ریسک سیستماتیک در بورس
ریسک سیستماتیک به ریسکی گفته می شود که بر روی تمام بازار اثر می گذارد و محدود به یک شرکت یا صنعت و مورد خاصی نمی ریسک غیرسسیتماتیک چیست؟ شود. ریسک سیستماتیک همواره وجود دارد و غیرقابل حذف و اجتناب ناپذیر است.
دلایل ریسک سیستماتیک:
از دلایل بوجود آمدن و زیاد بودن چنین ریسک هایی می توان ضعیف بودن یا تغییر در سیاست های حکومتی و خارجی، ارزی، تجاری و … را عنوان کرد. برای مثال جنگ، نوسانات ارز ،تحریم های اقتصادی ،تعرفه ها، تورم و … جز ریسک های سیستماتیک می باشند که همواره سایه آنها بر سر بازار سرمایه و بورس و سرمایه گذاران می باشد.
برای مثال وقتی قیمت دلار از ۳ هزار تومان به ۱۵ هزار تومان افزایش یافت این جهش برای تمام شرکت ها ، تولید کنندگان و فعالین اثر اقتصادی داشته و نمی توان گفت که مواد اولیه مورد نیاز تمام صنایع را با دلار ۳ هزار تومانی تهیه کنیم یا برخی شرکت ها استثنا هستند بلکه این اتفاق برای تمام بازار یکسان است و دلار ارز مرجع واردات و صادرات جهانی است.
یا مثال دیگر تعرفه هایی که کشور ها برای کالاهای وارداتی وضع می کنند مانند جگ تجاری چین و آمریکا در این چند ماه اخیر و یا تهدید های نظامی که باعث افزایش ریسک سرمایه گذاری می شود.
ریسک سیستماتیک تاثیر اقتصادی زیادی بر بازار دارد و بر سود آوری ، فروش محصولات ، تولید، نرخ بهره بانکی و …. تاثیر می گذارد و به عنوان ریسک غیر قابل کنترل نقش مهمی در امور مالی دارد.
همچنین ریسک سیستماتیک با نام های “ریسک غیرقابل حذف” و “ریسک بازار” نیز عنوان می شود که منظور از ریسک بازار عوامل تاثیر گذار خارج از شرکت است که نمی توان آنها را کنترل کرد.
ریسک غیرسیستماتیک چیست:
به ریسکی که بر کل بازار اثر گذار نباشد و تنها بر صنعت٬ گروه و یا شرکت خاصی اثر گذار باشد ریسک غیر سیستماتیک گفته می شود. ریسک غیر سیستماتیک تا حدودی قابل کنترل می باشد و می توان با مدیریت بهینه پرتفوی آنرا کاهش داد.
پیشنهاد می کنیم این مطلب را از دست ندهید: پرتفوی یا سبد سهام چیست؟!
برای مثال اگر تکنولوژی جدیدی در گوشی های هوشمند ظهور پیدا کند این امر بر شرکت های نرم افزاری و تولید گوشی ریسک غیرسسیتماتیک چیست؟ همراه اثر گذار است و برای مثال تاثیر چندانی بر صنعت سیمان یا دارویی ندارد.
شاخص بتا:
شاخص سنجش میزان ریسک سیستماتیک “بتا” نام دارد که میزان ریسک هر شرکت و سهام را نسبت به میانگین ریسک سیستماتیک تمام بازار نشان می دهد. بتا بیشتر از یک به معنی نسبت ریسک سیستماتیک زیاد آن سهم نسبت به میانگین کل بازار سرمایه است ، بتا برابر یک به معنی یکسان بودن میانگین ریسک سیستماتیک سهام و بازار است و بتا کمتر از یک نشان دهنده ی ریسک کم نسبی آن شرکت و سهام به نسبت ریسک کل بازار است.
محاسبه شاخص بتا با روش های آماری صورت می گیرد.
در متنوع سازی سبد سرمایه گذاری برای کاهش ریسک سیستماتیک کارایی ندارد و دلیل آن کلی بودن تاثیرات ریسک سیستماتیک در بازار است این روش برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک بکار می رود.
مدیریت ریسک چیست و انواع آن
از بسیاری جهات، ریسک هزینه انجام تجارت است. ریسک از هر جنبهای از تجارت و به وضوح در چارچوب مجموعه قراردادهای تجاری تعریف میشود. قراردادهای تجاری بر همه روابط و جریان پول در سراسر شرکت حاکم است.
بنابراین مجموعه قراردادهای هر کسب و کار جامعترین نمای کلی از خطرات روزانه را ارائه میدهد. این شامل استخدام، تدارکات و تملک، مالی، فروش و منابع انسانی است.
ریسک چیست
در امور مالی، ریسک احتمال متفاوت بودن نتایج واقعی با نتایج مورد انتظار است. در مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای (CAPM)، ریسک به عنوان نوسانات بازده تعریف میشود. مفهوم «ریسک و بازده» این است که داراییهای پرریسکتر باید بازده مورد انتظار بالاتری داشته باشند تا سرمایهگذاران را برای نوسانات بیشتر و افزایش ریسک آماده کند.
انواع ریسک
به طور کلی، دو دسته اصلی خطر وجود دارد: سیستماتیک و غیرسیستماتیک.
ریسک سیستماتیک: عدم اطمینان بازار یک سرمایهگذاری است، به این معنی که نشاندهنده عوامل خارجی است که بر همه (یا بسیاری) شرکتها در یک صنعت یا گروه تأثیر میگذارد.
ریسک غیرسیستماتیک: نشان دهنده عدم قطعیتهای خاص دارایی است که میتواند بر عملکرد یک سرمایهگذاری تأثیر بگذارد.
در زیر لیستی از مهمترین انواع ریسک برای یک تحلیلگر مالی جهت ارزیابی فرصتهای سرمایهگذاری آورده شده است:
سیستماتیک – تاثیر کلی بازار
غیرسیستماتیک – عدم قطعیت خاص دارایی یا شرکت
سیاسی/قانونی – تاثیر تصمیمات سیاسی و تغییرات در مقررات
مالی – ساختار سرمایه یک شرکت (درجه اهرم مالی یا بار بدهی)
نرخ بهره – تاثیر تغییر نرخ بهره
کشور – عدم قطعیتهایی که مختص یک کشور است
اجتماعی – تأثیر تغییرات در هنجارهای اجتماعی، جنبشها و ناآرامیها
زیستمحیطی – عدم اطمینان در مورد تعهدات زیستمحیطی یا تأثیر تغییرات در محیط
عملیاتی – عدم اطمینان در مورد عملیات یک شرکت، از جمله زنجیره تامین و تحویل محصولات یا خدمات آن.
مدیریت – تاثیری که تصمیمات یک تیم مدیریتی بر یک شرکت میگذارد
قانونی – عدم اطمینان ریسک غیرسسیتماتیک چیست؟ مربوط به دعاوی حقوقی یا آزادی عمل
مدیریت ریسک
مدیریت ریسک مفهوم مهمی است که عمدتاً با هدف شناسایی، ارزیابی و اولویتبندی رویدادهایی که ممکن است تأثیر نامطلوبی بر سازمان داشته باشد همراه است. همچنین مدیریت ریسک را میتوان به عنوان یک ابزار استراتژیک بسیار قدرتمند در نظر گرفت که در دهههای اخیر به دلیل رشد سریع بخش صنعتی رواج بیشتری یافته است.
ریسکها میتوانند نااطمینانی در بازارهای مالی، شکست پروژهها، بدهیهای قانونی، ریسک اعتباری، حوادث ناشی از علل طبیعی و بلایای طبیعی و غیره باشند. اجتناب از ریسک، انتقال ریسک به طرف دیگر، کاهش تاثیر ریسک از جمله راهکارهای مدیریت ریسک هستند.
مدیریت ریسک به معنای حذف ریسک نیست. ریسک میتواند با ایجاد فرصتهای مولد به کسبوکارها کمک کند. همچنین مدیریت ریسک میتواند کارایی سیستمهای اداری را بهگونهای افزایش دهد که بهبودهایی را در طول عملیات ارائه دهد. بنابراین، نحوه مدیریت ریسک میتواند به معنای تفاوت بین موفقیت و مبارزه در یک شرکت تجاری باشد.
تعریف مدیریت ریسک به زبان ساده
“مدیریت ریسک به عنوان توسعه منطقی و اجرای یک برنامه برای مقابله با زیانهای احتمالی تعریف میشود. هدف از برنامه مدیریت ریسک، مدیریت قرار گرفتن سازمان در معرض زیان و محافظت از داراییهای آن است.”
روش های مدیریت ریسک
چهار نوع مدیریت ریسک کاملاً متفاوت هستند و طیف وسیعی از سناریوها را پوشش میدهند. آنها به یک اندازه برای هر ارزیابی ریسک مناسب نیستند، اما بخشی از تصمیمات اولیه مدیریت ریسک، برای تعیین اینکه کدام تکنیک باید استفاده شود، مهم هستند. در حالی که گاهی اوقات انتخاب واضح است، برای کسب و کارها مهم است که ریسک را در چارچوب سیستمها و فرآیندهای موجود بررسی کنند.
همه چیز در تجارت در مقطعی شامل قراردادها میشود. همانطور که بازار جهانی مدرن به هم پیوستهتر شده است، قراردادهای تجاری پیچیدهتر شدهاند. در حالی که قراردادها مایه حیات هر کسب و کار هستند، آنها همچنین عنصر تجاری هستند که بیشترین ریسک را متحمل میشوند.
ریسک پذیری و تحمل ریسک عناصری از برنامه مدیریت ریسک هستند که با توجه به نوسانات آنها در رابطه با وضعیت مالی شرکت باید دائماً تحت بررسی قرار گیرند. چهار نوع تکنیک مدیریت ریسک تضمین میکند که تمام سناریوهای ریسک تحت پوشش پروتکلی مناسب و موثر قرار میگیرند. این رابطه را میتوان از دریچه چهار تکنیک بررسی کرد.
اجتناب از خطر
چهار عنصر برای اجتناب از ریسک قرارداد وجود دارد که پس از اینکه ریسک مرتبط با یک قرارداد بسیار بالا تلقی میشود، ایجاد میگردد.
رد پیشنهاد: اگر بررسی دقیق نشان دهد که ریسک در مرحله اول چرخه عمر قرارداد، بسیار زیاد است، شرکت به سادگی قرارداد را مطابق پیشنهاد رد میکند.
مذاکره مجدد: زمانی که ریسک در طول چرخه عمر قرارداد افزایش یافته است، فرصتهایی برای بررسی و مذاکره مجدد شرایط برای معرفی شرایط جدید که از ریسک جدید جلوگیری میکند، استفاده میشود.
عدم تمدید: در پایان چرخه عمر قرارداد اولیه، اگر ریسک خیلی زیاد تخمین زده شود، ممکن است کسب و کار از تمدید قرارداد خودداری کند.
لغو: در مواردی که شرایط باعث افزایش ریسک فراتر از سطوح قابل قبول در طول چرخه عمر قرارداد و خارج از چارچوب زمانی توافق شده برای تمدید شود، ممکن است بندهای لغو اعمال شود.
کاهش ریسک
یک سیستم مدیریت چرخه عمر قرارداد موثر ریسک قرارداد را در مراحل اولیه کاهش میدهد.
مذاکره قرارداد: در صورت لزوم، مذاکره مجدد در مراحل بعدی چرخه عمر قرارداد میتواند در کاهش ریسک قرارداد، از جمله در مرحله تمدید، موثر باشد. این باید همیشه در جهت کاهش ریسک و کاهش ضرر باشد.
استانداردسازی: ایجاد کتابخانهای از شرایط و بندهای استاندارد شده یک روش مهم برای کاهش ریسک قرارداد است. این روش یک رویکرد منسجم توسط همه پرسنل را تضمین میکند و تیمها را قادر میسازد با اطمینان خاطر از اینکه زبان قانونی از قبل تأیید شده است، در محدوده ریسک قابل قبول کسب و کار قرار میگیرد.
انتقال ریسک
انتقال یا تسهیم ریسک قرارداد در مدیریت قرارداد از طریق بررسی دقیق اشخاص ثالث و برون سپاری ریسک غیرسسیتماتیک چیست؟ بعدی انجام میشود. این یک استراتژی موثر برای هر دو شرکت تولیدی و ارائه خدمات است که در آن جنبههای خاصی از عملیات را میتوان به شرکت دیگری واگذار کرد.
حفظ ریسک
هر بار که یک تجارت قراردادی را امضا، مذاکره مجدد یا تمدید میکند، عنصری از حفظ ریسک وجود دارد؛ زیرا هر قراردادی در سطحی متحمل با ریسک همراه میشود. همه قراردادهای فعال نشاندهنده حفظ ریسک قرارداد هستند، بنابراین کسب و کار موظف است که این را در برنامهریزی مدیریت ریسک، فرآیندهای ارزیابی ریسک، و بازبینی منظم چارچوب ریسکپذیری و تحمل بگنجاند.
ریسک سیستماتیک در سرمایهگذاری و تفاوت آن با ریسک غیرسیستماتیک
ریسک غیرسیستماتیک را «ریسک مشخص»، «ریسک قابلپخش» یا «ریسک پسمانده» هم مینامند. این ریسک یکی از انواع ریسک سرمایه گذاری است و در شرکت یا صنعتی که در آن سرمایه گذاری میکنید وجود دارد. ریسک غیرسیستماتیک را میتوانید از طریق متنوعسازی کاهش دهید. ریسک غیرسیستماتیک به اخبار مربوط میشود. اخباری که مختص یک سهم خاص است؛ مثلا وقتی کارکنان شرکتی که شما در آن سرمایهگذاری کردهاید اعتصاب میکنند.
ریسک سیستماتیک را «ریسک بازار» یا «ریسک غیرقابلپخش» هم میخوانند. این ریسک به کل بازار یا حداقل بخشی از آن مربوط میشود. این ریسک که ناپایداری هم نامیده میشود، نوسانات روزانهی بازار و تأثیر آن روی قیمت سهام را شامل میشود. ناپایداری یک معیار ریسک است. معیاری که ویژگیها یا «خلق و خو»ی سرمایهگذاری را میسنجد، نه دلیل این ویژگیها را. در این مقاله مطالب بیشتری دربارهی ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک میآموزید.
حتما بخوانید:
دلیل اینکه مردم از سهام پول در میآورند، همین حرکتها و نوسانات بازار هستند. ناپایداری برای کسب سود ضروری است. هرچه سرمایهگذاری شما بیثباتتر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که شرایط آن بهصورت ناگهانی بهتر یا بدتر شود.
نرخ سود بانکی(بهره)، رکود و جنگ همه میتوانند دلایلی برای ریسک سیستماتیک باشند. چونکه همهی این موارد روی تمام بازار تأثیر میگذارند و متنوعسازی روی آنها تأثیری نمیگذارد. ریسک سیستماتیک را میتوانید از طریق پوشش ریسک کاهش دهید.
ریسک سیستماتیک در تمام سرمایهگذاریها وجود دارد. اگر تورم وجود داشته باشد، میتوانید در بخشهایی سرمایهگذاری کنید که در برابر تورم مقاوم هستند. اگر نرخ سود بالا باشد، میتوانید سهام مربوط به بخش انرژی خود را بفروشید و اوراق بهادار تازه منتشر یافته بخرید. اما اگر اقتصاد کشور مشکل دارد، بهترین کار این است که سرمایهگذاریهایی پیدا کنید که از بقیهی بازار مقاومتر باشد. مثلا میتوانید از سهام صنایع دفاعی یا استراتژیهای سهام روبهافول استفاده کنید.
معیار ناپایداری یا ریسک سیستماتیک
معیار ناپایداری، «بتا» یا ریسک سیستماتیک نام دارد. این معیار مقایسهی یک سهام یا پرونده با تمام بازار است. بهعبارتدیگر، بتا میزان کلی ریسک بازار بورس را در مقایسه به بازار کل به ما میدهد. بتا همچنین ریسک بازار بورس را با سایر سهام مقایسه میکند. تحلیل سرمایهگذاری از حرف یونانی β برای نشاندادن بتا استفاده میکند. بتا در مدل قیمت گذاری داراییهای سرمایهگذار (CAPM) هم استفاده میشود.
بتا با استفاده از تحلیل رگرسیون محاسبه میشود. اساسا بتا یعنی ارتباط نرخ سود اوراق بهادار با نوسانات بازار. وقتی بتا ۱ باشد یعنی قیمت اوراق بهادار با نوسانات بازار تغییر میکند. وقتی بتا کمتر از ۱ باشد، یعنی اوراقبهادار پایدارتر از بازار هستند. اگر بتا بالاتر از ۱ باشد، یعنی قیمت اوراق بهادار ناپایدارتر از بازار است. برای مثال اگر بتا برای سهام ۱.۲ باشد، احتمالا این سهام ۲۰ درصد ناپایدارتر از بازار است.
راهنمای اولیهی بتا
۱. بتای منفی
اگر بتا زیر صفر باشد، یعنی رابطهی آن با بازار عکس است. احتمال وجود بتای منفی خیلی خیلی کم است. درگذشته، برخی سرمایهگذاران اعتقاد داشتند که طلا و سهام طلا بتای منفی دارد. این عقیده بهخاطر این بود که وقتی بازار سهام افول داشت سهام طلا سود بیشتری بهدست میآورد. ولی این عقیده در دراز مدت غلط از آب در آمد.
۲. بتای صفر
پول نقد اساسا بتای صفر دارد. بهعبارتدیگر، مهم نیست بازار چه تغییراتی میکند، ارزش پول نقد همیشه ثابت است. البته به شرطی که تورم وجود نداشته باشد.
۳. بتای بین صفر و یک
بتای کمتر از ۱ (و بیشتر از صفر) برای شرکتهایی است که ناپایداری آنها کمتر از بازار باشد. بیشتر شرکتهای خدماتی در این حوزه هستند.
۴. بتای یک
وقتی بتا ۱ است، یعنی از ناپایداری یک شاخص بهخصوص برای اشاره به همهی بازار استفاده کردهایم و این شاخص را برای سنجیدن همهی سهام و بتاهای دیگر بهکار میبریم. بهعنوانمثال میتوان به شاخص S&P 500 اشاره کرد. اگر یک بتای سهام ۱ باشد، بهاندازه و در جهت شاخص مرجع حرکت میکند. بنابراین اگر شاخص سرمایه از S&P 500 پیروی کند، بتای نزدیک به ۱ خواهد داشت.
۵. بتای بیشتر از یک
این یعنی اینکه ناپایداری سهام بیشتر از شاخص عمومی است. خیلی از شرکتهای وابسته به فناوری در بازار بورس آمریکایی Nasdaq بتای بالای ۱ دارند.
۶. بتای بیشتر از صد
این غیرممکن است، چون بتای بالای صد یعنی ناپایداری سهام، ۱۰۰ برابر بیشتر از بازار است. اگر سهامی بتای ۱۰۰ داشته باشد، با هر افول در بازار بورس احتمال این هست که ارزش آن سهام به صفر برسد. ممکن است در سایتهای تحقیقاتی بتای بالای صد دیده باشید. در این صورت یا خطای آماری اتفاق افتاده یا بازار بهخاطر کمبود نقدینگی دچار نوسانات شدید شده است. سهام خارج از بازار بورس معمولا دچار این مشکل میشوند. بهندرت پیش میآید که سهام شرکتهای معروف بتای بالای ۴ داشته باشند.
چرا باید با مفهوم بتا آشنا باشید؟
آیا آمادهاید با سرمایهی خود ریسک کنید؟ خیلی از مردم این آمادگی را ندارند. در نتیجه سرمایهگذاریهایی را انتخاب میکنند که ناپایداری کمی داشته باشد. سایر افراد ترجیح میدهند کمی بیشتر ریسک کنند. چون در این صورت احتمال دارد سود بیشتری بهدست آورند. بههمیندلیل، سرمایهگذاران حتما باید مفهوم توان ریسک پذیری را درک کنند. سرمایهگذاران باید بدانند کدام سرمایهگذاریها با تمایلات آنها برای ریسکپذیری متناسب است.
وقتی از بتا برای سنجش ناپایداری استفاده میکنید، میتوانید اوراقبهاداری را پیدا کنید که با توجه به میزان ریسک برای شما مناسبتر هستند. سرمایهگذارانی که اصلا ریسکپذیر نیستند باید سرمایهگذاریهایی را انتخاب کنند که بتای پایینی دارد. آنهایی که میخواهند بیشتر ریسک کنند، میتوانند سهامی را بخرند که بتای بالاتری داشته باشد.
خیلی از شرکتهای دلالی بتا را برای تمام سهام خرید و فروشی خود محاسبه میکنند. این شرکتها نتایج محاسبات خود را در کتاب بتا منتشر میکنند. این کتاب بتای تخمینی برای تقریبا تمام سهام قابلعرضه در بازار عمومی را ارائه میکند. مشکل اینجاست که بیشتر افراد به این کتابهای دلالی دسترسی ندارند و محاسبهی بتا حتی برای سرمایهگذاران باتجربه هم سخت است.
هشدارهایی در مورد بتا
مهمترین هشدار در مورد استفاده از بتا بهمنظور تصمیم گیری برای سرمایهگذاری این است که بتا یکی از سنجشهای تاریخی برای ناپایداری سهام است. اعداد بتای قدیمی یا ناپایداری تاریخی لزوما نمیتوانند آیندهی بتا یا ناپایداری را پیشبینی کنند. بهعبارتدیگر، اگر بتای سهامی الان ۲ باشد، هیچ تضمینی نیست که سال دیگر این مقدار ثابت خواهد ماند.
تحقیقی در مورد قابلاطمینانبودن بتای گذشته انجام شده است. این تحقیق به این نتیجه رسید که بتای گذشته برای سهام شخصی نمیتواند بتای آینده را پیشبینی کند. یکی از یافتههای جالب تحقیق این بود که بهنظر میرسد بتا بهمیزان میانگین خود بازمیگردد. این یعنی اینکه بتا چه بالاتر و چه پایینتر از یک باشد، ممکن است به سمت ۱ بازگردد.
هشدار دوم این است که بتا میزان ریسک سیستماتیک را نشان میدهد. ریسکی که بازار بهصورت کلی با آن مواجه است. درواقع، داریم سهام را با شاخص بازار مقایسه میکنیم. این شاخص تحتتأثیر ریسکهای کلی بازار قرار دارد. از طرف دیگر، بتا را با مقایسهی ناپایداری سهام با ناپایداری شاخص محاسبه میکنیم. بنابراین بتا فقط ریسک بهوجودآمده بهخاطر تغییرات بازار را مدنظر میگیرد. سهام ممکن است با ریسکهای شخصی شرکتها هم مواجه باشند. ولی میزان بتا این ریسکها را نمیشناسد. بنابراین، با اینکه بتا به سرمایهگذاران میگوید تغییرات بازار چه تأثیری روی قیمت سهام دارد، ولی به ریسکهای دیگری که شرکتها با آن مواجه هستند توجهی نمیکند.
استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع
همانطور که میدانید، در هر بازار و کشوری استراتژیهای متفاوتی برای تشکیل پرتفوی وجود دارد. حتی در یک بازار مشخص هم استراتژی سرمایه گذاری در طول زمان یکسان نیست و با گذشت زمان این استراتژی تغییر خواهد کرد. اما موضوعی که همه سرمایه گذاران مطرح دنیا روی آن اتفاق نظر دارند، کاهش ریسک سرمایه گذاری با متنوع سازی سرمایه گذاری یا تشکیل پرتفوی است. در این مقاله تصمیم داریم تا شیوههای رایج متنوع سازی پرتفوی را برای شما توضیح دهیم.
استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع
موفقیت در بازار سهام شرکتها مانند هر بازار دیگری نیاز به انتخاب یک رویکرد مناسب و حفظ نظم فکری دارد. بدون اینها، سرمایه گذاری تنها خرید و فروشهای بدون برنامهای خواهد بود که سود یا زیان سرمایه گذار را بیشتر به بخت و اقبال وابسته میسازد تا به مهارتهایی مانند پشت کار در تحقیق، قدرت تحلیل، توانایی تصمیم گیری، صبر و شکیبایی برای رسیدن به هدفها و مواردی از این دست.
در میان رویکردهای گوناگون برای سرمایه گذاری در بازار سهام، تشکیل سبد متنوع به عنوان یک روش غیر فعال اما به نسبت مطمئن شناخته شده است. استفاده از این روش، میزان ریسک را کاهش میدهد و بازده سرمایه گذاری را در سطحی نزدیک به ریسک غیرسسیتماتیک چیست؟ بازده کل بازار نگه میدارد. اما یک سبد متنوع میتواند به چارچوبی برای آزمودن تواناییهای یک شخص برای مدیریت دارایی تبدیل شود که در این صورت به نمونهای کامل از مدیریت فعال تبدیل خواهد شد.
مقاله پیش رو ابتدا در مورد اصل تنوع بخشی و سازوکار ساخت و مدیریت سبد متنوع توضیح میدهد. در ادامه نیز به سراغ روشهایی میرویم که یک سهامدار میتواند با استفاده از آنها تواناییهای تحلیلی و مدیریتی خود را در چارچوب یک سبد متنوع به کار بگیرد و علاوه بر کاهش سطح ریسک، توان خود را روی کسب بازده بیشتر از بازار متمرکز کند.
تنوع بخشی، میانبری برای کاهش ریسک
«تنوع بخشی» یکی از روشهای متداول برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک به شمار میرود. ریسک غیرسیستماتیک از تاثیرات رویدادهایی ناشی میشود که به طبیعت یک شرکت یا گروه خاصی از شرکتها مرتبط است. معمولا این گونه رویدادها کل شرکتها یا کل بازار را تحت تاثیر خود قرار نمیدهد. به عنوان مثال، یک تصمیم دولت ممکن است هزینههای یک صنعت خاص را افزایش دهد و در نتیجه قیمت سهام شرکتهای آن صنعت کاهش یابد یا مدیریت ضعیف یک شرکت در توسعه بازار ممکن است سبب تضعیف موقعیت آن در برابر رقبا شود، سودآوری را نسبت به بقیه کاهش دهد و همین موضوع به افت قیمت سهم آن شرکت منجر شود. اما هر یک از این رویدادها به طور مستقیم بر بازده سهام شرکتهای مرتبط اثر میگذارد نه کل بازار. تنوع بخشی از طریق ساختن یک سبد متشکل از سهام شرکتهای مختلف میتواند ریسک غیرسیستماتیک را کاهش دهد.
در مقابل ریسک غیرسیستماتیک، ریسک سیستماتیک قرار دارد. ریسک سیستماتیک به تاثیرات مجموعهای از رویدادهای کلی بر بازده طیف گستردهای از شرکتها و صنایع گفته میشود که به سادگی قابل پیش بینی یا کنترل نیستند. به عنوان مثال، سیاستهای مالی و پولی دولتها، عملکرد کلی اقتصاد، مناقشات سیاسی، حوادث طبیعی، و تغییرات دائمی شرایط روانی بازار یا به اصطلاح «جو بازار» نمونههایی از این رویدادها هستند که هر یک میتواند بازده کل بازار را به صورت مثبت یا منفی تحت تاثیر قرار دهد. ریسک سیستماتیک با تنوع بخشی قابل کاهش نیست. این ریسک مربوط به زمانی است که سرمایه گذار با هدف کسب سود وارد یک بازار میشود و آن را میپذیرد. به همین دلیل به ریسک سیستماتیک در اصطلاح «ریسک بازار» هم گفته میشود.
چه راههایی برای تنوع بخشی در سبد سهام وجود دارند؟
در تئوری، هر چه قدر تعداد سهمهای یک سبد بیشتر و وابستگی بازده سهمها به هم کمتر یا حتی منفی باشد، ریسک غیرسیستماتیک هم کمتر میشود. اما تنوع بخشی در عمل با چالشهایی مثل «هزینه» همراه است. حتی اگر یک سرمایه گذار بتواند سهام تمام شرکتهای بورسی را خریداری کند در عمل هزینههای معاملاتی یا همان کارمزدها آن قدر بالا میرود که مزیتهای ناشی از تنوع بخشی را بیمعنا میکند. علاوه بر این، اداره یک سبد بزرگ از سهام نیاز به صرف زمان و امکانات قابل توجه دارد. همچنین موضوعاتی مانند تعیین وابستگی بازده سهمها به هم حتی در تئوری هنوز یک چالش است.
با وجود تمام این چالشها و بر اساس نتایج تجربی، کاربرد تنوع بخشی برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک امکان پذیر به نظر میرسد. در منابع مالی، معمولا گفته میشود که تعداد معدودی سهم – مثلا بیش از ۱۰ سهم – میتواند ریسک غیرسیستماتیک را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. برای تشکیل یک سبد متنوع، رویکردهای مختلفی وجود دارد از جمله سبد مبتنی بر ارزش بازار و سبد هم وزن.
سبد مبتنی بر ارزش بازار
در این سبد، وزن سهام هر شرکت در سبد با توجه به ارزش بازار آن شرکت در مقایسه با دیگر سهمهای سبد تعیین میشود. مثلا اگر ۱۰ سهم با بیشترین ارزش بازار ریسک غیرسسیتماتیک چیست؟ انتخاب شده و ارزش بازار سهم اول نسبت به سهم دوم ۱۵ درصد بیشتر باشد، وزن سهم اول در سبد هم باید ۱۵ درصد بیشتر از وزن سهم دوم باشد. ارزش بازار شرکت برابر تعداد کل سهام شرکت ضرب در قیمت آن سهم است. وزن هر سهم در سبد هم با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد مشخص میشود.
مثلا فرض کنید یک میلیون تومان برای خرید ده سهم جهت تشکیل یک سبد در نظر گرفته شده است. در این صورت اگر ۱۰۰۰ سهم یک شرکت به قیمت ۲۰۰ تومان خریداری شود ارزش خرید ریسک غیرسسیتماتیک چیست؟ آن سهم ۲۰۰ هزار تومان و وزن آن سهم در سبد معادل ۲۰ درصد است (۲۰۰هزار تومان تقسیم بر یک میلیون تومان). برای اینکه این سبد یک سبد مبتنی بر وزن بازار باشد باید نسبت وزن سهمها در سبد با نسبت ارزش بازار شرکتهای مربوط به هر سهم موجود در سبد مطابقت داشته باشد.
سبد هم وزن
ساختار این سبد ساده است. چون وزن تمام سهمها در سبد بدون توجه به اینکه ارزش بازار شرکتهای مربوطه چقدر است با یکدیگر برابر هستند. مثلا در همان سبد یک میلیون تومانی باید ۱۰۰ هزار تومان برای خرید هر یک از ده سهم اختصاص داده شود. خود سهمها میتوانند از میان بزرگترین شرکتها بر اساس ارزش بازار انتخاب شوند.
ترتیبی که برای خواندن مقالات آنچه یک سرمایه گذار بورس باید بداند (مفاهیم و اصطلاحات مهم بورس) به شما پیشنهاد میکنیم:
از سال 1390 که مجموعه خانه سرمایه شروع به کار کرد با برگزاری ۳۱ دوره جامع آموزشی بلند مدت، بیش از ۶۰۰۰ تحلیلگر را وارد بازار سرمایه کردهایم. تمام تلاش من و همکارانم ایجاد مرجعی برای آموزش واقعی و صحیح موفقیت مالی و سرمایه گذاری بوده است مرجعی که کمک می کند زندگی بهتری برای خود و اطرافیانمان بسازیم.
مدیریت ریسک چیست و انواع آن
از بسیاری جهات، ریسک هزینه انجام تجارت است. ریسک از هر جنبهای از تجارت و به وضوح در چارچوب مجموعه قراردادهای تجاری تعریف میشود. قراردادهای تجاری بر همه روابط و جریان پول در سراسر شرکت حاکم است.
بنابراین مجموعه قراردادهای هر کسب و کار جامعترین نمای کلی از خطرات روزانه را ارائه میدهد. این شامل استخدام، تدارکات و تملک، مالی، فروش و منابع انسانی است.
ریسک چیست
در امور مالی، ریسک احتمال متفاوت بودن نتایج واقعی با نتایج مورد انتظار است. در مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای (CAPM)، ریسک به عنوان نوسانات بازده تعریف میشود. مفهوم «ریسک و بازده» این است که داراییهای پرریسکتر باید بازده مورد انتظار بالاتری داشته باشند تا سرمایهگذاران را برای نوسانات بیشتر و افزایش ریسک آماده کند.
انواع ریسک
به طور کلی، دو دسته اصلی خطر وجود دارد: سیستماتیک و غیرسیستماتیک.
ریسک سیستماتیک: عدم اطمینان بازار یک سرمایهگذاری است، به این معنی که نشاندهنده عوامل خارجی است که بر همه (یا بسیاری) شرکتها در یک صنعت یا گروه تأثیر میگذارد.
ریسک غیرسیستماتیک: نشان دهنده عدم قطعیتهای خاص دارایی است که میتواند بر عملکرد یک سرمایهگذاری تأثیر بگذارد.
در زیر لیستی از مهمترین انواع ریسک برای یک تحلیلگر مالی جهت ارزیابی فرصتهای سرمایهگذاری آورده شده است:
سیستماتیک – تاثیر کلی بازار
غیرسیستماتیک – عدم قطعیت خاص دارایی یا شرکت
سیاسی/قانونی – تاثیر تصمیمات سیاسی و تغییرات در مقررات
مالی – ساختار سرمایه یک شرکت (درجه اهرم مالی یا بار بدهی)
نرخ بهره – تاثیر تغییر نرخ بهره
کشور – عدم قطعیتهایی که مختص یک کشور است
اجتماعی – تأثیر تغییرات در هنجارهای اجتماعی، جنبشها و ناآرامیها
زیستمحیطی – عدم اطمینان در مورد تعهدات زیستمحیطی یا تأثیر تغییرات در محیط
عملیاتی – عدم اطمینان در مورد عملیات یک شرکت، از جمله زنجیره تامین و تحویل محصولات یا خدمات آن.
مدیریت – تاثیری که تصمیمات یک تیم مدیریتی بر یک شرکت میگذارد
قانونی – عدم اطمینان مربوط به دعاوی حقوقی یا آزادی عمل
مدیریت ریسک
مدیریت ریسک مفهوم مهمی است که عمدتاً با هدف شناسایی، ارزیابی و اولویتبندی رویدادهایی که ممکن است تأثیر نامطلوبی بر سازمان داشته باشد همراه است. همچنین مدیریت ریسک را میتوان به عنوان یک ابزار استراتژیک بسیار قدرتمند در نظر گرفت که در دهههای اخیر به دلیل رشد سریع بخش صنعتی رواج بیشتری یافته است.
ریسکها میتوانند نااطمینانی در بازارهای مالی، شکست پروژهها، بدهیهای قانونی، ریسک اعتباری، حوادث ناشی از علل طبیعی و بلایای طبیعی و غیره باشند. اجتناب از ریسک، انتقال ریسک به طرف دیگر، کاهش تاثیر ریسک از جمله راهکارهای مدیریت ریسک هستند.
مدیریت ریسک به معنای حذف ریسک نیست. ریسک میتواند با ایجاد فرصتهای مولد به کسبوکارها کمک کند. همچنین مدیریت ریسک میتواند کارایی سیستمهای اداری را بهگونهای افزایش دهد که بهبودهایی را در طول عملیات ارائه دهد. بنابراین، نحوه مدیریت ریسک میتواند به معنای تفاوت بین موفقیت و مبارزه در یک شرکت تجاری باشد.
تعریف مدیریت ریسک به زبان ساده
“مدیریت ریسک به عنوان توسعه منطقی و اجرای یک برنامه برای مقابله با زیانهای احتمالی تعریف میشود. هدف از برنامه مدیریت ریسک، مدیریت قرار گرفتن سازمان در معرض زیان و محافظت از داراییهای آن است.”
روش های مدیریت ریسک
چهار نوع مدیریت ریسک کاملاً متفاوت هستند و طیف وسیعی از سناریوها را پوشش میدهند. آنها به یک اندازه برای هر ارزیابی ریسک مناسب نیستند، اما بخشی از تصمیمات اولیه مدیریت ریسک، برای تعیین اینکه کدام تکنیک باید استفاده شود، مهم هستند. در حالی که گاهی اوقات انتخاب واضح است، برای کسب و کارها مهم است که ریسک را در چارچوب سیستمها و فرآیندهای موجود بررسی کنند.
همه چیز در تجارت در مقطعی شامل قراردادها میشود. همانطور که بازار جهانی مدرن به هم پیوستهتر شده است، قراردادهای تجاری پیچیدهتر شدهاند. در حالی که قراردادها مایه حیات هر کسب و کار هستند، آنها همچنین عنصر تجاری هستند که بیشترین ریسک را متحمل میشوند.
ریسک پذیری و تحمل ریسک عناصری از برنامه مدیریت ریسک هستند که با توجه به نوسانات آنها در رابطه با وضعیت مالی شرکت باید دائماً تحت بررسی قرار گیرند. چهار نوع تکنیک مدیریت ریسک تضمین میکند که تمام سناریوهای ریسک تحت پوشش پروتکلی مناسب و موثر قرار میگیرند. این رابطه را میتوان از دریچه چهار تکنیک بررسی کرد.
اجتناب از خطر
چهار عنصر برای اجتناب از ریسک قرارداد وجود دارد که پس از اینکه ریسک مرتبط با یک قرارداد بسیار بالا تلقی میشود، ایجاد میگردد.
رد پیشنهاد: اگر بررسی دقیق نشان دهد که ریسک در مرحله اول چرخه عمر قرارداد، بسیار زیاد است، شرکت به سادگی قرارداد را مطابق پیشنهاد رد میکند.
مذاکره مجدد: زمانی که ریسک در طول چرخه عمر قرارداد افزایش یافته است، فرصتهایی برای بررسی و مذاکره مجدد شرایط برای معرفی شرایط جدید که از ریسک جدید جلوگیری میکند، استفاده میشود.
عدم تمدید: در پایان چرخه عمر قرارداد اولیه، اگر ریسک خیلی زیاد تخمین زده شود، ممکن است کسب و کار از تمدید قرارداد خودداری کند.
لغو: در مواردی که شرایط باعث افزایش ریسک فراتر از سطوح قابل قبول در طول چرخه عمر قرارداد و خارج از چارچوب زمانی توافق شده برای تمدید شود، ممکن است بندهای لغو اعمال شود.
کاهش ریسک
یک سیستم مدیریت چرخه عمر قرارداد موثر ریسک قرارداد را در مراحل اولیه کاهش میدهد.
مذاکره قرارداد: در صورت لزوم، مذاکره مجدد در مراحل بعدی چرخه عمر قرارداد میتواند در کاهش ریسک قرارداد، از جمله در مرحله تمدید، موثر باشد. این باید همیشه در جهت کاهش ریسک و کاهش ضرر باشد.
استانداردسازی: ایجاد کتابخانهای از شرایط و بندهای استاندارد شده یک روش مهم برای کاهش ریسک قرارداد است. این روش یک رویکرد منسجم توسط همه پرسنل را تضمین میکند و تیمها را قادر میسازد با اطمینان خاطر از اینکه زبان قانونی از قبل تأیید شده است، در محدوده ریسک قابل قبول کسب و کار قرار میگیرد.
انتقال ریسک
انتقال یا تسهیم ریسک قرارداد در مدیریت قرارداد از طریق بررسی دقیق اشخاص ثالث و برون سپاری بعدی انجام میشود. این یک استراتژی موثر برای هر دو شرکت تولیدی و ارائه خدمات است که در آن جنبههای خاصی از عملیات را میتوان به شرکت دیگری واگذار کرد.
حفظ ریسک
هر بار که یک تجارت قراردادی را امضا، مذاکره مجدد یا تمدید میکند، عنصری از حفظ ریسک وجود دارد؛ زیرا هر قراردادی در سطحی متحمل با ریسک همراه میشود. همه قراردادهای فعال نشاندهنده حفظ ریسک قرارداد هستند، بنابراین کسب و کار موظف است که این را در برنامهریزی مدیریت ریسک، فرآیندهای ارزیابی ریسک، و بازبینی منظم چارچوب ریسکپذیری و تحمل بگنجاند.
دیدگاه شما