«من هر روز فرض را بر این میگذارم که همه پوزیشنهایم اشتباه هستند».
اشتباهات رایج تریدرهای تازهکار
اگر تازه با بازار ارزهای دیجیتال آشنا شدهاید، پیشنهاد میکنیم حتما این مقاله را تا انتها دنبال کنید. این مقاله شامل تجربیات بسیاری از معاملهگران است که بابت این تجارب، بهای زیادی پرداخت کردهاند.
معاملهگران و سرمایهگذاران تازهکار، فارغ از اینکه در چه بازاری فعالیت میکنند، دچار اشتباهات مشترکی میشوند که نتیجهی آن چیزی بهجز ضررهای سنگین و از دست دادن سرمایه نیست. گاهی این اشتباهات آنقدر بزرگ و جبرانناپذیر است که فرد به خاطر عدم تکرار شکستها، از بازار ترید به صورت کامل کنارهگیری کند. در این مقاله به مهمترین و اصلیترین دلیل اشتباهات معاملهگران کمتجربه میپردازیم تا به بالا بردن آگاهی علاقمندان به کار در حوزه ترید و ارزهای دیجیتال کمکی کرده باشیم. با ما همراه باشید.
اشتباهات رایج و پرتکرار
۱- وارد کردن سرمایه هایی که زندگی عادی شما را به خطر می اندازد:
یکی از دلایل جذاب بودن بازار ارزهای دیجیتال، نوسانات شدید قیمتی آن است. گاهی اوقات در اثر برخی اخبار و اتفاقات پیرامون بازار، قیمت ها شروع به رشد بسیار زیاد و غیر منطقی میکند که اصطلاحا به این روند صعودی، اشتباهات رایج در بازار سرمایه بازار گاوی گفته می شود. معمولا در چنین شرایطی، هر ارزی که خریداری کنید، در مدت کوتاهی رشد مناسبی را تجربه می کند و این باعث به وجود آمدن نوعی شهامت برای معاملهگران تازهکار میشود که هرچه پول و سرمایه دارند وارد چنین بازاری بکنند. آنها ممکن است دارایی منقول و غیرمنقول خود را فروخته و سپس اقدام به سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال کنند. حتی ممکن است پا را فراتر از این گذاشته و اقدام به جذب پول از دیگران کنند بیآنکه به عواقب ریسکی که در انتظارشان است فکر کنند. نکته ای که از چشم تازهواردان پوشیده است این است که بازارها همانطور که رشد سریع می کنند، همانطور هم اصلاح و ریزش قیمتی سریع را تجربه می کنند.
واقعیت این است که اصلاح های قیمتی بسیار سریع اتفاق می افتند و معمولا به جا ماندن معاملهگران تازه کار از بازار می انجامد و در اکثر موارد، به دلیل کمتجربگی افراد، شناسایی نقطه خروج مناسب تشخیص داده نمیشود. این به آن معناست که ارزش ارزهای خریداری شده آنها بسیار کم شده و معاملهگر برای جلوگیری از ضرر بیشتر مجبور است ارزها را به قیمتی حتی پایینتر از قیمت خریدش، بفروشد.
به همین دلیل، اشتباهات رایج در بازار سرمایه تجربه بسیاری این نکته را پر رنگ می کند که اگر قصد سرمایهگذاری در بازار پر نوسانی مثل ارزهای دیجیتال را دارید، حتما پول و سرمایه ای را وارد کنید که اگر در شرایطی، به طور کامل هم آن را از دست دادید، زندگی شما را تحت شعاع قرار ندهد و مشکلات بزرگ مالی و حقوقی برای شما ایجاد نشود.
به اندازهای پول سرمایهگذاری کنید که طاقت از دست دادن آن را داشته باشید.
۲- تحقیق نکردن و فقط دنبال کردن دیگران
مهمترین بخش یک سرمایهگذاری سودآور، تحقیق درست درباره ماهیت و آینده آن سرمایه گذاری است. حتی یک اصطلاح رایج (DYOR) بین معاملهگران هم وجود دارد که به این موضوع تاکید دارد. کلمهی “DYOR” مخفف عبارت “Do Your Own Research” مفهومی بسار حیاتی در حوزه مالی است، به این مفهوم که قبل از سرمایهگذاری به صورت شخصی تحقیقات خود را انجام دهید.
بسیاری از تازه کاران بازار، به دلیل گستردگی اطلاعات، ناآشنایی با سازوکارها و بخشی هم به خاطر تنبلی، حاضر به تحقیق روی آنچه سرمایه گذاری میکنند نیستند و منبع اصلی اطلاعاتی آنها رسانه های اجتماعی یا گروه های تبادل اطلاعات است. رسانههایی که افراد کلاهبردار به صورت فعال در حال گسترش اطلاعات نادرست در مورد ارزهای مختلف در این پلتفرم ها هستند. بسیاری از این افراد در دام کسانی می افتند که با هدف قبلی، یک ارز بیارزش را تبلیغ کرده و افراد را ترغیب به خرید چنین ارزهایی به قیمتهای خیلی زیاد می کنند.
هرگز فراموش نکنید که تحقیق صحیح و اعتماد به اطلاعاتی که خودتان پیرامون یک سرمایهگذاری بدست میآورید بسیار باارزش و قابلاعتماد است، هرگز به حرف دیگران اعتماد نکنید و قبل از سرمایه گذاری، تمامی جوانب را بسنجید و بدانید روی چه چیزی سرمایهگذاری میکنید.
۳- عدم تسلط به دانش تحلیلهای تکنیکال و بنیادین
اگر قصد دارید دنیای معاملهگری را به صورت جدی دنبال کنید، دو رکن جدا نشدنی از بازارهای مالی، کسب دانش و مهارت در تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین است. معاملهگران موفق در واقع تحلیلگران موفق هستند. افراد تازه کار تا زمانی که این دانش را کسب نکردهاند، توان تشخیص رویدادها و پیشبینی بازار و علم مواجهه با خطرات و مدیریت ریسک را نخواهند داشت. آنها همیشه سردرگم خواهند بود. از آن مهمتر نمیتوانند ارزش ذاتی آنچه که قصد سرمایهگذاری روی آن را دارند محک بزنند. در نتیجه دچار خطای محاسباتی میشوند که مسیری جز ضرر را برای آنها هموار نمی کند.
برای معاملات خود تحلیل داشته باشید، روشهای تحلیلی را بیاموزید و از آنها به درستی استفاده کنید.
۴- نداشتن استراتژی ترید
نداشتن یک استراتژی برای ترید مانند یک زندگی بیهدف است. این امر باعث به وجود آمدن سردرگمی، استرس و افزایش تعداد تصمیمات مالی اشتباه در زندگی فرد می شود. نداشتن استراتژی باعث به وجود آمدن سوال های زیادی برای افراد می شود.
هر معاملهگر و سرمایهگذار قبل از هر اقدامی باید جواب سوالهایی که به آن میپردازیم را با توجه به نوع شخصیت خود و با توجه به میزان سرمایه خود پاسخ دهد. اولین سوال این است که «هدف ما از سرمایه گذاری در چه چارچوب زمانی است؟ آیا سرمایه گذاری ما کوتاه مدت است؟ یا میان مدت یا بلند مدت؟ آیا قصد ما نوعی سرمایه گذاری است که آن دارایی در یک مدت زمان معین رشد کند و توجهی به کاهش قیمت آن دارایی در کوتاه مدت نداریم؟ آیا هدف ما خرید و فروش مستمر دارایی های مختلف است و هدف ما کسب سود از نوسانهای به وجود آمده در زمانهای کوتاهمدت است؟»
جواب سوال های بالا با یک استراتژی صحیح معامله، که برای هر فرد منحصر به فرد است قابل پاسخ است. روشن است اگر از قبل هدفگذاری های مشخصی انجام داده باشیم، در صورت به وجود آمدن شرایط های خاص، با توجه به قوانین و هدفهایی که از آنها پیروی میکنیم، بهترین و کمخطرترین تصمیمات را اتخاذ میکنیم و استراتژی معامله یک بخش جدا نشدنی از یک معامله گر است.
پس قبل از ورود و انجام هر معاملهای استراتژی خود را مشخص کنید. برای تریدهایتان برنامهریزی کنید و طبق برنامه عمل کنید.
۵- استفاده از اهرم یا Leverage
یک بخش بسیار وسوسه کننده برای معاملهگران تازه کار، وبسایتها و صرافیهایی است که امکان لورج را مهیا میکنند. استفاده از لورج (Leverage) جزئیات بسیاری دارد و نحوه کارکرد و میزان ضریب آن در وبسایتهای پشتیبانی کننده این ابزار، بسیار متفاوت است. به طور کلی لورج نوعی ابزار وامگیری از یک پلتفرم است. برای مثال با اهرم ۲:۱، برای انجام یک معامله به ارزش ۱۰۰ دلار، تنها کافی است ۵۰ دلار را کاربر پرداخت کند و ۵۰ دلار باقی را وبسایت به جای شما پرداخت میکند. مانند هر وامی شما باید کارمزد لورج خود را بازگردانید. اگر میزان موفقیت شما در معاملاتی که از لورج بهرهگرفته اید بالا باشد، قطعا میزان کارمزدها به چشم اشتباهات رایج در بازار سرمایه نخواهد آمد اما اگر میزان موفقیت شما کم باشد هزینهی کارمزد دردسرساز خواهد بود و امکان از دست رفتن پول اولیه شما به طور کامل وجود دارد.
به دلیل پیچیدگی استفاده از این ابزار و پیچیدگی پیشبینی بازار و از طرفی، سوءاستفاده نهنگ ها یا Whale از این ابزار و دستکاری عمدی قیمتهای بازار، استفاده از این ابزار ریسک بسیار بالایی دارد. پیشنهاد میشود قید استفاده از اهرم (Leverage) را حداقل تا زمانی که از نحوهی عملکرد دقیق آن مطلع نشدهاید، بزنید.
لورج سود شما را چند برابر میکند، همینطور ضرر شما را!
۶- عدم کنترل احساسات
معامله گری علاوه بر تسلط علمی بر نمودارها و ارزیابی رفتارهای بازار، نیازمند تسلط به بخش مهم دیگری است که به روانشناسی بازار معروف است. بسیاری از تازهکاران توانایی کنترل خود، در شرایط پر فشار را ندارند. این مشکل باعث به وجود آمدن ضررهای بسیار شدید برای آنها میشود. برای مثال حرص و طمع باعث میشود قوانین و هدفهای از قبل تعیین شده معاملاتی زیر پا گذاشته شود و با خریدوفروش احساسی، ضرر زیادی به آنها وارد شود. معامله گرانی که کنترل عواطف خود را در دست دارند، آرامش بیشتر و تصمیمات پرخطر کمتری در شرایط پر فشار می گیرند. آنها منضبط هستند و در معامله افراط و تفریط نمیکنند.
تسلط به دانش تحلیل و داشتن استراتژی لازم است اما کافی نیست. کنترل احساسات تریدرها را به سوددهی پایدار میرساند.
۷- تکرار اشتباهات
درس نگرفتن از اشتباهات گذشته بر خلاف چیزی که به ذهن انسان میرسد، مسئله ای بسیار متداول میان معاملهگران تازه کار است. معمولا این افراد از یک نقطه چندین بار گزیده میشوند. پیشنهاد معامله گران موفق، ثبت اشتباهات، درس گرفتن از اشتباهات دیگران و مرور و تحلیل اشتباهات فردی است. این کار باعث میشود که معاملهگر دقیقا بداند کجا اشتباه کرده و چگونه میتوانست از آن اشتباه جلوگیری کند.
اشتباهات اگر ما را نمیکشد بگذاریم قویترمان کند. تغییر گذشته ممکن نیست اما درس گرفتن از آن کاملا در دسترس است.
سخن آخر
دنیای معاملهگری، فضایی بسیار جذاب و پویا است و هر لحظه در حال تغییر و جنبوجوش است. برای اینکه از نبض بازار جا نمانید، باید برنامهای منضبط برای ارتقا دانش خود در نظر داشته باشید، رویداد ها را لحظه به لحظه رصد کنید و سعی کنید اخبار دسته اول را از منابع درست و قابل استناد جستوجو کنید. برای اینکه یک معاملهگر حرفهای شوید نباید از وارد شدن به دنیای جدید و فراگیری علوم و مفاهیم جدید فراری باشید. باید بر احساسات خود غلبه کنید و همیشه با برنامه به سوی آینده قدم بردارید.
اشتباهات رایج معاملهگران در بازار فارکس
پذیرفتن ریسک بیش از حد و رعایت نکردن مدیریت سرمایه ، قبل از اینکه بدانند چکار میخواهند انجام دهند. زمانی که افرادی به جمع معاملگران می پیوندند، با هدف کسب درآمد از بازارهای مالی معاملاتی را انجام میدهند. درحالی که فقط عده کمی از آنها به موفقیت های بینظیری دست پیدا میکنند. اما علت آن چیست؟
موفقیت در بازار مالی و فارکس دارای اصول و قواعدی است که باید رعایت شود و معاملهگران همگی باید از آن پیروی کنند، همچنین اشتباهاتی رایج و پرتکرار در بازارهای مالی مانند بازار فارکس وجود دارد که اکثر معاملهگران آنها را انجام میدهند و ممکن است که در آینده نیز مرتکب چنین اشتباهاتی شوند. در آموزش و کسب دانش از بازارهای مالی نیاز است تا با اشتباهات مکرری که معاملگران آنها را انجام میدهند آشنا شویم و تا حد امکان از بروز این اشتباهات جلوگیری کنیم.
در این مقاله سعی داریم با برخی از این اشتباهات رایج معاملهگران آشنا شویم.
فقدان دانش در معامله گری
دربسیاری از شغل ها غیر از معامله گری این امکان وجود دارد که ظاهری سخت داشته باشند و یا افراد ساعات زیادی را درگیر کار باشند و از زندگی روزمره دور شوند، اما شغل معامله گری ظاهرا اینطور نیست.
شغل معامله گری با ظاهری بسیار آسان و حتی داشتن آزادی زمانی بسیار زیاد، میتواند رویای هر کسی باشد تا با کمترین امکانات و داشتن آزادی زمانی و مکانی بیش از حد تمایل داشته باشد تا وارد بازارهای مالی شود. در حالی که این مسئله ممکن است ناشی از فقدان دانش آنها باشد. شغل معامله گری به دلیل داشتن ظاهری آسان باعث می شود که عده زیادی از افراد که قصد ورود به آن را دارند کمتر به سراغ کسب دانش کافی در این خصوص بروند. و این فقدان دانش کافی یکی از بزرگترین مشکلات برای افرادی خواهد بود که قصد ورود به دنیای بازارهای مالی را دارند .
همچنین به دلیل وجود کانال های سیگنال دهی، بسیاری از مردم به دلیل ناآگاهی ترجیج میدهند با استفاده از سیگنالها سریعا به ثروت زیادی دست پیدا کنند، درصورتی که فاکتورهای زیادی برای بررسی دقیق وجود دارد.
هر نوع حرفهایی، دانش و تخصص خود را داراست و بازارهای مالی نیز دانش مخصوص خود را دارد که معاملهگران مبتدی نیازمند فرا گرفتن آن هستند تا موفقیت خود را تضمین کنند.
مشاهده بیشتر: دوره فارکس
معاملات احساسی
اگر معاملهای با عقل و منطق صورت نگیرد معادل قمار روی سرمایه محسوب خواهد شد و باعث میشود ورود و خروج به معاملات بدون در نظر گرفتن فاکتورهای اصلی مانند مدیریت سرمایه – حد سود و یا حد ضرر براساس موارد غیر منطقی صورت گیرد.
معامله کردن بر اساس احساسات میتواند تاثیر منفی به همراه داشته باشد. احساساتی که ممکن است افراد در هنگام معامله داشته باشند عبارتند از: طمع ، ترس ، خودشیفتگی و.
احساسات رایج در بین معاملگران
ترس : ترس میتواند به تنهایی عامل شکست شما در بازارهای مالی باشد. تا زمانی که بترسید نمیتوانید جریان بازار را به خوبی درک کنید و این عامل باعث میشود حین معامله عکس العمل خوبی نداشته باشید.
طمع : معاملگران تازه کار در بدو ورود به حوزه بازارهای مالی پیروزیهایی کسب میکنند و این عامل باعث میشود به معاملات بیشتری در جهت کسب سود بیشتر تمایل داشته باشند. این طمع بیش از حد آنها را به شکست های پی درپی دچار میکند.
خودشیفتگی : عامل خود شیفتگی نیز مانند عواملی که برای شما شرح دادیم میتواند باعث شکست شما شود. زمانی که پیروزهایی در این بازارها کسب کردین این احساس در شما پدید میآید که میتوانید همیشه پیروز باشید و این عامل زمینه این را می سازد که در انواع معاملات فارکس که بعدا انجام می دهید بسیاری از نکات را نادیده بگیرید و دچار اشتباه و ضرر شوید.
پیشنهاد مطالعه: آموزش جامع و تصویری پرایس اکشن
نداشتن سیستم معاملاتی
برای اینکه برنامهای سودده در بازارهای مالی داشته باشید نیازمند برنامهای هستید تا قوانینی تعیین کنید و براساس آن به معامله بپردازید. اگر بدون برنامه و استراتژی عمل کنید به مرور در بازارهای مالی دچار ضرر میشوید و جبران ضررهایی که متحمل شدین بسیار سخت خواهد شد.
معاملگران حرفهای دارای سیستم معاملاتی شخصی خود میباشند. آنها نقطه ورود، نقطه خروج از معاملات خود را میدانند و در صورت متحمل شدن ضرر، میدانند که چقدر ضرر خواهند کرد و قبل از ورود به معامله آنها را محاسبه و پذیرفته اند.
نداشتن سیستم معاملاتی مانند این است که، بدون برنامه معامله کنید و میتواند برای شما شکست های متعددی به همراه داشته باشد.
پیشنهاد مطالعه: افت مومنتوم در بازارهای مالی
تعداد معاملات زیاد
تعداد معاملات زیاد (Over Trading) معمولا با این هدف انجام میشود که بعضی معاملهگران مبتدی در ابتدای کار ممکن است معاملات سودده انجام دهند، این پیروزی ها باعث میشود تا یک نوع حس خودشیفتگی در آنها ایجاد شود و تمایل بیشتری پیدا کنند تا تمام حرکات بازار را شکار کنند. هنگامی که تعداد معاملات زیاد میشود بسیاری از پارامترها را در معاملات رعایت نمی کنند و متحمل ضررهای جبران ناپذیری بر سرمایه خود میشوند.
یکی از مشکلاتی که تعداد معاملات زیاد به همراه دارد این است که به مرور و هرچه بیشتر معامله میکنید ممکن است نکاتی را برای معامله فراموش کنید و فراموشی این نکات به تدریج روی معاملات شما اثر منفی خواهد داشت.
معاملات با حجم زیاد
حجم زیاد در معاملات، باعث میشود مدیریت سرمایه رعایت نشود و ریسک سرمایه بالا رود. همچنین باعث میشود آنها با تعداد کمی معاملات روی کل سرمایه خود ریسک کنند و ضررهای جبران ناپذیری متحمل شوند.
معاملهگران بازارهای مالی به خصوص معاملهگران تازه کار در ابتدای راه با رعایت نکردن مسائلی متحمل ضرر میشوند و یکی از آن عوامل ورود به معامله با حجم زیاد است. این کار نه تنها باعث میشود اصلیترین موضوع یعنی رعایت مدیریت سرمایه رعایت نشود بلکه باعث میشود فقط در یک معامله کل سرمایه خود را از دست بدهند.
یکی از مهم ترین عوامل موفقیت در بازارهای مالی رعایت مدیریت سرمایه میباشد که اگر آن را رعایت نکنید نمیتوانید جزو معاملهگران موفق قرار بگیرید. معامله کردن با حجم زیاد باعث میشود مدیریت سرمایه درستی نداشته باشید.
پیشنهاد مطالعه: آشنایی با حساب های معاملاتی
نداشتن حد ضرر (Stop Loss)
اگر حد ضرری برای معامله خود درنظر نداشته باشید به این معناست که در آن معامله امکان ازدست دادن کل سرمایه فقط با یک معامله وجود دارد و معامله گر برای خود حدی از ضرر مشخص نکرده است.
قبل از هر معامله یکی از کارهای اساسی برای حفظ سرمایه تعیین کردن حد ضرر میباشد تا اگر معامله شما خلاف پیش بینی حرکت کرد دچار ضرر جبران ناپذیری نشوید.
حد ضرر میتواند فرصتی دوباره برای شما فراهم کند تا بعد از هر شکست بتوانید بعد از بررسی شکست و یادگیری نکات مهم، دوباره به معامله بپردازید.
پیشنهاد مطالعه: ب روکر فارکس
معاملات خلاف جهت روند
" روند دوست ماست " اشتباهات رایج در بازار سرمایه جمله طلایی است برای انجام معاملاتی که ریسک کمتری را شامل میشود.
احتمال موفقیت در جهت روند بسیار بالاتر از معامله در خلاف جهت روند میباشد. بسیاری از معاملگران تمایل به معامله در جهت روند اصلی را دارند و در جهت روند وارد معامله شدن شامل حرکات بزرگتر با حجم معاملاتی بیشتری خواهد بود که ریسک کمتری دارد.
از آنجا که معامله گری، بازی احتمالات میباشد باید معاملاتی را در نظر داشته باشیم که احتمال برد را افزایش دهد.
همچنین معاملات خلاف جهت روند امکان موفقیت بسیار پایین و ریسک بالاتری در مقابل معاملات در جهت روند دارند.
پیشنهاد مطالعه: تله خرسی و تله گاوی چیست؟
نتیجه
بسیاری از اشتباهاتی که توسط یک معاملگر رخ میدهد اعم از رعایت نکردین مدریت سرمایه، حجم ورودی زیاد، نداشتن دانش کافی و. برای شما بیان کردیم. این اشتباهات جزو مواردی هستند که معاملگران مبتدی با رعایت نکردن آنها متحمل ضررهایی میشوند که جبران کردن آنها بسیار سخت است.
عواملی که برای شما بیان کردیم تنها بخشی از اشتباهات رایج معاملگران بود لذا سعی کنید در ابتدای راه به درستی مسیر آموزش را طی کنید و زمان کافی برای کسب دانش و همچنین کسب تجربه بگذارید. همچنین شما میتوانید از اشتباهاتی که حین معاملات شخصی مرتکب میشوید برای ما کامنت کنید تا دیگران با اشتباهات رایج دیگر آشنا شوند. شناسایی این اشتباهات و راه مواجه با آنها میتواند از متضرر شدن خودمان و دیگر معاملهگرانی که تازه به این عرصه پا نهادند جلوگیری کند.
جلسه دوم: اشتباهات رایج معامله گری
در دنیای بازارهای مالی اشتباهات رایج و پر تکراری وجود دارد که تمامی معامله گران این اشتباهات را انجام داده و در آینده هم انجام خواهند داد. شاید یکی از سریع ترین راه های تبدیل شدن به یک معامله گر منضبط موفق شناسایی اشتباهات رایج معامله گری است. اگر فعالان بازار بورس، ارز دیجیتال، بورس بین الملل، فارکس، آتی و … اشتباهات رایج در معامله گری را بشناسند و تمام تلاششان را بکنند که از تکرار این اشتباه بپرهیزند، به موفقیت خواهند رسید.
دسترسی سریع
اشتباهات رایج معامله گری
خطاهای رایج معامله گری
جلسه دوم دوره سبک زندگی معامله گر
در جلسه اول دوره سبک زندگی معامله گر، به دلیل اشتباه کردن معامله گران و فعالان بازارهای مالی پرداختیم. در این جلسه به بیان اشتباهات رایج فعالان مالی خواهیم پرداخت. اشتباهاتی که معامله گران بازارهای مالی در سه موقعیت عمده که شامل موقعیت تشخیص، اشتباهات رایج در بازار سرمایه موقعیت خرید و موقعیت فروش می باشد، انجام می دهند.
همه ما در معاملاتمان اشتباه می کنیم. اعتراف به اشتباه هم داریم اما مطمئن باشید آنها که میگویند تا حالا اشتباه نکرده اند، دستاورد خاصی در معامله گری نداشته یا به جایی نرسیده اند.
اشتباه کردن به خودی خود چیز بدی نیست چون نشان می دهد که شما به سمت جلو در حال حرکت هستید، اما چیزی که خیلی اهمیت دارد این است که نباید این اشتباهات را تکرار کنید. چون قطعا تکرار اشتبا می تواند شما را نابود کند.
اشتباهاتی که معامله گران در موقعیت تشخیص انجام می دهند، مرتبط با پیدا کردن سهم یا ارز اشتباه است که دلایل مختلفی باعث این موضوع می شود. اشتباهاتی که فعالان بازارهای مالی در لحظه خرید مرتکب می شوند، خطاهای رایج معامله گران در موقعیت خرید است.
در نهایت وقتی معامله گران در موقعیت فروش قرار می گیرند دچار اشتباهات فروش می شوند. خطاهای رایج معاملات در لحضه فروش پر تکرارترین و خطرناک ترین اشتباهات معامله گری می باشد.
در این جلسه از دوره سبک زندگی معامله گر، به بررسی اشتباهات این سه موقعیت خواهیم پرداخت. باور اساسی ما این است که شناخت خطاهای رایج در معامله گری به ما در کم کردن اشتباهات و در نهایت تبدیل شدن به یک معامله گر منضبط موفق کمک خواهد کرد.
7 اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال
چگونه میتوان تحلیل بهتری داشت و از تحلیل یا سود خود مطمئن بود؟ در این مقاله قصد داریم تا به 7 اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال بپردازیم. واقعیت این است که تحلیل تکنیکال همواره همراه با ریسک است و دشواریها و اشتباهات خودش را در پی دارد. جلوگیری از ضرر تقریباً غیر ممکن است. حتی تریدرهای حرفهای هم گاهی اشتباه دارند که منجر به ضرر موقتشان خواهد شد.
تریدرهای حرفهای اساساً دارای ذهنی باز هستند و از تفکر منطقی و طبع آرام خود استفاده میکنند تا از استراتژی خود مطمئن شوند. شاید بهتر باشد که برخی صفات را در خودمان بهبود اشتباهات رایج در بازار سرمایه اشتباهات رایج در بازار سرمایه ببخشیم و صفاتی را از خودمان دور کنیم تا بتوانیم در اوج خونسردی به مطمئنترین روشها فکر کنیم.
نکته جالب اینجاست که معمولاً این 7 اشتباه در تحلیل تکنیکال در میان همه تریدرهای آماتور در زمان شروع فعالیتشان رایج است. در این مقاله با اشاره به این اشتباهات تلاش داریم تا شما را در مسیر تبدیل شدن به تریدری حرفهای جلوتر بیندازیم.
تحلیل تکنیکال (Technical analysis)
“تحلیل تکنیکال” از کاربردیترین روشهای بررسی بازارهای مالیاتی مختلف (اعم از طلا، فلزات، بورس و غیره) است. در تحلیل تکنیکال اعتقاد بر این است که میتوان از اطلاعات گذشته یک دارایی استفاده کرد و به الگوهای قیمتی احتمالی رسید که میتواند پیشبینی کننده آینده آن دارایی باشد.
فهم اصول اولیه این روش تحلیلی چندان دشوار نیست، اما تسلط بر آن کار آسانی نیست و نیاز به تمرین و زمان دارد. یادگیری هر مهارت جدید میتواند توأم با آزمون و خطا باشد. متأسفانه در بازارهای مالی فرصت چندانی برای اشتباهات وجود ندارد. ممکن است بخش زیادی از پولتان را در راه یادگیری این روش تحلیل از دست بدهید.
7 اشتباه در تحلیل تکنیکال
پیشگیری بهتر از درمان است! با بررسی 7 مورد از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال نیاز به درس عبرت گرفتن از اشتباهات از بین میرود.
1- کاهش ضرر
“اد سیکوتا” (Ed Seykota)، از تریدرهای حرفهای بازار سرمایه در اشارهای جذاب میگوید:
«سه عامل اساسی در انجام ترید خوب وجود دارند: 1- کاهش ضرر، 2- کاهش ضرر و 3- کاهش ضرر.»
شاید به نظر بدیهی برسد، اما گاهی تریدر تنها به سود فکر میکند و نسبت به ضرر احتمالی بیخیال میشود. نباید هیچ وقت فراموش کنید که اولویت همیشه ضرر نکردن است. پیروزی و کسب سود در جایگاه دوم قرار دارند. به همین دلیل است که اغلب صرافیها و پلتفرمهای معامله دارای قابلیت دمو (demo) میباشند تا فرد با کسب دانش بتواند ضرر خود را کاهش دهد.
“سفارش استاپ لاس” (stop-loss order) از مفاهیم بسیار با ارزش و حیاتی در ترید است که برای کاهش ضرر و حفاظت از سرمایه به کار گرفته میشود. با ثبت این سفارش در واقع ضرر خود را پذیرفتهاید؛ قبول کردهاید که احتمالاً استراتژی یا تحلیل اشتباهی داشتهاید و “جام زهر را مینوشید”.
در صورت عدم پذیرش شکست، در بلندمدت نخواهید توانست به سود دلخواه برسید. چند معامله بد باعث خواهد شد که تبدیل به یک “بگ هولدر” (bag holder) شوید که صرفاً یک پورتفولیوی ضعیف و کمارزش را به دوش میکشد و منتظر است تا بازار دوباره به وضعیت خوب خود بازگردد.
2- ترید بیش از حد و افراطی (Overtrading)
یک تریدر فعال ممکن است به اشتباه فکر کند که باید همیشه پوزیشن باز داشته باشد و مشغول معامله باشد. در واقعیت اصلاً نیازی به ترید 24 ساعته نیست. برعکس، ترید موفق معمولاً نیاز به صرف زمان زیاد برای تحلیل و صبر فراوان دارد تا به سیگنال مناسب خرید یا فروش برسد. برخی تریدرها در طول سال کمتر از سه ترید دارند و با اینحال سودهای کلان به دست میآورند.
“خسه لیور مور” (Jesse Livermore)، تریدر مشهور وال استریت و از بنیانگذاران مفهوم “ترید روزانه” (day trading) در این باره میگوید:
«پول با صبر و بردباری به دست میآید و نه ترید.»
اساساً برخی شرایط بازار اقتضا میکند که ترید نکنید و صبر پیشه کنید. در این صورت، سرمایه در جیبتان آماده خواهد بود تا در شرایط مناسب با سرمایه بیشتر به سودهای شگفتانگیزی برسید. نترسید که فرصت را از دست بدهید. فرصت همیشه وجود خواهد داشت.
در این دسته همچنین میتوان به تریدرهایی اشاره کرد که فقط متکی به تایم فریمهای کوتاهمدت هستند. تحلیل بلند مدت اصولاً مطمئنتر از تایم فریمهای کوتاهمدت است. از طرفی، “نویز” (noise) یا دادههای پرت احتمالاً در بازههای کوتاهمدت گریبان تریدرها را بگیرند و آنها را گمراه سازند. اگرچه “اسکالپر” ها یا همان تریدرهای کوتاهمدت زیادی وجود دارند که به موفقیت رسیدهاند، اما ترید در تایم فریم کوتاهمدت معمولاً نرخ ریسک به ریوارد نامناسبی دارد. در نتیجه، این روش ترید به مبتدیان این عرصه توصیه نمیشود.
3- ترید برای جبران ضرر
حتماً دیدهاید یا حتی شاید خودتان هم این احساس را تجربه کردهاید که بلافاصله پس از یک ضرر سعی در جبران فوری آن میشود. فرق نمیکند که کدام استراتژی ترید را انتخاب کنید (تریدر روزانه، تریدر سوئینگ یا تحلیلگر تکنیکال)؛ در هر صورت باید سعی کنید که احساسات را از ثبت سفارشات خود خارج کنید.
همه میتوانند در شرایط طبیعی بازار آرامش خود را حفظ کنند. مهم این است که بتوانید در شرایط سخت (زمانی که همه دستپاچه شدهاند) باز هم طبق الگوی ترید خود پیش بروید. واژه “تحلیل” در ترید هوشمندانه به این معناست که از فرد انتظار میرود که از تصمیمات عجولانه خودداری کند. خصوصاً بعد از یک ضرر بزرگ معمولاً دقیقاً همان زمانی است که فرد عجولانه تصمیم میگیرد و سعی میکند سریعاً ضرر خود را جبران کند. این نوع ترید به راحتی ممکن است باعث چند برابر شدنِ ضرر شما شود. تریدرهای حرفهای غالباً تا مدتی پس از یک ضرر بزرگ ترید نمیکنند تا با ذهنی باز دوباره وارد بازار شوند.
4- پافشاری بر سر تصمیمات
شرایط بازار مرتباً تغییر میکند. وظیفه شما به عنوان تریدر این است که تغییرات را بشناسید اشتباهات رایج در بازار سرمایه و خودتان را با آنها تطبیق دهید. “پائول تودور جونز” (Paul Tudor Jones)، تریدر افسانهای، درباره سفارشات خود میگوید:
«من هر روز فرض را بر این میگذارم که همه پوزیشنهایم اشتباه هستند».
اگر به عنوان منتقد به تحلیلهای خود نگاه کنید، میتوانید نقاط ضعف و قوت خود را بهتر ببینید. این کار هم چنین باعث میشود که نسبت به تصمیمات خود جبهه نگیرید و متعصبانه برخورد نکنید. بدین ترتیب حداقل از پیامدهای منفی احتمالی پیشگیری میکنید.
5- اهمیت ندادن به شرایط عجیب بازار
رویدادهایی همچون “قوی سیاه” (black swan) یا حواشی اطراف بازار میتوانند تأثیراتی غیر قابل پیشبینی بر بازار داشته باشند. پیشبینی این گونه اتفاقات بسیار دشوار است زیرا معمولاً وابسته به احساسات و روانشناسی بازار هستند و فقط با تحلیل تکنیکال نمیتوان آنها را شناخت. میزان عرضه و تقاضا هم همیشه ثابت نیست. عدم تعادل میان این دو شاخص هم منجر به تغییرات قیمتی خواهد شد.
برای مثال، اندیکاتور “شاخص قدرت نسبی” (RSI) را در نظر بگیرید. اگر رقم این شاخص کمتر از 30 باشد، قانوناً فرض بر این است که آن دارایی “بیش از حد به فروش رسیده است یا ” oversold” شده است. یعنی باید انتظار بازگشت قیمتها را داشت و حالا قیمت (با ورود خریداران) بالا برود. اما آیا این سیگنال قطعی است؟ خیر. شما با این عدد فقط میتوانید بگویید که فروشندگان دارای قدرت بیشتری هستند.
این رقم در شرایط بحرانی بازار میتواند حتی تکرقمی شود. اما این ارقام به هیچ وجه ثابت نمیکنند که روند بازار الزاماً معکوس خواهد شد. این موضوع صرفاً محدود به اندیکاتور RSI نمیشود. شرایط بحرانی بازار میتواند باعث جا به جایی عجیب روند و ارقام شگفتانگیز در همه اندیکاتورها شود. در این مواقع، بازار میتواند به هر کدام از طرفین حرکت داشته باشد و هیچ اندیکاتوری نمیتواند به خوبی این حرکت را پیشبینی کند.
6- عدم قطعیت در تحلیل تکنیکال
هیچگاه فراموش نکنید که تحلیل تکنیکال به هیچ وجه قطعی نیست. هیچ تضمینی وجود ندارد که تحلیل شما درست از آب دربیاید. ممکن است تحلیل شما نشان دهد که احتمال زیادی وجود دارد تا قیمت بالا یا پایین برود؛ این بدان معنا نیست که این نوسان حتماً اتفاق بیفتد.
حتی تریدرهای حرفهای هم باید توجه داشته باشند که قرار نیست بازار طبق تحلیل آنها پیش برود. عدم توجه به این موضوع باعث میشود که بیش از حد نسبت به تحلیل خود اعتماد داشته باشید و سرمایه بیشتری را بر آن اساس وارد کنید. طبعاً اگر تحلیل اشتباه باشد، ضرر شما بیشتر خواهد شد.
7- تقلید کورکورانه از سایر تریدرها
در بازار متغیر سرمایه لازم است که سرمایهگذاران هم مرتباً خود را بهبود داده و مهارتها و استراتژیهای جدیدی را اتخاذ نمایند. یکی از بهترین راهکارها برای افزایش تجربه و مهارت از طریق تقلید از تحلیلگران حرفهای میسر میشود.
نکته اینجاست که اگر مصاحبه تریدرهای موفق را بخوانید اغلب میبینید که هر کدام از یک استراتژی متفاوت برای معاملات خود استفاده میکنند. روشهای متعدد بسیاری برای کسب سود از بازار وجود دارند. یک استراتژی موفق میتواند باعث ضرر یک تریدر دیگر در موقعیتی متفاوت شود. بهتر است که استراتژی خود را بسته به شخصیت و سبک ترید خود انتخاب کنید و آن را شخصیسازی کنید.
البته تقلید از افراد معتبر در دنیای ترید ممکن است در کوتاهمدت با موفقیت همراه باشد. اما در بلند مدت این روش کارایی بالایی ندارد و غالباً با شکست رو به رو است. پس بهتر است فارغ از اشخاص عمل کنید و بهترین روش را مطابق میل خودتان استفاده و طراحی کنید.
نتیجه گیری
در این مقاله به 7 اشتباه اساسی در تحلیل تکنیکال پرداختیم. به صورت خلاصه باید اشتباهات رایج در بازار سرمایه بدانید که ترید و معاملهگری ساده نیست و نیاز به صبر و شکیبایی و منطق بالا دارد. هر چه دورنمای ترید شما بلند مدتتر باشد، شانستان برای کسب سود بیشتر است.
علاوه بر تسلط بر احساسات و افزایش دانش باید مرتباً این استراتژیها را وارد عرصه آزمایش کنید تا با شناخت نقاط ضعف و قوت خود به بهترین استراتژی ترید دست پیدا کنید که کاملاً متناسب با هدف سرمایهگذاری شما باشد.
رایج ترین اشتباهات معامله گران فارکس را بدانید
اشتباهات معامله گران فارکس با اینکه یک موضوع تکراری محسوب می شود اما همچنان بسیاری از تریدرها ، (اگر نگوییم همه) از آن ها رنج می برند،پس تصمیم گرفتیم در این مقاله به طور عمیق این اشتباهات را که اشاره ای به روانشناسی معامله گری دارد، مورد بررسی و بحث قرار دهیم. رایج ترین اشتباهات معاملاتی، و مهمتر از آن، ما سعی خواهیم کرد ابزارهایی را در اختیار شما قرار دهیم تا آن چالش ها را ساده تر برطرف کنید.
اگر میخواهید یک معامله گر موفق در بازار فارکس باشید، یک لیوان قهوه یا چای برای خودتان بریزید و در ادامه مقاله همراهمان باشید 🙂
رایج ترین اشتباهات معامله گران فارکس چه مواردی هستند؟
دو چیز وجود دارد که معاملهگران فکر میکنند بیشتر از همه از آن رنج میبرند :
1- انجام معامله بیش از حد مجاز ( Over trading )
2- اهرم یا لوریج بالا
اما اینها فقط قسمت کوچکی از یک مشکل بسیار بزرگتر هستند،در واقع اینها فقط اقدامات هستند، آنها مانند علامت بیماری می مانند که باید آن را درست شناسایی کنیم.
چیزی در پشت این رفتار وجود دارد که باعث می شود معامله گران در نهایت وارد معامله یا اهرم بیش از حد شوند.دقیقا همان چیزی است که ما می خواهیم بفهمیم.
در ادامه چند نمونه از نمودارها را برایتان قرار دادیم که هر نمودار داستانی را بیان می کند:
اهرم یا لوریج بالا
این یک حساب 80 هزار دلاری است، ما میتوانیم برای مدتی سودهای بسیار کمی را ببینیم، و ناگهان با ضرر بزرگی به پایان میرسد و حساب را صفر میکند. بنابراین، این یک معامله اهرمی یا انتقامی یا معامله بیش از اندازه است که باعث این امر شده است.
این می تواند نتیجه عدم صبر باشد، معامله گر احساس بی حوصلگی می کرد و می خواست به سرعت سود کند اما در نهایت ضرر زیادی متحمل شد.
عدم صبر
چیزی مشابه در اینجا، (یک حساب 10 هزار دلاری) خط اشتباهات رایج در بازار سرمایه نقطه چین، خط حقوق صاحبان سهام است و خط آبی خط تعادل است، بنابراین می توانید با توجه به سودهای اندک، کاهش شدیدی را در سهام مشاهده کنید،
این معامله گر برای به دست آوردن سودهای ناچیز، مقدار زیادی ضرر را متحمل می شود. .
نظم و انضباط کافی برای حفظ یک استراتژی که ممکن است خیلی طول بکشد تا به شما نتیجه دهد ممکن است ناامید کننده باشد و احساساتی را برانگیزد که باعث شود معامله گر آرزوی بازدهی بیشتری در مدت زمان کمتری را داشته باشد، سپس معاملاتی را باز کند که در نهایت ضرر شود و آرزوی بزرگ سود زیاد از دست بدهد .
برای سوددهی سریعتر، معامله گر حساب را منفجر می کند !
اعتماد به نفس بیش از حد
اینجا نیز ما میتوانیم تعادل خوبی را ببینیم، اما همچنین سهامی را که مدت زیادی در حال کاهش است،
ببینیم. این معاملهگر چقدر به هدف نزدیک بود؟ فقط چند صد دلار فاصله داشت؟ اعتماد بنفس بیش از اندازه ای که این معامله گر در طول این مدت بخاطر سودهای بیشتر داشت و میخواست سریعتر به هدف خود برسد که باعث شد حسابش دچار ضرر بزرگی شود و حسابش را از دست بدهد و هر چه به دست آورده بود به بازار پس بدهد.
حجم بیش از اندازه
چیزی مشابه در اینجا، معاملهگری که در اوایل کارش با رعایت حجم شاهد رشد و ضرر حسابش است، کارش خوب است و ولی زمانی که میخواهد سریع به هدف برسد، بنابراین اندازه لات یا حجم را افزایش میدهد که در نهایت منجر به یک ضرر بزرگ میشود.
نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward) یا سود به ضرر منفی
در اینجا معامله گر در ابتدا با رعایت این نسبت توانسته است حساب خودش را به آهستگی رشد دهد هر چند گاهی حساب ضررهایی را داشته است، اما وقتی که معاملهگر میخواهد به سرعت به هدف برسد – معامله بزرگتری انجام میدهد، ضرر بزرگی دریافت میکند و سپس به نقطه پایان میرسد.
هر نموداری داستانی پشت خود دارد و ما میتوانیم علل یا اشتباهات رایج در بازار سرمایه محرکهای متفاوتی را در هر کدام ببینیم. برخی از این محرک ها می تواند شامل یک احساس باشد، ممکن است یک انتظار باشد، ممکن است فقدان نظم و انضباط، عدم ثبات، عدم اعتماد به سیستم، حرص و آز و شاید اعتماد بنفس بیش از حدی باشد که در نهایت با استفاده از اهرم بالاتر یا معاملات بیش از حد مجاز منجر به از دست دادن حساب خواهد شد.
انتظارات غیرواقعی
بیایید در مورد دلایل احتمالی اشتباهات رایج معامله گری در معاملات بیش از حد و اهرم بالا که در واقع همان انتظارات غیر واقعی هستند صحبت کنیم:
اگر کمی بیشتر آن را بررسی کنیم، انتظارات غیر واقعی را می توانیم در سه جنبه متفاوت دسته بندی کنیم :
- انتظارات غیر واقعی در مورد موفقیت
- انتظارات غیر واقعی در مورد نتایج
- انتظارات غیرواقع بینانه در مورد زمان
داشتن انتظارات غیر واقعی از موفقیت
به عنوان یک انسان، ممکن است زمانی که شروع به انجام هر کاری می کنیم، گمان کنیم مسیر پیشرفت و موفقیت ما یک مسیر خطی و ساده است و به راحتی به هدف خود خواهیم رسید.
اما در تجارت و معامله گری، مسیر موفقیت واقعاً اینگونه به نظر می رسد:
این یک راه طولانی بسیار سخت است، تا حدی به این دلیل که ما، به عنوان انسان، به انجام برخی اقدامات و گرفتن نتیجه ای از آن عمل عادت کرده ایم. در ریاضیات 2+2 همیشه 4 است. اگر یک ساز بزنیم، هر بار که یک نت خاص را می نوازیم همیشه یکسان می شود. اما اینجا در معاملات گاهی اوقات فکر میکنیم که داریم همان عمل را انجام میدهیم، سیستم یا استراتژی خود را دنبال میکنیم، سیگنالی در استراتژی خود داریم و نتایج یکسانی دریافت نمیکنیم، گاهی اوقات این معاملات منجر به برد میشوند، گاهی اوقات زمانی که بازخورد مثبتی از بازار نداریم، اندازه گیری موفقیت یا پیشرفت بسیار سخت است.
انتظارات ما در مورد موفقیت در بازار با آنچه در زندگی تجربه می کنیم بسیار متفاوت است. در شرایط سخت بازار اینکه بتوانیم موفقیت مداوم بدست آوریم کاری سخت است و باعث می شود احساس عدم موفقیت و پیشرفت به ما دست دهد. برای همین در اینجا به مواردی بپردازیم که برای پیشرفت مداوم شما و بودن همیشگی در بازار نیاز هست بپردازیم:
معیار خود باشید
چگونه می توانیم تعریف کنیم که موفقیت برای هر یک از ما چیست؟ باید بدانید موفقیت یعنی که هر بار چه میزان نسبت به قبل و به طور مداوم پیشرفت کنیم. این واقعیت که همه ما پیشینههای مختلف، اندازه حسابهای مختلف، مهارتهای مختلف، زمان در دسترس متفاوت داریم، این مسیر بسیار متفاوتی است که هر معاملهگری باید از آن عبور کند و شما باید شروع به اندازهگیری خودتان با خودتان کنید، باید شروع به مقایسه خودتان با خودتان کنید و سپس ببینید آیا پیشرفتی داشته اید یا خیر.
معیار خود باشید، از مقایسه خود با دیگران دست بردارید و شروع به مقایسه خود با نتایج 100 معامله قبل یا یک ماه قبل یا یک سال قبل کنید. آیا شما یک معامله گر بهتر هستید یا یک معامله گر بدتر؟ این پیشرفت را تصدیق کنید. موفقیت در تجارت بسیار نسبی است. اگر یک معامله گر بازنده بودید و اکنون یک معامله گر سربه سر هستید، این یک نوع موفقیت است. اگر شما یک معامله گر سربه سر هستید و سپس تبدیل به یک معامله گر ثابت می شوید، بهتر است، و از ثبات تا سودآوری شروع می کنید به بهتر شدن، اما این کار زمان می برد.
اکنون وقتی به نتایج فکر می کنیم، البته پول نتیجه نهایی معامله است ، باید به این فکر کنیم که چه چیزی واقع بینانه است؟ اندازه حساب ما چقدر است؟ و چه چیزی می توانیم از آن به دست آوریم؟ ما نمی توانیم از یک حساب بسیار کوچک انتظار داشته باشیم که پول زیادی به دست آورد، این چیزی است که واقع بینانه نیست. شما این را از قبل می دانید، بنابراین ما باید در مورد نتایج خود به روشی واقع بینانه فکر کنیم و تجارت را به عنوان حرفه ای در نظر نگیریم که می تواند میلیون ها دلار را خیلی سریع یا با یک حساب کوچک به شما بدهد زیرا این واقع بینانه نیست.
همین امر در مورد زمان نیز صدق می کند. به مدرک دانشگاهی فکر کنید، ما سال ها از زندگی خود را سرمایه گذاری می کنیم تا در کاری حرفه ای شویم و بنا به دلایلی می خواهیم بازدهی و موفقیت فوری داشته باشیم و باید به یاد داشته باشیم که تجارت به سال ها تمرین و تجربه نیاز دارد، بنابراین شما باید به زمان متعهد باشید. ممکن است در مورد 10000 ساعت مورد نیاز برای تسلط بر برخی مهارت ها شنیده باشید( هر نوع مهارتی که کاربردی و عملی است)، بنابراین شاید برای حرفه ای شدن در معامله گری هم نیاز به 10000 معامله در بازار داشته باشید و باید زمان در دسترس و آزاد خود را جهت انجام این تعداد معامله را در نظر بگیرید.
شما ممکن است شغل دیگری داشته باشید، بنابراین مجبور به معامله در تایم فریم های بزرگتر هستید و در نتیجه ستاپ های کمتر و زمان کمتری خواهید داشت و اگر زمان آزاد بیشتری برای تمرین داشته باشید، شاید مسیرتان کوتاهتر شود، اما این نکته را فراموش نکنید که ما باید درک کنیم واقعیت ما چیست و زمان در دسترس ما برای تمرین چقدر است و نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که در کمتر از شش ماه، یک سال یا دو سال به موفقیت های بزرگ در معاملات دست پیدا کنیم. کمتر از این مدت زمان در واقع بسیار نامعقول و غیر منطقی است!
دیدگاه شما