اندیکاتور Stochastic RSI در تحلیل تکنیکال
امروزه تحلیل تکنیکال در میان معاملهگران و تحلیلگران از محبوبیت بالایی برخوردار است. به همین منظور، آموزش ابزارهای تحلیل تکنیکال بسیار مهم و کاربردی است. یکی از ابزارهای کاربردی در این حوزه، اندیکاتورها هستند. در این مقاله از سری مقالههای آموزشی کارگزاری اقتصاد بیدار، اندیکاتور استوکاستیک RSI و جزئیات آن را بررسی میکنیم.
برای درک بهتر مفاهیم اندیکاتور استوکاستیک RSI در تحلیل تکنیکال ابتدا باید دو اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Indicator) و اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) را جداگانه بررسی کرده و سپس به بررسی اندیکاتور استوکاستیک RSI میپردازیم که به عبارتی ترکیبی از این ۲ اندیکاتور است.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی ( (RSI
شاخص RSI که یکی از پر کاربردترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میباشد، در اواخر دهه ۱۹۷۰ معرفی شد و به سرعت در بین تحلیلگران و تریدر ها، به ابزاری کلیدی در تشخیص عملکرد بازار مالی در مدت زمان مشخص تبدیل شد. این شاخص اساسا یک ابزار نوسانی با 2 محدوده بالا و پایین و یک اندیکاتور روندی مابین این محدوده است که میزان و شتاب نوسانات قیمتی را اندازهگیری و به طور کلی گرایش مومنتوم بازار (Momentum) را تجزیه و تحلیل میکند. شاخص آر اس آی میتواند ابزار بسیار سودمندی باشد.
اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Indicator)
اندیکاتور استوکاستیک در اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی توسط جرج لین به دنیای تحلیل تکنیکال معرفی شد. اندیکاتور استوکاستیک با سنجش ارتباط میان قیمت پایانی (بسته شدن) سهم و بازه قیمتی آن را در طی تایم فریم مشخص، شتاب روند قیمتی بازار یا سهم مورد نظر را بررسی میکنند.
اندیکاتور RSI Stochastic
اندیکاتور استوکاستیک RSI در بازه بین صفر تا یک یا صفر تا صد نوسان و حرکت میکند. زمانی که برای فرمولهای شاخصهای قدرت نسبی (RSI) از فرمول اسیلاتور استوکاستیک (Stochastic) بهره بگیریم، این اندیکاتور به وجود میآید.
اندیکاتور استوکاستیک RSI ، اندیکاتوری حساستر نسبت به تغییرات است. چرا که ساختار این اندیکاتور استوکاستیک به گونهای تنظیم شده است که بجای بررسی کلی تغییرات قیمت، به عملکرد تاریخی یک سهم توجه کند و همین فاکتور باعث میگردد سیگنالهای بیشتری نسبت به دیگر اندیکاتورها صادر شود.
در همین راستا برخی از تحلیلگران از استوکاستیک RSI میانگین متحرک میگیرند تا این حساسیت بیش از حد و ناپایداری را کم و کارایی اندیکاتور استوکاستیک RSI را افزایش دهند. برای مثال گرفتن میانگین متحرک ۱۲ روزه از استوکاستیک RSI باعث میشود اندیکاتور هموارتر و ثابتتری را داشته باشیم. لازم به ذکر است که پلتفرم معاملاتی اقتصاد بیدار امکان اعمال یک اندیکاتور روی اندیکاتور دیگر را در اختیار معاملهگران قرار داده است.
فرمول محاسبه RSI Stochastic
میتوان گفت هنگامی که ۲ بار از قیمت مشتق بگیرید، Stochastic RSI خواهید داشت. به زبانی دیگر، خروجی Stochastic RSI دو مرحله از قیمت سهم مورد نظر فاصله دارد. این باعث میشود که استوکاستیک RSI در زمانهایی با قیمت اصلی سهام همخوانی نداشته باشد. با توجه به تعداد بالای سیگنالهای تولید شده توسط استوکاستیک RSI ، اگر آن را به همراه سایر اندیکاتورها استفاده کنید، کاراییاش افزایش خواهد یافت.
MIN و MAX کمترین و بیشترین مقدار RSI در ۱۴ دوره اخیر است.
روشهای معاملاتی با اندیکاتور RSI Stochastic
به منظور انتخاب اندیکاتور Stochastic RSI در پلتفرم کارگزاری اقتصاد بیدار (مطابق شکل زیر) باید از قسمت اندیکاتورها ، اندیکاتور Stochastic RSI را انتخاب کنید.
در گام بعدی قبل از اقدام به خرید یا فروش باید به مقادیر این اندیکاتور که در پایین چارت قرار دارد، دقت شود. اندیکاتور استوکاستیک RSI برای تعیین نقاط ورودی و خروجی بالقوه و همچنین برای شناسایی نقاط بازگشتی قیمتی، مورد استفاده قرار میگیرد.
سیگنال خرید
زمانی که مقدار اندیکاتور استوکاستیک RSI ، 0.8 یا 80 و بالاتر باشد (در برخی از پلتفرمها بازه 0 تا 1 و در بعضی دیگر 0 تا 100 است )، در تحلیل تکنیکال این را سیگنال خرید تلقی کرده و انتظار دارید سهم یا بازار با روند صعودی همراه باشد.
سیگنال فروش
زمانی که مقدار اندیکاتور استوکاستیک RSI 0.2 ، یا 0 2 و پایینتر باشد (در برخی از پلتفرمها بازه 0 تا 1 و در بعضی دیگر 0 تا 100 است ) ، در تحلیل تکنیکال این را سیگنال فروش تلقی کرده و انتظار دارید سهم یا بازار با روند نزولی همراه باشد.
تحلیل خط میانگین در اندیکاتور RSI Stochastic
اعداد نزدیک به 50 یا 0.5 میتوانند نگرش مفیدی به معاملهگران دهند. برای مثال هنگامی که خط میانگین در بازه انتخابی مثل حمایت عمل میکند و خط استوکاستیک RSI بهتدریج افزایش یافته و به 80 نزدیک میشود، در این حالت میتوان انتظار روندی مثبت را برای سهم مورد نظر داشت.
در مقابل هنگامی که خط میانگین در بازه انتخابی مثل مقاومت عمل میکند و خط استوکاستیک RSI به تدریج کاهش یافته و به 20 نزدیک میشود، در این حالت میتوان انتظار روندی منفی را برای سهم مورد نظر داشت.
یکی دیگر از کاربردهای اندیکاتور استوکاستیک RSI ، شناسایی واگرایی (Divergence) است. حرکت قیمت یک سهم در خلاف جهت اندیکاتور یا سایر دادهها را واگرایی مینامیم. واگرایی نشاندهنده ضعیفشدن خط روند فعلی قیمت و در بعضی زمانها بیانگر تغییر جهت قیمت است.
تفاوت RSI و RSI Stochastic
اندیکاتور RSI نسبت به استوکاستیک RSI ، اندیکاتور کندتری است و حساسیت کمتری دارد، در نتیجه سیگنالهای معاملاتی کمتری صادر میکند.
حساستر بودن استوکاستیک RSI دارای فواید و مضراتی هست. گاهی اوقات این سیگنالهای خرید و فروش متعدد باعث میشوند تحلیلگران تصمیمات هیجانی بگیرند که همراه با سیگنالهای اشتباه است. همان طور که بیان شد میتوان برای اندیکاتور Stochastic RSI، میانگین متحرک اعمال کرد تا این حساسیت بیش از حد را کم کند و کارایی اندیکاتور استوکاستیک RSI را افزایش داد.
جمعبندی
اندیکاتور Stochastic RSI از دقیقترین و کاربردترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است که تحلیلگران برای تشخیص روند پیشرو از آن استفاده میکنند. در این مقاله به بررسی جزییات اندیکاتور استوکاستیک RSI و نحوه استفاده از آن پرداختیم. به طور کلی در تحلیل تکنیکال هنگام استفاده از اندیکاتورها بهتر است به سایر الگوها و اندیکاتورها نیز توجه شود تا تحلیل صورت گرفته قابل اعتمادتر و کم ریسکتر باشد. شما میتوانید برای آشنایی با سایر الگوها و اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، مقالات موجود در سایت اقتصاد بیدار را مطالعه بفرمایید.
اندیکاتور مووینگ اوریج ساده (میانگین متحرک)
آموزش ویدئویی نحوه کار کردن با اندیکاتور مووینگ اوریج (با تدریس دکتر محمد بحرینی)
اندیکاتورها (Indicator) از مهمترین و اصلی ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که در این مقاله در بخش اول، اندیکاتورها و انواع دسته بندی آنها و در بخش دوم، یکی از پرکاربرد ترین ابزارهای اندیکاتور ها به نام میانگین متحرک یا مووینگ اوریج (moving average) را به تو عضو عزیز خانواده بحرتحلیل معرفی می کنیم.
سایت بحرتحلیل در پایان مقاله یک فایل آموزشی رایگان با تدریس دکتر محمد بحرینی قرار داده است. در این فایل ویدئویی نحوه کار و معامله کردن با اندیکاتور مووینگ اوریج ساده بصورت کامل آموزش داده شده است.
بخش اول
اندیکاتور (INDICATOR) چیست؟
اندیکاتورها توابع ریاضی هستند که بر اساس فرمول های خاص در جهت تحلیل بازار بوسیله ابزارهای گرافیکی ترسیم و مورد استفاده قرار می گیرند. به طور کلی برای تحلیل تکنیکال قیمت ها جهت معاملات، بعد از تحلیل شخصی، آنگاه از انواع اندیکاتورهای تکنیکال جهت تایید تحلیل خودتان یا رد آن استفاده می شود.
چهار دسته اصلی اندیکاتورها:
۱- اندیکاتورهای روندی (Trend) :
این اندیکاتور ها اصولاً روی چارت قیمت نمایش داده می شوند و با روند قیمتی حرکت میکنند. اندیکاتور مووینگ اوریج یا میانگین متحرک یکی از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند (Trend) است. مانند اندیکاتور ایچی موکو و بولینگر باند.
۲- نوسانگرها (Oscillator):
این اندیکاتورها (اسیلاتور)، در زیر نمودار قیمت به صورت هیستوگرام و یا نوسانگر نمایان می شوند و اصولا بین دو عدد مثلا صفر و صد در حرکت هستند. هدفشان درک و سنجش میزان هیجان یا قدرت خریداران و فروشندگان و نشان دادن نقاط اشباع خرید و فروش است. مانند اسیلاتور مکدی، استوکاستیک، RSI.
۳- حجم (Volume):
اندیکاتورهای حجمی در زیر گراف قیمت نشان داده می شوند و بیانگر حجم معاملات هستند. مانند OBV و MFI و Volume
۴- بیل ویلیامز (Bill Wiliams):
بخش دوم
استراتژیهای معاملاتی معرفی شده توسط تحلیلگر و محقق بزرگ بورس، آقای بیل ویلیامز که نظریه های منحصر به فرد ایشان، ترکیب تئوری آشفتگی با روانشناسی تجاری بود که همه را در یک دسته بندی قرار داده اند. مانند اندیکاتور الیگیتور (Alligator)
نکته مهم: اندیکاتورهای روند (Trend) در زمانیکه بازار و نمودار آن سهم روند دارد (چه صعودی و چه نزولی) کاربرد دارند و اسیلاتورها (Oscillator) یا همان نوسانگرها در زمانیکه بازار رنج (بدون روند در حال نوسان) میباشد کاربرد بیشتری دارند و نبایستی جابجا از آنها استفاده کرد زیرا خیلی از اوقات سیگنال اشتباه میدهند.
اندیکاتور مووینگ اوریج (MOVING AVERAGE) یا میانگین متحرک
اندیکاتور مووینگ اوریج یکی از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند می باشد. میانگین متحرک (مووینگ اوریج) یک نمودار کاملا قابل تنظیم است ، به این معنی که یک سرمایه گذار می تواند هنگام محاسبه میانگین متحرک (مووینگ اوریج) ، هر بازه زمانی را که می خواهد آزادانه انتخاب کند.
متداول ترین بازه های زمانی مورد استفاده در میانگین متحرک ۱۵، ۲۵، ۳۰، ۵۰، ۵۵، ۱۰۰و ۲۰۰ روز است. (البته استاد در فایل ویدئویی زمانهای بهتر و مفصل تری آموزش داده اند که بهتر میتوان نتیجه گرفت.) هرچه مدت زمان ایجاد شده برای ایجاد میانگین کمتر باشد حساسیت آن نسبت به تغییرات قیمت بیشتر خواهد بود یعنی سرعت بیشتری دارند و سریعتر عکس العمل نشان میدهند.
هرچه مدت زمان طولانی تر باشد، میانگین حساسیت کمتری خواهد داشت. سرمایه گذاران برای محاسبه میانگین متحرک بر اساس اهداف معاملاتی خود ممکن است دوره های زمانی متفاوتی را انتخاب کنند، که بر اساس تجربه به آنها رسیده باشند. میانگین های متحرک کوتاه تر معمولاً برای معاملات کوتاه مدت استفاده می شوند ، در حالی که میانگین های متحرک بلند مدت بیشتر برای سرمایه گذاران بلند مدت مناسب هستند.
ساختار و فرمول مویینگ اوریج ها در حالت کلی بر مبنای میانگین و معدل گیری از قیمت نمودار است. اگر یک مووینگ اوریج را بروی چارت خود فعال کنیم نموداری را مشاهده خواهیم کرد که همقدم با قیمت پیش میرود و تا حد قابل توجهی نوسان ها را فیلتر میکند.
هنگامی که ما یک مووینگ اوریج با دوره زمانی ۲۰ را روی تایم فریم روزانه قرار میدهیم به معنای این است که یک مویینگ اورج ۲۰ روزه (۲۰ روز آخر) روی چارت خودمان داریم و زمانی که همین مووینگ اورج را در تایم یک دقیقه قرار میدهیم به این مفهوم است که ما یک مووینگ اوریج ۲۰ تا یک دقیقه ای (آخری) روی چارت فعال کرده ایم.
بنابراین در کل مووینگ اوریجی که در چارت مورد استفاده قرار میگیرد با تایم فریم آن نسبتی مستقیم نیز دارد.
کاربرد تمامی انواع مووینگ اوریج ها (moving average) یکی است. بهطور کلی اگر روند میانگین متحرک صعودی باشد، یعنی قیمت ها به تدریج افزایش می یابند.
اگر روند میانگین متحرک نزولی باشد، به این معنی است که قیمت ها به تدریج کاهش می یابند. اگر روند میانگین متحرک بلند مدت صعودی باشد، یعنی روند بلند مدت بازار صعودی است. از آنجا که محاسبه میانگین متحرک از تغییرات قیمت به دست می آید، تابعی از قیمت و روند بازار می باشد و به لحاظ ساختاری برای پیش بینی آینده قیمت همیشه مقداری از روند عقب تر می باشد.
نحوه محاسبه میانگین متحرک بسته به فرمول آن متفاوت است و ساده ترین شیوه محاسبه میانگین متحرک ساده می باشد که از جمع قیمتهای دوره زمانی اخیر(مثلا ۲۰ روزه) تقسیم به دوره زمانی(۲۰) بدست می آید. عدد بدست آمده را روی نمودار ترسیم میکنند و هر روز این اعداد را به هم وصل میکنند تا به شکل خط در بیاید.
انواع مووینگ اوریج ها بر اساس فرمول داخلی آنها :
۱- میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) با مخفف SMA
فرمول محاسبه SMA :
n= بازه زمانی (time period)
درطول سالیان استفاده از SMA (مووینگ اوریج ساده) تحلیلگران بازار مشکلی را در این اندیکاتور شناسایی کردند. در فرمول محاسبه این اندیکاتور اهمیت قیمت روزهای بازهزمانی انتخابی یکسان است. مثلا در محاسبه SMA با بازهزمانی۱۰ روزه برای یک سهم، تاثیر قیمت روز اول و روز دهم از بازهزمانی یکسان است.
۲-میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average) با مخفف EMA
فرمول محاسبه EMA:
EMA(t) = امروز EMA مقدار
Price(t) = قیمت امروز
فرمول محاسبه ضریب وزنی (K)
n = بازهزمانی (Time Period)
۳- میانگین متحرک نمایی دوگانه (Double Exponential Moving Average) با مخفف DEMA
۴- میانگین متحرک نمایی سهگانه (Triple Exponential Moving Average) با مخفف TEMA
نکات قابل توجه درمورد مووینگ اوریج ها:
الف_ مووینگ اوریجی که در چارت استفاده می شود با تایم فریم آن نسبت مستقیم دارد.
ب_ EMA حساستر از SMA عمل میکند.
ج_ DEMA حساس تر از EMA عمل می کند.
د_ TEMA حساس تر از DEMA عمل می کند.
بطور خلاصه در رابطه با سرعت و حساسیت:
*مووینگ اوریج ها چه کاربردهایی دارند؟
۱- ایجاد سطح حمایت و مقاومت دینامیک
در صورتیکه قیمتها در بالای خط موینگ اوریج باشند این خط اندیکاتور مانند یک سطح حمایتی عمل کرده و در هر بار برخورد به آن واکنش حمایتی از قیمتها نشان میدهد.
اما در صورتیکه قیمتها در زیر خط مویینگ اوریج باشند این خط اندیکاتور به عنوان مقاومت عمل کرده و اجازه عبور قیمتها را به راحتی از خود نمیدهد و یا در هر بار برخورد واکنش نشان میدهد.(مگر آنکه قدرت روند زیاد باشد و بتواند مقاومت (اندیکاتور مووینگ اوریج) را بشکند. در صورت شکسته شدن این خط مقاومتی (اندیکاتور مووینگ اوریج) تبدیل به حمایت میشود.
برای مثال اگر شما سهمی را با مووینگ اوریج ۵۰ تنظیم کرده باشید این اندیکاتور مانند یک سطح مقاومتی یا حمایتی به نمایش در می آید . البته باید پریودهای زمانی زیادی را امتحان کنید تا متوجه بشید چارت پیش روی شما دقیقا به چه تنظیماتی حساسیت دارد.
بهترین راه برای فهمیدن اینکه کدام پریود زمانی برای چارت شما بهتر کار می کند ، آزمایش چندین دوره زمانی مختلف است تا زمانی که یک دوره متناسب با استراتژی خود را پیدا کنید. لازم به ذکر است هر چارت با چارت دیگر به پریودهای زمانی، متفاوت عکس العمل نشان میدهد.
۲- گرفتن سیگنال خرید یا فروش از طریق قطع کردن خطوط مووینگ اوریج ها
برای اینکار لازم است ۲ مووینگ اوریج را فعال کنید توجه داشته باشید اگر از یک نوع مووینگ اوریج استفاده میکنید مثلا SMA بایستی دوره زمانی یکی از مووینگ اوریج ها پایین تر و دیگری بالاتر باشد مثلاً یکی ۲۰ دیگری ۵۵. و یا اینکه از دو موینگ اوریج متفاوت با سرعتهای متفاوت استفاده کنید مانند EMA و DEMA.
حال چگونه از قطع دو مووینگ اوریج سیگنال بگیریم؟ شما هر زمان مشاهده کردید موینگ اوریج ۲۰ (یا سرعت بالاتر)، خط موینگ اوریج ۵۵ (یا سرعت پایین تر) را به بالا قطع کرد سیگنال خرید گرفته و دقیقا برعکس در زمانهایی که موینگ ۲۰ به طرف پایین مووینگ ۵۵ را قطع کرد شما سیگنال فروش خواهید گرفت.
نکته مهمی که در انواع اندیکاتور گفته شد را فراموش نکنید: که باید توجه داشته باشید این سیگنال گرفتن در بازارهای روند کاربرد دارد و در بازارهای رنج سیگنال هایش اعتبار بسیار پایینی دارند. کلا” در بازارهای رنج ما بیشتر از اسیلاتورها (نوسانگرها) استفاده میکنیم.
۳- قانون فشردگی در مووینگ اوریج ها
برای این روش ما به حداقل ۸ تا ۱۰ مووینگ اوریج در بازه زمانی های مختلف نیاز داریم. عملکرد قانون فشردگی به این صورت است که هر زمان هر ۱۰ مووینگ روی هم قرار گرفتند و یا به اصطلاح مثل فنر فشرده شدند باید انتظار این را داشته باشیم که یک روند بسیار قدرتمند (نزولی یا صعودی) در آینده ایجاد خواهد شد. یعنی بعد از اینکه مووینگ ها از فشردگی خارج شدند نمودار قیمت با قدرت یا به سمت بالا حرکت میکند یا به سمت پایین.
نکته مهم: باید اجازه دهیم نمودار حرکت کند تا بفهمیم جهت به کدام سمت میباشد
کلام آخر
اگر تصمیم دارید یک سرمایه گذار حرفه ای شوید و بر تمام بازار تسط پیدا کنید، دوره آموزش تحلیل تکنیکال را به شما پیشنهاد می دهیم. وجه تمایز این دوره با سایر دوره ها در این است که به زبان ساده آموزش داده شده است. سایت بحر تحلیل با هدف رساندن شما به نقطه خوداتکایی در سرمایه گذاری و ثروت پایدار همراه همیشگی شماست.
دانلود اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Swing)
اندیکاتور استوکاستیک که با نام (Stochastic Swing)در وبسایت همیار بورس قرار داده شده است اندیکاتور بسیار کاربردی در بورس می باشد. این اندیکاتور به تخمین قیمت بسته شدن سهم و محدوده نوسان قیمت در یک دوره از پیش تعیین شده در بازار بورس می پردازد.
اندیکاتور استوکاستیک از نوع اندیکاتورهای اسیلاتور می باشد. این اندیکاتور از قیمت سهم در بازار و حجم معاملات پیروی نمی کند بلکه سرعت و جهت حرکت قیمت سهم در این اندیکاتور مهم است.
این اندیکاتور بر روی پلتفرم مفیدتریدر یا متاتریدر 5 اجرا می شود.
نحوه کار با اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Swing)
در اندیکاتور استوکاستیک نقاط اشباع خرید (over bought) و اشباع فروش (over sold) مهم است. محدوده حرکت اندیکاتور استوکاستیک در محدوده ۲۰ تا ۸۰ است که این محدوده بسیار مهم می باشد.
نکته مهمی که باید در نقطه اشباع خرید (خرید افراطی) در اندیکاتور استوکاستیک مد نظر داشت این است که احتمال کاهش قیمت سهم در بورس وجود دارد. همچنین در اندیکاتور استوکاستیک زمانی که در نقطه اشباع فروش (فروش افراطی) قرار داشته باشیم می بایست منتظر افزایش قیمت در بورس باشیم.
اندیکاتور Stochastic Swing شامل 3 خط در وسط و دو خط اصلی نوسانی می باشد. زمانی که دو خط پایینی به یکدیگر نزدیک شوند و دو خط اصلی از پایین کراس کنند و در حال رشد باشند زمان ورود به سهم می باشد.
همچنین زمانی که اندیکاتور Stochastic Swing دو خط بالایی به یکدیگر نزدیک شوند و دو خط اصلی از بالا به سمت پایین کراس کنند می بایست از سهم خارج شد.
این اندیکاتور اندیکاتور بسیار کاربردی برای سرمایه گذاران بازار بورس می باشد.
مووینگ اوریج و نحوه استفاده از آن در فارکس
آنچه که باید در مورد مووینگ اوریج ها (moving average) بدانید
در همین ابتدا و پیش از آغاز بحث اصلی آموزش رایگان فارکس کمی به توضیح در رابطه با اندیکاتورها خواهیم پرداخت. به طور کلی می توان اندیکاتورها را در سه گروه به شرح زیر دسته بندی نمود:
1 – اندیکاتورهای روند نماها یا همان تعقیب کننده های قیمت (Trend)
به طور معمول نمایش این دسته از اندیکاتورها بر روی چارت های قیمت صورت خواهد گرفت و از بین این اندیکاتورها می توان مووینگ اوریجها، بولینگر باند، ایچی موکو، سار و …..را نام برد.
2 – اندیکاتورهای نوسان نماها (Oscillator)
این اندیکاتورها در زیر نمودار قیمت و به شکل هیستوگرام و نوسانگر مورد استفاده قرار خواهند گرفت. اندیکاتورهایی نظیر مک دی، RSI، استوکاستیک و ….
3 – اندیکارتورهای حجمی (Volumes)
نمونه های فرمول محاسبه نوسانگر استوکاستیک فرمول محاسبه نوسانگر استوکاستیک حجمی نیز در زیر گراف قیمت کاربرد خواهند داشت. اندیکاتورهای حجم با وجود عدم برخورداری از دقتی بالا اما برای نمایش حجم معاملات مورد استفاده قرار می گیرند. برای مثال مواردی چون OBV، MFI و…
همان طور که گفتیم مووینک اوریج ها از خانواده اندیکاتورهای روند نما به شمار آمده و از آن جایی که این اندیکاتور به طور معمول مورد استفاده زیادی قرار گرفته و در بیشتر فرمول های داخلی اندیکاتورها می توان آن فرمول محاسبه نوسانگر استوکاستیک را یافت لذا از آن به عنوان مادراندیکاتورها یاد می شود.
برای تهیه تمامی مویینگ اوریج ها در واقع یک فرمول ثابت وجود داشته و به نوعی از قیمت میانگین و معدل گرفته خواهد شد.
منظور از میانگین متحرک نیز میانگین حاصله از داده های بازار در دوره زمانی مشخص می باشد. به طور معمول میانگین متحرک، اندیکاتوری تکنیکال بوده که به منظور هموارسازی داده های بازار و به منظور تشخیص روند کاربرد خواهد داشت. برای درک بهتر این موضوع، نگاهی به شکل زیر بیندازید:
آموزش کامل مووینگ اوریج moving average تصویری
در اغلب اوقات برای ایجاد یک مووینگ اوریج از فرمول زیر استفاده خواهد شد:
Close= قیمت انتهایی دوره
*با قرار دادن یک مویینگ اوریج با دوره زمانی 11 بر روی تایم فریم روزانه، در واقع بر روی چارت یک مویینگ اوریج 100 روزه حاصل خواهد شد، اما با قرار دادن همان مویینگ اوریج بر روی زمان 5 دقیقه بر روی چارت یک مویینگ اوریج 100 تا 5 دقیقه به وجود خواهد آمد. به نوعی می توان گفت که رابطه میان مویینگ اوریج مورد استفاده در چارت، با تایم فریم کاملا مستقیم خواهد بود.
آشنایی با مووینگ اوریج ها طبق فرمول داخلی آنها :
شماره نام کامل نام مخفف
1 Simple Moving Average SMA
2 Exponential Moving Average EMA
3 Smoothed Moving Average SMMA
4 Linear Weighted Moving Average LWMA or WMA
به طور خلاصه می توان تفاوت میان تمامی این مویینگ اوریج ها را در دو مورد زیر دانست:
- عملکرد EMA با ضریب حساسیت بالاتر
- در نظرگیری وزن و بهای بیشتر برای قیمت های جدید در EMA و WMA
در ادامه به صورت مختصر با کاربردهای و مزایای مووینگ اوریج ها آشنا خواهیم شد.
مووینگ اوریج ها دارای چه کاربردهایی می باشند؟
1- مووینگ اوریج ها را می توان یک حامی و مراقبت پویا دانست.
در واقع شما توانسته با انداختن یک مووینگ اوریج با تایم مشخص بر روی چارت به بررسی واکنش قیمت در گذشته به آن بپردازید. برای نمونه یک سهم احتمال داشته نسبت به موونیگ 55 در تایم روزانه از خود حساسیت نشان دهد. به نوعی شما بایستی مووینگ حساس هر سهام را بیابید.
2 – امکان تهیه سیگنال خرید و فروش از کراس و برخورد مویینگ ها
در این شیوه شما بایستی دست کم دو مووینگ اوریج در اختیار داشته باشید که یکی از آن ها دارای دوره زمانی بالا و کند و مووینگ اوریج بعدی نیز از دوره زمانی کوچک و یا همان تند برخوردار باشد. با قرارگیری مویینگ تند بر زیر مویینگ کند ارسال سیگنال فروش انجام خواهد شد و با آمدن مویینگ تند بر روی موینگ کند صدور سیگنال خرید صورت خواهد گرفت. این روش در بازارهای روند دار بسیار کاربردی خواهد بود.
3 – در بین مووینگ اوریج ها می توان از ویژگی دافعه و جاذبه بهره برد.
در این شیوه در واقع از طریق فشرده سازی 10 مووینگ اوریج و نیز آزادسازی انرژی آن ها در یک سو، کاهش و یا افزایش شدید قیمت ها حاصل خواهد شد و در چنین شرایطی میان مووینگ ها دافعه ایجاد شده و از هم دور خواهند شد.
صفر تا صد تحلیل تکنیکال با مووینگ اوریج
در مفهوم تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، اندیکاتورها همواره از جایگاه ویژهای برخوردار بودهاند و در این میان اندیکاتور مووینگ اوریج یا میانگین متحرک را میتوان پایهایترین اندیکاتورها بهحساب آورد. اساساً اندیکاتورها در ۳ دستهبندی اندیکاتورهای Trend (روند نماها یا تعقیب کننده قیمت)، Oscillator (نوساننماها) و اندیکاتورهای Volumes (حجمی) قرار میگیرند و دراینبین مووینگ اوریج در حقیقت میانگینی از قیمتها یا دادهها در یک بازه زمانی بخصوص است که بهعنوان یک اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی استفادهشده و از آن در تشخیص روندهای قیمتی بهکار گرفته میشوند.
از طرفی فرمول محاسبه نوسانگر استوکاستیک مووینگ اوریج به عنوان مادر اندیکاتورها شناخته میشود و بهنوعی بسیاری از اندیکاتورها، نشئت گرفته از این اندیکاتور هستند و درنتیجه میتوان بیان داشت که این اندیکاتور از اهمیت فوقالعاده زیادی در تحلیل تکنیکال برخوردار است. ازاینرو در این مطلب قصد داریم تا مفصلاً به مفهوم کلی این اندیکاتور، انواع آن و کاربردهایی که در تحلیل تکنیکال دارد بپردازیم.
مووینگ اوریج (Moving Average) چیست؟
مووینگ اوریج یا میانگین متحرک به اندیکاتورهایی گفته میشود که نوسانات قیمتی را فیلتر کرده و بهصورت هموار در جهت روند بازار حرکت میکند. این اندیکاتور جهت آینده قیمت را پیشبینی نکرده و جهت فعلی آن را تعیین میکنند. ازاینرو به علت اتکای این اندیکاتور به گذشته قیمت، بهنوعی کند و تأخیری بهحساب میآید. از طرفی مووینگ اوریج در فیلتر کردن نوسانات شدید قیمتی و هموار کردن روندها، کاربرد زیادی دارد. علاوه بر این، این اندیکاتور اساس ساخت بسیاری از اندیکاتورهای دیگر مثل باندهای بولینگر، اندیکاتور مکدی (MACD) و اسیلاتور مک کلان (McClellan) بهحساب میآید.
مووینگ اوریج که با نماد اختصاری MA نمایش داده میشود، در دسته اندیکاتورهای تعقیبکننده قرار دارد و نوسانات بازار را به خطی صاف و ملایم بدل میکند و بهنوعی یک اندیکاتور پیرو روندها بهحساب میآید. دقت کنید که این اندیکاتور تأخیر دارد و این بدین معنی است که در توصیف وضعیت فعلی بازار نیز باکمی تأخیر عمل میکند و در حقیقت علت این تأخیر نیز بهدست آمدن آن از محاسبه قیمتهای پیشین است.
اساساً از مووینگ اوریجها در راستای شناسایی جهت روند یا تعیین سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده میشود. در تصویر زیر میتوانید نمودار قیمتی با ۲ اندیکاتور SMA و EMA را مشاهده کنید.
حال احتمالاً برای شما سؤال پیشآمده که SMA و EMA به چه معنا هستند. جهت دریافت پاسخ خود، در ادامه با ما همراه باشید تا به بررسی انواع اندیکاتور مووینگ اوریج بپردازیم.
انواع اندیکاتور مووینگ اوریج
بهطور کلی مووینگ اوریج دارای انواع مختلفی است که ۲ نوع از آن به نسبت دیگر انواع آن دارای کاربرد بیشتری در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است و این دو عبارتاند از میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) که در ادامه به معرفی و بررسی هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.
مووینگ اوریج ساده (SMA)
این اندیکاتور که اختصاراً با نماد SMA نمایش داده میشود، سادهترین حالت محاسبه میانگین است و در آن قیمتها در بازههای زمانی مشخصی باهم جمع شده و حاصل آنها، بر تعداد این بازههای زمانی تقسیم میشود. در این اندیکاتور، شما قادر هستید تا نوع قیمت را انتخاب کرده و بر اساس راهبُرد معاملاتی خود، از انواع قیمتها مثل قیمتهای باز (Open)، قیمتهای بسته (Close) قیمتهای پایانی، بالاترین و پایینترین قیمت و … نیز استفاده کنید.
از طرفی اندیکاتور SMA، پرکاربردترین و درعینحال موردانتقادترین روش محاسبه میانگین بهحساب میآید. مثلاً فرمول محاسبه نوسانگر استوکاستیک ازجمله معایبی که به مووینگ اوریج ساده وارد است میتوان به این اشاره کرد که این اندیکاتور میان قیمتهای گذشته و اخیر تمایز قائل نشده و خروجی سیگنال کندی نیز دارد. بهطور مثال اگر میانگین ساده پنجاه روز اخیر را برای یک سهم یا دارایی حساب کنیم، میان قیمت روز نخست و پنجاهم، هیچ تفاوتی وجود نخواهد داشت.
برای درک بهتر فرض کنید که قیمت در روز اول دو هزار دلار است و در روز پنجاهم چهار هزار دلار و در طی این مدت، دو هزار دلار افزایش قیمت داشتهایم. حال تصور کنید که قیمت در روز نخست چهار هزار دلار و در روز پنجاهم دو هزار دلار است و در طی این مدت دو هزار دلار کاهش داشتهایم. بااینکه این ۲ شرایط کاملاً عکس یکدیگر هستند، ولی نتیجه حاصله از SMA در هر ۲ حالت یکسان است. در ادامه میتوانید فرمول محاسبه این اندیکاتور را مشاهده کنید:
درواقع این ایراد باعث شده تا تحلیلگران از نوع دیگری از مووینگ اوریج بنام مووینگ اوریج نمایی جهت محاسبه میانگین قیمت استفاده کنند که در ادامه به توضیح آن خواهیم پرداخت.
مووینگ اوریج نمایی (EMA)
این اندیکاتور که اختصاراً با EMA نمایش داده میشود جهت برطرف کردن مشکل SMA طراحیشده و در حقیقت بیشتر تمرکز آن بر روی قیمتهای اخیر است و نسبت به تغییرات قیمتی اخیر واکنش سریعتری از خود نشان میدهد. به بیانی دیگر، این اندیکاتور، به دلیل افزایش تأثیر قیمتهای اخیر در محاسبات آن، از محبوبیت بسیار بالاتری در میان تحلیلگران برخوردار است و علت این محبوبیت نیز خروجی سیگنال سریعتری است که دارد. در ادامه میتوانید فرمول محاسبه این اندیکاتور را مشاهده کنید:
EMA(t) : مقدار EMA امروز
Price(t) : قیمت امروز
فرمول محاسبه ضریب وزنی
کاربرد مووینگ اوریج
میانگین متحرک یا ma به طور گستردهای در تحلیل تکنیکال استفاده میشود و در واقع یک ابزار تحلیل در بازار بورس است. از مووینگ اوریج برای سرمایه گذاری و سود بردن از الگوهای تغییر قیمت اوراق بهادار استفاده میشود. به طور کلی، تحلیلگران بازار بورس از میانگین متحرک برای تشخیص اینکه آیا در حرکت یک اوراق بهادار تغییر رخ میدهد یا خیر، مانند تشخیص یک حرکت نزولی ناگهانی در قیمت اوراق بهادار استفاده میکنند.
در مواقع دیگر، تحلیلگران از میانگین متحرک برای تأیید سوء ظن خود مبنی بر اینکه ممکن است تغییری در حال رخ دادن باشد، استفاده میکنند. به عنوان مثال، اگر قیمت سهام یک شرکت بالاتر از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه خود باشد، ممکن است به عنوان یک سیگنال صعودی در نظر گرفته شود.
انواع مووینگ اوریج
Moving average را میتوان به روشهای مختلفی محاسبه کرد. میانگین متحرک ساده پنج روزه یا SMA پنج قیمت اخیر بسته شدن روزانه را با هم جمع میکند و این رقم را بر پنج تقسیم مینماید تا میانگین جدیدی روزانه به دست بیاید. هر میانگین به بعدی متصل میشود و خط جریان منفرد را ایجاد مینماید.
یکی دیگر از انواع محبوب میانگین متحرک، میانگین متحرک نمایی یا EMA است. محاسبه آن پیچیدهتر است، زیرا وزن بیشتری را برای قیمتهای اخیر اعمال میکند. اگر یک SMA ۵۰ روزه و یک EMA ۵۰ روزه را روی یک نمودار ترسیم کنید، متوجه خواهید شد که EMA سریعتر از SMA به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد و علت آن وزن اضافی در دادههای قیمت اخیر است.
نرم افزار رسم نمودار و پلتفرمهای معاملاتی محاسبات را انجام میدهند و برای استفاده از مووینگ اوریج نیازی به محاسبه دستی نیست. MA ها نسبت به یکدیگر برتری ندارند و هر کدام در جایگاه خود کاربرد دارند.
یک EMA ممکن است برای مدتی در یک بازار سهام یا مالی به کار برود، و در زمانهای دیگر یک SMA ممکن است بهتر عمل کند. بازه زمانی انتخاب شده برای میانگین متحرک نیز نقش مهمی در میزان موثر بودن آن (صرف نظر از نوع اندیکاتور) دارد. Moving average به سه دسته ساده، نمایی و وزن دار تقسیم میشود.
نحوه محاسبه انواع مووینگ اوریج
برای محاسبه میانگین متحرک ۵ روزه ساده، در واقع میانگین قیمت سهام در ۵ روز گذشته محاسبه میگردد. فرمول میانگین متحرک بسیار ساده است و در هر نقطه از زمان میتوان آن را محاسبه کرد. در فرمول، میتوان با محاسبه میانگین تعداد معینی از دورههای مربوط به آن زمان را به دست آورد. فرمول میانگین متحرک ساده، یک فرمول میانگین معمولی در دوره زمانی مشخصی است.
برای محاسبه میانگین متحرک وزنی، از فرمول میانگین وزنی استفاده میکنیم. یعنی قیمت در روزهای گدشته ضرب در وزن آن میشود و این اعداد با هم جمع میشوند و میانگین گرفته میشود. دادههای اخیر در این محاسبه، وزن بیشتری دارند. قیمتهای دورههای مختلف در وزن خود ضرب شده و با هم جمع میشوند.
وزن در نقاطی که مربوط به قیمتهای گذشته هستند کمتر است و در نتیجه این قیمتها تأثیر کمتری در مقدار نهایی میانگین وزندار دارند. قیمتهای اخیر در محاسبه میانگین وزن دار اثر بیشتری دارند. محاسبه مووینگ اوریج بستگی به این دارد که چه نوعی از این اندیکاتور را میخواهید محاسبه کنید.
در میانگین متحرک نمایی یک عامل ضرب داریم که وزن بیشتری را به قیمتهای اخیر اختصاص میدهد. این عامل ضرب حاصل تفریق مقدار نقطه داده فعلی و میانگین متحرک نمایی در دوره قبل است. به یاد داشته باشید که نیازی به محاسبه دستی این مقادیر نیست و همه آنها توسط برنامهها محاسبه میشوند.
بهترین اعداد (اعداد طلایی مووینگ اوریج)
معروفترین و کاربردیترین اعداد به کار رفته در میانگین متحرک، اعداد ۲۰۰، ۱۰۰، ۵۰، ۲۰ و ۱۰ هستند. این اعداد را میتوان به شکل ترکیبی یا تکی استفاده کرد. به این مجموعه اعداد، اعداد طلایی Moving average میگویند. علاوه بر اعداد ذکر شده، میتوان از اعداد فیبوناچی نیز استفاده کرد زیرا در MA کاربرد زیادی دارند.
ابزارها و اوسیلاتورهای معاملاتی بخش دوم
که از آنها برای هشدار های فشار خرید و فروش و شناسایی روند استفاده می شود.
اندیکاتور های نوسان نما می توانند اطلاعاتی از قبیل بهترین نقطه ورود به بازار و بهترین نقطه خروج را در بازارهای رنج و نوسان دار بدهند.
اندیکاتور های نوسان نمادر چارت قیمتی بصورت یک پنجره ی جداگانه ای در زیر نمودار قیمت رسم می شوند.
این اندیکاتورها از 2 ناحیه با نام های اشباع خرید(Bought Over) و اشباع فروش(Sold Over) تشکیل می شوند
و زمانی که قیمت یا اندیکاتور از این ناحیه ها خروج کرد بعنوان صدور سیگنال خرید و صدور سیگنال فروش محسوب می شود.
در مقاله قبلی با تعریف کاربرد برخی از اوسیلاتورها آشنایی پیدا کردیم
در این قسمت می خواهیم به ادامه مبحث اوسیلاتورها و ابزارهای کاربردی در بازار بورس بپردازیم.
اوسیلاتور CCI
CCI مخفف Commodity Channel Index است که ابزاری کاربردی برای بازار بورس و سهام محسوب می شود .
این اندیکاتور برای اولین بار توسط شخصی به نام دونالد لمبرت به وجود آمده است .
اندیکاتور CCI نوعی اوسیلاتور است که در فرمول آن از قیمت روز و میانگین متحرک استفاده می شود .
و از درجه بندی خاصی برخوردار است که خط میانی آن ۰ است و حد پایین آن -۱۰۰ و حد بالای آن +۱۰۰ است .
اوسیلاتور CCI نشان دهنده ی انحراف قیمت از میانگین متحرک بازه معین شده توسط کاربر است .
و قدرت شتاب نوسان در یک روند بازار را به خوبی نمایان می کند.
بیشترین نوسان در این اندیکاتور (حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد ) در بازه – ۱۰۰ و + ۱۰۰ صورت می گیرد.
برای محاسبه این اندیکاتور از موارد زیر استفاده می شود:
۱٫ قیمت دارایی ( PRICE )
۲٫ میانگین متحرک دارایی (MA)
۳٫ انحراف معیار (D)
CCI با فرمول زیر محاسبه می شود:
(قیمت معمولی – میانگین متحرک ساده) / (0.015 x میانگین انحراف) 3
(CCI=( PRICE – MA) .(0.015*D
CCI در اصل برای مشاهده تغییرات روند طولانی مدت بازار ایجاد شد.
اما توسط معامله گران برای استفاده در همه بازارها یا بازه های زمانی سازگار شده است.
۱. تجارت با بازه های زمانی محدود ، سیگنال های خرید یا فروش بیشتری را برای معامله گران فعال فراهم می سازد .
معامله گران غالباً از CCI در نمودار بلند مدت استفاده می کنند .
استراتژی ها و شاخص ها بدون اشکال نیستند ،
و تعدیل معیارهای استراتژی و دوره شاخص ممکن است عملکرد بهتری را ارائه دهد.
اگرچه همه ی ابزار ها بی عیب و عاری از خطا نیستند ،
اما اجرای یک استراتژی حد ضرر می تواند به داشتن ریسک کمتر در معاملات به ما کمک کنند ،
و آزمایش استراتژی CCI ،برای سودآوری در بازار و بازه زمانی، نخستین گام ارزشمند قبل از شروع معاملات است .
تا بتوانیم از روند غالب در نمودار کوتاه مدت برای جداسازی بازپرداخت ها و تولید سیگنال های تجاری استفاده کنیم .
استراتژی اساسی CCI
یک استراتژی اصلی CCI برای ردیابی حرکات بالاتر از 100+ استفاده می شود که باعث تولید سیگنال های خرید
و حرکات زیر100- می شود که باعث تولید علائم معاملاتی برای فروش می شود.
سرمایه گذاران ممکن است بخواهند تنها سیگنال های خرید را بگیرند ،
در زمان بروز سیگنال های فروش ، از آن خارج شوند ، و دوباره هنگام دریافت سیگنال خرید ، مجدد سرمایه گذاری کنند.
چندین استراتژی CCI بازه زمانی
CCI همچنین در چندین بازه زمانی قابل استفاده است. نمودار بلند مدت برای ایجاد روند غالب مورد استفاده قرار می گیرد ،
در حالی که یک نمودار کوتاه مدت که دارای نقاط ضعف و نقاط ورود به آن روند می باشد.
معامله گران فعال تر معمولاً از یک استراتژی بازه زمانی چندگانه استفاده می کنند و حتی می توان از آن برای معاملات روزانه استفاده کرد ،
زیرا در معاملات “بلند مدت” و “کوتاه مدت” نسبت به مدت معامله برای ماندن در مواضع خود به معامله گر کمک خواهد کرد .
هنگامی که CCI در نمودار بلند مدت شما از +100 بالاتر حرکت می کند ، این یک روند صعودی را نشان می دهد
و شما فقط در نمودار کوتاه مدت به دنبال سیگنال خرید هستید.
این روند تا زمانی که CCI زیر 100- باشد ، در نظر گرفته می شود.
مهمترین نکته ای که در به کارگیری از تمامی اندیکاتورها از جمله CCI باید در نظر بگیریم این است که ،
اندیکاتورها به تنهایی نباید ملاک خرید ما باشد ، بلکه می تواند به عنوان یک ابزار حمایتی در جهت شناسایی سیگنال خرید و فروش کمک کند.
استوکاستیک (Stochastic Oscillator)
این اوسیلاتور توسط فردی بنام جورج لین که در سالهای 1950 زندگی میکرده ابداع شده
ورودی های این اوسیلاتور کمی با سایر ابزارها متفاوت هست چرا که ورودی های آن از حجم معاملات و قیمت سهم پیروی نمیکند
لذا ورودی های آن صرفا بر اساس سرعت و جهت حرکت روند میباشد.
این اندیکاتور هم به عنوان اندیکاتور اوسیلاتوری شناخته شده است
از این منظر که نقاط اشباع خرید و نقاط اشباع فروش را به خوبی برای ما نمایان می کند.
از مزیت های اصلی دیگر این اندیکاتور این است که حرکت و جهت روند را شناسایی می کند و نقطه ورود و خروج درست را برای ما تعیین می کند .
اوسیلاتور استوکاستیک (به انگلیسی Stochastic Oscillator) با نام نوسانگر تصادفی نیز شناخته میشود.
استوکاستیک یک شاخص برای Momentum است که قیمت بسته شدن یک سهام را با طیفی از قیمتهای آن در طول یک بازه زمانی معین مقایسه میکند.
حساسیت این نوسانگر به حرکات بازار را میتوان با تنظیم آن با بازه زمانی یا با گرفتن یک میانگین متحرک از نتیجه کاهش داد.
از این نوسانگر با استفاده از مقادیر محدود صفر تا صد برای صدور سیگنالهای معاملاتی فروش بیش از حد (oversold) و خرید بیش از حد (overbought) استفاده میشود.
نکات کلیدی:
- استوکاستیک یک اسیلاتور تکنیکال مشهور برای ایجاد تشخیص نقاطی است که سهام، در منطقه خرید یا فروش فرمول محاسبه نوسانگر استوکاستیک قرار دارد.
- این شاخص در دهه 50 میلادی ایجاد شده و تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته است .
- نوسانگرهای تصادفی بیشتر نسبت به اندازه حرکت حساس هستند تا نسبت به قیمت مطلق.
چگونه از استوکاستیک سیگنال دریافت کنیم؟
قوی ترین سیگنال ها در این اوسیلاتور زمانی رخ می دهد که اسیلاتور از محدوده های اشباع
( بالای 80 برای سمت فروش و زیر 20 برای سمت خرید) خارج شود.
هر چه شیب خطوط اوسیلاتور بیشتر باشد تغییر روند با سرعت بیشتری رخ خواهد داد.
خروج اوسیلاتور از محدوده زیر 20 به سمت بالا می تواند یک سیگنال خرید خوب باشد و سهم وارد رشد دوباره شود.
باند بولینگر (Bollinger Band)
باند بولینگر (به انگلیسی Bollinger Band) یک ابزار تحلیل تکنیکال است که از ترسیم مجموعه خطوط زیر تشکیل میشود:
- دو انحراف معیار (standard deviation) (مثبت و منفی)
- یک میانگین متحرک ساده (SMA)
کاربر میتواند مقادیر فرمول محاسبه نوسانگر استوکاستیک این موارد را به دلخواه تنظیم کند.
معاملهگر تکنیکال معروف، جان بولینگر (John Bollinger)، باند بولینگر را ابداع و به نام خود ثبت کرد.
نکات کلیدی:
- باندهای بولینگر یک ابزار تحلیل تکنیکال است که توسط جان بولینگر ابداع شد.
- باندهای بولینگر از سه خط تشکیل شدهاند: یک میانگین متحرک ساده (باند وسط)، یک باند بالا، و یک باند پایین.
- باندهای بالا و پایین معمولا دو انحراف معیار مثبت و منفی از یک میانگین متحرک ساده 20 روزه هستند اما میتوان آنها را تغییر داد.
نحوه محاسبه باندهای بولینگر
اولین قدم در محاسبه باندهای بولینگر، محاسبه میانگین متحرک ساده ورقه بهادار مورد بحث (اغلب با استفاده از میانگین متحرک ساده 20 روزه) است.
یک میانگین متحرک 20 روزه میتواند میانگین قیمتهای بسته شدن برای 20 روز اول را به عنوان اولین نقاط داده محاسبه کند.
نقطه داده بعدی باعث حذف قیمت قبلی میشود و قیمت روز 21 را اضافه کرده و میانگینگیری میکند و الی آخر.
در مرحله بعد، انحراف معیار قیمت ورقه بهادار محاسبه میشود.
انحراف معیار محاسبه ریاضی واریانس میانگین است و در علم آمار، اقتصاد، حسابداری و امور مالی کاربرد ویژهای دارد
برای مجموعه دادهای فرضی، انحراف معیار محاسبه میکند که چگونه اعداد توزیع شده از یک مقدار میانگین هستند.
انحراف معیار را میتوانید با استفاده از ریشه توان دوم واریانس که خود میانگین تفاوتهای مجذور میانگین است محاسبه کنید.
سپس، آن مقدار انحراف معیار را ضرب در دو کنید و مقدار حاصل را از هر نقطه در طول میانگین متحرک ساده هم تفریق و هم جمع کنید.
مقادیر به دست آمده باندهای بالایی و پایینی را به وجود میآورند.
باندهای بولینگر به شما چه میگویند؟
باندهای بولینگر تکنیکی بسیار مشهور هستند. بسیاری از معاملهگرها بر این باورند که هر چه حرکات قیمت به باند بالایی نزدیکتر باشد،
بازار بیشتر در معرض بیش خرید (overbought) است، و هرچه حرکات قیمت به باند پایینی نزدیکتر باشد، بازار بیشتر در معرض بیش فروش (oversold) است.
باز و بسته شدن پهنای باند های بولینگر
در اندیکاتور بولینگر باند ٬باند ها بر اساس میانگین متحرک باز و بسته می شوند.
هر گاه تغییرات قیمت (نوسانات) افزایش پیدا کند پهنای باند بولینگر افزایش پیدا می کند
و فاصله بین باند های بالا و پایین زیاد می شود.
و هرگاه نوسانات و تغییرات قیمت کاهش یابد فاصله باند های بولینگر کم می شود و پهنای باند کم می شود.
اگر پهنای باند بطور غیر معمول افزایش یابد هشدار اتمام روند قبلی را می دهد
و اگر پهنای باند بطور غیر معمول کاهش یابد هشدار شروع روند جدید را می دهد که در سیگنال های خرید و فروش بسیار مهم و کاربردی است.
اگر در این موقعیت یک کندل کاملا بالای میانکین متحرک قرار بگیرد و یا کندلی خارج از باند بالایی شود سیگنال خرید برای روند صعودی پیش رو صادر می شود.
نکات اندیکاتور باند های بولینگر:
یکی از ساده ترین کاربرد های باند های بولینگر تعیین هدف قیمتی است
بطوریکه اگر قیمت از باند پایین به سمت بالا حرکت کند و از خط میانی عبور کند می توانیم هدف بعدی قیمت را باند بالایی در نظر بگیریم
همچنین اگر قیمت از باند بالایی به سمت پایین حرکت کند و از خط میانی عبور کند
می توان قیمت بعدی را در باند پایینی هدف گذاری کرد.
اگر قیمت خارج از باند های بولینگر ثبت شود اصطلاحا شکست باند های بولینگر گفته می شود.
در روند های صعودی اغلب معاملات در بین باند بالایی و خط میانی صورت می گیرد و خط میانی به عنوان خط حمایتی عمل می کند
و در روند نزولی اغلب معاملات در بین باند پایینی و خط میانی صورت می گیرد
که خط میانی در این وضعیت به صورت خط مقاومتی عمل می کند.
برخی افراد که اطلاع و تجربه کافی از ابزار های تحلیل تکنیکالی ندارند
در باند های پایینی بولینگر خرید و در باند بالایی به موقعیت فروش می روند در حالی که این روش بطور قطعی و همیشگی درست نیست
و با اشتباه باعث ضرر و زیان در بورس می شود البته این استراتژی تنها در زمانی که روند وجود ندارد و بازار رنج است
و اندیکاتور باند های بولینگر شیب افقی فرمول محاسبه نوسانگر استوکاستیک دارد قابل انجام است.
هرگز و هرگز به تنهایی با استفاده از اندیکاتور باند های بولینگر نمی توان اقدام به خرید و فروش کرد
بلکه باید این ابزار تحلیل تکنیکال را در کنار دیگر ابزار ها و تحلیل های بنیادی به کار برد
تا در کنار کاهش ریسک قطعیت بیشتری در تحلیل ها و انتخاب های درست بوجود آید.
اندیکاتور ADX
اندیکاتور ADXیکی از اندیکاتورهای پرطرفدار در میان تحلیلگران است و اطلاعاتی را در خصوص با شتاب و قدرت روند به ما خواهد داد.
اندیکاتور ADX از ۳ خط تشکیل شده است؛ خط ADX ، خط DI مثبت و خط DI منفی.
خط ADX قدرت روند را محاسبه می کند و این بدین معنی است که صعودی بودن این خط به معنای افزایش قدرت روند خواهد بود،
لذا معلوم است که اندیکاتور ADX نزولی به معنی از دست رفتن قدرت روند و ADX صاف نیز به معنای خنثی بودن روند می باشد.
نکته ای که در این خصوص باید توجه داشته باشید این است که خط ADX جهت روند را مشخص نخواهد کرد!
همانطور که پیش تر هم گفتیم، وقتی که ADX در حالت صعودی باشد، تنها به معنی افزایش قدرت روند است،
پس چنانچه بازار در یک روند نزولی قرار داشته باشد و ADX در حالت صعودی قرار بگیرد، این بدین معنی است که روند نزولی در حالت قدرت گرفتن است.
میتوان گفت که خطوط DI، اطلاعاتی در خصوص با جهت روند و همچنین قدرت روند به ما خواهد داد.
پیش از این که به دنیال نمودار و استفاده از خطوط DI بروید، در نظر داشته باشید که شیوه اندازه گیری این خطوط را بفهمید.
تنها موردی که باید مد نظر قرار دهید این است که خطوط DI بالاترین و پایین ترین قیمت کندل ها را با یکدیگر مورد قیاس قرار می دهد.
اندیکاتور ADX هم مثل دیگر اندیکاتورها سیگنال هایی را می دهد،
ولی مهم است بدانید که همه سیگنال ها الزاما ۱۰۰ درصد درست نیستند
و این امکان وجود دارد که خطا داشته باشد. لذا وظیفه ما به عنوان یک معامله گر این است
که با استفاده از دیگر ابزارهای تکنیکال، سیگنال های اشتباه را فیلتر کرده و سیگنال هایی با احتمال موفقیت بالا را بیابیم.
اندیکاتور ایچیموکو یکی از اندیکاتورهای پرکاربرد در بورس
اندیکاتور ایچیموکو یا نمودار ابری ایچیموکو که به آن Ichimoku Cloud Chart فرمول محاسبه نوسانگر استوکاستیک گفته می شود،
این اندیکاتور یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال محسوب می شود که در گروه اندیکاتورهای پیش رو جای گرفته است.
در تحلیل تکنیکال از این اندیکاتور مثل نمودارهای شمعی-ژاپنی به منظور تحلیل و بررسی وضعیت بازار مورد استفاده قرار می گیرد،
هرچند یک اندیکاتور است، ولی در حقیقت می توان گفت نوع پیشرفته ای از نمودار است
که وضعیت بازار را در ابعاد گوناگون نمایان خواهد کرد.
در نتیجه توجه داشته باشید که اندیکاتور ایچیموکو بیشتر یک نوع نمودار است تا اندیکاتور.
این بدین معنی است که تحلیلگران با نگاه کردن به نمودار قادرند روند را شناسایی نمایند تا در ادامه به دنبال سیگنال های خرید یا فروش باشند.
کاربردهای اندیکاتور ایچیموکو
۱. شناسایی روند سهام
۲. بررسی نقاط حمایت و مقاومت
۳. شناسایی جهت و قدرت روند
۴. به دست آوردن اطلاعات مهم از سهام در کوتاه مدت
۵. سیگنال های مبنی بر ورود و خروج از سهام
۶. مشخص کردن حد ضرر و شناسایی نقاط برگشت قیمت .
اندیکاتور ایچیموکو دارای ۵ جزء می باشد، که هر یک از جزای آن به تحلیل تکنیکال و بررسی قسمتی از بازار اشاره خواهد داشت.
در حقیقت اندیکاتور ایچیموکو یک نوع نمودار است و نباید به دید یک اندیکاتور به آن نگریست،
در عوض بایستی به تحلیل قسمت های گوناگون آن پرداخت
و با در کنار هم قراردادن این داده ها به تشخیص و درک بسیار دقیقی از وضعیت کلی بازار می رسید.
دیدگاه شما