بایگانی دستهی: پیش بینی بازار فارکس
بازار فارکس بازاری بسیار پرحجم و جذاب برای معامله گران حرفهای است. به دلیل حجم بالای بازار فارکس، الگوهای تحلیلِ تکنیکال در این بازار با دقت بالایی عمل میکنند و در صورت تسلط به این الگوها، با استراتژی سادهای میتوانید در آن به سوددهی برسید.
اصولاً با 3 روش میتوان در بازارهای مالی معامله کرد:
- تحلیل تکنیکال
- تحلیل فاندمنتال
- تحلیل تکنو فاندمنتال
تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال هدف ما پیش بینی بازار فارکس تنها با استفاده از تحلیل نمودار قیمت است. در این روش با استفاده از اصول تحلیل تکنیکال، جهت آینده قیمت را پیش بینی میکنیم. تحلیلگران تکنیکال اعتقاد دارند که تمام اطلاعات مربوط به قیمت، از قبل تأثیر خود را در قیمت گذاشتهاند و یا بهزودی تأثیر خود را در قیمت خواهند گذاشت. پس در این روش تنها نیاز است که ما تحلیل تکنیکال را بدانیم و از آن برای معاملات خود استفاده کنیم.
تحلیل فاندمنتال
در روش تحلیل فاندامنتال بازار فارکس با استفاده از اخبار اقتصادی و تحلیل آنها، میتوانیم جهت آینده بازار را تخمین بزنیم. این روش مخصوص کسانی است که تمایل به معاملات بلندمدت دارند. اصولاً در تحلیل فاندمنتال به دنبال پیدا کردن ارزش یک محصول هستیم ولی در تحلیل تکنیکال به دنبال پیدا کردن قیمت آینده یک محصول هستیم. ارزش و قیمت ممکن است در زمان حال، برابر نباشند ولی درنهایت قیمت به ارزش خواهد رسید.
بهعنوانمثال فرض کنید ما ارزش یک سهم را مانند سهم فولاد مبارکه اصفهان را که در زمان نوشتن این مقاله 1196 تومان است را از طریق تحلیل فاندمنتال 2000 تومان بدانیم. در این حالت تحلیلگر فاندمنتال خرید سهم را سرمایهگذاری خوبی میداند چون ارزشِ آن از قیمت فعلیِ آن بیشتر است. ولی تحلیلگر تکنیکال، بسته به شرایط فعلی آن را تحلیل میکند و حتی ممکن است آن را بفروشد!
ضمن اینکه تحلیلگر فاندمنتال معمولاً زمان خاصی را برای تحلیل خود متصور نیست ولی تحلیلگر تکنیکال برای زمان ورود و خروج به معامله خود برنامه دارد. البته در هر دو روش تکنیکال و فاندمنتال، معامله گران بسیار موفق داریم و ما نمیخواهم در این مقاله یک روش را خوب یا بد بدانیم. در هر دو روش امکان موفقیت وجود دارد. ولی در این صفحه تحلیلها کلاً بر پایه تکنیکال و کوتاهمدت است.
تحلیل تکنو فاندمنتال
در روش تحلیل تکنو فاندمنتال از هر دو روش بالا برای پیش بینی بازار فارکس استفاده میکنیم. یعنی ابتدا بازار را ازنظر فاندمنتال بررسی میکنیم و جهت آن را در آینده مشخص میکنیم و در نهایت با استفاده از تحلیل تکنیکال نقاط ورود و خروج خود را مشخص میکنیم.
ازآنجاییکه حسابهای معاملاتی که کارگزاریهای فارکس در اختیار ما قرار میگیرد با اهرم همراه هستند، باید در نظر داشته باشیم که سود و زیان معاملات ما در اهرم ضرب میشوند. مثلاً اگر اهرم 100 را برای معاملات خود انتخاب کنیم، یعنی سود و زیان ما در 100 ضرب میشوند. همین موضوع معاملات بلندمدت را در فارکس خطرناک میکند و احتمال از دست دادن پول ما را در فارکس زیاد میکند.
درنتیجه بهتر است معاملات خود در فارکس را ( که بهصورت معاملات cfd ) بهصورت کوتاهمدت و در تایم فریمهای پایین (h4,h1,m15) انجام دهیم. در تایم فریمهای پایین اخبار فاندمنتال تأثیر زیادی در معاملات ما نخواهند داشت.
مسائله بسیار مهم دیگری که در تحلیل تکنیکال فارکس باید در نظر داشته باشید، مدیریت ریسک و سرمایه معاملات است. در بازاری که از اهرم معاملاتی در آن استفاده میکنید احتمال صفر شدن سرمایه شما وجود دارد. به این مفهوم که امکان دارد شما کل سرمایه خود را از دست بدهید و کال مارجین شوید. درنتیجه باید بسیار دقت کنید که همواره مدیریت ریسک و سرمایه را در روش معاملاتی خود بگنجانید.
مسائله مهم دیگری که باید در معاملات فارکس به آن توجه ویژهای داشته باشید، روانشناسی معاملهگری در فارکس است که از مهمترین ارکان یک تریدر حرفهای است. بدون دانستن ارکان یک سیستم روانشناسی موفق در بازار فارکس هرگز موفق نخواهید شد.
طبق آمار، تنها حدود 10 درصد کسانی که فارکس را برای معاملهگری انتخاب میکنند، موفق خواهند شد و مهمترین عامل موفقیت آن 10 درصد، دارا بودن روانشناسی موفق در معاملهگری در فارکس است. البته منظورم این نیست که تنها روانشناسی عامل موفقیت است. بیشک روش معاملاتی و مدیریت ریسک و سرمایه هم مهم هستند ولی این دو بر رویِ روانشناسی تریدر سوار میشوند و در صورت نداشتن عامل روانشناسی، دو عامل دیگر( روش و مدیریت ریسک و سرمایه) شما را در مسیر موفقیت نگاه نخواهد داشت
در سایت میداس سرمایه ما تحلیل بازار فارکس امروز را بهصورت فایل به همراه عکس تحلیل و توضیحات آن در اختیار شما قرار خواهیم داد. اینها نتایج تحلیل تیم ترید میداس سرمایه است و ازآنجاکه معاملهگری شغلی همراه با ریسک است، ریسک انجام دادن معامله با تحلیلهای ما و استفاده از تحلیل روزانه بازار فارکس برای معاملات شخصی، بر عهده خود شما است.
تمامی تحلیلهای ما در این سایت بر مبنای تحلیل تکنیکال است و روش تحلیل ما الگوهای کلاسیک تکنیکال به همراه پرایس اکشن بومیسازی شده برای بازار فارکس است. این روش به همراه معاملات زنده در فارکس در میداس سرمایه، آموزش داده میشود.
در ادامه توصیه میکنم بروکر “ فارکس چیف ” , “ تریدرز وی ” را مطالعه نمایید
برخی از سوالات متداول
پیش بینی بازار فارکس چگونه انجام می شود ؟
پیش بینی بازار فارکس بر مبنای انواع تحلیل ها شامل : تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندمنتال، تحلیل تکنو فاندمنتال و استفاده از سری های زمانی فازی و الگوريتم شبيه سازی در میداس سرمایه بصورت روزانه انجام می شود.
تحلیل و پیش بینی بازار فارکس برای چه بازه های انجام می شود؟
ما در میداس سرمایه برای این که بتوانید ترید موفقی را تجربه نمایید تحلیل های جفت ارزها را بصورت روزانه انجام می دهیم و تمامی آنها را می توانید بصورت رایگان روزانه مطالعه نمایید.
در آخر، اگر میخواهید درباره معامله گری بیشتر بدانید توصیه میکنم کتاب معامله گری را تهیه و حتما مطالعه کنید.
بایگانی دستهی: پیش بینی بازار فارکس
بازار فارکس بازاری بسیار پرحجم و جذاب برای معامله گران حرفهای است. به دلیل حجم بالای بازار فارکس، الگوهای تحلیلِ تکنیکال در این بازار با دقت بالایی عمل میکنند و در صورت تسلط به این الگوها، با استراتژی سادهای میتوانید در آن به سوددهی برسید.
اصولاً با 3 روش میتوان در بازارهای مالی معامله کرد:
- تحلیل تکنیکال
- تحلیل فاندمنتال
- تحلیل تکنو فاندمنتال
تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال هدف ما پیش بینی بازار فارکس تنها با استفاده از تحلیل نمودار قیمت است. در این روش با استفاده از اصول تحلیل تکنیکال، جهت آینده قیمت را پیش بینی میکنیم. تحلیلگران تکنیکال اعتقاد دارند که تمام اطلاعات مربوط به قیمت، از قبل تأثیر خود را در قیمت گذاشتهاند و یا بهزودی تأثیر خود را در قیمت خواهند گذاشت. پس در این روش تنها نیاز است که ما تحلیل تکنیکال را بدانیم و از آن برای معاملات خود استفاده کنیم.
تحلیل فاندمنتال
در روش تحلیل فاندامنتال بازار فارکس با استفاده از اخبار اقتصادی و تحلیل آنها، میتوانیم جهت آینده بازار را تخمین بزنیم. این روش مخصوص کسانی است که تمایل به معاملات بلندمدت دارند. اصولاً در تحلیل فاندمنتال به دنبال پیدا کردن ارزش یک محصول هستیم ولی در تحلیل تکنیکال به دنبال پیدا کردن قیمت آینده یک محصول هستیم. ارزش و قیمت ممکن است در زمان حال، برابر نباشند ولی درنهایت قیمت به ارزش خواهد رسید.
بهعنوانمثال فرض کنید ما ارزش یک سهم را مانند سهم فولاد مبارکه اصفهان را که در زمان نوشتن این مقاله 1196 تومان است را چگونه با معاملات روند معامله کنیم از طریق تحلیل فاندمنتال 2000 تومان بدانیم. در این حالت تحلیلگر فاندمنتال خرید سهم را سرمایهگذاری خوبی میداند چون ارزشِ آن از قیمت فعلیِ آن بیشتر است. ولی تحلیلگر تکنیکال، بسته به شرایط فعلی آن را تحلیل میکند و حتی ممکن است آن را بفروشد!
ضمن اینکه تحلیلگر فاندمنتال معمولاً زمان خاصی را برای تحلیل خود متصور نیست ولی تحلیلگر تکنیکال برای زمان ورود و خروج به معامله خود برنامه دارد. البته در هر دو روش تکنیکال و فاندمنتال، معامله گران بسیار موفق داریم و ما نمیخواهم در این مقاله یک روش را خوب یا بد بدانیم. در هر دو روش امکان موفقیت وجود دارد. ولی در این صفحه تحلیلها کلاً بر پایه تکنیکال و کوتاهمدت است.
تحلیل تکنو فاندمنتال
در روش تحلیل تکنو فاندمنتال از هر دو روش بالا برای پیش بینی بازار فارکس استفاده میکنیم. یعنی ابتدا بازار را ازنظر فاندمنتال بررسی میکنیم و جهت آن را در آینده مشخص میکنیم و در نهایت با استفاده از تحلیل تکنیکال نقاط ورود و خروج خود را مشخص میکنیم.
ازآنجاییکه حسابهای معاملاتی که کارگزاریهای فارکس در اختیار ما قرار میگیرد با اهرم همراه هستند، باید در نظر داشته باشیم که سود و زیان معاملات ما در اهرم ضرب میشوند. مثلاً اگر اهرم 100 را برای معاملات خود انتخاب کنیم، یعنی سود و زیان ما در 100 ضرب میشوند. همین موضوع معاملات بلندمدت را در فارکس خطرناک میکند و احتمال از دست دادن پول ما را در فارکس زیاد میکند.
درنتیجه بهتر است معاملات خود در فارکس را ( که بهصورت معاملات cfd ) بهصورت کوتاهمدت و در تایم فریمهای چگونه با معاملات روند معامله کنیم پایین (h4,h1,m15) انجام دهیم. در تایم فریمهای پایین اخبار فاندمنتال تأثیر زیادی در معاملات ما نخواهند داشت.
مسائله بسیار مهم دیگری که در تحلیل تکنیکال فارکس باید در نظر داشته باشید، مدیریت ریسک و سرمایه معاملات است. در بازاری که از اهرم معاملاتی در آن استفاده میکنید احتمال صفر شدن سرمایه شما وجود دارد. به این مفهوم که امکان دارد شما کل سرمایه خود را از دست بدهید و کال مارجین شوید. درنتیجه باید بسیار دقت کنید که همواره مدیریت ریسک و سرمایه را چگونه با معاملات روند معامله کنیم در روش معاملاتی خود بگنجانید.
مسائله مهم دیگری که باید در معاملات فارکس به آن توجه ویژهای داشته باشید، روانشناسی معاملهگری در فارکس است که از مهمترین ارکان یک تریدر حرفهای است. بدون دانستن ارکان یک سیستم روانشناسی موفق در بازار فارکس هرگز موفق نخواهید شد.
طبق آمار، تنها حدود 10 درصد کسانی که فارکس را برای معاملهگری انتخاب میکنند، موفق خواهند شد و مهمترین عامل موفقیت آن 10 درصد، دارا بودن روانشناسی موفق در معاملهگری در فارکس است. البته منظورم این نیست که تنها روانشناسی عامل موفقیت است. بیشک روش معاملاتی و مدیریت ریسک و سرمایه هم مهم هستند ولی این دو بر رویِ روانشناسی تریدر سوار میشوند و در صورت نداشتن عامل روانشناسی، دو عامل دیگر( روش و مدیریت ریسک و سرمایه) شما را در مسیر موفقیت نگاه نخواهد داشت
در سایت میداس سرمایه ما تحلیل بازار فارکس امروز را بهصورت فایل به همراه عکس تحلیل و توضیحات آن در اختیار شما قرار خواهیم داد. اینها نتایج تحلیل تیم ترید میداس سرمایه است و ازآنجاکه معاملهگری شغلی همراه با ریسک است، ریسک انجام دادن معامله با تحلیلهای ما و استفاده از تحلیل روزانه بازار فارکس برای معاملات شخصی، بر عهده خود شما است.
تمامی تحلیلهای ما در این سایت بر مبنای تحلیل تکنیکال است و روش تحلیل ما الگوهای کلاسیک تکنیکال به همراه پرایس اکشن بومیسازی شده برای بازار فارکس است. این روش به همراه معاملات زنده در فارکس در میداس سرمایه، آموزش داده میشود.
در ادامه توصیه میکنم بروکر “ فارکس چیف ” , “ تریدرز وی ” را مطالعه نمایید
برخی از سوالات متداول
پیش بینی بازار فارکس چگونه انجام می شود چگونه با معاملات روند معامله کنیم ؟
پیش بینی بازار فارکس بر مبنای انواع تحلیل ها شامل : تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندمنتال، تحلیل تکنو فاندمنتال و استفاده از سری های زمانی فازی و الگوريتم شبيه سازی در میداس سرمایه بصورت روزانه انجام می شود.
تحلیل و پیش بینی بازار فارکس برای چه بازه های انجام می شود؟
ما در میداس سرمایه برای این که بتوانید ترید موفقی را تجربه نمایید تحلیل های جفت ارزها را بصورت روزانه انجام می دهیم و تمامی آنها را می توانید بصورت رایگان روزانه مطالعه نمایید.
در آخر، اگر میخواهید درباره معامله گری بیشتر بدانید توصیه میکنم کتاب معامله گری را تهیه و حتما مطالعه کنید.
پرایس اکشن چیست؟ از بهترین استراتژی و بهترین اندیکاتور تا نکات مهم
پرایس اکشن (Price Action) یا رفتار قیمت از مهمترین و صد البته جذابترین استراتژیهای معاملاتی در بازارهای مالی به ویژه ارزهای دیجیتال است. استفاده از استراتژی پرایس اکشن نیازمند رعایت نکات مهمی است. در ادامه این مقاله از مجله رمزینکس به معرفی این استراتژی و همچنین بررسی بهترین استراتژیها و اندیکاتورهای تشخیص آن و نکات کلیدی مهم در استفاده از این استراتژی پرداخته ایم.
پرایس اکشن (Price Action) یا رفتار قیمت چیست؟
اما واقعا پرایس اکشن چیست؟ پرایس اکشن روشی برای تحلیل اطلاعات قیمت بازار بهمنظور شناسایی فرصتهای ورود به معاملات و خروج از آنها است. اساساً، این روش نحوه عملکرد قیمت در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را به تحلیلگر نشان میدهد. بیشتر تحلیلهای تکنیکال بر اساس اطلاعات قیمت است، اما معامله کردن بر اساس پرایس اکشن به معنای مشاهده مستقیم قیمتها، به طور معمول در نمودارهای شمعی، است.
برای آشنایی بیشتر با استراتژی های مختلف تحلیل تکنیکال به مقاله «تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟» مراجعه کنید.
نحوه تفسیر کردن پرایس اکشن چگونه است؟
معامله کردن بر اساس پرایس اکشن شامل تحلیل امواج روند دار و امواج برگشتی است که به آنها امواج ایمپالسی (waves impulse) و اصلاحی (corrective waves) نیز میگویند. یک روند زمانی پیشرفت میکند که امواج روند دار بزرگتر از امواج اصلاحی باشند.
معاملهگران «سقفها» و «کفها» یا طول امواج روند دار و پولبکها را زیر نظر میگیرند تا جهت روند را مشخص کنند. در طی یک روند صعودی قانون به این صورت است که قیمت سقفهای بلندتر و کفهای بلندتر از سقفها و کفهای اخیر ایجاد کند. عکس این قضیه در روند نزولی صادق است؛ یعنی کفها و سقفهای خط روند بین سطوح حمایت و مقاومت در نمودار قیمت متغیر است.
نمودار شمعی زیر دارای خطوطی است که امواج اصلی صعودی و نزولی را نشان داده و به شناسایی روند نزولی و تغییر جهت به روند صعودی کمک میکند.
امواج قیمت همچنین میتوانند الگوهایی مانند روند خنثی (امواج صعودی و نزولی با طول برابر)، مثلث (کوچکتر شدن تدریجی امواج قیمت) و دامنههای انبساطی (سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر) را تشکیل دهند.
روندها و الگوها عناصر اصلی سازنده پرایس اکشن را تشکیل میدهند. علاوه بر این، معاملهگران همچنین به دنبال شناسایی سطوح عرضه و تقاضا و الگوهای شمعی هستند.
پرایس اکشن در فارکس چگونه است؟
معامله کردن بر اساس پرایس اکشن در تمام بازارها، حتی فارکس، یکسان است. البته در این میان تفاوتهای ظریفی وجود دارد که باید به آنها توجه داشته باشید.
ارزها را میتوان در طول ۲۴ ساعت شبانه روز معامله کرد اما در صورت باز نبودن بازارهای مربوطه نمیتوان انتظار داشت برخی از جفت ارزها حتی در صورت ایجاد سیگنال پرایس اکشن تغییرات قیمتی را تجربه کنند. بنابراین، این مقاله شامل مثالهایی از همه بازارها، از جمله فارکس، سهام، شاخص یا کالا، برای نشان دادن نحوه عملکرد پرایس اکشن است.
چگونه بر اساس عرضه و تقاضا در پرایس اکشن معامله کنیم؟
نواحی عرضه به سطوحی از قیمت گفته میشود که در آن فروشندگان با قدرت وارد بازار شده و باعث افت قیمت میشوند به گونهای که قیمت دیگر به بالا بر نمیگردد. معاملهگران مراقب این موارد هستند زیرا با بازگشت قیمت به بالا ممکن است فروشندگان همچنان حضور داشته و آماده فروش مجدد باشند و قیمت را به پایین سوق دهند.
نواحی تقاضا سطوحی از قیمت در نمودار است که خریداران با قدرت وارد بازار میشوند. در این صورت قیمت به سمت بالا جهش کرده و به پایین باز نمیگردد. در صورت بازگشت قیمت به سطوح قبلی در پایین معاملهگران بررسی میکنند که آیا فشار فروش دوباره وجود دارد و قیمت دوباره به بالا حرکت میکند یا خیر.
الگوهای معاملاتی پرایس اکشن
در ادامه به بررسی مهمترین الگوها و استراتژیهای معاملاتی پرایس اکشن پرداختهایم.
الگوهای ادامهدهنده پرایس اکشن
الگوهای ادامهدهنده در طی یک روند اتفاق میافتد. فرض کنید روند صعودی است و در طی آن یک مثلث تشکیل میشود. به دلیل صعودی بودن روند احتمال خارج شدن قیمت از مثلث و ادامه دادن به مسیر رو به بالا بیشتر است.
این قضیه در مورد شکلگیری الگوها در طی روندهای نزولی نیز صادق است. استراتژی معاملهگر در اینجا میتواند این باشد که صبر کنید تا یک روند شکل بگیرد و سپس منتظر تشکیل یک الگو بمانید و فقط در صورت خارج شدن قیمت از روند در جهت حرکت روند معامله کند.
در زیر مثالی را مشاهده میکنید:
معکوس شدن پرایس اکشن
معکوس شدن پرایس اکشن زمانی اتفاق میافتد که قوانین یک روند صعودی یا نزولی نقض شود. به محض نقض شدن یکی از این قوانین اساسی روند به مشکل میخورد. در صورت نقض هر دو قانون میتوان بر اساس امواج شکل گرفته گفت که روند تغییر جهت داده است.
یک روند صعودی را در نظر بگیرید که سقفها و کفهای بالاتر تشکیل میدهد. هنگامی که این روند یک کف پایینتر از کف قبلی تشکیل میدهد میتواند هشدار باشد. اگر قیمت پس از آن یک سقف پایینتر از سقف قبلی نیز تشکیل دهد این بدان معنی است که روند در حال تغییر جهت است.
روند صعودی را در نظر بگیرید که در حال افزایش و نزول بیشتر است. وقتی نوسان پایین تری را کم میکند، این یک هشدار است. اگر قیمت پس از آن نوسان پایین را نیز بالا بکشد، این بدان معنی است که روند معکوس در حال انجام است.
این بدان معنا نیست که بازار نمیتواند دوباره به جهت حرکت قبلی برگردد و روند صعودی از سر گرفته شود؛ بلکه شواهد نشان میدهد که احتمال تغییر جهت روند وجود دارد. نمودار در زیر معکوس شدن پرایس اکشن از روند صعودی به روند نزولی و سپس دوباره به روند صعودی را نشان میدهد.
استراتژی معاملاتی پرایس ریجکشن
رد شدن قیمت یا پرایس ریجکشن زمانی رخ میدهد که قیمت سعی کند از یک سطح مهم عبور کند اما به دلیل نداشتن قدرت و مومنتوم معاملاتی کافی نتواند از آن عبور کند و دوباره تغییر جهت دهد.
رد شدن اغلب منجر به حرکتهای شدید و سریع در جهت مخالف میشود. در این شرایط به نکات زیر توجه داشته باشید:
- نزدیک شدن قیمت به یک ناحیه قیمتی مهم (عرضه، تقاضا یا ناحیه شکست الگو).
- قیمت به ناحیه نزدیک میشود یا حتی به صورت مختصر از آن عبور میکند.
- مومنتوم قیمت کاهش یافته و قیمت در جهت معکوس حرکت میکند.
- شمع (کندل استیک) به طور معمول سایه بلندی ایجاد میکند.
- قیمت دوباره به سمت دیگر حرکت میکند و فرصتی برای ورود ایجاد میشود.
نمودار عرضه و تقاضای زیر چندین نمونه از رد شدن قیمت را نشان میدهد. در همه موارد زیر شمعها سایههای بلندی دارند که نشان دهنده آخرین تلاشهای ناموفق قیمت برای خروج از الگو است.
استراتژی پرایس اکشن رنکو (Renko)
نمودارهای رنکو از آجرهایی تشکیل میشود که در آن هر آجر جدید زمانی تشکیل میشود که قیمت به مقدار مشخصی حرکت کند. آجرها فقط در زوایای ۴۵ درجه تشکیل میشوند و تا زمانی که روند معکوس نشود به یک رنگ تشکیل میشوند. تغییر جهت روند زمانی است که قیمت دو آجر در جهت مخالف حرکت کند.
نمودارهای رنکو عملکرد خوبی در بازارهای روند دار دارند. اگر رنگ نمودار رنکو تغییر نکند و روند ادامه پیدا کند معاملهگران باید در آن معامله بمانند. اما اگر رنگ نمودار تغییر کند شاید زمان خروج از پوزیشن باشد.
نمودار معکوس شدن پرایس اکشن که در بالا بررسی کردیم با استفاده از بلوکهای رنکو در زیر مجدداً نمایش داده شده است. معاملهگر بر اساس استراتژی این نمودار میتوانست در تمام طول رالی صعودی که از ماه مارس شروع شد در معامله خود بماند.
استراتژی اسکالپینگ (Scalping) پرایس اکشن
اسکالپینگ یک استراتژی معاملاتی است که در آن تکلیف سود و زیان هر معامله به سرعت مشخص میشود زیرا معاملات معمولاً چند دقیقه بیشتر طول نمیکشد. اسکالپینگ در فارکس ممکن است به معنای تعیین حد ضرر ۳ تا ۵ پیپی و هدف سودگیری ۵ تا ۱۰ پیپی باشد و در ارز دیجیتال هم سودهای بسیار کوتاه و کم مد نظر است.
در بازار سهام این روش ممکن است به معنای ریسک کردن چند سنت به ازای هر سهم یا سفارش برای به دست آوردن چند سنت باشد. اسکالپینگ شامل سریع ورود به پوزیشن و خروج از آن برای بهرهمند شدن از حرکات اندک قیمت است. بسیاری از اسکالپرها معمولاً از نمودارهای ۱ دقیقهای استفاده میکنند.
هدف استراتژی اسکالپینگ معامله کردن در جهت روند و در هنگام پولبک یعنی زمانی است که چگونه با معاملات روند معامله کنیم قیمت شروع به حرکت مجدد در جهت روند میکند. برای این کار، معاملهگران برای تعیین زمان ورود به معامله به دنبال الگوهای پوشاننده (Engulfing) هستند.
مثلاً وقتی که یک شمع در جهت روند شمع قبلی شکل گرفته در جهت پولبک را میپوشاند. این اتفاق در هنگام پولبکها اتفاق میافتد.
در زیر، پیکانها الگوهای پوشانندهای را نشان میدهند که سیگنالی برای ورود احتمالی به معامله در نمودار ۱ دقیقه ای زیر هستند. اگرچه این یکی از نمونههای یک استراتژی اسکالپینگ است اما میتوان از تمام استراتژیها و مفاهیم قبلی بحث شده در مورد پرایس اکشن استفاده کرد.
استراتژی پرایس اکشن در معاملات نوسانی (سویینگ تریدینگ)
هر یک از استراتژیهای پرایس اکشن که در بالا ذکر شد را میتوان به عنوان بخشی از استراتژی معاملهگری نوسانی استفاده کرد. معاملهگران در ترید نوسانی معمولاً از نمودارهای ۱ ساعته، ۴ ساعته و روزانه برای یافتن موقعیتهای معاملاتی استفاده میکنند، اگرچه ممکن است برای یافتن نقاط دقیق ورودی خود از نمودارهای ۱۵ دقیقهای یا ۵ دقیقهای نیز استفاده کنند.
در زیر نمونهای از عرضه و تقاضا، همراه با معامله بر اساس روند را بررسی میکنیم. نمودار زیر حاکی از روند کلی نزولی در تایم فریم ۴ ساعته است.
همانطور که میتوانید تفسیر کنید قیمت شاهد رالی صعود بوده و یک سقف تشکیل میدهد سپس ریزش کرده و وارد یک روند نزولی کوتاه مدت میشود و سرانجام دوباره به سقف قبلی باز میگردد. با توجه به اینکه روند نزولی است و قیمت وارد ناحیه عرضه شده است میتوان گفت که فرصت ورود به یک معامله شورت (فروش) ایجاد شده است.
اگر قرار باشد بگذارید قیمت وارد ناحیه عرضه شود قیمت اغلب از سقف قبلی میگذرد. اگر میخواهید یک معامله شورت بر روی سهام باز کنید میتوانید در شرایطی وارد شوید که یک الگوی پوشاننده نزولی تشکیل شده یا قیمت برای مدتی تثبیت شده و در نهایت به سمت پایین شکسته میشود. پیکان تصویر زیر شکسته شدن تثبیت قیمت به سمت پایین را نشان میدهد.
حد ضرر و اهداف سودگیری در معاملات پرایس اکشن
با قرار دادن حد ضرر برای هر معامله میتوانید ریسک معاملاتتان را کنترل کنید. هنگام خرید و ورود به پوزیشن لانگ باید حد ضرر را پایینتر از کف قبلی قرار دهید. هنگام ورود به معاملات شورت (فروش) باید آن را بالاتر از سقف اخیر قرار دهید. این کار در هر دو مورد ریسک پایین آمدن یا بالا رفتن بیش از حد قیمت را محدود میکند.
در نمودارهای رنکو هنگامیکه آجرها تغییر جهت دادند و رنگ آنها تغییر کرد از معامله خارج شوید.
معاملهگران پرایس اکشن باید سود معاملاتشان را ذخیره کنند. این کار را میتوان به روشهای مختلف انجام داد. یکی از سادهترین روشها استفاده از نسبت ریسک به پاداش (Risk-reward Ratio) است. به عنوان مثال، اگر میخواهید در یک معامله اسکالپ ۰/۰۵ دلار به ازای هر سهم ریسک کنید باید در سود ۰/۱۰ دلاری به ازای هر سهم از معامله خارج شوید.
این نسبت ریسک به پاداش ۱:۲ است. نسبتهای ۱/۵:۱ یا ۲:۱ در معاملات اسکالپ معمول است. در معاملات نوسانی نسبت ۳:۱ و بیشتر معمول است اما معاملهگران میتوانند نسبت ریسک به پاداش مورد نظرشان را خودشان تعیین کنند.
استفاده از خود پرایس اکشن از دیگر روشهای تعیین نقطه خروج است. اگر با نزولی شدن روند وارد معاملهای میشوید تا زمان تغییر جهت روند در آن معامله بمانید.
شواهد ایجاد شده توسط پرایس اکشن در مورد تغییر جهت روند زمان خارج شدن از معامله را به معاملهگر نشان میدهد. در صورت ورود به معامله در ناحیه عرضه میتوانید با رسیدن به ناحیه تقاضا از آن خارج شوید. اگر در نزدیکی ناحیه تقاضا وارد معامله شدید میتوانید با رسیدن قیمت به نزدیک ناحیه عرضه از معامله خارج شوید.
بهترین اندیکاتورها در معاملات پرایس اکشن
بسیاری از معاملهگران پرایس اکشن در معاملات خود از اندیکاتورها استفاده نمیکنند اما برخی از آنها ممکن است برای شناسایی بهتر نقاط ورود، حد ضرر و اهداف قیمتی از اندیکاتورها استفاده کنند. این اندیکاتورهای تکنیکال همچنین ممکن است با بررسی منطقی اطلاعات قیمتی آنچه معاملهگر در پرایس اکشن مشاهده میکند را تایید کنند.
فیبوناچی بازگشتی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت
فیبوناچی بازگشتی روی نمودار از یک کف به یک سقف (در روندهای صعودی) یا از یک سقف به یک کف (در روندهای نزولی) رسم میشود. خطوط رسم شده توسط این اندیکاتور سطوحی را نشان میدهد که ممکن است قیمت تا آنها پولبک داشته باشد.
این سطوح شامل بازگشت ۲۳/۶، ۳۸/۲، ۵۰، ۶۱/۸، و ۱۰۰ درصدی است. در روندهای صعودی قوی پولبکها معمولاً ضعیف هستند و اغلب فقط به سطح ۳۲/۸ درصد میرسند. در بیشتر روندها پولبکهای بیش از ۵۰ و ۶۱/۸ درصدی معمول است.
نمودار زیر نشان دهنده روند صعودی متوسط نفت خام است. از آخرین موج صعودی برای ترسیم فیبوناچی بازگشتی استفاده شده است. سطح ۱۰۰ درصدی به کف موج و سطح صفر درصدی به سقف موج مورد تحلیل باز میگردد زیرا قیمت در حال افزایش است. در صورت کاهش قیمت میتوانید این روش را به صورت معکوس استفاده کنید.
منتظر یک پولبک بیشتر از ۵۰ درصدی باشید. سپس همانطور که قبلاً بحث شد منتظر یک سیگنال ورود به معامله باشید. پس از افت قیمت به زیر سطح ۶۱/۸ درصدی یک حرکت قوی صعودی وجود دارد. این یک سیگنال خرید احتمالی است.
شاخص مقاومت نسبی (RSI) برای شناسایی مومنتوم
شاخص مقاومت نسبی یا آر اس آی محل قرارگیری قیمت را در یک بازهای ۱۴ دورهای اخیر نشان میدهد. وقتی آر اس آی بالای ۷۰ درصد باشد، قیمت در بالای ناحیهای است که در ۱۴ دوره گذشته معامله شده است. هنگامیکه قیمت به زیر ۳۰ درصد برسد یعنی در پایینتر از ناحیهای است که در ۱۴ دوره گذشته معامله شده است.
معاملهگران برای گرفتن تایید در مورد ورود به یک معامله معمولاً منتظر میمانند تا قیمت در طول روند از این نواحی خارج شود. در طی روند صعودی معاملهگران وقتی وارد معامله خرید میشوند که آر اس آی به زیر سطح ۳۰ رسیده و سپس به بالا رالی میکند.
در طی روند نزولی، معاملهگران وقتی وارد معامله شورت یا فروش میشوند که آر اس آی به بالای ۷۰ برسد و سپس قیمت به پایین حرکت کند. برای تأیید این سیگنالها معمولاً از سیگنالهای دیگر پرایس اکشن نیز استفاده میشود.
در زیر همان نمودار نفت خام بالا را این بار با اضافه کردن اندیکاتور آر اس آی بررسی میبینید. در نمودار زیر آر اس آی به زیر سطح ۳۰ رسیده و دوباره به بالا رفته است. در عین حال پرایس اکشن و فیبوناچی بازگشتی نیز سیگنالهای ورود به معامله را نشان میدهند.
اسیلاتور استوکاستیک (Stochastic) برای شناسایی تغییر جهت روند
از استوکاستیک میتوان برای شناسایی نقاط بازگشت و تأیید سیگنالهای پرایس اکشن استفاده کرد. روش استفاده از استوکاستیک مشابه آر اس آی است. این اندیکاتور از دو خط استوکاستیک و خط سیگنال تشکیل شده است. خط سیگنال میانگین متحرک است بنابراین با سرعت کمتری حرکت میکند.
معاملهگری که میخواهد بر اساس سیگنال پرایس اکشن وارد معامله شود میتواند منتظر بماند تا خط استوکاستیک از روی خط سیگنال عبور کند. اگر هدف او ورود به یک معامله لانگ باشد باید منتظر سیگنال پرایس اکشن و عبور خط استوکاستیک به بالای خط سیگنال باشند. استوکاستیک اطلاعاتی مشابه به آر اس آی را در نمودار نفت خام ارائه میدهد.
نکات کلیدی پرایس اکشن
ممکن است اندیکاتورها به تایید سیگنالهای پرایس اکشن کمک کنند اما به طور معمول سیگنالهای پرایس اکشن زودتر ظاهر میشوند. منتظر ماندن برای دریافت تایید از سوی این اندیکاتورهای تاخیری ممکن است به معنی ورود دیرتر به معامله و از دست دادن بخشی از سود بالقوه باشد، بنابراین، گرفتن این تأییدها به قیمت بخشی از سود معاملات خواهد بود.
روش تشخیص پایان روند صعودی و نزولی در ارزهای دیجیتال
روش های تشخیص پایان روند صعودی و نزولی حائز اهمیت است زیرا با شناخت این دو است که می توانیم به سود برسیم. به طور کلی، دو واژه صعودی و نزولی، معمولاً برای توصیف عملکرد بازار های سهام در حال افزایش و کاهش، استفاده می شوند. در این زمینه، یک بازار در حال افزایش، بازار صعودی نامیده می شود، در حالی که بازار رو به کاهش، بازار نزولی نامیده می شود. با توجه به اینکه بازار کریپتو به طور کلی بی ثبات است و به صورت روزانه در نوسان است، این اصطلاحات برای اشاره به روند های طولانی تر حرکت عمدتاً صعودی یا نزولی، استفاده می شود. در این مقاله، ما بر چگونگی اعمال روند ها در ارز های دیجیتال و روش های تشخیص پایان روند صعودی و نزولی، تمرکز خواهیم کرد. در ابتدا لازم است تا با مفهوم بازار های نزولی و صعودی آشنا شویم.
بازار صعودی
بازار صعودی، به شرایط کلی اقتصادی مطلوب اشاره دارد. بدان معنا که یک بازار در حال افزایش است و همچنین معمولا با احساسات مثبت سرمایه گذاران در مورد روند صعودی فعلی همراه است. در بازار صعودی، افزایش مداوم قیمت دارایی ها، همراه با اقتصاد قوی و سطوح بالای اشتغال، وجود دارد. به طور خلاصه، سرمایه گذار، بازار های صعودی را از طریق خرید اوراق بهادار شروع می کند. چرا که بازار های صعودی معمولا قیمت اوراق بهادار را افزایش می دهند. تا زمانی که عرضه بیش از تقاضا باشد، بازار صعودی ادامه دارد.
روند صعودی به یک دوره طولانی اشاره دارد که در طی آن سرمایه گذاران زیادی در حال خرید ارز های دیجیتال هستند. اعتماد سرمایه گذار معمولا یک حلقه بازخورد مثبت ایجاد می کند و روند صعودی را بیشتر می کند. درواقع می توان گفت سرمایه گذاری بیشتر، برابر است با افزایش مداوم قیمت ها. برای ارز های دیجیتال، قیمت، تا حد زیادی تحت تأثیر اعتماد عمومی به یک دارایی قرار دارد.
نگرش ها و اقداماتی که یک بازار صعودی را مشخص می کنند عبارتند از:
● افزایش قیمت در یک دوره زمانی پایدار
● تقاضای قوی علی رغم عرضه ضعیف
● افزایش اعتماد سرمایه گذاران به بازار
● قیمت گذاری بیش از حد پروژه های خاص
● درج صحبت هایی در مورد ارز دیجیتال در رسانه های اصلی و همچنین رسانه های اجتماعی
● علاقه عمومی به ارز های دیجیتال در میان افراد مشهور، اینفلوئنسرها و.
● افزایش شدید قیمت ها در صورت انتشار اخبار خوب و کاهش جزئی قیمت در صورت انتشار اخبار بد.
بازار نزولی
بازار نزولی بازاری است که در آن ارزش رمز ارز های پایه، حداقل 20 درصد کاهش یافته و همچنان در حال سقوط است. مشخصه یک بازار نزولی، افت 20 درصدی یا بیشتر، ناشی از اوج های قبلی است. به این ترتیب، قیمت ها پایین بوده و به طور مداوم کاهش می یابند. روند نزولی نیز بر چشم انداز سرمایه گذاران تأثیر می گذارد و الگوی نزولی بیشتری را تداوم می بخشد. در طول یک بازار نزولی، اقتصاد، با نرخ های بالای بیکاری همراه است. این شرایط می تواند ناشی از سیاست های اقتصادی ضعیف، بحران های ژئوپلیتیکی، ضعف در بازار و. باشد. بازار های نزولی، همچنین فاقد اعتماد عمومی که اکثر سرمایه گذاران در طول دوره های صعودی دارند، هستند. به طور معمول، معامله گران کریپتو قصد دارند دارایی ها را در طول یک بازار نزولی خریداری کنند، اما دانستن اینکه دقیقاً چه زمانی یک بازار نزولی به پایان رسیده است دشوار است و این امر باعث میشود سرمایه گذاران دچار مشکل شوند. به همین دلیل است که فراگیری آموزش خرید ارز دیجیتال در کف قیمت، از واجبات معامله در بازار ارز دیجیتال به شمار می رود. بازار های نزولی در نهایت تمایل به آرام شدن دارند و سرمایه گذاران می توانند دوباره یک چرخه صعودی جدید را آغاز کنند. در ارز های دیجیتال، پیش بینی زمان شروع یک بازار نزولی بر اساس روند های قبلی بسیار دشوار است. یک شاخص رایج که نشان دهنده دلیل شروع یک بازار نزولی می باشد، عبارت است از حجم معاملات کمتر.
نگرش ها و اقدامات معمولی که یک بازار نزولی را مشخص می کند نیز، عبارتند از:
● کاهش قیمت ها در یک دوره زمانی پایدار
● عرضه بیشتر از تقاضا
● عدم اعتماد سرمایه گذاران به بازار
● صحبت منفی در مورد ارز دیجیتال در رسانه های اصلی و همچنین رسانه های اجتماعی و بی اعتمادی عمومی به ارز های دیجیتال در میان اقتصاددانان
● تحلیلگران و امور مالی سنتی
تعریف روند در بازار های مالی
روند احتمالاً مهمترین امر در معاملات روزانه و سرمایه گذاری بلند مدت است. در بیشتر موارد، معامله گران معمولا علاقه مند به شناسایی زودهنگام یک روند و خروج از آن در هنگام معکوس هستند. موفق ترین معامله گران می توانند یک روند صعودی جدید را شناسایی کرده و دارابی مورد نظر خود را خریداری کنند. سپس، پس از پایان این روند وارد معامله کوتاه شوند. به یاد داشته باشید که هیچ فردی دقیقا نمی داند، چه زمانی یک روند به پایان می رسد. اما استفاده انواع روش های حرفه ای ترید، شانس شما برای خروج از یک معامله با سود بالا، را افزایش می دهد. برای تشخیص پایان یک روند، ابتدا باید بدانیم که در یک روند هستیم. برای این امر، از روند اقدام قیمت استفاده می شود. در این روش، به عملکرد قیمت توجه می شود. به این شکل که در یک روند صعودی، به دنبال بالا ترین سطح و در یک روند نزولی، به دنبال پایین ترین سطح باشید. زاویه حرکت بر روی نمودار نیز، تندتر از حد معمول خواهد بود. برای مثال، نمودار های روزانه نشان می دهند که قیمت بیت کوین از مارس،2020 تا آوریل ،2021 در یک روند صعودی عمده بوده است. در آن زمان، هر فردی که ارز دیجیتال را خریداری می کرد، درآمد کسب می کرد. با این حال، می بینیم که این روند زمانی به پایان رسید که سکه به بالاترین حد خود یعنی حدود 65000 دلار رسیده بود. نگاهی دقیق تر به نمودار ها می تواند به ما کمک کند تا بدانیم چگونه پایان یک روند در معاملات را شناسایی کنیم. فراز و نشیب هایی که بیت کوین در ماه های اخیر داشته است، آن را به یک مطالعه موردی کامل تبدیل کرده تا بهترین استراتژی ها را برای پیش بینی پایان یک روند و بهره مندی از آن، تجزیه و تحلیل کنیم. برخی از این استراتژی های کاربردی را در ادامه مقاله شرح داده ایم.
استفاده از الگوی دو یا سه دارایی بالاتر
اولین استراتژی مفید برای شناسایی پایان یک روند، این است که از الگوی دو یا سه مورد دارایی بالا استفاده کنید. این الگو زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی تا یک میزان خاص افزایش یابد و سپس عقب نشینی کند. سپس قیمت دوباره افزایش می یابد و در اولین سطح اوج ، مقاومت پیدا می کند. اگر نتواند بالاتر از مقاومت اول حرکت کند، می تواند سیگنالی باشد که در شرف پایان است. در برخی موارد، قیمت تمایل به عقب نشینی و سپس افزایش و آزمایش مجدد سطح اولیه مقاومت خواهد داشت. این به عنوان الگوی سه گانه بالا شناخته می شود. بنابراین، اگر از یک دارایی طولانی مدت در سبد پرتفوی خود بهره مند هستید، که الگوی دو یا سه تایی را تشکیل می دهد، میبایست از معامله خارج شوید. چرا که این سیگنالی است که روند رو به پایان خواهد رفت.
استفاده از میانگین متحرک
یک استراتژی ساده دیگر برای شناسایی پایان یک روند صعودی یا نزولی، استفاده از میانگین متحرک (Moving Average)، است. همانطور که می دانید، MA یکی از موثرترین شاخص های دنبال کننده روند در جهان، و یکی از متداول ترین اندیکاتور های تحلیل است که اساس ابزار های معاملاتی زیادی را تشکیل می دهد. انواع مختلفی از میانگین های متحرک مانند ساده، نمایی، وزنی و هموار وجود دارند. میانگین متحرک به شما نشان می دهد که زمانی که دارای یک دارایی طولانی یا کوتاه مدت هستید، در یک روند صعودی، تا زمانی که دارایی بالاتر از MA باشد، قیمت در روند صعودی باقی خواهد ماند. در این حالت، تا زمانی که قیمت بالاتر از این MA باشد، روند صعودی تمایل دارد دست نخورده باقی بماند. اندیکاتور میانگین متحرک، قیمت ها را به عنوان داده ها، مورد استفاده قرار می دهد و میانگینی از قیمت های گذشته را محاسبه می کند. این اندیکاتور، یک شاخص دنباله روی روند می باشد که حرکتی مشابه به حرکت نمودار قیمت را نشان می دهد. روش دیگر استفاده از میانگین متحرک برای شناسایی زمانی که یک روند در شرف پایان است، استفاده از دو مورد از آن ها، یعنی ترکیب میانگین متحرک 50 روزه و 25 روزه است. از MA، بیت و پنج روزه به عنوان سیگنال سریع و پنجاه روزه به عنوان تایید کننده این معکوس استفاده می شود. در این حالت، اگر دارایی از میانگین متحرک 25 روزه عبور کند، فرض می شود که پایان روند نزدیک است. پایان روند زمانی تایید می شود که قیمت بتواند به زیر میانگین متحرک نمایی 50 روزه حرکت کند و یا زمانی که این دو میانگین، یک متقاطع نزولی ایجاد کنند. به جای میانگین متحرک 50 روزه و 25 روزه، بسیاری از معامله گران بلندمدت از میانگین متحرک 50 روزه و 200 روزه در فرآیندی که به عنوان تقاطع مرگ شناخته می شود، استفاده می کنند. سایر شاخص های فنی که می توانند به شما در شناسایی پایان یک روند کمک کنند، باند های بولینگر، کانال های Donchian و Ichimoku هستند.
الگوهای معکوس
همچنین می توان انتهای یک روند را با استفاده از چندین الگوی معکوس نیز شناسایی کرد.
از محبوب ترین این الگو ها عبارت است از:
1.الگوی کف گرد
2. الگوی سر و شانه ها
3. الگوی شمعدانی
الگوی کف گرد یا Rounding Bottom، زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی به یک سطح معین افزایش می یابد و سپس به تدریج شروع به کاهش می کند. در پایان، چیزی شبیه به یک نعلبکی وارونه را تشکیل می دهد.
الگوی سر و شانه یا Reverse Head and Shoulders، زمانی اتفاق می افتد که دارایی که قیمت آن در حال افزایش است، یک اوج اولیه را تشکیل داده و سپس کاهش می یابد. پس از این اتفاق، قیمت از پیک اولیه بالاتر می رود و تا اولین حمایت کاهش می یابد. سپس مجدد بالا می رود و شانه های راست را تشکیل می دهد. هنگامی که این اتفاق می افتد، قیمت معمولا پایین تر خواهد بود. الگوی سر و شانه، یک اندیکاتور بازگشتی صعودی است که در هشتاد درصد مواقع در روند صعودی و در بیست درصد مواقع، در یک روند نزولی شکل می گیرد. میزان خطای این الگو بسیار کم بوده و به همین دلیل، الگوی معتبری معرفی می شود.
الگوهای شمعدانی، برای معامله گران کوتاه مدت، می توان از برخی از الگو های شمعدانی استفاده کرد. برخی از این الگو ها که می توانند پایان یک روند را نشان دهند عبارتند چگونه با معاملات روند معامله کنیم از:
● دوجی
● صعودی
● سه سرباز سفید
● الگوی چکش
این الگو های شمعدانی، زمانی که به خوبی مورد استفاده قرار گیرند، می توانند سیگنال هایی را از زمان پایان روند ارائه دهند. شناسایی پایان یک روند کار آسانی نیست. با این حال، استفاده از برخی از این استراتژی ها می تواند به شما در تشخیص زمان وقوع این اتفاق کمک کند. در تشخیص پایان یک روند، مشاهده شمعدان های بزرگ روی نمودار زمانی است که بازار روند رو به رشدی دارد. اگر قیمت برای مدتی در یک روند صعودی بوده است، سپس یک کندل قرمز بزرگ ظاهر می شود، این کندل خاص به اندازه کافی قوی است که برخلاف روند حرکت کند. حرکت صعودی ثابتی را که قیمت روی آخرین کندل انجام می دهد، لغو می کند. اگر این اتفاق مشاهده شد، به احتمال زیاد روند در حال پایان است و روند جدیدی در جهت مخالف جایگزین می شود. حال، اگر شمعدان های سبز رنگ بزرگ را در یک روند صعودی مشاهده کنیم، این لزوماً نشان دهنده قوی تر شدن روند نیست. اگر شمعدان های سبز رنگ بزرگ با شمعدان های قرمز رنگ بزرگ دنبال شوند تا یک الگوی سهمی ایجاد کنند، احتمالاً روند رو به پایان است.
بولینگر باند ( Bollinger Bands )
Bollinger Bands نوعی شاخص نمودار برای تحلیل تکنیکال است که به طور گسترده توسط معامله گران در بسیاری از بازار ها، از جمله سهام آتی و ارز استفاده می شود. این اندیکاتور که توسط جان بولینگر در دهه 1980 ایجاد شد، بینش منحصر به فردی را در مورد قیمت و نوسانات ارائه می دهد. Bollinger Bands، یک ابزار معاملاتی است که برای تعیین ورود و خروج از روند، در یک معامله استفاده می شود. Bollinger Bands، از سه خط تشکیل شده است که از میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA) برای باند میانی استفاده می کند. باند بالایی با گرفتن باند میانی و افزودن دو برابر انحراف استاندارد روزانه به آن مقدار، محاسبه می شود. باند پایین نیز با در نظر گرفتن باند میانی، منهای دو برابر انحراف استاندارد روزانه محاسبه می شود. اندیکاتور باند های بولینگر، می تواند به شما کمک کند تشخیص دهید که چه زمانی بازار صعودی یا نزولی است. در یک روند صعودی، می توان مدت زیادی به باند بولینگر پایین نزدیک شده و در یک روند نزولی، می توان در نزدیکی باند بولینگر بالا، قرار گرفت.
شکسته شدن خط روند
این نیز یک راه ساده دیگر برای شناسایی پایان یک روند است، مشروط بر اینکه بدانید چگونه یک خط روند معتبر ترسیم کنید. خط روند، یک خط مستقیم است که حداقل دو نوسان اوج را در طول یک روند نزولی یا حداقل دو نوسان پایین را در طول یک روند صعودی به هم متصل می کند. وقتی قیمت خط روند را می شکند، دو احتمال وجود دارد که می تواند اتفاق بیفتد. احتمال اول، روند ادامه دار به پایان می رسد و قیمت در جهت مخالف حرکت می کند. احتمال دوم، قیمت برگشت می کند و روند ادامه دار ادامه می یابد. اگر مورد دوم اتفاق بیفتد، ما باید خط روند خود را دوباره ترسیم کنیم تا آن را ناگسستنی نکنیم. چرا که خط روند خوب، خط روندی است که با قیمت شکسته نشود. اگر شکستی اتفاق بیفتد، باید فقط برای پایان یک روند باشد.
معرفی ابزار های تحلیلی
مشکل خط روند این است که گاهی اوقات می تواند ذهنی باشد. معامله گران یک خط روند را متناسب با برنامه های تجاری خود ترسیم می کنند، عملی که فقط آن ها را در معرض ضرر قرار می دهد. بنابراین، برای شناسایی پایان یک روند، می توانید از شاخص دیگری نیز استفاده کنید. MACD شاخصی است که تغییرات روند را شناسایی کرده و حرکت بازار را اندازه گیری می کند. MACD معمولاً نشان دهنده یک تغییر حرکت قوی، به محض اینکه قیمت خط روند را بشکند، است. با این سیگنال مکمل، ما با اطمینان بیشتری می گوییم که یک روند در نهایت به پایان می رسد. اگر به نمودار دقت کنیم، می توانیم شاهد نمایان شدن یک کندل قرمز رنگ بزرگ در انتهای روند صعودی باشیم. در واقع، این کندل خاص است که خط روند را می شکند. بنابراین در این مثال، ما عملا از ترکیب خط روند، MACD و کندل برای شناسایی روند استفاده می کنیم.
سخن پایانی
فرض کنید شما در حال حاضر بر روی یک روند حرکت می کنید، اما یک سیگنال قوی وجود دارد که روند به زودی پایان خواهد یافت. احتمالا عمل عاقلانه این است که از معاملات خود خارج شوید. اما اگر پوزیشن های باز ندارید، این فرصت خوبی برای شماست تا در روند جدید وارد معامله شوید. در مجموع، اندیکاتور های مختلفی وجود دارد که می تواند به ما کمک کند تا مشخص کنیم که چه زمانی یک روند در حال پایان است، که شامل کندل استیک ها، خطوط روند، نوسانگر ها، SAR سهمی، MACD، باند های بولینگر و. می شود. تجزیه و تحلیل و پیش بینی پایان یک روند به ما کمک می کند تا در صورت داشتن معاملات باز، میزان ضرر خود را به حداقل برسانیم و یا اگر معاملات باز نداریم، می توانیم روند را زودتر دریافت کرده تا بتوانیم تا حد امکان از روند جدید سود ببریم.
آشنایی با اندیکاتور حجم معاملات (Volume) | بیدارز
آشنایی با اندیکاتور حجم معاملات (Volume) و کاربردهای آن
یکی از موضوعات اصلی برای سرمایهگذاری در بازارهای مالی جهان، بحث تحلیل قیمت ها است که از آن با عنوان تحلیل تکنیکال نیز یاد میشود. این نوع از تحلیل به بررسی چارت قیمتی هر ارز یا سهام و غیره میپردازد و از روی کندل های تشکیل دهنده این چارت، برای آیندهی قیمتی آن ارز یا سهام، پیشبینی هایی را عنوان میکند. از این جهت برای بررسی و تحلیل بهتر، برخی از تحلیلگران از ابزارهایی مانند اندیکاتورها و اسیلاتورها استفاده میکنند. در این مقاله ما قصد داریم تا اندیکاتور حجم معاملات (Volume) را بررسی کنیم.
اندیکاتور حجم معاملات (Volume) چیست؟
اندیکاتور حجم معاملات (Volume) معیاری برای اندازهگیری میزان دارایی مالی معین در یک بازه زمانی است. برای بازار سهام، حجم با تعداد سهام معامله شده اندازهگیری میشود و برای معاملات آتی و اختیارات، بر اساس تعداد قراردادهایی است که بین افراد دست به دست شده اند. اعداد و سایر شاخص هایی که از داده های حجم استفاده میکنند، اغلب با نمودارهای آنلاین ارائه میشوند.
نگاهی به الگوهای حجم در طول زمان میتواند به درک قدرت، افت و رشد در سهام خاص و بازارهای کل کمک کند. در واقع حجم، نقش مهمی در تجزیه و تحلیل فنی دارد. از این رو جایگاه برجسته ای در میان برخی از شاخص های اصلی فنی پیدا کرده است.
Volume تعداد سهم معامله شده در یک سهام یا قراردادهای معامله شده آتی و لحظه ای را اندازهگیری میکند. حجم میتواند شاخصی از قدرت بازار باشد، زیرا افزایش رشد بازار با افزایش حجم به طور معمول رابطه مستقیم دارد. وقتی قیمت ها با افزایش حجم کاهش مییابند، این روند کاهش پیدا میکند. وقتی با کاهش حجم قیمت ها به بالاترین سطح (یا پایین ترین سطح) میرسند، بسیار مراقب باشید، چراکه ممکن است یک برگشت قیمتی شکل بگیرد.
اندیکاتور حجم معاملات (Volume) چه کاربردی دارد؟
هنگام تجزیه و تحلیل حجم، معمولاً از دستورالعمل هایی برای تعیین قدرت یا ضعف یک حرکت استفاده میشود. ما به عنوان معاملهگر تمایل بیشتری به پیوستن به حرکت های قوی داریم و در حرکاتی که ضعف نشان میدهند مشارکت نمیکنیم؛ یا حتی ممکن است به دنبال ورود در جهت مخالف حرکت ضعیف باشیم. این دستورالعمل ها در همه شرایط کارآمد نیستند، اما راهنمایی های کلی برای تصمیمات معاملاتی را ارائه میدهند. در این بخش برخی از کاربردهای اندیکاتور حجم معاملات را تشریح میکنیم.
1- تأیید روند
بازار رو به رشد باید شاهد افزایش حجم باشد. خریداران برای بالا بردن قیمت ها به افزایش تعداد معاملات نیاز دارند. افزایش قیمت و کاهش حجم ممکن است نشان دهنده عدم علاقه خریداران باشد، و این هشداری در مورد بازگشت احتمالی قیمت است. این نکته ممکن است ذهن شما را درگیر کند، اما واقعیت ساده این است که کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم کم معاملات، سیگنالی قوی نیست، بلعکس کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم زیاد معاملات سیگنالی قوی به حساب میآید. این افزایش حجم ممکن است از عوامل مختلفی مانند اخبار مربوط به آن سهم شکل گرفته باشد.
2- خستگی حرکات و میزان حجم
در یک بازار صعودی یا نزولی، میتوان حرکت هایی را مشاهده کرد که اصطلاحا به آن ها حرکت خسته یا فرسوده گفته میشود. این نوع از حرکات، به طور کلی حرکات شدیدی در قیمت همراه با افزایش شدید حجم میباشند که از پایان احتمالی روند حکایت دارد. معاملهگرانی که منتظر ماندند و میترسند که حرکت بیشتری از قیمت را از دست بدهند، در بالای بازار انباشته شده و کم کم تعداد خریداران خسته از این روند افزایش مییابد. ثبات قیمت یا حتی کاهش اندکی در قیمت، سرانجام تعداد زیادی از معاملهگران را مجبور میکند که از آن خارج شوند، در نتیجه باعث نوسان و افزایش حجم میشود. در این شرایط و پس از حرکات لحظه ای و شدید قیمت، معمولا ما شاهد کاهش حجم معاملات هستیم. اما چگونگی ادامه تغییر حجم معاملات در روزها، هفته ها و ماه های بعدی با استفاده از سایر دستورالعمل های حجم قابل بررسی است.
3- علائم صعودی
حجم میتواند در شناسایی نشانه های صعودی مفید باشد. به عنوان مثال، تصور کنید حجم با کاهش قیمت افزایش مییابد و سپس قیمت کمی افزایش مییابد و به دنبال آن یک کاهش مجدد قیمت رخ میدهد. اگر در حرکت به سمت پایین، قیمت کف جدید نزند (از پایین ترین سطح قبلی پایین تر نیاید)، و اگر حجم در کاهش مرحله دوم کاهش یابد، معمولاً این اتفاق به عنوان یک نشانه حرکت صعودی و افزایش نرخ تعبیر میشود.
4- حجم و معکوس قیمت
پس از حرکت طولانی در یک جهت، اگر قیمت با کمی تغییر ولی حجم سنگین شروع به نوسان کند، این موضوع ممکن است نشان دهد که یک روند معکوس در حال شکلگیری است و قیمت ها به زودی تغییر جهت خواهند داد.
5- حجم و Breakout در مقابل False Breakout
در شکست اولیه از محدوده یا الگوی های شکل گرفته در نمودار، افزایش حجم نشان دهنده قدرت حرکت و روند است. تغییری اندک یا کاهش حجم در شکست، نشان دهنده عدم علاقه، قدرت کم حرکتی و احتمال بالاتر، برای شکست کاذب است. یعنی احتمالا این شکست رخ نخواهد داد.
چگونه میتوان با استفاده از اندیکاتور Volume در ارز دیجیتال اقدام به معامله کرد؟
در بالا توصیه هایی برای استفاده و درک بهتر از اندیکاتور حجم معاملات عنوان شد. مباحث پیرامون آموزش این اندیکاتور زیاد است. در نظر داشته باشید که Volume با بسیاری از اندیکاتورها تفاوت کلی دارد چرا که هیچ گونه محاسباتی در اجرای این اندیکاتور انجام نگرفته و صرفا برای نمایش اطلاعات حجم معادلات در لحظه، از آن استفاده میشود. اما در کل، معاملهگران برای تشخیص قدرت روند از این شاخص استفاده میکنند. همچنین کاربرد دیگر آن میتواند تشخیص تغییر جهت در روند قیمتی باشد. به شکل خلاصه میتوان گفت که اگر نوسانات بازار با حجم بالای معاملات همراه شوند، میتوان این نتیجه گیری را داشت که روند قدرتمند است اما بلعکس اگر حجم معاملات در حرکات قیمت کم باشد، یعنی نه تنها روند قدرت ندارد که ممکن است تغییری در جهت حرکت این روند ایجاد شود. همچنین در نظر داشته باشید که استفاده از این شاخص در فاصله زمانی نزدیک به حال حاضر معتبرتر است و مثلا استفاده از این شاخص در فاصله چند ماه قبل، کارایی ندارد. یک نکته دیگر این است که به شکل تجربی عنوان میشود که یکی از کاربردهای بسیار کارآمد از Volume در نقاط برگشتی است. با این عنوان که پس از شکلگیری یک روند و رخ دادن یک حرکت شدید قیمت در آن (در جهت حرکت اولیه)، اگر حجم معاملات نیز با آن حرکت شدید همراه شود و افزایش یابد، احتمال بازگشت قیمت و معکوس شدن روند آن زیاد میشود. پس میتوان گفت زمانی که در یک روند در جهت حرکت اولیه ناگهان پامپ (افزایش لحظه ای و شدید در جهت بالا رفتن قیمت) و یا دامپ (معکوس پامپ) رخ میدهد، میتوان منتظر بازگشت قیمت بود و روی آن ریسک کرد.
نحوه تشخیص ورود پول به سهم با استفاده از اندیکاتور حجم معاملات چگونه است؟
افراد زیادی میزان ورود و خروج پول به یک سهم را تحت نظر گرفته و با نیم نگاهی به آن، معاملات آتی خود را برنامه ریزی میکنند. حال با استفاده از اندیکاتور Volume و بررسی حجم معاملات ارز دیجیتال، میتوان به این نکته دست یافت که در مواقعی که هم نرخ ارز صعودی باشد و هم میانگین حجم معاملات آن نسبت به بازهی مشخص شده توسط معاملهگر در ادوار گذشته، افزایش یافته باشد، میزان علاقهی کاربران به آن ارز دیجیتال افزایش یافته و پول بیشتری نسبت به قبل به آن تزریق شده است. این مهم به عنوان یک سیگنال مثبت ترقی میشود.
نحوه تشخیص خروج پول از سهم با استفاده از اندیکاتور حجم معاملات به چه صورت است؟
شاخص حجم معاملات تنها برای ورود پول به یک ارز کارایی ندارد بلکه خروج سرمایه از آن را نیز نمایش میدهد. یعنی در مواقعی که قیمت یک ارز دیجیتال در وضعیت نزول قرار دارد و این ریزش با افزایش حجم معاملات نسبت به میانگین بازه زمانی مشخص شده (مثلا ماه گذشته) همراه میشود، میتوان این را فهمید که علاقه معاملهگران به این سهم کاهش یافته و این معاملهگرها در حال فروش ارزهای خود هستند و میزان خروج پول از این ارز، زیاد شده است. این واقعه نیز نمایشگر یک پالس منفی است و باید آماده خروج از آن ارز دیجیتال باشیم.
جمع بندی
Volume ابزاری مفید برای مطالعه روندها است و همانطور که مشاهده میکنید روش های زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. از شاخص اندیکاتور حجم معاملات میتوان برای ارزیابی قدرت یا ضعف بازار استفاده کرد. همچنین برای بررسی اینکه آیا حجم، حرکت قیمت را تأیید میکند یا نشان میدهد که ممکن است یک روند معکوس وجود داشته باشد، میتوان به این اندیکاتور رجوع کرد. برای کمک به روند تصمیم گیری گاهی از اندیکاتورهای مبتنی بر حجم استفاده میشود. در حالی که ولوم ابزاری دقیق نیست (و در بالا عنوان شد که هیچگونه محاسباتی در آن اتفاق نمیافتد)، اما میتوان سیگنال های ورود و خروج را با نگاهی به عملکرد قیمت و میزان حجم شناسایی کرد.
دیدگاه شما