افزایش ریسک معاملات بازارهای مالی


راهنمای معامله در بازارهای پرنوسان

نوسانات در بازارهای مالی اجتناب ناپذیر است و معامله گران سؤالات بسیاری درباره آن می پرسند. با اینکه ممکن است در ابتدا انجام معاملات را دشوار سازد اما حرکت شدید قیمتها می تواند فرصت های خوبی را نیز فراهم کند. اگر قادر به کنترل احساساتی مانند طمع و ترس باشیم، لازم است که بتوانیم بر واکنش شدید قیمت نیز سرمایه گذاری کنیم.

روش های مختلفی برای تعیین زمان وقوع نوسانات بازار و استراتژی های بیشمار وجود دارد که می توانیم با استفاده از آنها سرمایه خود را حفظ کنیم یا از کاهش و افزایش نوسانات سود ببریم.

بهترین معامله گران که به مدت طولانی در بازار هستند، همیشه قوانین و استراتژی هایی دارند که با شروع غیرقابل پیش بینی واکنش قیمت، از آنها استفاده می نمایند.

معاملات بخصوص در زمان نوسانات ریسک دارد

به قسمت مورد علاقه خود بروید

نوسانات چیست؟

معامله گران باتجربه می دانند که ممکن است در هر نقطه و بخشی از بازارهای به هم پیوسته که ما معامله می کنیم، نوسان باشد. روند بازارهای هموار یا متراکم نیز می توانند در اثر شوک های شدید و نوسانات ناخواسته قطع شوند.

معنی "نوسان" چیست؟

نوسانات ، تمایل آماری یک بازار برای افزایش یا افت شدید در یک بازه زمانی خاص است و با انحراف استاندارد اندازه گیری می شود - یعنی اینکه مقدار یک قیمت چقدر از آنچه انتظار می رود، منحرف می شود که عموماً به معنی نوسان است.

دوره های نوسانات بازار به چه صورت است؟

وقتی نوسانات افزایش می یابد، باید شاهد تراکم گسترده ای از قیمت، حجم بالا و افزایش معاملات در یک جهت باشیم – برای مثال، هنگام صعود بازار سفارشات خرید کاهش می یابد و هنگام نزول بازار سفارشات فروش کمتر می شود. در همین زمان، معامله گران تمایل کمتری به حفظ پوزیشن های خود دارند زیرا آنها می دانند که ممکن است قیمت ها به طرز چشمگیری تغییر کند - تبدیل برندگان به بازندگان.

تحلیل عمیق تر نوسانات بازار نشان می دهد که احتمال نزول بازار وقتی نوسانات زیاد باشد، بیشتر است و در بازارهای رو به رشد نوسانات اندک رایج تر است.

volatility-market-period

چرخه بازار و روانشناسی

عوامل بسیاری وجود دارد که باعث نوسانات بازارها می شود مانند اعلامیه های حیرت انگیز بانک مرکزی، اخبار شرکت و نتایج غیرمنتظره درآمدها. با این حال آنچه همه اینها را به هم پیوند می دهد این است که واکنش ها توسط نیروهای روانی ایجاد می شود که هر معامله گر در طی یک روز معاملاتی خود تحت تاثیر آن قرار می گیرد.

در نقاط اوج بازار، معامله گران از بازده خود احساس رضایت می کنند و باور می کنند که محیط مطلوب بازار برای مدت نامعینی ادامه خواهد داشت. گویی معامله گری بهترین شغل جهان است زیرا مدیریت ریسک و انتخاب برندگان آسان به نظر می رسد. به عبارت دیگر، خشنودی از خود در آن تعبیه شده است و هیچ پرچم قرمزی برای هشدار وجود ندارد.

مراحل احساسی روند نزولی مانند تلنگری به بازار است. حالت انکار می تواند به سرعت به اضطراب تبدیل شود. قبل از آنكه حس وحشتناک ناامیدی به تسلیم تبدیل شود، با از بین رفتن افزایش ریسک معاملات بازارهای مالی اطمینان، برنامه ها و استراتژی ها تغییر می كنند یا حتی فراموش می شوند زیرا ترس غالب می شود.

در این دوره اخیر، معامله گران به نقطه شکست خود می رسند. درد فقط با فشار دادن دکمه فروش تسکین می یابد و اغلب ناتوانی در تفکر منطقی وجود دارد. در این نقطه باید طبق گفته کلاسیک "وقتی دیگران حریص شده اند، بترس و وقتی دیگران می ترسند، حریص باش" رفتار نمود که یک جمله معروف ازسرمایه گذار افسانه ای "وارن بافت" است. دست های قوی در این مرحله مشغول انباشتن می شوند، در حالی که دستان ضعیف هنوز در حال نقد کردن قرار دارند.

ترس و طمع دو ماده اصلی هستند که نوسانات را تغذیه می کنند. آنها مبانی اصلی واکنش قیمتها هنگام افزایش نوسانات هستند و در هر بازه زمانی ممکن است رخ دهند. اسکالپرها و معامله گران روزانه و معامله گران نوسان گیر همه این دو حالت را تجربه می کنند.

فراز و نشیب احساسی در معاملات و سرمایه گذاری را هر معامله گر باید تحمل کند تا به ثبات برسد.

volatility-market-periodvolatility-market-period

چگونه می توان نوسانات را اندازه گرفت؟

همانطور که می دانیم نوسانات، تغییرات کلی قیمت را در مدت زمان مشخصی اندازه گیری می کند. روش های متعددی وجود دارد که معامله گران می توانند این حرکات را اندازه گیری کنند. یکی از مشهورترین آنها شاخص نوسانات یا VIX است.

معنی "نوسان" چیست؟

شاخص VIX انتظارات بازار از نوسانات شاخص S&P 500 را در 30 روز آینده اندازه گیری می کند. با محاسبه قیمت ها در آپشن، افزایش VIX بیشتر شدن نوسانات بازار سهام را نشان می دهد، در حالی که کاهش آن نشان دهنده دوره کمتر شدن نوسانات است. به زبان ساده - وقتی VIX بالا می رود، شاخص S&P 500 سقوط می کند و این بدان معنی است که باید زمان خوبی برای خرید سهام باشد.

گفته می شود که رقم زیر 12 کم است، در حالی که سطح بالاتر از رقم 20، زیاد تلقی می شود. رکورد آن قله تاریخی 89.5 است که در سال 2008 رخ داد. مقایسه سطح واقعی VIX با مواردی که انتظار می رود می تواند در تشخیص اینکه آیا VIX "بالا" یا "پایین" است مفید باشد. همچنین می تواند نشانه های واضح تری از آنچه بازار در مورد نوسانات احتمالی آینده پیش بینی می کند، ارائه دهد.

شاخص های مشابه دیگری در بازار اوراق بهادار و ارز وجود دارد که در اندازه گیری نوسانات نیز بسیار مفید است.

شاخص ترس و طمع

VIX در یکی از فشارسنجهای دیگر که به طور گسترده دنبال می شود، گنجانده شده است که به عنوان شاخص ترس و طمع شناخته می شود. در اینجا CNN با در نظر گرفتن میانگین وزنی برابر از هفت عامل مختلف، احساسات سرمایه گذار را بررسی می کند.

این شاخص در مقیاس صفر تا 100 - ترس شدید و طمع شدید - اندازه گیری می شود و رقم 50 احساس خنثی تلقی می شود. این شاخص هنگامی که ترس در اوج خود قرار دارد، به زنگ خطر تبدیل می شود.

تاریخ نشان می دهد که این شاخص می تواند راهنمای موثقی برای یافتن نقاط عطف در بازار سهام باشد. به عنوان مثال در جریان سقوط برادران لمان طی GFC در سپتامبر 2008، این شاخص به قعر 12 نزول یافت. سه سال بعد به سطح 90 رسید زیرا بازارهای جهانی سهام پس از دور نهایی برنامه خرید دارایی فدرال - QE4 - به شدت صعود کردند.

نوسانات ضمنی

اگر بخواهیم بیشتر در مورد نوسانات خاص قیمت در مورد یک بازار خاص کاوش کنیم، ارزش آن را دارد که به نوسانات ضمنی و تحقق یافته توجه کنیم. نوسانات ضمنی نشان دهنده قیمت فعلی بازار بر اساس انتظار آن برای حرکت در طی یک دوره زمانی خاص است. این رقم آینده نگر به یک معامله گر اجازه می دهد تا میزان نوسانات آینده بازار را پیش بینی کند. به عنوان مثال حرکت ضمنی و تراکم یک جفت ارز با میزان قابل توجهی از اطمینان. این برای محاسبه مسافت حد ضرر و اندازه پوزیشن بسیار مفید است.

نوسانات تحقق یافته

حرکت واقعی قیمت ها که در طی یک دوره تاریخی مشخص اتفاق می افتد. اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین دامنه واقعی (ATR) و نوارهای بولینگر می توانند در مشخص کردن آن به ما کمک کنند. ATR نشان می دهد که یک دارایی به طور متوسط طی یک بازه زمانی مشخص چقدر حرکت می کند.سیگنالهای نزول ATR، دامنه قیمت ها را نشان می دهد که یعنی نوسانات رو به کاهش است. افزایش ATR به رشد نوسانات اشاره دارد.

نوارهای بولینگر کاهش و افزایش نوسانات را نمایش می دهد و مانند سطوح ساپورت و مقاومت پویا عمل می کنند و می توانند سیگنال هایی را برای شرایط اشباع از خرید یا فروش نشان دهند. وقتی نوسانات زیاد می شود، نوارها پهن می شوند و هنگام کاهش نوسانات، باریک می شوند.

5 نکته عملی برای معامله در بازارهای پرنوسان

معامله گری یک شغل پرریسک است - در اصل شما می توانید ریسک خود را در هر پوزیشنی که دارید، به طور مداوم در طول روز کنترل کنید و یا خطر احتمالی پوزیشن های جدید را محاسبه کنید. بهتر است نگاهی به پنج اصل بیندازیم که یک معامله گر هنگام افزایش نوسانات باید از آنها استفاده کند:

1 مدیریت ریسک - ریسک هر معامله را درک کنید. اگر با دانستن همه نقاط ورودی و خروجی ممکن، بازده مورد انتظار هر معامله را بدانید، مجبور می شوید معاملات خود را بطور منظم تجسم و مقایسه کنید. معامله گر باید دائماً به یقین نسبت به ریسک احترام بگذارد. معنای عمومی آن این است که در مواقع افزایش نوسانات، لوریج و سایز پوزیشن خود را کاهش دهید.

2 انواع سفارش - همیشه از حد ضرر (stop loss) استفاده نمائید زیرا قبل از ورود به یک معامله، میزان دقیق ریسک آن را می دانید. به خاطر داشته باشید "این پولی نیست که شما را تبدیل به یک معامله گر برنده می کند. این پولی است که شما از دست نمی دهید." اگر از میانگین های متحرک برای تعیین سطوح استفاده می کنید، در نظر بگیرید که هنگام زیاد بودن نوسانات از میانگین های طولانی مدت استفاده کنید تا احتمال تریگر شدن سفارش شما با یک جهش ناگهانی کاهش یابد.

همچنین می توانید از سفارشات محدود (limit) استفاده کنید که با خرید کمی بالاتر از قیمت بازار، ریسک شما را کاهش می دهد. در واقع شما منتظر می شوید تا بازار کمی رشد کند، این بدان معناست که شما در جهت روند خرید می کنید نه خلاف جهت.

سفارشات حد سود (Take profit limit) نیز به همان اندازه مهم هستند - معامله گران موفق احتمال صعود و حد قیمتی را که از روند صعودی خارج خواهند شد را در معاملات خود می دانند. این امر احتمال معامله احساسی را از بین می برد که مهمتر از محدود کردن صعود شماست - در صورت دریافت سیگنال های جدید، همیشه می توانید دوباره وارد معامله شوید.

3 تعهد و پایبندی به اجرای به برنامه خود - شما باید یک استراتژی خوب و تعریف شده داشته باشید که در همه شرایط بازار آزمایش کرده اید. این بدان معناست که شما به صورت ناگهانی وارد بازارهای پرنوسان نخواهید شد و قوانین از پیش تعریف شده خود را بی درنگ نادیده نخواهید گرفت. همچنین یک معامله گر آگاه باید در مورد رویدادهای فاندامنتال پرریسک مانند جلسات بانک مرکزی و انتشار درآمدها که از لحاظ تاریخی حوادثی با نوسان بالا هستند، دستورالعمل هایی داشته باشد.

4 کنترل احساسات - بازارهای پرنوسان می توانند معامله گران را تحت تأثیر قرار دهند تا به سرعت برنامه ها و صبر خود را رها کنند. هرگز اجازه ندهید که آرزوها - که به عنوان تمایل به تأیید شناخته می شود - تفکر شما را از بین ببرید. شما باید این نظم را داشته باشید که شواهد را بپذیرید و واکنش ناگهانی نشان ندهید. به طور مشابه، معامله گران معمولاً هنگام تصمیم گیری های فوری، به بازده های اخیر نگاه می کنند – تمایل به تازه ها - که باعث می شود به طور بالقوه عملکرد خود را تعقیب کنند.

5 آموزش- مهم نیست که معامله گر ممکن است تا چه اندازه با تجربه باشد، همیشه جای پیشرفت وجود دارد. این بدان معناست که وقتی کار دشوار می شود و یا انجام معاملات آسان به نظر می رسد، تمرینات خود را به طور کامل انجام دهید. فرآیند بازنگری های شما نیز همیشگی است و چشم پوشی ممکن نیست.

مدیریت سرمایه چیست؟ - آشنایی با اصول مدیریت سرمایه

مدیریت سرمایه، یکی از جنبه های جدانشدنی و ضروری زندگی ماست. ما آنقدر درگیر زندگی روزمره خود هستیم که اهمیت مدیریت سرمایه را فراموش می کنیم. بدون دانش مدیریت سرمایه، نمی توان یک زندگی آزاد داشت و دانست که چگونه صورت حساب های خود را بدون مشکل پرداخت کرد و از شر بدهی های مالی خود خلاص شد.

مدیریت سرمایه به فرآیند بودجه بندی، پس انداز، سرمایه گذاری، خرج کردن یا نظارت بر مصرف سرمایه یک فرد یا یک گروه اشاره دارد. اگر حوضه فعالیت شما بازارهای مالی می باشد، این کلمه را زیاد خواهید شنید.

خیلی از افراد هستند که دوست دارند با مازاد سرمایه شان، در جاهایی که به آنها سودهای خوبی می دهد یا اصطلاحا بازگشت خوبی دارد، سرمایه گزاری کنند. ولی متاسفانه اکثر آنها نمی دانند در کجا و چگونه باید سرمایه شان را مدیریت و این کار را انجام دهند.

به عنوان مثال، عده ای تمایل به سرمایه گزاری در بازار سهام دارند. عده ای دیگر اما دوست دارند پولشان را صرف خرید و فروش ارزهای بین المللی که به آن بازار فارکس گفته می شود، بکنند. گروهی هم تمایل به خرید ملک، طلا و یا هر دارایی که به آنها سود خوبی بدهد، دارند.

آیا مدیریت سرمایه به معنی درست و صحیح خرج کردن است؟ آیا مدیریت سرمایه به این معنی است که بتوانیم سودده ترین بازارهای مالی حال حاضر را تشخیص افزایش ریسک معاملات بازارهای مالی داده و انتخاب کنیم؟ در وضعیت موجود، ریسک کدام بازارها کمتر است؟

در این مقاله آموزشی بسیار مهم، قصد داریم پاسخ اینگونه سوالات شما را داده و شما را با عناوین زیر، آشنا کنیم.

اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی، مفهوم مدیریت سرمایه چیست، رعایت اصول مدیریت سرمایه، ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید، ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک، نسبت افت سرمایه، چگونه مدیریت سرمایه انجام دهیم و جمع‌بندی.

اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی

همه ما در زندگی های مان حداقل یک مرتبه با افرادی روبرو شده ایم که از لحاظ مالی، درآمد بسیار خوبی دارند. ولی وقتی کمی به آنها نزدیک تر می شویم، متوجه آشفتگی های مالی در زندگی این افراد می شویم. در حقیقت، رنجی که آنها متحمل می شوند، هیچ ربطی به درآمدشان ندارد؛ این افراد با مشکل "عدم مدیریت سرمایه" روبرو هستند. اینگونه افراد نمی دانند که چطور درآمدهای عالی شان را سرمایه گذاری و پس انداز کنند. در واقع، هر چقدر درآمد این عده بالاتر برود، به همان اندازه خرج بیشتری دارند. مدیریت سرمایه در زندگی مالی، درباره دستیابی به اهداف بلند مدت و کوتاه مدت است. دلایل متعددی وجود دارد که چرا تا این حد، مدیریت سرمایه اهمیت دارد اما، در اینجا ما فقط به چند مورد از آنها توجه می کنیم.

اولین مزیت مدیریت درست سرمایه این است که شما را مجبور به داشتن یک طرح و نقشه می کند. وقتی شما می دانید که چقدر از درآمد فعلی تان را باید کی، کجا، چگونه و در چه مارکت هایی هزینه کنید، اولین افزایش ریسک معاملات بازارهای مالی مشکل تان مرتفع می شود.

دومین حسن داشتن مدیریت مالی، به ارمغان آوردن امنیت مالی برای شما است. بر اساس هرم مشهور ابراهام مازلو، یکی از امنیت های مهم بشر، امنیت مالی است. اگر شما برای درآمدتان نقشه درست و کارآمدی نداشته باشید، همیشه دچار استرس و نگرانی خواهید بود.

نکته مهم بعدی درباره اهمیت مدیریت مالی، افزایش دارایی های شما است. فردی که می داند چگونه سرمایه اش را مدیریت کند، قطعا با سرمایه گذاری های درستی که می کند، دارایی هایش را زیادتر خواهد کرد. در نتیجه زندگی این فرد، از استانداردهای بالاتری نسبت به بقیه، برخوردار است.

مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟

مفهوم مدیریت سرمایه

مدیریت سرمایه اصطلاح گسترده ای است که شامل خدمات و راه حل ها در کل صنعت سرمایه گذاری می شود. در بازار، مصرف کنندگان به طیف گسترده ای از منابع و برنامه های کاربردی دسترسی دارند که به آنها امکان می دهد تقریباً هر جنبه ای از امور مالی شخصی خود را به طور جداگانه مدیریت کنند.

اغلب زمانی که دارایی خالص سرمایه گذاران افزایش پیدا می کند، به دنبال افراد و شرکت های حرفه ای سرمایه گذاری برای یادگیری نحوه صحیح سرمایه گذاری، می روند.

مدیریت سرمایه گذاری به فرآیندهای بودجه ریزی، پس انداز، سرمایه گذاری، خرج کردن یا نظارت بر مصرف سرمایه یک فرد یا یک گروه اشاره دارد. این اصطلاح همچنین می تواند به طور محدودتر به مدیریت سرمایه گذاری و مدیریت پورتفولیو اشاره کند.

در کل مدیریت سرمایه در یک جمله، داشتن دانش و توانمندی سرمایه گذاری با کمترین ریسک، برای رسیدن به حداکثر سود می باشد.

رعایت اصول مدیریت سرمایه

حال که متوجه شدید مدیریت سرمایه چیست، باید خود را برای رعایت قواعد و اصول آن، آماده کنید. اکیدا توصیه می شود هر سرمایه گذاری قبل از ورود به دنیای تجارت، نسبت به ریسک های آن نیز، آگاه باشد.

معمولا افرادی که شناخت بهتری از خودشان دارند، سرمایه گذاری های موفق تری نیز انجام می دهند. شاید برای شما هم این سوال مهم پیش بیاید که، اصول مدیریت سرمایه چیست؟ در قسمت بعدی این اصول را برای شما بیشتر توضیح می دهیم.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید

اگر مدیریت سرمایه را به یک میز با پنج پایه تشبیه کنیم هر پایه، یکی از ارکان اصلی سرمایه گذاری می باشد. هر معامله گر و سرمایه گذار هوشیار و آگاهی، برای ورود به یک سرمایه گذاری موفق، باید این اصول را رعایت کند.

این ارکان عبارتند از: ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه.

ریسک

در دنیای پر چالش کسب و کار امروز همه افراد سعی در به دست آوردن سودهای بیشتری دارند اما این سودهای بیشتر، همیشه همراه با درصدی ریسک خواهد بود. یک سرمایه گذار آگاه، قبل از ورود به هر معامله ای، باید بداند که چه مقدار از سرمایه اش را حاضر است به خطر بیاندازد یا اصطلاحا ریسک کند. این مسئله، یکی از مهم ترین نکات هر سرمایه گذاری است.

بازده

به زبان ساده بازده، مقدار سود احتمالی است که یک سرمایه گذار قرار است به دست آورد. همانگونه که در مبحث ریسک درباره درصد ذکر کردیم، در این قسمت هم، قرار است یک سرمایه گزار در ازای ریسکی که می کند، درصدی سود به دست آورد. در نتیجه، بازده هم به صورت درصد بیان می شود.

حجم معاملات

تعداد واحدهای یک دارایی که معامله گران با پرداخت قیمتشان، مالکیت آنها را تصاحب می کنند، حجم معاملات نام دارد. این واحد دارایی، برای سرما یه گذاری های مختلف فرق می کند. فرض کنید شخصی که در بازار سهام فعالیت می کند، صاحب برگه های سهام می باشد. در این مثال برگه های سهام، واحد دارایی این فرد است.افزایش ریسک معاملات بازارهای مالی

در بازارهای سرمایه نیز، هر معامله گری باید حجم معاملاتش را نسبت به ریسک و بازده آن معامله، مشخص کند. اگر فردی برای ورود به معامله ای از حجم بالاتری استفاده کند، امکان به دست آوردن سود یا ضرر احتمالی آن فرد نیز، بیشتر خواهد شد. به قول این ضرب المثل معروف، هر که بامش بیش، برفش بیشتر.

نسبت بازده به ریسک

نسبت بازده به ریسک یا همان ریسک به ریوارد، یکی دیگر از ارکان مهم اصول مدیریت سرمایه گذاری است. این فاکتور مهم، یک فرمول ساده هم دارد. هر معامله گری قبل از ورود به معامله، باید این فرمول را بداند و آن را حتما محاسبه کند.

فرمول به این شکل است که شما با تقسیم نسبت بازده معامله به ریسک یا ضرر آن، به عددی دست پیدا می کنید که به آن، نسبت بازده به ریسک می گویند. این عدد، شاخص بسیار مهمی در معامله شما می باشد. شاید این سوال برایتان پیش بیاید که این عدد باید چند باشد؟

این سوال، سوال بسیار مهمی است. پاسخ شما حداقل عدد 1 یا 2 می باشد. اگر عدد 1 را در نظر بگیریم، به این معنی است که شما وارد معامله ای می شوید که در بدترین حالت، قرار است اگر سودی نکنید، ضرری هم نکرده باشید.

نسبت افت سرمایه

افت سرمایه یا همان DrawDawn که در بازارهای مالی به DD مشهور است، به میزانی از کاهش سرمایه شخصی گفته می شود که تحت تاثیر معاملات زیان ده، به وجود می آید. به زبان ساده تر، به اختلاف مبلغ قبل از ضرر و بعد از ضرر، افت سرمایه گفته می شود. فراموش نکنید که معامله گران موفقی که اصول سرمایه را رعایت می کنند، این فاکتور مهم را قبل از ورود به تریدشان، به صورت درصدی از حساب خود محاسبه می کنند.

چگونه مدیریت سرمایه انجام دهیم؟

به مهمترین قسمت این مقاله آموزشی رسیدیم. اگر ما به عنوان سرمایه گذار ندانیم که چطور باید سرمایه مان را مدیریت کنیم، متحمل ضررهای جبران ناپذیری خواهیم شد.

اولین نکته مهم، داشتن یک استراتژی شخصی متناسب با روحیه و شخصیت خودمان است. افرادی که به این فاکتور مهم اهمیت نمی دهند، دیر یا زود باید تاوان اشتباهاتشان را پس بدهند.

نکته دو، هیچ فردی برای تفریح و سرگرمی وارد دنیای معاملات نمی شود. هدف هر معامله گری، رسیدن به سود است. پس، باید با آگاهی به این مسئله، وارد اصل مهم سوم شویم.

نکته مهم بعدی، دانستن مقدار درصد ریسک به ریوارد است. شما باید قبل از ورود به هر تریدی کاملا از این نکته طلایی، آگاه باشید. شما باید بدانید معامله ای که قصد ورود به آن را دارید، قرار است چه مقدار سود و یا ضرر احتمالی داشته باشد.

اصل طلایی بعدی که در مدیریت سرمایه بسیار مهم است، مقدار ریسکی است که حاظر هستید در هر معامله انجام دهید. بر اساس یک قانون مهم، هیچ وقت نباید بیشتر از 2 تا 3 درصد سرمایه تان را ریسک کنید.

اینها فقط تعدادی از نکات مهم برای مدیریت سرمایه بودند. قوانین بیشتری نیز وجود دارند که بسته به اینکه در کدام مارکت ها ترید می کنید، باید رعایت شوند.

جمع‌بندی

چند هزار سال پیش، سردر ورودی یونان باستان، جمله ای طلایی با این مضمون نوشته شده بود: "خودت را بشناس". این قانون طلایی، تاریخ انقضا ندارد. همه ما کم و بیش به اهمیت این نکته طلایی، واقف هستیم.

در بازارهای مالی نیز، اگر فردی نداند چه نوع شخصیتی دارد، دچار ضرر و زیان های بزرگی خواهد شد. این نکته به شما کمک می کند تا بر اساس تیپ شخصیتی تان، استراتژی متناسب خودتان را داشته و وارد معامله شوید.

آیا تریدر صبوری هستید یا اینکه حوصله باز نگه داشتن معامله را ندارید. آیا فردی ریسک پذیر هستید یا ریسک گریز؟ اینها فقط اندکی از سوالات مهمی است که شما باید از خودتان بپرسید تا بتوانید در مدیریت سرمایه درست عمل کنید.

اگر می خواهید در زندگی مالی تان سرمایه گذار موفقی باشید، باید مدیریت سرمایه را بدانید و به آن عمل کنید.

۱۰ نکته طلایی در بازار های مالی برای مدیریت سرمایه

نکات طلایی مدیریت سرمایه در بازار های مالی

انسان ها برای اینکه بتوانند در زندگی روزمره خود از داشته های خود حفاظت کرده از طرفی روز به روز به داشته های خود بیفزایند بایستی یک مدیریت درست در مورد دارایی‌های خود داشته باشند. به خصوص اگه این دارایی ها به صورت نقد بوده که مالک می تواند در هر لحظه نسبت به خرج کردن و یا پس انداز آن تصمیم بگیرد نقش مدیریت دارایی ها و یا همان مدیریت سرمایه (Capital Management) پر رنگ تر به چشم می خورد.

در تمامی امور زندگی اگر مدیریتی نداشته باشیم همواره با چالش ها و خطرات زیادی مواجه خواهیم شد در حقیقت با مدیریت در هر کاری ما آینده خود را تضمین کرده و یا بهتر است بگوییم احتمال وقوع حوادث اتفاقات ناخواسته را به کمترین مقدار خود می رساند. با مدیریت سرمایه نیز ما سعی بر آن داریم که بتوانیم وضعیت مالی خود را تثبیت کرده و بر رونق بخشیدن و افزایش آن بکوشیم.

  • اهمیت و ضرورت مدیریت سرمایه
  • مدیریت سرمایه چیست؟
  • چگونگی مدیریت سرمایه
  • میزان ریسک در مدیریت سرمایه
  • قواعد مرسوم و رایج مدیریت سرمایه
  • مدیریت سرمایه در فارکس

اهمیت و ضرورت مدیریت سرمایه

اشخاصی که در بازارهای مالی فعالیت داشته‌اند و یا دارند به خوبی می‌دانند که حفظ سرمایه از اساسی‌ترین و مهم‌ترین کارهایی است که سرمایه گذار باید آن را به خوبی بلد بود و یا با استخدام و یا مشاوره از اشخاصی که متخصص این کار هستند سرمایه خود را مدیریت نمایند.

با توجه به رونق چندی پیش بورس ایران امروزه افراد زیادی وارد این بازار شده که اکثرا هیچ تخصصی در مدیریت سرمایه نداشته و شاید اصلاً با اصطلاح آن نیز آشنا نباشند. که متاسفانه اغلب آنها بعد از سودهای نه چندان زیادی که کرده بودند با توجه به عدم مدیریت سرمایه علاوه بر اینکه سودهای خود را از دست دادند از سرمایه اولیه خود نیز ز متضرر شدند.

مدیریت سرمایه صرفاً برای آنهایی که مستقیماً وارد بازارهای مالی می‌شوند نیست حتی برای اشخاصی که می خواهند سرمایه خود را به افرادی که در این این حیطه فعالیت دارند بسپارند، امری ضروری به نظر می رسد.

مدیریت سرمایه چیست؟

مدیریت سرمایه هنر و علمی است که اگر اگر خوب به آن عمل شود نه تنها سرمایه و دارایی سرمایه دار را را حفظ خواهد کرد قطعاً باعث خواهد شد که این سرمایه ایه به صورت روز افزون افزایش یابد. لازم به ذکر است است به این نکته دقت کنیم که مدیریت سرمایه امری کاملاً شخصی بوده و به شخصیت روحیات اهداف و حتی سن و جامعه ای که در آن زندگی میکنیم بستگی دارد. و نکته فوق این را می رساند که مدیریت سرمایه علم کپی برداری نیست و شخص سرمایه گذار بایستی یاد بگیرد.

چگونگی مدیریت سرمایه

سرمایه گذار بایستی سرمایه خود را به سه بخش تقسیم کند.

  1. بخش اول که اصطلاحاً بخش امنیت می گویند بخشی از سرمایه گذاری است که سرمایه گذار در آن ریسک بسیار پایینی بخرج داده در عوض سود کمتری هم دریافت می کند. اما علی رغم این سود کم به دلیل اطمینان از حفظ سرمایه باعث ایجاد آرامش در سرمایه گذار شده و با خیال راحت می تواند بخشهای دیگری از سرمایه خود را مدیریت کند. مثال صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت می تواند نمونه مناسبی برای این نوع سرمایه گذاری باشد.
  2. بخش دوم که اصطلاحاً بخش رشد می گویند. بخشی از سرمایه است که سرمایه گذار با توجه به شخصیت ریسک پذیری که دارد جهت رسیدن به سود بالاتر دست به معاملات با ریسک بیشتر می زند. به طور میانگین ۳۰ الی ۵۰ درصد کل سرمایه در این بخش قرار می گیرد.
  3. بخش سوم که بخش رویایی نام دارد. قسمتی از سرمایه است که سرمایه گذار این قسمت از سرمایه خود را از سود ناشی از دو بخش قبلی به دست آورده و حال می تواند با درصدی از این سود به رویاهای خود تحقق ببخشد درحقیقت این بخش از سرمایه به جای سرمایه گذاری خرج کردن قسمتی از سود میباشد. این سوال پیش بیاید که چرا این قسمتی خرج کردن است به عنوان بخشی از سرمایه گذاری اتلاق می شود؟

دلیل نامگذاری بخش سوم به ‌عنوان بخش رویا و همچنین دلیل اینکه که این بخش جزء مدیریت سرمایه محسوب می شود این است که وقتی شما از درآمد حاصل از سرمایه گذاری خود قسمتی از رویاهای خود را تحقق می بخشید این باعث خواهد شد که سرمایه گذار انگیزه لازم جهت ادامه مسیر را را اخذ نمود و همواره به این این نکته توجه کنند که تمام تلاش انجام شده توسط شما بی حاصل نبود و در پی رسیدن به رویاهای شما میباشد.

میزان ریسک در مدیریت سرمایه

وقتی یک سرمایه گذار و یا تریدر می خواهد وارد یک معامله شود ابتدا باید حد ضرر خود را مشخص نماید، اگه نمی دونید چطوری حد ضرر رو مشخص کنید، بهتره مقاله میزان حد سود و حد ضرر در پرایس اکشن را مطالعه کنید. بعد از آنکه خط ضرر خود را مشخص نمود نوبت به محاسبه آن رسیده است که ببینیم این میزان از ضرر چه درصدی از کل سرمایه را شامل می شود. و سپس حد سود خود را مشخص میکند.

میزان ریسک در مدیریت سرمایه

حال سرمایه‌گذار با توجه به میزان میزان ریسک این معامله و همچنین احتمال به شکست رسیدن این معامله تصمیم می گیرد که چه درصدی است سرمایه خود را درگیره نماید به طوری که در صورت به شکست انجامیدن حداکثر ۳ الی ۵ درصد (در بازارهای سرمایه مانند بورس ایران احتمال شکل گرفتن صفحه فروش وجود دارد حداکثر میزان ریسک ۱۵ درصد از کل سرمایه است)کل سرمایه از دست برود تا این امکان وجود داشته باشد که در معاملات بعدی این ضرر جبران شود.

قواعد مرسوم و رایج مدیریت سرمایه

با توجه به اینکه مدیریت سرمایه منحصر به فرد بود هیچ فرمول خاصی وجود ندارد که بتوان به آن استناد کرد اما با این حال یک سری از قواعد و اصول در مدیریت سرمایه همواره مورد توجه بوده و نادیده گرفتن آن ها اکثر مواقع به ضرر سرمایه گذار تمام شده است. است از جمله این قواعد و اصول مربوط به مدیریت سرمایه عبارتند از

  • عدم کپی برداری از از مدل مدیریت سرمایه دیگران
  • هدف اصلی مدیریت سرمایه حفظ اصل سرمایه بوده و افزایش آن در اولویت های بعدی قرار می گیرد
  • قبل از ورود به معامله بایستی ریسک و بازده آن را را مورد بررسی قرار دهیم
  • بر اساس میزان ریسک حجم معامله خود را انتخاب کنیم
  • در یک معامله حداکثر میزان ریسک نباید بیش از ۵ درصد و در بورس ایران ۱۵ درصد از کل سرمایه باشد.
  • کمترین میزان نسبت بازده به ریسک عدد یک است. (شایان ذکر است در محاسبه نسبت بازده به ریسک بایستی درصد احتمال وقوع هر یک را نیز دخالت دهیم. برای مثال فرض کنید سود بازدهی ماه ۱۰ دلار و همچنین احتمال ریسک ۲۰ دلار باشد اما احتمال اینکه که ما سود کنیم ۴ برابر بیشتر از آن است که حد ضرر ما فعال شود در این صورت نسبت سود ریسک ما به جای نیم، عدد ۲ است. 20/(10*4)).
  • اگر چندین معامله باز و در جریان را دارید سعی کنید میزان کل ریسک شما ۱۵ درصد از کل سرمایه تان بیشتر نشود.
  • در معاملاتی که به صورت اعتباری و هرمی انجام میشود کل سرمایه شما بدون در نظر گرفتن اعتبار می‌باشد.
  • همواره به مدیریت سرمایه خود پایبند بوده حتی زمانی که متضرر می شوید تحمل افت سرمایه را داشته باشید و دست به معاملات بدون در نظر گرفتن مدیریت سرمایه نزنید.
  • به هیچ وجه بیش از ۵۰ درصد کل سرمایه خود را وارد معاملات در جریان نکنید. به عبارت دیگر ۵۰ درصد است سرمایه خود را در صندوق ها با سود ثابت قرارداده و یا آنها را در حساب خود نگه دارید.

مدیریت سرمایه در فارکس

با توجه به اهمیت موضوع مدیریت سرمایه در بازار فارکس (فارکس چیست؟) در این قسمت می خواهیم به صورت اختصاصی در مورد نحوه مدیریت سرمایه در فارکس صحبت کنم کنیم البته تمامی نکات فوق در این بازار نیز صادق است اما با توجه به اینکه در فارکس س بروکرها این امکان را به شما ما می دهند تا با اعتباری که آنها در اختیار شما قرار داده اند تا بتوانید معامله کنید از طرفی این اعتبار تا زمانی به شما تعلق خواهد گرفت که سرمایه خود را از دست ندهید.

با توجه به نقطه فوق و در نظر گرفتن این موضوع که ما فقط به اندازه پول خود ما می توانیم متضرر شویم نه به اندازه اعتباری که به ما اختصاص داده شده است است و همچنین اکثر بروکرها معاملات بازرا زمانی که یک چهارم است اصل سرمایه شما باقی مانده باشد به صورت خودکار می بندند. از هنگام مدیریت سرمایه در فارکس وقتی صحبت است کل سرمایه می شود منظور فقط سرمایه ای است که به صورت حقیقی بوده و نه اعتباری.

جمع بندی و نتیجه گیری

در آخر اگر بخواهیم کل مطالب فوق را جمع بندی نماییم باید بگوییم که بدون داشتن اطلاعات از مدیریت سرمایه و چگونگی انجام آن آن و یا داشتن یک مدیر سرمایه گذاری به هیچ وجه وارد بازارهای مالی نشده و دست به معامله نزنید. اولین گام برای ورود به بازارهای مالی به خصوص بازارهایی مانند فارکس، قسمت اهرمی ارزهای دیجیتالی یا هر بازاری که شما مالک چیزی نمی شوید و فقط به چنج کردن مشغول هستید، آموزش مدیریت سرمایه می باشد در غیر این صورت شاید در ۹۹ درصد موارد متاسفانه سرمایه گذار سرمایه خود را از دست خواهد داد.

مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس

حتی با وجود رشد چشم‌گیر بازار سرمایه ایران طی چند سال اخیر و کسب سودهای کوچک و بزرگ توسط صاحبان سرمایه، نباید روزهای سخت بازار بورس را فراموش کرد. ذات بازارهای مالی افت و خیز است و افراد باید در جایگاه خود بتوانند با مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس، بهترین نتیجه را از این بازار بزرگ کسب کنند.
مدیریت سرمایه در بازارهای مالی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و می‌تواند ضامن حفظ و رشد سرمایه معامله‌گران باشد. برای پیاده سازی قوانین مدیریت سرمایه در بازار بورس، تفکر منطقی با برنامه‌ریزی دقیق معاملاتی برای فرد الزامی است. در ادامه قصد داریم تا ابتدا مدیریت سرمایه را بررسی کنیم و به خصوص در این زمینه با مدیریت ریسک آشنا شویم. معامله‌گری که از آرامش روحی بیشتری در زمان معاملات برخوردار بوده و تمام ریسک‌های ممکن را شناسایی و با در نظر گرفتن آن‌ها اقدام به سرمایه‌گذاری کرده، قطعا موفقیت را بهتر از دیگر معامله‌گران لمس می‌کند.

مدیریت سرمایه چیست؟

دانش و مهارت سرمایه‌گذاری در بازار مالی با متحمل شدن ریسک حداقلی و نتیجه کسب بازدهی حداکثری را مدیریت سرمایه می‌نامند. در بحث مدیریت سرمایه کنترل ریسک و حفظ دارایی از اصلی‌ترین قوانین است. برای درک وابستگی مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک جالب است بدانید که حتی برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک می‌نامند. به عبارتی برای مدیریت سرمایه و به دست آوردن بازدهی مورد انتظار باید مقدار ریسک مشخصی را بپذیرید. اما دقت داشته باشید که باید سطح ریسک‌پذیری خود را از قبل از ورود به معاملات تعیین کنید. این کار به منظور جلوگیری از ضررهای سنگین مالی انجام می‌شود. با مشخص بودن بازده مورد انتظار و سطح ریسک‌پذیری و ایجاد تعادل در این مفاهیم، باید در نهایت برای کسب سود، امکان تحمل ضرری معقول نیز پیش روی شما باشد.

مدیریت سرمایه

قوانین مدیریت سرمایه در فرآیند معاملات، می‌تواند در راستای کاهش ضرر و زیان تأثیر زیادی داشته باشد. با ترکیب استراتژی معاملاتی درست و مدیریت سرمایه به مرور زمان شاهد رشد سرمایه خود خواهید بود. جزئیات نقشه راه مدیریت سرمایه وابسته به دیدگاه سرمایه‌گذار، اهداف مالی و روحیات شخصی او است. با تعیین این معیارها سرمایه‌گذار در برابر درجه ریسک‌پذیری خود در دو دسته کلی ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر قرار خواهد گرفت تا از قواعد مدیریت ریسکی متناسب با شخصیت سرمایه‌گذاری خود استفاده کند.
امروزه برای مدیریت سرمایه و ریسک روش‌های مختلفی وجود دارد. این روش‌ها فرمول مشخصی ندارند؛ اما برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و ارزیابی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار، شاخص‌های ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه وجود دارند.

مدیریت ریسک چیست؟

مفهوم مدیریت ریسک در بازار سرمایه اهمیت زیادی دارد و نقش آن در معاملات پررنگ است. برای یک معامله‌گر بهترین کار این است که ریسک را به ‌خوبی بشناسد و آن را درک کند. از آنجاست که به ‌جای ترسیدن می‌تواند به کنترل ریسک بپردازد.

همیشه ریسک به معنی خطر نیست. شاید به دلیل این که ریسک از نظر برخی از معامله‌گران مساویست با خطر، بسیاری افراد دوست دارند تا جایی که امکان دارد از آن پرهیز کنند. اما موضوع این است که می­توان مدیریت ریسک را به کار گرفت تا خطرات موجود معاملات را حذف کرد. ریسک ذات بازار مالی است؛ اما رمز موفقیت در این است که بدانید چه ریسک­هایی را باید در نظر بگیرید و برای آن‌ها برنامه‌ریزی کنید.

مدیریت سرمایه

در زمینه مدیریت ریسک مسئله اصلی این است که افراد یا خیلی زیاد ریسک معاملاتی را می‌پذیرند و یا اصلا ریسک را نمی‌پذیرند. در مدیریت ریسک تعادل در این مسئله بسیار اهمیت دارد و یکی از رموز اصلی موفقیت در بازار سرمایه محسوب می‌شود. اجتناب کامل از ریسک به هر قیمتی می‌تواند فرصت­های خوب معاملاتی را از بین ببرد.
در تعاریف، ریسک در بازار بورس را می‌توان به طور کلی به دو دسته تقسیم کرد. انواع دیگر ریسک‌ را می‌توان زیرمجموعه‌ این دو ریسک محسوب کرد. ریسک‌ها به طور کلی به ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم می‌شوند.

ریسک سیستماتیک

ریسک سیستماتیک از کل سیستم ناشی می‌شود. وقوع حوادث سیاسی یا اقتصادی می‌تواند تمام بازار را با ریسک تغییر مواجه کند. ریسک سیستماتیک کل بازار را درگیر می‌کند و در زمان رخداد آن تفاوتی بین سهام ارزنده بازار با دیگر سهام وجود ندارد. به عنوان مثالی برای ریسک سیستماتیک می‌توانیم به شیوع ویروس کرونا در جهان اشاره کنیم. با شیوع کرونا تمام بازارهای مالی جهانی به خصوص در ماه‌های نخست سال 2020 دچار افت قیمت شدند. ریسک سیستماتیک قابلیت حذف از سرمایه‌گذاری ندارد. حتی به دلیل این که مدیریت این ریسک از توانایی سرمایه‌گذار خارج است، آن را ریسک غیر قابل اجتناب نیز می‌نامند.
ریسک نرخ بهره، ریسک تورم در اقتصاد، ریسک سیاسی کشور، ریسک تجاری یا محدودیت‌ ناشی از قوانین یا تحریم و ریسک نوسانات نرخ ارز از جمله ریسک‌هایی هستند که در دسته ریسک‌های سیستماتیک قرار داده می‌شوند و اجتناب از آن‌ها ممکن نیست.

ریسک غیر سیستماتیک

دسته دوم از ریسک را ریسک غیر سیستماتیک می‌نامند. در ریسک غیر سیستماتیک بخشی از بازار تحت تاثیر قرار می‌گیرد. در حقیقت این بزرگترین تفاوت این دو دسته ریسک است. گاها حتی تنها یک یا چند شرکت با ریسک غیر سیستماتیک تحت تأثیر قرار می‌گیرند. این ریسک ناشی از مشکلات درونی شرکت‌ها بوده و به موارد داخلی شرکت یا یک صنعت خاص باز می‌گردد. این نوع ریسک قابل کاهش و یا حتی حذف کلی است. البته برای این کار نیاز به تدبیراندیشی کلان وجود دارد.

برای مثال مشکلات موجود در مدیریت شرکت و یا حتی استفاده نادرست از منابع می‌تواند هزینه‌ها را افزایش و به تبع سود را کاهش دهد. بنابراین این مدل ریسک مربوط به مشکلات درونی شرکت است و نمی‌تواند تأثیر منفی روی شرکت‌های دیگر یا کل بازار بگذارد. ریسک غیر سیستماتیک را ریسک قابل اجتناب نیز می‌نامند؛ زیرا توانایی حذف آن وجود دارد.

با توجه به این که کنترل ریسک سیستماتیک از توان ما خارج است، زمانی که صحبت از مدیریت ریسک می‌شود، مقصود تغییر در ریسک غیر سیستماتیک است. ریسک عملیاتی شرکت، ریسک مربوط به تغییر قوانین مربوط به حوزه فعالیت شرکت، ریسک اعتباری، ریسک خرید مواد اولیه و … نمونه‌ای از انواع ریسک‌های غیر سیستماتیک محسوب می‌شوند.

چطور می‌توانیم ریسک را مدیریت کنیم؟

در مدیریت ریسک ما ابتدا باید بتوانیم نوع ریسک را مشخص کنیم. برای مثال باید ریسک‌های موجود در شرکت و حتی ریسک‌های موجود در بازارهای گوناگون شناسایی شوند. پس از شناخت ریسک باید به دنبال حداقل سازی ریسک‌های هر دارایی موجود در سبد دارایی‌ باشیم. حتی پس از شناسایی فرصت‌ها و تهدیدهای موجود، در صورتی که خطر جدی برای سهم شناسایی شد باید تصمیم به فروش آن سهم بگیریم.
برای فعالیت در بازار بورس باید بتوانیم اشتباه کردن را بپذیریم و قبل از اینکه مشکلات توانایی تصمیم‌گیری را از ما بگیرند، از معامله خارج شویم. در این بین داشتن استراتژی معاملاتی یکی از ضروری‌ترین بخش‌های مدیریت ریسک است. معامله‌گر موفق باید بداند در چه نقاطی برای خرید و فروش سهم اقدام کند و وارد سهم ‌شود. گاهی به امید درست شدن شرایط و باقی ماندن در یک موقعیت معاملاتی شرایط روز به روز بدتر شده و دارایی از بین خواهد رفت. بنابراین مفاهیمی مانند حد ضرر به وجود آمده‌اند که آشنایی با آن‌ها از الزامات معامله‌گری در بازار سرمایه است

تعادل در ریسک چگونه ایجاد می‌شود؟

برای رسیدن به تعادل در سرمایه‌گذاری ریسک غیر سیستماتیک باید به حداقل ممکن برسد. این کار را می‌توان با ایجاد پرتفویی متشکل از سهم‌های گوناگون ممکن کرد. پس از بررسی سهم‌ها و شناسایی ریسک‌های موجود باید به بررسی بیشتر دارایی خود بپردازیم تا بتوانیم با ایجاد تغییرات بزرگ و کوچک ریسک را برای سرمایه‌گذاری خود کاهش دهیم. برای این کار می‌توانیم از کنار هم قراردادن سهامی که دارای ریسک‌های مشابه هستند، در سبد سرمایه‌گذاری خود پرهیز کنیم. برای مثال اگر سهام شرکتی دارای ریسکی مشخص است، بهتر است شرکت دیگری با همین ریسک در سبد خود نداشته باشیم و برای پوشش ریسک، سهام شرکتی را خریداری کنیم که شکل دیگری از ریسک غیر سیستماتیک را با خود به دوش می‌کشد.
این حالت تعادلی‌ترین حالت ممکن در بازار سهام است که با تنوع بخشی و تشکیل سبد سرمایه‌گذاری به وجود می‌آید.
از طرفی برای کاهش ریسک بهتر است تا از صنایع نیز بهترین سهم‌ها را انتخاب و خریداری کنیم. اگر تمام سرمایه خود را روی یک شرکت سرمایه‌گذاری کنیم، تمام دارایی خود را در معرض ریسک آن سهم قرار داده‌ایم. در صورتی که تشکیل سبد سهامی که سهام مختلف را از صنایع مختلف با میزان ریسک مختلف در خود دارد، نقش مؤثری در متعادل ساختن ریسک و حداکثرسازی سود دارد.

مدیریت سرمایه

البته برای متعادل ساختن ریسک نباید نقش تنوع بخشی سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مختلف را فراموش کرد. به عبارتی هر بازار مالی با توجه به رکود و رونق موجود می‌تواند جذاب باشد. در این شرایط می‌توان زمانی که بازار مالی خاصی با ریسک زیادی مواجه شده است، در بازار مالی دیگری سرمایه‌گذاری کرد و از این طریق نیز به تعادل رسید. یک سرمایه‌گذار موفق باید بتواند در خصوص بازارهای مالی متفاوت بررسی‌های لازم را انجام دهد و شرایط آن‌ها را تحلیل کند. این را نیز مد نظر داشته باشید که در صورت تغییرات ناگهانی یک بازار نیاز به تغییر سریع آن نیست. گاهی پس از مدت کوتاهی شرایط به حالت اولیه باز می‌گردد.

نکاتی که در زمینه مدیریت سرمایه و ریسک باید رعایت کنید

پس از اینکه مفهوم مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس را درک کردیم، باید بتوانیم از آن در معاملاتمان استفاده کنیم. اما مدیریت سرمایه در بازارهای مالی نیاز به رعایت یکسری قواعد مرسوم دارد. در ادامه قصد داریم تا توصیه‌های رایج در این زمینه را بررسی کنیم:

_ حتما پیش از ورود به موقعیت معاملاتی ریسک و بازدهی که از معامله انتظار دارید را تعیین کنید.

_ تعیین حد ضرر برای جلوگیری از ضرر و زیان بیشتر یکی از ارکان اصلی مدیریت ریسک در بازار سرمایه است. با رشد قیمت سهم باید حد ضرر را به صورت پله‌ای تغییر دهید تا با شرایط جدید هماهنگ باشد.
_ طبق اصول سرمایه‌گذاری حداکثر مقدار ریسک در هر موقعیت معاملاتی 3 درصد است.
_ در صورت وجود چندین موقعیت معاملاتی باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم کرد.
زمانی که به بازدهی زیاد معاملات می‌اندیشید، ریسک سنگین آن را نیز مد نظر داشته باشید. زیرا همانطور که می‌دانید سود بیشتر مساویست با ریسک بیشتر معاملات.
_ برای معاملات خود حد سود تعیین کنید. هیچ سهمی تا ابد رشد نخواهد کرد. بنابراین گاهی به طمع سود بیشتر ممکن است به ناگاه وارد یک شرایط نزولی شده و سود و سرمایه خود را از دست بدهید.
سخن پایانی
به عنوان یک سرمایه‌گذار موفق در بازار سرمایه باید دیدگاه کاملی راجع به ریسک داشته باشیم و بتوانیم ریسک سهام مختلف را شناسایی کنیم. از ریسک کردن نترسید و به جای آن مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس را فرا بگیرید. ریسک عضوی جدانشدنی از بازارهای مالی است و باید از آن استفاده کرد تا با مدیریت درست شرایط بهترین موقعیت‌های معاملاتی را شکار کرد. این نکته را نیز فراموش نکنید که برای سرمایه‌گذاری موفق باید پیش از ورود به بازار دوره‌های آموزشی لازم را گذرانده باشید و بتوانید بازار را تحلیل کرده تا بهترین مدیریت سرمایه را برای دارایی خود انجام دهید.

ریسک آن و ریسک آف

ریسک آن و ریسک آف به معنای ریسک کردن و در مقابل آن پرهیز از ریسک می باشد و از جمله عوامل موثر روی فارکس و معاملات معامله گران نیز هستند. ریسک آن زمانی است که معامله گران نسبت به بازار احساس خوشایندی دارند و بیشتر به دارایی ها و ارز های مهم و تاثیرگذار و در عین حال پر ریسک تمایل پیدا می کنند. کالاهایی مانند نفت خام و و یا مس دارایی های نا امن و یا پر ریسک به شمار می روند. همچنین ارز های دلار نیوزیلند و دلار استرالیا نیز نمونه ای از ارزهای پرخطر هستند. این ارز ها هیچگونه حاشیه امنی ندارند و قابل پیشبینی نیستند. به همین دلیل نا امن و پرخطر محسوب می شوند.

در ریسک آن و ریسک آف ما به دنبال معامله ارز ها و دارایی هایی هستیم که کم خطر یا پرخطر هستند. حال اگر بتوانیم این دوره های زمانی را پیشبینی کنیم، آمادگی بیشتری نیز برای معاملات خود در این دوره ها خواهیم داشت و احتمال موفقیت خود را بالا خواهیم برد. این پیشبینی ها می توانند با بررسی روند حرکتی نمودار های تحلیل بازار حاصل شوند. آموزش های بیشتر در این زمینه را می توانید با ثبت نام در دوره آموزش رایگان فارکس کسب کنید.

تاثیر ریسک آن بر بازار

ریسک آن و ریسک آف دو وضعیتی هستند که تاثیرات مختلفی بر بازار و معاملات معامله گران دارند. در ادامه با این تاثیرات آشنایی بیشتری پیدا می کنید. در شرایط عادی، معامله گران در تلاش هستند که با استفاده از اهرم، سرمایه خود را افزایش دهند. در دوره های ریسک آن، اهرم در بازارها افزایش پیدا می کند. ارزهای مورد معامله در این وضعیت با آنکه ریسک بیشتری دارند، اما از پتانسیل بازدهی بیشتری نیز برخوردار هستند. تمرکز معامله گران بیشتر بر روی ارز های پرخطر در بازار می باشد و سعی می کنند تا از نوسانات زیاد این ارز ها حداکثر استفاده را داشته باشند. در این حالت ارز های امن در بازار بی تحرک هستند و توجهی به آنها نمی شود و اغلب برای خرید ارز های پر ریسک فروخته می شوند. حجم معاملات در دوره ریسک آن در بازار بالا می رود. اسپرد قیمت پیشنهادی در این دوره نسبت به ریسک آف پایین تر است. بنابراین ریسک آن و ریسک آف کاملا مخالف یکدیگر هستند و تاثیر آنها بر بازار نیز تاثیراتی ضد و نقیض می باشد.

در زمان ریسک آن چه اتفاقی در بازار می افتد؟

در دوره های ریسک ، اهرم (اعتبار) در بازارها افزایش می یابد ، زیرا اکثر متخصصان و سرمایه گذاران خصوصی خطرات ناشی از خود بازار را کم می دانند.

تفاوت عمده دوره های ریسک آن و ریسک آف در حجم نقدینگی می باشد. ریسک آن نقدینگی بالایی دارد. حجم معاملات بالا و اسپرد قیمت پیشنهادی پایین است. در بازارهای با نقدینگی بالا، خرید و فروش آسان برای انحلال موقعیت های مخاطره آمیز می باشد. بیشتر اوقات، جنبش های بازار تحت کنترل دوره های ریسک آن است.

ارزهای کم بازده و کم ریسک برای آزادسازی سرمایه و خرید ارزهای با بازده بالا فروخته می شوند. به فروش همزمان ارز کم بازده و خرید ارز پربازده، تجارت حمل و نقل می گویند.

ریسک آف (risk off) چیست؟

Risk آف و Risk آن دقیقا وضعیت هایی مخالف یکدیگرند. سرمایه گذاران در دوره ریسک آف تمایلی به سرمایه گذاری در دارایی ها و ارز های پرخطر ندارند. می توان انتظار داشت بازارهای سهام به طور قابل توجهی سقوط کنند. قیمت طلا و ین معمولاً افزایش می یابد. قیمت اوراق قرضه دولتی افزایش می یابد و نرخ بهره کاهش می یابد.

سهام دفاعی مانند آب و برق ، کالاهای اساسی مصرف کننده و… مورد توجه هستند زیرا این سهام دارای سود سهام ثابت و درآمد پایدار هستند، که در بازار گسترده اینطور نیست.

به طور کلی موضوع معامله گران در دو وضعیت Risk آن و Risk آف مخالف یکدیگر است. موضع آنها در ریسک آن موضعی جسورانه و در ریسک آف محتاطانه است. خرید و فروش کالا ها و ارز های امن یا پرخطر در این دوره ها برای کسب سود بیشتر، حرف اول را می زند.

تاثیر ریسک آف بر بازار

محیط ریسک آف در بازار، به این معنی است که گرایش بازار منفی است. در این حالت معامله گران به سمت ارزهایی حرکت می کنند که حاشیه امن دارند و قابل اعتماد هستند. بازار خالی از معامله ارز های پرخطر می شود و معاملات ارز های کم ریسک و امن گسترش می یابد. ریسک آن و ریسک آف بر سهام ایالت متحده نیز تاثیر زیادی می گذارند. گرایش بدون ریسک بر شاخص های سهام ایالات متحده فشار وارد می کند و این باعث ضعف در بازار سهام جهانی نیز می شود. بر هیچکس پوشیده نیست که بازارهای مالی جهانی به شدت با هم ارتباط دارند. به ویژه ، بازارهای سهام بازارهای نوظهور ضررهای بیشتری را نشان می دهند، زیرا سرمایه گذاران سهام قابل اعتماد و امن خریداری می کنند و سرمایه گذاری های نا امن و پرخطر را نقد می کنند.

به احتمال زیاد در شرایط ریسک آف جفت ارز USD/CAD در بازار افزایش می یابد، زیرا دلار کانادا تحت تأثیر بازار نفت است و می تواند در شرایط خطرناک نیز کاهش یابد.

در زمان ریسک آف چه اتفاقی در بازار می افتد؟

در این حالت تمایل معامله گران به معامله ارز های امن و کم ریسک بیشتر می شود. آنان در دوره ریسک آف از معامله ارز های پرخطر دست می کشند و سعی می کنند سرمایه خود را با احتیاط هرچه بیشتر حفظ کنند. در واقع هدف اصلی در این دوره عبور از وضعیت پرخطر بازار است. در اصل ریسک آن و ریسک آف دو دوره زمانی حساس در بازار هستند که باید مدیریت شوند. مدیریت ریسک در فارکس مهارتی است که هر معامله گر باید پیش از ورود به این بازار آن را کسب کند.

وضعیت خطرناک و پر ریسک در واقع وضعیت نزولی بازار است که در آن احساس وحشت بر بازارها حاکم می شود. معمولاً قیمت های نزولی در بازارهای سهام و بازارهای کالا در شرایطی که بازار در معرض خطر قرار دارد سریعتر از قیمت صعودی حرکت می کند. به همین دلیل معامله گران باید سریع واکنش نشان دهند.

زمانی که رویدادی توسط کارگزاران و بانک ها خطرناک تلقی شود ، الزامات حاشیه افزایش می یابد. همچنین می توان اسپردهای گسترده (اسپرد پیشنهادات) را پیش بینی کرد و توقف ضرر و گرفتن سفارشات سود را می توان اجرا کرد.

همانطور که پیش از این گفته شد، در دوره ریسک آن ارز های پرخطر و در دوره ریسک آف ارز های امن مورد توجه قرار می گیرند. ارز های پر بازده مثل دلار نیوزیلند، دلار استرالیا و دلار کانادا پر ریسک محسوب می شوند و در دوره های ریسک آن مورد معامله قرار می گیرند. علاوه بر این فلزات صنعتی مثل مس و آلومینیوم نیز دارایی های پر ریسک هستند. نفت خام نیز یک محصول دارای ریسک به حساب می آید و در ریسک آن مورد توجه قرار می گیرد.

ارز های کم بهره مانند ین ژاپن، فرانک سوئیس و دلار آمریکا امن و کم ریسک هستند و در دوره ریسک آف مورد توجه معامله گران قرار می گیرند. همچنین طلا یک دارایی با ارزش و کم ریسک شمرده می شود. علاوه بر ارز هایی که در بازار فارکس معامله می شوند، دارایی های افزایش ریسک معاملات بازارهای مالی مختلف دیگری نیز وجود دارد که هرکدام با توجه به ماهیت خود در وضعیت های ریسک آن و ریسک آف در بازار های مختلف مورد توجه قرار می گیرند.

سخن پایانی

ریسک آن و ریسک آف در بازار فارکس دو وضعیتی مخالف هم هستند که در هر کدام اقدامات خاصی از سوی معامله گران صورت می‌ گیرد. عمده این اقدامات از طریق معامله ارز های مهم و تاثیرگذار که برخی پر خطر و برخی کم خطر هستند انجام می شود.
برخی معامله گران می توانند با تحلیل و بررسی روند حرکتی نمودار ها دوره های ریسک آن و ریسک آف را پیشبینی کنند. شما اغلب از طریق اخباری که از بازار های مالی به دستتان می رسد از این دوره ها مطلع می شوید، در حالیکه اگر بتوانید با روند حرکتی نمودار ها این دوره ها را پیشبینی کنید بسیار کمک کننده خواهد بود.
علاوه بر عوامل موثر روی فارکس، ریسک های فارکس نیز تاثیرات زیادی بر روی معاملات شما و کسب سود دارند. شما با مطالعه بیشتر و کسب اطلاعات دقیق تری از دوره های ریسک آن و ریسک آف در بازار فارکس می توانید دانش لازم در مورد اقداماتی که در این دوره ها باید صورت گیرند را به دست آورید و موفقیت خود را در معاملات تان تضمین کنید. این دوره ها اگر به خوبی مدیریت شوند می توانند منابع سوددهی بزرگی برای شما باشند.
نظرات و انتقادات سازنده خود را برای ما بنویسید. در صورت نیاز به راهنمایی و اطلاعات بیشتر می توانید با مشاورین بروکر نیکس تماس حاصل نمایید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.