بررسی تاثیر نوسانات ارزی بر صنعت و بازار خودرو
نرخ ارز در روزهای اخیر در شرایطی افزایش افسارگسیختهای را تجربه کرد که بازار و صنعت خودرو نیز متاثر از صعود ارزی اخیر، دو مسیر متفاوت در پیش گرفت؛ بهطوریکه یکی با افزایش قیمت روبهرو شد و دیگری با افزایش زیان.
نرخ ارز در دو هفته گذشته افزایش چشمگیری به خود دیده است و حتی طی روزهایی به کانال ۳۷هزار تومان نیز رسید. روز گذشته نیز نرخ دلار در بازار آزاد قیمت ۳۴هزار و ۹۲۰تومان را تجربه کرد. گرچه نرخ ارز از تاثیرگذارترین فاکتورهای اقتصادی در بازارهای داخلی کشور محسوب شده و بهنوعی نمایانگر تورم جاری در اقتصاد است اما بازار و صنعت خودروی کشور یکی از تاثیرپذیرترین موارد از نرخ ارز هستند؛ به طوری که با هر تغییری در نرخ ارز بازار خودرو به سرعت واکنش نشان میدهد. اما این واکنش در مورد صنعت خودرو اساسا نمیتواند از جنس افزایش قیمت باشد، چرا که قیمتگذاری دستوری دست خودروسازان را برای هرگونه واکنش مناسب به تغییر نرخ نهادهها بسته است. بنابراین واکنش صنعت خودرو به این اتفاق نه یک واکنش اقتصادی بلکه افزایش زیان به علت افزایش قیمت تمامشده محصولات است.
از سوی دیگر این بار اولی نیست که بازار خودرو خود را با تغییرات نرخ ارز هماهنگ میکند بلکه تغییرات در این بازار همیشه با نرخ ارز هماهنگ بوده است؛ به طوری که شاید بتوان نرخ ارز را مهمترین عامل و تعیینکنندهتر از میزان عرضه یا دیگر فاکتورها در قیمت خودرو دانست. دو دلیل عمده را میتوان در تاثیرپذیری شدید بازار خودرو از نرخ ارز ذکر کرد. موضوع اول انتظارات تورمی است. سالهاست خودرو در اقتصاد ایران برخلاف ماهیت مصرفی خود، تبدیل به یک کالای سرمایهای شده است. بسیاری از افراد برای حفظ ارزش سرمایه خود خرید کالا یا محصولاتی همچون خودرو را در دستور کار قرار میدهند تا در آینده بتوانند از موج آسیبهای تورمی در امان بمانند. مصرفکنندگان هم زمانی که احساس کنند در آینده قیمت کالای موردنیاز آنها افزایش خواهد داشت، اقدام به تقاضای زودهنگام آن کالا میکنند.
فروشندگان نیز با احساس اینکه با موج تورمی روبهرو خواهند شد سعی میکنند کالای خود را یا فعلا نفروشند یا به قیمت بالاتری به فروش برسانند. همانطور که اشاره شد نرخ ارز بهنوعی آینه نوسانات تورمی در اقتصاد کشور است و افزایش آن به افراد این سیگنال را میدهد که در آینده نزدیک با موج تورمی شدیدی مواجه خواهند بود. بنابراین به دلایلی که ذکر شد افراد برای مصرف یا حفظ ارزش پول خود رو به بازار خودرو میآورند و فروشندگان خودرو نیز سعی میکنند خودروی خود را با قیمت بیشتری به فروش برسانند. بنابراین مجموع این عوامل بازار خودرو را شدیدا تابع بازار ارز میکند.
از طرف دیگر فاصله قیمتی بازار با کارخانه باعث شده بازار خودروی ایران جولانگاه دلالان و واسطهگران باشد. آزادی عمل و سود بالای دلالان که با هدف کسب سود در بازار خودرو فعالیت میکنند، باعث شده بازار علاوه بر اینکه به شدت به نرخ ارز حساس باشد، واکنش سریع نیز نشان دهد .
دلیل نیز مشخص است؛ واسطهها به عنوان یک فعالیت اقتصادی و با هدف کسب سود در این بازار فعالیت میکنند و برای جلوگیری از هرگونه زیان یا کاهش سود هرچه سریعتر به اتفاقاتی از ایندست واکنش نشان میدهند و هیچ فرصتی را برای کسب سود بیشتر از دست نمیدهند. از دیگر سو نوسانات شدید در نرخ ارز در آستانه عملیاتی شدن واردات خودرو رخ داد و باید منتظر بود که این اتفاق تاثیرات شدید خود را بر خودروهای وارداتی نیز اعمال کند. احتمالا خودروهای وارداتی پس از آنکه با این نرخ ارز وارد کشور شوند، دیگر خودروی اقتصادی نخواهند بود. برای بررسی تاثیر نوسانات نرخ ارز بر بازار، صنعت و واردات خودرو با حسن کریمی سنجری، کارشناس حوزه خودرو، به گفتوگو شد. کریمی سنجری معتقد است بازنده این جهش شدید در نرخ ارز در نهایت صنعت خودروی کشور خواهد بود.
سرعتگیر قیمت
همانطور که اشاره شد قیمت خودرو در بازار ایران به شدت تحتتاثیر نرخ ارز بوده و در چند وقت اخیر نیز با افزایش نرخ ارز دچار نوسانات شدیدی شده است. در این زمینه سعید موتمنی، رئیس اتحادیه نمایشگاهداران خودرو، روز گذشته در مصاحبهای با ایسنا عنوان کرده است: «پژوها و سمند در یک ماه گذشته، ۱۵ تا ۱۸میلیون تومان گرانتر شدهاند یا دناپلاس اتوماتیک نسبت به یک ماه گذشته، بالغ بر ۵۰میلیون تومان افزایش قیمت داشته است». وی همچنین تاکید کرده که «در سایپا نیز محصولاتی همچون تیبا و کوییک، پنج تا ۱۰ میلیون تومان افزایش قیمت را تجربه کردهاند. محصولات مونتاژی نیز نظیر هایما قریب به ۱۰۰میلیون افزایش قیمت داشتهاند.» اما پرسش این است که چگونه میتوان تاثیر نرخ ارز بر بازار آشفته خودرو را کاهش داد یا دستکم تعدیل کرد؟
برای پاسخ به این سوال باید به ریشههای تبعیت شدید بازار خودرو از نرخ ارز بازگشت. همانطور که پیش از این اشاره کردیم یکی از دلایل این موضوع سرمایهای شدن خودرو به عنوان یک کالای مصرفی است. گرچه این مشکل سالهاست که از طرف کارشناسان امر مورد انتقاد قرار گرفته و در مورد آن هشدار میدهند، اما همچنان خودرو به عنوان یک کالای سرمایهای در کشور ایفای نقش میکند. به عقیده کارشناسان، یکی از دلایل عمده این موضوع کمبود عرضه است. بنابراین افزایش تولید یکی از راههایی است که میتواند با حل مشکل عرضه ماهیت مصرفی خودرو را به آن بازگردانده و تاثیرپذیری آن از نرخ ارز را کاهش دهد.
از طرف دیگر دلالی و واسطهگری فاکتور دیگری است که سبب تبعیت بازار خودروی کشور از نرخ ارز میشود. بنابراین هر مسیری که بتواند واسطهگری را در بازار خودرو کاهش دهد، میتواند از شدت تاثیرپذیری این بازار از نرخ دلار هم بکاهد. آنچه میتواند به طور کامل روی فضای دلالی در بازار خودرو خط بطلان بکشد، حذف قیمتگذاری دستوری است؛ اما حتی اگر سیاستگذاران با ملاحظاتی که برایشان مطرح است، نتوانند این مسیر را پیش بگیرند، شاید یکی از این راهها بتواند عرضه بیشتر خودروهای تولیدی در تالار شیشهای بورس کالا باشد. عرضه خودرو در بورس کالا با کشف قیمتی بین قیمت کارخانه و قیمت حاشیه بازار، این فاصله قیمتی را کاهش داده و فرصت را برای دلالی محدود میکند. اگر بیشتر متقاضیان بتوانند از مسیر بورس کالا خودروی موردنیاز خود را خریداری کنند، واسطهگری در بازار خودرو به میزان قابلتوجهی کاهش پیدا کرده و به این واسطه تاثیرپذیری بازار خودرو از نرخ ارز نیز کنترل میشود.
صنعت خودرو؛ بازنده نوسانات ارزی
نرخ ارز غیر از اینکه بازار خودرو را تحتتاثیر خود قرار میدهد، صنعت خودرو را نیز متاثر میکند؛ اما به لطف قیمتگذاری دستوری دست صنعت خودرو برای واکنش به افزایش نرخ ارز و به تبع آن افزایش قیمت تمامشده بسته است. کریمی سنجری، کارشناس خودرو، در این رابطه میگوید افزایش نرخ ارز باعث میشود قیمت تمامشده تولید و قیمت قطعات خودروسازان نیز صعودی شود؛ اما قیمت خودرو در کارخانه به صورت دستوری فریز شده که باعث میشود فشار بیشتری به خودروسازان وارد شود. فشاری که به اعتقاد کریمی سنجری، بدترین و شدیدترین فشاری است که میتوان به یک صنعت وارد کرد. وی تاکید میکند بخش زیادی از متریال و مواد اولیه خودروسازان وابسته به نرخ ارز است و بهرغم اینکه بازار بلافاصله میتواند سیگنال افزایش قیمت را دریافت کرده و آن را اعمال کند اما صنعتگران این حوزه متحمل فشار زیادی میشوند.
این کارشناس حوزه خودرو میگوید قطعهسازان خصوصی نیز با آنالیز مواد اولیه موردنیاز خود، متناسب با نرخ ارز قیمت محصولاتشان را تغییر میدهند. بنابراین خودروساز در میانه تیغههای یک قیچی قرار میگیرد بهطوریکه از یک سو قیمت مواد اولیه و قطعات افزایشی میشود و از طرف دیگر دولت به طور دستوری جلوی هرگونه افزایش قیمتی برای محصولات آنها را میگیرد. وی همچنین اشاره میکند که برخی از تولیدکنندگان قطعه مانند سازندگان گیربکس تحت مالکیت خود خودروسازان هستند که این دست از قطعهسازان نیز در این شرایط نمیتوانند افزایش قیمت اعمال کنند و آنها نیز از افزایش نرخ ارز متضرر میشوند.
کریمی سنجری با تاکید بر مشکلات مربوط به نقدینگی خودروسازان، میگوید تا همین جا هم گردش مالی تولیدکنندگان خودرو در سیکل منفی است. یعنی اگر ۱۰۰ واحد نقدینگی به خودروسازان تزریق شود آنها نمیتوانند به اندازه این ۱۰۰ واحد فروش داشته باشند و تنها ۸۰ واحد میفروشند و باید دوباره ۲۰ واحد دیگر به آنها تزریق نقدینگی شود. این روند باعث تحلیل رفتن نقدینگی در خودروسازان میشود که آنها سعی میکنند با دریافت تسهیلات و پیشفروش محصولات خود بخشی از آن را جبران کنند؛ بااینحال این روند سقفی دارد و نمیتوان تا ابد آن را ادامه داد. به اعتقاد وی، افزایش نرخ ارز روند تحلیل رفتن نقدینگی خودروسازان را شدیدتر میکند و به جایی میرساند که آنها نمیتوانند از طرق همیشگی مشکل نقدینگی خود را حل کنند.
واردات «غیراقتصادی»
واردات خودرو نیز قرار بود از شهریورماه گذشته کلید بخورد؛ این در شرایطی است که با کشوقوسهای زیاد واردات، هنوز عملیاتی نشده و حالا پس از اعلام نام شرکتهای واردکننده وقتی امیدها به وارد شدن خودروهای خارجی قوت یافته، نوسانات نرخ ارز به عنوان چالش جدیدی در این مسیر قد علم کرده است. خودروهای اقتصادی که قرار بود بتوانند حتی کف هرم تقاضا را هم منتفع کنند حالا با این نرخ ارز دیگر اقتصادی محسوب نمیشوند. یک خودروی ۲۰هزاریورویی با احتساب نرخ یوروی ۳۶هزارتومانی، ۷۲۰میلیون تومان قیمت خواهد داشت که با هزینههای مانند هزینه لجستیک و حملونقل، تعرفه، حقوق گمرکی و. قیمت آن میتواند به بیش از یکمیلیارد تومان برسد. در واقع خودروهای اقتصادی که قرار بود نقش تنظیمگر در بازار داشته باشند، میتوانند مشمول مالیات خودروهای لوکس شوند.
بااینحال کریمی سنجری در این رابطه نظر دیگری دارد. وی میگوید با افزایش نرخ ارز، در واقع سطح ارزش پولی کشور در حال کاهش است و باید خودروی اقتصادی را در سطوح دیگر مالی تعریف کرد. وی تاکید میکند که قیمت دلاری این خودروها تغییری نکرده و همچنان در سطح جهانی اقتصادی تعریف میشوند، اما این ارزش ریال است که سقوط کرده است. وی همچنین اشاره میکند که این مورد نیز فشار بیشتری را به خودروسازان وارد میکند، چراکه خودروهای وارداتی به عنوان رقیب نیز میتوانند افزایش قیمت حاصل از افزایش نرخ ارز را اعمال کنند اما خودروسازان از این مهم منع شدهاند. البته دور از نظر نماند که احتمالا رقابتی در کار نخواهد بود، چراکه طبق لیست اعلامی وزارت صمت واردکنندگان همان خودروسازان خواهند بود.
به طور کلی به نظر میرسد نمیتوان سرنوشت بازار و صنعت خودروی ایران را چندان از نرخ ارز جدا کرد؛ اما لازم است اقداماتی انجام شود که با وجود نوسانات شدیدی که گاهبهگاه در بازار ارز کشور رخ میدهد بازار و صنعت خودرو کمتر دچار تلاطم شوند. بدون شک این موضوع مستلزم سیاستگذاری دقیق در این حوزه است. این سیاستگذاری نباید رنگ دخالتهایی از جنس قیمتگذاری دستوری به خود بگیرد که در نهایت مولد همه این مشکلات شده است. در واقع سیاستگذاریای که از آن یاد میشود کوتاهشدن هرچه بیشتر دست دولت در این صنعت است تا بتواند با اجرای نقش رگولاتوری، از این دست اتفاقات جلوگیری کند.
ریزش بورس تهران؛ آیا امیدی به بازگشت سرمایههای از دست رفته هست؟
سهامداران بورس در شبکههای مجازی آنقدر از اوضاع نابسامان بازار عصبانی هستند که این روزها با همرسان کردن هشتگهایی اعتراضی بورس را "کوره پولسوزی" مینامند و حتی خواستار تعطیلی بازار هستند. شاخص بورس تهران در مرداد ۱۳۹۹ سقوط کرد و بسیاری از سرمایه گذاران داراییهای خود را از دست دادند.
قبل از سقوط شاخص بورس تهران، مقامهای ایران از جمله علی خامنهای رهبر حکومت و حسن روحانی رئیس جمهوری وقت، مردم را تشویق به سرمایهگذاری در بورس کرده بودند.
از آن زمان، وعدههای مقامهای دولتی و نمایندگان مجلس چاره کار نبوده و این "مسکنهای موقتی" پس از پایان اثرشان از قضا موجب پیچیدهتر شدن ماجرا شدهاند.
آمارهای بورس نشان از آن دارند که نه تنها تازهواردهای امیدوار به کسب سود در تالار شیشهای از خیر بازار پشیمان شده و از شر ریزشهای مداوم بازار، سرمایههای خود را از مهلکه بورس خارج کردهاند که حتی کار به خروج سرمایه کهنهکارهای بازار هم رسیده است. نزدیک به یک ماه است که بازار به طور متوالی و بیوقفه به تماشای کوچ سرمایههای حقیقی از بازار نشسته است، سرجمع خروج سرمایه حقیقی از بورس فقط در بازه زمانی مرداد ۹۹ تا هفته نخست بهمنماه، بیشتر از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان سرمایه حقیقی از بازار خارج شده است.
چرا بورس تهران مدارم در حال ریزش است؟
پاسخ به این پرسش چندگانه و چند وجهی است. اما پیش از برشمردن دلایل نابسامانی بازار باید تاکید کرد که تحلیل شرایط بورس بدون تحلیل وضعیت عمومی اقتصاد ایران و شرایط اقتصاد کلان گمراه کننده است.
اقتصاد ایران با نااطمینانیها و عدم قطعیتهای پرشماری روبرو است که کار را برای فعالان و بنگاههای اقتصادی دشوار کردهاست، امنیت سرمایهگذاری در مخاطره است و چشماندازی قابل اتکایی از آینده اقتصادی مشاهده نمیشود. در چنین
شرایطی خروج سرمایهها از ایران به ترتیبی که در نیمه نخست سال به استناد نماگرهای اقتصادی بانک مرکزی ۶.۳ میلیارد دلار سرمایه از ایران خارج شده است.
رِنج دلاری مدنظر بازارساز چیست؟ | پیش بینی آینده قیمت ارز
به گزارش دنیای اقتصاد،روند کاهشی شاخص ارزی در نخستین روز کاری هفته متوقف شد و قیمت دلار در محدوده قیمتی مرز ۲ کانال ۳۴ و ۳۵هزار تومانی به نوسان پرداخت. پس از مشاهده روندهای افزایشی بیسابقه از نرخ شاخص ارزی در معاملات دو هفته گذشته، فعالیت نهاد بازارساز در راستای جلوگیری از نوسانات ارزی بیشتر شد.
بانک مرکزی با اجرای سیاستهایی در راستای تسهیل فرآیند عرضه ارز توانست دمای قیمت ارز مذکور را کاهش دهد و وارد روند کاهشی جدیدی کند. این روند کاهشی که طی ۲ مرحله و در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه ۱۸ و ۱۹ آبان صورت گرفت در نخستین روز کاری هفته جدید متوقف شد و قیمت دلار در سطوح قیمتی انتهایی کانال ۳۴ تا سطوح قیمتی ابتدایی کانال ۳۵ هزار تومانی به نوسان پرداخت. با توقف روند کاهشی مذکور عدهای از کارشناسان ارزی بازار تهران بر این باورند که رنج مد نظر نهاد ارزی سطوح قیمتی کانال ۳۴ هزار تومانی است.
در نهایت نرخ هر برگ از این اسکناس آمریکایی در واپسین معاملات نقدی روز گذشته با حدود ۱۹۰ تومان افزایش نسبت به نرخ روز پنجشنبه به رقم ۳۵ هزار و ۵۰ تومان رسید.
نرخ سکه طلا نیز در نخستین روز هفته جدید افزایشی بود. هر قطعه از این فلز گرانبها در روز شنبه با افزایش یک پلهای نسبت به نرخ روز پیشین به رقم ۱۶ میلیون تومان رسید. دیروز شنبه ۲۱ آبان ماه روند نرخ شاخص ارزی در معاملات غیررسمی بازار تهران افزایشی بود
. هر برگ از این اسکناس آمریکایی نخستین معاملات صبح روز گذشته خود را با حدود ۲۴۰ تومان افزایش نسبت به نرخ روزهای پایانی هفته گذشته در رقم ۳۵ هزار و ۱۰۰ تومان آغاز کرد. تا حوالی ظهر دیروز نرخ این ارز در بازه قیمتی ۳۵هزار و ۱۰۰ تا ۳۵ هزار و ۱۵۰ تومانی نوسان کرد، اما در معاملات بعدازظهر شنبه روند افزایشی متوقف شد و قیمت دلار در پله نخست کانال ۳۵هزار تومانی تعدیل شد. در نهایت هر برگ از این اسکناس آمریکایی در واپسین معاملات عصر روز گذشته با حدود ۱۹۰ تومان افزایش نسبت به نرخ روز پنجشنبه گذشته در رقم ۳۵ هزار و ۵۰ تومان به فعالیت روزانه خود پایان داد.
پس از بازگشت دلار از کانال ۳۶ هزار تومانی به واسطه سیاستهای جدید نهاد بانک مرکزی، کارشناسان منتظر توقف روند کاهشی دلار بودند. این روند کاهشی که شامل خروج نرخ شاخص ارزی از کانال ۳۶ هزار تومانی و معامله این ارز در کانال ۳۴ هزار تومانی در روز پنجشنبه ۱۹ آبان بود در روز گذشته متوقف شد و نرخ دلار در سطوح قیمتی میان ۲ کانال ۳۴ و ۳۵ هزار تومانی از حرکت ایستاد.
از همینرو کارشناسان بر این باورند که سطوح قیمتی این کانال را میتوان بازه محبوب بازارساز جهت نوسان شاخص ارزی دانست. اما این در حالی است که در روزهای گذشته علی صالحآبادی، رئیسکل بانک مرکزی، در جدیدترین اظهارنظر ارزی خود از ابزاری جدید در راستای کنترل نوسانات ارزی خبر داد که در آینده نزدیک از آن رونمایی میشود.
او همچنین در زمینه داراییهای دلاری بلوکه شده ایران در کشورهای خارجی گفت: فرآیند آزادسازی در حال طیشدن است و بهمحض آنکه به نتیجه رسید، آن را اعلام خواهیم کرد. حال باید دید که با توجه به سیگنالهای جدید رئیسکل، افت ۱۵۰۰تومانی دلار و فاصله گرفتن آن از کانال ۳۶هزار تومانی پایان قدرتنمایی بانک مرکزی در بازار است یا این داستان ادامه خواهد داشت.
آینده قیمت ارز
دکتر میثم رادپور/ تحلیلگر ارشد اقتصاد: چندی است که بار دیگر اندازه نوسانهای رو به بالای قیمت ارز قابلاعتنا شده و طبق معمول این سوال که قیمت ارز تا کجا پیش خواهد رفت ذهن فعالان بازارها، صاحبان کسبوکار و حتی عامه مردم را به خود مشغول داشته است. در ۴۴ سالی که از انقلاب اسلامی میگذرد، در هر مقطع زمانیکه بازار ارز به جنبوجوش افتاده، این سوال کموبیش با همان سطح از حرارت و هیجان قبلی بهخصوص از سوی اصحابرسانه مطرح شدهاست، چنانکه گویی اولینبار است که شاهد چنین پدیدهای هستیم.
در این موارد کمترسابقه داشته که شروع نوسانهای قیمت ارز با چیزی غیراز افزایش آن خاتمه یابد، با این وجود، پرسش در مورد آینده قیمتها چنان با لحن سوالی مطرح میشود که انگار اینبار انتظار داریم قیمت ارز بهطرز آوارگونهای فروریزد.
بارها این چرخه تکرار شدهاست: ابتدا دولت از «موضع قدرت» اعلام میکند که جلوی افزایش قیمتها را خواهد گرفت؛ سپس با افزایش بیشتر قیمت ارز، از زبان یکی از اعضای هیات دولت با بیان جملاتی از قبیل «خاطر رئیس دولت از افزایش قیمت ارز مکدر است» به «موضع نارضایتی» تغییر وضعیت میدهد. در ادامه که معلوم میشود بازار راه خود را میرود، دولت ضمن رعایت اصل استقلال بانکمرکزی، به رئیس آن بانک دستور میدهد که سر کیسه را تا میتواند شل کند بلکه مازاد تقاضا مرتفع شده و فشارها فروکاهد.
پس از اینکه قیمتها افزایش یافت دولت تازه دست بهکار میشود و با تکیه بر حرفشنوی بازار، موضع خود را به «قیمتگذاری ارز» تغییر میدهد و دستور خود را گاهی از زبان رئیس بانکمرکزی و گاهی از زبان یکی از اعضای هیاتش مثل معاون اول رئیسجمهور عموما در قالب قیمت تثبیتشده مثلا ۱۲۲۶ یا ۴۲۰۰تومان به بازار ابلاغ میکند تا بدینگونه میخ محکمی بر ارز بکوبد. همچنین برای محکمکاری بیشتر و برای اینکه انحصار خود را به رخ بازار بکشد، خرید و فروش ارز نقدی را معادل قاچاقکالا اعلام میکند. چیزی نمیگذرد که در پاسخ به این تمهیدات دولت، قیمت ارز اینبار با شتاب بیشتری افزایش مییابد. دولت که نافرمانی بازار از دستوراتش را برنمیتابد، بههمراه نیروی انتظامی، قوه قضائیه و سایر نهادهای حکومتی وارد عمل میشود. ابتدا سایتهای اینترنتی و شبکههایمجازی را مسدود میکند که مبادا قیمتی بدهند که خلاف دستور دولت است، سپس به سراغ صرافیها و دلالها میرود؛ مجوز صرافی باطل میکند، دلالها را میگیرد و فضای امنیتی ایجاد میکند.
در همین زمان که بهخاطر افزایش قیمت ارز، تغییر نقش دلار در صعود بورس قیمت کالاها و خدمات در حال افزایش است، گمرک به بسیاری از صادرکنندگانی که همزمان واردکنندهاند، اجازه ترخیص کالا نمیدهد، چراکه ارز حاصل از صادرات خود را بازنگردانده است. در همین اثنا که نوسانهای قیمتها به کاهش عرضه منجر شده و کمبود کالا احساس میشود، آن یار قدیمی مردم و دشمن محتکرکنندگان یعنی سازمان تعزیرات وارد عمل میشود و تن صاحبان کسبوکار را به لرزه میاندازد و کارخانهها را میبندد و انبارهای کالا را تعطیل میکند، تا مبادا جنسشان را در بازار بفروشند. در همین زمان است که اداره مالیات به تکاپو میافتد بر خریداران سکه مالیات میبندد؛ خریدارانی که بانکمرکزی صراحتا اعلام کرده بود معاف از مالیات هستند.
در همین زمان است که دولت به بورسکالا فشار میآورد که مبادا تولیدکنندگان، کالاهای اساسی خود را با قیمت بازار در آن بورس بفروشند! در همین زمان است که دولت یکی دو بازار را مثل بازار قراردادهای آتی سکه طلا، در حالیکه بسیاری در آن فعالند، تعطیل میکند. در همین زمان است که. البته بعد از همه اینها و اینکه قیمتها بالا رفت و بازار آرام شد، دولت برای اینکه نشان دهد در جهت کنترل بازار ارز گامهای موثری برداشته است، چند قلم بازار و سامانه تاسیس میکند که در بهترین حالت هزینههای اضافی به نظام ارزی کشور تحمیل میکنند و در محتملترین حالت، این آشفتهبازار را، بهطور نظاممندی آشفتهتر میکنند؛ سامانه سنا که اهرم سیاستگذاری در بازار حواله غیرتجاری است؛ سامانه نیما که نماد تلاش بانکمرکزی در کنترل ارزهای شرکتهای صادراتی است. بازار متشکل ارزی که نماد تلاش بانکمرکزی در کنترل بازار نقدی است. اغلب این ابداعات بهخصوص این آخری، برای اولینبار است که در دنیا تجربه میشود.
بعد از اینکه گردوخاکها خوابید و بازار کمی ثبات یافت، تازه نظریهپردازیها آغاز میشود و یکی از شایعترینشان این نظریه است که دولت خودش قیمت ارز را بالا برده. گویی شاهد نبودند دولت، رئیسجمهورش، معاونانش، رئیس بانکمرکزیاش و. در تلاش برای کاهش قیمت ارز، چه صحبتها که نکردند و چه وعدهها که ندادند.
با توجه به این شواهد میتوان نشان داد که اغلب اقداماتی که دولت، نیروهای انتظامی، قوه قضائیه و سایر نهادهای حکومتی در مقاطع بحرانهای ارزی کشور انجام میدهند، بهگونهای این زمین را برای صاحبان کسبوکار ناامن میکند و بیش از یک دهه است که آنها تمایلی به تشکیل سرمایه ثابت ندارند. بیش از یک دهه است که نرخ تشکیل سرمایه ثابت منفی است و اهالی تولید حتی به اندازه جبران استهلاک سرمایههایشان نیز حاضر نمیشوند بر سرمایههای خود بیفزایند. اما آینده بازار ارز چه میشود؟ اگر واقعا راجعبه آینده قیمت ارز ابهام داریم، اجازه دهید چند مورد ساده را مقایسه کنیم. رژیم ارزی کشورمان که نام آن را «تثبیت-جهش» نهادهام، شامل دورههای تثبیت و سپس مقاطع جهش قیمتهاست.
بنا به دلایل روشنی، دورههای تثبیت قیمت ارز در کشورمان کوتاه و کوتاهتر شدهاست. مقدمتا در سایه تحریمها و هزینههای ناشی از آن که از درآمدهای ارزی کشور کاسته و هزینههای نقلو انتقالات ارزی را بهشدت افزایش داده و امکان جابهجایی دلار را در بازار حواله از بانکمرکزی گرفتهاست، بیش از یک دهه است که منابع ارزی کمتری داریم و با دسترسی محدودتر.
ترکیب این وضعیت با اقتصاد دولتیمان که طبق معمول ناکارآمد است و خود را ملزم میداند که با ایجاد بدهیهای بزرگتر، یارانههای پنهان را پرداخت کند و کسریهای بزرگتر و در نهایت نقدینگی حجیمتری به بار آورد و نهادهایی مثل تعزیرات که عهدهدار وظایفی هستند که کمترین هزینههایشان، بودجهای است که برای کاری غیرمفید به آنها تخصیص مییابد و مهمترین هزینههایشان، افزودن بر ریسکهای غیرتجاری کسبوکارها و بیرغبتکردن صاحبان کسبوکار و کارآفرینان برای سرمایهگذاری است.
ترکیب این وضعیت با سیاستمدارانی که اگر خوشبین باشیم باید بگوییم سیاستورزی نمیکنند و بر این باورند که «حرف مرد یکی، موضع سیاستمدار یکی.» با سیاستی که ابایی ندارد که تغییری نکند، بلکه به سبک قدیم بر چیزی پافشارد که منافع مردم را نشانه نگرفته است. چیزی که بازهم محیط سرمایهگذاری این کشور را پرمانعتر و فضای سرمایهگذاری آن را نامطمئنتر میسازد. ترکیب این وضعیت با اینها، تنها منبع خلق ارزش یعنی تولید را در کشور فلج کردهاست. اگر میبینیم که ارزش کارمان تا این مقدار در مقابل قیمت کالاها و خدمات تنزل یافته، اگر شاهدیم که تا این حد رفاهمان کم شده، این بهخاطر چاپ پول نیست. چاپ پول مقدمتا از بین برنده ارزش نیست. اگر میبینیم ارزشی از ما کم شده، مشخصا جایی ارزشی از بین رفته. ما عرصه این کشور را برای صاحبان کسبوکار بیثبات کردهایم، آنها هم بساط خود رامنقبض کردهاند و کمتر تولید میکنند و کمتر ارزش میآفرینند.
اما آینده بازار ارز چه میشود؟ اگر واقعا جوابش را نمیدانیم، باید بگویم که این دوره هم مثل دورههای قبل است، با این تفاوت که امروز مهمترین محرک قیمت ارز در بیسابقهترین وضعیت خود است. تورم کشورمان چند سال است که رکوردهایی نزدیک به ۵۰درصد را بهثبت میرساند. با این نرخ تورم، فشارها برای افزایش قیمت ارز بسی بیش از دورههای قبل است. درواقع در ۲ سالاخیر، قیمت ارز تقریبا از هر کالا و خدمتی، از هر داراییای کمتر افزایش یافته است و از این بابت باید گفت نهتنها فشار تورم جاری که بیسابقه است قیمتها را به سمت بالا تحریک میکند، عمده تورم انباشته دو سالاخیر هم در قیمت دلار منعکس نشدهاست.
باید بدانیم که بهخصوص زمانیکه رکورد جابهجایی قیمت هر جنسی بیش از جابهجاییهای ارز است، این سوال را نپرسیم که چرا قیمت ارز افزایش یافته و زمانیکه بهطور متوالی در حال تجربه نرخهای تورمی هستیم که تا داده هست، بیسابقه است، باید بپذیریم که جابهجایی قیمت ارز در واحد زمان هم در کمترین حالتها چیزی معادل جابهجاییهای قبلی خواهد بود.
دلار، طلا یا بورس؟! کدام بازار برای حفظ ارزش سرمایه گزینه بهتری است؟
حفظ ارزش سرمایه در شرایط تورمی اقتصاد امروز، به یکی از مهمترین دغدغههای عموم جامعه تبدیل شده است. از این رو هرگز نباید فرصتهای مناسب سرمایهگذاری را از دست داد. بازارهای دلار، طلا یا بورس و اخیرا ارزهای دیجیتال را میتوان از ابزارهای سرمایهگذاری قشر زیادی از جامعه دانست.
از میان این گزینههای مختلف، کدام روش سرمایهگذاری مناسبتر است؟ برای انتخاب روش مناسب، ابتدا باید با مزایا و معایب هر یک از روشهای سرمایهگذاری آشنا شد. در این مقاله، تلاش بر این است مزایا و معایب سه نمونه از رایجترین روشهای سرمایهگذاری مطالبی ارائه شود.
سرمایهگذاری در طلا
سرمایه گذاری در طلا از طریق شیوههای مختلفی مانند خرید طلای زینتی، سکه و صندوقهای کالایی مبتنی بر طلا انجام میشود که در چند سال اخیر، به دلیل سطح نقدشوندگی مطلوب و ریسک کمتر بسیار محبوب شده و مورد توجه تعداد بیشتری از افراد قرار گرفته است.
اگر بخواهیم توضیح ساده ای از مفهوم نقدشوندگی ارائه کنیم، می توان گفت نقدشوندگی یعنی چقدر زمان طول میکشد تا دارایی به پول نقد تبدیل شود. به عنوان مثال، برای فروش طلا، کافی است فرد به طلا فروشی رود و سکه یا طلای خود را با قیمت روز به فروش برساند. اگرچه استفاده رایج از طلا به صورت زینتی است اما اکثر خانوادهها به طلا و سکه از دیدگاه یک روش سرمایهگذاری مینگرند.
مزایای سرمایهگذاری در طلا
طلا و سکه از قدیم برای سرمایه گذاری بسیار پر طرفدار و ارزشمند بوده است، هرچند ممکن است به دلیل کاهش یا افزایش تقاضا، نرخ تبدیل طلا به وجه نقد نوسان زیادی داشته باشد اما، تجربه نشان میدهد که احتمال سقوط قابل توجه قیمت طلا بسیار کم است.
علاوه بر طلا، فلزات ارزشمند دیگری مانند نقره، پلاتین و پالادیوم نیز وجود دارند که ممکن است سود بیشتری را برای سرمایهگذاران داشته باشند.
به طور کلی، برخی از مزایای سرمایهگذاری در طلا عبارتند از:
- نقدشوندگی آسان طلا و سکه
- بازدهی خوب بازار طلا در بلند مدت
- حفظ ارزش پول در مقابل تورم
- سرمایهگذاری مطمئن و امن
- تاثیرپذیری سریع طلا از شوکهای اقتصادی
معایب سرمایهگذاری در طلا
برای سرمایهگذاری در هر بازاری باید دانش کافی و تخصص آن را داشت که با آگاهی کامل، از فرصتهای سرمایهگذاری آن بازار استفاده کرد. بازار طلا نیز از این قانون جدا نیست و چه بسا افرادی که به دلیل نداشتن اطلاعات کافی، ضررهای هنگفتی را تجربه کردهاند.
قیمت طلا از عوامل مختلفی تاثیر میپذیرد که برخی از آنها شامل قیمت طلای جهانی، قیمت ارز و ریسکهای مختلف اقتصادی و سیاسی است.
- طلاهای دارای جواهر و سنگ، هنگام خرید و فروش از سود سرمایهگذار میکاهد. بنابراین، ترجیحا طلاهایی را باید انتخاب کرد که در آنها هیچ نوع سنگی استفاده نشده باشد. در واقع، سرمایهگذار هنگام خرید بهای جواهر و سنگ را میپردازد ولی هنگام فروش، پولی دریافت نمیکند. معمولا محاسبات و فرمولهای پیچیدهای در این خصوص وجود دارد که اغلب به نفع سرمایهگذار نیست.
- افت سود هنگام فروش طلا انکارناپذیر است که یکی از دلایل آن، دست دوم شدن آنهاست. با توجه به اینکه نگاه سرمایهگذار به طلا، سرمایه است، انتخاب طلای دست دوم میتواند گزینهی مناسبتری باشد. در این صورت هم طلای بیشتری میتوان خرید، هم هنگام فروش، ضرر زیادی متحمل نخواهید شد.
- هر چقدر اجرت ساخت طلا زیادتر باشد، در هنگام فروش با قیمت کمتری فروخته خواهد شد. بنابراین، در هنگام خرید طلای زینتی باید به اجرت ساخت آن توجه کرد.
سرمایهگذاری روی دلار
به طور کلی، روند تاریخی بازارها نشان میدهد باوجود اینکه در مقاطعی نرخ ارز جهش داشته و التهاب و ریسکهای سیاسی وجود داشته و تغییر نقش دلار در صعود بورس تهدیدهای خارجی و حتی تهدید نظامی بر سر کشور سایه افکنده، باز هم بازار سهام در میانمدت و بلندمدت بازدهی بهتری برای سرمایهگذاران ایجاد کرده است. دلیل این امر تاثیر نرخ ارز در رشد درآمدهای عملیاتی و سودآوری شرکتهای بورسی است. زیرا بسیاری از شرکتهای بزرگ بورسی صادرات محور هستند و کالاهای آنها بر مبنای قیمتهای جهانی نرخگذاری میشوند.
عوامل تاثیرگذار در رشد یا سقوط دلار
مثبت بودن تراز تجاری یا به عبارت دیگر بیشتر بودن صادرات از واردات، میتواند عرضه را در بازار ارز تقویت کند و عکس آن اگر واردات بیشتر باشد، ممکن است تقاضای قویتری در بازار ایجاد شود. به طور کلی، عرضه و تقاضا در بازار ارز از اهمیت بالایی برخوردار است و تراز تجاری و تراز پرداختها نقش تعیینکنندهای ایفا میکنند.
تقاضای خروج سرمایه در مقاطعی که چشمانداز اقتصادی و سیاسی کشور تیره باشد، تقاضای بیشتر در بازار ارز پمپاژ میکند. رشد پایه پولی و حجم نقدینگی هم میتواند در میان مدت و بلندمدت موجب تضعیف ریال و رشد ارزهای خارجی شود. به همین دلیل در صورتی که کسری بودجه دولت از محل استقراض از سیستم بانکی تامین شود، میتواند در میان مدت و بلندمدت بر نرخ ارز موثر باشد. هر چند دولت میتواند از طریق انتشار اوراق با استقراض از خانوارها و بخش خصوصی مانع این امر شود.
از سوی دیگر، هر چه ذخایر ارزی بانک مرکزی قویتر باشد، قدرت مانور آن در بازارسازی بیشتر است و بهتر میتواند تعیینکننده نرخ باشد. گاهی در کوتاه مدت ممکن است سرمایهگذاری در ارزهای خارجی جذاب باشد ولی روند تاریخی بازارها نشان میدهد که در بلندمدت معمولا داراییهای مولد، بازدهی بهتری در بلندمدت ایجاد کردهاند. با نگاهی به بازدهی صندوقهای بزرگ بازار سهام این ادعا روشنتر میشود.
مزایای سرمایه گذاری در دلار
- استاندارد دلار بسیار شبیه استاندارد طلا است. اکثر قراردادهای جهانی به ویژه قراردهای نفتی، مطابق با نرخ ارز هستند. همچنین برخی از اقتصادهای جهانی برتر مانند سنگاپور، مالزی، هنگ کنگ و چین، نرخ ارز خود را بر اساس دلار تنظیم میکنند.
- اگر قیمت ارز در یک بازه زمانی پیوسته و بلندمدت، روند صعودی داشته باشد، لزوما شرایط بحرانی ایجاد نمیکند. البته ممکن است بر بازارهای دیگر اثر بگذارد. دلیل بحران زا نبودن آن، امکان هماهنگ شدن فضای اقتصاد کشور با آهنگ تغییرات است.
- برخی اوقات، سرمایهگذاری در ارزهای خارجی ممکن است در بازه زمانی کوتاهی جذاب و مناسب باشد اما، اغلب دارایی های مولد در بازه زمانی طولانی مدت، از بازدهی بهتری برخوردار بودهاند. لذا میتوان به بازدهی صندوقهای بزرگ بازار سهام نیز نگاهی انداخت.
معایب سرمایهگذاری در دلار
- تقاضای دلار در ایام و فصول مختلف سال متفاوت بوده و عواملی مانند مناسبتهای فصلی و مسافرتهای سیاحتی و زیارتی بر تقاضای دلار اثر میگذارند.
- همواره میزان رشد دلار و سودآوری آن از دغدغههای بزرگ اکثریت افراد بوده و سرمایهگذاران باید حتما رشد سالانه و روند قیمتی دلار را بررسی و به سیر نزولی یا صعودی آن توجه کنند.
- یکی از مهمترین نکاتی که باید توجه کرد این است که آیا دلاری که برای سرمایهگذاری خرید میشود در شرایط مختلف بازار، قابلیت نقدشوندگی دارد یا خیر؟ پس نقدشوندگی در بازار صرافیها بسیار حائز اهمیت است.
- در برخی اوقات، برای افزایش نرخ دلار، دلیلی وجود نداشته اما معمولا ورود دلالان به بازار ارز موجب میشود نرخ دلار به صورت غیر متوازنی یک دفعه افزایش یابد.
- تاثیرپذیری از سیاست خارجی و ریسکهای مربوط به آن را میتوان از مهمترین معایب این سرمایهگذاری دانست.
سرمایهگذاری در بورس
یکی از راههای سرمایهگذاری که جزو سودآورترین روشها نیز قلمداد میشود، خرید و فروش سهام است. بازار سهام که با نام بازار بورس نیز شناخته میشود، یکی از حساسترین حوزههای اقتصاد است. به عبارت دیگر، بازار سهام نقطه تقاطع خریداران و فروشندههای سهام است.
در بازار سهام، سرمایهگذاران با ارائه یک قیمت خاص، پیشنهاد خود را ارائه میکنند و فروشندگان نیز به دنبال قیمت مشخصی هستند. وقتی این دو قیمتها با هم تطبیق یابند، معامله انجام میشود.
سرمایهگذاری در سهام علاوه بر تغییرات قیمت سهام، میتواند در بخش تقسیم سود که سالیانه انجام میشود نیز سوددهی داشته باشد. بررسی عملکرد سالهای گذشتهی شرکتها مشخص میکند که سود کسبشده برای هر سهم در چه محدودهای است.
مزایای سرمایهگذاری در بورس
- میزان سرمایه شما برای ورود به بورس مهم نیست! معمولا اغلب افراد برای شروع سرمایه گذاری، نگران مبلغ دارایی و میزان سرمایه اولیه خود هستند.
- پساندازهای کوچک به گردش در میآیند! با ورود به بازار بورس، امکان سرمایه گذاری با رقم های کم نیز وجود دارد. مبالغ کمی مانند یک میلیون که نمیتوان با آن کسب و کار راهاندازی کرد، به راحتی در بورس قابل سرمایهگذاری هستند.
- نگران نقد شدن سرمایه خود نخواهید بود! هر زمان که مایل باشید، میتوانید سهام خود را بفروشید و دو روز بعد آن را برداشت کنید. بنابراین، نسبت به ابزارهای دیگر، نقدشوندگی سرمایه شما بالاتر خواهد بود.
- تنوع درآمدی خواهید داشت! هنگامی که سهام شرکتی را میخرید، در واقع، سهامدار آن شرکت میشوید و در سودآوری شرکت سهیم خواهید شد.
- از شفافیت سرمایهگذاری خود در بازار مطمئن خواهید بود! تمامی شرکتهایی که عضو بورس هستند، بر اساس قانون وظیفه دارند اطلاعات مجاز خود را طی دورههای زمانی در اختیار فروشندگان و خریداران قرار دهند.
- از هر نقطه دنیا، میتوانید در بورس سرمایهگذاری کنید! کافیست با یک کامپیوتر به اینترنت متصل شوید و معاملات دلخواه خود را از طریق پلتفرمهای معاملاتی متنوع که برای موبایلها، تبلتها و کامپیوترها ساخته شدهاند، انجام دهید.
- سرمایه خود را در مقابل تورم، حفظ خواهید کرد! ارزش پول در طول زمان خود به خود کاهش مییابد و با توجه به تورم موجود در جامعه، در صورتی که پساندازهای خود را در جای مناسبی سرمایهگذاری نکنید، ارزش آن کاسته خواهد شد.
معایب سرمایه گذاری در بورس
- سرمایهگذاری در بورس، چنانچه بدون برنامه و از روی عدم آگاهی انجام شود، ممکن است ضررهای هنگفتی را به شما تحمیل کند.
- خرید سهام شرکتهایی که برای اولین بار وارد بورس میشوند (عرضه اولیه)، معمولا با سود خوبی همراه است ولی مقدار سهامی که میتوانید خریداری نمایید محدود است.
- رشد یا سقوط بورس، گاهی نسبت به یک عامل محرک، در مقایسه با سایر روشها، واکنشهای معکوس دارد. به این معنی که ممکن است یک عامل خارجی؛ اثر مثبت روی قیمت طلا داشته باشد ولی روی بورس اثر منفی بگذارد.
- امکان خرید و فروش سهام در هر روز هفته و هر ساعت روز ممکن نیست و دسترسی به دارایی شما ممکن است تا باز شدن بازارها و پیدا شدن مشتری مناسب چند روز طول بکشد.
سخن پایانی
همانگونه که گفته شد، ابزارها و گزینههای متنوعی برای سرمایهگذاری وجود دارد که دلار، طلا یا بورس از مشهورترین آنهاست. نکتهای که نباید فراموش شود این است که سرمایهگذاری به مهارت، دانش و اطلاعات کافی نیاز دارد و کاملا یک حرفه تخصصی است.
سامانه مدیریت ثروت مانو، شرایطی را فراهم کرده است که افراد با هر سطح از دانش مالی و بدون نیاز به صرف زمان بابت تحلیل اخبار و مولفههای اقتصادی، متناسب با درجه ریسکپذیری خود، بهترین گزینههای سرمایهگذاری را به صورت غیرمستقیم انتخاب کنند.
بیتکوین به ۱۳ هزار دلار سقوط میکند؟|آخرین وضعیت بازار رمزارزها در جهان (۲۱ آبان ماه ۱۴۰۱)
گروه جیپی مورگان پیشبینی کرد که مشکلات صرافی اف تی ایکس (FTX ) میتواند بیتکوین را به ارزش ۱۳ هزار دلار سوق دهد.
به گزارش شهرآرانیوز، گروه جی پی مورگان به رهبری نیکولاوس پانیگیرتزوگلو پیشبینی کرد که قیمت بیتکوین به دلیل آشفتگی پس از سقوط صرافی FTX ممکن است به ۱۳ هزار دلار کاهش یابد.
هزینه استخراج بیتکوین نیز به میزان قابل توجهی کاهش یافته است که میتواند دلیل دیگری برای تغییر نقش دلار در صعود بورس سقوط بالقوه این دارایی باشد.
گروه تحلیلی از بانک وال استریت نیز تخمین زد که سقوط مداوم بازار کریپتو میتواند در روزهای بعد تشدید و منجر به کاهش بیشتر ارزش بیتکوین شود.
کارشناسان به این نتیجه رسیدند که بحران صرافی FTX و اختلال در شرکت آلامدا ریسرچ میتوانند قیمت ارز دیجیتال اصلی را به ۱۳ هزار دلار برسانند.
گروه جی پی مورگان معتقد است مشکل اصلی، فاجعه صرافی اف تی ایکس سم بنکمن فراید نیست بلکه این واقعیت است که سازمانهای زیادی وجود ندارند که بتوانند کمک کنند.
«آنچه این مرحله جدید اهرمزدایی ارزهای دیجیتال، ناشی از سقوط آشکار آلامدا ریسرچ و صرافی FTX را مشکلسازتر کرده، این است که تعداد واحدهای دارای ترازنامه قویتر که بتوانند واحدها با سرمایه کم و اهرم بالا را نجات دهند در حال افول هستند.»
کاهش هزینههای استخراج بیتکوین نیز عامل دیگری است. این گروه گفت: در حال حاضر، این مبلغ ۱۵ هزار دلار است اما به احتمال زیاد کاهش ۱۳ هزار دلاری ماههای تابستان را دوباره مشاهده خواهیم کرد. این رویداد میتواند بر قیمت بیتکوین تأثیر منفی بگذارد زیرا برخی از فعالان بازار میتوانند سطح کنونی را بهعنوان «کران پایینتر» این زمستان ارز دیجیتال مشاهده کنند.
کاهش در هزینه تولید ممکن است برای چشمانداز آینده قیمت بیتکوین منفی تلقی شود تا جایی که هزینه تولید توسط برخی از فعالان بازار بهعنوان مرز پایینی محدوده قیمت بیتکوین در بازار نزولی درک شود.
علیرغم تلاطم فعلی در کل اکوسیستم کریپتو، انتظار میرفت که در صورت دستیابی بایننس به FTX اوضاع آرام شود با این حال، بزرگترین پلتفرم رمزنگاری جهان در نهم نوامبر عقبنشینی کرد. این عدم دستیابی موجب وحشت بیشتری در فضای رمزنگاری دیجیتال شد و ارزش بازار جهانی به زیر ۸۵۰ میلیارد دلار سقوط کرد و بیتکوین برای اولین بار به پایینترین سطح دو ساله خود یعنی ۱۵ هزار و ۵۰۰ دلار رسید.
مجموع ارزش بازار جهانی ارزهای دیجیتالی در حال حاضر ۸۵۰.۴۹ میلیارد دلار برآورد میشود که این رقم نسبت به روز قبل ۰.۶۷ درصد کمتر شده است. در حال حاضر ۳۸.۰۳ درصد کل بازار ارزهای دیجیتالی در اختیار بیتکوین بوده که در یک روز ۰.۱۴ درصد کاهش داشته است.
حجم کل بازار ارزهای دیجیتال در ۲۴ ساعت گذشته ۹۲.۰۱ میلیارد دلار است که ۳۵.۲۶ درصد کاهش داشته است. حجم کل در امور مالی غیر متمرکز در حال حاضر ۴.۳۱ میلیارد دلار است که ۴.۶۸ درصد از کل حجم ۲۴ ساعته بازار ارزهای دیجیتال است. حجم تمام سکههای پایدار اکنون ۸۷.۱۵ میلیارد دلار است که ۹۴.۷۲ درصد از کل حجم ۲۴ ساعته بازار ارزهای دیجیتال است.
بهروزرسانی قیمت ارزهای دیجیتالی (تا ساعت ۰۷:۳۴ به وقت شرقی)
دیدگاه شما