۱۳ = ۱۵۵ – ۱۶۸ = ریسک ۴۴ = ۲۱۲ – ۱۶۸ = ریوارد
سود اسناد خزانه چگونه محاسبه می شود؟
شاخصهای متفاوتی از جمله ریسک، بازده و نقدشوندگی، کیفیت سرمایهگذاری را تعیین میکنند؛ اما شاید بتوان بازدهی را مهمترین این معیارها دانست. در این شرایط، محاسبه نرخ سود مربوط به اسناد خزانه اسلامی که یکی از مهمترین ابزارهای مورد نیاز اقتصاد کشور است با اختلافهای زیادی میان کارشناسان مواجه است. هرچند برخی معتقدند باید نرخ بازدهی را به صورت ساده محاسبه کرد؛ اما بررسی اصول و تئوری مربوط به اوراق با درآمد ثابت نشان میدهد نرخ بازدهی مرکب روش صحیح و قابل استنادتری برای محاسبه نرخ سود اسناد خزانه اسلامی است. ایراد اصلی که میتوان به روش خطی ساده وارد کرد آن است که در این روش، بازدهی سرمایهگذار در طول دوره سرمایهگذاری تغییر میکند که برای اصلاح آن به نرخ سود مرکب نیاز داریم.
کیفیت سرمایهگذاری به عوامل متعددی وابسته است و شاخصهای متفاوتی به منظور ارزیابی عملکرد سرمایهگذاری تعریف شدهاند. بهعنوان مثال میتوان به شاخصهای ریسک، بازده، نقدشوندگی، تنوع و بتا اشاره کرد. در میان شاخصهای نامبرده، بازده از اهمیت بسزایی برخوردار است. زیرا بازده در ادبیات روزمره مردم بسیار مورد استفاده قرار میگیرد و معمولا فرصتهای مختلف سرمایهگذاری را بر مبنای مقایسه مقدار بازده آنها با یکدیگر مورد سنجش قرار میدهند.
در حوزه سرمایهگذاری و بهطور ویژه در حوزه اوراق بهادار بادرآمد ثابت (Fixed Income Securities)، از آنجا که در ایران، بیشتر اوراق دارای ضامن بانکی هستند و در نتیجه ریسک نکول یا عدم پرداخت آنها در سررسیدها بهطور کامل پوشش داده شده است؛ بازده، مهمترین معیار برای انتخاب اوراق توسط یک سرمایهگذار است.
با توجه به اینکه «مثال» نقش بسزایی در انتقال مطلب ایفا میکند، در این مقاله تلاش شده تا همه موضوعات تا حد امکان در قالب مثالهایی ارائه شوند.
روشهای متفاوتی برای محاسبه بازده وجود دارد. سادهترین روش، استفاده از فرمول بازده ساده است. همانطور که در فرمول زیر مشاهده میشود، اختلاف قیمت خرید و فروش نسبت به قیمت خرید سنجیده میشود:
شخصی را در نظر بگیرید که در ابتدای سال در اوراقی با ارزش اولیه 100 تومان سرمایهگذاری کرده است. چنانچه ارزش این سرمایهگذاری در پایان سال اول 110تومان و در پایان سال دوم 132 تومان باشد، طبق فرمول فوق به سادگی میتوان بازده وی را در هر دوره محاسبه کرد.
اگر کمی به این مثال دقت کنیم متوجه میشویم که مجموع بازده دو دوره متوالی فوق، 30 درصد بهدست میآید اما از طرف دیگر به نظر میرسد با توجه به رشد قیمت از 100 به 132 واحد، بازده کل دوره باید رقم 32 درصد باشد!
علت این موضوع، این است که مقدار دارایی در اول هر دوره برابر مقدار دارایی در پایان دوره قبل است و بنابراین اصل و سود دارایی در پایان هر دوره وارد دوره بعد میشود و به اصل و سود منتقلشده از دوره قبل مجددا سود تعلق میگیرد.
این ماهیت فرمول بازده است، زیرا مثلا در نمونه فوق و در ابتدای دوره دوم نمیتوانیم مقدار 110 واحد را به دو رقم 100 بهعنوان اصل مبلغ و 10 واحد بهعنوان سود دوره قبل، تجزیه کنیم و کل مبلغ 110 واحد بهعنوان مقدار اولیه سرمایهگذاری وارد دوره دوم میشود.
اما موضوع فوق به معنای وجود اشکال در محاسبه بازده نیست! زیرا بازده صحیح هریک از دورههای فوق به ترتیب 10 درصد و 20 درصد است، اما بازده کل دوره رقم 30 درصد نیست و مقدار صحیح بازده کل دوره 32 درصد است.
در ادبیات مالی، برای محاسبه برآیند بازده کل دو یا چند دوره متوالی از فرمول ترکیب بازده یا بازده مرکب (Compound Return) استفاده میشود.
مساله فوق که در ادبیات مالی بسیار حائز اهمیت است به این نکته اشاره دارد که جمع جبری بازده، برای محاسبه بازده کل چند دوره متوالی صحیح نیست و برای محاسبه برآیند بازده چند دوره متوالی باید از ترکیب بازده و فرمول بازده مرکب استفاده کرد.
دو ورقه بهادار در دست داریم که قیمت هر دو ورقه در ابتدای سال 100 واحد و در پایان سال نیز قیمت آنها به 120 واحد خواهد رسید. آن طور که از صورت سوال قابل درک است، بازده هر دو ورقه 20 درصد است. در جدول زیر با توجه به قیمت ماه ششم، بازده دو دوره محاسبه شده است:
مثال فوق، به خوبی نشان میدهد که جمع جبری نه تنها بازدهی متفاوت با مقدار واقعی بازده کل دوره (20 درصد) به دست میدهد، بلکه مقدار آن به نوسان قیمتهای طی دوره نیز وابسته است.
اگر مقدار بازده اوراقی مشخص باشد، چگونه میتوانیم قیمت آن را در زمانهای مختلف محاسبه کنیم و فرمول صحیح قیمتگذاری اوراق با درآمد ثابت (Fixed Income Pricing) چگونه باید باشد؟ هدف از ارائه این بخش در این مقاله، تاکید بر محاسبات سود مرکب و بیان نقایص محاسبات سود بر مبنای فرمولهای ساده و خطی است.
اوراقی با قیمت اسمی 1،000،000ریال و نرخ سود 20 درصد که یک بار در سال سود پرداخت میکند را در نظر بگیرید.
این اوراق دارای سود روزشماری خواهد بود. یک راه ساده برای محاسبه سود روزشمار این اوراق، تقسیم سود سالانه بر تعداد روزهای سال است:
بنابراین جدول شماره 1 سود روزشمار و قیمت این اوراق به همراه نرخ رشد قیمت اوراق در روزهای مختلف سال به ترتیب زیر بهدست خواهد آمد:
روش فوق که به روش خطی ساده معروف است، باوجود سادگی محاسبات، یک ایراد اساسی دارد و آن عدم ثبات نرخ رشد قیمت در طول سال، بهرغم ثابت بودن مقدار سود روزانه است! اگر به ستون نرخ رشد قیمت روزانه دقت شود، کاهش تدریجی نرخ رشد روزانه به وضوح مشاهده میشود.
علت کاهش تدریجی نرخ رشد روزانه، افزایش مخرج کسر بازده است. زیرا با گذشت زمان و تجمیع سودهای روزشمار، قیمت اوراق به تدریج افزایش یافته و مخرج کسر بازده بزرگتر میشود و در نتیجه مقدار بازده یا نرخ رشد روزانه کاهش مییابد.
بازدهی شخصی که در روزهای اول سال در این اوراق سرمایهگذاری میکند بیشتر از فردی است که در روزهای پایانی سال این اوراق را نگهداری میکند. زیرا مبلغ سرمایهگذاری در این ایام متفاوت است، کسب عایدی ثابت 548 ریال در روز اول نسبت به مبلغ سرمایهگذاری 1.000.000 ریال و در روز دوم با مبلغ 1.000.548 ریال سنجیده میشود. با رشد تدریجی قیمت، مخرج کسر بازده افزایش مییابد، این در حالی است که صورت کسر رقم ثابت 548 ریال است؛ بنابراین طبیعی است که مقدار بازده روزانه کاهش یابد. استفاده از روشی که در آن مقدار سود در طول دوره ثابت فرض شده باشد، نمیتواند روش صحیحی برای قیمتگذاری اوراق با درآمد ثابت باشد، زیرا نرخ بازده آن در طول دوره یکنواخت نبوده و به تدریج و با گذشت زمان، کاهش خواهد یافت.
چنانچه قیمتگذاری در بازار به این شیوه انجام شود، سرمایهگذاران آگاه تلاش میکنند تا اوراق را صرفا در روزهای ابتدایی هر دوره خریداری کرده و در اواسط دوره و قبل از کاهش نرخ بازده، آن را با اوراق دیگری تعویض کنند.
مثال فوق بهخوبی به ما نشان میدهد که: روش خطی ساده، روش مناسبی برای قیمتگذاری اوراق و محاسبه سود روزشمار نیست. زیرا سرمایهگذار انتظار دارد در صورت ثبات شرایط و ثابت بودن نرخ سود، بازده وی در طول دوره سرمایهگذاری ثابت باشد. به عبارت دیگر مستقل از اینکه در روز اول در این اوراق سرمایهگذاری شود یا در روز آخر، بازده به دست آمده باید مقدار ثابتی باشد.
اما سوالی که مطرح میشود این است که در این مثال، قیمت روزانه اوراق، چه رقمی است تا نرخ بازده در تمام روزهای سال برابر باشد؟
با استفاده از فرمول قیمتگذاری مرکب، قیمت روزانه را محاسبه میکنیم. برای مثال قیمت این اوراق در پایان روز اول برابر خواهد بود با:
چنانچه مثال قبل را با فرمول قیمتگذاری مرکب، قیمتگذاری کنیم به جدول 2 خواهیم رسید:چگونه بازدهی با ریسک را محاسبه کنیم؟
همانگونه که در جدول 2 مشخص است، در این مدل قیمتگذاری، نرخ رشد روزانه در تمام طول سال ثابت است اما مقدار سود روزانه بهصورت تدریجی افزایش یافته است و با توجه به رشد تدریجی قیمت، افزایش تدریجی مقدار سود روزانه نیز کاملا طبیعی و در حد انتظار است.
همانطور که در این جدول نیز مشاهده میشود، با استفاده از روش قیمتگذاری مرکب، قیمتها به نحوی تعیین میشوند تا بازده سرمایهگذاری در تمام طول عمر اوراق بهصورت همگن تخصیص یابد.
بنابراین فرمول قیمتگذاری مرکب تضمین میکند که قیمتهای روزانه به نحوی محاسبه خواهند شد که نرخ رشد روزانه در طول دوره ثابت بماند. این موضوع در بازارهای مالی از اهمیت بسزایی برخوردار است زیرا سرمایهگذاران مختلف مستقل از تاریخ انتشار، تاریخ سررسید یا تاریخ پرداخت کوپن سود، بر مبنای نرخ بازده (و ریسک) اوراق، اقدام به انتخاب و سرمایهگذاری در اوراق میکنند و مدل قیمتگذاری باید به نحوی باشد که ثبات نرخ سود طی دوره را تضمین کند، به گونهای که نرخ سود همواره همگن باشد.
البته همانطور که میدانیم، قیمت اوراق بهادار در بازارهای مالی، علاوه بر نرخ سود اسمی، به دو عامل مهم دیگر هم وابسته هستند: نرخ سود مورد انتظار بازار و میزان ریسک اوراق و ناشر آن. محاسبات فوق، با فرض ثبات شرایط و یکسان بودن نرخ سود اسمی اوراق و نرخ سود مورد انتظار بازار انجام شده است. در شرایطی که پارامترهای فوق نیز وارد محاسبات شوند، میتوان ثابت کرد که مدل قیمتگذاری اوراق تغییر نخواهد کرد و همین فرمول قیمتگذاری مرکب، صرفا با تغییر مقدار R (نرخ بازده سالانه) مجددا بهکار گرفته خواهد شد.
در بازارهای مالی، نرخ سود مورد انتظار بهعنوان یک متغیر کلیدی در جریان معاملات روزانه و با توجه به قیمت انواع اوراق بهادار کشف میشود. نرخ بازده تا سررسید، نرخی است که در صورت نگهداری اوراق تا زمان سررسید، برای دارنده آن محقق خواهد شد. با توجه به تفاوت فاصله تا سررسید اوراق مختلف و به منظور مقایسه این نرخ در مورد اوراق مختلف، این نرخ بهصورت سالانه محاسبه شده و اعلام میشود. از آنجا که تاریخ سررسید اوراق و همچنین مبلغ قابل پرداخت در سررسید هر اوراقی ثابت است، بنابراین، نرخ بازده تا سررسید تنها تابع قیمت روز اوراق در بازار خواهد بود و هیچ مؤلفه دیگری در آن تاثیرگذار نخواهد بود. به همین دلیل این نرخ در بازارهای مالی محاسبه شده و بهصورت عمومی کنش داده میشوند. بر خلاف بازده دوره نگهداری (HPR: Holding Period Return) که شاخصی گذشتهنگر است و نرخ بازده را در گذشته نشان میدهد،YTM (Yield To Maturity) شاخصی آیندهنگر است.
اوراقی را که مبلغ اسمی آن 1.000.000 ریال و دارای سود سالانه 20 درصد است و کل سود نیز در پایان سال به سرمایهگذار پرداخت میشود در نظر بگیرید. در اواسط سال ( در روز صدوهشتادویکم) و در زمانی که 184 روز تا سررسید آن باقی مانده است، قیمت این اوراق 1.094.625 ریال خواهد بود. نرخ بازده تا سررسید این اوراق در روز صدوهشتادویکم چقدر است؟
نرخ بازده سرمایه گذاری چگونه است و چه کاربردی دارد؟
اما بیایم نرخ بازده سرمایه گذاری را بیشتر تشریح کنیم تا دقیقا متوجه شویم منظور از این کلمه چیست. ابتدای همه ی این موارد فرمول نرخ بازده یک فرمول بسیار ساده اما در عین حال بسیار کاربردی می باشد و در حوزه ی صنعت بسیار مورد قبول و استفاده است نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) = (هزینه انجام شده سرمایه گذاری)- ( کل دست آورد به دست آمده از سرمایه گذاری ) / (هزینه سرمایه گذاری ) فرمول بالا همانطور که گفته شد نشان دهنده نرخ بازده سرمایه گذاری است . اگر بخواهیم در ابتدایی ترین شکل ممکن این مفهوم رو توضیح دهیم میتوانیم بگوییم یه مقیاس و پارامتری است که ما با به دست آوردن آن میتوانیم متوجه شویم که آیا سرمایه گذاری که انجام شده یک سرمایه گذاری درست و نتیجه بخش بوده یا خیر , که این چگونه بازدهی با ریسک را محاسبه کنیم؟ چگونه بازدهی با ریسک را محاسبه کنیم؟ چگونه بازدهی با ریسک را محاسبه کنیم؟ موضوع گزارش هایی که در جلسات مهم اقتصادی برگذار میشود در تصمیم گیری های آتی یک شرکت و موسسه دخیل است و میتواند آینده آن شرکت را رقم بزند. از کاربرد های دیگر میتوان به این اشاره کرد که به فرض یک شخص حقوقی یا حقیقی در چند حوزه یا بخش مختلف سرمایه گذاری کرده است و حالا میخواهد نتیجه این سرمایه گذاری ها را با هم مقایسه کند که کدام یک از این موارد بیشتر برایش سود آوری داشته است و اگر مجدد قصد سرمایه گذاری داشته باشد بیشتر تمرکزش را روی کدام قسمت بگذارد. این نکته مهم است که بدانیم نرخ بازده سرمایه گذاری لزوما همیشه بر سود تمرکز ندارد و می توان معیار سود را با معیارهای متغیری همچون میزان سهم از بازار و غیره درنظر گرفت.فرمول نرخ بازده در بررسی موفقیت سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرد، نه لزوما در میزان سود حاصل از سرمایه گذاری.
چگونه بهتر سرمایه گذاری کنیم؟
حال این سوال مطرح میشود که با این دانش کسب شده چگونه بهتر سرمایه گذاری کنیم و به بهترین شکل به هدف مجموعه خود نزدیک شویم. همواره هر کار و روشی صد در صد بازدهی ندارد و علاوه به مزایایی که این روش ها دارند در کنار خود معایبی نیز دارند که میتوانیم با شناسایی و به حداقل رساندن این معایب بهترین عملکرد ممکن را از خودمان به جای بگذاریم. اما بیاییم و این مشکلات نرخ بازده سرمایه گذاری را بررسی کنیم تا مفاهیم بهتر برایمان روشن شود اولین موردی که ممکن است با آن روبرو شویم مشکل زمان در نرخ بازده سرمایه می باشد: یکی از موارد مهمی که باید به آن دقت کنیم زمان شروع یک سرمایه گذاری است و اگر قصد مقایسه آن با سرمایه گذاری دیگری را داشتیم باید این مورد را در نظر بگیریم که مدت زمان این دو سرمایه گذاری چه زمان بوده و یا حتی این اهمیت پیدا می کند که چه زمانی این سرمایه گذاری شروع شده است و با دقت به این موضوع باید این کار را صورت دهیم مورد بعدی محاسبه نتایج کیفی است : این نوع محاسبات ما برای نرخ بازده سرمایه گذاری فقط و فقط مواردی که قابل اندازه گیری هستند را به ما نشان می دهد , بگذارید با یک مثال این قضیه را روشن کنم فرض کنیم که سرمایه گذاری یک شرکت بر این است که حقوق کارمندان یک بخش را افزایش دهد و طبق آمار ممکن است این را به ما نشان دهد که این مورد باعث شده سود بیشتری نسیب شرکت شود اما این قابل اندازه گیری نیست که تا چد اشتیاق این کارمندان افزایش پیدا کرده و این افزایش روحیه نیز در تولید این سود برای شرکت سهیم بوده است چگونه بازدهی با ریسک را محاسبه کنیم؟ موارد دیگر نیز از این قبیل وجود دارد و اگر که این موارد رعایت شود میتوانیم به بهترین شکل سرمایه گذاری خود را انجام دهیم.
این مطلب چه اندازه برایتان مفید بوده است؟
میانگین امتیاز ۵ / ۵ تعداد رأی: ۱
ارسال نظرات (۲۵ نظر)
بازده بهمعنای مجموعه مزایاییه که در طول یک دوره به سهم تعلق میگیره که این دوره متناسب با افق زمانی سرمایهگذاری فرد میتونه از روزانه، هفتگی، ماهانه تا سالانه یا هر دوره زمانی دیگه ای تغییر کنه
بازده رو میتوان پاداشی تعریف کرد که سرمایهگذار به ازای سرمایهگذاری خود در یک دوره زمانی به دست میاره
بازده ممکنه بازده واقعی یا بازده مورد انتظار باشه
یکی از دغدغه های اقتصاد ایران در این روزها ایجاد ایده های خوب برای کارآفرینی و کمبود حمایت مالی از این ایده هاست
بسیاری از کارآفرینان معتقدن حمایت کافی از اون ها صورت نمی گیره و از طرفی بسیاری از متخصصین کارآفرینی در داخل و خارج از کشور نیز بر این مسئله تاکید دارن
سرمایه گذاری در این روزهای اقتصاد کشور کاری پر ریسکه و سرمایه داران ترجیح می دن سرمایه خودشونو جایی قرار بدن که با کمترین میزان ریسک بیشترین میزان سودآوری رو کسب کنن
نرخ بازده سرمایه گذاری نرخ بازگشت سرمایه یا بازده سرمایه همه به یک مفهوم باز می گردن
در ساده ترین تعریف معیار و نرخیه که با استفاده از اون کارایی و نتیجه بخش بودن یک سرمایه گذاری ارزیابی می شه
حتی اگه بخوایم بازدهی چند نمونه از سرمایه گذاری رو با هم مقایسه کنیمم بهترین راه مقایسه بازده سرمایه گذاری اون هاست
اگه نگاهی به فرمول محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری داشته باشیم متوجه می شیم که ROI نسبت سود یک سرمایه گذاری رو به هزینه ی اون بررسی و اندازه گیری می کنه
از این نرخ برای مقایسه بازدهی چند سرمایه گذاری استفاده می شه
از این نرخ در تهیه پروپوزال ها و طرح های تجاری استفاده میشه و در برخی موارد حتی از این نرخ برای ارزیابی عملکرد چگونه بازدهی با ریسک را محاسبه کنیم؟ مدیریتی در یک مجموعه و موفقیت اون مجموعه نیز استفاده می شه
نرخ بازده سرمایه گذاری لزوما بر سود تمرکز نداره و می توان معیار سود رو با معیارهای متغیری همچون میزان سهم از بازار و … جایگزین کرد بنابراین این فرمول در بررسی موفقیت سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیره نه لزوما در میزان سود حاصل از سرمایه گذاری
سرمایه گذاری در بورس نوعی از سرمایه گذاریه که می توان برای بررسی عملکرد و میزان موفقیت اون نیز از ROI بهره گرفت
بازده سرمایهگذاری یا ROI نرخ بین سود خالص و هزینه سرمایهگذاری ناشی از سرمایهگذاری برخی منابع محسوب میشه
ROI بالا به این معنیه که سرمایهگذاری نسبت به هزینهای که داشته سود بالایی ارائه کرده
ROI رو میتوان یک فرمول ریاضی دونست که میتوان برای ارزیابی سرمایهگذاریها و قضاوت در مورد عملکرد یک سرمایهگذاری در قیاس با انواع دیگه استفاده شه
اگه شرکتی اهداف سریعی برای کسب سهم از بازار، پیریزی زیرساخت، آماده کردن خود برای فروش و یا اهداف دیگه داشته باشه در این صورت بازده سرمایهگذاری رو میتوان به جای نسبت سود و هزینه بر اساس رسیدن به یک یا چند مورد از این اهداف تعیین کرد
افراد میتونن با استفاده از محاسبه ROI در مورد سرمایهگذاریهای منفرد و مقایسه یک سرمایهگذاری با سرمایهگذاریهای دیگه یا پورتفولیوهاشون بهره بگیرن
یکی از علاقه مندی های سرمایه گذاران اینه که در کاری سرمایه گذاری کنن که کمترین مقدار هزینه و بیشترین مقدار سودآوری رو داشته باشه
نرخ بازده سرمایه گذاری یعنی نسبت سود خالصی که سرمایه گذار از رهگذر پشتیبانی یک کسب و کار به دست میاره با هزینه ای که برای راه اندازی کسب و کار پرداخت می کنه
هیچ معادلهی استاندارد و واحدی برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه وجود نداره
سودها درصدی از درآمد هستن
برای درک صحیح نسبت باید فهمید که چه درآمدها و هزینههایی در این معادله استفاده میشن
سرمایه گذاری مستلزم مدیریت ثروت سرمایه گذاراست
کسب بازدهیهای بالاتر به واسطه پذیرش ریسکهای بیشتر اتفاق میافته و این موضوع مهمترین فاکتور تفاوت بین فرصتهای سرمایه گذاریه
در اقتصادهایی همچون اقتصاد ایران که از یکسو با نوسانات زیادی در متغیرهای کلان اقتصادی همچون نرخ بهره و نرخ تورم رو به رو هستیم و از سویی دیگه رشد شاخص قیمتها رقم بالاییه موضوع سرمایه گذاری اهمیت دوچندانی داره
ریسک به ریوارد در تریدینگ ویو
نسبت ریسک به پاداش به شما می گوید که چقدر پاداش احتمالی را پذیرفته اید در مقابل چه مقدار ریسک احتمالی ؛ معامله گران و سرمایه گذاران حرفه ای ، معاملات خود را با دقت زیادی انتخاب می کنند. آنها به دنبال بالاترین صعود بالقوه با کمترین نزول بالقوه هستند. اگر سرمایه گذاری بتواند بازدهی مشابه با سرمایه گذاری دیگر داشته باشد ، اما با ریسک کمتر ، ممکن است معامله بهتری باشد.
در ادامه می آموزید که چگونه نسبت ریسک به پاداش خود را محاسبه کنید و معاملات حساب شده تری را تجربه کنید .
فهرست ؛
معرفی
این که آیا شما یک معامله گر روزانه هستید یا یک تجارتگر نوسانی ، چند مفهوم اساسی در مورد ریسک وجود دارد که باید آنها را درک کنید. اینها اساس درک شما از بازار را تشکیل می دهد و به شما پایه ای می دهد تا فعالیت های تجاری و تصمیمات سرمایه گذاری خود را هدایت کنید. در غیر این صورت ، نمی توانید از حساب تجاری خود محافظت کرده و آنها را رشد دهید.
ما قبلاً در مورد مدیریت ریسک ، اندازه گیری موقعیت و تعیین توقف ضرر بحث کرده ایم . با این حال ، اگر شما به طور فعال در حال معامله هستید ، چیز مهمی برای درک وجود دارد که چه مقدار نسبت به پاداش احتمالی ریسک می کنید؟ صعود بالقوه شما در مقایسه با نزولی احتمالی شما چگونه است؟ به عبارت دیگر ، نسبت خطر/پاداش شما چقدر است؟
در این مقاله ، ما نحوه محاسبه نسبت ریسک/پاداش برای معاملات خود را مورد بحث قرار می دهیم.
نسبت ریسک به پاداش چقدر است؟
نسبت ریسک/پاداش (نسبت R/R یا R) محاسبه می کند که یک معامله گر چقدر ریسک برای پاداش احتمالی دارد. به عبارت دیگر ، نشان می دهد که پاداش های بالقوه برای هر 1 دلار که در سرمایه گذاری به خطر می اندازید چقدر است.
این محاسبه بسیار ساده است. حداکثر ریسک خود را بر سود خالص هدف تقسیم می کنید. چطوری این کار را انجام میدهید؟ ابتدا ، به جایی که می خواهید وارد معماله شوید نگاه کنید. سپس ، شما تصمیم می گیرید از تا کجا سود ببرید (در صورت موفقیت آمیز بودن معامله) و کجا ضرر و زیان خود را (در صورت معامله با ضرر ) کجا قرار می دهید . اگر می خواهید ریسک خود را به درستی مدیریت کنید ، این امر بسیار مهم است. معامله گران حرفه ای قبل از ورود به معاملات اهداف سود و حد ضرر خود را تعیین می کنند.
اکنون اهداف ورود و خروج خود را دارید ، به این معنی که می توانید نسبت خطر/پاداش خود را محاسبه کنید. شما این کار را با تقسیم خطر احتمالی خود بر پاداش احتمالی انجام می دهید. هرچه این نسبت کمتر باشد ، پاداش بالقوه بیشتری برای هر “واحد” ریسک دریافت می کنید. بیایید ببینیم در عمل چگونه کار می کند.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش
فرض کنید می خواهید یک موقعیت خرید (Long – Buy) در بیت کوین وارد کنید . شما تجزیه و تحلیل خود را انجام می دهید و تعیین می کنید که سفارش سود شما کدام نقطه از قیمت ورودی شما خواهد بود. در عین حال ، شما سوال زیر را نیز مطرح می کنید. کجا ایده تجاری شما باطل است ؟ آنجاست که باید سفارش توقف ضرر خود را تنظیم کنید. در این مورد ، شما تصمیم می گیرید که نقطه اعتبار سنجی شما از نقطه ورود شما است.
شایان ذکر است که اینها عموما نباید بر اساس درصدهای دلخواه باشند. شما باید بر اساس تجزیه و تحلیل بازارها ، هدف سود و توقف ضرر را تعیین کنید. شاخص های تجزیه و تحلیل فنی می تواند بسیار مفید باشد.
بنابراین ، هدف سود ما 15 loss و ضرر احتمالی ما 5 است. نسبت ریسک/پاداش ما چقدر است؟ 5/15 = 1: 3 = 0.33 است. به اندازه کافی ساده. این بدان معناست که برای هر واحد خطر ، ما به طور بالقوه سه برابر پاداش برنده می شویم. به عبارت دیگر ، به ازای هر دلار ریسکی که انجام می دهیم ، سه دلار را به خود اختصاص می دهیم. بنابراین اگر موقعیتی به ارزش 100 دلار داشته باشیم ، خطر از دست دادن 5 دلار برای 15 دلار سود بالقوه را داریم.
برای کاهش نسبت می توانیم ضرر استاپ خود را به ورودی خود نزدیک کنیم. با این حال ، همانطور که گفتیم ، نقاط ورود و خروج نباید بر اساس اعداد دلخواه محاسبه شود. آنها باید بر اساس تجزیه و تحلیل ما محاسبه شوند. اگر تنظیم تجارت نسبت ریسک/پاداش بالایی دارد ، احتمالاً ارزش امتحان و “بازی” اعداد را ندارد. شاید بهتر باشد پیش بروید و به دنبال راه اندازی متفاوت با نسبت ریسک/پاداش خوب باشید.
توجه داشته باشید که موقعیت هایی با اندازه های مختلف می توانند نسبت خطر/پاداش یکسانی داشته باشند. به عنوان مثال ، اگر موقعیتی به ارزش 10.000 دلار داشته باشیم ، خطر از دست دادن 500 دلار برای سود بالقوه 1500 دلاری را داریم (این نسبت هنوز 1: 3 است). این نسبت تنها در صورت تغییر موقعیت نسبی هدف و توقف ضرر تغییر می کند.
نسبت پاداش به ریسک
شایان ذکر است که بسیاری از معامله گران این محاسبه را معکوس انجام می دهند و در عوض نسبت پاداش/ریسک را محاسبه می کنند. چرا؟ خوب ، این فقط یک موضوع ترجیح است. بعضي ها فهم اين مطلب را آسان تر مي دانند. محاسبه دقیقاً برعکس فرمول نسبت خطر/پاداش است. به این ترتیب ، نسبت پاداش/ریسک ما در مثال بالا 15/5 = 3 خواهد بود. همانطور که انتظار داشتید ، نسبت پاداش/ریسک بالا بهتر از نسبت پاداش/ریسک پایین است.
مثال اندازی گیری موقعیت لانگ یا خرید با نسبت پاداش/ریسک 3.28.
ریسک به ریوارد در تریدینگ ویو
نسبت ریسک به پاداش چیست و چگونه از آن استفاده کنیم
توضیح ریسک در برابر پاداش با مثال
فرض کنید ما در باغ وحش هستیم چگونه بازدهی با ریسک را محاسبه کنیم؟ و شرط می بندیم. اگر وارد خانه پرندگان شوید و طوطی را از دستان خود تغذیه کنید ، 1 BTC به شما می دهم. خطر بالقوه چیست؟ خوب ، از آنجا که شما کاری را انجام می دهید که نباید انجام دهید ، ممکن است توسط پلیس از شما گرفته شود. از سوی دیگر ، در صورت موفقیت ، 1 BTC دریافت می کنید.
در عین حال ، من جایگزینی را پیشنهاد می کنم. اگر به قفس ببر وارد شوید و گوشت خام را با دست خالی به ببر بدهید ، 1.1 BTC به شما می دهم. خطر بالقوه در اینجا چیست؟ مطمئناً می توانید توسط پلیس برده شوید. اما ، این احتمال وجود دارد که ببر به شما حمله کرده و خسارت مهلکی وارد کند. از سوی دیگر ، حرکت صعودی کمی بهتر از شرط بندی طوطی است ، زیرا در صورت موفقیت کمی بیت کوین بیشتر دریافت می کنید.
کدام یک معامله بهتری به نظر می رسد؟ از نظر فنی ، هر دوی آنها معاملات بدی هستند ، زیرا شما نباید چنین دزدکی حرکت کنید. با این وجود ، شما با شرط بندی ببر بسیار بیشتر ریسک می کنید و فقط پاداش بالقوه بیشتری دارید.
به طور مشابه ، بسیاری از معامله گران به دنبال راه اندازی تجارت در جایی هستند که به نظر می رسد بسیار بیشتر از آنچه از دست می دهند به دست آورند. این همان چیزی است که فرصت نامتقارن نامیده می شود (صعود بالقوه بیشتر از نزولی احتمالی است).
آنچه در اینجا ذکر اهمیت دارد میزان برد شما است. نرخ برد شما تعداد معاملات برنده شما تقسیم بر تعداد معاملات باخت شما است. به عنوان مثال ، اگر 60 درصد نرخ برنده شدن دارید ، 60 درصد از معاملات خود را (به طور متوسط) سود می کنید. بیایید ببینیم چگونه می توانید از آن در مدیریت ریسک خود استفاده کنید .
با این وجود ، برخی از معامله گران می توانند با نرخ برنده بسیار پایین سودآوری بالایی داشته باشند. چرا؟ زیرا نسبت ریسک به پاداش در تنظیمات تجاری فردی آنها برای آن مناسب است. در صورتی که فقط تنظیم را با یک نسبت ریسک به پاداش از 01:10، آنها می توانند و نه معاملات در یک ردیف از دست دادن و هنوز هم شکسته شده و حتی در یک چگونه بازدهی با ریسک را محاسبه کنیم؟ تجارت است. در این مورد ، آنها فقط باید از هر ده معامله دو سود ببرند تا سودآور باشند. به این ترتیب محاسبه ریسک در برابر پاداش می تواند مهم و قدرتمند باشد.
نسبت ریسک به ریوارد – منظور از نسبت ریسک به سود چیست؟
نسبت سود به ضرر یا همان ریوارد به ریسک از عوامل مهم در سیستم های معاملاتی و بازارهای مالی به حساب می آید. این نکته را در نظر داشته باشید که هر چقدر ریسک معامله بیش تر باشد، سود هم به مراتب بیشتر خواهد بود و برعکس هرچه ریسک کوچک تر شود، سود به مراتب کم تری هم برای شما به ارمغان می آورد. ریسک همان مقدار پولی است که امکان دارد شما در یک معامله از دست بدهید و ریوارد هم همان سودی است که از انجام خرید و فروش در بازار کسب می کنید و حاصل تقسیم این دو عدد به هم میشود؛ نسبت ریسک به ریوارد که قصد داریم در ادامه به توضیحات تکمیلی آن بپردازیم. در این مطلب آموزشی رایگان بررسی می کنیم که نسبت ریسک به ریوارد چیست و نحوه محاسبه ریسک به ریوارد در بازار بورس به چه صورت است و … و در انتها هم یک نتیجه گیری نهایی بسیار عالی از موارد مهم گفته شده خواهیم داشت. پس در این مقاله با عنوان نسبت ریسک به ریوارد با ما همراه باشید تا به صورت کامل به مبحث ریسک به ریوارد بپردازیم.
نسبت ریسک به ریوارد
نسبت ریسک به ریوارد به زبان خیلی ساده بدین معنی است که در مقابل ریسکی که انجام می دهیم، چه چیزی کسب خواهیم کرد. بهترین مثال در این مورد، بدون هیچگونه پیچیدگی، تصمیم برای معامله یک سهم در بازار بورس محسوب می شود.
این طور فرض کنید که سهمی را زیر نظر دارید که اگر به هدف و تارگت قیمتی برسد، به شما ۱۰ تومان سود خواهد داد و اگر قیمت آن کاهش یابد و به نقطه حمایت قیمتی قبلی خود برسد ۴ تومن ضرر را متوجه شما خواهد ساخت و این یعنی نسبت ریوارد ۱۰ و نسبت ریسک ۴ است و نسبت ریسک به ریوارد میشود عدد ۰٫۴ که از ۰٫۵ کم تر و در واقع آن سهم برای معامله مناسب خواهد بود. در ادامه بهتر و بیش تر توضیح خواهیم داد.
نکته ای که در ابتدای امر باید به آن چگونه بازدهی با ریسک را محاسبه کنیم؟ اشاره داشته باشیم این است که معامله گران همواره در خرید های خود، یک حد ضرر برای آن نماد تعیین می کنند تا اگر قیمت از آن پایین تر رفت، از معامله خارج شوند (دارایی خود را به فروش برسانند).
به زبان ساده تر، پولی را که حاضرند برای رسیدن به یک هدف، در معرض ریسک قرار دهند و یا حتی از دست بدهند، حد ضرر و پول و یا هدف قیمتی که حاضرند برای آن خطر ضرر را به جون بخرند را حد سود می گویند.
منظور از نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
همانطور که پیش تر هم گفتیم، نسبت ریسک به ریوارد مفهوم ساده ای است و در همه بازارهای مالی یک معنی را می دهد و به یک صورت مورد استفاده قرار می گیرد. به زبان ساده یعنی در مقابل چقدر سود حاضر هستید چه مقدار از سرمایه خود را در معرض خطر قرار دهیدو یا به عبارت بهتر در برابر احتمال چه میزان سود حاضر هستید چه میزان ضرر احتمالی را تحمل کنید.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
توجه کنید که پیش بینی آینده قیمت یک سهام همواره با احتمالات همراه است و هیچ قطعیتی در این خصوص وجود نخواهد داشت. در همین راستا و به منظور جلوگیری از آسیب های احتمالی از پیش بینی ها و تحلیل های نادرست باید به یک نکته مهم توجه داشته باشید و آن هم، احتمال میزان بازدهی به میزان ضرر محسوب می شود؛ چیزی که به آن نسبت ریسک به ریوارد می گویند که فرمول ساده ای هم دارد و در ادامه با ذکر مثال برای شما توضیح خواهیم داد :
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد
به منظور محاسبه نسبت ریسک به ریوارد، در ابتدای امر می بایست ریسک و ریوارد را بر اساس فرمول های ساده زیر به دست بیاورید ؛
حد ضرر – قیمت سهم = ریسک
حد سود – قیمت سهم = ریوارد
لذا بعد از تعیین ریسک و ریوارد، ریسک را بر ریوارد تقسیم می کنیم تا نسبت آن تعیین گردد، به صورتی که هر اندازه این نسبت کم تر از ۵۰ درصد (۰٫۵) باشد، سهم برای خرید مناسب تر خواهد بود. به مثال زیر توجه کنید :
به عنوان مثال این طور فرض کنید قصد خرید سهامی را دارید که قیمت آن ۱۶۸ تومان می باشد و تارگت یا همان حد سود آن سهم مبلغ ۲۱۲ تومان و حد ضرر سهم هم ۱۵۵ تومان است، پس تصمیم گیری به منظور خرید یا عدم خرید سهم ابتدا باید ریسک و ریوارد را محاسبه کنیم.
۱۳ = ۱۵۵ – ۱۶۸ = ریسک
۴۴ = ۲۱۲ – ۱۶۸ = ریوارد
اکنون بر اساس موارد ذکر شده، ریسک را بر ریوارد تقسم کرده که عدد زیر حاصل خواهد شد ؛
۰٫۲۹ = ۴۴ / ۱۳ = Risk/Riward
بنابراین نتیجه محاسبه به این صورت است که به خاطر اینکه عدد ۰٫۲۹ کم تر از ۵۰ درصد (۰٫۵) است، پس سهم برای خرید مناسب خواهد بود.
چه میزان ریسک به ریوارد در معاملات داشته باشیم؟
همانطور که گفته شد، تعیین میزان ریسک به ریوارد در معاملات یکی از حائز اهمیت ترین موارد قبل از خرید سهام و یا هر نوع دارایی به حساب می آید. یکی از مواردی که سرمایه گذاران بایستی در خرید سهام در خاطر داشته باشند؛ نسبت ریسک به ریوارد یا همان نسبت زیان به سود در معاملات به شمار می رود. در نظر داشته باشید که میزان ریسک پذیری شما می تواند یک رکن بسیار مهم در کنار نسبت ریسک به ریوارد به حساب آید.
به این صورت که اگر شما فرد ریسک پذیری باشید و تمامی موارد دیگر مانند آموزش تحلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی ، تابلو خوانی در بورس و … در نظر بگیرید و به چند سهم برسید که باید بین آن ها انتخاب داشته باشید، نسبت سود به زیان با توجه به میزان ریسک پذیری شما می تواند عاملی باشد که به یک انتخاب سودآور و مناسب شخصیت شما منجر شود.
شایان ذکر است که این نسبت اغلب در تحلیل تکنیکال به کار گرفته میشود، بخاطر این که در تحلیل نموداری تعیین حد سود و حد ضرر عینی تر و ساده تر است و چگونه بازدهی با ریسک را محاسبه کنیم؟ به سادگی توانایی تعیین نسبت R/R در معاملات را دارا می باشید.
ریسک به ریوارد ملاک ۱۰۰ درصد انجام معامله نیست!
این نکته را در نظر داشته باشید که نسبت سود به زیان یا همان ریسک به ریوارد تنها یک عدد است که خود طبق پارامترهای احتمالی تعیین می شود. کاربرد نسبت ریسک به ریوارد برای اولویت بندی کردن پوزیشن های خرید است و این یعنی این که اگر برای خرید دو یا چند سهم مرددید، قادر هستید به کمک این شاخص، یکی را انتخاب کنید که آن همان سهمی است که نسبت ریسک به ریوارد کم تری دارد.
نتیجه گیری نهایی
نسبت سود به ضرر یک پارامتر آماری و احتمالی است و از انتظارات قیمتی معامله گر حاصل می شود و به همین دلیل نباید به عنوان یک رکن مفرد در انجام معامله در نظر گرفته شود.
در حقیقت میانگین نسبت ریسک به بازده ملاک است که آن را هم باید طبق تعداد زیادی معامله واقعی یا آزمون در گذشته پیدا کرد.
شانس برد سیستم با ریسک به بازده رابطه نزدیک و اغلب غیرخطی دارند، پس می بایست داده های آماری، شانس برد سیستم را ارزیابی کرده و طبق آن، در مورد نسبت مناسب از ریسک به بازده تصمیم گیری نمود.
به منظور موفقیت در بازار بورس و یا دیگر بازارهای مالی، نه افزایش ریسک به بازده منطقی است و کاهش آن و محافظه کاری های بیش از حد.
در حقیقت باید طبق مواردی که هر معامله گر برای سرمایه گذاری خود در نظر می گیرد پیش روید و در انتها و یا به عنوان یک رکن کمکی و با توجه به ریسک پذیری خود و شخصیتی که از خود سراغ دارید از این نسبت برای کسب سود بیشتر و یا ضرر احتمالی کمتر استفاده نمایید.
امیدوارم از این مطلب راهنمای بورسی رایگان نهایت استفاده رو برده باشید.
هر گونه سوال و یا ابهامی در خصوص با نسبت ریسک به بازده داشتید از طریق بخش ارسال نظرات و دیدگاه ها با ما و دیگر مخاطبان سایت به اشتراک بگذارید.
فرمول انحراف معیار و نحوه محاسبه آن + مثال
انحراف معیار یا انحراف استاندارد چیست؟
از نظر علم آمار، انحراف معیار یک سری از داده ها، نشاندهنده میزان پراکندگی داده ها از یکدیگر است. از نقطه نظر مالی، انحراف معیار می تواند در تعیین میزان ریسک و حداقل نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاریها مورد استفاده قرار گیرد.
فرمول انحراف معیار
با استفاده از فرمول زیر می توانیم مقدار انحراف معیار یک سری از داده را بدست آوریم.
ri- هر بازده در کل مشاهدات (هر رقم در داده ها)
ravg- میانگین کل مشاهدات یا همان داده ها
n- تعداد مشاهدات
با محاسبه انحراف معیار ما در واقع واریانس را نیز محاسبه می کنیم. اگر از فرمول فوق علامت جذر را حذف کنیم به واریانس دست می یابیم.
مثال انحراف معیار
یک سرمایه گذار قصد دارد انحراف معیار سبد سرمایه گذاری خود را که چهار ماه است آن را نگهداری کرده محاسبه کند. در جدول زیر بازده های تاریخی هر ماه را بصورت جداگانه مشاهده می کنید.
جهت محاسبه انحراف معیار، اولین قدم محاسبه میانگین است.
همانگونه که مشاهده شد میانگین چهار رقم فوق 5.5% می باشد.
حال اعداد را در فرمول قرار می دهیم تا انحراف معیار بدست آید.
انحراف معیار 10.34% بدست آمد.
در حال حاضر، سرمایه گذار می داند که بازده ماهانه پرتفوی یا همان سبد سرمایه گذاری او تقریبا نوسان 10 درصدی داشته است. با این اطلاعات سرمایه گذار می تواند پرتفوی خود را از نظر ریسک به سطح قابل قبول خودش نزدیک تر کند.
اگر سرمایه گذار اهل ریسک باشد و بدنبال سرمایه گذاری های پر ریسک با بازده بالا باشد می تواند اوراق با بازدهی بالاتر را به پرتفوی خود اضافه کند. بدین ترتیب انحراف معیار سبد سرمایه گذاری او نیز بالاتر خواهد رفت.
بالعکس اگر سرمایه گذار، یک شخص ریسک گریز باشد و با انحراف معیار بالای سرمایه گذاری، احساس آرامش خود را از دست می دهد سهام بزرگ را به پرتفوی خود اضافه می کند تا بازدهی سرمایه گذاری او نوسان کمتری داشته باشد.
توزیع نرمال بازده
تئوری توزیع نرمال بیان می کند که منحنی بازدهی یک سرمایه گذاری به شکل زنگ می باشد. همچنین منحنی توزیع نرمال به ما نشان می دهد که چه میزان از مشاهدات در کدام بخش از منحنی قرار می گیرد. این توزیع بصورت زیر می باشد:
- 68% از بازده ها در فاصله یک انحراف معیار از میانگین قرار دارند.
- 95% از بازده ها در فاصله دو انحراف معیار از میانگین قرار دارند.
- 99% از بازده ها در فاصله سه انحراف معیار از میانگین قرار دارند.
تصویر زیر این مفهوم را نشان می دهد.
همانگونه که مشاهده شد انحراف معیار، یک ابزار بسیار مفید در کمی کردن میزان ریسک یک سرمایه گذاری است. رصد کردن انحراف معیار پورتفوی و تعدیل پویای آن به سرمایه گذار کمک می کند تا ریسک سرمایه گذاری را متناسب با میزان ریسک پذیری خود تغییر دهد.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!چگونه بازدهی با ریسک را محاسبه کنیم؟
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 3.8 / 5. تعداد آرا 70
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
چگونه هارد فورک بر قیمت بیت کوین تاثیر می گذارد؟
الگوهای نمودار شمعی ژاپنی
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
دیدگاه شما