قوانین معامله با نقاط پیوت
You are using an outdated browser. Please upgrade your browser to improve your experience.
- دوشنبه 11 شهریور 1398
- 904 بازیدکننده
چنگال اندروز (Andrew’s Pitchfork) یکی از روشهای کاربردی در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است که با استفاده از آن نقاط بازگشتی بازار پیش بینی میشود. اقای دکتر اندروز معتقد بودند که خطوط کلاسیک روندها پیش بینی قابل استنادی از آینده سهم به ما نمیدهد؛ به همین خاطر روی توسعه ابزاری چنگال شکل کار کردند که نهایتا این ابزار با نام ایشان معروف و شناخته میشود. وقتی بازار در جهت صعودی یا نزولی قرار میگیرد این ابزار به ما کمک میکند تا کانالهایی که در آن قیمت حرکت میکند را شناسایی کنیم. در این مقاله ابتدا پیوتها را معرفی خواهم کرد و سرانجام به بررسی ابزار چنگال اندروز، چگونگی رسم آن و معامله کردن با این ابزار میپردازد.
پیوت ها – Pivot
پیوت ها (Pivot) نقاط بازگشت قیمت در نمودار قیمت-زمان سهم هستند. نقاطی که روند از حالت صعودی به ریزشی تغییر جهت دهد پیوت سقف (قله) تشکیل شده و در نقاطی که سهم از حالت ریزشی به صعودی تغییر جهت دهد پیوت کف تشکیل میشود.
هر کدام از این پیوت ها با توجه به میزان اختلاف قیمت با پیوت بعد به پیوت های اصلی (ماژور) و پیوت فرعی (مینور) دسته بندی میشوند که برای ما پیوت های اصلی اهمیت دارد از پیوتهای فرعی چشم پوشی میکنیم.
در شکل ذیل پیوت های سقف و کف را به ترتیب با رنگهای سبز و قرمز مشاهده میکنیم.
حال که با پیوت ها آشنا شدیم میتوانیم با استفاده از آنها چنگال اندروز را رسم کنیم.
رسم چنگال اندروز
برای اضافه کردن ایزار چنگال اندروز باید روی نوار ایزار کلیک راست کرده و “سفارشی کردن” را انتخاب کنیم و ابزار چنگال را پیدا کرده و به نوار ابزار اضافه کنیم. در شکلهای ذیل مراحل اضافه کردن این ابزار را به نرم افزار مفید تریدر میبینیم.
چنگال اندروز از سه خط موازی به عنوان نقاط بالقوه حمایت و مقاومت استفاده میکند که برای رسم چنگال اندروز احتیاج به سه پیوت داریم. در روندهای نزولی پیوت اول سقف ، پیوت دوم کف و پیوت سوم سقف خواهد بود و در روندهای صعودی پیوت ها به ترتیب کف، سقف و کف هستند
نرم افزار به طور پیش فرض از پیوت اول به وسط دو پیوت دیگر خطی رسم کرده و ادامه میدهد که به خط میانی شناخته میشود و از پیوت های دوم و سوم دو خط به موازات خط میانی رسم میکند. پس از رسم کامل میبینیم که شکلی شبیه چنگال داریم. شکلهای ذیل چنگال اندروز در دو روند صعودی و نزولی رسم شده است.
قوانین چنگال اندروز
چنگال اندروز برای پیش بینی تغییرات قیمت چهار قانون دارد، که بر این اساس استوار است که قیمتها به خط میانی گرایش دارند و به خطوط اطراف برخورد کرده و مجدد به خط میانی بازگشت میکنند.
چهار قانون چنگال اندروز به شرح ذیل است:
- قیمت در ۸۰ درصد مواقع به خط میانی بازگشت نموده و آن را لمس میکند.
- زمانیکه قیمت خط میانی را لمس کرد، پیوت ایجاد میکند.
- معمولا قیمت در محدوده خط میانی نوسان میکند و در همان محدوده نوسان میکند.
- اگر خط میانی لمس نشود قیمت بازگشت شدیدی میکند (نقطه ۳).
در شکل ذیل حرکت قیمت مطابق با قانونهای ۱ تا ۳ را میبینیم.
در شکل ذیل که سهم ذوب را نشان میدهد میبینیم چون قیمت طبق اصل ۱ تا ۳ نوسان نداشته (که ۸۰ درصد مواقع اینگونه است)، قانون ۴ قیمت را پیش بینی کرده است.
برای تشخیص اینکه چه زمانی طول می کشد که قیمت از نقطه سوم به خط میانی میرسد به شکل ذیل عمل میکنیم. ابتدا تعداد کندل هایی که طول میکشد قیمت از نقطه اول به دوم برسد را میشماریم، سپس تعداد کندل هایی که طول میکشد قیمت از نقطه دوم به سوم برسد را نیز میشماریم. حال عدد بزرگتر را انتخاب میکنیم. عددی که بدست آورده ایم معمولا حداکثر زمان لازم جهت رسیدن قیمت از نقطه سوم به خط میانی است. اگر در طول این زمان قیمت به خط میانی نرسید باید نتیجه گرفت که بازار وضعیت مناسبی ندارد و باید صبر کرد تا روند بازار مشخص شود و سپس تصمیم به قوانین معامله با نقاط پیوت خرید یا فروش گرفت.
خطوط هشدار خطهای موازی با خط میانی هستند که خارج و دو طرف چنگال رسم میشوند. خطوط هشدار میتوانند فاصلهای هم اندازه با خط میانی و دو خط کناری چنگال اندورز داشته باشند یا در آنها نسبت های فیبوناچی استفاده شود. در بعضی از موارد قیمت با برخورد به این خطوط تغییر جهت میدهد.
خطوط ماشه
خطی است که از نقطه اول چنگال اندروز به هریک از دو نقطه دوم و سوم وصل شده و امتداد مییابد. خطوط ماشه زمانی مورد استفاده قرار میگیرند که قیمت از چنگال خارج شده است. از خطوط ماشه برای سیگنالهای خرید یا فروش (بسته به شکستن خط ماشه بالایی یا پایینی) استفاده میشود.
سیستم معاملاتی با استفاده از چنگال اندروز
همانطور که گفتیم اگر چنگال اندروز در هر روندی رسم شود، همان جهت را پیش بینی میکند پس در روند صعودی، رشد قیمت را پیشبینی میکند. در بورس جملهای معروف است که میگوید روند دوست شماست. پس در این مقاله صرفا معامله با استفاده از چنگال صعودی توضیح داده میشود که البته عکس موارد توضیح داده شده برای چنگالهای نزولی هم قابل استفاده خواهد بود.
برای معامله با چنگال اندروز باید سه مورد نوع چنگال، بررسی قوانین چنگال و دقت به خط هشدار و خط ماشه در نظر گرفته شود.
- شکستن خط میانه در جهت بالا و حرکت به سمت خط موازی بالایی
- شکستن خطوط هشدار و صعود به کانال موازی بعدی
- شکستن خط ماشه به سمت بالا
- شکستن خط میانه در جهت پایین و حرکت به سمت خط موازی پایینی
- شکستن خطوط هشدار و نزول به کانال موازی بعدی
- شکستن خط ماشه به سمت پایین
دقت کنید در نمامی موارد نوع کندل شکل گرفته زمان شکست خطوط اهمیت بالای دارد. یعنی در زمان خرید باید کندل های صعودی و زمان فروش کندل های نزولی داشته باشیم.
بخاطر داشته باشید زمانی یک سیستم را به سیستم معاملاتی خود تبدیل کنید که حتما ابتدا آن را مورد آزمایش قرار داده باشید.به طور مثال از هر ۱۰ معامله حداقل ۶ معامله آن برای شما سودآور باشد. پس از گذشت از این مرحله با مبلغ کم مجدد سیستم را مورد آزمایش قرار دهید بازهم اگر مجدد حداقل ۶ معامله سوداور از ۱۰ تا داشتید میتوانید با سرمایه اصلی خود وارد بازار شوید.
نتیجه گیری
یکی از ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال استفاده از چنگال اندروز است. چنگال اندروز از سه خط موازی به عنوان نقاط بالقوه حمایت و مقاومت استفاده میکند که برای رسم چنگال اندروز احتیاج به سه پیوت داریم. طبق قوانین چنگال اندروز قیمت تمایل دارد در خط میانی نوسان کند اما اگر قیمت از چنگال اندروز خارج شد میتوانیم از خطوط ماشه و هشدار استفاده کنیم. در این مقاله چنگال اندروز به طور کامل تشریح و چگونگی خرید و فروش با استفاده از آن توضیح داده شده است.
🤑 نحوه استفاده از پیوت پوینت ها برای انتخاب نقاط خروج قیمت
استفاده از پیوت پوینت برای معاملات بازه عمل خواهد کرد اما این امر همیشگی نیست. برای آن زمانهایی که این سطوح نمیتوانند حفظ شوند، باید ابزارهایی در جعبه ابزار فارکس خود داشته باشید تا از شرایط بهره ببرید!
همانگونه که قبلا به شما نشان دادیم، دو روش اصلی برای معامله بر اساس خروج قیمتها وجود دارد: روش تهاجمی و روش بیخطر.
هر دو روش به خوبی کار خواهند کرد. اما همیشه به خاطر داشته باشید که اگر روش بیخطر را انتخاب کنید که به معنی منتظر ماندن برای بازآزمایی سطح حمایت یا مقاومت است، ممکن است حرکت اولیه را نبینید.
استفاده از پیوت پوینت برای معامله بر اساس خروج قیمتهای بالقوه
بگذارید نگاهی به یک نمودار بیاندازیم تا معاملات بر اساس خروج قیمتهای بالقوه را با استفاده از پیوت پوینت مشاهده کنیم. در زیر نمودار 15 دقیقهای جفت ارز EUR/USD را داریم.
در اینجا میبینیم که جفت ارز EUR/USD در طول روز یک افزایش قیمت قوی داشته است. میبینیم که این جفت ارز با یک فاصله (گپ) بالای پیوت پوینت باز شده است. سپس قیمت پیش از اینکه تا حدودی در R1 متوقف شود، یک حرکت صعودی قوی انجام داده است. سرانجام سطح مقاومت شکسته شده و جفت ارز به میزان 50 پیپ جهش کرده است!
اگر از روش تهاجمی استفاده کرده بودید، حرکت اول را کشف میکردید و مانند اینکه برنده جام جهانی شده باشید، میتوانستید جشن بگیرید.
از سوی دیگر، اگر از روش بیخطر استفاده کرده بودید و منتظر یک بازآزمایی میماندید، احتمالا چندان خرسند نمیشدید. زیرا قیمت پس از شکستن R1 بازآزمایی انجام نداد. در حقیقت، برای هر دوی R1 و R2 اتفاق یکسانی افتاد!
توجه کنید که چگونه خریداران EUR/USD تلاش کردند که به R3 نیز دست یابند.
با این حال، اگر از روش تهاجمی استفاده کرده بودید، دچار یک خروج قیمت گمراهکننده میشدید زیرا قیمت نتوانست شکست اولیه را حفظ نماید. اگر دستور حد ضرر شما خیلی نزدیک میبود، در این صورت با سطح خروج مواجه میشدید.
هر چند بعدتر خواهید دید که قیمت بالاخره سطح مقاومت را شکسته و از آن عبور کرده است. توجه کنید که چگونه در آنجا یک بازآزمایی خط مقاومت شکسته شده نیز وجود داشته است.
همچنین مشاهده کنید که چگونه بعدا در طی روز حرکت جفت ارز برعکس شده و به زیر R3 رفته است. در آنجا فرصتی برای معامله فروش در محل بازآزمایی سطح مقاومتی که تبدیل به سطح حمایت شده و دوباره تبدیل به سطح مقاومت شده (اگر لازم است این عبارت را دوباره بخوانید!) وجود دارد.
به خاطر داشته باشید هنگامی که سطوح حمایت شکسته میشوند، تبدیل به سطوح مقاومت میشوند.
این مفهوم "واژگونی نقش" در مورد سطوح مقاومت شکسته شده که تبدیل به سطوح حمایت میشوند نیز صادق است. اینها فرصتهای خوبی برای استفاده از روش بیخطر خواهند بود.
کجا حد ضررها را قرار داده و اهداف را با خروج قیمتها انتخاب کنید؟
یکی از سختیهای معامله بر اساس خروج قیمتها، انتخاب نقطهای برای قرار دادن دستور حد ضرر است. بر خلاف معاملات بازه که منتظر شکست سطوح حمایت و مقاومت پیوت پوینت هستید، در اینجا شما به دنبال حرکات سریع و قوی هستید.
وقتی یک سطح میشکند، از لحاظ تئوری، آن سطح احتمالا به "سطح حمایت تبدیل به سطح مقاومت شده" یا "سطح مقاومت تبدیل به سطح حمایت شده" بدل میشود. دوباره تکرار میکنیم که به این امر واژگونی نقش گفته میشود. چرا که نقشها وارونه شدهاند.
اگر وارد معامله خرید شده بودید و قیمت R1 را میشکست، میتوانستید حد ضرر خود را درست زیر R1 قرار دهید.
بگذارید بار دیگر به نمودار جفت ارز EUR/USD برگردیم تا ببینیم کجا میتوانستید دستورهای حد ضرر خود را قرار دهید.
برای تنظیم اهداف نیز معمولا سطح بعدی حمایت یا مقاومت نقطه محوری را برای قرار دادن دستور حد سود خود انتخاب خواهید کرد. خیلی بعید است که قیمت همه سطوح نقطه محوری را بشکند مگر اینکه یک رویداد بزرگ اقتصادی اتفاق بیافتد یا یک خبر غافلگیرکننده منتشر شود.
بگذارید به نمودار جفت ارز EUR/USD برگردیم تا ببینیم دستورهای حد ضرر و حد سود را بر اساس پیوت پوینت کجا قرار خواهید داد.
در این مثال، وقتی که دیدید قیمت R1 را شکسته، باید دستور حد ضرر خود را درست زیر R1 قرار داده باشید. اگر معتقد بودید که قیمت به افزایش ادامه خواهد داد، میتوانستید پوزیشن را حفظ کرده و دستور حد ضرر را به صورت دستی حرکت میدادید تا ببینید آیا حرکت قیمت ادامه خواهد یافت یا خیر. باید به دقت نگاه کرده و به تبع آن دستور حد ضرر را تنظیم مینمودید. در مورد این موضوع در درسهای بعد مطالبی را خواهید آموخت.
از هر روش یا اندیکاتوری که استفاده میکنید، باید مراقب خطرات معاملات بر اساس خروج قیمت باشید.
اول از همه، شما هیچ ایدهای در مورد اینکه آیا حرکت قیمت ادامه خواهد یافت یا خیر ندارید. ممکن است فکر کنید که قیمت به افزایش ادامه خواهد داد اما در عوض با یک سقف یا کف مواجه شوید که به معنی آن است که دچار خروج قیمت گمراهکننده شدهاید! برای همین است که تاکید می کنم از پیوت پوینت ها غافل نشوید.
دوم، مطمئن نخواهید بود که آیا خروج قیمت واقعی است یا صرفا حرکتهای ناگهانی ناشی از انتشار اخبار مهم است. جهشهای قیمت در طی رویدادهای خبری یک اتفاق معمول است بنابراین مطمئن شوید که در جریان اخبار فوری قرار داشته و از تقویم اقتصادی فارکس برای روز یا هفته آگاه باشید.
در آخر، درست مانند معاملات بازه، بهترین کار این است که از دیگر سطوح حمایت و مقاومت کلیدی نیز استفاده کنید. ممکن است در این فکر باشید که R1 در حال شکسته شدن است اما به سطح مقاومتی قوی درست پس از R1 توجهی نداشته باشید. ممکن است قیمت از R1 عبور کند، سطح مقاومت را بیازماید و دوباره به پایین برگردد.
شما باید از دانش خود در رابطه با سطوح حمایت و مقاومت، الگوهای شمعی و اندیکاتورهای اندازه حرکت استفاده کنید تا بتوانید نشانههای قویتر از اینکه آیا خروج قیمت واقعی است یا خیر به دست آورید.
راهنمای جامع استفاده از اندیکاتور چنگال اندروز و نحوه معامله با آن
اندیکاتور چنگال اندروز (Andrews’ Pitchfork) که توسط مدرس مشهور، آلن اندروز، توسعه یافته است، یکی از اندیکاتورهایی است که معاملهگران میتوانند برای ایجاد فرصتهای سودآور و گرفتن روندهای بزرگ در بازار فارکس و سایر بازارها استفاده کنند.
از نظر بلندمدت، تحلیلگران میتوانند از چنگال اندروز برای شناسایی و اندازهگیری چرخههای کلی که بر عملکرد دارایی پایه تأثیر میگذارند بهره بگیرند.
در زیر، دو رویکرد برای استفاده از این اندیکاتور را توضیح خواهیم داد که عبارتاند از: معاملهگری درون خطوط و معاملهگری خارج از خطوط.
نکات کلیدی
- چنگال اندروز روشی است که از یک مجموعهای از سه خط روند برای شناسایی روندها و بازگشتها استفاده میکند.
- خطوط روند بالاتر و پایینتر نشان دهنده نواحی حمایت و مقاومت هستند.
- چنگال اندروز میتواند سیگنالهای بلندمدت میانمدتی را به معاملهگران مومنتوم ارائه دهد. در واقع، این اندیکاتور برای پیشبینی نوسانهای طولانیتر بازار مفید است.
- به معاملهگران توصیه میشود همیشه شکستهای حمایتی و مقاومتی چنگال را با سایر اندیکاتورهای تکنیکال تأیید کنند.
چنگال اندروز چیست؟
چنگال اندروز (که گاهی از آن با عنوان «چنگال» نام برده میشود) در بیشتر برنامهها و پلتفرمهای ارائه چارت قیمت موجود است و معاملهگران تازهکار و باتجربه با آن آشنا هستند.
این اندیکاتور که مشابه خطوط حمایت و مقاومت معمولی است، دارای دو خط حمایت/مقاومت قدرتمند با یک خط میانی است که میتواند به عنوان خط حمایت/مقاومت یا خط رگرسیون عمل کند.
اندروز معتقد بود که قیمت بازار در 80 درصد مواقع به سمت خط میانه حرکت میکند و در 20 درصد باقیمانده نوسانات شدید یا تغییر احساسات بازار را تجربه میکند. از این رو، روند کلی بلندمدت (در تئوری) بدون توجه به نوسانات کوچکتر ثابت باقی خواهد ماند.
در صورت ایجاد تغییر در احساسات سرمایهگذاران و تغییر توازن میان نیروهای عرضه و تقاضا، قیمت به یک سمت جدید منحرف شده و روند جدیدی ایجاد میکند. در این شرایط، فرصتهای کسب سود چشمگیری در بازارهای ارز ایجاد میشود.
معاملهگران میتوانند دقت معاملات خود را با استفاده از چنگال اندروز در کنار سایر اندیکاتورهای تکنیکال افزایش دهند.
نحوه استفاده از چنگال اندروز
معاملهگر برای استفاده از چنگال اندروز ابتدا باید یک سقف یا کف را که قبلاً در نمودار قیمت ثبت شده است شناسایی کند.
اولین نقطه، یا پیوت، در این سقف یا کف رسم میشود و نقطه A نامگذاری میشود (همانطور که در شکل 1 نشان داده شده است).
معاملهگر پس از انتخاب این پیوت باید هم یک سقف و هم یک کف را در سمت راست اولین پیوت شناسایی کند. این سقف یا کف به احتمال زیاد یک اصلاح قیمت به سمت بالا یا پایین در جهت مخالف حرکت قبلی قیمت قوانین معامله با نقاط پیوت خواهد بود. در شکل 1، هنگامی که میخواهیم دو نقطه B و C را ایجاد کنیم، اصلاح جزئی کف قیمت (نقطه A) کارمان را راه میاندازد.
پس از تعیین کردن این نقاط میتوانیم اندیکاتور را به نمودار قیمت اضافه کنیم. دسته چنگال از پیوت پوینت (نقطه A) شروع میشود و به عنوان خط میانه عمل میکند. دو شاخک چنگال که همان سقف و کف قیمت هستند (نقاط B و C) به عنوان حمایت و مقاومت روند عمل میکنند.
شکل 1. استفاده از چنگال اندروز در نمودار قیمتی EUR/USD
پیوت پوینت (A) در یک کف قبلی رسم شده است و نقاط B و C در سمت راست پیوت قرار گرفتهاند. خطی که از نقطه A کشیده شده است خط میانه است و دو شاخک دیگر اندیکاتور به عنوان خطوط حمایت و مقاومت عمل میکنند.
معاملهگر پس از رسم کردن چنگال در نمودار میتواند در داخل کانال ایجاد شده معامله کند یا منتظر شکست قیمت به سمت بالا یا پایین کانال باشد.
در شکل 2 میبینید که دو شاخک چنگال به عنوان حمایت و مقاومت به خوبی عمل میکند و معاملهگران در پایین کانال (نقطه E) اقدام به خرید کردهاند و در خط مقاومت بالایی (نقطه D) داراییهای خود را فروختهاند، در نتیجه قیمت به سمت خط میانه گرایش پیدا میکند.
همانطور که همیشه تأکید میکنیم، با گرفتن تأییدیه بیشتر از ابزارهای دیگر میتوانید دقت معاملات خود را افزایش دهید. شاید استفاده کردن از یک اسیلاتور ساده در این شرایط به کمکتان بیاید.
شکل 2. استفاده از چنگال در نمودار صعودی GBP/USD.
در نمودار بالا میتوانید فرصتهای متعدد معاملاتی را که چنگال در داخل و خارج از دو خط حمایت و مقاومت به معاملهگر میدهد مشاهده کنید.
علاوه بر این، معاملهگر میتواند در هنگام شکست خطوط حمایت و مقاومت وارد پوزیشنهای خرید یا فروش شود. دو نمونه از این موقعیتهای معاملاتی را در نقاط F و G مشاهده میکنید. در اینجا، احساسات بازار تغییر کرده و باعث تغییر رفتار قیمت و منحرف شدن آن از خط میانه و در نتیجه عبور آن از خطوط روند کانال شد.
زمانی که پرایس اکشن تلاش میکند به منطقه میانه بازگردد، معاملهگر میتواند از فرصت ایجاد شده کسب سود کند. با این حال، مانند هر معامله دیگری، مدیریت صحیح پول و گرفتن تأییدیه را نباید در اجرای سفارشات معاملاتی فراموش کنید.
معامله کردن در خطوط چنگال اندروز
در ادامه مثالی از نحوه سود کردن معاملهگر از معامله کردن در داخل خطوط را بررسی خواهیم کرد.
شکل 3 مثال خوبی برای نشان دادن این سناریو است؛ همانطور که در این نمودار میبینید، پرایس اکشن جفت ارز EUR/CAD از خط میانه برگشته و به مقاومت بالایی چنگال (نقطه A1) رسیده است.
اگر نمودار را کمی زوم کنیم (شکل 4)، شکلگیری یک الگوی ستاره عصرگاهی کلاسیک را مشاهده میکنیم. در اینجا، شتاب خرید که زمانی در حال افزایش بود، کم کم فروکش میکند که در نتیجه آن یک کندل دوجی یا صلیبی شکل درست زیر شاخک بالایی تشکیل میشود.
اگر اسیلاتور استوکاستیک (stochastic oscillator) را به نمودار اضافه کنیم متوجه عبور (کراس) خط اسیلاتور به زیر خط سیگنال میشویم که این مومنتوم نزولی را تایید میکند.
معاملهگر میتواند با مشاهده این نشانهها، نقطه ورود خود را در نقطه X (شکل 4)، کمی پایینتر از بسته شدن کندل سوم قرار دهد. این سفارش در جریان مومنتوم نزولی و در حین حرکت پرایس اکشن به سمت خط میانه اجرا میشود؛ مدیریت صحیح پول (و داشتن حد ضرر مناسب) کاملاً ضرروی است. نکته جذاب این معامله این است که معاملهگر میتواند نزدیک به 1000 پیپ سود به دست بیاورد!
شکل 3. یک ستاپ عالی دیگر در جفت ارز EUR/CAD
در این نمودار با نزدیک شدن قیمت به عدد 1.5000 یک موقعیت عالی ورود با قرار گرفتن قیمت در داخل خطوط ایجاد شده است.
شکل 4
با بررسی دقیقتر این فرصت میتوانید ساختارهای تکنیکال بینقص را تشخیص دهید که ورود به معاملات را آسانتر میکنند.
در این موقعیت، معاملهگر میتواند با مشاهده کراس اور (قطع شدن خطوط توسط یکدیگر) نزولی در اسیلاتور استوکاستیک و همچنین شکلگیری الگوی ستاره شامگاهی، تأییدیههای بیشتری برای این معامله دریافت کند.
معامله کردن خارج از خطوط چنگال اندروز
اگرچه معاملهگران کمتر در خارج از خطوط چنگال معامله میکنند، اما خارج شدن قیمت از این خطوط میتواند منجر به سودهای بزرگتر شود.
اما معامله کردن به این روش ممکن است دشوارتر از حالت اول باشد. در این حالت فرض بر این است که پرایس اکشن به سمت خط میانه باز میگردد (همانطور که در داخل خطوط این اتفاق میافتد). با این حال، ممکن است که بازار تصمیم به تغییر جهت خود گرفته باشد. بنابراین، شکست قیمت به خارج از خط ممکن است نشانه شکلگیری یک روند جدید باشد.
در چنین شرایطی معامله کردن بدون حد ضرر میتواند نتایج فاجعهباری داشته باشد.
با نگاه کردن به شکل 5 میبینیم که رفتار قیمت در نقطه A چنین فرصت معاملاتی را نشان میدهد. با توجه به نمودار، پرایس اکشن جفت ارز EUR/USD در هفته اول آوریل از حمایت عبور کرده است.
پس از شناسایی شکست خط حمایت باید این قسمت از چارت را زوم کرده و با دقت بررسی کنید تا فرصتهای مناسب را پیدا کنید.
شکل 5
توجه کنید که چگونه پرایس اکشن یک بار دیگر به سمت خط میانه گرایش پیدا میکند. این یک فرصت عالی برای ورود به معامله است، اما برای کسب سود از رشد قیمت مدیریت پول و داشتن استراتژی بسیار مهم هستند.
در شکل 6، همزمان با تثبیت قیمت در شرایط رنج، معاملهگر فرصتهای متعددی برای ورود به معامله در جهت روند کلی دارد. با این حال، فرصت واقعی در زمان شکستی است که در ماه اکتبر رخ میدهد.
همانطور که در شکل میبینید، پرایس اکشن قبل از شکستن سطح، در حالت رنج یا تثبیت قیمت در جا میزند و محدوده 1.1958 دلار را به عنوان سطح حمایت ایجاد میکند (خط آبی).
معاملهگر با استفاده از نوسانگر قیمت مکدی (MACD)، متوجه میشود که یک سیگنال همگرایی صعودی در حال شکلگیری است، چرا که یک سقف بزرگ و به دنبال آن یک سقف ثانویه کوچکتر در هیستوگرام شکل گرفته است. در این شرایط، نقطه ورود به معامله بسیار مهم است.
معاملهگر با افزایش قیمت و تلاش آن برای تست کردن مقاومت بالایی در محدوده 1.2446 دلار، متوجه فرصت شکست احتمالی خواهد شد.
شکل 6
همگرایی در MACD، همراه با کاهش قیمت دارایی پایه، نشان دهنده یک شکست صعودی در آینده نزدیک است.
برای قرار دادن ورودی معامله در این مثال، ابتدا باید مطمئن شوید که قیمت مقاومت بالایی را تست میکند. در صورتی که قوانین معامله با نقاط پیوت قیمت مقاومت را تست نکند شاید به این معنی باشد که یک روند نزولی در راه است و معاملهگر با علم به این موضوع از ورود به یک معامله بینتیجه نجات پیدا میکند.
در شکل 6 مشاهده میکنید که قیمت در اوایل اکتبر دوباره به سمت شاخکها باز گشته و سقف 1.2446 دلار را ثبت میکند.
اگر پرایس اکشن قیمت بتواند از قوانین معامله با نقاط پیوت این مقاومت عبور کند، میتوان انتظار افزایش بیشتر قیمت را داشت، چرا که حالا خریداران بیشتری وارد بازار شدهاند. در نتیجه، باید نقطه ورودتان را 30 پیپ بالاتر از هدف قرار دهید (خط قرمز)، و حد ضرر را پس از فعال شدن معامله قرار دهید.
پس از اجرا شدن سفارش، حد ضررتان را باید پنج پیپ زیر پایینترین قیمت کندل قبلی قرار دهید. در اینجا فرض بر این است که این پایینترین قیمت تست نخواهد شد، زیرا قیمت در ادامه افزایش خواهد یافت و شتاب خرید مانع کاهش بیشتر آن میشود.
تشریح گام به گام معامله با چنگال اندروز
اگرچه شاید دو روش (معامله کردن در داخل خطوط و خارج از خطوط) که در بالا بررسی کردیم پیچیده به نظر برسند، اما اگر آنها را گام به گام تجزیه کنید به راحتی میتوانید از آنها استفاده کنید.
استفاده از روش فورک بر روی جفت ارزهای اصلی مانند EUR/USD و GBP/USD، نتایج بسیار بهتری را به همراه دارد، زیرا این جفتها به دلیل حجم بالای معاملات معمولاً روندهای قدرتمندی دارند.
جفت ارزهای دیگر با وجود داشتن روندهای قوی در برخی اوقات، معمولاً به صورت رنج حرکت میکنند و معامله کردن روی آنها نتایج رضایتبخش کمتری به همراه دارد.
شکل 7. شناسایی دو فرصت عالی در جفت ارز NZD/USD.
حالا وقت آن است که فرایند تحلیل نمودار را به صورت دقیق بررسی کنیم. جفت ارز NZD/USD، که در شکلهای 7، 8 و 9 مشاهده میکنید، نمونهای عالی از فرصتهای معاملاتی «داخل خطوط» و «خارج از خطوط» را نشان میدهد.
ابتدا با انتخاب مثال A در شکل 7، رویکرد داخل خط را بررسی میکنیم:
- رفتار قیمت را که از خط میانه عبور کرده و به شاخک مقاومت بالایی نزدیک شده است شناسایی کنید.
- همزمان با تست شدن شاخک مقاومت بالایی توسط قیمت، به دنبال پیدا کردن یک الگوی ستاره شامگاهی کلاسیک یا هر الگوی کندلی نزولی دیگر باشید. به عنوان مثال، در شکل 8، میتوانیم الگوی ستاره شامگاهی را در نقطه X پیدا کنیم. این اولین سیگنال ما خواهد بود.
- کاهش قیمت را به کمک یک اسیلاتور تأیید کنید. در شکل 8، شاهد کراس اور نزولی خطوط در اسیلاتور استوکاستیک هستیم که شروع روند نزولی را تایید میکند. همچنین، توجه داشته باشید که این کراس قبل از تکمیل الگوی کندل رخ میدهد و به معاملهگران یک اخطار زودهنگام میدهد.
- نقطه ورود را کمی پایینتر از کندل سوم و نهایی الگو قرار دهید. معمولاً در این مواقع فاصله پنج پیپ زیر کف قیمت کفایت میکند.
- حد ضرر را در فاصله تقریباً 50 پیپ بالاتر از ورودی قرار دهید. اما اگر قیمت پس از تشکیل کندل ستاره شامگاهی رشد کند، معاملهگران باید بلافاصله از معامله خارج شوند تا کمترین ضرر را تجربه کنند.
در این مثال، ورودی روی قیمت 0.6595 و حد ضرر در قیمت 0.6645 دلار قرار میگیرد. هدف قیمتی نیز 0.6454 دلار خواهد بود که نسبت ریسک به ریوارد معامله تقریباً 3:1 میشود.
شکل 8
تشکیل ستاره شامگاهی در نقطه X نشان دهنده کاهش قریب الوقوع قیمت است که کراس نزولی اسیلاتور استوکاستیک نیز آن را تایید میکند.
برای بررسی شکستهای خارج از خطوط روند، به مثال بعدی، نقطه B در شکل 7، توجه کنید. در این نمودار، پرایس اکشن از خط روند بالایی خارج شده است، اما به نظر میرسد که به خط میانه بازگردد.
بیایید با استفاده از همان جفت ارز NZD/USD رویکرد دیگری را بررسی کنیم:
- به حرکت پرایس اکشن به سمت خط میانه یا خط وسط توجه کنید. به عنوان معاملهگر باید بتوانید کاهش قیمت و بازگشت آن به زیر خط روند بالایی را تأیید کنید. در شکل 9، قیمت ارز از خط روند به سمت پایین حرکت میکند و فشار فروش را تایید میکند.
- سطح حمایت/مقاومت مهم را شناسایی کنید. در اینجا، معاملهگران برای افزایش شانس موفقیت در معامله باید منتظر شکست تأیید شده یک سطح حمایت مهم باشند.
- سفارش ورودی را 30 پیپ زیر سطح حمایت قرار دهید. در این مثال (شکل 9)، سطح حمایت در قیمت 0.7200 است، به این معنی که نقطه ورود باید در قیمت 0.7180 قرار داده شود. حد ضرر را کمی بالاتر از رقم 0.7300 – که بالاترین قیمت کندل قبل است- قرار دهید؛ هدف سود ما از این معامله محدوده قیمتی 0.7000 است، در نتیجه نسبت ریسک به ریوارد معامله تقریباً 2:1 خواهد بود.
- با استفاده از یک اسیلاتور قیمت تأییدیه ورود بگیرید. کراس نزولی در اسیلاتور استوکاستیک میتواند شکست حمایت قیمت را به خوبی تأیید کند.
سخن پایانی
استفاده از چنگال اندروز میتواند فرصتهای سودآوری را در بلندمدت یا میانمدت برای معاملهگران بازارهای مالی فراهم کند و به معاملهگران امکان شناسایی نوسانهای بزرگتر بازار را بدهد.
معاملهگران با استفاده اصولی از چنگال اندروز و مدیریت درست پول و در کنار آن تحلیل تکنیکال میتوانند ستآپهای عالی را شناسایی کرده و در عین حال از بازارهای خنثی -رنج- اجتناب کنند.
مزیت ابزار چنگال این است که معاملهگران به شرط توجه به تمام معیارهایی که در این مقاله توضیح دادیم، میتوانند در مقایسه با معاملهگران دیگر که خیلی زود از معاملات سودده خارج میشوند، بخش بزرگی از سود معاملات را به دست بیاورند.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
آموزش تشخیص نقاط پیوت ماژور و مینور و شناسایی در نمودار تکنیکال
تشخیص نقاط پیوت ساده است، در این مقاله نحوه شناسایی Pivot Point های ماژور و مینور را در نمودار های تکنیکال به شما عزیزان آموزش خواهیم داد، همراه داتیس نتورک باشید.
تشخیص نقاط پیوت ماژور و مینور
Pivot به زبان ساده نقاط چرخش قیمت در نمودار Pivot نامیده میشود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل میشوند.
اگر علاقه مند به مطالعه بیشتر درباره مفهوم پیوت پوینت ها هستید می توانید مقاله زیر را مطالعه کنید:
پیوت ها بطور کلی به 2 نوع پیوت های مینور و پیوت های ماژور تقسیم می شوند.
برای مثال در تصویر فوق پیوت های مینور با رنگ سبز و پیوت های ماژور با رنگ آبی مشخص شده اند.
در ادامه این مقاله قصد داریم نحوه شناسایی و تشخیص نقاط پیوت ماژور و مینور را به شما عزیزان آموزش دهیم، همراه داتیس نتورک باشید.
چگونه Pivot Point را شناسایی کنیم؟
گفتیم که از پیوت ماژور در تکنیک های تحلیل تکنیکال استفاده می کنیم و شناسایی درست پیوت ها امری واجب می باشد زیرا اگر پیوت ها را اشتباه شناسایی کنیم نمی توانیم درست تحلیل کنیم و نتیجه نخواهیم گرفت.
پرکاربردترین روش برای شناسایی پیوت ها روش دیداری است که بدون هیچ ابزاری و فقط با شناخت و تجربه انجام می شود.
شما نیز با تمرین و تجربه می توانید این کار را انجام دهید اما بطور اصولی برای شناخت پیوت ماژور می توان از 2 روش زیر استفاده کرد.
1- روند جدید باید تا ۳۸% روند قبلی را اصلاح کند. اگر کمتر از این مقدار باشد پیوت مینور می باشد.
نکته: می توانید از ابزار های اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص اصلاح ۳۸% کمک بگیرید.
برای مطالعه درباره سری اعداد اسرار آمیز فیبوناچی روی این لینک کلیک کنید: فیبوناچی در بورس
برای مثال در تصویر زیر پیوتی که با فلش آبی مشخص شده مینور می باشد زیرا تا ۳۸% روند قبلی (AB) را اصلاح نکرده است.
2- در تغییر فاز های اندیکاتور مک دی (macd) پیوت ماژور تشکیل می شود.
برای شناسایی پیوت ماژور از این روش ابتدا یک فاز مثبت یا منفی مک دی را در نظر میگیریم.
سپس بالاترین یا پایین ترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت شناسایی می کنیم.
برای مثال در تصویر زیر در فاز مثبت بالاترین قیمت و در فاز منفی مک دی پایین ترین قیمت را به عنوان پیوت های ماژور انتخاب کردیم.
نکته: یک پیوت ماژور باید هر دو شرط بالا را داشته باشد پس برای شناسایی قطعی پیوت های ماژور از هر دو روش بصورت همزمان استفاده کنید.
پیوت (pivot) در تحلیل تکنیکال چیست؟
یکی از اصلی ترین نکاتی که باید در تحلیل تکنیکال به آن دقت داشت، پیوت (pivot) یا همان نقطه چرخش قیمت است. در صورتی که یک معامله گر به این سطح از مهارت برسد، می تواند روند بازار را به خوبی تشخیص دهد. نقطه چرخش قیمت یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که می توان برای بررسی وضعیت گذشته قیمت استفاده کرد. به نقاط چرخش قیمت در نمودار، پیوت گفته می شود که به دو دسته تقسیم می شوند: پیوت ماژور و مینور. برای آشنایی بیشتر با این اصطلاح، ادامه مطلب را با ما همراه باشید.
قوانین معامله با نقاط پیوت انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot)
نقطه چرخش قیمت زمانی اتفاق می افتد که نیروی تقاضا و یا عرضه بر دیگری غالب شود. البته این نکته را در نظر داشته باشید که در یک نمودار انواع نقطه چرخش قیمت وجود دارد که هر یک در دسته بندی های زیر قرار دارد.
منظور از نقطه چرخش قیمت در نمودار، نقطه ای است که بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و بعد از تشکیل سقف یا کف، با روند نسبتا قوی در جهت مخالف حرکت می کند. بیشترین کاربردی که نقطه چرخش قیمتی دارد در روش های پرایس اکشن است. اگر قیمت به اندازه سه کندل حرکت کند و پس از تشکیل یک کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط در جهت مخالف حرکت کند، یک pivot قیمتی یا همان نقطه بازگشت قیمت تشکیل می شود. تنها راه تشخیص این نوع نقاط چرخش قیمتی، از طریق چشم بوده و ابزار تحلیلی خاصی نمی خواهد.
این نوع از نقطه چرخش قیمت براساس داده های قیمتی و فرمول های ریاضی محاسبه می شود و تغییرات قیمتی در آن دخیل نیست. خروجی که این محاسبات به همراه دارد، چند عدد است که از آن به عنوان سطح حمایت و مقاومت آینده بازار استفاده می شود. اعتبار این نمودارها براساس دوره زمانی نمودار و داده های قیمتی است و در مدت زمان مشخصی معتبر بوده و با تشکیل کندل های جدید، تمام این سطوح بروزرسانی می شود. این نکته را در نظر داشته باشید که نمودار یک ساعته برای معامله گران میان مدت، کاربردی ندارند. پیوت های محاسباتی انواع مختلفی داشته که مهم ترین آن، پیوت پوینت و خطوط کاماریلا است. از جمله پیوت پوینت های معروف بازار می توان به موارد زیر اشاره کرد.
انواع پیوت پوینت
Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
در صورتی که قیمت بالاتر از نقطه PP باشد، روند صعودی خواهد بود و باید براساس واکنش های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در صورتی که چنین موقعیتی اقدام به فروش می کنیم. در این فرمول R، همان سطوح مقاومتی و نقطه S، یا همان نواحی حمایتی نمودار است.
انواع خطوط کاماریلا
در محاسبه خطوط کاماریلا، ناحیه کلیدی همچون PP وجود ندارد اما به دلیل اینکه در محاسبه این خطوط، تعداد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده می تواند قدرت روند را مشخص کند و از این طریق می توان معاملات را به صورت دقیق انجام داد. در اصل زمانی که قیمت به سطوح 3 الی 4 برسد، در درجه اول نشان دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا است. البته این نکته را در نظر داشته باشید زمانی که قیمت به سطح 3 الی 4 برسد، روند از قدرت بالایی برخوردار بوده و تحرک قیمتی بالایی خواهد داشت.
توجه به این نکته ضروری است که محاسبه گرهای نقطه Pivot، شاخصهای پیشفرض در اکثر پلتفرمهای تحلیلی هستند و حتی اگر آنها را ندارید، میتوانید آنها را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژی های معاملاتی، pivot ها به عنوان ابزار اصلی در کنار مواردی مانند خطوط روند، میانگین متحرک و غیره استفاده می شوند.
پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنا نباشید با نگاهی به نمودار قیمت، کف و سقفی که باعث حرکت شدید قیمت در جهت مخالف شده است کاملاً مشخص است. این نقطه بازگشت، محور اصلی نامیده می شود. این نکات بسیار ارزشمند هستند و تحلیلگران باید از این نقاط چرخش قیمت برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمت استفاده کنند.
پیوت مینور
همچنین نقاط چرخش قیمت دیگری نیز وجود دارد که در نهایت منجر به حرکت های اصلاحی کوچک یا یک روند خنثی می شود. پیوت های مینور در نمودارهای با دوره زمانی کوچک به وفور قابل مشاهده هستند زیرا نوسانات کاذب و متقاطع بیشتر در نمودارهای میان روزی رخ می دهد. از آنجا که نقاط بازگشتی مینور جزئی قدرت زیادی برای تغییر روند و ایجاد حرکات معنی دار قیمت ندارند. الگوهای قیمت و خطوط روند به دست آمده از آنها چندان معتبر نیستند. بنابراین، معامله گران باید به دوره های زمانی مناسب برای کاهش درصد خطای تحلیل مراجعه کنند.
روش تشخیص پیوت های مینور از ماژور
حال که با مفاهیم اساسی پیوت های ماژور و مینور آشنا شدید، حال سوال اصلی این است که چگونه این نقاط را از یکدیگر تشخیص دهیم. از آنجایی که نقاط چرخش قیمت کاملاً مبتنی بر قیمت هستند، تشخیص چشمی و مقایسه ذهنی سطوح براساس قدرت حرکتهای بعدی قیمت امکانپذیر خواهد بود. اما این نیاز به تجربه کافی در تحلیل تکنیکال دارد! به همین دلیل، یک روش ترکیبی توسعه داده شده است که شامل دو ابزار بازگشتی فیبوناچی و اندیکاتور مک دی است. حتی معامله گران متوسط و مبتدی نیز می توانند این سطوح را تشخیص دهند. در واقع، اگر سطوح کف یا سقف نمودار دارای این دو ویژگی باشد. به احتمال زیاد با یک pivot ماژور روبرو خواهیم شد. قانون کلی شامل موارد زیر است:
تغییر فاز مک دی در زمان تشکیل نقطه چرخش قیمت
اصلاح قیمت حداقل 38 درصد نسبت به قوانین معامله با نقاط پیوت موج قبلی
بیش از 38.2 اصلاح زمانی نسبت به حرکت قبلی
اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور
اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور که توسط تحلیلگران استفاده می شود اندیکاتور MACD است که معمولاً یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرد و سپس بالاترین یا کمترین قیمت را در این زمینه به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرد.
مزایای تشخیص صحیح نقطه چرخش قیمت
خط روند صحیح را تشخیص داده و ترسیم کنید
حد ضررهای درست را تعیین کنید
احساسات بازار را بپذیرید و درگیر نشوید
فرار از سردرگمی
پیوت ماژور می تواند شامل مفاهیم قله و دره باشد و معمولاً نقطه عطف روند است. در یک پیوت ماژور، تغییر جهت روند و بازگشت بخش بزرگی از مسیر قبلی وجود دارد که ممکن است به دلیل انتشار یک خبر، وقوع یک رویداد سیاسی یا اقتصادی یا برخورد قیمت با سطح حمایت و مقاومت. تمام قلهها و درههای نمودار که در آنها بازار به طور قابل توجهی تغییر کرده است، محورهای اصلی نامیده میشوند. در Pivot Major، قیمت باید بخش بزرگی از مسیر قبلی خود را برگرداند.
شناسایی صحیح مفهوم پیوت های مینور و ماژور چندین مزیت اساسی دارد که عبارتند از:
اگر سطوح ماژور به درستی شناسایی شوند، می توان از آن برای شناسایی دقیق روندهای اصلی بازار استفاده کرد.
پیوت های مینور نوسانات مقطعی و هیجان بازار هستند. اگر بتوانیم پیوت مینور را از ماژور تشخیص دهیم، درگیر هیجانات بازار نمی شویم و در بازار حرکات احساسی انجام نمی دهیم. شناخت صحیح و درست پیوت ها، می تواند حد ضررهای ایمن و قدرتمندی را برای ما به همراه داشته باشد. در واقع انتخاب نسبت ضرر و زیان مناسب اولین قدم برای رسیدن به یک موقعیت منطقی و اصولی است. درک ماژورهای اصلی در بسیاری از تکنیک های معاملاتی از جمله تکنیک های کلاسیک، هارمونیک و موج می تواند بسیار مفید و موثر باشد. انتخاب صحیح ماژورها، معامله گر را از سردرگمی در بازار رها می کند.
دیدگاه شما