بررسی رابطۀ بین حجم معامله، بازده سهام و نوسان بازده در زمان مقیاسهای مختلف در بورس اوراق بهادار تهران
2 گروه مدیریت دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزهرا، تهران، ایران.
چکیده
با وجود انجام مطالعات گسترده در مورد چگونگی ارتباط حجم معامله - بازده سهام و حجم معامله - نوسان بازده در بازارهای مالی، هنوز در مورد ساختار نظری یا تجربی این ارتباط اجماع حاصل نشده است. این پژوهش با هدف کشف اطلاعات نهفته در سری زمانی متغیرهای حجم معامله، بازده سهام و نوسان بازده در دورۀ زمانی 96 ماهه (ابتدای فروردین 1386 تا اسفند 1393) صورت گرفته است. بدینمنظور سریهای زمانی این متغیرها با استفاده از تبدیل موجک گسسته با حداکثر همپوشانی، تجزیه و ضرایب موجک آنها محاسبه شده است؛ سپس رابطۀ میان سریها با استفاده از آزمون علّیت گرنجری بررسی شده است. نتایج بهدستآمده از این پژوهش در دورۀ زمانی مورد بررسی، نشاندهندۀ تفاوت روابط بین متغیرها در مقیاسهای زمانی متفاوت است، چنانکه در برخی از مقیاسها، آزمون علّیت گرنجر، وجود رابطۀ علّی میان سریهای زمانی را تأیید میکند و در برخی از مقیاسهای زمانی این رابطه وجود ندارد.
کلیدواژهها
20.1001.1.23831170.1395.4.4.8.1
موضوعات
- 1مدیریت دارایی
- مدیریت ریسک دارایی های مالی
عنوان مقاله [English]
Surveying the Relation among Volume, Stock Return and Return Volatility in the Tehran Stock Exchange: A Wavelet Analysis
نویسندگان [English]
- Ebrahim Abbasi 1
- Leyla Dehghan nayeri 2
- Nazila Poordadash Mehrabani 1
1 Management Dept., Faculty of Social Sciences and Economics, University of Al-Zahra, Tehran, Iran.
2 Management Dept., Faculty of Social Sciences and Economics, University of Al-Zahra, Tehran, Iran.
چکیده [English]
Although many studies have tried to construct a theoretical or empirical structure of relation among trading volume, stock return and return volatility in financial markets, there still is not a general consensus about it. This study discovers latent information in variables time series for 96 months (April 2007- March 2015). To do so, related time series decomposed by using the maximum overlap discrete wavelet transform and wavelet coefficients has calculated. Then the relation between the series is examined by Granger causality test. The main feature of this research is to investigate the relation between variables at different time intervals. The results show that during the 2007 to 2015, the relation between variables in different time intervals varies. As in some periods, the Granger causality test confirms the causal relation between time series, while in some other time periods it does not support the existence of such relation.
کلیدواژهها [English]
- Trading volume
- Stock return
- Return volatility
- Wavelet
- Granger causality
اصل مقاله
مقدمه
ارتباط حجم معامله - بازده سهام و حجم معامله - نوسان بازده در بازارهای مالی، طی دو دهۀ اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. اگرچه برخی از مطالعات تلاش کردهاند ساختاری نظری یا تجربی از این ارتباط ارائه دهند، هنوز اجماع کلی در این مورد حاصل نشده است. مطالعۀ رابطۀ حجم معاملات با بازده سهام و نوسان بازده در بازارهای مالی در درجۀ اول، سبب بهبود درک افراد از رابطۀ حجم و بازده و در درجۀ دوم، باعث شناخت بهتر عملکرد بازار میشود. سنجش دقیق این روابط به سرمایهگذاران کمک میکند حرکات بازار سهام را در آینده پیشبینی کنند و میزان ریسک و نقدینگی را در رابطه با توسعه و اتّخاذ استراتژیهای معاملاتیشان مشخص کنند. نوسانهای قیمت سهام و یا نوسانهای بازده، ریسک سهام را نشان میدهد؛ زیرا میزان تغییرات بازده، معرّف میزان عدم اطمینان از کسب بازده است. شرکتها با استفاده از این روابط در راستای تحقق استراتژیها و اهداف شرکتشان میتوانند تصمیماتی مناسب بگیرند.
اغلب پژوهشهای صورتگرفته در این مورد، رابطۀ حجم و بازده سهام و نوسان آن را در بلندمدت بررسی کردهاند و عواملی از قبیل درجۀ ریسکگریزی، ریسکپذیری و فواصل زمانی متفاوت (کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت) را در نظر نگرفتهاند (ممکن است افراد در دورههای زمانی مختلف، رفتارهای متفاوتی از خود بروز دهند)؛ به عبارت دیگر، نقطۀ تمایز این پژوهش با سایر پژوهشها، توجه به موضوع عملکرد متفاوت سرمایهگذاران در دورههای زمانی متفاوت (زمان مقیاسهای مختلف) است. گفتنی است هدف از این مقاله بررسی ارتباط حجم و بازده سهام و نوسان آن در بورس اوراق بهادار است. در همین راستا درادامه ابعاد نظری آن را بررسی خواهیم کرد.
مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش
در رابطۀ بین حجم معاملات در بازار سرمایه و بازده سهام و نوسانهای بازده، برخی نظریهها اطلاعات را نیروی محرکی میدانند که سبب تغییرات بازده و حجم معاملات میشوند. در مقابل، دستۀ دیگری از نظریهها ارتباط حجم و بازده را به اختلافات در باورها و عقاید سرمایهگذاران بازار مرتبط میدانند. این نظریهها عبارتند از:
فرضیۀ ورود متوالی اطلاعات [1] : این فرضیه را کوپلند [2] (1976) ارائه کرد و جنینگ، استارکس و فلینگهام [3] (1981) آن را توسعه دادند. در این فرضیه مبادلهگران به دو دستۀ خوشبین و بدبین تقسیم و مبادلات کوتاهمدت، پرهزینهتر از مبادلات بلندمدت فرض شدهاند؛ بنابراین، سرمایهگذارانی که خرید و فروش کوتاهمدت میکنند، نسبت به تغییر قیمت کمتر حساس هستند. آنها نشان دادند بهطورکلی زمانی که معاملهگران بدبین هستند، حجم معاملات کمتر از زمانی است که مبادلهگران خوشبین هستند.
در این فرضیه، اطلاعات با سرعتهای متفاوت، به انواع متفاوتی از معاملهگران میرسد؛ اما عامل دیگری که در این فرضیه نقش دارد، عدم تقارن اطلاعاتی است. دسترسی عدهای از معاملهگران به اطلاعات محرمانه (خصوصی) و عملکرد آنها براساس این اطلاعات، درحالیکه سایر معاملهگران به چنین اطلاعات مهمی دسترسی ندارند، موجب بروز عدم تعادل در بازار میشود. این موضوع با عنوان عدم تقارن اطلاعاتی مطرح میشود [8].
فرضیۀ ترکیب توزیعها [4] : این فرضیه در ارتباط بین حجم معاملات و بازده سهام، نرخ جریان ورود اطلاعات را به بازار مطرح میکند. در این فرضیه، قیمتها و حجم معاملات به جریان ورود اطلاعات در طول زمان معاملات، واکنش نشان میدهد [6]. فرضیۀ ترکیب توزیعها بهطور کلی به دو دلیل از فرضیۀ ورود متوالی اطلاعات متداولتر هستند:
1- این فرضیه با انتشار اطلاعات، بهصورت همزمان و تدریجی سازگار است؛ درحالیکه فرضیۀ کوپلند بر ارتباط منفی بین حجم معاملات و قدرمطلق تغییر قیمت، زمانی که در آن اطلاعات بهصورت همزمان منتشر شود، دلالت دارد.
2- فرضیۀ ترکیب توزیعها با توزیع تجربی تغییرات قیمت و تفاوت در همبستگی بین حجم معاملات و قدرمطلق تغییر قیمت در فراوانیهای متفاوت سازگار است.
فرضیۀ اختلاف عقاید [5] : در فرضیۀ اختلاف عقاید، فرض میشود معاملهگران مختلف (مطّلع و نامطّلع) عقاید متفاوتی در مورد اهمیت اطلاعات دارند. درواقع، پراکندگی بیشتر در عقاید، تغییرپذیری بیشتری را در قیمت و حجم معامله نسبت به مقدار تعادلی آنها ایجاد میکند [12]. فرضیۀ اختلاف عقاید برای مقایسۀ چگونگی واکنش معاملهگران مطّلع و نامطّلع به اطلاعات مناسب است. معاملهگران مطّلع نسبتاً عقاید همگن و هماهنگی دارند که بر درک و شناخت آنها از بازار مبتنی است. ازاینرو، معاملهگران مطّلع، خرید و فروش خود را در چارچوب قیمتی نسبتاً کوچک در حدود ارزش منصفانۀ دارایی انجام میدهند. همچنین معاملهگران نامطّلع نمیتوانند تشخیص دهند معاملۀ سایرین برای تقاضای نقدینگی (عملیات پوششی) کوتاهمدت یا بهدلیل مبانی اساسی عرضه و تقاضا است. ازاینرو، آنان تمایل دارند به همۀ تغییرات در حجم و قیمت واکنش نشان دهند؛ چراکه به نظر آنها این تغییرات منعکسکنندۀ اطلاعات جدید است؛ درنتیجه تمایل دارند تغییرات قیمت را اغراقآمیز فرض کنند که خود به نوسانهای بیشتر در قیمت منجر میشود.
الگوی قیمتگذاری داراییها براساس انتظارات عقلایی [6] : این الگو نشان میدهد اختلاف نظرها از اطلاعات محرمانه نشأتگرفته است. وانگ [7] (1994) الگوی تعادلی معاملات سهام را توسعه داد که براساس آن سرمایهگذاران در زمان تقارن اطلاعات، مبادلات عاقلانهای انجام میدهند. در الگوی او چون سرمایهگذاران ریسکگریزند، معامله همیشه با تغییرات قیمت توأم است؛ برای مثال، وقتی گروهی از سرمایهگذاران برای ایجاد تعادل در سبد سهام خود به فروش سهام اقدام میکنند، باید برای وادارکردن سایرین به خرید، قیمت سهام را پایین بیاورند؛ به عبارت دیگر، در صورت افزایش عدم تقارن اطلاعات، معاملهگران نامطّلع که به خرید سهام از افراد مطّلع اقدام میکنند، خواستار تخفیف بیشتری در قیمت سهام میشوند؛ بنابراین، اینگونه نتیجه گرفته میشود که سرمایهگذاران نامطّلع برای حفظ خود از اطلاعات نهانی، بدینصورت ریسک خود را پوشش میدهند و درنتیجه، حجم معاملات همیشه با قدر مطلق تغییرات قیمت، رابطۀ مثبت دارد و این همبستگی با افزایش عدم تقارن اطلاعات افزایش مییابد [18].
برخی از پژوهشهای مشابه در این رابطه را که در داخل و خارج از کشور انجام شده است، در جدول (1) میتوان مشاهده کرد.
خرید و فروش پله ای : استراتژی کاهش ریسک و افزایش سود
خرید و فروش پله ای و استراتژی سود و زیان در آن به عنوان اصول اولیه در خرید و فروش سهام به حساب میآد و سرمایه گذاران موفق و فعال بازار از این روش برای زیان کمتر و سود بیشتر استفاده می کنند. یکی از ابهاماتی که در خصوص چگونگی خرید و فروش سهام وجود داره اینه که سرمایه گذاران یکباره خریدشون رو انجام دهند و یا اینکه اون رو در چند مرحله تکمیل کنن و به اصطلاح خرید پله ای انجام بدهند. يعني استراتژي معاملاتي هر سرمايه گذار در هنگام خريد سهم به خودش بستگي داره كه ايا خريد سهم رو يكباره انجام بده و يا از استراتژي خريد پله اي در بورس استفاده كنه.
در خرید سهام معمولا در بین سرمایه گذاران رویه ثابتی وجود نداره و اگر از کسی بپرسید که قراره از سهمی که مد نظرتونه چه حجمی بخرید عموما به جواب درستی نمیرسید. یعنی واقعا شخص نمیدونه چه استراتژی باید در خصوص میزان حجم خرید داشته باشه. به همین دلیل وقتی سهمی رو میخرن و قیمت سهم کاهش پیدا میکنه نمیدونن باید سهم رو بفروشن و یا اینکه تعدادش رو افزایش بدن و میانگین قیمت سهم رو کم کنن. پس همه سرمایه گذارا با این چالش مواجهن که سهم مورد نظرشون رو در چه قیمتی و با چه حجمی بخرن و سوال اصلی اینه که آیا باید حجم مورد نظرشون رو در یک مرحله بخرن و خریدشون رو تکمیل یا مرحله به مرحله خرید کنن.
در چه زمان هایی از خرید پله ای استفاده کنیم
گاهی اوقات پیش میاد که سهمی رو برای خرید مد نظر دارید و سعی میکنید در قیمت مناسب اون سهم رو کم کم بخرید و خریدتون رو تکمیل کنید ولی قبل اینکه خریدتون تموم بشه سهم صف خرید میشه و دیگه امکان ورود مجدد به شما نمیده و یا اینکه مجبورید در قیمت های بالاتری سهم رو بخرید. تو این وضعیت دو تا راهکار دارید؛ یا باید صبر کنید تا قیمت سهم کاهش پیدا کنه و سهم رو بخرید و یا اینکه در قیمت ها بالاتر به خرید های قبلی اضافه کنید. یکی از روش هایی که میتونه این مشکل رو حل کنه خرید پله ای سهامه. در کل خرید پله ای زمانی اتفاق میوفته که سرمایه گذار دید مثبتی رو سهم داره ( بنیادی یا تکنیکال فرقی نمیکنه) ولی انتظار حرکت رو به رشد در کوتاه مدت رو نداره پس در این حالت از خرید پله ای استفاده میکنه.
از طرفی در صورتی میتونیم از روش خرید پله ای در بازار استفاده کنیم که دیدگاهمون به وضعیت بازار استراتژیهایی برای تعیین حجم معاملات در میان مدت مثبت باشه و انتظار زیادی برای تغییر جهت حرکتی بازار و شروع روند منفی وجود نداره (چشم انداز بازار در میان مدت منفی نباشه) و از طرفی سهمی که قصد خریدش رو داریم شرایط مناسبی داشته باشه. روش خرید من برای سهامی که با استفاده از تابلو خوانی و تکنیک های معاملاتی در بورس تشخیص میدم به این صورت هست که بعد از شناسایی و انتخاب سهم یک مرحله خرید رو انجام میدم و در مرحله بعدی زمانی که برخی از مولفه ها در سهم مانند حجم معاملات و … تغییر کرد اقدام به خرید سهم در قیمت های بالاتر می کنم و به همین صورت خریدم رو تکمیل میکنم. در این حالت ممکنه بخشی از سود سهام رو از دست بدم ولی اینطوری خرید مطمئن تری انجام میدم.
استراتژي استراتژیهایی برای تعیین حجم معاملات معاملاتي من براي خريد پله اي سهام در بورس
روش من در خرید سهم به این صورته که ابتدا سرمایه ای که میخوام برای خرید سهم تخصیص بدم رو به چند بخش تقسیم میکنم و در مرحله اول یه نقطه ای رو به عنوان نقطه ورود شناسایی میکنم که این نقطه میتونه حمایت تکنیکالی و یا ایجاد موقعیت مناسب به لحاظ تکنیکالی باشه یعنی سهمی باشه که اصلاح قیمتیش تموم شده باشه و به لحاظ بنیادی هم مشکلی نداشته باشه . بعد از تشخیص قیمت مناسب معمولا اولین پله از خرید رو انجام میدم و سپس برای تکمیل خرید روند حرکت سهم رو دنبال میکنم و سپس با توجه به رفتار خریدارها و فروشنده ها پله های بعدی خرید رو تکمیل میکنم. اگر قیمت سهم کاهش پیدا کنه و به قیمت های دلخواه برسه که پله های بعدی خرید رو انجام میدم اما اگر در محدوده ای که قصد خرید دارم به یکباره قیمت سهم افزایش پیدا کنه، تا زمانی که قیمت به هدف مد نظرم نرسیده؛ در اصلاح های قیمتی (بعد از رشد سهم) پله بعدی خرید رو انجام میدم.
ويژگي هاي خريد و فروش پله اي
از ويژگي هاي خريد پله اي در بورس ميتونيم به كاهش ميانگين خريد اشاره كنيم. اما بايد به اين نكته هم توجه كرد كه ايا سهم خريداري شده پتانسيل رشد قيمت رو در اينده داره و يا قراره باز هم قيمت كاهش پيدا كنه ولي بايد بدونيد كه با خريد پله اي كاهش قيمت سهم بر روي كل پرتفو لحاظ ميشه و به يكباره دچار زيان زيادي ميشيد. به همين دليل در هنگام خريد پله اي بايد وضعيت بنيادي و تكنيكال سهم رو مد نظر داشته باشيد، چرا كه نقدينگي هميشه به مقدار زياد موجود نيست كه هر بار اقدام به كاهش ميانگين كنيد. به عنوان مثال ممکنه شما یک محدوده تکنیکالی را برای خرید سهم تشخیص بدید اما ایا اون منطقه یک محدوده حمایتی مهم در سهم هست؟ آیا قرار هست بعد از رسیدن قیمت به اون محدوده تکنیکالی شاهد برکشت سهم و تغییر روند باشیم و یا شاید صرفا باید در انتظار یک پولبک و برگشت دوباره به روند قبلی باشیم. اینجاست که اهمیت تعیین محدوده های خرید پله ای مشخص میشه.
فروش پله ای در بورس چگونه است
فروش پله اي در بورس هم از ديگر استراتژي هاي سرمايه گذاران در بورسه كه بيشتر اتفاق مي افته يعني سرمايه گذار با توجه به برنامه ريزي كه انجام داده و تارگت قيمتي كه مشخص كرده، در محدوه هاي قيمتي مورد نظر كه معمولا هم همگام با برخورد به مقاومت سهم هست اقدام به سبك كردن سهم و اصطلاحا فروش پله اي ميكنه تا بخشي از سود رو سيو كنه و در ادامه با توجه به روند حركتي قيمت سهم تصميم به نگهداري يا فروش سهام باقي مانده ميگيره. یعنی اگر سهم مورد نظر توانایی عبور از مقاومت رو نداشت و به اصطلاح قدرت فروشنده در سهم وجود داشت و از طرفی رفتار قیمتی بازار به نفع فروشنده باشه سرمایه گذار باید اقدام به فروش سهم ذز بازار و شناسایی فروش کنه. حال اگر سهم با شرایط مناسبی مقاومت پیش رو ( استاتیک و یا داینامیک) رو شکست سرمایه گذار میتونه با سهم بمونه و به دنبال تارگت های بالاتر باشه.
مزایای خرید پله ای در بازار سهام
روش خرید پله ای خوبیش اینه که اگر به یکباره ریسک های سیستماتیک و یا غیر سیستماتیک به وجود بیاد و روند حرکت قیمتی سهم رو تغییر داد میتونید بدون اینکه سرمایه زیادی درگیر سهم کرده باشید از سهم خارج و زیان شناسایی کنید. البته این نکته رو هم باید بگم که تعیین محدوده مناسب برای وارد شدن به سهم در پله اول خرید از اهمیت بالایی برخورداره. در هر صورت تکنیک خرید پله ای با ریسک همراهه که حتما باید مد نظر قرار بگیره. يكي از روش هاي خريد پله اي در بورس روش مارتينگل هست كه در مقالات بعدي در خصوصش توضيح ميدم. اما در جریان باشید که در روش مارتینگل حتما باید محدوده های تکنیکالی و حمایت سهم رو مد نظر قرار بدید و ثانبا سهم به لحاظ بنیادی شرایط مناسبی داشته باشد.
برای دریافت روش محاسبات با استفاده از مارتینگل بر روی مارتینگل کلیک کنید.
خرید پله ای و شرایط بازار
در بخش های بالا در خصوص خرید پله ای صحبت کردیم. اما سوالی که مطرح می شود این است که ایا باید در هر زمانی اقدام به خرید پله ای کرد یا خیر. برای خرید پله ای در کنار بررسی سهم حتما باید شرایط بازار را نیز مورد بررسی قرار داد. اگر فشار فروش در کلیت بازار بالا باشد و ارزش صف های فروش بازار بالا باشد انگاه دیگر نباید به فکر خرید پله ای بود چرا که شرایط بازار بر روی سهام اثر گذار است و همین عامل موجب فشار فروش بیشتر بر سهم می شود. پس اگر قرار باشد اقدام به خرید پله ای کنید حتما باید بازار شرایط نرمالی داشته باشد. از طرفی به خاطر داشته باشید که اگر قصد دارید در سهمی خرید پله ای به قصد کم کردن میانگین قیمت داشته باشید نباید سهم صف فروش باشد. اگر سهمی صف فروش است تا زمان نرمال شدن آن صبر کنید و سپس اقدام به کم کردن میانگین کنید و یا هرگاه سهمی دارای سرانه خرید به فروش نامناسب باشد تا تعادل سهم صبر کنید و سپس اقدام به خرید کنید.
معرفی بهترین استراتژی معاملاتی روزانه ارز دیجیتال
معاملهگری (Trading) یکی از جذابترین فعالیتهایی است که میتوان آنرا با سرمایه بسیار پایین نیز شروع کرد و به عنوان یک منبع درآمد جانبی در نظر گرفت. ترید یا معامله در بازارهای مالی به معنای خرید دارایی در قیمت پایین و فروش آن در قیمت بالاتر است. البته در برخی بازارها میتوان ابتدا فروش انجام داد و سپس خرید (معاملات Short trading). معاملهگری (تریدینگ) و سرمایهگذاری با هم تفاوت دارند. تریدها معمولا در دوره ماهانه تا سالانه انجام میشود. تریدرها ممکن است از ترکیبی از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال در خرید و فروش استفاده کنند. استراتژی ترید روزانه (Day Trading) به سبکی از ترید گفته میشود که تریدر در طول یک روز، پوزیشن معاملاتی را باز کرده و میبندد. به عبارت دیگر در استراتژی ترید روزانه، معاملهگر دارایی خود را برای روز بعد نگه نمیدارد و ترید را در عرض حداکثر چند ساعت انجام میدهد.
استراتژیهای ترید روزانه
در استراتژی ترید روزانه معاملات در طول چند دقیقه تا چند ساعت انجام میشود و به همین خاطر، در این سبک معاملاتی تحرکات بزرگ قیمت متداول نیست. پس معاملهگران روی سودهای کوچک تمرکز دارند. همچنین برای افزایش قدرت خرید، تریدرها از اهرم معاملاتی (لوریج) و مارجین استفاده میکنند تا با وارد کردن سرمایه بیشتر در یک معامله سود بیشتری بدست آورند. در حالت صحیح، همه معاملات روزانه با قرار دادن یک حد سود (profit target)، حدضرر (stop loss) یا زمان خروج (time exit) پایان مییابد. در این مقاله به معرفی چند استراتژی مهم و اولیه در ترید روزانه میپردازیم.
ترید روزانه بر اساس تحلیل حجم معاملات
حجم معامله به تعداد سهام یا کوینی که در یک بازه زمانی مشخص معامله میشود، میگویند. این شاخص به شما دید با ارزشی نسبت به میزان فعال بودن خریداران و فروشندگان در یک بازار، مثلا بازار بیت کوین میدهد. با استفاده از حجم معامله در استراتژی ترید روزانه میتوانید چیزهایی را درباره میزان تقاضای یک سهام، سرعت تغییر قیمت آن و این که چه زمانی یک روند معکوس میشود، متوجه شوید. Volume اندیکاتوری است که تعداد معاملات را در یک رنج قیمتی و در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد. اما در اکثر مواقع تریدرها به دلیل ساده بودن این اندیکاتور استفادهای از آن نمیکنند. در حالی که با استفاده از اندیکاتور volume سرمایه گذار میتواند سود خود را افزایش داده و همچنین ریسک معاملات خودش را به حداقل برساند.
تجزیه و تحلیل حجم معاملات (volume) این امکان را به تریدر میدهد که قوی بودن یا ضعیف بودن روند را تشخیص دهد.
استراتژیهای ترید روزانه بر اساس حجم، تعداد بالایی دارد و مطرح کردن تمام آنها زمانبر است و در این مقاله استراتژی ترید براساس حجم در Breakouts یا شکست قیمتی را که مهمترین و کاربردیترین استراتژی مبتنی بر حجم است را مطرح میکنیم. حجم مثل هر اندیکاتور دیگری در بازار میتواند سیگنال خرید و فروش بدهد و یا سیگنالهای خرید و فروش را تایید کند. جهت درک بهتر مفهوم تاثیر حجم معاملات در شکست قیمتی به این مثال توجه کنید.
همانطور که مشاهده میکنید در نقطه A بیت کوین افزایش قیمت خوبی را تجربه کرده است اما بلافاصله در دو کندل بعدی با اصلاح زیادی مواجه شده است در صورتی که به حجم معاملات توجهی نداشته باشیم این وضعیت نشان دهنده شکست قیمت و آغاز یک روند نزولی میباشد اما توجه به حجم معاملات نشان میدهد که مجموع حجم معاملات انجام شده در دو کندل قرمز رنگ کمتر از حجم معاملات در کندل سبز رنگ قبلی خود است که این نشان دهنده ضعیف بودن روند نزولی است.
توجه داشته باشید که در حالت شکست قیمت اگر در استراتژی ترید روزانه خود، روند بازار را در نظر بگیرید، 33 درصد احتمال درست بودن تحلیل شما وجود دارد و اگر حجم معاملات را وارد تحلیل خود کنید میزان احتمال صحت تحلیل شما به 66 درصد خواهد رسید و با در نظر گرفتن عوامل دیگر از جمله میانگین متحرک، این میزان افزایش پیدا میکند.
ترید روزانه با میانگین متحرک ساده
میانگینهای متحرک(Moving Avarage)، قیمت متوسط یک رمزارز یا سهام را در طی یک دوره زمانی مشخص نشان میدهد. با این حال، روشهای مختلفی برای محاسبهی این میانگینها وجود دارند و به همین دلیل است که انواع مختلفی از میانگینهای متحرک را در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال مشاهده میکنید و حتی میتوانید میانگین متحرک سفارشی خود را ایجاد کنید. دلیل نام متحرک نیز این است که، همانطور که قیمت حرکت میکند، دادههای جدیدی در محاسبات میانگین متحرک وارد میشود و بنابراین میانگین استراتژیهایی برای تعیین حجم معاملات استراتژیهایی برای تعیین حجم معاملات دائماً تغییر پیدا میکند. به عنوان مثال، در محاسبه میانگین متحرک ساده 30 روزه (Simple Moving Avarage)، قیمتهای پایانی 30 روز آخر با هم جمع و بر عدد 30 تقسیم میشود و برای محاسبه میانگین متحرک 15 روزه نیز، قیمتهای پایانی یک دوره 15 روزه با هم جمع و سپس بر 15 تقسیم میکنیم. فرض کنید اعداد زیر قیمت بیت کوین در ده روز پیاپی باشد:
9800$; 9855$; 9900$; 9810$; 9900$; 9980$; 10050$; 10400$; 10950$; 11500$
جهت محاسبه میانگین متحرک ساده 10 روزه مجموع این اعداد را محاسبه میکنیم و بر 10 تقسیم میکنیم.
که میانگین متحرک ساده 10 روزه برای این دادهها 10215 میشود.
پس از درک مفهوم میانگین متحرک حال یک استراتژی ترید روزانه واقعی بر اساس میانگین متحرک را بررسی میکنیم. نمودار زیر نشان دهنده تغییرات قیمت بیت کوین در طول چند ساعت است.
در اینجا برای ترید از میانگین متحرک ساده 30 دقیقه ای استفاده کردهایم(نمودار آبی رنگ). همانطور که مشاهده در منطقه A سقفهای قیمتی و کفهای قیمتی تشکیل شده همگی بالاتر از میانگین متحرک ساده قرار گرفته است که این یک سیگنال قوی برای تریدرها میباشد و نشان دهنده یک روند صعودی خوب میباشد که در منطقه B مشاهده میکنید. بنابراین تریدر با آغاز استراتژی ترید روزانه در نقطه A حداقل سود 6 درصدی به دست میآورد.
در استفاده از میانگین متحرک ساده دقت داشته باشید که، استفاده از تعداد زیادی میانگین متحرک سفارشی شده، باعث ایجاد پیچیدگی و آشفتگی در تصمیمگیریها خواهد شد.
ترید روزانه با مکدی (MACD)
میانگین متحرک همگرا واگرا (Moving Average Convergence Divergence) توسط جرالد اپل فیزیکدان و محقق آمریکایی در اواخر سال ۱۹۷۰ طراحی شد. مکدی در گروه نوسانگرها قرار میگیرید و اخیرا یکی از پر استفادهترین اندیکاتورها در بین تحلیلگران میباشد. همانطور که از اسم این اندیکاتور مشخص است، از میانگین متحرک در محاسبات این اندیکاتور استفاده شدهاست لذا بر خلاف برخی از نوسانگرها از فرمول محاسباتی پیچیدهای برخوردار نیست.
از اندیکاتور مکدی در استراتژی ترید روزانه برای به دست آوردن قدرت، جهت و شتاب در یک روند استفاده میشود.استراتژیهایی برای تعیین حجم معاملات
اندیکاتور مکدی با دو ظاهر متفاوت و با نامهای مکدی کلاسیک و مکدی در بین تریدرها مورد استفاده هست. در نظر داشته باشید که عملکرد هر دو یکسان است و صرفا در ظاهر تفاوتهایی با هم دارند. اندیکاتور مکدی شامل یک هیستوگرام (خطوط عمودی قرمز و سبز) و دو خط است که در اینجا این دو خط با آبی و قرمز نشان داده شدهاند. خط قرمز رنگ با نام خط سیگنال و خط آبی رنگ با نام خط MACD شناخته میشوند.
سیگنال اندیکاتور مکدی (MACD)
در استراتژی ترید روزانه، سیگنال مکدی معمولا از تقاطع خط مکدی و خط سیگنال صادر میشود. زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال (خط قرمز) را از پایین به بالا قطع میکند (الگوی دسته فنجان) سیگنال خرید صادر میشود. همچنین زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه بالای صفر، خط سیگنال (خط قرمز) را از بالا رو به بالا قطع کند در آن صورت سیگنال فروش صادر خواهد شد. سیگنالهای صادر شده توسط مکدی را در تصویر زیر که تغییرات قیمت بیت کوین را طی 3 ساعت نشان میدهد، مشاهده کنید.
مکدی در کنار سادگی، امکان بررسی همزمان قدرت روند و قدرت بازگشت را دارد که همین ویژگیهای مثبت آنرا بین اندیکاتورها محبوب کردهاست و تقریبا تمام تریدرها در استراتژی ترید روزانه از اندیکاتور مکدی در کنار سایر اندیکاتورها استفاده میکنند.
سخن پایانی
رشد ارزهای دیجیتال فرصتی مناسب برای ایرانیان مشتاق به معاملهگری ایجاد کرده زیرا محدودیتهای بسیار کمتری در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد و یک شخص عادی به سادگی و بدون داشتن شرایط خاص میتواند خرید و فروش ارز دیجیتال را انجام دهد. با این حال، شروع استراتژی ترید روزانه در این بازار فرایند پیچیدهتری نسبت به بورس دارد. با وجود این که این کار سختیهای بسیاری دارد اما به دلیل مزایایش مورد توجه بسیاری افراد به خصوص تازه واردها قرار گرفته است. معامله گرانِ رمزارزها، برای انجام ترید روزانهی خود نیازمند عملکرد و واکنشهای سریع هستند؛ از طرفی بررسی طیف گسترده ای از اندیکاتورها فرایندی دقیق میباشد و نیازمند داشتن اطلاعات کافی در مورد تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال میباشد.
استراتژی معامله با خط روند به زبان ساده
استفاده از استراتژی معامله با خط روند به شما عزیزان کمک می کند تا بتوانند معاملات خود را به بهترین شکل بهینه کنند. این که خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چطور باید آن را رسم کرد را اشاره هایی کرده ایم و در ادامه به بررسی استراتژی معامله با خط روند پرداخته ایم و چند استراتژی موثر و مختلف را مورد بررسی قرار داده ایم که از هر کدام از این استراتژی های می توانید در بازارهای مالی مختلف مثل بازار ارز دیجیتال، بورس، فارکس، طلا و سکه، دلار و … استفاده نمایید. بنابراین اگر شما هم دوست دارید این استراتژی های معامله با خط روند را یاد بگیرید، همین الان این مطلب آموزشی و رایگان را تا انتها مطالعه کنید.
استراتژی معامله با خط روند
خط روند یا همان Trendline بهترین و مرسوم ترین ابزار تحلیل تکنیکال به حساب می آید و چنانچه اصولی استفاده شود، می تواند عملکرد تریدر را تا حدود زیادی بهبود بخشد. در این مطلب قصد داریم با چهار استراتژی قدرتمند معامله با خطوط روندی آشنا شویم، ولی پیش از این که معرفی استراتژی ها را آغاز کنیم، در نظر داشته باشید که خطوط روندی دو قابلیت مهم دارند؛ یک این که حداقل بازار سه بار به آن ها برخورد کرده و واکنش نشان داده، ثانیاً خط روندی هیچ وقت از بدنه کندل عبور نخواهد کرد.
خط روند می تواند از روی دنباله کندل عبور کند، ولی نباید از روی بدنه کندل عبور کرده باشد. پیش از این که استراتژی های کاربردی استفاده از استراتژیهایی برای تعیین حجم معاملات خط روند برای انجام معاملات را بررسی کنیم، بهتر است به این که خط روند دقیقا به چه صورت رسم می شود و اصول ترسیم آن چگونه است پرداخته ایم تا دید مناسبی نسبت به این موضوع پیدا کنید و استراتژی های خط روند را بهتر درک نمایید.
اصول ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند یکی از ابتدایی ترین مواردی است که در آموزش تکنیکال با آن مواجه می شوید. به صورت کلی رسم خط روند صعودی از اتصال نقاط پایین های بالاتر و خط روند نزولی نیز با اتصال نقاط بالاهای پایین تر در نمودار قیمتی قابل ترسیم است. پایین های بالاتر یعنی اتصال دره هایی که یکی پس از دیگری بالاتر می روند. بالاهای پایین تر یعنی اتصال قله هایی که با گذر زمان، پایین تر می آیند. در نظر داشته باشید که خط روند صعودی در پایین نمودار قیمتی با شیب مثبت و خط روند نزولی در بالای نمودار قیمتی با شیب منفی رسم می شود.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
دو نوع تفکر در رسم خط روند داریم؛ گروه نخست بر این باور است که برای ترسیم خط روند باید از سایه های بالایی و پایینی کندل ها کمک بگیرد. در روش گروه اول، هیچ بخشی از کندل ها بر روی خط روند قرار نخواهند گرفت. گروه دوم نیز بر این باورند که باید از انتهای بدنه کندل ها به منظور رسم خط روند نیز بهره برد. نکته حائز اهمیت اینجاست که هیچکدام از این دو روش را نمی توان اشتباه دانست، ولی توصیه ما بر این است که هر روشی را که انتخاب کردید، به هیچ عنوان آن را تغییر ندهید و همواره از همان روش بهره بگیرید.
تغییر روش امکان دارد موجب برداشت اشتباه از تحلیل شود. به صورت معمول روش دوم، سیگنال ها را سریع تر خواهد داد، ولی ریسک بالاتری را نیز به دنبال خواهد داشت. نکته حائز اهمیت اینجاست که خط روندی که به صورت کامل منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع های قیمتی باشد، در مواقع نادر ایجاد خواهد شد. لذا به صورت کلی قاعده خاص و تثبیت شده ای در این خصوص وجود ندارد و هر شخص قادر است بر اساس دیدگاه و تجربه های فردی خود یکی از دو روش را مورد استفاده قرار دهد.
۱) استراتژی خط روند پرچم – Trendline Flag
استراتژی خط روند پرچم برای معاملات پیرو روندی بهترین گزینه محسوب می شود. در این استراتژی شما می بایست برای اصلاح بازار خط روندی کوتاه ترسیم نمایید و در ادامه مانند الگوی پرچم در جهت روند غالب بر بازار وارد معامله شوید. در اینجا باید توجه داشته باشید که خط روند رسم شده، همان خطی است که برای الگوی پرچم رسم می شود و منظور از روند غالب هم روند بازار پیش از تشکیل الگوی پرچم به می باشد.
در تصویر بالا بازار ابتدا در یک روند نزولی قرار داشت و در ادامه بازار وارد فاز اصلاحی شده و الگویی شبیه به پرچم را تشکیل داد. در اینجا هدف ما رسم خط روندی برای این الگوی شبیه به پرچم است و چنانچه الگوی پرچم هم نباشد، اشکالی نخواهد داشت، لذا این نکته حائز اهمیت است که خط روند کوتاهی را برای این حرکت اصلاحی ترسیم نماییم. شکست این خط روندی کوتاه مثل الگوی پرچم یا Flag عمل خواهد کرد و این بدین معنی است که با شکست آن، بازار در راستای روند غالب حرکت می کند.
شما می توانید در استفاده از این استراتژی از میانگین متحرک ۵۰ نیز برای تشخیص روند غالب بر بازار بهره بگیرید. در این استراتژی شما فقط در راستای روند غالب بر بازار می بایست معاملات خود را تنظیم کنید. یعنی چنانچه روند بازار نزولی بوده و در ادامه حرکت اصلاحی آغاز شده، خط روندی برای این حرکت اصلاحی ترسیم نمایید و با شکست خط روندی وارد معامله فروش شوید.
۲) استراتژی معامله با جهش از خط روندی – Trendline Bounce
این استراتژی نیز در راستای روند غالب بازار مورد استفاده قرار می گیرد، ولی با این وجود در این استراتژی از خود خطوط روند برای ورود به معامله استفاده نمی شود، بلکه خط روند در قالب حمایت یا مقاومت عمل می کند. در تصویر زیر قیمت از خط روندی برای سومین بار متوالی جهش کرده و قدرت خط روند تایید خواهد شد. در ادامه تریدر می بایست به دنبال دیگر الگوی های تکنیکال در اطراف این جهش باشد. در این تصویر یک خط مقاومت افقی بعد از جهش بازار از خط روندی نشان داده شده است.
شکست این خط روند برای ورود به بازار کفایت می کند. در این استراتژی تریدران محافظه کار قادرند حد ضرر یا استاپ لاس را در زیر خط روند قرار دهند و یا حد ضرر را به زیر خط مقاومتی ببرند. همچنین می توان از استراتژی جهش از خط روند در تایم فریم های گوناگون استفاده کرد که این موضوع می تواند برای معامله گران مختلف بسیار جذاب باشد. زمانی که خط روند بلندمدت تائید شده، معامله گر می تواند به تایم فریم پایین تر نگاه کرده و از دیگر سطوح تکنیکال مانند حمایت برای زمان بندی ورود به معامله فروش بهره بگیرد.
این بدین معنی است که در نمودار روزانه خط روندی را تشخیص داده و در نمودار ۱ ساعته با شکست الگو یا خط حمایتی وارد بازار شده است. در نمودار ۶۰ دقیقه یا ۱ ساعته نخستین جهش از خط روند نزولی و روزانه در AUDUSD مشاهده خواهد شد.
در اینجا نوسانات بازار شدید بودند، از همین روی شاید ورود به معامله کار خیلی ساده ای نباشد، ولی در نمودار سمت راستی، الگوی سر و شانه ایجاد شده است و به کمک این الگوی تکنیکال می توان زمان ورود به معامله را به سادگی مشخص نمود.
۳) استراتژی شکست و برخورد دوباره – Retest
استراتژی شکست و برخورد مجدد یکی از استراتژی های پرطرفدار و مرسوم بین تریدران بازارهای فارکس و سهام به حساب می آید ولی با این وجود از این استراتژی می توان برای دیگر بازارها مانند بازار رمزارز و معاملات بیت کوین نیز بهره گرفت. گفتنی است که در این استراتژی پس از این که خط روند فعال بازار را مشخص کردید، باید برای شکست خط روند منتظر بمانید. بعضی مواقع شاید بازار پس از شکست خط روندی دیگر هیچ وقت با آن برخورد نداشته باشد ولی در بیشتر اواقت بازار پس از شکست خط روندی مجددا با آن برخورد خواهد داشت.
اما هنگامی که بازار برخورد مجدد به خط روندی را انجام داد، بهترین وقت برای ورود به معامله خواهد بود و باید در تایم فریم های پایین تر به دنبال سیگنال بود. خط روند می تواند سیگنالی برای ورود به معامله باشد و هم محلی برای تعیین حد ضرر. به صورت معمول حد ضرر را در سمت دیگر خط روندی قرار می دهیم و خط روند نیز به عنوان مانعی عمل خواهد کرد که نمی گذارد حد ضرر فعال شود. هر اندازه تعداد برخوردها به یک خط روندی بیشتر باشد، استراتژی شکست و برخورد مجدد نیز عملکرد بهتری از خود نشان خواهد داد.
در تصویر بالا بازار حداقل سه تا چهار بار با خط روند برخورد داشته است. در زمان شکست خط روند، نوسانات زیادی را در بازار مشاهده کردیم و قیمت در اطراف خط روند نوساناتی را تجربه کرده است. شدت نوسانات بازار در اطراف خط روند می تواند بیانگر این باشد که چقدر زودتر باید وارد بازار شد. چنانچه نوسانات زیاد باشد، تریدران ریسک پذیر قادرند با نخستین برخورد مجدد به خط روند شکسته شده وارد بازار شوند، ولی معامله گرانی که جوانب احتیاط را بیشتر رعایت می کنند، بهتر است که صبر کنند تا تایید سیگنال صادر شود. برای مثال زمانی که خط روند مقاومتی یا نزولی شکسته می شود، بهتر است که قبل از ورود به موقعیت خرید، صبر کنید و منتظر شکست نخستین مقاومت جزئی و نزدیک بمانید.
۴) استراتژی معامله بر اساس روند خنثی
استراتژی شماره ۴ استراتژی معاملاتی در روند خنثی است که باید در کف سهم را خرید و در سقف آن را به فروش رساند. البته به منظور خرید سهم در کف قیمتی در روند خنثی می بایست عواملی مثل حجم معاملاتی را مد نطر قرار داد. برای مثال این طور فرض کنید که میانگین حجم معاملات سهمی به صورت روزانه ۵۰۰ هزار سهم باشد؛ از آنجا که انتظار این است که در حمایت ها حجم معاملات سهم افزایش پیدا کند، بنابراین می توان گفت که حجم معاملات در حمایت ها باید بالاتر از میانگین باشد تا بتوان به رشد قیمتی در حمایت تکنیکالی فکر کرد. از طرف دیگر در حمایت ها یا بایستی تعدل قدرت خریدار به فروشنده داشته باشیم و یا این که قدرت خریدار به فروشنده بیشتر باشد.
در مورد هر یک از روند ها در تحلیل تکنیکال باید گفت که هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی می تواند استفاده کند ولی نکته حائز اهمیت، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود می باشد. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و بر خلاف روند معامله را انجام ندهیم و این بدین معنی است که وقتی که روند میان مدت سهم نزولی است، در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را به شرط تغییر روند نزولی و آغاز روند جدید در سهم انجام دهیم.
البته این را هم باید گفت که در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلندمدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم و این به این معنی است که امکان دارد شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و تریدر نیز قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد، ولی نکته بسیار مهم اینجاست که معامله با قصد نوسان گیری و به دست آوردن بازده های چند درصدی در روندهای نزولی با ریسک همراه است.
در مورد اعتبار روند هم باید گفت که هر اندازه نموداری از روند طولانی تری برخوردار باشد، اعتبار تحلیل به مراتب بیشتر خواهد بود. برای مثال تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه از اعتبار معاملاتی بیشتری برخوردار است و با اطمینان بیشتری می توانیم به تحلیل ها و روند های بلندمدت اعتماد کنیم و بر اساس آن ها معامله نماییم.
نکات مهم در مورد خطوط روند
- اعتبار خط روند به بازه زمانی مورد بررسی سهم وابسته است. برای مثال امکان دارد سهم شرکت الف در بازه زمانی دو ماه اخیر از خط روند نزولی برخوردار باشد و این در حالی است که در بازه زمانی ۱ ساله، خط روند صعودی داشته باشد و نزولی که در دو ماه اخیر داشته، صرفا یک اصلاح میان مدتی باشد. هر اندازه دوره زمانی بلندمدت تری را به منظور رسم خط روند انتخاب کنیم، اعتبار آن افزایش خواهد یافت.
- شیب زیاد خط روند موجب خواهد شد که تغییرات قیمتی سریع تر اتفاق افتد. این شیب زیاد، حاصل یک جهش یا افت ناگهانی در یک بازه زمانی کوتاه مدت می باشد. به صورت کلی در نظر داشته باشید که هر اندازه شیب خط روند بیشتر باشد، خط روند نامعتبرتر خواهد بود و احتمال شکست آن افزایش خواهد یافت. شیب ۴۵ درجه در تحلیل خط روند، شیبی مناسب و معتبر به شمار می رود.
- به منظور ترسیم خط روند به حداقل ۲ نقطه احتیاج خواهیم داشت. با وجود دو نقطه نمی توان انتظار اعتبار بالایی از خط روند ترسیم شده داشت. هر اندازه تعداد نقاط برخورد با خط روند بیشتر باشد، خط روند اعتبار و ارزش به مراتب بالاتری خواهد داشت.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، ۴ استراتژی معامله با خط روند را به شما عزیزان آموزش داده ایم.
همچنین اگر دوست دارید آموزش پرایس اکشن به زبان ساده و عامیانه را نیز مطالعه کنید، از این مطلب کمک بگیرید.
به استراتژیهایی برای تعیین حجم معاملات نظر شما استفاده از خط روند میتواند سیگنال خرید به ما بدهد؟
چک لیست معامله گری – گام هایی برای معامله گری موفق
آیا دوست دارید یک معامله گر شوید؟ ما باور نداریم که این امر (معامله گر شدن) فقط از طریق خرید کتاب الکترونیکی یا سپری کردن یک سمینار آخر هفته میسر شود. جاده معامله گری، جاده ای طولانی، سخت، پرپیچ و خم، همراه با دست اندازهای بسیار، تغییر جهتهای کاذب و بن بستهاست. متأسفم، اما این یک واقعیت است. آنجا جام مقدسِ محلول معامله گری وجود ندارد.
اوج عملکرد در ورزش به سالها در معرض ورزش قرار گرفتن نیاز دارد، معامله گری موفق از خلال سالها در معرض بازارها قرار گرفتن، بدست می آید، این امر به پیشرفت مستمر توانایی معامله گر در خواندن تغییرات تمایلات بازار و واکنش نشان دادن بدون ترس، منجر می شود.
کاربرد منظم گامهای زیر، آغاز عظیمی خواهد بود برای اینکه شما یک معامله گر شوید. لطفاً آن را چاپ کنید و بلافاصله از مرحله اول شروع کنید. و گویی شما سفر می کنید سفری طولانی به سمت سوددهی، و فراموش نکنید که از این فرایند و اعجاز پیچیدگی چالشهای آن و بینش روانشناختی شخصی ای که شما در طول راه خواهید ساخت لذت ببرید.
دیدگاه شما