ارزش بازار چیست؟
در معاملات تجاری یا هر معاملهای که شامل انتقال مالی باشد، شما باید ایدهی واقعبینانهای از ارزش دارایی داشتهباشید. یکی از روشهای محاسبهی ارزشِ دارایی به وسیلهی تعیین ارزش بازار است. در این مطلب، مفهوم ارزش بازار را توضیح میدهیم و نحوهی تعیین و موارد استفادهی آن را شرح میدهیم.
جدیدترین فرصتهای شغلی شرکتهای معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.
ارزش بازار چیست؟
ارزش بازار قیمتی است که خریداران حاضر به پرداخت آن برای چیز باارزش و مفیدی (دارایی) در بازار هستند.
درمورد داراییها یا نهادهای سهامی عام، ارزش بازار به عنوان ارزش جاری بازار نیز شناخته میشود که با ضرب قیمت فعلی در تعداد واحدهای معوقه محاسبه میشود. مؤلفههایی وجود دارند که برای محاسبهی ارزش بازار برخی از داراییها، مانند مشاغل و املاک و مستغلات، انجام میشوند که بیشتر از دانستن صرف قیمت سهام است.
تعیین ارزش بازار تجارت میتواند مؤلفههایی مانند ارزش غیرملموس و ارزش آیندهی داراییهای مرتبط را نیز در نظر بگیرد. ارزش بازار بیش از قیمت و ارزش درکشده است و نشاندهندهی زیربنای واقعی است.
ارزش بازار از چه نظر مهم است؟
یکی از دلایل مهم اهمیت آن این است که روش مشخصی را ارائه میدهد که ابهامات یا شبهات را در تعیین ارزش دارایی از بین میبرد. در بازار، مشتریان و فروشندگان معمولا برداشتهای متفاوتی از ارزش یک محصول دارند. خریداران به پرداخت کمتر تمایل دارند، در حالی که فروشندگان میخواهند هزینهی بیشتری را از مشتریان دریافت کنند.
هدف اصلی تعیین ارزش بازار ارائهی ارزیابی عادلانه و منطقی از ارزش دارایی است. به زبان ساده، این ارزش قیمتی است که آن کالا به طور معمول فروخته میشود. خریداران حق پرداخت دارند، در حالی که فروشندگان نیز حق پذیرش مقدار بیشتر یا کمتر از ارزش بازار را دارند.
ارزش بازار چگونه عمل میکند؟
ارزش بازار به روشهای مختلفی در بازارهای مختلف اعمال میشود. در دنیای تجارت یا شرکتهای سهامی عام، این ارزش که به عنوان ارزش متعارف یا ارزش جاری بازار شناخته میشود، با ضرب قیمت فعلی سهام در تعداد سهامهای در دست سهامداران محاسبه میشود، این بدان معنی است که وقتی قیمتها بیثبات هستند، انتظار میرود این ارزش نیز بیثبات باشد.
در املاک و مستغلات ۳ روش مختلف برای محاسبهی ارزش بازار وجود دارد:
- رویکرد مقایسهی فروشها: ارزش بازار بر اساس قیمت داراییهای مشابهی که بهتازگی در همان بازار فروخته شدهاند، تعیین میشود.
- رویکرد هزینه: رویکرد هزینه برای ساختوسازهای جدید ترجیح داده میشود و با محاسبهی هزینهی بازسازی یک مِلک با امکانات و تسهیلات مشابه، اما با مصالح ساختمانی مدرن آغاز میشود؛ سپس استهلاک و کاهش بها از هزینهی محاسبهشده کسر میشود و ارزش بازار به دست میآید.
- رویکرد تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار درآمد: رویکرد درآمد برای املاکی استفاده میشود که درآمد حاصل از اجارهبها را ایجاد میکند.
مشاغل برای تعیین ارزش یک محصول یا خدمات، از استراتژیهای مختلفی استفاده میکنند و اغلب اوقات ارزش بازار در قیمت فروش منعکس نمیشود. ممکن است تمرکز بر دستیابی به سود مشخصی باشد و این به هزینههای مرتبط بستگی خواهد داشت؛ همچنین، این ارزش غالبا بر مبنای ذهنیت استوار است و در استراتژیهای قیمتمحور، قیمتهای بالاتر نشاندهندهی ارائهی ارزش بیشتر هستند؛ در این شرایط،، قیمتها همیشه منعکسکنندهی ارزش بازار مربوط نیستند.
ارزش بازار در هدف قرار دادن بازارهای خاص نیز مفید است. در محصولات با ارزش بالاتر که از نظر کیفیت بهتر شناخته شدهاند، بازار هدف مشتریانی هستند که درآمد بالاتری دارند.
برای محصولاتی که ارزش بازارشان پایینتر تصور میشوند، بازار هدف احتمالا کسانی هستند که بودجهی محدودتری دارند و قیمتهای پایینتر را ترجیح میدهند. استراتژی دیگر که به این ارزش تکیه میکند، تثبیت ارزشی است که خریداران با درآمد متوسط را با قیمتهای متعادل و مقرونبهصرفه جذب میکند.
نمونههای ارزش بازار
فروشنده این مِلک را با قیمت ۷۵۰,۰۰۰ دلار لیست میکند. این قیمت بر اساس قیمتهایی است که املاک مشابه در منطقه فروخته شدهاند؛ با این حال، خریداران حاضر به پرداخت بیش از ۶۰۰,۰۰۰ دلار نیستند، پس ارزش بازار مِلک ۶۰۰,۰۰۰ دلار تعیین میشود.
۱. در کسبوکار
سادهترین راه برای محاسبهی ارزش بازار سهام یک شرکت که به طور عام معامله میشود، ضرب تعداد سهامهای در دست سهامداران در قیمت فعلی است؛ به عنوان نمونه، اگر کسبوکاری تعداد ۱,۰۰۰,۰۰۰ سهام عادی داشتهباشد و قیمت سهام نیز در حال حاضر ۴۳ دلار در بورس بزرگ سهام باشد، ارزش بازار آن ۴۳,۰۰۰,۰۰۰ دلار محاسبه میشود.
در مواردی که تعداد سهامهای در دست سهامداران کمتر باشد، استراتژی جایگزین این است که ارزشگذاری شرکت بر اساس نسبت فروش به ارزش بازارِ کسبوکارهای مشابه باشد. با فروش ۶,۰۰۰,۰۰۰ دلار، زمانی که نسبت فروش به ارزش بازار مشاغل مشابه ۰/۵ به ۱ باشد، ارزش بازار محاسبهشدهی آن شرکت ۳,۰۰۰,۰۰۰ دلار است. (۰/۵ * ۶,۰۰۰,۰۰۰ دلار)
۲. شرکتهای سهامی خاص
در موارد شرکتهای سهامی خاص، تخمین ارزش بازار در شرکت بر اساس بررسی قیمت مشاغل مشابه است.
برای مثال، اگر تجارت شما درحوزهی IT است:
۳ شرکت متوسط فناوری اطلاعات بهتازگی به قیمتهای ۹,۰۰۰,۰۰۰، ۱۷,۱۰۰,۰۰۰ و ۱۲,۵۰۰,۰۰۰ فروخته شدهاند. اگر این مشاغل از اندازه و ساختارهای مشابهی برخوردار باشند، به طور متوسط این ۳ قیمت تقریبا ۱۲میلیون و ۸۷۰هزار دلار سود میدهد که ممکن است ارزش بازار مناسب کسبوکار شما باشد.
مناسبترین روش برای تعیین ارزش بازار مشاغل کوچک روش ضریب است. این روش شامل دادههایی مانند میزان درآمد، فروش ناخالص، موجودی کالا یا سود خالص است که در ضریب ضرب میشود تا ارزش بازار کسبوکار شما به دست آید؛ برای مثال:
- ضریب برای شرکتهای حسابداری، به طور میانگین، ۱/۵ است؛
- پس از جمعآوری اطلاعات مالی، درآمد سالانه ۲,۵۰۰,۰۰۰ دلار تعیین میشود؛
- پس ارزش بازار این کسبوکار ۳،۷۵۰،۰۰۰ دلار (۱/۵ * ۲،۵۰۰،۰۰۰$) تخمین زده میشود.
البته در نظر داشتهباشید که این روش تخمینی بسیار تقریبی را به شما ارائه میدهد، زیرا بسیاری از فاکتورهای مهم دیگر که در تعیین ارزش واقعی یک شرکت دخیل هستند، نادیده گرفته میشوند.
ارزش ذاتی سهام چیست و چگونه محاسبه میشود؟
برای خرید و فروش سهم در بازار سرمایه و بورس، لازم است ملاک و معیارهایی داشته باشیم. تحلیلگران همواره به دنبال پیدا کردن فاکتورهای دقیق هستند تا بتوانند بهترین زمان را برای معامله و کسب سود پیدا کنند. این معیارها در رویکردهای مختلف متفاوت هستند. تحلیلگران بنیادی قبل از هر چیز بررسی میکنند که ارزش ذاتی سهم چیست و چه تفاوتی با قیمت بازار دارد؛ سپس بر اساس این تفاوت برای خرید و فروش اقدام میکنند. این یک دیدگاه بلندمدت است و بر اساس این ایده شکل گرفته است: قیمت هر سهم در نهایت به سمت میانگین ارزش ذاتی آن سهم حرکت خواهد کرد.
ارزش ذاتی سهم چیست؟
ارزش بنیادی یا ارزش ذاتی سهم که در انگلیسی Intrinsic value نامیده میشود، یکی از اصطلاحات رایج بورس و بازار سرمایه است و به عنوان معیاری برای خرید و فروش مورد استفاده قرار میگیرد. این ارزش را بر اساس عوامل مختلف و با فرمولهای خاصی محاسبه میکنند اما قبل از پرداختن به آنها، لازم است تصویری کلی درباره این معیار داشته باشیم.
یک نکته مهم در این میان، درک تفاوت ارزش و قیمت است. تفاوت این دو مفهوم را در زندگی روزمره خود نیز مشاهده میکنیم. مثلا همه میدانند ارزش واقعی پراید بسیار کمتر از قیمت فعلی آن است! قیمت یعنی همان رقمی که سهم امروز با آن خرید و فروش میشود. این قیمت تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد؛ عواملی مانند میزان عرضه و تقاضا، جو حاکم بر بازار، اوضاع سیاسی کشور و … . ارزش ذاتی، اهمیت و سودمندی یک سهم را نشان میدهد و دو عامل قدرت سودآوری و چگونگی کسب سود روی آن تأثیر میگذارند.
کارشناسان و تحلیلگران برای مشخص کردن قدرت سودآوری یک سهم، تمامی ابعاد واحد اقتصادی مربوط به آن را مورد بررسی قرار میدهند و قابلیتهای آن را مشخص میکنند. در این راستا صورتهای مالی، پتانسیل رشد، داراییها و … یک شرکت بررسی میشود و در نهایت مشخص خواهد شد که آیا آن شرکت میتواند در آینده هم سودآوری خود را تکرار کند و افزایش دهد یا خیر. کیفیت و چگونگی کسب سود نیز با سنجیدن معیارهایی مثل میزان رضایت کارکنان و مشتریان، وضعیت در مقایسه با رقبا، میزان ریسک، پیشبینی وضعیت سود در آینده و … تعیین میشود. برای تعیین ارزش ذاتی سهام، لازم است جریانها و صورتهای مالی شرکت در سالهای آینده پیشبینی شود.
ارزش ذاتی فاکتوری است که در تحلیل بنیادی و رویکردهای فاندامنتال به بازار در نظر گرفته میشود. اگر قصد سرمایهگذاری بلندمدت داشته باشید، این فاکتور یکی از مهمترین عواملی است که باید در نظر بگیرید. قیمت و ارزش یک سهم لزوما با هم برابر نیستند اما تصور رایج این است که قیمت سهام در گذر زمان به سمت ارزش ذاتی آن حرکت میکند.
سرمایهگذارانی که رویکرد بنیادی دارند، زمانی که قیمت سهم از ارزش ذاتی آن کمتر باشد برای خرید اقدام میکنند. در این حالت ارزش بازاری از ارزش ذاتی سهام کمتر است و پیشبینی میشود قیمت در آینده بیشتر شود. به این بازار در انگلیسی undervalue میگویند. زمانی که قیمت از ارزش واقعی یک سهم بیشتر باشد با بازار overvalue مواجه هستیم. در این حالت، سرمایهگذاران برای فروش اقدام میکنند.
با این اوصاف، تفاوت ارزش و قیمت عامل مهمی برای سرمایهگذاران است و زمان ورود به بازار و خروج از آن را برایشان مشخص میکند.
اصطلاح حباب بازار، از همین تفاوت به وجود آمده است. زمانی که قیمت یک سهم از ارزش ذاتی آن بیشتر باشد، حباب مثبت به وجود آمده و لازم است برای فروش اقدام شود. برعکس، وقتی که قیمت سهم از ارزش واقعی آن کمتر باشد، حباب منفی شکل گرفته و فرصت مناسبی برای خرید محسوب میشود.
ارزش ذاتی سهام چگونه محاسبه میشود؟
محاسبه ارزش ذاتی سهام یک کار پیچیده و تخصصی است که با استفاده از فرمولهای مختلف و رویکردهای مختلف انجام میشود. اساسا تحلیل بنیادی یک روش تخصصصی است که هر کسی وقت و توانایی یادگیری آن را ندارد. به همین دلیل شرکتها و متخصصان مشاوره سرمایهگذاری به وجود آمدهاند تا تحلیلهای تخصصی خود را به سهامداران ارائه دهند و آنها را در زمینه خرید و فروش سهام راهنمایی کنند.
مدل گوردون یکی از روشهای رایج برای محاسبه ارزش ذاتی سهم است. مدلی که ارزش تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار ذاتی سهام را، بر مبنای ارزش فعلی سود تقسیمی پیشبینیشده با نرخ ثابت، محاسبه میکند.
برای استفاده از این مدل، لازم است چند شاخص را در یک فرمول قرار دهید و ارزش واقعی سهام یک شرکت را به دست آورید. فرمول مدل گوردون برای محاسبه ارزش ذاتی سهم به این شکل است:
(Intrinsic value of stock = D÷(k-g
در این فرمول D سود تقسیمی مورد انتظار هر سهم، K بازده مورد انتظار سرمایهگذار و g نرخ رشد مورد انتظار سود تقسیمی سهام است.
ارزش داراییهای مالی شرکت چگونه محاسبه میشود؟
تحلیلگران بنیادی برای محاسبه ارزش ذاتی سهام یک شرکت، ارزش داراییهای آن شرکت را نیز محاسبه میکنند و برای این کار، رویکردهای مختلفی وجود دارد.
- رویکرد ترازنامهای: در این رویکرد ارزش داراییهای شرکت، چه موارد مشهود و چه غیر مشهود، محاسبه میشود. یکی از روشهای رایج در رویکرد ترازنامهای، محاسبه ارزش خالص دارایی یا NAV شرکت است. فاکتور NAV معیاری برای مشخص کردن ارزش داراییهای یک شرکت است که در آن ذخیره کاهش ارزش داراییها، سود محقق شده بعد از تاریخ ترازنامه، ارزش افزوده پرتفوی غیر بورسی، ارزش افزوده پرتفوی بورسی و حقوق صاحبان سهام به هم اضافه و بر تعداد سهام شرکت تقسیم میشوند. در حقیقت در این روش، صحبتی از سود و زیان شرکت به میان نمیآید و تنها ترازنامه در نظر گرفته میشود.
- رویکرد نسبی: در این روش، ارزش واقعی هر شرکت با توجه به شرکتهای مشابه تعیین میشود. کسانی که از این روش استفاده میکنند بر این عقیده هستند که داراییهای مشابه قاعدتا باید ارزش یکسانی داشته باشند. در این رویکرد، بیشتر از نسبت P/E استفاده میشود.
دو شرکت را در نظر بگیرید که از نظر نرخ رشد، ریسک و … شرایط مشابهی دارند. اگر P/E یکی از این شرکتها در مقایسه با دیگری پایین باشد، یعنی سهام آن شرکت زیر قیمت و کمتر از تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار ارزش واقعی معامله میشود و جای رشد دارد. این شرایط فرصت مناسبی برای سرمایه گذاری در بورس محسوب میشود. البته P/E تنها گزینه موجود برای مقایسه در رویکرد نسبی نیست. در حقیقت بهتر است در مورد هر صنعتی از ضریبها و شاخصهای مخصوص آن استفاده کنیم تا نتیجه دقیقتری به دست آید.
- رویکرد تنزیلی: کارشناسان این رویکرد را دقیقترین و مهمترین روش ارزشگذاری میدانند که با توجه به جریانهای نقدی تولیدی شرکت محاسبه میشود. در رویکرد تنزیلی، جریانهای نقد آتی شرکت با توجه به یک نرخ مشخص، تنزیل میشوند و به این ترتیب، ارزش فعلی شرکت به دست میآید.
سخن آخر
معیارهای مختلفی برای تصمیمگیری در مورد خرید یا فروش سهام وجود دارد. افرادی که در تحلیل بورس و بازار سرمایه رویکرد بنیادی دارند، قبل از خرید در نظر میگیرند که قیمت فعلی و ارزش ذاتی سهم چیست و چقدر است. آنها عقیده دارند قیمتها به مرور زمان به سمت میانگین ارزش ذاتی سهام حرکت خواهند کرد و تفاوت میان این دو مشخص میکند چه زمانی برای خرید یا فروش مناسب است.
ارزش منصفانه چیست
ارزش منصفانه به عنوان ارزش بازار، منبعی برای شناختن بدهی ها و دارایی ها می باشد. در واقع ارزش منصفانه و واقعی یک دارایی که می تواند به فروش برسد و یا تخمین بدهی که باید پرداخت شود، ارزش منصفانه می باشد. در این ارزش منصفانه، دارایی ها و بدهی های خاص در ترازنامه به قیمت معامله منظم در بین فعالان بازار ارائه می شود.
قیمت ایده آل ارزش منصفانه بر اساس قیمت های پرداختی در بازار فعال می باشد. بازار فعال هم در واقع، بازاری است که حجم بالایی از معاملات و اطلاعات کافی در اختیار می گذارد. در واقع در حسابداری و اقتصاد، برآورد منطقی و بی طرف از قیمت بلقوه بازار یک کالا ارزش منصفانه می گویند.
بازار ارزش منصفانه باید بازار اصلی دارایی و بدهی باشد و به صورت جانبی نباشد، زیرا حجم بالای فروش، اطلاعات کامل تری را برای تعیین بهترین قیمت به فروشنده می دهد. در واقع اگر در یک بازار مانند بازار مس فروشان، فقط یک کسب و کار انجام شود و به فروش برسد به عنوان بازار شناخته می شود.
موارد ارزش منصفانه:
- شرایط جاری بازار: ارزش منصفانه دارایی بر اساس شرایط بازار و تاریخ سنجیده می شود و از ارزش مشابه دیگر استفاده نمی شود.
- معامله منظم: این ارزش منصفانه بر اساس معاملات منظم در زمانی که هیچ فشاری برای فروش یا همان انحلال شرکت نباشد.
- شخص ثالث: ارزش منصفانه بر اساس یک فروش احتمالی به یک نهاد می باشدکه آن نهاد قصد استفاده از آن را داشته باشند. در واقع یعنی دلال نیستند و نیت استفاده دارند. زیرا یک معامله با اشخاص وابسته قیمت ارزش منصفانه را منحرف می کند.
حسابداری ارزش منصفانه
حسابداری ارزش منصفانه:
حسابداری ارزش منصفانه روش گزارشگری مالی می باشد و شرکت ها می توانند دارایی و بدهی ها را بر مبنای برآورد قیمت ها گزارش کنند. در صورت فروش دارایی ها، دریافت و در صورت تصفیه بدهی ها، پرداخت داشته باشند.
شرکت ها می توانند در حسابداری ارزش منصفانه، زیان های برگرفته از کم شدن ارزش دارایی و یا افزایش بدهی ها را گزارش کنند. در واقع این روش اطلاعات کاملی در مورد فعالیت های موسسه و شرکت به ما می دهد
در حسابداری برای ارزش منصفانه چند روش وجود دارد که در ذیل توضیح می دهیم:
- رویکرد بازار: در این روش، مانند اوراق بهادار ارزش منصفانه بر اساس قیمت های مرتبط با معاملات واقعی برای دارایی ها و بدهی های مشابه و یکسان سنجیده می شود.
- رویکرد درآمد: در این روش، از جریان برآوردی پول نقد و یا درآمد ارزش زمانی پول و خطر جریان های نقدی مشخص می شود و ارزش فعلی آن مشخص می شود.
- رویکرد هزینه: در این روش از رویکردهایی که دیگر قابل استفاده نمی باشد برای برآورد یک هزینه به جای دارایی استفاده می شود.
انجمن حسابداران خبره و روش دستیابی به ارزش منصفانه:
انجمن حسابداران خبره برای دست یافتن به ارزش منصفانه یک سری مراتب را از سطح یک تا سطح سه قرار دادند که به ارزش منصفانه برسند و به عنوان سلسله مراتب ارزش منصفانه می باشند و در ذیل به شرح آن می پردازیم:
- سطح یک: در این سطح، قیمت نقل و انتقال چند مورد یکسان در یک بازار فعال در یک تاریخ سنجیده می شود و قابل اطمینان می باشد.
- سطح دو: در این سطح، قیمت ها مثلا قیمت یک واحد تجاری به صورت مستقیم و غیر مستقیم دیده می شود.
- سطح سوم: در این سطح، ممکن است که داده های خود شرکت، یک ورودی غیر قایل مشاهده باشد.
به این نکته توجه داشته باشید که در این سه سطح ارزش دارایی و بدهی مشخص نمی شود و باید برای مشخص شدن رویکرد ارزیابی از رویکرد بازار استفاده کرد.
تفاوت بین ارزش منصفانه و ارزش بازار
تفاوت بین ارزش منصفانه و ارزش بازار:
شرکت ها به صورت مداوم برای تعیین ارزش کل مشاغل، تجزیه و تحلیل ارزش دارایی های تجاری انجام می دهند و متوجه می شوند که دارایی ها تا چه حدی سود دارد. در ذیل به این دو روش ارزش منصفانه و ارزش بازار برای تجزیه و تحلیل می پردازیم:
ارزش بازار:
این ارزش در واقع همان قیمت خرید و فروش دارایی در بازار آزاد می باشد. این ارزیابی به وسیله ارزیابان حرفه ای مشخص می شود و تعدادی از عوامل مهم را در تصمیم گیری در نظر می گیرند، ولی توجه داشته باشید که دارایی های فروخته شده در نقاط مختلف کشور دارای ازرش متفاوت می باشد و ارزش دارایی به مکان آن بستگی دارد. ارزش بازار مقدار ارزش خرید و فروش یک کالا در بازار است و ارزش آن با تقاضا و عرضه آن مشخص می شود.
ارزش منصفانه:
ارزش منصفانه همان ارزش دارایی می باشد که از مدل های مختلف مالی سنجیده می شود. در این روش برای رسیدن به ارزش ذاتی دارایی، عوامل مالی و اقتصادی را در نظر می گیرند. این ارزش همان قیمتی است که خریدار برای دارایی پرداخت می کند و ممکن است که ارزش آن برای خریدار بالاتر و یا پایین تر از ارزش بازار باشد. ارزش منصفانه، ارزش دارایی با استفاده از روش های مالی می باشد و همیشه با ارزش بازار برابر نمی باشد و به میزان ارزش دارایی برای خریدار بستگی دارد.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله تشکیل پرونده مالیاتی را به شما پیشنهاد می کنیم.
قیمت سهم در مقابل ارزش سهم
فلیپ فیشر میگوید «بازار سهام پر است از آدمهایی که قیمت همهچیز را میدانند، اما از ارزش هیچچیز اطلاع ندارند.» این قاعده را میشود به تمام دنیا تعمیم داد. دنیایی که مردم برای خرید با قیمت پایین و فروش با قیمت بالا تلاش میکند، بدون آن که به ارزندگی چیزی توجه کنند. اما دنیا به شکل دیگری هم قابل تصور است، دنیایی که در آن مردم خواهان چیزهایی ارزشمند با قیمت کم هستند.
اقتصاددانهای رفتاری باور دارند دنیا حتی از این هم نابخردتر است. مردم همیشه به دنبال خریدهای ارزان و فروشهای گران هم نیستند. بیشتر مردم وقتی چیزی ارزان شود، دیگر آن چیز را نمیخواهند و تنها وقتی دوباره به یاد آن میافتند که قیمتش بالا برود. به بیان دقیقتر مردم فکر میکنند هر چیزی که گرانتر باشد، ارزشمندتر است. ما میتوانیم پای خود را یک قدم جلوتر بگذاریم و بگوییم که بیشتر مردم فرق دو کلمه ارزش و قیمت را نمیدانند.
تفاوت قیمت با ارزش
قبل از آن که به حال دنیا تاسف بخوریم، بگذارید از خودمان سوال کنیم که آیا ما تفاوت این دو مفهوم را میدانیم؟ اگر بگوییم «قیمت شاخصی است توافقی برای نشان دادن ارزش» یا «قیمت فاکتوری است جهانی برای گزارش مقدار ارزندگی اشیا» احتمالا از معنای یکی از این دو کلمه خبر نداریم.
هستند افرادی که قیمت و ارزش را دو مفهوم کاملا جدا از هم و بیارتباط میدانند. در نظر آنها مقایسه این دو موجود مثل مقایسه کامپیوتر و فیل است: چه بسیار چیزهای باارزشی که قیمتی ندارند و چه بسیار چیزهای قیمتی که هیچ ارزشی ندارند.
به مقدار پولی که برای داشتن یک چیز میپردازیم (یا باید بپردازیم) قیمت میگویند. قیمت تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار یک عدد کمّی و توافقی است که به مکان، زمان، شرایط، افراد و هزار عامل دیگر بستگی دارد.
چه بسیار چیزهای باارزشی که قیمتی ندارند و چه بسیار چیزهای قیمتی که هیچ ارزشی ندارند.
ارزش به عنوان سودمندی، شایستگی یا اهمیت یک چیز تعریف میشود. ممکن است ما از ارزش چیزی بیخبر باشیم و حاضر نباشیم آن را با تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار مقدار اندکی پول عوض کنیم، یا بیش از چیزی که میارزد برایش پول، وقت یا انرژی صرف کنیم.
تصور کنید که شما جعبه دربستهای را نخریدهاید که درون آن پر از طلا بود، یا جعبهای پر از ذرت را با قیمتی بالا خریدهاید. قیمت این دو جعبه، با ارزش آنها اختلافی چشمگیر دارد. بعد از باز شدن دو جعبه، قیمتها به سرعت تغییر میکند. در حالی که ارزش ذاتی جعبهها ثابت بوده است.
ارزشگذاری سهام
شاید شما هم موافق باشید که چیزهایی مثل منظره غروب خورشید، تجربه عشق، صدای پرنده، رفاقت و هوای تازه با آن که رایگان هستند، ارزش زیادی دارند. اما در بازار بورس کسی غروب خورشید یا عشق عرضه نمیکند.
با این حال در بازار بورس هم سهمهایی با قیمت بالا میتوانند ارزنده نباشند و سهمهای ارزنده میتوانند ارزان باشند. ارزش سهم را میشود با روشهای مختلف حساب کرد، یا حتی از روشهای مشابه به نتایج مختلف رسید. اما قیمت سهم یک عدد است که سر مقدار لحظهای آن توافق عمومی وجود دارد.
همه از قیمتها خبر دارند. سود بازار متعلق به کسانی است که از ارزشها خبر داشته تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار باشند.
قیمت مربوط به الان است. اما معمولا ارزش از آینده حرف میزند. به بیان ساده اگر قرار است سهمی در آینده گران شود، سرمایهگذاری روی آن ارزنده است. اگر سهمی در آینده به پشیزی نخواهد ارزید، قیمتش هرچقدر که باشد، ارزش سرمایهگذاری ندارد.
به هر طریقی که محاسبات خود را انجام دهیم، قیمت لزوما برابر با ارزش نیست.
رابطه سود با ارزش
تمام سرمایهگذاران و سهامداران با امید کسب سود بر روی یک صنعت سرمایهگذاری میکنند. سود عمومی که برای تمام سهامداران قابل تصور است، تقسیم بر تعداد سهم را EPS یا Earnings Per Share مینامند.
هرقدر EPS یک سهم بالا باشد، ارزش این سهم بیشتر است. چرا که میتواند سود بیشتری به سهامدارانش بدهد. یک سهم با EPS بالا میتواند تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار قیمتی پایین یا بالا داشته باشد. از تقسیم قیمت یک سهم بر EPS شاخصی به دست میآید (P/E) که به ما میگوید یک سهم در مقابل سودی که میسازد چقدر گران است.
تحلیلگرها P/E یک سهم را با P/E یک شرکت مشابه در همان صنعت و P/E کل بازار مقایسه میکنند و در مورد ارزندگی آن سهم نظر میدهند.
ارزش ذاتی و ارزش جاری
بیشتر مردم ارزش ذاتی را به شکل ارزش کنونیِ جریانهای نقدی (DCF) تعریف میکنند. اما همانطور که توضیح خواهیم داد DCF تنها یکی از روشهای محاسبه ارزش ذاتی است.
تحلیلگرهای بنیادی سعی میکنند با در نظر گرفتن تمام فاکتورهای کیفی و کمی بفهمند که آیا ارزش سهمی که در حال حاضر فراموش شده است، بیشتر از ارزشی است که در حال حاضر برایش قایل میشوند، یا نه. آنها میخواهند ارزش ذاتی یک سهم را مستقل از رفتار سرمایهگذاران و جو عمومی بازار تعیین کنند.
محسابه ارزش کنونی جریانهای نقدی روشی است برای محاسبه ارزش ذاتی.
برای محاسبه ارزش ذاتی دو عامل اهمیت دارد: اول، مقدار بازدهی مورد انتظار از یک سهم. دوم ریسک این سهم.
اول باید بفهمیم که یک سهم در آینده (مثلا طی یک سال آینده) چقدر سود میدهد. اما چون این سود در آینده به دست خواهد آمد، باید مقدار آن را تصحیح کنیم. ریسک بازار و ریسک سهم نیز در این نرخ که به آن نرخ تنزیل میگویند، نقش دارد.
نرخ تنزیل، پولهای آینده در امروز
مرسومترین نرخ تنزیل (Discount Rate) که در بازار برای تصحیح سودهای آتی در نظر میگیرند، نرخ تورم است. به این معنا که هزار تومان امروز (به خاطر تورم) با هزار تومان در سال آینده یکی نیست.
اما نرخ تنزیل برابر با نرخ تورم نیست. یکی از دلایل تصحیح، وجود ریسک در آینده است. با یک مثال حدی میشود این موضوع را به سادگی فهمید. هیچکس دریافت هزار میلیارد تن طلا در سال 2396 هجری را به دریافت هزار تومان در امروز ترجیح نمیدهد.
نرخ تنزیل برابر با نرخ تورم نیست.
در شرایط بدون تورم و بدون ریسک هم نرخ تنزیل صفر نیست. پرداخت روزی 2 هزار تومان برای عطر، قیمتی منصفانه به نظر میرسد. فرض کنید این شیشه عطر را طی یک سال مصرف میکنید. یک شیشه عطر با قیمت 700 هزار تومان گران محسوب میشود. درحالی که 700 هزار تومان از حاصل ضرب 2 در 365 کوچکتر است.
محاسبه ارزش ذاتی
در سادهترین شکل ممکن، جریانهای نقدی ورودی، منهای جریانهای نقدی خروجی تقسیمبر تعداد سهم را برابر با ارزش ذاتی یک سهم در نظر میگیرند.
دیر یا زود بازار به ارزش همه چیز پی خواهد برد.
جریانهای نقدی خروجی برای یک شیء (مثل ماشین) شامل هزینه خرید و نگهداری آن میشود. از آنجایی که جریانهای ورودی و بخشی از جریان خروجی در آینده اتفاق میافتند، باید هر دوی این جریانها تنزیل شوند. به اختلاف تنزیل یافته این دو جریان، ارزش خالص کنونی یا Net Present Value میگویند. اگر این عدد مثبت باشد، یک سهم ارزش خرید دارد.
ارزش خالص دارایی
ارزش اسمی یک سهم، در اساسنامه شرکت میآید. حاصل تقسیم مقدار سرمایه شرکت بر تعداد سهم، ارزش اسمی یک سهم است. معمولا ارزش اسمی یک عدد ثابت است. برای همین تعداد سهم را از روی ارزش اسمی به دست میآورند.
ارزش دفتری برابر با ارزش تمام داراییها، منهای بدهیها است. در ابتدا ارزش دفتری و اسمی با هم برابرند. اما رفتهرفته داراییها و بدهیهای شرکت تغییر میکند و ارزش دفتری و اسمی متفاوت میشوند.
ارزش خالص دارایی دقیقا مشابه ارزش دفتری است. با این تفاوت که داراییها با قیمت روز در بازار حساب میشوند. واضح است که ارزش خالص دارایی (NAV) با ارزش خالص کنونی (NPV) یکی نیست.
ارزش در بلندمدت
گفتیم اگر ارزش ذاتی یک سهم از ارزش جاری آن بالاتر است، این سهم ارزنده است. فرض کنید سهمی را پیدا کردهاید که ارزش ذاتی بسیار زیادی دارد و تقریبا همه از آن غافلاند. به همین دلیل قیمت این سهم بسیار پایین است. یک سوال در اینجا مطرح میشود، که سوال به جایی است. از کجا معلوم بازار در آینده متوجه این اختلاف بشود، ارزش جاری افزایش پیدا کند و شما از خرید این سهم به سود برسید؟
تردیدی وجود ندارد که دیر یا زود، ارزش جاری به سمت ارزش ذاتی میل خواهد کرد. شما تنها کسی نیستید که ارزش ذاتی سهمها را بررسی میکنید. دیگران هم بالاخره این اختلاف را میفهمند و سعی میکنند این سهم ارزنده را بخرند. همین رفتار آنها باعث میشود که قیمت بالا برود. عده زیادی به دنبال این نوسان جزئی به سمت این سهم جذب میشوند. بعد از آن خریدارهای ناآگاه هستند که به سوی سهم هجوم میآورند و صف خرید تشکیل میدهند.
برای کسانی که به قیمتها نگاه میکنند بازار گنگ و گیجکننده است.
در این نقطه یک تحلیلگر بنیادی به درخواست صف خریداران پاسخ میدهد و با فروختن سهم از بازار خارج میشود. اما هستند افرادی که باور تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار دارند قیمتها هنوز هم بالاتر میرود. حتی ممکن است تحت تاثیر جو (و بر خلاف تحلیل خود) باز هم خرید کنند. توجه کنید که در این نقطه به دلیل بالا رفتن قیمت، سهم دیگر آن ارزندگی سابق را ندارد. این رفتار نابخردانه میتواند عده بیشتری را به خرید ترغیب کند. به ویژه که ما وقتی اشتباهی مرتکب میشویم، برای آسودگی خیال تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار دیگران را هم تشویق میکنیم که در این رفتار اشتباه با ما همراه شوند. به این شکل است که حباب قیمت تشکیل میشود.
همهچیز فرومیپاشد
سرمایهگذاران هوشیار متوجه حباب میشوند و رفتهرفته از بازار بیرون میروند و قیمتها پایین میآید. حالا کسانی که به زحمت یک سهم را خریده بودند، برای فروختن آن صف فروش تشکیل میدهند. کسانی که به نوسانگیری امید داشتند، در این شرایط حاضرند سهم خود را با قیمتی کمتر از قیمت خرید بفروشند. چرا که گمان میکنند قیمتها تا ابد پایین میآید. این افراد به قیمتها و تغییرات لحظهای آن نگاه میکنند، بی آن که درکی از ارزش داشته باشند.
وقتی یک تکه از ساحل مملو از آدم است و جایی برای نشستن پیدا نمیشود، اما فقط چند قدم آن طرفتر منظرهای زیبا و بکر فراموش شده است؛ وقتی جمعیت زیادی در ابتدای یک راه کوهستانی نشستهاند و فقط کمی بالاتر پرنده پر نمیزند؛ وقتی برای یک رستوران صف میبندند، درحالی که رستورانی دقیقا مشابه در آن سوی خیابان خالی است؛ وقتی مرغ گران میشود و مردم برای خرید مرغ به مغازهها حملهور میشوند؛ و بدتر از همه وقتی احساسات پاک آدمها به سادگی با مادیات سنجیده میشود، متوجه میشویم که بیشتر مردم دنیا فکر میکند که برچسب قیمت شاخصی است برای نشان دادن ارزش.
ارزش منصفانه چیست؟ و تفاوت آن با مالیات علی الراس
ممکن است بارها برای شما اتفاق افتاده باشد که کالا یا دارایی خریده باشید و بعدها متوجه شوید که نرخهای پایینتر یا بالاتری برای آن وجود دارد که در این صورت شما سود یا ضرر کرده باشید. پولی که شما برای خرید یک کالا یا دارایی میپردازید همان ارزش بازار است، اما ارزش منصفانه یعنی یک بررسی منطقی از قیمت و ارزش کالا در بازار. اگر به دنبال محاسبهی ارزش منصفانه مالیاتی داراییهای خود هستید در ادامه با ما همراه باشید.
برای کسب اطلاعات بیشتر با مشاوران بخش مشاوره مالی و مالیاتی کارمنتو همراه باشید.
ارزش منصفانه چیست؟
ارزش منصفانه همان قیمت واقعی و منطقی یک کالا یا دارایی است که با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی و مالی برآورد میشود که ممکن است میزان آن با ارزش بازار اختلاف داشته باشد. به بیان سادهتر زمانی که دو شخص برای معاملهی یک کالا یا یک دارایی با هم مذاکره میکنند، قیمت نهایی و مورد قبول طرفین که در نهایت موجب معامله میشود؛ همان ارزش منصفانه طلقی میشود.
ارزش منصفانه در مالیات و تفاوت آن با مالیات علیالراس
مفهوم کلی ارزش منصفانه را در بالا توضیح دادیم، حال برای درک تفاوت بین این ارزش و علیالراس شدن مالیات دفاتر، ابتدا مفهوم علیالراس را توضیح میدهیم و سپس نکات کلیدی مربوط به تفاوت این دو را عنوان میکنیم.
چه زمانی مالیات علیالراس به مودی مالیاتی تعلق میگیرد؟ طبق ماده ۹۷ مالیاتهای غیر مستقیم که از سوی مراجع عالی تعیین شده است در ۳ حالت این مهم رخ میدهد.
- در حالتی که حساب سود و زیان واحد تجاری در زمان مقرر شده از سوی سازمان امور مالیاتی صورت نگیرد.
- در حالتی که مودی مالیاتی از ارائهی مدارک و دفاتر واحد تجاری به سازمان امور مالیاتی ممانعت کند که در این صورت بسته به اینکه مدارک مدنظر از چه نوعی هستند شرایط متفاوت خواهد بود. اگر مدارک ارائه نشده مربوط به هزینه باشد از پرداخت آن به جز هزینههای قابل قبول خودداری میشود. اگر مدارک مربوط به درآمد باشد، درآمد مشمول مالیات از طریق علیالراس محاسبه میشود.
- در حالتی که مدارک و اسناد ارائه شده توسط مودی طبق نظر اداره امور مالیاتی غیر قابل رسیدگی باشد.
همانطور که مطالعه نمودید؛ شرایط علیالراس شدن مالیات را توضیح دادیم. حالا اگر این شرایط به مودی تعلق بگیرد، مالیات واحد تجاری وی چگونه محاسبه میشود؟ براساس قانون اگر مدارک واحد تجاری براساس آیین نامهی مربوط به روشهای نگهداری مدارک و دفاتر تنظیم نشده باشد یا اینکه طبق شرایط بالا در ارائهی مدارک نقصی وجود داشته باشد، واحد تجاری مورد قبول واقع نمیشود و محاسبات مالیات دفاتر براساس معیارها و قوانین مالیاتی شناسایی و مطالبه میشود.
بخشنامه سازمان امور مالیاتی برای ارزش منصفانه
”براساس دستورالعمل نحوهی رسیدگی مالیاتی براساس قوانین جدید، مودی ملزم به ارائه دفاتر و اسناد و مدارک میباشد ”
- 3-1. چنانچه معاملات ابرازی(خرید و فروش کالا و خدمات) صورت گرفته با اشخاصی است که صحت اجزای معامله یا این اشخاص به دلیل وضعیت طرف معامله(شرکتهای کاغذی، مجهولالمکان و امثالهم) قابل اثبات و تعیین دقیق نباشد، ضمن رعایت مفاد بخشنامه شماره 53/99/200مورخ 15/06/139 بایستی مطابق با موارد ذیل اقدام شود:
- 1-3-1. در موارد هزینه و خرید؛ در صورت محرز بودن دریافت کالا یا خدمت توسط خریدار، علی رغم اینکه صورتحساب ارائه شده مربوطه اشخاص یاد شده است، بهای هزینه یا خرید به ارزش منصفانه کالا یا خدمت در زمان انجام معامله، به نحوی که پیش از بهای ابرازی نباشد، با رعایت مقررات مبنای قول هزینه یا خرید قرار گرفته و مابهالتفاوت بهای ابرازی با ارزش منصفانه به عنوان هزینهی غیر قابل قبول تلقی میشود.
در موارد فروش؛ میبایست بهای فروش به ارزش منصفانه کالا یا خدمت در زمان انجام معامله به نحوی که کمتر از بهای فروش ابرازی نباشد با رعایت مقررات، مبنای فروش قرار گرفته و مابهالتفاوت(ارزش منصفانه و بهای ابرازی) عینا به میزان فروش و درآمدها اضافه شود.
بیشتر بخوانیم: راهنمای ارسال اظهارنامه مالیاتی
تذکر: صرفاً معاملات فی مابین فعالان اقتصادی مشمول بند مذکور بوده و شامل موارد فروش بالا با ارائه خدمت به مصرف کنندگان نهایی نمیباشد.
- 1-4. چنانچه در حسابرسی مالیاتی احراز شود، مبلغ درآمد یا فروش ابرازی طبق اسناد و مدارک ارائه شده درمعامله فی مابین شرکتهای گروه با اشخاص وابسته از ارزش منصفانه تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار معامله مذکور :
- 1-4-1 . کمتر بوده و این امر منجر به انتقالب سود شده اس ، در این صورت مابهالتفاوت آن، به درآمد یا فروش ابرازی فروشنده اضافه می شود .
- 2-4-1 . بیشتر بوده و این امر منجر به انتقال سود شده است، در این صورت مابه التفاوت آن، صرفاً از هزینهها و بهای تمام شده خریدار کسر میشود .
تذکر: در موارد معامله بین شرکتهای گروه یا اشخاص وابسته، در صورتی که طرفین معامله مشمول هیچ گونه معافیت، نرخ صفر و تخفیف مالیاتی نباشند، حکم بندهای(1-41 و 2-4-1) جاری نخواهد بود .
رسیدگی ارزش منصفانه توسط ممیزان
” براساس نحوه رسیدگی مالیاتی جدید آن جزء از بهای تمام شده که فاقد مستندات مثبته است حداکثر به ارزش منصفانه باید منظور گردد “
.3-1-2 در مواردی که صرفاً بخشی از مستندات مبوط به تحمل هزینه هر جزء از بهای تمام شده کالا ساخته شده یا خدمت فروش رفته، شامل بخشی از هزینه های خرید مواد یا کالا یا حقوق و دستمزد یا سایر هزینههای مربوط ارائه نشود، در صورت احراز دریافت اقلام خریداری شده و تحمل هزینه، حسابرسان مالیاتی بایستی آن جزء از بهای تمام شده کالا و خدمات ساخته و فروش رفته که فاقد مستندات مثبته است را حداکثر به ارزش منصفانه در زمان انجام معامله در حسابرسی مالیاتی با رعایت مقررات مبنای قبول هزینه یا خرید تعیین نموده و مابه التفاوت مبلغ محاسبه شده با میزان ابرازی مؤدی را به عنوان هزینهی قابل قبول منظور نمایند در غیر اینصورت عدم احراز دریافت اقلام خریداری شده یا تحمل هزینه، هزینه های مرتبط در حساب مالیاتی و تعیین سود ناویژه قابل اعمال نخواهد بود .
مثال برای چگونگی رسیدگی ممیزان مالیاتی در مورد ارزش منصفانه
ارزش منصفانه در ایران برای یک واحد تجاری یا دارایی با در نظر گرفتن ویژگیهای دارایی توسط فعالان بازار هنگام قیمت گذاری در تاریخ مقرر تعیین میشود. این ویژگیها عبارتاند از: وضعیت و موقعیت فیزیکی دارایی و محدودیتهای فروش یا استفاده از دارایی در صورت وجود. حسابرسان مالیاتی میتوانند برای تعیین ارزش منصفانه از اطلاعات پایگاههای اطلاعاتی از جمله سامانه ی جامع تجارت ایران، منابع اطلاعاتی سازمان حمایت از مصرف کننده، اطلاعات پایانههای فروشگاهی، گمرک جمهوری اسلامی ایران، بورس کالای ایران و سایر مراجع اطلاعاتی ذیربط بهره برداری نمایند. در تفاوت ارزش مفهومی با ارزش بازار مواردی که مطابق این دستورالعمل ارزش منصفانه جایگزین درآمد ابرازی مودی میشود، مابه التفاوت ارزش منصفانه و ارزش ابرازی، درآمد کتمان شده و یا هزینه غیرواقعی، حسب مورد تلقی نشده، لذا مشمول جریم ه ها ی موضوع مواد ۱۶۹ و ۱۹۲ قانون مالیا تها ی مستقیم و ماده ۲۲ قانون مالیات بر ارزش افزوده نخواهد بود .
تفاوت ارزش دفتری و ارزش منصفانه
طبق علوم مالی دفتری با تقسیم کردن حقوق صاحبان سهام در ترازنامه به تعداد سهام، ارزش دفتری محاسبه میشود و در صورت انحلال دفتر تجاری بعد از پرداخت تمامی بدهیهای شرکت به ازای هر سهم به صاحبان پرداخت میشود. در واقع اگر مجموع بدهیهای شرکت را از مجموع داراییهای آن کم کنیم، رقم باقی مانده نشان دهندهی ارزش سرمایهی سهامداران شرکت است و حالا اگر این ارزش یا حقوق را بر تعداد سهم تقسیم کنیم، نشان دهندهی ارزش دفتری هر سهم است. در ارزش منصفانه توضیح دادیم که وابسته به فرضیات است و عدد دقیقی راجع به ارزش یک دارایی در آینده به دست نمیدهد. بنابراین به نظر میرسد که ارزش د فتری کمی دقیقتر به ارزش یک دارایی نگاه میکند.
دیدگاه شما