10 ارز رمز نگاری شده مهم بعد از bitcoin کدام هستند؟ در این مقاله به 10 ارز دیجیتال برتر اشاره شده است، بعد از مطالعه و بررسی می توانید برای سرمایه گذاری از آنها استفاده کنید.
چرا بیت کوین با سایر ارز ها تفاوت دارد؟
اگر یک تازه وارد در دنیای ارز های دیجیتال نیستید، حتما می دانید که چند ماه گذشته دیوانه کننده بوده است. عملکرد قیمت بیت کوین بسیار هیجان انگیز و گاها دردناک بوده است و این موضوع سرمایه سرمایه گذاران ارز بیت کوین را می تواند تا مرز نابودی بکشاند. به نظر می رسد تمام ارز های دیجیتال در بازار در حال خرید و فروش هستند اما تفاوت بیت کوین با سایر ارز ها چیست؟ چگونه یک رمز ارز از دیگر ارز ها متمایز می شود و از همه مهم تر یک سرمایه گذار چگونه می تواند تشخیص دهد که ارزش بلند مدت یک ارز چه قدر است؟ در این مقاله قصد داریم به تفاوت بیت کوین با سایر ارز ها بپردازیم و این موضوع را بررسی کنیم که چه چیزی در بیت کوین تکرار شدنی نیست. با ما همراه باشید.
یک نوآوری به تمام معنا
برای درک بهتر جایگاه ارزش بیت کوین، بهتر است کمی به تاریخ نگاه کنیم. شاید جالب باشد که بدانید جدیدترین ICO یا آلت کوین ها که به دنیای ارز دیجیتال وارد می شوند سکه هایی هستند که سعی می کنند مشکلات بیت کوین را بهبود ببخشند و تصور می شود که بیت کوین بعد از مدتی به گرد و غبار تاریخ بپیوندد اما هر ICO یا هارد فورکی که روانه بازار می شود، این دیدگاه را دارد که یک نواوری جدید آورده است. این در حالی است که بزرگترین نوآوری قبلا اتفاق افتاده است!!
نبود دارایی های غیر متمرکز یکی از چیز هایی بود که وجودش ضروری به نظر می رسید و بیت کوین اولین بود که توانست پاسخی به این نیاز ارائه دهد و این یک نوآوری واقعی بود. تمام نوآوری های دیگر مانند زمان تایید سریع تر، کامل بودن Turing، الگوریتم امضای متفاوت، روش های سفارش متفاوت و حتی پیشرفت هایی در حریم خصوصی واقعا تغییرات ناچیزی هستند در مقابل آنچه بیت کوین انجام داده است.
خوب است بدانید که از سال 2011 گزینه های متفاوتی برای جایگزین شدن به جای بیت کوین پیشنهاد شده است اما هیچ کدام نتوانسته اند جایگزین بیت کوین شوند. نه از نظر قیمت و نه کارایی و امنیت به بیت کوین نرسیده اند. lxcoin یکی از مشتقات بیت کوین است که در سال 2011 که با پاداش های بزرگتر و Premine ایجاد شد.
یکی از ویژگی های ارز های رمز نگاری جدید است، بدین معنا که حداکثر میزان تقاضا قبل از عرضه عمومی ایجاد می شود. این بدان معناست که هیچ سکه جدیدی در طول دوره ماینینگ ایجاد نمی شود. هر کسی که در شبکه بتواند یک تراکنش را ثبت کند، پاداش دریافت می کند.
Tenebrix آلت کوینی بود که در سال 2011 ایجاد شد و سعی داشت مقاومت GPU را اضافه کند و به حجم بالای Pemine دست پیدا کند. Solidcoin آلت کوین دیگری است که در سال 2011 ایجاد شد و زمان بلاک سریعتری داشت و این کوین نیز Premine بود. Namecoin و لایت کوین از محدود الت ارزش بیت کوین در تمرکززدایی کوین هایی هستند که Premine نیستند و توانسته اند از وضعیتی که اغلب ارز های دیجیتال نابود می شدند، جان سالم به در ببرند.
ICO ها نیز خیلی جدید نیستند. Mastercoin یک ICO است که در سال 2013 به وجود آمد. این نیز یک Premine محسوب می شود و در آن زمان بیت کوین را بیش از 5000 تا بالا برد و مجبور شد به شبکه omni برود چرا اکوسیستم بسیار ضعیفی داشت. Factom یک ICO در سال 2015 بود و بیشتر از 2000 بیت کوین جمع آوری کرد. البته مجبور شد چندین دوره تامین اعتبار اضافی جمع آوری کند!
تمامی این توکن های جدید که در ظاهر جالب به نظر می رسند، بسیار ضعیف عمل کرده اند و کارایی بالایی نداشته اند. آلت کوین ها و ICO ها ویژگی های مختلف بسیاری را امتحان کرده اند اما اغلب آنقدرها مفید نبوده اند. از این صحبت ها به چه نتیجه ای می رسید؟ چرا بیت کوین جایگاه ویژگی در اکوسیستم داد؟ دو جنبه مهم وجود دارد که بیت کوین را از دیگران متمایز می کند : تاثیر شبکه و عدم تمرکز…. در ادامه این دو فاکتور را بررسی می کنیم.
تاثیر شبکه
از آنجا که بیت کوین دارای بزرگترین شبکه است و از اثر شبکه خود بهره می برد، سایر رمز ارز ها به شدت در تلاش هستند که خود را به بیت کوین برسانند. بیت کوین یک هفته 7 روزه است و سایر آلت کوین ها تنوعی جزئی به حساب می آیند (بگذارید هفته های 4 روزه داشته باشیم! یا روز های 18 ساعتی! یا اسم روزها را عوض کنیم! یا حتی طول هفته را به دلخواه مقامات تغییر دهیم!). نیازی به گفتن نیست، این نوع نوآوری ها در بهترین حالت یک مسئله جزئی هستند و به طور کلی مورد توافق قرار نمی گیرند. دلیل این امر هم این است که اثر شبکه بیت کوین در طول زمان گسترش پیدا می کند و افرادی که از این شبکه استفاده می کنند بهینه سازی هایی را در جهت رسیدن به استاندارد های شبکه انجام می دهند و هر روز تعداد بیشتری از افراد به گروه خریداران و فروشندگان بیت کوین می پیوندند.
با گسترش این شبکه ما نیز کم کم شاهد افزایش فواید کوچک و نامحسوسی در ارتباط با موارد مختلفی خواهیم بود. مسائلی که در ظاهر کارایی خاصی ندارند در واقع اثرات مرتبه دوم و سومی دارند که افراد از آن بهره مند می شوند. برای مثال، یک خودرو نه پرواز می کند و نه در زیر آب حرکت می کند و دلیل آن هم این است که خودروها برای استفاده بر روی زمین سخت بهینه سازی و طراحی شده اند. نبود ویژگی های اضافی سبب شده تا کارایی خودرو افزایش یابد، چرا که به راحتی می توان آن را پارک کرد (به خاطر سایز کوچکترش نسبت به ماشین های هیبریدی دارای قابلیت پرواز، حرکت بر روی آب و زمین) ، از نظر اقتصادی نگهداری از آن به صرفه تر است، به راحتی می توان برای آن سوخت تهیه کرد و …. .
علاوه بر این، چنین معیار هایی در طول زمان آزمون خود را به خوبی پس داده اند. برای مثال قرار نیست که شما اولین نفری باشید که از یک خودروی پرنده استفاده می کنید، چون حتی نمی دانید استفاده از چنین وسیله ای امن است یا نه. چیزی که برای مدت زیادی مورد استفاده قرار گرفته امنیت نسبی خود را نیز به همه نشان داده است. بیتکوین بیشترین میزان کشف باگ را برای یافتن نقص های امنیتی داشته است. در نتیجه بیت کوین امنیت خود را با توجه به تنها عامل ممکن ثابت نموده است : زمان. هر آلت کوین دیگری بسیار جوانتر بوده و از امنیت کمتری نسبت به بیت کوین برخوردار است.
در واقع ماهیت شک برانگیز بسیاری از این “ویژگی ها” در طول زمان مشخص می شود. برای مثال، کامل بودن تورینگ اتریوم سبب آسیب پذیرتر شدن کل پلتفرم می شود (DAO و باگ های Parity را مشاهده کنید). از سوی دیگر زبان قرارداد هوشمند بیت کوین، یعنی Script، به همین دلیلی که ذکر شد از کامل بودن تورینگ جلوگیری کرده است. پاسخ رایج مقامات مرکزی مربوطه به چنین مشکلی این است که باید این آسیب پذیری ها را با رفتار اقتدارگرانه تری بر طرف نمود (برای مثال با استفاده از Bailout و هارد فورک). به بیان دیگر اثر شبکه و زمان همراه با تمرکزگرایی سبب شده اند تا آلتکوین ها بیش از پیش شکننده شوند.
بیت کوین دارای بزرگترین شبکه است و این بدان معناست که بیت کوین به جای داشتن بیشتر میزان کاربر با توجه به میزان سودمند بودن خود رشد می کند. مثلا، یافتن لوازم جانبی مربوط به تلفن های همراه معروف بسیار ساده تر از یافتن لوازم جانبی برای تلفن های همراه دارای شهرت کمتر است. اکوسیستم پیرامون بیت کوین سبب می شود تا گرفتن و نگهداری بیتکوین بسیار ساده تر از آلتکوین ها یا ICO ی هفته شود.
تمرکز زدایی
یکی دیگر از دارایی های مهم بیت کوین این است که این هیچ کدام از رقیب هایش تمرکززدایی آن را ندارند. منظور از تمرکززدایی این است که بیت کوین حتی یک بار هم با شکست یا مشکل خاصی رو به رو نشده است. سایر آلت کیون ها یک موسس یا شرکت دارند که به وسیله ی آن خلق شده و این افراد و شرکت ها بیشترین میزان تاثیر را بر آنها دارند. برای مثال یک هارد فورک (یک تغییر ناسازگار رو به عقب) که بر کاربران اعمال می شود نشانه ی این است که یک ارزرمز به مقدار زیادی مرکزگرایی دارد.
ارزرمزهای دارای مرکزگرایی این مزیت را دارند که می می توانند در برابر تقاضای بازار همه چیز را به سرعت تغییر دهند. مرکزگرایی برای کسب و کار مسئله ی خوبیست چرا که به وسیله ی آن شرکت ها می توانند با فراهم آوردن کالا یا خدمات خاصی برای مشتریان سود کنند. یک کسب و کار تمرکزگرا بهتر می تواند به تقاضای بازار پاسخ دهد و خدمات و کالای خود را برای سود بیشتر تغییر دهد.
اما برای پول تمرکزگرایی یک مورد نامناسب است. اول اینکه، یکی از فعالیت های ارزشی اصلی نظریه ذخیره ارزش این است که از نظر کیفی تغییر نکند. طبق نظریه ذخیره ی ارزشی کیفیت ها باید همیشه ثابت بوده یا در طول زمان بهبود یابند. تغییری که سبب کاهش کیفیت شود (برای مثال، تورم عرضه، کاهش مقبولیت، تغییر امنیت) به مقدار زیادی سودمندی پول را در نظریه ی ذخیره ی ارزشی تغییر می دهد.
دوماً، تمرکزگرایی پول سبب تغییر قوانین می شود که اغلب اثرات فاجعه باری به همراه دارد. در واقع اقتصاد قرن بیستم داستان بانک های مرکزی است که آرام آرام سودمندی ذخیره ی ارزش پول بی پشتوانه ی خود را کاهش می دهند. به همین دلیل، علیرغم وجود پشتوانه های قدرتمندی مثل دولت ها، عمر متوسط پول بدون پشتوانه 27 سال است. “ویژگی ها”ی خاص، مثلا توانایی عکس العمل سریع یا کارایی، به اندازه ی حیات یک پول اهمیت ندارند.
هر رمز ارز یا ICO دیگری به غیر از بیت کوین تمرکزگرا است. این مطلب برای ICO به وضوح مشخص است. نهادی که ICO را منتشر می کند و این توکن را خلق کرده حذب تمرکزگرایی آن به حساب می آید. آنها ارزرمز را منتشر می کنند پس می توانند کارایی یا هدف آن را نیز تغییر داده و حتی توکن های بیشتری منتشر کنند. آنها حتی می توانند از پذیرش بعضی توکن ها برای کالا یا خدماتی که ارائه می دهند خودداری کنند.
آلت کوین ها نیز همین مشکل را دارند، اگرچه مشکل آنها به این وضوح قابل رویت نیست. معمولا خالق آلت کوین ها همچون دیکتاتور ها عمل می کنند و می توانند همانند دولت ها عمل کنند. مالیات، تورم، انتخاب برنده و بازنده ها (مثلا DAO یا تغییر اثبات X) نیز اغلب توسط خالق آلت کوین ها تصمیم گیری می شوند. شما به عنوان مالک یک الت کوین مجبورید نه تنها به رهبر فعلی اعتماد کنید بلکه باید به تمام رهبران بعدی نیز اعتماد داشته باشید، چون ممکن است آلت کوین شما را مصادره کنند، به آن مالیت اختصاص دهند یا ارزش آن را کاهش دهند. به بیان دیگر آلت کوین ها و ICO ها ار نظر کیفی فرق زیادی با پول بدون پشتوانه ندارند. در سرزمین آلتکوین ها و ICO ها شما حاکم سکه های خود نیستید!
این موضوع در مورد بزرگترین رقیب بیت کوین یعنی اتریوم شدیدتر است. هرجور که حساب کنیم متوجه می شویم که اتریوم به صورت مرکزی کنترل می شود. اتریوم حداقل 5 هارد فورک را تا به اینجای کار داشته که این امر کاربران را مجبور به انجام به روزرسانی هایی کرده است. آنها تصمیمات بدی را با DAO اتخاذ کردند. در حال حاضر نیز حتی در مورد مالیاتی جدید صحبت می کنند. کنترل مرکزی اتریوم در زمان قبل از ماینینگ به همه نشان داده شد.
بیت کوین فرق دارد. یکی از بزرگترین کارهایی که ساتوشی انجام داد غیب شدنش بود! در روزهای اول، ساتوشی کنترل زیادی بر همه چیز داشت. پس از غیب شدن او، ما با شرایطی رو به رو شدیم که در آن گروه های مختلفی که از هم دل خوشی ندارند (کاربران وابسته به نهاد های مختلف) همه در نحوه اداره شبکه حرفی برای گفتن دارند. تمام به روز رسانی ها اختیاری است (برای مثال ، سافت فورک ها) و هیچ کس ملزم به انجام کاری نمی شود تا بیت کوین هایش را حفظ کند. به بیان دیگر، حتی یک شکست هم در کارنامه بیت کوین ثبت نشده است. بیت کوین سیستمی دارد که اگر حتی تمام گروه توسعه دهندگان آن را نیز با اتوبوس زیر بگیرند، فرایند های متن باز زیادی وجود دارد که می توانند گزینه های متعددی را پیش روی هر کاربر قرار دهند. در سرزمین بیت کوین، شما حاکم سکه های خود هستید.
اینکه هیچگونه مقام مرکزی وجود ندارد تا بتواند کارایی سکه های شما را کاهش دهد مسئله بسیار خوبی است. این بدان معناست که بیتکوین واقعا کمیاب است (نه از نظر تئوری یا موقتی)، بدون رضایت افراد از نظر کیفی تغییر نمی کند و ذخیره ارزشی خوبی به حساب می آید.
10 ارز دیجیتال برتر و مهم بعد از بیت کوین
10 ارز رمز نگاری شده مهم بعد از bitcoin کدام هستند؟
در این مقاله به 10 ارز دیجیتال برتر اشاره شده است، بعد از مطالعه و بررسی می توانید برای سرمایه گذاری از آنها استفاده کنید.
معرفی ارزهای دیجیتال برتر
Bitcoin فقط پیشرو در موج طوفانی ساخت ارزهای رمز نگاری شده در شبکه های هم رده نبوده بلکه به استاندارد ارزهای دیجیتال تبدیل شده و الهام بخش رشد دایم دنبال کنندگان و بخشه سازان است.
رمزنگار ها چه هستند؟
قبل ازینکه بخواهیم با دقت بیشتر ارزهای دیجیتال دیگر به جز bitcoin را بررسی کنیم باید به بررسی altcoin و رمزنگار پرداخت. رمز نگارها پول مجازی و یا دیجیتالی هستند که حکم سکه یا توکن را دارند. و این در حالی است که بعضی از آنها به دنیای فیزیکی رسیده اند و به شکل کارت های اعتباری و غیره درآمده اند اما اکثرا غیر فیزیکی هستند.
Litecoin (LTC) :
Litecoin در سال 2011 راه اندازی شد و جزو اولین ارزهای دیجیتال رمزنگاری شده بعد از bitcoin بود و به عنوان نقره ی bitcoin طلایی شناخته می شود. توسط چارلی لی، فارغ التحصیل موسسه تکنولوژی ماساچوست و مهندس سابق گوگل ساخته شد. Litecoin بر پایه ی یک شبکه ی پرداخت آزاد جهانی است که توسط هیچ قدرتی کنترل نمی شود و از رمزنگاری برای اثبات این قضیه اسفاده می کند که می تواند توسط پردازشگرهای مصرف کنندگان با توجه به درجه آنها رمز گشایی شود. با اینکه litecoin در خیلی از وارد به bitcoin شباهت دارد اا قدرت تولیدی بالاتری دارد پس معاملات سریع تری انجام می دهد. به جز توسعه دهندگان بسیاری از تجار نیز bitcoin را قبول دارند. از 9 فوریه 2019 ، litecoin دارای 63/2 میلیارد دلار بازار و ارزش هر توکن 43/41 دلار شد.
Ethereum (ETH)
در سال 2015 راه اندازی شد. Ethereum یک پلتفرم نرم افزاری غیرمتمرکز است که باعث می شود قراردادهای هوشمند و برنامه های توزیع شده (DApps) بدون هیچگونه خرابی ، کلاهبرداری ، کنترل یا دخالت شخص ثالث ساخته و اجرا شوند. برنامه های کاربردی روی Ethereum بر روی نشان رمزنگاری رمزنگاری خاص ، یعنی ether اجرا می شوند. Etherمانند وسیله نقلیه ای برای حرکت در سکوی Ethereum است و بیشتر توسعه دهندگان به دنبال توسعه و اجرای برنامه های داخل Ethereum هستند امروزه سرمایه گذاران به دنبال خرید سایر ارزهای دیجیتال با استفاده از ether هستند.
در طی سال 2014 ، ethereum پیش فروش ether را آغاز کرد و نتیجه ی فوق العاده ای گرفت. ین امر به سیری در عرضه اولیه سکه (ICO) کمک کرد. طبق Ethereum ، می توان از آن برای "رمزگشایی، عدم تمرکز، ایمنی و تجارت در مورد هر چیزی" استفاده کرد. پس از حمله به DAO در سال 2016 ، اتریوم به Ethereum (ETH) و Ethereum Classic (ETC) تقسیم شد. از 9 فوریه 2019 ، اتریوم (ETH) دارای کلاهک بازار 12.49 میلیارد دلار و ارزش هر توکن 118.71 دلار بود.
Zcash (zec)
Zcash یک ارز رمزنگاری شده ی غیر متمرکز و آزاد است که در نیمه ی دوم سال 2016 راه اندازی شد شعاری که zcash از آن برای تعریف از خود استفاده میکند این است: اگر bitcoin مانند HTTP برای پول است، zcash خود HTTP است. Zcash از حریم خصوصی و شفافیت انتخابی معاملات استفاده می کند. بنابراین ، مانند https ، zcash ادعا می کند امنیت و یا حریم خصوصی اضافی را در آنجا ثبت کرده و در یک زنجیره اطلاعاتی منتشر می کند. اما جزئیاتی از قبیل فرستنده ، گیرنده و مقدار آن همچنان خصوصی باقی می ماند. Zcash به کاربران خود گزینه معاملات "محافظ" را ارائه می دهد ، که امکان رمزگذاری مطالب را با استفاده از تکنیک پیشرفته رمزنگاری را دارد همچنین امکان استفاده از رمز نگارها برای افراد بدون اطلاعات را دارد که به نام zk-SNARK توسط تیم آن ایجاد شده است. از 9 فوریه 2019 ، Zcash دارای کلاهک بازار 291.25 میلیون دلار و ارزش هر توکن 49.84 دلار بود.
DASH (DASH)
Dash یا همان darkcoin نسخه پنهانی تر بیت کوین است. Dash ناشناس بودن بیشتری را ارائه می دهد چراکه در یک شبکه کدگذاری غیرمتمرکز کار می کند که معاملات را تقریبا غیرقابل ردیابی می کند. در ژانویه سال 2014 راه اندازی شد ، Dash در مدت زمان کوتاه طرفداران زیادی بدست آورد. این رمزنگار توسط Evan Duffield ایجاد و ساخته شده است و می تواند با استفاده از CPU یا GPU استخراج شود. در مارس 2015 ، "Darkcoin" به Dash تغییر یافت ، که مخفف "پول دیجیتال" است و تحت عنوان DASH فعالیت می کند. این تغییر عملکرد هیچ یک از ویژگیهای فناوری آن از جمله DarkSend و InstantX را تغییر نداد. از تاریخ 9 فوریه 2019 ، Dash دارای کلاهک بازار 640.76 میلیون دلار و ارزش هر توکن 74.32 دلار بود.
RIPPLE (XRP)
ریپل یک شبکه تسویه حساب جهانی در زمان واقعی است که پرداخت های بین المللی فوری و کم هزینه را ارائه می دهد. موج آن در سال2012 این امکان را به بانک ها داد تا پرداخت های مرزی را در زمان واقعی ، با شفافیت پایان به پایان و با هزینه های پایین تر تسویه کنند. "دفتر اجماع ریپل (روش ساخت آن) منحصر به فرد است. استخراج معدن به این ترتیب ، موج دار شدن خود را از بیت کوین و بسیاری از آلبوم های دیگر جدا می کند. از آنجا که ساختار ریپل نیازی به استخراج ندارد ، استفاده از توان
محاسباتی را کاهش می دهد و تأخیر شبکه را به حداقل می رساند.
ریپل معتقد است که "توزیع ارزش روشی قدرتمند برای تحریک رفتارهای خاص است" و بنابراین در حال حاضر قصد دارد XRP را در درجه اول توزیع کند "از طریق معاملات توسعه تجارت ، مشوق هایی برای ارائه دهندگان نقدینگی که توزیع های تنگ تری برای پرداخت ها ارائه می دهند و فروش XRP را به خریداران نهادی علاقه مند به سرمایه گذاری در XRP. "تاکنون ، ripple با این مدل موفقیت کسب کرده است. این یکی از جذاب ترین ارزهای دیجیتال در بین موسسات مالی سنتی است که به دنبال راه هایی برای انقلابی در پرداخت های مرزی است. از 9 فوریه سال 2019 ، ripple دارای کلاهک بازار 12.69 میلیارد دلار و ارزش هر توکن 0.308 دلار بود.
monreo (XMR)
Monero یک ارز امن ، خصوصی و غیرقابل ردیابی است. این رمزنگاری متن باز در آوریل 2014 راه اندازی شد و به زودی مورد توجه بسیاری در بین جامعه رمزنگاری و علاقه مندان به وجود آمد. توسعه این رمزنگاری کاملاً مبتنی بر اهدای عضو و جامعه محور است. مونرو با تمرکز جدی روی تمرکززدایی و مقیاس پذیری راه اندازی شده است و با استفاده از تکنیک ویژه ای به نام "امضای حلقه" ، حریم شخصی کاملی را امکان پذیر می کند.
با استفاده از این تکنیک ، گروهی از امضاهای رمزنگاری شامل حداقل یک شرکت کننده واقعی به نظر می رسد ، اما از آنجا که همه آنها معتبر به نظر می رسند ، واقعی نمی تواند جدا شود. به دلیل مکانیسم های امنیتی استثنایی مانند این ، مونرو چیزی با شهرت ناخوشایند ایجاد کرده است. این امر به عملیات جنایی در سراسر جهان مرتبط بوده است. با این وجود ، چه از آن برای سلامتی استفاده شود و چه از بیماری ، هیچ تکذیب وجود ندارد که monero پیشرفتهای مهم فناوری را به فضای رمزنگاری وارد کرده است. از تاریخ 9 فوریه 2019 ، مونرو دارای کلاه بازار 808.50 میلیون دلار و ارزش هر توکن 48.18 دلار بود.
bitcoin cash (BCH)
Bitcoin Cash جایگاه مهمی در تاریخ altcoin دارد زیرا یکی از اولین و موفق ترین چنگال های سخت بیت کوین اصلی است. در دنیای cryptocurrency ، یک چنگال در نتیجه بحث و بحث و جدل بین توسعه دهندگان و کارگران معدن اتفاق می افتد. با توجه به ماهیت غیر متمرکز ارزهای دیجیتال ، عمده تغییرات در کد زیر نشان یا سکه در دست باید به دلیل اجماع عمومی انجام شود. مکانیسم این فرآیند با توجه به رمزنگاری خاص متفاوت است.
هنگامی که جناح های مختلف نمی توانند به توافق برسند ، گاهی اوقات ارز دیجیتال تقسیم می شود ، و اصل آن با کد اصلی خود صادق است و نسخه آغازین نسخه دیگر به عنوان نسخه جدید سکه قبلی ، با تغییر در کد آن. وجه نقد بیت کوین در اوت سال 2017 در نتیجه یکی از این شکافها ، زندگی خود را آغاز کرد. بحثی که منجر به ایجاد BCH شد ، مربوط به مسئله مقیاس پذیری بود. بیت کوین محدودیت سخت افزاری در اندازه بلوک ها ، 1 مگابایت دارد. BCH اندازه بلوک را از 1 مگابایت به 8 مگابایت افزایش می دهد ، با این ایده که بلوک های بزرگتر زمان معامله سریع تر را ممکن می کنند. همچنین تغییرات دیگری نیز ایجاد می کند ، از جمله حذف پروتکل Segregated Witness که بر فضای بلوک تأثیر می گذارد. از 9 فوریه 2019 ، BCH دارای کلاهبرداری در بازار 2.23 میلیارد دلار و ارزش هر نشان 126.49 دلار بود.
NEO (NEO)
NEO زندگی را در سال 2014 آغاز کرد. در ابتدا با عنوان AntShares ، سکه بعدا توسط خالق دا Hongfei رونمایی شد. تا به امروز ، این بزرگترین رمز رمزنگاری است که از چین پدید آمده و بعضا به دلیل استفاده مشابه از قراردادهای هوشمند ، از آن به عنوان "چینی اتریوم" یاد می شود. در سال 2017 ، NEO موفق ترین سال خود را تا به امروز تجربه کرد. از ارزش 0.16 دلار در هر توکن در ژانویه سال 2017 ، NEO تا یک سال بعد به حدود 162 دلار در هر نشان صعود کرد. این به معنای بازگشت بیش از 111،000٪ است. یكی از مهمترین موفقیتهای NEO ، پشتیبانی از برنامه نویسی در بسیاری از زبانهای موجود ، از جمله Go ، Java ، C ++ و سایر موارد است.
علاوه بر این ، NEO به دلیل روابط مثبت خود با دولت چین ، که به طور کلی بخاطر مواضع خشن خود در زمینه رمزهای ارز رمزنگاری می شود ، مزایایی را تجربه کرده است. از 9 فوریه سال 2019 ، NEO دارای کلاهک بازار 492.48 میلیون دلار و ارزش هر توکن 7.58 دلار بود.
cardano (ada)
چارلز هوسینسون ، یکی از بنیانگذاران اتریوم ، کاردانو را در سپتامبر سال 2017 راه اندازی کرد. برای هواداران این ارز دیجیتال ، ADA همه مزایای اتریوم و همچنین بسیاری دیگر را ارائه می دهد. Cardano یک بستر برای Dapps و قراردادهای هوشمند ، مانند Ethereum قبل از آن ، ارائه می دهد. فراتر از آن ، ADA در صدد است تا برخی از مهمترین مشکلات موجود در زمینه سرمازدگی ارزها را در همه جا ، از جمله قابلیت همکاری و مقیاس پذیری ، برطرف کند.
Cardano همچنین امیدوار است مسائل مربوط به پرداخت های بین المللی را که معمولاً هم به موقع و هم گران هستند ، برطرف کند. به لطف تمرکز خود در این زمینه ، ADA توانست زمان پردازش پرداخت بین المللی را از روزها تا فقط چند ثانیه طی کند. از 9 فوریه 2019 ، کاردانو 1.16 میلیارد دلار بازار و ارزش هر توکن 0.041 دلار داشت.
EOS (EOS)
یکی از جدیدترین ارزهای دیجیتال برای تهیه لیست ما EOS است. در ژوئن سال 2018 راه اندازی شد ، EOS توسط پیشگام Cryptocurrency Dan Larimer ایجاد شد. قبل از کار در EOS ، لاریمر مبادله ارز دیجیتالی Bitshares و همچنین بستر رسانه اجتماعی اجتماعی Steemit را که بنیان گذاشته بود ، تأسیس کرد. مانند سایر ارزهای رمزپایه موجود در این لیست ، EOS بعد از اتریوم طراحی شده است ، بنابراین بستری را ارائه می دهد که توسعه دهندگان بتوانند برنامه های غیرمتمرکز بسازند. EOS به دلایل دیگر قابل توجه است ، اما
اول ، عرضه اولیه سکه یکی از طولانی ترین و سودآورترین تاریخ بود و با رکورد 4 میلیارد دلار سرمایه های سرمایه گذار از طریق تلاشهای شرکتی که یک سال به طول انجامید ، با رکورد 4 میلیارد دلار سرمایه گذاری شد. EOS یک مکانیزم اثبات سهام اثبات را ارائه می دهد که امیدوار است بتواند مقیاس پذیری فراتر از رقبای خود داشته باشد. EOS شامل EOS.IO است ، شبیه به سیستم عامل رایانه و به عنوان شبکه زنجیری برای ارز دیجیتال و همچنین سکه های EOS عمل می کند. EOS همچنین به دلیل عدم وجود مکانیسم استخراج برای تولید سکه ، انقلابی است. در عوض ، تولید کنندگان بلوک بلوک هایی را تولید می کنند و بر اساس نرخ تولید آنها ، در نشانه های EOS پاداش می گیرند. EOS شامل یک سیستم پیچیده از قوانین برای اداره این فرآیند است ، با این تصور که این شبکه در نهایت دموکراتیک تر و غیر متمرکز تر از سایر ارزهای رمزنگاری شده خواهد بود. از 5 اکتبر 2018 ، EOS دارای کلاهک بازار 2.49 میلیارد دلار و ارزش هر توکن 2.74 دلار بود.
بیت کوین به لحاظ سرمایه گذاری در بازار ، پایگاه کاربر و محبوبیت خود همچنان رهبری بسته های رمزنگاری را پشت سر می گذارد. با این وجود ، ارزهای مجازی مانند اتریوم و موج دار شدن ، که بیشتر برای راه حل های سازمانی مورد استفاده قرار می گیرند ، رواج پیدا می کند ، در حالی که برخی از آلبوم ها برای ویژگی های برتر یا پیشرفته نسبت به بیت کوین تأیید می شوند. با گذر از روند فعلی ، ارزهای رمزپایه برای ماندن در اینجا هستند اما تعداد رهبران این رقابتها در میان رقابت فزاینده در فضا ظاهر می شوند و فقط با گذشت زمان مشخص می شوند.
معضل سه گانه مقیاس پذیری در بلاک چین
سه گانه مقیاس پذیری در بلاک چین ، اصطلاحی که توسط ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin) (بنیانگذار اتریوم) ابداع شده است، به معاملاتی اشاره دارد که پروژههای رمزنگاریشده هنگام تصمیمگیری در مورد چگونگی بهینهسازی معماری زیربنایی بلاک چین خود باید انجام دهند. در واقع بهصورت عامیانه، شبیه به عبارت «شما نمیتوانید همه چیز را در کنار هم داشته باشید» است. سه گانه ویتالیک به سه مولفه اشاره دارد، تمرکززدایی، امنیت و مقیاس پذیری.
ما در این مقاله از کوین نیک، بررسی اجمالی از این سه مولفه خواهیم داشت و جوانب مثبت و منفی هر یک را ارزیابی خواهیم کرد. این کار یک چارچوب مقایسهای مفید برای ارزیابی بلاک چینها در برابر یکدیگر است. بهندرت اتفاق میافتد که زیرساخت اصلی زیرین ضعیف باشد (اگرچه این اتفاق هم میافتد.) سوالی که باید پرسیده شود، این است که کدام جنبههای بلاک چین، پروژه بهینهسازی را انجام میدهند و آیا آنها متناسب با ارزش آن و مورد استفاده هستند یا خیر. ما امیدواریم که شما با استفاده از این محتوای آموزشی، بتوانید خودتان ارزهای رمزنگاریشده را بهتر ارزیابی کنید.
تمرکززدایی
تمرکززدایی، همانطور که از نام آن مشخص است، به میزان تنوع در مالکیت، نفوذ و ارزش در بلاک چین اشاره دارد. مفهوم مهم در اینجا «میزان و درجه تمرکززدایی» است که یک مشخصه دوگانه نیست. اتریوم بسیار غیرمتمرکز است؛ EOS تا حدی غیرمتمرکز است؛ توییتر اصلا غیرمتمرکز نیست. یک تصور غلط و رایج این است که شبکهها را میتوان بهسادگی بهصورت غیرمتمرکز یا متمرکز ردهبندی کرد. تصور نادرست دیگر این است که تمام بلاک چینها به یک اندازه غیرمتمرکز هستند.
اجازه دهید با متمرکزترین نوع سازمانها شروع کنیم. بهطور معمول، این سازمانها روی یک بلاک چین راهاندازی نمیشوند. این سازمانها توسط گروه کوچکی از افراد در سطوح بالا، تیم مدیریتی، کنترل میشوند. آنها بهطور معمول عمده مالکیت در شرکت را کنترل میکنند و در کنار هیئتی از مشاوران، تصمیمگیرنده هستند. امروزه ماهیت اکثر شرکتها چنین است، خواه ساختار مشارکتی، مالیاتدهنده (C-Corp) یا ساختار ۳(c)501 داشته باشند.
شبکههای غیرمتمرکز، بیشتر توسط کاربران آنها کنترل میشوند. کاربران با هم این امکان را دارند که از سهام خود برای رأی دادن، استفاده از خدمات پلتفرم و سود مالی استفاده کنند. بدیهی است، در حالی که در کلیه بلاک چینها کاربران میتوانند از توکنهای خود برای رأی دادن استفاده کنند، تاثیر آن توکنها متفاوت است. در پروتکلهای اثبات سهام (proof-of-stake)، رأی یک فرد به اندازه تعداد توکنهایی که افراد نگه میدارند، موثر است. در پروتکلهای اثبات سهام محولشده (delegated proof-of-stake)، از سهام شخص تنها برای انتخاب یک شخص ثالث استفاده میشود که سپس از جانب آن کاربر رأی میدهد. با این حال، با توجه به این که اکثریت ساختار نظارتی، مستقیما در خود کد نوشته شده است، این «تصمیمات» در درجه اول حول محور حل اختلافات هستند. این کار برخلاف تصمیمی است که یک تیم مدیریتی معمولا درمورد استراتژی، عملیات و حقوق سهامداران میگیرد.
یکی دیگر از عناصر مهم تمرکززدایی این است که اکثریت ارزشها به انجمن تعلق دارد. هیچ «تیم مدیریتی» وجود ندارد، بنابراین هیچکس از بخش متمرکز نمیتواند پیش از پرداخت سود سهامداران، بخشی از پول را بردارد. اصولا، بیشتر پروژههای رمزپایه به جای بنیانگذاران، متعلق به سهامداران یا کاربران آنها هستند. مطمئنا این مورد، پیشنهاد جذابتری برای کسانی است که جزء بنیانگذاران نیستند. صنعت موسیقی امروز را در نظر بگیرید. اپل (iTunes)، حدود ۳۰ درصد هزینه فروش را برای میزبانی و توزیع، هزینه میکند و ۷۰ درصد باقیمانده را به تولیدکنندگان محتوا اختصاص میدهد. اگر جریان پخش موسیقی روی بلاک چین اجرا شود، بیش از ۹۰ درصد از این مقدار، احتمالا به سازندگان محتوا تعلق میگیرد. بخش کوچکی به نهادهایی که در اجرای شبکه دخالت دارند، داده شده، اما بیشتر آن بهجای یک واسطه به تولیدکننده ارزش باز میشود.
در اینجا مزایا و معایب پروتکلهای غیرمتمرکز بیان شده است:
مزایا
تمرکززدایی، از نظر فلسفی، به بازگرداندن قدرت به انجمن کمک میکند. با استفاده از بلاک چین، جایی که قواعد نظارتی به معنای واقعی کلمه رمزگذاری شده و قابل ویرایش نیستند، میتوان توزیع نفوذ، ثروت و مالکیت را در کل انجمن به حداکثر رساند.
هرچه یک سیستم غیرمتمرکزتر باشد، (معمولا) ایمنتر است. نقطه مرکزی برای شکست یا هک وجود ندارد. با این وجود، روشهای خاصی حتی برای هک کردن غیرمتمرکزترین سیستمها وجود دارد.
هزینهها
پروتکلهای غیرمتمرکز مانند بیت کوین یا اتریوم اغلب از استخراج PoW برای تولید بلوکهای جدید استفاده میکنند. این شکل از استخراج برای حل معماهای دشوار هش، نیاز به اعتباردهندگان دارد. در نتیجه، نه تنها از مقادیر زیادی انرژی استفاده میکند، بلکه از نظر عملکرد و سرعت هم به خطر میافتد. این امر میتواند برای مواردی که نیاز به توان عملیاتی زیادی دارند، مشکلساز باشد.
بعد منفی وجود اختلاف نظرها برای انجمن، این است که هیچ نظمدهنده و گرداننده مرکزی وجود ندارد. بهعنوان مثال برای برخی موارد خاص، مانند شبکههای اجتماعی، این امر میتواند منجر به انتشار نفرت پراکنی یا اخبار جعلی شود.
متوقفکردن یک بلاک چین غیرمتمرکز کار سختی است، زیرا هیچ سرور یا بخش متمرکزی وجود ندارد. در حالی که این ویژگی بهعنوان یکی از مزایای اصلی هم بیان شده است، در جایی که قرار است موارد استفاده مخرب ایجاد شوند، این مسئله باعث میشود حل یک مشکل جدا از خود انجمن، بسیار سخت باشد.
بلاک چین غیرمتمرکز
امنیت
امنیت به میزان قابلیت محافظت از بلاک چین در برابر حملات منابع خارجی اشاره دارد. امنیت بهصورت ذاتی یا درون خود بلاک چین، سنجش چگونگی تغییر سیستم تغییرناپذیر است. برای اکثر بلاک چینها، خطرات امنیتی بالقوه زیادی وجود دارند. به اعتقاد ما، تمرکززدایی و امنیت با یکدیگر مرتبط هستند. در بسیاری از موارد، هرچه گرههای بیشتری وجود داشته باشد، شبکه وابستگی کمتری به یک بخش متمرکز داشته و بنابراین خطر کمتری برای نقاط ضعف مرکزی دارد. با این وجود، حملههای زیاد دیگری وجود دارند که برای شبکههای غیرمتمرکز خطرناک هستند، از جمله:
- حملههای بالای ۵۰ درصد: یک نهاد (یا مجموعهای از اشخاص) که بیش از ۵۰ درصد از کل توکنهای شاخص را در اختیار دارد و در واقع صاحب شبکه است.
- حمله Sybil: یک نهاد (یا مجموعهای از اشخاص) که میتوانند چند هویت (صدها ، هزاران نفر یا بیشتر) را روی یک سیستم جعل کنند تا بتوانند بهطور موثری سهام قابل توجهی در مالکیت را کنترل کرده یا در شبکه تصمیمگیری کنند.
- حمله Penny spend: یک نهاد (یا مجموعهای از اشخاص) که برای توقف شبکه، شبکه را در سیلی از معاملات کمارزش غرق میکنند.
- حمله توزیعشده محرومسازی از سرویس (DDoS): هنگامی اتفاق میافتد که قصد مختلشدن ترافیک در یک شبکه با غرقشدن شبکه در تراکنشهای مخرب وجود دارد.
- حمله تبانی (Collusion): یک یا چند نهاد (یا گره) تصمیم میگیرند تا با هم برای انجام برخی عملیات مخرب در شبکه، تبانی کنند.
فواید
مزیت اصلی امنیت قوی این است که بلاک چین در برابر حمله، آسیبپذیری کمتری دارد. این امر برای برنامههایی که نیاز به امنیت فوقالعاده دارند و با دادههای محرمانه سروکار دارند، ایدهآل است. هر چیزی در حوزه خدمات مالی احتمالا به بالاترین میزان امنیت نیاز دارد. حتی صرافیهای ارزهای رمزنگاریشده یکی از بزرگترین اهداف هکرها، اگر بر اساس بلاک چین ساخته شده باشند، در مقابله با چنین حملاتی بهتر عمل میکنند. (در واقع، ما در مورد چشمانداز مجموعه جدیدی از dApps، صرافیهای ارزهای رمزنگاریشده غیرمتمرکز، بهعنوان یکی از ایدههای امیدوارکننده برای dApps های آینده روی EOS بحث میکنیم.)
هزینهها
هیچ نکته منفی برای حفظ امنیت قوی وجود ندارد، اما برای انجام این کار چند اثر مرتبه دوم وجود دارد که نگرانکننده است. بسیاری از شبکههای امن بلاک چین از پروتکلهای PoW استفاده میکنند، این پروتکلها نیاز به معمایهای پیچیده هش دارند که قبل از تولید بلوک حل شوند، اما مهمتر این که این پروتکلها از مقدار زیادی انرژی و قدرت محاسباتی استفاده میکنند. در نتیجه، این امر باعث کاهش توان عملیاتی میشود و تاخیر در شبکه را افزایش میدهد که یک عامل بازدارنده قوی برای بسیاری از کاربران بالقوه است که به معاملات تقریبا فوری در شبکههای متمرکز عادت دارند. این مورد هنوز یک معامله ارزشمند برای پلتفرمهایی است که امنیت را در اولویت قرار میدهند، اما برای کسانی که سعی در بهینهسازی تجربه کاربر دارند، مسلما موضوعی جدی است.
شبکه امن بلاکچین
مقیاس پذیری در بلاک چین
میزان مقیاس پذیری مهم است، زیرا ظرفیت نهایی هر شبکه را تعیین میکند. بهعبارت دیگر، این میزان، حد بالای رشد یک شبکه را مشخص میکند. شاید مهمترین سوالی که هنگام ارزیابی یک شبکه در مورد آن فکر میکنید، این است که این شبکه تحمل چه تعداد کاربر را دارد؟ در حال حاضر بیت کوین بین ۹/۲ تا ۸/۵ میلیون صاحب کیف پول دارد. فیس بوک دارای ۴ میلیارد کاربر است. Eos چند هزار نفر کاربر دارد. شاید نانو (Nano) به چند دلیل، یکی از مقیاسپذیرترین پلتفرمها باشد:
۱. نانو معاملات را به بستههای میکرو UDP فشرده میکند (شبیه به یک فایل زیپشده)، بهطوری که حتی ابتداییترین سختافزار رایانهای میتواند معاملات را پردازش کند.
۲. هر کاربر قدرت معاملات خود یعنی در بلاکچین خود را فراهم میکند. هیچ بلاکچین گستردهای که سایر کاربران مجبور به پشتیبانی از آنها باشند، وجود ندارد.
۳. بلاک چینهای انفرادی تنها آخرین مانده موجودی را در هر حساب کاربری ذخیره میکنند، نه کل تاریخچه معاملات کاربر را. (این نسخه پشتیبان بهطور جداگانه در شبکه تهیه شده است و در دسترس کسانی است که آن را درخواست کنند.)
با این حال، برای دستیابی به مقیاس پذیری نامحدود، مصلحتهایی وجود دارد. مقیاس پذیری و تمرکززدایی میتوانند با هم وجود داشته باشند، اما خطرات امنیتی بیشتر میشوند. توسعهدهندگان، پلتفرم مناسب برای نیازهای خود را انتخاب میکنند و طبق گفته آنها کاربران پلتفرمهایی را انتخاب میکنند که بهترین عملکرد را داشته باشند. ممکن است برخی از کاربران بهخاطر مقیاس پذیری، امنیت را قربانی کنند. بقیه، مقیاس پذیری را فدای امنیت میکنند. ما ویژگیهای اصلی را بر اساس دستورالعمل کلی سیستم ارزیابی میکنیم.
مقیاس پذیری در بلاک چین
فواید
- مقیاس پذیری به ما اطمینان میدهد که برنامه بهسرعت اجرا میشود و میتواند حجم بالایی از معاملات را پشتیبانی کند. همانطور که اشاره کردیم، این امر بهویژه برای سایتهای پخش صوتی/تصویری، بازی و شبکههای اجتماعی مفید است.
- اگر تقاضای کاربر بیشتر از آنچه که در ابتدا برنامهریزی شده باشد، احتمال خرابشدن این برنامهها کمتر است (به عنوان مثال Cryptokitties که روی اتریوم اجرا شده بود، بسیار مقیاسپذیر نبود و به این دلایل دچار مشکلات اساسی شد:
هزینههای مقیاس پذیری در بلاک چین
هزینههای دستیابی به مقیاس پذیری نامحدود، در درجه اول امنیت را در اولویت قرار میدهند. تقریبا تمام خطرات امنیتی در شبکه در مقیاس عظیم، بزرگتر میشوند. علاوه بر این، شبکههای بهسرعت در حال رشد به یک مکانیسم اجماع سریع نیاز دارند تا به معاملات بیشتری با همان سرعت تحویل به کاربران فردی، اعتبار ببخشند. این امر فقط در پروتکل اثبات سهام یا اثبات سهام محولشده ممکن است رخ دهد. این کار تمرکززدایی را به خطر میاندازد. اگر پروتکل، اثبات کار باشد، برای دستیابی به یک فرآیند اعتبارسنجی کاملا سریع، باید معماهای هش یا الگوریتمهای استخراج، سادهتر شوند. این امر باعث بهخطرافتادن امنیت و همچنین تا حدی تمرکززدایی میشود (اگر معماهای هش سادهتر شوند، استخرهای استخراج رونق خواهند گرفت.)
نتیجه گیری مقیاس پذیری در بلاک چین
حق با بوترین بود، از این جهت که حتی پیشبینی یک پلتفرم بلاک چین که هر سه عامل را بهینه میکند چالشبرانگیز است. در ذهن ما، نزدیکترین چیزی که برای آن وجود دارد، نانو است. با این حال، نکته اصلی این است که هر کاربر و توسعهدهندهای ترجیح میدهد کدام جنبهها را برای بهینهسازی استفاده کند و گزینههای مختلفی وجود دارد که دو مورد از سه مورد را بهینه میکند. بسته به نوع مورد استفاده و اولویتهای فردی، هر کسی میتواند تعیین کند که کدام مقیاس پذیری در بلاک چین برایش مناسبتر است.
امیدواریم مطلب مقیاس پذیری در بلاک چین برای شما مفید بوده باشد. اگر به دنبال خرید و فروش بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال بدون کمترین معطلی هستید، با ما در ارتباط باشید؛ زیرا این دقیقا همان کاری است که ما در «کوین نیک» برای شما انجام میدهیم. اینجا خرید و فروش انواع ارز دیجیتال، در سریعترین زمان ممکن انجام میشود و در اکثر ساعات شبانه روز، هوای شما را داریم!
بیت کوین یا آلت کوینها، کدام یک برای روش پرداخت بهتر هستند؟
با رشد روزافزون کاربران علاقهمند به ارزهای دیجیتال، روز به روز به کاربرد پذیری این ارزها نزدیک میشویم و این سوال مطرح میشود که با وجود تمام مشکلاتی که در مورد سرعت و کارمزد تراکنشها وجود دارد، چه ارزهای دیجیتالی ویژگیهای بهتری در بحث پرداختها دارند؟ پادشاه ارزهای دیجیتال یا ارزهای دیجیتال پس از آن که به اصطلاح به آنها آلت کوین میگوییم؟ در ادامه با ارز دیجیتال همراه باشید.
افزایش تقاضای عمومی، خردهفروشان و کسب و کارهای متعدد را به سمتی سوق داده که امکان انجام معاملات با ارزهای دیجیتال را برای متقاضیان و مشتریان خود فراهم کنند. بر اساس گزارش منتشر شده توسط صرافی انگلیسی کردیت کوین (CreditCoin) در ژوئن ۲۰۱۸، ۷۵ درصد از کاربران آمریکایی مایل هستند هزینهی اقلام خریداری شده در فروشگاهها را ارزش بیت کوین در تمرکززدایی با استفاده از ارزهای دیجیتال پرداخت کنند. متاسفانه، تعداد فروشگاههای آمریکایی که این امکان را فراهم کردهاند، هنوز به ۳/۴ از کل هم نرسیده است.
با این حال، تعداد معاملهگرانی که از بیت کوین و ارزهای دیجیتال دیگر استفاده میکنند، پیوسته در حال افزایش است. به گزارش کوین مپ (Coinmap)، تعداد فروشگاههایی که در سطح دنیا، از مشتریان خود بیت کوین میپذیرند تنها در یک سال به ۳۷۱۶ عدد افزایش یافته است. با وجود نوسان نسبتا زیاد بازار ارزهای دیجیتال، و اینکه این راهکار هنوز صددرصد بهینه نیست، کسبو کارهای مختلف به آن علاقهمند شدهاند.
سوالی در ذهن بازرگانانی که میخواهند به سمت دنیای ارزهای دیجیتال بروند باقی میماند: کدامیک از ارزهای دیجیتال برای پرداخت بهتر است؟
تقاضا برای بیتکوین نسبت به ارزهای دیجیتال دیگر بیشتر است چراکه افراد ترجیح میدهند از نخستین و اصیلترین ارز دیجیتال استفاده کنند. این درحالی است که ارزهای دیجیتالی همچون بیت کوین کش، دش و یا لایتکوین، سریعتر و ارزانتر از بیتکوین عملیات پرداخت را انجام میدهند و با وجود اینکه نسبت به بیتکوین ارزش کمتری دارند، بستر خردهفروشی یکپارچهتری را فراهم میکنند.
کسب و کارها دوست ندارند به هنگام تصمیمگیری راجع به استفاده از ارزهای دیجیتال در پلتفرمشان با چندین انتخاب مواجه شوند. بسیاری از شرکتها مشغول طراحی درگاه پرداختی هستند که از چندین ارز دیجیتال پشتیبانی میکند در حالی که بسیاری از ارزهای دیجیتال اصلی هنوز مشغول پیادهسازی راهکارهایی برای بهبود سرعت و کارمزد شبکهشان هستند.
یکی از مهمترین و در عین حال سادهترین شرایطی که یک ارز دیجیتال باید برای پذیرفته شدن در بین کسب و کارها داشته باشد، داشتن مخاطبان و کاربران زیاد است در غیر این صورت، محدودهی فعالیت بازاریان و تجاری که از این ارز دیجیتالی استفاده میکنند محدود خواهد شد .
بیایید برای یک دقیقه اینکه ارزهای دیجیتال و بلاکچین آنها چطور کار میکنند را فراموش کنیم، بیت کوین بهترین و بادوامترین ارز دیجیتال برای تجار است. در حال حاضر ۲۷.۶ میلیون آدرس کیف پول بیت کوین وجود دارد. شاید با خودتان بگویید که تعداد آدرسهای اتریوم از این هم بیشتر است و به ۴۰/۷ میلیون میرسد اما این نکته را در نظر نگرفتهاید که تعداد زیادی از این آدرسها مربوط به قراردادهای هوشمند است و نه کیف پول، ضمن آنکه بلاک چین اتریوم ۵۹۹ توکن 20 -ERC دارد که جزو آدرسهایش حساب شدهاند. با وجود آنکه اطلاعات دقیقی مبنی بر تعداد قراردادهای هوشمند و والتهای اتریوم وجود ندارد، اطلاعاتی راجع به تعداد والتهای فعال در ۲۴ ساعت گذشته در دسترس است و این اطلاعات به ما نشان میدهد تعداد کیفپولهای فعال بیتکوین از هر ارز دیگری بیشتر است .
اگر محاسبات و تخمینها را نیز کنار بگذاریم، باز هم مدارکی وجود دارند که بیانگر محبوبیت و مقبولیت بیشتر بیت کوین در میان طرفداران بازار کریپتو است. بر اساس گزارشی که توسط وب سایت finder.com در مارس ۲۰۱۸ منتشر شده است، ۵.۱۵ درصد از آمریکاییها بیت کوین، ۱/۸ درصد اتریوم و ۰.۹ درصد بیت کوین کش دارند. طبق آمار دیگری، از طرف یک شرکت ساخت بازی سوئیسی، بیت کوین با ۸۳% از خرید کاربران محبوبترین ارز دیجیتال شناخته میشود، در حالیکه این عدد در رابطه با اتریوم ۷۵% است. حدود ۶۰ درصد از مردم آمریکا بیت کوین را میشناسند درصورتی که تنها ۴۱ درصد آنها اسم اتریوم و یا لایت کوین را شنیدهاند .
بنابراین اگر صاحب کسب و کاری بخواهد هرچه بیشتر مشتری جذب کند، بیتکوین بهترین گزینه است. با توجه به تمایل فروشندگان برای پذیرش ارزهای دیجیتال، علیرغم رشد آلت کوینها، هم مشتریان و هم فروشندگان تمایل زیادی به استفاده از بیت کوین دارند .
آقای دیوان کالابرز (Devan Calabrez) ، موسس و بنیانگذار Spendabit که یک موتور جستجو برای معاملهگران است، به تازگی از خرده فروشان برای شرکت در نظرسنجی ارز دیجیتالی که قبول دارند دعوت کرده است؛ او در گفتگو با کوین تلگراف (Cointelegraph) اظهار کرد :
بیت کوین به خاطر بلوغ، برند محبوب و شتاب بازارش، بهترین ارز دیجیتال برای انجام تراکنشهاست .
کالابرز همچنین عنوان کرد که قدرت بیت کوین به خاطر توانمند بودن آن در جذب بازارهای جدید است :
بازرگانان همواره به دنبال راههایی برای افزایش فروش و سود خود هستند. در بین آنها افرادی نیز وجود دارند که ارزهای دیجیتال را پذیرفته و تمایل به موجسواری در این بازار برای رشد کسب و کار خود دارند. آنها این فرصت را آزمایشی با کمترین حجم کار مورد نیاز و ریسک کم بازگشت سرمایه میدانند .
بیت کوین علاوه بر برند محبوب و رشد بازارش، به عنوان یکی از انعطافپذیرترین سکهها در بازار پر نوسان ارزهای دیجیتال ظاهر شده است و به همین دلیل از نگاه بازرگانان برای انجام معاملات، مناسبتر است. شاید بیت کوین در مقایسه با دلار آمریکا نوسان زیادی داشته باشد، اما همچنان در بازار نزولی اخیر، ارزش خود را نسبت به رقبایش حفظ کرده است .
بیت کوین یک نوآوری فوقالعاده است
استیو وازنیاک یکی از بنیانگذاران اپل ، در مصاحبه ای با Yahoo Finance در ۲۹ اکتبر ، قاطعانه از بیت کوین حمایت کرد و گفت بیت کوین یک نوآوری فوقالعاده است.
وازنیاک در این مصاحبه اظهار داشت: به دلار آمریکا نگاه کنید. دولت فقط می تواند دلارهای جدید ایجاد کند و وام بگیرد. اما بیت کوین نوآوری خاص خودش را دارد و هرگز نمیتوان بیتکوین دیگری ایجاد کرد.
وازنیاک شباهت هایی بین بیت کوین و سیستم مالی ایالات متحده را ترسیم کرد. او گفت که احساس میکند سیستم دلار آمریکا مصنوعی است و منطق و برنامهنویسی رایانهای که در بیت کوین تعبیه شده است ، آن را به یک نوآوری فوقالعاده تبدیل کرده است.
وازنیاک همچنین بر سطح بالای تمرکززدایی در سیستم بیت کوین تاکید کرد و اظهار داشت که یک نهاد واحد بیت کوین را کنترل نمی کند و این مسئله به این ارز دیجیتال اجازه می دهد تا تنظیم کنندگان نتوانند قوانین نامتعارفی ایجاد کنند.
با این حال ، وازنیاک برخی از سوء تفاهم ها در مورد بیت کوین و جنبه حریم خصوصی آن را نیز برجسته کرد. او ناشناس ماندن را چیز خوبی ندانست و اظهار داشت که افراد باید این توانایی را داشته باشند که بگویند ارزش بیت کوین در تمرکززدایی یک معامله خاص را انجام دادهاند.
وازنیاک همچنین فاش کرد که به استفاده از ارزهای دیجیتال به عنوان سیستم پرداخت اعتقاد راسخ دارد.
مهندس بختیار آهنی
بختیار آهنی کارشناسی ارشد هوش مصنوعی، ۱۸ سال سابقه برنامه نویسی، هم بنیان گذار کریپتوتانگ و مدیرمسئول پایگاه تحلیلی کارآفرینان کردستان است.
۵ سال هست که تمام تمرکز خود را روی بازار رمزارزها گذاشتم و در حال توسعه کریپتوتانگ و ساخت یک پلتفرم تخصصی برای ارزیابی پروژه های رمزارزی هستم.
دیدگاه شما