اهمیت استراتژی خروج از معامله + 10 استراتژی با اهمیت در خروج بهموقع از سهم
معامله گران ساعتها وقت خود را برای تنظیم دقیق استراتژیهای ورود صرف میکنند اما پس از آن از حسابهای خود در نقطه بد خارج میشوند.
در حقیقت، بیشتر ما فاقد برنامهریزی مؤثر برای خروج هستیم که موجب میشود در اغلب موارد با بدترین قیمت ممکن از معامله خارج شویم.
ما میتوانیم با استراتژیهای مناسب که میتوانند سودآوری را افزایش دهند، این روند را اصلاح کنیم. قبل از اینکه به استراتژیهای خروج از بازار بپردازیم، به علت انتخاب استراتژی مناسب خواهیم پرداخت.
در این مقاله استراتژیهای مختلف خروج از سهم را بررسی خواهیم کرد، و اینکه چرا شما باید نقطه خروج از سهم را برای خود مشخص کنید را توضیح خواهیم داد.
اما اگر در بازار بهصورت فعال معامله میکنید و میخواهید در کوتاهمدت و میانمدت سود مناسبی کسب کنید، داشتن یک استراتژی مشخص خروج از اهمیت ویژهای برخوردار است و باید هنر خروج از معامله ناموفق را بدانید.
ممکن است عجیب به نظر برسد که وقتی تازه وارد معاملهای میشوید، چرا باید در مورد خارج شدن از سهم فکر کنید!
وقتی در روند صعودی قرار میگیرید و قیمت داراییهای شما در مدت استراتژی های خروج از بازارهای مالی کوتاهی افزایش مییابد، فراموش کردن هدف تعیین شده آسان است. اما، بهخاطر داشته باشید که بهراحتی این روند میتواند نزول پیدا کند.
در اینجا یک مثال آورده شده است:
سهمی را خریداری میکنید و در کوتاهمدت سود ۲۰ درصد کسب میکنید. خوشحال خواهید شد (که این سود برای چنین مدت کوتاهی عالی است).
در ماه بعد سود سهم شما به 30٪ صعود میکند و همچنان احساس خوبی دارید. بنابراین از موقعیت خارج نمیشوید زیرا ترس ازدستدادن سودهای بیشتر را دارید.
یک هفته بعد، فروش آن بهسرعت آغاز میشود و سود به 15٪ بازمی گردد. از این که بهموقع نقطه خروج از سهم
نداشتید ناراحت ناامید شدهاید، اکنون تمایلی به فروش ندارید زیرا میخواهید روند بهبود آن را مجدد ببینند.
در هفتههای آتی میبینند که بهآرامی قیمت همچنان نزول کرده و سود شما به ضرر تبدیل شده و متحمل ضرر میشوید.
علت ناموفق عملکردن، نداشتن استراتژی مشخصی برای فروش و تعریف نکردن نقطه خروج از سهم میباشد و امیدوار بودن به اینکه مجدد قیمت به روند قبلی باز خواهد گشت.
در این حالت، داشتن یک استراتژی خروج از بازار و پایبندی به آن این امکان را میدهد که هم سود به دست آورید و هم ضررها را محدود کنید.
چرا در معاملات به استراتژی خروج نیاز دارید؟
قبل از شروع کار با کمک برخی از استراتژیهای معاملاتی خروج از سهم، بیایید بحث کنیم که چرا این مفهوم برای معاملات بسیار مهم است؟
ساخت یک استراتژی خروج از بازار که برای سیستم معاملاتی موفق که برای شما هم مفید باشد، چه برای معاملات در بورس، فارکس و چه ارزهای رمز پایه، ضروری است.
شما برای اطمینان از ادامه مسیر استراتژِی معاملاتی که ایجاد کردهاید، علاوه بر استراتژِی مناسب ورود به سهم به یک استراتژی معاملاتی خروجی از سهم نیز نیاز دارید.
اگر به برنامه خود پایبند نباشید و اجازه دهید احساسات شما موقعیتهای معاملاتی شما را تحت تأثیر قرار دهند، این امر میتواند بر اهدافی که میخواهید به دست آورید تأثیر منفی داشته باشد.
یک استراتژی خروج از سهم در کنار سایر استراتژیها شما را کامل میکند و ضمن اطمینان از تبدیل شدن شما به یک معاملهگر سودآور، به شما کمک میکند تا هنر خروج از معامله ناموفق و تکنیکهای مناسب مدیریت ریسک و مهارتهای مدیریت معاملاتی را عملی سازید.
اجرای بهترین استراتژیهای خروج از بازار
دانستن اینکه چه موقع سود خود را ذخیره کنید سخت است.
اکنون، برخی از کارهایی که میتواند برای کمک به شما در اجرای استراتژی خروج از سهم مؤثر باشد، آورده شده است.
ما لیستی از برخی از استراتژیهای خروج از معامله را که معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد، جمعآوری کردهایم تا به معامله گران کمک کند یک برنامه کاملاً دقیق تهیه کنند.
- در خروج از سهم احساساتی عمل نکنید
خروج از سهم با ضرر میتواند دردناک باشد، بهویژه هنگامی که در روزهای معاملاتی قبل که روند معاملات سهم مثبت بوده، از آن خارج نشدهاید.
نمیتوان اولین نشانه در استراتژی خروج از سهم را، مثبت شدن سهم پس از چند روز معامله در دامنه منفی دانست. البته در این موارد توجه به تحلیل سهم (تکنیکال و بنیادی) اهمیت دارد.
اما پایبندی به استراتژِی معاملاتی همانطور که در نقطه ورود به سهم مهم است، در نقطه خروج بهموقع نیز اهمیت دارد.
اگر میخواهید مفید بودن استراتژی معاملاتی خود را درک کنید، باید به طور دقیق طبق استراتژِی خود پیش استراتژی های خروج از بازارهای مالی روید، به همین دلیل یادگیری صحیح استراتژیهای خروج از بازار و سهم بسیار مهم است.
2. توقف سریع
توقف سریع در بازار را میتوان فراری ایدهآل یا هنر خروج از معامله ناموفق دانست.
گاهی اوقات انتشار اخبار میتواند بر روند بازار و سهم شما تأثیر مثبت بگذارد و در مدتی کوتاه موجب سود زیادی شود.
اگر در معاملهای به سر میبرید که اینگونه به اوج خود میرسد، استراتژی های خروج از بازارهای مالی میتوانید با داشتن استراتژی خروج از سهم مانع ازدست دادن سود خود شوید یا از ضرر جلوگیری کنید.
در این حالت، شما به استراتژیای نیاز دارید که با حرکت سریع در بازار به نفع شما عمل کند و خروج شما را سخت نکند.
برای مثال قیمت دلار و یورو افزایش مییابد و موجب افزایش ارزش دارایی شما نیز میشود، معامله گران با تعیین نقطه مناسب خروج از سهم، پیش از افت نرخ دلار و یورو از سهم خارج میشوند. زیرا ممکن است مجدد با انتشار خبری، بر عکس روند قبل عمل شود و سود شما از دست برود.
3. تعیین نقاط حد سود و حد ضرر
معمولاً هنگامی که سطح مقاومت کلیدی شکسته میشود، بازار میتواند از حد سود تعیین شده فراتر رود. در این زمان، فروشندگان کوتاهمدتی به فکر بستن موقعیت معاملاتی هستند.
در این حالت ذخیره سود محقق شده و تعیین نقاط حمایت و مقاومت جدید به شما این امکان را میدهد تا با دانستن حد سود و حد ضرر جدید، علاوه بر حفاظت از سود خود، زمینه را برای کسب سود بیشتر نیز فراهم نمایید.
4. توجه به الگوهای تشکیل شده
داشتن دانش کافی تحلیل به شما این امکان را میدهد تا عملکرد و روند قیمت سهم خود را بررسی کنید و با مشاهده الگوهای تشکیل شده، نقطه خروج از سهم را بهدرستی تشخیص دهید.
در واقع این شما هستید که میتوانید با مشاهده الگوی قیمت، از دانش خود برای خروج به موقع و کسب سود استفاده کنید.
بهعنوان مثال، ممکن است الگویی کندل معکوس را مشاهده کنید که نشان میدهد روند سهم رو به پایان است و باید از سهم خارج شوید.
5. حد سود
هدف یا حد سود، سفارشی است که شما برای بستن موقعیت خود بهمحض رسیدن به یک قیمت هدف خاص، انجام میدهید. یعنی با رسیدن به قیمت مشخصی میتوانید با سود از سهم خارج شوید.
در اصل، این امر بر اساس شرایط فعلی بازار و آنچه تحلیل شما نشان میدهد پیش میرود. با این حال، مطمئن شوید که اهداف خود را قبل از ثبت سفارش بهدرستی مشخص کرده باشید.
6. طمع نکنید
برخی از معامله گران پس از کسب سود، به استراتژی خود پایبند نمیمانند و باوجودآنکه در نقطه مناسبی وارد شدهاند اما نقطه خروج مناسبی نخواهند داشت. دلیل این امر طمع کردن در کسب سود بیشتر است.
این افراد به دلیل آنکه ترس از دستدادن سود بیشتر را دارند، علاوه بر آنکه به استراتژی خود پایبند نمیمانند، بهموقع نیز از سهم خارج نمیشوند.
در این مواقع ممکن است نهتنها معامله آنها منجر به کسب نشود، بلکه متضرر نیز شوند.
7. تعیین ریسک/ ریوارد (Risk/Reward)
با تعیین ریسک به ریوارد ضرر را متوقف کنید تا در هر زمان حداقل ریسک / ریوارد 1: ۱ را حفظ کنید. این روش قدرتمند به شما کمک میکند اگر معاملهتان به هدف سود شما نزدیک شد اما آن را لمس نکرد، سود خود را حفظ کنید.
8. هدف قیمتی
اگر یک هدف قیمتی خاص داشته باشید، برای مثال 25% سود در ماه، پس از دستیابی به این هدف میتوانید تمام موقعیتهای باز حساب خود را ببندید و با سود از معاملات خارج شوید.
9. ریسکپذیری
اگر تحمل ریسک بالایی دارید، این بدان معنی است که شما مایل هستید بیشتر ریسک کنید و ضررهای بزرگتری را بپذیرید تا بالقوه سود بیشتری کسب کنید.
در اینجا، میتوانید در صورت لزوم استراتژی های خروج از بازارهای مالی از استراتژی فاصله بیشتر قیمت معامله با حد ضرر (نسبت به نقطه ورود خود) استفاده کنید.
اگر تحمل ریسک کمی داشته باشید، هر زمان که روند قیمت طبق تحلیل و بررسی شما پیش نرفت، میتوانید میزان سرمایهای که در معرض خطر است را محدود کنید و مابقی سرمایه را خارج کنید. این امر باعث ایجاد آرامش خاطر در معامله گرانی میشود که اهل ریسکهای بزرگ نیستند.
10. مهارت معامله گیری خود را تقویت کنید
اطلاع از روند سهم و قیمت در معاملات نهتنها میتواند باعث سودآوری شود بلکه موجب خروج بهموقع نیز خواهد شد.
اگر جزو معامله گران نوسان گیر در بازار هستید، حتماً باید روند ورود و خروج سهم را بهدرستی تشخیص دهید و لازمه آن داشتن دانش و مهارت لازم و داشتن استراتژی خروج از سهم مناسب است.
یکی از استراتژیهای خروج از بازار در این مواقع، استفاده از کندل استیکها است که به شما در تعیین نقطه خروج سهم کمک خواهد کرد.
نتیجه
با داشتن انواع سیستمهای خروج در سیستم معاملاتی خود، میتوانید موقعیت خود را بر اساس آنچه در بازار بعد از ورود شما اتفاق میافتد، به طور مؤثر مدیریت کنید.
سپس میتوانید بازار را از نزدیک مشاهده کرده و با حرکات آن سازگار شوید تا بهترین نتیجه ممکن استراتژی های خروج از بازارهای مالی را برای معاملات خود به وجود آورید.
بهعنوان یک معاملهگر فقط میتوانید برنامهریزی کنید، سپس به روند قیمت سهم در بازار توجه داشته باشید.
هنگامی که معاملهای را انجام میدهید تصمیم خروج شما باید بر اساس آنچه در حال حاضر در بازار رخ میدهد باشد، نهتنها بر اساس یک الگوی تکنیکالی و روند گذشته سهم.
هنر خروج از معامله ناموفق کار دشواری نیست، بهویژه اگر استراتژی خروج از سهم درستی داشته باشید و نقطه ورود و نقطه خروج از سهم را درست تشخیص دهید و در سناریوی مناسب اعمال کنید.
همین امروز سعی کنید لیستی از استراتژیهای خروج از بازار را باتوجه به رفتار معاملاتی خود تهیه کنید و در آن استراتژی خروج از سهم را برای خود مشخص کنید. با گدشت زمان بعد از تکمیل این لیست، تعیین نقطه خروج از سهم برای شما راحتتر خواهد بود.
شناسایی بهترین نقاط خروج از معامله | بهترین استراتژی ها
این یک حقیقت است که معاملهگران ساعتها زمان برای تنظیم دقیق استراتژیهای ورود به بازار صرف میکنند، اما پس از آن خود را با خروجی های نامناسب متضرر میکنند. در واقع، بسیاری از تریدرها فاقد برنامهریزی های مؤثر برای خروج از معامله هستند، و اغلب در بدترین قیمت ممکن از بازار خارج میشوند. اما استراتژیهایی جهت شناسایی نقاط خروج از معامله وجود دارد که زند تریدرز در این مقاله بهترین استراتژی های خروج را به شما معرفی خواهد کرد. لطفا با ما همراه باشید.
چرا دانستن نقاط خروج از معامله اهمیت دارد؟
قبل از اینکه به بیان استراتژی ها بپردازیم، نگاهی خواهیم داشت به اهمیت دانستن نقاط خروج از معامله. در واقع صحبت در مورد بهترین نقاط خروج از معامله ، بدون توجه به اهمیت آن، باعث می شود که همچنان معامله گران تنها با توجه به نقاط ورود ، معامله را آغاز نمایند و در نهایت متضرر شوند.
به طور کلی تریدرها در دو حالت از موقعیت معاملاتی در بازارهای مالی خارج می شوند، حالت اول این است که با کسب سود خارج می شوند و حالت دوم با از دست دادن سود. در نتیجه این به نفع شماست، زمانی از معامله خارج شوید که در سود باشید؛ نه ضرر!
در ادامه شما را با استراتژی های نقاط خروج از معامله آشنا خواهیم کرد. همچنان با ما همراه باشید.
معرفی بهترین استراتژی ها برای شناسایی نقاط خروج از معامله
اگر شما از آن دسته افرادی هستید که به انجام معاملات اصولی معتقد هستید و تریدینگ را به عنوان یک منبع درآمد اصلی برای خود انتخاب کرده اید، پس لازم است که با نکات؛ اصطلاحات و … به خوبی آشنا باشید و از تسلط کافی برخوردار باشید.
آشنایی با بهترین نقاط ورود به معامله و خروج از آن، از نکات کلیدی است که لازم است قبل از هر اقدامی استراتژی های آن را بدانید.
شناسایی نقاط خروج از معامله با استراتژی S/L
استراتژی stop-loss یا همان S/L ، یکی از استراتژی های خروج است که شما استراتژی های خروج از بازارهای مالی می توانید آن را از طریق بروکر خود در موقعیت های معاملاتی مختلف لحاظ نموده و زمانی که حرکت بازار به سمت آن نقطه رسید، به طور خودکار از معامله خارج شوید. به علاوه ، زمانی که بازار با نوسانات زیادی همراه باشد، استفاده از دستور stop-loss می تواند تا حد ممکن زیان های شما را به حداقل برساند. به علاوه شما می توانید از تعیین حد استراتژی های خروج از بازارهای مالی ضرر نیز استفاده کنید.
انواع دستور S/L ، که می توانید برای شناسایی بهترین نقاط خروج از معامله از آن ها استفاده کنید عبارتست از :
- دستور GTC : Good till canceled ، این دستور با نام “معتبر تا زمان لغو” شناخته می شود. با استفاده از این دستور ، سفارش شما در زمان تعیین شده طبق تقویم یا زمانی که به صورت دستی مشخص کرده اید، اجرا می شود.
- دستور سفارش روز : در این نوع دستور، پس از یک روز، دستور صادر شده در S/L منقضی می شود.
- دستور Trailing stop : این دستور در فاصله ای مشخص و معین از قیمت بازار اجرا می شود و به سمت پایین حرکت نمی کند.
البته برای استفاده از دستورات stop-loss ، قوانینی وجود دارد که در این بخش آن ها را مطرح کرده ایم.
قوانین استفاده از دستور stop-loss
- هرگاه بازار به S/L برسد، در آن زمان S/L به سفارش بازار تبدیل خواهد شد.
- S/L ، همیشه یا کمتر از قیمت پیشنهاد فعلی فروش ، یا بالاتر از قیمت در خواست فعلی خرید ، در سفارش بازار است.
شناسایی نقاط خروج از معامله با استراتژی T/P
استراتژی T/P ، یا استراتژی Take-Profit ، مانند S/L عمل می کند، با این تفاوت که در این دستور، تریدر حداکثر سود خود را مشخص می کند و هنگامی که قیمت فروش در بازار به آن حد برسد، این دستور به سفارش بازار تبدیل می شود.
تفاوت استراتژی T/P با استراتژی S/L چیست؟
دو تفاوت عمده بین این دو استراتژی وجود دارد. اولین تفاوت این است که، در استراتژی T/P ، دستور Trailing stop وجود ندارد. یعنی در فاصله ای مشخص از قیمت بازار قابل اجرا نیست، به این دلیل که در این حالت شما قادر به کسب درآمد نخواهید بود.
تفاوت دیگر استراتژی T/P با S/L آن است که در استراتژی T/P ، نقطه ی خروج از معامله باید از قیمت فعلی بازار بالاتر باشد.
تا این بخش از مقاله شما را با لزوم دانستن بهترین نقاط خروج از معامله آشنا کردیم، همچنین شما را با استراتژی های آن آشنا نمودیم. اما استفاده از این دستورات برای شناسایی بهترین نقاط خروج از معامله ، مستلزم در نظر داشتن نکاتی مهم است که در ادامه به ذکر این نکات پرداخته ایم.
نکاتی مهم برای استفاده از استراتژی خروج از معامله که لازم است بدانید
به منظور تشخیص بهترین نقاط خروج از معامله و به کارگیری استراتژی ها و دستورات ذکر شده ، لازم است که به چند نکته ی اساسی توجه داشته باشید. این نکات عبارتند از :
- ابتدا لازم است که شما مشخص کنید که چه مدت زمان می خواهید در معامله باقی بمانید که این به سبک معامله گری هر تریدر بستگی دارد. استفاده از دستورات ذکر شده برای تعیین نقاط خروج از معامله ، با توجه به ترید های کوتاه مدت و بلند مدت ، می تواند با رعایت نکات مربوطه انجام شود. به طور مثال برای معاملات بلند مدت، مثلا بیشتر از یک ماه، لازم است که اهداف سود بلند مدت خود را مشخص نمائید. Trailing stop را تعیین کنید تا با محدود کردن سود شما، احتمال کاهش سود را در پوزیشن های پر ریسک، به حداقل برساند.
- میزان ریسک خود را مشخص کنید. حتما می دانید که یکی از مهم ترین پارامترها در سرمایه گذاری، تعیین سطح ریسک است. در حقیقت با تعیین ریسک مشخص می کنید که شما تا چه حد از سرمایه خود را می توانید از دست بدهید. به این ترتیب نوع S/L شما مشخص می شود. تریدرهایی که مایل به ریسک بالاتری هستند، S/L را بیشتر تعیین می کنند.
- در واقع باید قبل از ورود به بازار تعیین کنیم که در چه نقطهای از بازار خارج خواهید شد. به استراتژی های خروج از بازارهای مالی طور مثال آیا حاضرید یک T/P تعریف کنید و از بازار خارج شوید، آن هم زمانی که روند سهام شما همچنان صعودی است؟ در حقیقت اینجاست که احساسات به میان می آید و هستند کسانی که در این موقعیت، مضطرب می شوند و یا به طمع سود بیشتر همچنان مایلند در معامله بمانند، یا بر عکس افراد دیگر سهام خود را زودتر می فروشند. که در هر دو این حالت احساسات می تواند منجر به افزایش زیان یا کاهش سود شما شود. به همین دلیل توصیه می شود که حتما نقطه ی خروج را برای خود مشخص کنید.
کلام پایانی
با مطالعه مطالبی که در این مقاله ذکر شد، قطعا متوجه شده اید که شناسایی بهترین نقاط خروج از معامله چقدر پر اهمیت است و به منظور ریسک کمتر و رسیدن به سود بیشتر لازم است که نکات و مطالبی که در این مقاله مطرح شد را به دقت مطالعه کنید و اجرا نمائید. به این صورت شما می توانید معاملات هوشمندانه تری داشته باشید و موفق تر عمل کنید.
استراتژی های خروج از بازارهای مالی
استراتژی خروج از بازار پایبندی شما را به برنامه معاملاتی تضمین میکند و میتواند ریسک عواطف و هیجان معاملات را کاهش دهد. استراتژیهای خروج از بازار ریسک معاملاتتان را کاهش میدهد و در عین حال شانس شما را برای کسب سود افزایش میدهد.
استراتژی خروج به برنامه ای از پیش تعیین شده گفته می شود که هریک از کارآفرینان، سرمایه گذاران، معامله گران و صاحبان مشاغل با هدف تسویه حساب یا نقد کردن دارایی های مالی و… در زمان خروج اجرا می گردد که می تواند فراتر از توافقات انجام شده صورت بگیرد.
این استراتژی ممکن است برای خروج از سرمایه گذاری غیر فعال و اتمام یک سرمایه گذاری بدون سود انجام گیرد بنابراین در این صورت هدف از اجرای استراتژی خروج محدود کردن زیان و ضرر است.
ممکن است این استراتژی زمانی اجرا شود که سرمایه گذار به سود هدف گذاری شده رسیده باشد. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار فرشته ممکن است در یک شرکت استارت آپ استراتژی خروج را در اولین مراحل کار اجرا نماید. از دیگر دلایل اجرای این استراتژی را می توان به تغییرات چشم گیر بازار به دلیل اتفاقات فاجعه بار، دلایل قانونی اشاره کرد و هم چنین ممکن است سرمایه گذار به دلیل بازنشستگی از کار دست بکشد و درآمد خود را نقد نماید. خروج کسب وکارها نباید با استراتژی خروج بازارهای اوراق بهادار جهانی اشتباه گرفته شود.
یک استراتژی خروج مفید باید در هر نوع سرمایه گذاری یا تجارتی صرف نظر از وجه مثبت یا منفی آن ها برنامه ریزی گردد. این برنامه ریزی باید بخش جداناپذیر هر سرمایه گذاری با هدف جلوگیری از خطرات احتمالی پیش بینی شده باشد.
استراتژی خروج از بازار
استراتژی خروج از بازار
استراتژی خروج در هر تجارتی برنامه ای است که سرمایه گذاران آن با هدف فروش اموال خود به سرمایه گذاران دیگر یا شرکت های دیگر دنبال می کنند. این استراتژی به صاحبان مشاغل امکان کاهش نقدینگی را می دهد و هم چنین در صورت موفقیت کسب وکار سود قابل توجهی را به دست خواهد آورد. درصورتی که کسب وکاری موفقیت آمیز نکرده باشد این استراتژی باعث جلوگیری از ضرر و زیان می گردد. این استراتژی ممکن است زمانی که سرمایه گذاری مانند سرمایه گذار کارآفرین بخواهد به سود خود دست یابد، عملی گردد.
سرمایه گذاران و صاحبان مشاغل می توانند از استراتژِی خروج و سایر تکنیک های مدیریت پول جهت کاهش ریسک ها استفاده نمایند و کسب وکار خود را تا حد زیادی تقویت نمایند. قبل از شروع هر تجارتی، پیشنهاد می گردد تا هر سرمایه گذاری برنامه ای برای توقف و فروش اموال خود و هم چنین جهت جلوگیری از ضرر و زیآن های احتمالی داشته باشد.
مدیریت پول یکی از مهم ترین جنبه های هر تجارتی است. به عنوان مثال، تعداد زیادی از صاحبان کسب وکارها بدون در نظر گرفتن استراتژی خروجی شروع به کار می کنند ممکن است به سود زودرسی دست یابند یا ممکن است ضرر و زیان زیادی را متحمل گردند.
چگونه از معامله خارج شویم؟
فقط دو راه برای خارج شدن از موقعیت معاملاتی در بازارهای مالی وجود دارد؛ ۱-کسب سود ۲- از دست دادن سود. زمانی که از استراتژی خروج صحبت می شود، ما از دستورات Take Profit و Stop Loss استفاده می کنیم، این دستورات نوعی از استراتژی های خروج هستند. و در بازار سرمایه معمول است که این دو دستور را با عنوان “T/P” و “S/L” بکار می برند. (مطالعه مقاله”آشنایی با عجیب ترین اصطلاحات سرمایه گذاری” می تواند برای شما جذاب باشد).
دستور Stop-Loss (S/L)
شما می توانید توسط کارگزار خود این دستور را در موقعیت های معاملاتی لحاظ کنید تا زمانی که قیمت به آن نقطه رسید، دارایی شما به صورت خودکار در بازار فروخته شود. هنگامی که بازار به نقطه S/L برسد به طور خودکار این نقطه به سفارش بازار تبدیل می شود. اگر نوسانات بازار زیاد باشد این دستور می تواند در کاهش زیان های شما کارا باشد.
قوانین متعددی وجود دارد که می تواند بر دستور stop-loss اعمال شود:
- S/L همیشه بالاتر از قیمت درخواست فعلی در خرید (سفارش بازار) و یا کمتر از قیمت پیشنهاد فعلی درفروش است.
- زمانی که بازار به S/L برسد، آنگاه S/L به سفارش بازار تبدیل می شود.
سه نوع دستور S/L وجود دارد:
- خوب تا زمان لغو، معتبر تا زمان لغو یا Good ’till canceled (GTC): این سفارش در زمان تعیین شده بر اساس تقویم و یا به صورت دستی اجرایی می شود.
- سفارش روز: S/L پس از یک روز معاملاتی منقضی می شود.
- Trailing stop: این S/L در فاصله ای معین از قیمت بازار است، اما هرگز به سمت پایین حرکت نمی کند.
دستور Take-Profit (T/P)
این دستور همانند S/L عمل می کند با این تفاوت که معامله گر حداکثر سود خود را با اعمال آن مشخص می کند و زمانی که قیمت فروش بازار به آن برسد به سفارش بازار تبدیل خواهد شد. بااین حال، T/P دو تفاوت عمده با S/L دارد:
- Trailing stop ندارد (چراکه در این حالت قادر به کسب درآمد نخواهید بود).
- نقطه خروج باید بالاتر از قیمت فعلی بازار باشد.
استراتژی خروج از بازار
نکاتی که در توسعه استراتژی خروج باید در نظر گرفت؟
پیش از ایجاد استراتژی خروج، لازم است موارد زیر را مد نظر داشته باشید:
نوع معامله (Trading style)
استراتژی خروج کاملاً به نوع معامله شما بستگی دارد. ترجیح شخصی شما به عنوان تریدر تعیین می کند که یک معامله را چگونه انجام می دهید و چگونگی انجام معامله و همچنین مدت زمانی که در یک پوزیشن باقی می مانید به ترجیحات شخصی شما در مقام تریدر برمی گردد. 4 نوع معامله رایج وجود دارد:
- پوزیشن تریدینگ (Position trading): تریدرهای پوزیشن تریدینگ در دوره های زمانی طولانی به منظور کسب سود از روندهای گسترده و غالب بازار در موضع یا پوزیشن قرار می گیرند. شناخته شده ترین نوع معاملات موضعی همان تاکتیک “خریداری و نگهداری” سهم یا ارز دیجیتال است. در این موارد لازم است که جهت اتخاذ استراتژی خروج نوسانات کوتاه مدت بازار را نادیده بگیرید و اجازه دهید سود به سمت شما روانه شود.
- نوسان گیری (Swing trading): در معاملات نوسانی بر تشخیص روند بازار تمرکز می شود و با استفاده از فراز و فرودهای قیمت، نقاط ورود و خروج تعیین می گردد. کف قیمت این امکان را به تریدر می دهد که در پوزیشن لانگ قرار بگیرد یا از پوزیشن شورت خارج شود، در حالی که سقف قیمت فرصتی است برای خروج از پوزیشن لانگ یا ورود به پوزیشن شورت.
- معاملات روزانه (Day Trading): تریدرهای روزانه به منظور کسب سود از حرکات کوتاه مدت بازار طی یک روز معاملاتی به معامله ای وارد یا از معامله ای خارج می شوند. خروج از معامله پیش از بسته شدن روزانه بازار می تواند به استراتژی های خروج از بازارهای مالی اجتناب از ریسک و کاهش هزینه های مربوط یک معامله کمک کند. نوسان گیری و اسکالپینگ (Scalping) نیز می توانند ذیل عنوان معاملات روزانه دسته بندی شوند؛ زیرا اکثراً طی یک روز معاملاتی انجام می شوند.
- اسکالپینگ (Scalping): کوتاه ترین مدت زمان بین ورود و خروج به یک معامله به این نوع از معاملات تعلق دارد و اغلب در چند ثانیه یا چند دقیقه انجام می شوند. هدف، کسب سود اندک اما مکرر است که به مرور زمان انباشته می شود. این نوع از معامله به زمان و تمرکز فراوانی نیاز دارد.
استراتژی خروج از بازار
سه استراتژی خروج از بازار که لازم است آنها را بشناسید!
روش های متفاوت و مختلفی وجود دارد که می توانید با استفاده از آنها زمان مناسب برای خروج از معامله را تعیین کنید. در اینجا سه نمونه از رایج ترین آنها را معرفی می کنیم:
سطوح حمایت و مقاومت (Support and Resistance)
سطوح مقاومتی و حمایتی سطوحی هستند که در آنها حرکات بازار محدود می شود. سطوح حمایتی نمایانگر کف قیمت هستند و وضعیت اشباع فروش تلقی می شود که در آن خریداران باعث می شوند که قیمت از آن سطح کمتر نشود و مجدداً افزایش یابد. سطح مقاومت نیز سقف قیمتی است که وضعیت اشباع خرید به حساب می آید که در آن خریداران تمایلی به خرید ندارند و از این رو پوزیشن های خود را می بندند و در نتیجه قیمت نمی تواند فراتر رود و کاهش می یابد.
روندها اغلب در برخورد با این سطوح حیاتی وارونه می شوند و این امر به خوبی توضیح می دهد که چرا تریدرها علاقه دارند سفارشات حد ضرر و لیمیت کلوز خود را حوالی این سطوح قرار بدهند. قرارگیری سفارشات حد برداشت سود و حد ضرر در حوالی این سطوح بسیار رایج است، تا آنجا که این سطوح به پیش گویی های خودمحقق شونده معروف شده اند؛ یعنی تریدرها انتظار دارند که بازار در این نواحی تغییر کند. در نتیجه اگر در پوزیشن لانگ قرار دارید، می توانید در سطح مقاومت کسب سود کنید.
سطوح مقاومتی و حمایتی با استفاده از طیف مختلفی از اندیکاتورها از جمله میانگین متحرک، ابزار فیبونانچی اصلاحی (Fibonacci Retracements) و نقاط پیوت (Pivot Points) تعیین می شوند.
میانگین متحرک (Moving Averages)
میانگین متحرک داده ها را به کار می گیرد تا روند بازار را بیابد و با فیلتر کردن تصادفی نوسانات قیمت، داده های قیمتی را هموار می سازد.
برای محاسبه میانگین متحرک لازم است مجموعه اعداد را جمع بزنید و بر تعداد کل مقادیر مجموعه تقسیم کنید. برای مثال اگر می خواهید میانگین متحرک یک دوره پنج ساله را محاسبه کنید، لازم است اعداد مربوط به این دوره را جمع بزنید و بر 5 تقسیم کنید. رایج ترین میانگین متحرکی که به کار می رود، 50 یا 200 روزه است.
وقتی قیمت بالای میانگین متحرک است، یعنی فرصت مناسبی برای خرید ایجاد شده و زمانی که قیمت زیر میانگین متحرک است، زمان فروش است. علاوه بر این، میانگین متحرک می تواند به عنوان یک سفارش زیان گریز خودکار (Trailing stops) نیز تلقی شود و در این راه مفید باشد. با افزایش یا کاهش قیمت، میانگین متحرک هم افزایش و کاهش می یابد و این بدان معنا است که می توانید سفارش حد ضرر خود را به جایی که میانگین متحرک حضور دارد منتقل کنید. در این صورت اگر قیمت برخلاف جهت مورد نظر شما حرکت کند، وضعیت شما در برابر ریسک مصون خواهد ماند.
میانگین محدوده واقعی (Average True Range)
اندیکاتور میانگین محدوده واقعی (Average True Range) یا به اختصار ATR، تلاطم و نوسان بازار را طی یک تایم فریم مشخص دنبال می کند. این اندیکاتور با افزایش یا کاهش نوسانات، بالا و پایین می رود؛ به نحوی که مقدار بالای ATR نمایانگر زیاد بودن نوسانات و مقدار کم آن نشانگر پایین بودن نوسانات است.
هر چه مقدار ATR بیشتر باشد، سفارش حد ضرر باید گسترده تر انتخاب شود؛ زیرا ایجاد حد ضرر به صورت محدود در یک بازار بی ثبات خیلی زود متوقف می شود. در ضمن تنظیم سفارش حد ضرر در گستره ای بسیار وسیع نیز در حالی که بازار با نوسان کمتری مواجه است به این معنی است که خود را بیش از حد در معرض ریسک قرار داده اید.
برخی از تریدرها حتی برای تعیین دقیق سطح قیمتی که می خواهند سفارش حد ضرر را به آن بیفزایند از این اندیکاتور استفاده می کنند. برای این کار مقدار ATR را در عدد انتخابی تان ــ معمولاً 0.5، 1، 2 یا 3 ــ ضرب کنید. عدد نهایی به دست آمده، همان سطحی است که می توانید سفارش حد ضرر خود را در آن نقطه تنظیم کنید.
سرمایه گذاران بلند مدت در این مورد برای به دست آوردن مقدار بیشتری نسبت به قیمت فعلی بازار، حد بالاتری را انتخاب می کنند و آن را در 3 ضرب می کنند. در حالی که تریدرهای کوتاه مدت از ضریب های کوچک تری استفاده می کنند؛ زیرا مدت زمان کوتاه تری برای کسب سود دارند.
آشنایی با استراتژی خروج (Exit Strategy) و زمان فروش رمزارزها
در سالهای گذشته، بازار رمزارزها موقعیت های فراوانی برای دریافت درآمد ایجاد کرده است. بنابراین، عوامل متنوع و متعددی نظیر مشکلات مربوط به قانون گذاری و به روز بودن فناوری زیربنایی این دارایی ها باعث شده است تا بازار رمزارزها همیشه شاهد نوسان های متعددی باشد و اشخاصی با تجربه کم هم اکثر بیشتر از اندازه ریسک کنند و متحمل ضررهای بسیاری شوند. یکی از شیوه های مهم برای حفاظت از سرمایه در همچین وضعیتی، استفاده از استراتژی خروج از بازار است.
در سال های اخیر، خرید رمزارزها به فرایند راحتی تبدیل شده است و تعداد زیادی آن را به عنوان شیوه سرمایه گذاری قبول کرده اند. خبرهای مربوط به صندوق های قابل معامله (ETF) و استقبال سازمان ها و مؤسسه های مالی از رمزارزها، فضا را برای سرمایه گذاری های سودآور فراهم کرده است؛ منتها این بازار همیشه به معامله گران روی خوش نشان نمیدهد.
عده ی زیادیباور دارند که در معامله و سرمایه گذاری، یافتن بهترین وقت برای فروش میتواند سختتر از پیدا کردن وقت خرید باشد. در این میان، موضوعاتی مثل فومو (FOMO) یا «ترسِ ازدستدادن» میتواند بر این مسئله بسیار تأثیر بگذارد. در این مقاله، تصمیم داریم درباره استراتژی خروج و وضعیت و خصوصیت های آن گفت و گو کنیم و ببینیم که چه وقتی باید رمزارز هایمان را بفروشیم تا درگیر زیان نشویم. پس با ما همراه باشید تا بیشتر با این مفهوم آشنا شوید.
شناخت با مفهوم استراتژی خروج (Exit Strategy)
در سرمایه گذاری یا معامله یا کسب و کار، استراتژی خروج به برنامه معینی برای زمان های ضروری گفته میشود. در این برنامه، سرمایه گذار یا معامله گر یا صاحب کسب و کار بعد از محقق شدن ملاکی مشخص یا ایجاد وضعیتی معین، سرمایه اش را از یک موقعیت معاملاتی خارج میکند.
استراتژی خروج ممکن است برای خروج از سرمایهگذاری ناکارآمد یا بستن کسبوکاری زیانآور اجرا شود. بهطورکلی، هدف استراتژی خروج محدودکردن میزان ضرروزیان است.
بعلاوه، چنانچه سرمایه گذاری به هدف معاملاتی خود رسیده استراتژی های خروج از بازارهای مالی باشد، از استراتژی خروج نیز میتواند به کار گیرد. دلایل دیگری نظیر تغییر درخور توجه وضعیت بازار به علت اتفاق ناگوار و غیر منتظره یا مشکلات قانونی یا تغییر در برنامه ریزی کلان ونیاز فوری به سرمایه نقد میتواند در خروج سرمایه گذار از یک موقعیت معاملاتی یا سرمایه گذاری تأثیر گذار باشد.
علت داشتن استراتژی خروج
نگه داری یک دارایی ویژه یا رمزارز برای مدت زمانی طولانی آن هم صرفاً به علت طمع بیشتر از حد میتواند به زیان های غیرقابل جبران منجر شود. در بعضی از مواقع، دارایی تا نرخ هایی بسیار فراتر از نرخ اولیه هم پیش میرود و سپس درگیر کاهش میشود. در این شرایط، چنانچه دارایی خود را به موقع نفروشید، مجبورید بار زیان آن را به دوش بکشید. به طور مثال، امکان دارد کوین ویژه ای را بخرید و نرخش در جهشی ۲۰% افزایش پیدا کند. طبیعی است که تصمیم بگیرید دارایی تان را بفروشید و ۲۰% سود حاصل از آن را در جیبتان بگذارید.
بنابراین، تصور کنید همه دوستانتان تصمیم میگیرند این کوین را برای مدت بیشتری نگه دارند. در این صورت، امکان دارد دچار فومو شوید؛ یعنی بترسید که مبادا بعد از فروش کوین، قیمتش سر به فلک بکشد و برعکس دوستانتان از سود چند صد برابری عقب بمانید. پس تصمیم میگیرید این کوین را نگه دارید؛ منتها نرخ کوین در مدت ۲ ماه، بیشتر از ۵۰% کاهش می یابد. در این حالت، چه تصمیمی خواهید گرفت؟ آیا کوین خود را می فروشید و زیان آن را می پذیرید یا به امید بهبود قیمت انتظار میکشید و آن را نگه می دارید؟ کسی به طور حتمی نمیداند در آینده چه اتفاقی رخ میدهد؛ منتها بهای این کوین امکان دارد هرگز به بیشترین حد خود بازنگردد.
همان طور که در مثال بالا مشاهده میکنید، چنانچه از اول استراتژی خروج داشتید، در آخر مجبور نبودید بین بد و بدتر دست به انتخاب بزنید. چنانچه تصمیم گرفته بودید تمام یا بخشی از دارایی تان را با سود ۲۰% بفروشید، سود چشمگیری دریافت میکردید؛ منتها با طفره رفتن در تصمیم گیری،درگیر زیان فراوانی شده اید. به همین علت، باید به فکر ایجاد استراتژی خروج کارآمد باشید.
انواع استراتژیهای خروج از سرمایهگذاری جسورانه
آشنایی با استراتژیهای خروج از سرمایهگذاری جسورانه
خروج هسته اصلی مدل سرمایهگذاری جسورانه است. هدف خروج بیشینه کردن ارزش سرمایهگذاری و حفظ فرصت بهینه برای بنگاه است تا بتواند بعد از رفتن سرمایهگذاران جسور از بنگاه، به رشد خود ادامه دهد. خروجها معمولا سه تا پنج سال پس از ورود سرمایهگذاران جسور اتفاق میافتد. البته در برخی موارد؛ زودتر از این زمان هم اتفاق افتاده است (klonowski,۲۰۱۰:۲۳۶ )، مرحله خروج بر یافتن مناسبترین راه برای فروش بنگاه پرتفوی تمرکز دارد به طوری که بتوان از خروج، بازده را برای سرمایهگذاران بیشینه کرد.
مرحله خروج برای سرمایهگذاران جسور به عنوان تامین مالی کننده بنگاه به دلایل مختلفی مهم است. یکی از دلایل این است که سرمایهگذاران جسور، سرمایهگذاران دائمی نیستند. زمانی که آنها سرمایهگذاری کردند؛ منتظر آن هستند که گزینه خروجی را طی چند سال پیش رو پیدا کنند.
دلیل دیگر آن است که خروج، راهی است که در آن میتوان به ارزیابی سرمایهگذاری پرداخت. پیامدهای خروج میتواند نشانی از کیفیت سرمایهگذاری باشد.
دلیل سوم اهمیت خروج برای سرمایهگذاران جسور آن است که از آنجا که بنگاههای مورد سرمایهگذاری در طی دوران سرمایهگذاری سود تقسیمی پرداخت نمیکنند، خروج، تنها راهی است که آنها میتوانند از سرمایهگذاری خود بازده کسب کنند.
فرآیند خروج، نیازمند دانش و مهارتهایی است که آن را با دو فعالیت قبلی یعنی سرمایهگذاری و نظارت متمایز میسازد VC ها استراتژیهای خروج خود را با دقت فراوان و معمولا در مشاوره با بانکداران برنامهریزی میکنند. در حالت کلی برای خروج از سرمایهگذاری جسورانه روشهای گوناگونی وجود دارد. روشهای خروج عبارت اند از: عرضه اولیه عمومی سهام (IPO ) [۱] ، فروش تجاری، بازپرداخت معلوم و بازپرداخت مجهول ( بازخریدها).
هرکدام از روشهای مزبور دارای مزایا و معایبی هستندکه محیط اقتصادی مانند شرایط کلان اقتصادی، قوانین، مالیاتها و مقررات بر تعیین راهبرد خروج تاثیر گذار هستند. (folus and boutron,۲۰۱۵:۲۳۳ ). در ادامه به توضیح هر کدام پرداخته خواهد شد و سپس در یادداشت بعدی به بررسی استراتژیهای مرسوم از نظر شرایط فقهی و حقوقی کشور پرداخته میشود و در نهایت راهکار های جایگزین منطبق با شرایط حقوقی و فقهی کشور معرفی میگردد.
عرضه اولیه عمومی سهام
عرضه اولیه عمومی سهام روشی است که در آن سهام یک شرکت در بازار سهام برای اولین بار لیست میشود. این نوع راهبرد به شرکتهای سرمایهگذاری جسور پیشنهاد میدهد که به وسیله فروش سهام بنگاه پرتفوی، از سرمایهگذاری خارج شوند.
این راهبرد خروج دارای محاسن و معایبی است که در ذیل به آن اشاره میشود:
- این نوع از خروج، مسیری محبوب برای خروج محسوب میشود. زمانی که بازار سهام در حالت رونق باشد، این روش فروشنده را قادر میسازد تا بازده زیادی بدست آورد. در واقع در چنین شرایطی عرضه اولیه برای بنگاههای بزرگی که پرتفوی هستند یا بنگاههایی که عملکرد بالایی داشته اند، مناسب استراتژی های خروج از بازارهای مالی میباشد.
- عرضه عمومی سبب میشود که آنها بتوانند کارمندان خود را حفظ کنند و برای نگه داشتن آنها به وسیله اختیارات سهام طبق برنامه مشخص پاداش – انگیزه ایجاد کند.
- عمومی شدن یک شرکت بسیار افتخار آمیز است و نشاندهنده اعتبار بالای آن میباشد. دید مشتریان و عرضهکنندگان مواد اولیه به بنگاههایی که در بازار سرمایه عرضه میشوند متفاوت است. در واقع این باور نسبت به بنگاههای موجود در بازار سرمایه وجود دارد که ثباتشان از سایر رقبایش بیشتر است و لذا در آینده فرصتهای کسب و کار مناسبتری را پیشرو دارد. با عمومی شدن بنگاه معمولا با شرایط مناسبتری نسبت به زمانی که خصوصی باشد، میتواند منابع مالی جذب کنند.
- عرضه عمومی به شرکتها این امکان را میدهد که براحتی افزایش سرمایه بدهند و کسب و کار خود را توسعه دهند.
البته باید در نظر داشت که هزینههای بالای معاملات، محدودیتهای قانونی و دستورالعملهای نظارتی بازار از جمله مواردی است که به عنوان معایب این راهبرد خروج مطرح است و سرمایهگذاران جسور باید موارد مزبور را در تعیین راهبرد خروج مدنظر قرار دهند.
فروش تجاری
یک سرمایهگذار جسور میتواند با فروش بنگاه پرتفوی به یک خریدار استراتژیک، از سرمایهگذاری خارج شود و سود سرمایهگذاری خود را شناسایی کند. خریدار استراتژی های خروج از بازارهای مالی استراتژیک معمولا یک شرکت غیر سرمایهگذاری است و آنچه خریداری میشود، منافع استراتژیک خریدار است. انگیزه خریدار استراتژیک از این خرید؛ رشد بازار، به دست آوردن اختراعات، محصولات خلاقانه یا همافزایی است که صورت میگیرد. خریدار میتواند خود بنگاه پرتفویی باشد که سهام خود را از شرکتها یا صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه بازخرید میکند. در این حالت خریدار انتظار دارد که از مزیت رقابتی بیشتر برخوردار باشد. خریدار معمولا برای پرداخت ارزش گزینههای استراتژیک که در قیمت هدف نهفته است، موافقت میکند. در واقع خریدار استراتژیک امیدوار است که جریان نقدی عملیاتی بالایی را در آینده دریافت کند و لذا برای آن هدف، ارزش فعلی بالایی را پرداخت میکند. به همین دلیل؛ فروش تجاری معمولا در قیمتهای بالایی اتفاق میافتد و فروشنده به نقدینگی فوری دست مییابد.
مزیت دیگری که فروش تجاری دارد این است که مذاکرات با یک خریدار انجام میشود. این مزیت سبب میشود که فرآیند سریعتر و کاراتر اتفاق بیفتد و محدودیتهای مقرراتی که در عرضه اولیه شاهد آن هستیم، وجود نداشته باشد. به دلیل این مزایا، فروش به یک خریدار استراتژیک معمولا گزینه مرجح سرمایهگذاران جسورانه برای خروج است. البته بایستی به این نکته توجه داشت که فروش تجاری متضمن دشواریهای بالقوه نیز میباشد. برای نمونه، مدیریت بنگاه ممکن است در مقابل فروش تجارت مقاومت نشان دهد. این مقاومت به منظور جلوگیری از ریسک جایگزینی وی صورت میگیرد. علاوه بر این، در فروش تجاری اطلاعات محرمانه کسب و کار بنگاه در معرض فاش شدن قرار میگیرد. این اطلاعات محرمانه ممکن است طی فرآیند مذاکرات صورت گیرد (۲۲۰ folus and boutron,2015: ).
بازخرید سهام
این روش زماني استفاده ميشود كه كارآفرينان يا ساير سهامداران شركت پول كافي براي خريد سهام سرمايهگذار جسور را داشته باشند يا بتوانند براي اين امر وام بگيرند. براي اين امر روشهاي متعددي وجود دارد:
الف) بازخرید توسط مدیران (بازپرداخت معلوم):
در این استراتژی خروج فقط مدیران و سهامداران فعلی شرکت، سهم سرمایهگذار جسور را خریداری میکنند.
ب) خرید توسط ترکیبی از مدیران و کارکنان (بازپرداخت معلوم):
در این استراتژی بخشي از سهام سرمايهگذار جسور توسط سهامداران و مديران فعلي و بخشي ديگر توسط كاركنان خريداري ميشود.
ج) بازخريد توسط مديران از طريق وام بانكي (بازپرداخت مجهول):
در این روش سهامداران یا مدیران و کارکنان وام بانکی گرفته و با آن سهام سرمایهگذار جسور را خریداری میکنند. در این روش ممکن است وام در چند نوبت پرداخت شده و سهام نیز در چند نوبت متنقل شود، لذا در این روش با عنایت به مشخص نبودن پرداخت وام از جانب بانک و انتقال سهام در چند نوبت مجهول به روش بازپرداخت مجهول معروف است.
در جدول(۱-۲) نقشهای از روشهای مرسوم خروج سرمایهگذاری جسورانه نشان داده شده است. برای این مهم دو معیار ارزش کسب و کار و نقدینگی در محورهای نقشه دیده میشود. همچنین خروجها ممکن است کامل باشند یا به طور قسمتی انجام گیرند.
گزینههای نقشه زیر که در ربع اول واقع شدهاند، مرجح ترین روشهای خروج از سرمایهگذاری محسوب میشوند. این گزینهها ارزش بالای کسب و کار و نقدینگی را به سرمایهگذاران جسور اطمینان میدهد. ربع دوم نقشه تکمیل نشده است. همچنین برای ربع سوم نیز گزینههایی بیان نشده است. ربع چهارم شامل گزینههای متعددی مانند بازخرید، ادغام و غیره است (Kloowski,2010:242). در واقع گزینههای موجودی که برای خروج از سرمایهگذاری جسورانه مطرح هستند، فقط در ربع اول و چهارم جای میگیرند.
همانطور که از نقشه مشخص است، ویژگی ربع دوم آن است که نقدشوندگی راهبرد خروج کم، ولی ارزش بنگاه زیاد است. ربع سوم نیز عبارت است از حیطهای که روشهای خروج در آن دارای نقدینگی بالایی هستند ولی ارزش بنگاه پایین است. در عالم خارج نمیتوان راهبردهایی از خروج را یافت که دارای ویژگیهای راهبردی خروج در ربع دوم و سوم باشد.
دیدگاه شما