدید بازار سرمایه و گزارش‌های ۶‌ماهه می‌تواند از عوامل جذابیت بازار سهام باشد، P/ E برخی از شرکت‌های پالایشی در حال‌حاضر به ۵/ ۲ رسیده است. این موضوع نادر و برای پول‌های بزرگ به‌شدت جذاب و کم‌ریسک است.

روند بازار تا اواسط آبان نزولی است

علی طباطبایی دیگر کارشناس بازار سهام نیز عنوان کرد: موضوع مشهود هفته گذشته کاهش فروشنده‌‌‌‌‌ها در بازار بود، اما معضلی که در این میان وجود داشت ناامنی سرمایه‌گذاری بود که از ورود پول جدید به بازار سهام جلوگیری کرد. این ناامنی جنبه‌‌‌‌‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و حتی درون‌بازاری دارد. وی ادامه داد: وضعیت موجود در بازار سهام باعث‌شده نه‌تنها رغبتی برای خرید در بازار سهام نباشد، بلکه شاهد فرار سرمایه‌‌‌‌‌های موجود نیز باشیم و به نظرم مادامی‌که این ریسک‌های سیستماتیک و غیرسیستماتیک بازار را احاطه کرده باشند عدم‌تقاضا معضلی است که بازار همچنان با آن دست‌به‌گریبان خواهد بود.

این کارشناس بازار سهام درخصوص گزارش‌های ۶‌ماهه شرکت‌ها نیز عنوان کرد: گزارش‌های ۶‌ماه‌های که روانه کدال شده، گزارش‌هایی نیست که بتواند زیان‌های سرمایه‌‌‌‌‌گذاران را پوشش دهد. این گزارش‌ها نهایتا تاثیر مثبت یکی دو واحدی در P/ E چند سهم دارند که این موضوع تاثیر خاصی در بازدهی‌‌‌‌‌های موردنیاز سرمایه‌‌‌‌‌گذارانی که تا به امروز در بازار مانده‌‌‌‌‌اند، ندارد. طباطبایی اظهار کرد: به‌نظر من گزارش‌های ۶ماهه شرکت‌ها از حیث مقایسه با سال‌های گذشته گزارش‌های خوبی است اما از نظر بازدهی آنچه موردنظر فعالان بازار سرمایه و سرمایه‌‌‌‌‌گذاران زیان‌‌‌‌‌دیده بوده، نیست و طبیعتا در ایجاد انگیزه برای ورود مجدد سرمایه به بازار سهام تاثیری ندارد. وی ادامه داد: بازار سهام در هفته آینده با تاثیرگیری از گزارش‌های ۶ماهه مخصوصا در گروه پالایشی یکی دو روز حفظ خواهد شد ولی روند کلی بازار را برای هفته آینده و حتی تا اواسط آبان‌ماه نزولی می‌بینیم.

در انتظار محرک

طباطبایی نظر متفاوتی نسبت به محدوده حمایتی شاخص‌کل دارد. او در این‌باره گفت: در کل خیلی با تکنیکال گرفتن شاخص و مخصوصا تکنیکال‌‌‌‌‌های تک‌‌‌‌‌معیاره موافق نیستم. به‌نظر من حتی اگر شاخص تا محدوده یک‌میلیون و ۲۷۰‌هزار واحد هم ‌پایین بیاید نقص تکنیکالی ایجاد نشده و همچنان این امکان وجود دارد که بازار برگردد. کف حمایتی می‌تواند بشکند ولی بازار بازهم برگردد، اگر محرکی وجود داشته باشد.

این کارشناس بازار سهام به موضوع برجام و گزارش‌های ۶‌ماهه به‌عنوان محرکات بالقوه بازار سهام اشاره و عنوان کرد: موضوع برجام که فعلا منتفی است و گزارش‌های ۶‌ماهه نیز همان‌طور که پیش از این به آن اشاره کردم به‌قدری که زیان سهامداران را جبران کند گزارش‌های جذابی نبوده است، لذا من فکر نمی‌کنم کف موجود، کف حمایتی مستحکمی برای شاخص‌کل بورس باشد. وی ادامه داد: به‌طور کلی دو دسته موضوع بازار را اذیت می‌کند؛ یکی عوامل درون بازاری است که به چند شاخه تقسیم می‌شود و دیگری نیز عواملی است که از بیرون بازار سرمایه به آن تحمیل می‌شود. در مورد عواملی که بازار را از بیرون تحت‌تاثیر قرار داده، می‌توان به اتفاقات اجتماعی سیاسی اخیر اشاره کرد.

علاوه‌بر این ابهامات متعدد در موضوعات مهمی همچون برجام نیز بازار را تحت‌تاثیر قرار داده و این عوامل از بیرون وضعیت بازار را تهدید می‌کند. طباطبایی بیان کرد: علاوه‌بر این موضوعات یک‌سری ریسک‌های درون بازاری هم داریم. برای مثال ریسک بازارگردان‌ها را چندین‌ماه است که فریاد زده‌ایم. در حال‌حاضر بازارگردان‌ها فول سهم شدند و حتی اگر جای مناسبی برای برگشت در بازار ایجاد شود، با اولین برگشت‌‌‌‌‌ها بازارگردانان اقدام به‌فروش خواهند کرد.

این کارشناس بازار سهام ادامه داد: موضوع بعدی معاملات الگوریتمی در بازار سرمایه است. کسانی که پایه الگوریتم را چیده‌اند از بازار منفی سود می‌برند، در نتیجه تلاش خود را برای اینکه از جان‌گرفتن بازار جلوگیری کنند خواهند کرد. وی ادامه داد: از طرف دیگر تفکری در بازار وجود دارد که مخالف هرگونه رشد است. این تفکر از سوی برخی مدیران فعلی بورسی مطرح می‌‌‌‌‌‎شود. این افراد معتقدند اگر بازار رشد را شروع کند، اتفاقات سال‌های ۹۸ و ۹۹ تکرار خواهد شد و با هر ترفندی تلاش می‌کنند بازار حتی اگر قرار است مثبت شود هم با بالاترین سطح تعادل مثبت شود./دنیای اقتصاد

ریسک نقد شوندگی چیست و چه نکاتی دارد؟

ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی همان قابلیت تبدیل‌شدن سهم به پول نقد در کمترین زمان است. هرگاه بازار یک سهام با کمبود تقاضای خرید روبه‌رو باشد و مالک سهمی نتواند سهام خود را در زمانی که در نظر گرفته است و به قیمتی که می‌خواهد به فروش برساند با ریسک نقدشوندگی مواجه می‌شود. در این شرایط مالک سهم نمی‌تواند سهام خود را با ارزش واقعی آن به فروش برساند. دارایی‌هایی که خرید و فروش آن‌ها به آسانی صورت می‌گیرد از ریسک نقد شوندگی کمتری برخوردار هستند. به تعبیری دیگر، ریسک نقد شوندگی ریسکی است که از کمبود معاملات یک سهم ناشی می‌شود و این نشان‌دهنده این نکته است که تعداد اوراق تاثیر ریسک نقدینگی بر بازار سهام بهادار یا اندازه نشر آن نماد کوچک است. هر چه این اندازه کوچک‌تر باشد، ریسک نقدشوندگی بیشتر است.

بنابراین در نرم افزار حسابداری آنلاین، هر چه سرعت خرید و فروش سهم شما کم باشد و کسی آن را از شما نخرد، شما با ریسک نقد شوندگی زیادی مواجه هستید و هرچه سرعت خرید و فروش سهام‌تان بیشتر باشد و معاملات آن روان‌تر انجام شود، ریسک نقدشوندگی سهم شما کم‌ است. سرمایه‌گذاری عالی آن است که بتوان سهام را راحت‌تر به پول نقد و به قیمت دلخواه به فروش رساند. خرید سهمی که به دلایل مختلفی مانند عملکرد نامناسب شرکت، کسی خریدار آن نیست و ریسک نقد شوندگی دارد، منطقی نظر نمی‌رسد.

ریسک نقد شوندگی به چه معناست؟

برای درک بهتر این اصطلاح مالی، فرض کنید شخصی به دلایلی مجبور به فروش خانه ی خود شده است، ولی زمانی که اقدام به فروش می کند، به دلایل مختلف، خریداری برای خانه تاثیر ریسک نقدینگی بر بازار سهام پیدا نمی شود. در این صورت او مجبور می شود که قیمت پیشنهادی پایین تری اعلام کند، چرا که پول نقد نیاز دارد. این کار آنقدر ادامه میابد تا خریداری برای آن خانه پیدا شود. این نمونه ای از ریسک نقد شوندگی در بازار مسکن بود.

در مورد شرکت هایی که از نرم افزار حسابداری شرکتی استفاده میکنند، هم همین طور است، خیلی مواقع شرکت باید برای پرداخت تعهدات خود (مثلا اقساط وام) پول نقد بپردازد و وقتی نقدینگی شرکت کافی نباشد، مجبور می شود که دارایی های خود را نقد کند. در این شرایط معمولا شرکت ها مجبور به فروش موجودی کالا با تخفیف و پروموشن می شوند تا بتوانند با فروش سریع تر محصولات، پول نقد کافی به دست آورند.

دارایی های جاری، از نقد شوندگی بالاتری نسبت به دارایی های غیرجاری برخوردار هستند. به عبارتی ریسک نقد شوندگی کمتری دارند، مانند موجودی یا سرمایه گذاری های کوتاه مدت. البته با توجه به ماهیت دارایی ممکن است فروش آن ها به سرعت انجام نشود و شرکت بابت نیاز به پول نقد ناشی از فروش آن ها، متحمل زیان شود.

انواع ریسک نقد شوندگی چیست؟

ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی خود به دو گروه تقسیم می‌شود:

ریسک نقدینگی در بودجه

این ریسک مرتبط با شرکت‌ها است. هنگامی‌که شرکتی با اتکا به بودجه‌اش توان تسویه بدهی‌های خود را نداشته باشد، ریسک نقدینگی در بودجه رخ داده است. در واقع ریسکی که مربوط به توان شرکت برای جبران بدهی‌هایش باشد، ریسک نقدینگی در بودجه نام دارد. این ریسک به عواملی چون اندازه شرکت بستگی دارد. شرکتی که بزرگ باشد توان تامین بدهی‌های خود را دارد و ریسک کمتری را تحمل می‌کند اما بعضی از شرکت‌های کوچک در جبران بدهی‌های خود ضعیف‌تر عمل می‌کنند و ریسک بیشتری را متحمل می‌شوند.نحوه محاسبه نقد شوندگی ، تاثیر زیادی بر قیمت نرم افزار حسابداری آنلاین دارد.

ریسک نقدینگی در بازار

هرگاه احتمال آن برود که ارزش یک دارایی در هنگام فروش کاهش پیدا خواهد کرد، ما با ریسک نقدینگی در بازار روبه‌رو هستیم. این موقعیت زمانی رخ می‌دهد که شرکت مربوطه انعطاف و توانایی و برنامه‌ریزی درست و لازم برای خارج شدن از چالش و موقعیت بحرانی خود را ندارد. با مثالی به شرح این ریسک می‌پردازیم؛ فرض کنید ماشینی به ارزش ۱۰۰ میلیون تومان دارید و در شرایطی قرار گرفتید که به پول نیاز دارید. کسی حاضر نیست ماشین شما را به قیمت و ارزش واقعی آن خریداری کند. قطعا در این شرایط خودرو را زیر قیمت و ارزش واقعی آن را می‌فروشید در نتیجه شما دچار ضرر و زیان می‌شوید و ریسک نقدشوندگی این کار را پذیرفتید.

ریسک نقد شوندگی اوراق بهادار

معمولا اوراق بهادار، به خصوص اوراق قابل معامله در بازار بورس، ریسک نقد شوندگی پایینی دارند. چرا که با توجه به گستردگی بازار های بورس اوراق بهادار، تعداد خریدار و فروشنده زیاد است.

اما در بازار بورس ایران، به دلیل محدودیت نوسان و ایجاد صف های خرید و فروش، ریسک نقد شوندگی سهام زیاد بالا نیست. این ریسک معمولا برای سهم شرکت های کوچک تر بسیار بالاتر است.

همانطور که در لیست بهترین نرم افزارهای حسابداری تحت وب اشاره شد ،وقتی شرایطی به وجود آید که شما نتوانید سهام خود را به ارزش واقعی خود و در زمان کوتاه بفروشید ریسکی به نام ریسک نقدشوندگی پدید می‌آید. گرچه ریسک نقدشوندگی بیشتر با سهام یا شرکت‌هایی با سرمایه اندک ارتباط دارد، اما می‌تواند سهام شرکت‌های بزرگ را در بحران‌های اقتصادی تحت تأثیر قرار دهد.

ریسک نقدشوندگی از دید مدیر مالی

عواقب بعد از حمله ۱۱ سپتامبر و بحران اعتباری جهانی سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ دو نمونه از مثال‌های مربوط به دوره‌هایی است که در آن ریسـک نقدشوندگی به سطوح بسیار بالایی رسید. افزایش این نوع ریسک اغلب تبدیل به یک پیشگویی می‌شود، چون سرمایه گذاران وحشت‌زده تلاش می‌کنند تا دارایی‌های خود را به هر قیمتی بفروشند، کاری که باعث به وجود آمدن شکاف قیمت پیشنهادی خریدوفروش و کاهش شدید قیمت‌ها می‌شود و بعدها اثر خود را در نقدشوندگی بازار نشان می‌دهد.

جمع بندی

ریسک نقدشوندگی که به عنوان معیار حساسیت بازده سهام تعبیر میشود.بیان شده است که از آنجا که این ریسک نقدشوندگی نمیتواند کلیه تغییرات مقطعی در بازده را توضیح دهد، سایر عوامل ریسک (ریسک بازار یا ریسک سیستماتیک، اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار) و سهام شناور نیز باید در نظر گرفته شوند، که در این مقاله همبستگی معیار ریسک نقدشوندگی تأیید میشود، اما به دلیل معناداری بسیار ضعیف آن را به عنوان یک معیار تجربی منطقی در نظر گرفته نمی شود، اما ریسک بازار یا ریسک سیستماتیک، اندازه شرکت و سهام شناور قدرت مشخصی در توضیح تغییرات مقطعی در بازده دارند . همچنین، در بررسی ها مشخص شد که ریسک بازار یا ریسک سیستماتیک و ریسک نقدشوندگی نیز رابطه معناداری دارند.

ریسک نقد شوندگی به چه معناست؟

ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی همان قابلیت تبدیل‌شدن سهم به پول نقد در کمترین زمان است. هرگاه بازار یک سهام با کمبود تقاضای خرید روبه‌رو باشد و مالک سهمی نتواند سهام خود را در زمانی که در نظر گرفته است و به قیمتی که می‌خواهد به فروش برساند با ریسک نقدشوندگی مواجه می‌شود

ریسک نقدینگی دارایی

نقدینگی نشان می دهد که میزان دارایی یا امنیت را بدون تاثیر بر قیمت دارایی می توان به سرعت در بازار خریداری کرد و یا فروخت. نقدینگی بازار به میزان قابل توجهی که بازار، مانند بازار سهام کشور و یا بازار املاک و مستغلات شهر، اجازه می دهد که دارایی ها با قیمت های پایدار خریداری شده و فروخته شود، اشاره دارد. نقدینگی به عنوان مؤثرترین دارایی محسوب می شود، در حالی که املاک و مستغلات، هنرهای زیبا و کلکسیون ها نسبتا غیرقابل پرداختند. نقدشوندگی حسابداری به معنی سهولت است که فرد یا شرکت می تواند تعهدات مالی خود را با دارایی مایع موجود در اختیار آنها قرار دهد. چندین نسبت وجود دارد که بیانگر نقدشوندگی حسابداری زیر است. چرا نقدینگی مهم است؟ نقدینگی استاندارد برای نقدینگی محسوب می شود، زیرا می تواند به سرعت و به راحتی به سایر دارایی ها تبدیل شود. اگر یک فرد یخچال 1000 دلاری بخواهد، پول نقد است که دارایی است که به راحتی می تواند برای به دست آوردن آن مورد استفاده قرار گیرد. اگر این شخص پول نقد داشته باشد، اما یک مجموعه کتاب نادر است که به قیمت 1000 دلار ارزیابی شده است، بعید است او کسی را پیدا کند که مایل به فروش یخچال برای جمع آوری آنها باشد. در عوض، وی مجبور خواهد شد مجموعه را به فروش برساند و از پول نقد برای خرید یخچال استفاده کند. این ممکن است خوب باشد اگر فرد بتواند چند ماه یا چند سال خرید کند، اما اگر شخصی به میزان تنها چند روز نقدینگی داشته باشد، می تواند مشکل ایجاد کند. او ممکن است مجبور به فروش کتاب با تخفیف شود، به جای انتظار برای یک خریدار که مایل به پرداخت تمام ارزش کتاب است. کتاب های نادر نمونه ای از یک دارایی غیر مالی هستند. بازار در مثال بالا، بازار یخچال و فریزر در عوض بازار کتاب های نادر بسیار نادر است که برای تمام اهداف آن وجود ندارد. از طرف دیگر، بازار سهام از نظر نقدینگی بازار بالاتر است. اگر مبادله حجم زیادی از تجارت است که توسط فروش غالب نیست، قیمت خریدار برای هر سهم (قیمت پیشنهاد) و قیمتی که فروشنده مایل به قبول (قیمت درخواست) خواهد بود نسبتا نزدیک به یکدیگر است. سرمایه گذاران، پس از آن، مجبور به دست آوردن دستاوردهای غیر واقعی برای فروش سریع نیستند. هنگامی که گسترش بین قیمت پیشنهاد و درخواست افزایش می یابد، بازار فروش کمتر می شود. بازار املاک و مستغلات معمولا خیلی کمتر از بازار سهام است. حسابداری برای یک نهاد مانند یک شخص یا یک شرکت، نقدینگی حسابداری، اندازه گیری توانایی پرداخت بدهی ها به عنوان نقدینگی آنها به حساب می آید. در مثال بالا، دارایی های جمع کننده کتاب نادر، نسبتا غیرقابل پرداخت هستند و احتمالا ارزش 1000 دلاری آنها را در خرج کردن ندارند. در عمل، ارزیابی نقدینگی حسابداری به معنی مقایسه دارایی های مایع به بدهی های فعلی یا تعهدات مالی است که در طول یک سال به حساب می آیند. تعدادی نسبت وجود دارد که نقدینگی حسابداری را اندازه گیری می کنند، که در چگونگی تعریف "دارایی های مایع" متفاوت است. نسبت فعلی نسبت فعلی نسبت ساده ترین و کمترین سختی است. دارایی های فعلی آنهایی هستند که می توانند به طور منطقی در یک سال به پول نقد تبدیل شوند. نسبت کنونی = دارایی های فعلی / بدهی های فعلی

ریسک نقدینگی دارایی

ریسک نقدینگی دارایی چیست؟ ریسک دارایی به دو نوع تقسیم می شود: ریسک نقدینگی (معادل ریسک نقدی) و خطر نقدینگی بازار (همانند خطر دارایی / محصول). سرمایه گذاری (جریان نقدی) خطر نقدینگی نگرانی اصلی یک خزانه دار شرکتی است که تاثیر ریسک نقدینگی بر بازار سهام می پرسد آیا می توانیم صورتحساب خود را پرداخت کنیم، آیا می توانیم بدهی هایمان را تامین کنیم؟ یک شاخص کلاسیک از خطر نقدشوندگی، نسبت فعلی (بدهی های فعلی / بدهی فعلی) یا نسبت به آن، نسبت سریع است. یک خط اعتباری (LOC) یک کلاسیک ضعیف است. ریسک نقدینگی دارایی ناپایداری دارایی است. این ناتوانی است که به راحتی از یک موقعیت خارج شود. به عنوان مثال، ممکن است مالکیت املاک داشته باشیم، اما به دلیل شرایط بازار بد، می توان آن را به طور قاطع در قیمت "فروش آتش" فروخت. این دارایی مطمئنا دارای ارزش است، اما به عنوان خریداران به طور موقت تبخیر می شود، ارزش را نمی توان متوجه شد. مخالف مجازی آن، یک اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده را در نظر بگیرید. درست است که یک اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده تقریبا بدون ریسک محسوب می شود، زیرا تعداد کمی تصور می شود که دولت ایالات متحده به طور پیش فرض است. اما علاوه بر این، این اوراق قرضه دارای ریسک نقدینگی بسیار پایین است: صاحب آن به آسانی می تواند موقعیت را در قیمت بازار غالب به دست آورد. موقعیت های کوچک در سهام S & P 500 به طور مشابه مایع است. آنها می توانند به سرعت از قیمت بازار خارج شوند. اما موقعیت در بسیاری از کلاس های دارایی های دیگر، به خصوص در دارایی های جایگزین، نمی تواند به راحتی از بین برود. در حقیقت، ما حتی ممکن است دارایی های جایگزین را به عنوان افرادی با خطر بالای نقدینگی تعریف کنیم! ریسک نقدینگی دارایی می تواند عملکرد زیر باشد: ریز ساختار بازار. مبادلات (به عنوان مثال، معاملات آتی کالاها) معمولا "بازارهای عمیق" هستند، اما بازارهای غیررسمی (OTC) "نازک" هستند. نوع دارایی: دارایی های ساده مایع تر از دارایی های پیچیده هستند. به عنوان مثال، در بحران، CDO-squared (CDO ^ 2 نشانهای ساختاری است که توسط tranches های CDO تأمین می شود) به دلیل پیچیدگی آنها به خصوص غیرقابل استفاده می شود. تعویض (آیا دارایی قابل تعویض است؟) اگر یک موقعیت را می توان به راحتی با یک ابزار دیگر جایگزین کرد، هزینه های جایگزینی پایین است و نقدینگی به نظر می رسد بالاتر باشد. افق زمانی: اگر فروشنده فوری باشد، این امر منجر به افزایش خطر نقدینگی می شود. اگر یک فروشنده صبور باشد، خطر نقدش کمتر از یک خطر است. توجه داشته باشید ویژگی مشترک هر دو نوع خطرات نقدینگی: به هر حال، هر دو آنها شامل "زمان کافی نیست". مجازات به طور کلی یک مشکل است که می تواند با زمان بیشتری حل شود! اقدامات بازار خطرات نقدینگی: حداقل سه دیدگاه در نقدینگی بازار وجود دارد. محبوب ترین و خشن ترین معیار انتشار تقاضا است. این نیز عرض نامیده می شود. گفته می شود که پخش کم و یا باریک تقاضای تقاضا "تنگ" است و تماشای بازار مایع بیشتر است. عمق اشاره به توانایی بازار برای جذب فروش (خروج) یک موقعیت است. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار فردی که سهام Google را به فروش می گذارد، به احتمال زیاد بر قیمت سهام تاثیر نخواهد گذاشت. از سوی دیگر، یک سرمایه گذار نهادی که بلوک بزرگی از سهام در یک شرکت سرمایه گذاری کوچک را به فروش می رساند احتمالا قیمت را کاهش خواهد داد. در نهایت، انعطاف پذیری اشاره به توانایی بازار برای بازگشت از قیمت های موقت نادرست است. برای خلاصه کردن: فروش پیشنهاد می شود نقدینگی در ابعاد قیمت را اندازه گیری می کند و این ویژگی بازار است نه فروشنده (یا موقعیت فروشنده). مدل های مالی که شامل تقاضای تقاضا هستند، برای نقدینگی خارجی جایگزین می شوند و مدل های نقدینگی خارجی هستند. اندازه موقعیت، نسبت به بازار، تاثیر ریسک نقدینگی بر بازار سهام یکی از ویژگی های فروشنده است. مدل هایی که از این استفاده می کنند اندازه گیری نقدینگی در ابعاد کمیتی هستند و به طور کلی به عنوان مدل های نقدینگی درونی شناخته می شوند. انعطاف پذیری نقدینگی را در ابعاد زمان اندازه گیری می کند و چنین مدل هایی در حال حاضر نادر است. در یک افراط، نقدینگی بالای بازار توسط صاحب یک موقعیت کوچک نسبت به یک بازار عمیق مشخص می شود که به یک گستردۀ تقاضای تقاضا و یک بازار بسیار انعطاف پذیر عرضه می شود. خط پایین: ریسک نقدینگی می تواند به نقدینگی (جریان نقدی) و یا نقدینگی بازار (دارایی) تجزیه شود. نقدینگی تامین مالی به عنوان یک ریسک اعتباری مشهود است: ناتوانی در تخصیص بودجه، پیش فرض ها را ایجاد می کند. خطر نقدینگی بازار، به عنوان خطر بازار شناخته می شود: عدم توانایی فروش دارایی، قیمت بازار را کاهش می دهد یا بدتر از آن، قیمت بازار را غیرقابل تشخیص می دهد. ریسک نقدینگی مشکلی ایجاد شده توسط تعامل فروشنده و خریداران در بازار است. اگر موقعیت فروشنده نسبت به بازار نسبتا بزرگ باشد، این به عنوان خطری برای نقدینگی داخلی (یکی از ویژگی های فروشنده) نامیده می شود. اگر بازار از خریدارها بیرون رانده است، این به عنوان خطری برای نقدینگی خارجی (ویژگی بازار است که مجموعه ای از خریداران است) نامیده می شود. یک نشانگر معمولی در اینجا، یک پراکندگی بی حد و مرز وسیع است. یک روش رایج برای ریسک نقدینگی بازار در یک مدل ریسک مالی (لزوما یک مدل ارزیابی) این است که با اضافه کردن / تقلیل نصف تقاضا، اندازه گیری یا «جریمه کردن» این معیار را انجام دهید. (برای اطلاعات بیشتر در مورد ارزش در معرض، مقدمه ای برای ارزش در معرض خطر (VAR) را ببینید.

اندازه گیری ریسک به چه روش هایی انجام می شود؟

اندازه گیری ریسک

سرمایه گذاران به هنگام اخذ تصمیمات سرمایه گذاری به طور هم زمان ریسک و بازده حاصل از گزینه‌های مختلف را مد نظر قرار می دهند. ریسک و بازده اگر تنها ابعاد تأثیرگذار در زمینه تصمیمات سرمایه گذاری نباشد، بدون شک مهمترین آن‌ها به شمار می رود. در واقع آن چه که در دانش مالی از آن به عنوان رفتار عقلایی تعبیر می‌شود، چیزی جز توجه صرف به این دو بعد به هنگام تجزیه و تحلیل فرصت‌های سرمایه گذاری نیست. در ادبیات مالی و اقتصادی به وضوح عنوان می‌شود، فرد عاقل کسی است که به دنبال دستیابی به سطح معینی از بازده با تحمل حداقل ریسک ممکن است. به عبارتی دیگر، وی خواستار دستیابی به حداکثر بازده در سطح معینی از ریسک است. بنابراین، ریسک جزء جدانشدنی بازده است و نمی توان در مورد بازده سرمایه گذاری بدون توجه به ریسک مترتب بر آن صحبت کرد. به بیانی دیگر، ریسک صفت بازده است و نمی توان هیچ موصوفی را صرف نظر از صفتش تشریح کرد. همه سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار نیز با موضوع ریسک روبه رو هستند. بنابراین، اندازه گیری ریسک از مهم ترین مسائل نزد سرمایه گذاران می‌باشد.

ریسک چیست؟

ریسک در تعریف عام، احتمالی است که یک کنش یا کنش‌وری (یا بی کنشی) مشخص منجر به زیان یا بروندادها و پیامدهای ناخوشایند و ناخواسته گردد. تقریباً همه کوشش‌های بشری دربردارنده ی درجاتی از ریسک است، با این همه برخی از آن‌ها ریسک‌های بیشتری را به همراه دارند. در ادبیات مالی ریسک را می‌توان به صورت رویدادهای غیر منتظره که معمولاً به صورت تغییر در ارزش دارایی‌ها یا بدهی‌ها می ‌باشد، تعریف کرد. بنگاه‌ها در معرض انواع مختلف ریسک قرار دارند که به‌طور کلی می‌توان به دو دسته “ریسک‌های تجاری” و “ریسک‌های غیرتجاری” تقسیم کرد. فرهنگ وبستر ریسک را “در معرض خطر قرار گرفتن” تعریف کرده است. گالیتز ریسک را هر گونه نوسانات در هر نوع عایدی می‌­داند. تعریف مذکور این مطلب را روشن می­کند که تغییرات احتمالی آینده برای یک شاخص خاص چه مثبت و چه منفی ما را با ریسک مواجه می­‌سازد. بنابراین امکان دارد تغییرات ما را منتفع و یا متضرر سازد. گیلیب ریسک را چنین تعریف کرده است:

هر پدیده­‌ای که بتواند نتیجه حاصل از آنچه سرمایه­ گذار انتظار دارد را منحرف سازد ریسک نامیده می‌شود. اولین بار هری مارکویتز بر اساس تعاریف کمی ارائه شده، شاخص عددی برای ریسک معرفی کرد. وی ریسک را انحراف معیار چند دوره‌ای یک متغیر تعریف کرد. دیدگاه دیگری در خصوص ریسک وجود دارد که تنها به جنبه منفی نوسانات توجه دارد.

دو نوع مهم ریسک

دو نوع مهم ریسک

کل ریسک را می‌توان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم نمود ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره می‌باشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمی‌باشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکت‌های کلی بازار به وجود می‌آید. طبق نظریه ‌های پرتفولیو می‌توان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی می‌ماند. شاخص بتا شاخصی برای اندازه‌گیری همنوایی حرکت یک شرکت با حرکت کل بازار یا شاخصی برای اندازه‌گیری ریسک سیستماتیک است. لذا به بیان دیگر می توان ریسک­های تجاری را ریسک­‌هایی دانست که یک بنگاه کاملا به آن‌ها واقف است و از آنها برای ایجاد مزیت رقابتی و ایجاد ارزش برای سهامدارن استفاده می‌کند. این ریسک­‌ها به بازار محصولات و خدماتی که بنگاه در آن‌ها فعالیت می­‌کند بستگی دارد و شامل نوآوری ­های تکنولوژیکی، طراحی خدمات و محصولات و بازاریابی آن‌ها می‌شود. فعالیت‌های تجاری یک بنگاه در معرض ریسک‌های کلان اقتصادی نیز قرار دارد. این ریسک­‌ها از چرخه­‌های اقتصادی و حتی سیاست‌­های پولی و مالی دولت نیز ناشی می‌شوند.

سایر انواع ریسک

از جمله سایر انواع ریسک های مهم می توان به ریسک مالی اشاره کرد:

ریسک‌­های مالی در حیطه ریسک­ های غیر تجاری قرار می‌گیرند. این ریسک­‌ها ناشی از تقبل زیان­‌های احتمالی در بازارهای مالی است. می‌­توان به منظور تمرکز بنگاه­‌ها بر اموری که در آن‌ها تسلط دارند، ریسک­‌های مالی را بهینه کرد. ریسک‌های اساسی موسسات مالی را می‌توان شامل ریسک بازار، اعتباری، نقدینگی و عملیاتی دانست. این ریسک­‌ها مهمترین عوامل توجیه کننده نوسانات بازده در موسسات مالی هستند که در زیر به اختصار توضیح داده می‌شود.

ریسک بازار، ریسک ناشی از حرکات یا نوسان‌های غیر منتظره قیمت­‌ها یا نرخ‌های بازار است. با این تعریف می­‌توان آن را از سایر انواع ریسک­‌ها مثل ریسک نقدینگی و عملیاتی تمایز داد. در عین حال، ریسک بازار را نمی‌توان به طور کامل از چنین ریسک ­هایی تفکیک نمود، چرا که گاهی اوقات آن ریسک‌­ها منشا ریسک بازارند. لایه­ های مختلفی از ریسک بازار وجود دارد. لایه­‌های مختلف ریسک بازار عبارت است از:

  • ریسک سهام: لایه ­ای از ریسک بازار است که به موقعیت‌های بازار سهام مربوط می‌شود.
  • ریسک نرخ ارز: ریسک‌های مربوط به موقعیت‌­های خارجی و نرخ‌های متفابل ارز است.
  • ریسک اوراق بهادار با درآمد ثابت: ریسک­‌هایی است به موقعیت ابزار با درآمد ثابت، مانند اوراق قرضه و ابزار حساس به نرخ بهره مانند تاخت نرخ بهره مربوط می‌شود.
  • ریسک کالا: ریسک‌هایی است که به موقعیت­‌های موسسه در ارتباط با کالاهایی همچون فرآورده‌های کشاورزی، انرژی، فلزات و مشابه این‌ها مربوط می ­گردد.

ریسک بازار به لحاظ کمی به دو صورت بیان می­‌شود. ریسک مطلق که با واحد پولی سنجیده می‌شود و ریسک نسبی که نسبت به شاخصی معین اندازه گیری می‌شود. صورت اول بر تاثیر ریسک نقدینگی بر بازار سهام نوسان بازده کل تمرکز می­ کند و صورت دوم، ریسک را بر اساس خطای ردگیری یا انحراف از یک شاخص اندازه می ­گیرد. ارزش در معرض خطر مثالی برای ریسک مطلق و ضریب بتا نمونه ای از ریسک نسبی است.

این نوع ریسک زمانی تحقق می­یابد که طرف قرارداد نتواند به تعهدات خود عمل نماید. میزان ریسک اعتباری همان میزان مبلغی است که نکول شده است. ریسک اعتباری معمولا ناشی از یک رویداد اعتباری است بدین صورت که قبل از سررسید قرار داد در نتیجه یک اتفاق اعتباری توانایی طرف قرارداد در انجام تعهداتش دچار تغییر می‌شود. ریسک اعتباری اغلب در قراردادهای مربوط به اوراق قرضه، وام و اوراق مشتقه رخ می ­دهد. هر چقدر ارزش اولیه قرارداد اوراق مذکور کمتر باشد، ریسک اعتباری آن‌ها نیز کمتر خواهد بود.

این نوع ریسک دو صورت دارد، ریسک نقد شوندگی دارایی­‌ها و ریسک نقدینگی تامین وجوه. ریسک نقدشوندگی دارایی­‌ها که به تاثیر ریسک نقدینگی بر بازار سهام نام ریسک نقدینگی بازار- محصول هم شناخته می‌شود، زمانی بروز می ­کند که معامله با قیمت رایج بازار قابل اجرا نباشد و علت آن ممکن است حجم یا اندازه موقعیت خرید یا فروش نسبت به معاملات عادی باشد. این ریسک در میان طبقات مختلف دارایی‌­ها و نیز در زمان‌های مختلف، بسته به شرایط بازار تغییر می­ کند. بعضی دارایی‌­ها مانند ارزهای اصلی یا اوراق قرضه خزانه، بازار پرعمق دارند و موقعیت‌­ها اغلب به راحتی، با نوسان کوچکی در قیمت نقد می‌شود. در سایر موارد، مانند قراردادهای مشتقه در بازارهای فرابورس یا اوراق بهادر بازارهای نوظهور، هر معامله ممکن است به سرعت قیمت‌ها را متاثر کند و صف خرید یا فروش پیدا شود.

البته این موضوع به حجم موقعیت هم بستگی دارد. ریسک نقدینگی تامین وجوه یا ریسک جریان نقدی به عدم توانایی در تامین وجوه برای پرداخت تعهدات برمی ­گردد. این وضعیت ممکن است موسسه را مجبور کند دارایی‌های خود را فورا به وجه نقد تبدیل کند و بدین ترتیب ضرر روی کاغذ به ضرر واقعی تبدیل می ­شود. این موضوع به ویژه در مورد سبد دارایی‌هایی که با وام تامین مالی شده­ است، به هنگام مواجهه با اخطار تادیه وثیقه از جانب طلبکاران، به معضل بدل می‌شود. ریسک جریان نقدی زمانی به ریسک نقدینگی بازار- محصول مرتبط می‌شود که سبد موسسه شامل دارایی­‌هایی با نقدشوندگی پایین باشد و موسسه ناچار باشد برای تامین تعهدات خود این دارایی ­ها را به قیمت پایین ­تر از قیمت عادلانه بازار به فروش رساند. بنابراین، اگر ذخیره وجه نقد کافی نباشد، ممکن است در شرایطی که ارزش بازار دارایی‌ها سقوط کرده است، الزام به پرداخت و ایفای تعهدات، موسسه را به نقد کردن اجباری سبد دارایی در قیمت‌های پایین آمده وادار نماید. این چرخه قبول ضرر که با دریافت اخطار تادیه وثیقه شدیدتر می‌شود، گاهی به مارپیچ مرگ تعبیر می ­گردد.

کمیته بازل، ریسک عملیاتی را ریسک زیان ناشی از فرآیندهای داخلی، افراد و سیستم­‌های غیردقیق (ناکافی) یا معیوب یا ریسک زیان ناشی از حوادث خارجی تعریف کرده است. ریسک‌های عملیاتی ممکن است به ریسک ­های اعتباری و بازار منجر شود. به طور نمونه، یک اشتباه عملیاتی در معامله مانند عدم انجام تسویه می ­تواند به طور همزمان ریسک اعتباری و بازار ایجاد کند، چراکه همانند نکول اعتباری، قیمت­‌های بازار را متاثر می­ سازد. قیمت­ گذاری مشتقه­‌های پیچیده هم مشکلات عملیاتی بالقوه­ ای ایجاد می­ کند. ریسک مدل از خطر اشتباه در مدل قیمت­ گذاری موقعیت­‌ها ناشی می‌شود. ریسک مدل بسیار بی سر و صداست و به همین دلیل شناسایی و ارزیابی آن چندان ساده نیست. برای مقابله با ریسک مدل، باید مدل ­ها را با استفاده از قیمت­‌های بازار یا قیمت‌های شبیه­ سازی شده، مورد ارزیابی مستقل قرار داد. بهترین راه مقابله با ریسک عملیاتی حصول اطمینان از اعتبار سیستم‌­ها و مدل­‌ها، تفکیک شفاف مسئولیت‌ها، اعمال کنترل­‌های داخلی قوی و پیاده­ سازی برنامه­‌های اقتضایی دوره ­ای است.

تاریخچه اندازه گیری ریسک

تلاش ها برای طراحی ابزار اندازه گیری ریسک از نیمه اول قرن بیستم آغاز شد. مکالی در سال ۱۹۸۳، دیرش را به عنوان سنجه ریسک معرفی کرد که ابزاری ساده و در عین حال کارآمد برای سنجش ریسک اوراق بهادار با درآمد ثابت است. ادامه بررسی‌های مکالی به شناسایی رابطه غیرخطی ارزش اوراق بهادار با درآمد ثابت و نرخ بهره بازار منتهی شد و معیار تحدب به عنوان شاخصی مکمل برای محاسبه ریسک این اوراق معرفی گردید. در سال ۱۹۵۲، مارکویتز با ارایه مدلی کمی جهت انتخاب سبد دارایی‌ها، برای اولین بار مقوله ریسک را در کنار بازده مدنظر قرار داد. وی انحراف معیار را به عنوان سنجه ریسک در نظر گرفت. شاگرد او ویلیام شارپ، شاخص بتا را برای اندازه گیری تغییرات نسبی ارزش هر سهم در قبال تغییرات نسبی ارزش بازار با معرفی خط مشخصات ارایه کرد. وی با طراحی مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، مدیریت علمی سبد دارایی را پایه گذاری نمود. بعد از دهه ۱۹۷۰ و افزایش روزافزون ریسک در جنبه‌های مختلف تصمیمات مالی، توجه مدیران بیش از پیش به اندازه گیری و مدیریت ریسک جلب شد.

در این دوران، کنترل ریسک به عنوان عاملی برای ایجاد ارزش بیشتر مورد توجه قرار گرفت و نرخ‌های بازدهی تعدیل شده بر اساس ریسک، ملاک ارزیابی قرار گرفت. برخی نظریه‌های قدیمی که به علت زمان بر بودن و پیچیدگی‌های محاسباتی کنار گذاشته شده بود، همزمان با پیدایش ابررایانه‌ها مجددا مطرح شد. ریسک نامطلوب از جمله این نظریه‌ها بود که قبلا توسط پیشگامان علم مالی مطرح شده بود و در سال ۱۹۹۶ جانی دوباره یافت و تحقیقات مفصلی در آن مورد انجام گرفت که چالش‌های آن هنوز ادامه دارد. در سال ۱۹۹۳، موسسه جی. پی. مورگان مدل ارزش در معرض خطر را معرفی کرد. این معیار که تمامی انواع ریسک را در یک عدد خلاصه می کرد، برای استفاده کنندگان بسیار جذاب به نظر آمد و هر روز به کاربردهای آن افزوده شد. به دنبال آن، روش‌های محاسباتی پیچیده ای همانند فرآیندهای تصادفی و شبیه سازی برای افزایش دقت مدل‌های این سنجه توسعه یافت. همچنین در جدول زیر مهم ترین ابزارهای ۷۰ سال گذشته برای مدیریت ریسک ارائه شده است:

ابزار مدیریت ریسک سال
دیرش اوراق قرضه ۱۹۳۸
مدل میانگین- واریانس مارکویتز ۱۹۵۲
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای ۱۹۶۳
مدل های چند عاملی ۱۹۶۶
مدل قیمت گذاری اختبار معامله بلک شولز ۱۹۷۳
دارایی های ریسک موزون برای بانک ها ۱۹۸۸
آزمون استرس ۱۹۹۲
ارزش در معرض ریسک ۱۹۹۳
ریسک متریکس ۱۹۹۴
کردیت متریکس ۱۹۹۷
مدیریت جامع ریسک بنگاه اقتصادی ۲۰۰۰

روش‌های اندازه‌ گیری ریسک

معیارهای اندازه گیری ریسک اولین بار با مطالعه شاخص‌های پراکندگی آماری تعیین شد و پس از آن سنجه های جدیدتری مانند دیرش، ضریب بتا و ارزش در معرض خطر توسعه یافت. ریسک عبارت است از احتمال نوسانات آتی نرخ بازدهی. شاخص‌های مختلفی برای تبیین نوسانات مورد استفاده قرار می‌گیرد که بعضی از مهم‌ترین آن‌ها بدین صورت هستند:

می‌توان گروه­ بندی ­ایی از سنجه­‌های ریسک ارایه داد که بر نحوه اندازه­ گیری ریسک استوار است:

این سنجه ­ها، پراکندگی یک متغیر را در اطراف میانگین و یا پارامتر تصادفی دیگر اندازه ­گیری می­کند. واریانس و انحراف معیار دو نمونه از این سنجه­‌ها هستند.

موضوع اندازه­ گیری این سنجه­‌ها تغییرات متغیر وابسته بر اثر تغییرات متغیر مستقل است. دیرش و ضریب بتا دو نمونه از این سنجه­‌هاست.

این سنجه­‌ها برعکس سنجه­های نوسان، تنها بر بخش مخرب ریسک تمرکز دارند و نوسانات زیر سطح میانگین و یا متغیر هدف را محاسبه می ­کنند. نیم ­واریانس، نیم­ بتا و ارزش در معرض خطر از این نوع سنجه‌­ها هستند. سنجه­‌های ریسک نامطلوب، به دو زیرگروه تقسیم شده است. این زیرگروه­‌ها شامل نیم­سنجه­‌های ریسک و سنجه­‌های ریسک مبتنی بر صدک است. ارزش در معرض خطر از دسته سنجه­‌های ریسک مبتنی بر صدک است. در بخش بعدی این مقاله به توضیح جزئیات بیشتری از سنجه های ریسک خواهیم پرداخت.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.