پین بار یکی از الگوهای پرایس اکشن می باشد که برای اولین بار توسط نایل فولر استفاده شده است. این الگو از یک کندل تشکیل می شود که خبر از برگشت کامل قیمت می دهد. در این مقاله پین بار را کامل و مفید بشناسید.
کندل شناسی — آموزش خواندن کندل و الگوی متداول کندل — تصویری و به زبان ساده
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای شناخته شده برای تحلیل جهت حرکت قیمت در بازار داراییهاست. کندل استیکها انواعی از نمودار هستند که با توجه به آنها میتوانید به قیمتهای بالا، پایین، بسته شدن و باز شدن پی ببرید. درواقع، باید موفق به تشخیص انواع الگوهای شمعدانی شوید تا با کندل شناسی بتوانید حرکت قیمت در آینده را پیشبینی کنید. در این نوشتار، به صورت اجمالی با نمودارهای شمعدانی پرکاربرد و سیگنالهای آنها آشنا میشویم.
نمودار شمعی چیست؟
کندل استیک یا شمعدانی یکی از راههای نمایش اطلاعات درباره حرکت قیمتی یک دارایی است. نمودارهای کندل استیک، شناخته شدهترین بخش تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهند. نمودار شمعدانی این امکان را برای سرمایهگذاران بوجود میآورد که تنها با مشاهده آنها به اطلاعات قیمتی دست پیدا کند. در شمعدانیهای نمودارهای روزانه باید به ۳ بخش توجه کنیم.
- بدنه: نشاندهنده بازه قیمت باز شدن و بسته شدن
- سایه: یا فیتیله نشاندهنده قیمت بالا و پایین در طی روز یا دوره معاملاتی مورد نظر
- رنگ: بیانکننده جهت حرکت قیمت در بازار است. بدنه سبز یا سفید نشاندهنده افزایش قیمت است و بدنه قرمز یا سفید نشاندهنده کاهش قیمت به شمار میرود.
در طی زمان، کندل استیکها الگوهایی را تشکیل میدهند که معاملهگران میتوانند با استفاده از آنها موفق به تشخیص سطوح حمایتی و مقاومتی شوند. بسیاری از الگوهای کندل استیک در بازار وجود دارند که فرصت خرید را فراهم میکنند. قبل از شروع به معامله بهتر است که با کلیات الگوهای شمعدانی و نحوه تاثیرگذاری آنها بر تصمیمگیریهای خود اطلاع حاصل کنید.
چگونه نمودار کندل استیک را بخوانیم؟
نمودار کندل استیک ژاپنی، دیدگاهی درباره فعالیتهای معاملاتی کوتاهمدت، ارائه میکند. کندل استیکها نشاندهنده این هستند که آیا خریدار یا فروشنده، کنترل بازار را بدست دارد یا خیر. قیمتهای بالا و پایین سایه در نظر گرفته میشوند و نشاندهنده کنترل خریدار یا فروشنده بر وضعیت بازار هستند. بازه قیمتی موجود بین قیمتهای باز شدن و بسته شدن به صورت یک مستطیل در یک خط باریک، نشان داده میشود.
۶ الگوی کندل استیک صعودی
امکان دارد الگوهای گاوی را پس از یک روند نزولی در بازار مشاهده کنید که سیگنالی مبنی بر معکوس شدن روند در بازار باشند. آنها نشانهای هستند برای معاملهگران تا سهامی را خریداری کرده و نگهداری کنند تا قیمت آن افزایش یابد.
الگوی چکش
الگوی چکش یا «همر» (Hammer) از بدنهای کوتاه با سایه پایینی بلندتر تشکیل شده است. الگوی چکش عموماً در انتهای روند نزولی مشاهده میشود. الگوی چکش نشاندهنده این است که طی روز، در نهایت فشار خرید، افزایش قیمت را در پی داشته است.
الگوی چکش معکوس چیست؟
از الگوهای صعودی مشابه میتوان به الگوی «چکش معکوس» (Inverted Hammer) اشاره کرد. تنها تفاوت این است که سایه بالایی بلندتر و سایه پایینی کوتاهتر است. این چکش نشاندهنده فشار خریدی است که در ادامه آن فشار فروشی بوجود میآید که به علت قوی نبودن موفق به کاهش دادن قیمت بازار نمیشود. الگوی چکش معکوس در کندل شناسی نشاندهنده این است که خریداران به زودی کنترل بازار را به دست خواهند گرفت.
اینگولفینگ صعودی
انگولفینگ یعنی پوشاننده. الگوی اینگولفینگ صعودی از دو شمعدانی تشکیل شده است. اولین شمعدانی، بدنه قرمز کوتاهی دارد که کاملاً توسط شمعدانی با بدنه سبز بزرگتر، پوشانده شده است. با وجود پایینتر بودن قیمت باز شدن روز دوم از روز اول، صعودی بودن بازار باعث افزایش قیمت میشود و احتمال کسب سود توسط خریدار را به حداکثر میرساند.
الگوی رسوخ گر چیست؟
«الگوی رسوخ گر» یا «الگوی نافذ» (Piercing Line Pattern) نیز از دو شمعدانی تشکیل شده است. یک شمعدانی قرمز بلند که در ادامه آن یک شمعدانی بلند سبز قرار گرفته است. عموماً، فاصله قابل توجهی بین قیمت بسته شدن شمعدانی اول و قیمت باز شدن شمعدانی سبز دوم وجود دارد. این فاصله نشاندهنده فشار خریدی پر قدرت است زیرا قیمت در حال افزایش پیدا کردن و بیشتر شدن از قیمت میانه روز پیش است.
الگوی ستاره صبحگاهی چیست؟
الگوی ستاره صبحگاهی یا مورنینگ استار به نوعی نشانه امید در روند نزولی یک بازار متروکه به شمار میرود. این الگو از ۳ شمعدانی تشکیل شده است. یک شمعدانی با بدنه کوتاه بین شمعدانی با بدنه بلند قرمز و شمعدانی با بدنه بلند سبز. غالباً، ستاره همپوشانی با شمعدانیهایی با بدنه بلندتر نخواهد داشت. از آنجایی که در بازار، بین قیمتهای باز شدن و بسته شدن فاصله وجود دارد، این الگو نشاندهنده کاهش پیدا کردن فشار فروش روز اول است و معاملهگران باید انتظار بازار صعودی را داشته باشند.
۳ سرباز سفید
الگوی ۳ سرباز سفید در طی ۳ روز – یا ۳ دوره معاملاتی – رخ میدهد. این الگوها از شمعدانیهای سبز یا سفید ممتد بلند با سایه کوتاه تشکیل شده است که به صورت تصاعدی قیمت باز شدن و بسته شدن بالاتری از روز قبل دارند. این الگو، سیگنال صعودی بسیار قوی است که پس از یک روند نزولی مشاهده میشود و نشاندهنده افزایش با ثبات فشار خرید است.
معرفی ۶ الگوی کندل استیک نزولی
الگوهای کندل استیک نزولی عموماً بعد از یک روند صعودی تشکیل میشوند و نشاندهنده مقاومت هستند. بدبینی راجع به بازار عموماً باعث میشود که معاملهگران پوزیشنهای لانگ خود را ببندند و یک شورت پوزیشن باز کنند تا از قیمتهای در حال کاهش به سود دست پیدا کنند.
الگوی مرد به دار آویخته چیست؟
«الگوی مرد به دار آویخته» (Hanging Man Pattern)، معادل نزولی، الگوی چکش است. این الگو، ساختار مشابهی با الگوی یاد شده دارد اما در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد. این الگو نشاندهنده این است که در طی روز مقدار زیادی سهم در مدت زمانی کوتاه به فروش رفته که موجب شده قیمت سهام به سرعت کاهش یابد اما خریداران توانستند که مجدداً موفق به افزایش قیمت شوند. این حجم بالای فروش نشاندهنده از دست دادن قدرت گاوها در کنترل بازار است.
الگوی ستاره دنباله دار نشاندهنده چیست؟
الگوی ستاره دنباله دار یا «شوتینگ استار» (Shooting Star) در کندل شناسی ساختاری مشابه چکش معکوس را دارد اما در یک روند صعودی مشاهده میشود. این الگو، بدنه پایینی کوچکتر و سایه بالایی بلندی دارد. عموماً، این الگو زمانی تشکیل میشود که بازار در نقطه بالاتری باز شود و افزایش پیدا کند و در طی روز به قیمت بالا برسد و در قیمتی کمی بالاتر از قیمت باز شدن، بسته شود. مانند ستارهای که در حال سقوط به سمت زمین است.
انگالفینگ نزولی
در کندل شناسی، الگوی انگولفینگ یا پوشاننده نزولی در انتهای یک روند صعودی مشاهده میشود. اولین شمعدانی، بدنه سبز کوچکی دارد که توسط شمعدانی قرمز بلند بعدی، پوشش داده شده است. این الگو نشاندهنده بیشینه شدن یا کاهش سرعت حرکت قیمت است و همچنین علامتی مبنی بر نزولی شدن روند بازار به شمار میرود. هرچه شمع دوم در موقعیت پایینتری قرار بگیرد، احتمال قوی بودن روند، بیشتر است.
الگوی ستاره شامگاهی نشاندهنده چیست؟
«ستاره شب» (Evening Star)، الگویی است که از ۳ شمعدانی تشکیل شده و به نوعی معادل ستاره صبح صعودی است. این ساختار از کندل کوچکی ساخته شده که میان کندل استیک بلند سبز و کندل استیک قرمز بزرگ قرار گرفته است. این الگو نشاندهنده معکوس شدن یک روند صعودی است و به طور بخصوص زمانی قوی است که کندل استیک سوم، افزایش قیمت بدست آمده از کندل استیک اول را از بین ببرد.
۳ کلاغ سیاه نشاندهنده چه هستند؟
الگوی کندل استیک ۳ کلاغ سیاه از ۳ شمعدانی بلند متوالی قرمز تشکیل شده است که سایه کوتاهی دارند یا بدون سایه هستند. هر الگویی با قیمت مشابه روز قبل باز میشود اما با هر بسته شدن، فشار فروش، قیمت را پایینتر و پایینتر میراند. معاملهگران این الگو را به عنوان شروع یک روند نزولی به سمت پایین برداشت میکنند زیرا قدرت فروشندگان در ۳ روز (یا دوره) معاملاتی متوالی بر قدرت خریداران غلبه داشته است.
الگوی ابر پوشاننده چیست؟
در کندل شناسی، «الگوی ابر پوشاننده» (Dark cloud cover) یک الگوی معکوس شدن نزولی به شمار میرود. مانند اینکه یک ابر تیره بر خوشبینی بوجود آمده ناشی از سیگنالهای معاملاتی روز قبل سایه بیفکند. این الگو از ۲ شمعدانی تشکیل شده است. یک کندل استیک قرمز که در قیمتی بالاتر از بدنه سبز کندل استیک پیشین باز و در نقطهای پایینتر از حد میانی آن بسته میشود. این الگو نشاندهنده غلبه خرسها بر بازار در این بازه زمانی بوده است و اینکه قیمتها با فشار خرسها به صورت قابل توجهی کاهش پیدا کردهاند. کوتاهبودن سایه کندل استیکها نشاندهنده قاطع بودن روند نزولی است.
۴ الگوی کندل های ادامه دهنده روند
اگر یک الگوی شمعدانی نشاندهنده تغییر در جهت بازار نباشد، به عنوان الگوی ادامه روند، در نظر گرفته میشود. این الگوها به معاملهگران کمک میکنند که بتوانند خنثی بودن حرکت قیمت در بازار را تشخیص دهند.
الگوی دوجی چیست؟
زمانی که قیمتهای باز شدن و بسته شدن به صورت تقریبی به یکدیگر نزدیک باشند، کندل استیک شبیه به یک صلیب یا علامت جمع (+) بنظر خواهد رسید. یعنی معاملهگران باید در نمودار، بدنهای کوتاه یا به شدت کوتاه همراه با سایههایی با طولهای متفاوت را جستجو کنند. الگوی دوجی نشاندهنده کشمکش میان خریداران و فروشندگان است که نفعی برای هیچکدام از آنها به دنبال نخواهد داشت. دوجی به تنهایی نشاندهنده یک سیگنال خنثی است اما در بسیاری از الگوهای معکوس شدن روند مانند ستاره صبحگاهی صعودی یا ستاره شامگاهی نزولی، مشاهده میشود.
کندل اسپینیگ تاپ نشاندهنده چیست؟
کندل استیک اسپینیگ تاپ یا فرفره بدنهای کوتاه دارد و میان سایههایی با طولهایی مساوی قرار گرفته است. در کندل شناسی، این الگو نشاندهنده عدم تصمیمگیری در بازار است. یعنی تغییر معنیداری در روند قیمتی بازار رخ نخواهد داد. گاوها افزایش قیمت را پدید میآورند و خرسها باعث کاهش آن میشوند. اسپینیگ تاپها عموماً به عنوان دورهای از ثبات در بازار به شمار میروند و امکان مشاهده آنها پس از دورهای صعودی یا نزولی قوی وجود دارد.
اسپینیگ تاپها میتوانند به تنهایی نشاندهنده سیگنال مثبت باشند. همچنین، میتوان از مشاهده آنها به تفسیرهای دیگری دست یافت زیرا آنها نشان میدهند که بازار فعلی در حال از دست دادن کنترل است.
الگوی ۳ واحد رد شده چیست؟
از «الگوی ۳ واحد رد شده» (Falling three Method) در کندل شناسی برای پیشبینی ادامه روند صعودی یا نزولی فعلی استفاده میشود. الگوی نزولی، الگوی ۳ واحد رد شده نامیده میشود. این الگو از یک شمعدانی قرمز بلند، تشکیل شده که در ادامه آن ۳ شمعدانی کوتاه سبز و شمعدانی قرمز دیگری، قرار گرفته است. این الگو نشاندهنده این است که گاوها از قدرت کافی برای معکوس کردن روند، برخوردار نیستند.
الگوی سه گانه صعودی چیست؟
در کندل شناسی، این الگو از ۳ شمع کوچک قرمز تشکیل شده که در میان دو شمع بلند سبز قرار گرفتهاند. این الگو نشاندهنده آن است که با وجود فشار فروش، خریداران موفق به حفظ کنترل خود بر بازار شدهاند.
معرفی فیلم آموزش مقدماتی الگوهای شمعی (کندل استیک) در بورس و بازارهای مالی
برای آشنایی بهتر با شمعدانیها و کاربردهای آنها در انواع بازارهای مالی و درک بهتر از تحلیل تکنیکال میتوانید به دوره تدوین شده توسط «فرادرس» مراجعه کنید. این دوره ۴ ساعت و ۳۳ دقیقهای در ۶ درس مهمترین سرفصلهای کندلشناسی را مطرح میکند. در ادامه، به مرور عناوین تدریسشده در این دوره، پرداختهایم.
درس اول، به مقدمه و آشنایی اختصاص یافته است. در درسهای دوم و سوم به ترتیب با بخشهای اول و دوم الگوهای یک شمعی آشنا میشوید. مطالب مربوط به الگوهای دو شمعی را در درس چهارم میآموزید. درس پنجم به الگوهای سه شمعی اختصاص یافته است. الگوهای چند شمعی را در درس ششم میآموزید.
- برای مشاهده فیلم آموزش مقدماتی الگوهای شمعی (کندل استیک) در بورس و بازارهای مالی+ اینجا کلیک کنید.
سخن پایانی
نمودارهای کندل استیک در ژاپن، ۱۰۰ سال پیش از بوجود آمدن نمودارهای میلهای در غرب، ایجاد شدند. در قرن ۱۸ میلادی، شهروندی ژاپنی به رابطه میان قیمتها و عرضه و تقاضای برنج و تاثیرپذیری بازارها از هیجانات معاملهگران پی برد. معاملهگران از کندل استیکها جهت اخذ تصمیمات معاملاتی بر حسب الگوهای تکرارشونده منظم برای پیشبینی جهت قیمت در کوتاهمدت استفاده میکنند. به صورت کلی، نمودارهای شمعدانی برای تعیین جهت حرکت احتمالی قیمت بسته به الگوهای قبلی بکارگرفته میشوند.
کندل شناسی یا کندل خوانی توانایی تشخیص انواع الگوهای متفاوت کندل استیک را برای شما فراهم میکند. با کندل شناسی بهتر میتوانید با اطمینان بیشتر، به معامله بپردازید و از شروع یا اتمام روندهای قبلی اطلاعات بهتری حاصل کنید.
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش بورس رایگان به زبان ساده» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
چگونه با بررسی چندین تایم فریم نقاط ورود و خروج بهتری پیدا کنیم؟
در مقاله امروز از سری مقالات آموزش فارکس، قصد داریم به نحوه پیدا کردن نقاط ورود و خروج با استفاده از چندین تایم فریم بپردازیم.
و اینجاست که مزایای تحلیل با استفاده از چندین تایم فریم خود را نشان می دهد…
امروز ما به شما یاد می دهیم چگونه نه تنها روی فقط یک تایم فریم معاملاتی قفل نشوید بلکه نمودارها را طوری بزرگ و کوچک کنید که بتوانید معاملات موفقیت آمیزی داشته باشید.
آماده هستید؟ مطمئنید که می توانید از پس درس امروز سربلند بیرون آیید؟ فقط یک ترم دیگر از کلاس ها باقی مانده است!
شما که نمی خواهید اکنون ترک تحصیل کنید، می خواهید؟
پیش از هر چیز، نگاهی عمیق تر به آنچه در حال رخ دادن است، بیندازید.
سعی نکنید صورت خود را به بازار نزدیک کنید، بلکه خود را عقب تر برید.
بخاطر بسپارید، روند ها روی چارچوب های زمانی بلند مدت تر، زمان بیشتری برای امتداد یافتن داشته اند، به این معنی که برای تغییر مسیر حرکت در چنین جفت ارزی، باید یک حرکت بزرگ تر در بازار صورت گیرد.
همچنین، سطوح حمایت و مقاومت در تایم فریم های بالاتر از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
با انتخاب چارچوب زمانی دلخواه خود کار را شروع کرده و سپس به چارچوب های زمانی بالاتر بروید.
آنگاه می توانید بر اساس اینکه بازار رنج و خنثی است یا دارای روند است، یک تصمیم استراتژیک اتخاذ کرده و خرید یا فروش بگیرید.
سپس می توانید به چارچوب زمانی دلخواه خود بازگشته (یا حتی پایین تر از آن!) تا تصمیمات تاکتیکی در خصوص نقاط ورود و خروج به بازار (و همچنین حد ضرر و حد سود) بگیرید.
خاطر نشان می سازیم، احتمالاً یکی از بهترین کاربردهای تحلیل بر اساس چندین چارچوب زمانی همین است… کوچک کردن تایم فریم می تواند به شما در یافتن نقاط ورود و خروج بهتر، کمک کند.
با افزودن بُعد زمان به تحلیل خود، می توانید نسبت به معامله گران سطحی نگر بازار که فقط از یک چارچوب زمانی استفاده می کنند، برتری داشته باشید.
همه مطالب را گرفتید؟ خوب، اگر نگرفتید، جای نگرانی نیست!
حال ما می خواهیم با ذکر یک مثال جریان را برای شما کمی روشن تر کنیم.
تحلیل با استفاده از چندین تایم فریم
فرض کنید سیندرلا، که تمام روز را صرف نظافت خانه کرده و از دست ناخواهری های بدذات خود به تنگ آمده، تصمیم می گیرد که در فارکس معامله کند.
پس از مدتی ترید کردن در حساب دمو، او متوجه می شود که معامله روی جفت ارز EUR/USD را بیشتر از همه دوست دارد و با نمودار 1 ساعته بیش از سایر تایم فریم ها احساس راحتی می کند.
او فکر می کند نمودارهای 15 دقیقه ای خیلی تیز هستند، و نمودار 4 ساعته نیز بیش از حد طولانی است – باری.. او به خواب زیبای خود هم احتیاج دارد.
اولین کاری که سیندرلا انجام می دهد حرکت به سمت تایم فریم بالاتر برای بررسی نمودار 4 ساعته EUR / USD است.
این کار به او کمک می کند تا بتواند روند کلی بازار را استنباط کند.
او می بیند که این جفت ارز علنا در یک روند صعودی قرار دارد.
این نشانه ایست برای سیندرلا که فقط باید در جستجوی سیگنال های خرید باشد. به هر حال، روند دوست اوست، نه؟ او نمی خواهد در جهت اشتباهی گرفتار شود و کفش خود را گم کند.
حال، او به چارچوب زمانی دلخواه خود، یعنی نمودار 1 ساعته، بر می گردد تا بلکه بتواند یک نقطه ورود خوب را پیدا کند. او همچنین تصمیم می گیرد یک اندیکاتور استوکستیک هم زیر نمودار خود بیندازد.
هنگامی که سیندرلا به نمودار 1 ساعته باز می گردد، می بیند که یک کندل دوجی تشکیل شده است و استوکاستیک نیز از شرایط بیش فروش بیرون آمده است!
اما سیندرلا هنوز کاملاً مطمئن نیست… او می خواهد مطمئن شود که واقعاً یک نقطه ورود خوب پیدا کرده است، بنابراین پایین تر می آید و نمودار 15 دقیقه ای را اجرا می کند تا بتواند نقطه ورود بهتری پیدا کرده و تأیید بیشتری بگیرد.
اکنون نگاه سیندرلا به نمودار 15 دقیقه ای قفل شده است و او متوجه می شود که خط روند به شدت حفظ شده و دارد عمل می کند.
نه تنها این، بلکه استوکستیک نیز در چارچوب زمانی 15 دقیقه ای شرایط بیش فروش را نشان می دهد!
او نتیجه می گیرد که اکنون می تواند زمان مناسبی برای ورود به بازار و خرید باشد.
بیایید ببینیم بعد چه اتفاقی می افتد.
همانطور که می بینید، روند صعودی ادامه یافته و EUR/USD همچنان در حال بالا رفتن است.
در این حالت اگر سیندرلا روی 1.2800 وارد می شد و پوزیشن خود را چند هفته ای باز نگه می داشت، 400 پیپ کاسب بود!
او می توانست یک جفت کفش کریستال دیگر نیز برای خود بخرد!
بدیهی است برای تعداد چارچوب زمانی مورد بررسی و مطالعه نیز محدودیت وجود دارد. شما نباید صفحه نمایشی پر از نمودارهایی که هر یک چیزهای مختلفی به شما می گویند، مقابل خود داشته باشید.
حداقل از دو و حداکثر از سه تایم فریم استفاده کنید.
افزودن تایم فریم های بیشتر، فقط شما را گیج تر کرده و بلحاظ تحلیلی شما را فلج می کند، و بعد هم دیوانه می کند!
می پرسید آیا روش اشتباهی برای انجام تحلیل چندین چارچوب زمانی وجود دارد؟ تلاش می کنیم این را در دروس بعدی بگوییم.
در پایان باید گفت، مهم ترین نکته این است که چه چیزی برای شما بهترین نتیجه را داشته و بخوبی جواب می دهد.
آموزش های تحلیل تکنیکال _ انتخاب تایم فریم
آموزش های تحلیل تکنیکال _انتخاب تایم فریم.
در این وبسایت سعی میکنیم در چندین مقاله و ویدئو تحلیل تکنیکال و تایم فریم را تا حد زیادی به شما دوستان عزیز آموزش بدهیم.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یک روشی است ، برای ارزیابی سرمایه گذاری و تجزیه وتحلیل بازار هایی مانند: طلا، ارزهای خارجی ، بورس اوراق بهادر ، فلزات گران قیمت و مسکن را چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ بررسی میکنند.
تحلیل کنندگان تکنیکال بر اساس نمودار و بررسی آن قیمت را پیشبینی میکنند.
در این مقاله میپردازیم به اهمیت تایم فریم در یک معامله که در آموزش های تحلیل تکنیکال اصلا به آن پرداخته نمیشود. شاید جزو اصلی ترین موارد نباشد ولی قطعا به اندازه مبحث تحلیل تکنیکال مهم است و باید به بهترین شکل مفهوم انتخاب تایم فریم را درک کرد.
در بررسی بازار های مالی تایم فریم یا (بازه زمانی) به عنوان یکی از اولین و پایه ترین مفاهیم در این بازار در نظر گرفته میشود.
تایم فریم همچنین میگوید هر قسمت یا نقطه روی نمودار مثلا اگه ماهانه است ، یک ماه را نشان میدهد، یا اگر تایم فریم هفته ای است بیانگر یک هفته می باشد.
اگر شما در معاملات خود استرس و اضطراب دارید ، باید تایم فریمی متناسب با زمان و شرایط خود انتخاب نمایید ، تایم فریم شما باید کاملا با شما سازگاری داشته باشد زیرا باید فرصت مناسبی برای تحلیل کردن آن داشته باشید، باید به این نکته توجه داشته باشید اگر دارای سرمایه محدود هستید ، باید تایم فریم کوچکتری برای آن انتخاب نمایید ، ولی اگر دارای سرمایه بیشتری هستید باید از تایم فریم بزرگتری استفاده نمایید.
افرادی که بتازگی با فضای بازارهای مالی آشنا میشوند بسیار هیجانی و عجولانه بدنبال گرفتن سود های میلیونی در کوتاه ترین زمان ممکن هستند و اصلا به این مورد فکر نمیکنند که در بازارهای مالی تا زمانی که به برخی قوانین و چارچوب های اصلی مسلط نشوند نمیتوانند موفقیتی کسب کنند (یکی از این چارچوب ها انتخاب مناسب تاریم فریم با توجه به شخصیت معامله گر و استراتژی اش میباشد)
قطعا سوال و ابهام خیلی از معامله گران تازه کار اینست که از چه تایم فریمی استفاده کنم تا بهترین نتیجه ها را بدست آورم.
در جواب باید عرض کنم موفقیت در بازار های بین المللی مثل یک زنجیر به هم متصل هست و باید تمامی این زنجیرها را به درستی طی کنید تا بتوانید بهترین نتیجه را بگیرید. یکی از این زنجیرها انتخاب تایم فریم مناسب هست.
چگونه تایم فریم مناسب انتخاب کنیم؟
ما در این وبسایت سر صحبتمان با افرادی هست که در باینری آپشن و فارکس فعالیت میکنند پس فقط در همین زمینه ها سعی میکنیم بهترین اطلاعات را ارائه کنیم.
انتخاب تایم فریم در باینری آپشن به مراتب سخت تر از محیط فارکس است پس باید کمی سختی بیشتری بکشید تا نسبت به فارکس در مدت زمان کمتری سود بسیار بیشتری هم گیرتان بیاید.
در بازار فارکس مزیت های دیگری وجود دارد که ریسک را نسبت به فضای باینری آپشن کمتر میکند یکی از آن مزایا تایم فریم طولانی مدت در فارکس میباشد.
این نکته را بیاد داشته باشید که در تحلیل تکنیکال هر کسی یک نوع دیدگاهی نسب به نمودار دارد ، این موضوع دقیقا در رابطه با تایم فریم هم صدق میکند و هر فردی باید متناسب با شرایط و شخصیت خودش یک تایم فریم بعنوان مادر انتخاب کند.(به تایم فریمی که در آن موفقیت و بازدهی بیشتری دارید تایم مادر گفته میشود که برای هر فرد تایم مورد نظر متفاوت میباشد)
حتما زمانی که با هر تایم کندل و تایم فریمی تمرین میکنید آن را مستند سازی کنید. شاید کمی خنده دار بنظر بیاید ولی این کسبوکار احتیاج به بررسی های دقیق و تمرکز دارد . برای خود یک دفترچه تهیه کنید و اتفاق هایی که در تایم کندل ها و تایم فریم های مختلف رخ داده را یادداشت کنید .
هیچ عجله ای هم نداشته باشید بعد از 1 یا 2 ماه یادداشت برداری شروع کنید به مقایسه کردن این تایم فریم ها که بهترین نتیجه شما در کدام تایم بوده است . در تحلیل تکنیکال یک اصطلاحی داریم که میگه (با خودتان هیچوقت نجنگید ) اگر آدم بسیار عجولی هستید سعی کنید در تایم فریم ها بالا معامله نکنید چون این طبیعی هست که حوصلتان سر میرود و حس میکنید دارید تبدیل به یک فسیل میشود بهتر هست که طبق شخصیتی که دارید تایم مورد نظرتان را انتخاب کنید.
آیا بعد از انتخاب کردن تایم فریم مورد نظر فقط طبق همان تایم نمودار را تحلیل کنیم؟
در جواب این سوال باید بگویم اصلا نباید با یک تایم فریم اقدام به تحلیل کردن نمودار کنید. منظور من از انتخاب تایم فریم این بود که یک تایم را بعنوان مادر انتخاب کنید و معاملاتتان را در همین تایم فریم انجام دهید. و باید تحلیل را در تایم فریم های مختلف انجام دهید تا اعتبار سنجی شود.
نکته : تایم فریم ها برای تحلیل تکنیکال خیلی نزدیک به هم نباشند اگر خیلی نزدیک به هم باشند در تشخیص تفاوت ها دچار اشتباه میشود.
شاید برایتان این سوال پیش آمده باشد که اصلا منظور از تایم فریم چه هست؟ در اینجا واقعا باید برای افرادی که همچین سوالی برایشان پیش آمده یک خسته نباشید محکم بگم . ولی نگران نباشید به سوالتان پاسخ خواهم داد.
در اصل ما دو نوع تایم داریم 1- تایم فریم معاملاتی یعنی معامله ای که باز کردیم تا چند دقیقه و یا چند ساعت باز باشد.
2-تایم کندل ها که با عوض کردن آنها شاهد تغییرات و نوسانات زیادی در نمودار میشویم.
قطعا هر جفت این تایم ها مهم هستند و باید در تمامی آنها به تمرین بپردازید.
نکته آخر: خاطر نشان میکنم برای کسانی که عجول هستند و تایم فریم مادر آنها بسیار کوتاه مدت هست قبل از انجام معامله کمی هم از دور به نمودار نگاه کنند و الگو های تکنیکالی مانند خط روند را در آن ترسیم کنند.
پین بار (pin bar) چیست و چگونه با پین بار معامله کنیم
پین بار یکی از الگوهای پرایس اکشن می باشد که برای اولین بار توسط نایل فولر استفاده شده است. این الگو از یک کندل تشکیل می شود که خبر از برگشت کامل قیمت می دهد. در این مقاله پین بار را کامل و مفید بشناسید.
پین بار (pin bar) چیست (الگوی ادامه دهنده یا برگشتی)
پین بارها در استراتژی پرایس اکشن بسیار کاربرد دارند. الگوی شمعی پین بار بدنه ی کوتاه ولی سایه بلندی دارد.در این الگوی ساده ی بازار، قیمت به یک سطح خاصی می رسد، بعد از ضربه زدن برمی گردد.
پین بار را در شکل زیر ببینید:
در انتهای شمع های پین بار سایه کوتاه که نام دیگر آن بینی می باشد و در انتهای دیگری سایه بلند قرار گرفته است. اغلب تحلیل گران اعتقاد دارند که سایه ی بلند الگو باید دو سوم همه ی طول الگو را تشکیل دهد. در این صورت دیگر قسمت های پین بار تنها یک سوم را تشکیل می دهند.
قیمت Open و Close کندل می بایست تقریبا همسان باشند تا بتوانند بدنه را تشکیل دهند.
برای تایید پین بار چه کار چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ کنیم؟
برای تایید این الگو، باید منتطر باشید تا کندل بسته شود به این منظور که یک کندل جدید تشکیل شود و تغییر نکند. |
چرا باید این کار را انجام بدهیم؟ فقط به این منظور که مطمئن شویم کندلی که تشکیل شده یک پین بار است (باید در نظر بگیرید که هر پین باری شاید پین بار نباشد!)
این الگو تنها یک کندلی ایت که برگشت شدید و ریجکت های قیمتی شدید را به نمایش می گذارد.
سایه پین بار چه چیز را نشان می دهد و به چه معناست؟
این سایه پین بار ناحیه ای را نشان می دهد که قیمت در آن ریجکت شده است.
به این معناست که قیمت در خلاف جهت سایه به حرکت خود ادامه می دهند.
در نتیجه در یک پین بار نزولی، یک سایه بلند در قسمت بالا داریم که به معنای رد شدن قیمت های بالا می باشد. این موضوع نشان میدهد که قیمت ها خیلی زود کاهشی خواهند شد.
و در یک پین بار صعودی، یک سایه بلند در قسمت پایین داریم که به معنای رد شدن قیمت های پایین می باشد. این موضوع نشان میدهد که قیمت ها خیلی زود افزایش خواهند یافت.
چگونه با پین بار معامله کنیم؟
در ابتدا همانطور که در ابتدا گفتیم باید منتظر بمانیم تا پین بار بسته و تایید شود . ممکن است درست متوجه نشده باشیم و در شناسایی الگو دچار سوء تفاهم شده باشیم.
ناحیه ی دیگر معامله با الگوی پین بار، در اصلاح 50 درصدی در پین بار، وارد معامله شویم.
به این معنا که صبر می کنیم قیمت با در نظر گرفتن سایه ها تا قسمت وسط اغلگو بیایید. تا در این قسمت یک ورود به معامله داشته باشیم.
تصویر پایین را مشاهده نمایید:
در ابتدا برای ورود به معامله، پین بار را در نمودار پیدا کنید:
در نظر بگیرید که شما می توانید از استراتژی پرایس اکشن در تمامی بازارها و در هم بازه زمانی می توانید استفاده کنید.
در ابتدا گفتیم که باید پین بار را درست تشخیص داده باشید.
در تصویر زیر یک الگوی پین بار صعودی داریم که باتوجه به تلاش زیاد خرسها اما موفق شده اند و روند بازار بعد از آن صعودی شده است.
مرحله ی بعدی: حرکت قیمت را در گذشته بازار پیدا کنیم تا دلیل اینکه چرا پین بار تشکیل شده است را متوجه شویم.
برای این کار بهتر است از تایم فریم های بزرگتر استفاده نمایید. در تصویر زیر از تایم فریم 1 ساعته استفاده شده است.
در این بخش که به آن خط مقاومت گفته می شود، سایه کندل آن را لمس کرد اما به سمت بالا حرکت کرد.
و این خط را به حمایت تبدیل کرد. در بعضی موارد داشتن یک استراتژی ساده بر اساس استراتژی پرایس اکشن می تواند یک بهترین تصمیم را برای شما رقم بزند.
فیلترنویسی الگوی کندل پین بار
با توجه به توضیحات داد شده در خصوص الگوی کندلی پین بار و نحوه شناسایی و معامله براساس این الگوی کندلی به اهمیت این الگو پی میبریم. این الگو می تواند نقاط برگشتی بسیار خوبی را برای ما شناسایی کند و سودهای بسیار خوبی را برای ما داشته باشد. در بازارهای مالی من جمله ارز دیجیتال و فارکس الگوی کندلی پین بار زیاد اتفاق می افتد و این الگو در تایم فریم های مختلف تاثیرات متفاوتی را دارد. الگو کندل پین بار و به نوعی تمامی الگوهای شمعی در تایم فریم های بزرگتر بسیار مورد تایید است و برگشت بیشتری را به همراه خواهد داشت و می تواند سود بیشتری را برای ما داشته باشد. حال سوال اینجاست که در بین ارزهای بسیار زیاد بازار و درتایم فریم های مختلف ما چگونه کندل پین بار پیدا کنیم؟
آشنایی با فیلترنویسی کندل پین بار
فیلترنویسی یک مفهوم جدید برای معامله گران حرفه ای است که به جرات می توان گفت یک معامله گر حرفه ای بدون داشتن ابزاری به نام فیلترنویسی نمی تواند معاملات زیادی را داشته باشد و همچنین نمی تواند نقاط طلایی خوبی را پیدا و معاملات خود را انجام دهد. فیلترنویسی کندل پین بار یعنی توسط ابزاری هوشمند به جای اینکه خودمان تک به تک کوین های ارزهای دیجیتال را بررسی کنیم که آیا کندل پین بار رخ داده است یا خیر آن ابزار برای ما بررسی کند و به ما اطلاع دهد! این توضیح قطعا شما را هیجان زده خواهد کرد، پس بیاید کمی بیشتر در مورد فیلترنویسی و فیلترنویسی کندل پین بار صحبت کنیم.
آموزش فیلترنویسی الگوی کندل پین بار
شما برای معامله با هر نوع استراتژی باید زمانی را برای بررسی بازار بگذارید تا بتوانید استراتژی خودتان را در بازار و بر روی یک کوین یا ارز پیدا کنید. این بررسی باید بر روی تایم فریم های مختلف انجام شود تا بتوانید موقعیت به اصطلاح طلایی خودتان را بیابید و سپس شروع به معامله کنید. این شکل گیری موقعیت بازار براساس استراتژی شما ممکن است ساعت ها یا حتی روزهای طول بکشد که کمی خسته کننده و فرسایشی است. اما به این نکته توجه کنید که با توجه به تعداد بسیارزیاد کوین های ارز دیجیتال بطور حتم استراتژی شما در هر لحظه روی یک یا بیشتر از یک کوین وجود دارد! حال شما چگونه باید این کوین ها را پیدا کنید؟
برای مثال الگوی کندل پین بار صعودی و الگوی پین باز نزولی را که در همین مقاله آموزش دیدیم را در نظر بگیرید. این الگو یک الگوی بازگشتی فوق العاده است که اگر شما آن را پیدا کنید می توانید سودهای بسیار زیادی را کسب کنید. ما در تیم ONBIT برای شما امکان فیلترنویسی الگوی کندل پین بار را ایجاد کرده ایم. شما به کمک فیلترنویسی می توانید در کمتر از 1 ثانیه کل مارکت ارزدیجیتال را بررسی کنید و کوین هایی که الگوی کندل پین بار را دارند مشاهده کنید و معاملات خودتان را شروع کنید.
اگر می خواهید بیشتر در مورد فیلترنویسی و کاربرد آن بدانید پیشنهاد می کنیم این مقاله را بخوانید: کاربرد و مزایای فیلترنویسی ارز دیجیتال
فیلترنویسی الگوی پین به شما هر لحظه سیگنال خرید و فروش می دهد چیزی که شما با داشتن آن یک ربات خستگی ناپذیر و دقیق دارید که بجای شما بازار را رصد می کند و به شما اطلاع می دهد. شما با فیلترنویسی ONBIT کافیست الگوی کندل پین بار را بسازید و دیگر نمودار را رها کنید، ما در فیلترنویسی ONBIT به محض ایجاد اولین الگوی پین بار در بین بیش از 800 کوین ارز دیجیتال به شما اطلاع می دهیم. این اطلاع هم از طریق پیامک بر روی گوشی خود شما می باشد.
به دنیای نوین معامله گری و لذت ترید کردن با ما خوش آمدید. برای شروع فیلترنویسی ارز دیجیتال و فیلترنویسی کندل پین بار اینجا کلیک کنید.
بهترین تایم فریم برای معامله در فارکس
در واقع این یک سؤال تخصصی نیست که صرفاً جوابی مشخص داشته باشد. هرچند که فاکتورهای هر تایم فریم متفاوت است و هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند. اما بازهم انتخاب تایم فریم باید بسته به شخصیت شما، روانشناسی بازار و استراتژیتان مشخص شود. حتی برخی اعتقاد دارند که باید مولتی تایم فریم کار کرد. که البته افراد بسیاری برای تأیید حرکتها، به تایم فریمهای مختلف سر میزنند. اگر یک معاملهگر تازهکار هستید احتملا گیج شده باشید که در نهایت بهترین تایم فریم برای معامله در فارکس کدام است. بگذارید کمی این موضوع را به لحاظ تخصصی بهتر بازکنیم تا کمی راهنمایی شوید.
تایم فریم چیست؟
اما ابتدا بهتر است کمی با مسئله تایم فریم به زبان ساده آشنا شویم. تایم فریم زمان قراردادی است که در طول آن زمان یک کندل باز یا بسته میشود. برخلاف تصور عموم هیچ تایم فریم اصلی وجود ندارد و حتی در پلتفرمهای پیشرفته شما میتوانید تایم فریمهای خاصی تعریف کنید. مثلاً تایم فریمهای استاندارد شامل تایم فریم روزانه، 4 ساعته، یک ساعته، 30 دقیقه، 15 دقیقه، 5 دقیقه و 1 دقیقه هستند. اما مثلاً شما میتوانید سیستم خود را طوری تنظیم کنید که حتی کندلهای 30 ثانیه یا 3 دقیقه را هم به شما نشان دهد. ساعت 12:30 شب به وقت ایران کندل روزانه اصلی بازار با بسته شدن بازار آمریکا بسته میشود و یک کندل جدید روزانه کارش را شروع میکند. همین کندل یک روزه که تا 24 ادامه دارد. در دل خود کندلهای زیادی را جای میدهد. مثلاً کندلهای 1 دقیقهای که در فاصله یک دقیقه باز و بسته میشوند و در طول 24 ساعت که یک کندل روزانه در بازار زده میشود 1440 کندل یک دقیقهای را میتوانیم در بازار داشته باشیم. حالا شما همین مسئله را در تمام تایم فریمها تصور کنید. هر زمانی که یک کندل باز شود و بسته شود را به آن یک تایم فریم میگویند. در برخی پلتفرمها تایم فریمهای استانداردی وجود دارد اما در برخی دیگر، تایم فریمها کاملاً قابل تغییر است.
چطور بهترین تایم فریم برای ترید کردن را پیدا کنیم؟
اینکه بگوییم کدام تایم فریم برای ترید کردن مناسبتر است حرف اشتباهی است. انتخاب بازه زمانی مناسب عمدتاً به نوع استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد. هیچ پاسخی وجود ندارد که به شما بگویید کدام تایم فریم بهتر است. از آنجا که ارتباط کاملاً مستقیمی بین استراتژی و تایم فریمی که استراتژی را در آن پیاده میکنید وجود دارد پس پاسخ این سؤال که بهترین تایم فریم برای ترید کردن در فارکس کدام است را باید در استراتژی خود جستجو کنید. همچنین تایم فریم به شدت به وضعیت احساسی شما بستگی دارد. اگر شما آدم صبوری هستید و نمیخواهید درگیر احساسات سریع معامله گران دیگر شوید، باید از تایم فریمهای کوتاه دوری کنید. زیرا نوسانات در تایم فریمهای پایین بسیار زیاد است و ممکن است شما را گمراه کند. اما افرادی که به معاملات سریع و کوتاه علاقه دارند و میتوانند در روز تعداد زیادی معامله انجام دهند، معمولا به سمت تایم فریمهای پایینتر میروند. در کل بیشتر معامله گران حرفهای از ترکیب چند تایم فریم استفاده میکنند و اعتقاد دارند که تایم فریمهای بالا بسیار شفافتر مسیر بازار را به آنها نمایش میدهد.
تایم فریمهای پایین برای اسکلپ کردن
همانطور که گفتیم انتخاب تایم فریم به نوع استراتژی شما بستگی دارد. مثلاً افرادی که استراتژی ترید کردن آنها کوتاه مدت و اسکلپ کردن است معمولاً از تایم فریمهای زیر 15 دقیقه استفاده میکنند. شخصیت تایم فریمهای کوتاه، مخصوصا تایم فریم 1 دقیقه این است که به شدت نوسانهای زیادی در آن اتفاق میافتد و اسکلپرها میتوانند از نوسانهای آن به خوبی استفاده کنند. معمولاً اسکلپرها در تایمهایی مانند 5 دقیقه یا نهایتاً 15 دقیقه، تحلیل مسیر را انجام میدهند و تایم 1 دقیقه ورود به معامله میکنند. هرچند که ترید کردن در تایمهای کوتاه بسیار سخت و خطرناک است و باید در نظر داشته باشیم که نوسانهایی اضافی بازار در این تایم فریمها به شدت احساس میشود. اما اگر شما یک اسکلپر حرفهای باشید میتوانید به راحتی از این تایم فریمها برای موفقیت معاملات خود استفاده کنید. حتی برخی از اسکلپرهای حرفهای را دیدهایم که در نهایت برای نقطه ورود خود از تایم فریمهای 30 ثانیهای نیز استفاده میکنند که جالبت توجه است.
تایم فریمهای بالا برای معامله گران روزانه
اما تعریف بهترین تایم فریم برای معامله گران روزانه کاملاً متفاوت است. برخی از فاندامنتال کارها حتی تحلیل خود را از کندلهای ماهانه شروع میکنند و به پایین میآیند. معامله گران روزانه یا آنهایی که حداقل چند روز علاقه دارند معاملات خود را باز نگهدارند. قطعاً کسانی هستند که به دنبال شکار حرکتهای اصلی بازار هستند و از نوسانها خود را میخواهند دور نگهدارند به همین دلیل درگیر حرکتهای سریع و احساسی تایم فریمهای پایین نمیشوند.
معمولاً این افراد نگاه اصلیشان به تایم فریم روزانه است و تحلیل خود را روی چارت روزانه انجام میدهند. سپس کم کم به تایم فریمهایی مانند 4 ساعته و یک ساعته میروند تا تأییدیه ها را بگیرند و نقاط ورود مناسب خود پیدا کنند. معمولاً هیچ تریدری را نخواهید دید که تنها از یک تایم فریم استفاده کند. به این کار مولتی تایم فریم میگویند که در پاراگراف بعدی بیشتر آن را توضیح خواهیم داد.
مولتی تایم فریم چیست؟
برخی از معامله گران نیز به مولتی تایم فریم معتقد هستند. یعنی شما یک جفت ارز را در تایم فریمهای مختلفی بررسی میکنید. به صورت ساده. معامله گرانی هستند که تحلیل خود را از تامی فریمهای بالا شروع میکنند و نقاط ورود و خروج خود را در تایم فریمهای پایین انتخاب میکنند. مثلاً از روی تایم فریم 4 ساعته جهت معامله را تعیین میکنند و تایم فریمهای 1 ساعته و 30 دقیقهای تأییدیههای دیگرشان را میگیرند.
سپس در تایم فریمهای پایینتر مانند 5 دقیقه و 1 دقیقهای منتظر میمانند تا تأییدیههای ورود خود را کسب کنند و سپس وارد معامله شوند. معمولاً برای خروج نیز همین چگونه از کندل تایم استفاده نماییم؟ کار را انجام میدهند. زمانی که حس میکنند در تایمهای بالا، حرکت اصلی روند متوقف شده است، در تایم فریمهای پایین به دنبال بهترین نقطه برای خروج میگردند. پس همانطور که گفتیم برای چنین تریدرهایی، یک تایم به عنوان بهترین تایم فریم معامله در بروکر فارکس وجود ندارد زیرا آنها همزمان از تحلیل چند تایم فریم استفاده میکنند.
نتیجه
در پایان احتمالاً پاسخ این سؤال که بهترین تایم فریم برای ترید کردن در بروکر جهانی فارکس کدام است را گرفته باشید. قطعاً فهمیدهاید که تایم فریمهای مختلف چه کاربردهایی دارند. شخصیت هر تایم فریم نیز با دیگری متفاوت است. شما در تایم فریم 4 ساعته انتظار دارید که مسیر شفافتر باشد در حالی که در تایم فریمی مانند یک دقیقه فقط درگیر نوسانها خواهید بود. پس از آنکه با شرایط هر تایم فریم و عوامل تأثیرگذار بر آن آشنا شدید، وقت آن رسیده است که تایم فریم مورد نیاز خود را با استراتژیتان هماهنگ کنید. شاید کلاً نیازی نباشد که به یک تایم فریم بسنده کنید و استراتژی شما نیاز به اجرای تحلیل مولتی تایم فریم داشته باشد. این هم روشی است که اتفاقاً تریدهای حرفهای و بزرگی در جهان از آن استفاده میکنند.
دیدگاه شما