اهمیت استراتژی در الگوریتمها
شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا) - جهان بازاریابی و سئو همیشه در حال تغییر هستند و سال 2013 برای این دو، سالی پر از رویداد بود. در سال 2013 مقالات فراوانی درباره مرگ سئو نوشته شد. آیا سئو در سال 2013 مرد؟
پاسخ کوتاه به این سوال «نه» است، سئو نمرده و تنها تحول یافته است.
واقعیت این است که همچنان که گوگل فهرست الگوریتم هایش را برای حذف نتایج زاید و سایت های متقلب به روز رسانی می کند، نتایج جستجوی گوگل مرتبط تر با خواست کاربران می شود. در نتیجه، برخی تاکتیک های سئو کمتر معتبر است و در صورتی استفاده از آنها، سایت در آینده با شکست روبرو خواهد شد، و بازاریابان دیجیتال همراه با کارشناسان سئو می توانند راه های مبتکرانه ای را ایجاد کنند که رتبه خود را ارتقا دهند. [برخی متخصصان وظیفه همراهی با سئو را به روابط عمومی نسبت می دهند و به همین دلیل بسیاری از کارشناسان سئو و روابط عمومی، سال 2013 را سال سئو پی آر نامیدند. همچنین در همین سال آقای لی آدن، از انجمن بین المللی امریکا، کتاب معروف Optimize را نوشت که در آن کتاب ضمن اشاره به اهمیت تغییرات سئو از روابط عمومی و بازاریابی محتوا به عنوان دو رکنی که می توانند باعث بهبود رتبه سایت شوند یاد می کند. مترجم]
پنگوئن، پاندا و هیومینگ برد: آینده موتور جستجو
در سال 2013 گوگل روزآمدهای پنگوئن و پاندا را ارائه و هیومینگ برد را معرفی کرد؛ 3 روزآمد برای کمک به مبارزه با هرزه نامه ها، اعمال در نظر گرفتن کیفیت محتوا و نتایج مرتبط تر ارائه شدند.
پاندا و پنگوئن هر دو در مورد ساخت محتوای با کیفیت و با ارزش تلاش می کنند و یادداشت های بی کیفیت را در زمانی کوتاه رد می کنند. در واقع، گوگل اعلام کرد که این به روز رسانی برای نا کارآمد کردن تکنیک های کلاه سیاه سئو و خدمات مربوط به آن بوده است، و در نتیجه چندین شبکه از این سایت ها جریمه شدند.
هیومینگ برد نیز با ورود خود باعث ایجاد اضطراب در میان بسیاری از متخصصان سئو شد، اما با توجه به اظهارات جیسون اسکواردو، متخصص سئو در زاگ دیجیتال، این الگوریتم هنوز اثری بر حرفه سئو نگذاشته است، اما «اساسا هیومینگ بیرد به حذف عبارات بی ربط کمک می کند. اگر استراتژی شما در برجسته کردن محتوا با کلمات کلیدی است، ممکن است تغییراتی را مشاهده کنید؛ اما استراتژی ما مبتنی بر تولید محتوا مرتبط و با کیفیت است.»
در اصل، گوگل دارد بازاریابانی را که با فریب و نیرنگ سعی در بهره گیری از کلمات کلیدی در یافتن رتبه های بالا می کنند، وجین کرده و از کسانی که محتوای با کیفیت تولید می کنند، حمایت می کند. در راستای تلاش های گوگل برای ارتقای الگوریتم هایش ما باید انتظار داشته باشیم که روزآمدهای پنگوئن، پاندا و هیومینگ برد را در سال 2014 ببینیم. بازاریابان زرنگ تر دنبال دور جدیدی از تغییرات هستند که بسیار متفاوت از تغییرات گذشته است.
محتوای تالیفی، معتبر و قابل اعتماد
بازاریابان موفق موعظه می کنند که به دلایلی و تحت شرایطی محتوا پادشاه است. ترویج محتوای با کیفیت به صورت منظم نه تنها به بهبود رتبه سئو شما کمک می کند، بلکه مشتریان ارگانیک را برای شما به همراه می آورد.
تولید محتوای با کیفیت نشان می دهد مشتریان بالقوه ای که مخاطبان شما را آگاه و درگیر نگاه می دارند، در اولویت هستند. با تولید محتوای مرتبط، برندها می توانند مخاطبان خود را در تعامل با خودشان نگاه داشته و به نام شرکت شهرت ببخشند. محتوای با کیفیت به طور طبیعی به اشتراک گذاشته می شود، سبب می شود که طرفداران بازار شما را به راحتی پیدا کرده و بتوانید با دستیابی به مخاطبان بیشتر سهم بیشتری را از بازار بدست آورید.
نقش راهبری رسانه های اجتماعی
رسانه اجتماعی تنها یک مد نیست؛ همچنین عنوانی در سال 2014 به شمار نمی رود، این یک باید در سال 2014 برای ورود استراتژی سئو و بازاریابی دیجیتال است. همچنان که به سال 2014 نگاه می کنیم و فراتر از آن، می توانیم با قطعیت بگوییم که حضور در فیسبوک یا توییتر برای بدست آوردن نتایج مطلوب کافی نیست. بر مبنای گفته موسسه بازاریابی محتوا، موفق ترین بازاریابان B2B افرادی هستند که در 7 شبکه اجتماعی فعال هستند.
شبکه های اجتماعی بایستی برای بیش از یک صفحه معمولی مورد استفاده قرار گیرند و این زمانی اتفاق می افتد که بازاریابان بخواهند تاثیر آنها را بر نتایج جستجو و تغییر راهبری مشاهده کنند. در حالی که محتوا پادشان است، محتوای مشابه همیشه در شبکه ها و پخش های اجتماعی کار نمی کند. برخی سایت ها نظیر پینترست، برای تصاویر بهترین هستند، در حالی که سایرین ممکن است برای محتواهای طولانی تر به کار روند. صفحات اجتماعی نیز آینده روابط با مشتری هستند، بنابراین بازاریابان باید به طور فعال در پاسخ به نظرات مشتریان مشارکت کنند و راه هایی را پیدا کنند که بتوانند روابطشان را بهبود بخشند.
وقتی به اقتدار سئوی اجتماعی می رسیم، گوگل پلاس پشتیبانی به بزرگی بزرگترین موتور جستجوی جهان را دارد. با اینکه گوگل می گوید پلاس های گوگل پلاس به طور مستقیم بر روی رتبه سایت ها تاثیر ندارند، اما صفحات کسب و کار بسیار دقیق تر و موثرتر از طریق گوگل پلاس فهرست می شوند. البته، منافع آن زمانی که محتوای شما یافته شده و به اشتراک گذاشته شود، بسیار بیش از زمانی است که این اتفاق نیافتد. گوگل گزارش می دهد که تبلیغات جستجو از میانگین گوگل پلاس از 5 تا 10 درصد کلیک بیشتر جذب می کند.
استفاده از رسانه های اجتماعی برای کسب و کارها در سال 2014 ضروری خواهد بود، اما بدون طراحی کسب و کار و استراتژی که بتواند منافعی را برای هر شبکه اجتماعی به ارمغان بیاورد، نمی تواند موثر باشد.
به موبایل فکر کنید
همچنان که بازاریابی موبایل ادامه پیدا می کند در سال 2014 رشد قابل توجهی را بدست خواهد آورد، بنابراین مهم است که از استراتژی های سئوی موبایل نیز غافل نشویم. موبایل در حال حاضر استفاده های فراوانی دارد:
• 91 درصد از بزرگسالان امریکایی یک موبایل دارند
• 58 درصد از بزرگسالان امریکایی گوشی هوشمند دارند
• 63 درصد از صاحبان گوشی موبایل از گوشی خود برای اتصال به اینترنت استفاده می کنند.
• آمازون، ویکی پدیا و فیسبوک مجموعا 20 درصد از ترافیک موبایل ها را دریافت می کنند.
• 77 درصد از جستجوهای موبایل از محل کار یا خانه انجام می شود.
اگر برندها می خواهند مردم آنها را در بازار رو به رشد موبایل پیدا کنند، بهینه سازی وبسایت ها برای موبایل و تبلت، یک باید مطلق است. هرچه به جلو می رویم، برندها نیاز دارند که پیشنهادات دیجیتال خود را ابتدا برای موبایل و سپس برای صفحات کامل ارائه کنند. اگر شرکت ها اهمیت تلفن همراه را در تقاضای مصرف کنندگان درک نکنند، آنها مشتریان بالقوه خود را از دست خواهند داد.
نتیجه گیری
همچنان که تقویم خود را از 2013 به 2014 تغییر می دهیم، زوگ دیجیتال با اطمینان می گوید که سئو هنوز نمرده است؛ اما تغییر و تحولاتی پیدا کرده که بر مبنای آن تاکید بر مرتبط بودن و اصالت وجود دارد. همچنان که گوگل به روزآمد کردن الگوریتم های خودش ادامه می دهد، مهم است که محتوای تولیدی با کیفیت باشد و همزمان رسانه های اجتماعی و موبایل نیز در نظر گرفته شوند. اگر بازاریابان به مشتری مداری خود توجه کنند، و کیفیت قابل قبولی از محصول و محتوا را ارائه دهند، همچنان در بازی رتبه بندی در صدر جدول باقی خواهند ماند.
سهم بازار (Market Share) چیست و چگونه میتوانیم آن را افزایش دهیم؟
سهم بازار (Market Share) یکی از بزرگترین شاخصهای موفقیت کسب و کار است. میتوان از آن برای اندازهگیری اثربخشی تلاشهای مختلف درآمدزایی، از کمپینهای بازاریابی گرفته تا توسعه محصول، نوآوری، برنامههای کسب و کار و موارد دیگر استفاده کرد.
سهم بازار درصد فروش شرکت در کل بازار است. به عنوان مثال، اگر فروش یک شرکت در سال ۱ میلیون دلار و کل فروش صنعت ۲۰۰ میلیون دلار باشد، سهم بازار آن ۰/۰۵ درصد است. سهم بالای بازار منجر به سودآوری میشود. در تحقیقی که توسط دانشگاه هاروارد تحت عنوان پروژه «سوددهی استراتژیهای بازار» (PIMS) انجام شد، محققان کسب و کار ۳۷ عامل مؤثر بر سود را شناسایی کردند که یکی از مهمترین آنها سهم بازار است.
سهم بازار میتواند مطمئنترین روش برای قضاوت در مورد اثربخشی برنامههای درآمدزایی باشد. این شاخص میتواند نشان دهد که آیا کمپینهای بازاریابی، برنامههای کسب و کار یا CRM (مدیریت ارتباط با مشتری) شما طبق برنامه پیش میرود یا نیاز به اصلاح یا تعدیل دوره میانی دارد.
سهم بازار همچنین راهی عالی برای سنجش موفقیت شرکت شما در مقابل رقبا است. بر اساس سهم شما از کل معاملات در یک زمینه خاص، میتوانید اثربخشی استراتژیهای خود و اجرای آنها را اندازهگیری کنید.
با این حال، علیرغم اهمیت ظاهری و حیاتی سهم بازار آناهمیتی که شایستهاش است به آن داده نمیشود. بسیاری از شرکتها تمرکز خود را بر عواملی مانند آگاهی از برند و وفاداری، رضایت مشتری و سایر معیارهای داخلی گذاشتهاند. اما این یک روش قابل اعتماد برای قضاوت در مورد عملکرد کسب و کار شما نیست، به خصوص اگر در زمینهای بسیار رقابتی فعالیت میکنید.
معیارهای متمرکز داخلی اغلب میتوانند فریبنده باشند زیرا یافتهها ممکن است از نظر عملکرد داخلی شرکت، شما را تسکین دهند. اما وقتی عملکرد رقبا را نیز در مقایسه مد نظر قرار میدهید، همین یافتهها ممکن است وضعیت عملکرد پایینتر از سطح مقبول را نشان دهند.
ناگفته نماند که سهم بازار بالا، مزیت رقابتی را در اختیار شرکت قرار میدهد. از آنجا که آنها قادر به تولید بیشتر و فروش سریع هستند، از هزینههای عملیاتی کمتر و بازده سرمایه (ROI) سریع بهرهمند میشوند.
سهم بازار چیست؟
سهم بازار درصد یک بخش خاص میباشد که محصول، خدمات یا نرمافزار شما مسئول آن است و بر اساس میزان فروش محاسبه میشود.
از سهم بازار استفاده میشود تا شما دریابید که کسب و کارتان در بخش خاص خود چقدر بزرگ، قدرتمند یا مهم است. شما میتوانید سهم بازار خود را با در نظر گرفتن کل فروش و تقسیم آن بر کل فروش بخش یا بازاری که در آن میفروشید، محاسبه کنید.
شرکتی که سهم بازار خود را در طول زمان حفظ میکند، درآمدهایش را مطابق با رقبا افزایش میدهد. اما افزایش این سهم در طول زمان، نشاندهنده درآمد سریعتر و پیشرو در بازار است.
چرا سهم بازار مهم است؟
سهم بازار یک معیار مفید بوده و بینشهایی را ارائه میدهد که فراتر از نشان دادن اندازه نسبی یک سازمان در بازاری که در آن فعالیت میکند، میباشد.
همچنین دانستن مسئولیتهای شرکت در بازار نشان میدهد که کسب و کار شما در مقایسه با رقبا چقدر موفق بوده و بازاریابی، تبلیغات و توسعه محصول جدید شما چقدر موثر بوده است.
درک و تجزیه و تحلیل سهم بازار برای سازمانی که به دنبال افزایش یا بهبود سودآوری است، حیاتی میباشد. معمولاً نوسانات نشاندهنده مزیت رقابتی شرکت هستند و میتوانند اطلاعات بسیار مهمی در اختیار سرمایهگذاران و عملکرد سهام بگذارند.
اگر به دنبال مقیاسبندی شرکت و تمرکز بر سودآوری هستید، باید به افزایش سهم بازار خود توجه کنید. درسهای زیر از عملکرد برترین شرکتها گرفته شدهاند:
مرتبط ماندن از طریق نوآوری
بیایید در مورد گوگل صحبت کنیم که در حال حاضر ۹۰/۸٪ سهم بازار را در جستجوی وب، تلفن همراه و درون برنامهای در اختیار دارد. شاید برای شما این سوال پیش آمده باشد که چگونه گوگل موفق میشود بازار را در انحصار خود قرار دهد و نمیتواند رقیب واقعی داشته باشد؟
پاسخ، مرتبط ماندن از طریق نوآوری است. این شرکت سرمایهگذاری بسیار زیادی در آسان و سریع کردن جستجو برای همه انجام داد، که باعث شد بتوانند پاسخگوی ۵/۳ میلیارد جستجو در روز باشند! آنها سیستمعاملها و برنامههایی ایجاد کردند که جستجو را سادهتر میکند.
چه مردم به دنبال فروشگاههای معتبر خردهفروشی باشند که حمل و نقل رایگان ارائه میدهند، یا شرکتهایی که پیشپرداخت نقدی آنلاین دارند یا کلینیکهایی که میتوانند در آنها رزرو آنلاین انجام دهند، هر آنچه که نیاز دارند در دسترسشان است. استراتژی گوگل این است که مهم نیست کاربران کجا بروند، جستجو نباید برای آنها دشوار باشد.
جمعبندی
شرکتٰهایی که به دنبال افزایش سهم بازار هستند چند گزینه دارند. آنها میتوانند به دنبال بازاریابی و تبلیغات برای جذب مشتریان جدید، توسعه محصولات جدید برای بازار، کاهش قیمتها برای کاهش رقابت، یا تلاش برای توسعه اندازه بازار هدف خود با جلب نظر جمعیتی جدید باشند.
نوآوری و اختلال نیز راههای خوبی برای افزایش سهم بازار هستند. ارائه یک فناوری جدید (فناوری که رقبا به آن دسترسی ندارند) راهی بسیار موثر برای متقاعد کردن کاربران جهت استفاده از محصول یا خدمات شما است.
کاروکسب دورههای آموزشی متنوعی را در حوزههای تحلیل کسبوکار، هوش تجاری، مدیریت فرایند، مدیریت پروژه، مدیریت چابک و . برگزار میکند. جهت آشنایی با دورههای آموزشی کاروکسب از تقویم دورههای آموزشی بازدید نمایید.
معاملات الگوریتمی چیست و چرا باید به آن اهمیت داد؟
معاملات الگوریتمی یا معاملات خودکار چند وقتی است که در بازار سرمایه ایران به عنوان یکی از روندهای آتی بازار سرمایه خودنمایی میکنند. شرکتهای استارتآپی و غیر استارتآپی بسیاری در این حوزه شروع به فعالیت کردهاند و ادعاهای جالب و غریبی مطرح میکنند.
در دنیا نیز یادگیری ماشین یا به طور کلیتر، هوش مصنوعی در حال عرض اندام در بازارهای مالی است. شرکتهای بزرگی در دنیا از جمله CITADEL و Black Rock در آمریکا به عنوان رهبران سرمایهگذاری الگوریتمی و شرکتهایی از جمله Quantopian و Numerai با دیدگاههای متفاوت در حال تلاش برای رهبری هوش مصنوعی یا به طور سادهتر، معاملات الگوریتمی در بازارهای مالی هستند. اما معاملات الگوریتمی چیست و چرا باید به آن اهمیت داد؟
معاملات الگوریتمی چیست؟
اگر بخواهیم به زبان ساده معاملات الگوریتمی را تعریف کنیم، به هر نوع معامله خودکار اعم از اینکه پربسامد (High Frequency Trading) یا کم بسامد باشد معاملات الگوریتمی میگویند. به عنوان یک نمونه ساده، حد سود و ضرر یک الگوریتم، معاملاتی است که با رسیدن قیمت به اعداد خاصی، دستور خرید یا فروش خودکار را انجام میدهد. اما آیا معاملات الگوریتمی به همین موارد ختم میشود؟ پاسخ قطعا خیر است.
حدود سود و ضرر و الگوریتمهای از این دست در طیف الگوریتمهای معاملاتی در ابتدای طیف و در سمت الگوریتمهای پایهای و بسیار ساده قرار میگیرند؛ به نحوی که در سمت دیگر طیف، یک الگوریتم معاملاتی است که بدون دخالت انسان تمام نمادها را بازرسی، ارزیابی و به کمک دادههای بنیادی و تکنیکال، تحلیل کرده سپس فرآیند انتخاب سبد سهام، تخصیص دارایی به هر نماد، خرید در نقطه درست و فروش در نقطه درست و شناسایی سود ضمن رعایت ریسک تعریف شده را به صورت خودکار انجام میدهد. ترسناک شد اما واقعی است. در حال حاضر الگوریتمهایی در دنیا وجود دارند که تمام این زنجیره را به صورت اتوماتیک انجام میدهند.
پس به طور ساده، هر معامله خودکار میتواند در نقطهای از طیف معاملات الگوریتمی قرار گیرد. اگر بخواهیم این طیف را بر اساس عملکردهای آن طبقهبندی کنیم، میتوانیم دستهبندی زیر را معرفی کنیم:
- الگوریتمهای معاملاتی اجرای معاملات: این دسته از الگوریتمهای معاملاتی که در نوشتههای بعد به آنها بیشتر خواهیم پرداخت، صرفا برای اجرای دستورات معاملاتی تحلیلگر طراحی شدهاند. یعنی معاملهگر، نماد مورد نظر و نقطه ورود / خروج را نیز انتخاب کرده است (البته ممکن است تمام این تحلیلها را اشتباه کرده باشد و معامله او به ضرر منجر شود.) از این نقطه، تحلیلگر صرفا میخواهد مقداری از وجوه خود را به سهام تبدیل کند و مساله او اجرای معامله است. مثلا با اعداد و ارقام بازار سرمایه ایران، فرض کنید یک معاملهگر میخواهد ۵ میلیارد تومان سهام ایران خودرو خریداری کند. واضحا نمیتوان یک سفارش به ارزش ۵ میلیارد تومان در بازار ثبت کرد، این موضوع باعث تاثیرگذاری بر بازار (Market Impact) میشود که معمولا برای معاملهگر زیانبار است، زیرا افراد با مشاهده سفارش او در قیمتهای بالاتر اقدام به خرید میکنند و لذا قیمت قبل از اینکه معاملهگر سهام را خریداری کند، رشد میکند. لذا یک الگوریتم معاملاتی وظیفه شکستن سفارش به سفارشهای کوچک در حجمهای متفاوت و اجرای آنها اهمیت استراتژی در الگوریتمها در بازههای زمانی متفاوت دارد، لذا Market Impact کاهش مییابد.
- الگوریتمهای سیگنالدهی: این دسته از الگوریتمها معمولا به معاملهگر یا تحلیلگر، دیتای اضافهای ارائه میکنند و باعث میشوند فرآیند تصمیمگیری تحلیلگر یا معاملهگر بهبود یافته و در نتیجه بازدهی او بهتر شود. این دسته از الگوریتمهای معاملاتی معمولا به خودی خود سودآور نیستند و باید با مجموعهای از آنها بهطور همزمان کار یا صرفا در کنار تحلیلهای دیگر، نقش افزایش بهرهوری را بازی کرد. از جمله الگوریتمهای سیگنالدهی میتوان به تمام اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال مثل RSI، MacD، MA یا Ichimoku اشاره کرد که به صورت آماری ثابت شده است در بلندمدت سودآوری بیش از میانگین بازار ندارند.
- الگوریتمهای مانیتورینگ یا پایش بازار: این دسته از الگوریتمها که به نوعی میتوان آنها را در طبقه الگوریتمهای سیگنالدهی هم قرار داد، وظیفه پایش و مانیتور کردن بازار را دارند. مثلا فرض کنید قصد دارید با باز شدن نماد یک سهم، برای بازه کوتاهی نمادهای همگروه این سهم را بفروشید / خریداری کنید. یا مثلا میخواهید به محض ارسال شدن اطلاعیه صورتهای مالی تعدادی از نمادهای خاص از آن مطلع شوید. یا دائما پیغامهای ناظر بازار مربوط به نمادهای پورتفوی خود را دنبال کنید. یا در موارد حرفهایتر، قصد دارید در حالت کاهش نرخ بهره (وام)، شرکتهایی که کمترین مقدار وام را در حساب خود دارند شناسایی کنید. به کمک الگوریتمهای پایش بازار میتوانید با جستوجوی شرایط مورد نظر خود بر روی همه یا بخشی از بازار، عملیات monitoring بهینه داشته باشید.
- الگوریتمهای position trading یا کم بسامد: این دسته از الگوریتمهای معاملاتی که با شرایط فعلی بازار سرمایه ایران تطابق بسیاری دارند به خرید یا فروش سهم به منظور نگهداری بلندمدت میپردازند. لازم به ذکر است در حوزه معاملات الگوریتمی به هر فرآیند که زمانی بیش از یک ساعت داشته باشد، بلندمدت گفته میشود. مثلا فرض کنید استراتژی شما فروش به صف خرید در شرایط عرضه شدن صف و خرید در قیمتهای پایینتر است. یک الگوریتم معاملاتی position trading میتواند به محض رسیدن حجم صف خرید / فروش به شرایط پیشبینیشده شما، به صورت خودکار دستور خرید / فروش نماد را انجام دهد و در قیمتهای پایینتر که احتمالا رسیدن به آن بیش از چند دقیقه زمان خواهد برد، دستور معکوس را انجام دهد. همچنین الگوریتمهای دیگری نیز در این طبقه وجود دارند که خریدوفروش هر نماد در آنها به طور متوسط بیش از چند هفته زمان میبرد. تفاوت الگوریتمهای position trading با دستههای قبل، تشخیص نقاط ورود و خروج با احتمال بالا است. در واقع فرض کنید شما از الگوریتمهای monitoring استفاده و ۱۰ نماد انتخاب کردهاید، به کمک مجموعهای از الگوریتمهای سیگنالدهی به این نتیجه رسیدهاید که سهم X میتواند به شما بازدهی ۱۰ درصدی در مدت زمان یک الی دو هفته ارائه دهد. حال شما به کمک الگوریتمهای اجرای معاملات، اقدام به معامله این سهم کردهاید. در صورتی که تمام این فرآیند اتوماتیک باشد، تبریک! شما نه تنها یک ماشین چاپ پول دارید، که میتوانید آن را در طبقه الگوریتمهای position trading این نوشته طبقهبندی کنید.
- الگوریتمهای HFT یا پر بسامد(High Frequency Trading): این دسته از الگوریتمها بنا به تعریف سایت investopedia باید به طور متوسط مدت زمان خرید تا فروش دارایی خریداری شده آنها کمتر از پنجدهم ثانیه باشد تا در این طبقه قرار گیرند. در بازار سرمایه بینالملل، کارگزاریهای بسیاری هستند که به ارزش معامله شما هیچ کاری ندارند که برعکس به ازای هر معامله از شما کارمزد ثابتی دریافت میکنند. حال اگر ارزش سرمایه شما به سمت بی نهایت میل کند، درصد کارمزد معامله به سمت صفر میل میکند. مثلا شما ممکن است ارزش معاملهتان آنقدر زیاد باشد که در صورت رشد رقم چهارم بعد از ممیز به اندازه یک واحد، کارمزد معاملاتی شما پرداخت شود. این دسته از معاملات که بازار NASDAQ و NYSE را قبضه کرده است، معمولا در جفت ارزها (Forex) نیز بسیار پرکاربرد است اما به دلیل ساختار کارمزد در ایران، استفاده از آن معمولا با زیان به دلیل پرداخت کارمزد همراه است. الگوریتمهای آربیتراژ معمولا در این طبقه قرار میگیرند.
«واقعا» باید به موضوع اهمیت دهیم؟
بخواهیم یا نخواهیم، ابزار معاملات الگوریتمی در بازارهای مالی سراسر دنیا، از آمریکا تا اتحادیه اروپا، از چین تا هند و سنگاپور چنان مزیت رقابتی برای شرکتهای سرمایهگذاری ایجاد کرد که توانستند در بازه زمانی کوتاهی شرکتهای سنتی را تماما از بازار بیرون کنند. منطقا به دلیل مزایای کامپیوتر نسبت به انسان، در حوزه سرعتِ تحلیل، سرعت اجرای دستورات و تصمیمگیری، عدم خستگی و عدم خطا و همچنین عدم تاثیر احساسات بر معامله و استراتژی نمیتوان امیدوار بود در این موج، جایی برای روشهای سنتی باقی بماند.
اما آیا در آینده هیچ جایی برای انسان در بازارهای مالی نخواهد بود؟ پاسخ به این سوال نیز منفی است. در حال حاضر از نظر حجم معاملات (تعداد)، معاملات الگوریتمی بیش از ۸۵% از کل معاملات بازار سرمایه آمریکاست و این موضوع به معنی قبضه یک بازار ۵۲ تریلیون دلاری توسط الگوریتمهای معاملاتی است اما آن ۱۵% باقی مانده هنوز به سایر روشها تحلیل و معامله میکنند. در واقع کامپیوترها و الگوریتمهای معاملاتی در بازارهای مالی فعلا نتوانستهاند در حوزه خلاقیت و ایجاد و نوآوری در روشهای جدید و تحلیلهای جدید از انسان جلو بیفتند و در واقع این ۱۵%، بهترین تریدرها و تحلیلگرهای دنیا هستند که هنوز توسط الگوریتمهای معاملاتی از بازار بیرون نشدهاند و چه بسا این ۱۵% نویسنده آن ۸۵% الگوریتمهای معاملاتی باشند. لذا باید دید آیا میخواهیم این موج را جدی گرفته و با «به استقبال آن رفتن» و یادگیری این ابزار جدید و پذیرفتن سختیهای یادگیری آن، در قسمت ۸۵ درصدی جایی برای خود ایجاد کنیم یا به فکر بازی در ۱۵% باقی مانده هستیم؟
روش قیمتگذاری پویا چیست و چگونه اجرا میشود؟
قبلاً این استراتژی فقط برای خردهفروشان ممتاز مانند آمازون قابل دسترسی بود. در حال حاضر خدمات و ابزارهای مقرون به صرفه تقریباً برای هر محدودهای وجود دارد. بنابراین، امسال شاهد مسابقهای برای پذیرش این استراتژی بین کسب و کارهای B2C خواهید بود و اولین پذیرندگان به احتمال زیاد رقبای دیگر را شکست خواهند اهمیت استراتژی در الگوریتمها داد.
از آنجا که پذیرش پس از درک صورت میگیرد، ما تمام مفاهیم مربوط به قیمتگذاری پویا را در این مقاله توضیح میدهیم.
قیمتگذاری پویا (Dynamic Pricing) چیست؟
قیمتگذاری پویا مفهوم فروش یک محصول با قیمتهای مختلف بر اساس تغییر پویایی تقاضای فعلی بازار است. به همین دلیل است که به آن قیمتگذاری در زمان واقعی، افزایش قیمت یا قیمتگذاری مبتنی بر زمان نیز گفته میشود.
فرایند تصمیمگیری در مدل قیمتگذاری پویا بسیار چشمگیر است. در زیر پوشش، روباتهای یادگیری ماشین برای شما کار میکنند تا مدلهای جدید الگوریتمی را بر اساس خواستههای بازار و اقدامات رقبای خود توسعه دهید. این فرایند دادهمحور به شرکتها اجازه میدهد تا قیمت کالاهای خود را به طور مداوم در عرض چند ثانیه تنظیم کنند.
استراتژی قیمتگذاری پویا در بین بسیاری از مدلهای کسب و کار محبوب است. اما اولین شرکتهایی که به ذهن میرسند صنعت هواپیمایی، تجارت الکترونیک، حمل و نقل عمومی، خردهفروشی و سرگرمی هستند. از آنجا که هر یک از این صنایع مکانیک متفاوتی دارند، از انواع مختلفی از مدلهای قیمتگذاری پویا استفاده میکنند. بیایید بررسی کنیم که استراتژیهای قیمتگذاری چیستند.
پنج نوع قیمتگذاری پویا
قیمتگذاری تقسیمبندیشده
ارزش درکشده یک محصول میتواند برای بخشهای مختلف انعطافپذیر باشد. به همین دلیل است که قیمتگذاری تقسیمبندیشده قیمتهای متفاوتی (دو یا بیشتر) را برای محصولات یکسان ارائه میدهد. همچنین میتوان آن را به عنوان قیمتگذاری روانی در نظر گرفت. قیمتگذاری تقسیمبندیشده “تبعیض قیمت” نیز نامیده میشود. این عبارت در نگاه اول عادلانه به نظر نمیرسد، اما ناگفته نماند که بخشهای با ارزش بالا اغلب خدمات و کیفیت برتر را میطلبند. بنابراین قیمت یکسانکننده است.
قیمتگذاری بر اساس زمان
این استراتژی قیمتگذاری شامل طیف وسیعی از موارد استفاده است. در صنایعی که تقاضا برای محصول یا خدمات در طول روز تغییر میکند، یا جایی که کسب و کارها میخواهند به دلایل مختلف انگیزهای برای شروع خرید ارائه دهند محبوبیت بالایی دارد.
چند نمونه از این استراتژی عبارتند از:
- کسب و کارهای حمل و نقل اغلب از تعرفههای مختلف سود قابل توجهی میبرند. مثال: تعرفههای شبانه E برای تاکسیها.
- کسب و کارهای تجارت الکترونیک با هر مجموعه جدید، قیمت مجموعه قدیمی را کاهش میدهند تا از موجودی اضافی خلاص شوند.
- بسیاری از شرکتهای تحویل، برای تحویل در همان روز هزینه اضافی دریافت میکنند.
تغییر شرایط بازار
شرایط بازار به دلایل متعددی میتواند تغییر کند. اخیراً، در دوران همهگیری کرونا، شاهد این بودیم که چگونه محصولات سادهای مانند دستمال توالت، مواد ضدعفونی کننده و ماسکها با سود ۵۰۰ درصد به فروش میرسند. به یاد داشته باشید، یک فروشگاه رفاهی دستمال توالت را با قیمت ۱۰ دلار به فروش رساند که روی آن نوشته شده بود: “این یک شوخی نیست.” برعکس این امر نیز ممکن است اتفاق بیفتد، به دلایلی، تقاضا میتواند کاهش یابد که شرکتها را مجبور به کاهش قیمت میکند.
قیمتگذاری اوج
این استراتژی قیمتگذاری از تقاضای زیاد در مواقع خاصی از سال سود میبرد. اگر تا به حال مکانی را از طریق Airbnb اجاره کردهاید، از قبل معنی آن را میدانید. قیمت آپارتمانها در ماههای خاصی (به ویژه در تعطیلات) افزایش مییابد. اگر میخواهید آخرین بلیط هواپیما به بالی را در تعطیلات بخرید، همین امر نیز صادق خواهد بود.
قیمتگذاری نفوذی
مدل قیمتگذاری نفوذی اغلب زمانی استفاده میشود که یک کسب و کار جدید وارد بازار شود، یا یک کسب و کار موجود بخواهد بر بازار تسلط داشته باشد. شرکتها این کار را با ارائه قیمتهای پایینتر نسبت به رقبا انجام میدهند. البته، قیمتها برای مدت طولانی پایین نخواهد ماند. پس از رسیدن کسب و کار به میزان مشخصی از مشتری و تقاضا، به تدریج قیمتها را افزایش میدهند.
یک مثال عالی در این مورد، Uber eats و Deliveroo در بازار بلژیک بود. در طول همه گیری کرونا، Uber eats ۵۰ درصد تخفیف برای پنج سفارش اول (شش ماه متوالی) برای جلب مشتریان Deliveroo ارائه داد.
مزایا و معایب قیمتگذاری پویا
بسیاری از کسب و کارها از قدرت استراتژیهای قیمتگذاری پویا استفاده میکنند. همانطور که در مثالهای بالا قابل مشاهده است، میتوانید سهم بازار خود را افزایش دهید، از فصول بهرهمند شوید و استراتژیهای قیمتگذاری روانشناختی را برای افزایش درآمد خود ایجاد کنید.
مزایای استفاده از مدل قیمتگذاری پویا زیاد هستند. اما این استراتژی دارای جوانب منفی نیز میباشد. تنها کاری که باید انجام دهید این است که در مورد معایب محتاط باشید و فقط روی مزایای آن تمرکز کنید.
مزایای قیمتگذاری پویا
چشمانداز دقیق از بازار
مشتریان خود را بشناسید. این سنگ بنای اساسی استراتژی قیمتگذاری پویا است. با توجه به اینکه شناختن مشتریان یک روزه اتفاق نمیافتد، باید آنها را دنبال کرده و به طور مداوم به این سوالات پاسخ دهید:
- آنها چه کسانی هستند؟
- به دنبال جه قیمتی هستند؟
- استراتژیهای قیمتگذاری آنها چیست؟
- آنها هر چند وقت یکبار استراتژیهای خود را متمرکز میکنند؟
با انجام این کار، شما استراتژی قیمتگذاری پویای خود را شکل میدهید و روندها و الگوهای صنعت را پیدا میکنید.
مشتریان خود را بهتر بشناسید
با پیادهسازی مدل قیمتگذاری پویا، شروع به اندازهگیری و پیگیری رفتار مشتریان خود میکنید. این به شما یک نمای کلی از بسیاری از موارد زیر میدهد:
- دفعات و زمان خرید
- حداقل و حداکثر قیمتی که مشتریان شما مایل به پرداخت آن هستند
- مروری دقیق بر منحنی تقاضا
این فرایند به قیمتگذاری پویا کمک کرده و با هر بینش شما را به یک استراتژی قیمتگذاری بهتر میرساند.
رشد درآمد
با تغذیه دستگاه قیمتگذاری پویا با هر بینش، درک بهتری از الگوها، ترجیحات و محدودیتهای خرید مشتریان خود خواهید داشت. در نهایت، این امر شما را به سوی ایجاد یک استراتژی قیمتگذاری بهتر و دقیقتر راهنمایی میکند. گذشته از این، تقریباً مزیت ناعادلانهای در برابر اهمیت استراتژی در الگوریتمها رقبای خود خواهید داشت. شما همیشه از قیمت آنها مطلع هستید و میتوانید قیمت را بر اساس استراتژی خود تنظیم کنید. این امر به تنهایی میتواند در بلند مدت تسلط بر بازار را رقم بزند.
معایب قیمتگذاری پویا
قبل از بررسی معایب، ما میخواهیم داستان آمازون را به شما یادآوری کنیم. آمازون با استفاده از استراتژیهای قیمتگذاری پویا که فراتر از قابلیتهای بشر است، بر بازار تسلط داشت. این شرکت بر روی یادگیری ماشین، هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل کلان داده سرمایهگذاری کرد تا خواستهها و روندهای آینده را برآورد کند. از آنجا که موتور قیمتگذاری آمازون میلیونها تغییر قیمت در روز ایجاد میکند، برخی از مشتریان متوجه این استراتژی تبعیض قیمتی شده و از آن شکایت کردند.
اما این داستان این واقعیت را تغییر نمیدهد که آمازون بزرگترین شرکت تجارت الکترونیک در جهان است؛ و قیمتگذاری پویا نقش بزرگی در این داستان ایفا میکند.
از دست دادن مشتری
مردم وقتی متوجه میشوند که شخص دیگری نصف قیمت کالای مشابهی را که خریدهاند، پرداخت کرده است احساس میکنند از آنها کلاهبرداری شده است. بنابراین خطر از دست دادن مشتریان وفادار و حلقه نفوذ آنها وجود دارد. اما شما میتوانید برخی محدودیتهای پیشگیرانه را برای حداکثر میزان نوسان تعیین کنید تا تعادل ایجاد گردد. همچنین همانطور که در مورد آمازون اشاره کردیم، به احتمال زیاد در نهایت مشتری بیشتری به دست خواهید آورد.
منجر به جنگ قیمت در بازار میشود
حتی مشتریان وفادار در برابر پیشنهادات قیمت بسیار پایین وسوسه میشوند.
به طور طبیعی، اگر یک کسب و کار بتواند قیمتهای پایین را جبران کند و پیشنهادات قدرتمندی ارائه دهد، سهم خود را در بازار افزایش میدهد. اما اگر رقبا پیشقدم شوند، این یک جنگ است و سالانه بسیاری از شرکتها در میدان نبرد میمیرند. بنابراین، وقتی قوانین بازی را تعیین میکنید، همه جوانب را در نظر بگیرید.
چند نمونه محبوب قیمتگذاری پویا
تجارت الکترونیک: بسیاری از کسب و کارها قیمتهای خود را بر اساس رقبا، قیمت بازار، فصلها و تلاشهای بازاریابی داخلی (مجموعه جدید، فصلهای خروجی و غیره) تنظیم میکنند.
رویدادها: قیمتگذاری پویا به صنعت رویداد کمک میکند تا با استفاده از اهرم فوریت و کمیابی درآمد بیشتری کسب کند. پروازهای ارزانتر یا بلیط های لحظه آخری نمونههای عالی هستند.
Bnb و صنعت هتلداری: همانطور که قبلاً اشاره کردیم، در اینجا قیمتها با فصول و زمانهای خاصی از سال مانند تعطیلات، روزهای خاص یا رویدادها در ارتباط است.
خدمات سواری: این گونه شرکتها در هوای برفی، بارانی، ساعات شلوغی، یا در طول طوفان، از قیمت پویا (افزایش قیمت) برای بهرهمندی از شرایط محیطی استفاده میکنند.
قیمتگذاری خطوط هوایی: مسافران معمولی میتوانند پروازهای خود را ۵ ماه قبل سازماندهی کنند. اما کارمندان اغلب باید در آخرین لحظه پرواز خود را رزرو نمایند. بنابراین قیمت بلیط با استراتژیهای قیمتگذاری بر اساس زمان در عرض چند دقیقه تغییر میکند.
تبلیغات گوگل: قیمت تبلیغات (کلمات کلیدی) بر اساس میزان عرضه و تقاضای فعلی بازار تعیین میشود. بگویید که میخواهید کلمه کلیدی “ایده برای کادو” را در فصل کریسمس هدف قرار دهید، ممکن است مبلغ بسیار بیشتری از یک روز معمولی پرداخت کنید.
چگونه میتوان قیمتگذاری پویا را در سازمان پیادهسازی کرد؟
نرم افزارهای بازاریابی زیادی وجود دارد. این ابزارها بر هزاران محصول و محیط مختلف نظارت میکنند تا در زمان واقعی مناسبترین گزینهها را در اختیار شما قرار دهند. با این حال، ما فکر میکنیم این ابزارها دومین عنصر اساسی یک استراتژی بزرگ هستند.
برخی از ابزارهای محبوب عبارتند از: Prisync، Omnia، Price2spy، Priceedge.
مهمتر از همه، خود استراتژی است. در ادامه به مراحل تدوین استراتژی موثر خواهیم پرداخت:
۱- تعریف یک هدف تجاری
با چند سوال اساسی شروع کنید: چرا شرکت شما وجود دارد؟ انتظار مشتریان از کسب و کار شما چیست؟ چه چیزی را میخواهید به بازار بیاورید؟
آیا میخواهید سریعترین یا دوستانهترین یا ارزانترین باشید؟ هدف شما قطبنمایی برای کسب و کارتان خواهد بود و به شما در ایجاد استراتژی برای رسیدن به اهداف کمک میکند.
۲- ایجاد استراتژی قیمتگذاری
در این مرحله، ما استراتژی قیمتگذاری شما را بر اساس هدف تجاریتان تعیین میکنیم. اگر هدف شما افزایش دید و تسلط بر بازار باشد، ممکن است بخواهید قیمتهای رقابتی را برای محبوبترین محصولات تعیین کنید. پس از اینکه خرید صورت گرفت، میتوانید مشتریان را به محصولات دارای محبوبیت کمتر هدایت کنید.
۳- انتخاب روشهای قیمتگذاری
ما قبلاً در این مقاله به برخی از روشها اشاره کردیم. اما دهها روش برای انتخاب وجود دارد. رایجترین آنها عبارتند از:
- قیمتگذاری بر اساس رقبا: قیمتهای خود را بر اساس رقبا تنظیم میکنید.
- قیمتگذاری مبتنی بر ارزش: با در اهمیت استراتژی در الگوریتمها نظر گرفتن برداشت مشتری از محصول
- قیمت و هزینه اضافی: هزینههای تولید محصول و حاشیه مورد نظر شما
شما میتوانید یک یا سه مدل را همزمان انتخاب کنید. بستگی به اهدافتان دارد.
۴- تنظیم برخی از قوانین قیمتگذاری
ابزارهای قیمتگذاری پویا برای تصمیم گیری کارآمد به اطلاعات شما نیاز دارند. معمولاً دو مرحله وجود دارد: شما محصولات را انتخاب کرده و قانون قیمتگذاری را تنظیم می کنید.
مثال برای انتخاب محصولات بر اساس دادهها: برای ژاکتهای مجموعه بهاری با موجودی
مثال فرمولبندی: X = پایینترین قیمت رقبای A و B را دنبال کنید.
۵- پیادهسازی، آزمایش و نظارت
اکنون همه چیز را دارید. تنها کاری که باید انجام دهید این است که استراتژی خود را آزمایش کرده و اعتبارسنجی نمایید. ببینید آیا قوانین به درستی کار میکنند یا خیر. از آنجا که قرار است یک سیستم خودکار باشد، همه چیز باید مانند یک ساعت کار کند (البته شما میتوانید آن را در هر زمان که میخواهید پیکربندی کنید، اما این نکته مهم نیست).
پس از مدتی نتایج خود را زیر نظر گرفته و ارزیابی کنید تا ببینید آیا به اهداف خود میرسید یا خیر. بنابراین میتوانید استراتژی خود را بازسازی کرده و برای رسیدن به نقطه بهتری تکرار کنید.
کاروکسب دورههای آموزشی متنوعی را در حوزههای تحلیل کسبوکار، هوش تجاری، مدیریت فرایند، مدیریت پروژه، مدیریت چابک و . برگزار میکند. جهت آشنایی با دورههای آموزشی کاروکسب از تقویم دورههای آموزشی بازدید نمایید.
استراتژی تبلیغات در شبکه های اجتماعی
استراتژی تبلیغات در شبکه های اجتماعی و برنامه ریزی بر روی جذب مخاطب و مشتری از طریق شبکه های اجتماعی، در دنیای کسب و کارهای امروزی بسیار مهم و تاثیر گذار است. برنامه ریزی و یک استراتژی تبلیغات مناسب و حرفهای میتواند به شما کمک کند که بهتر بدانید در زمان مورد نظر خود چه کارهایی را باید انجام دهید تا نتیجه خوبی بگیرید. البته موردی که در این میان باید به یاد داشته باشید این است که قبل از طراحی یک استراتژی برای کسب و کار خود شما باید ابتدا تحلیل هایی اهمیت استراتژی در الگوریتمها را در خصوص شناخت مخاطبان خود در شبکه های اجتماعی، انجام دهید و بعد از آن به سراغ استراتژی تبلیغات در شبکه های اجتماعی بروید. چرا که در غیر اینصورت بین شما و مخاطبانتان فاصله زیادی به وجود میآید و همین قضیه ممکن است باعث از دست رفتن مشتریان شما و متمایل شدن آنها به سمت رقیبانتان شود. بسیاری از شرکت ها ممکن است در اوایل دوران کاری خود مزایای استفاده از شبکه های اجتماعی را نادیده بگیرند اما مطمئن باشید که با گذر زمان و همه گیر شدن شبکه های اجتماعی، نمی توانید از تاثیر مثبت این ابزارها بر روی کسب و کار خود غافل شوید و اگر نسبت به استفاده از آنها بی اهمیت باشید احتمال شکست شما بالا می رود. آمارها نشان می دهند که امروزه ۷۱ درصد از مصرف کنندگانی که از خدمات و محصولات شما راضی بوده اند، تجربیات مثبت خود را در شبکه های اجتماعی با سایر کاربران در میان می گذارند. نیازی به گفتن نیست که این پیشنهاد ها بهترین و تاثیرگذارترین تبلیغات برای شما خواهند بود. در ادامه این مطلب از سایت پونه مدیا قصد داریم ۱۵ قدم اصلی برای استراتژی تبلیغات در شبکه های اجتماعی که مسیر پیشرفت را برای شما هموار می کند، با هم مرور کنیم.
استراتژی تبلیغات در شبکه های اجتماعی چیست؟
استراتژی تبلیغات در شبکه های اجتماعی به زبان ساده، یک برنامه منظم است که در آن شما ابتدا باید اهداف خود را مشخص کنید، سپس نسبت به شناخت مخاطبان خود اقدام کنید و سایر مراحل کار را با توجه به این اطلاعات به صورت قدم به قدم انجام دهید. مورد بسیار مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که انجام دادن کارها در زمینه استراتژی تبلیغات در شبکه های اجتماعی بدون برنامه ریزی و جمع آوری اطلاعات، می تواند نتیجه عکس برای شما داشته باشد و به همین دلیل است که شما در همه مراحل باید جمع آوری اطلاعات، تحقیق در مورد مخاطبان و بازبینی اهداف خود را در نظر داشته باشید. در ادامه مراحل اصلی پیاده سازی یک استراتژی تبلیغاتی را در شبکه های اجتماعی با هم بررسی می کنیم.
بررسی اهداف بازاریابی
بررسی اهداف بازاریابی مهمترین مرحله برای طراحی یک استراتژی تبلیغات در شبکه های اجتماعی است، چرا که این مرحله مانند آجر اول یک ساختمان است و کافی است شما در چنین مرحلهای اشتباهی بسیار کوچک انجام دهید تا کل استراتژی شما مسیر اشتباهی را طی کند. مورد بعدی که در این قسمت باید به یاد داشته باشید این است که هدف شما در دنیای دیجیتال و در شبکه های اجتماعی می تواند با اهدافتان در دنیایی واقعی کمی متفاوت باشد، به همین دلیل کارشناسان ما بر این عقیده اند که اگر قصد پیاده سازی یک استراتژی موفق روی شبکه های اجتماعی خود را دارید باید انعطاف پذیر و واقع گرا باشید. واقع گرا نبودن باعث می شود که شما اهدافی بزرگتر از حد مشخص انتخاب کنید و در چنین شرایطی انرژی و زمان خود را هدر دهید. به یاد داشته باشید که اهداف مورد نظر شما در شبکه های اجتماعی باید مکمل اهداف اصلی کسب و کار شما باشند. اهدافی که برای بازاریابی انتخاب می کنید باید برای شما خروجی مناسبی داشته باشند، برای این که از درستی اهداف خود مطمئن شوید بهتر است موارد زیر را در زمان هدف گذاری در نظر بگیرید:
• اهداف باید دارای زمان بندی مناسب باشند.
• اهداف باید مرتبط با کسب و کارتان باشند.
• اهداف قابل دستیابی باشند.
• اهداف قابلیت اندازه گیری داشته باشند.
• اهداف مشخص و دقیق باشند.
زمانی که اهداف شما ویژگی های بالا را داشته باشند، می توانید بیشتر به این موضوع امیدوار باشید که در آینده احتمال پیاده سازی آن ها بیشتر است و نتیجه بهتری از آن ها خواهد گرفت. حتی اگر در زمان هدف گذاری قصد دارید که خود را به چالش بکشید باید در نظر داشته باشید که اگر اهداف شما واقع گرایانه نباشند، شکست خواهید خورد. یکی دیگر از موارد مهمی که باید در زمان هدف گذاری به اهمیت استراتژی در الگوریتمها یاد داشته باشید این است که این روزها تعداد مخاطبان شما در شبکه های اجتماعی اهمیت آنچنانی ندارد، بلکه این کیفیت و میزان اهمیتی که برای شما قائل میشوند است که باید روی آن تمرکز کنید. زمانی که شما مخاطبان مورد نظر خود را جذب کردید، معمولا به سراغ اهداف عمومی میروید که بیشتری کسب و کارها در شبکههای اجتماعی از آنها استفاده می کنند. این موارد عبارتند از:
• راهنمایی دنبال کنندگان برای افزایش فروش محصولات و خدمات
• افزایش اطلاعات مخاطبان در مورد محصولات و خدمات
• افزایش میزان فروش
• پیدا کردن طرفدار های جدید و تبدیل آنها به مشتری وفادار
مشخص کردن معیارهای کسب و کار
مشخص کردن معیارهای کسب و کار به شما کمک می کند که بتوانید راحت تر و بهتر روند پیشرفت خود را مورد بررسی قرار دهید، از طرفی اگر معیارهای مناسبی نداشته باشید ممکن است که انرژی و زمان زیادی را صرف صفحات کسب و کار خود در فضای شبکه های اجتماعی کنید و در پایان کار ندانیم که آیا زحماتتان به بار نشسته یا خیر. معیارهای اندازه گیری موفقیت کسب و کار در شبکه های اجتماعی با توجه به اهدافی که در مرحله اول انتخاب کرده اید مشخص می شوند. به همین دلیل شما نباید با پارامترهای ساده مانند تعداد دنبال کننده در اینستاگرام، تعداد لایک و… میزان موفقیت خود را بسنجید. این روزها شبکههای اجتماعی آمار مختلفی را در خصوص وضعیت پست ها و صفحات در اختیارتان قرار می دهند که با استفاده از آنها می توانید به آمار جالب و متنوعی را در خصوص کسب و کار تان پیدا کنید و به صورت اختصاصی مشخص نمایید که کدام پست چه هدفی داشته و آیا پست مورد نظر شما توانسته با معیارهایی که مشخص کرده اید همخوانی داشته باشد یا خیر. نکتهای که در این میان باید به یاد داشته باشید میزان تعامل مخاطب در پست های شماست، زمانی که مخاطبان با پست های شما ارتباط برقرار می کنند و به قول معروف با آن تعامل می کنند؛ شما می توانید خوشحال باشید که توانستهاید محتوایی موفق تولید و منتشر کنید که باعث درگیر شدن مخاطب شده است.
مخاطبان خود را بشناسید
یکی از اشتباهات بزرگ شرکت هایی که وارد عرصه شبکههای اجتماعی می شوند و قصد دارند در این خصوص استراتژی طراحی کنند، این است که احساس می کنند تمامی افراد به کسب و کار آن ها نیاز دارند و تصور می نمایند که تمام فالوورها برای آنها مفید خواهند بود. از طرفی برخی از افرادی که به این عرصه وارد می شوند تعداد بالای فالوور را نشان دهنده اعتبار خود میدانند. چنین تصورات غلطی باعث می شود که دارندگان کسب و کار آنلاین رو به خرید فالوور های تقلبی بیاورند و به این صورت تعداد دنبال کنندگان خود را افزایش دهند، در صورتی که این کار هیچ فایدهای به حال آنها نخواهد داشت و حتی با توجه به الگوریتم های جدید اینستاگرام وقتی تعداد افرادی که تحت تاثیر پست شما قرار گرفتند کم باشد و تعداد فالوور های شما زیاد، یعنی محتوای خوبی تولید نکرده اید و به چشم بیشتر مخاطبان خود بیفایده آمدهاید. مورد بسیار مهمی که باید در نظر داشته باشید این است که در مرحله اول چه هدفی انتخاب کرده اید و آیا بالا بودن تعداد فالوور های شما می تواند به رسیدن به این هدف کمک کند یا خیر؟ شما نباید روی تعداد فالوور برنامه ریزی کنید، چرا که این کیفیت و وفاداری فالوور هایتان است که به شما ارزش میدهد، نه صرفاً تعداد فالوور بالا! شما باید باید با این واقعیت کنار بیایید: "دنبال کنندگانی که نتوانند در زمینه تحقق اهداف شما کمکی انجام دهند، در واقع کاربرد خاصی برای شما نخواهند داشت" همچنین اگر کسب و کار شما یک کسب و کار محلی است و به عنوان مثال قصد دارید برای یک فروشگاه و مشتری جذب کنید، دنبال کننده هایی برای شما مفید هستند که که فاصله زیادی با شما ندارند و از منطقه جغرافیایی خاصی میباشند.
مخاطبان خود را درک کنید
مخاطبان در شبکه های اجتماعی مختلف، رفتارهای مختلفی از خود نشان می دهند و به همین دلیل استفاده از این شبکههای اجتماعی برای پیشبرد اهداف تان می تواند بسیار با هم متفاوت باشد، در چنین شرایطی اگر استراتژی های شما و برنامه ریزی هایی که انجام داده اید هم راستا با دیدگاه مخاطبان در این محیط باشد؛ قطعا تاثیر گذاری بیشتری خواهید داشت و به این صورت می توانید با سرعت بیشتری به سمت اهداف خود بروید. به عنوان مثال آمار نشان دهنده این است که مخاطبان ۳۰ تا ۴۰ ساله بیشتر اهمیت استراتژی در الگوریتمها در فیسبوک فعالیت دارند و مخاطبان ۱۵ تا ۲۵ سال به احتمال بیشتری در اینستاگرام هستند. در چنین شرایطی شما باید با توجه به شناختی که از مخاطبان خود دارید به شبکه اجتماعی مورد نظر خود بروید و محتوای درخور و مناسب برای آن ها تولید کنید. از طرفی شما باید همیشه در نظر داشته باشید که مخاطبان تان چطور انسان هایی هستند و چقدر از زمان خود را در اینترنت می گذراند و این زمان را به جستجو در مورد چه چیزهایی اختصاص می دهند.
انتخاب شبکه اجتماعی مناسب
مانند مراحل قبل، این مرحله نیز تا حد زیادی به اهداف کسب و کار شما بستگی دارد. شما باید این موضوع مهم را به دقت بررسی کنید که مخاطبان من در کدام شبکه اجتماعی بیشتر وقت می گذرانند. از طرفی باید در نظر داشته باشید که استفاده از چند شبکه اجتماعی می تواند برای شما بسیار مفید و اثربخش باشد. به همین دلیل کسب و کارهایی که در نظر دارند استراتژی حرفهای و طولانی مدتی بنیاد کنند ابتدا به سراغ یک شبکه اجتماعی خاص می روند و سپس بعد از مدتی فعالیت که کسب و کارشان در آن شبکه اجتماعی رونق پیدا کرد، برنامه ریزی های لازم برای فعالیت در شبکه های اجتماعی دیگری که سایر مخاطبانشان در آنجا هستند را انجام داده و کار خود را در آن شبکههای اجتماعی استارت می زنند. برای فهمیدن اینکه مخاطبان شما بیشتر در کدام شبکه اجتماعی فعالیت دارد شما می توانید یک پرسشنامه ساده برای خود طراحی کرده و با توجه به شناختی که از مشتریان خود دارید به سوال های آن جواب دهید. نکته بسیار مهمی که در این قسمت باید به یاد داشته باشید این است که وقت خود را صرف شبکه های اجتماعی که در آن مخاطبان شما حضور ندارند نکنید.
وضعیت رقبای خود در شبکه های اجتماعی را بررسی کنید
برای دوام آوردن در دنیای کسب و کار امروز باید حتماً از وضعیت رقبای خود در محیطی که قرار است کار کنید با خبر شوید. با انجام این کار شما میتوانید نقاط ضعف و قوت خود نسبت به رقیبان را پیدا کرده و به نسبت این اطلاعات اقدامات خود را انجام دهید. به عنوان مثال شما مشاهده می کنید که رقیب تان در فیسبوک فعالیت گسترده و زیادی دارد اما بر روی صفحه اینستاگرام خود تمرکز زیادی نگذاشته، در چنین شرایطی شما باید اینستاگرام را بهعنوان شبکه اجتماعی اول خود انتخاب کنید تا بتوانید قویتر با رقیب خود مقابله کنید.
برنامه ریزی برای تولید محتوا
داشتن محتوای با کیفیت و اهمیت استراتژی در الگوریتمها هدفمند در شبکه های اجتماعی بسیار مهم است و شما باید به عنوان کسب و کاری که قصد دارد آینده خوبی در شبکه های اجتماعی داشته باشد این نکته را در نظر داشته باشید که: "محتوای تولیدی شما باید برای مخاطبان مفید باشد و اینکه صرفاً به تبلیغ محصولات خدمات خود بپردازید، کار کاملا اشتباهی است." شما باید به یاد داشته باشید که همیشه تعادل بین محتواهای آموزنده و تبلیغاتی در صفحه باید برقرار باشد، از طرفی بازدید محتوای سایرین نیز باعث می شود که شما به عنوان یک شخص واقعی شناخته شوید و به این صورت اعتماد درصد بیشتری از افراد را به خود جلب کنید. مورد بعدی که در مورد تولید محتوا باید به یاد داشته باشید این است که هر شبکه اجتماعی نیاز به محتوای خاص خود دارد و شما باید برای تولید آن برنامه ریزی های لازم را انجام دهید تا به نتیجه دلخواه خود برسید. بهتر است که در زمان تولید محتوا بیشتر از اینکه به سلیقه شخصی خود اهمیت دهید، به این اهمیت دهید که مخاطبان دوست دارند چه محتوایی ببینند.
سایر مراحل لازم استراتژی تبلیغات در شبکه های اجتماعی
در ادامه سایر مراحلی که باید برای تهیه یک استراتژی تبلیغات در شبکه های اجتماعی طی کنید را با هم بررسی می کنیم تا بتوانید در این زمینه تصمیم گیری های بهتری داشته باشید.
• به یاد داشته باشید که حتماً حساب های کاربری خود در شبکه های اجتماعی مختلف را به صورت یک شکل تنظیم کنید و از عناصر گرافیکی، لوگو ها و… مناسب در پست های مورد نظر و عکس پروفایل در سایر قسمتهای صفحه استفاده کنید. شما با اختصاص دادن زمان مناسب به این کار می توانید نتیجه خوبی بگیرید.
• از تقویم محتوا استفاده کنید و در زمان بندی های مناسب، پست های خود را منتشر کنید. این مورد مهم را در نظر داشته باشید که شبکههای اجتماعی مختلف امروزه با استفاده از الگوریتم های پیشرفته خود می توانند تشخیص دهند که آیا پست شما در این زمان خاص قابل استفاده است یا خیر، در صورتی که پست شما قابل استفاده نبود مطمئن باشید که به دید مخاطبان شما نمی رسد و نمی توانید تاثیر مثبت آن پست را بر روی پیشرفت کلی برنامه خود احساس کنید. موضوع زمانبندی و برنامه ریزی برای هر پست می تواند نتایج خوبی را برای شما در طولانی مدت به همراه داشته باشد. امروزه ابزار های مناسبی برای زمان بندی و پست گذاری در شبکه های اجتماعی وجود دارد که این کار را برای شما ساده تر خواهد کرد.
• محتوای خود را متناسب با شبکه اجتماعی مورد نظرتان درست کنید، برای این کار کافیست که به سوالات زیر پاسخ دهید: بهترین نوع محتوا برای هر صفحه کدام است؟، آیا بهتر نیست در پست های خود از ایموجی ها استفاده کنم؟، استفاده از هشتگ ها چه طور باید باشد و با توجه به نوع شبکه اجتماعی چند هشتگ استفاده کنم؟ مدت زمان پست و یا طول کاراکتر نوشته ها باید چقدر باشد؟
• محتوای مناسب برای صفحه کسب و کار من چیست؟ این سوال مهم را باید به دقت پاسخ دهید تا در نهایت بتوانید نوع محتوای مورد نظر خود را مشخص کنید. تصاویر، فیلم ها، متن ها و… انواع مختلف محتوا در شبکه های اجتماعی هستند که شما باید با توجه به بررسی هایی که انجام می دهید تصمیم بگیرید که محتوایتان کدام یک از این موارد یا ترکیبی از آنها باشد.
• از تبلیغات غافل نشوید: استفاده از تبلیغات موثر به شما این امکان را می دهد که محتوای هدفمند خود را به دید تعداد بیشتری برسانید و به این صورت در پایان نتیجه بهتری بگیرید. استفاده از تبلیغات باید به صورتی باشد که شما بازخورد بیشتری بگیرید، به همین دلیل محتوای تبلیغاتی مورد نظرتان باید به صورتی باشد که برای مخاطب سوال ایجاد کند و مخاطب را به صفحه شما برای گرفتن پاسخ بکشاند. در نظر داشته باشید که محل تبلیغ شما نیز بسیار مهم است و شما باید جایی تبلیغ خود را بگذارید که مطمئن باشید افرادی که از خدمات یا محصولات شما استفاده می کنند، آن را خواهند دید.
• از آنجایی شبکه های اجتماعی بر پایه ارتباط موثر و تعامل بنا شده اند، شما باید در تمامی مراحل این مورد را به یاد داشته باشید که مخاطبین خود را به تعامل وادار کنید و با آن ها تعامل داشته باشید.با مخاطبین تعامل برقرار کنید. استفاده از هشتگ های مرتبط با کسب و کار و محتوایی که تولید کرده اید می تواند برای شما بسیار مفید و موثر واقع شود.
• از قدرت اینفلوئنسر ها استفاده کنید، چرا که این افراد توانسته اند دسته ای مخاطب وفادار برای خود جمع کنند و با استفاده از آن ها تبلیغات و پیشنهاد هایی را ارائه دهند که می تواند به شما کمک فراوانی کند. به یاد داشته باشید که استفاده از قدرت اینفلوئنسر ها می تواند به این صورت باشد که شما اعتماد و اعتبار یک شخص تاثیر گذار را می خرید و از آن به نفع خود استفاده می کنید.
دیدگاه شما