چگونه بر ترس در معاملات فارکس غلبه کنیم؟ ۳ روش برای غلبه بر ترس در فارکس
غلبه بر ترس در فارکس! این مفهومی نیست که زیاد آن را در کلاس های تحلیل تکنیکال یا بنیادی بشنویم یا این که آن را در اصول معامله گری به ما بگویند. اصولا مسئله ترس در معامله زمانی ایجاد می شود که عملا ما خودمان درگیر یک معامله شده باشیم و مفهوم ضرر را با گوشت و جان درک کرده باشیم.
این جاست که متوجه می شویم که با سنگی بزرگ به نام ترس رو به رو هستیم که باید راه مقابله با آن را بشناسیم. اصولا این ترس در تمام حالت های معامله با درصدهای مختلف سراغ معامله گران می رود. اما برای مشخص شدن بحث در ادامه بیشتر در مورد غلبه بر ترس در فارکس و روش های آن صحبت خواهیم کرد.
اولین قدم برای غلبه بر ترس در فارکس و شناخت انواع روش های آن، این موضوع است که اصولا این ترس چیست؟ در کلام ساده تر چه زمانی ما درگیر ترس در معامله گری می شویم؟ شناخت این مفهوم نیمی از راه حل را در اختیار ما می گذارد.
به طور کلی گفته می شود همه انسان ها با چند حس مشترک متولد می شوند. یکی از این احساس ها ترس می باشد. در واقع ترس عاملی بیولوژیک دفاعی برای زنده نگه داشتن موجود زنده است. اگر ترسی وجود نداشت احتمالا نسل انسان ها در همان ابتدا نابود می شد. بنابراین اگر کسی می گوید ترسی در معامله ندارد یا این ترس را نمی شناسد و یا دوست ندارد باور کند که او هم می ترسد!
غلبه بر ترس در فارکس، مفهوم ترس در معامله چیست؟
مهمترین سوالی که برای رسیدن به روش های غلبه بر ترس در فارکس باید به آن پاسخ دهیم این است که عملا این ترس چه زمانی در معامله سراغ ما می آید؟ یا اگر بخواهیم بهتر بگوییم، زمانی می توانیم دست به غلبه بر ترس در فارکس بزنیم که نشانه های این ترس را بشناسیم.
برای درک این موضوع یک استراتژی مشخص را مثال می زنیم. یکی از معروف ترین و البته مهمترین استراتژی هایی که در بیشتر بازارهای سرمایه ای کاربرد دارد، مشخص کردن حد ضرر و سود است. در واقع شما با بنیاد نهادن یک خط فرضی حداکثر میزان سود و حداکثر میزان ضرر خودتان را از معامله ی در حال انجام پیش بینی می کنید. هرگاه روند معامله یکی از این خطوط را قطع کند شما باید از معامله خارج شوید.
اما این استراتژی برعکس ایده نظری ساده ای که دارد، در عمل بسیار مشکل و سخت است. بسیاری این خطوط را در موقعیت های مختلف نادیده می گیرند. بر اساس این نادیده گرفتن می توان حالت های مختلفی تعریف کرد که یکی از آن ها مربوط به غلبه بر ترس در فارکس است.
غلبه بر ترس در فارکس
اگر فرد خط ضرر خود را نادیده بگیرد و از آن رد شود، در واقع درگیر مسئله امید کاذب شده است. اگر این فرد حد صعود خود را نادیده گرفته و از آن رد شود درگیر احساسی به نام طمع شده است اما سوال اینجاست اگر فرد قبل از رسیدن به این خطوط فرضی معامله خودش را ببندد درگیر چه احساسی می شود؟ درست حدس زده اید. اینجا دقیقا مسئله ترس وجود دارد. این نکته بسیار مهم در غلبه بر ترس در فارکس است.
در واقع وقتی فرد با اندکی حرکت خلاف جهت پیش بینی و قبل از رسیدن به حد ضرر اقدام به فروش می کند و عملا در حرکت مثبت نیز به سرعت و قبل از حد سود تعیین شده خارج می شود، نشان دهنده این موضوع است که ترس از دست رفتن سرمایه گریبان فرد را گرفته است. در این جاست که باید سراغ غلبه بر ترس در فارکس برویم.(اگر علاقه مند به کسب اطلاعات در مورد اصطلاحات فارکس هستید توصیه میکنم این مقاله بخوانید.)
غلبه بر ترس در فارکس، نگاه عمیق تر به ترس
بیایید برای بررسی غلبه بر ترس در فارکس، مسئله ترس را کمی عمیق تر نگاه کنیم. در واقع ترس یک احساس ذهنی محسوب می شود. ترس یک نوع هشدار قبل از وقوع اتفاق است. این هشدار ممکن است در بسیاری از موارد جان ما را نجات دهد، اما برخی مواقع نیز ذهن را دچار اشتباه در موقعیت سنجی می کند.
در واقع ذهن با ایجاد تصویرهای عجیب و غریب و بسیار بزرگ تر نسبت به واقعیت عملا مرز میان واقعیت و خیال را کم رنگ تر می کند و اینجاست که ترس قوت بیشتری می گیرد و هرچه این ترس قوی تر شود عکس العمل غیر منطقی تری شاهد خواهیم بود.
در کلام ساده تر یک مثال در مورد غلبه بر ترس در فارکس و این مفهوم می تواند موضوع را روشن تر کند. شما تصور کنید سیستم هشدار طوفانی در شهر نصب شده باشد که قبل از وقوع طوفان عملا می تواند خطر لازم را به ما بدهد. اما اگر بر اثر هر دلیل این هشدار خطر یک نسیم ملایم را برابر با خطر یک طوفان عظیم تشخیص دهد چه اتفاقی رخ می دهد؟
بنابراین ما در غلبه بر ترس در فارکس قرار نیست با خود ترس مقابله کنیم، بلکه در مفهوم غلبه بر ترس در فارکس قرار است با تصویر بزرگ شده از یک واقعیت عادی مبارزه کنیم. به طور مثال شما با ایجاد یک حد ضرر ده درصدی مشخص می کنید تا ده درصد ضرر برای سرمایه شما با توجه به ریسک انجام شده می تواند مناسب باشد.
بنابراین تصویر واقعی ایجاد شده یک ضرر ده درصدی است اما وقتی شما در ضرر یک یا دو درصد از بازی خارج می شوید و اجازه مشخص شدن روند سهم را نمی دهید عملا هر یک درصد منفی را برابر با صد در صد تصویر کرده اید.این جاست که باید با مفهوم غلبه بر ترس در فارکس در برابر این تصویر ایستاد و آن را به واقعیت نزدیک تر کرد.
روش های غلبه بر ترس در فارکس چیست؟
به طور کلی محققین و روانشناسان معتقد هستند که برای مقابله با ترس و برای بیان روش های مختلف غلبه بر ترس در فارکس باید هر فرد ریشه های اصلی ترس در وجود خودش را پیدا کند. در کلام ساده تر مفهوم ضرر و ترس از ضرر از نظر اقتصادی برای تمامی معامله گران تقریبا برابر است. این ذهنیت هر فرد است که این واقعیت و مفهوم برابر را تغییر می دهد و آن را به چیزی دیگر تبدیل می کند.
اما مسلما ما برای بیان روش های مختلف غلبه بر ترس در فارکس قرار نیست ذهن تک تک شما را موشکافانه بررسی کنیم. از این رو سعی می کنیم روش هایی را بیان کنیم که به صورت کلی کاربرد دارد و می تواند به شما در جهت غلبه بر ترس در فارکس کمک کند. بنابراین برای فهمیدن این روش های غلبه بر ترس در فارکس با ما در ادامه مسیر همراه باشید.
غلبه بر ترس در فارکس، بشناسید!
یکی از مهمترین علت های ترس و تصویرسازی های ذهنی عدم شناخت درست از موقعیت است. در کلام ساده، بسیاری از ما در محیطی تاریک و ناشناخته قرار بگیریم، ترس را به خوبی می توانیم لمس کنیم. علت چگونه شکست های کاذب را معامله کنیم؟ این موضوع از عدم شناخت کامل نسبت به آن محیط است. بازار سرمایه در حالت کلی و بازار فارکس که یک بازار نو و جهانی محسوب می شود در حالت اختصاصی تر عملا برای بسیاری از کاربران محیطی ناشناخته محسوب می شود.
از این رو این افراد نسبت به هر قدم و هر معامله ای که انجام می دهند ترس خواهند داشت. اولین و بهترین راه غلبه بر ترس در فارکس ساخت یک شناخت مناسب است. در واقع آموزش های متناسب با بازار و دست به کار شدن در بازار به صورت همزمان می تواند تصویر واقعی تری از این موقعیت در ذهن شما بسازد و همین مفهوم برای غلبه بر ترس در فارکس می تواند کفایت کند.
حمایت و مقاومت (Support and resistance)
مفاهیم حمایت و مقاومت از اساسی ترین مباحث مربوط به تحلیل تکنیکال بازارهای مالی هستند. این دو تعریف اساساً در هر بازار معاملاتی از جمله سهام، فارکس، طلا یا ارزهای رمزپایه اعمال می شوند و کاربرد های بسیاری دارند. اگرچه درک این مفاهیم ساده است، اما تسلط بر آنها ممکن است کمی پیچیده باشد. شناسایی این سطوح می تواند کاملا ذهنی باشد، در تغییر شرایط بازار متفاوت عمل می کنند و شما باید انواع مختلف آنها را درک کنید. اما مهمتر از همه، شما باید نمودارهای زیادی را مطالعه کنید تا با کسب تجربه کافی بتوانید این سطوح را تشخیص دهید و در معاملات خود آنها را در نظر بگیرید. این راهنما به شما کمک می کند تا شروع کنید.
حمایت و مقاومت چیست؟
در تعریف حمایت و مقاومت مفاهیم ساده ای هستند. زمانی که قیمت به سطحی می رسد که نمی تواند از آن عبور کند، با این سطح مانند نوعی مانع رفتار می کند. حال با توجه به اینکه قیمت در روند افزایشی به مانع برخورد می کند یا در روند کاهشی مفاهیم مقاومت و حمایت معنا پیدا می کند.
حمایت و مقاومت مناطقی از یک نمودار معاملاتی هستند که در طول یک بازه زمانی معین حرکت های نزولی یا صعودی را متوقف می کنند.
زمانی که قیمت دارایی در یک روند افزایشی به مانع برخورد می کند، آن سطح قیمتی که نمی تواند از آن عبور کند، مقاومت یا Resistance نامیده می شود. به همین ترتیب زمانی که قیمت دارایی در یک روند کاهشی به مانع برخورد می کند، آن سطح قیمتی که روند کاهشی را متوقف میکند حمایت یا Support نامیده می شود.
در مورد حمایت می توان گفت که قیمت “کف” پیدا می کند ، در حالی که در هنگام رسیدن به مقاومت ، قیمت “سقف” پیدا می کند. اساساً ، شما میتوانید حمایت را به عنوان منطقه تقاضا و مقاومت را به عنوان منطقه عرضه در نظر بگیرید.
اگرچه به طور تئوری، حمایت و مقاومت به عنوان خط نمایش داده می شود، اما موارد واقعی معمولاً آنقدر دقیق نیستند که بتوان آنها را به صورت یک خط نشان داد. توجه داشته باشید که بازارها توسط برخی از قوانین فیزیکی هدایت نمی شوند. به همین دلیل است که در نظر گرفتن مناطق حمایت و مقاومت به جای خطوط حمایت و مقاومت منطقی تر و مفیدتر است. می توانید این مناطق را محدوده ای در نمودار قیمت تصور کنید که احتمالاً باعث افزایش فعالیت معامله گران می شود.
در تصویر زیر می توانید یک نمونه از تشکیل سطح حمایتی را مشاهده کنید. توجه داشته باشید که قیمت به طور مداوم وارد منطقه ای می شود که فشار خرید دارایی در آن افزایش پیدا می کند و این باعث می شود قیمت نتواند پایین تر برود. در این محدوده حمایت تشکیل شده است زیرا منطقه چندین بار آزمایش شد و قیمت از آن پایین تر نرفت. از آنجا که خرس ها (فروشندگان) نتوانستند قیمت را پایین تر بیاورند، در نهایت نمودار قیمت دارایی جهش کرد. پس به طور بالقوه انتظار می رود پس از برخورد و تست چند باره سطح حمایت، دارایی روند صعودی بالقوه جدیدی را آغاز کند.
فرض بر این است که سطح حمایت سطح قیمتی است که در آن خریداران تمایل بیشتری به خرید دارایی دارند و فروشندگان برای فروش تردید دارند و در نتیجه تقاضا را بالاتر می برند و قیمت دارایی را نیز به همراه خود بالا می کشانند.
حال بیایید نمونه ای از سطح مقاومت را بررسی کنیم. همانطور که در تصویر زیر میبینید، قیمت در ابتدا در یک روند نزولی قرار داشت. اما پس از هر تلاش برای آغاز یک روند صعودی ، نتوانست از منطقه مقاومت عبور کند. سطح مقاومت به این دلیل شکل می گیرد که گاوها (خریداران) نتوانستند کنترل بازار را بدست آورند و قیمت چگونه شکست های کاذب را معامله کنیم؟ را بالاتر ببرند. در نهایت برخورد چندین باره به سطح مقاومت می تواند زمینه ساز حرکت نزولی باشد.
در سطوح مقاومت اغلب شاهد عرضه بیشتر و تقاضای کمتر هستیم که در نهایت قیمت را پایین می آورد.
معامله گران چگونه از سطوح حمایت و مقاومت استفاده می کنند؟
تحلیلگران تکنیکال از سطوح حمایت و مقاومت برای شناسایی مناطق مورد علاقه در نمودار قیمت استفاده می کنند. همانطور که احتمالا با توجه به تعاریف بالا متوجه شده اید، اینها سطوحی هستند که احتمال تغییر یا توقف در روند اصلی وجود دارد.
روانشناسی بازار سهم بزرگی چگونه شکست های کاذب را معامله کنیم؟ در شکل گیری و تشخیص سطوح حمایت و مقاومت دارد. معامله گران و سرمایه گذاران سطح قیمتی را که قبلاً منجر به افزایش علاقه و فعالیت معاملاتی شده است، به خاطر می آورند. از آنجا که ممکن است بسیاری از معامله گران در همان سطح مشغول خرید و فروش باشند، این مناطق معمولا نقدینگی بیشتری را به همراه دارند. این امر مناطق حمایت و مقاومت را برای ورود یا خروج معامله گران بزرگ یا نهنگ ها ایده آل می کند.
حمایت و مقاومت در هنگام مدیریت ریسک نیز مفاهیم کلیدی هستند. توانایی شناسایی مداوم و صحیح این مناطق می تواند فرصت های معاملاتی مطلوبی را ایجاد کند. به طور معمول، اگر قیمت به ناحیه حمایت یا مقاومت برسد، دو سناریو ممکن است اتفاق بیفتد، یا از منطقه دور می شود و یا از آن عبور می کند و در مسیر روند ادامه می یابد تا به منطقه حمایت یا مقاومت بعدی برسد.
ورود به یک موقعیت معاملاتی در نزدیکی سطح حمایت و یا مقاومت می تواند استراتژی مفیدی باشد. عمدتا نقاط نزدیک این سطوح جایی است که تریدر ها معمولاً یک سفارش توقف ضرر یا استاپ لاس را قرار می دهند.
نکته دیگری که باید در نظر گرفت این است که این سطوح چگونه ممکن است به یکدیگر تبدیل شوند. به عنوان یک قاعده کلی ، یک منطقه حمایتی شکسته شده ممکن است به یک منطقه مقاومت تبدیل شود. برعکس ، اگر ناحیه ای از مقاومت شکسته شود، بعداً، ممکن است به سطح حمایت تبدیل شود.
برای مثال در تصویر زیر ناحیه حمایت پس از شکسته شدن به مقاومت تبدیل شده است.
نکته دیگری که باید به آن توجه شود ، قدرت یک ناحیه حمایت و یا مقاومت است. به طور معمول ، هرچه دفعات کاهش قیمت و آزمایش مجدد یک منطقه حمایتی، بیشتر باشد احتمال شکسته شدن به سمت نزولی بیشتر است. به همین ترتیب، هرچقدر قیمت افزایش یابد و یک منطقه مقاومتی بیشتر آزمایش شود، احتمال شکستن روند صعودی بیشتر است.
چگونه از حمایت برای ترید ارزهای دیجیتال استفاده کنیم؟
ورود به موقعیت لانگ: یک معامله گر ارزهای دیجیتال می تواند موقعیتی لانگ (خرد) را درست بالاتر از سطح پشتیبانی قرار دهد. ترفند این است که ارز دیجیتال مورد نظر را به محض اینکه قیمت از سطح حمایت خارج شد، خریداری کنید و منتظر آغاز روند صعودی بمانید.
سفارشات استاپ لاس: در هنگام ثبت سفارش خرید ، یک معامله گر می تواند یک سفارش استاپ لاس را درست زیر سطح حمایت قرار دهد تا در صورت وقوع روند نزولی ضرر را محدود کند.
در اینجا یک طرح کلی گام به گام برای ثبت سفارش با استفاده از مفهوم پشتیبانی آورده شده است :
- سطوح پشتیبانی و مقاومت را با استفاده از یکی از روشهای گفته شده در ادامه این مطلب مشخص کنید.
- سفارش خرید را دقیقاً بالاتر از سطح حمایت قرار دهید. در حالت ایده آل ، معامله گر باید منتظر بماند تا قیمت از خط حمایت عقب نشینی کند.
- یک دستور استاپ لاس درست زیر سطح پشتیبانی قرار دهید تا احتمال ضرر محدود شود.
- سفارش حد سود (Take-profit) را دقیقاً زیر سطح مقاومت قرار دهید. ایده سفارش حد سود ، فروش خودکار دارایی پس از رسیدن به قیمت مورد نظر است.
نکته. توصیه می شود که که از منطقه حمایت به جای خط حمایت استفاده کنید. برای این منظور می توانید دو خط حمایت موازی رسم کنید.
چگونه از مقاومت برای ترید ارزهای دیجیتال استفاده کنیم؟
ورود به موقعیت شورت: سطح مقاومت می تواند به یک تریدر کمک کند تا زمان مناسب فروش یا شورت را تشخیص دهد. معامله گر می تواند دقیقاً زیر سطح مقاومت وارد موقعیت شورت شود ، و منتظر باشد تا قیمت پایین بیاید.
خروج از موقعیت های لانگ: برای تریدر هایی که موقعیت های لانگ دارند، اگر یک دارایی رمزنگاری پس از چندین بار تلاش نتواند سطح مقاومت را بشکند ، این نشان دهنده بسته شدن موقعیت های لانگ است.
سیو سود: برای معاملات روزانه ارزهای دیجیتال، سطح مقاومت به معامله گران کمک می کند تا در لحظه مناسب سود خود را سیو کنند. معامله گران می توانند برای فروش نزدیک به سطح مقاومت ، دستور فروش ایجاد کنند.
در اینجا یک طرح کلی گام به گام برای ثبت سفارش با استفاده از مفهوم مقاومت آورده شده است:
- سفارش توقف فروش (stop-sell) را دقیقاً در زیر خط مقاومت قرار دهید.
- برای جلوگیری از ضرر بیش از حد در صورت وقوع روند صعودی ، سفارش توقف خرید (stop-buy) را دقیقاً بالای خط مقاومت قرار دهید.
- پس از رسیدن دارایی به ناحیه پایین مقاومت، یک سفارش خرید ثبت کنید.
توجه داشته باشید که راهنمای استراتژی های گفته شده به عنوان مثالی از چگونگی کار با این شاخص ها می باشد و هر معامله گری باید از استراتژی متناسب با شرایط و دانش خودش استفاده کند.
حمایت و مقاومت روانی یعنی چه؟
یکی از انواع حمایت و مقاومت که بد نیست درباره آن اطلاعات کافی داشته باشید، حمایت و مقاومت روانی است. این مناطق لزوماً با هیچ الگوی تکنیکالی ارتباط ندارند.
این پدیده طی سالهای گذشته به خوبی شناخته شده است. برخی از معامله گران ممکن است تلاش کنند تا مناطق حمایت یا مقاومت روانی را تعیین کنند. این به معنای قرار دادن سفارشات درست در بالا یا پایین یک منطقه حمایت یا مقاومت پیش بینی شده است.
نگاهی به مثال بالا بیندازید. با نزدیک شدن DXY به 100 ، برخی از معامله گران برای اطمینان از انجام شدن سفارشات ، سفارشات فروش را دقیقاً زیر آن سطح قرار می دهند. از آنجا که بسیاری از معامله گران باور دارند که روند در 100 تغییر می کند و قبل از این سطح سفارشات فروش خود را پایه گذاری میکنند، بازار هرگز به آن نمی رسد و قبل از آن معکوس می شود.
روش های تشخیص مناطق حمایت و مقاومت
چندین روش برای تشخیص این مناطق کلیدی در نمودار قیمت یک دارایی وجود دارد که در ادامه هر یک از آنها را بررسی کرده ایم.
خط روند
یکی از روش های متداول برای یافتن شاخص های حمایت و مقاومت ، تجزیه و تحلیل سقف ها (highs) و کف ها (Lows) در دوره های زمانی خاص است.
سقف ها نشان می دهند که حداکثر سطحی که قیمت در هنگام افزایش به آن می رسد کدام است. در حالی که کف ها نشان دهنده پایین ترین قیمتی هستند که طی روند نزولی ثبت می شود.
اگر برای یک دارایی خاص سقف ها را به یکدیگر و کف ها را به یکدیگر متصل کنید می توانید خط روند را به دست بیاورید و در واقع از الگوهای نمودار و روند قیمت به نفع خود استفاده کنید و مناطق حمایت و مقاومت را که با خطوط روند هم راستا می شوند ، شناسایی کنید.
برای درک بهتر به تصویر زیر نگاهی بیاندازید:
اندیکاتور میانگین متحرک
بسیاری از اندیکاتور ها ممکن است حمایت یا مقاومت در هنگام تعامل با قیمت را ایجاد کنند. یکی از ساده ترین نمونه های این اندیکاتور ها میانگین متحرک است. از آنجا که میانگین متحرک به عنوان پشتیبانی یا مقاومت در برابر قیمت عمل میکند، بسیاری از معامله گران از آن به عنوان شاخصی برای تشخیص سلامت کلی بازار استفاده می کنند. هنگامی که می خواهید معکوس روند یا نقاط محوری را تشخیص دهید ، میانگین های متحرک بسیار مفید هستند.
بسته به انواع شاخص های میانگین متحرک، معامله گران از آنها برای یافتن سطح پشتیبانی و مقاومت طولانی مدت یا کوتاه مدت استفاده می کنند. این شامل میانگین متحرک 10 روزه ، 20 روزه ، 50 روزه ، 100 روزه ، 200 روزه است.
در حالت ایده آل، میانگین های متحرک کوتاه تر (10 ، 20 ، 50) برای معامله گرانی که به دنبال سود سریع هستند مناسب است، در حالی که میانگین متحرک طولانی تر برای سرمایه گذاران بلند مدت مناسب است.
تصویر زیر میانگین متحرک 200 روزه را نشان می دهد که به عنوان سطح حمایتی قیمت بیت کوین عمل می کند.
سطوح فیبوناچی
سطوح مشخص شده توسط ابزار اصلاح فیبوناچی (Fibonacci retracement) نیز می توانند به عنوان حمایت و مقاومت عمل کنند. به عنوان مثال در تصویر زیر می توانید مشاهده کنید، سطح 61.8٪ فیبوناچی چندین بار به عنوان حمایت عمل کرده است، در حالی که سطح 23.6٪ در برابر قیمت مقاومت می کند.
مزایای استفاده از حمایت و مقاومت
تشخیص صحیح و استفاده از این شاخص ها در تصمیم گیری های معاملاتی می تواند مزایای قابل توجهی را برای تریدر ها و سرمایه گذاران به ارمغان بیاورد که در ادامه اشاره مختصری به هریک از این مزایا شده است.
✔️ کمک استراتژی معاملاتی بهتر: بازار معاملات ارزهای دیجیتال به بی ثباتی مشهور هستند. سرمایه گذاران مبتدی ممکن است در صورت ورود به بازار بدون رویکرد استراتژیک متحمل خسارات قابل توجهی شوند. استفاده از این سطوح به معامله گران اجازه می دهد تا یک طرح یا استراتژی معاملاتی برای واکنش متقابل در برابر نوسانات بازار برای سود بیشتر برای خود تعیین کنند و منطقی ترین تصمیمات را بر اساس تغییرات و رویداد های بازار بگیرند.
✔️ شناسایی روند های چگونه شکست های کاذب را معامله کنیم؟ بازار: توانایی شناسایی روندهای بازار برای هر تریدر در بازار ارزهای دیجیتال بسیار مهم و حیاتی است. سطح پشتیبانی و مقاومت برخی از بینش ها را در مورد روند مداوم بازار ارائه می دهد. برای معامله گرانی که در معاملات آتی ارزهای دیجیتال شرکت می کنند، ورود در زمان مناسب و با استفاده از این سطوح می تواند به معنای پتانسیل سود قابل توجه باشد.
✔️ تشخیص نقاط بحرانی ورود و خروج: تریدر ها از شاخص های حمایت و مقاومت برای شناسایی نقاط ورود و خروج از پوزیشن های معاملاتی استفاده چگونه شکست های کاذب را معامله کنیم؟ می کنند. این سطوح به معامله گران کمک می کند فرصت های ورود و خروج به یک پوزیشن معاملاتی را شناسایی کنند.
✔️ مدیریت ریسک: این سطوح می توانند به عنوان ابزارهای قوی مدیریت ریسک عمل کنند. به عنوان مثال ، یک معامله گر با موقعیت لانگ (خرید) می تواند استاپ لاس یا حد ضرر را دقیقاً زیر سطح حمایت قرار دهد. این به معامله گر کمک می کند از ضررهای قابل توجه در روند نزولی جلوگیری کند. به همین ترتیب یک معامله گر با موقعیت شورت (فروش) می تواند حد ضرر چگونه شکست های کاذب را معامله کنیم؟ را نزدیک به سطح مقاومت قرار دهد.
ریسک ها
دو ریسک عمده درباره استفاده از این شاخص ها در تصمیم گیری های معاملاتی وجود دارد که عبارتند از:
✖️ برک اوت های اشتباه: کاملاً معمول است که قیمت دارایی کمی بالاتر از مقاومت یا زیر سطح حمایت هم برود تا بعداً به این سطوح برگردد. این می تواند برای معامله گران تازه کار سردرگمی ایجاد کند. علاوه بر این، اگر یک معامله گر استاپ لاس را دقیقاً زیر پشتیبانی قرار دهد، شکست های کاذب می تواند باعث ایجاد ضررهای قابل توجهی شود. به همین دلیل تریدرهای تازه کار هنگام استفاده از این شاخص ها برای معامله باید محتاط باشند.
✖️ چالش های یافتن حمایت و مقاومت: شناسایی سطح حمایت و مقاومت یک روند پیچیده است. برای یک مبتدی ممکن است تعیین دقت در سطح مطلوب دشوار باشد. از سوی دیگر ترید با شاخص های نادرست می تواند به سرعت به زیان قابل توجهی تبدیل شود یا بدتر از آن، موجب لیکوئید شدن دارایی شود.
سخن پایانی
صرف نظر از اینکه چه نوع معامله گری هستید، حمایت و مقاومت مفاهیم اساسی برای درک بازار و تصمیم گیری معاملاتی هنگام تحلیل تکنیکال است. حمایت به عنوان کف قیمت عمل می کند، در حالی که مقاومت به عنوان سقف عمل می کند. روش های مختلفی برای تشخیص حمایت و مقاومت می تواند وجود داشته باشد ، که برخی از آنها بر اساس تعامل قیمت و برخی از آنها بر اساس اندیکاتور های تکنیکال عمل می کنند. نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که هیچ قانون صد درصدی برای تشخیص این مناطق وجود ندارد. قابل اعتمادترین مناطق پشتیبانی و مقاومت مناطقی هستند که توسط چندین استراتژی تایید می شوند.
تله گاوی (Bull Trap) چیست؟ آشنایی با روشهای تشخیص الگوی تله گاوی
تله گاوی (Bull Trap) چیست؟ چطور الگوی تله گاوی را تشخیص دهیم؟ در بازارهای مالی و به ویژه بازار ارزهای دیجیتال فراز و نشیبهای زیادی وجود دارد. اگر با روشهای آنالیز داده آشنا نباشیم، متحمل ضررهای سنگینی میشویم. در بازار معاملات Bull Trap زمانی اتفاق میافتد که در یک روند نزولی جهت حرکت برای مدتی تغییر میکند. معاملهگران با این باور که روند نزولی پایان یافته و افزایش قمیت همچنان ادامه دارد، یک دارایی را میخرند. اما بلافاصله بعد از ایجاد سقف جدید شاهد افت شدید قیمت میشوند. با میهن بلاکچین همراه باشید تا با شناخت درست از Bull Tap و نشانههای تشکیل تله گاوی موفقیت در سرمایهگذاری مالی را افزایش دهیم.
تله گاوی در ارز دیجیتال چه زمانی اتفاق میافتد؟
معمولا Bull Trap در دورههایی اتفاق میافتد که عدم اطمینان بر بازار حاکم باشد یا در مورد یک دارایی خاص اطلاعات نادرستی وارد بازار شود. از آنجایی که معاملهگرهای غیرحرفهای ادامه روند نزولی یک دارایی را اشتباه حدس میزنند و تصور میکنند روند صعودی آن شروع شده است، از اصطلاح «تله گاوی» استفاده میشود. در چنین شرایطی احساس امنیت کاذب منجر به ضرر و زیان سنگین سرمایهگذار میشود.
زمانی که تریدر به تله گاوی مشکوک میشود باید فورا از معامله خارج یا وارد پوزیشن فروش (Short Position) شود. در این شرایط استفاده از حد ضرر (Stop Loss Order) کمک میکند تا معامله تحت تاثیر احساسات بازار قرار نگیرد، مخصوصا زمانی که حرکت بازار آهسته باشد.
در بازارهای مالی و به ویژه بازار رمزارزها شناسایی تله گاوی دشواریهای خاص خودش را دارد. بهترین راه برای جلوگیری از Bull Trap توجه به علائم هشداردهنده مانند کم شدن حجم معاملات است.
عملکرد و مکانیسم تله گاوی چگونه است؟
تله گاوی برای افرادی که در الگوهای برگشتی خرید میکنند، عواقب بدی دارد. نمودار یک سهم یا ارز دیجیتال را تصور کنید که در روند نزولی قرار دارد. بعد از مدتی، ثبیت قیمت از یک نقطه شروع میشود که محدوده رِنج (Range) نام دارد. در طول این محدوده گاوها و خرسها در یک نبرد محبوس میشوند و هر طرف سعی میکند قیمت را در جهت مخالف فشار دهد. به عبارت دیگر، خرسها تلاش میکنند تا کف قیمتی جدیدی بسازند و گاوها برای افزایش قیمت میجنگند.
درصورتی که در این نبرد حمایت محدوده رنج بشکند قیمت به یک کف جدید سقوط میکند. درست زمانی که تصور میشود روند نزولی مجددا شروع شده، گاوها برمیگردند و قیمت را به بالاتر از سطح قبلی میرسانند. بسیاری از تریدرها این حرکت را یک الگوی برگشتی صعودی میدانند و با تصور پایان روند نزولی شروع به خرید میکنند، اما متاسفانه این روند فقط یک حرکت موقت است. روند نزولی قمیت به زودی بازمیگردد و خریداران در سقف یا نزدیک به سقف ضررهای سنگینی را متحمل میشوند.
تله گاوی در بازار کریپتو به چه معناست؟
به دلیل ریکاوری سریعی که اتفاق میافتد، به تله گاوی جهش گربه مرده (Dead Cat Bounce) هم گفته میشود. شرایط و عملکرد Bull Trap در بازار کریپتو دقیقا مشابه سایر بازارهای مالی است. به طور مثال اگر قیمت یک آلتکوین طی چند روز پیوسته در حال افزایش باشد ممکن است تصور کنید که این روند صعودی در روزهای بعد هم ادامه دارد؛ بنابراین، مقداری از این آلتکوین را میخرید و به امید کسب سود منتظر افزایش قیمت میمانید.
اما اتفاق برعکسی میافتد و در یک موقعیت بازنده گرفتار میشوید. در این شرایط شاهد یک روند نزولی هستید و چارهای ندارید جز اینکه منتظر الگوی برگشت صعودی بمانید و کف قیمت را بخرید. زمانی که قیمت از روند صعودی عقبنشینی میکند و به روند نزولی برمیگردد، تله به این شکل خودش را نشان میدهد.
اهمیت روانشناسی در تلههای گاوی چیست؟
گاوها سوار بر موج گاوی بازار هستند و به موازات آن حرکت میکنند. این شرایط تا برگشت روند نزولی بعدی خوب و مطلوب است. اما زمانی که بازار نزولی شود ممکن است با گرفتار شدن در تله گاوی مجبور شوند پوزیشنها را با ضرر تسویه (Liquid) کنند. از آنجایی که معمولا ذهنیت سرمایهگذاران یکطرفه (به شدت خرسی یا گاوی) است، این امکان وجود دارد که سرمایهگذاران در بازار صعودی گرفتار تله خرید در سقف و فروش در کف شوند. کارشناسان ایجاد ذهنیت دوطرفه را برای موفقیت در بازارهای صعودی و نزولی پیشنهاد میکنند. یک ذهنیت دوطرفه به کسب سود در بلند مدت کمک میکند.
موارد استفاده از تله گاوی چیست؟
معمولا تریدرهای روزانه و سرمایهگذاران بلندمدت با هدف سوءاستفاده از فعالان ناآگاه و غیرحرفهای بازار از تله گاوی استفاده میکنند. Bull trap برای تریدرهای روزانه به منزله فرصتی برای پوزیشنهای شورت است؛ زیرا قیمت ابتدا به بالاترین سقف قبلی میرسد. سپس روند نزولی مجددا شروع میشود و تریدر از این حرکت قیمت سود میبرد. Bull Trap برای سرمایهگذاران بلندمدت فرصتی برای خرید در قیمتهای پایینتر است. این دسته از سرمایهگذاران توانایی نگهداری سرمایه تا روند صعودی بعدی را دارند.
دلایل ایجاد Bull Trap چیست؟
عوامل زیادی باعث ایجاد تله گاوی میشوند و کافی نبودن حجم خرید در رالی صعودی و ناتوانی در بالاتر رفتن از سقف قبلی مهمترین فاکتور است. حجم خرید ضعیف حاکی از آن است که سرمایهگذاران به خرید در یک قیمت پایین خاص تمایل چندانی ندارند و گاوها برای بالا بردن قیمت به اندازه کافی قوی نیستند. یکی دیگر از دلایل رایج ایجاد تله گاوی، شکسته شدن نادرست الگوی تثبیت است. قیمت از محدوده رنج به سمت بالا حرکت میکند، اما بعد به سرعت کاهش پیدا مییابد و روند نزولی مجددا شروع میشود.
چطور تله گاوی در بازار ارزهای دیجیتال را تشخیص دهیم؟
با مفهوم تله گاوی، مکانیسم و دلایل ایجاد آن آشنا شدیم. حال برای تشخیص تله گاوی در بازار ارزهای دیجیتال چند روش وجود دارد که در ادامه آنها را توضیح میدهیم.
واگرایی RSI
گاهی اوقات برای شناسایی Bull Trap یا Bear Trapهای احتمالی از شاخص قدرت نسبی (RSI) استفاده میشود. RSI یکی از شاخصهای تحلیل تکنیکال است و کمک میکند بفهمیم یک سهم یا ارز دیجیتال بیشازحد یا کمترازحد خرید شده یا هیچکدام از این موارد اتفاق نیفتاده است. فرمول RSI به شکل زیر است:
RSI= 100 – (100 / (1 + (average gains at closing /average losses at closing)))
معمولا شاخص RSI در بازه زمانی ۱۴ روزه محاسبه میشود، اما برای سایر بازههای زمانی نیز قابل اجرا است. مدت بازه هیچ نقشی در نتیجه شاخص ندارد؛ چرا که فاکتور زمان در فرمول نیست.
اگر شاخص RSI بالا باشد به معنای خرید بیش از حد و فشار فروش است. در این شرایط تریدرها خیلی مشتاق هستند که سود را به جیب بزنند و معامله را ببندند؛ بنابراین، ممکن است شکست روند (Breakout) و شروع روند صعودی به معنای ادامهیافتن افزایش قیمت نباشد.
کافی نبودن حجم معاملات
زمانی که بازار خط روند را به سمت بالا بشکند، باید منتظر افزایش محسوس حجم معاملات باشیم؛ زیرا افراد بیشتری با امید افزایش قیمت اقدام به خرید میکنند.
درصورتی که هنگام شکست روند، حجم معاملات افزایش چندانی نداشته باشد یا بدون حجم باشد به معنای آن است که سرمایهگذاران تمایلی به خرید در این سطح قیمت ندارند و رالی صعودی پایدار نیست. افزایش قیمت بدون افزایش حجم ممکن است دستکاری رباتهای معاملاتی و تریدرها برای فریب دیگران به نفع پوزیشن خودشان باشد.
وجود نداشتن مومنتوم در بازار
زمانی که یک سهم یا ارز دیجیتال با کندلهای قرمز پشتسرهم سقوط شدید یا گپ قیمتی را تجربه میکند و سپس به آرامی برمیگردد، نشانهای از تله گاوی است. ماهیت اصلی بازار حرکت در چرخه است. به عبارت دیگر بعد از اینکه قیمت به اوج چرخه رسید، دوره تثبیت را میگذاراند؛ زیرا گاوها و خرسها برای سلطه بر بازار با هم میجنگند. فقدان مومنتوم در بازار یک هشدار زودهنگام و نشانه آمادگی بازار برای برگشت است.
عدم وجود شکست روند
تشکیل کف و سقفهای جدید پایینتر از کف و سقفهای قبلی نشانه کاهش قیمت است. تا زمانی که افزایش قیمت نتواند سقفهای بالاتری تشکیل بدهد روند نزولی کماکان ادامه مییابد. بیتوجهی به تایید روند مهمترین اشتباه افرادی است که گرفتار تله گاوی میشوند. اگر سقف فعلی نتواند بالاتر از سقف قبلی تشکیل شود نشانه روند نزولی یا رنج است. این شرایط معمولا «سرزمین هیچ کس» نام دارد، زیرا بدترین نقطه برای خرید است مگر اینکه سرمایهگذار دلایل بسیار خوبی داشته باشد.
گرچه این شرایط برای بسیاری از معاملهگران ناامیدکننده است؛ اما بهتر است به جای ورود عجولانه و گرفتار تله شدن، منتظر تایید روند بمانند و با اطمینان بیشتر در قیمت بالاتر بخرند.
بررسی مجدد سطوح مقاومت
اولین نشانه نزدیک شدن به تله گاوی این است یک مومنتوم صعودی برای مدت طولانی حفظ میشود، اما به سرعت به یک محدوده مقاومت خاص واکنش نشان میدهد. زمانی که یک ارز دیجیتال با فشار نزولی اندک، روند صعودی قوی را بسازد به این معناست که خریداران از همه منابعشان استفاده کردهاند. اما سرمایهگذاران در مواجهه با سطوح مقاومت تمایلی به شکستن سطح مقاومت ندارد و بنابراین معمولا روند قیمت قبل از بالارفتن معکوس میشود.
ایجاد کندل مشکوک صعودی بزرگ
در آخرین مرحله تله، یک کندل بزرگ صعودی تشکیل میشود که معمولا حجم کندل بیش از حجم کندلهای قبلی است. این اتفاق، آخرین تلاش گاوها برای کنترل بازار قبل از معکوس شدن قیمت است. البته دلایل دیگری هم دارد که عبارتند از:
- سرمایهگذاران بزرگ با هدف جذب خریداران خرد قیمت را بالا میبرند.
- سرمایهگذاران جدید با اطمینان از اینکه شکست روند رخ داده اقدام به خرید میکنند.
- فروشندههای بازار عمدا به خریداران اجازه میدهند برای مدت کوتاهی بر بازار سلطه پیدا کنند. به این ترتیب، سفارشهای فروش (Sell Limit) بالاتر از محدوده مقاومت پذیرفته میشوند.
تشکیل محدوده رنج
آخرین ویژگی ایجاد Bull Trap، تشکیل الگوی رنج شبیه به الگویی است که در سطح مقاومت ایجاد میشود. قیمت یک دارایی در بین سطح حمایت و مقاومت در یک محدوده رنج نوسان دارد. از آنجایی که ممکن است بازار سقفهای بالاتر کوچک تشکیل دهد، احتمالا محدوده رنج به ویژه در قسمت بالایی به طور کامل شکل نگرفته است. با این حال تشکیل تله گاوی قابل تشخیص است؛ زیرا همان کندل بزرگی که گفته شد، شکل میگیرد و خارج از محدوده رنج بسته میشود.
جمعبندی
تله گاوی (Bull Trap) نتیجه تحلیل نادرست از حرکت قیمت است. زمانی سرمایهگذار گرفتار تله گاوی میشود که الگوی برگشتی در یک روند نزولی را به اشتباه تشخیص دهد و تصور کند روند صعودی شروع شده است، اما غافل از اینکه هنوز در موج نزولی هستیم و در یک روند صعودی ناپایدار بلافاصله بعد از ایجاد سقف جدید با افت شدید قیمت مواجه میشویم؛ بنابراین خرید در سقف یا نزدیک به سقف برابر با ضررهای سنگین است. خوشبختانه، روشهای تشخیص تله گاوی ارزهای ارزهای دیجیتال کمک بزرگی به سرمایهگذاران میکند. آیا شما تا به حال گرفتار تلهگاوی شدید؟ آیا استراتژیهای تشخیص تله گاوی به شما کمک کرده است؟ مطمئنا اگر دانش کافی داشته باشیم لذت سرمایهگذاری در بازار کریپتو چند برابر میشود.
استراتژی خط روند در بازار فارکس و نحوه اجرای آن
خط روند یکی از بهترین ابزار در معاملات بازار فارکس به شمار میرود. از این خط میتوان در معاملات روزانه، معاملات نوسانی یا هرنوع معامله دیگری استفاده کرد. در صورت استفاده صحیح از این خط میتوان پیشبینی و تحلیل خوبی از وضعیت قیمتها به دست آورد.
برای درک و ترسیم خط روند از استراتژیهای مختلف استفاده میشود، در این مقاله استراتژی خط روند را مورد بررسی قرار میدهیم تا بر اساس آن بهترین خط را بتوانیم ترسیم کنیم و از سود خوبی بهرهمند شویم. روشهای زیادی برای استفاده از این خطوط وجود دارد اما در اینجا ما چند مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی بر اساس خط روند را بررسی میکنیم.
کاربرد استراتژی خط روند در معاملات فارکس
استراتژی معاملات فارکس تکنیکی است که توسط یک معاملهگر فارکس برای تعیین خرید یا فروش یک جفت ارز در هر زمان معین استفاده میکند. استراتژیهای معاملات Forex میتواند بر اساس تجزیه و تحلیل تکنیکال یا رویدادهای تحلیلی و مبتنی بر اخبار باشد.
این استراتژیها معمولاً از سیگنالهای معاملاتی تشکیل شده است که تصمیمات خرید یا فروش را مشخص میکند. استراتژیهای بسیاری برای معاملات فارکس وجود دارد که محبوبترین آن استراتژی بر اساس خط روند ترسیمی است. در ادامه به بررسی انواع استراتژیها در خصوص این خط میپردازیم. با درک این نوع استراتژی میتوانید نحوه انجام معاملات خود در بازار فارکس را بهبود ببخشید.
چگونه خط روند به معامله کمک میکند؟
برای تعیین جهت روند قیمت از این خط استفاده میشود. معاملهگران میتوانند با استفاده از این خط تصمیم بگیرند که روند قیمت ادامه خواهد داشت یا بر خلاف روند مورد نظرشان حرکت میکند. با هر دو استراتژی، تفسیر خط روند یکسان است:
- قیمت بالاتر از خط روند صعودی، روند صعودی است
- قیمت زیر خط روند نزولی، روند نزولی است
استراتژیهای معاملاتی خط روند
روشهای زیادی برای استفاده از این خط وجود دارد. در اینجا چند مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی خط روند را مورد بررسی قرار میدهیم. استراتژیهای معاملاتی این خط یکی از محبوبترین گزینهها در میان معاملهگران فارکس برای بررسی تکنیکال بازار است.
استراتژی جهش یا بازگشت خط
هدف این استراتژی معامله با روندی است که توسط خط روند پشتیبانی میشود. در این استراتژی باید یا نزدیک به خط روند صعودی بخرید یا نزدیک به خط روند نزولی بفروشید. جهش خط نیز از رویکردهای معاملاتی پیروی از روند است.
در این استراتژی از خط برای ثبت معاملات زمانی استفاده نمیشود. بلکه برای شناسایی سناریوهایی است که در آن خط بهعنوان حمایت یا مقاومت عمل میکند.
بهطور مثال در تصویر زیر، قیمت برای سومین بار متوالی از خط خارج شد و اعتبار خط را تأیید کرد. سپس، معاملهگران به دنبال الگوهای تکنیکال دیگری در مورد زمان بازگشت به ورود معاملات هستند. در این مورد، قیمت، یک سطح مقاومت افقی را در اطراف جهش خط ایجاد کرده است. سپس سطح افقی اجازه میدهد تا معاملات پس از شکست، زمانبندی شود.
جهش یا بازگشت خط ممکن است در چند بازه زمانی نیز مورد استفاده قرار گیرد و هنگامی که خط روند بلندمدت ایجاد شد، معاملهگر میتواند با استفاده از سایر مفاهیم تکنیکال به بازههای زمانی پایینتر حرکت کند.
در این استراتژی، معاملهگر میتواند بسیار محافظه کار باشد و توقف ضرر را در تمام مراحل زیر خط روند قرار دهد یا از توقف ضرر در زیر سطح مقاومتی نیز استفاده کند.
- ایجاد روند قیمت: بالا، پایین یا افقی
- یک خط با حداقل سه نقطه نوسان متصل کنید
- خط را به آینده بسط دهید
- منتظر بمانید تا قیمت در موقعیت دیگری با خط تماس داشته باشد
- یک سفارش محدود در خط با تغییر قیمت ایجاد کنید
- هنگامی که قیمت، خط را لمس کرد، در جهت روند وارد معامله شوید
- یک سفارش برای توقف ضرر تحت نوسان قبلی در یک روند صعودی قرار دهید
- حداقل میزان سود خسارت را 1:2 تعیین کنید
استراتژی شکست خط
شکست این خط میتواند بهعنوان شکلی از معاملات استفاده شود، اما این چیزی نیست که از آن برای استفاده مداوم توصیه شود. در ابتدا باید از خود بپرسیم شکست خط چگونه میتواند استراتژی پیروی از روند باشد؟ این امر با مبادله شکست روندهای کوتاهمدت در جهت روند بزرگتر انجام میشود.
محبوبترین استراتژی معاملاتی خط روند که در بازار فارکس پیادهسازی میشود استراتژی شکست است. شکست میتواند برخی از بهترین حرکات را در بازار معاملات فارکس انجام دهد و بیشترین سود را نصیب شما کند.
در این استراتژی باید گرفتن برای بهترین نتایج، در حالی که بازار در یک بازه زمانی بالاتر و روند صعودی قرار دارد، فقط به دنبال خرید باشید. همچنین در هنگامی که بازار در روند نزولی در بازه زمانی پایینتری قرار دارد، فقط به دنبال فروش باشید.
- یک روند بلند مدت ایجاد کنید
- منتظر بمانید تا قیمت اصلاح شود یا بر خلاف روند بلندمدت حرکت کند
- برای این اصلاح کوتاهمدت یک خط روند دیگر ترسیم کنید
- منتظر بمانید تا قیمت از این خط عبور کند
- در شکست خط نزولی، خرید کنید یا در صورت شکست خط روند صعودی، بفروشید
- یک دستور توقف ضرر از خط روند وارد کنید تا شکست روند رخ دهد
- توقف ضرر خود را در طرف دیگر خط روند قرار دهید
- حداقل میزان سود خسارت را 1:2 تعیین کنید
استراتژی تلاقی خطوط روند
خطوط روند ابزارهای قدرتمند هستند، اما باید توجه داشت که هیچ یک از شاخصهای فنی یا سیستم معاملاتی قیمت، کامل نیستند. باید همیشه با ترکیب بیش از یک تکنیک تجزیه و تحلیل و انتظار برای فرصتها، به دنبال بهترین نتیجه بود. با این کار احتمال موفقیت خود را در بازار فارکس افزایش دهید. در استراتژی خط با تلاقی، همانطور که از نامش پیداست، مستلزم عوامل مختلفی است که برای یک معامله باید با یکدیگر هماهنگ شوند. این هماهنگی میتواند تلاقی خطوط حمایتی و مقاومتی، تلاقی میانگین متحرک چندگانه یا حتی تلاقی دیگر الگوهای معاملاتی باشد.
استراتژی تلاقی اساساً مفهومی است که در آن همه سیگنالها با یکدیگر هماهنگ میشوند. این هماهنگی در تصمیمگیری در مورد معامله کردن یا نکردن کمک می کند. مفهوم معاملات تلاقی بر این فرض است که وقتی همه سیگنالهای احتمالی وجود داشته باشد، احتمال موفقیت بیشتری در معاملات دست میآوریم.
نکات کلیدی استراتژی تلاقی خطوط عبارت است از:
- در این استراتژی، همگرایی زمانی اتفاق میافتد که از ایدهها یا استراتژیهای متعددی وجود داشته باشد. باید این امر برای تشکیل یک ایده یا استراتژی واحد و منسجم استفاده شود.
- در استراتژی تلاقی، ایجاد استراتژی متشکل از لایهای است که از چندین نوع تجزیه و تحلیل یا نظریه استفاده میکند و میتواند به اهداف سرمایهگذاران در محدوده ریسک آنها برسد.
- در تجزیه و تحلیل تکنیکال، تلاقی ناشی از به کارگیری چندین شاخص یا سیگنال برای ایجاد نقاط ورود و خروج یا عکس این قضیه است.
استراتژی معاملات در حالت روند خنثی
یکی از حالتهایی که برای استفاده انواع استراتژی خط ورند باید با آن آشنا شویم، حالت خنثی در بازار معاملات فارکس است. حالت خنثی موضعی را در بازار توصیف میکند که بازار نه بهصورت صعودی است و نه بهصورت نزولی میباشد؛ به عبارت دیگر، نسبت به قیمت، بازار حساسیتی از خود نشان نمیدهد.
اگر یک معاملهگر در بازار معاملات فارکس نظری بی طرف داشته باشد (با این باور که شاخص بازار معاملات در آیندهای نزدیک نه ارزش خود را افزایش میدهد و نه ارزش خود را از دست میدهد). میتواند استراتژی را اختیار کند که علیرغم عدم تحرک در بازار معاملات، به سود برسد و بازار سودآوری را تجربه کند.
استراتژیهای معاملات خنثی در بازار، سرمایهگذاران را قادر میسازد تا در زمانی که شاخص بازار در قیمت حرکت نمیکند یا در محدوده محدود قیمت قرار میگیرد، درآمد کسب کنند. این امر را میتوان با استفاده از روشهای مختلف به دست آورد. اما قبل از آن باید درک صحیحی از حالت خنثی داشته باشیم.
مفهوم حالت خنثی
هنگامی که قیمت در بازار معاملات با افزایش جزئی در طول زمان افزایش یا کاهش مییابد، گفته میشود که بازار به یک طرف حرکت میکند. هنگامی که قیمت به صورت افقی حرکت میکند، روند خنثی ایجاد میشود که در این حالت، در طول زمان بازار نه صعودی است و نه نزولی.
یک روند خنثی میتواند پس از افزایش یا کاهش مداوم قیمت هنگامی رخ دهد که قیمت شروع به مقاومت یا حمایت میکند. درنتیجه در یک دوره تثبیت وجود دارد. این روندها میتوانند روزها، هفتهها یا حتی ماهها ادامه داشته باشند. استراتژی معاملات خنثی میتواند با یک موقعیت طولانی در خصوص یک ارز و یک موقعیت کوتاه در یک ارز دوم به طور همزمان استفاده شود.
اهمیت سطوح حمایتی و مقاومتی در استراتژی خط روند
پس از آنکه با انواع استراتژیهای خط روند و نحوه کاربرد آنها شدید، شناسایی نقاط حمایتی و مقاومتی از دیگر نکات مهم است. شناسایی و بررسی نقاط حمایتی و مقاومتی در بازار معاملات فارکس با شما کمک میکند تا در بهترین زمان ممکن بتوانید خرید را انجام دهید یا به فروش روی بیاورید.
مفاهیم حمایت و مقاومت در سطح معاملات بازار فارکس بدون شک دو مورد از مهمترین ویژگیهای تجزیه و تحلیل تکنیکال در بازار فارکس است. به عنوان بخشی از تجزیه و تحلیل تکنیکال، این دو اصطلاح پس ترسیم خط روند توسط معاملهگران به کار میرود.
این دو سطح برای اشاره به سطوح قیمت در نمودارهایی استفاده میشود که یا در برابر افزایش با مانع روبهرو شدهاند یا در نقطهای قرار دارند که از قیمت از آن نقطه کمتر نمیشود. درنتیجه سطح حمایتی و مقاومتی ار اهمیت بسیار بالایی در انواع استراتژی خط روند برخوردار است. چنین سطوحی را باید به خوبی برای به دست آوردن مهارت در معاملات بازار فارکس، شناسایی کرد.
سطوح حمایتی
سطوح حمایتی در واقع سطوحی هستند که قیمت در آن سطح، در گذشته با مشکل افزایش روبهرو بوده است اما توانسته از پس آن برآید؛ به عبارت دیگر، سطح حمایتی سطحی است که در آن کاهش قیمت متوقف میشود. بررسی این سطح برای پیشبینی روند صعودی قیمت اهمیت زیادی دارد. بهعنوان مثال، قیمت در بازار معاملات در صبح تا ۹۰ دلار کاهش مییابد. سپس تقریباً در پایان وقت معاملاتی، قیمت ۸۹.۹۵ دلار میشود و سپس دوباره صعود میکند و به ۹۱ دلار میرسد.
در این مثال، چند سطح حمایتی ایجاد میشود و توسط یکدیگر یک منطقه حمایتی را تشکیل میدهند. مناطق حمایتی بسیار مهمتر از یک سطح واحد هستند زیرا نشان میدهند که بازار چندین بار تلاش کرد تا از آن منطقه عبور کند، اما نتوانست آن را حفظ کند. در این مثال، منطقه حمایتی محدوده ۸۹.۹۰ دلار تا ۹۰ دلار خواهد بود.
شکل زیر نمونهای از یک ناحیه حمایتی را نشان میدهد. توجه کنید که چگونه قیمت بارها و بارها به منطقهای مشابه منتقل میشود و به نظر میرسد از آن عقبنشینی میکند. منطقه حمایتی در این شکل مشاهده میشود زیرا نشان میدهد که خریداران مایلاند در آن منطقه قیمت، وارد بازار شوند (فروشندگان عقبنشینی میکنند) و قیمت را به عقب میرسانند. چنین حالتی برای خریدارانی که نقد هستند موقعیت بسیار خوبی است. شناسایی چنین سطحی میتواند سود بسیار خوبی را برای شما در بر داشته باشد.
شاید در ابتدا مفهوم این سطح ساده به نظر برسد، اما شناسایی اشکال مختلف آن تنها در طول زمان و تمرینهای بسیار به دست میآید. این تمرینها به شما برای تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای در بازار معاملات فارکس بسیار کمک میکند. برای آنکه بتوانید به مهارتی دست پیدا کنید که سطوح حمایتی را به آسانی شناسایی کنید، اقدامات زیر پیشنهاد میشود:
- نمودار را انتخاب کنید که بازه زمانی طولانی از آن وجود داشته باشد
- نمودار دارای فراز و نشیبهای بسیار باشد
- سطوح حمایتی مختلف را در ابتدا بر روی نمودار برای خود مشخص کنید
- سپس در زمان حال یک سطح حمایتی را مشخص کرده و بررسی کنید که آیا در آینده آن سطح حمایتی بوده است یا خیر
سطوح مقاومتی
سطوح مقاومت مناطقی را مشخص میکند که قیمت نمیتواند از آن سطح بالاتر برود. به عبارت دیگر، سطح مقاومت جایی است که قیمت از افزایش باز میایستد. سطوح مقاومت نیز مناطق مقاومتی را تشکیل میدهند. اگر سهم به ۹۰ دلار برسد، سپس کاهش یابد، به ۹۰.۱۰ دلار افزایش یابد، سپس کاهش یابد و به ۹۰.۵۰ دلار افزایش یابد و کاهش یابد، معاملهگر میداند که بازه قیمتی ۹۰ تا۹۰.۱۰ دلار منطقه مقاومتی را نشان میدهد.
اگر قیمت از منطقه مقاومتی نیز عبور کند و کاهش یابد، بایستی روندی نزولی برای قیمت در نظر بگیریم. همچنین اگر قیمت از منطقه مقاومتی عبور نکند و مجدد افزایش قیمت رخ دهد، روند مثبت و صعودی برای قیمت میتوان در نظر گرفت. در چنین حالتی در طول زمان میتوان خط روند آن را نیز به آسانی ترسیم کرد.
شکستهای روند در سطوح حمایتی و مقاومتی و شکستهای کاذب روند
حمایت زمانی رخ میدهد که قیمت از سطح یا ناحیه مقاومتی عبور کند. بهعنوان مثال، اگر سهم به طور مکرر تا ۱۰۰ دلار افزایش یافته است، اما نمیتواند از این قیمت بیشتر شود، ۱۰۰ دلار سطح مقاومت برای آن ارز خاص است. وقتی قیمت بالاخره به بالای ۱۰۰ دلار رسید، این یک شکست در سطح است. وقتی قیمت به سطح مقاومتی یا حمایتی میرسد اما شکست نمیخورد، به آن آزمون قیمت گفته میشود؛ یعنی آن سطح مورد آزمایش قرار گرفته است.
اگر قیمت به سرعت از مسیر حمایتی یا مقاومتی که به تازگی از آن خارج شده است به عقب برگردد، به آن شکست سطح حمایتی یا شکست سطح مقاومتی میگویند. اگر قیمت در سطح مقاومتی ۱۰۰ دلار در حال افزایش است و سپس قیمت به بالاتر از این سطح حرکت کند، این یک شکست در آن سطح محسوب میشود.
اگر مدت کوتاهی بعد از آن به زیر ۱۰۰ دلار بازگردد و پایین بیاید، این شکست، یک شکست کاذب محسوب میشود. برای آنکه بتوان به دقت پیشبینی لازم را در بازار معاملات فارکس انجام داد، باید شکستهای کاذب در سطح مقاومتی یا حمایتی را از شکستهای واقعی تشخیص داد.
شکستهای کاذب میتواند یک نشانه قدرتمند برای انجام معاملات نیز باشد. به عنوان مثال، اگر روند صعودی باشد. قیمت عقبنشینی کرده و یک مثلث را در نمودار ایجاد می کند (هر الگوی قیمتی که قیمت آن بارها و بارها از یک منطقه حمایتی بالا میرود). قبل از آنکه قیمت بالاتر برود، غالباً شکست کاذب رخ میدهد. از آنجا که این روند صعودی است، میتوانیم به دنبال یک شکست کاذب به سمت نزولی، زیر سطح حمایتی باشیم. پس از آن یک جهش شدیدتر را شاهد هستیم.
در روندهای صعودی یا نزولی قیمت، سطوح مختلف حمایتی یا مقاومتی وجود دارد. باید بر اساس آنها، شکستهای کاذب یا واقعی را شناسایی کرد. در صورتی که بتوانید شکستهای کاذب را از شکستهای واقعی تشخیص دهید، اطمینان خاطر بیشتری به آن سطح حمایتی یا مقاومتی پیدا میکنید. درنتیجه بدون داشتن هیچگونه شکی خرید یا فروش خود را انجام میدهید. در صورتی هم که شکست واقعی رخ داده باشد، با احتیاط بیشتری به معامله میپردازید و مطمئن میشوید که تغییر روندی در قیمت صورت خواهد گرفت.
در بازار معاملات فارکس، استراتژیهای بسیار زیادی برای بررسی بازار و پیشبینی شرایط خرید یا فروش وجود دارد. با استفاده از این استراتژیها میتوانید به سود بسیار زیادی دست پیدا کنید. در حالت عکس آن یاعدم توجه به آنها، ضرر بسیاری متوجه شما خواهد شد.
یکی از محبوبترین استراتژیهای ممکن در بازار معاملات فارکس، استراتژی خط روند است. انواع مختلف استراتژی وجود دارد. با استفاده از خط روند، فروش، خرید یا عدم انجام معامله را به شما یادآور میشود. در صورتی که بتوانید انواع این استراتژیها را تمرین بسیار کنید. بر بازار مسلط خواهید شد و مناطق حمایتی و مقاومتی در نمودار را شناسایی میکنید. درنتیجه بدون شک به فرد موفقی در دنیای فارکس تبدیل خواهید شد.
بازار فارکس، بازار کسب مهارت است. شما تنها در صورت داشتن مهارتهای بسیار زیاد برای شناخت بازار میتوانید بهترین معاملهگر باشید. برای کسب این مهارتها خواندن و تمرین بسیار زیاد میتواند برای شما نتیجهبخش باشد.
آموزش ترید ارز دیجیتال با الگوهای مثلثی
الگوهای مثلثی یکی از بهترین الگوها برای ترید در بازار ارزهای دیجیتال است. این الگو که دارای سه نوع صعودی، نزولی و متقارن است، درصد خطای کمی دارد و معمولاً سودآوری نسبتاً خوبی را رقم میزند. در این مقاله به شناخت این الگو و انواع آن خواهیم پرداخت و در نهایت نکات کلیدی هنگام استفاده از الگوی مثلث را مرور خواهیم کرد.
الگوی مثلث چیست؟
ترید ارز دیجیتال فعالیتی پیچیده، پرچالش و پرتکنیک است. هر کسی که میخواهد وارد این عرصه شود، باید آموزشهای زیادی را پشت سر بگذارد و به مطالب و مباحث متنوعی مسلط شود. یکی از مهمترین مباحث، الگوهای مثلثی (triangle patterns) است. تریدرهای زیادی از این الگو در تحلیل تکنیکال استفاده میکنند.
الگوهای مثلثی نه تنها تصویری جامع از میزان ریسک و پاداش بالقوه در یک معامله را به تریدرها نشان میدهند، بلکه برای طراحی استراتژیهای پیشبینی شکست، بسیار مفید هستند. علاوه بر این، الگوی مثلثی در مقایسه با سایر الگوها، درصد خطای کمتری دارد.
الگوی مثلثی به ساختارهای نموداری متشکل از کندلهای متعددی که در بین دو خط حمایت و مقاومت همگرا محصور شدهاند، گفته میشود. این دو خط همگرا شکل یک مثلث را ترسیم میکنند. این الگوها میتوانند به پیشبینی روند نزولی یا صعودی بازار کمک کنند. درصد خطای کم و احتمال موفقیت بالا مهمترین مزیتهای triangle patterns است.
چرا آشنایی با الگوهای مثلثی مهم است؟
تریدرها از الگوی مثلت استفاده میکنند؛ زیرا روشی بسیار آسان برای بررسی روند و جهت بازار است. همچنین در صورت شکست خوردن الگو، میزان خسارت قابل توجه نخواهد بود. مثلثها نقطه ورود به بازار را در نزدیکی تقاطع سطوح مشخص میکنند و از طریق کاهش حجم کندلها در نواحی قبل از شکست خطوط سرنخهایی حیاتی ارائه میدهند.
در تحلیل تکنیکال سه نوع الگوی مثلث وجود دارد:
- مثلت صعودی
- مثلت نزولی
- مثلت متقارن
مثلث صعودی
مثلث صعودی (Ascending Triangles) دارای یک ضلع افقی در بالا و یک ضلع شیبدار در پایین است. شکست الگو در جهت بالا از طریق شکست مقاومت افقی و در سمت پایین از طریق شکست ضلع شیبدار صورت میپذیرد. این الگوی مثلت معمولاً پس از یک تا دو ماه تشکیل میشود و در صورتی معتبر است که قیمت قبل از هر شکست، دو برخورد با بدنه مثلث داشته باشد. جزییات بیشتر این الگو را در تصویر زیر مشاهده میکنید.
معمولاً در ابتدای مثلث حجم کندلها قابل توجه است و به مرور افت میکند و حتی ممکن است این شاخص قبل از شکست روند به طور غیرعادی کاهش یابد. این الگو مستعد شکستهای کاذب است. در صورت شکست موفقیتآمیز، قیمتها معمولاً از الگو دور میشوند اما ممکن است در نزدیکی مناطق شکست دوباره نوسانهایی مشاهده شود.
غالباً شکست در الگوی مثلث در محدوده یک سوم پایانی اتفاق میافتد. شکستهای صعودی نسبت به شکستهای نزولی به زمان بیشتری برای رسیدن به هدف نیاز دارند. ارتفاع الگوی مثلث صعودی تأثیر مستقیمی بر نتایج دارد؛ چرا که هدف قیمتی بعد از شکست الگو به اندازه ارتفاع مثلث خواهد بود.
مثلث نزولی
الگوی مثلث نزولی (Descending Triangles) نشاندهنده یک روند نزولی در قیمت است. در شکل این الگو یک خط حمایت افقی در پایین و یک مرز مقاومت شیبدار در بالای صفحه دیده میشود. ارتفاع جهش کندلها و حجم آنها نیز به مرور کاهش مییابد. معمولاً قبل از شکست روند، حجم کم است و سپس شاهد افزایش زیاد حجم خواهیم بود.
باید دقت داشت که بسیاری از شکستهای روند بعد از حجمهای کم اتفاق میافتند. مانند مثلثهای صعودی، شکست ممکن است قبل از نقطه تلاقی خط مقاومت و حمایت اتفاق بیفتد. در تصویر زیر نمونه واضحی از یک الگوی مثلث نزولی قابل مشاهده است.
شکست در الگوهای مثلث نزولی ممکن است در هر جهتی باشد. صرف نظر از روند اولیه، مثلثهای نزولی ممکن است یک الگوی برگشتی یا الگوی ادامهدهنده باشند.
در زمان ترید با الگوهای مثلث نزولی باید دقت داشت که یک الگوی خوب بیش از دو برخورد با بالا و پایین مثلث دارد. بدون برخوردهای کافی در طول تشکیل الگو، مثلث نزولی اعتبار چندانی نخواهد داشت.
مثلث متقارن
الگوهای مثلث متقارن (Symmetrical Triangle) شکلهایی در نمودار قیمت هستند که از دو خط شیبدار مقاومت و حمایت در بالا و پایین تشکیل شدهاند. در تصویر زیر یک الگوی مثلثی متقارن را مشاهده میکنید.
مانند سایر الگوهای مثلثی، داشتن حداقل دو نقطه برخورد قیمت با الگو اهمیت بسیار زیادی دارد. برای اعتبار هر الگو میتوان نقاط تماس کندلهای قیمتی با مرزهای مقاومت و حمایت را بررسی کرد.
حجم کندلها در طول شکلگیری یک الگوی مثلث متقارن به مرور کاهش پیدا میکند. ایجاد این مثلثها معمولاً بیش از ۳ هفته زمان خواهد برد. شکست چنین الگوهایی ممکن است در جهت بالا یا پایین باشد.
ترید با الگوهای مثلث متقارن بهترین بازده را در هنگام معامله در جهت روند بازار دارد. در یک بازار نزولی، شکست صعودی میتواند ۱۵ درصد سود با احتمال شکست پایین ایجاد کند. به همین دلیل ترید با الگوهای مثلث متقارن طرفداران زیادی دارد.
چگونگی ترید با الگوهای مثلثی
مهمترین نکته برای شروع ترید با الگوهای مثلثی توجه به حرکت چندباره نمودار بین دو خط روند است. نباید فضای خالی زیادی در مثلث وجود داشته باشد. به یاد داشته باشید که شکستهای کاذب زیادی در این الگوها وجود دارد. باید بتوانید تمایزها بین الگوی مثلث و الگوهایی مثل Wedge یا Flag را تشخیص دهید.
به طور معمول شکلگیری الگوهای مثلثی صعودی دو ماه، مثلثی نزولی در بازار گاوی ۵۵ روز، مثلثی نزولی در بازار خرسی ۶۲ روز و مثلثی متقارن ۵۰ روز به طول میانجامد.
قبل از انجام معاملات مطمئن شوید که الگو حداقل دو بار قبل از شکست، با خطوط مرزی برخورد داشته است. قبل از شکست روند، حجم کندلها بسیار کم خواهد شد. بررسی میزان حجم جزو آزمایشهای مهم الگوی مثلث است.
خلاصه مطلب
الگوهای مثلثی یکی از بهترین راهکارها برای طراحی پوزیشنهای معاملاتی است. ترید با الگوهای مثلثی آسان و سودآور است. زمان تقریبی تشکیل الگوی مثلث حدود دو ماه است و تشخیص آنها در نمودارهای قیمت کار چندان سختی نیست. مانند تمام تکنیکهای معاملهگری احتمال بروز خطا در این الگو نیز وجود دارد اما خسارت ناشی از این اتفاق معمولاً سنگین نخواهد بود.
دیدگاه شما